بعضی آدمها ، تپه های کوچکی هستند که به راحتی می تونی فتحشون کنی .اصلا آنقدر کوچکند که نمی تونی اسمش رو " فتح " بگذاری .بیشتر مثل کوه نوردی ساده ی یک صبح جمعه اند . به راحتی ، پرچمت را می بری فرو می کنی روی قله ی عقل یا حتی دلشان ، افتخاری هم ندارد ، هیجان خاصی هم برای فتحشون نداری . از این پایین هم که نگاهشون می کنی ، شکوه چندانی ندارند . ساده ، آسان ، معمولی و کسالت بار ...
اما بعضی دیگر نه ...
اورست و هیمالیا ، جلوشون کوهیست ! هر چه می روی ، نمی رسی . پیچیده و سختند و البته جالب و هیجان انگیز . اگر هم خدا خواست و فتحشان کردی تا آخر عمر به خودت افتخار می کنی . پرچمت را که می کوبی ، انگار همه ی دنیا رو بهت داده اند ، ملغمه ای می شوی از احساسات خوب ، هیجان ، امنیت ، افتخار و ...
اما حین فتحشان باید محتاط بود ، کوچکترین اشتباه ،سقوط مرگ باری را به دنبال دارد . سقوطی که وسوسه ی فتح هر قله ی دیگری را درونت می کشد .
امضاء
تمام خنده هایم را نذر کرده ام تا تو همان باشی که صبح یکی از روزهای خدا عطر دستهایت دلتنگی ام را به دست باد میدهد