صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14

موضوع: پروژه های نجومی

  1. Top | #1
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر

    مدال طلای كشوری المپياد نجوم
    مدال طلای جهانی المپياد نجوم
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    شماره عضویت
    1117
    نوشته ها
    126
    تشکر
    816
    تشکر شده 1,019 بار در 117 ارسال

    Red face پروژه های نجومی

    اغلب کسانی که علاقه به نجوم را همراه خود دارند از این که چطور دیگران به آسمان هیچ علاقه ای ندارند و آنرا ستایش نمی کنند تعجب می کنند . علاقه به نجوم و آسمان شب وجه مشترکیست که همه ی ما ، جمعیت نجومی دنیا، را متمایز از انسان های دیگر می کند .

    حتما تجربه ی اولین نگاه از تلسکوپ را همچون لحظه ای همواره زنده بیاد می آورید . یا پیدا کردن ناگهانی جرم آسمانی در حالی که توقع آنچه می بینید را نداشته اید ! یا تجربه ی رصد یک خورشید گرفتگی یا ماه گرفتگی ، اختفا ، مقارنه ، گذرها ، بارش های شهابی و .... همه ی اینها سازنده ی لحظات خاصی هستند که همراه خود آنچنان لذتی درون رگ های ما تزریق می کنند که آدمی برای تجربه ی دوباره ی آن از هیچ سختی دریغ نمی کند می دانم که متوجه منظور من می شوید .

    ولی همه ی لذتی که ما را به آسمان علاقه مند کرده است تحمل سرمای دلنشین شب و رصد اجرام سماوی و تعجب از زیبایی غیر قابل وصف آنان، نیست ! این فعالیت ها اغلب با نام فعالیت های اماتوری در جوامع جا افتاده اند که البته افراد بسیاری را نیز جذب کرده اند . ویژگی بارز این فعالیت ها اینست که نیازی ابزار آلات گران قیمت ندارند و انجام دادنشان برای هر فردی ممکن است .

    روی دیگر سکه فعالیت های حرفه ای و آکادمیک نجومی هستند که اغلب در حیطه ی فعالیت افرادی با مدارک و درجات بالای دانشگاهی هستند و ابزار آلات پیشرفته و گران قیمتی را اقتضا می کنند .

    دیدگاه جا افتاده و صد البته غلط در جوامع امروزی اینست که این دو وجه از فعالیت های نجومی دنیاهایی کاملا متفاوت هستند که تجربه ی گوشه ی کوچکی از آن برای افراد خارج از آن غیر ممکن است . افراد آماتور فعالیت های حرفه ای را بسیار دور از دسترس می دانند و افراد حرفه ای نیز فعالیت های آماتوری را کم ارزش و غیر مفید می دانند .(منظورمان از آماتور و حرفه ای در واقع اشاره به فعالیت های آماتوری و حرفه ایست ! )

    ریشه ی این تفکر و دیدگاه غلط را به سختی می توان پیدا کرد ، هر چند معدود افراد آماتوری در تاریخ علم بوده اند که برای خود مرزی قائل نشده اند و پا را فراتر گذاشته و دل به دنیای حرفه ای ها زده اند و در لذت بی حد و وصف آن غرق شده اند و البته حرفه ای هایی که نمی توانند منکر علاقه خود به دنیای آماتوری شوند و فعالیت های خود را در دنیای آماتوری با همان جدیت ادامه داده اند .


    به نظر می رسد که حد وسطی میان این دو دنیا وجود نداشته باشد ، ولی دیدگاه من به همراه تعدادی از دوستانم عکس دیدگاه رایج است . ما معتقدیم همچنان می توان با کمترین سطح سواد و امکانات تجربه ی بدیعی از فعالیت در دنیای حرفه ای را بدست آورد و از لذت آن بهره مند شد .

    ما معتقدیم لذتی که از فهمیدن چگونگی کار کردن اجرام سماوی بدست می آید اگر بیش تر نباشد کمتر از لذتی بصری آن ها نیست در همین راستا در این بخش من و دوست عزیزم "امیر رضا اسد زاده " قصد داریم شما را با چگونگی کسب این تجربه آشنا کنیم .

    سعی شده از سطح سواد و امکاناتی کمی استفاده شود و پروژه ها بگونه ای تدوین شوند که تمام قشر نجومی کشور از آن لذت ببرند ، چه کودکی که تازه با شگفتی های آسمان آشنا شده است چه حرفه ای های علم نجوم . پس ما را در این مسیر همراهی کنید ...
    ویرایش توسط yperseusy : 07-05-2015 در ساعت 02:30 PM


  2. Top | #2
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز آوا استار
    مدال برنز و طلای كشوری المپياد نجوم
    مدال نقره جهانی المپياد نجوم
    تاریخ عضویت
    Oct 2012
    شماره عضویت
    5740
    نوشته ها
    37
    تشکر
    222
    تشکر شده 468 بار در 37 ارسال

    همان طوری که دوست عزیزم "یزدان بابازاده" گفت هدف از انجام چنین پروژه هایی که شاید واقعا نتوانیم اسم پروژه را روی این کارها بگذاریم ترکیب دو دنیای آماتوری و حرفه ای نجوم با هم است.

    ولی هدف کلی تر این است که از آموخته هایمان بتوانیم لذت واقعی را ببریم و خود را صرفا محدود به رصد این پدیده های زیبا نکنیم و با همین آموخته هایمان بتوانیم تحلیل های بسیاری انجام دهیم و به نتایج بسیار شگرفی برسیم که شاید علم برای خیلی از آن ها هنوز پاسخی نداشته باشد!
    در اولین پروژه ما به بررسی یکی از شگفتی های کیهان یعنی کهکشان های مارپیچی خواهیم پرداخت و دلیل مارپیچی بودن آن ها را در حد توان علمی خود بررسی خواهیم کرد. همچنین به ویژگی های بسیار جالب این نوع کهکشان ها (که بعدا آن ها را معرفی خواهیم کرد) می پردازیم.


  3. Top | #3
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر

    مدال طلای كشوری المپياد نجوم
    مدال طلای جهانی المپياد نجوم
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    شماره عضویت
    1117
    نوشته ها
    126
    تشکر
    816
    تشکر شده 1,019 بار در 117 ارسال

    Cool

    بله ! در تصدیق حرف امیررضا عرض می کنم که درسته شاید نشه حداقل کار اول رو پروژه نامید ! ولی ما در این جنبش روحیه ی بسیار جاه طلبانه ای داریم و به سرعت چاشنی جذابیت پروژه ها رو بیشتر و بیشتر می کنیم !!
    قبل از شروع کار لازمه با بعضی از مفاهیم و اصطلاحات علمی آشنا بشیم ! البته ممکنه بعضی از توضیحات برای بعضی از دوستان بدیهی و واضح باشه ولی برای اینکه مطلب برای همه جذابیت داشته باشه لطفا تحمل بفرمایند !
    همان طور که امیر رضا گفت ! موضوع اصلیه این پروژه کهکشان ها هستند ! کهکشان ها رو میشه به طور کلی به چند دسته تقسیم کرد ! یعنی هر کسی می تونه واسه خودش دسته بندیه دلخواه خودشو داشته باشه ولی دسته بندیه رایج اینه که کهکشان ها رو به سه دسته مارپیچی ، بیضوی و نامنظم تقسیم می کنند ! البته علت نامگذاریشون شکل ظاهریشونه که از زمین دیده میشه !

    مثالی برای کهکشان مارپیچی :

    مثالی برای کهکشان نامنظم :


    علاوه بر تفاوت های ظاهری ، رابطه ای میان شکل گیری بین این دسته کهکشان ها وجود دارد که در این تاپیک به طور مفصل درباره اش بحث شده است :
    http://forum.avastarco.com/forum/sho...B1%D8%A7%D8%9F

