صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12

موضوع: نجوم و تخیل آدمی

  1. Top | #1
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    190
    نوشته ها
    29
    تشکر
    3
    تشکر شده 137 بار در 24 ارسال

    نجوم و تخیل آدمی

    خوندن دوباره کتاب پرتو روزهای دیگر نوشته آرتور.سی.کلارک بهانه ای شد برای راه انداختن این تاپیک.
    نجوم از زمینه هاییه که در داستان ها و همچنین فیلم های علمی تخیلی بسیار به اون پرداخته میشه.
    بهترین فیلم ها یا کتاب های علمی تخیلی که درباره نجوم دیدید یا خوندید چی بوده؟و تا چه حد به نظرتون واقع گرایانه و قابل پذیرفتن بوده؟
    امضای ایشان
    دو چیز را حد و مرزی نیست: عالم و حماقت بشری.البته در مورد اولی مطمئن نیستم! (آلبرت اینشتین)

  2. 2 کاربر مقابل از shishi عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  3. Top | #2
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    190
    نوشته ها
    29
    تشکر
    3
    تشکر شده 137 بار در 24 ارسال

    از فیلم تماس که وقتی سال اول راهنمایی بودن دیدمش، خیلی خوشم اومد.از اون زمان بود که به کیهان شناسی و به خصوص سفر در زمان علاقه پیدا کردم و هنوز که هنوزه کرمچاله ها برام مسئله ای هستند که از بحث کردن دربراه اونها سیر نمیشم.
    امضای ایشان
    دو چیز را حد و مرزی نیست: عالم و حماقت بشری.البته در مورد اولی مطمئن نیستم! (آلبرت اینشتین)

  4. کاربر مقابل از shishi عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  5. Top | #3
    کاربر جدید

    عنوان کاربر
    کاربر جدید
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    231
    نوشته ها
    4
    تشکر
    0
    تشکر شده 5 بار در 4 ارسال

    سلام دوست من
    اگه در مورد تخيل در نامگذاري صورت هاي فلكي مطلبي داريد لطف كنيد ارائه كنيد

  6. کاربر مقابل از frank عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  7. Top | #4
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    196
    نوشته ها
    42
    تشکر
    114
    تشکر شده 77 بار در 22 ارسال

    من درباره ي نجوم كتاب زياد خوندم ولي اولين كتابي كه خوندم و نظرمو جلب كرد كتاب " زمين در قرن 21 " بود .
    الانم دارم كتاب "brightest stars" رو ميخونم خوشحال ميشم كتابايي كه مفيدن رو بگيد منم بخونم!

  8. کاربر مقابل از f aslanzadeh عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  9. Top | #5
    کاربر ممتاز
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    شماره عضویت
    16
    نوشته ها
    964
    تشکر
    5,566
    تشکر شده 8,571 بار در 984 ارسال
    1 ) کتاب دریچه ای به سوی کیهان

    2 ) کتاب گنجینه کیهانی

    3 ) کتاب جنگ کهکشان ها

    کتاب های جذاب و خوبی هستند .

  10. کاربر مقابل از Tahereh Ramezani عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  11. Top | #6
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    190
    نوشته ها
    29
    تشکر
    3
    تشکر شده 137 بار در 24 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط frank نمایش پست ها
    سلام دوست من
    اگه در مورد تخيل در نامگذاري صورت هاي فلكي مطلبي داريد لطف كنيد ارائه كنيد
    در مورد هر صورت فلکی افسانه ای وجود داره که قدمت اون به دوران باستان برمیگرده.برای مثال در مورد صورت فلکی جبار:
    جبار(شکارچی) فردی مغرور بود که می اندیشید هیچ کس در این جهان توانایی شکست دادن و کشتن او را ندارد و خودش میتواند هر موجودی را از بین ببرد.اما او عقرب را که موجود کوچکی است از یاد برده بود.روزی عقرب پاشنه پای او را نیش زد و به این ترتیب شکارچی درگذشت.ژوپیتر دوباره شکارچی را زنده کرد و در آسمان قرار داد.اما عقرب نیز به دنبال شکارچی به آسمان رفت و از آن زمان عقرب همچنان در آسمان به دنبال شکارچی است و شکارچی نیز در حال فرار از دست عقرب.(همیشه هنگام غروب جبار، عقرب طلوع میکند و بر عکس)
    امضای ایشان
    دو چیز را حد و مرزی نیست: عالم و حماقت بشری.البته در مورد اولی مطمئن نیستم! (آلبرت اینشتین)

  12. 2 کاربر مقابل از shishi عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  13. Top | #7
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    190
    نوشته ها
    29
    تشکر
    3
    تشکر شده 137 بار در 24 ارسال

