صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 14 , از مجموع 14

موضوع: شکستهای ماموریتهای فضایی

  1. Top | #1
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    شماره عضویت
    1466
    نوشته ها
    226
    تشکر
    3,698
    تشکر شده 2,065 بار در 223 ارسال

          شکستهای ماموریتهای فضایی

    اغلب انسان برای کسب موفقیت و پیروزی متحمل شکستهای سختی میشود که نه تنها خود و اطرافیان خود، بلکه دنیا را تکان میدهد.

    ولی تجربه ای که از این شکستها حاصل میشود نه تنها دنیا بلکه آینده را دگرگون میکند.

    ما در این موضوع اشاره داریم به تعدادی ازماموریت های فضایی که در راه کسب موفقیت شکست خورده اند و با حادثه ها یا انفجارهای بزرگی به پایان رسیده اند.

    از جمله این ماموریت ها، ماموریت دو شاتل فضایی کلمبیا و چلنجر بوده است که تلخی این انفجارها هنوز از ذهن فضانوردان و دانشمندان پاک نشده است.

    امضای ایشان
    آفاق را گردیده ام، مهر بُتان ورزیده ام

    بسیار خوبان دیده ام، امّا تو چیز دیگری


  2. Top | #11
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    شماره عضویت
    1139
    نوشته ها
    263
    تشکر
    897
    تشکر شده 1,972 بار در 268 ارسال

    ایریدیوم ۳۳


    ایریدیوم ۳۳ نام یک ماهواره مخابراتی از خانواده ماهواره‌های ایریدیوم ایالات متحده است. این ماهواره که در تاریخ ۱۴ سپتامبر سال ۱۹۹۷، ساعت ۱:۳۶ به وقت جهانی از روی سایت موشکی ۸۱/۲۳ که در پایگاه موشکی بایکنور قرار دارد، پرتاب شده بود، در مدار نزدیک زمین قرار گرفت. این ماهواره توسط موشک پروتون همراه با مرحله دوم بلاک دی ام-۲ حمل شد.
    در ۱۰ فوریه ۲۰۰۹ در ساعت ۱۶:۵۵ به وقت جهانی، ماهواره کوسموس-۲۲۵۱ که مدتی بود که بازنشسته شده بود، به ایریدیوم ۳۳ برخورد کرد و در نتیجه آن هر دو فضاپیما نابود شدند. به گزارش ناسا ذرات بسیاری از برخورد این دو فضاپیما در فضا باقی مانده‌است.






    منبع:ویکی بدیا
    امضای ایشان
    نه به مسجد بردم شیخ و نه در دیر کشیش

    مژده ای عشق که کافر شده ام در همه کیش

  3. 9 کاربر مقابل از Tara عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  4. Top | #12
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    شماره عضویت
    5407
    نوشته ها
    46
    تشکر
    326
    تشکر شده 308 بار در 42 ارسال

    NASA Helios

    "هلیوس" در اصطلاح فضانوردان ، یکی از آخرین هواپیماهایی است که می تواند در خط مرتفع فضا پرواز کند و مرکز تحقیقات اتمسفریک و انرژی های خورشیدی آن را طراحی کرده اند تا بتواند در لایه های بالای اتمسفر پرواز کند. مورد این ماموریت آن بود که هلیوس نتوانست به حد پرواز هواپیمای قبلی دست یابد و پس از ۳۰ دقیقه که از زمین بلند شد با توده ای ازبادهای سهمگین برخورد نموده و سپس به داخل اقیانوس آرام افتاد..
    منبع:http://kabulsky.com

    ----------------------------------------------------------------

    Mco مدار گرد اقلیمی مریخ

    هدف این ماموریت تحلیل آب و هوای مریخ و دریافت سیگنال های ارسالی ازدو کاوشگر سطح مریخ بود مشکل ازآنجا شروع شد که یکی ازشرکت های مقاطعه کار فرعی به نام «لاکهید مارتین» در دستگاه هایش بدون هماهنگی از واحد های امپریال استفاده کرد
    ناسا از این موضوع اطلاع نداشت و هیچ گاه در پروژه هایش واحد پوند را به نیوتن تبدیل نکرد ، همین امر سبب شد تا کاوشگر بازاویه ای اشتباه وارد جو مریخ شده و کُلاً بسوزد!!!
    منبع:NASA

    ----------------------------------------------------------------

    Deep Space 2

    «فضای لایتناهی ۲» همان فضاپیمایی بود که ازآن برای رسیدن به بخش قطبی مریخ استفاده شد تا سفینه آ« بتواند اطلاعات خاصی از آب ، خاک و مواد شیمیایی مرکب درمریخ جمع آوری نماید
    هردوی این ادوات درسال ۱۹۹۰ توسط ناسا با شعار «سریع تر ، بهتر ، ارزان تر» طراحی شده بودند اما گاهی اوقات برخی پروژه ها به دلیل نامعلوم درپیشبرد مناسب و قدم به قدم پروژه ناگهان درمیانه راه دچار مشکل می شوند.این اتفاقات درحالی رخ داد که علیرغم به کارگیری گران ترین ادوات تکنولوژیک ، این وسایل اصلاً بهتر و سریع تر عمل نکردند!!
    منبع:NASA
    امضای ایشان
    بادمی وزد..
    می توانی درمقابلش هم دیواربسازی.هم اسیــــاب بادی...
    تصـــمیـــــــــــــــم با تــــــــــــــــــــوســـــــــــــــــت...!!!


  5. 3 کاربر مقابل از raha_mousavi عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  6. Top | #13
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    شماره عضویت
    5407
    نوشته ها
    46
    تشکر
    326
    تشکر شده 308 بار در 42 ارسال

    طولانی اما جذاب وخواندنی و بسیارتاسف بار...
    پنجم آوریل ۱۹۷۵، بایکونور- قزاقستان

    هوا گرم است . گویی همه جا را با غباری خاکستری پوشیده‌اند. اتوبوس در نزدیکی ساختمان مونتاژ و آزمایش ایستاد. واسیلی لازارف به کرونومتر خود نگاه کرد فقط سه ساعت مانده بود. در بلندگو گزارش دادند : ناو در حال سوختگیری است. واسیلی‏ لازارف بازوی مهندس پرواز، الگ ماکارف را احساس کرد. ماکارف خندید و سرش را به طرف رفیق همراهش چرخاند. فرمانده از چشمانش فهمید که او می‌خواهد بگوید راه برگشت نیست. فقط به پیش ! در جواب چشمک زد.

    این بار دومی بود که آنها بعد از ماه‌ها تمرین و آموزش‌های نظری و عملی ‏مختلف و موفقیت در امتحان فضانوردی، با هم به سفر فضایی می‌رفتند. در نخستین مرتبه او و ماکارف سرنشینان سایوز-۱۲ بودند که پس از سفر فاجعهبار سایوز-۱۱ به مدار زمین پرتاب شد.در آن پرواز آنان تقریبا دو شبانه‌روز در فضا بودند؛ اما این بار قرار است ناو خود را به ایستگاه مداری سالیوت‏-4 متصل کنند و ۳۰ شبانه روز در مدار زمین اقامت نمایند.

    موشک حامل ناو سایوز-۱۸ بر روی سکوی پرتاب آماده بود...

    - آماده شوید.
    بعد فرمان‌های دیگر صادر شدند:فرمان قبل از پرتاب ، فرمان پرتاب و بالاخره خداحافظ زمین.آنها راه فضا را در پیش دارند...

    موتورها به کار افتادند و فضاپیمای سایوز-۱۸ سوار بر موشک حامل سایوز به طرف آسمان حرکت کرد. در ثانیه ۱۲۰ موشک های تقویتی و در ثانیه ۱۵۰ کلاهک آیرودینامیکی جدا شدند . نور شدید به پنجره ناو برخورد کرد. درثانیه ۱۸۰ مرکز هدایت پرواز تایید کرد: پرواز عادی است.

    در ثانیه ۲۶۱ طبق برنامه طبقه دوم باید جدا شود. در آن لحظه واسیلی لرزش غیر عادی را در ناو احساس کرد و فکر کرد بیش از دفعه گذشته ناو تکان می‌خورد. مطلب را به زمین گزارش داد. در ثانیه ۲۸۹ پرواز، همزمان با خاموش شدن موتور طبقه دوم سامانه هدایت موشک فرمان باز کردن بخش انتهایی سومین طبقه را صادر کرد. سه قفل از شش قفل نیمه باز شدند. طی کار سومین طبقه، کلیدهای بعدی درست عمل نکرد بلکه در ثانیه ۲۹۱ اتصال کاملاً باز شد. ناو حرکت انحرافی پیدا کرد.

    در آن لحظه آفتاب از پنجره راست محو گردید. صدای بلند آژیر خطر بلند شد و چراغ خطر چشمک زن را روشن کرد...

    صدای موتورها خاموش شد. چرخش آغاز گردید ناگهان بی وزنی رسید ؛اما کوتاه بود. آژیر خطر ادامه داشت و مانع کار می‌شد. فرمانده خاموشش کرد. در بایکونور هنوز از این حادثه باخبر نبودند. رادیو همچنان گزارش می‌داد ثانیه ۲۸۵ ... پرواز عادی است ... ثانیه ۲۹۰ پرواز عادی است .... ثانیه ۳۰۰....

    کیهان نوردان احساس ناراحتی کردند. می‌خواستند فریاد بزنند:
    -شما دیوانه شده اید؟ اصلاً عادی نیست.

    واسیلی به یاد جمله‌ای در دوران آموزشی افتاد: اضطراب نشانه عدم اطمینان است.
    همه چیز در کسری از ثانیه روی می‌داد. او فهمید که مشکلی در سامانه موشک حامل به وجود آمده است؛ اما چه خرابی و کجا؟ دستگاه‌های خودکار طوری ساخته شده‌اند که دستورات لازم را در مسیر پرواز می‌دهند. کیهان‌نوردان منطق روشن و خاموش شدن چراغ‌ها و پیگیری جریان‌ها را می‌دانستند؛ اما اتفاقی که افتاده بود از حدود درک آنها خارج بود.

    ...اضطراب نشانه عدم اطمینان است!

    فکر آنها مغشوش شده بود. چه اتفاقی افتاده بود؟ چه شده بود؟ بلاتکلیفی آزارشان می‌داد. انسان‌های کاملاً دلیر و بی‌ترس، تنها در افسانه‌ها وجود دارند. هرکسی از خطر هراس دارد. این چیزی قطعی است، یکی بیشتر و یکی کمتر.

    احساس خطر ، بعضی‌ها را وادار به فکر کردن و تجزیه و تحلیل می‌کند. بعضی‌ها هم دستپاچه و سراسیمه می‌شوند و می‌ترسند. این گروه دیگر نمی‌توانند تصمیم درست بگیرند و کشته خواهند شد. "اضطراب نشانه عدم اطمینان است"، این جمله مرتباً در مغز فرمانده تکرار می‌شد. او به خود نهیب زد واسیلی فکر کن.

    آنها باور داشتند که دستگاه‌های خودکار هدایت موشک فضاییسایوز در این شرایط کارشان را انجام خواهند داد و وظیفه آنها به عنوان خدمه پرواز این است که در اجرای امور مهمی که در این وضع لازم است انجام شود، اشتباه نکنند.

    ناگهان تکان شدیدی احساس کردند. موشک‌ سیستم نجات فضانوردان روشن شده بود و این یعنی دستگاه خودکار هدایت موشک فضایی، از پیدا کردن راه برون‌رفت از مشکل پیش آمده، نا امید شده بود. حالا کیهان‌نوردان در قسمت فرودی بودند. دستگاه شروع به بازگشت کرد. بعد از یک یا دو ثانیه فرابار شروع شد و به زودی افزایش یافت. سرعت افزایش بیشتر از آن چه بود که آن ها منتظرش بودند.نیروی نامرئی شدیدی آنان را به صندلی میخکوب کرده بود. چشم‌هایشان تاریکی می‌رفت. تنفس برای آنها مشکل‌ و مشکل‌تر می‌شد. واسیلی به همکارش هشدار داد: الگ سعی کن فریاد بزنی، شاید این کمک کند. هرچه شدیدتر فریاد بزن.

    در آموزش‌ها به آنان گفته شده بود برای جلوگیری از صدمه خوردن جوارح داخلی، در زمان افزایش شتاب جاذبه، باید با شدت تمام فریاد بزنند. فرابار زیاد امکان حرف زدن هم به آن ها نمی‌داد. فقط خورخور می‌کردند. کیهان‌نوردان سعی داشتند از صدمه‌های فرابار جلوگیری کنند. خوشبختانه سرانجام شتاب جاذبه شروع به کاهش کرد. فقط بعد از آن بود که توانستند نوشته‌های روی تابلوی هدایت را تجزیه و تحلیل کنند. در جریان این پرواز، کیهان‌نوردان فشاری معادل بیست و یک برابر نیروی جاذبه زمین را تحمل کردند.


    Vasili Lazarev
    واسیلی لازارف (Vasili Lazarev)، فرمانده ناو فضایی سایوز-18


    Oleg Grigoryevich Makarov
    اُلگ گریگوریویچ ماکاروف، مهندس پرواز ناو فضایی سایوز-18

    لازارف در این سفر به دلیل همین فشار زیاد دچار مشکل گردید و دیگر نتوانست به فضا سفر کند. او بعداً با یادآوری آن لحظات، ماجرا را چنین بیان کرد: « پرتاب ناو عادی بود. منتظر روشن شدن طبقه سوم بودیم؛ اما یکباره موتور خاموش و چراغ خطری که نشانه نقص فنی موشک بود روشن شد.در لحظه اول ما نفهمیدیم چه اتفاقی افتاده. بعد از چند ثانیه مشخص شد که مشکل در موشک است. ناو به طور خودکار از موشک جدا شد. سعی کردیم با زمین ارتباط برقرار کنیم؛ اما ارتباط رادیویی یک طرفه بود. مرکز هدایت پرواز صدای ما را خوب می‌شنید؛ اما ما نمی‌توانستیم صدای آن‌ها را بشنویم.

    ما خیلی ناراحت بودیم چون نمی‌دانستیم کجا فرود می‌آییم. اگر ما در سرزمین چین پایین می‌آمدیم وضعیت بغرنجی پیش می‌آمد زیرا در آن زمان رابطه چین و شوروی خراب بود. انتظاری طولانی آغاز گشت؛ اما به زودی بی وزنی تمام شد . ما فکر نمی کردیم جاذبه شدید را باید تحمل کنیم. وقتی جاذبه ۱۰ جی باشد انسان از حالت طبیعی خارج می‌شود و ما بیش از این را تحمل می‌کردیم. چشم‌هایمان در مرحله اول همه چیز را سیاه و سفید می‌دید و بعد اشیاء تغییر شکل پیدا کرد. ما بی حال و بی حس بودیم؛ اما بیهوش نشدیم و درکی از اطرافمان داشتیم. جاذبه بالا به ما فشار می‌آورد و ما با تمام قوا مقاومت می‌کردیم. »

    چه اتفاقی افتاد؟ پاسخی برای این سوال نبود. همه چیز در هم و برهم شد و آن‌ها نتوانستند چیزی بفهمند. فقط می‌دانستند که ناو به شکل اضطراری در حال بازگشت به زمین است.فرمانده پرسید: من اورال هستم ناحیه فرود را مشخص کنید!
    رادیو پاسخی نداد.
    فرمانده با خود گفت : پس ساکت می‌مانیم.
    به ساعت نگاه کرد و به آرامی از الگ پرسید:
    -ما کجا فرود خواهیم آمد؟
    الگ شروع به تخمین زدن کرد. در آن لحظه با بی‌صبری پرسید چرا چترها باز نمی‌شوند؟
    فرمانده به ثانیه شمار نگاه کرد:
    -هنوز زود است.
    ... اضطراب نشانه عدم اطمینان است، یک بار دیگر این جمله در ذهنش تکرار شد.


    دریک لحظه کوتاه، صدای جدا شدن دریچه چتر نجات او را از فکر بیرون آورد. حالا نفسی به آرامی کشید و فکر کرد خوبه، همه چیز طبق برنامه است.
    -تو به چی فکر می‌کنی؟
    واسیلی جوابی نداد. در آن لحظه ناو تکانی خورد. چتر اولیه و سپس چتر اصلی باز شدند. واسیلی از او پرسید:
    -تخمین بزن ما کجا فرود می آییم؟
    الگ فوراً جوا ب داد: - در چین، اولین سفر خارجی‌مان را شروع می‌کنیم!
    واسیلی پاسخ داد: من شوخی نمی‌کنم.
    -چشم فرمانده.
    الگ تقریباً درست می‌گفت. آن‌ها در نزدیکی مرز چین فرود آمدند.

    آنان که مدتی طولانی برای این سفر آموزش دیده و تمرین کرده بودند این طور ناکام می‌ماندند. این حادثه دو کیهان‌نورد را به مرز مرگ و زندگی برد؛ اما هنوز ماجرا به پایان نرسیده بود. آن ها منتظر روشن شدن موتورهای فرود نرم بودند. تکانی کوچک، چیزی ناو را می کشاند. مثل این که در آب فرود آمده بودند. کیهان‌نوردان به فکر افتادند. مگر شگفتی دیگری در راه است؟ پنجره که از دود سیاه بود ناگهان روشن شد مثل این که به چیزی مالیده شده باشد. و فرمانده تنه درخت بزرگی را دید.

    - نه در خشکی فرود آمده‌ایم. دکمه جدا شدن کابل های چتر را زد . ناو ثابت و سکوت برقرار شد.
    -باید دریچه را باز کنیم.

    کمربندهای مخصوصی که او را به صندلی می‌بست را باز کرد و به بیرون از ناو نگاهی انداخت. هوای خنک به صورتش زد. او نفسی عمیق کشید. اطراف را نگاهی کرد. این جا هوا اصلاً شباهتی به بایکونور ندارد. برف، ابرهای پراکنده و دمای زیر صفر. همه جا جنگل به چشم می‌خورد. چتر به درختان گیر کرده و ناو را نزدیک یک پرتگاه نگاه داشته بود!

    ساعت چند است؟ او نمی توانست درک کند، ساعتش زمان مسکو را نشان می‌داد. در بایکونور دو ساعت بیشتر است و این جا؟

    Soyuz landing


    هوا گرگ و میش شد. مثل این که این جا زود و سریع تاریک می‌شود. او پایین جست و تا سینه در برف فرو رفت الگ پشت سر او از ناو و بیرون آمد. باد، برف را مثل سوزن به صورت آن‌ها می‌زد. صدایی بلند سکوت را بر هم زد. گنبد هزار متری چتر، مانند بادبانی طناب اتصال را می‌کشاند و درخت کاج را می‌شکست.

    برف زیر ناو آب شده بود و ناو به طرف پرتگاه سر می‌خورد. دره‌ای به عمق پانصد تا ششصد متر دیده می‌شد. آن ها لباس کیهان‌نوردی‌شان را درآوردند. حالا خیلی سرد شده بود. به زودی صدای موتور هواپیما به گوششان رسید. هواپیما نزدیک می‌شد. بعد دور زدند. معلوم شد علامت را دیده‌اند. فرمانده دستگاه بیسیم را راه انداخت.

    از آن ها پرسیدند: حال شما خوب است؟
    کیهان‌نوردان با نیشخند جواب دادند: در وضعیتی که ما هستیم، به نظر شما چه جوابی باید بدهیم؟

    رادیو پاسخ نداد. پسکیهان‌نوردان ادامه دادند: البته سالم هستیم.
    مسئولان جستجو با این جمله آرام شدند.

    هوا خیلی خراب بود و امید نمی‌رفت آن ها را زود نجات دهند. آن ها بر روی برف خزیده شاخه‌های خشک را جمع‌آوری کردند، آتشی درست کردند و کنار هم نشستند. شب هواپیما چند بار در آسمان پیدا شد. مثل این که می‌خواست یادآوری کند که آن‌ها را فراموش نکرده‌اند.

    الگ گفت: فرمانده بهتر است که نخوابیم. چرا که گمان نکنم یک چنین شب زیبایی را یک بار دیگر ببینیم.
    مدتی طولانی ساکت بودند. این حوادث را تجزیه و تحلیل می‌کردند. الگ با اشاره به تمرین‌های ماه‌های گذشته گفت: حالا ما از گروه خدمات امدادی در شرایط واقعی استفاده خواهیم کرد.
    واسیلی حرفش را تایید نمود. ما اولین کسانی هستیم که در چنین وضعی گیر افتادیم و امیدوارم که آخرین باشیم.لازارف با خود فکر کرد ما زنده ماندیم و همین کافی است.

    باد در لابلای درختان کاج صدا می‌کرد و برگ‌هایشان را پایین می‌ریخت، تاریکی بیشتر شد. واسیلی فکر کرد این فرابار بسیار زیاد می‌توانست تاثیر بسیار بدی بگذارد و موجب اخراج آنان از گروه کیهان‌نوردان شود. آن وقت راه سفر به فضا برای همیشه بسته می‌شد؛ اما با صدای بلند حرف دیگری گفت : باید آتش بیشتری درست کنیم. نباید سرد شود. کتاب دستورالعمل پرواز را بیاور دیگر به آن‌ها نیازی نداریم. آن را می‌سوزانیم.

    لازارف کوه‌های جنگلی را می‌شناخت. این محل ناآشنا، به آلتای، سرزمین او شبیه بود. اگر این طور باشد، به زودی از این جا نجات خواهند یافت.به ساعت نگاه کرد.
    -در حال حاضر مهم این است که ارتباط بیسیم را از دست ندهیم.
    الگ جواب داد: من هم همین طور فکر میکنم. سعادت با ما یاری کرد.
    -درست است. ما یک بار دیگر به دنیا آمدیم؛ اما این بار بر خلاف دفعه اول با لباس!

    در آسمان سیاه نه ماه و نه ستاره‌ای دیده نمی‌شد. ابرهای تکه تکه از طرف شرق، از بالای درختان به طرف غرب می‌رفتند. باد آواز خود را می‌خواند. گاهی خیلی تند می‌وزید و برف سوزنده را به صورت آن‌ها می‌ریخت. صدایی به گوش کیهان‌نوردان رسید. واسیلی گوشش را تیز کرد. مثل این که بالگرد بود. ماکارف مثل این که فکر او را خوانده ، سرش را به طرف صدا چرخاند. صدا بلندتر و بلندتر می‌شد. الگ تقریباً با فریاد گفت:
    -واسیلی صدای بالگرد است، می‌شنوی؟
    چراغ چشمک زن را دیدند
    - سرانجام ما را پیدا کردند.
    -نه ما را پیدا نکردند .... دارند دور می‌شوند. اگر پیدایمان می‌کرد، نگه می‌داشت.

    بالگرد شروع به دور شدن کرد؛ اما به زودی بازگشت.فرمانده، ذخیره امدادی خود را باز کرد. بیسکویت ، آبمیوه و قوطی کنسرو را بیرون آورد.الگ با رضایت گفت: بله الان وقت غذا است . تمام روز را گرسنه و تشنه بودیم.
    - اصلاً اشتها ندارم. فقط می دانم که باید قدرتمان را بازیابیم.

    آن ها نمی‌دانستند تا کی آن جا خواهند بود؛ اما برای بدترین وضع آماده می‌شدند.ساکت کنار هم نشسته بودند تا کمی گرم شوند. هر کدام درباره وضعیت خود فکر می‌کردند. یک یا دو ساعت گذشت. درختان کاج به نجوای خود ادامه می‌دادند. هر دو در کنار آتش نشسته بودند و صدای تنفس آرام آن‌ها سکوت را نمی‌شکست. در روحشان شادی و غم توأم بود، همجواری مشکوک دو احساس. اما چه کار می‌شود کرد.

    بالگرد بار دیگر پیدا شد. اما این بار برای بازگشت عجله نداشت. بالای درختان کاج ایستاد و کابل را پایین انداخت.
    فرمانده گفت: تو اول برو.
    لازارف بعداً رفت.
    قبل از آن که خود را به کابل ببندد. کیف و اسناد را برداشت، دریچه ناو را بست و آخرین نگاه خداحافظی را به سایوز-18 انداخت.
    به اطراف نگاهی انداخت: نمی گویم به امید دیدار . امیدوارم بار دیگر به این جا نیایم و این محل را نبینم.


    « ۵ آوریل ۱۹۷۵ موشک حامل با ناو سرنشین‌دار سایوز-۱۸ برای ادامه آزمایش‌های همزمان با ایستگاه سالیوت‏-۴، به فضا پرتاب شد. در عرشه ناو گروه کیهان‌نوردان مرکب از قهرمانان اتحادشوروی خلبان-کیهان‌نورد اتحاد شوروی سوسیالیستی لازارف واسیلی گریگورویچ و ماکارف الگ گریگوریویچ حضور داشتند.

    در زمان کار مرحله سوم، انحراف پارامترهای حرکت موشک حامل از محاسبه قبلی روی داد و دستگاه خودکار، فرمان لغو ادامه پرواز و جدا شدن ناو کیهانی برای بازگشت به زمین را صادر کرد. دستگاه فرودی در جنوب غربی گورنوآلتالیسک فرود آمد.گروه جستجوی امدادی کیهان نوردان را به فرودگاه رساندند. حال لازارف و ماکارف خوب است.»


    این گزارش کوتاه در هشتم ماه می در لابلای مطالب صفحات داخلی روزنامه‌ها پنهان شده بود. در آن گزارش، پیرامون دلیل واقعی حادثه و خرابی فناوری و وضع بسیار خطرناکی که پیش آمد، چیزی گفته نشده بود


    . سيروس برزو، روزنامه‌نگار علمی و پژوهشگر تاريخ فضانوردی .


    سپـــــــــــــــــــــــ ــــــاس اززحمات ایشان
    منبع:دانش فضایی
    امضای ایشان
    بادمی وزد..
    می توانی درمقابلش هم دیواربسازی.هم اسیــــاب بادی...
    تصـــمیـــــــــــــــم با تــــــــــــــــــــوســـــــــــــــــت...!!!


  7. 5 کاربر مقابل از raha_mousavi عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  8. Top | #14
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    شماره عضویت
    2400
    نوشته ها
    655
    تشکر
    8,630
    تشکر شده 6,172 بار در 666 ارسال

          موشک n1 - بزرگترین انفجار غیر هسته ای تاریخ

    شکستهای ماموریتهای فضایی         
    موشک n1 یکی از موشک های طراحی شده توسط اتحاد جماهیر شوری بود که پروسه طراحی و ساخت آن از سال 1959 شروع شد.

    این موشک در زمان اوج جنگ سرد و مسابقه فضایی بین دو ابرقدرت جهان شوروی و آمریکا و برای مقابله با برنامه فضایی سرنشین دار آمریکا طراحی شد.

    به طور مشخص زمانیکه جان کندی در سال 1961 از عزم راسخ دولتش برای فرود انسان بر روی کره ماه تا آخر دهه میلادی صحبت کرد، متخصصین روس را بر آن داشت تا با این هدف و به طور خاص برنامه موشکی ساترن مقابله کنند.

    اواسط دهه 60 میلادی برای آمریکا بسیار موفقیت آمیز و آمریکا مشغول انجام پروژه جمینای بود.

    اینطور به نظر می رسید که تیم آمریکایی به رهبری ورنر فون بران آلمانی ظاهرا هیچ مشکل مهندسی و مالی در راه خود برای رسیدن به هدف بزرگشان وجود نداشت ، اما این در حالی بود که روس ها با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می کردند.

    در سال 1966 طراح ارشد و مغز متفکر برنامه فضایی شوری؛ سرگئی کارلایوف قبل از اتمام طراحی نهایی موشک n1 از دنیا رفت و همینطور بودجه روس ها اصلا قابل مقایسه با آمریکا نبود.

    در سال 1967 و بعد از اتمام موفقیت آمیز پروژه جمینای ، آمریکا پروژه آپلو را شروع کرد و به دنبال آن رونمایی از ابرموشک ساترن 5 که وظیفه بردن فضاپیمای آپولو به کره ماه را داشت.

    این در حالی بود که روس ها هنوز موفق به ساخت موشک n1 نشده بودند.

    اولین آزمایش موشک n1 در فوریه 1969 انجام و با شکست روبرو شد.

    روس ها که بازی را در مقابل آمریکایی ها باخته بودند در اقدام بعدی خود و درست دو هفته قبل از پرتاب آپولو 11 در 3 ژوئیه 1969 اقدام به پرتاب دوم موشک خود کردند و این پرتاب در واقع تیری بود در تاریکی تا امید از دست رفته روس ها را برگرداند؛ اما موشک درست زمانیکه تنها 200 متر اوج گرفته بود بر روی سکوی پرتاب سقوط کرد و چنان انفجار عظیمی رخ داد که به بزرگترین انفجار غیرهسته ای تمام تاریخ بدل شد.

    شدت انفجار به حدی بود که قطعات موشک را تا ده کیلومتر دورتر پرتاب کرده بود.

    ابعاد این فاجعه برای روس ها به قدری بود که تا 20 سال بعد از آن و تا بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی این رویداد کاملا مخفی مانده بود.

    بعد از این انفجار دو بار دیگر این موشک امتحان و در هر دو مورد نیز با شکست مواجه شد و در نهایت در سال 1974 پروژه به حالت تعلیق درآمد و دو سال بعد از آن به طور کل کنار گذاشته شد.

    مشکل اصلی موشک n1 چه بود؟

    اصلی ترین مشکل موشک این بود که برای تامین نیروی پیش رانش در این موشک ها از 30 موتور استفاده شده بود و موشک در 5 مرحله به فضا پرتاب می شد، این در حالی بود که برای موفقیت پروژه می بایست سوخت و اکسیژن به طور همزمان و به یک میزان به تمامی 30 موشک برسد و این موشک ها همزمان و باهم فعال شوند که این خود چالشی بزرگ برای مهندسان روس به وجود آورد.

    موشک ساترن 5 آمریکا تنها از 5 موتور استفاده می کرد و در 3 مرحله پرتاب صورت می گرفت.

    نکته مهم دیگر در طراحی موشک n1 طراحی خود پایگاه فضایی بایکونور بود که اجازه نمی داد موشک به صورت یک جا وارد پایگاه شود.

    در نتیجه بخش های مختلف موشک باید از هم جدا و دوباره مونتاژ می شد که این امر می توانست مشکل ساز باشد(ارتفاع موشک 105 متر بود).

    موشک ساترن 5 که بزرگترین موشک ساخته شده به دست بشر می باشد تنها 5 متر بلند از آن بود.

    نکته جالب در مورد مونتاژ مجدد موشک اینکه علت اصلی انفجار و شکست در برنامه دوم موشک ، شل بسته شدن یک پیچ و برخورد آن با مخزن سوخت بیان شد.

    ویرایش توسط مسعود فرح بخش : 10-17-2013 در ساعت 08:03 PM

  9. 12 کاربر مقابل از مسعود فرح بخش عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. گزارش زنده از پرتاب، فرود و لحظات حساس ماموریتهای فضایی
    توسط پیمان اکبرنیا در انجمن فضا پیما ها و ماموریت های فضایی
    پاسخ ها: 139
    آخرين نوشته: 05-30-2014, 05:29 AM
  2. سازمان فضایی ایران
    توسط ستاره بنیادی در انجمن معرفی مراکز و گروه های نجومی
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: 09-20-2013, 11:38 PM
  3. لباس های فضایی
    توسط Sunrise در انجمن سامانه‌های فضایی
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: 07-12-2013, 10:11 AM
  4. معرفي مراکز فضایی
    توسط hadi soleimani در انجمن تاریخچه‌ و علم فضا
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: 07-13-2012, 04:06 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق برای آوا استار محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد