نقدی بر یادداشت توهین آمیز مجله نجوم !

[سینا]

با عرض سلام خدمت کلیه سروران گرامی

من به تازگی عضو این سایت شده ام . البته تا قبل از این ؛ فقط خواننده مطالب بودم ولی اتفاقی افتاد که دیگر سکوت را جایز ندیدم .

چند روز پیش شماره 201 مجله نجوم به دستم رسید . در صفحه 14 این شماره آقای شهاب صقری یادداشت توهین آمیزی با عنوان " این پدر های خیالی " نوشته بودند و در آن با زشتی تمام یکی از بزرگان نجوم کشور را با پدر پسر شجاع مقایسه کرده بود و در ذیل یادداشت هم عکسی از پدر پسر شجاع چاپ شده بود .

( راستش دیدن همین عکس برای من کافی بود تا بفهمم مجله نجوم به چه روز های سختی رسیده که برای جلب مخاطب از چاپ هر عکس و مطلبی خودداری نمی کند )

آقای صقری در این یادداشت سخیف خود سوالاتی مطرح کرده بودند که بسیار جای تامل دارد !

ایشان میپرسد :

چه معیاری برای " پدر شدگی " در یک علم وجود دارد و چه مرجعی هست که مدرک " پدریت " میدهد که ما هم برویم و اقدام کنیم ؟

پاسخ من به آقای صقری این است :
جناب آقای صقری , شما دیگر چرا به این موارد گیر میدهید ؟

شما و مجله مطبوعتان که ید طولایی در ساخت عناوین و القاب من درآوردی دارید دیگر چرا ؟

هدف من دفاع از استاد محترمی که آقای صقری چهره ایشان را تخریب کرده نیست ولی رفتارهای اهانت آمیز در جامعه علمی خیلی زشت است .



آقای صقری ,

کمی گردن مبارک را بچرخانید و اطراف خود را ببینید
آقایی را پیدا نمی کنید که با داشتن یک فقره مدرک دیپلم ! گاهی عنوان کارشناس نجوم میگیرد گاهی پژوهشگر کسوف گاهی ژورنالسیت علمی و حتی گاهی دانشمند ؟
باز فرد دیگری را نمی یابید که با داشتن لیسانس ریاضی , " کارشناس نجوم " میشوند ؟
به ریزه خواران اطرافتان هم عناوین کم و بیش مشابهی هبه میفرمایید



خودتان قضاوت کنید ؛

به قول شما مدرک " پدریت " معیار و مبنای مشخصی ندارد اما حد اقل آن استاد محترم دارای 2 مدرک معتبر
دانشگاهی از ایران و انگلستان هستند و استاد دانشگاه .
ولی مدرک " کارشناسی " که اتفاقآ معیار دارد
آدم باید برود د انشگاه لیسانس نجوم بگیرد تا بشود " کارشناس نجوم "
دوستان دیپلمه شما از ماهنامه نجوم مدرک کارشناسی گرفته اند یا برنامه آسمان شب ؟
( حد اقل 3 نفر از همکارانتان را میشناسم که دقیقآ همین شرایط را دارند ! )
به نظر شما پژوهشگر هم احیانآ با توریست علمی یا عکاس علمی تفاوت هایی ندارد ؟
مدرک " منجم شناخته شده " را کجا میدهند ؟ یا مثلآ باید چند نفر یک منجم را بشناسند تا او بشود " منجم شناخته شده " ؟
( شاید هم اگر شما و کارشناسانتان ! بشناسید ؛ " شناخته شده " میشود ؟ )



آقای صقری
اگر عنوان پدیریت آن استاد محترم در یک مجله با تیراژ چند هزار تا چاپ میشود , عناوین دوستان شما که برای یک ملتی در برنامه تلویزیونی تان زیر نویس میشود !
حالا اگر بچه های نجومی به قول معروف نجابت میکنند و به شما و دوستانتان گیر نمیدهند , شما باید دست پیش را بگیرید ؟
شاید هم امر بر شما مشتبه شده بود که مجله معظم نجوم , صلاحیت بذل و بخشش عناوین را دارد و حالا که یکی پا کرده در درون کفشتان شاکی شده اید ؟


