من به اندازه يك ابر دلم مي گيريد
وقتي از پنجره مي بينم جوري
-دختر بالغ همسايه-
پاي كمياب ترين نارون روي زمين
فقه مي خواند .
سهراب سپهري
باز خوبه از مدرسه رفتن در رفتی!
دو روز مونده به المپیاد لطف کردن گفتن نیاین (دوستم که چند روز زودتر تعطیل کرده بود به زور آوردن مدرسه ما هم با مدرسه درگیر)
با وضعی که من خونده بودم و اطلاعات نصفه نیمه ام امتحان بد نبود !فکر کنم از آخر اول میشم .از ما که گذشت ولی کاش یکیمی توجه کنن خوی نجومی های خوبی داره دریغ از یه جلسه کلاس درست و حسابی(البته دور عیدمون خوب بود) به مدیر مون گفتم خانم قبول شدم کلاس میذارین؟ میگه برین تو مسابقه سراسری !شرکت کنین اون وقت باشه چهار روز مونده به المپیادم اومده میگه میخوام برات کلاس بذارم!خسته نباشیدخانم! تازه معلم از خارج استان نباشه اون کلاسم نذاشت بعدشم توقع دارن... بیخیال .
هر کجا هستم باشم آسمان مال من است.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)