خب مثل اینکه مشتری، مشتری نداره
با تشکر از karimisss
خودم می نویسم اینکه وقتی با یه فضا پیما داریم به سمت سیاره مشتری میریم چی می بینیم و چه احساسی داریم:
نزدیکای مشتری ، غول بزرگ گازی که بیشترش تشکیل شده از هیدروژن و هلیم هست رسیدیم، جاذبه خیلی زیاد شده و می بینیم مشتری سریع داره دور خودش میچرخه، یه جوری که هر روزش کمتر از 10 ساعت میشه. این یعنی تقریبا دو روز روی مشتری تازه میشه یک روز روی زمین اگه تصمیم بگیریم با سفینه یه بار مشتری رو دور بزنیم، در صورتی که سرعت سفینه به اندازه سرعت جت باشه، حدود 3 هفته طول می کشه، پس بیخیالش می شیم چون حوصله نداریم
سفینمون نزدیک تر که میشه طوفان ها و ابرهای زیادی رو میبینیم که با سرعت خیلی زیاد حرکت می کنند، سفینه یه امکان داره که سرعت حرکت ابرها رو بهمون میده، وااااو حدود 480 کیلومتر در ساعت
حالا چیکار کنیم؟ جنس سیاره که از گازه پس جای سفت نداره که بخوایم فرود بیایم، مجبوریم دل رو بزنیم به دریا و بریم توی دل ابرها و طوفان ها، راستی راستی سفینه داره میره تو دل طوفان !!!!
خب فعلا که بدک نیست، یه سری ابرهای نازک که رد میشن... ااااا داریم با سرعت بیشتری حرکت می کنیم...
اینجا روووووو چه خبرههههه؟؟!!!!!!
من خیلی می ترسم، رعد و برقای اینجا 10 برابر قوی تر و وحشتناک تر از روی زمینه، بعضی از تگرگ ها اندازه یه زمین فوتبال می مونن!!!!
انگاری رفتیم توی یه کارخونه شیمیایی، پر از گازهای رنگی رنگیه، اه اه اه چه بوی بدی هم میاد، بو اینقدر شدیده که توی سفینه هم احساس میشه، یه نگاه که به حسگرهای تشخیص مواد سفینه بندازیم، نوشته آمونیاک داره و یه گاز دیگه که همون گاز تخم مرغ گندیده هست!!! پس بگو چرا بوی بد میده...
انگاری ابرا دارن تمام میشن!!! وای دیگه داریم کجا می ریم؟؟؟؟ چرا اینجا اینجوریه؟! هیچی نیست انگاری داریم توی یه چاهی که انتها نداره سقوط می کنیم، حسگرهای دمایی سفینه نشون میدن که دما همینجوری رو به افزایشه، همینطور فشار هم داره زیاد میشه...
من میخوام برگردم خدااااااا ، فکر کن این همه راه اومدیم تازه لایه های اولیه مشتری هستیم، اگه شانس بیاریم و وسطای راه ذوب نشیم، می تونیم از اون سمت سیاره خارج بشیم.
اقتباسی از مستند سفر به سیارات منظومه شمسی