راستش را بخواهید چاپ چنین مقاله سخیفی آن هم در مجله نجوم را اگر به چشم خودم نمی دیدم هرگز باور نمیکردم .
و این نتیجه گیری هر خواننده بی طرفی است که کسی که اینچنین بی پروا سخن به وهن دیگران میگشاید حتمآ از چیزی به شدت هراسان شده است .
من معتقدم که در این شرایط باید همه جامعه نجومی و بلکه کل جامعه علمی در برابر چنین رفتارهایی موضع گیری کنند وگر نه دیر نیست که مجله نجوم با همین روش سایر افراد را مورد اهانت قرار دهد و هیچکس هم صدایش در نمی آید .

آقای صقری این حرکت شما به زعم من تیر خلاصی بود که خودتان بر پیکر نیمه جان مجله شلیک کردید .

[محمدرضا صادقیان]

با عرض سلام خدمت کلیه سروران گرامی

من به تازگی عضو این سایت شده ام . البته تا قبل از این ؛ فقط خواننده مطالب بودم ولی اتفاقی افتاد که دیگر سکوت را جایز ندیدم .

چند روز پیش شماره 201 مجله نجوم به دستم رسید . در صفحه 14 این شماره آقای شهاب صقری یادداشت توهین آمیزی با عنوان " این پدر های خیالی " نوشته بودند و در آن با زشتی تمام یکی از بزرگان نجوم کشور را با پدر پسر شجاع مقایسه کرده بود و در ذیل یادداشت هم عکسی از پدر پسر شجاع چاپ شده بود .

( راستش دیدن همین عکس برای من کافی بود تا بفهمم مجله نجوم به چه روز های سختی رسیده که برای جلب مخاطب از چاپ هر عکس و مطلبی خودداری نمی کند )

آقای صقری در این یادداشت سخیف خود سوالاتی مطرح کرده بودند که بسیار جای تامل دارد !

ایشان میپرسد :

چه معیاری برای " پدر شدگی " در یک علم وجود دارد و چه مرجعی هست که مدرک " پدریت " میدهد که ما هم برویم و اقدام کنیم ؟

پاسخ من به آقای صقری این است :
جناب آقای صقری , شما دیگر چرا به این موارد گیر میدهید ؟

شما و مجله مطبوعتان که ید طولایی در ساخت عناوین و القاب من درآوردی دارید دیگر چرا ؟

هدف من دفاع از استاد محترمی که آقای صقری چهره ایشان را تخریب کرده نیست ولی رفتارهای اهانت آمیز در جامعه علمی خیلی زشت است .



آقای صقری ,

کمی گردن مبارک را بچرخانید و اطراف خود را ببینید
آقایی را پیدا نمی کنید که با داشتن یک فقره مدرک دیپلم ! گاهی عنوان کارشناس نجوم میگیرد گاهی پژوهشگر کسوف گاهی ژورنالسیت علمی و حتی گاهی دانشمند ؟
باز فرد دیگری را نمی یابید که با داشتن لیسانس ریاضی , " کارشناس نجوم " میشوند ؟
به ریزه خواران اطرافتان هم عناوین کم و بیش مشابهی هبه میفرمایید



خودتان قضاوت کنید ؛

به قول شما مدرک " پدریت " معیار و مبنای مشخصی ندارد اما حد اقل آن استاد محترم دارای 2 مدرک معتبر
دانشگاهی از ایران و انگلستان هستند و استاد دانشگاه .
ولی مدرک " کارشناسی " که اتفاقآ معیار دارد
آدم باید برود د انشگاه لیسانس نجوم بگیرد تا بشود " کارشناس نجوم "
دوستان دیپلمه شما از ماهنامه نجوم مدرک کارشناسی گرفته اند یا برنامه آسمان شب ؟
( حد اقل 3 نفر از همکارانتان را میشناسم که دقیقآ همین شرایط را دارند ! )
به نظر شما پژوهشگر هم احیانآ با توریست علمی یا عکاس علمی تفاوت هایی ندارد ؟
مدرک " منجم شناخته شده " را کجا میدهند ؟ یا مثلآ باید چند نفر یک منجم را بشناسند تا او بشود " منجم شناخته شده " ؟
( شاید هم اگر شما و کارشناسانتان ! بشناسید ؛ " شناخته شده " میشود ؟ )



آقای صقری
اگر عنوان پدیریت آن استاد محترم در یک مجله با تیراژ چند هزار تا چاپ میشود , عناوین دوستان شما که برای یک ملتی در برنامه تلویزیونی تان زیر نویس میشود !
حالا اگر بچه های نجومی به قول معروف نجابت میکنند و به شما و دوستانتان گیر نمیدهند , شما باید دست پیش را بگیرید ؟
شاید هم امر بر شما مشتبه شده بود که مجله معظم نجوم , صلاحیت بذل و بخشش عناوین را دارد و حالا که یکی پا کرده در درون کفشتان شاکی شده اید ؟


راستش را بخواهید چاپ چنین مقاله سخیفی آن هم در مجله نجوم را اگر به چشم خودم نمی دیدم هرگز باور نمیکردم .
و این نتیجه گیری هر خواننده بی طرفی است که کسی که اینچنین بی پروا سخن به وهن دیگران میگشاید حتمآ از چیزی به شدت هراسان شده است .
من معتقدم که در این شرایط باید همه جامعه نجومی و بلکه کل جامعه علمی در برابر چنین رفتارهایی موضع گیری کنند وگر نه دیر نیست که مجله نجوم با همین روش سایر افراد را مورد اهانت قرار دهد و هیچکس هم صدایش در نمی آید .

آقای صقری این حرکت شما به زعم من تیر خلاصی بود که خودتان بر پیکر نیمه جان مجله شلیک کردید .

سلام.
منم واقعا متاسفم برای مجله ای که ادعای علمی بودنش میشه و اعلام میکنه مجله های رغیب علمی نیستند... (و این شایعه به جایی رسید که فردی از تهران به دفتر آن مجله میره و شکایت میکنه که چرا شما که مجله علمی نیستین ادعای علمی بودن می کنین... که خوشبختانه با صبر و حوصله یکی از مسئولین مجله مذکور و مقایسه دو مجله آن فرد از قضاوت خودش سخت پشیمون میشه...)
بازم حرف هایی هست برای گفتن،اما ای کاش مسئولینی از دو مجله اینجا حضور و از خودشون دفاع میکردن.
من این موضوع رو از دیدار آقای نیرومندی با مسئول مجله علمیی در نمایشگاه مطبوعات تهران متوجه شدم و جدا جاخوردم که از مجله نجوم چنین کاری واقعا بعید بود.اما به قول کاربرسینا مجله نجوم با چاپ چنین متن توهین آمیزی آخرین امیدهای خودش رو از دست داد...
حرف برای گفتن زیاده اما ازم خواستن که نگم...
واقعا باید نگران آینده نجوم بود...

[Edwin]

راستش من هم که این مطلب را دیدم جا خوردم . با شناختی که از جناب آقای دکتر منصوری دارم این کار از مجله نجوم خیلی بعید بود ( البته قطعآ آقای دکتر منصوری در جریان تک تک مطالب نیستند ولی به هر حال صاحب امتیاز مجله هستند )

موضوع سر احترام به یکدیگر است . همه میدانیم منظورشان با چه کسی است .

حد اقل بهتر بود به خاطر سنشان هم که شده رعایت می کردند .

[رویا افشار]

اگر یه ذره منطقی فکر کنیم می بینیم بخشی از حرف های آقای صقری خیلی هم درسته، فقط نحوه ی بیان و نثر ایشونه که خیلی چالش بر انگیز شده.
پس اگر می خواید صحبت کنید در مورد نحوه ی بیان آقای صقری بنویسید.

من ارتباطات خوندم و سالهاست کار مطبوعاتی می کنم. بذارید خیالتونو راحت کنم. با این نوع نگاه کردن، جامعه ی علمی، رسانه ها و خود ما به هیچ جا نمی رسیم.
اصلاً یک سوال : رسالت یک رسانه یا یک مجله ی علمی چیه؟
رسالت و هدف یک مجله ی علمی؛ آموزش، خبر و اطلاع رسانیه.
خب هر کس این کارو به شکلی که دوست داره انجام میده. به شکلی انجام میده که فکر می کنه بهتر نتیجه میده.
ین رو به همه می گم : یاد بگیریم طاقت انتقاد رو داشته باشیم و بتونیم اونو جواب بدیم.
این نوشته اسمش بی ادبی نیست. لطفاً یه نگاهی به بزرگترین مجلات علمی، خبرگزاری ها و روزنامه های دنیا بندازین.
چارچوب ها و تعصبات ذهنی فکر مارو راکد می کنه.
آقای سینا به جای اینکه در چند فروم ثبت نام کنید و این مطلب را بیان کنید کمی بیشتر به اصل ماجرا فکر می کردید.
چرا ما ایرانی ها یاد گرفتیم به همه چیز مطلق نگاه کنیم؟ مثلاً این مطلب در همه ی عرصه های سیاسی به طور کامل دیده می شه!
جامعه ی علمی ما هم از این قائده مستثنا نیست.
سعی کنید به هر چیز با دید منطقی نگاه کنید و در پی آن نباشید که آن را سیاه یا سفید کنید. گاهی وقتا لازمه بدونیم خیلی از چیز های خوب، بدی هایی هم دارن و خیلی از چیزهایی که ما بد می دونیم، خوبی هایی دارن که بهش توجه نکردیم.

[سینا]

خانم افشار عزیز

مسئله بر سر 2 مورد است :

1 - اصولآ طرز بیان و مسخره کردن آقای صقری بسیار زشت و زننده است ( آیا به نظر شما درست است که چنین استادی را با پدر پسر شجاع مقایسه کنند ؟؟ )

2 - موضوع مهمتر این است که چیزی که الآن آقایان را ناراحت کرده در حقیقت رویه ای است که پایه گذار آن خودشانند !

به نظر شما این صحیح است که یک نفر را با مدرک دیپلم زیر نویس کنند " کارشناس نجوم " ؟؟

به نظر شما این صحیح است که کسی را که رفته از کسوف عکاسی کرده , بگویند " پژوهشگر و دانشمند " ؟ آن وقت چه جوابی به انشتین و هانتینگتون خواهیم داد !

بحث سر این است که کسی که رطب خورده منع رطب میکند !!

[رویا افشار]

یه چیز دیگه :
اگر جوابیه ای برای این مطلب آقای صقری دارید چرا به جای اینکه به اصل مطلب برسید میاید میگید :
"آقای صقری شما چرا به اینجور مطائل گیر میدید؟"
به قول سعدی :
"ای برادر قصه چون پیمانه است/ معنی اندر آن به سان دانه است
دانه ی معنی بگیرد مرد عقل/ ننگرد پیمانه زا گر گشت نقل"

مهم نیست آقای صقری گیر میدهند (به قول آقای سینا) یا من، شما گیر می دهید یا هر کس دیگر. سابقه ی مجله ی نجوم چه ربطی به این دارد که نتواند بعضی از حقایق را به زبانی خاص بیان کند. اصلاً فرض می کنیم مجله ی نجوم سیاه ترین سابقه ی ممکنه را داشته باشد. آیا اگر یک فرد بد سابقه به شما حرفی بزند سعی می کنید برای قانع کردن او سابقه اش را به رخش بکشید. اگر استدلالی دارید بسم الله. بگید. با استدلال منطقی و بیان حقایق بیاید جلو اونوقت همه حتی خود من هم قانع می شن.

نکته 2 : اگر حرفی منطقی و صحیح باشه، درسته و اگر حرفی غیر منطقی و غلط باشه، صحیح نیست. غلط، غلطه و درست، درست. حالا گوینده هر کی می خواد باشه!

[رویا افشار]

خانم افشار عزیز

مسئله بر سر 2 مورد است :

1 - اصولآ طرز بیان و مسخره کردن آقای صقری بسیار زشت و زننده است ( آیا به نظر شما درست است که چنین استادی را با پدر پسر شجاع مقایسه کنند ؟؟ )

2 - موضوع مهمتر این است که چیزی که الآن آقایان را ناراحت کرده در حقیقت رویه ای است که پایه گذار آن خودشانند !

