صفحه 7 از 9 نخستنخست ... 3456789 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 70 , از مجموع 84

موضوع: قدر سنجی

  1. Top | #1
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    شماره عضویت
    4
    نوشته ها
    818
    تشکر
    200
    تشکر شده 6,435 بار در 852 ارسال

    Post قدر سنجی

    حدود 2000 سال قبل از ميلاد مسيح، «هیپارخوس» يا ابرخس، دانشمند یونانی، ستارگان را برحسب روشنايي - با چشم غير مسلح - دسته‌بندي كرد. او ستارگان را به 6 دسته‌ي «قدر» تقسيم كرد، به‌طوری که پر نورترین ستارگان را قدر 1 و کم نور‌ترین آنها را قدر 6 نامید. بعد از این کار مهم هپارخوس، ستاره شناسان در حدود 200 سال قبل، سیستم قدر را کامل کردند و با توجه به این که تلسکوپ‌ها هم به کمک آنها آمده بودند، محدوده‌ي قدرها وسیع‌تر شد، به‌طوری که قدر خورشید را 26/8- ، ماه کامل را 13-، سياره‌ي زهره در پرنورترین موقعيت 4-، ستاره‌ي «نسرواقع» صفر و ستاره‌ي قطبی 2+ تعيين شد و کم‌نور‌ترین ستاره‌اي که مي‌توان با چشم غیر‌مسلح در بهترين شرايط رصدي دید با قدر 6/8 دیده می‌شود.
    حال آسمان و رصد اجرام بستگی به شرایط دارد
    یعنی هر آسمان بستگی به شرایطی همچون آلودگی نوری غبار آسمان و... ممکن است حد قدر متفاوتی داشته باشد یعنی کمنورترین ستارگانی که در آن دیده می شوند متفاوت هستند. به عنوان مثال ستارگانی با قدر 6 در تهران دیده نخواهند شد.
    پیدا کردن حد قدر آسمان (limiting lagnitude) به معنی این است که کمنور ترین ستاره ای که قابل مشاهده است، از چه قدری دیده می شود.
    محاسبه ی حدقدر روش های مختلفی دارد که در این پست از دوستان دعوت به عمل می آید به این موضوع بپردازند


  2. Top | #61
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    كاربر ممتاز آوااستار
    مدال طلای كشوری المپياد نجوم
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    شماره عضویت
    1120
    نوشته ها
    2,424
    تشکر
    12,335
    تشکر شده 28,319 بار در 2,458 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط cosmologist نمایش پست ها
    سلام
    از مطالبی که دوستان گذاشتند بسیار استفاده کردم.
    یه سوال داشتم: چرا هیپارخوس ستارگان را به 6 دسته تقسیم کرده بود؟ مبناش برای این تقسیم بندی چی بوده؟
    گویا مبنای دقیقی نداشته صرفا رصد کرده و حس کرده که میتونه ستارگانی که در آسمان میبینه را در 6 دسته نورانیت جای بده حالا باز اگر نکته تاریخی داره دوستان بگویند. من اگر بودم یک عدد رُندتر انتخاب می کردم مثلا 5!

  3. 15 کاربر مقابل از پیمان اکبرنیا عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  4. Top | #62
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    شماره عضویت
    477
    نوشته ها
    57
    تشکر
    118
    تشکر شده 332 بار در 55 ارسال

    و یه سوال دیگه
    اول فهمیدن چشم به صورت لوگاریتمی عمل میکنه و بعد فواصل بین قدر ها را برحسب اعداد لوگاریتمی تعیین کردند، یا اینکه اول گفتن حالا که هیپارخوس 6 دستشون کرده بیایم 6امی را 100 برابر اولی قرار بدیم و فاصله بین قدر ها را از این طریق مشخص کنیم بعد دیدن چشم هم همینجوریه؟!؟
    امضای ایشان
    مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو / یادم از کِشته خویش آمد و هنگام درو

  5. 6 کاربر مقابل از cosmologist عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  6. Top | #63
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    May 2012
    شماره عضویت
    4153
    نوشته ها
    2,186
    تشکر
    8,902
    تشکر شده 18,241 بار در 2,271 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط cosmologist نمایش پست ها
    و یه سوال دیگه
    اول فهمیدن چشم به صورت لوگاریتمی عمل میکنه و بعد فواصل بین قدر ها را برحسب اعداد لوگاریتمی تعیین کردند، یا اینکه اول گفتن حالا که هیپارخوس 6 دستشون کرده بیایم 6امی را 100 برابر اولی قرار بدیم و فاصله بین قدر ها را از این طریق مشخص کنیم بعد دیدن چشم هم همینجوریه؟!؟
    دومی صحیحه البته این مقیاس هیچ مبنای بیولوژیکی خاصی نداره و کاملاً تجربیه. همونطور که گفتید هیپارخوس ستارگان رو از لحاظ روشنایی به 6 رتبه تقسیم کرد (1 تا 6) که هر رتبه نصف روشنایی رتبه قبلی خودش رو داره. یعنی هپارخوس اومد و فرض کرد که ستاره‌ای از قدر 1 دوبرابر درخشانتر از ستاره‌ای از قدر 2ه (افزایش لگاریتمی) و بهمین ترتیب تا جایی که چشمش میدید رفت جلو و نهایتاً رسید به قدر 6.

    بسال 1856 میلای، نورمن رابرت پاگسون، با فرض گرفتن اینکه ستاره‌ای از قدر 1 صدبار پرنورتر از ستاره‌ای از قدر 6ه اومد و مقیاس هیپارخوس رو فرمول بندی کرد. در نتیجه این فرض، ستاره‌ای از قدر یک، 2.512 بار درخشانتر از ستاره‌ای از قدر 2 میشه. ریشه پنجم 100 (رادیکال 100 با فرجه 5) بعنوان نسبت پاگسون شناخته میشه. مقیاس پاگسون با فرض قدر 2 برای ستاره قطبی درجه بندی شد. اما بعدها منجمان متوجه شدند که ستاره قطبی به مقدار کمی متغییره و در نتیجه در ابتدا ستاره نسرواقع (Vega) و سپس نقاط صفر جدولی شارهای اندازه‌گیری شده رو بعنوان شاخص استاندارد انتخاب کردند.
    امضای ایشان
    “Most people die at 25 and aren’t buried until they’re 75.”
    Benjamin Franklin

  7. 10 کاربر مقابل از mohsen4465 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  8. Top | #64
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    شماره عضویت
    477
    نوشته ها
    57
    تشکر
    118
    تشکر شده 332 بار در 55 ارسال

    و یه سوال دیگه. قدر اجرام غیر نقطه ای را چه طور محاسبه میکنن؟ میدونم از مجموع قدره ولی این یعنی چی؟

    + اگر منبعی در مورد قدر سنجی بهم معرفی کنید خیلی خوبه. (کتاب یا ترجیحا سایت)
    امضای ایشان
    مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو / یادم از کِشته خویش آمد و هنگام درو

  9. 6 کاربر مقابل از cosmologist عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  10. Top | #65
    کاربر ممتاز
    مدیر تالار

    عنوان کاربر
    مدير تقويم نجومي ایران
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    98
    نوشته ها
    1,914
    تشکر
    20,232
    تشکر شده 21,151 بار در 1,931 ارسال

    منبع جامعی رو نمیتونم بهتون معرفی کنم و اغلب پراکنده هستند.

    ولی پس از افتتاح سایت آسمان تاریک میتونید مطالب زیادی در مورد قدر سنجی ببینید.


    البته ستارگان و اغلب اجرام آسمانی قدر ظاهریشان تعیین و در منابع مختلفی ثبت شده است ولی در مورد اجرامی همچون دنباله دارها سیستم خاصی وجود دارد که در آینده در مورد آن بیشتر خواهیم گفت.(تایپیک رصد دنباله دارها که چند روز دیگر ایجاد میشود)

    جواب سوالتون در این تایپیک هست:


    http://forum.avastarco.com/forum/sho...A7%D8%AF%DB%8C
    امضای ایشان

    وقتی آرامش را در خود نیابید, جستجوی آن در جای دیگر, کار بیهوده ای است.




  11. 11 کاربر مقابل از rezash عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  12. Top | #66
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    كاربر ممتاز آوااستار
    مدال طلای كشوری المپياد نجوم
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    شماره عضویت
    1120
    نوشته ها
    2,424
    تشکر
    12,335
    تشکر شده 28,319 بار در 2,458 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط cosmologist نمایش پست ها
    و یه سوال دیگه. قدر اجرام غیر نقطه ای را چه طور محاسبه میکنن؟ میدونم از مجموع قدره ولی این یعنی چی؟

    + اگر منبعی در مورد قدر سنجی بهم معرفی کنید خیلی خوبه. (کتاب یا ترجیحا سایت)
    با تشکر از rezash عزیز بابت توضیحاتشون. همون طور که گفتند منبع دقیق در مورد روشهای قدرسنجی و وسایلی که برای قدر سنجی استفاده میشود در اینترنت زیاد نیست و پراکنده است و باید در کتابها به دنبالش بگردید.

    در مورد محاسبه و فرمولهای قدر اجرام غیر نقطه ای هم میتونم اینطور بگم:

    اول بگم قدر اجرام نقطه ای را چطور حساب می‌کنند؟ باید روشنایی (brightness) اونها را حساب کنیم(یعنی مقدار انرژی رسیده از جسم بر واحد سطح بر واحد زمان که بر حسب وات بر متر مربع به دست میاد) و بعد از فرمول قدر- روشنایی، با مقایسه با یک ستاره استاندارد که قدر و روشناییش را میدونیم قدرشون حساب میشه. لینک زیر را ببینید. اولین فرمولی که نوشته فرمول رابطه بین روشنایی و قدر هست که به صورت لگاریتمیه:

    http://en.wikipedia.org/wiki/Apparent_magnitude

    در مورد اجرام غیر نقطه ای هم شبیه به همینه. تنها فرقش اینه که باید روشنایی رسیده از کل جسم را حساب کنیم و با اون روشنایی قدر را به دست آوریم

    البته یک مبحث هم داریم به نام روشنایی سطحی که مقدار قدر بر واحد ثانیه مربع آسمان را به ما میده. در این باره در لینک زیر بیشتر بخوانید:

    http://en.wikipedia.org/wiki/Surface_brightness

  13. 11 کاربر مقابل از پیمان اکبرنیا عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  14. Top | #67
    کاربر ممتاز
    مدیر تالار

    عنوان کاربر
    مدير تقويم نجومي ایران
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    98
    نوشته ها
    1,914
    تشکر
    20,232
    تشکر شده 21,151 بار در 1,931 ارسال

    از آنجا که چندین بار در مورد چگونگی محاسبه قدر مجموع خوشه ها و سحابیها و همینطور دنباله دارها سوال شده,تصمیم گرفتم در این پست نکاتی را در این باره ذکر کنم.

    البته در مورد قدر ظاهری اجرام سخت قابل پیش بینی همچون دنباله دارها به تفصیل در تایپیک جویندگان دنباله دار بحث خواهیم کرد ولی در مورد دیگر اجرام در همین تایپیک ادامه خواهیم داد.

    از آنجا که سنجش قدر ظاهری اجرام آسمانی تاثیر مستقیم از دید انسان دارد ممکن است تفاوتهائی در قدر سنجیها پیش بیاید واینکه میبینید در سایتهای مختلف مثلا قدر ظاهری دنباله دار پان استارز متفاوت ذکر شده به همین دلیل است.

    البته همانطور که گفتم مقوله دنباله دارها را در تایپیک مختص به آن ادامه خواهیم داد.به خصوص اینکه این اجرام ساختار متفاوتی با دیگر اجرام گسترده دارند.

    در سنجش قدر مجموع اجرام گسترده ای همچون سحابیها درخشندگی سطحیشان اهمیت دارد و همانطور که در بالا هم آقای اکبرنیا گفتند میزان نوری که از واحد جرم به چشم ما میرسد مهم است.

    درخشندگی سطحی اجرام گسترده بر حسب قدر بر یک دقیقه قوس مربع سنجیده میشود.

    یک سحابی ممکن است در همه قسمتهای خود به یک میزان درخشان نباشد و باید به این روش قدر مجموع را محاسبه کرد.

    البته در نظر داشته باشید که عوامل و پارامترهای زیادی در سنجش اینگونه اجرام و همینطور خوشه های ستاره ای کروی تاثیر گذار هستند.

    شما در اقلیمهای مختلف آسمان را با قدرهای متفاوتی میبینید.شرایط محیطی و تطابق چشم با محیط مورد سنجش تاثیرگذار هستند.

    توان تفکیک چشم نیز در افراد با اینکه نزدیک بهم ولی متفاوت است.و این موضوع در مورد اجرامی که به ابزار اپتیکی نیاز دارد مهم تر نیز میشود به خصوص تفاوت در کیفیت ابزار رصدی نیز برای این امر مهم است.

    رنگ اجرام و تابندگی خود جرم نیز موثر است و در هنگام تلفیق با عوامل محیطی و انسانی تاثیر گذار تر میشوند.

    در خوشه ها, ستارگان متغیر نسبت به تعدادشان تاثیر گذار هستند و در قدر مجموع تفاوت ایجاد میکنند.

    البته شاید همه این موارد در کل تاثیر بسیاری ایجاد نکنند ولی مورد توجه هستند.

    در کل برای تشخیص بهتر آسمان بسیار تاریک و مناسب مهم است تیزبینی رصد گر مهم تر.

    توجه به این نکته نیز مهم است که تجربه رصدگر در بسیاری موارد بسیار مهم تر است و در تشخیص و سنجش اجرام نقش دارد.

    برای مثال افرادی فقط هسته درخشان کهکشان را تشخیص میدهند و برخی هاله اطراف-بازوها و غبار تاریک را تشخیص داده اند.

    به پست آقای اکبرنیا در بالا و نشانیهای ذکر شده نیز توجه کنید.

    پ ن :

    در این رابطه میتوانید به تایپیک زیر نیز مراجعه کنید.

    http://forum.avastarco.com/forum/sho...86%D8%AC%DB%8C
    ویرایش توسط rezash : 04-24-2013 در ساعت 11:09 PM
    امضای ایشان

    وقتی آرامش را در خود نیابید, جستجوی آن در جای دیگر, کار بیهوده ای است.




  15. 12 کاربر مقابل از rezash عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  16. Top | #68
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    شماره عضویت
    1003
    نوشته ها
    505
    تشکر
    137
    تشکر شده 3,297 بار در 484 ارسال

    معمولا قدر اجرام غیر نقطه ای مانند ستارگان چندتایی، خوشه ها، سحابیها و کهکشانها را به روش قدر مجموع محاسبه می کنند. یعنی با این فرض که اگر همه روشنایی سطح جرم را در یک نقطه جمع کنیم، آن نقطه با چه قدری می درخشد؟
    اما این روش به نظر من اشکال دارد. نه این که نادرست باشد، درست هست اما کامل نیست. من فکر می کنم به یک فرمول تکمیلی دیگر نیاز دارد.


    برای اینکه واضح تر نظر خودم را بیان کنم یک مثال می زنم:
    فرض کنید یک جرم نقطه ای با قدر صفر در آسمان مشاهده می کنید. حال تصور کنید این منبع نقطه ای بدون اینکه درخشندگی حقیقی آن تغییر یابد، شروع به انبساط کند و در صفحه آسمان پخش شود. حال سوال اینجاست که آیا قدر ظاهری این جسم پس از پخش شدن تغییر می کند یا خیر؟ واگر تغییر می کند رابطه میزان تغییرقدر با میزان مساحت آن چیست؟


    از لحاظ محاسبه با روش قدر مجموع باید گفت این جسم هیچ تغییری در روشنایی ندارد چون انرژی ثابت است و هر چقدر هم که جسم پخش شود باز قدر مجموع آن ثابت است.
    اما عملا وقتی شما این جسم را در آسمان می بینید افت روشنایی آن را بخوبی احساس می کنید.


