PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : چیزهای یک منجم



صفحه ها : 1 [2]

م.ح.اربابی فر
11-01-2012, 06:03 PM
- باز تو اومدی هوشنگ جان!!؟؟
=علیک سلام
- خب بابا، .... سلام. میگم باز که سروکلت پیدا شد تو.
=ممنون منم خوبم. تو خوبی
- غلام ادبتم. الان متنبه شدم:دی
=یعنی بگو من یک درصد قصدم ارشاد تو باشه:grin:
- خب حالا که همه چی گل و بلبل شد زود چیزتو بگو می خوایم بریم کار داریم.
=چرا خانم ها به عکاسی نجومی علاقه ندارند.
- الان این سوالیه یا خبریه؟
= سوالی.
- پس چرا آخر جملت علامت سوال نداره. تو نمی دونی من رو این چیزا حساسم؟
= خب بیا:
چرا خانم ها به عکاسی نجومی علاقه ندارند؟
- :banghead: کی اینو گفته آخه!!؟؟ یعنی بعضی وقتا یه حرفایی میزنی می خوام برم تو دیوار
= (با یک نگاه ملو و در حالی که لبخند ملیحی بر لب دارد) مدارکشم موجوده. بدم خدمتتون؟
- هوشنگ با من از این شوخی ها نکن. مدرک چی آخه. اصلا بانوان محترم علاقه ندارند به عکاسی نجومی. به تو چه آخه.
= اخه تو این ویژه نامه مجله نجوم (http://www.nojum.ir/fa/events/1391/08/10/negarestan-special.aspx) فقط اسم یک (یا نهایت دو) خانم قرار گرفته و بقیه عکاسا آقا هستند.
-
= کجا داری میری حالا
- دارم میرم خورشیدو خاموش کنم

Mostafa
01-01-2013, 01:43 AM
( يكبار سر فرصت بايد شماره گذاري هاي چيزها رو مرتب كنم !)



چند روزي است كه در بعضي از سايت هاي نجومي اين تيتر ( دقيقآ همين تيتر ) چند باري است كه به چشمم مي خورد :

" حافظ آهي با چراغ خاموش به راديو باز مي گردد "

خدا مي داند كه اين بنده ي خدا آقاي آهي را تا حالا نديده ام و نسبت به ايشان حب و بغضي ندارم و البته از اين بابت كه در زمينه ترويج نجوم كار مي كنند ممنونشان هم هستم و از

همينجا به ايشان سلام و خسته نباشيد عرض مي كنم :have a nice day:

( البته بنده اصلا آدم راديو گوش كني هم نيستم و شايد در طول زندگيم مجموعآ دو - سه ساعت راديو گوش داده باشم )

اما نوع تيتر زدن اين خبر كمي برايم عجيب بود

خواننده علاقمند به نجوم كه فرضآ آقاي آهي را نشناسد ( كه زياد هم عجيب نيست ) از اين تيتر چه چيزي دستگيرش مي شود ؟

اين خبر قرار است اين مفهوم را منتقل كند كه " بار ديگر برنامه هاي آموزشي نجومي قرار است از راديو پخش شود "

اما تيتر فعلي هر چيزي را به ذهن متبادر مي كند ؛ الا اصل مطلب را ....

خواننده احتمالي با خواندن اين جمله كه " حافظ آهي با چراغ خاموش به راديو باز مي گردد " بيش از اينكه به اين فكر كند كه قرار است يك برنامه آموزشي از راديو بشنود

و خوشحال بشود ، ذهنش درگير اين مي شود كه :

آقاي حافظ آهي كيست ؟
چرا به راديو باز مي گردد ؟
اصلا چرا رفته بود كه حالا باز مي گردد ؟
حالا چرا با چراغ خاموش باز مي گردد و ....

و اساسآ مانور اصلي خبر روي بازگشت آقاي آهي است نه تهيه و پخش برنامه نجومي در راديو

البته ممكن است عنوان شود كه اينگونه تيتر زدن ها ژورناليستي و براي جلب نظر خواننده است ، براي اين است كه خواننده روي متن كليك كند و بازش كند و بخواند
( كه به احتمال زياد هم همينطور است )

اما به نظر بنده ، حيفِ " نجوم " است كه بخواهيم با مانورهاي ژورناليستي جذابش كنيم ، " نجوم " به خودي خود خيلي جذاب تر از هر ترفند ژورناليستي است .

خيلي ساده تر و صميمي تر از اين حرفهاست

ضمن اينكه با اين روش ها ، حساسيت ناخواسته اي روي اسامي و نفرات ايجاد مي شود و فضا خود به خود وارد فاز رقابتي مي شود كه در نهايت ممكن است كل فضاي اصلي

را تحت الشعاع قرار دهد

فكر ميكنم خود آقاي آهي هم بيشتر دوست داشته باشند برنامه شان شنيده شود تا اينكه اسمشان در تيتر اخبار ديده شود .

براي ايشان و همكارانشان آرزوي موفقيت مي كنم

زياده عرضي نيست ....

:have a nice day:

SAEED560
01-01-2013, 07:57 PM
سلام
تفاوتی که ما دوستان اسمون با بقیه مردم داریم اینه که همیشه به زمینی که برای همه خیلی مهمه دل نبستیم و داریم به جایی نگاه میکنیم که هر کسی به نظر من لیاقت این رو نداره ببخشید تکرار میکنم لیاقت اینو نداره . نمی خوام گله کنم از کسی ولی مگه روی این زمین غیر از دروغ و دروغگویی چیز دیگه ایی است که بتونه سر ما ادما رو گرم کنه که ما نریم و به اسمون نگاه نکنیم . در هر صورت برای دیدن زیبایی های خدا که اسمان ها را از ستون های زیبا افریده شده لیاقت لازم است .

space
02-04-2013, 11:06 PM
Cheeseبعدی
رفتیم به یه مراسم رونمایی از یه مرکز علمی +افتتاح بخش آموزش نجوم اون موسسه
کلی آدمای مهم مهم دعوتن
تا اینجای ماجرا چیزی نیست
چیز ماجرا اونجاست که آخر مراسم دو دوست نجومی دارن باهم حرف میزنن
-حالا که جمع خودمونی شد میگم
-بله بله بفرما
-آخه همه حرفا رو هم که نمیشه به همه گفت
-بعله بعله بفرما
-خودمونیم ولی واقعا هم جایگاه ستارگان و اوضاع کواکب بر زندگی ما نقش داره ها
-هممم بیشتر چیز میفرمایید؟
-بله بله حتما...
!

پیمان اکبرنیا
02-04-2013, 11:21 PM
چیز بعدی یک مطلب است که امروز در خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران منتشر شد و این هم لینکش:


330 برنامه ترویجی نجوم در کشور اجرا شد (http://irna.ir/fa/News/80527736/%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C/330_%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%AA%D8 %B1%D9%88%DB%8C%D8%AC%DB%8C_%D9%86%D8%AC%D9%88%D9% 85_%D8%AF%D8%B1_%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1_%D8%A7%D8 %AC%D8%B1%D8%A7_%D8%B4%D8%AF)


متن آن به شرح زیر است (پر رنگ شدن بخشهایی از متن را خودم به عمد انجام دادم):




مهندس ˈمسعود عتیقیˈ روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار علمی ایرنا گفت: سال 1391 سال شاخصی برای ترویج دانش آسمانی اختر شناسی در ایران بوده است و می توان گفت که ایران در حال حاضر پیشتاز علم نجوم در جهان است .

وی ادامه داد: اجرای 330 برنامه ترویجی علم نجوم در کشور نمادی از دوستی و پیشتازی ایرانیان در این زمینه است. پیش ازاین کشور برزیل با اجرای 200 برنامه ترویجی علم نجوم پیشتار اجرای این برنامه ها در جهان بود که در حال حاضر این رکورد از آن ایرانیان شده است .

رییس انجمن نجوم آماتوری ایران گفت: برنامه های ترویجی علم نجوم به ویژه در ایام ماه مبارک رمضان در 22 منطقه پایتخت به عنوان شاخص ترین کلان شهر کشور و با کمک کارشناسان مجرب از سوی انجمن نجوم آماتوری و با ابتکار معاونت فرهنگی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران برگزار شد.

عتیقی ادامه داد: در شب های ماه رمضان امسال بیش از 100 هزار مخاطب از کارگاه ساعت های آفتابی، رصد ماه و اجرام آسمانی با تلسکوپ، جلسات پرسش و پاسخ نجومی و تماشای تصاویری از جذابیت های آسمان به همراه دریافت بروشورهایی باعنوان نجوم در قرآن بهره مند شدند.

به گفته وی برنامه های نجومی به طور مستمر در 15 شب نخست ماه رمضان امسال به اجرا درآمد و این برنامه ها با استقبال بسیار خوب مردم روبه رو شد.

عتیقی خاطرنشان کرد: بهره گیری از کارشناسان توانمند و برنامه ریزی مدون باعث شد این برنامه ها از ویژگی شاخص و محتوای علمی بالایی برخوردار شوند ضمن آن که استمرار و گستردگی اجرا، این برنامه ها را از سایر برنامه های ترویجی شاخص تر کرد.
بنده صحبت خاصی ندارم خودتون مطالعه کنید و تحلیلش هم با خودتون :)

م.ح.اربابی فر
03-10-2013, 09:03 AM
می خواستم با یکی از آقایون نام آشنای عرصه نجوم آماتوری مملکت پیرامون قضیه ای مصاحبه کنم.
به ایشون زنگ زدیم ------------> جواب نداد
به ایشون اس ام اس زدیم ------------> جواب نداد
به ایشون ایمیل زدیم ------------> جواب نداد
یکی از رفقاشونو واسط قرار دادیم ------------> فایده نداشت
یکی از رفقای دیگشونو که با هم رودرباسی داشتن واسط قرار دادیم، جواب میل واسطه رو دادن و گفتن اوکیه قضیه، بعد ما رو فوروارد ایمیل ارسالی ایشون سه بار بهشون ایمیل زدیم باز جواب ندادن.
این که بنده لیاقت هم نشینی با این بزرگوار رو ندارم یا این که این بزرگوار وقتی برای مصاحبه کردن ندارن یا این که اصلا میلی به مصاحبه ندارن و روحیه چنین کارهایی رو ندارن یا این که شکسته نفسی می کنن و ... یه بحثه
و این که به مخاطب احترام گذاشته بشه و حداقل در یه جمله کوتاه جواب داده بشه که «من میلی به مصاحبه ندارم» یه بحث دیگه
همین کارها رو می کنید که همیشه ی دیوار نامریی بین مخاطبین و «...» وجود داره دیگه
البته ناگفته نماند پیارسال که با فردی مثل دکتر منصوری می خواستیم مصاحبه کنیم برای هماهنگی فقط یک تماس تلفنی با دفترشون گرفتیم و ایشون با روی باز پذیرای ما شدند. یعنی می خوام بگم همه این جوری نیستن

پیمان اکبرنیا
03-10-2013, 11:15 AM
می خواستم با یکی از آقایون نام آشنای عرصه نجوم آماتوری مملکت پیرامون قضیه ای مصاحبه کنم.
به ایشون زنگ زدیم ------------> جواب نداد
به ایشون اس ام اس زدیم ------------> جواب نداد
به ایشون ایمیل زدیم ------------> جواب نداد
یکی از رفقاشونو واسط قرار دادیم ------------> فایده نداشت
یکی از رفقای دیگشونو که با هم رودرباسی داشتن واسط قرار دادیم، جواب میل واسطه رو دادن و گفتن اوکیه قضیه، بعد ما رو فوروارد ایمیل ارسالی ایشون سه بار بهشون ایمیل زدیم باز جواب ندادن.
این که بنده لیاقت هم نشینی با این بزرگوار رو ندارم یا این که این بزرگوار وقتی برای مصاحبه کردن ندارن یا این که اصلا میلی به مصاحبه ندارن و روحیه چنین کارهایی رو ندارن یا این که شکسته نفسی می کنن و ... یه بحثه
و این که به مخاطب احترام گذاشته بشه و حداقل در یه جمله کوتاه جواب داده بشه که «من میلی به مصاحبه ندارم» یه بحث دیگه
همین کارها رو می کنید که همیشه ی دیوار نامریی بین مخاطبین و «...» وجود داره دیگه
البته ناگفته نماند پیارسال که با فردی مثل دکتر منصوری می خواستیم مصاحبه کنیم برای هماهنگی فقط یک تماس تلفنی با دفترشون گرفتیم و ایشون با روی باز پذیرای ما شدند. یعنی می خوام بگم همه این جوری نیستن

البته حرفتون درسته ولی فقط در مورد مصاحبه کننده‌ها نیست و حتی گاهی شامل دوستان و آشنایان هم میشه :)

کلا گاهی اوقات انقدر تعداد تماسها با بعضی از افراد شناخته شده زیاد هست که شماره های نا آشنا را بر نمی دارند یا مثلا تعداد ایمیلهاشون به قدری زیاد هست که فرصت نمی کنند همه را پاسخ بدهند...

البته من خودم معتقدم در این موارد میشه حداقل با گفتن یک جمله کوتاه اعلام کرد که مایل به مصاحبه نیستند و این خیلی کار بهتریه. ولی فکر کنم ما ایرانی ها یک عادتی داریم و اون هم اینه که "نه" گفتن برامون سخته و در مواردی که باید "نه" بگیم خیلی هامون تمایل داریم کلا جواب ندیم :) این عادتی هست که باید ترک بشه و اگر راحت "نه" بگیم هم خودمون راحت تریم هم سایرین ;) من خودم میشناسم بسیاری را که برای ناراحت نشدن سایرین، هر تقاضایی را یک جورهایی قبول می‌کنند و در نتیجه‌ی این کار به خودشون هم فشار زیادی میاد :)

SAEED560
03-10-2013, 01:42 PM
چیز بعدی یک مطلب است که امروز در خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران منتشر شد و این هم لینکش:


330 برنامه ترویجی نجوم در کشور اجرا شد (http://irna.ir/fa/News/80527736/%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C/330_%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%AA%D8 %B1%D9%88%DB%8C%D8%AC%DB%8C_%D9%86%D8%AC%D9%88%D9% 85_%D8%AF%D8%B1_%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1_%D8%A7%D8 %AC%D8%B1%D8%A7_%D8%B4%D8%AF)


متن آن به شرح زیر است (پر رنگ شدن بخشهایی از متن را خودم به عمد انجام دادم):


بنده صحبت خاصی ندارم خودتون مطالعه کنید و تحلیلش هم با خودتون :)

سلام
اول یه خسته نباشید بگم به اقایون که تونستن این همه برنامه نجومی انجام بدن و مردم و ترویج کنن به نجوم . ولی یه سوال برام هست که چرا با این همه برنامه ترویجی و ایجاد علاقه در میون مردم این همسایه های ما همیشه یا به چشم ........... در موقع رصد به ما نگاه میکنن یا اینکه شروع می کنن به مسخره کردن . اگر بتونید یکی از اون کلاس های ترویج رو تو منطقه ما هم برگزار کنید که حداقل مردم فکر نکنن لوله تلسکوپ ما خمپاره اندازه، ممنون میشم . اقای ........... دمت گرم بابا با این همه کلاس ت ر و ی ج ی

space
04-04-2013, 11:10 PM
خيلي خوشحال ميشي وقتي ميبيني كه يه گروه منجم مستقل دارن با هزينه خودشون علم نجوم رو گسترش ميدن و به مردم معرفي ميكنن.
اما وقتي ميبيني كه يه گروه رسمي نجومي با كلي اسم و رسم پشت سرش يه تلسكوپ گذاشته و براي نشون دادن چند ثانيه ايي خورشيد به خلق الله بليت ميفروشه پول ميگيره اشك تو چشمات جمع ميشه
قيافه ي اون عزيزي كه بعد دادن پول حس ميكنه سرش كلاه رفته شبيه كسي يه كه عاشق نجوم شده؟؟؟
تعريفمون از برنامه ي ترويجي چيه؟؟؟

berjis93
04-04-2013, 11:43 PM
تو کشور ما متاسفانه از جمله چیزایی که خیلی زود ازش سو استفاده میکنن(البته ادمای سو استفاده گر) دو تا موضوعه 1 اعتقادات مردم 2علایق مردم.و متاسفانه این کارم به فجیع ترین شکل انجام میشه.
این برنامه های مثلا ترویجیم از جمله این سوء استفاده هاس.
البته خود مردمم باید تو یه همچین وضعی یه کم با زکاوت باشن و الکی کلاه سرشون نره

Fery.JWST
04-27-2013, 04:54 PM
واقعاْ باعث تاسفه.


همین چند روز پیش بود با دوست عزیزم آقای نعمتی یکدفعه تصمیم گرفتیم
برای رصد ماه گرفتگی جزیی به برج میلاد بریم و از طرفی باشگاه نجوم برج میلاد هم تو فیض بوک
پستی زده بود در رابطه با همین موضوع... گفتیم بد نیست که بریم و منم اولین تجربم بود
که ماه گرفتگی رو بتونم ببینم اونم با یکی از بهترین های دنیا‌ (80mm Spotting Scope حدود 1KG APO
مارک swarovskioptik) که اگه ماه گرفتگی خیلی واضح بود عکس خوبی بگیریم...


باشگاه نجوم هم با ۲ تا تلسکوپ بازتابی و شکستی و ترویج و توضیحات علمی
به فعالیت خودشون ادامه میدادند ! نکته جالب توجه این بود که من رفتم برای تماشا با تلسکوپشون
خانمی که اونجا ایستاده بود یکدفعه برگشت به من گفت آقا ببخشید : قبض گرفتین؟:43:


حسابی جا خوردم ! قبض ؟‌ازونجاییکه این باشگاه فعالیتش مجانی و در جهت ترویج علمه از این بابت خیلی ناراحت شدم


من اولین همایش نجومی که تو عمرم رفتم همین برج میلاد بود در روز نجوم...
قرار رصدی هم تو عمرم نرفتم...



خلاصه:



حرفی نزدم برگشتم سراغ اپتیک APO خودمون و بعد از گذشت ۱ ساعت آقایی که نمیشناختمش
از اونور در حالت بای بای به ما گفت: آقای نعمتی لطفاْ جمع کنید و برید... (خیلی راحت)


چند مامور حراست برج میلاد آمدند گفتند که چرا دوربین آووردین و ازین حرفها...
البته پولی بودن داستان من رو ناراحت نکرد تا اینکه مارو کم مونده بود از برج بندازن پایین من
فکر میکنم فقط به خاطر این بود که مردم داشتن مجانی رصد میکردن...




ببخشید که وقتتون رو با یه خورده درد و دل گرفتم.

Mostafa
05-07-2013, 10:33 AM
چیزِ نمی دونم چندم ...

( لطفآ یک نفر بشمره و اعلام کنه که شماره بزنم ، تعدادش از دستمون در نره ! )

--------------

بعضی از این دوستان نجومی ما خیلی خوبن

اصلا عاااااااااالی اند ! :banana:

میخوام این چیز رو به صورت جای خالی بگم ، لطفآ قبل از خوندن ادامه مطلب هر حدسی که میتونید بزنید و جاهای خالی رو با هر کلمه ای که دوست داشتید پر کنید

امروز صبح پیامکی برای من ارسال شد با این مضمون :


ثبت نام کارگاه آموزش ........................ ، در مرکز نجوم ......................... تلفن : xxxxxxxx

چه حدس هایی میتونید بزنید ؟؟؟

- ثبت نام کارگاه آموزش عکاسی نجومی در مرکز نجوم آوااستار ؟؟؟؟

( نخیر ، کارگاه عکاسی نجومی آوااستار حدود 1 ماه دیگه است ! :دی )

- ثبت نام کارگاه آموزش رصد متغیر های گرفتی در مرکز نجوم ادیب اصفهان ؟؟؟

( نه متآسفانه ، این هم قبلا با همکاری آیوتا برگزار شده )

- ثبت نام کارگاه آموزش ساخت ابزار نجومی در مرکز نجوم نجم شمال ؟؟؟

( متآسفانه اون هم نیست ! )

.
.
.
.
.
متن پیامک به این شرح بود :


ثبت نام کارگاه آموزش ماساژ درمانی ، در مرکز نجوم آستان مقدس حضرت عبدالعظیم !!!! :blink:

شما باور میکنید ؟؟؟

به خدا اگه دروغ بگم !!!:blink:

یعنی اگر می گفتند با سه کلمه " ماساژ " ، " نجوم " و " آستان مقدس " جمله بسازید ، باز هم می شد جمله بهتري درست کرد !!! :دی



من فقط یک لحظه این صحنه رو تصور کردم :

فکر کن پاشی بری شهر ری ، بری حرم شاه عبدالعظیم و یک زیارتی هم بکنی ، بعد بری مرکز نجوم ، بعد ببینی مثلا وسط آسمان نما یا در اتاق دیگری که پر از وسایل نجومی است ، یک تخت ماساژ گذاشته اند و یک نفر روش خوابیده و استاد هم داره درس میده که چجوری ماساژ بدین و اینا !!! =))
( البته قطعآ اونجا محرم و نامحرم رعایت میشه ! :دی )

احتمالآ در آینده نزدیک شاهد برگزاری دوره های آموزش کاشت ناخن ، شینیون فضایی ، لاغری تضمینی و ... هم باشیم !!!

-------
به طرف گفتند جُک نساز ، گفت به خدا اینها خاطره است !!!

مشکل فعلی جامعه ما از صدر تا ذیل ، اینه که اصولا هر کس هر کاری که بکنه ، اصلا لزومی نمی بینه که پاسخگو باشه !!!

البته شاید هم مشکل از مایی است که توضیحی نمی خواهیم !

امیدوارم با نشر این مطلب ، اقلا توضیحی بشنویم که اشتباهی صورت گرفته و یا پنل پیامکی آستان هک شده و یک نفر که خواسته شوخی کنه و این متن رو ارسال کرده !!!!

آسمون
05-07-2013, 03:29 PM
:دی
من شمردم تا اینجا رسیدیم به چیز 70 ام....
یعنی پست آقای امام 70امی می شد.

دوستان لطفا از این به بعد شماره بزنید دیگه:دی

elahe rafiei
05-07-2013, 08:34 PM
چیزِ نمی دونم چندم ...

( لطفآ یک نفر بشمره و اعلام کنه که شماره بزنم ، تعدادش از دستمون در نره ! )

--------------

بعضی از این دوستان نجومی ما خیلی خوبن

اصلا عاااااااااالی اند !

میخوام این چیز رو به صورت جای خالی بگم ، لطفآ قبل از خوندن ادامه مطلب هر حدسی که میتونید بزنید و جاهای خالی رو با هر کلمه ای که دوست داشتید پر کنید

امروز صبح پیامکی برای من ارسال شد با این مضمون :


ثبت نام کارگاه آموزش ........................ ، در مرکز نجوم ......................... تلفن : xxxxxxxx

چه حدس هایی میتونید بزنید ؟؟؟

- ثبت نام کارگاه آموزش عکاسی نجومی در مرکز نجوم آوااستار ؟؟؟؟

( نخیر ، کارگاه عکاسی نجومی آوااستار حدود 1 ماه دیگه است ! )

- ثبت نام کارگاه آموزش رصد متغیر های گرفتی در مرکز نجوم ادیب اصفهان ؟؟؟

( نه متآسفانه ، این هم قبلا با همکاری آیوتا برگزار شده )

- ثبت نام کارگاه آموزش ساخت ابزار نجومی در مرکز نجوم نجم شمال ؟؟؟

( متآسفانه اون هم نیست ! )

.
.
.
.
.
متن پیامک به این شرح بود :


ثبت نام کارگاه آموزش ماساژ درمانی ، در مرکز نجوم آستان مقدس حضرت عبدالعظیم !!!! :blink:

شما باور میکنید ؟؟؟

به خدا اگه دروغ بگم !!!
یعنی اگر می گفتند با سه کلمه " ماساژ " ، " نجوم " و " آستان مقدس " جمله بسازید ، باز هم می شد جمله مرتبط درست کرد !!!



من فقط یک لحظه این صحنه رو تصور کردم :

فکر کن پاشی بری شهر ری ، بری حرم شاه عبدالعظیم و یک زیارتی هم بکنی ، بعد بری مرکز نجوم ، بعد ببینی مثلا وسط آسمان نما یا در اتاق دیگری که پر از وسایل نجومی است ، یک تخت ماساژ گذاشته اند و یک نفر روش خوابیده و استاد هم داره درس میده که چجوری ماساژ بدین و اینا !!! =))
( البته قطعآ اونجا محرم و نامحرم رعایت میشه ! )

احتمالآ در آینده نزدیک شاهد برگزاری دوره های آموزش کاشت ناخن ، شینیون فضایی ، لاغری تضمینی و ... هم باشیم !!!

-------
به طرف گفتند جُک نساز ، گفت به خدا اینها خاطره است !!!

مشکل فعلی جامعه ما از صدر تا ذیل ، اینه که اصولا هر کس هر کاری که بکنه ، اصلا لزومی نمی بینه که پاسخگو باشه !!!

البته شاید هم مشکل از مایی است که توضیحی نمی خواهیم !

امیدوارم با نشر این مطلب ، اقلا توضیحی بشنویم که اشتباهی صورت گرفته و یا پنل پیامکی آستان هک شده و یک نفر که خواسته شوخی کنه و این متن رو ارسال کرده !!!!


:دی
این sms امروز برای منم اومد و از دیدنش واقعا تعجب کردم ------> :106::102::blink:
خوب قبلا کارگاه طب سنتی در مرکز نجوم برگزار می شد، که البته برگزار کننده خود مرکز نبود و یه بخش دیگه ای از دانشکده علوم حدیث بود، اما به دلیل فضای آموزشی مناسب و امکانات مرکز نجوم در این قسمت برگزار می شد و البته کلیه کارهای مرتبط مثل تبلیغات و ثبت نام رو هم همین بخش بر عهده می گرفت (ناگفته نماند که مخاطب این کارگاه از کلاسهای نجوم این مرکز بیشتر بود :22: )

گویا هر دم از این باغ بری می رسد !!!!! واقعا این یکی دیگه خیلی عجیب بود...
حالا که شما هم این موضوع رو مطرح کردید، برای منم جالب شد که یه پیگیری ای بکنم که داستان این کلاسهای عجیب و غریب اونم تو مرکز نجوم چیه...!!!!!

Tahereh Ramezani
05-07-2013, 08:59 PM
امروز صبح با دیدن همین اس ام اس و بعد با پستی که آقای امام در اینجا گزاردن ، به مرکز نجوم تماس گرفتم و ماجرا را پرس و جو کردم ؛ البته فکر کردم که دوستان دیگه هم همین کار رو انجام میدن و نیازی به توضیح نیست !! ولی وقتی الآن دیدم که گویا دوستان از اصل ماجرا اطلاعی ندارن و با مرکز نجوم هم تماسی گرفته نشده که بپرسن، خدمت دوستان عرض می کنم : ( البته بنده نماینده ی جایی نیستم که بخوام از کسی یا جایی حمایت کنم ، تنها محض اطلاع دوستان هست ، و جهت کسب اطلاعات بیشتر ، لطفاً با شماره 55951286-021 تماس بگیرن )


این اس ام اس خوب طبیعتاً برای کسانی که مرکز نجوم ، شمارشونو داره ، به صورت سراسری ارسال شده ؛ و در ادامه و مربوط به سلسله کلاس های طب سنتی هست ، و در طب سنتی همان طور که دوستان مستحضر هستند ، ماساژدرمانی یک امر طبیعی است ، و ربطی هم به فکرهایی که دوستان کرده اند به هیچ عنوان ندارد !!



( بهتر است که وقتی خبری به انسان میرسد ، پیش از قضاوت ، اول اصل ماجرا را پرس و جو کند !! )


موفق باشید :)

Mostafa
05-07-2013, 09:11 PM
سلام هستي خانم

اتفاقآ من وقتي اين اس ام اس رو دريافت كردم ، در رصدخانه رعفرانيه و در معيت آقاي نوروزي بودم

مطمئن باشيد چيزي كه به ذهن شما مي رسه ، به ذهن ديگران هم ميرسه ;)

تماس گرفتن و پرس و جو كمترين كاري است كه ميشه كرد ! ( هرچند متن خود اس ام اس هم به تنهايي مايه مضحكه بود ! )

همون موقع تماس گرفتيم با همون شماره اي كه شما فرموديد ( اتفاقآ دكتر نوروزي گفت بده خودم صحبت كنم ! :)) )

بعد اپراتوري كه بودند توضيح دادند كه : بعله ، ما در مركز نجوم !!! ( دقت كنيد ، در مركز نجوم ) قبلا كلاس طب سنتي گذاشتيم ، حالا دوره پيشرفته اش ماساژ درماني گذاشتيم !

البته من قصد كش دادن اين مطلب رو نداشتم ، اما چون اشاره كرديد بايد عرض كنم :

نه نجوم چيز بدي است نه آستان مقدس ، نه طب سوزني ، نه ماساژ !!!!

اما اگر آن مركز قصد برگزاري چنين كارگاه هايي را دارد ، آن نام " مركز نجوم " را عوض كند و بگذارد " مركز طب سنتي و ماساژ درماني آستان مقدس "

يا مثلا در كنار مركز نجوم ، مركزي با اين نام تاسيس كند و به كارش ادامه بدهد ، نه اينكه اعلام كند مركز نجوم دارد اين كارگاه را برگزار مي كند !!!

(ملتفت منظور بنده هستيد كه انشاالله ؟ )

اما اينكه مركز نجومي در يك محيط اسلامي ، بيايد و در آن مركز كلاس طب سنتي و ماساژ درماني بگذارد به نطرتان يك جوري نيست ؟؟؟؟؟

اين يعني كار تخصصي ، كشك !

يعني هر مركزي بدون توجه به كار تخصصي و نامي كه براي خود انتخاب كرده ، حق دارد هـــــــــــــــــــــر فعاليت ديگري هم بكند ؟؟؟؟

خب اگر اشكالي ندارد كه هيچ ...

از فردا منتظر همان كلاس هايي كه در پست قبلي گفتم هم بايد باشيم ، چون همه آن ها كارهاي طبيعي است و هيچكدان ذاتآ كار بدي نيست !!!

stargazer
05-07-2013, 09:13 PM
خب هستی جان
یوقتایی آدما خودشون مقصر هستند که بقیه راجع بهشون قضاوت کنن
من بیام فلان کار بی ربطی رو تابلو و خیلی هم ضایع انجام بدم یا برای قشری که ربطی ندارن منتشر کنم خب مسلما اولین و اصلیترین مقصر خودم هستم دیگه :|
این دوستان یه زحمت می کشیدن یا یه شماره دیگه اختصاص میدادن و یا حداقل اس ام اس رو طور دیگه ای می نوشتن که واسه ملت شبهه ایجاد نکنه و موجب مضحکه نشه
اینکه بیای "ماساژدرمانی" رو کنار "مرکز نجوم آستان مقدس حضرت عبدالعظیم" قرار بدی خیلی عجیب و غیر قابل قبوله
حالا ماها به کنار
قشری که فقط اسمی شنیدن از این طب و هیچ اطلاعی از این مرکز و کلاسهاش ندارن فکر می کنین چه تصوری واسشون ایجاد میشه؟!!!
همین عدم توجه های خودمون باعث میشه که خیلی چیزا به تمسخر گرفته بشن در حالیکه سزاوارش نیستن
و این یعنی بی احترامی به خیلی چیزا
وقتی خودمون باعثش میشیم دیگه هیچ انتظاری از بقیه نباید داشته باشیم
قطعا همین اس ام اس در لیست افرادی که دنبال سوتی هستن قرار میگیره و بزودی در اینباکس خود با عنوان "سوتیهایی که فقط در ایران اتفاق می افتد" دریافتش می کنید :|

موضوع "عدم قضاوت پیش از دونستن اصل مطلب"، به نظرم به هیچ وجه نمی تونه بی دقتی ماها رو توجیه کنه ...

-----
با آقای امام خط رو خط شد

yperseusy
05-07-2013, 09:29 PM
ماجرا همون ماجرای باشگاه نجوم تونل نیایش (شایدم یه جای دیگه )و ایناست :دی
هر مکانی واسه یه کاری ساخته شده!
و همه چیز سره جای خودش ارزشمنده.... به نظر من این کار از اعتبار مرکز نجوم آستان مقدس که بعد از این همه سال با کلی تلاش به دست اومده کم میکنه...

Tahereh Ramezani
05-07-2013, 10:21 PM
با سلام خدمت شما


بنده اهل بحث و صحبت های طولانی و کش دار نیستم ، فقط محض اطلاع دوستان عرض کردم که بدونن که ماجرا از چه قرار بوده ؛ و عرض بنده این هست که به جای انتقاد و یا به سخره گرفتن کسی یا جایی ، در جایی که مورد بازدید افراد مختلف با طرز فکرها و سطح اطلاع مختلفی هست ( و قطعاً ممکنه اکثریت از موضوع خبری نداشته باشند که دوره ای برگزار می شده و این کار در ادامه ی آن است ) ؛ بهتر است که آدم با خود آن مرکز یا شخص تماس بگیرد و موضوع را جویا شده و هرگونه انتقاد و نظری دارد با خودشان مطرح نماید ! ( شما که لطف کردید و تماس گرفتید ، بهتر بود مطالبی را که در اینجا فرمودید ، با خودشان مطرح می کردید و هرگونه انتقادی داشتید به خودشان می گفتید ، مثلاً لطفاً متن پیام را عوض کنید ؛ و به نظر بنده مطلبی نبود که در اینجا گفته شود ؛ چرا که می شود گفت تقریباً همه روزه چنین پیامک هایی آدم دریافت می کند که مثلاً فلان گروه نجومی ، کلاس فلان یا گشت فلان گذاشته است ! آیا باید هرکسی تابلویی در دست گیرد و در همه جا اعلام کند ؟! )


پاینده باشید :)

Mostafa
05-07-2013, 10:42 PM
با سلام خدمت شما


بنده اهل بحث و صحبت های طولانی و کش دار نیستم ، فقط محض اطلاع دوستان عرض کردم که بدونن که ماجرا از چه قرار بوده ؛ و عرض بنده این هست که به جای انتقاد و یا به سخره گرفتن کسی یا جایی ، در جایی که مورد بازدید افراد مختلف با طرز فکرها و سطح اطلاع مختلفی هست ( و قطعاً ممکنه اکثریت از موضوع خبری نداشته باشند که دوره ای برگزار می شده و این کار در ادامه ی آن است ) ؛ بهتر است که آدم با خود آن مرکز یا شخص تماس بگیرد و موضوع را جویا شده و هرگونه انتقاد و نظری دارد با خودشان مطرح نماید ! ( شما که لطف کردید و تماس گرفتید ، بهتر بود مطالبی را که در اینجا فرمودید ، با خودشان مطرح می کردید و هرگونه انتقادی داشتید به خودشان می گفتید ، مثلاً لطفاً متن پیام را عوض کنید ؛ و به نظر بنده مطلبی نبود که در اینجا گفته شود ؛ چرا که می شود گفت تقریباً همه روزه چنین پیامک هایی آدم دریافت می کند که مثلاً فلان گروه نجومی ، کلاس فلان یا گشت فلان گذاشته است ! آیا باید هرکسی تابلویی در دست گیرد و در همه جا اعلام کند ؟! )


پاینده باشید :)

اينجا يك فروم نجومي است و كمترين وظيفه ما در كنار فعاليت علمي ، نقد مراكز و افرادي است كه عنوان " نجومي " دارند و كارهاي محيرالعقولي مي كنند كه ضررش دامنگير خيلي هاي ديگر هم مي شود .

من دقيقآ همينجا مطرح كردم چون ميدانم به گوششان ميرسد ( كه رسيد ) و شايد در كارهايشان اصلاحي صورت بدهند .

بله ، خيلي از موسسات و شركت هاي خصوصي هم كارهايي از اين دست مي كنند ( ولي خداييش من تا اين حد فاجعه نديده بودم ! )

اما لطفآ يكبار اين كلمات را شمرده شمرده بخوانيد : مركز نجوم آستان مقدس حضرت عبدالعظيم !!!

يعني مركزي كه هم نجومي است هم دولتي است و هم متعلق به يك مكان مقدس و مذهبي است !

شايد اگر آوااستار يا هر موسسه ديگري چنين حركاتي كند ، بگذارند به حساب مديريت غلط يك موسسه خصوصي

اما اين موضوع اتفاقآ حكايت از خيلي چيز ها دارد كه توضيحش واقعآ در اين فرصت نمي گنجد

فقط به شما عرض كنم كه اين تصميم و اين نوع تبليغ و اين نوع فعاليت ( و از همه مهمتر اين نوع پاسخگويي كه امروز ما در تماس با آنجا تجربه كرديم! ) همه حكايت از مديريت نابسامان مجموعه دارد .

- امروز در جواب آن اپراتور مربوطه كه پرسيد آيا در كلاس هاي مقدماتي شركت كرده ايد ؟ جواب داديم : بله ، ما دوره نجوم مقدماتي را گذرانده ايم ، آيا براي دوره ماساژ مفيد است ؟؟؟

- و آن آقا جواب دادند : بله !!!!!!!! :دی

ممكن است بگويند آن آقا مثلا آبدارچي بوده كه در آن زمان جوابگو بوده

اما حتي اگر هم همين باشد ، باز هم ضعف مديريت است !

پيشنهاد ميكنم به جاي دفاع از اين حركت مضحك ، اگر با مديران آن مركز در ارتباط هستيد ، به ايشان بفرماييد كه در سياست هاي كاري و تبليغاتي و .... خود تجديد نظر كنند .

نميدانم امروز اين پيامك براي چند نفر ارسال شده است ، اما مطمئنم كه به تعداد همان پيامك ها ، كساني به ما نجومي ها خنديده اند !!!

elahe rafiei
05-07-2013, 11:16 PM
با سلام خدمت شما


بنده اهل بحث و صحبت های طولانی و کش دار نیستم ، فقط محض اطلاع دوستان عرض کردم که بدونن که ماجرا از چه قرار بوده ؛ و عرض بنده این هست که به جای انتقاد و یا به سخره گرفتن کسی یا جایی ، در جایی که مورد بازدید افراد مختلف با طرز فکرها و سطح اطلاع مختلفی هست ( و قطعاً ممکنه اکثریت از موضوع خبری نداشته باشند که دوره ای برگزار می شده و این کار در ادامه ی آن است ) ؛ بهتر است که آدم با خود آن مرکز یا شخص تماس بگیرد و موضوع را جویا شده و هرگونه انتقاد و نظری دارد با خودشان مطرح نماید ! ( شما که لطف کردید و تماس گرفتید ، بهتر بود مطالبی را که در اینجا فرمودید ، با خودشان مطرح می کردید و هرگونه انتقادی داشتید به خودشان می گفتید ، مثلاً لطفاً متن پیام را عوض کنید ؛ و به نظر بنده مطلبی نبود که در اینجا گفته شود ؛ چرا که می شود گفت تقریباً همه روزه چنین پیامک هایی آدم دریافت می کند که مثلاً فلان گروه نجومی ، کلاس فلان یا گشت فلان گذاشته است ! آیا باید هرکسی تابلویی در دست گیرد و در همه جا اعلام کند ؟! )


پاینده باشید :)

سلام
هستی عزیز، متاسفانه ساختار مدیریتی مرکز نجوم جایی برای دفاع باقی نگذاشته!!!! و کسی هم پذیرای هیچ انتقادی نیست... فعالیت های مرکز با وجود امکانات فراوانش در زمینه نجوم واقعا کمرنگه... من از نزدیک شاهد این قضیه بودم، با اینکه اونجا مرکز نجومه، ولی در زمانهای برگزاری کلاس طب سنتی اونجا پر از جمعیت بود نه کلاسهای نجوم!!!!!
برای ارسال یک پیامک گشت رصدی از طریق مرکز نجوم نیاز به کلی دوندگی و هماهنگی بود، اما چنین پیامهایی به راحتی ارسال میشه...
اگر ما به تمام اشتباهات دیگران احترام بگذاریم که خوب دنیا پر می شه از اشتباه...
من با گفته های آقای امام کاملا موافقم، اگر قراره کل فعالیت های مرکز معطوف به چندتا کلاس و سالی یک سمینار باشه، خوب اسمش رو بزارن مرکز طب سوزنی و در کنارش یه سری فعالیت نجومی هم انجام بدن که از اون تلسکوپ های بیچاره!!! و سایر امکانات هم یه استفاده ای شده باشه...

البته من هم قصد ادامه دادن نداشتم، فقط خواستم بگم تذکر جدی و انتقاد یه وقتایی لازمه ;)

smhm
05-08-2013, 07:26 AM
البته در قدیم طب و نجوم رابطه تنگاتنگی داشته است. طبیبان از روی منازل ماه زمان برخی درمانها و جراحی و حجامت را تشخیص می دادند بطوریکه هر طبیب لازم بوده که منجم هم باشد.
به نظرم اگر مرکز نجوم می اومد دوره ای تحت عنوان « نجوم و طب سنتی» برگزار میکرد بهتر و مناسبتر بود. اما دیگه ماساژ درمانی را نمی دونم چقدر به نجوم می تونه ربط داشته باشه!

elahe rafiei
05-08-2013, 10:58 AM
با سلام

بعد از انتقاد وارد شده به پیامکی که دیروز از جانب مرکز نجوم به خیلی از دوستان ارسال شده بود و بحث های مختصری که در این باره شد، امروز آقای دانشیار (از مسئولان مرکز) با من تماس گرفتند و گفتند جواب انتقاد رو روی وبلاگشون گذاشتند و چون در سایت آوا استار عضو نیستند من از طرف ایشون این جواب رو اینجا بیارم ...
http://daneshyar.blogfa.com/post-770.aspx

سلام خدمت دوستان در سایت آوا استار



ضمن تشکر توجهتان به مرکز نجوم و عمق نگرانیتان برای مراکز مشابه دورادور از زحمات بی دریغتان در راه ترویج نجوم کشور قدر دانی وتشکر ویژه می نمایم

در مورد انتقاد فوق الذکر لازم است به نکاتی اشاره کنم که شاید دوستان توجهی به آن ندارند اولا مرکز نجوم آستان مقدس مرکز دولتی یا نیمه دولتی نیست که بودجه دولتی یا غیره داشته باشد و همان طور که میدانید مرکز نجوم علاوه بر گزاری کلاسها و سمینار وکنفرانهای بزرگ نجومی در تهران شهره است و بهترین وبا ارزش ترین کلاسها در این زمینه را سالهاست که برگزار می نماید

و ستاد استهلال استان تهران دفتر رهبری در این مرکز مسقر است که وظیفه تجهیز 18 استان غرب کشور را نیز داراست کسانی که در جریان کار هستند می دانند چه کارگاهها ودوره هایی در مرکز برگزار شده و می شود

کتابخانه مرکز نجوم جز پر بار ترین کتابخانه های تخصصی تهران است

تابه حال 111 نشست علمی در این مرکز برگزار شده که چند نمونه از آنها دز سطح ملی بوده

1- همایش ابوریحان بیرونی

2-همایش خواجه نصیرالدین طوسی

3- همایش نقش دانشمندان اسلامی در پژوهشهای ماه

4 –بزرگداشت آقای محمد رضا صیاد

5- تجلیل از رکوداران رویت هلال

و.....

وجایزه علمی ترویجی حضرت عبدالعظیم به مروجین علم نجوم از ابتکارات مرکز می باشد.

مردمی کردن تقویم - علمی کردن رویت هلال نیز در راستای اهداف مرکز بوده به البته تاحدودی به آن دست یافته است

چاپ عناوینی از کتب نجومی نیز از جمله کار های این مرکز است

که می توانید گزارش کار های مرکز نجوم را در سایت آسمان عظیم ببینید

به هر حال امکانات خوب مرکز نجوم جای این قبیل کارها را دارد و مرکزنجوم درراستای پشتیبانی از تقویم قمری گامهایی را بر داشته است

اما لازم به ذکر است قسمت عمده هزینه کلاسها وهمایشهای مرکز نجوم باید توسط خود مرکز تامیین شود و بودجه خاصی ندارد لذا همان طور که مطلع هستید با هزینه های سرسام آور کنونی خود تامینی بار بزرگی را بر مووسسات وارد می کند که باید به گونه ای آن را حل کند در چند سال اخیر با رویکرد کم دانشپژوهان به کلاسهای جانبی از جمله نجوم هزینه تامین این هزینه ها از برگزاری کلاسهای صرف نجومی و کارگاههای آن بیرون است لذا مرکز نجوم با برگزاری کلاسهای جانبی از جمله طب سنتی تامین قسمتی از هزینه ها را می کند که البته ماساژدرمانی در دوره تکمیلی مقدماتی می باشد

جای بسی تعجب است که مراکز دیگر برای تامین هزینه هادست به اردوهای به ظاهر رصدی می زنند که چیزی که در آنها مطرح نیست رصد است متاسفانه در اردویی که هفته گذشته به مرنجاب داشتیم گروه های رصدی قم از شب تا صبح را به صورت پارتی آلوده به فساد گذراندند چطور این اعمال از چشم عزیزان دور است حتی در تبلیغات خود به آن اشاره می کنند شاید عدم استقبال از رصد های برون شهری مرکز نجوم به خاطر مذهبی بودن آن است که علی رغم تبلیغ ومبلغ کمتر از جاهای دیگر استقبال خوبی صورت نمی گیرد با تعداد کم رصدهای برون شهری هزینه زیادی را به همراه دارد که علاقمندان از عهده آن خارجند به همین خاطر طی تجربیات گذشته به علت عدم استقبال مرکز سیاستی در برگزاری رصد برون شهری ندارد حال از عزیزان دلسوز منتقد در خواست داریم که در راهبر مسائل علمی علاوه بر انتقاد پیشنهاد هم ضمیمه کنید که راهگشای مراکز باشد تا بتوان با چنگ ودندان از وجود چنین مراکز یمحافظت کرد و با حمایت از برنامه ها رصد ها همایشها ووزمینه برای گسترش آن فراهم شود به هر حال مدیریت مرکز نجوم از انتقادات وپیشنهادات سازنده شما استقبال می کند و اگر به نظرتان بر گزاری کلاس ماساژدرمانی حیثیت نجوم را خدشه دار میکند حتما این کلاس را حذف خواهیم کرد و چنین کلاسی را برگزار نمی کنیم باز هم تشکر از حسن انتقادات شما

مهدی دانشیار

Mostafa
05-08-2013, 11:59 AM
سلام به همه دوستان و با تشکر از خانم رفیعی بابت ارسال این مطلب

البته بنده به لینکی که داده بودبد سر زدم ؛ اما متآسفانه برای من باز نشد ، انشاالله این متن را در وبلاگ جناب دانشیار هم درج خواهم کرد :

----------------------------------

دوست و همراه قدیمی جناب آقای مهدی دانشیار

با سلام و عرض ارادت

فعالیت های مثبت و مفید مرکز نجوم آستان بر کسی از اهالی نجوم پوشیده نیست و افزون بر آن حسن سابقه جنابعالی در فعالیت های نجومی که ظاهرآ هم

اکنون در مقام مدیریت این مرکز قرار دارید مزید توفیق آن مرکز به شمار می رود .

البته بنده تا قبل از مطالعه این متن از مدیریت جنابعالی در آن مجموعه بی خبر بودم و تصور می کردم که مدیریت کلان مجموعه آستان ، مدیریت مرکز نجوم را

نیز بر عهده دارد .

غرض از مطالب قبلی و این مطلب ، فقط و فقط عرض این نگرانی است که بدانید مرکز معتبری مثل مرکز نجوم آستان( هرچند که به فرمایش شما بودجه دولتی

نداشته باشد ) برای ما ارزشمند است و اگر مطلبی به عرض می رسانیم در جهت جلوگیری از وهن آن مرکز است .

وگر نه همانطور که جنابعالی هم به درستی اشاره فرمودید ، هستند مراکزی که با برگزاری برنامه هایی به نام "نجوم" ، در جهت آنچه شما فرمودید حرکت میکنند .

البته معمولا این موارد از گروه ها و مراکز کم مخاطب و کم اثر دیده می شود که چندان جای نگرانی نیست ( هرچند که همین مقدار هم به هیچ وجه

شایسته نیست )

اما در مورد مرکز نجوم آستان قطعآ کار جنابعالی و همکارانتان بسیار سخت تر از مراکز دیگر (مخصوصآ مراکز خصوصی ) است ، چراکه به دلایل مختلف

کانون توجه علاقمندان به نجوم است .

البته بحث سنگینی هزینه های اداره مرکز ، مطلب درستی است که قطعآ لازم است تدابیر ویژه ای در این خصوص اندیشیده شود .

اما عرض بنده این است که می توان در کنار " مرکز نجوم " بخش دیگری با عنوانی مرتبط ایجاد کرد و سایر فعالیت ها را ( مانند طب سنتی که ذاتا فعالیت های

مفیدی هستند) تحت نام آن مرکز ثانی برگزار نمود .

چون به هر حال دریافت پیامکی به موضوع " آموزش ماساژ درمانی در مرکز نجوم آستان مقدس " طبیعتآ نامتجانس است ، علی الخصوص که مخاطبین این پیامک ها

، اکثرآ بر مواردی که جنابعالی اشاره فرمودید واقف نیستند .

ضمن اینکه معتقدم می شود برخی از فعالیت ها را به گونه ای اداره کرد که ضمن بازدهی علمی برای اعضا ، از مشکلاتی که فرمودید هم مصون بمانیم

( کما اینکه همین فروم آوااستار با بیش از 8000 عضو از سراسر کشور ، به طور مستمر و با این حجم از اعضا در حال فعالیت است و بنده می توانم با قاطعیت

عرض کنم که به لطف تلاش شبانه روزی تیم مدیریتی دلسوز و همکاری اعضا ، یکی از سالم ترین فضاهای مجازی فارسی زبان است )

به هر حال غَرَض ، عرض این دغدغه بود و انشاالله با توان ویژه مدیریتی جنابعالی مسائل به گونه ای پیش خواهد رفت که هم مشکلات مرکز نجوم آستان

برطرف شود و هم دقت بیشتری در برنامه ریزی ها و اطلاع رسانی برنامه ها از سوی همکارانتان لحاظ گردد .

عطف به مواردی که در خصوص مشکلات مرکز فرمودید ، موارد دیگری هم هست که انشاالله حضورآ به عرض خواهم رساند

لطف عالی مستدام

سید مصطفی امام

مهدی دانشیار
05-08-2013, 12:31 PM
با سلام خدمت دوست عزیزم جناب آقای مصطفی امام

با تشکر لازم به ذکر است من در حال حاضر مدیریت مرکز نجوم را بر عهده ندارم بلکه کما کان مدیریت با جناب آقای حجه الاسلام تقدیری می باشد البته اسم مرکز نجوم با عنوان مرکز نجوم و معرفی علوم تغییر کرده این اس ام اس هم قرار بود فقط برای کسانی ارسال شود که طب مقدماتی را طی کرده اند و به اشتباه اپراتور برای سایر دوستان نیز ارسال شد
دوست گرامی خوشحالم که عضو آوا استار شدم و همین تربون خوبی برای مرکز نجوم خواهد بود من یکی از دلایل به وجود آمدن این سو تفاهم هارا عدم تبلیغات مرکز نجوم می دانم همین اسفند ماه گذشته ما بزرگترین سمینار در زمینه ماه را در سالهای گذشته داشتیم که گفته خاص وعام از موفق ترین سمینارها از نظر محتوی در این زمینه بود آقایان علی ابراهیمی- آتیلا پرو - حسین شیرازی- دکتر موحد نزاد-سرفراز غزنی- دکتر چاووشی- و... سخرانی داشتند آقایان دکتر بلوری ودکتر کنعانی از اساتید دانشگاه برلین آقای دکتر ملایری از پارس در آن مقاله داشتند و قریب به 500 نفر دانش پژوه در آن شرکت داشتند ولی متاسفانه از سوی هیچ شبکه خبری حتی آسمان شب تحت پوشش قرار نگرفت و امثال ذالک زیاد است که از فرصت مقال خارج است به هر حال ارتباط گروه های موثر نجومی می تواند زمینه ساز بسیاری از فعالیتهای بعدی در این دوران وانفسا باشد
دوست ارجمند در اینجا نظر شما را به یک مساله مهم جلب می کنم که سر نوشت رصد خانه ملی ایران است مطلب آقای آرش فروهر را در وبلاگ من بخوانید
به نظر من باید با اتحاد جلوی این مسائل گرفته شود چرا که وقتی در مسائل کلان نجومی با چنین مسائلی روبرو هستیم چگونه به مسائلی چون آینده نجوم آماتوری خوش بین باشیم

من الله توفیق
مهدی دانشیار

پیمان اکبرنیا
05-08-2013, 09:39 PM
خب دوستان من لازم دیدم با توجه به مسائلی که در زمان مدیریتم در این تاپیک دیدم مطالبی را عرض کنم :)

اول اینکه این تاپیک از ابتدای پیدایش قرار بوده محلی باشه برای نقد مسائل مختلف مربوط به جامعه نجومی کشور. اگر صفحات گذشته را بخوانید نقدهای متفاوتی درباره مشکلات جامعه نجومی، مراکز، سازمان‌ها، مجلات، برنامه‌ها، سایت‌ها، همایش‌ها، گروه‌ها و ... پیدا خواهید کرد. به نظر من نقد یک جامعه و مسائل و مشکلات مربوط به آن بسیار برای پیشرفت و بهبود آن لازم است و اگر نقدی نباشد، جامعه پیشرفت مناسبی نخواهد کرد. در حال حاضر متاسفانه تقریبا ندیدم که نقدهای مناسبی در مورد وضعیت جامعه نجوم آماتوری انجام شود. اکثر نقدها به صورت گفت و گوهای در گوشی و پشت پرده است که به نظرم برای جامعه چندان مفید نیست چون تاثیری در بهبود مشکلات ندارد و صرفا باعث بد بینی و ایجاد کدورت می‌شود.

اما در این شرایط چاره چیست؟ من به عنوان مدیر سایت آوا استار دو راهکار پیش رو دارم:

1- فضایی برای نقد فعالیت مراکز و گروه‌ها در فروم ایجاد کنم که افراد در مورد مسائل و مشکلات گفت و گو کنند.
2- اجازه هیچ نقدی ندهم و کلیه مباحث انتقادی را حذف کنم.

راه دوم بسیار برای من راحت تر است ولی با توجه به اینکه به دموکراسی و آزادی بیان در چارچوب مشخص اعتقاد دارم، آن را نمی‌پسندم. به نظرم این فروم فضایی به وجود آورده است که منجمان بتوانند درباره مسائل و مشکلات جامعه‌شان صحبت کنند و اگر این بحث‌ها مفید باشد و به نتیجه برسد، و اگر افراد جامعه و به خصوص مسئولان و مدیران نقدپذیر باشند، آنگاه بسیاری از این انتقادات باعث پیشرفت و بهبود خواهد شد و اگر هم باعث پیشرفت و بهبود نشود، حداقل باعث شفاف سازی می‌شود.

اما هر انتقادی که اینجا صورت می‌گیرد، اگر شیوه درستی نداشته باشد معمولا بازخوردها و عواقبی دارد که مستقیما به مدیریت سایت بر می‌گردد. لذا حتما باید نکاتی را رعایت کرد که باعث ایجاد مشکل نشود. ابتدا توجه شما را به برخی از قوانین مهم سایت که باید در تمام تاپیکها (از جمله این تاپیک) رعایت شوند جلب می‌کنم. چون حس می‌کنم بعضی از دوستان اصلا قوانین را مطالعه نکرده‌اند و یا آنها را فراموش کرده‌اند. قوانینی که در زیر نوشتم از تاپیک اساسنامه و قوانین سایت (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?40-%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%88-%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%8A%D9%86-quot-%D9%83%D9%84%D9%88%D9%BE-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85-%D8%A2%D9%88%D8%A7%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-quot) است و شماره آنها نیز به همان ترتیب است:

3. استفاده از تصاویر یا کلمات رکیک و نامناسب در پروفایل کاربر(شامل نام کاربری، آواتار، امضا و ...) همچنین در پست‌ها، تاپیکها، پیام خصوصی،پروفایل کاربران دیگر، آلبوم عکس و . . . تحت هیچ شرایطی مجاز نیست.

5. هر مطلب صرفا بیانگر نظر و عقیده نویسنده آن است و بیانگر نظرات مسئولان سایت و یا تفکر حاکم بر این انجمن نیست. بدیهی است مسئولیت تمامی مطالب و نوشته ها بر عهده شخص نویسنده آنهاست.

10. طرح منازعات و مشکلات شخصی و همچنین اتهام به افراد حقیقی و حقوقی تحت هیچ شرایطی مجاز نیست.

پیشنهاد می‌کنم دوستان یک بار دیگر قوانین را مطالعه نموده و این نکته را مد نظر داشته باشند که مدیران سایت وظیفه اجرای قوانین را بر عهده دارند :)

و اما ادامه صحبت در مورد نقد:

اما از نظر من نقد کردن یک مهارت است و حتما باید نکات زیر را در نقدها در نظر داشته باشیم:

1- در نقدها هرگونه توهین، اتهام زدن و تمسخر افراد حقیقی و حقوقی و یا مراکز ممنوع است. انتقادات باید با رعایت ادب و احترام باشد.

2- انتقادها باید از رویه‌های نادرست، اتفاقات و مشکلات پیش آمده و چنین مواردی باشد نه از خود افراد حقیقی. (برای مثال من می‌توانم از عملکرد مدیریت آوا استار در مورد مساله‌ای خاص انتقاد کنم اما حق ندارم به بیان مشکلاتم با شخص مدیر بپردازم)

3- در این تاپیک فقط افرادی حق منتشر کردن انتقادات خود را دارند که مشخصات آنها معلوم باشد. یعنی یا آیدی آنها به نام خودشان باشد و یا اگر آیدی آنها نام خودشان نیست، از افرادی باشند که مدیران سایت آنها را می‌شناسند. مقصودم این است که صرفا یک آیدی مجازی که مشخصات فرد نویسنده آن نیز معلوم نیست، نمی‌تواند به نقد بپردازد.

4- در کنار انتقاد، در صورت امکان راهکارهایی نیز برای بهبود ذکر شود. به نظر من انتقاد بدون ارائه راهکار معمولا چندان مفید نخواهد بود.

5- برای مراکز یا گروه‌هایی که نقد آنها اینجا صورت گرفته است، حق انتشار جواب به نقد در همین تاپیک وجود دارد.


مواردی که ذکر کردم نظر خودم بود. اگر به نظر شما مشکلی در آنها موجود است بیان کنید تا بر طرف شود. ضمنا ما همیشه سعی کردیم به عنوان مدیران سایت، خود انتقاد پذیر باشیم و از همه درخواست می کنم در تاپیک از آوا استار انتقاد کنید (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?670-%D9%84%D8%B7%D9%81%D8%A2-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D9%88%D8%A7%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF-%D9%83%D9%86%D9%8A%D8%AF)، همواره انتقادات خود را نسبت به خود ما مطرح کنید ;)

امیدوارم که با نقدپذیر شدن جامعه، نقدهایی که دوستان انجام می‌دهند باعث پیشرفت شود :)

یک بار دیگر همه شما عزیزان را به خواندن کامل قوانین و اساسنامه فروم (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?40-%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%88-%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%8A%D9%86-quot-%D9%83%D9%84%D9%88%D9%BE-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85-%D8%A2%D9%88%D8%A7%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-quot) دعوت می‌کنم. ضمنا بیان این نکته هم ضروری است که ما در فروم به هیچ عنوان به دنبال حواشی نیستیم و این تاپیک هم صرفا در راستای انتقادات سازنده و پیشرفت جامعه نجومی ادامه خواهد یافت.

با تشکر از همه دوستان گرامی :)

smhm
05-09-2013, 10:18 AM
<!--[if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:PunctuationKerning/> <w:ValidateAgainstSchemas/> <w:SaveIfXMLInvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:IgnoreMixedContent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:AlwaysShowPlaceholderText>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:Compatibility> <w:BreakWrappedTables/> <w:SnapToGridInCell/> <w:WrapTextWithPunct/> <w:UseAsianBreakRules/> <w:DontGrowAutofit/> </w:Compatibility> <w:BrowserLevel>MicrosoftInternetExplorer4</w:BrowserLevel> </w:WordDocument> </xml><![endif]-->جعفریان در ابتدا گفت: در این سخنرانی کتابی را مبنا قرار می دهم با عنوان «عجایب المخلوقات» که نسبتا اثر مهمی در تمدن و علم اسلامی محسوب می شود و به لحاظ زبان فارسی نیز اهمیت دارد
...این اثر در قرن ششم که حاصل تمدن اسلامی بود نوشتهشد. در آن دوران علوم طبیعی و ریاضی وجهه خود را به دست آورده بودند. ایناثر در واقع دایره المعارفی است که... <!--[if gte mso 9]><xml> <w:LatentStyles DefLockedState="false" LatentStyleCount="156"> </w:LatentStyles> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 10]> <style> /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#0400; mso-fareast-language:#0400; mso-bidi-language:#0400;} </style> <![endif]--><!--[if gte mso 9]><xml> <w:LatentStyles DefLockedState="false" LatentStyleCount="156"> </w:LatentStyles> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 10]> <style> /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#0400; mso-fareast-language:#0400; mso-bidi-language:#0400;} </style> <![endif]--><!--[if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:PunctuationKerning/> <w:ValidateAgainstSchemas/> <w:SaveIfXMLInvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:IgnoreMixedContent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:AlwaysShowPlaceholderText>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:Compatibility> <w:BreakWrappedTables/> <w:SnapToGridInCell/> <w:WrapTextWithPunct/> <w:UseAsianBreakRules/> <w:DontGrowAutofit/> </w:Compatibility> <w:BrowserLevel>MicrosoftInternetExplorer4</w:BrowserLevel> </w:WordDocument> </xml><![endif]-->
ظاهراً این آقا، از همه تاریخ تمدن اسلامی فقط همین یک کتاب به چشم اش رسیده و آن را خلاصه و چکیده همه علوم دانشمندان ما می داند.!!! هر چند بعید میدونم همین یک کتاب را هم تا آخر خوانده باشد.<!--[if gte mso 9]><xml> <w:LatentStyles DefLockedState="false" LatentStyleCount="156"> </w:LatentStyles> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 10]> <style> /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#0400; mso-fareast-language:#0400; mso-bidi-language:#0400;} </style> <![endif]-->

یک چیز جالب دیگه:
<!--[if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:PunctuationKerning/> <w:ValidateAgainstSchemas/> <w:SaveIfXMLInvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:IgnoreMixedContent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:AlwaysShowPlaceholderText>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:Compatibility> <w:BreakWrappedTables/> <w:SnapToGridInCell/> <w:WrapTextWithPunct/> <w:UseAsianBreakRules/> <w:DontGrowAutofit/> </w:Compatibility> <w:BrowserLevel>MicrosoftInternetExplorer4</w:BrowserLevel> </w:WordDocument> </xml><![endif]-->
<!--[if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:PunctuationKerning/> <w:ValidateAgainstSchemas/> <w:SaveIfXMLInvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:IgnoreMixedContent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:AlwaysShowPlaceholderText>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:Compatibility> <w:BreakWrappedTables/> <w:SnapToGridInCell/> <w:WrapTextWithPunct/> <w:UseAsianBreakRules/> <w:DontGrowAutofit/> </w:Compatibility> <w:BrowserLevel>MicrosoftInternetExplorer4</w:BrowserLevel> </w:WordDocument> </xml><![endif]-->وجود اندیشمندان نادر در تمدن اسلامی را نباید به منزله وجود جریان های فکری در آن دوران بدانیم. ابن هضم اندلسی ... یک استثنا در دوران خود بود... ابن خلدون ... حتی یک وارث به درد بخور هم ندارد... ابوریحان نیز...<!--[if gte mso 9]><xml> <w:LatentStyles DefLockedState="false" LatentStyleCount="156"> </w:LatentStyles> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 10]> <style> /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#0400; mso-fareast-language:#0400; mso-bidi-language:#0400;} </style> <![endif]-->

بسیار خوب. پس طبق این نظریه باید گفت ظهور فرهنگ و تمدن در یک جامعه ربطی به دانشمندان آن ندارد. آنها فقط استثناء هستند.!! بلکه این مردم عوام هستند که باید خودبخود دانشمند و فرهیخته باشند تا تمدن بوجود آید. البته صرفنظر از اینکه همین عوام هم وقتی دانشمند شدند دیگه عوام نیستند و داخل گروه استثنائات قرار میگیرند.
پس نتیجه آنکه در یک جامعه هیچگاه تمدن بدست نمی آید.!!


<!--[if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:PunctuationKerning/> <w:ValidateAgainstSchemas/> <w:SaveIfXMLInvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:IgnoreMixedContent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:AlwaysShowPlaceholderText>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:Compatibility> <w:BreakWrappedTables/> <w:SnapToGridInCell/> <w:WrapTextWithPunct/> <w:UseAsianBreakRules/> <w:DontGrowAutofit/> </w:Compatibility> <w:BrowserLevel>MicrosoftInternetExplorer4</w:BrowserLevel> </w:WordDocument> </xml><![endif]-->مثلا ما در حوزه پزشکی چند هزار نسخه کتاب داشتیم، در حالی که بیش از نود درصد این کتابها جز مشتی خرافات و مزخرفات نیستند.<!--[if gte mso 9]><xml> <w:LatentStyles DefLockedState="false" LatentStyleCount="156"> </w:LatentStyles> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 10]> <style> /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#0400; mso-fareast-language:#0400; mso-bidi-language:#0400;} </style> <![endif]--><!--[if gte mso 9]><xml> <w:LatentStyles DefLockedState="false" LatentStyleCount="156"> </w:LatentStyles> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 10]> <style> /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#0400; mso-fareast-language:#0400; mso-bidi-language:#0400;} </style> <![endif]-->
ای بابا، یکی نیست به ابن سینا بگه بنده خدا این چرندیات چیه تو کتاب قانون در طب نوشتی.!! یا به جرجانی بگه این مزخرفات چیه تو کتاب ذخیره خوارزمشاهی نوشتی!! یا به زکریای رازی بگه اینهمه دارو و گیاهان دارویی که یکی یکی رفتی تو بیابون پیدا کردی و خواصشون را بدست آوردی و در کتاب الحاوی نوشتی این چرندیات چیه؟!!! ...

" تامل جدی در نظام آفرینش نداشتیم زیرا گمان می کردیم که تفکر در نظام آفرینش ممکن است باور دینی مارا متزلزل کند"<!--[if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:PunctuationKerning/> <w:ValidateAgainstSchemas/> <w:SaveIfXMLInvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:IgnoreMixedContent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:AlwaysShowPlaceholderText>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:Compatibility> <w:BreakWrappedTables/> <w:SnapToGridInCell/> <w:WrapTextWithPunct/> <w:UseAsianBreakRules/> <w:DontGrowAutofit/> </w:Compatibility> <w:BrowserLevel>MicrosoftInternetExplorer4</w:BrowserLevel> </w:WordDocument> </xml><![endif]-->

ما که چنین گمانی را نداشتیم و نداریم.
دانشمندان ما با وجود اعتقاد راسخی که به اسلام داشتند به راحتی از حرکت زمین و کروی بودن آن سخن می گفتند و هیچ کس هم آنها را تکفیر نکرد.
ظاهراً جناب استاد، عقاید اسلام را با عقاید کلیسا و جریان گالیله اشتباه گرفته است.

" جعفریان در ادامه گفت: باید ببینیم چرا انقلاب علمی در تمدن اسلامی اتفاق نیفتاد."<!--[if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:PunctuationKerning/> <w:ValidateAgainstSchemas/> <w:SaveIfXMLInvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:IgnoreMixedContent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:AlwaysShowPlaceholderText>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:Compatibility> <w:BreakWrappedTables/> <w:SnapToGridInCell/> <w:WrapTextWithPunct/> <w:UseAsianBreakRules/> <w:DontGrowAutofit/> </w:Compatibility> <w:BrowserLevel>MicrosoftInternetExplorer4</w:BrowserLevel> </w:WordDocument> </xml><![endif]-->

<!--[if gte mso 9]><xml> <w:LatentStyles DefLockedState="false" LatentStyleCount="156"> </w:LatentStyles> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 10]> <style> /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#0400; mso-fareast-language:#0400; mso-bidi-language:#0400;} </style> <![endif]-->راستی چرا؟
من نمی دونم این دانشمندان ما دیگه باید چیکار میکردند که نکردند تا در نظر جناب استاد، انقلاب علمی محسوب شود.
به نظر من کاری که دانشمندان اسلامی کردند چیزی فراتر از انقلاب علمی بود چون فقط یک گوشه از ترجمه کتابهای آنها، انقلاب علمی (رنسانس) را در اروپا رقم زد.

" معرفت شناسی صدرایی ما را <!--[if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:PunctuationKerning/> <w:ValidateAgainstSchemas/> <w:SaveIfXMLInvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:IgnoreMixedContent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:AlwaysShowPlaceholderText>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:Compatibility> <w:BreakWrappedTables/> <w:SnapToGridInCell/> <w:WrapTextWithPunct/> <w:UseAsianBreakRules/> <w:DontGrowAutofit/> </w:Compatibility> <w:BrowserLevel>MicrosoftInternetExplorer4</w:BrowserLevel> </w:WordDocument> </xml><![endif]-->در مواجهه با دنیا و در واقع نمایی تفکر کمک نمی کند"

من نمیدونم اصلا جناب استاد، معنی فلسفه را فهمیده است یا نه و چه انتظاری از علم فلسفه دارد؟!
شاید از نظر ایشان، فلسفه باید احکام شرعی و دستورات مواجه با دنیا را برای ما شرح دهد.!!

" وی افزود: ما تا پیش از اینکه دکارت بحث معرفت شناسی خود را مطرح کند خواب بودیم.<!--[if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:PunctuationKerning/> <w:ValidateAgainstSchemas/> <w:SaveIfXMLInvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:IgnoreMixedContent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:AlwaysShowPlaceholderText>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:Compatibility> <w:BreakWrappedTables/> <w:SnapToGridInCell/> <w:WrapTextWithPunct/> <w:UseAsianBreakRules/> <w:DontGrowAutofit/> </w:Compatibility> <w:BrowserLevel>MicrosoftInternetExplorer4</w:BrowserLevel> </w:WordDocument> </xml><![endif]-->"

ای ملاصدرا، ای حکیم متأله، راحت بخواب که ما به برکت افرادی چون دکارت بیداریم.

" مشکل ما این است که فکر می کنیم بحث علم و دین را حل کرده ایم."<!--[if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:PunctuationKerning/> <w:ValidateAgainstSchemas/> <w:SaveIfXMLInvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:IgnoreMixedContent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:AlwaysShowPlaceholderText>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:Compatibility> <w:BreakWrappedTables/> <w:SnapToGridInCell/> <w:WrapTextWithPunct/> <w:UseAsianBreakRules/> <w:DontGrowAutofit/> </w:Compatibility> <w:BrowserLevel>MicrosoftInternetExplorer4</w:BrowserLevel> </w:WordDocument> </xml><![endif]-->

<!--[if gte mso 9]><xml> <w:LatentStyles DefLockedState="false" LatentStyleCount="156"> </w:LatentStyles> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 10]> <style> /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#0400; mso-fareast-language:#0400; mso-bidi-language:#0400;} </style> <![endif]-->این یکی را انصافاً درست گفته.
مشکل این چنین افرادی این است که خود را در بحث علم و دین صاحب نظر می دانند در حالیکه نه حقیقت علم را درک کرده اند و نه شناخت درستی از دین دارند.

پ.ن:
با عرض پوزش از دوستان و کسب اجازه از آقای اکبرنیا مدیر محترم که تأکید دارند از اشخاص انتقاد نشه. اما به نظرم این یک انتقاد شخصی نیست بلکه انتقاد به اصل سخن است بدون اینکه گوینده مهم باشد.
<!--[if gte mso 9]><xml> <w:LatentStyles DefLockedState="false" LatentStyleCount="156"> </w:LatentStyles> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 10]> <style> /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#0400; mso-fareast-language:#0400; mso-bidi-language:#0400;} </style> <![endif]-->

مهدی دانشیار
05-16-2013, 09:16 AM
<hr style="BORDER-BOTTOM: #c0c0c0 1px dotted" color="#cccccc" size="1"> پاسخی به جناب آقای جعفریان-زینب(پریسا)علیرضا (http://www.daneshyar.blogfa.com/post-764.aspx)

آنچه شاخصا درباره ی این مقاله قابل ذکراست، تنها 1نکته و 2نکته نیست. بلکه هزار نکته ی باریکتر از موست! ازاین روست که این قدر از خود مقاله مفصل تراست!
*نخستین نکته: که بیانش نمایانگر کلیت اظهارات این مقاله است، انتخاب نام عنوان مقاله است.!
اگر بپذیریم که یک نقد حرفه ای و آگاهانه، شیوه ای است صرفا برای سازندگی و با نیت کاملاعلمی برای اصلاح اشکالات موجود، فقط و فقط به هدف روشنگری در راستای رسالت علم،در میابیم که عنوان این مقاله عبارتیست که حتی در نقد یک دشمن هم قابل استفاده نیست!چه رسد به قضاوت و نقد درباره ی تاریخ مملکتی چون ایران؛ حتی اگر بخواهیم تمام این تاریخ پربار را به باد نکوهش بگیریم بازهم این عنوان بی رحم و غیرقابل قبول است.!
*نکته ی دوم: آن است که ارتباطات گسترده ی جهان امروزی که درآن هر "هایی" بلافاصله از سرتاسر جهان "هویی" میشنود، همه ی ما را دعوت به احتیاط و مراقبت میکند. با این دایره ی وسیع ارتباطات، هر فرد از یک کشور، ملیت و قومیت به نوعی نماینده ی مسلک خود میباشد. وقتی تیم مس کرمان با الاهلی امارات 90دقیقه بازی فوتبال دارند همه ی مردم ایران از کوچک تا بزرگ دست به دعا میشوند که نکند باخت تیمی که حتی بود و نبودش تفاوتی در کلیت ورزش فوتبال ندارد ،موجبات آبروریزی برای ایران شود!!!! اما وقتی تمام هویت ملی یکی از عظیم ترین و تاثیرگزارترین تمدن های دنیا زیر پا میرود، سکوت جامعه ی علمی، گوش آدمی راکر میکند!
در چنین فضای سیاسیِ غیرانسانی و مغرضانه ای که حتی کسی جواب سلام دیگری را بدون چرتکه انداختن پاسخ نمیگوید و کوچکترین حرکتی گوی شجاعت را از دشمن می رباید تا در زمین بی مهری و ایران ستیزی، کباده ی دانایی و روشنایی بکشند، با چه اندیشه ای میتوان دست به نقدهای اینچنینی زد!؟
همچنین استفاده از واژه هایی چون: چرندیات و مزخرفات نیز به هیچ وجه در مرام یک مقاله و نقد علمی نمیگنجد!
گریه هم خوب است بعضی وقتها! مثلا وقت هایی که نمیدانی به حال مجهول جامعه بخندی یا گریه کنی؟!مثل حالا! چون وقتی گلشیفته ی فراهانی برهنه شد، عالم و آدم، از کوچک و بزرگ، مرد و زن، با سواد و بی سواد، زیر تازیانه ی نقد کبودش کردند؛ حال آنکه برهنه شدنش تاثیری در عالم هستی نداشت و سود یا زیانش به روح و جسم خودش بازمیگردد! اما وقتی تمام تمدن و فرهنگ سرزمینمان را در مقابل جهانیان برهنه میکنیم، آب از آب تکان نمیخورد و باز هم سکوت جامعه ی فرهنگی و علمی، گوش آدم را کر میکند! و از همیشه، ناامیدتر...
*نکته سوم: این است که در ابتدای ورود به بحث ، از عبارت افول تمدن اسلامی یاد شده است.
اگر منظور دقیقا همین عبارتی است که ذکرشده، خب مفهومش آن است که تمدن اسلامی زمانی طلوع داشته و بعد ها باتوجه به دلایلی که ذکر شده، افول کرده؛ اما کلیت مقاله این برداشت را متبادر میکند که تمدن اسلامی اساسا کاری برای علم نکرده است !! در صورتی که این دو نوع مفهوم کاملا متفاوتند و ضرورتا نیاز به ابهام زدایی کلامی وجود دارد.
*چهارم آنکه: در ادامه به ضعف در حوزه فرهنگ و تولید علم اشاره شده: مباحث مربوط به انحطاط تمدن اسلامی در دو دسته جای می گیرند که یک دسته از آن معطوف به مبحث ضعف در حوزه فرهنگ و تولید علم است و دسته دیگر معطوف به عوامل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. درباره مباحث دسته نخست مطالب فراوانی مانند جنگ های داخلی، نظام های سیاسی متشتت یا ملوک الطوایفی بیان شده است. حال باید دید تمدن اسلامی به دلیل ضعف حکومت ها دچار انحطاط یا پیشرفت شده یا به دلیل عدم درک علم در مدارس چنین شده است جا که در اینجا:"بحث من معطوف به ضعف شناخت علم در تمدن اسلامی است."
این ادعا به توضیح بسیار عمیق تر و موشکافانه تری نیاز دارد. زیرا که تقریبا جمعیت قریب به اتفاق علمای تاثیرگذار تاریخ ایران در دوره ی اسلام، حاصل شخصیت های دانشمندانی بوده که ملبس به لباس روحانیت بوده اند و از دل عرفان با گرایشات اسلامی برخاسته بودند!حال چه شیعه بودند چه سنی، و چه در فرقه های منشعبه از این دو، در راستای عرفان شریعی قدم برداشته اند، بااین حال چطور میشود اشکال را به ضعف شناخت علم در تمدن اسلامی وارد کرد؟
*پنجمین نکته: ای که در این مقاله شاید بیشتر از هر وجه دیگری توجه را جلب میکند، نظر کوتاهی است که درباره ی کار های سید حسین نصر اظهار شده: نخستین کسی که فلسفه و تاریخ علم را مطرح کرد سیدحسین نصر بود و به همین دلیل شاید این رشته به نوعی رنگ و بوی سیاسی نیز به خود گرفته باشد.(!!!!!!)
این سوال برای هر کسی که با کارهای استاد بزرگ(سیدحسین نصر) آشنایی حتی اندکی داشته باشد به وجود می آید که : دقیقا کجای 50و اندی سال خدمت بی بدیل حسین نصر دارای رنگ و بوی سیاسی است؟؟؟
با اندک مطالعه ای در احوال این فیلسوف بزرگ درمیابیم که شاید هیچکس به اندازه ی حسین نصر، محقّ اعتراض و انتقاد با گرایش های سیاسی نبوده و نیست!! اما با این حال سکوت را به کلام ترجیح دادند؛ زیرا هم به ایرانشان پایبندندو هم به اسلامشان! چرا که هدفشان از نگاشتن مقالات علمی، صرفا روشنگری علمی و تاریخی است، نه خودنمایی و خراب تر کردن این اوضاع خراب !
برای اثبات این موضوع میشود از میان شمار کتاب ها و مقاله های بسیار ارزشمند دکترنصر، که در سطح جهان (و متاسفانه خارج از ایران) بسیار مشهور تر میباشند، به کتاب: درجستجوی امر قدسی که مصاحبه ی ایشان با آقای رامین جهانبگلوست مراجعه کرد.
*ششم آنکه: در جایی دیگر از این مقاله گفته شده است که: بیشتر کتاب هایی که در تمدن اسلامی درباره نجوم نوشته شده اند، موضوعات غیرعلمی مانند احکام نجوم، تنجیم، پیشگویی و حرف های بی اساس را شامل می شوند. حال ما به دنبال چاپ های احتمالی این کتابها در اروپای قدیم نیز می گردیم تا بگوییم این آثار در اروپا نیز تدریس می شدند تا از این طریق بیشتر از خودمان تعریف کرده باشیم.
بنده صرفا به عنوان یک دانشجو (و نه بیشتر) عرض میکنم که اگر اندکی، و فقط اندکی (ونه بیشتر) با دیدگاه تخصصی به مطالعه ی ریاضیات و ستاره شناسی پرداخته شود، متوجه تاثیرشگفت ریاضیدانان و ستاره شناسان ایرانی در دنیای ریاضیات و ستاره شناسی میشویم! اگر چشم بگشاییم، ساده ترین و در عین حال یکی از تاثیرگذارترین کار های فوق العاده ی علمی در این زمینه را محاسبات عمر خیام در تقویمی که همین امروز و همین لحظه با آن کار میکنیم می یابیم که به زعم بزرگترین تقویم دانان جهان(و نه براساس نظریات متخصصان تاریخدان دوره ی صفویه!) دقیق ترین تقویم جهان به حساب می آید.
*هفتم آنکه در این مقاله بیان شده است: در واقع ابن خلدون را اروپایی ها فهمیدند و به مسلمانان معرفی کردند، مانند ما که یونانی ها را به آنان معرفی کردیم؛ چطور است که ما در معرفی یونانیان به اروپایی ها کار بزرگی نکرده ایم اما اروپاییان در معرفی ابن خلدون به ما خدمت بزرگی کرده اند!!!
*هشت آنکه: درجای دیگری گفته شده: مجموعه علم نجوم در تمدن اسلامی در حدتاثیرگذاری اختراع تلسکوپ نبوده است!!
این قیاس مع الفارغ ، مثل آن است که بگوییم اختراع ترانزیستور در علم برق قابل مقایسه با لامپ خلا نیست! بله ، از لحاظ پیچیدگی سیستم اولی بسیار پیچیده تر از دومی است، اما آن کجا و این کجا! درست است که هر دو در یک رَسته ی علمی قرارمیگیرند، اما هرکدام ویژگی خاص خود رادارند ، به یک هدف جداگانه ای اختراع شدند و در دوره ی خود گامی موثر بوده اند! آنچه از محاسبات عددی،تحلیل مداری،هندسه و اصول عملی ساخت رصدخانه از دوران تمدن اسلامی برجامانده اساس بزرگترین اختراعات ستاره شناسی و کشفیات ریاضی در شرق و غرب است!
* نُه: در این مقاله درباره ی پاسخ به امتناع تفکر دینی گفته شده: آرامش دوستدار کتابی با عنوان «امتناع تفکر دینی» نوشت که البته کتابی سیاسی است. وی در این کتاب بیان می کند که در نظام دینی جایی برای تفکر نیست و صرف اینکه متدین باشیم فکری باز نخواهیم داشت. به اعتقاد وی ما متهمیم به جهت اینکه در هزار سال گذشته به دلیل تحکم آرای کلامی و فلسفی که رنگ دینی داشت، تامل جدی در نظام آفرینش نداشتیم زیرا گمان می کردیم که تفکر در نظام آفرینش ممکن است باور دینی ما را متزلزل کند. ما باید برای ادعاهای این نویسنده جواب پیدا کنیم اما به نظرم تا حالا کار جدی برای پیدا کردن این جواب انجام نداده ایم.
حال دونکته قابل طرح است: نخست آنکه وقتی گفته میشود: "ما باید برای ادعاهای این نویسنده جواب پیدا کنیم اما به نظرم تا حالا کار جدی برای پیدا کردن این جواب انجام نداده ایم". چرا خود نویسنده ی مقاله برای این سوال جوابی نیافته اند و اگر اظهارات آقای دوستدار عمیقا دغدغه ی جدی برای نویسنده بوده، چرا در طی سالیان در صدد برآمدن جواب به تفکر وی برنیامده اند که حالا مجبور نباشند از کلمه "ما" در این رابطه استفاده کنند!
فکر میکنم تلاش برای نقدکتاب:امتناع تفکر دینی لااقل کار سودمندتری از نقد کتاب: عجایب المخلوقات آنهم بدین شیوه است!
جالب است که مقاله همانجا که به اشتباه درباره حسین نصر سخن میراند و سیاسی بودن مکتوبات نصر را دلیلی بر غیرقابل استفاده و استناد بودن آثار آقای نصر میداند و فقط با دو جمله پرونده ی تحقیقات نصر را به دلیل سیاسی بودن(قبلاتعجب کردیم) میبندد، صراحتا اظهارمیکند که این کتاب برخوردی کاملا سیاسی داشته اما معتقداست باید بدان پرداخت!! چگونه است که میشود به آرامش دوستدار سیاسی پرداخت اما به نصر سیاسی،نه! و درادامه بلافاصله بیان میشود:به هرحال افراد متدینی نیز بودند که راه را برای تفکر باز کردند.
کاش نویسنده هم جزو آندسته از متدینینِ راهگشا بودند!
*ده : در جای دیگری بیان شده: حمله غزالی به تحصیل علم، استدلال و همچنین ترویج تصف از سوی دیگر کمتر از حمله مغول به ما ضربه نزد. فلسفه صدرایی در معرفت شناسی بر مساله وجود ذهنی تاکید می کند، اما تاکید بر این مساله هیچ مشکلی را حل نمی کند. شاید بر من خرده بگیرند که فلسفه صدرایی را نمی شناسم اما به هر حال برخی مسایل بدیهی است. معرفت شناسی صدرایی ما را در مواجهه با دنیا و در واقع نمایی تفکر کمک نمی کند.
باید گفت که هیچ فیلسوفی – چه شرقی و چه غربی- نیست که جهان را به صورت کامل و اکمل توصیف کرده باشد؛ بلکه هر فیلسوف، بخشی از فلسفه را نمایان کرده است. نباید توقع داشت که ملاصدرا همه ی وجوه عالم را شناخته باشد! چرا که او نیز مانند دیگرانِ شرقی یا غربی، مانند هر انسانی، شیوه ی تفکر خود راداشته و بر اساس آن شیوه، به تبیین هستی پرداخته. همانگونه که کانت،دکارت،نیچه،هایدگر ،فروم و بسیاری دیگر... اگر معرفت شناسی صدرایی ما را در مواجه با دنیا و واقع نمایی تفکر کمک نمیکند، با این دیدگاه باید بخش عظیمی از عرفان تصوف قرن 2و3و4 را که حاصلش بزرگانی چون:حلاج جنید،بایزیدبسطامی و دیگران است را به چوب عدم واقع گرایی راند . در این صورت همه ی عرفانِ نه تنها ایرانی و اسلامی، بلکه همه ی عرفانِ شرق را که مترصّد جنبه ی روحی آدمی نسبت به جنبه ی جسمی است را زیر سوال برد! حال آنکه جنس فلسفه و عرفان شرقی(چه از نوع طریقی باشد چه شریعی) از اساس، متفاوت با فلسفه و عرفان غربی است ، به حدی که حتی در مقایسه نمیگنجد! درمقاله ذکر شده است که شرقی و غربی کردن علوم و تفکرات، مشکلی را حل نمیکند! برهمین اساس غزالی هم مانند دیگر فیلسوفان، دیدگاه خود راداشته که اتفاقا تاثیرات خاصی را هم درشیوه ی نگرش فیلسوفان بعد از خود به جای گذاشته.
1500سال مردم دنیا فکر میکردند زمین مرکز عالم است! حال ما در سال 2013 میتوانیم بطلمیوس را زیر سوال ببریم و نظریه اش را اشتباه تلقی کنیم!؟؟ نظریه ای که خود، اساس خورشیدمرکزی و کیهانشناسی بعد از آن شد و مسلما اثر خود را تا همین امروز بر علم گذاشته است!
و امایازه : آنچه درباره ی هرمونوتیک گفته شده نیز قابل تامل است:
ما تا پیش از اینکه دکارت بحث معرفت شناسی خود را مطرح کند خواب بودیم، تا پیش از آن جز بحث وجود به هیچ بخشی از معرفت شناسی توجه نکرده بودیم. ما تازه حدود پنجاه سال پیش بحث گفتمانی مانند هرمنوتیک را مورد توجه قرار دادیم و اکنون بر سر فهم و نقد آن مسابقه گذاشته ایم. بیندیشیم شرقی و غربی کردن علوم به ابهامات ما پاسخ می دهند؟
پرواضح است که هر سوالی که در ذهن بشر بوجود میآید برگرفته از نیاز اوست؛ حال این نیاز را عوامل متعددی شکل میدهند ازجمله جغرافیا وتاریخ. اندیشه،کشف،شهود و اختراع شخص، منوط به زمان و مکانی است که در آن زیست میکند. این که هرمونتیک را ایرانیان در 800یا1000سال پیش درنیافته اند مثل این است که بگوییم چرا اتومبیل در سال نخست میلادی اختراع نشد یا چرا کسی به وجود الکتریسیته در زمان مسیح پی نبرد تا زودتر برق اختراع شود!!! این روح زمانه است که تعیین میکند درچه دوره ی تاریخی ای چه اندیشه ای حاکم شود. این دیدگاه مثل این میماند که بگوییم اگر خواجه نصیرالدین طوسی در سال92 میزیست آیا میتوانست با بیل گیتس همکاری موفقیت آمیزی داشته باشد یا اینکه اگر حافظ در این عصر میزیست شعر سپید میسرود یا نیمایی؟؟!!
*دوازده: در ادامه گفته شده: چندین سال پیش مرکزی در قم با هدف بومی سازی علوم تاسیس شد که سعی در اسلامی کردن فیزیک و شیمی داشت! یادم هست که عده ای به طنز بحث تراکتورسازی اسلامی را هم مطرح می کردند. هنوز هم این مباحث جریان دارند. باید با خود بیندیشیم که با شرقی و غربی کردن علوم ابهامات ما درباره علم حل شدند یا به ابهامات اضافه شد.
دراین باره باید گفت حق کاملا با نویسنده است. تاسیس چنین مرکزمضحکی با رویکردعلمی، حقیقتا هم جای خنده و تمسخر دارد! اما خودنویسنده به دلیل جایگاه و پایگاهشان، حق رای در رد صلاحیت چنین اِعمال نظرهای بی خردانه و اجازه و فرصت و قدرت پیشگیری چنین جریانات انحرافی رادارند نه نسل جوان که نه قدرتش را دارد و نه رسالتش ایجاب میکند! کاش خودنویسنده در این سالها با مراکز اینچنینی که به جای اسلام گروی، فی نفسه و در لباس اسلام، اسلام ستیزی میکنند، ستیزه میکردند و اثری هرچندآهسته اما پیوسته برپیکر هم اکنون بیجان فرهنگ این سرزمین میگذاشتند. چرا که این تفکر و اجحافات از این دست سالهاست که در حوزه های مختلف در جریان است. همانطور که سال های مدید است این اجحافات با هاله ای از ابهامات و ضد و نقیض های بیشمار در هنر والای موسیقی رواج داشته شده! کاش نویسنده به جای نقد کتب " العجایب و المخلوقات"در نقد این کج روی های حاکم بر جامعه چاره ای می اندیشیدند و تاثیربسزایی میگذاشتند!
*سیزده آنکه: در پاسخ به این نکته که چرا در 30سال گذشته علممان به آبادانی منجر نشد و کاری نکردیم هم باید عرض کنیم که پرواضح است که این سوال را باید از سردمداران حکومت و دولتمردان بپرسید نه از ما و نه از دانشمندان مدفون در خروارهاخاک!!!
*نکنه ی چهارده: در قسمت های انتهایی مقاله میخوانیم:
... این اثر یک طبقه بندی و معرفی از علوم ارایه شده است. این کتاب ها نگاه خاصی به مخلوقات و عالم دارند و بسیار هم مورد قبول عام هستند. نویسنده کتاب «عجایب المخلوقات» خرافات را هم در کتابش بیان کرده است و البته اذعان به خرافات بودن آنها دارد. حیوان شناسی، جواهرشناسی، پزشکی و نجوم بخش های مختلف این کتابند که البته خواندن بسیاری از مطالب آن ما را به تعجب وامی دارد. کتاب دیگری با عنوان «الحیوان» در علم پزشکی در قرن هفتم نوشته شد که حتی یک کلمه از آن به وجهه علمی ندارد. همین کتابها دست مردم می چرخید و منبع معارف آنها می شد. مردم ما عقایدشان را از پای منبر می گیرند نه از مدارس.
این اثر که ما آن را به عنوان نمونه ای از دایره المعارف های آن دوران برگزیده ایم، به لحاظ روشی نیز مشکل دارد و برخی مطالب غیرعلمی را با متصل کردن آنها به احادیث باور می کند.
نخست آنکه در ابتدای مقاله از این کتاب با عنوان: کتاب نسبتا مهم در تمدن اسلامی یاد شده و در آخر صراحتا اشاره شده که این کتاب بسیار مورد قبول عام بوده است!حال آنکه انتخاب تنهایک جلد کتاب از یک تمدن وسیع و آنهم یک کتاب عامه پسند، کاری اساسا عبث و بیهوده است!این درحالیست که در این مقاله ذکر شده بخش عظیمی از این کتاب تا حدی خرافه پرداز است که آدمی را به تعجب وا میدارد و باز در ادامه، این اشتباه تاریخی تکرار شده و از کتاب دیگری که به باز هم با عنوان : "اراجیف" یادشده، تحت عنوان منبع علمی کار یاد شده است!!! اینکه از میان ای ی ی ی ی ی ن همه کتاب معتبر و قابل استناد اسلامی که هم در بین شیعه و هم در بین سنی از اعتبار یکسانی برخوردار است، کتابی که صرفا در حد 1فرهنگ عامه ، دم دستی است و از لحاظ اعتبار، حکم شوخی دارد انتخاب شود، جای بسی تامل دارد!!
بااین اوصاف و با تکیه بر عین مطالب و کلمات ذکر شده در مقاله، چه اصراری است که برای پژوهش و نقد،روی اراجیف تاریخ، تفحص و بررسی شود؟؟!!
نخستین گام هر پروسه ی علمی در هر سطح و مقطعی ، اعتبار انتخاب منابع پژوهش است . قراردادن کتاب منبع این تحقیق برای قضاوت تاریخ علمی ایران، مصداق یافتن جرجیس درمیان همه ی یپیامبران است!
*پانزده آنکه : در ادامه به بیان این نکته پرداخته شده که: شیخ صدوق در پایان «الاعتقادات» بیان می کند که بسیاری از احادیث که مورد استناد اباری ها بودند پایه و اساس ندارند، اما ما اکنون هنوز هم بسیاری از این احادیث را جزو دین می دانیم.
در پاسخ متقن به این مطلب باید گفت که درست است و ما متاسفانه واقعا در برخی متون مذهبی خود به احادیث و روایاتی برمیخوریم که نه تنها سندیت تاریخی ندارند، بلکه حتی احادیث معتبر را در مفهوم نقض میکند! اما مقصر این به واقع فاجعه ی دینی، خواجه نصیرالدین طوسی است یا زکریای رازی و یا همان شیخ صدوق؟؟؟ آنچه امروز از اسلام محمدی در دست ما ایرانیان است، حاصل جمع آوری و تلاش چه کسانی است؟؟ نقد به این موضوع در واقع انگشت اشاره نویسنده را به سمت خودشان بر میگرداند!
*شانزده : در دوپاراگراف آخر مقاله بیان شده که:
مشکل ما این است که فکر می کنیم بحث علم و دین را حل کرده ایم. ما در علوم انسانی بسیار بسته تر عمل کرده ایم و با وجود نگاه شگفتی که به این حوزه داریم هنوز مبانی جامعه را نشناخته ایم. هنوز هم گمان می کنیم در شناخت جامعه باید حتما نگاه دینی داشته باشیم، در حالی که نباید عشق بیش از حد به یک امر مانند دین سبب شود که همه چیز را در قالب آن قرار دهیم. ما هنوز در بحث جوهر و عرض مانده ایم.ما هنوز در بحث جوهر و عرض مانده ایم و نتوانستیم یک دوچرخه بسازیم. هنوز عده ای پیدا می شوند که سعی دارند بگویند هر یک از علوم توسط پیامبران آغاز شد و برای مثال کشتی سازی با حضرت نوح و خیاطی با فلان پیامبر آغاز شد. برخی ماند نویسنده همین کتاب به دلیل اراداتشان به دین مدام سعی دارند همه چیز را به دین نسبت دهند تا از این طریق دینداری خود را ثابت کرده باشند.
باید گفت که این اظهارنظر هم کاملا صحیح است و هیچکس منکر آن نیست . اما اگر ما از این اوضاع مذکور ناراضی هستیم راهش تیشه به ریشه ی خودمان زدن نیست! ایران امروز چیزکی بیش در چنته ی علم ندارد ، هنرمان هم که در دعوای عبارت " ایران اسلامی یا اسلام ایرانی" در سال های اخیر به فنا رفته. از لحاظ سیاست هم که ما را تروریست و عقب مانده و میراث خورِ فرهنگِ بهت زده ی عربِ قبل از 1400سال پیش میدانند. در حال حاضر هر چه برای عرض اندام داریم تاریخ مان است که آنهم به لطف مقالاتی از این دست گویا قرار است موردعنایت قراربگیرد. این یک قلم هم اگر از کف برود، رسما آمادگی خود را به جهانیان برای انقراض اعلام داشته ایم...
باز هم به قول عطار بزرگ:
میان مسجد و میخانه راهی است بجویید ای عزیزان کین کدام است؟
مراکعبه خرابات است امروز حریفم ساقی و قاضی امام است!
برو عطار کو خود میشناسد که سرور کیست، سرگردان کدام است... ؟؟!!

مقاله فوق از سرکارخانم زینب علیرضا می باشد.

|Alireza|
02-04-2014, 04:05 PM
یعنی می خوام سرمو بکوبم به دیوار.:banghead:

[/URL]http://up.avastarco.com/images/aukmgxfoyjyvvf7ixnm1.jpg (http://up.avastarco.com/)[URL="http://up.avastarco.com/images/eqmyw3cfr2ay0oikdax.jpg"]http://up.avastarco.com/images/eqmyw3cfr2ay0oikdax.jpg (http://up.avastarco.com/)

م.ح.اربابی فر
02-04-2014, 06:41 PM
بعد از چندین پست بی ربط بالاخره این تاپیک به مسیر اصلی خودش برگشت
دمت گرم علیرضای عزیز

Mostafa
02-05-2014, 10:03 AM
علیرضا جان ، این چه طرز اطلاع رسانی است ؟!!
فقط اومدی تیتر و موضوعات بحث رو نوشتی !
ساعتش ؟ تاریخ ؟ کجا برگزار میشه ؟؟
جدی من دلم میخواد اگر هنوز زمانش نگذشته شرکت کنم :دی
لطفآ اگر اطلاعاتی در این مورد داری اعلام کن

ممنون :)

|Alireza|
02-05-2014, 10:49 AM
علیرضا جان ، این چه طرز اطلاع رسانی است ؟!!
فقط اومدی تیتر و موضوعات بحث رو نوشتی !
ساعتش ؟ تاریخ ؟ کجا برگزار میشه ؟؟
جدی من دلم میخواد اگر هنوز زمانش نگذشته شرکت کنم :دی
لطفآ اگر اطلاعاتی در این مورد داری اعلام کن
ممنون :)
حق با شماست!

راستش جذابیت این موضع اینقدر بالا بود که بالکل همه چیز رو فراموش کردم.!!!

سمینار آموزشی "نگاهی به دانش آسترولوژی" در روز چهار شنبه مورخ 16 بهمن ماه ساعت 15 الی 19

مكان : خ آزادي دانشگاه صنعتي شريف ساختمان انجمن فارغ التحصيلان

هزینه ثبت نام نیز دارد:300000 ریال

برای جزئیات بیشتر این فایل رو دانلود کنید:

http://www.astroupload.com/do.php?filename=139158445121.pdf

اگر امکان داشت من هم حتما شرکت میکردم.

خیلی دوست داشتم از سخنران بپرسم.

که دانش چیست؟

اصلا علم چیست؟؟

اینها به چه درد می خورند؟

پس شبه علم که می گویند دیگر چیست؟
و...و...و...

م.ح.اربابی فر
02-05-2014, 11:27 AM
«خبر کوتاه، تلخ و حیرت‌انگیز است: انجمن فارغ‌التحصیلان دانشگاه صنعتی شریف، عصر چهارشنبه 16 بهمن، سمینار آموزشی «نگاهی به دانش آسترولوژی» را با تدریس یکی از دانش‌آموختگان پیشین همین دانشگاه که مدعی است تخصص کاربردی در این مقوله دارد برگزار می‌کند. قرار است در طول چهار ساعت برگزاری این کارگاه به 20 محور کاربردی آسترولوژی (یا همان تنجیم و طالع‌بینی) پرداخته شود. قاعدتاً سخنران محترم در بهترین حالت برای هر موضوع 12 دقیقه وقت خواهند داشت تا به مقوله‌هایی بپردازند از قبیل انرژی کیهانی، درمان بیماری‌ها، انتخاب صحیح در زمان ازدواج و انجام کارهای مهم در زمان های مناسب از نظر دانش نجوم و ...! »

بقیه یادداشت آقای کوکرم در این باره را می توانید از اینجا (http://nojum.ir/fa/events/1392/11/15/sharif.aspx)مطالعه کنید

yperseusy
02-05-2014, 01:41 PM
خیلی جالبه این سمینار اسمشم با برگزار کننده هاش تضاد داره!
آسترولوژی !! فارغ التحصیلان دانشگاه صنعتی شریف!!

پیمان اکبرنیا
02-05-2014, 02:42 PM
خوشبختانه گویا به گوششون رسید و کنسل کردند برنامه رو :)

fampersi
04-23-2014, 09:34 AM
چیزهای یک منجم هم گاهی می شود:
بی کفایتی یک مدیر....
چیزهای یک منجم گاهی هم می شود راندن اعضا از یک مجموعه
گاهی هم می شود پیدا کردن یک خبرگزاری فقط برای بازگو کردن حرف هایی که یک مجموعه علمی را افراد از بی لیاقتی ها و بی کفایتی ها لبریز کرده اند...
گاهی هم می شود تخته بودن اتاق انجمن نجوم یک دانشگاه معتبر و...
گاهی هم....
گاهی هم می شود که هسته ی مرکزی یک مجموعه که بنابر همان چیزها دنبال این می روند که یک مربع یک در یک برای برگزاری روز نجوم شان پیدا کنند و
این می شود که به یاری خداوند حق تعالی به زودی خبرهای خوشی از همان جای معروف خواهد رسید...
نوید به منجمان همدانی رانده شده از همان جای معروف.....

م.ح.اربابی فر
04-27-2014, 11:08 PM
در جای جای شهر بانگ سر داد که: «به حال جامعه نجوم آماتوری ایران باید گریست»
پرسیدم:«چرا»
گفت: «چون منو در این جلسه هم اندیشی دعوت نکردن»
نگاهش کردم.
ادامه داد:« البته دعوتم هم می کردن نمی رفتم!»
گفتم: «حق باشماست، باید زار زار گریست»

yperseusy
04-28-2014, 09:56 PM
در جای جای شهر بانگ سر داد که: «به حال جامعه نجوم آماتوری ایران باید گریست»
پرسیدم:«چرا»
گفت: «چون منو در این جلسه هم اندیشی دعوت نکردن»
نگاهش کردم.
ادامه داد:« البته دعوتم هم می کردن نمی رفتم!»
گفتم: «حق باشماست، باید زار زار گریست»

اتفاقا منم با یکه مثل همین برخورد داشتم :))
جالبه همه خودشون رو جزء سران میدونند :دی پس کی جا های دیگه ی این ساختاره همه که نمیشه سر باشند!

Mostafa
05-11-2014, 12:48 PM
نمی دانم از کی بود که باب شد که فعل " رصد کردن " به معنی زیر نظر گرفتن و بررسی کردن " هر چیز " به کار گرفته شود و خیلی زود به دایره لغات افراد سیاسی و نیمه سیاسی وارد شد !

با این یکی مثل سایر واژه ها و عبارات جعلی کنار آمدیم ( البته چاره ای هم نداشتیم ! )

یا مثل فعل جعلی و نچسب " ورود کردن " که بعضی از آقایان هی اصرار دارند که بگن ما به فلان موضوع " ورود کردیم ! "

برادر جان " ورود کردن " نداریم ، " وارد شدن " داریم .... چه اصراری داری که بگی "ورود کردیم " ؟؟؟؟

حالا اینها گذشت ...

چشممام به جمال " رصد خانه شهر تهران " هم روشن شد ....:blink:

اول که اسمش را شنیدم ، برایم سوال شد که :

كِي راه افتاد ؟

تلسکوپش چند اینچ است ؟

چه بي سر و صدا ....


اما شرط می بندم هیچکدام باورتان نمی شود که منظور از " رصد خانه شهر تهران " چیست !!!

برای کسب اطلاعات بیشتر لینک زیر را مشاهده کنید :

بازدید مدیران و ..... از رصد خانه شهر تهران !!!! (http://herasat.tehran.ir/default.aspx?tabid=64&ArticleId=324)

:22::22::22:

|Alireza|
06-08-2014, 02:49 PM
ببخشید،ببخشید این چی میگه؟؟!:blink:


حجت‌الاسلام والمسلمین علی آل کاظمی از نویسندگان و پژوهشگران حوزه علمیه با ارسال مقاله ای به تحریریه خبرگزاری حوزه، با استناد به آیات و روایات و آخرین پژو هشهای ستاره شناسان در خصوص امکان طلوع خورشید از مغرب ، دلایل وقوع این پدیده در آینده را تشریح کرده است....

....اما دراثر كشفیات جدید دانشمندان وستاره شناسان كه سالیان متمادی روی سیاره ی مریخ تحقیق داشته اند ، اخیرا صحت وامكان عملی وعینی طلوع خورشید از مغرب به معنای واقعی خود ثابت شده است كه ما دراین نوشتار ابتداء به ذكر روایات مربوطه در زمینه طلوع خورشید از مغرب ، وروایات رد شمس برای امام علی علیه السلام از منابع فریقین می پردازیم ، وسپس این كشف علمی جدید را برای خوانندگان عزیز نقل می كنیم....

....و در سه سال اخیر این توجه چند برابرهم شد، زیرا آنان براساس محاسبات نجومی دریافته بودند كه این سیاره در اواخر سال 2003 پس از هزاران سال در نزدیك ترین فاصله خود از زمین قرار می گیرد ، رصد خانه های سراسر دنیا تلسكوپهای خود را به سوی مریخ تنظیم كردند تا بتوانند حركات آنرا دنبال كنند ومنتظر نزدیك شدنش به زمین باشند ودراین فرصت بتوانند عكس های واضح تری از آن بگیرند ...

عجیب ترین چیزی كه دانشمندان در هنگام رصد این سیاره با آن برخورد كردند این بود كه سرعت مریخ پیرامون محورش درجهت مشرق درماه ‍ژولای سال گذشته به كندی گرائید ، ودرروز چهار شنبه برابر 30 ژولای گردش مریخ در جهت مشرق متوقف شد ، ودرماه های اوت وسپتامبرگردش مریخ بطور معكوس یعنی درجهت مغرب تغییر كرد و تا روز 29 سپتامبر گردش مریخ در جهت معكوس ادامه داشت ، واینك متن انگلیسی مطالب فوق كه درسایت (http://www.space.com ) آمده است وسپس ترجمه آن از نظرتان می گذرد:

For the past few weeks, Mars has appeared to slow in its eastward trajectory, almost see For the past few weeks, Mars has appeared to slow in its eastward trajectory, Almost seeming to waver, as if it had become uncertain. On Wednesday, July 30, that steady eastward course will come to a stop. Then, for the next two months, the planet will move backward against the star background-toward the west. On Sept 29 it will pause again before resuming its normal eastward direction. All the planets exhibit retrograde motion at one time or another. Ancient astronomers were unable to come up with a satisfactory explanation for it.,

http://www.space.com منبع :

ترجمه متن فوق :

(درطول چند هفته گذشته چنین بنظر می رسد كه گردش سیاره مریخ درجهت مشرق به كندی می گراید ، تقریبا این طور بنظر می رسد كه مریخ متردداست آیا در جهت غرب یعنی درخلاف جهت خود گردش خواهد كرد، درروز 29سپتامبر حركتش یكبار دیگر متوقف خواهد شد تا بار دیگر حركت عادی خودرا به سمت شرق از سر گیرد ، همه سیارات دیگر روزی گردش قهقرائی را از خود نشان خواهند داد ، ستاره شناسان باستان ازارائه توضیح قابل قبولی برای این پدیده عاجزبودند)....ادامه متن گزینش شده ی Space:از مقاله ای مشابه



It was not until the year 1543 when the great Polish astronomer, Nicolaus Copernicus (1473-1543) had his lifelong work "De revolutionibus" published, that the secret of the odd retrograde loops were finally revealed. By demoting the Earth from its hallowed position at the center of the solar system and replacing it with the Sun, he was able to triumphantly explain the riddle of the apparent "backwards motion effect" of the planets.

In fact, it's the same effect obtained when passing another car on a highway: both cars are going in the same direction, but one is moving more slowly. As they pass, the slower car will appear to be moving backward in relation to the faster one.

Copernicus simply applied the same effect to the planets out in space.

In the upcoming situation, both Earth and Mars are moving in the same direction around the Sun, but the slower one - Mars - appears to move backwards compared to the faster one, the Earth. [Animation]

I would like to stress again, that the retrograde motion of Mars - like the apparent motion of the slower car on the highway - is nothing more than an illusion. The last time Mars underwent retrograde motion (during the summer of 2003), I received inquiries from a number of readers asking if the Sun, as seen from Mars, would appear to stop and move backwards across the sky. The answer is most definitely, no
ادامه را در اینجا بخوانید:


توجیه علمی طلوع خور شید از مغرب (http://www.tabnak.ir/fa/news/406301/%D8%AA%D9%88%D8%AC%DB%8C%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C-%D8%B7%D9%84%D9%88%D8%B9-%D8%AE%D9%88%D8%B1-%D8%B4%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%BA%D8%B1%D8%A8)
منبع اصلی:
http://www.hawzahnews.com/news/1973/343426/%D8%AA%D9%88%D8%AC%DB%8C%D9%87+%D8%B9%D9%84%D9%85% DB%8C+%D8%B7%D9%84%D9%88%D8%B9+%D8%AE%D9%88%D8%B1+ %D8%B4%DB%8C%D8%AF+%D8%A7%D8%B2+%D9%85%D8%BA%D8%B1 %D8%A8+

متن کامل مقاله ی Space:
http://www.space.com/1584-mars-set-reverse.html


======

و اما...!

خیلی جالبه!خیلیییییی،خیلیییییی زیاد،چند تا خبر و...

این متن در سایت Space اصلا وجود خارجی ندارد!!حدف شده یا چی شده رو نمیدونم!

گزینش سهوی یا عمدی!یا شاید هم کپی برداری، را خدا عالم است!

این لینک،لینک همون مقاله ای که قاعدتا ایشون متن رو ازش اسخراج کردند!که وقتی الان روش کلیک میکنی هدایت میشی به یه مقاله ی دیگه!

http://www.space.com/spacewatch/mars_retrograde_030725.html
=====

در حال حاضر فقط میشه اون رو توی این سایت ها پیدا کرد.با کلی توضیحات راجع به طلوع خورشید از مغرب.قدیمی ترینشون مال سال 2005 هستش یعنی حدود 9 سال پیش!!

http://www.hipforums.com/newforums/showthread.php?t=115096

http://www.startimes.com/f.aspx?t=10868975

http://forum.hammihan.com/post1593004-62.html

http://understanding-islam.tripod.com/id24.html

http://www.khour.ir/islam/prophet.htm

http://eby.blogsky.com/page/8

http://ahmedelyacoubi.e-monsite.com/pages/--3.html

http://www.cloob.com/c/aqeedeh/36214570

http://able2know.org/topic/37249-1

http://norekhoda-qums.blogfa.com/post/9

http://sbeelalislam.org/index.php/2011-11-29-20-59-44/1071-2012-01-08-19-51-59

علیرضا محمدی
06-24-2014, 09:51 AM
ساختمان سازی دقیقا چسبیده به رصد خونه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حالا کی جوابگو هست
افق جنوب و شرق رو که نابود شده بود نابود تر کردند
واقعا جای تاسف داره
http://up-is.ir/up93/p2/140359100222741.jpg (http://up-is.ir/up93/p2/140359100222741.jpg)

fampersi
08-02-2014, 07:12 PM
دو سه روزی بعد رویت هلال ماه مبارک رمضان بود که عکس هایی را در زمان ابری شدن هوا برای خنده و تفریح گرفتیم که به مذاق آقایان خوش نیامد و حرف هایی که در حال خفه کردنم بود:
ناگفته هایی که خفه ام میکرد:
در این جهان به جز ما کسانی هستند که حس آنها و بنابراین اندیشه های آنان با ما یکی نیست. در یکی از نمایش نامه های پیراندلو خانم سینی میگوید: تنها چیزی که باور دارد آنی است که دیدگانش می بیند و انگشتانش حس میکند. لودیسی در پاسخ می گوید شما باید به کسان دیگری که با دیدگان خود می بینند و با انگشتان خود لمس میکنند احترام بگذارید حتی اگر درست مخالف آنچه شما حس میکنید ببینند و حس کنند، پس تا اینجای کار آنچه از عقل برمی آید این است که باید به عقاید، افکار و رفتار یکدیگر احترام بگذاریم.
خب طبیعی است که در بین افراد یک جامعه فرد یا افرادی هم باشند که عقاید و رفتارها و مرزبندی هایی که از منافعشان حفاظت میکند، گاها برای یادآوری اینکه ما هستیم هم بکار میرود را قانون اساسی کرده اند، و اگر خدایی ناکرده فردی پا در حیطه ی تخصص آنان بگذارد شمشیر خود از جنس قوانین اساسی بس بی اساس خود را بیرون میکشند و طرف را خونین و مالین می نمایند.
با خودم که خلوت میکنم میبینم اندکی تفکر و تامل به پای این قانون اساسی رقت بارشان خرج نشده است، چرا که از خود نپرسیده اند: ایا کسی را با این قوانین آزار داده ام، آزار می دهم یا آزار خواهم داد؟
فردی را وارد حاشیه بیهوده ووقت گیر میکنم یا خیر؟
فردی را از آرامش زندگی اش دور میکنم یا خیر؟
آبرو و اعتبار فردی را در جامعه ای خدشه دار میکنم یا خیر؟
اصل قضیه آن است که بدون توجه به همه ی این سوال ها ، راستی ها و ناراستی ها انگشت اتهامات را به سمت فرد و افراد نشانه میروند وانجاست که آنتن مخابراتی چاپلوسان و تملق گویان بیشتر از پیش فعال میشود، سال به سال فیس بوکشان را چک نمیکردند اما به یکباره اکتیویتی فیس بوکشان فوران میکند، همه فیلسوف و منجم وکار بلد میشوند، همه آزار دیده از شرایط اسف بار وجود عده ای، بی علم و دانش در جامعه سالم نجومی میشوند، گاها پیدا میشوند افرادی که با هدف چاپلوسی هم جلو نمیروند، این عده آنهایی هستند که مکان برای دیده شدن ندارند، راحتتر بگویم نوعی عقده ی اجتماعی در حال خفه کردنشان است و با به دست آوردن فرصت به هر نحوی به گشایش عقده های شخصی میپردازند که به این دسته افراد اصولا کمتر خرده می گیرم چون به این مهم معتقدم که نمی تواند دست خودشان باشد و شاید سلامت عقلی شان در خطر باشد، پسند شدن نظر این افراد و یا منشن شدنشان توسط بت سازنده ی حواشی برایشان تا هفته ها و شاید ماه ها کافیست که فلانی گقته ی مرا تصدیق کرد... دیدی فلانی منو شناخت هاااا، دیدی فلانی با نظرم موافق بود تازه ابراز همدردی هم کرد، دیدی فلانی گفت تو حیف بودی که رفتی و حالا تو نبود تو 4تا نخاله جاتو گرفتن...
تو حیف بودی مغز متفکررررررررررررررر!!!
در این میان چیزی به اسم " تظاهر" به شدت روان و اعصابم را می آزارد، انقدر که ساعت ها و ساعت ها از کار روزانه ام غافل میشوم و تنها به ریشه ی این کار می اندیشم، از تظاهر است که لبریز میشم از حس تنفر و خشم.
راجع تظاهر در ادامه باز هم صحبت خواهم کرد، بیاییم سراغ این موضوع که اگر کسی وسیله ای را ندارد یکی از هزاران دلیل نداشتنش می تواند مالی باشد بنابراین به هیچ وجه قصد توهین و تخریب کسی را نداشته و ندارم، اما آن فردی که به دلیل یکی از همان هزارتا اپتیکی ندارد، حق خرده گرفتن به فردی دیگر را ندارد که آن وسیله را دارد و بگوید: عمووووووووووووووووووووو، اونی که ما آرزوشو داشتیم حالا تو مال بیت المال رسیده دستت داری ازش مثل یه ابله استفاده میکنی، و به دنبال آن ادعاهایی عجیب که اگر من ان اپتیک را داشتم چنین میکردم و چنان... غافل از اینکه آنها اپتیک هایی است شخصی!
ولشان کنی در کامنت های بعدی ادعای دانشمندی هم میکنند با هندوانه زیر بغل قرار دادن بعضی ها...
تظاهر را بس کنید، در خلوت از من و امثال من خجالت نکشید، از خودتان و این همه تظاهر که روز به روز رقت انگیزترتان میکند خجالت بکشید، حتی اگر از فرهنگ بهره ای نبرده اید، به درستی از سوی بزرگ تر هایتان تربیت نشده اید، از اصالت بویی نبرده اید، حتی اگر هم نمی توانید که جنتلمن یا یک خانم متشخص باشید تلاشتان را برای خوب بودن انجام بدهید.
برگردم به تظاهر ها، ببنید هزاران نفر خاویار را دوست دارند امامیلیون ها نفر فقط به دوست داشتن آن تظاهر میکنند،
تظاهر...
تظاهر...
تظاهر...
تظاهر میکنند که در علم نجوم برای خود کسی بوده اند و هستند اما به دلایل کثیفی جمع ها، نداشتن ابزار، گروه ها را رها کرده اند...
آه که با دیدن این نظرات صادقانه اشک در چشم هایم جمع شد که چه ادم های بدی می توانیم باشیم من و امثال من که جمع ها را برای این افراد خالص آلوده کرده ایم، به فکر استغفار برای جلوگیری از رشد همچین نوابغی عزم سفر باید کنم به غاری دور و مدت ها بیتوته در آن برای رهایی از این عذاب، خداوندا مارا ببخش...
برگردیم به صحبت این موجودات عجیب که ادعاهای بالا را کرده بودند، هر فردی از خارج که این صحبت ها را می بیند و میشنود با خود میگوید اف بر افرادی که استعداد این جوانان را نشانخته اند، برایشان شرایط فراهم نکرده اند، حیف که چنین فرد توانمندی نیست که دیگر به گروه های نجومی کمک برساند اما اصلا آنها لیاقتشان همین است، اما پشت پرده خبرهایی دیگر است:
زمانی که با همان افراد صحبت شد، رزومه اش را خواستم، جواب داد: من نجوم را برای دل خود کار میکنم...
قبول میکنم و با خود میگویم: فاکتور از عده ای قلیل، اکثریت جامعه ی نجومی ایران را افرادی تشکیل میدهد که برای دل خود کار میکنند؛ اگر غیر از این بود مگر طرف دور از جان همگی بیمار روانی است که در طی سال این همه خرج ابزار، گشت رصدی، مجله و کتاب و هرچیز دیگری کند؟؟؟، سلامت خود را در سرما و گرما نادیده بگیرد تا به مقصدی برای یک شب رصدی برسد؟؟؟
وقت خود را که می تواند سر کار باشد، یا به کارهای دانشگاه یا روزمره اش برسد به هیچ چشم داشتی صرف نجوم میکند پس فقط علاقه است که او را به این وادی میکشاند، خب همه ی افراد علاقه مند یعنی رزومه ندارند؟؟؟؟
کار کردن در هر زمینه ای با هر قصد و نیتی، مسلما نتیجه ای خواهد داشت، حال اگر آن قصد و نیت علاقه ی افراد باشد هم از این قاعده مستثنی نخواهد بود.
که اگر این فعالیت ها نتیجه ای نداشته باشد؛ تهمتی که به ما زده اند با نهایت تاسف درمورد خودشان صدق خواهد کرد، و آخر آخرش این میشود که میگوید: عکس پایانی فلان فعالیت را در فلان جا از اعضا من گرفته ام، که کاش حداقل یک مکان به قول معروف خفنی بود که میگفتیم آن پدیده را در آن جای معروف بوده و...
و ایضا دل ما هم شاد میشد که یک نفر که سرش به تنش می ارزد انتقادم کرده است...
داخل حرفها بگویم که اطرافیان میدانند که هیچ وقت که از نقدی که در چارچوب باشد ناراحت نمیشوم، نقد در چارچوب هم این نیست که با نوازش نقدم کنند، نه!!! منظور این است که اصول نقد در آن رعایت شود، یک تذکر یا پنهانی گفتن آن از اصولی است که هر چقدر در آن دقت شود همان قدر توازن دارد به سطح شعور یک نقد کننده...
قبلا هم گفته ام فردی شور ترویج و نقادی دارد و فردی دیگر شعور آن را و کسی که شور دارد نباید فکر کند که شعور آن را هم دارد،
لحن سخنم گاها به گونه ایست که خودمم هم آن را دوست ندارم نه این که نپسندم اما لازم است لازم!
این نکته را یادآور شوم من و امثال من کسانی هستیم که احترام به بزرگتر را خوب یادمان داده اند چه رسد به آنکه آن بزرگتر یا حتی کوچکتر حق استادی به گردنمان داشته باشد...
مدت هاست که به دلایل این اتفاق فکر میکنم، بالاخره ریشه ی این مشکل و نمونه های مشکل خود را که کم نبوده است و در این مدت خیلی ها از موضوع ابراز تاسف کرده اند را یافتم...
ریشه ی آن تعریف نشدن دوکلمه ی "فرهنگ" و "اصالت" است و عدم داشتن عقلی سلیم، بهره نبردن از محیطی سالم در عنفوان رشد اجتماعی آنان...
کسی که فرهنگ حضور در یک جامعه را ندارد یا فردی که یاد نگرفته است با هم نوعش چگونه برخورد کند؛ عدم داشتن این دو حقیقت را متذکر میشود.
بزرگ منشی و احترام متقابل را خود افراد هستند که برای خود فراهم می آورند...
اگر کسی به من بگوید "هوی" صد قرن دیگر انتظار این را نداشته باشد که "شما" خطاب شود، شما خطاب نخواهد شد اما هوی هم نخواهد شنید، تقریبا فرق من در موضوعات اخیر همین بود که مقابله ی به مثل نکردم.
این عدم رعایت اصول در گفتار باعث رنجش افراد میشود،
رنجیدم...
بسیار هم...
تصمیم به رفع سوء تفاهمات و سوء برداشت ها کردم، بی ادب خطابم کرده اند، که حرمت ها را شکستی، به مقدسات توهین کردی!!!
برایم واضح نیست که که آیا نباید درصدد پاسخ به سوء تفاهمات برآیم؟؟؟
واقعا نباید؟؟؟
از این متنفرم که ابتدای صحبت هایم از لفظ استاد بزرگوار استفاده نمودم، گفتم که متنم جوابیه نیست و تنها برای روشن شدن سوء تفاهمات است، خود را کوچک و شاگرد شمردم تا خدایی نکرده به بزرگتر خود درشتی نکرده باشم...
اما افسوس که وسیله ای بودم برای....
در پاسخم عکسم را در کامنت ها می بینم که گذاشته اند!!! آیا این است بزرگ منشی؟؟؟ آیا این است مسند استادی ؟؟؟ آیا این است تجارب فردی با تجربه و کسی که پا به سن گذاشته است!!!
ابراز تاسف میکنم و میشنوم که از من بیشتر از این انتظار نمیرود؟؟؟ مگر شما مرا میشناسی که از من بیشتر از آین انتظار نمیرود؟؟؟
اگر از روی 4 تا عکس آدم ها را قضاوت میکنید که دست مریزاد!!!
تحملم تمام میشود، هضم آن همه توهین و اتهام برایم سخت و سخت تر میشود بلاکشان میکنم در نهایت وقاحت درکامنت ها میگویندکه بلاک کرده ام تا توهین کنم، معلوم نشود که در پیجم چه میکنم، اگر تلسکوپ کسی در رصدگاه ترکید یقه ی من را بگیرد...
و بعد از چند روز متن اصلی پست و کامنت ها ادیت میشود به گونه ای که اسمی از ما برده نشده و ما خود داستان را شلوغ کردیم!
واقعا که خجالت بکشید!!! نه از من، نه از دوستانم! نه از جامعه ای که در آن فعالیت میکنید! از سن خود خجالت بکشید!
یادم نمیرود که سال اول دبیرستان بودم در یک کنفرانس که شعورمان زیر سوال رفت و با مفاهیم ابتدایی مثل مکث و مقارنه آشنایمان کردند( خرده ای بر آن کنفرانس نیست چون مخاطبان عموم مردم هم بودند)
در تایم استراحت حضورشان رسیدم و خواستم که صحبتی معرفی کتابی یا هرچیز دیگری برای شروع مد نظرشان است بفرمایند که به این جمله که با چشم غیر مسلح رصد کنید ختم شد!!! این جواب کوتاه را هم به حساب خستگی میگذارم!
بارها گفته ام که فیس بوک برایم یک مکان دوستانه است و همین گونه هم خواهد ماند...
بیایید یاد یگیریم در زندگی افراد برای بزرگ کردن نام خود سرک نکشیم...
بسیاری از حرف ها را تا مدت ها ناگفته خواهم گذاشت تا روز موعود...
اگر زندگی پیروان اصالت اندیشه نیز مانند عقیده ی آقایان و خانم ها ی جریانات بود و خوشحالی و لذت بردن از ثانیه ها را پوچ می دانستند ما آنها را باید بسان افرادی که در کنج انزوا به زهد می گذرانند تقدیس میکردیم...
هر فردی که مسبب مسائل بود و همه ی افرادی را که به ناحق لب به توهین و اقترا گشودند نخواهم بخشید...
قضاوت متن آزاد است حتی اگر خلاف میلم باشد...
شاگرد همیشگی همه ی استادهای عزیزم و دوست همه ی شما
مهسا

علی آئین جمشید
08-02-2014, 07:36 PM
ساختمان سازی دقیقا چسبیده به رصد خونه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حالا کی جوابگو هست
افق جنوب و شرق رو که نابود شده بود نابود تر کردند
واقعا جای تاسف داره
http://up-is.ir/up93/p2/140359100222741.jpg (http://up-is.ir/up93/p2/140359100222741.jpg)
سلام
دقیقا داره همین اتفاق تو افق جنوب شرقی برای رصد خونه شهر ما هم میفته ! :102:اما با فاصله بیشتر
ما را در غم خود شریک بدانید!:th_cry:

Mostafa
08-02-2014, 09:11 PM
دو سه روزی بعد رویت هلال ماه مبارک رمضان بود که عکس هایی را در زمان ابری شدن هوا برای خنده و تفریح گرفتیم که به مذاق آقایان خوش نیامد و حرف هایی که در حال خفه کردنم بود:
ناگفته هایی که خفه ام میکرد:
در این جهان به جز ما کسانی هستند که حس آنها و بنابراین اندیشه های آنان با ما یکی نیست. در یکی از نمایش نامه های پیراندلو خانم سینی میگوید: تنها چیزی که باور دارد آنی است که دیدگانش می بیند و انگشتانش حس میکند. لودیسی در پاسخ می گوید شما باید به کسان دیگری که با دیدگان خود می بینند و با انگشتان خود لمس میکنند احترام بگذارید حتی اگر درست مخالف آنچه شما حس میکنید ببینند و حس کنند، پس تا اینجای کار آنچه از عقل برمی آید این است که باید به عقاید، افکار و رفتار یکدیگر احترام بگذاریم.
خب طبیعی است که در بین افراد یک جامعه فرد یا افرادی هم باشند که عقاید و رفتارها و مرزبندی هایی که از منافعشان حفاظت میکند، گاها برای یادآوری اینکه ما هستیم هم بکار میرود را قانون اساسی کرده اند، و اگر خدایی ناکرده فردی پا در حیطه ی تخصص آنان بگذارد شمشیر خود از جنس قوانین اساسی بس بی اساس خود را بیرون میکشند و طرف را خونین و مالین می نمایند.
با خودم که خلوت میکنم میبینم اندکی تفکر و تامل به پای این قانون اساسی رقت بارشان خرج نشده است، چرا که از خود نپرسیده اند: ایا کسی را با این قوانین آزار داده ام، آزار می دهم یا آزار خواهم داد؟
فردی را وارد حاشیه بیهوده ووقت گیر میکنم یا خیر؟
فردی را از آرامش زندگی اش دور میکنم یا خیر؟
آبرو و اعتبار فردی را در جامعه ای خدشه دار میکنم یا خیر؟
اصل قضیه آن است که بدون توجه به همه ی این سوال ها ، راستی ها و ناراستی ها انگشت اتهامات را به سمت فرد و افراد نشانه میروند وانجاست که آنتن مخابراتی چاپلوسان و تملق گویان بیشتر از پیش فعال میشود، سال به سال فیس بوکشان را چک نمیکردند اما به یکباره اکتیویتی فیس بوکشان فوران میکند، همه فیلسوف و منجم وکار بلد میشوند، همه آزار دیده از شرایط اسف بار وجود عده ای، بی علم و دانش در جامعه سالم نجومی میشوند، گاها پیدا میشوند افرادی که با هدف چاپلوسی هم جلو نمیروند، این عده آنهایی هستند که مکان برای دیده شدن ندارند، راحتتر بگویم نوعی عقده ی اجتماعی در حال خفه کردنشان است و با به دست آوردن فرصت به هر نحوی به گشایش عقده های شخصی میپردازند که به این دسته افراد اصولا کمتر خرده می گیرم چون به این مهم معتقدم که نمی تواند دست خودشان باشد و شاید سلامت عقلی شان در خطر باشد، پسند شدن نظر این افراد و یا منشن شدنشان توسط بت سازنده ی حواشی برایشان تا هفته ها و شاید ماه ها کافیست که فلانی گقته ی مرا تصدیق کرد... دیدی فلانی منو شناخت هاااا، دیدی فلانی با نظرم موافق بود تازه ابراز همدردی هم کرد، دیدی فلانی گفت تو حیف بودی که رفتی و حالا تو نبود تو 4تا نخاله جاتو گرفتن...
تو حیف بودی مغز متفکررررررررررررررر!!!
در این میان چیزی به اسم " تظاهر" به شدت روان و اعصابم را می آزارد، انقدر که ساعت ها و ساعت ها از کار روزانه ام غافل میشوم و تنها به ریشه ی این کار می اندیشم، از تظاهر است که لبریز میشم از حس تنفر و خشم.
راجع تظاهر در ادامه باز هم صحبت خواهم کرد، بیاییم سراغ این موضوع که اگر کسی وسیله ای را ندارد یکی از هزاران دلیل نداشتنش می تواند مالی باشد بنابراین به هیچ وجه قصد توهین و تخریب کسی را نداشته و ندارم، اما آن فردی که به دلیل یکی از همان هزارتا اپتیکی ندارد، حق خرده گرفتن به فردی دیگر را ندارد که آن وسیله را دارد و بگوید: عمووووووووووووووووووووو، اونی که ما آرزوشو داشتیم حالا تو مال بیت المال رسیده دستت داری ازش مثل یه ابله استفاده میکنی، و به دنبال آن ادعاهایی عجیب که اگر من ان اپتیک را داشتم چنین میکردم و چنان... غافل از اینکه آنها اپتیک هایی است شخصی!
ولشان کنی در کامنت های بعدی ادعای دانشمندی هم میکنند با هندوانه زیر بغل قرار دادن بعضی ها...
تظاهر را بس کنید، در خلوت از من و امثال من خجالت نکشید، از خودتان و این همه تظاهر که روز به روز رقت انگیزترتان میکند خجالت بکشید، حتی اگر از فرهنگ بهره ای نبرده اید، به درستی از سوی بزرگ تر هایتان تربیت نشده اید، از اصالت بویی نبرده اید، حتی اگر هم نمی توانید که جنتلمن یا یک خانم متشخص باشید تلاشتان را برای خوب بودن انجام بدهید.
برگردم به تظاهر ها، ببنید هزاران نفر خاویار را دوست دارند امامیلیون ها نفر فقط به دوست داشتن آن تظاهر میکنند،
تظاهر...
تظاهر...
تظاهر...
تظاهر میکنند که در علم نجوم برای خود کسی بوده اند و هستند اما به دلایل کثیفی جمع ها، نداشتن ابزار، گروه ها را رها کرده اند...
آه که با دیدن این نظرات صادقانه اشک در چشم هایم جمع شد که چه ادم های بدی می توانیم باشیم من و امثال من که جمع ها را برای این افراد خالص آلوده کرده ایم، به فکر استغفار برای جلوگیری از رشد همچین نوابغی عزم سفر باید کنم به غاری دور و مدت ها بیتوته در آن برای رهایی از این عذاب، خداوندا مارا ببخش...
برگردیم به صحبت این موجودات عجیب که ادعاهای بالا را کرده بودند، هر فردی از خارج که این صحبت ها را می بیند و میشنود با خود میگوید اف بر افرادی که استعداد این جوانان را نشانخته اند، برایشان شرایط فراهم نکرده اند، حیف که چنین فرد توانمندی نیست که دیگر به گروه های نجومی کمک برساند اما اصلا آنها لیاقتشان همین است، اما پشت پرده خبرهایی دیگر است:
زمانی که با همان افراد صحبت شد، رزومه اش را خواستم، جواب داد: من نجوم را برای دل خود کار میکنم...
قبول میکنم و با خود میگویم: فاکتور از عده ای قلیل، اکثریت جامعه ی نجومی ایران را افرادی تشکیل میدهد که برای دل خود کار میکنند؛ اگر غیر از این بود مگر طرف دور از جان همگی بیمار روانی است که در طی سال این همه خرج ابزار، گشت رصدی، مجله و کتاب و هرچیز دیگری کند؟؟؟، سلامت خود را در سرما و گرما نادیده بگیرد تا به مقصدی برای یک شب رصدی برسد؟؟؟
وقت خود را که می تواند سر کار باشد، یا به کارهای دانشگاه یا روزمره اش برسد به هیچ چشم داشتی صرف نجوم میکند پس فقط علاقه است که او را به این وادی میکشاند، خب همه ی افراد علاقه مند یعنی رزومه ندارند؟؟؟؟
کار کردن در هر زمینه ای با هر قصد و نیتی، مسلما نتیجه ای خواهد داشت، حال اگر آن قصد و نیت علاقه ی افراد باشد هم از این قاعده مستثنی نخواهد بود.
که اگر این فعالیت ها نتیجه ای نداشته باشد؛ تهمتی که به ما زده اند با نهایت تاسف درمورد خودشان صدق خواهد کرد، و آخر آخرش این میشود که میگوید: عکس پایانی فلان فعالیت را در فلان جا از اعضا من گرفته ام، که کاش حداقل یک مکان به قول معروف خفنی بود که میگفتیم آن پدیده را در آن جای معروف بوده و...
و ایضا دل ما هم شاد میشد که یک نفر که سرش به تنش می ارزد انتقادم کرده است...
داخل حرفها بگویم که اطرافیان میدانند که هیچ وقت که از نقدی که در چارچوب باشد ناراحت نمیشوم، نقد در چارچوب هم این نیست که با نوازش نقدم کنند، نه!!! منظور این است که اصول نقد در آن رعایت شود، یک تذکر یا پنهانی گفتن آن از اصولی است که هر چقدر در آن دقت شود همان قدر توازن دارد به سطح شعور یک نقد کننده...
قبلا هم گفته ام فردی شور ترویج و نقادی دارد و فردی دیگر شعور آن را و کسی که شور دارد نباید فکر کند که شعور آن را هم دارد،
لحن سخنم گاها به گونه ایست که خودمم هم آن را دوست ندارم نه این که نپسندم اما لازم است لازم!
این نکته را یادآور شوم من و امثال من کسانی هستیم که احترام به بزرگتر را خوب یادمان داده اند چه رسد به آنکه آن بزرگتر یا حتی کوچکتر حق استادی به گردنمان داشته باشد...
مدت هاست که به دلایل این اتفاق فکر میکنم، بالاخره ریشه ی این مشکل و نمونه های مشکل خود را که کم نبوده است و در این مدت خیلی ها از موضوع ابراز تاسف کرده اند را یافتم...
ریشه ی آن تعریف نشدن دوکلمه ی "فرهنگ" و "اصالت" است و عدم داشتن عقلی سلیم، بهره نبردن از محیطی سالم در عنفوان رشد اجتماعی آنان...
کسی که فرهنگ حضور در یک جامعه را ندارد یا فردی که یاد نگرفته است با هم نوعش چگونه برخورد کند؛ عدم داشتن این دو حقیقت را متذکر میشود.
بزرگ منشی و احترام متقابل را خود افراد هستند که برای خود فراهم می آورند...
اگر کسی به من بگوید "هوی" صد قرن دیگر انتظار این را نداشته باشد که "شما" خطاب شود، شما خطاب نخواهد شد اما هوی هم نخواهد شنید، تقریبا فرق من در موضوعات اخیر همین بود که مقابله ی به مثل نکردم.
این عدم رعایت اصول در گفتار باعث رنجش افراد میشود،
رنجیدم...
بسیار هم...
تصمیم به رفع سوء تفاهمات و سوء برداشت ها کردم، بی ادب خطابم کرده اند، که حرمت ها را شکستی، به مقدسات توهین کردی!!!
برایم واضح نیست که که آیا نباید درصدد پاسخ به سوء تفاهمات برآیم؟؟؟
واقعا نباید؟؟؟
از این متنفرم که ابتدای صحبت هایم از لفظ استاد بزرگوار استفاده نمودم، گفتم که متنم جوابیه نیست و تنها برای روشن شدن سوء تفاهمات است، خود را کوچک و شاگرد شمردم تا خدایی نکرده به بزرگتر خود درشتی نکرده باشم...
اما افسوس که وسیله ای بودم برای....
در پاسخم عکسم را در کامنت ها می بینم که گذاشته اند!!! آیا این است بزرگ منشی؟؟؟ آیا این است مسند استادی ؟؟؟ آیا این است تجارب فردی با تجربه و کسی که پا به سن گذاشته است!!!
ابراز تاسف میکنم و میشنوم که از من بیشتر از این انتظار نمیرود؟؟؟ مگر شما مرا میشناسی که از من بیشتر از آین انتظار نمیرود؟؟؟
اگر از روی 4 تا عکس آدم ها را قضاوت میکنید که دست مریزاد!!!
تحملم تمام میشود، هضم آن همه توهین و اتهام برایم سخت و سخت تر میشود بلاکشان میکنم در نهایت وقاحت درکامنت ها میگویندکه بلاک کرده ام تا توهین کنم، معلوم نشود که در پیجم چه میکنم، اگر تلسکوپ کسی در رصدگاه ترکید یقه ی من را بگیرد...
و بعد از چند روز متن اصلی پست و کامنت ها ادیت میشود به گونه ای که اسمی از ما برده نشده و ما خود داستان را شلوغ کردیم!
واقعا که خجالت بکشید!!! نه از من، نه از دوستانم! نه از جامعه ای که در آن فعالیت میکنید! از سن خود خجالت بکشید!
یادم نمیرود که سال اول دبیرستان بودم در یک کنفرانس که شعورمان زیر سوال رفت و با مفاهیم ابتدایی مثل مکث و مقارنه آشنایمان کردند( خرده ای بر آن کنفرانس نیست چون مخاطبان عموم مردم هم بودند)
در تایم استراحت حضورشان رسیدم و خواستم که صحبتی معرفی کتابی یا هرچیز دیگری برای شروع مد نظرشان است بفرمایند که به این جمله که با چشم غیر مسلح رصد کنید ختم شد!!! این جواب کوتاه را هم به حساب خستگی میگذارم!
بارها گفته ام که فیس بوک برایم یک مکان دوستانه است و همین گونه هم خواهد ماند...
بیایید یاد یگیریم در زندگی افراد برای بزرگ کردن نام خود سرک نکشیم...
بسیاری از حرف ها را تا مدت ها ناگفته خواهم گذاشت تا روز موعود...
اگر زندگی پیروان اصالت اندیشه نیز مانند عقیده ی آقایان و خانم ها ی جریانات بود و خوشحالی و لذت بردن از ثانیه ها را پوچ می دانستند ما آنها را باید بسان افرادی که در کنج انزوا به زهد می گذرانند تقدیس میکردیم...
هر فردی که مسبب مسائل بود و همه ی افرادی را که به ناحق لب به توهین و اقترا گشودند نخواهم بخشید...
قضاوت متن آزاد است حتی اگر خلاف میلم باشد...
شاگرد همیشگی همه ی استادهای عزیزم و دوست همه ی شما
مهسا

سلام فمپرسي خانم ( راستي تو جام جهاني عجب گلي زدي ها ! :thumbsup: )<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /><o:p></o:p>
متن شما رو 2 بار خواندم ، يك چيز هايي دستگيرم شد و خيلي چيز ها هم نه ! <o:p></o:p>
فقط يك چيز عرض مي كنم ، اون هم اينكه توي اين دنيا همه چيز عادي و طبيعي داره پيش ميره<o:p></o:p>
دنيا و آدم ها هم دارند كار خودشون رو مي كنند ؛ چه خوب ... چه بد <o:p></o:p>
تنها وظيفه ما هم اينه كه توي اين دنيا كار خودمون رو بكنيم <o:p></o:p>
كار ما هم اينه كه ضمن توجه به علايق ، پيشرفت و يادگيري خودمون ، جلوي شرايطي رو كه به ما آسيب مي زنن بگيريم يا آسيبشون رو به حد اقل برسونيم ... همين !<o:p></o:p>
موفق باشي :)<o:p></o:p>

fampersi
08-02-2014, 10:02 PM
احسنت بر این حوصله اقای امام... همش هراسم این بود که به دلیل طولانی بود تا آخر مطلب خونده نشه... مرسی بابت توجهتون :)
حدس میزدم که بی اطلاع باشید چون تو اون فضا خداروشکر حضور ندارید، اما خب ملی کردن این مسئله توسط آقایون به جناب میرسعید هم رسیده بود و دور از انتظار نبود که شما هم متوجه شده باشید...
خوشحالم که دکتر نوروزی عزیز به فریاد دل آشوبمان رسید...
ان شالله اگر عمری بود و فرصتی داشتید قضیه رو براتون میگم، میشد که مطالب رو اینجا بذارم تا قضاوت بشه اما هدف فروم چیزی دیگه است...
والا راجع جام جهانیم من همه ی داشته هامو گذاشتم ولییییییییییی حیف حیف که نشد بریم فینال... قول میدم جبران کنم!!! یه قول فمپرسیانه:d
4 سال دیگه یه تنه تیم رو قهرمان میکنم... :d

yperseusy
08-02-2014, 10:38 PM
خانوم درویشی من قبلا هم در مورد این موضوع حرف زدم باهاتون اتفاقی که برای شما افتاد دقیقا اسمش رو میشه گذاشت دخالت در حریم خصوصی افراد!
هرفردی مسئول افکار و رفتار های خودشه و هر جور دلش بخاد میتونه عکس بگیره با هر وسیله ای که دوست داره!
یکی دوست داره درخت رو بغل کنه یکی دوست داره تلسکوپ رو روی دوشش بگذاره! فکر نمیکنم این عکس گرفتن مجال باز کنه برای نظر دهی دیگران!
شما واقعا نجابت به خرج دادید که چیزی نگفتید.

Mostafa
08-03-2014, 08:07 PM
<!--[if gte mso 9]><xml> <o:OfficeDocumentSettings> <o:AllowPNG/> </o:OfficeDocumentSettings> </xml><![endif]--> خب ...
بعد از خوندن مطالب خانم درويشي (fampersi ) و توضيحاتي كه خودشون به صورت خصوصي براي من گفتند و همچنين پي گيري از بعضي دوستان ، موضوع برام روشن شد
ظاهرآ عده اي كه تنها افتخارشون نگاه كردن به ماه بوده ، توهم آدم علمي بودن پيدا كردند و به بچه هاي خوب و فعال همدان درباره علمي نبودن كارشون نكاتي گفته اند كه البته طبيعتآ نبايد نظرشون زياد هم مهم باشه
( به قول رئيس جمهور سابق ، اينجا مملكت آزادي است ، هر كسي حق داره آزادانه نظرش رو بگه !)

اما جهت اطلاع دوستاني كه احيانآ مي دونند فضيه چيه ، نكاتي رو عرض مي كنم :

اولا : خانم درويشي و دوستانشون به گواهي شركت كنندگان در ماراتن مسيه يكي از فعال ترين گروه ها بودند كه چه به لحاظ توانايي رصدي و چه اطلاعات تئوري ( كه خودم مسئول آزمونشون بودم ) يكي از بهترين گروه هاي كشور هستند

ثانيآ : من واقعآ نمي دونم از كي شد كه بعضي ها رويت هلال رو به جاي كار علمي جا زدند !!!
بعله ..... ، اون بخش از قضيه كه مربوط به محاسبات و دانايي روش هاي رصد و توانايي عملي رصدي باشه ، به هر حال بخشي از فعاليت هاي علمي هست .
ولي اينكه بري پشت دوربين ، چند ثانيه صبر كني بعد بپري داد بزني بگي " ديدم .... ديدم .... به خدا ديدم " اينم شد كار علمي ؟؟؟
همين چيز هاست كه باعث ميشه يك عده تيم درست كنند و هي به هم القاب استاد و رصد گر با تجربه و ... بدند و هي هم به عالم و آدم گير بدند كه آي ملت ، ما ها فقط صاحاب هلال هستيم ، هركي هم خواست هلال رو ديده باشه ، بايد از ما اجازه بگيره !
اصلا شايد خيلي از دوستان ندونند كه در رويت هلال از علم رجال استفاده ميشه ! ( كاملا جدي ميگم )
به اين معني كه اگر شما يك هلالي رو ببيني و بعد اعلام رويت كني ، ميان سابقه شما رو بررسي مي كنند كه ببينند شما چقدر آدم خوب و راستگو و منجم با حال و با تجربه و ... هستي و بعد حكم ميدن كه شما هلال رو ديدي يا نديدي !
( حالا اينكه هلال چه شكلي بود و چه ارتفاعي داشت و ... كه ديگه با بسياري نرم افزار ها از قبل مشخص است !)

بعد جالب اينكه از وقتي بيشتر افراد متوجه شدند كه قضيه چيه و چقدر همه چيز روي هواست ! جديدآ از روش ارعاب و تهديد و تكفير استفاده مي كنند كه آي فقط ما بلديم ماه ببينيم و هر كي غير از ما از اين حرفها بزنه ، غير علمي است و فلان است و بهمان !
حالا ما كاري نداريم ، ولي خداييش كجاي اين كار ها علمي است ؟!
حالا ما كه يه عمري هيچي نگفتيم ولي اينكه آدم ببينه به بچه هاي به اين خوبي به خاطر كاري كه دلشون خواسته بكنند و به كسي هم ربطي نداره ، انگ غير علمي بودن بزنند ، ديگه قابل تحمل نيست .
---
پ ن :
خيلي دوست دارم به زودي در ايران هم مبناي آغاز ماه هاي قمري مثل بيشتر كشور هاي اسلامي محاسبه زمان مقارنه بشه تا بساط اين داستان ها و دعوا ها براي هميشه تموم بشه
اون وقت هركي خيلي از هلال خوشش مياد ، ماهي 2 بار بره استهلال ! ( البته بدون حق مآموريت ;) )
والااااا
<!--[if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:TrackMoves/> <w:TrackFormatting/> <w:PunctuationKerning/> <w:ValidateAgainstSchemas/> <w:SaveIfXMLInvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:IgnoreMixedContent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:AlwaysShowPlaceholderText>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:DoNotPromoteQF/> <w:LidThemeOther>EN-US</w:LidThemeOther> <w:LidThemeAsian>X-NONE</w:LidThemeAsian> <w:LidThemeComplexScript>FA</w:LidThemeComplexScript> <w:Compatibility> <w:BreakWrappedTables/> <w:SnapToGridInCell/> <w:WrapTextWithPunct/> <w:UseAsianBreakRules/> <w:DontGrowAutofit/> <w:SplitPgBreakAndParaMark/> <w:EnableOpenTypeKerning/> <w:DontFlipMirrorIndents/> <w:OverrideTableStyleHps/> </w:Compatibility> <m:mathPr> <m:mathFont m:val="Cambria Math"/> <m:brkBin m:val="before"/> <m:brkBinSub m:val="&#45;-"/> <m:smallFrac m:val="off"/> <m:dispDef/> <m:lMargin m:val="0"/> <m:rMargin m:val="0"/> <m:defJc m:val="centerGroup"/> <m:wrapIndent m:val="1440"/> <m:intLim m:val="subSup"/> <m:naryLim m:val="undOvr"/> </m:mathPr></w:WordDocument> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 9]><xml> <w:LatentStyles DefLockedState="false" DefUnhideWhenUsed="true" DefSemiHidden="true" DefQFormat="false" DefPriority="99" LatentStyleCount="267"> <w:LsdException Locked="false" Priority="0" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Normal"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="heading 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 7"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 8"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 9"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 7"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 8"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 9"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="35" QFormat="true" Name="caption"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="10" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Title"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="1" Name="Default Paragraph Font"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="11" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtitle"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="22" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Strong"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="20" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="59" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Table Grid"/> <w:LsdException Locked="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Placeholder Text"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="1" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="No Spacing"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Revision"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="34" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="List Paragraph"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="29" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Quote"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="30" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Quote"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="19" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtle Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="21" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="31" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtle Reference"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="32" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Reference"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="33" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Book Title"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="37" Name="Bibliography"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" QFormat="true" Name="TOC Heading"/> </w:LatentStyles> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 10]> <style> /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;} </style> <![endif]-->

BehzadQ
08-03-2014, 08:32 PM
یعنی اگر مبنای اعلام ماه، محاسبات بشه، واقعاً تکلیف خیلی چیزا روشن میشه. :)
نصف بحث میره روی هوا...

fampersi
08-03-2014, 09:54 PM
<!--[if gte mso 9]><xml> <o:OfficeDocumentSettings> <o:AllowPNG/> </o:OfficeDocumentSettings> </xml><![endif]--> خب ...
بعد از خوندن مطالب خانم درويشي (fampersi ) و توضيحاتي كه خودشون به صورت خصوصي براي من گفتند و همچنين پي گيري از بعضي دوستان ، موضوع برام روشن شد
ظاهرآ عده اي كه تنها افتخارشون نگاه كردن به ماه بوده ، توهم آدم علمي بودن پيدا كردند و به بچه هاي خوب و فعال همدان درباره علمي نبودن كارشون نكاتي گفته اند كه البته طبيعتآ نبايد نظرشون زياد هم مهم باشه
( به قول رئيس جمهور سابق ، اينجا مملكت آزادي است ، هر كسي حق داره آزادانه نظرش رو بگه !)

اما جهت اطلاع دوستاني كه احيانآ مي دونند فضيه چيه ، نكاتي رو عرض مي كنم :

اولا : خانم درويشي و دوستانشون به گواهي شركت كنندگان در ماراتن مسيه يكي از فعال ترين گروه ها بودند كه چه به لحاظ توانايي رصدي و چه اطلاعات تئوري ( كه خودم مسئول آزمونشون بودم ) يكي از بهترين گروه هاي كشور هستند

ثانيآ : من واقعآ نمي دونم از كي شد كه بعضي ها رويت هلال رو به جاي كار علمي جا زدند !!!
بعله ..... ، اون بخش از قضيه كه مربوط به محاسبات و دانايي روش هاي رصد و توانايي عملي رصدي باشه ، به هر حال بخشي از فعاليت هاي علمي هست .
ولي اينكه بري پشت دوربين ، چند ثانيه صبر كني بعد بپري داد بزني بگي " ديدم .... ديدم .... به خدا ديدم " اينم شد كار علمي ؟؟؟
همين چيز هاست كه باعث ميشه يك عده تيم درست كنند و هي به هم القاب استاد و رصد گر با تجربه و ... بدند و هي هم به عالم و آدم گير بدند كه آي ملت ، ما ها فقط صاحاب هلال هستيم ، هركي هم خواست هلال رو ديده باشه ، بايد از ما اجازه بگيره !
اصلا شايد خيلي از دوستان ندونند كه در رويت هلال از علم رجال استفاده ميشه ! ( كاملا جدي ميگم )
به اين معني كه اگر شما يك هلالي رو ببيني و بعد اعلام رويت كني ، ميان سابقه شما رو بررسي مي كنند كه ببينند شما چقدر آدم خوب و راستگو و منجم با حال و با تجربه و ... هستي و بعد حكم ميدن كه شما هلال رو ديدي يا نديدي !
( حالا اينكه هلال چه شكلي بود و چه ارتفاعي داشت و ... كه ديگه با بسياري نرم افزار ها از قبل مشخص است !)

بعد جالب اينكه از وقتي بيشتر افراد متوجه شدند كه قضيه چيه و چقدر همه چيز روي هواست ! جديدآ از روش ارعاب و تهديد و تكفير استفاده مي كنند كه آي فقط ما بلديم ماه ببينيم و هر كي غير از ما از اين حرفها بزنه ، غير علمي است و فلان است و بهمان !
حالا ما كاري نداريم ، ولي خداييش كجاي اين كار ها علمي است ؟!
حالا ما كه يه عمري هيچي نگفتيم ولي اينكه آدم ببينه به بچه هاي به اين خوبي به خاطر كاري كه دلشون خواسته بكنند و به كسي هم ربطي نداره ، انگ غير علمي بودن بزنند ، ديگه قابل تحمل نيست .
---
پ ن :
خيلي دوست دارم به زودي در ايران هم مبناي آغاز ماه هاي قمري مثل بيشتر كشور هاي اسلامي محاسبه زمان مقارنه بشه تا بساط اين داستان ها و دعوا ها براي هميشه تموم بشه
اون وقت هركي خيلي از هلال خوشش مياد ، ماهي 2 بار بره استهلال ! ( البته بدون حق مآموريت ;) )
والااااا
<!--[if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:TrackMoves/> <w:TrackFormatting/> <w:PunctuationKerning/> <w:ValidateAgainstSchemas/> <w:SaveIfXMLInvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:IgnoreMixedContent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:AlwaysShowPlaceholderText>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:DoNotPromoteQF/> <w:LidThemeOther>EN-US</w:LidThemeOther> <w:LidThemeAsian>X-NONE</w:LidThemeAsian> <w:LidThemeComplexScript>FA</w:LidThemeComplexScript> <w:Compatibility> <w:BreakWrappedTables/> <w:SnapToGridInCell/> <w:WrapTextWithPunct/> <w:UseAsianBreakRules/> <w:DontGrowAutofit/> <w:SplitPgBreakAndParaMark/> <w:EnableOpenTypeKerning/> <w:DontFlipMirrorIndents/> <w:OverrideTableStyleHps/> </w:Compatibility> <m:mathPr> <m:mathFont m:val="Cambria Math"/> <m:brkBin m:val="before"/> <m:brkBinSub m:val="&#45;-"/> <m:smallFrac m:val="off"/> <m:dispDef/> <m:lMargin m:val="0"/> <m:rMargin m:val="0"/> <m:defJc m:val="centerGroup"/> <m:wrapIndent m:val="1440"/> <m:intLim m:val="subSup"/> <m:naryLim m:val="undOvr"/> </m:mathPr></w:WordDocument> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 9]><xml> <w:LatentStyles DefLockedState="false" DefUnhideWhenUsed="true" DefSemiHidden="true" DefQFormat="false" DefPriority="99" LatentStyleCount="267"> <w:LsdException Locked="false" Priority="0" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Normal"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="heading 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 7"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 8"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 9"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 7"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 8"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 9"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="35" QFormat="true" Name="caption"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="10" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Title"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="1" Name="Default Paragraph Font"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="11" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtitle"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="22" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Strong"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="20" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="59" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Table Grid"/> <w:LsdException Locked="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Placeholder Text"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="1" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="No Spacing"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Revision"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="34" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="List Paragraph"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="29" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Quote"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="30" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Quote"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="19" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtle Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="21" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="31" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtle Reference"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="32" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Reference"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="33" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Book Title"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="37" Name="Bibliography"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" QFormat="true" Name="TOC Heading"/> </w:LatentStyles> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 10]> <style> /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;} </style> <![endif]-->
آقای امام عزیز شما نسبت به من وگروه بسیار بسیار لطف دارید. خوندن نظرتون راجع من و دوستان بسیار برایم قابل افتخار هست و بنده و دوستانم خوشحالیم که افتخار آشنایی و شاگردی شما رو داشتیم و داریم...
و در مجال پیش امده؛ از همه ی لطفهای شما به من که از سال های پیش از مشورت هایتان بهره های بسیاری برده ام و همه ی مسائل دیگر مثل سفر خاطره انگیز کرمان که یکی از آنهاست بسیار ممنون و سپاسگذارم...
خواندن نظرهایتان کمترین نتیجه ای که خواهد داشت این است که بی توجه به حرف ها راهمان را با متانت و آرامش ادامه بدهیم و مواظب به وجود نیامدن حواشی از طرف آقایان و خانم ها باشیم... و صحبت راجع تاثیرات صحبت هایتان در این مجال زیاده گویی میشود...
باز هم سپاس
شاگرد کوچک شما فم پرسی (مهسا)