به نظر شما این صحیح است که یک نفر را با مدرک دیپلم زیر نویس کنند " کارشناس نجوم " ؟؟

به نظر شما این صحیح است که کسی را که رفته از کسوف عکاسی کرده , بگویند " پژوهشگر و دانشمند " ؟ آن وقت چه جوابی به انشتین و هانتینگتون خواهیم داد !

بحث سر این است که کسی که رطب خورده منع رطب میکند !!

خب حالا درست شد :
پس هدف شما اینه که بگید چرا رطب خورده منع رطب کرده و این نیست که حرف مجله نجوم یا نحوه ی بیانش غلطه. (طبق فرمایش خودتون)
حالا رطب خورده منع رطب کرده، شما چرا نارحتید.

این رو هم بگم که وقتی شما میگید رطب خورده منع رطب نمی کنه. با این حرفتون میگید که : قبول دارید رطبی از طرف هر دو طرف خورده شده (پس یعنی حرف آقای صقری تا حدی درسته)
این جمله ی بالارو من نگفتم، شما گفتید.
شما حتی در حرف های خودتون هم تناقض دیده می شه دوست عزیز.

[سینا]

حالا رطب خورده منع رطب کرده، شما چرا نارحتید.

.

دوست عزیز فکر کنم شما دارید از طرف مجله مطلب میزنید ... بسیار خب . هدف من هم همین بود که شما رو مجاب به پاسخگویی کنم .


شما چرا از طرف من حرف میزنید ؟؟

من معتقذم که مجله هم توهین آمیز نوشته و هم اصولآ حق ایراد گرفتن از این ماجرا رو نداره !

حرف من اینه " چه قبول داشته باشیم آقای ..... پدر نجوم آماتوری هست چه قبول نداشته باشیم . حق نداریم کسی رو مسخره کنیم "

ضمن اینکه از همه بد تر اینه که کسی بیاد این کار رو بکنه که خودش ید طولایی در این زمینه داشته و داره !

دوستان کجای حرف من غیر منطقیه ؟

[م.ح.اربابی فر]

من خیلی گذرا این مطلب مجله را خوندم چون باید تحویل شخص دیگری می دادمش و مجبور بودم در اتوبوس بخوانمش .
بگذریم ...
بنده متاسفانه خیلی شناختی نسبت به این استاد محترم ندارم فقط در حد چند مصاحبه از ایشان خوانده ام و بس.
اما این نکته جناب ضقری اگرچه به نظر دوستان درست بیان نشده و توهین آمیز به نظر می رسد ( وشاید واقعا این چینین باشد) اما تا حدی راست می گویند.
روز پژوهش پارسال در فرهنگسرای خانواده همایشی بود به نام همین روز. از استاد صیاد هم دعوت شده بود که برای سخنرانی درباره تقویم بیایند. مجری گفت از پدر تقویم ایران خواهش می کنم به روی سن بیایند.
استاد بعد از سلام و بسم الله گفت: تورو خدا به من نگویید پدر تقویم ... بابا پدر تقویم کس دیگری است .... اینها بعدا برای ما شر می شود و ...
یا همین ماجراهای عکس دکتر حسابی و انیشتین که هی صدا کرد و ...
بعضی افراد برای تملق و چاپلوسی عناوینی را به برخی اشخاص می دهند که دهان به دهان می گردد و جاودانه می شود.
یادتان هست آقای خیابانی در مراسمی آقای علی آبادی را پدر ورزش ایران نامیدند. بعد هم چند روزنامه آن را تیتر کردند. آیا علی آبادی واقعا پدر ورزش بود؟!
این فقط مثال بود و خواهشا نفرمایید علی آبادی را ایشان مقایسه می کنید. شاید منظور جناب صقری هم این گونه لقب دادن ها باشد

[م.ح.اربابی فر]

مطلب بعدی این که کار بد، بد است و بدتر آن است که من کار بدی را انجام دهم و شما را نهی کنم از انجام آن
البته بهتر بود فقط به نقد این مطلب پرداخته می شد و مسائل دیگر وارد این بحث نمی شد