    داستان صورت فلکی آندرومدا؛ از جمله جالب ترین داستان های عصر باستانه:
    شاهزاده آندرومدا، یگانه دختر قیفاووس و کاسیوپا(ذات الکرسی) بود.روزی خدای دریاها، قیطس هیولای دریایی را واداشت تا به کشور آنها حمله کند.به قیفاووس گفته شده بود که تنها راه نجات کشور، این است که آندرومدا را به قیطس به عنوان قربانی تقدیم کند.به این گونه بود که آندرومدا به صخره ای در دریا زنجیر شد.اما قهرمانی به نام برساوش، که پیش از آن موفق به کشتن و جدا کردن سر مدوزا(زنی که به جای مو بر سرش مارهایی زنده داشت و نگاهش انسان را نبدیل به سنگ میکرد) به جنگ قیطس رفت و با نشان دادن سر مروزا به او، قیطس را از بین برد.آندرومدا و برساوش با هم ازدواج کرده و سال های سال به خوبی و خوشی با هم زندگی کردند.
    امضای ایشان
    دو چیز را حد و مرزی نیست: عالم و حماقت بشری.البته در مورد اولی مطمئن نیستم! (آلبرت اینشتین)

  14. کاربر مقابل از shishi عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  15. Top | #8
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    شماره عضویت
    80
    نوشته ها
    566
    تشکر
    10,004
    تشکر شده 5,177 بار در 631 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط frank نمایش پست ها
    سلام دوست من
    اگه در مورد تخيل در نامگذاري صورت هاي فلكي مطلبي داريد لطف كنيد ارائه كنيد
    افسانه ی صورت فلکی دب اکبر: در اسطوره های یونان خرس بزرگ به دارای دو شخصیت است. یکی به عنوان معشوقه ی Zeus و Adrasteia که Callisto نام داشت و دیگر به عنوان درختی که از زیوس موقعی که کودک بود نگهداری کرد. داستانهای بسیاری در مورد چگونگی تبدیل شدن Callisto به خرس بزرگ هست که من به یکی از آنها میپردازم. معمولا Callisto را دختر شاه آرکاد (قسمتی در یونان) که Lycaon نام داشت میدانند. ولی در یک داستان دیگر او را دختر پسر این شاه(Ceteus) میدانند.در این نسخه او Ceteus)(( صورت فلکی هرکول است که زانو زده و دست خود را به سمت خدا دراز کرده و به او برای تبدیل شدن دخترش به خرس التماس میکند. Callisto عضو و پیرو الهه ماه و شکار (Artemis) شد . او مانند Artemis لباس می پوشید و موهای خود را می بست. و خیلی زود به عنوان شکارچی محبوب و همراه Artemis شناخته شد. او قسم پاکدامنی و نجابت را برای Artemis خورد. یک روز وقتی Callisto در بیشه زیر سایه یک درخت دراز کشیده بود زیوس تغییر شکل داد و به او نزدیک شد(داستان کامل Ovid in Book II of his Metamorphoses) . زیوس خود را به شکل Artemis در اورد و Callisto را بغل کرد. قبل از اینکه دختر از وحشت کاری انجام دهد خود را به شکل واقعی بر گشت و به او تجاوز کرد.

    یک روز گرم وقتی که گروه شکار به نزدیکی رودی رسیدند تصمیم به شکار گرفتند و Artemis لباسهایش را در آورد و بقیه را به رودخانه راهنمایی کرد. و Callisto در کمال بی میلی لباسهایش را در آورد و شکم بر امده او که نشانه ی حاملگی بود نمایان شد.Artemis او را رسوا کرد و از گروه خود اخراج کرد.بدترین زمان موقعی بود که او پسری به نام Arcas به دنیا آورد . هرا همسر زیوس که شوهر خود را میشناخت و این مسیله را فهمیده بود تصمیم گرفت که انتقام بگیرد. Hera موهای Callisto را گرفت و روی زمین کشید. بعد از آن روی دستها و پاهای Callisto موهای سیاه شروع به جوانه زدن کرد و دستها و پاهای او به شکل پنجه در آمدند و در آخر به شکل یک خرس در آمد. برای ۱۵ سال او در جنگل زندگی کرد و او به شکل خرس بود ولی مغز انسان داشت. روزی گروهی را مشغول شکار دید و پسر خود Arcas را بین آنها تشخیص داد. او سعی کرد به پسرش نزدیک شود ولی Arcas ترسید. او سعی کرد که خرس را متواری کند ولی در همان هنگام زیوس یک گرد باد فرستاد که هر دوی آنها را به آسمان برد و Callisto را به دب اکبر تبدیل کرد وArcas را به صورت فلکی Boötes تبدیل کرد.(در بعضی از داستانها او به خرس کوچک تبدیل شد)

  16. کاربر مقابل از javadstar76 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  17. Top | #9
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    شماره عضویت
    80
    نوشته ها
    566
    تشکر
    10,004
    تشکر شده 5,177 بار در 631 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط frank نمایش پست ها
    سلام دوست من
    اگه در مورد تخيل در نامگذاري صورت هاي فلكي مطلبي داريد لطف كنيد ارائه كنيد
    صورت فلکی ثور(گاو) :
    صورت فلکی ثور یکی از زیباترین صورت فلکی است و در عهد بابل باستان هم شناخته شده بود . افسانه های بابلی حکایت از این دارند که ایشتار الهه عشق بابل به آسمان رفت تا گیلگمش قهرمان اسطوره بابلی را که به ندای عشق او پاسخ نداده بود رانابود سازد . اما افسانه های یونانی می گویند زئوس (زوس ) بزرگترین خدای یونان خود را به گاوی تبدیل کرد و دختر پادشاه را که اروپا نام داشت با خود ربود و به جزیره کرت در دریای مدیترانه برد. اروپا از زئوس صاحب پسری به نام مینوس شد که تمدن مینویی مدیون اوست. در کنار قصر مینوس ساختمانی با راه پله های پیچ در پیچ بود که در این ساختمان هیولای بنام مینوتاروس بود که از گوشت انسان تغزیه می کرد که به دست قهرمان بزرگ یونان تزوس به قتل رسید که ثور یادآور این افسانه است. هم چنین در صورت فلکی ثور می توان خوشه پروین را دید که به هفت خواهر نیز مشهور است. افسانه ها می گویندکه آنان هفت دختر اطلس کبیر بودند ( اطلس خدایی بود که جهان را بر دوش خود داشت ) جبار شهوت پرست هم که همواره دنبال این هفت دختر بود تا آنکه زئوس همه این خواهران را به آسمان منتقل کرد .

  18. کاربر مقابل از javadstar76 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  19. Top | #10
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    شماره عضویت
    80
    نوشته ها
    566
    تشکر
    10,004
    تشکر شده 5,177 بار در 631 ارسال

    نجوم و تخیل آدمی         
    نقل قول نوشته اصلی توسط frank نمایش پست ها
    سلام دوست من
    اگه در مورد تخيل در نامگذاري صورت هاي فلكي مطلبي داريد لطف كنيد ارائه كنيد
    صورت فلکی حمل :
    بره یا قوچ ، در زمانی صورت فلکی بوده است که هنگام اعتدال بهاری که خورشید از آن نقطه عبور می کرده زیباترین فصل سال بوده و مردم کهن در این صورت نشانه بهره دهی و باروری از گوسفندان خود می دیدند. پس این صورت فلکی برای مردم شناخته تر بود و داستان های زیادی درباره اش گفته اند . یکی از شیرین ترین افسانه ها درباره حمل داستان قوچ پشم طلا است که از مردم یونان سر چشمه می گیرد . در زمانهای دور پادشاهی به نام آتاماس در یونان زندگی می کرد . او با زنی که بانوی ابرها بود به نام نفله ازدواج کرد و از او دو فرزند که یکی پسر به نام فریکسوس و دختری به نام هله حاصل شد. اما مدتی بعد آتاماس ،نفله را طلاق داد و با زنی به نام اینو ازدواج کرد .



    اینو نامادری بد جنس و ظالمی برای هله و فریکسوس بود و آنان را به شدت آزار و اذیت می کرد .روزی اینو زنان سرزمین خودش را قانع کرد که دانه های گندم را تفت بدهند و در خاک بکارند تا گندم ها رشد نکند و مردم با خطر قحطی رو به رو شوند. هنگامی که آتاماس اوضاع را این گونه دید دستور داد دو پیک پیش روحانی بروند و از او راه حل مشکل قحطی را بپرسند اما ایندو دوپیک را تطمیع کرد و به آنها گفت که به شاه آتاماس بگویند که مشکل حل نمی شود مگر با قربانی کردن فریکسوس در محراب خدای خدایان زئوس . شاه نیز که حرف مزدوران ایندو را نپذیرفت فریکسوس را زنجیر کرد و او را برای قربانی کردن آماده ساخت اما وی قربانی نشد زیرا قوچی با پشم طلایی از سوی نفله بانوی ابرها ظاهر شد. این قوچ می توانست سخن بگوید . فریکسوس وهله سوار بر پشت بره به پرواز در آمدند .سفر از اروپا به آسیا بود اما در بین راه هله که کودکی بیش نبود از پشت قوچ سقوط کرد و در دریا غرق شد. قوچ همراه فریکسوس به پرواز در آمد به دورترین قسمت جهان به نام کلوخیس رسید .پادشاه کلوخیس قوچ را قربانی کرد و پشم او را بر درختی انداخت که اژدهایی خطرناک از آن محافظت می کرد. بعدها دریانوردی به نام لاسون با کشتی خود به نام آرگو قوچ را به یونان باز گرداند که به پاس کار وی روح قوچ به آسمان رفت و زئوس او را تبدیل به ستاره کرد .

  20. 2 کاربر مقابل از javadstar76 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق برای آوا استار محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد