صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 48

موضوع: فضا - زمان

  1. Top | #1
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    شماره عضویت
    474
    نوشته ها
    33
    تشکر
    21
    تشکر شده 96 بار در 12 ارسال

    Post فضا - زمان

    مقدمه
    بررسی و شناخت پدیده‌های فیزیکی و روابط بین آنها بدون توجه به مفاهیم و درک شهودی از فضا و زمان چندان مأنوس به نظر نمی‌رسد. مفهوم و درک فضا و زمان نیز مانند سایر کمیتهای فیزیکی روندی پویا دارد و در طول تاریخ دستخوش تغییرات زایدی شده است. بویژه بعد از نسبیت مفاهیم فضا و زمان و درک بشر از آنها دچار تغییر زیادی شده است.




    این نمودار مسیر حرکت یک شخص در
    پیوستار فضا_زمان را نشان می‌دهد.

    دویست سال قبل از آنکه آلبرت انیشتین (1955_1879) نظریه‌های نسبیت خود را ارائه کند، اسحاق نیوتن (1727_1643) ، ریاضیدان انگلیسی ، اعلام کرده که فضا کاملاً مجزا از زمان می‌باشد. اما در ریاضی نسبیت ، زمان و سه بعدی فضایی _ طول ، عرض ، ارتفاع با همدیگر ، یک چهارچوب چهار بعدی به نام پیوستار فضا _ زمان را تشکیل می‌دهند.

    فضا (Space) چیست؟
    واژه‌ای است که در زمینه‌های متعدد و رشته‌های گوناگون از قبیل فلسفه ، جامعه‌شناسی ، معماری و شهرسازی بطور وسیع استفاده می‌شود. لیکن تکثّر کاربرد واژه فضا به معنی برداشت یکسان از این مفهوم در تمام زمینه‌های فوق نیست، بلکه تعریف فضا از دیدگاههای مختلف قابل بررسی است. مطالعات نشان می‌دهد با وجود درک مشترکی که به نظر می‌رسد از این واژه وجود دارد، تقریباً توافق مطلقی در مورد تعریف فضا در مباحث علمی به چشم نمی‌خورد و این واژه از تعدد معنایی نسبتاً بالایی برخوردار است و تعریف مشخص و جامعی وجود ندارد که در برگیرنده تمامی جنبه‌های این مفهوم باشد. فضا یک مقوله بسیار عام است. فضا تمام جهان هستی را پر می‌کند و ما را در تمام طول زندگی احاطه کرده‌ است.

    زمان
    زمان ، مفهومی چنان آشنا ، ملموس ، بدیهی ، پیش پا افتاده و عمیق است که نوشتن درباره‌اش جسارت زیادی را می‌طلبد. فهم مفهوم زمان و نقد کردن برداشت رایج از این مفهوم ، اگر به قدر کافی تداوم یابد، به تلاش برای دستیابی به نگاهی تازه و رویکردی کارآمدتر درباره مفاهیمی کلیدی مانند مکان ، تغییر و رخداد منتهی می‌شود. زمان ، مفهومی چنان حاضر و نافذ است که هر پیشنهاد جدیدی برای جور دیگر دیدن آن به راهبردهایی رفتاری برای دگرگونی در کردار هم می‌انجامد. این پیشنهادهای نظری و آن توصیه‌های عملیاتی ، بطور خاص مهمترین جنبه‌هایی هستند که به چالش طلبیدن مفهوم زمان را چنین ترسناک می‌نمایند. در فیزیک ، زمان با دو روش متفاوت تعریف می‌شود:

    روش ترمودینامیکی
    این روش را برای نخستین بار فیزیکدانانی مانند کلوین و سلسیوس که به مفهوم دما و تبادلات گرمایی علاقمند بودند، بنیان نهادند. اما شکل پخته و امروزین آن را در آثار اندیشمندانی مانند بولتزمان می‌بینیم. تعریف ترمودینامیکی زمان ، بر الگوهایی از رفتار مبتنی است که در سیستمهای ساده دیده می‌شود. بخش مهمی از سیستمهایی که در پیرامون ما وجود دارند، نظامهایی ساده هستند که از شمار زیادی از عناصر به نسبت ساده تشکیل یافته‌اند. عناصری که رفتارشان تقریبا تصادفی به نظر می‌رسد، اما برآیند رفتارهای سطح خردشان بر مبنای قواعدی کلان پیش بینی پذیر است. بررسی تحولات انرژیایی این سیستمها ، ستون فقرات علم ترمودینامیک را تشکیل می‌دهد.



    روش تاریخ مدارانه
    این روش زمان را بر مبنای سیستمهای پیچیده‌ای تعریف می‌کند که امکان انباشت اطلاعات و تجربیات را در خود دارند. در این سیستمها ، گذر زمان به کاهش یافتن بی نظمی و افزایش نظم منتهی می‌شود. مثلا وقتی به بدن مجروح یک انسان یا بذر یک گیاه نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که با مرور زمان مقدار نظم درونی این سیستمها زیاد می‌شود. فرد زخمی بهبود می‌یابد و بذر به گیاه تبدیل می‌شود. به این ترتیب به نظر می‌رسد تعریف تاریخ مدارانه از زمان ، با تعریف ترمودینامیکی آن در تضاد باشد.

    چنانکه می‌دانیم، مهمترین ویژگی حاکم بر قوانین علوم تجربی مانند فیزیک ، ناوردایی یا تقارن است. تقارن بدان معناست که قوانین یاد شده در تمام شرایط قابل تصور صدق می‌کنند. این بدان معناست که قوانین مزبور بیانگر ماهیت موضوع پژوهش و شیوه رفتار آن هستند و به شرایط پیرامونیِ آن وابسته نمی باشند.


    کل قوانین فیزیک ، نسبت به همه شرایط ناوردا هستند. تنها متغیری که این تقارن را در هم می‌شکند، زمان است و منشأ این نقض شدن تقارن ، قانون دوم ترمودینامیک است. محور زمان ، تنها شاخص فیزیکی است که جهت دارد و در مسیر مشخصی جریان می‌یابد و بسته به این جهت ، رفتار سیستمها دگرگون می‌شود. مفهوم فیزیکی زمان دو مشکل اساسی دارد:



    تعریف ترمودینامیکی و تاریخ مدار از زمان به ظاهر باهم در تعارض هستند. بنابراین تعریف یگانه و فراگیری از زمان وجود ندارد. گویی زمان در سیستمهای بازِ ساده و پیچیده به دو شکل متفاوت تعریف شود.


    توضیح اینکه چرا زمان به عنوان متغیری عام اینطور یک طرفه عمل می‌کند و تنها در جهت خاصی جریان دارد، دشوار است. به بیان دیگر ، "پیکان زمان" و حرکت دائمی و ثابتش از گذشته به آینده امری است که نیاز به توضیح و تبیین دارد. تلاشهای زیادی برای آشتی دادن دو تعریف ترمودینامیک و تاریخ مدار از زمان صورت گرفته است.

    منبع : دانشنامه رشد
    ویرایش توسط محمدرضا صادقیان : 01-22-2011 در ساعت 10:10 AM دلیل: 1-اضافه کردن عکس ها 2- اضافه کردن منبع
    امضای ایشان


  2. Top | #21
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Mar 2012
    شماره عضویت
    3738
    نوشته ها
    200
    تشکر
    819
    تشکر شده 796 بار در 195 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط aysa نمایش پست ها
    به نظر من براي اين كه بتونيم اين بعد رو تعريف كنيم بايداول بدونيم كه خود زمان دقيقا چيه؟
    مشكل اصلي هم همينه!تعريف دقيقي براي زمان وجود نداره.در يه نوعي زمان رو فاصله ي بين دو اتفاق كه توسط دو ماده اتفاق ميوفته تعريف ميكنن.ولي من فك ميكنم اگه اين طور باشه نمي تونيم براي سرعت بالاي نور كه جرمي و ماده اي وجود نداره زمان رو تعريف كنيم.البته ميشه تو اين مورد از تبديل جرم به انرژي استفاده كنيم كه كلا آخرش هم به نتيجه اي نميرسيم.چون كلا ماهيت زمان هم تو اين مورد عوض ميشه.
    توي يه تعريف ديگه ميگه زمان اون چيزيه كه ما در موردش فك ميكنيم وبراي اون چيزايي مثل ثانيه قائل ميشيم.
    يه تعريف ديگه هم هست كه ميگه زمان اصلا كلا هيچ چي نيست.فقط چارچوبيه براي اين كه توش يه اتفاقي بيوفته.كه در اين مورد نميشه اندازه گيري اش كرد.
    تويه يه سايت انگليسي هم ميگفت:زمان كلا يه چيزيه كه ذهن ما در حال حاضر در محدوده ي اون در حال انجام كاره وبعد يه مدتي اين به عنوان گذشته در ذهن انسان ثبت ميشه.وآينده هم زمانيه كه مغز از دركش عاجزه.اگه به اين تعريف دقت كنين ارتباطشو با توضيحات بالايي ميبينين.
    كلا تعريف هاي زيادي هست.بنابر اين نميشه كه ما بتونيم اين بعد رو تشخيص بديم. به نظر من زمان ماده يا يه حركتي نيست كه بتونيم بگيم حتما بايد يه واحدي داشته باشه.ولي از اونجايي كه ميتونيم تاثيراتشو حس كنيم مجبوريم يه بعد چهارمي به اسم زمان هم بذاريم.فك كنم تنها راه درك اين بعد اينه كه تاثيراشو بفهميم.اين كلا با موضوعات ديگه متفاوته.
    بله ایسا جان درست میگن بزرگترین مشکلی که ما با زمان داریم همین تعریف کردنشه.در واقع ما در مواجهه با زمان یه مقوله داریم که هممون به نوعی میشناسیمش ولی نمیتونیم تعریفش کنیم.
    تمام تعاریفی که ایسا به نقل از سایت های دیگه اینجا اورده همشون به نوعی درستن اما چیزی که هست اینه که همه این تعاریف بازیو برای ما سخت میکنه که بخوایم یه تعریف و شناخت جامع و به درد بخور ازش داشته باشیم.
    ولی فکر کنم دم دست ترین و ساده ترین تعریف ازش همونیه که اینیشتین بعد از اون همه کار کردن رو زمان ازش به دست اوردو ارائه داد.
    زمان چیزیست که ساعت نشان میدهد...
    امضای ایشان
    اوغات خوش آن بود که با دوست به سر شد
    باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود

  3. 5 کاربر مقابل از berjis93 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  4. Top | #22
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2012
    شماره عضویت
    6720
    نوشته ها
    135
    تشکر
    69
    تشکر شده 684 بار در 123 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط smhm نمایش پست ها
    مشکل دقیقا همینه که چرا سه بعد از یک جنس هستند اما بعد چهارم از جنس دیگر؟
    از نظر ریاضی یک سیستم چهار بعدی باید تمام ابعاد آن بر حسب یک واحد و هم سنخ باهم باشد. اگر سیستم ما شامل سه بعد مکانی و یک بعد غیر مکانی باشد که دیگه یک سیستم نیست بلکه دو سیستم هست.
    مگر آنکه زمان را هم بگونه ای بصورت کمیتی مکانی تعریف کنیم.
    مثل همین چیزی که شما گفتید (حرکت زمین بدور خورشید، حرکت و رشد سلولها، تغییرات کوانتومی،...) و به نظر میرسد زمان چیزی نیست جز حرکت و تغییر مکانی اشیاء هر چند ممکن است در ظاهر این حرکت محسوس نباشد.
    ما هنگامی که متریکو توی 4 بعد مینویسیم مولفه dt نداریم بلکه مولفه cdt داریم که ابعادش همون طوله و برای راختی c یک در نظر گرفته میشه که میشه dt خالی

  5. 4 کاربر مقابل از m.Sadat عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  6. Top | #23
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    137
    نوشته ها
    742
    تشکر
    1,958
    تشکر شده 5,538 بار در 611 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohammad 1375 نمایش پست ها
    ما هنگامی که متریکو توی 4 بعد مینویسیم مولفه dt نداریم بلکه مولفه cdt داریم که ابعادش همون طوله و برای راختی c یک در نظر گرفته میشه که میشه dt خالی
    درسته که ما در متریک به این گونه مینویسیم , ولی ایا ذات زمان هم به همین سادگی تغییر میکنه؟؟بافت زمان به نظر من متفاوت از بافت مکان هست.
    مگراینکه در ابعاد و کنه قضیه این دو هم سرشت باشند.وگرنه با صرف یک تغییر پارامتر فکر نکنم ماهیت تغییر کنه...

  7. 4 کاربر مقابل از narcissus flower عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  8. Top | #24
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2012
    شماره عضویت
    6720
    نوشته ها
    135
    تشکر
    69
    تشکر شده 684 بار در 123 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط narcissus flower نمایش پست ها
    درسته که ما در متریک به این گونه مینویسیم , ولی ایا ذات زمان هم به همین سادگی تغییر میکنه؟؟بافت زمان به نظر من متفاوت از بافت مکان هست.
    مگراینکه در ابعاد و کنه قضیه این دو هم سرشت باشند.وگرنه با صرف یک تغییر پارامتر فکر نکنم ماهیت تغییر کنه...
    ولی خوب اون زمانی هم که ما میشناسیم توی چهار بعد یک مقدار تعریفش عوض میشه همون جوری که توی پست های قبلی توضیح دادم البته شما درست میگید به همین خاطره که فضای 4 بعدی رو میگن فضای 3+1 بعدی

  9. 3 کاربر مقابل از m.Sadat عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  10. Top | #25
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    شماره عضویت
    1003
    نوشته ها
    505
    تشکر
    137
    تشکر شده 3,297 بار در 484 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohammad 1375 نمایش پست ها
    ما هنگامی که متریکو توی 4 بعد مینویسیم مولفه dt نداریم بلکه مولفه cdt داریم که ابعادش همون طوله و برای راختی c یک در نظر گرفته میشه که میشه dt خالی
    این بعد چهارم را انیشتن وارد فیزیک کرده خودش هم باید توضیح بدهد. من خیلی مایلم دیدگاه انیشتن را در مورد زمان بدانم و اینکه چرا زمان را باید بعنوان بعدی مستقل از ابعاد سه گانه در نظر گرفت؟

    من با نظر شما موافقم که بعد چهارم هم باید همانند سه بعد دیگر مکانی باشد.
    فقط یک مسئله باقی می ماند:
    اگر فضا واقعیتی چهاربعدی است، لازمه این امر آن است که یک جسم بتواند در نقطه a ناپدید شود و در نقطه b ظاهر شود. یعنی بدون اینکه مسیری را در ابعاد سه گانه طی کند فقط از طریق بعد چهارم این جابجایی صورت پذیرد. آیا چنین انتقالی تا بحال مشاهده شده است؟
    درست مانند این است که یک نقطه درون صفحه بالا رود و در جایی دیگر از صفحه فرود آید. از دید ناظران دو بعدی روی صفحه این واقعه دقیقا غیب شدن از یک نقطه و ظاهر شدن در نقطه ای دیگر است چون آنها حرکت فضایی جسم را نمی توانند مشاهده کنند.

  11. 2 کاربر مقابل از smhm عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  12. Top | #26
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    شماره عضویت
    7476
    نوشته ها
    552
    تشکر
    6,383
    تشکر شده 4,689 بار در 597 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط smhm نمایش پست ها
    اگر فضا واقعیتی چهاربعدی است، لازمه این امر آن است که یک جسم بتواند در نقطه a ناپدید شود و در نقطه b ظاهر شود. یعنی بدون اینکه مسیری را در ابعاد سه گانه طی کند فقط از طریق بعد چهارم این جابجایی صورت پذیرد. آیا چنین انتقالی تا بحال مشاهده شده است؟
    .
    شما به "طی الارض" اعتقاد دارین؟!
    این دقیقا اتفاقیه که در"طی الارض"میوفته که فرد در زمانی کمتر از یک لحظه مسافت خیلی زیادی رو طی میکنه سرعتی فراتر از سرعت نور که توجیهش بدون در نظر گرفتن جابجایی در بعدی فرای ابعاد مکانی شناخته شده امکان پذیر نیست...
    (در قرآن در آیات 38 تا 40 سوره نمل به طی الارض اشاره شده است)
    امضای ایشان
    با احتیاط نا امید شوید معجزه خبر نمیکند

  13. 2 کاربر مقابل از مداد رنگیهام عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  14. Top | #27
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Mar 2012
    شماره عضویت
    3738
    نوشته ها
    200
    تشکر
    819
    تشکر شده 796 بار در 195 ارسال

    من فکر میکنم طی الارض همون حرکت با سرعت نوره.چراکه وتی با سرعت نور حرکت میکنی تو کسری از ثانیه به هر جای زمین که خواستی میتونی بری و فکر نمیکنم به ابعاد دیگه عالم ربطی داشته باشه
    امضای ایشان
    اوغات خوش آن بود که با دوست به سر شد
    باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود

  15. Top | #28
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    شماره عضویت
    7476
    نوشته ها
    552
    تشکر
    6,383
    تشکر شده 4,689 بار در 597 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط berjis93 نمایش پست ها
    من فکر میکنم طی الارض همون حرکت با سرعت نوره.چراکه وتی با سرعت نور حرکت میکنی تو کسری از ثانیه به هر جای زمین که خواستی میتونی بری و فکر نمیکنم به ابعاد دیگه عالم ربطی داشته باشه
    تعریف طی الارض با چیزی که شما فکر میکنین متفاوته:طیّ الارض در برخی مکاتب عرفان از جمله در تصوف و کابالا به نوعی حرکت انتقالی گفته می‌شود که در آن فاعل با اتکا به اراده خویش بدون حرکت در مکان منتقل می‌شود.
    لغت نامه دهخدا در تشریح طی الارض می‌نویسد:نوعی کرامت که بجای گام برداشتن و رفتن، زمین در زیر پای آدمی بتندی پیچیده شود و او به مقصد خویش هر چند دور باشد در مدتی بسیار کم رسد

    برای مطالعه بیشتر در مورد تعریف طی الارض به این لینک مراجعه کنیدhttp://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B7%...A7%D8%B1%D8%B6

    واما اگر بخوایم یک مثال دیگری برای حرکت جسم در بعدی فرای بعد مکان بیاریم میتونیم به معراج پیامبر(ص) اشاره کنیم آیه یک سوره اسراء سندی برای معراج پیامبر هست.

    یکی از این حدیث‌ها حدیثی است که علامه مجلسی در مورد معراج جسمانی رسول اکرم (ص) نقل می‌کند که: «هنگام برخاستن از زمین، لباس یا پای مبارک پیامبر به ظرف آبی
    می‌خورد و آن ظرف واژگون می‌شود. اما پس از اینکه پیامبر اکرم(ص) از معراج جسمانی
    باز می‌گردند مشاهده می‌کنند که پس از گذشت این همه زمان، هنوز آب آن ظرف در حال
    ریختن روی زمین است».



    و از طرفی طبق روایات,پیامبر در شب معراج نماز مغرب و عشا و نماز صبح رو در خانه ام هانی خوندن زمان سفر چند ساعت بیشتر نبوده اگر بخوایم بگیم که حضرت با سرعت نور حرکت کردن مگه در چند ساعت نوری چه مصافتیو میشه طی کرد؟بنابر این معراج با جرکت با سرعت نور قابل توضیح نیست از طرفی ذکر شده:

    آنگاه پيغمبر فرمود كه يا جبرئيل از آنجا تا قاب قوسين اَو اَدنا چند هزار سال راه باشد؟ جبرئيل عرض كرد يا رسول الله از اين جا تا آسمان اوّل«3500»سال راه است كه از بالاي آسمان هفتم تا پاي عرش مجيد دوازده حجاب است از اين حجاب تا حجاب ديگر «500» سال راه باشد. و از 12 حجاب گذشتن تا زمين «9500»سال راه باشد. حضرت حق سبحانه و تعالي امشب ترا خواهد بردن، پيغمبر فرمود كه يا اخي جبرئيل به چند سال آن جا رويم و باز آئيم ؟ جبرئيل گفت: همين ساعت آن جا رفته و باز آئيم.


    برای مطالعه بیشتر به لینکهای زیر مراجعه کنید
    http://www.al-falah.ir/portal/?pageID=400
    http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%...B1%D8%A7%D8%AC
    http://www.merajpayambar.blogfa.com/
    http://0123456789.blogfa.com/


    امضای ایشان
    با احتیاط نا امید شوید معجزه خبر نمیکند

  16. 4 کاربر مقابل از مداد رنگیهام عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  17. Top | #29
    کاربر جدید

    عنوان کاربر
    کاربر جدید
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    شماره عضویت
    8892
    نوشته ها
    3
    تشکر
    3
    تشکر شده 15 بار در 2 ارسال

    خب نگاه کنید این بیگ بنگ یک نظریه است که با توجه به انبساط عالم هستی نمیشه اون رو رد کرد.این نظریه هم چیزی نیست که نتیجه فکر من وشما باشه این اندیشه میلیون ها متفکر و دانشمند از اول خلقت انسان تا بحال است و این چیزی است که ما فکر میکنیم در مورد جهان میدونیم

  18. Top | #30
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    شماره عضویت
    7312
    نوشته ها
    307
    تشکر
    4,076
    تشکر شده 2,399 بار در 324 ارسال

    فضا - زمان         
    دوستان در قرآن مطالب گوناگوني در اين مورد گفته شده.ولي از اونجايي كه راه علم با اثباته بهتره اين موضوعات رو اين جا بي خيال شيم.
    در هر علمي يك لغت ميتونه معاني مختلفي داشته باشه.يه همچين تاپيكي داشتيم كه موضوعاتي كه تو قرآن هست رو مينوشتن. بهتره اونجا بنويسين
    نقل قول از مدادرنگيهام(در صورت لزوم اين پيام حذف شود.مرسي)
    الان به نظرم بهتره در مورد اين كه ماهيت زمان چيه بحث كنيم

  19. 2 کاربر مقابل از aysa عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق برای آوا استار محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد