این تاپیک جهت ارسال گزارشهای دوستان از برنامه های رصدی ایجاد شده.
امیدواریم با ارسال این گزارش ها مکان های مناسب رصدی معرفی شده تا همه ی دوستان با این مکان ها آشنا شوند و نیز می توانیم از تجربیات شبهای رصدیشان استفاده کنیم.
این تاپیک جهت ارسال گزارشهای دوستان از برنامه های رصدی ایجاد شده.
امیدواریم با ارسال این گزارش ها مکان های مناسب رصدی معرفی شده تا همه ی دوستان با این مکان ها آشنا شوند و نیز می توانیم از تجربیات شبهای رصدیشان استفاده کنیم.
*artemis, 169, Ahmad, ali zeynali, Amin-Mehraji, Amirali, andromeda.s, Astronomer, Astronomy*, ᗩᖇ☂ᗰᓰᔕᔕ, berjis93, Hojjat Zafarkhah, javadstar76, m.aryayi, Mahdieh. GH, mobi, Mojtaba.M, nakhodaye aseman, Navid MMM, Negar Najafi, pulsar, raha_mousavi, rezash, Sadrieh fatoorchi, Saeed Jafari, SAEED560, sara sadeghian, sara shahabi, sasan20oo20, Setare KOchOlO, skynight, Sky_Watcher, solh, stargazer, stubby8766, subaro, Taha Nagahi, toraj1358, منجم95, محمدرضا صادقیان, گلناز, venus500, آریا برزن, آسمون, امین, امیر عباس, حسین زارعی, دکترعزیزی, رخساره روشنی, رضا طامهری, ستاره بنیادی, شهلا ناصریان, شادي شهراييني, شعری, علیرضا محمدی
اولین گزارش رو هم خودم قرار میدم
این گزارش مربوط به سفر سه روزه ی من و فرزین خلجی به کاشانه که برای عکاسی و رصد تفریحی ترتیب داده بودیم .ظهر روز سه شنبه چهاردهم بهمن من و فرزین از کرج به مقصد کاشان حرکت کردیم.بعد از غروب خورشید به کاشان رسیدیم.بعد از چند ساعت استراحت تصمیم گرفتیم به یکی از روستاهای حاشیه کویر بنام تقی آباد بریم.این روستا در فاصله 40کیلومتری شمال شرقی کاشان قرار داره و جمعیت اون به 1خانواده محدود میشه بعداز پرس و جو در باره ی این روستا تونستیم شماره تلفن همراه پدر تنها خانواده این روستا یعنی آقا رمضان را پیدا کنیم و باهاش ارتباط برقرار کنیم . ساعت 10از کاشان به طرف روستای تقی آباد حرکت کردیم.ساعت 11 به منزل آقا رمضان که ما بهش می گفتیم رمضون رسیدیم و پس از پذیرایی گرم ایشان با این لیدر تور آشنای کویر کاشان راهی دشت شدیم.ساعت 11:30 مستقر شدیم،ابزار ها و دوربین ها را برپا کردیم پس از بستن 2کادر زیبا با منظره بوته گز های کویری شروع به عکاسی کردیم که ناگهان........متوجه شدیم دوربین فرزین خطای99 که مربوط به شاتر دوربینه داده و نمی تونیم باهاش عکس بگیریم!با 1دوربین عکاسی کردیم و خودمون بهمراه رمضون مشغول رصد شدیم و حین رصد رمضون هم از کارش که شتربانیه و خاطراتش از کویر برامون تعریف کرد.حدود ساعت 2 بود که ناگهان متوجه شدیم دوربین منم ..........نهههههههههههههه شوخی کردم دوربین من سالم بودولی هوا داشت ابری می شد.تا ساعت 3 مقاومت کردیم اما ابرها انقدر بالا اومدن که دیگه عکاسی و رصد میسر نبود.ناچار به کارمون پایان دادیم و این شد برنامه ی ما در شب اولبه محل اقامتمون در کاشان برگشتیم.صبح روز چهار شنبه که مصادف بود با 28 صفر به بازار قدیمی کاشان که محل تجمع هیئت های عزاداری بود رفتیم.بعد از ظهر تصمیم گرفتیم برای عکاسی و رصد بریم قمصر.اما از ساعت 5 بعد از ظهر بارانی در کاشان شروع شد که همه ی مردم کاشانو خوشحال کرده بود و مارو ناراحت !!!مجبور شدیم اون شب رو استراحت کنیم.صبح پنج شنبه به باغ فین رفتیم.بد شانسی دست از سرمون بر نمی داشت.داخل حمام قدیمی باغ فین مشغول عکس گرفتن از خودمون بودیم که به جرم عکاسی غیر مجازتوسط حراست دستگیر شدیم(جرم ما داشتن دوربین حرفه ای و پایه و دکلانشور بود).بعد از اعلام مشکوک بودن کار ما به مرکز منتقل شدیم.بعد از چک کردن لپ تاپ و همه ی عکسای دوربین و بازجویی از خودمون ساعت 2 بعد از ظهر آزاد شدیم!!!!عصر همان روز تصمیم گرفتیم برنامه ی کنسل شده ی شب قبل رو اجرا کنیم و به قمصر بریم.ساعت 7 به طرف قمصر حرکت کردیم.5 کیلومتری قمصر بودیم که متوجه شروع بارش برف شدیم.ما سه روز وقتمون رو گذاشته بودیم و دوست نداشتیم دست خالی برگردیم.همون موقع تصمیم گرفتیم بریم مرنجاب و اگه اونجا هم هوا خراب بود مستقیم برگردیم کرج.ساعت 1 شب در 20 کیلومتری مرنجاب در کنار جاده ی خاکی آران- مرنجاب توقف کردیم.همون جا دوربینمون رو بپا کردیم و یه عکس به نظر خودمون زیبا گرفتیم.تا ساعت 5 صبح جمعه در آن محل ماندیم و پس از رصد طلوع زیبای زهره به طرف کرج حرکت کردیم و ساعت 9 صبح خونمون بودیم. لازم به ذکره که پنج شنبه شب در 80 درصد ایران بارش برف و باران گزارش شده بود اما انگار ما توی اون 20 درصد باقی مونده بودیم !!!!پس خیلی هم بد شانس نبودیم
*artemis, *sh, 169, 4512, Astronomer, farzin.kh, galaxy 1996, gandom, Hojjat Zafarkhah, majedeh shariatzadeh, Mehrdad_Gorgan, milad77, Mojtaba.M, night_astronomer, parvin, rezash, SAEED560, sara sadeghian, saran, sasan20oo20, Soroush Samadi, محمدرضا صادقیان, yperseusy, آسمون, دکترعزیزی, شهلا ناصریان, شايان سليم شهشهانى
با سلام خدمت همه دوستان آوا استاری
و با تشکر از آقا میلاد گل گلاب
دستت درد نکنه بابت ایجاد تاپیک.حالا حداقل تو اولین پست گزارش رصد خودمونو نمیذاشتی پسر!
تو که زحمت نوشتن گزارشو کشیدی چرا عکساشو نذاشتی!
آقا میلاد حالا که شما زحمت نوشتن گزارش رصد کاشانو کشیدی منم گزارش شب رصدی و عکاسی هفته اخیرو می نویسم
و اما این گزارش مربوط سفر 1شبه من و میلاد به کوه های حومه کرجه،مکان رصد و خودمون کشف کردیم!!!! مکان نزدیک 1روستا بنام نوجان در فاصله 30کیلومتری شمال کرج قرار دارد،نسبت به مسافتی که از شهر کرج خارج میشیم آسمون خوبی داره مخصوصا آسمان شمال که اصلا آلودگی نوری نداره،بدلیل وجود رشته کوه البرز و نبود شهر وروستا تا مناطق شمالی ایران رد کهکشان کاملا پیداست!
ما قرار بود 5شنبه بیست و یکم بهمن بریم اما بدلایلی کاملا نامعلوم برنامه رو یک روز جلو انداختیم که خیلی به نفعمون شد چون 5شنبه آسمون کلا پوشیده از ابر شد!
ساعت 4بعدازظهر تصمیممون عوض شد که 4شنبه بریم،ساعت 5آماده برای حرکت شدیم،حوالی 5:45 بود که به محل رسیدیم و چون یه کوه نوردی جزئی داشتیم بعد از حمل کردن ابزار،ساعت 6:30 به رصد گاهمون رسیدیم و وسائلو برپا کردیم دوربین هامونو مستقر کردیم و کادر بستیم هر دومون جبار،صورت فلکی زیبا و دوست داشتنیه زمستونو نشونه گرفتیم(برای عکاسی واقعا زیباست)و خودمون هم مشغول رصد و تماشای اجرام آسمانی شدیم!ماراتنی بود برای خودش!در طول حدود 4.5ساعت (البته تو این مدت به دوربین هامون هم سر میزدیما)30جرم مسیه و11 جرم ازکاتالوگ عمومی جدید که پرنور و حاظر در اون ساعت از شب بودندو رصد کردیم.حدودای ساعت 12 بود که بارمونو بستیمو راهی کرج شدیم
این هم از عکسایی که گرفتیم!!!
فقط جهت کسب اجازه از بروبچهای آوا استار!!!!!!!!
میشه خطرات و اتفاقات ناخوش و کمی خطرناک شبهای رصدیو هم تو گزارش ذکر کرد یا باعث میشه که بچه هایی که تازه شروع کردن 1کم بترسن؟
البته این اتفاقات بیشتر تو رصدهای انفرادی یا کمتر از 5نفر رخ میدهااااااااااااا!
هم اکنون (یکشنبه 15/12 ساعت 19) منظره ی تماشائی ماه نو ومشتری را در افق غربی از دست ندهید.
وقتی آرامش را در خود نیابید, جستجوی آن در جای دیگر, کار بیهوده ای است.
.................................................. .................................................. .................................................. ................................................
ای رفته به چوگان قضا همچون گوی ... چپ میرو و راست میرو و هیچ مگوی
کان کس که ترا فکند اندر تک و پوی ... او داند و او داند و او داند و اوی
من از كلاس اومدم بيرون مثل هميشه به سمته غرب آسمون نگاه كردم و ديديم به به.....
[CENTER][COLOR="navy"][B]as days and nights,
would pass me by
i tell myself that i was waiting for a sign
then she appeared,
a love so fine,
my valentine[/B]
[/COLOR]:ORLY::ORLY::ORLY::ORLY:
[/CENTER]
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)