    یک مثال دیگر قدر دنباله دار هاست.
    وقتی گفته می شود قدر فلان دنباله دار مثلا 4 است این گفته با این فرض است که اگر همه روشنایی دنباله دار را در یک نقطه جمع کنیم مانند یک ستاره از قدر 4 می درخشد. در حالیکه عملا دنباله دار چون یک جسم غیرنقطه ای و پخش شده است روشنایی آن برای یک ناظر بسیار کمتر از قدر 4 است.


    این مسئله برای ماه و خورشید نیز صادق است چون این دو جرم نیز از اجرام غیرنقطه ای هستند.
    یک مثال دیگر:
    اگر بخواهیم تمام روشنایی کمان راه شیری در آسمان را در یک نقطه جمع کنیم نقطه ای بسیار نورانی بدست می آید که بیانگر قدر مجموع راه شیری است. این نقطه که شاید از سیاره زهره نیز پرنور تر هست در آلودگی نوری شهر براحتی پیداست. اما عملا راه شیری در آسمان یک جسم پخش شده است و برای مشاهده آن حداقل آسمانی از قدر 5 به بالا نیاز داریم.


    بنابراین کاملا واضح است که پخش شدن جسم موجب افت روشنایی آن می شود.


    حالا رابطه این افت روشنایی با میزان مساحت جسم، چه رابطه ای است؟ بنده هر چه در کتابها و سایتهای نجومی جستجو کردم فرمولی برای آن نیافتم. دو سال پیش هم فکر میکنم توی همین فروم از دوستان سوال کردم ولی جواب نگرفتم.


    یکی دیگه از اجرام غیرنقطه ای (که من بخاطر اون دنبال این فرمول میگشتم) خود صفحه آسمان است.
    شما اگر یک نگاهی به آسمان بالای سرتون بیاندازید ممکنه آن را مثلا در حد قدر 4 ببینید (یک آسمان روشن شهری) اما اگر همین آسمان را از پشت تلسکوپ مشاهده کنید تاریک تر به نظر میرسد. این مسئله بخاطر بزرگنمایی تلسکوپ هست که همون قضیه پخش شدگی را بوجود می آورد و در نتیجه آسمون از پشت تلسکوپ کم نورتر می شود. یه جورایی چگالی نور کم می شود (البته اگر چنین اصطلاحی درست باشد)
    خیلی جالبه درست بالعکس یک جرم نقطه ای. شما یک ستاره را از پشت تلسکوپ پرنورتر می بینید اما زمینه آسمون را تاریک تر!


    حالا اینکه آسمون از پشت تلسکوپ چقدر تاریک تر می شود؟ سوالی است که بدنبال جواب آن هستم...

  17. 9 کاربر مقابل از smhm عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  18. Top | #69
    کاربر ممتاز
    مدیر تالار

    عنوان کاربر
    مدير تقويم نجومي ایران
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    98
    نوشته ها
    1,914
    تشکر
    20,232
    تشکر شده 21,151 بار در 1,931 ارسال

    سیستمهای قدر برای عنوانهای ذکر شده

    در فرمول زیر

    برای سحابیهای سیاره نما و سحابیهای پراکنده نشری
    v=V-1

    برای خوشه های ستاره ای باز و سحابیهای بازتابی
    v=V

    به جای علامت تقریب از مساوی استفاده کردم.=تقریب

    V= این قدر در سیستم UBV متناظر با حساسیت طیفی چشم با دید مستقیم بوده و پارامتر مناسبی برای ستارگان درخشان است.

    v= قدر دیدگانی ,مطابق با حساسیت طیفی چشم با دید غیر مستقیم در شب بوده و پارامتر مناسبی برای اجرام غیر ستاره ای است.

    اینها سیستمهای قدر برای اجرام نامبرده شده هستند.ولی به نظر من هم نمیتوان برای یک رصد گر اینگونه و به دقت مشخصات یک جرم سحابی گونه را تعیین کرد.

    در اطلسهای آسمان شب نیز قدر دقیق اجرام غیر نقطه ای درج نمیشود و با علامت تقریب نشان داده میشود.

    مثلا شما یک سحابی که شکل نامتقارنی دارد را در نظر بگیرید.این سحابی قدر و روشنائی یکنواختی ندارد و نسبت به دید ما و شرایط آب و هوائی و تاریکی آسمان تغییر میکند.

    هر چقدر شما اپتیک قوی تری داشته باشید قسمتهای بیشتری از یک سحابی را رویت میکنید و قدر مجموع افزایش پیدا میکند.

    بنابراین در رصد سحابیها و اجرام اینچنینی بیش از اینکه قدر مجموع اهمیت داشته باشد درخشندگی سطحی آن اهمیت دارد.

    امکان دارد یک سحابی قدر مجموع کمی داشته باشد که دلیلش فقط بزرگی آن باشد.ولی در هنگام رصد به نظر درخشنده تر باشد.

    حتی درخشندگی زمینه آسمان نیز که به دلیل آلودگی نوری یا وجود ماه بوجود آمده در درخشندگی این اجرام تاثیر دارد.

    فیلتر سحابی مهمترین کاری که میکند درخشندگی زمینه آسمان را کم میکند تا درخشندگی سحابی مشخص شود.

    در اطلسهای آسمان شب نیز قدر مجموع جدا از درخشندگی نشان داده میشود.

    در رصد این اجرام قدر مجموع مهم نیست درخشندگی مهم است ودر اطلسهای آسمان شب این دو جدا از هم ذکر میشوند.

    همانگونه هم که در بالا گفتم درخشندگی سطحی بر حسب قدر بر دقیقه قوس مربع به دست می آید.و اغلب اطلسهای راهنمای آسمان هر دو ذکر میشود.
    امضای ایشان

    وقتی آرامش را در خود نیابید, جستجوی آن در جای دیگر, کار بیهوده ای است.




  19. 9 کاربر مقابل از rezash عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  20. Top | #70
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    May 2012
    شماره عضویت
    4153
    نوشته ها
    2,186
    تشکر
    8,902
    تشکر شده 18,241 بار در 2,271 ارسال

    قدر سنجی         
    نقل قول نوشته اصلی توسط smhm نمایش پست ها
    شما اگر یک نگاهی به آسمان بالای سرتون بیاندازید ممکنه آن را مثلا در حد قدر 4 ببینید (یک آسمان روشن شهری) اما اگر همین آسمان را از پشت تلسکوپ مشاهده کنید تاریک تر به نظر میرسد. این مسئله بخاطر بزرگنمایی تلسکوپ هست که همون قضیه پخش شدگی را بوجود می آورد و در نتیجه آسمون از پشت تلسکوپ کم نورتر می شود. یه جورایی چگالی نور کم می شود (البته اگر چنین اصطلاحی درست باشد)
    خیلی جالبه درست بالعکس یک جرم نقطه ای. شما یک ستاره را از پشت تلسکوپ پرنورتر می بینید اما زمینه آسمون را تاریک تر!
    این قضیه بدلیل بزرگنمایی تلسکوپ نیست. بذارید با یک مثال ریاضی توضیح بدم. دو عدد 4 و 5 رو در نظر بگیرید. اختلاف این دو 1 واحده. حالا این دو عدد رو در 2 ضرب کنید. میشن 8 و 10. همونطور که میبیندی اینبار اختلاف به اندازه 2 واحده. اعداد رو در 3 ضرب کنید؛ میشن 12 و 15. اینبار هم اختلاف 3 واحده. نتیجه اینه که تلسکوپ با چندین برابر کردن میزان نور اختلاف رو افزایش میده. در واقع با این کار کنتراست رو افزایش میده. این یعنی اون ستاره نسبت به زمینه آسمون بیشتر پرنور میشه. توانایی تلسکوپ در انجام این کار به میزان گشودگی دهانه اون بستگی داره نه بزرگنمایی. برای مثال تلسکوپی که 2500 برابر چشم انسان توانایی جمع آوری نور رو داره (یه تلسکوپ 12 اینچی) کنتراست رو 2500 برابر افزایش میده.
    امضای ایشان
    “Most people die at 25 and aren’t buried until they’re 75.”
    Benjamin Franklin

  21. 7 کاربر مقابل از mohsen4465 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


صفحه 7 از 9 نخستنخست ... 3456789 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق برای آوا استار محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد