توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شمع های استاندارد کیهانی
پیام بهرام پور
01-16-2011, 02:27 AM
ستاره های متغیر به ستارگانی گفته می شود که در مرحله ای از زندگی خود قرار دارند که برونداد نور آنها به صورت واقعی برای مدتی به طور متناوب یا غیر متناوب کم و زیاد می شود.
ستاره های متغییر بر اساس برخی از ویژگی های خود از جمله دوره ی تناوب شدت نور خروجی خود به دسته های مختلفی تقسم بندی می شوند.
یکی از معروف ترین دسته های ستارگان متغییر، متغییر های rr- شلیاقی هستند.
علت به وجود آمدن:
هنگاميکه سوخت ستاره تمام ميشود و دیگر هیدروژنی باقی نميماند که آن را بسوزاند ستاره در خود فرو ميریزد مانند بادکنکی که هوای آن خالی شده است و وقتی که چگالی و گرمای آن در اثر فرو ریختن زیاد ميشود فشار رو به بیرون به آن وارد ميشود و تا جایی که گرانش ستاره اجازه بدهد منبسط ميشود و زمانی که گرانش ستاره جلوی انبساط را بگیرد دوباره منقبض ميشود و این کار تا مدتها ادامه ميیابد.
حداکثر سرعت انبساط و انقباض این ستارهها زمانی است که به اندازهي متوسط ميرسند و حداقل آن زمانی است که به مینیموم و ماکزیموم اندازه ميرسد.
«متغيرهاي rr شلياقي» ، دارای دورهي تناوبهای چند ساعته تا یک روزه هستند و قدر مطلق آنها 0/6 است (در برخي از موارد ميتوان آن را صفر فرض كرد) و از قیفاووسیها فراوانتر هستند و جرم آنها باید از كوچكترین متغییرهای قیفاووسیها نیز کمتر باشد.
هنگاميکه ستاره به غول سرخ تبدیل شد، ممکن است که به فاز rr شلیاقی برود.
در حدود 30000 ستاره از اين نوع كشف شده است، نخستين ستارهاي كه از اين نوع ستارگان متغير كشف شده است در صورت فلكي شلياق قرار داشت، به همين دليل اينگونه متغيرها به متغيرهاي شلياقي معروف شدند.
از طیف این ستارگان ميتوان فهمید که در آنها عناصر سنگین به ندرت دیده ميشود.
این نوع متغيرها را در خوشههای کروی و درهالهي کهکشان خودمان ميتوان یافت. این ستارگان در نواحی یافت ميشود که عمر ستارگان این نواحی چیزی در حدود چند میلیارد سال است. ستاره تنها در صورتی به متغير rr شلیاقی تبدیل ميشود که که جرم آن مقداری خاص باشد. در بيشتر این متغيرها عناصر سنگین کم است و از گونهي طيفي a و يا f هستند.
حالا به نظر شما چرا به این ستاره های متغییر گفته می شود شمع های استاندارد کیهانی؟
پیام بهرام پور
01-16-2011, 10:31 PM
حالا به نظر شما چرا به این ستاره های متغییر گفته می شود شمع های استاندارد کیهانی؟
به دلیل استقبال دوستان خودم جواب می دم!
این ستاره ها همواره روشنایی یکسانی دارند و درواقع قدر مطلق آنها 0.6 است
از آنجایی که روشنایی آنها همواره ثابت است می توان با استفاده از روشنایی واقعی و روشنایی رسیده از آنها، فاصله ی آنها را حساب کرد.
.....
منتظر توضیحات تکمیلی دوستان هستم
Astronomer
01-17-2011, 01:35 AM
با تشكر از آقاي بهرام پور عزيز!
با توجه به توضيحات كامل آقاي بهرام پور چيز زيادي براي گفتن نمانده ولي بنده مي خواهم كمي ابهام زدايي كنم!
1) وقتي ميگوييم قدر مطلق ثابتي دارند منظور اين هست كه تمامي ستاره هاي اين دسته يك قدر مطلق دارند نه اين كه قدر مطلق ستاره هاي اين نوع ثابت است!
چون در اصل اين ستارگان تپنده اند و به همين خاطر ستارگان متغير نام دارند يعني قدر مطلق شان در دوره تناوب هاي خاص تغيير ميكند! اما چطور براي اين ستارگان قدر مطلق واحدي تعيين ميكنند و ميگويند اين قدر مطلق همه ستارگان از اين دست است؟
2) قدرمطلق اين ستارگان هميشه اشتباها 0.5يا0.6 اعلام ميشود! بلكه اين ميانگين قدرمطلق اين ستارگان هست و بايد اينطور بيان شوند:http://forum.avastarco.com/forum/picture.php?albumid=50&pictureid=469
كه x همان دامنه تناوب قدر است!
3) بله يكي از راه هاي فاصله سنجي استفاده از مدول فاصله هست كه يكي از شيوه هاي تعيين مدول فاصله ستاره هاي متغيير rrشلياقي اند.
مدول فاصله = قدر ظاهري - قدر مطلق
پیام بهرام پور
02-05-2011, 11:38 PM
با تشكر از آقاي بهرام پور عزيز!