    همان طور که امیر رضا اشاره کرد ، بحث ما در ابتدا در حوزه ی کهکشان های مارپیچی و بررسی شکل بازو های آنها است ! در ابتدا قصد داشتیم شکل بازو ها را با استفاده از قوانین فیزیک و ریاضی بدست بیاوریم ! روند کلی کار به این صورت بود که ، به طور شهودی واضح است که شکل بازو های یک کهکشان مارپیچی دلخواه به توزیع سرعت دوران ستاره ها در آن بستگی دارد ! برای مثال کهکشانی که که ستاره های نزدیک به هسته اش بسیار سریع تر از ستارگان دورتر می چرخند شکل بازو با حالتی که تمام ستارگان با سرعت ثابت بچرخند فرق دارد ! در واقع کاری که باید بکنیم اینست که بوسیله ی قوانین فیزیک بتوانیم توزیع سرعت را بدست بیاوریم و بر حسب آن درباره ی شکل بازو ها قضاوت کنیم

    حال سوال اینست که سرعت یک ستاره دلخواه در فاصله ی دلخواهی از هسته ی کهکشان به چه چیزی بستگی دارد ؟؟ از قوانین نیرو در فیزیک متوجه می شویم که هر چه نیروی بیشتری به یک ذره وارد شود سرعت آن بیشتر می شود ! و نیرویی که در ابعاد بزرگ جرمی در کیهان وجود دارد نیروی گرانش است !! از طرفی می دانیم که مقدار نیروی جاذبه با جرم کهکشان رابطه ی مستقیم دارد ! پس در واقع برای اینکه بتوانیم توزیع سرعت را بدست بیاوریم می بایست توزیع جرم در کهکشان را بدست بیاوریم !!!

    حال کار ما به عنوان یک محقق () اینست که توزیع های مختلف جرم را در معادلات بگذاریم و شکل بازو ها را از آنان استخراج کنیم ! در واقع ما فرم بازو را بدست می آوریم و با برنامه های نمودار کشی آنها را رسم می کنیم و با شکل واقعی خود کهکشان مقایسه می کنیم ! هر چه شکل بیشتر همخوانی داشته باشد پس حدس اولیه ما از توزیع جرم دقیق تر بوده است !

    ما در ابتدا شروع به گذاشتن تابع توزیع های مختلف کردیم ولی از شما چه پنهان که هیچ کدوم حتی نزدیک جواب اصلی هم نشدند !! بعد امیر رضا به ذهنش رسید که نکنه چون ابعاد بررسی ما خیلی بزرگه (کهکشان !! ) باید ماده تاریک رو هم در نظر بگیریم ! خب ما با ماده تاریک هم تست کردیم و ..... نشد !
    بعد دوباره ایده زدیم که نکنه چون بازم ابعاد مساله بزرگه باید تصحیح نسبیت عام رو هم در نظر بگیریم !!! همچنان که در عالم جوگیری غوطه ور بودیم با تصحیح نسبیت عام نیز مساله را حل کردیم و همان طور که احتمالا حدس می زنید بازهم نشد ! دست از پا دراز تر شروع به تحقیق کردن کردیم تا نکند تصحیحی مانده باشد که ما نداده باشیم !! که ناگهان به نظریه ای برخورد کردیم به نام مد - چگالی (ضمه روی میم ! ) بین خودمان بماند که ما از محاسباتشان هیچی نفهمیدیم !! فقط خط آخر نظریه جمله ای بود که با خواندنش ناگهان برق از سر من و امیر رضا گذشت !! با توجه به آن جمله فرم بازو ها با دقت خیره کننده ای با واقعیت یکی می شدند !! که در پست های بعدی قصد داریم نتیجه ی کار را به مرور نشان دهیم ! ......
    امضای ایشان
    it's like a face that you hold inside
    face that awakes when i close my eyes
    face that is watching all the time that i'm lying
    face that laughs every time we fall
    Linkin park - Papercut

    - http://www.astrolampiad.blogfa.com


  4. Top | #4
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز آوا استار
    مدال برنز و طلای كشوری المپياد نجوم
    مدال نقره جهانی المپياد نجوم
    تاریخ عضویت
    Oct 2012
    شماره عضویت
    5740
    نوشته ها
    37
    تشکر
    222
    تشکر شده 468 بار در 37 ارسال

    البته لازم دانستم که در ادامه ی حرف های یزدان این نکته رو هم اضافه کنم که ما بیشتر علاقه مندیم که به چگونگی مسئله ی مارپیچی ها بپردازیم نه به چرایی آن!!
    فقط از آن جایی که علاقه مندیم که دیگران نیز همکاری و همفکری در پروژه داشته باشند برای شروع می خواهیم که شمایی که این مطلب را می خوانی نظرت را در مورد بازو های مارپیچی بیان کنی.

    مثلا به شکل زیر و شکل هایی که یزدان در پست قبلی گذاشت با دقت بنگرید (برای بزرگتر دیدن شکل روی آن کلیک کنید!) :


    ngc1097_spitzer.jpg

    در این شکل به نظر شما شکل بازو های مارپیچی بخشی از چی هستند؟؟
    بخشی از دایره؟ بخشی از بیضی؟ بخشی از هذلولی؟ و ...
    چرا اصلا کهکشان های مارپیچی وجود دارند یا مثلا چرا یک کهکشان باید فقط دو بازو داشته باشد؟
    یا خیلی سوال های دیگر که ممکن است برایتان پیش آمده باشد...

    بعضی وقت ها شاید به نظر خنده دار ترین و (شاید احمقانه ترین!!) () جواب ها پاسخ درست مسئله باشد... پس جرئت پاسخ دادن به سوال های خود از جمله سوال های مربوط به مارپیچی ها را داشته باشید!!


  5. Top | #5
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    شماره عضویت
    1003
    نوشته ها
    505
    تشکر
    137
    تشکر شده 3,297 بار در 484 ارسال

    گاهی پیش میاد وقتی دارم قند توی یک استکان چای هم می زنم، شکل کهکشان مارپیچی را روی سطح چای احساس میکنم حالا جالبه همین طور که دارم چای را هم می زنم اگر یکدفعه قاشق را از استکان بیرون بیارم کهکشان مارپیچی من تبدیل به کهکشان بیضوی میشه فکر میکنید دلیلش چیه؟ البته شاید هم بی ربط باشه!


  6. Top | #6
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز آوا استار
    مدال طلای كشوری المپياد نجوم
    مدال طلای جهانی المپياد نجوم
    تاریخ عضویت
    Mar 2012
    شماره عضویت
    3538
    نوشته ها
    521
    تشکر
    3,297
    تشکر شده 4,710 بار در 536 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط smhm نمایش پست ها
    گاهی پیش میاد وقتی دارم قند توی یک استکان چای هم می زنم، شکل کهکشان مارپیچی را روی سطح چای احساس میکنم حالا جالبه همین طور که دارم چای را هم می زنم اگر یکدفعه قاشق را از استکان بیرون بیارم کهکشان مارپیچی من تبدیل به کهکشان بیضوی میشه فکر میکنید دلیلش چیه؟ البته شاید هم بی ربط باشه!
    اتفاقا منم می خواستم همینو بگم. اولین چیزی که از کهکشان های مارپیچی به ذهن من رسید ، این بود که احتمالا جهت دوران کهکشان طوریه که بازو ها تو این جهت گیری ایجاد شدن. مثلا تو پست خودت ، یعنی مرکز کهکشان داره به صورت ساعتگرد می چرخه؛ بازو هم که به مرکز هستن ، با کمی تاخیر شروع به گردش می کنن (چون کهکشان یه جسم صلب نیست و سیاله و از این جور حرفا...) . که میشه همون قاشق توی چایی... (البته من یادمه تو یه جا دیدم که جهت دوران کهکشان دور مرکزش ، دقیقا برعکس همینیه که انتظارشو داشتم!
    امضای ایشان
    عجیب ترین چیزی که تا به حال تو نجوم دیدم نه ابعاد و ارقام ماه و ستاره و فاصله و جرم اجرام کیهانیه و نه اسرار سر به مهر درون سیاهچاله ها !
    اینه که یک علاقه مشترک چه جوری می تونه این همه آدمو با هم آشنا کنه !




  7. Top | #7
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر

    مدال طلای كشوری المپياد نجوم
    مدال طلای جهانی المپياد نجوم
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    شماره عضویت
    1117
    نوشته ها
    126
    تشکر
    816
    تشکر شده 1,019 بار در 117 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط smhm نمایش پست ها
    گاهی پیش میاد وقتی دارم قند توی یک استکان چای هم می زنم، شکل کهکشان مارپیچی را روی سطح چای احساس میکنم حالا جالبه همین طور که دارم چای را هم می زنم اگر یکدفعه قاشق را از استکان بیرون بیارم کهکشان مارپیچی من تبدیل به کهکشان بیضوی میشه فکر میکنید دلیلش چیه؟ البته شاید هم بی ربط باشه!
    درسته ! در واقع شکل های مشابه کهکشان های مارپیچی در طبیعت بسیارند !! ولی شاید در یک نگاه این شکل ها شبیه هم به نظر بیایند ولی با دقت بیشتر متوجه تفاوت های بیشتری در جزئیات این شکل ها بشویم ! برای مثال در پست قبلی عرض کردم که ما با تصحیح های متفاوت شکل بازو ها رو رسم کردیم ولی شاید در یک نگاه این شکل ها شبیه بازو های کهکشان مارپیچی به نظر می آمدند ولی وقتی شکل ها را روی خود بازو ها انداختیم تازه تفاوت ها آشکار شد !!
    امضای ایشان
    it's like a face that you hold inside
    face that awakes when i close my eyes
    face that is watching all the time that i'm lying
    face that laughs every time we fall
    Linkin park - Papercut

    - http://www.astrolampiad.blogfa.com

  8. 14 کاربر مقابل از یزدان بابازاده عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  9. Top | #8
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز آوا استار
    مدال برنز و طلای كشوری المپياد نجوم
    مدال نقره جهانی المپياد نجوم
    تاریخ عضویت
    Oct 2012
    شماره عضویت
    5740
    نوشته ها
    37
    تشکر
    222
    تشکر شده 468 بار در 37 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط smhm نمایش پست ها
    گاهی پیش میاد وقتی دارم قند توی یک استکان چای هم می زنم، شکل کهکشان مارپیچی را روی سطح چای احساس میکنم حالا جالبه همین طور که دارم چای را هم می زنم اگر یکدفعه قاشق را از استکان بیرون بیارم کهکشان مارپیچی من تبدیل به کهکشان بیضوی میشه فکر میکنید دلیلش چیه؟ البته شاید هم بی ربط باشه!
    خیلی خوبه که شما چنین دقتی به اتفاقای دور و برت داری!
    از این پدیده های شبیه هم تو طبیعت کم نیستن و هر جا که سرت رو بررگردونی اونها رو میبینی...
    چه روی سطح چایی پس از هم زدنش چه نقش و نگار روی صدف حلزون!!
    مثلا در عکس زیر میتونین شباهت بی نظیر بازو های کهکشان مارپیچی و نقش های روی صدف حلزون رو مشاهده کنید:




    حال به نظر شما آیا این همه شباهت در ظاهر دلیلی فیزیکی داره یا به صورت خیلی شانسی این دو پدیده شبیه به هم شدند؟
    می توان دلیلی برای مارپیچی بودن بازو های کهکشان مارپیچی یافت؟
    و ...

  10. 17 کاربر مقابل از Amir Asadzadeh عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  11. Top | #9
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    May 2012
    شماره عضویت
    4153
    نوشته ها
    2,186
    تشکر
    8,902
    تشکر شده 18,241 بار در 2,271 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط Amir Asadzadeh نمایش پست ها
    مثلا در عکس زیر میتونین شباهت بی نظیر بازو های کهکشان مارپیچی و نقش های روی صدف حلزون رو مشاهده کنید:
    البته این دوتا مارپیچ یه فرق ساختاری مهمی با هم دارن و اون اینه که مارپیچ صدف حلزون از یک نوار مارپیچ تشکیل شده ولی مارپیچ کهکشان دو نوار مارپیچ در داخل هم داره. اگه یکی از نوارهای مارپیچ کهکشانی رو بردارین می‌بینین که پیچ و تابش خیلی کمتر از مارپیچ صدف حلزونه.
    امضای ایشان
    “Most people die at 25 and aren’t buried until they’re 75.”
    Benjamin Franklin

  12. 9 کاربر مقابل از mohsen4465 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  13. Top | #10
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز آوا استار
    مدال برنز و طلای كشوری المپياد نجوم
    مدال نقره جهانی المپياد نجوم
    تاریخ عضویت
    Oct 2012
    شماره عضویت
    5740
    نوشته ها
    37
    تشکر
    222
    تشکر شده 468 بار در 37 ارسال

    پروژه های نجومی         
    احتمالا خیلی از شما با دنباله ی فیبوناچی و عدد طلایی (فی) آشنا هستید:
    دنباله ای است که عدد اول و دوم آن به ترتیب صفر و یک است و (به جز دو جمله ی اول آن) هر جمله ی آن از جمع دو عدد قبلی خود حاصل می شود. تعدادی از جملات این دنباله را در زیر مشاهده می کنید:
    0,1,1,2,3,5,8,13,21,34
    حال اگر نسبت هر جمله ی این دنباله را تقسیم بر جمله ی ماقبل آن کنیم و به همین روند ادامه دهیم به نتیجه ی جالبی می رسیم:
    نسبت جمله دوم به اول برابر است با 1
    نسبت جمله سوم به دوم برابر است با 2
    نسبت جمله چهارم به سوم برابر است با 1.5
    نسبت جمله پنجم به چهارم برابر است با 1.66
    نسبت جمله ششم به پنجم برابر است با 1.6
    نسبت جمله هفتم به ششم برابر است با 1.625
    نسبت جمله هشتم به هفتم برابر است با 1.615
    نسبت جمله نهم به هشتم برابر است با 1.619
    نسبت جمله دهم به نهم برابر است با 1.617
    مشاهده می کنیم که نسبت هر جمله به جمله ی قبلی اش به عدد خاصی میل می کند که ما به این نسبت خیلی خاص نسبت طلایی می گوییم که تا 14 رقم اعشار برابر 1.618033988749895 است.
    خالی از لطف نیست که به چند خاصیت زیبای این عدد نگاهی گذرا بیندازیم...

    به عنوان مثال اگر یک پاره خط رو طوری به دو قسمت تقسیم کنید که نسبت طول بخش بزرگتر به طول بخش کوچکتر پاره خط برابر نسبت طول کل پاره خط به طول بخش بزرگتر باشد با حل یک معادله ی ساده ی درجه 2 به این نتیجه می رسیم که نسبت فوق همان نسبت طلایی است!
    این نسبت در طبیعت آن قدر رعایت شده که حتی نمی توانیم تصورش را بکنیم.
    فاصلی سر تا نوک انگشتان پا تقسیم بر فاصله شکم تا نوک انگشتان پا یا فاصله ی شانه تا نوک انگشتان دست تا فاصله ی آرنج تا نوک انگشتان دست همان نسبت طلایی است!!
    در زندگی روزمره ی خودمان نیز از این عدد بسیار استفاده شده است مثلا نسبت ابعاد مانیتور های wide همان نسبت طلایی است!!
    خلاصه خیلی عدد زیباییه!!!!


    حالا یه نکته ی جالب:
    اگه مربع هایی که طول ضلع اون ها اعداد دنباله ی فیبوناچی هستند رو بسازیم و کنار هم بذاریمشون مثل شکل زیر مستطیل فیبوناچی پدید می آید.


    حال اگه به یکی از رئوس یکی از مربع ها یک کمان به شعاع طول ضلعش بزنیم و این کار رو روی تمام مربع ها ادامه بدیم مارپیچی بدست می آید که به آن اسپیرال لگاریتمی (logarithmic spiral) هم می گویند.


    در واقع بازو های کهکشان مارپیچی و نقش و نگار صدف حلزون ها و خیلی چیزای دیگه تو طبیعت چنین شکلی دارند.
    m51abw.jpg

    اما ما به عنوان یه منجم باید بتونیم به این پرسش پاسخ دهیم که چرا بازو های کهکشان چنین شکلی دارد؟
    که در پست های بعدی سعی داریم به این پرسش جواب دهیم...


صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق برای آوا استار محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد