ماهم با اقتدار این تاپیک رو دوباره ایجاد می کنیم تا جایی باشد برای بحثهای فیزیکی که ربطی به نجوم ندارد!
ماهم با اقتدار این تاپیک رو دوباره ایجاد می کنیم تا جایی باشد برای بحثهای فیزیکی که ربطی به نجوم ندارد!
یک سر به هوای کوچک در این دنیای بزرگ
*artemis, 169, Alireza Joshani, Amin-Mehraji, Amirali, aramis, arashgmn, Arta.kh, Astronomer, Astronomy, atillaasa, celestial boy, elahe rafiei, elia, erfan bayat, farimah sh, fatemeh.zar, Flare star, Fowad, gissoo, Hojjat Zafarkhah, javadstar76, kamyar amirmoeini, kh.maroufi, Khoofo, Kianoosh.S, kopernik, m.aryayi, Mahtabe kavir, melika bidabadi, melika-m, mobi, Mojtaba.M, Mostafa, nakhodaye aseman, Navid MMM, Neda Jafari, Negar Najafi, Negin_GH, Night*, Pale_Rider, Parnia Shokri, parvin, raha_mousavi, rezash, safavicnc2070, sasan20oo20, shahrzad.b.m, shahrzad.bmq, shariatzadeh, shiva, skynight, Sky_Watcher, solh, stargazer, storm, Sunrise, Tahereh Ramezani, فائزه معتضدیان, ماهی91, محمد سروش, محمدرضا صادقیان, مسعود فرح بخش, هانیه امیری, یوسف روشنی, یزدان بابازاده, vahid96, violet20, y=ax+b, Zahra Shakeeb, آسمون, آسمان آبی, حسین زارعی, ریحانه نوروزی, رخساره روشنی, سیاره ی ناهید, شهلا ناصریان, علیرضا محمدی
سلام!
2 تا سوال:
1- تو آزمایش دو شکاف اگه پرتو نورمون تک فام نباشه چه اتفاقی میوفته؟
2- ماهیت رسانایی چیه؟؟ تو مدرسه گفتن چون اجسام رسانا الکترون آزاد دارن، این الکترونها حرکت میکنن و باعث رسانایی میشن. یعنی واقعا الکترونها عین هلو از هسته کنده میشن و راه میفتن تو سیم؟؟
3- سرعت انتقال جریان در رسانا چقدره؟؟ آنی اتفاق میوفته یا با سرعت نور یا با سرعت کمتر؟
4- یه سوال از فیزیک مدرسه: چرا جریان توی مدار تک حلقه همه جای مدار یکسانه؟؟ (جوابی که تو مدرسه دادن بهم برام قابل قبول نیست)
5- یه سوال دیگه از فیزیک مد: مگه وقتی مقاومت کل مدار صفر باشه(شرایط کاملا ایده آل) شدت جریان بینهایت نمیشه؟؟؟ اونوقت افت پتانسیل مولد که Ir هست میشه بینهایت ضربدر صفر که یه عدد متناهی میشه و در نتیجه اختلاف پتانسیل دو سر باتری با نیرو محرکه برابر نمیشه!!!! (اصولا وقتی باتری مقاومت درونی نداره باید برابر باشن دیگه؟!!)
پ.ن: میخواستم 2 تا سول بپرسم مثلا!!!
بـبــار ای ابـر مِی اندود من مسـتـانه ام کن
بسوز اندیشه را از بیخ و بن، دیـــوانه ام کن
چـو رودی بر روانـم شو روان ای دولت شـب
بکَـن تن را ز من، من را ز جـان جانانه ام کن
جوبای من :
1. فکر نمیکنم اثرهای تداخلی را مشاهده کنیم .
2. هالیدی رو بخون قشنگ گفته !! فصل جریان و مقاومت . قسمت سرعت سوق .
3.باز هم همون هالیدی سرعت سوق !
4. میدانی که توی حلقه ایجاد میشه یکنواخته ، به همین خاطر سرعت سوق هم ثابته ، از طرفی کل بار هم ثابت میمونه (دلیلی نداره تغییر کنه ، گم نمیشن !) . اگر این وسط یه عنصری میدان رو تغییر بده یا بار رو (مثل خازن) تا سیستم به تعادل برسه جریان تغییر میکنه .
5.اگر مقاومت نباشه اصلا اختلاف پتانسیل ایجاد نمیشه که بخاد جریان ایجاد کنه .
ویرایش توسط solh : 05-14-2014 در ساعت 02:45 PM
مستقبل این مجلس جز قصه ماضی نیست
تا صبحدم محشر دی خفته به فرداها
اگه من توی اتاقم تو فضا معلق بشم
بدلیل حرکت انتقالی و چرخشی زمین دیوار اتاق یا زمین به من برخورد میکنه !
درسته ؟!
و اگه روی جای خودم بپرم ، به دیوار نزدیک میشم ؟!
تصور کنید که زمین زیر پاتون کلاً غیب بشه؛ شما همچنان در همان مدار زمین بدور خورشید خواهید گشت.
اما در خصوص چرخش وضعی زمین؛ هلیکوپتری رو تصور کنید که از روی زمین بلند میشه و در هوا ثابت میمونه؛ آیا زمین زیر پای اون میچرخه؟!!
و اما وقتی میپرید؛ باز هم اتفاق خاصی نمیافته مگه اینکه اونوقدر بلند بپرید که قابل توجه باشه. مثل تیری که به آسمون شلیک میشه. در این حالت بدلیل اینکه سرعت مداری شما روی زمین کمه وقتی سعی میکنید با همون سرعت به مدار بالاتر برید از چرخش زمین زیرپاتون عقب میمونید. چون در مدار بالاتر باید سریعتر بگردید تا در بالای نقطه خاصی از زمین ثابت بمونید.
“Most people die at 25 and aren’t buried until they’re 75.”Benjamin Franklin
اون روز توی جلسهی کتابخانی دکتر اربابی به پرتوهای بسیار پر انرژی کیهانی اشاره کرد (ultra high energy cosmic ray ) که برام جالب شد و توی ویکیپدیا سرچ کردم.
وقتی صفحهاش رو میخوندم توی قسمتِ لینکهای مرتبط یک اسمِ عجیب به چشمم خورد:
(ترجمه) : ذرهی «یا جدِ سادات!»
دقیق: oh-my-god particle
http://en.wikipedia.org/wiki/Oh-My-God_particle
داستان از چه قراره؟ گویا در سالِ 1991 آشکارسازها یک واکنش آشکار میکنن که مربوط میشه به برخوردِ ذرهی بنیادی با انرژی حدود 50 ژول!!!! اگر پنجاه ژول به نظرتون خیلی زیاد نیست در نظر بگیرید در دنیای اتمها اگر پروتونی با چنان سرعتی حرکت میکرد که پنجاه ژول انرژی داشته باشه، اون وقت آنچنان سرعتش به سرعتِ نور نزدیک بود که از یک فوتون در طی 220 هزار سال، فقط یک سانتیمتر عقب میافته!!!! این انرژی 40 میلیون برابرِ حداکثر انرژیی هسش که توی سرن بهش رسیدن! چهل میلیون برابر!!!! اصلا میفهمید یعنی چی؟ یعنی ما برای رساندنِ ذرات به این انرژی باید سرن رو چهل میلیون بار قویترش کنیم! در حالی که الان سرن رو شاتداون کردن تا سالِ 2015 بتونن فقط پنجاه درصد انرژی رو زیاد کنن. یعنی فیزیکدانهای زندهی حاضر حتی توی خواب هم نمیبنن که بشه تا زمانِ مرگ نوههاشون انرژی شتابدهنده ها رو به این مقدار رسوند.
اگر یک نخود (با جرمِ حدودی یک گرم) با این سرعت حرکت کنه، انرژی جنبشی اون از مرتبهی چند میلیون برابرِ قویترین بمبِ اتمی ساخت بشر خواهد بود! دمای معادلِ پنجاه ژول از مرتبهی ده به توان بیست و چهار کلوینه، این دما به حدی زیاده که در اون دوران حتی کوارکها هم شکل نگرفته بودن!
همینه که احتمال میدم اگر محققینِ ایرانی این ذره رو میدیدن احتمالا به جای اوه مای گاد میگفتن: یا جدِ سادات!
یک سر به هوای کوچک در این دنیای بزرگ
سلام!
من خیلی وقت پیش یه جا (که یادم نمیاد کجا) خوندم که گزاره ی علمی به گزاره ای میگن که درستی یا نادرستی اون قابل اثبات باشه وگرنه گزاره، یک گزاره ی علمی نیست.
حالا اگه یک گزاره داشته باشیم که نتونیم درستی یا نادرستیش رو اثبات کنیم اما بتونیم احتمال درستی و احتمال نادرستی اون رو محاسبه کنیم، آیا اون گزاره یک گزاره ی علمی محسوب میشه یا نه؟
بنظر میاد توی فیزیک کوانتومی از این گزاره ها پیدا بشه اگه این گزاره ها علمی نیستن، اونوقت...؟
بـبــار ای ابـر مِی اندود من مسـتـانه ام کن
بسوز اندیشه را از بیخ و بن، دیـــوانه ام کن
چـو رودی بر روانـم شو روان ای دولت شـب
بکَـن تن را ز من، من را ز جـان جانانه ام کن
فکر کنم نه اثبات به معنی که در ریاضی باهاش مواجه هستیم، بیشتر به معنی قابل تحقیق بودن، مثلا اگر گزاره مربوط به اسپین باشه میدونیم احتمالِ گزارهی « s=1/2 » پنجاه درصد هستش، اما این معنیش این نیست که این گزاره نیمه علمیه، چون بالاخره در بعضی آزمایشها ما s=1/2 رو کامل مشاهده و «تایید» (نه اثبات) میکنیم. و به این معنی (یعنی قابل تایید بودن یا توصیف کردنِ وضعی از امور) این گزاره علمیه.
اگز گزارهی «احتمالِ s=1/2 پنجاه درصد است» رو هم در نظر بگیرید، باز این گزاره قابلِ تحقیقه، کافیه به تعدادِ زیاد اسپین رو اندازه بگیرید تا ببینید در حدودِ نصفِ دادهها اسپینِ منفی یک دوم دادن یا خیر. پس این گزاره هم علمیه.
یک سر به هوای کوچک در این دنیای بزرگ
سلام
نمیدونم این سوال رو باید اینجا پرسید یا نه ولی به هر حال:
"اگر" ما بتونیم تمام فیزیک رو به صورت یک دستگاه اصول موضوعه ای بنویسیم، آیا این دستگاه حتما سازگاره یا نه؟
توی ریاضیات به دستگاه اصول موضوعه ای میگن ناسازگار که با روش های منطقی از اون اصول بشه هم یک گزاره و هم نقیض اون گزاره رو ثابت کرد. دستگاه های سازگار هم ناسازگار نیستن!
بـبــار ای ابـر مِی اندود من مسـتـانه ام کن
بسوز اندیشه را از بیخ و بن، دیـــوانه ام کن
چـو رودی بر روانـم شو روان ای دولت شـب
بکَـن تن را ز من، من را ز جـان جانانه ام کن
حالا اون «اگر»ی که تاکید کردید به شدت محلِ بحثه ولی بالفرض اگر بشه* به نظرم (تاکید میکنم، فقط به نظرم) باید لزوما سازگار باشه.
از اینجا میگم که گزارههای فیزیک عموما (نه همیشه) در بابِ مشاهدهپذیرها هستند و از اونجایی که اجتماعِ نقیضین (دستِ کم در مقامِ مشاهده: حتما) محال است، پس بالاخره یکی از اون گزارهها در آزمایشگاه تایید میشه ( و شاید حتی هیچ کدوم تایید نشوند) پس دستگاهِ اصول موضوعی ناساگار در فیزیک نامعتبره و کسی قبولش نخواهد کرد، پس «تقریبا» این دستگاهِ اصول موضوعی باید سازگار باشه.
از این گذشته کلا اجتماعِ نقضین محاله پس یک دستگاهِ اصول موضوعی ناساگار یک دستگاهی هستش که کسی ازش راضی نیست، اگر بدونید که گزارههای فیزیک (چه مشاهده پذیر و چه مشاهده ناپذیر) راجع به دنیای واقعی هستش پس دستگاهِ اصول موضوعی ناساگار کاملا نامعتبره و هیچ کس نمیپذیره و ناسازگاری اصول موضوعه قطعا غیرممکنه. حتی در ریاضی هم کسی دستگاهِ اصول موضوعی ناساگار رو نمیپسنده با وجودِ این که تو ریاضی آزمایشگاهی در کار نیست، ولی منطق که هست، و منطق میگه اجتماعِ نقیضین محال است.
*میگن یکی داشته ماست تو دریا میریخته بهش میگن چه میکنی؟ میگه دارم دوغ درست میکنم، میگن نمیشه که، جواب میده: میدونم نمیشه ولی اگه بشه چی میشه! حالا این «اگر» هم اگه بشه چی میشه ولی خوب نکته اینه که گودل دستِ کم در حساب نشان داده که هیچ دستگاهِ اصول موضوعی کاملی در موردِ حساب وجود ندارد (بهش میگن قضیه ناتمامیت) بعضیا نشان دادن که گزارههای ریاضی قابل کاسته شدن به گزارههای حساب هستند بنا بر این میشه این قضیه رو تعمیم داد که کلا در ریاضی هیچ دستگاهِ اصول موضوعی کاملی وجود نداره و بعضا شنیدم که در فیزیک هم این قضیه رو تعمیم دادن و میگن در موردِ فیزیک هم ما هرگز به دستگاهِ اصول موضوعی کاملی نخواهیم رسید.
ولی به هر حال هر دستگاهِ اصول موضوعی موردِ پذیرش باید درونِ خودش سازگار باشه، حتی مقالهی معروفِ epr نوشته شده بود که نشان بده کوانتم یک تئوری هستش که درونِ خودش ناسازگاره (که اگر ثابت میشد فاتحهی کوانتم خوانده شده بود) ولی بعدا نشان دادن که یکی از فرضهای epr با اصولِ کوانتم مشکل داره و از اینجا نشون دادن که برهانِ epr برای اثباتِ این که کوانتم درونِ خودش ناساگاره، غلطه.
یک سر به هوای کوچک در این دنیای بزرگ
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)