[SIZE=3.... [/SIZE]
[FONT=Arial][SIZE=3]مدول فاصله = قدر ظاهري(m) - قدر مطلق(M)
حالا می خواهیم ببینیم مدول فاصله چیست:
m-M=5 logd-5
که فاصله بر حسب پارسک (یعنی 3.26 سال نوری) است.
narcissus flower
02-06-2011, 02:06 PM
میشه بیشتر توضیح بدید . یعنی اینکه از نظر اندازه باید خیلی به هم نزدیک باشندتا در یک قدر قرار بگیرند؟اما اینها که از نظر نور متناوب هستند نباید خیلی هم استاندارد باشند.استاندارد باید در هر شرایطی ثابت باشه.اگه میشه این کج فهمی رو اصلاح بفرمایید:blink:
پیام بهرام پور
02-06-2011, 10:35 PM
میشه بیشتر توضیح بدید . یعنی اینکه از نظر اندازه باید خیلی به هم نزدیک باشندتا در یک قدر قرار بگیرند؟اما اینها که از نظر نور متناوب هستند نباید خیلی هم استاندارد باشند.استاندارد باید در هر شرایطی ثابت باشه.اگه میشه این کج فهمی رو اصلاح بفرمایید:blink:
ببینید این ستارگان متغییر دارای قدر مطلق تقریباً ثابتی هستند؛ یعنی:
اگر همه ی آنها را -که در حقیقت در فواصل مختلفی از ما قرار دارند (دور و نزدیک) - در یک فاصله ی مشخص یعنی 10 پارسکی - که معادل 32.6 سال نوری است- قرار دهیم و مشاهده کنیم تقریباً می توانیم همه ی انها را با یک روشنایی ببینیم
حال که مقدار روشنایی انها را می دانیم، می توانیم با استفاده از نور رسیده از انها فاصله یشان را تعیین کنیم
narcissus flower
02-07-2011, 01:07 AM
من منظورم حجم اونها وبه طبع روشنایی اونها بود بالاخره حتی وقتی هم اونها روبه10پارسکی برسونیم اندازه ی اونها که مثل هم نیست که در یک قدر قرار بگیرند.هست؟؟
یکی هم اینکه شمع استاندارد هستند چرا؟؟نور ثابت که ندارند که به عنوان معیار قرار داده شوند
سپاس از توضیحاتتون
امیر حسن زاده
02-07-2011, 10:41 AM
متغيرهاي RR- شلياقي از دسته متغيرهاي تپشي هستند. آنها ستارگان پيري هستند و به همين دليل در خوشه هاي كروي يافت مي شوند.
اگر در نمودار HR نگاه كنيد جايگاه آنها را مي توانيد مشاهده كنيد كه تقريبا" نوار كوچك با درخشندگي ثابتي دارند
http://www.daviddarling.info/images/RR_Lyrae_stars.jpg
مي دانيد كه دماي سطحي و مجذور شعاع ستاره در درخشندگي ستارگان نقش دارند. بنابراين مي توان حدس زد كه در اين دسته از متغيرها ستاره اي كه داراي شعاع(يا به قول شما حجم) بيشتري هستند بايد از نظر دما كمتر باشد. يعني به سمت خط طيفي سردتر باشد
پیام بهرام پور
02-18-2011, 08:11 PM
برای درک بهتر این مفهوم اگر موافق باشید یک مثال را بررسی می کنیم که این موضوع بهتر جا بیافتد:
سوال:
قدر ظاهری یک ستاره متغير RR شلیاقی +8 است، فاصلهي این ستاره از ما چقدر است؟
پاسخ:
با توجه به این که قدر مطلق این گونه از متغيرها را می توان 0.6 فرض کرد از رابطهي قدر مطلق و قدر ظاهری و فاصله استفاده ميکنیم:
0.6-8=5logd-5
بنابراین مقدار d تقریباً برابر خواهد بود با:
301 پارسک و از انجایی که هر پارسک برابر است با 3.26 سال نوری فاصله ی این ستاره برابر خواهد بود با:
984.5 سال نوری
المپیاد نجوم
07-08-2012, 07:54 PM
سلام در مورد مفهوم فاصله (نه خود شمع های استاندارد) سوال داشتم.
1.وقتی با کمک رابطه ی شار فاصله ی یک جسم دور رو پیدا کنیم فاصله ی الانش تا ما در میاد یا نه اون فاصله ای که قبلا از ما داشته و به دلیل محدودیت در سرعت نور الان به ما می رسه ؟؟؟
2.اختلاف منظر چه طور؟
3.در نموداری که فاکتور مقیاس برحسب زمان هست چرا برای پیدا کردن فاصله ی کنونی جسم تا خودمان باید 1/فاکتور مقیاس رو توی انتگرال بذاریم چرا خود فاکتور مقیاس رو نذاریم؟؟؟
ممنون!!!
Ehsan
07-08-2012, 08:41 PM
سلام در مورد مفهوم فاصله (نه خود شمع های استاندارد) سوال داشتم.
1.وقتی با کمک رابطه ی شار فاصله ی یک جسم دور رو پیدا کنیم فاصله ی الانش تا ما در میاد یا نه اون فاصله ای که قبلا از ما داشته و به دلیل محدودیت در سرعت نور الان به ما می رسه ؟؟؟
علیک ِ سلام
در مورد ِ فرایند های ِ دیداری (مثل ِ اندازه ی ِ زاویه ای ِ کهکشان) ما جسم رو در فاصله ای می بینیم که در زمان ِ آزاد شدن ِ فوتون، اون فاصله رو از ما داشت.
2.اختلاف منظر چه طور؟
اختلاف منظر در کیهان شناسی خیلی جالب ِ توجه نیست، تو همین کهکشان ِ خودمون فقط برای ِ ستاره های ِ نزدیک اختلاف ِ منظر به چشم میاد. اما اگر فرض کنیم تاثیر داره باید به پایه ِ اختلاف ِ منظر رجوع کنید: تغییر ِ جهت ِ نور در اثر ِ تغییر ِ مکان. خوب این اتفاق برای ِ کهکشان ها هم بر حسب ِ این که چه فاصله ای داره می افته و البته مثل ِ اون فرایند ِ دیداری که گفتم ما زمانی که فوتون آزاد شده رو می بینیم.
3.در نموداری که فاکتور مقیاس برحسب زمان هست چرا برای پیدا کردن فاصله ی کنونی جسم تا خودمان باید 1/فاکتور مقیاس رو توی انتگرال بذاریم چرا خود فاکتور مقیاس رو نذاریم؟؟؟
ممنون!!!
اینو نمی دونم! می تونید رابطه اش رو بگذارید؟
المپیاد نجوم
07-09-2012, 10:27 PM
من این سوال فاصله رو از یک نفر دیگه هم پرسیدم گفتن که فاصله ی کنونیه! میشه لطفا توجیه جواب رو بگید.من گیج شدم!
Ehsan
07-09-2012, 10:51 PM
من این سوال فاصله رو از یک نفر دیگه هم پرسیدم گفتن که فاصله ی کنونیه! میشه لطفا توجیه جواب رو بگید.من گیج شدم!
بگذارید کمی روانتر توضیح بدم:
دیدن ِ جسم به چه معنی هستش؟ به این معنی که یک فوتون از اون جسم به ما رسیده. این فوتون کی آزاد شده؟ یه زمانی قبل (مثلا چند میلیون سال) که بستگی به فاصله ی ِ جسم از ما داره. پس ما چه فاصله ای از جسم رو می بینیم؟ فاصله ای که موقع ِ آزاد شدن ِ فوتون از ما داشته! نه فاصله ای که الان داره.
المپیاد نجوم
07-09-2012, 10:55 PM
منم اول همین استدلالو کردم ولی آقای چرتاب گفتن که یک 1+z داریم توی رابطه و یک سری روابط ریاضی و گفتن که فاصله ی الانه!
به هر حال به محض این که جواب نهایی رو از استادمون پرسیدم حتما میگم که بالاخره کدوم فاصلس!!!!
هانیه امیری
07-10-2012, 12:23 AM
منم اول همین استدلالو کردم ولی آقای چرتاب گفتن که یک 1+z داریم توی رابطه و یک سری روابط ریاضی و گفتن که فاصله ی الانه!
به هر حال به محض این که جواب نهایی رو از استادمون پرسیدم حتما میگم که بالاخره کدوم فاصلس!!!!
اگه منظورتون و درست متوجه شده باشم فكر كنم رابطه زير منظورتون هست. (رابطه بين پارامتر مقياس و قرمز گرايي)
[/URL][URL="http://up.avastarco.com/images/q6fe2erfrtvm5gmu69yq.png"]http://up.avastarco.com/images/q6fe2erfrtvm5gmu69yq.png (http://up.avastarco.com/images/q6fe2erfrtvm5gmu69yq.png)
در واقع صورت كسر a(t.)=1 است چون پارامتر مقياس براي زمان فعلي يك هست.
حالا t0 زماني هست كه ما نور يك منبع نوري مثل يك كهكشان رو دريافت مي كنيم و te وقتي كه نور از منبع گسيل شده.... z هم درصد جابه جايي خطوط طيفي كهكشان هست كه اگر مثلا مقدار اين جابه جايي دو باشد ميگيم 2+1=3 يعني از زمان گسيل فوتون از كهكشان تا رسيدن نور آن به چشم ما، ضريب مقياس يا ابعاد عالم 3 برابر شده.... از z+1 اينو برداشت ميكنيم.
به خاطر حرف شما كتاب Introduction to Cosmology By Ryden رو چك كردم و جمله زير رو ديدم.
http://up.avastarco.com/images/d627lb8kkmtgk5qi4vg.png (http://up.avastarco.com/images/d627lb8kkmtgk5qi4vg.png)
يعني وقتي كهكشاني را با قرمز گرايي z مشاهده ميكنيم علاوه بر اينكه ميتونيم بپرسيم نور كي از كهكشان گسيل شده ميتونيم بگيم فاصله كهكشان چقدره؟
من اينطوري استدلال ميكنم ما مثلا نور چند ميليون سال پيش رو ميبينيم پس در حال حاضر از ديد ما فاصلش اينقدره، درسته كه در واقعيت اينگونه نيست ولي ما از فاصله فعلي واقعي اون خبري نداريم پس ميتونيم در نظر بگيريم اين مقداري كه بدست مياد فاصله الانش هست و توي محاسبات همين مقدار رو منظور ميكنيم.
اگه استدلال يا توضيحاتم اشتباهه ممنون ميشم بدونم :)
soroosh
08-11-2012, 05:26 PM
ببخشید، پس یعنی این فاصلهای که بدست میآید فاصلهی وقتی هست که نور گسیل شده ولی ما در معادلات در نظر میگیریم که فاصلهی کنونی آن هاست ؟؟؟
المپیاد نجوم
08-13-2012, 09:47 PM
این ابهام برای منم ایجاد شده که اگه فاصله ی موقع گسیل نور بوده رو چه حسابی ما میذاریم فاصله ی الان؟
Ehsan
08-16-2012, 02:22 PM
ببخشید، پس یعنی این فاصلهای که بدست میآید فاصلهی وقتی هست که نور گسیل شده ولی ما در معادلات در نظر میگیریم که فاصلهی کنونی آن هاست ؟؟؟
این ابهام برای منم ایجاد شده که اگه فاصله ی موقع گسیل نور بوده رو چه حسابی ما میذاریم فاصله ی الان؟
فاصله ی ِ الان چیزی هست که بهش میگن طول ِ همراه (comoving distance ) و این ضرب می شه در عامل ِ مقیاس و فواصل رو برای ِ زمانهای ِ مختلف به دست می ده. و خوب! ما واقعا اون طول ِ همراه رو نمی بینیم! بلکه یه چیز ِ دیگه رو می بینیم که شرح داده شد :)
mohsen4465
08-16-2012, 03:38 PM
فاصله اندازه گیری شده فاصله ی مکان کنونی ما تا مکان گذشته ی ستاره است.
بذارین با یک مثال توضیح بدم. یک هواپیما رو در نظر بگیرین که با سرعت زیادی در ارتفاع بسیار بالایی در حال پروازه. بنظرتون از روی صدای غرش هواپیما میشه مکان کنونی اونو تعیین کرد؟ مسلماً خیر. سرعت صوت بسیار کمتر از سرعت نوره و در حالی که خود هواپیما برای مثال در سمت الرأس دیده میشه اما صدای غرش اون از ناحیه دیگه ای از آسمان شنیده میشه که در گذشته هواپیما در اون مکان بوده.
gshahali
12-30-2012, 11:20 PM
سلام در مورد مفهوم فاصله (نه خود شمع های استاندارد) سوال داشتم.
1.وقتی با کمک رابطه ی شار فاصله ی یک جسم دور رو پیدا کنیم فاصله ی الانش تا ما در میاد یا نه اون فاصله ای که قبلا از ما داشته و به دلیل محدودیت در سرعت نور الان به ما می رسه ؟؟؟
2.اختلاف منظر چه طور؟
3.در نموداری که فاکتور مقیاس برحسب زمان هست چرا برای پیدا کردن فاصله ی کنونی جسم تا خودمان باید 1/فاکتور مقیاس رو توی انتگرال بذاریم چرا خود فاکتور مقیاس رو نذاریم؟؟؟
ممنون!!!
سلام دوست عزیز
ظاهراً قرار بود شما پاسخ صحیح را که پیدا کردید اعلام کنید.
به هر حال توضیحی به ذهنم میرسد که شاید برایتان مفید باشد.
نوری را که از منبع دور گسیل شده است در نظر بگیرید. این نور در طی مسیر به دلیل انبساط جهان دچار قرمزگرایی میشود. به همین دلیل انرژی فوتون کاهش یافته، درخشندگی جسم کم می شود. بنابراین، اجسام دور، دورتر از آنچه واقعاً هستند به نظر میرسند.
البته روابط ریاضی به مدل کیهان شناسی و فرضهای مربوط به آن بستگی دارد.
در مورد سؤال دوم، همانطور که یکی از دوستان گفتند، اجسامی که فاصله آنها با اختلاف منظر به دست می آید آنقدر نزدیکند که اصلاً وارد مقوله قرمزگرایی و ضریب مقیاس (و بحث کیهان شناسی) نمیشوند.
در مورد سؤال سومتان هم اگر ممکن است رابطه را بگذارید (یا آدرس آنرا بدهید).
موفق باشید.
Ehsan
02-08-2014, 10:07 PM
خوب تا این جا مفهومِ شمعِ استاندارد شرح داده شد، شمع ِ استاندارد در یک کلام یعنی لامپِ 100 وات :دی یعنی لامپی که من میدونم در هر ثانیه 100 ژول انرژی تابش میکنه (البته این دروغه :)) یعنی لامپِ 100 وات عملا فقط 5 تا 10 واتش رو در طولِ موجِ مرئی بیرون میفرسته و بقیهاش تو فروسرخ هستش! ولی فعلا فرض کنید همه ی این 100 وات رو بشه آشکار کرد)
خوب حالا که معلومه که چه قدر انرژی تو هر ثانیه میفرسته بیرون، وقتی انرژی لامپ (که در واقع نورِ لامپ هستش) رو دریافت میکنیم طبیعاتا میتونیم با اندازه گیری شدتِ اون بفهمیم که فاصله ی ما تا لامپ چه قدر بوده چون در اثرِ فاصله ی ما تا لامپ، شدتِ نورش افت میکنه و عملا در فواصلِ دروتر مقدارِ کمی انرژی به ما میرسه.
حالا توی اخترفیزیک و نجوم فرایندهایی وجود دارند که گسیلِ نور ِ اون ها (به دلایلِ متنوعی) در همه ی شرایط ثابته و از این طریق ما میتونیم یک شمعِ استانداردِ کیهانی داشته باشیم که یکی از این شمعها هم معرفی شد:
متغییر های rr شلیاقی، حالا این همه ی شمعهای استاندارد هستش؟! نه! :دی
Ehsan
02-24-2014, 08:53 PM
داستان از یک خانمِ کوشا (هنریتا لیویت) شروع میشه که طیِ پروژهای شروع میکنه به رصد و دستهبندی ستارگانِ متغیرِ قیفاووسی در ابرِ ماژلانی. نکته ی قضیه چیه؟ چون همه ی متغیرهای قیفاووسی در ابرِ ماژلانی فاصله ی ثابتی از ما دارند بنا بر این ستارههایی که کمنورتر باشن واقع درخشندگی کمتری هم دارند. بعد از کلی بررسی این خانمِ قصه ی ما میاد نمودارِ میانگینِ درخشندگی این متغیرها رو بر حسبِ دوره ی تناوبشون رسم میکنه و یک نکته ی جالب میبینه، همه روی یک خط هستند!
http://up.avastarco.com/images/zg8xr0yrbzs3pzghu55k.gif
این خیلی عجیبه اما جالبتر از اون اینه که وجودِ این رابطه به ما اجازه میده که با رصدِ دوره ی تناوبِ تغییرِ قدرِ یک متغیر قیفاووسی به راحتی بفهمیم که درخشندگی ذاتی این متغیر چقدره و با مقایسه با روشنایی که ازش میبینیم بفهمیم که فاصلهاش از ما چه قدره :) و این هم یک شمعِ استانداردِ دیگه :)
Ehsan
03-01-2014, 10:09 PM
دو تا از شمعهای استانداردی که تا الان معرفی کردیم هر دو ستارهی متغیر بودند. عجبا که ستارهای با درخشندگی متغیر شده یک شمعِ استاندار با درخشندگی استاندارد! اما چرا؟
هر ستارهای در حالتِ عادی میتونه نوسان کنه. درست مثلِ یک نخ.
علتِ نوسانِ ستاره ناپایداری تعادلِ گرانشی-تابشی ستاره هستش، در بازههایی درخشندگی ستاره خیلی بیشتر از گرانشه و لایه ها رو به بیرون پرتاب میکنه و ستاره بزرگ میشه
همزمان با بزرگ شدنِ ستاره فشار و دمای مرکز کم میشه و ستاره سرد و کمنور میشه، وقتی ستاره به بزرگترین حالتِ خودش میرسه آن قدر کمنور شده که تابش دیگه نمیتونه در برابرِ گرانش مقاومت کنه و لایههای ستاره سقوط میکنند و دما و فشارِ ِ مرکزِ ستاره بالا میره و نرخ تولیدِ انرژی سریعتر میشه تا اونجایی که تابش دوباره از گرانش قویتر میشه و داستان همین طوری ادامه داره!
http://up.avastarco.com/images/kvm6tawxx27o7s8cjdc.gif
ما میدونیم که هر نخی رو ول کنید به صورتِ طبیعی نوسان نمیکنه، اما اگر نخی رو پیداد کردید که داره به صورتِ طبیعی نوسان میکنه میتونید با دونستنِ طولِ نخ، چگالیِ نخ و نیرویی که نخ باهاش کشیده شده دوره ی تناوبِ نوسانِ نخ (و یا به صورتی معادل فرکانسِ تناوب) رو حساب کنید.
ستاره هم دقیقا همینطوری هستش و ستاره ای که داره به صورتِ طبیعی نوسان میکنه دوره ی تناوبش دقیقا به چگالی، جرم و اندازه ی ستاره بستگی داره چون دقیقا نوسانش از جنسِ نوسانِ نخ هستش (یعنی نوسانِ مکانیکی یا اصطلاحا آکوستیکی) و خوب! ستارهای هم که دوره ی تناوبش مشخص باشه یعنی جرم و چگالی اندازه و درخشندگیاش هم مشخصه و این وجودِ رابطه بینِ درخشندگی و دوره ی تناوبِ ستارگانِ متغیر رو توجیه میکنه.
به خاطرِ همین شرایطِ خاصِ فیزیکی که برای نوسان لازم هستش، ستاره های متغیر ِ ذاتی روی یک نوار در نمودارِ هرتساسپرانگ-راسل قرار دارند که بهش میگن نوارِ ناپایداری:
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/c7/HR-diag-instability-strip.svg/525px-HR-diag-instability-strip.svg.png
اخترفیزیکدوست نوشت: لازمه بگم که با شرایطِ ثابتی که گفتم یعنی چگالی و طول و نیروی ثابت، باز هم میشه دید که یک فرکانسِ یکتا برای نخ وجود نداره و ضرایبِ ثابتی از پایینترین فرکانس هم ممکنه به صورتِ طبیعی نوسان کنند و اصطلاحا میگن نوسان مدهای بالاتری هم داره (درست مثلِ نتهای خاص و بالاتری که از یک پیانو یا سنتور بیرون میاد)
رشته ی خاصی در اخترفیزیک هست به اسمِ لرزه شناسی خورشید که یکی از کارهای جالبشون پیدا کردنِ این فرکانسهای بالا (نتهای زیر :دی ) در خورشید هستش
مداد رنگیهام
03-07-2014, 08:08 PM
سلام با توجه به اینکه اصلی ترین کاربرد شمع های استاندارد فاصله سنجی است دو تا موضوع برام مطرحه:
تو متغیر های قیقاووسی یا سایر شمع ها میایم براشون نمودار قدر یا روشنایی رسم میکنیم و بر اساس اینکه هر چه قدر شمع استانداردمون دورتر بشه میزان قدر ظاهری اون بیشتر میشه و روشناییش کمتر، برای محاسبه فاصله کهکشان های دیگه میایم نمودار قدر ظاهری جدید رو هم رسم میکنیم و فاصله رو محاسبه میکنیم.
تو این نمودار [/URL][URL="http://up.avastarco.com/images/zg8xr0yrbzs3pzghu55k.gif"]http://up.avastarco.com/images/zg8xr0yrbzs3pzghu55k.gif (http://up.avastarco.com/images/zg8xr0yrbzs3pzghu55k.gif) خانوم لیویت دوره تناوب رو بر اساس قدر ظاهری ستاره ها در ابر ماژلانی مرتب کردن؟یا قدر مطلق؟اگه این نمودار بر اساس قدر ظاهری باشه وقتی میایم از این رابطه برای فاصله سنجی استفاده میکنیم در واقع داریم فاصله رو بر اساس فاصله ابر ماژلانی بدست میاریم یعنی اگه درخشندگی یک چهارم بشه فاصله میشه دوبرابر فاصله ابر ماژلانی از زمین . پس لازم بوده قبلش از طریق دیگه ای فاصله ابر ماژلانی از زمین رو محاسبه کرده باشیم درسته؟
دومین موضوع که پیش میاد نمودارهایی هست که بر اساس قدر مطلق رسم میشن مثل R-H قدر مطلق یک ستاره رو چه جوری حساب میکنن و ازش تو این نمودار ها استفاده میشه؟منظورم اینه که من تا زمانی که نمیدونم فاصله ده پارسکی کجا میشه چه طور میتونم بفهمم درخشندگی ستاره ها در این فاصله چه مقدار هست که بیام واسش نمودار رسم کنم...به زبان دیگه اولین بار فاصله ستاره ها رو محاسبه کردن بعد اومدن براشون قدر مطلق رو حساب کردن یا اول از روشی به غیر از فاصله سنجی و محاسبه قدر بر اساس رصد، اومدن قدر مطلق رو حساب کردن و ازش برای فاصله سنجی استفاده کردن؟!:39: (جریان مرغ و تخم مرغ شد :دی )
آقا قذر مطلق ستاره به چی بستگی داره؟!:)
<!--[if gte mso 9]><xml> <o:OfficeDocumentSettings> <o:AllowPNG/> </o:OfficeDocumentSettings> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:TrackMoves/> <w:TrackFormatting/> <w:PunctuationKerning/> <w:ValidateAgainstSchemas/> <w:SaveIfXMLInvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:IgnoreMixedContent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:AlwaysShowPlaceholderText>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:DoNotPromoteQF/> <w:LidThemeOther>EN-US</w:LidThemeOther> <w:LidThemeAsian>X-NONE</w:LidThemeAsian> <w:LidThemeComplexScript>AR-SA</w:LidThemeComplexScript> <w:Compatibility> <w:BreakWrappedTables/> <w:SnapToGridInCell/> <w:WrapTextWithPunct/> <w:UseAsianBreakRules/> <w:DontGrowAutofit/> <w:SplitPgBreakAndParaMark/> <w:EnableOpenTypeKerning/> <w:DontFlipMirrorIndents/> <w:OverrideTableStyleHps/> </w:Compatibility> <m:mathPr> <m:mathFont m:val="Cambria Math"/> <m:brkBin m:val="before"/> <m:brkBinSub m:val="--"/> <m:smallFrac m:val="off"/> <m:dispDef/> <m:lMargin m:val="0"/> <m:rMargin m:val="0"/> <m:defJc m:val="centerGroup"/> <m:wrapIndent m:val="1440"/> <m:intLim m:val="subSup"/> <m:naryLim m:val="undOvr"/> </m:mathPr></w:WordDocument> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 9]><xml> <w:LatentStyles DefLockedState="false" DefUnhideWhenUsed="true" DefSemiHidden="true" DefQFormat="false" DefPriority="99" LatentStyleCount="267"> <w:LsdException Locked="false" Priority="0" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Normal"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="heading 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 7"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 8"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 9"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 7"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 8"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 9"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="35" QFormat="true" Name="caption"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="10" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Title"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="1" Name="Default Paragraph Font"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="11" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtitle"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="22" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Strong"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="20" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="59" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Table Grid"/> <w:LsdException Locked="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Placeholder Text"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="1" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="No Spacing"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Revision"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="34" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="List Paragraph"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="29" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Quote"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="30" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Quote"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="19" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtle Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="21" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="31" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtle Reference"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="32" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Reference"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="33" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Book Title"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="37" Name="Bibliography"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" QFormat="true" Name="TOC Heading"/> </w:LatentStyles> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 10]> <style> /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;} </style> <![endif]-->
Ehsan
03-08-2014, 08:11 PM
[FONT=Tahoma]سلام با توجه به اینکه اصلی ترین کاربرد شمع های استاندارد فاصله سنجی است دو تا موضوع برام مطرحه:
تو متغیر های قیقاووسی یا سایر شمع ها میایم براشون نمودار قدر یا روشنایی رسم میکنیم و بر اساس اینکه هر چه قدر شمع استانداردمون دورتر بشه میزان قدر ظاهری اون بیشتر میشه و روشناییش کمتر، برای محاسبه فاصله کهکشان های دیگه میایم نمودار قدر ظاهری جدید رو هم رسم میکنیم و فاصله رو محاسبه میکنیم.
........
آقا قذر مطلق ستاره به چی بستگی داره؟!:)
البته اون نمودارِ اصلی خانم لویت نیست! ایشون اون زمان به کامپیوتر دسترسی نداشتن :)) ولی خوب دقیقش این طوری بوده که در اولین قدم به رابطه ی روشنایی با دوره ی تناوب پی بردند و بعدش دو تا راه پیشِ رو بود:
1 فاصلهی متغیرهای قیفاووسی نزدیک رو میشه با اختلاف منظر حساب کرد و نمودارشون رو به دست آورد و بعد با نمودارِ ابرِ ماژلانی مقایسه کرد، این طوری فاصله ی ابرِ ماژلانی هم حساب میشه
2 قبلا به روشهای مختلفی فاصله ی ابرِ ماژلانی رو حساب کردند و نمودار رو تبدیل به درخشندگی کردند (تو این نمودار محور عمودی درخشندگی هستش)
در موردِ نمودارهای قدرِ مطلقی هم داستان همینه که اول برای ستارگانِ نزدیک که با اختلاف منظر میشه فاصلهشون رو به دست آورد، این نمودارها رو رسم میکنند و بعد تعمیم میدن به بقیه ی ستارگان (در موردِ مثالِ خاصی مثلِ رشته ی اصلی، حتی میشه با اخترفیزیک محلِ دقیقِ رشته ی اصلی رو حساب کرد، و بعد با رصدِ خوشه ای که همه ی ستارهاش در یک فاصله از ما قرار دارند و مقایسه ی اون با رشته ی اصلی محاسبه شده فاصله ی خوشه رو حساب کرد :) )
قدرِ مطلق فقط به درخشندگی ذاتی بستگی داره
مداد رنگیهام
03-16-2014, 04:34 PM
بعد از ستاره های متغیر نوبت به شمع دیگه ای میرسه که تو این پست قراره توضیحش بدیم نو اختر و ابرنو اختر :)
همه چیز از مرگ ستاره ها شروع میشه وقتی ستاره همه سوخت خودش رو مصرف کنه تبدیل به یک غول سرخ میشه بسته به اینکه ستاره پر جرم بوده یا نه مسیر دو شاخه میشه.
1.ستاره های کم جرم در مرحله غول سرخ فقط هیدروژن سوزی و هلیوم سوزی دارن و نمیتونن واکش های هسته ای دیگه رو راه بندازن و در نهایت لایه ی بیرونی خودشون رو به بیرون پرتاب میکنن و تبدیل به کوتوله های سفیدی میشن که جرمشون از حد جاندر اسکار یا همون 1.4 برابر جرم خورشید کمتره.حالا اگر این اتفاق در یک مجوعه دوتایی رخ بده چی میشه؟ستاره با جرم بیشتر زودتر میمیره و تبدیل به کوتوله سفید میشه ستاره کم جرمتر هم کم کم به پایان زندگی نزدیک میشه و تبدیل به غول سرخ میشه و به کوتوله سفید نزدیک میشه و گاز های لایه ی بیرونیش که حاوی هیدروژنه به کوتوله سفید منتقل میشه بسته به سرعت انتقال جرم دو حالت پیش میاد اگه سرعت انتقال جرم کم باشه بر اثر دما و فشار حاصل از تجمع گاز هیدروژن واکنش هسته ای شروع میشه و طی انفجاری ماده ی روی سطح کوتوله سفید به بیرون پرتاب میشه و یک نو اختر ایجاد میشه.
اگه سرعت انتقال زیاد باشه فرصت برای شروع واکنش هسته ای نیست و جرم کوتوله سفید بالا میره تا به حد چاندر اسکار برسه در این موقع و طی رمبش چگالی و دما بالا میره و طی انفجار عظیمی مواد اطرافش رو به بیرون پرتاب میکنه و طی این فرآیند ابرنو اختر حاصل میشه
2.در ستاره های پر جرم در مرحله غول سرخ به علت دمای بالای هسته (نزدیک به 600 میلیون درجه) قادره واکنش های هسته ای دیگه رو راه بندازه و که طی اون کربن واکنش هم جوشی انجام میده و سیلسیوم و منیزیوم ایجاد میشن و دما و فشار بالای حاصل از واکنش مانع انقباض ستاره میشه .قتی کربن ستاره هم تموم بشه هسته شروع میکنه به منقبض شدن و دمای هسته بالا و بالا تر میره و عنصر سنگین آهن به وجود میاد که بر خلاف بقیه واکنش های هسته ای که گرما تولید میکردن این واکنش گرما رو مصرف میکنه و چون منبعی برای تامین انرژی وجود نداره هسته آهن شروع به انقباض میکنه واین انقباض تا جایی ادامه داره که الکترون ها به درون هسته آهن فشرده میشن و هسته فرو میریزه و انرژی بسیار زیادی طی این رمبش به سمت بیرون ایجاد میشه که باعث میشه حجم بسیار زیادی از مواد ستاره به بیرون پرتاب بشن و به این ترتیب ابرنواختر ایجاد میشه.
<a href="http://up.avastarco.com/images/gni2jsnt6ogo3me42af.png" target="_blank">http://up.avastarco.com/images/gni2jsnt6ogo3me42af.png (http://up.avastarco.com/images/gni2jsnt6ogo3me42af.png)
خب تا حالا نحوه تشکیل نو اختر و دو نوع انفجار ابر نو اختری رو شرح دادیم...
دلیل شمع بودن ابرنواختر واضحه چون انفجار در جرم بحرانی مشخص (حد چاندر اسکار ) رخ میده میزان درخشنگی معینی ایجاد میکنه که در همه ابرنو اختر ها یکسانه و بنابراین از ابرنواختر نوع Ia در فاصله سنجی استفاده کرد
حالا بریم سراغ نو اختر ها...به نظرتون میشه از نو اختر هم به عنوان شمع استاندار کیهانی استفاده کرد؟:)
sara shahabi
03-16-2014, 11:04 PM
احتمالا از نواخترها هم بشه برای اندازه گیری فاصله استفاده کرد، اما همون طور که توی این جدول مشخصه و روش های مختلف رو برای فاصله خوشه سنبله مقایسه کرده، درخشندگی ابرنواخترها زیاد هست و در فاصله های دورتری دیده می شوند و کاربرد بیشتری می تونن داشته باشن.
http://up.avastarco.com/images/tjchy8b7yx6r6sxfgrj.png (http://up.avastarco.com/images/tjchy8b7yx6r6sxfgrj.png)
مداد رنگیهام
03-17-2014, 10:35 AM
احتمالا از نواخترها هم بشه برای اندازه گیری فاصله استفاده کرد، اما همون طور که توی این جدول مشخصه و روش های مختلف رو برای فاصله خوشه سنبله مقایسه کرده، درخشندگی ابرنواخترها زیاد هست و در فاصله های دورتری دیده می شوند و کاربرد بیشتری می تونن داشته باشن.
<a href="http://up.avastarco.com/images/tjchy8b7yx6r6sxfgrj.png" target="_blank">http://up.avastarco.com/images/tjchy8b7yx6r6sxfgrj.png (http://up.avastarco.com/images/tjchy8b7yx6r6sxfgrj.png)
خیلی ممنونم از خانوم شهابی:) همینطور که فرمودند میشه از نواختر هم به عنوان شمع استاندارد استفاده کرد سوالی که مطرح میشه اینه که با توجه به نحوه تشکیل نواختر چرا میشه از نواخترها هم به عنوان شمع استاندارد استفاده کرد؟مگه چه ویژگی خاصی درشون نهفته است که سبب میشه درخشندگی مشخصی به ما بدن؟
منتظر مشارکت دوستان هستیم :)
مداد رنگیهام
04-18-2014, 12:41 AM
خوب رسیدیم به اینجا که نو اختر هم میتونه شمع استاندارد باشه و سوالی که پرسیدم این بود که: 1.چه رازی در ماهیت نو اختر نهفته است که باعث میشه ازش به عنوان شمع استاندارد استفاده کرد؟
تا داریم به جواب سوال اول فکر میکنیم با اجازه اساتید فروم یه پرانتز کوچولو باز میکنم :)
گفتیم با تجمع هیدروژن روی کوتوله سفید فشار حاصل از هیدروژن های انباشته شده روی لایه های زیرین به حدی میرسه که فشار لازم برای آغاز واکنش هسته ای ایجاد میشه و انفجار رخ میده حالا ما یه سری نو اختر تکرار شونده داریم که انفجار توشون بعد از چندین سال تکرار میشه حالا می خوام یه سوال دیگه هم به سوال قبلی اضافه کنم :دی : 2.آیا میزانِ قدر مطلق ِ واکنش های انفجاری متوالی که در یک نو اختر رخ میده یکسانه؟!(فکر کنم برای پاسخ به این سوال لازم باشه ببینیم چه رابطه ای بین میزان هیدروژن تجمعی لازم برای وقوع انفجار و میزان درخشندگی (قدر مطلق ) ایجاد شده در هر انفجار و مکانیسم دقیق انفجار در نو اختر وجود داره و این مستلزم پیوند بین نجوم و فیزیک هسته ای هست که من دانشش رو ندارم :دی در هر صورت اگه قدر مطلق در انفجار های متوالی یکسان باشه میشه از مقایسه قدر ظاهری دو انفجار متوالی به تغییرات مکانی نو اخترمون با توجه به گذر زمان پی ببریم و بر همین اساس شاید بشه به سرعت گسترش کیهان پی برد)
.................
ما همچنان در پیچ و خم سوال اولیم ...منجمان و فیزیک هسته ای خواندگان عزیز همچنان مشتاق حضور سبزتان در تاپیک هستیم :)
این صفحه (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8% B1) رو در مورد نواختر بخونین اطلاعات جامع و مفیدی داره.
Ehsan
08-03-2014, 08:20 PM
خوب رسیدیم به اینجا که نو اختر هم میتونه شمع استاندارد باشه و سوالی که پرسیدم این بود که: 1.چه رازی در ماهیت نو اختر نهفته است که باعث میشه ازش به عنوان شمع استاندارد استفاده کرد؟
تا داریم به جواب سوال اول فکر میکنیم با اجازه اساتید فروم یه پرانتز کوچولو باز میکنم :)
گفتیم با تجمع هیدروژن روی کوتوله سفید فشار حاصل از هیدروژن های انباشته شده روی لایه های زیرین به حدی میرسه که فشار لازم برای آغاز واکنش هسته ای ایجاد میشه و انفجار رخ میده حالا ما یه سری نو اختر تکرار شونده داریم که انفجار توشون بعد از چندین سال تکرار میشه حالا می خوام یه سوال دیگه هم به سوال قبلی اضافه کنم :دی : 2.آیا میزانِ قدر مطلق ِ واکنش های انفجاری متوالی که در یک نو اختر رخ میده یکسانه؟!(فکر کنم برای پاسخ به این سوال لازم باشه ببینیم چه رابطه ای بین میزان هیدروژن تجمعی لازم برای وقوع انفجار و میزان درخشندگی (قدر مطلق ) ایجاد شده در هر انفجار و مکانیسم دقیق انفجار در نو اختر وجود داره و این مستلزم پیوند بین نجوم و فیزیک هسته ای هست که من دانشش رو ندارم :دی در هر صورت اگه قدر مطلق در انفجار های متوالی یکسان باشه میشه از مقایسه قدر ظاهری دو انفجار متوالی به تغییرات مکانی نو اخترمون با توجه به گذر زمان پی ببریم و بر همین اساس شاید بشه به سرعت گسترش کیهان پی برد)
.................
ما همچنان در پیچ و خم سوال اولیم ...منجمان و فیزیک هسته ای خواندگان عزیز همچنان مشتاق حضور سبزتان در تاپیک هستیم :)
این صفحه (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8% B1) رو در مورد نواختر بخونین اطلاعات جامع و مفیدی داره.
طبیعتا برای نو اخترها هم میشه درخشندگی ثابتی قائل شد، دقیقا به همان دلیلی که برای ابر نو اخترِ نوع یک آ قائل میشیم، فرایندِ انفجار دقیقا در شرایطِ و حدِ خاصی رخ میده. اما این که مثلِ ابرنواخترِِ یک آ همیشه ثابت باشه، محلِ بحثه، به این معنی که بسته به ابعاد و اندازه های کوتولهی سفیدِ میزبان میتونه متغییر باشه، اما حدس میزنم بشه با طیفش و این که چه عناصری با چه فراوانیهایی وجود دارند بشه راجع به دما و فشارِ انفجار و طبیعتا جرمِ کوتولهی سفید اظهارِ نظر کرد، البته بحثِ دقیقترش به یک دانشجوی اخترفیزیک نیاز داره! :دی
در موردِ سوالِ دوم هم باز لزومی نداره این طور باشه، هم ستارهی تامین کنندهی مواد در حالِ تحول هستش هم شرایط بعد از هر انفجار برای کوتولهی سفید متفاوت میشه
طبیعتا برای نو اخترها هم میشه درخشندگی ثابتی قائل شد، دقیقا به همان دلیلی که برای ابر نو اخترِ نوع یک آ قائل میشیم، فرایندِ انفجار دقیقا در شرایطِ و حدِ خاصی رخ میده. اما این که مثلِ ابرنواخترِِ یک آ همیشه ثابت باشه، محلِ بحثه، به این معنی که بسته به ابعاد و اندازه های کوتولهی سفیدِ میزبان میتونه متغییر باشه، اما حدس میزنم بشه با طیفش و این که چه عناصری با چه فراوانیهایی وجود دارند بشه راجع به دما و فشارِ انفجار و طبیعتا جرمِ کوتولهی سفید اظهارِ نظر کرد، البته بحثِ دقیقترش به یک دانشجوی اخترفیزیک نیاز داره! :دی
در موردِ سوالِ دوم هم باز لزومی نداره این طور باشه، هم ستارهی تامین کنندهی مواد در حالِ تحول هستش هم شرایط بعد از هر انفجار برای کوتولهی سفید متفاوت میشه
اینکه تابندگی ثابته از لحاظ نظری احتمالا به این خاطره که انرژی که برای تشکیل ستاره ی نوترونی حاصل نیاز داریم ثابته به این دلیل که جرم و شعاع ستاره ی نوترونی ثابته و دماش بسیار پایینه و نهایتا انرژی گرانشی لازم برای تشکیل ثابته . کوتوله ی سفید هم که تا حدش به حد چاندرسکار نرسه رمبش نمیکنه فکر نکنم تاثیری داشته باشه .
Ehsan
08-05-2014, 08:00 PM
اینکه تابندگی ثابته از لحاظ نظری احتمالا به این خاطره که انرژی که برای تشکیل ستاره ی نوترونی حاصل نیاز داریم ثابته به این دلیل که جرم و شعاع ستاره ی نوترونی ثابته و دماش بسیار پایینه و نهایتا انرژی گرانشی لازم برای تشکیل ثابته . کوتوله ی سفید هم که تا حدش به حد چاندرسکار نرسه رمبش نمیکنه فکر نکنم تاثیری داشته باشه .
این فرایندی که گفتید دقیقا ابرنواخترِ نوعِ یک آ هستش و به همین دلیلی هم که گفتید درخشندگیاش کاملا مشخص و قابل محاسبهاست اما در نو اختر گاز روی کوتولهی سفید جمع میشه، بعد به دما و فشارِ همجوشی میرسه و وقتی همجوشی اتفاق افتاد چون چیزی شبیهِ لایههای خورشید وجود نداره تا انفجار رو کنترل کنه، همهی گازها به بیرون پرتاب میشه و فقط کوتولهی سفید باقی میمونه این یک نو اختر هستش.
حالا سوال اینه که چرا نو اختر باید درخشندگی ثابتی داشته باشه
vBulletin® v4.2.3, Copyright ©2000-2023, Jelsoft Enterprises Ltd.