ماهم با اقتدار این تاپیک رو دوباره ایجاد می کنیم تا جایی باشد برای بحثهای فیزیکی که ربطی به نجوم ندارد!
ماهم با اقتدار این تاپیک رو دوباره ایجاد می کنیم تا جایی باشد برای بحثهای فیزیکی که ربطی به نجوم ندارد!
یک سر به هوای کوچک در این دنیای بزرگ
*artemis, 169, Alireza Joshani, Amin-Mehraji, Amirali, aramis, arashgmn, Arta.kh, Astronomer, Astronomy, atillaasa, celestial boy, elahe rafiei, elia, erfan bayat, farimah sh, fatemeh.zar, Flare star, Fowad, gissoo, Hojjat Zafarkhah, javadstar76, kamyar amirmoeini, kh.maroufi, Khoofo, Kianoosh.S, kopernik, m.aryayi, Mahtabe kavir, melika bidabadi, melika-m, mobi, Mojtaba.M, Mostafa, nakhodaye aseman, Navid MMM, Neda Jafari, Negar Najafi, Negin_GH, Night*, Pale_Rider, Parnia Shokri, parvin, raha_mousavi, rezash, safavicnc2070, sasan20oo20, shahrzad.b.m, shahrzad.bmq, shariatzadeh, shiva, skynight, Sky_Watcher, solh, stargazer, storm, Sunrise, Tahereh Ramezani, فائزه معتضدیان, ماهی91, محمد سروش, محمدرضا صادقیان, مسعود فرح بخش, هانیه امیری, یوسف روشنی, یزدان بابازاده, vahid96, violet20, y=ax+b, Zahra Shakeeb, آسمون, آسمان آبی, حسین زارعی, ریحانه نوروزی, رخساره روشنی, سیاره ی ناهید, شهلا ناصریان, علیرضا محمدی
یه سوال؟
پارداوکس ها حل میشن؟!
.
پارادوکس ها حل نمیشن ، بلکه کمک میکنن تا دید بهتری به قوانین داشته باشم ، و این که قوانینمون رو بهتر تنظیم کنیم .
چیزی که توی ذهنم هست ، نتایج پارادوکس راسل هست که موجب تغیراتی در قوانین پایه شد ، و یا پارادوکس های قدیمی در فیزیک که موجب شدند نظریاتی که نمیتونند توجیح بکنند کم کم کمرنگ تر بشوند .
الان که متن خودم رو خوندم ، فهمیدم این دقیقا معنا میده که پارادوکس ها حل میشن !!
حالا که دارم مینویسم ، قسمتی از حرف های زیبای پلانک را به یاد می آورم : بهترین راه برای رد یک چیز آنست که از درونش تضادی برای خودش پیدا کنیم ، و ما نیز دقیقا قصد چنین کاری را داریم .
مستقبل این مجلس جز قصه ماضی نیست
تا صبحدم محشر دی خفته به فرداها
والا عقیده من نیست ولی خوندم که طبق نظریه نسبیت، سرعت در هیچ دستگاهی نمیتواند بیش از سرعت نور باشد. یعنی کلا سرعت هیچ جرمی نه به صورت نسبی و نه به صورت مطلق نمی تواند بیش از سرعت نور شود (اگر اشتباه میگم دوستان اصلاح کنند). البته آزمایشهایی در سال گذشته میلادی انجام شد که نشان میداد نوترینوها سرعتی بیش از نور دارند ولی هنوز تایید نشده است.
بله دقیقاً مقصود بنده نیز همین نوترینوهایی بود که فرمودید . بنده تصور می کنم ( اگر این پدیده به درستی اثبات شود ) ممکن است این سرعت بالا یک ویژگی منحصر به فرد _صرفاً _برای نوترینوها نباشد و امکان این که باز هم ذراتی یافت شوند که بیش از این هم سرعت داشته باشند وجود دارد.
نامفهوم ترین جمله ی دنیا آن است که انسان بداند دنیا قابل فهم است.
(انیشتین)
غیر ممکن هیچ گاه غیر ممکن باقی نمی ماند .
http://persiansky2010.blogfa.com
بله اما آزمایشها دوباره انجام شد و باز هم نتایج قبلی تایید شد. یعنی با در نظر گرفتن اون عامل خطا هم نتایج کماکان سرعتی بیش از سرعت نور را نشان داد. باز باید آزمایشگاه های دیگر این آزمایش را تکرار کنند.
http://www.newscientist.com/article/...han-light.html
برای جواب پارادوکس معروف دونده و گاراژ موتونید به کتاب( نسبیت خاص و عام وکیهانشناختی ) نوشته (ولفگانگ ریندلر) انتشارات (نشر دانشگاهی) صفحه 51 مراجعه کنید.
یه نکته دیگه ای هم هست
اینکه فقط اطلاعات نمی تونند با سرعت بیش از سرعت نور حرکت کنند . مثلا کوازار هایی دیده شدند که به دلیل انبساط عالم قرمز گرایی شون خیلی بیش از 1 هست . یا یک مثال معروف هست که میگه اگر یک میله با طول 1 واحد نجومی رو با سرعت زاویه ای 1 رادیان بر ثانیه بچرخانیم چه اتفاقی برای نوک میله می افته ؟
لطف کنید جوابش رو قرار بدید و مارو از جهل بیرون بیارید!
فقط لطف کنید تو جوابتون این نکته رو در نظر داشته باشید!
یک سر به هوای کوچک در این دنیای بزرگ
نسبیت خاص در مورد محیط های غیرشتابدار است ؛ ولی ناظر متحرک در دستگاه شتابدار است ؛ از طرفی ناظر ساکن در دستگاه غیرشتابدار است ، پس گفته ناظر ساکن درست می باشد و اتومبیل در گاراژ جا می شود .
از نگاه بنده این مثال نیز به تنهایی می تواند یک پارادوکس دیگر باشد . چون در صورت دوران میله با سرعتِ مذکور ، بخشی از میله مبدل به انرژی می شود ( به بیان دقیق تر نوک میله ) و قسمت مرکزی آن همچنان در قالب ماده است .
اگر بخواهیم دقیق تر موضوع را بررسی کنیم باتوجه با داده های مسئله : تمامی نقاط میله در هر یک ثانیه 1 رادیان ( 57 درجه ) می چرخند . به دیگر بیان در هر ثانیه تقریباً 0.2 دور . از این رو می توانیم نتیجه بگیریم که یک دوران کامل را در 5 ثانیه انجام می دهد . حال اگر دایره ای را تصور کنیم که از چرخش میله به صورت فرضی بوجود می آید ، شعاع دایره 150 میلیون کیلومتر و قطر آن برابر با 300 میلیون کیلومتر است . پس انتهای میله محیط دایره ( که به طور تقریبی برابر با 942 میلیون کیلومتر است ) را می پیماید _توجه داشته باشید آن هم در 5 ثانیه _ . بنابراین در 1 ثانیه بخش انتهایی میله 188.4 میلیون کیلومتر طی می کند. این بدین معناست که سرعتی معادل 628 برابر سرعت نور می یابد .
خاطرنشان می سازد که محاسبات انجام شده در چارچوب فیزیک کلاسیک نیوتنی انجام شده و ذکر این مثال با معیار های نسبیت در تناقض است . پس این پاسخ نمی توان پاسخ مورد نظر ما باشد و ببینید ابتدا ی این مسئله سرعت زاویه ای 1 رادیان بر ثانیه ، ذهن خواننده را به سمت مکانیک نیوتنی سوق می دهد . اما در میانه ی محاسبات با نتایجی کاملا نسبیتی مواجه می شود . اگر بخواهیم از دید نسبیت به حل آن بپردازیم در انتهای میله مبدل شدن به انرژی را خوایم داشت . از طرفی دیگرچه بسا انقباض طولی که ناشی از رسیدن به سرعت نور است ، طول میله را به حدی برساند که انتهای آن با همان سرعت نور حرکت کند . در واقع تنها رویدادی که می تواند این مسئله را مطابق با فاکتور های نسبیت قرار دهد همین مورد است . در انتها می توان گفت که این مسئله حاصل ترکیب ناقص نسبیت و مکانیک نیوتن می باشد.
نامفهوم ترین جمله ی دنیا آن است که انسان بداند دنیا قابل فهم است.
(انیشتین)
غیر ممکن هیچ گاه غیر ممکن باقی نمی ماند .
http://persiansky2010.blogfa.com
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)