PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : استخراج اطلاعات از ستاره



پیام بهرام پور
02-02-2011, 01:53 AM
سلام به همه ی دوستان
بنده در این تاپیک قصد دارم با کمک شما تمام اطلاعاتی را که می توان از نور ستاره استخراج کرد را یکجا کنار هم جمع کنم.

پیام بهرام پور
02-02-2011, 02:13 AM
سلام به همه ی دوستان
بنده در این تاپیک قصد دارم با کمک شما تمام اطلاعاتی را که می توان از نور ستاره استخراج کرد را یکجا کنار هم جمع کنم.

اسلوب کلی محاسبه ی برخی از اطلاعات مهم یک ستاره را در نمودار های زیر می توانید ببیند:
(نمودارها از کتاب الفبای المپیاد نجوم و اخترفیزیک برداشته شده)

http://mpsky.ir/pic/data.png

http://mpsky.ir/pic/data1.png

169
02-02-2011, 02:17 AM
ممنون پیام
یه چیزه خیلی جزئی توی مقاله ای که X-BLACKHOLE از ویکی پدیا ترجمه کرد اشاره ای شده بود ولی اگه می خوای شروع کنی کامل توضیح بده چون این تاپیک یه تاپیک کاربردیه و اگه مطالب بیشتر جامع باشه سوالهای که ایجاد میشه بیشتر برطرف میشه!! از تاپیک هایی که همه ی آماتور ها باید یاد بگیرند و ازش استفاده کننده! منم اگه جایی کمک بود هستم!:thumbsup:

پیام بهرام پور
02-02-2011, 02:20 AM
ممنون پیام
یه چیزه خیلی جزئی توی مقاله ای که x-blackhole از ویکی پدیا ترجمه کرد اشاره ای شده بود ولی اگه می خوای شروع کنی کامل توضیح بده چون این تاپیک یه تاپیک کاربردیه و اگه مطالب بیشتر جامع باشه سوالهای که ایجاد میشه بیشتر برطرف میشه!! از تاپیک هایی که همه ی آماتور ها باید یاد بگیرند و ازش استفاده کننده! منم اگه جایی کمک بود هستم!:thumbsup:

چشم حتماً دوست خوبم!
فقط تاجایی که از حوصله ی جمع خارج نشود ادامه خواهیم داد

Sunrise
02-02-2011, 10:13 AM
بنده در این تاپیک قصد دارم با کمک شما تمام اطلاعاتی را که می توان از نور ستاره استخراج کرد را یکجا کنار هم جمع کنم.

با این که نسبت به ماهیت نور مردد شده ام، ولی از اونجایی که سابقا مطمئن بودم و شک لاحق یقین سابق رو مخدوش نمیکنه، من یقین سابق رو ( خاصیت موجی نور ) استصحاب میکنم و به عنوان مقدمه میگم که:

کلا از بررسی امواج گسیل شده توسط اجرام فضایی میشه اطلاعات زیادی به دست آورد، و این بستگی به طول موجی داره که مورد نظر ماست!
اینجا با توجه به پست اول، صحبت بر سر حوزه نور مرئی است...

با توجه به دیاگرام های خوبی که آقای بهرام پور گذاشتن، من اشاره مختصری به اصول اولیه طیف سنجی نور مرئی میکنم:

اول اینکه برای نور، خاصیتی موجی فرض میکنیم!

دوم اینکه تفاوت نورهای مختلف رو معلول تفاوت طول موج های اونها میدونیم.

سوم اینکه ثابت شده امواج دریافتی از هر عنصر همیشه از یک الگوی ثابت پیروی میکنن!
یعنی طیفی که از گسیل امواج توسط یک عنصر بدست میاریم، مثل اثر انگشت، اختصاص به اون عنصر داره!

بنابراین وقتی طیف یه جسم که از ترکیب عناصر مختلف به وجود اومده رو بررسی میکنیم، به یه مجموعه طیفی میرسیم که باید تحلیل بشن!

اما چند نوع طیف وجود داره، که طیف نور ستارگان از نوع طیف جذبی هستش...

(در بحث اثر دوپلر هم به این نکته اشاره شد که امواج دریافتی از یه منبع نور میتونن به کشف شیمی و محاسبه فاصله اون منبع نور کمک کنن)

آسمون
02-02-2011, 01:50 PM
با تشکر از آقای بهرام پور
می تونم خواهش کنم در مورد رابطه درخشندگی کمی توضیح بدید.
ممنون

na3r
02-02-2011, 01:51 PM
فکر می کنم لازم باشه که همینجا یه گریز به نمودار HR بزنیم.. (http://www.7heaven.blogfa.com/post-30.aspx)


http://452388.20upload.net/files/shahrivar/12844441572.jpg

پنجشنبه یکم فروردین 1387 ( 23:42 )

نمودار هرتسپرونگ - راسل

برای هر ستاره دو پارامتر مشاهده پذیر داریم:

1) دمای سطحی 2) درخشندگی

هر دوی اینها می توانند به جرم، شعاع وچندین ویژگی دیگر ستاره بستگی داشته باشند .در نتیجه به نظر نمی رسد در حالت کلی بتوان رابطه ای ساده بین درخشندگی ودمای سطحی یک ستاره پیدا کرد .امّا با کمال شگفتی چنین رابطه ای وجود دارد ! برای دستیابی به چنین رابطه ای با روش منطقی ، لازم است که مکان هر ستاره را در نمودار درخشندگی برحسب دمای سطحی مشخص کنیم . چنین نموداری ، موسوم به "نمودار هرتسپرونگ- راسل" حقیقت جالب توجهی را نشان می دهد .

نمودار HR شاه کلید مبحث تحول ستاره ها می باشد.


http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/2/27/Open_cluster_HR_diagram_ages.gif/300px-Open_cluster_HR_diagram_ages.gif

( رنگ ستاره با دمایش رابطه دارد .محور افقی بالا ،دما ومحور افقی پائین ، رنگ را مشخص می کند.)

در ابتدا انتظار داریم که ستاره هادرهمه جای نمودار پراکنده شده باشند . به بیان دیگر بایدبتوانیم ستاره ها را با هر دما ودرخشندگی در این نمودار ببینیم. اما شکل رو به رو نشان میدهد که بیشتر ستاره ها بر روی نواری قطری قرار می گیرند که از سمت چپ بالا به طرف سمت چپ پائین کشیده شده است . به این نوار قطری "رشته اصلی می گویند. به این ترتیب ، درخشندگی ودمای ستاره های رشته اصلی به نحو کاملا ً مشخصی با یکدیگر ارتباط دارند. البته ستاره های رشته اصلی خیلی بیشتر از آن چیزی است که در این نمودار نشان داده شده است .امّا چرا بیشتر ستاره ها در کنار یکدیگر روی رشته اصلی قرار دارند؟ پاسخ این است که یک ستاره متوسط ، بیشتر عمرش را در رشته اصلی سپری می کند .بنابر این وقتی تعداد زیادی از ستاره ها را در نظر می گیریم ، شانس اینکه ستاره های در نظر گرفته شده در روی رشته اصلی باشند ، افزایش می یابد . در نتیجه ، نخستین چیزی که باید درباره یک ستاره بفهمیم این است که چه عاملی (یا عواملی) ستاره را برای میلیارها سال روی رشته اصلی نگاه می دارد . مثلاً خورشید در هر ثانیه حدود 1033× 4 انرژی گسيل می کند. به بیان دیگر، هرمترمربع از سطح خورشید با توان 63000000 وات ، تابش گسیل می کند .منبع این انرژی چیست؟

این موضوع تا ابتدای قرن 20 یک راز بود .برای اختر شناسان درک این حقیقت که منابع متداول انرژی نمی توانند چنین مقدار عظیم انرژی را تولید کنند ، بسیار ساده بود .به عنوان مثال ، اگر خورشید از بهترین نوع زغال سنگ ساخته شده بود - وبا فرض اینکه اکسیژن هم وجود می داشت !- انرژی ناشی از سوختن خورشید فقط برای 1500 سال دوام می آورد . این مثال بخوبی نشان میدهد که سوختهای شیمیایی رایج اصلاً مناسب نیستند .با واقع بینی بیشتر شاید بتوان امکان تبدیل انرژی گرانشی به گرما را به عنوان منبع انرژی خورشید تصورکرد.

اگر خورشید تحت تأثیر نیروی وزنش منقبض شود ، مواد داخل خورشید به فشار ودمای بالایی می رسند به طوری که امکان تولید گرما وجود خواهد داشت .اگر خورشید از کره ای بسیار بزرگ به کره ای با اندازه فعلی تبدیل شود ، انرژی ناشی از انقباض فقط برای 20 میلیون سال کافی خواهد بود . ممکن است چنین زمانی در مقایسه با استانداردهای زمینی بسیار طولانی باشد ، ولی در مقیاس نجومی ، زمان بسیار کوتاهی است .زمین شناسان به شواهدی دست یافته اند مبنی بر اینکه پوسته زمین برای مدت بسیار طولانی تری در معرض تابش خورشید بوده است .

دلیل اینکه خورشید – وبقیه ستاره ها- برای مدتهای چنین طولانی می درخشند این است که آنها از یکی از مهمترین منابع انرژِی ،یعنی انرژی هسته ای ، استفاده می کنند. در فرایندها هسته ای جرم مستقیماً به انرژی تبدیل می شود وچنین فرایندی تقریباً یک میلیون بار کاراکتر از بهترین سوخت شیمیایی است . این همان راز قدرت ستاره ای است که به چرخه زندگی نسبتاً پیچیده ستاره ها می انجامد. برای درک این موضوع ، بهتر است تحول ستاره هارا از تولد تا مرگ دنبال کنیم.

مشاهدات ومدل سازی های نظری نشان می دهندکه هر چه ستاره ای پر جرم تر باشد ، سریع تر مسیر تحولی اش را طی می کند. به بیان دیگر ستاره های پر جرم تر عمر کوتاه تری دارند.

می دانیم که فضای بین ستاره ای خالی نیست و به آن محیط بین ستاره ای نیز گفته می شود. چگالی هوا در روی زمین 10 19 kg/cm3 اما چگالی محیط میان ستاره ای 10- 10 5 kg/cm3 می باشد. بر خلاف تصور فضای بین ستاره ها خالی نیست. در این فضا مولکولها ، اتمهاو حتی یونهای مختلف حضور دارند . چگالی محیط میان ستاره ای در حدود 10-10 5 بر سانتی متر مکعب است. و چگالی هوا در حدود 10 19 بر سانتی متر مکعب است. بدین ترتیب دیده می شود که محیط میان ستاره ای در مقایسه با هوا چگالی بسیار کمی دارد. یعنی تقریباً می توانیم آن را در مقیاس زمینی برابر با خلأ بگیریم . اما همین محیط میان ستاره ای به دلیل ابعاد بزرگی که دارد. (گاهی چند صد سال نوری ) می توانیم جرم عظیمی در خود جای دهد. به همین دلیل شناخت خصوصیات و ویژگیهای محیط های میان ستاره ای از اهمیت زیاد برخوردار است. به ویژه آنکه ستاره ها در چنین محیط هايی شکل می گیرند . به بیان دیگر مراحل تحول ستاره پیش از آنکه به رشته اصلی برسد در محیطهای میان ستاره ای خواهد بود.

لحظه ای که فرایند گداخت هسته ای در قسمت مرکزی آن آغاز می شودستاره متولد مي شود وپس از آن ستاره کم کم پف می کند و رنگ آن عملاً به سرخی می زند و به آن غول سرخ می گویند.

عناصر سنگینتردر مقایسه با هليم خیلی سریع تر در فرایند شیمیایی شرکت می کنند. در جو غولهای سرخ می توانیم مولکولها را مشاهده کنیم.

ابر غول: دارای حجم بسیار زیادی هستند.

فرا غول: ابعادی در حد منظومه شمسی دارند مانند اتا گشتی

آنچه که تعیین کننده نوع غولها می باشد ، جرم ستاره است. در واقع مسیر تحولی و مراحل پایانی ستاره را جرم ستاره مشخص می کند.

ستاره های با جرم متوسط مانند خورشید وقتی به غولهای سرخ تبدیل می شوند پس از گذشت زمانی ابعاد بزرگ تری به دست می آورند و تبدیل به سحابی سیاره نما می شود.

سحابی های سیاره نما کروی ، دو قطبي ، پروانه اي و نامنظم هستند.

ادامه زندگي يك ستاره در بخش زندگي يك ستاره كاملا توضيح داده شده است

ضميمه:

سايت (http://www.haftaseman.ir/webdb/article.asp?id=1005) هاي ديگر در اين زمينه نوشتند...
------------------------------------------
منبع (http://www.7heaven.blogfa.com/post-30.aspx) - na3r.ir
از گالیله تا هاوکینگ
------------------------------------------


http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/db/H-R_diagram.svg/471px-H-R_diagram.svg.png

پیام بهرام پور
02-02-2011, 06:21 PM
با تشکر از آقای بهرام پور
می تونم خواهش کنم در مورد رابطه درخشندگی کمی توضیح بدید.
ممنون

ابتدا با برخی از تعاریف مربوط به نور و انرژی ستارگان آشنا مي‌شویم و سپس رابطه‌ي آنها را با یکدیگر بیان مي‌کنیم.

شار تابشی
«شار تابشي» به میزان انرژی خارج شده از واحد سطح يك ستاره در واحد زمان گفته مي‌شود که آن را با F نشان مي‌دهند.

درخشندگی
میزان كلّ انرژی خارج شده از ستاره در واحد زمان را «درخشندگي» يا تابندگي مي‌گويند و آن را با L نشان مي‌دهند.

روشنایی
«روشنايي» در واقع میزان انرژی رسیده از یک منبع نوری به سطح معين در واحد زمان است و آن را با b نشان مي‌دهند.

پیام بهرام پور
02-05-2011, 11:09 PM
یک بار عرض کردم که:
اسلوب کلی محاسبه ی برخی از اطلاعات مهم یک ستاره را در نمودار های زیر می توانید ببیند:
(نمودار از کتاب الفبای المپیاد نجوم و اخترفیزیک برداشته شده)
[CENTER]http://mpsky.ir/pic/data.png


در ابتدا روش محاسبه ی فاصله را بیان می کنیم:
برای این که فاصله‌ي ستارگان را از خود تعیین کنیم راه‌های مختلفی وجود دارد اما معروف‌ترين و رايج‌ترين روش‌های محاسبه‌ي فاصله به كمك اختلاف منظر ايجاد شده به دليل حركت زمين به دور خورشید است.

جابه‌جايي جسم بر اثر تغییر جای ناظر، در پس زمینه را «اختلاف منظر» مي‌نامیم، نمونه‌ي بارز آن، این است که دست خود را در امتداد بازوي كشيده و یک انگشت را باز کنیم و با یک چشم جای آن را نسبت به پس زمینه بسنجیم سپس با چشم دیگر این کار را تكرار كنيم، مي‌بینیم که دست ما نسبت به پس زمینه تغيير مي‌کند. در فواصل نجومي ‌اختلاف منظر بین دو چشم بسیار کم است و ما از قطر مدار زمین استفاده مي‌کنیم؛ به این صورت که اول بهار و پاییز (به‌طور كلي زمانی که فاصله‌ي بین دو نقطه از مدار بيشترین مقدار باشد.) از جسم عکس مي‌گیریم، این میزان را حساب مي‌کنیم.
با چند محاسبه ی ساده (که از حوصله ی این بحث خارج است) در می یابیم که رابطه ی بین اختلاف منظر و فاصله اینگونه است
d=1/θ
که تتا در آن اختلاف منظر بر حسب ثانیه قوسی و d فاصله بر حسب پارسک است. (پارسک معادل 3.26 سال نوری است)

پیام بهرام پور
02-23-2011, 07:07 PM
با نگاهی کلی به نمودار خواهیم دید که حال نوبت به روشنایی رسیده است:
یک بار گفتیم که روشنایی یعنی:

میزان انرژی رسیده از یک منبع نوری به سطح معين در واحد زمان است و آن را با b نشان مي‌دهند.
روشنایی یک ستاره عددی است که واحد ان وات (j/s=w) بر روی متر مربع است.
برای مثال ستاره ی خورشید با روشنایی تقریبی 1370 وات بر متر مربع به روشنی در آسمان می درخشد (یعنی، بر هر متر مربع از سطح زمین حدود 1370 ژول انرژی در هر ثانیه به صورت عمودی می تابد)

اما موضوع مهم این است که روشنایی چگونه قابل مشاهده است؟

شار دریافتی از ستاره (b) با درخشندگی (L) نسبت مستقیم و با فاصله‌ي (d) نسبت عکس مجذوری دارد؛ به‌طوری که

b=L/(4πd^2 )=(4πr^2 σT^4)/(4πd^2 )=(r^2 σT^4)/d^2

که در آن d فاصله‌ي چشم تا منبع نور (ستاره) است، در واقع روشنایی همان شار انرژی روی جسمي دیگر است که در فاصله‌ي d قرار گرفته است كه اين رابطه نه تنها براي ستارگان بلكه براي هر جسم منير نيز صادق است.

yperseusy
02-23-2011, 10:33 PM
σ يا همان زيگما (ثابت استفان بلتزمن)= 1.38* 10^-16 erg/kelvin
ديدم كمه گفتم اشاره كنم ;)

پیام بهرام پور
02-24-2011, 03:08 PM
σ يا همان زيگما (ثابت استفان بلتزمن)= 1.38* 10^-16 erg/kelvin
ديدم كمه گفتم اشاره كنم ;)

ممنونم از دوست خوبم yperseusy
البته باید توجه کنید که در این رابطه باید از ثابت استفان بولتزمن با واحد های SI استفاده کرد
بنابریان برای سیگما خواهیم داشت:

5.67*10^8-

که واحد آن به صورت Wm^-2k^-4 است
فقط یک سوال
بقیه دوستان نمی خوان کمک کنند؟

yperseusy
02-24-2011, 03:25 PM
پيام جان من در حد توانم كمك مي كنم ;)

Ehsan
03-04-2011, 12:15 PM
یه راهِ دیگه برای استخراجِ اطلاعات از ستاره، استفاده از یه دسته ستاره است که مطمئنیم کنارِ هم قرار دارند ولی الان سوال اینِ که از کجا بدونیم یه دسته ستاره کنارِ هم اند!!؟؟؟:o_o:

doostesetareha
03-04-2011, 01:01 PM
یه راهِ دیگه برای استخراجِ اطلاعات از ستاره، استفاده از یه دسته ستاره است که مطمئنیم کنارِ هم قرار دارند ولی الان سوال اینِ که از کجا بدونیم یه دسته ستاره کنارِ هم اند!!؟؟؟:o_o:


فکر کنم از روی طول موج و مقدار انتقال به قرمز بشه اینو فهمید. همچنین جذب میان ستاره ای هم با طول موج مرتبطه. اگه یه تعداد ستاره تو یه فاصله مشخصی باشن طبیعتا جذب میان ستاره ایشونم به یه اندازه س.
فعلا اینا به ذهنم رسید.

Ehsan
03-04-2011, 01:24 PM
فکر کنم از روی طول موج و مقدار انتقال به قرمز بشه اینو فهمید. همچنین جذب میان ستاره ای هم با طول موج مرتبطه. اگه یه تعداد ستاره تو یه فاصله مشخصی باشن طبیعتا جذب میان ستاره ایشونم به یه اندازه س.
فعلا اینا به ذهنم رسید.
جذب میان ستاره ای وقتی به درد می خوره که بدونیم همه شون یه جا هستند نه این که بخواهیم بدونی یه جا هستند یا نه! در این مورد انتقال به سرخ بیشتر به درد می خوره ولی این روش باگ زیاد داره به این معنی که چندین ستاره در راستای دید ممکنه که انتقال به سرخی داشته باشند که درونِ بازه ای قرار داشته باشند که خوشه تو اون بازه ی انتقال به سرخ باشه! یعنی اگه مثلا خوشه تو بازه ی انتقال به سرخِ 0.01 تا 0.011 قرار داشته باشه کلی ستاره تو اون راستای دید هم در این بازه قرار داره! پس روشِ بهتری می خواهیم که این چیزها رو حذف کنه!

Ehsan
03-06-2011, 05:19 PM
نبووود؟؟؟؟!!!!!:sSW_darthvader::viking:
بابا منظورم نفس کش نیست!!!
منظورم یه راهِ درست و حسابی واسه اینه که بدونیم یه دسته ستاره کنارِ هم اند یا نه!!

doostesetareha
03-06-2011, 08:08 PM
نبووود؟؟؟؟!!!!!:sSW_darthvader::viking:
بابا منظورم نفس کش نیست!!!
منظورم یه راهِ درست و حسابی واسه اینه که بدونیم یه دسته ستاره کنارِ هم اند یا نه!!


نچ !!! اگه فعلا نمیگین راهنمایی کنین خب یه کم !!!!:yaeh%20am%20not%20d

Ehsan
03-06-2011, 08:43 PM
نچ !!! اگه فعلا نمیگین راهنمایی کنین خب یه کم !!!!:yaeh%20am%20not%20d
از من چرا راه نمایی می خواید!؟؟؟:yuush::meta knight:
می خواهیم با هم فکری یه راه حل پیدا کنیم (فرض کنید تازه فهمیدیم ستاره ها چی هستند و در واقع وضیعت ِ دانشمندای قرن نوزدهمی رو داریم!):cool:
بیایید به ویژگی هایی فکر کنیم که یه دسته ستاره که خیلی نزدیکِ هم هستند دارند! یکی از این ها تشکیلِ هم زمان هست! دومی فاصله ی یکسان سومی این که خیلی به هم وابسته اند یعنی گرانش هاشون رو هم تاثیر داره و با هم حرکت می کنند و ....
حالا با استفاده از این ها چه جوری می شه فهمید ستاره ها کنارِ هم اند؟
من که می گم شاید بشه با استفاده از ثبتِ حرکتِ ویژه هاشون ( حرکت مماسی) در طولِ چند سال ببینیم اینا وضعشون چه جوریه!
نظرِ شما چیه؟

Ehsan
03-31-2011, 11:19 AM
حالا یه روشِ دیگه هم وجود داره تا بفهمیم یه دسته ستاره کنارِ هم قرار دارند یا نه!
اگه یه دسته ستاره کنارِ هم باشند و گرانش هاشون روی هم تاثیر بگذاره باید یه جورایی شبیهِ هم حرکت کنند و سرعت هاشون شبیهِ هم باشه. این رو تو نجومِ دینامیکی خوندم! کسی روشِ دیگه ای نداره؟

المپیاد نجوم
06-28-2011, 09:32 PM
از درخشندگی اطلاعات خیلی زیادی رو پیدا کرد.یکی از اون ها جرم هست که اگر به نسبت خورشید بگیریم نسبت جرم به جرم خورشید به توان 3.5 میشه درخشندگی به درخشندگی خورشید.
دیگه میشه طول عمر رو پیدا کرد با این تفاوت که این بار توان منفی 2.5 میشه.با کمک رابطه ی قدر ودرخشندگی هم خیلی چیزا میشه به دست آورد مثلا فاصلهیا قدر ظاهری و... کلا درحشندگی ستاره ها خیلی خیلی مهمه و خیلی از اطلاعاتی که ما الآن از ستاره ها داریم همین جوری به دست اومده.

sasan20oo20
07-15-2011, 12:04 PM
با سلام

در این تاپیک به بررسی نور هایی که در فضا وجود دارند که از اجرام نجومی به ما میرسند میپردازیم و این موضوع را از دید فیزیک نجومی و پزشکی دنبال میکنیم که نور چه مراحلی را از تولد تا ذهن ما میگذراند...


بخش فضا از دید فیزیک
بخش تلسکوپ و زمین از دید نجوم
و بخش اناتومی چشم و... از دید پزشکی


امیدوارم مطالبی که ارائه میشود سودمند باشد و تمام اعضا همکاری کنند
باتشکر

sasan20oo20
07-15-2011, 12:22 PM
برای شروع از محل تولد نور شروع میکنیم برای این کار باید یک جسم نجومی را در نظر بگیریم که من m57 یاهمان سحابی حلقه را در نظر میگیرم این سحابی که در قدر نهم در صورت فلکی شلیاق قرار دارد یکی از نمونه های منحصر به فرد سحابی سیاره نما در آسمان نیمکره شمالی است. قدرت تفکیک تلسکوپهای بزرگ شکل حلقوی این سحابی را آشکار کرده است ولی نمای سحابی حلقوی در تلسکوپ های کوچک آماتوری چیزی غیر از لکه ای کوچک و مه آلود نیست.(لازم به ذکر است که این اولین جسمی بود که من در تلسکوپ دیدم)
۵۷ M اولین سحابی سیاره ای کشف شده پس از سحابی دمبل (Dumbbell Nebula) در روباهک است.این دو سحابی به فاصله 15سال از هم کشف شدند و هر دو مبین چگونگی مرگ یک ستاره در ابعاد خورشید هستند.
طبق شواهد تاریخی، Antoine Darquier اولین کسی بود که در زمستان 1779 سحابی حلقوی را رصد کرد و متوجه تفاوت آن با ستارگان اطرافش شد. براساس نوشته هایی که از او باقی مانده است، سحابی حلقوی شبیه به هیچ یک از سحابی های شناخته شده در زمان او نبوده است. او سحابی حلقوی را در ابعاد مشتری و البته کم فروغ تر از آن توصیف کرده و به این نکته اشاره کرده است که سحابی در بخش مرکزی نسبت به باقی مناطق کم نورتر می باشد درست چند روز پس از کشفAntoine Darquier ،Charles Messier توانست مستقل از او سحابی حلقوی را رصد کرده و در فهرست خود با نام 57 M ثبت کند. او در نوشته های خود به این مطلب اشاره کرده است که 57 M باید اجتماعی از ستارگان بسیار کم نور و کوچک باشد که با بهترین تلسکوپها هم قابل تفکیک نیست!
همانطور که گفته شد سحابی حلقوی از پشت یک تلسکوپ آماتوری نمایی همچون سیاره ای کم فروغ دارد. همین دلیل کافی بود تا William Herschel (که به تازگی به کشف اورانوس نائل شده بود و بیش از هر کسی با نمای سیارات از پشت تلسکوپهای آن زمان آشنایی داشت) نام سحابی سیاره نما (Planetary Nebula) را برای این سحابی انتخاب کند. شاید خود او هم فکر نمی کرد که این نام پس از مدتی برای تمام اجرام هم رده سحابی حلقوی استفاده شود.
ابرهای سحابی با سرعت بین ۲۰تا ۳۰ کیلومتر در ثانیه (معادل ۱ ثانیه قوسی در صد سال)در حال انبساط هستند.جرم سحابی در حدود ۲/۱ برابر جرم خورشید تخمین زده شده است.
سحابی حلقوی زاده مرگ ستاره ای در فاصله 2300 سال نوری است. بخش مرکزی سحابی فقط در ناحیه فرا بنفش تابش می کند و به همین دلیل در نور مریی تاریک به نظر می رسد. بخش داخلی حلقه متمایل به سبز است که دلیل آن تابش های اکسیژن و نیتروژن یونیزه است. رنگ غالب در بخش خارجی حلقه، قرمز است که به خاطر وجود هیدروژن در آن ناحیه است.
در مرکز سحابی حلقوی ستاره ای از قدر 15 وجود دارد که باقی مانده ای از لایه های مرکزی یک غول سرخ است. این ستاره در واقع یک کوتوله سفید است که ابعادی در حدود سیارات دارد.
در پایان مرحله غول سرخ ستاره، لایه های خارجی خود را در فضا رها کرده است. این لایه ها در نهایت تشکیل دهنده سحابی سیاره نما بوده اند. بخش های مرکزی غول سرخ متراکم شده و به کوتوله سفید تبدیل شده است.
منبع :www.astronomer.ir

http://www.starshadows.com/_img/image/gallery/4/M57_Master%201.jpg

sasan20oo20
07-15-2011, 12:34 PM
خوب الان که محل شروع مشخص شد باید شروع کنیم همان طور که ذکر شد سحابی حلقوی زاده مرگ ستاره ای در فاصله 2300 سال نوری است. یعنی نور باید این مصافت را طی کند تا به زمین برسد درسته سفر طولانی ای هستش ولی در برابر عمر جهان چیزی نیست
راستی در این تصویر پست قبل میبینیم که ، رشته های غبار و گلبول هایی دور از ستاره ی مرکزی قابل مشاهده هستند. این موضوع کمک می کند که دریابیم سحابی حلقه کروی شکل نیست بلکه استوانه ای شکل است.
امروز تا این جا بسه اگه بقیه اعضا هم مطالب مفید دیگری مربوط به موضوع دارن خوشحال میشم از اطلاعات اون ها هم استفاده کنم!!

sasan20oo20
07-17-2011, 01:06 AM
خوب الان که محل شروع m57 یا NGC 6720 یا همون سحابی حلقه ی خودمون شد!!
بگذارید قبل از شرع سفر خودمون یکمی در مورد نور صحبت کنیم راستش دارم وقت کشی میکنم که دیرتر راه بیفتم تا شاید یکی دو نفر همراهمون بشن و تنها به این سفر نرم!!!


اهمیت نور



برای ساليان سال بشر با استفاده از هر وسيله ای که در اختیار داشت به دنبال اين بود تا بفهمد که در آسمانها چه چیزی وجود دارد. به عنوان مثال استون هنج در انگلستان نمونه ای از اين ابزارها است که توسط تمدنهای باستانی به وجود آمده تا به وسيله آن از تغييرات و حرکت ستارگان آگاهی پيدا کنند و همچنين ابزارهای باستانی که دريانوردان با استفاده از آنها ارتفاع ستاره قطبی را از افق محاسبه کرده و با اين روش مکان خود را دريا پيدا می کردند. ولی با اين حال هيچ اختراعی بيشتر از اختراع اولين عدسی و سپس آيينه های سهموی به دانشمندان در اين راه کمک نکرد.

ما نمی توانیم به طور واقعی و حقیقی ستاره ها و سیاراتی که در دور دست هستند را ببينيم. برای روشن شدن موضوع بگذارید يک مثال بزنم. به عنوان مثال شما سيبی را در دست خود بگيريد، رنگ، شکل، اندازه و تقريباً تمام خصوصيات آن برای شما قابل درک و اندازه گيری است ولی اجرام دوردست مانند ستاره ها را نمی توانيم به همين راحتی مطالعه کنيم. پس بايد به نوری که از آنها به ما می رسد اعتماد کنيم. تقريباً تمام اطلاعاتی که ما از اجرام دوردست در اختیار داريم به واسطه مطالعه نور آنها است.
این یکی از دلایل ایجاد این تاپیک است

تلسکوپ وسيله ای است که بيشتر از چشم انسان توانايي جمع آوری نور دارد. يکی از خصوصيات يک تلسکوپ خوب در بيشتر بودن توانايي جذب نور آن می باشد نه بزرگنمايي آن. در تلسکوپ از آيينه ها و عدسی هایي استفاده می شود که کار آنها شکستن نور و کانونی کردن (متمرکز کردن) آن در يک نقطه است. فکر کنم برای شما پيش آمده است که با استفاده از ذره بين نور خورشيد را در يک نقطه متمرکز کرده باشید؟ اگر اين کار را انجام داده باشيد، حتماً مشاهده کرديد که بعد از مدتی سطحی که بر روی آن نور را متمرکز کرده ايد شروع به سوختن می کند و اين به دليل متمرکز کردن نور زياد در آن نقطه است که به وسيله عدسی ذره بين شما اين اتفاق می افتد. در تلسکوپ ابتدا نور در يک نقطه کانونی می شود و سپس توسط عدسی ديگر بزرگ می شود. که اين دو عدسی تقريباً خلاف يکديگر عمل می کنند.
تلسکوپ های سنتی را تلسکوپ شکستی (گاليله ای) می نامند که در آنها از دو عدسی استفاده شده است که عدسی اول باعث کانونی شدن نور می شود و عدسی دوم سبب بزرگنمايي و تقويت نور می شود. اما در تلسکوپ های بازتابی (نيوتنی) از آيينه ها برای کانونی کردن نور استفاده می شود ولی پس از کانونی شدن نور توسط آيينه باز هم توسط يک عدسی بزرگنمايي و تقويت نور انجام می گيرد.

narcissus flower
07-17-2011, 01:05 PM
باسلام مطالبی که فرمودید خوب و جالب هستند ولی من هنوز نفمیدم که باید به کجا برسیم ؟ قرار مثلا طیف نگاری و طیف سنجی بکنیم و اطلاعات استخراج کنیم یا.....

sasan20oo20
07-17-2011, 04:45 PM
راستش شروع رو با اجازه اعضایی که همکاری نمیکنن m57 قرار دادیم قراره بعد از یه سفر طولانی و شرح راه به زمین برسیم و بعد از جوء زمین به تلسکوپ شما بعد چشم شما بعد از اون هم مغز و پردازش هایی که اون جا انجام میشه

در کل میشه گفت همه ی عواملی که باعث میشن ما به فرض m57 رو ببینم مورد بررسی قرار میدیم!!!

اگه بازم سوالی بود خوشحال میشم جواب بدم!!

sasan20oo20
07-18-2011, 01:42 PM
با سلام از تمام اعضا پوزش می طلبم چون من 30 ام کنکور دارم:banghead: و وقت کافی برای پیشرفت این تاپیک ندارم انشا الله از شنبه درستش میکنم تا اون موقع اگه کسی اطلاعاتی داره که فکر میکنه به در من بخوره این جا بزاره ممنون میشم از اطلاعات اونا هم استفاده کنم!!!

با تشکر

sasan20oo20
07-25-2011, 12:18 PM
یکی از عواملی که فکر کنم توی سفرمون تاثیرداره اینه من اطلاعات زیادی ندارم اگه کسی چیزی میدونه خواهش میکنم بگه ولی میدونم که باعث انحراف نور میشه پس به این تاپیک هم مربوط میشه!!!

ماهیت ماده تاریک ناشناخته چیست؟ چگونه آن را بشناسیم؟

وجود یک پدیده را از دو طریق می توان اثبات کرد یکی مشاهده مستقیم آن پدیده و دیگری مشاهده تاثیرات آن پدیده بر محیط اطراف یا پدیده هایی که مشاهده آنها آسان تر است.
برای درک بهتر این موضوع به بررسی مختصری از نسبیت عام اینشتین می پردازیم:
آلبرت اینشتین پس از ارائه نظریه نسبیت خاص به اصلاح نظریه نیوتون پرداخت تا آن را با اصول نسبیتی تطبیق دهد. بنابر نظریه گرانش نیوتون دوجسم نیروی گرانشی برهم وارد می کنند. این نیرو متناسب است با جرم هرکدام، و تناسب معکوس دارد با مجذور فاصله آنها. در نظر نیوتون این نیرو آنی بر جسم وارد می شود یعنی اینکه به محض حضور جسم نیرو بر آن وارد می شود. پس اگر جسم نابود شود بلافاصله نیرویی که برجسم دیگر وارد می کند از بین خواهد رفت. اینشتین به نادرست بودن این نظر پی برد، چرا که هیج نیرو (هم چنین هیچ جسمی) نمی تواند سریعتر از نور منتشر شود. از این رو انیشتین نظریه خود براساس این که سرعت انتشار گرانش همان سرعت نور باشد ارائه کرد.انیشتین برای توضیح این مطلب بعد زمان را به سه بعد فضایی دیگر اضافه کرد در نتیجه مفهوم فضا- زمان را ایجاد کرد. سپس توصیف کردکه دراین صورت هر جرمی بدلیل ایجاد انحنا در فضا گرانش ایجاد می کند. بنابراین مفهوم نیرو از بین رفت. برای سادگی مطلب به جای فضای چهار بعدی یک مثال در فضای سه بعدی می زنیم یک صفحه لاستیکی را برروی یک چهارچوب کشیده شده است در نظر آورید. این صفحه صاف است. پس اگر تیله ای را برروی آن سر دهیم خط مستقیم را طی می کند. حال اگر یک توپ سنگین را برروی صفحه رها کنید. باعث می شود صفحه در اطرافش گود بردارد. اکنون اگر تیله را روی صفحه لاستیکی و درحوالی گول سنگین سر بدهید. انحنای صفحه لاستیکی باعث می شود که تیله مسیری منحنی دنبا کند. یک ناظر که نتواند انحنای سطح لاستیکی را ببیند خواهد گفت: توپ دارد نیرویی بر تیله اعمال و آن را از مسیر منحرف می کند ولی ما میدانیم نیرویی در کار نیست بلکه حرکت انحراف حرکت نتیجه انحنای صفحه است. فضا- زمان نیز تا حدودی به همین شکل است اگر جرمی در آن قرار بگیرد باعث انحنای آن می شود که حتی نور (که جرم ندارد) را منحرف می کند. بنابراین نیرو مفهوم خود را ازدست می دهد.در نهایت بنا بر مطالب گفته شده این گونه می توان نتیجه گیری کرد که جرم منشا ایجاد جاذبه می باشد بنابراین هر جا جرمی وجود داشته باشد (خواه قابل مشاهده و خواه غیر قابل مشاهده) مطمئنا گرانشی نیز وجود دارد که این گرانش نیز با ایجاد انحرافاتی در مسیر نور می تواند قابل شناسایی توسط تلسکوپ های فضایی باشد.
همانطور که می دانید خوشه کهکشان ها و تعدادی از گروه های شناخته شده آنها بزرگ ترین اجرام جهان هستند. اندازه آنها از حدود تجمع های کوچک نظیر گروه محلی ما با 20 الی 30 عضو تا سیستم های کروی عظیم از کهکشان ها با دهها هزار عضو متغیر است.
اختر شناسان با مطالعه و بررسی حرکت این کهکشان های عضو و با استفاده از قوانین گرانشی توانسته اند جرم خوشه مورد نظر را به دست آورند. در بیشتر این محاسبات دیده می شود که جرم یک خوشه بیشتر از جرم کهکشان های عضو آن است در نتیجه بیشتر مواد تشکیل دهنده این خوشه ها( و جهان) به صورت گازهای داغ پراکنده، خرده سنگ ها و سیاه چاله ها و یا اجرام تاریک دیگرمی باشند.
به نظر می رسد که در اثر حرکت بسیار سریع کهکشان های عضو ( در یک محیط گازی) پرتوx گسیل می شود. محققان با مطالعات مبتنی بر پرتو x (با استفاده از آشکار ساز هایی با قدرت تفکیک بسیار بالا) قادرند گاز موجود در خوشه ها را شناسایی کنند و انگاه به ماهیت واقعی این " ماده ناپیدا" پی خواهند برد.
90 درصد از کل عالم تشکیل شده از ماده تاریک می باشد که قادر به دیدن آن نیستیم و اختر شناسان اوقات زیادی را صرف شناسایی و نقشه برداری از ماده ناشناخته می کنند.

sasan20oo20
07-25-2011, 06:55 PM
خوب واسه کسایی که محل دقیق این سحابی رو نمیدونن دو تا عکس مجازی میزارم


http://www.irupload.ir/images/iym7g6oi9snnt7qujou.jpg



http://www.irupload.ir/images/uu8ehs44214x0m5t6mi.jpg

sasan20oo20
07-26-2011, 11:16 AM
با سلام خدمت دوستان من دوست دارم بیشتر در مورد این ماده صحبت کنیم اگه کسی اطلاعاتی داره بگه اطلاعات رو میخواهید نگه دارین واسه چی اکبندش به درد نمیخوره از من گفتن بود!!!