نظر خودتان را در مورد چگونه بودن رفتار ما در مقابل سنن و تفكرات پيشينيان بگيد . لطفا اگر حتي كوتاه پاسخ دهيد .
به نظر شما ما بايد نگاهي ريشه بركن به تفكرات غير علمي گذشتگانمان يندازيم . يا اينكه انها را بپذيريم ؟ نظر من اين است كه هر انسان براي رهايي از رنج نياز دارد كه كلمات كليدي مثل خوب و بد و مرگ و تو لد و كلمات از اين قبيل را خودش معنا كند ولي تفكرات گذشته مانع از اين كار ميشوند . برا ي مثال شخصي كه از لحاظ جنسي (براي مثال ) بسيار فعال است ، به خاطر تفكرات خوانوادگي ممكن است از فعاليت هاي خود رنج ببرد و دچار حالت روحي نامناسب و در اينده دچار ريا بشود . ولي اگر بد ها را نگاهي دوباره بيندازد احتمال زياد همانند گاندي نه تنها از آن موضوع رنجور نخواهد بود بلكه لذت فراواني را خواهد برد و يا كاملا برعكس رفتار او اصلاح خواهد شد چون اين بار خود به نتيجه اي رسيده است و نه تفكرات غيب گو . به طور كلي يك جمله دارم كه هميشه مگويم : رنجوري ما به خاطر تفكراتي هستند كه به جايي كه انها را به صورت تجربي و نظري بياموزيم به صورت تكاملي مياموزيم.
سلام بر شما من میشه اول جوابه سوالتونو بدم بعدش یه چیزی بگم؟؟؟ به نظرم نگاه ریشه برکن بر افکار و نظرات گذشتگان خیلی درست نیست، چون شما فرض کنید که انسان از زمانی که پا به زمین گذاشت هیچ چیز نمیدونست، اما الآن رو میبینید؟ این همه پیشرفت و تکامل همه چیز. خب به نظرم اگر انسان این مراحل رو طی نمیکرد و همه چیز رو طی تجربه و زمان های طولانی فرا نمیگرفت، ما الآن اینجا و در این شرایط نبودیم. ولی به هر حال گذشته ها گذشتن و باید قبولشون کنیم! اون یه چیزم اینکه که چرا هیچکس به این گروه ها سر نمیزنه؟ خیلی بده! کاشکی هر کی عضوه هر گروهی بود همش میومد سر میزد!
در مورد حرف آخرت راست ميگي ، كاملا موافقم . اما در مورد نگاه به انديشه ي گذشتگان ، چيزي كه من را بسيار عذاب ميدهد تا آنجايي كه تا اندازه ي زيادي تفكراتم را بروز نميدهم ، ترس از نگاه نا صحيح است . به هيچ وجه هدف من نابودي تفكرات گذشتگان و نا صحيح بودن آنها نيست ، بلكه منظور من اين است ، كه بايد هر كس نگاهي از بنيان به قضيه بياندازد ، حال ممكن است آن تفكرات و سنن را بپذيرد ، و ممكن نيز هست كه نپذيرد . نميگويم كه گذشتگان صحيح ميگويند يا نه ، اصلا با آنها كاري ندارم !! تنا حرف من اينست كه بايد همه چيز را از بنيان نگاهي دوباره انداخت ، همان چيزي كه نيچه آن را ارزش آفريني دوباره ميخواند ، ما بايد ارزش هاي خودمان را خودمان انتخاب كنيم و از آن حذر كنيم كه سنن و تفكرات انسان هاي بزرگ بر ما چيره شود .
سلام.بحث بسیارجالبیست ونظرات شماروقبول دارم.مشابه یکی ازتحقیقاتم درموردواژه های ذهنیست.اگراجازه بدیدنظرم رومی نویسم:واژه های ذهنی ماعقایدواحساسات ماوهویت(من)رامی سازد.این واژه هاجمعی ازواژه های گذشتگان،تاریخ،وسیرتکاملی ذهنی آن وافکاروعقاید امروزی وتبلیغات رسانه وروح اجتماعی میباشد.هرجامعه ایی پازل عظیمی ازاین واژه هاداردکه ادامه زندگی گذشتگان آنهاوزندگی بزرگان وخصوصاروانشناختی آنهامیباشد.متاسفانه تاحدودی به علت تناقض دراین واژه هاوشناخت کم درآنها،پازل واژه اجتماعی جوامع به هم ریخته است.علتش اینه که ماعدالت رودرموردواژه های ذهن رعایت نمی کنیم وباآنهادچاراشتباه شده ایم.علت اختلافات بین یکدیگربی منطقی نیست،بلکه منطقهاوافکارمربوط به ان متفاوته.ریشه اصلی این موضوع به امتداد سیرواژه های ذهن ماباگذشتگان است که نتوانستیم سیرتکاملی آن رو شناسایی کنیم.یعنی همان اشاره ایی که شماکردید..یکی ازدوستان سعی کرده پازل واژه های جامعه ایرانی روبامطالعه تاریخ وروانشناسی گذشتگان وافکارشان درآوردوجمله سازی تکاملی ذهنی جامعه ماروتهیه کنه.اگردوست داشتیدچکیده ایی ازپازل روبرای شمابنویسم...باسپاس فراوان
سپاس گذارتان میشویم ( راستش جدیدا واژه ای جدید یافته ام که برای این موضوع مطرح کنم و آن آزاد اندیشی است ، بدان گونه که انسان بودن را تجربه کنیم !)
سلام . صلح ، من تو حرفای شما به یه تناقض برخوردم . احساس می کنم این جمله که ترس من از این است که لیاقت رنج های زندگی را نداشته باشم ، با این جمله ی اخیرت که درباره ی رهایی از رنج هاست در تناقضه...البته شاید من در اشتباهم..
میخوام یه سوال بپرسم و نظرتونو در رابطش بدونم ... به نطرتون بزرگترین اختراع یا کشف بشر چی بود ؟؟؟ به نظر من کشف آتش...برای اینکه بین پیدایش انسان و کشف آتش 3.5 ملیون سال فاصله ی زمانی وجود داشته در صورتی که برای گذشتن از مرحله تراشیدن سنگ به ساختن بمب اتمی فقط 5 هزار سال کافی بوده یا بین نخستین هواپیما و تسخیر ماه فقط 50 سال (اگه اشتباه نکنم)
من دقیقا متوجه نشدم شما منظورتون تضاد بین چیه !!! خوب هیچ چیزی یهو روی جهان تاثیر نزاشته و در گذر زمان مفهوم خودش تثبیت کرده ، اما به نظرم حقایق بودا و تعریف های دوباره سقراط نتیجه ی بزرگترین پیشرفت بشریت بودند !
منظورتون از تعریف ارسطو دقیقا چیست ؟؟ همچنین از حقایق بودا ... منظورتون پایه ها و اصول بوداییسمه؟؟