PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : پرسش و پاسخ نجومی



صفحه ها : [1] 2

Sharafi
08-19-2010, 01:40 PM
با سلام

با اجازه دوستان ، اين تاپيك رو ايجاد كردم تا هر كس هر سوال نجومي داره اينجا مطرح كنه و هر كس هم جواب سوالات رو مي دونست، پاسخ بده . اینجا سوالات نجومی به صورت کلی مطرح می‌شوند و همه می‌توانند سوالات نجومی خود را اینجا مطرح کنند.

به طور خاص برای هر موضوعی نیز تاپیک مجزای پرسش و پاسخ موجود است که اگر حوزه سوال خود را می‌دانید، سوالتان را آنجا مطرح کنید:

پرسش و پاسخ رصدی (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?t=120)
پرسش و پاسخ کیهان شناسی و اخترفیزیک (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?t=1256)
پرسش و پاسخ مکانیک سماوی (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?t=1281)
پرسش و پاسخ نجوم کروی (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1280-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4-%D9%88-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85-%DA%A9%D8%B1%D9%88%DB%8C)
پرسش و پاسخ علوم سیاره‌ای (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?t=1279)
پرسش و پاسخ عکاسی نجومی (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?t=728)
پرسش و پاسخ عمومی عکاسی (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?t=913)
پرسش و پاسخ فناوری فضایی (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1282-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4-%D9%88-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE-%D9%81%D9%86%D8%A7%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D9%81%D8%B6%D8%A7%DB%8C%DB%8C)
پرسش و پاسخ ابزارهای نجومی (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?566-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4-%D9%88-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE%E2%80%8C-%D8%A7%D8%A8%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85%DB%8C)
پرسش و پاسخ المپیاد نجوم (http://forum.avastarco.com/forum/forumdisplay.php?57-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-%D9%88-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4-%D9%88-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE-%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D8%AF)

سوالاتی که در این تاپیک مطرح می‌شود بعدا به یکی از تاپیکهای پرسش و پاسخ تخصصی بالا انتقال خواهند یافت تا دسترسی موضوعی به سوالات راحت تر باشد.


فكر ميكنم انشاا... اين تاپيك يكي از پربار ترين تاپيك هاي اين سايت بشه .

موفق باشيد :)

tarane
09-03-2010, 02:44 PM
سلام دوستان من همیشه به این فکر می کنم که اگه یک سیاره مثل زمین پیدا بشه آیا اونا (با فرض دیدن ما) با دیدن ما همین زمان حال ما رو می بینند یا n سال پیش ما رو؟

شايان سليم شهشهانى
09-03-2010, 06:41 PM
سلام دوستان من همیشه به این فکر می کنم که اگه یک سیاره مثل زمین پیدا بشه آیا اونا (با فرض دیدن ما) با دیدن ما همین زمان حال ما رو می بینند یا n سال پیش ما رو؟سلام ، خوش امد میگم ورودتون را به فروم اوا استار...:
اگر سیاره ای پیدا شود (یعنی انها پیدا کنند!) بسته به فاصله شان از زمین ،گذشته ما را میبینند.

مثلا اگر در کنار نزدیک ترین ستاره به خورشید ، یعنی الفا قنطورس ، سیاره ای وجود داشته باشد ، و در ان سیاره هم موجوداتی وجود داشته باشند (مثلا انسان!) با توجه به اینکه فاصله ی این ستاره تا زمین 4 سال نوریست ، انها 4 سال قبل ما را میبینند!!!

حالا این نزدیکترینش بود!!!

البته با توجه به اغتشاشات جوی زمین ، و غبار میان ستاره ای که بین ستاره ها وجود دارد ، و شاید ابر اورت ، مطمین باش انها خود ما را نمیتونند ببینند(همانطور که ما برای ثبت سیاره ها خودشون را (سیاره ها را)نمیبینیم)

shiva
09-05-2010, 03:03 PM
سلام دوستان خسته نباشيد....ميشه چند تا سايت نجومي خارجي كه خوب باشه معرفي كنيد.ممنون ميشم

Mostafa
09-05-2010, 03:10 PM
سلام دوستان خسته نباشيد....ميشه چند تا سايت نجومي خارجي كه خوب باشه معرفي كنيد.ممنون ميشم

سلام شيوا جان

ورودت رو به سايت خوش آمد ميگم

بچه ها قبلآ يك تاپيك جداگانه براي معرفي سايت هاي خوب نجومي ايجاد كرده اند .

اين هم لينك تاپيك : http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?t=51

خوشحال ميشيم اگر شما هم سايت هاي خوبي رو كه ميشناسي به اين مجموعه اضافه كني

موفق باشي

yperseusy
09-05-2010, 05:05 PM
سلام دوستان
از طرفiotaبه ما پيشنهاد شده كه يك كلاس رصد اختفا با گواهي نامه ي بين المللي برگزار كنيم به نظر شما كلاس با استقبال رو به رو ميشه يا نه؟
اين رو هم بگم كه مدرس خارجي هم مياد احتمالا هزينش هم در حدود 50هزار تومان هستش
(ببخشيد ميون بحثتون پريدم)

supernova
09-08-2010, 02:42 PM
سلام دوستان. یادمه در یکی از برنامه های آسمان شب محمد جواد ترابی در بخش اخبار گفتش که یه سایتی هستش که اگه اسم هر جرم آسمانی را وارد کنی همون لحظه وضعیتشو آنلاین نشون میده. مثلا اگر اگر نام jupiter را تایپ کنی همون لحظه وضعیت کامل مشتری رو از نزدیک نشون میده. اسم سایتش یادمه این بود:www.wolfsram-alpha.com ولی من هرچی سعی کردم نیومد. لطفا یه راهنمایی بکنید واگر میشه سایتایی اینجوری میشناسید معرفی کنید.ممنون

na3r
09-08-2010, 02:52 PM
سلام دوستان. یادمه در یکی از برنامه های آسمان شب محمد جواد ترابی در بخش اخبار گفتش که یه سایتی هستش که اگه اسم هر جرم آسمانی را وارد کنی همون لحظه وضعیتشو آنلاین نشون میده. مثلا اگر اگر نام jupiter را تایپ کنی همون لحظه وضعیت کامل مشتری رو از نزدیک نشون میده. اسم سایتش یادمه این بود:www.wolfsram-alpha.com ولی من هرچی سعی کردم نیومد. لطفا یه راهنمایی بکنید واگر میشه سایتایی اینجوری میشناسید معرفی کنید.ممنون

فکر می کنم منظور شما این سایت باشه : " http://www.wolframalpha.com "
در مورد مشتری : " http://www.wolframalpha.com/input/?i=jupiter "


http://www.wolframalpha.com/images/homepage/wa-logo.png
-------------------
(البته این سایت منحصرا یه سایت نجومی نیست و اگه در مورد این سایت سوالی هست در خدمتم.)

Edwin
09-10-2010, 02:14 AM
سلام دوستان
از طرفiotaبه ما پيشنهاد شده كه يك كلاس رصد اختفا با گواهي نامه ي بين المللي برگزار كنيم به نظر شما كلاس با استقبال رو به رو ميشه يا نه؟
اين رو هم بگم كه مدرس خارجي هم مياد احتمالا هزينش هم در حدود 50هزار تومان هستش
(ببخشيد ميون بحثتون پريدم)

سلام دوست عزيز

حتمآ شما بهتر از من ميدونيد كه ايالت آيوتا بيشتر از همه چيز به داشتن چندين هزار رصدگر اختفا ( بله ، صرفآ اختفا ) شهرت جهاني داره و اين يك فرصت فوق العاده براي نجوم ايزان هست .

فقط يك چيزي ، ظاهرآ شما اهل گنبد هستيد . آيا اين دوره در اونجا هست يا تهران ؟

اگر در شهر خودتونه كه شما بايد بهتر بدونيد كه گروه هاي نجومي اونجا چقدر فعال هستند و شركت ميكنند .

ولي اگر تهران باشه ( به شرط اطلاع رساني مناسب ) من به شما قول ميدم با استقبال بسيار گسترده اي روبرو بشه .

در هر صورت خوشحال ميشم كه ما رو در جريان جزئيات بيشترش قرار بدي .

شايد هم تونستيم و يه كمكي به برگزاريش كرديم :have a nice day:

Hamid (@_@) Reza
11-08-2010, 10:49 PM
سلام. همگی‌ خسته نباشین. من یه تازه واردم به عرصهٔ نجوم . من ابتدایی‌ترین اطّلاعاتی که باید در دست داشته باشم تا بتونم پیشرفت کنم چیه ؟ باید دوربین مخصوص نوجومی و تلسکوپ و چشمی اینا داشته باشم تا بتونم نجومی شم؟ اینجوری نمیشهههههههههههه؟؟؟؟؟ اخه من خیلی‌ دوست دارم یه چیزایی بدونم.

Panahandeh
11-09-2010, 01:46 AM
سلام. همگی‌ خسته نباشین. من یه تازه واردم به عرصهٔ نجوم . من ابتدایی‌ترین اطّلاعاتی که باید در دست داشته باشم تا بتونم پیشرفت کنم چیه ؟ باید دوربین مخصوص نوجومی و تلسکوپ و چشمی اینا داشته باشم تا بتونم نجومی شم؟ اینجوری نمیشهههههههههههه؟؟؟؟؟ اخه من خیلی‌ دوست دارم یه چیزایی بدونم.

سلام Hamid (@_@) Reza عزیز؛
ورود شما رو به جامعه ی نجومی و فروم آوا استار تبریک می گم و براتون آرزوی موفقیت می کنم.

حتی اگر هدف شما صرفاً یادگیری و انجام فعالیت های نجومی بر پایه ی اطلاعاتتون باشه، در صورتی که تمایل داشته باشید در این کار موفق باشید لازمه یکسری اطلاعات و مفاهیم اولیه رو یاد بگیرید. یادگیری این مطالب به دانش ریاضیات یا فیزیک در سطوح بالا نیاز نداره و فقط نیازمند مطالعه، بحث و انجام کارهای نجومیه.

من این اطلاعات و مهارت ها رو به دو بخش رصدی و تئوری تقسیم می کنم.

شاخه های اصلی مبانی تئوری عبارتند از :
آشنایی با قوانین و مفاهیم فیزیک
تاریخ نجوم
اخترفیزیک
کیهانشناسی
علوم فضایی
آشنایی با منظومه ی شمسی

در ضمن شاخه های اصلی مبانی رصدی نیز به شرح زیر است :
نجوم کروی
ابزارهای رصدی
رصد با چشم غیر مسلح
رصد با چشم مسلح
عکاسی نجومی
آشنایی با نجوم کاربردی

برای شروع کار هم یکی از بهترین کتاب های موجود برای یادگیری مباحث تئوری و مفاهیم نجوم کتاب "نجوم دینامیکی" نوشته ی "رابرت دیکسون" و چاپ "نشر دانشگاهی" است.

خرید تلسکوپ در شرایط فعلی شما امر نسبتاً نادرستی است. بهتر است به جای خرید تلسکوپ در رصدها یا کلاس ها شرکت کنید و پس از کار کردن با تلسکوپ، شرایط و فواید آن اقدام به استفاده از ابزارهای رصدی مثل تلسکوپ یا دوربین دوچشمی کنید. البته در این مرحله هم ابزارهای نجومی مناسبی در مراکز،انجمن های نجومی و رصدها موجود است که شما می توانید از آن ها استفاده کنید؛ بنابراین، در شرایط فعلی لازم نیست به خرید ابزار اپتیکی فکر کنید.

امیدورام پاسخ بنده مفید واقع بشه.

Hamid (@_@) Reza
11-10-2010, 12:39 AM
سلام.

آقای پناهنده واقعا از راهنماییتون ممنونم. با اینکه منابع زیاد بودن ، ولی‌ حداقل حالا دیگه گنگ نیستم میدونم چیکارا می‌تونم بکنم و چیکارا برا این یدگیریم مفیده.

خلاصه دستتون درد نکنه ، کمک بزرگی‌ بهم کردین.

و اما در مورد این کتابی‌ که اسمشو بردین : یعنی‌ بهتر از این کتاب ، کتاب دیگه‌ای نیست که به من با این شرایط کمک کنه؟ فقط می‌خوام مطمئن شم که انتخابم دقیق و درسته.البته جسارت نباشه ، آخه نه اینکه تازه کارم یکم محتاطم. بازم مرسی‌ بابت راهنماییتون

169
11-10-2010, 12:45 AM
حمیدرضا خان مطمئن باش نجوم دینامیی واسه شروع عالیه! بر عکس خیلی ها که نجوم به زبان ساده رو برای شروع معرفی میکنن!!!نمی گم بده ولی واسه شروع زیاد جالب نیست!

حمیدرضا خواهش میکنم وقتی نجوم دینامکی رو دیدی و به دست گرفتی نترسی و تا اخرش بخونی!!! روندش خیلی خوبه و راحته!!!:wink:

Hamid (@_@) Reza
11-10-2010, 12:53 AM
حمیدرضا خان مطمئن باش نجوم دینامیی واسه شروع عالیه! بر عکس خیلی ها که نجوم به زبان ساده رو برای شروع معرفی میکنن!!!نمی گم بده ولی واسه شروع زیاد جالب نیست!

حمیدرضا خواهش میکنم وقتی نجوم دینامکی رو دیدی و به دست گرفتی نترسی و تا اخرش بخونی!!! روندش خیلی خوبه و راحته!!!:wink:

این کتاب کاملا تئوریه؟

یعنی‌ می‌شه توی این ابتدای کار فقط به همین کتاب اتکا کرد ؟ بدون تجهیزات نجومی؟؟؟؟؟؟؟!!!

169
11-10-2010, 02:16 PM
این کتاب کاملا تئوریه؟

یعنی‌ می‌شه توی این ابتدای کار فقط به همین کتاب اتکا کرد ؟ بدون تجهیزات نجومی؟؟؟؟؟؟؟!!!

اره فقط باید بخونیو اطلاعتت زیاد بشه!!! ببین تا چند سال سمت تلسکوپ نرو!!! باورت میشه خیلی از منجم های سرامد درسته تلسکوپ دارن ولی ماهی یه بار بیشتر استفاده نمی کنن! معمول از تلسکوپ هایی که در تورها یا برنامه های آموزش نجومی یا مرکز نجومی استفاده میکنن! تو هم میتونی از این تلسکوپها تا چند سال استفاده کنی و بعد از چند سال یه تلسکوپ خوب با ادواته کال بخری و تا اخرعمر باهاش کارکنی!!:wink:

Panahandeh
11-11-2010, 11:14 PM
سلام.

آقای پناهنده واقعا از راهنماییتون ممنونم. با اینکه منابع زیاد بودن ، ولی‌ حداقل حالا دیگه گنگ نیستم میدونم چیکارا می‌تونم بکنم و چیکارا برا این یدگیریم مفیده.

خلاصه دستتون درد نکنه ، کمک بزرگی‌ بهم کردین.

و اما در مورد این کتابی‌ که اسمشو بردین : یعنی‌ بهتر از این کتاب ، کتاب دیگه‌ای نیست که به من با این شرایط کمک کنه؟ فقط می‌خوام مطمئن شم که انتخابم دقیق و درسته.البته جسارت نباشه ، آخه نه اینکه تازه کارم یکم محتاطم. بازم مرسی‌ بابت راهنماییتون

خواهش می کنم حمید جان.
کتاب نجوم دینامیکی یک کتاب نسبتاً جامعه که به آموزش و بسط یکسری از مفاهیم اولیه ی نجوم پرداخته.
علی رغم حجم زیاد این کتاب که ممکنه شمارو کمی سرد کنه؛ محتوای کتاب زیاد بر پایه ی محاسبات استوار نیست و سعی شده به صورتی باشه که برای عموم مردم -با اطلاعات اولیه ی ریاضیات و فیزیک- کاربرد داشته باشه.

اما شما یک راه دیگه هم دارید : می تونید به صورت موضوعی جلو برید؛ مثلاً، همه ی منابع مربوط به اخترفیزیک -در همون سطحی که خودتون صلاح می دونید- یا هر شاخه ی دیگه ی نجوم رو به صورت جداگانه مطالعه کنید.

این از بخش مفاهیم و تئوری.

اما عملی :
کتاب نجوم دینامیکی و خیلی از کتاب ها به صورت سطحی یا تخصصی به این مسئله پرداختن اما مسئله ای که تو این شاخه از نجوم خیلی مهمه؛ انجام فعالیت عملی و کسب تجربه محسوب میشه. البته در این بخش هم لازمه یکسری مطالعات داشته باشید.

*sh
11-14-2010, 06:41 PM
با سلام خدمت آقای نیرومندی
داشتم سوال جوابها رو مطالعه میکردم که این لینکی که معرفی کرده بودید نظرمو جلب کردhttp://7heaven.blogfa.com/post-13.aspx.. میشه منبع این موضوع رو بگین ..چون مدتی دنبال کتاب دنیای پهن میگشتم...اگر منبعش همون کتاب باشه ممنون میشم راهنماییم کنین برای تهیه اش...مرسی از لینکتون..به بقیه دوستان هم پیشنهاد میکنم بخونن..:have a nice day:

na3r
11-26-2010, 03:48 PM
با سلام خدمت آقای نیرومندی
داشتم سوال جوابها رو مطالعه میکردم که این لینکی که معرفی کرده بودید نظرمو جلب کردhttp://7heaven.blogfa.com/post-13.aspx.. میشه منبع این موضوع رو بگین ..چون مدتی دنبال کتاب دنیای پهن میگشتم...اگر منبعش همون کتاب باشه ممنون میشم راهنماییم کنین برای تهیه اش...مرسی از لینکتون..به بقیه دوستان هم پیشنهاد میکنم بخونن..:have a nice day:

سلام.

این مطلب رو حدودا سه سال پیش از سایت آکادمیست (با آدرس : www.academist.ir) کپی کردم.

و از معدود متن هایی ست که ترجیح دادم بدون هیچ تغییری به عنوان پستی از وبلاگم منتشرش کنم.

ولی خیلی واسم عجیبه که چرا منبع مطلب رو همون موقع ذکر نکردم ..!! در این مورد فراموشی عذز موجهی نیست..!

یادمه که آکادمیست منبعی برای این مطلب نیاورده بود ، و اتفاقا همون سالها هم با وجود برتریش نسبت به خیلی از سایت های مشابه علمی، به علت نا معلومی سیر نزولی خودش رو طی کرد و بعد از چند ماه دیگه بارگذاری نشد..!

به خاطر درخواست شما تلاش کردم که بتونم منبع اصلی این متن رو پیدا کنم ولی موفقیت چندانی بدست نیووردم.
فقط تونستم اطلاعاتی از صاحب امتیاز academist.ir بدست بیارم : (گمان کردم که شاید بشه از طریق ارتباط با ایشون منبع مطلب رو پیدا کرد. البته چون مدت زیادی از متوقف شدن فعالیت این سایت می گذره پیشنهاد می کنم که از این راه استفاده نکنین!)

شرکت پویا سامانه تدبیر
نام : علیرضا نادری
ایمیل : zarejaan{at}gmail.com
موبایل : 09122884164
فکس : 55212706

jafarpour
01-31-2011, 10:37 PM
سلام درباره ی سوال قبلیم هرجوابی که به نظرتون ساده هم هست ازگفتنش دریغ نکنیدلطفا
سوال دیگر
زمان چیست یازمان را تعریف جامع کنید
تشکر

شايان سليم شهشهانى
02-26-2011, 12:23 AM
يك سوال ادبي نجومي!:

به محاق رفتن كنايه از چيست؟ (اصلا به محاق رفتن مرسوم تره يا چيز ديگري ، مثلا به محاق بردن!؟)

Sunrise
02-26-2011, 12:30 AM
يك سوال ادبي نجومي!:

به محاق رفتن كنايه از چيست؟ (اصلا به محاق رفتن مرسوم تره يا چيز ديگري ، مثلا به محاق بردن!؟)

کنایه از پنهان شدن!
بدر را دیدی بر این خوش چار طاق
حسرتش راهم ببین وقت محـــاق

در محاق افتادن یعنی دچار محاق شدن . کاستی و باریکی و تاریکی گرفتن :
تا که روی همچو ماهش دیده ام
ماه بختم در محــاق افتاده است

اینجا (http://forum.avastarco.com/forum/showpost.php?p=8489&postcount=29)رو هم ببینید.

حسين رازبري
02-27-2011, 05:01 PM
سلام
ببخشید رشته های دانشگاهی که مربوط به نجوم هستن چین!؟سختن!؟در آمد هم داره تو ایران!؟
باید حتما رشته ریاضی باشم!؟
اگه اینجا رشتم تجربی باشه بعد برم خارج از کشور میتونم نجوم بخونم تو دانشگاه!؟
ممنون میشم راهنمایی کنید
با سپاس فراوان!!!

169
02-28-2011, 05:49 PM
[/B]
سلام
ببخشید رشته های دانشگاهی که مربوط به نجوم هستن چین!؟سختن!؟در آمد هم داره تو ایران!؟
باید حتما رشته ریاضی باشم!؟
اگه اینجا رشتم تجربی باشه بعد برم خارج از کشور میتونم نجوم بخونم تو دانشگاه!؟
ممنون میشم راهنمایی کنید
با سپاس فراوان!!!

سلام

تا اونجایی که میدونم این طوریه :
رشته ی اخترفیزیک در تعدادی دانشگاه های دولتی کشور وجود داره از جمله فردوسی مشهد،دانشگاه اصفهان،علوم پایه زنجان، دانشگاه شیراز! البته خانم sara sadeghian (همینجا عضوه) باستانشناسی نجومی در دانشگاه بو علی سبنا همدان درس می خونه!
برای اینکه بری اخترفیزیک بخونی بهتره تا پیش دانشگاه ی ریاضی بخونی! در دانشگاه سراسری فیزیک (فیزیک خالی چون مهندسی فیزیک هم هستش) در دانشگاه بخونی! برای کارشناسی ارشد چند گرایش هست مثلا فیزیک حالت جامد،هسته ای،پلاسما،اخترفیزیک و یکی دو تای دیگه! اخترفیزیک رو انتخاب می کنی و می خونی!! روال کلی اخترفیزیک این طوریه!!
در مورد دانشگاه آزاد هم تنها دانشگاه آزاد که اخترفیزیک رو از کارشناسی تا ارشد یا دکترا داره دانشگاه واحد مراغه است! اتفاقا یه دوستی هم اینجا در حال تحصیل در کارشناسی اخترفیزیک در مراغه اس با نام کاربری rock_iml (http://forum.avastarco.com/forum/member.php?u=536) اگه خواستی اطلاعات بیشتری بدونی با ایشون حرف بزن که حتما کمکت میکنه!!!
- اینکه میگی حتما رشته ریاضی باید باشه نه اینطوری نیست!!! ولی بهت بگم که اگه از ریاضی بری موفق تر میشی چون مطالب سنگین فیزیک و ریاضی در کارشناسی است که اونایی هم که ریاضی هستن کم میارند!! بعضی ها کارشناسی رو یه رشته دیگه می خونند و در کارشناسی ارشد به اخترفیزیک تغییر رشته میدن!! این کار هم مثله قبلی غیر منطقیه!!! چون مطالب اخترفیزیک با فیزیک و ریاضی عجین(اگه اشتباه ننوشتم!:brigade.baka-wolf.c) شده و موفقیت در اخترفیزیک نیازمند پایه فیزیک و ریاضی نسبتا قوی است!
- در مورد بازار کارش بگم که خوب میشه!! چون میتونین با لیسانس فیزیک دبیر فیزیک بشی حداقل و ارشد اخترفیزیک هم میتونی مسئولیت نجومی در کشور به عهده بگیری!در دانشگاه سرپرست گروه تحقیقاتی بشی!!! در مراکز نجومی مدیریت کنی!!! خلاصه اینکه یه جورایی بازار کارش معلقه! به خاطر همین اکثرا به خاطر بازار کار نسبتا نا مناسبش سمت این رشته نمی رند!!! البته نه فقط نجوم بلکه تمام رشته های علوم پایه( برعکس دنیا که روی علوم پایه سرمایه گذاری بیشتری می کنند) این وضعه!! ولی درس نخوندن در رشته ای که علاقه نداری خیلی عذاب آوره! یه خبر خوشی هم که در راه رصدخانه ملی است!!! رصدخانه ملی یه پروژه عظیم ملی است که در ایران اگه بدقولی نشه تا 1394-1395 به بهره برداری میرسه!!! این افتتاح رصدخانه یه نقطه صعودی در محور فعالیت های نجومی ایرانه که صددرصد وضعیت نجوم کشور رو یه تکون اساسی میده!!! و اینکه این رصدخانه توسط خوده منجم های تحصیل کرده داخل کشور اداره میشه!!! پس یه موقعیت خوب برای کسانی که اخترفیزیک خوندن ایجاد میشه!!! طبیعتا افتتاح رصدخانه باعث تغییراتی در نجوم کشور میشه و همه اخترفیزیک دانان کشور در گیر فعالیت های نجومی میشن!!!
- در مورد تحصیل در خارج از کشور هم اون چنان اطلاعاتی ندارم!!خیلی از استاد دانشگاه های کشورمون که اخترفیزیک تدریس می کنند اکثرا در کشور های خارجی تحصیل کردند!!پس چون اونها هم تونستند شما هم می تونید و حتما راه هست!! یکی از دوستان آقای جلالی که در رشته ی نجوم( با اخترفیزیک کمی فرق داره و مثل اینکه بیشتر نجوم کاربردیه) داخل کشور درس می خونه و مثل اینکه برای دکترا احتمالا بره هند درس بخونه!!! حالا اینکه این رشته نجوم چیه و کجا درس می خونه رو دقیق نمی دونم!!!
اینم از چیزایی که می دونستم!!!

آسمون
02-28-2011, 11:41 PM
منم یه چیز بگم
من یه دوستی دارم که رشتش تجربی بوده ولی الان داره فیزیک می خونه و موفق هم هست.
کارشناسی ارشد اهواز،چمران،نجوم داره.

امیر حسن زاده
07-02-2011, 11:30 AM
سلام
اخيرا" سوالي زياد مطرح مي شود و اين بهانه اي شد براي نوشتن مقاله اي براي وب سايت خبرآنلاين
آیا ماه‌گرفتگی شب 13 رجب نشانه اشتباه تقویم بود؟
http://www.khabaronline.ir/news-158649.aspx

Amin-Mehraji
07-02-2011, 12:36 PM
یک سؤال غیر حرفه ای .
چرا در تعریف روزشمار خورشیدی ، از واژه ی «هجری» خورشیدی استفاده میشه ؟
هجرت چه کسی در تدوین روزشمار خورشیدی مد نظر هست ؟

m.aryayi
07-02-2011, 12:51 PM
در نظام زمين مركزي بطلميوس چه جوري اهله منظم ماه رو توجيح ميكردند؟

رضا طامهری
07-02-2011, 02:35 PM
در نظام زمين مركزي بطلميوس چه جوري اهله منظم ماه رو توجيح ميكردند؟

دوست گرامی m.aryayi
تا اونجایی که عقلم قد میده یکی از مشکلات سیستم بطلمیوسی همین اهله ماه هستش. چون اصلا اطلاعی در مورد منشا نور ماه نمیدونستن و اون رو مانند خورشید میدونستن و حتی بهش خداش شب هم میگفتند 

رضا طامهری
07-03-2011, 07:23 AM
یک سؤال غیر حرفه ای .
چرا در تعریف روزشمار خورشیدی ، از واژه ی «هجری» خورشیدی استفاده میشه ؟
هجرت چه کسی در تدوین روزشمار خورشیدی مد نظر هست ؟

بله همونطور که فرمودین مبدا تقویم جلالی ما، هجرته. هجرت پیامبر اسلام(ص) از مکه به مدینه درست مثل مبدا تقویم هجری قمری است ، ولی خوب چون اون تقویم ۱۱ روز حدودا از تقویم جلالی کمتره در هرسال الان سی و چند سال جلوتر از تقویم جلالی ماست!
البته این رو هم ذکر کنم که تقویم خورشیدی ابداع خیام نیست و فقط خیام یه کم اون رو تصحیح کرده

Mojtaba.M
07-03-2011, 01:01 PM
در نظام زمين مركزي بطلميوس چه جوري اهله منظم ماه رو توجيح ميكردند؟

ببخشید میشه در مورد این سوال یه کم توضیح جامه تری بدید
منظورتون از توجیح میکردن یعنی چه؟


ببخشید میخواستم از کاربران این بخش بخوام که....
در باره ی قدر های مختلف توضیح بدن اگه کسی اطلاعاتی داره لطفا به من بده .
مانند قدر های منفی و مثبت.
تشکر تشکر!!!!!!!!!

m.aryayi
07-03-2011, 01:26 PM
دوست گرامی m.aryayi
تا اونجایی که عقلم قد میده یکی از مشکلات سیستم بطلمیوسی همین اهله ماه هستش. چون اصلا اطلاعی در مورد منشا نور ماه نمیدونستن و اون رو مانند خورشید میدونستن و حتی بهش خداش شب هم میگفتند
مخالفم !
فكر كنم يك جا خونده بودم (يا شنيده بودم و ديده بودم!) ... كه يكي از مشكلات فلسفي زمين مركزي اين بود كه چرا خورشيد وسط نيست ... براي اينكه بدونيد چرا اين مشكل هست كافيه يك نگاهي به بالاي اتاقتون بندازيد و ببينيد كه چراغ كه منبع نوره اتاقه كجاي اتاق قرار داره !!
در مورد خداي شب كه يوناني كه به ماه و خورشيد هيچ لقب خدايي ندادن ... (ايرانيان خورشيد رو نماد مهر دونستن ولي تا اونجايي كه ميدونم اسم خواستي براي ماه ندارن) ... اگر هم داده باشن نميشه انتظار داشت كه كسي مثل ارسوط با اون عقايد خواست خودش يا مسلمانان اين دليل رو قبول كنند و به دنبال دليل اهله نگردن
در ضمن مگه غير از اينه كه ارسطو از سايه زمين هنگام ماه گرفتگي كروي بودن زمين رو نتيجه گرفت ... اين نتيجه گيري تا زماني كه منشا نور ماه رو خورشيد ندونيم غير ممكن ميشه ... (يك سوال ديگه براي پيش اومد دليل قرمز شدن ماه هنگام ماه گرفتگي رو چي ميدونستن ؟!)

m.aryayi
07-03-2011, 01:29 PM
ببخشید میشه در مورد این سوال یه کم توضیح جامه تری بدید
منظورتون از توجیح میکردن یعنی چه؟


الان وقتي ميخوان اهله ماه رو نشون بدن خورشيد(منبع نور) رو ثابت در نظر ميگيرن و ماه رو دور زمين مي چرخونن ... ولي وقتي منبع نور حركت كنه ديگه نميشه از اين مدلسازي استفاده كرد ... مي خوام بدونم ماه و خورشيد رو چه جوري و با چه قاعده اي دور زمين مي چرخوندن كه ماه اهله هاي منظمي داشت؟

Mojtaba.M
07-03-2011, 01:57 PM
الان وقتي ميخوان اهله ماه رو نشون بدن خورشيد(منبع نور) رو ثابت در نظر ميگيرن و ماه رو دور زمين مي چرخونن ... ولي وقتي منبع نور حركت كنه ديگه نميشه از اين مدلسازي استفاده كرد ... مي خوام بدونم ماه و خورشيد رو چه جوري و با چه قاعده اي دور زمين مي چرخوندن كه ماه اهله هاي منظمي داشت؟
ببخشید من به شما پیشنهاد میکنم که کتاب حقیقت قضیه ی گالیله رو تهیه و اون رو مطالعه کنید؟
مطمئنم که جواب شما در اون کتابه

Tara
09-06-2011, 11:29 PM
ببیخشید منظور از هفت اسمان چیه؟

Mostafa
09-07-2011, 03:54 PM
ببیخشید منظور از هفت اسمان چیه؟

سلام دوست گرامي

لطفآ سوالاتتان را دقيق ، مشخص و واضح بپرسيد تا اعضا بتوانند به همين شكل ، دقيق پاسخ شما را بدهند .

منظورتان كدام " هفت آسمان " است ؟؟

بنده يك انجمن نجوم و يك سايت مفيد نجومي با عنوان هفت آسمان مي شناسم !

اما اگر منظورتان اصطلاحي است كه در كتب آسماني به كار رفته است ، علم تا امروز هيچ توضيحي براي اين مورد نيافته است !

ضمن اينكه بارها در بخش هاي مختلفي از اين فروم توضيح داده شده كه بررسي اصطلاحات و گفته هاي مذهبي با ابزار آلات علمي كاري است به غايت بيهوده و گمراه كننده .

لطفآ در اين تاپيك صرفآ سوالات علمي خود را مطرح كنيد

موفق باشيد :wink:

پیمان اکبرنیا
09-07-2011, 09:38 PM
ببیخشید منظور از هفت اسمان چیه؟

در گذشته که هفت سیاره در آسمان شناخته شده بود(عطارد، زهره، مریخ، ماه، خورشید، مشتری، زحل) به مداری که هر کدام از اینها داشتند یک طبقه نسبت میدادند که هفت آسمان میشد! البته مباحث دینی و ادبی و ... هم زیاد داره که واردش نمیشیم!

m.aryayi
09-10-2011, 09:07 PM
من قبلا يك سوال در مورد اينكه چه جوري در ساختار زمين مركزي اهله منظم ماه رو توجیه مي كنند پرسيده بودم كه ...
يكي از دوستان (غير آوايي !!) يك سري مدل رو مثل اين (http://people.sc.fsu.edu/%7Edduke/moon6.html) بهم نشون داد و مشكلم حل شد
ولي در حين بررسي مدل ها به مدل ابن شاطر براي ماه برخورديم كه ... :stupido:... در توضيحش اومده توسط كوپرنيك هم به تصويب رسيده !! ... ولي من تا حالا هر چي فكر كردم نتونستم بفهمم ماه كدومه! ... ممنون ميشم دوستان بگن كه ماه در اين مدل كدومه و چرا اين قدر فلك داره ؟؟؟!!!:help:
http://people.sc.fsu.edu/~dduke/ncopernic2.html (http://people.sc.fsu.edu/%7Edduke/ncopernic2.html)
http://people.sc.fsu.edu/~dduke/copernic2.html (http://people.sc.fsu.edu/%7Edduke/copernic2.html)

(من با كروم هر دوتاي اين لينك ها رو (كه يكي اند!!) مي تونم كامل باز كنم ولي با فاير فاكس كوچيك ديده ميشن ... امتحان كنيد ببينيد كدومشون با مرورگرتون مي خوره)

--------------------------------
گويا اكثرا نتونستند لينك رو ببينن ! ... فايل فلشش رو آپلود كردم !
جوااااااااااااااااب ؟؟؟!!!

omid-z
09-19-2011, 06:41 PM
سلام يه سوال داشتم نجوم آماتوري با ديگر نجوم ها چه فرقي دارد و زير شاخه هاي نجوم در ايران و ساير كشور ها چيست؟

پیمان اکبرنیا
09-19-2011, 09:49 PM
سلام يه سوال داشتم نجوم آماتوري با ديگر نجوم ها چه فرقي دارد و زير شاخه هاي نجوم در ايران و ساير كشور ها چيست؟

کلا طبق این تقسیم بندی که شما فرمودید 2 مدل منجم داریم: منجم آماتور و منجم حرفه ای

منجم آماتور به فردی گفته می شود که شغل اصلی و منبع درآمدش از نجوم نیست و در کنار فعالیت حرفه ای خود به نجوم نیز می پردازد.

منجم حرفه ای اما شغل نجومی دارد و به تحقیق در زمینه های مختلف نجومی می پردازد.

البته مرز خیلی مشخصی بین این دو نیست و ممکنه منجم آماتوری داشته باشیم که کارهای ارزشمندی نیز در زمینه نجوم انجام دهد و نجوم نقش پر رنگی در زندگی اش داشته باشد.

space
10-09-2011, 02:35 PM
آیا میدانید :
عدم توانایی نظریه ی نیوتن در توجیه چه پدیده ای موجب شد نظریه ی انیشتن مطرح شود ؟(آزمایش نظریه انیشتن منظور نیست)

Ehsan
10-09-2011, 07:30 PM
آیا میدانید :
عدم توانایی نظریه ی نیوتن در توجیه چه پدیده ای موجب شد نظریه ی انیشتن مطرح شود ؟(آزمایش نظریه انیشتن منظور نیست)

نا رسایی های زیادی باعث شد تا نهایتا نسبیت ِ خاص منتشر بشه از جمله نارسایی در توضیح ِ آزمایش مایکلسون-مورلی که در این آزمایش قرار بود سرعت ِ مطلق ِ زمین سنجیده بشه که دیده شد گویا زمین سرعت ِ مطلقی نداره و سرعت ِ نور از هر جهت ثابته! (جزئیات ِ این آزمایش اینه که دو پرتوی ِ نور ِ عمود بر هم می تاباندند و می خواستند اختلاف سرعت ِ بین ِ این دو پرتو را به خاطر کم یا زیاد شدن سرعت ِ زمین از سرعت ِ یکی از پرتو ها بسنجند که هیچ گاه این اختلاف دیده نشد!)
این معمولا مهمترین نارسایی هستش که باعث شد نسبیت متولد بشه.

ریشه ی این نارسایی هم اینه که تحت تبدیلات ِ سرعت گالیله ای (تبدیلات خطی) معادلات ِ الکترومغناطیس شکل عوض می کردند ولی در هیچ آزمایشی این شکل عوض کردن مشاهده نشد پس احتمالا تبدیلات گالیله ای غلط هستند و باید اصلاح بشوند.

Amin-Mehraji
10-29-2011, 10:48 PM
برای دریافت اطلاعاتی که سفینه های فضایی ارسال می کنند ، دریافت امواج ماهواره های مخابراتی ، اطلاعاتی که iss به زمین ارسال میکنه و ...... از کدام شاخه یا شاخه های نجوم استفاده میشه ؟

پیمان اکبرنیا
10-29-2011, 10:59 PM
برای دریافت اطلاعاتی که سفینه های فضایی ارسال می کنند ، دریافت امواج ماهواره های مخابراتی ، اطلاعاتی که iss به زمین ارسال میکنه و ...... از کدام شاخه یا شاخه های نجوم استفاده میشه ؟

نجومی نیست خیلی! مداراها و آنتن ها کار مهندسان برق، گرایش مخابرات هست. جهت یابی آنتن در فضا و مشخص کردن محل هدف کار مهندسان هوافضا.

Amin-Mehraji
10-29-2011, 11:02 PM
نجومی نیست خیلی! مداراها و آنتنها کار مهندسان برق، گرایش مخابرات هست. جهتیابی آنتن در فضا و مشخص کردن محل هدف کار مهندسان هوافضا.

مثلا از نجوم نجوم رادیویی - نجوم راداری استفاده نمیشه ؟

پیمان اکبرنیا
10-29-2011, 11:37 PM
مثلا از نجوم نجوم رادیویی - نجوم راداری استفاده نمیشه ؟

نه نجوم رادیویی بررسی امواج رادیویی از اجرام نجومی مثل ستاره ها، کهکشانها و سیاراته. تازه در خود نجوم رادیویی هم منجمان نمیتونند آنتن بسازند. تجهیزاتش کار مهندس برق هست. منجمان فقط بر حسب فرکانس کاری و سایر مشخصات امواج، آنتن را سفارش میدهند.

space
11-08-2011, 07:28 PM
معمولا برای هر رشته ای یه کتاب خانه تخصصی وجود داره
برای نجوم کتابخونه تخصصی وجود داره که کتاب های مهم و ارزش مند و کمیاب و نایاب قابل دسترسی باشند؟

Mostafa
11-08-2011, 07:40 PM
معمولا برای هر رشته ای یه کتاب خانه تخصصی وجود داره
برای نجوم کتابخونه تخصصی وجود داره که کتاب های مهم و ارزش مند و کمیاب و نایاب قابل دسترسی باشند؟

تا جایی که من اطلاع دارم مرکز نجوم شهرری ( حرم عبدالعظیم ) یک کتابخانه تخصصی نجومی دارد .

و یکبار هم که چند سال قبل رفته بودم ، آقای دانشیار ( مدیر وقت ) گفتند که تقریبآ از همه کتب چاپ شده یک نسخه موجود دارند .

اما از وضعیت فعلی خبری ندارم . به نظرم آقای ابراهیمی می توانند اطلاعات دقیق تری بدهند

Mostafa
12-19-2011, 09:39 PM
سلام به همه

دوستان گرامي خواهش مي كنم به اين نكته توجه كامل داشته باشيد :

همه مزيت اين فروم به اين است كه قرار است اطلاعات درستي به اعضا بدهد و به قول معروف تخصصي باشد .

اما اخيرآ چندين بار مشاهده كرده ايم كه بعضي اوقات سوالات نامفهوم يا بي اساسي پرسيده مي شود و بد تر از آن اينكه پاسخ هايي كاملآ غلط بيان مي شود و فرد سوال كننده هم تشكر مي كند و فكر مي كند پاسخ سوال را يافته است !!!!

بنده از مديران خواهش كرده ام كه هرجا به سوالات بي مورد يا بسيار ابتدايي ( كه پاسخشان در تاپيك هاي ديگر موجود است ) يا پاسخ هاي غلط برخوردند ، آن مطلب را حذف كنند و فرد خاطي پس از تكرار اين وضعيت ، اخطار دريافت خواهد كرد !

اگر كسي پاسخ چيزي را نمي داند ، لازم نيست پاسخي را كه حدس مي زند اعلام كند !

مثال هاي فراواني از اين مورد موجود است ولي براي جلوگيري از دلخوري اعضا به موارد مشخص اشاره نمي كنم .

اميدوارم دوستان به اين نكته مهم توجه كافي داشته باشند .

Sky_Watcher
02-11-2012, 05:20 PM
راستی نقشه های گوگل ارث ، هر چند وقت یکبار آپدیت میشن؟

Astronomy
02-11-2012, 05:33 PM
راستی نقشه های گوگل ارث ، هر چند وقت یکبار آپدیت میشن؟
بستگی داره
اگه از نسخه آنلاینش هم استفاده کنید میبینید جاهایی مثل خود آمریکا هر چند هفته یا روز
ولی یه جا تو خود ساری رو دیدم که یه ساختمون بزرگ ساختن دیدم عکس مال 3 سال پیشه که تازه داشتن پی اش رو میزدن!

SORKHIAN
02-20-2012, 05:17 AM
سئوال
معادلات ریاضی اریستا کوس دانشمند یونانی برا ثابت کردن فاصله زمین تا ماه در آن زمان چی بوده؟

erfan bayat
02-20-2012, 11:08 AM
آفرين

سوال خوبی

میتونید اینجا (http://en.wikipedia.org/wiki/Aristarchus_On_the_Sizes_and_Distances) طرز محاسبه رو پیدا کنید

(http://forum.avastarco.com/forum/%D8%A7%DB%8C%D9%88%D9%84%20%D8%B3%D9%88%D8%A7%D9%8 4%20%D8%AE%D9%88%D8%A8%DB%8C%20%20%D9%85%DB%8C%D8% AA%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%AF%20%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8 %AC%D8%A7%20%D8%B7%D8%B1%D8%B2%20%D9%85%D8%AD%D8%A 7%D8%B3%D8%A8%D9%87%20%D8%B1%D9%88%20%D9%BE%DB%8C% D8%AF%D8%A7%20%DA%A9%D9%86%DB%8C%D8%AF)

Sky_Watcher
02-25-2012, 05:50 PM
راستی چرا تو عید ساعت رو یه ساعت به جلو و تو زمستون یه ساعت به عقب میبرن؟

مسعود فرح بخش
02-25-2012, 06:01 PM
راستی چرا تو عید ساعت رو یه ساعت به جلو و تو زمستون یه ساعت به عقب میبرن؟
راستش تا اونجا که من می دونم این کار برای صرفه جویی در مصرف انرژی به خصوص برق هستش ولی زیاد مطمئن نیستم.

پیمان اکبرنیا
02-25-2012, 07:30 PM
راستش تا اونجا که من می دونم این کار برای صرفه جویی در مصرف انرژی به خصوص برق هستش ولی زیاد مطمئن نیستم.

بله درسته

اگر نبرند جلو مثلا خورشید 5 صبح طلوع میکنه و 7 عصر غروب میکنه. اما مردم 6 صبح بیدار میشوند و انگار از 1 ساعت از صبح استفاده نکردند و خواب بودند. پس بهتره با یک شیفت یک ساعته، کاری کنیم که خورشید 6 طلوع کنه و 8 غروب کنه و اینجوری در طول شب 1 ساعت برق کمتر مصرف میشه.

Sky_Watcher
02-26-2012, 01:59 PM
چه چیز جالبی!!
تو کل جهان اینطوریه دیگه...؟

پیمان اکبرنیا
02-26-2012, 02:22 PM
چه چیز جالبی!!
تو کل جهان اینطوریه دیگه...؟

تقریبا همه کشورها دارند، برای بعضی ها ممکنه بیشتر از 1 ساعت باشه! ولی خب بعضی ها هم ندارند! مثلا چند سال پیش در کشور ما رئیس جمهور گفت که این کار انجام نمی شود و اون سال نشد!

solh
03-12-2012, 06:44 PM
داده های بدست اومده از رصد ها جای خاصی بایگانی میشن ؟ این داده ها یه جا جمع شدن که یه منبع بزرگ باشه و اطلاعاتی رو که تا حالا از رصد بدست آوردیم داخلش باشه ؟

در مورد تلسکوپ ها ی بزرگ چی ، دسترسی به اطلاعات رصدی چجوریه ؟

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

Mojtaba.M
03-12-2012, 06:54 PM
سلام خوب همچین منبعی رو پیدا نکردم ولی میتوانید به این (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?t=51&page=11) تاپیک مراجعه کنید و چند پستی رو که آقایMehrzad-jupiter گذاشتند رو مشاهده کنید

سایت های چند تلسکوپ بزرگ دنیاست که شاید بایگانی ها و اون چیز هایی رو که میخوایید بتوانید پیدا کنید

موفق باشد

Mojtaba.M
03-13-2012, 10:19 PM
سلام.
یه دوتا سوال کوچولو دارم دوستان لطف کنید:قطر زاویه ای ماه که می بینیم همه جای کره زمین همین مقداره؟؟جایی هست که بزرگتر هم باشه؟؟
و سوال بعدی:این خبرای نجومی رو دوستان از کجا گیر میارن می نویسن؟؟از سایتای انگلیسی ترجمه می کنن؟؟یا این رخداد های نجومی رو از کجا میارن؟؟از نرم افزاره؟از همون سایتاس؟از محاسبه گیر میاد؟؟؟؟هاااااااا...

دوست عزیز
اغلب خبر های نجومی رو دوستان از خیرگزاری ها کپی پیستمیکنند

اغلب همه ی خبرگزاری ها موضوع های علمی یا به طور جدا موضوع نجو رو در منو های خودشون دارن

که جدید ترین خبر های رو میتوانید اونجا به دست بیاورید

موفق باشید

هانیه امیری
03-13-2012, 11:13 PM
یا این رخداد های نجومی رو از کجا میارن؟؟از نرم افزاره؟از همون سایتاس؟از محاسبه گیر میاد؟؟؟؟هاااااااا...

همون طور كه خودتون هم اشاره كرديد رويدادهاي نجومي رو از سايت هاي معتبر مي شه پيدا كرد البته اگه سايت انگليسي باشه به اين معني نيست كه تمام جزئيات رويدادهايي كه نوشتند براي ما هم صدق مي كنه...برخي رويدادها از نظر زماني، مكان رويداد در آسمان و ... براي هر كشوري يكسان نيست و حتي براي شهرهاي مختلف هم متغيره كه با استفاده از نرم افزارها و يا به طور دقيق از طريق محاسبات به دست ميان.

payam-surveyor
03-23-2012, 04:54 PM
با سلام و احترام
من همین امروز بنا به ارتباط این سایت به رشته دانشگاهیم، عضو این سایت شدم

یک معما برای شما طرح می کنم البته امیدوارم پیشتر مطرح نشده باشه

اگر فرض کنید اسلحه ای دارید (در تخیلات!!!) که می تونید به ستاره ها شلیک کنید، برای خوردن تیر به هدف باید چه طور نشانه روی ای کنید؟ چه قانونی رو رعایت کنید؟ توضیح بدید.

پیمان اکبرنیا
03-23-2012, 05:14 PM
با سلام و احترام
من همین امروز بنا به ارتباط این سایت به رشته دانشگاهیم، عضو این سایت شدم

یک معما برای شما طرح می کنم البته امیدوارم پیشتر مطرح نشده باشه

اگر فرض کنید اسلحه ای دارید (در تخیلات!!!) که می تونید به ستاره ها شلیک کنید، برای خوردن تیر به هدف باید چه طور نشانه روی ای کنید؟ چه قانونی رو رعایت کنید؟ توضیح بدید.

منظورتون اینه که اثر جاذبه زمین را هم روی گلوله حساب کنیم؟ در این صورت مسیر حرکت گلوله نسبت به زمین یک هذلولی میشه(البته به شرط این که جاذبه خورشید را در نظر نگیریم)

payam-surveyor
03-24-2012, 10:17 AM
با سلام و احترام
مرسی از توجه و راه حل شما؛
کاربر گرامی؛ فرض کنید مسیر گلوله مثل مسیر یک لیزر (در برد کوتاه) هست؛ انحرافی چشم گیر نداره و میشه چشم پوشی کرد؛
اصطکاک هوا و گرانشهای زمین و ... به اون تاثیری نداره
مثلا مثل اسلحه نیست که ابتدا باید تنظیم کنید که هدف در چه فاصله ای هست، بعد اون قسمت مربوط اسلحه رو جابجا کنید تا سقوط تیر رو جبران کنه؛
حالا هنگام هدف گیری چه قوانینی رو باید رعایت کنید؟

rezash
04-26-2012, 11:44 PM
يكي از دوستان احتياج به كمك دارند.از دوستان كسي هست كه جواب دقيق اين سوالات را بدونه؟


1- از طرف گالیله به یک خانم!نامه ای داده میشود ؟و نام زن و محتوای نامه چه بود؟( اینم شد سوال استادمون پرسیده و باید جواب ببریم)

2- کتاب هایی گه گالیله در مورد خورشید مرگزی نوشته است را نام ببرید ( حداقل 2 مورد) و چکیده ای چند خطی از محتوای کتاب هایش

3- چرا به جای کپرنیک گالیله محاکمه شد؟

4-علل اصلی ( پشت صحنه و جدا از علل و بهانه های ظاهری )محاکمه گالیله چه بود؟ حداقل 5 سطر

5- اولین بار چه کسی نظریه خورشید مرکزی را مطرح کرد؟( قبل از کوپرنیک - گفته اون نیست )

6- اولین بار چه کسی زمین مرکزی را مطرح کرده است؟

BigBang
04-26-2012, 11:56 PM
جواب سوال 5 و 6 رو میدونم:
اولین کسی که نظریه خورشید مرکزی رو ارائه کرده آریستارخوس بوده!
اولین کسی هم که نظریه زمین مرکزی رو ارائه کرده ارسطوبوده!(در جواب سوال استادش افلاطون که چطور میشه حرکت اجرام سماوی رو توجیه کرد؟!)

درمورد سوال 2 هم میدونم که گالیله یه کتاب داره به نام:«ستاره جدید» که تو اون گفته ستاره ها هم روی کره ای به مرکز خورشید قرار دارند و اینکه حرکت رجعی رو تو اون کتاب توجیه کرده!

یه کتاب دیگه هم داره به نام :«گفتگو» که تو اون به صورت محاوره ای در ارتباط با دوتا سیستم اصلی جهان(بطلمیوس و کوپرنیک) حرف زده!ولی خب ازونجایی که خودم نه دیدمش و نه خوندمش نمیدونم توش چقدر در مورد خورشید مرکزی صحبت شده؛اصلا نمیدونم شده یا نه!(ولی خب احتمالا شده!)

نمیدونم اینا به دردتون میخورن یا نه!امیدوارم مفید باشن!:)

+-+-+----++++++++++-+-+-+--+
پ.ن.:حواسم بود شما گفته بودین جواب دقیق و میدونم که هیچ کدوم از جوابای من دقیق نیستن و حتی منبعی هم براشون ندارم ولی خب گفتم شاید بدرد بخورن!

solh
04-27-2012, 11:39 AM
3 : کپرنیک میترسید از اینکه عقایدش را بیان کند ، به خاطر همین قبل از آنکه محاکمه اش کنند مرد . در اواخر عمر خود و شاید بعد از مرگش بود که عقایدش فاش شد . و نوشته هایش خوانده شد . گالیله در تایید نظر او همچنان زنده بود و اشکارا این کار را میکرد ( احتمالا به جرم تشویش در اذهان عمومی گرفته بودنش !!) .

roojan
04-27-2012, 10:13 PM
اولا از محبت تک تکتون ممنونم که راهنمایی میکنید
دوما جواب این سوالات چون برام مهمه چند جای دیگه مطرح کردم تا به جواب درستی برسم . و جوابی رو که در فاروم دیگه نوشتن رو اینجا ذکر میکنم تا نظرتون رو بدونم .. پیشاپیش بازم ممنونم ..انشاالله همتون در سایه حق موفق باشید

جواب اول :

فکر میکنم جواب سوال 5 آریستارخوس ساموسی فیلسوف و منجم یونانی
قرن سوم پیش از میلاد باشه........... (مطمئن نیستم)


جواب دوم


4- به احتمال زیاد پاپ و کشیش های کاتلیک اعتقادات خودشونو باور داشتن و بهانه ای در کار نبوده. ولی احتمالا استادتون منظورش این بوده که چون نمی خواستن مردم به گفته های گالیله اعتقاد پیدا کنن و به اونا بی اعتماد بشن (که مبادا از کتاب مقدس رو برگردونن و دیگه از دستوراتشون پیروی نکنن و سلطشونو به مردم از دست بدن) اونو محکوم کردن.
5-احتمالا منظور استادتون ابو سعید سجزی (سیستانی) هست که ابوریحان با دیدن اسطرلاب ایشون که بر مبنای ثابت بودن خورشید و حرکت زمین بدور اونه, خیلی تشویقش می کنه و فرض ایشونو درست میدونه. خیام هم باتکیه بر همین موضوع تونسته گاهشمار جلالی(همون هجری شمسی) رو بنویسه.
البته فیلسوف یونانی اریستاک هم نظریه خورشید مرکزی داشته که احتمال میدن کوپرنیک با خوندن این نظریه, نظریه زمین مرکزی رو داده.
6- از ابتدا در فکر انسان ها همین بوده که اسمان و هر چی توشه متحرک و زمین ثابته. دقیقا چیزی که میدیدن. ولی به طور رسمی فکر کنم بطلمیوس اولین بار این نظریه رو داد.


جواب سوم

جواب سوال 3 البته امیدوارم جواب سوالت باشه::

1.کوپرنیک اندکی بعد از انتشار کتابش از دنیا رفت.

2.کوپرنیک کتابشو به زبان لاتین نوشته بود که فقط افراد تحصیل کرده می تونستن اونو بخونن که این باعث میشد عده خاصی اون رو مطالعه کنن.

3.او نظرشو این جوری گفته بود که اگه زمین در حال حرکت باشه اون وقت خورشید مرکزیت داره و ادامه نظریه...
این طرز جمله سازی خیلی اهمیت داره چون یه جورایی به این معنیه که کوپرنیک می تونست انکار کنه که به این موضوع باور داره. در واقع دست ستاره شناس ها رو باز گذاشته بود که بگن نظریه تو اشتباهات ریاضی داره. با این کار, کوپرنیک یه جورایی خودشو از دست کلیسا خلاص کرده بود.
نظریه گالیله و کوپرنیک یکسان بود.

fateme.kokabi
06-11-2012, 01:26 PM
من در يك كتاب خواندم كه وقتي به خورشيد نگاه ميكنيم تصوير 8 دقيقه و 17 ثانيه قبل خورشيد رو ميبينيم
يعني گذر زهره هم 8 دقيقه و 17 ثانيه زود تر تموم شده بوده؟

Ehsan
06-11-2012, 04:33 PM
من در يك كتاب خواندم كه وقتي به خورشيد نگاه ميكنيم تصوير 8 دقيقه و 17 ثانيه قبل خورشيد رو ميبينيم
يعني گذر زهره هم 8 دقيقه و 17 ثانيه زود تر تموم شده بوده؟

این اتفاق به خاطر ِ متناهی بودن ِ سرعت ِ نور رخ می ده. نور ِ خورشید به خاطر مسافتی که داریم 8 دقیقه طول می کشه به ما برسه و البته در مورد گذر ِ زهره چون زهره به ما نزدیکتر هستش زمان ِ کمتری طول می کشه تا نورش به ما برسه و این یعنی مثلا حدود ِ 2 3 دقیقه قبل از پایان ِ گذر زهره از مقابل ِ قرص ِ خورشید کنار رفته. که البته واقعا مهم زمان ِ دیداریش بوده نه زمان واقعی!

mohsen4465
06-11-2012, 07:29 PM
من در يك كتاب خواندم كه وقتي به خورشيد نگاه ميكنيم تصوير 8 دقيقه و 17 ثانيه قبل خورشيد رو ميبينيم
يعني گذر زهره هم 8 دقيقه و 17 ثانيه زود تر تموم شده بوده؟


این اتفاق به خاطر ِ متناهی بودن ِ سرعت ِ نور رخ می ده. نور ِ خورشید به خاطر مسافتی که داریم 8 دقیقه طول می کشه به ما برسه و البته در مورد گذر ِ زهره چون زهره به ما نزدیکتر هستش زمان ِ کمتری طول می کشه تا نورش به ما برسه و این یعنی مثلا حدود ِ 2 3 دقیقه قبل از پایان ِ گذر زهره از مقابل ِ قرص ِ خورشید کنار رفته. که البته واقعا مهم زمان ِ دیداریش بوده نه زمان واقعی!

در تکمیل پاسخ آقا احسان اضافه میکنم که فاصله ی زهره با زمین در روز گذر 2 دقیقه و 24 ثانیه نوری بوده.

سیاره ی ناهید
06-18-2012, 05:16 PM
چرا به ماه گرفتگی خسوف میگن؟یا به خورشید گرفتگی کسوف؟

پیمان اکبرنیا
06-18-2012, 05:54 PM
چرا به ماه گرفتگی خسوف میگن؟یا به خورشید گرفتگی کسوف؟

سلام

لغت نامه دهخدا نوشته که کسوف نامی است که عرب زبانان هم برای خورشید گرفتگی و هم ماه گرفتگی استفاده می کردند اما کلمه خسوف به معنای ماه گرفتگی در بین فارسی زبانان رایج شده وعلتش را هم اشاره نکرده.

mohsen4465
06-18-2012, 06:51 PM
سلام

لغت نامه دهخدا نوشته که کسوف نامی است که عرب زبانان هم برای خورشید گرفتگی و هم ماه گرفتگی استفاده می کردند اما کلمه خسوف به معنای ماه گرفتگی در بین فارسی زبانان رایج شده وعلتش را هم اشاره نکرده.

ولی من اینو تو ویکشنری (http://en.wiktionary.org/wiki/lunar_eclipse)پیدا کردم: خسوف القمر، كسوف الشمس
مترجم گوگل هم همین نتایجو میده.

مسعود فرح بخش
06-23-2012, 10:00 PM
سلام
می خواستم بدونم فلسفه نامگذاری کهكشان راه شیری چیه؟چرا راه شیری؟

gandom
06-23-2012, 10:08 PM
سلام
می خواستم بدونم فلسفه نامگذاری کهكشان راه شیری چیه؟چرا راه شیری؟

بر طبق افسانه ای که در درستیش شک دارم اومده که هنگامی که حضرت مریم در حال شیردادن به حضرت عیسی بوده مقداری از شیر حضرت مریم ریخته شده و باعث به وجود اومدن راه شیری شده...
البته راه کاکهشانم بهش میگن!:)

مسعود فرح بخش
06-23-2012, 10:17 PM
بر طبق افسانه ای که در درستیش شک دارم اومده که هنگامی که حضرت مریم در حال شیردادن به حضرت عیسی بوده مقداری از شیر حضرت مریم ریخته شده و باعث به وجود اومدن راه شیری شده...
البته راه کاکهشانم بهش میگن!:)
یعنی الان از 2000 ساله که به راه شیری معروفه؟
خب این افسانه های مذهبی معمولا همیشه وجود دارن ولی بیشتر جنبه واقعی ندارن ،حالا نمی دونم شایدم از همون موقع به راه شیری معروف شده
ولی آخه شیری که روی زمین ریخته شد چه ربطی داره به راه شیری؟

پیمان اکبرنیا
06-23-2012, 10:24 PM
سلام
می خواستم بدونم فلسفه نامگذاری کهشکان راه شیری چیه؟چرا راه شیری؟

سلام

از نظر افسانه ای و تاریخی، اقوام مختلف داستان های مختلفی درباره نام گذاری کهکشان راه شیری دارند که در اینجا میتونید درباره اش بخونید:

http://en.wikipedia.org/wiki/Milky_Way_%28mythology%29

قسمت یونانیش اینه:

هرکول ،فرزند زئوس خدای خدایان، از زنی فناپذیر به نام "آلکمن" به دنیا آمده بود. پدرش زئوس که می خواست زن خداگونه اش "هرا" به او شیر دهد تا هرکول خصوصیاتی خداگونه پیدا کند، هرکول را هنگامی که هرا خواب بود در آغوش او گذاشت تا شیر بخورد. وقتی هرا از خواب پرید و دید که یک کودک غریبه در حال خوردن شیر است، او را از خود دور کرد و شیر این الهه در آسمان پخش شد و راه شیری را به وجود آورد.

پی نوشت: پاسخ من و خانم گندم همزمان شد!

آسمون
06-23-2012, 10:27 PM
سلام
می خواستم بدونم فلسفه نامگذاری کهشکان راه شیری چیه؟چرا راه شیری؟

میتونید اینجا (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?143-%D8%B5%D9%88%D8%B1-%D9%81%D9%84%D9%83%D9%8A-%D9%88-%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%A2%D9%86&p=3048&viewfull=1#post3048) و اینجا (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?143-%D8%B5%D9%88%D8%B1-%D9%81%D9%84%D9%83%D9%8A-%D9%88-%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%A2%D9%86&p=3063&viewfull=1#post3063) و اینجا (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?143-%D8%B5%D9%88%D8%B1-%D9%81%D9%84%D9%83%D9%8A-%D9%88-%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%A2%D9%86&p=17962&viewfull=1#post17962) و اینجا (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?143-%D8%B5%D9%88%D8%B1-%D9%81%D9%84%D9%83%D9%8A-%D9%88-%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%A2%D9%86&p=17967&viewfull=1#post17967) و اینجا (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?143-%D8%B5%D9%88%D8%B1-%D9%81%D9%84%D9%83%D9%8A-%D9%88-%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%A2%D9%86&p=18130&viewfull=1#post18130) در موردش بخونید .

--------

ببخشید منم ندیدم آقای اکبرنیا پست زدن :دی

arashgmn
06-23-2012, 10:32 PM
کلا هر ملتی به این هاله ی محو آسمان یه چیزی می گفتن !
یونانی ها می گفتن Milky way یا همون راه شیری ، لاتینی ها می گفتن گالکسی ، ما خودمون می گفتیم راه کاه کشان یا راه مکه . نکته ی جالبش این جاست که امروزه تمامی این ها با هم ترکیب شدن و با هم به کار میرن . مثلا خارجی ها میگن Mlky way Galaxy و ما می گیم کهکشان راه شیری!

پ.ن : در شیر خوراکی آنزیمی وجود داره به نام گالاکتوز که از همون گلکسی گرفته شده . در واقع ریشه شیر به زبان لاتین گلکسی بوده . (همین جوری گفتم که گفته باشم... :دی)

yasiii
06-26-2012, 03:54 PM
سلام دوستان گرامی
میخواستم بدونم که آیا توی دسته بندی علم، شاخه ای به اسم فلسفه ی نجوم هم وجود داره؟
ممنون :)

پیمان اکبرنیا
06-26-2012, 04:32 PM
سلام دوستان گرامی
میخواستم بدونم که آیا توی دسته بندی علم، شاخه ای به اسم فلسفه ی نجوم هم وجود داره؟
ممنون :)

سلام

شاخه اش را مطمئن نیستم معمولا به همراه فلسفه فیزیک مطرح میشه اما رشته دکتری اش را بعضی دانشگاه های خارج از کشور دارند:

http://www.reg.msu.edu/academicprograms/ProgramDetail.asp?Program=3924

http://www.grad.ubc.ca/prospective-students/graduate-degree-programs/phd-astronomy

andromeda-s
07-02-2012, 02:04 PM
سلام همون طور که میدونیم فقط یک طرف ماه به سمت زمینه برای قمرای دیگه هم این اتفاق میفته؟؟مثلا همیشه یک طرف قمر کالیستو رو به سیاره مشتریه؟؟

mohsen4465
07-02-2012, 04:18 PM
مرسي داش محسن خيلي كمكم كرد
راستي ميتونيم از مدار يك سياره (مثلا زحل ) براي سرعت بخشيدن استفاده كنيم ؟

همونطور که تو پاسخ اولم به سوال شما گفتم میشه از جاذبه ی سیارات برای شتاب دادن به سفینه های فضایی استفاده کرد. آقای مهراجی هم با مثال براتون توضیح دادن اما منم این نمودار رو براتون قرار میدم تا تفاوت سفینه ای که از کمک جاذبه ی سیارات استفاده میکنه (قرمز) با سفینه ای که این کار رو انجام نمیده رو درک کنی (آبی):

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/2/2c/Voyager_2_velocity_vs_distance_from_sun.svg/512px-Voyager_2_velocity_vs_distance_from_sun.svg.png


سلام همون طور که میدونیم فقط یک طرف ماه به سمت زمینه برای قمرای دیگه هم این اتفاق میفته؟؟مثلا همیشه یک طرف قمر کالیستو رو به سیاره مشتریه؟؟

اکثر قمرهای مشهور منظومه شمسی مانند قمر زمین در مدارهاشون به اصطلاح قفل هستن. نه تنها قمرهای منظومه شمسی بلکه عطارد و زهره هم که جزء سیارات داخلی محسوب میشن تا حدودی قفل شده هستن. عطارد با نسبت 3:2 (چرخش انتقالی:چرخش وضعی) در مدار خودش قفل شده و این باعث میشه تا از روی زمین هر وقت که عطارد در بهترین موقعیت رصدی قرار میگیره همیشه سمت یکسانی از اون رو به زمین باشه. زهره هم تا حدودی در مدارش قفل شده است و این باعث میشه که زهره در هر بار که به نزدیکترین فاصله خودش با زمین میرسه سمت یکسانی از اون رو به زمین قرار بگیره (با 5 روز زهره ای اختلاف).

زمین هم تحت تأثیر اثر جز و مدی قفل کننده ماه قرار داره اما چون زمین ابعاد بزرگی داره بنابراین قفل شدنش هم بیشتر طول میکشه. جالبه بدونی که طول یک شبانه روز در ابتدای شکل گیری زمین حدود 5 ساعت بود که امروز به خاطر همین اثر جزر و مدی خورشید و ماه به 24 ساعت رسیده. و در آینده باز هم طولانی تر میشه. در واقع هر روز زمینی بین 0 تا 2 میلی ثانیه طولانی تر از روز قبل ه.

Ehsan
07-02-2012, 07:32 PM
سلام همون طور که میدونیم فقط یک طرف ماه به سمت زمینه برای قمرای دیگه هم این اتفاق میفته؟؟مثلا همیشه یک طرف قمر کالیستو رو به سیاره مشتریه؟؟

در تکمیل ِ جواب ِ دوستمون آقا محسن، به این پدیده (که یک سمت ِ جسم ِ گردنده به سمت جسم ِ مرکزی باشه) می گن قفل ِ مداری. قفل ِ مداری فقط وقتی رخ میده که یکی از جرمها بتونه جذر و مد داشته باشه، اصطکاک ِ حاصل از جابه جایی ِ سیال در جذر و مد، روی ِ سیاره ای که توش جذر و مد رخ می ده در طولانی مدت باعث ِ اتلاف ِ انرژی ِ چرخش در مدار می شه و کم کم جسم رو ثابت می کنه.

این لینک (http://en.wikipedia.org/wiki/Tidal_locking#List_of_known_tidally_locked_bodies) لیست ِ اجرامی در منظومه ی ِ شمسی هستش که دچار ِ قفل ِ مداری هستند که چهار قمر ِ معروف ِ مشتری هم شاملش می شه.

m.m.e.w
07-06-2012, 12:12 AM
سلام.بعضی عکس ها رو در نجوم می بینیم که دارای رنگ های زیبا بوده و در ظاهر فرقی با سایر عکس ها ندارند.از طرفی در توضیح این عکس ها نوشته می شود که این عکس در طول موج گاما یا فروسرخ و .... گرفته شده. ما می دونیم که فقط امواج در طول موج مرئی هستند که با چشم ما دیده میشن. پس این رنگ ها بر چه اساسی به این عکس ها نسبت داده میشن؟

Astronomy
07-06-2012, 01:28 AM
سلام.بعضی عکس ها رو در نجوم می بینیم که دارای رنگ های زیبا بوده و در ظاهر فرقی با سایر عکس ها ندارند.از طرفی در توضیح این عکس ها نوشته می شود که این عکس در طول موج گاما یا فروسرخ و .... گرفته شده. ما می دونیم که فقط امواج در طول موج مرئی هستند که با چشم ما دیده میشن. پس این رنگ ها بر چه اساسی به این عکس ها نسبت داده میشن؟
اینجوری که من شنیدم انگار محدوده طول موج مورد نظر رو در نظر میگیرن

یعد بالاترین طول موج اون محدوده رو به رنگ قرمز و کمترین طول موج رو روی بنفش قرار میدن و بعد کل محدوده رو با رنگ های طول موج مرئی منطبق میکنن

اینطوری هر طول موج یه رنگ متناسب با طول موجش میگیره :)

البته خودم زیاد مطمئن نیستم! دوستان دیگه اگر نظر بدن ممنون میشم ;)

mohsen4465
07-06-2012, 11:15 AM
توضیحات آقا پرهام کاملاً صحیحه فقط اینو اضافه میکنم که بعضی از بهترین تصاویر نجومی ترکیبی از محدوده طول موج های مختلف هستن. یعنی چند عکس در محدوده فرکانسی مختلف (اشعه ایکس، فرابنفش، مرئی، فروسرخ و ...) میگیرین و بعد اونها رو لایه لایه روی هم قرار میدن و در نهایت تصویری بسیار پرجزئیات از جرم مربوطه بدست میاد که در اون هر رنگ نماینده محدوده فرکانس خاصیه.

cosmologist
07-06-2012, 08:12 PM
سلام
به طور کلی عکسهای با رنگهای مجازی دو دسته میشن:
بعضی از این رنگها بیان کننده دما هستند. با توجه به عکس دمای قسمتهای مختلف نشان داده میشه.
دسته ای دیگه نشان دهنده عناصر تشکیل دهنده ست. مثلا قسمتهایی که از هلیوم تشکیل شده به یک رنگ مشخص، قسمتهایی که از اکسیژن تشکیل شده به رنگ دیگه ای مشخص میشه.

آسمون
07-06-2012, 08:26 PM
برای بدست اوردن اطلاعات بیشتر در مورد تحلیل رنگ ها در تصاویر نجومی به تاپیکی با همین عنوان مراجعه کنید:

تحلیل رنگها در تصاویر نجومی (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?833-%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%B1%D9%86%DA%AF%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85%DB%8C)

fateme.kokabi
08-10-2012, 12:45 PM
اگر با تلسكوپ به شهاب ها نگاه كنيم،از انها جزئيات بيشتري قابل تشخيص اند؟؟؟

yperseusy
08-10-2012, 01:46 PM
شما میتونید یک شهاب رو در میدان دیده خودتون نگه دارید؟!
اگه بتونید میشه!

shazde
10-19-2012, 09:02 AM
من چند تا سوال بد ذهنمو درگیر کرده
1= چرا واحد سرعت متنر بر ثانیه اس ولی یکای شتاب گرانشی زمین، متر بر مجذور ثانیه اس؟؟1-1 رابطه سرعت با شتاب چگونه اس؟؟؟
.
2= مگه خدا تو قرآن نگفته که ما(انسانها) اشرف مخلوقاتیم؟ بعد از طرف دیگه گفتخه ادم فضایی وجود داره؟ حالا من نمیفهمم که اگه ما اشرف مخلوقاتیم، ادم فضایی اصن چرا باید وجود داشته باشه؟ یا اینکه اونا از ما بهترن؟ شاید بعد ما بوجود اومدن؟ یا شایدم خود ما انسانها تو جهان پخش شدیم و خودمون خبر نداریم؟
.
3=این سوالو همین چند دقیقه پیش یادم رفت!!!ببخشید!
تو پاسخ سوالا کمکم کنین از خواب و زندگی انداختنم!!!!

Mostafa
10-19-2012, 02:22 PM
من چند تا سوال بد ذهنمو درگیر کرده
1= چرا واحد سرعت متنر بر ثانیه اس ولی یکای شتاب گرانشی زمین، متر بر مجذور ثانیه اس؟؟1-1 رابطه سرعت با شتاب چگونه اس؟؟؟
.
2= مگه خدا تو قرآن نگفته که ما(انسانها) اشرف مخلوقاتیم؟ بعد از طرف دیگه گفتخه ادم فضایی وجود داره؟ حالا من نمیفهمم که اگه ما اشرف مخلوقاتیم، ادم فضایی اصن چرا باید وجود داشته باشه؟ یا اینکه اونا از ما بهترن؟ شاید بعد ما بوجود اومدن؟ یا شایدم خود ما انسانها تو جهان پخش شدیم و خودمون خبر نداریم؟
.
3=این سوالو همین چند دقیقه پیش یادم رفت!!!ببخشید!
تو پاسخ سوالا کمکم کنین از خواب و زندگی انداختنم!!!!

سلام شازده :)

1- همونطور كه ميدوني تعريف سرعت ميشه : جابجايي در واحد زمان كه طبيعتآ واحدش هم ميشه مثلا متر بر ثانيه

اما تعريف شتاب به طور كلي اينه : تغييراتِ سرعت در واحد زمان .

خوب حالا خيلي ساده يكا ها رو مي نويسيم ، پس بايد با اين حساب واحد شتاب بشه تغييرات سرعت در واحد زمان ، ميشه : (متر بر ثانيه) بر ثانيه ==> ثانيه / (متر بر ثانيه ) كه نهايتآ ميشه متر بر مجذور ثانيه


2- دو تا نكته در مورد سوال دوم شما به ذهنم ميرسه

اگر شما با يك فرد غير مسلمان بحث كنيد ، اون اول از شما ميخواهد كه ثابت كنيد " انسان اشرف مخلوقات است " و طبيعـتآ شما نمي تونيد از قرآن دليل بياريد چون اون فرد به قرآن معتقد نيست

و به طور كلي نميشه در مباحث علمي از معتقدات ديني استدلال كرد چون در مباحث علمي فقط استدلال و استنتاج عقلي مطرحه

و درثاني ، چرا فكر ميكنيد اگر انسان اشرف مخلوقات باشه ، معنيش اينه كه " حتمآ موجودات ديگه اي نيستند ؟ "

اتفاقآ اين كه دليل جالب تري براي اينكه كه لابد موجودات زيادي هستند كه انسان " اشرف " اونهاست ;)

( ضمنآ اشرف به معني شريف تر است ! نه باهوش تر و بر تر و پيشرفته تر و .... )

البته اين رو در پاسخ به سوال شما گفتم وگرنه به نظر خودم اين موضوع موجودات فضايي احتمالي با اين روش هاي مرسوم قابل بحث نيست !

موفق باشيد :)

---------------

ببخشيد

پستم همزمان شد با پست خانم اميري

مهدی ناصری
10-19-2012, 02:26 PM
من چند تا سوال بد ذهنمو درگیر کرده
1= چرا واحد سرعت متنر بر ثانیه اس ولی یکای شتاب گرانشی زمین، متر بر مجذور ثانیه اس؟؟1-1 رابطه سرعت با شتاب چگونه اس؟؟؟
.
2= مگه خدا تو قرآن نگفته که ما(انسانها) اشرف مخلوقاتیم؟ بعد از طرف دیگه گفتخه ادم فضایی وجود داره؟ حالا من نمیفهمم که اگه ما اشرف مخلوقاتیم، ادم فضایی اصن چرا باید وجود داشته باشه؟ یا اینکه اونا از ما بهترن؟ شاید بعد ما بوجود اومدن؟ یا شایدم خود ما انسانها تو جهان پخش شدیم و خودمون خبر نداریم؟
.
3=این سوالو همین چند دقیقه پیش یادم رفت!!!ببخشید!
تو پاسخ سوالا کمکم کنین از خواب و زندگی انداختنم!!!!
سلام دوست گرامی
سوال اول شما رو خانم امیری پاسخ دادن؛ در مورد سوال دومتون (که البته بیش تر از نجوم دینی هست):
واقعیت اینه که خدا هیچ جا نگفته آدم فضایی وجود داره، مرتبط ترین آیه مفهومش اینه: "موجوداتی را میان آسمان ها و زمین پراکنده کردیم". موجوداتی که بین آسمان ها و زمین هستند می توانند پرنده ها هم باشند، حتما که نباید بین آسمان و زمین کره مریخ باشه!! یا اگر هم در کرات دیگه زندگی کنند ممکنه از نوع حیات میکروبی بوده و پیشرفته نباشند که بگیم از انسان بالاتر هستند.
- - - - - - - -
ببخشید با آقای امام خط رو خط شدم.

Mostafa
10-19-2012, 02:34 PM
راستي ...

من اين جمله تون رو الآن ديدم !!

شما در جايي از متنون گفتيد :



مگه خدا تو قرآن نگفته که ما(انسانها) اشرف مخلوقاتیم؟ بعد از طرف دیگه گفته ادم فضایی وجود داره؟


من در هيچ جايي از قرآن نديدم كه به وجود " آدم فضايي " اشاره شده باشد .

اگر شما و يا هركس ديگه از بخشي از قرآن چنين برداشتي كرده ايد ، اين يك برداشت كاملا شخصي است و حق انتشار دادن آنرا نداريد !

من خيلي با احاديث و روايات آشنايي ندارم ، ولي اين را ميدانم كه " دروغ بستن به خدا " آنقدر گناه بزرگي است كه حتي موجب باطل شدن روزه مي شود !

فكر ميكنيد دروغ بستن به خدا يعني چي ؟ يعني مثلا يك چيز عجيب و غريب به خدا نسبت بديم ؟؟؟؟

خير ...

دروغ بستن يعني اينكه تفسير شخصي خود را جوري به پاي خدا ببنديم كه قابل باور باشد و عده اي را به شك و شبهه بيندازند .



----
اي بابا ، منم با آقاي ناصري خط رو خط شدم !
فكر كنم مخابرات امروز كابل برگردون داره !! :))

gshahali
10-20-2012, 03:40 PM
من چند تا سوال بد ذهنمو درگیر کرده
1= چرا واحد سرعت متنر بر ثانیه اس ولی یکای شتاب گرانشی زمین، متر بر مجذور ثانیه اس؟؟1-1 رابطه سرعت با شتاب چگونه اس؟؟؟
.
2= مگه خدا تو قرآن نگفته که ما(انسانها) اشرف مخلوقاتیم؟ بعد از طرف دیگه گفتخه ادم فضایی وجود داره؟ حالا من نمیفهمم که اگه ما اشرف مخلوقاتیم، ادم فضایی اصن چرا باید وجود داشته باشه؟ یا اینکه اونا از ما بهترن؟ شاید بعد ما بوجود اومدن؟ یا شایدم خود ما انسانها تو جهان پخش شدیم و خودمون خبر نداریم؟
.
3=این سوالو همین چند دقیقه پیش یادم رفت!!!ببخشید!
تو پاسخ سوالا کمکم کنین از خواب و زندگی انداختنم!!!!

سلام دوست عزیز
هرجند در اینجا محل مباحثه اعتقادی نیست، اما چون سؤالی پرسیدید، لازم دیدیم تا آنجایی که بلدم راهنمایی کنم.
استادی داشتیم می‌گفت« شخصی بالای منبر رفت و گفت هر کسی به بهشت می‌رود.چون پایین آمد به او اعتراض کردند که این چه حرفی بود زدی. جواب داد: من گفتم هر کسی به بهشت می‌رود، نه هر ناکسی.»
بله دوست من، انسان می‌تواند اشرف مخلوقات باشد، یعنی بالقوه این توانایی در وی وجود دارد. اما آیا همه از این پتانسیل استفاده می‌کنند؟ به نظر شما هیتلر و چنگیز و ... انسانند. شاید اگر به آنها حیوان بگوییم، در عالم معنی به حیوانات توهین کرده باشیم.
ضمنا آدرس جایی از قرآن که گفته آدم فضایی وجود داره کجاست؟

یک توصیه دوستانه: نجوم یعنی فیزیک، و فیزیک یعنی تحقیق و استدلال. پس اگر می‌خواهید نجومی خوبی باشید، باید محقق و استدلال‌گر خوبی باشید. قطعاً اگر به کتاب تفسیر قرآن، جایی که در رابطه با خلقت انسان سخن گفته (مثلاً آیات 30 تا 36 یا 37 سوره بقره) مراجعه کنید، مطالب جالبی را خواهید یافت.
موفق باشید

Esmaeilpour
10-20-2012, 11:32 PM
با سلام.
ستاره های خوشه ی پروین به تنهایی ستاره های کم فروغی هستند.ستاره های بسیاری در اسمان کویر موجودند که پر نور تر از یک ستاره ی خوشه ی پروین اند اما در تهران دیده نمی شوند،در حالی که در همین تهران ستاره های این خوشه به راحتی قابل تفکیک و تشخیصند.چرا؟
با تشکر
:th_cry::th_cry:
:th_cry::th_cry:

shazde
10-21-2012, 03:38 PM
ممنون از خانم اميرى و اقاى امامى و اقاى ناصرى بابت پاسخ ها
در مورد سوال اول كه به جواب رسيدم(فك كنم)
اما سوال دوم كه منظورم از موجودات فضايى همون صحبت اقاى ناصرى از ديد اشتباه من بود، بايد بگم كه
١:خدا جون منو ببخش
٢: يه موقع هايى به ذهنم مياد كه شايد خود انسانها تو كهكشانهاى ديگه از همون اول پخش شدن... يا شايد منظور از اشرف مخلوقات، همون بهترينه كه با جواب هاى شما استادان گرامى به اشتباه ، حدس درست نادرست و جواب هاى سوالات پى بردم( واى چه قدر ادبى صحبت كردم! خودم هنگ كردم!!!)
ممنون از شما

mohsen4465
10-21-2012, 04:30 PM
ممنون از خانم اميرى و اقاى امامى و اقاى ناصرى بابت پاسخ ها
در مورد سوال اول كه به جواب رسيدم(فك كنم)
اما سوال دوم كه منظورم از موجودات فضايى همون صحبت اقاى ناصرى از ديد اشتباه من بود، بايد بگم كه
١:خدا جون منو ببخش
٢: يه موقع هايى به ذهنم مياد كه شايد خود انسانها تو كهكشانهاى ديگه از همون اول پخش شدن... يا شايد منظور از اشرف مخلوقات، همون بهترينه كه با جواب هاى شما استادان گرامى به اشتباه ، حدس درست نادرست و جواب هاى سوالات پى بردم( واى چه قدر ادبى صحبت كردم! خودم هنگ كردم!!!)
ممنون از شما شازده خانم بیاین فکر کنیم که یه دانشمندی با پسر کوچیکش رفته بیرون. هوا زمستونیه و روی زمین برف نشسته. پسر خردسال از بابای دانشمندش میپرسه که بابایی برف چرا سفیده؟ بنظرتون پدر اون خردسال که اتفاقاً یک دانشمند هم هستند چی جواب میده؟ حالا جای اون پسر بچه، انسان رو قرار بدید و جای اون پدر دانشمند، خداوند رو و جای برف، دنیا رو. حالا اگه انسان از خدا بپرسه دنیا چیه خدا چه جوابی میده؟

ببینید قرآن یک کتاب برای راهنمایی همه انسان هاست طوری که همه بتونن درکش کنن. یک کتاب بسیار کامله اما نه کاملتر از کتب علمی! شاید این گفته من براتون عجیب باشه اما یادتون باشه که خدا در مورد قرآن گفته که ما این کتاب رو برای راهنمایی شما نازل کردیم. خب راهنمایی یعنی چی؟ یعنی نشون دادن راه؛ بقیه راه با خودتونه و نباید انتظار داشته باشید که خدا شما رو در مسیر به پرواز در بیاره تا لازم نباشه خودتون راه برید! قرآن یک کتاب راهنماست و بقیش رو ما خودمون باید بهش برسیم. نباید انتظار داشته باشید خداوند در قرآن در مورد تکامل داروین و موجودات فضایی و ... صحبت کنه. فقط با انگشتش راه رو بهمون نشون داده. بقیش رو خودمون باید بفهمیم. اگه در مسیر اشاره خوب نگاه کنین کتابی بمراتب بزرگتر و عظیم تر از قرآن رو میبینین. شاید تو چشمی تلسکوپتون باشه!

م.ح.اربابی فر
10-27-2012, 08:34 PM
وقتی شما می خواهید یک متن را ترجمه کنید در برخی مواقع به کلماتی برمی خورید که معادلی در زبان فارسی برایشان نداریم. برخی مواقع این مشکل با بیان آن کلمه در یک عبارت توصیفی برطرف می شود و برخی مواقع با جایگزین کردن دو یا سه کلمه مشکل حل می شود. اما قضیه وقتی پیچیده می شود که شما به صورت خودجوش کلمه ای می سازید و جایگزین آن کلمه مورد نظر اول می کنید که مخاطب تازه باید بگردد دنبال معنی معادل فارسی آن.
الان این «خورنیام» و «خورایست» سرمنشاشان از کجا بوده است و کلا این دو واژه به چه معنی هستند؟ (منظورم خود کلمه هستا نه معنی علمیشون)

http://canot.ir/wp-content/uploads/2012/09/Solar-System-Boundary-small.jpg

منبع عکس:
canot.ir (http://canot.ir/%d9%88%db%8c%d8%ac%d8%b1%db%b1-%d9%ac-%d9%84%d8%a8-%d9%85%d8%b1%d8%b2/)

rezash
10-27-2012, 09:04 PM
احتمالا خورایست مخفف خورشیدایست و خورنیام هم مخفف خورشیدنیام و خورسپهر هم مخفف خورشیدسپهر است.

من هم موافقم که کلماتی نامانوس هستند و برای شخصی که در حال مطالعه متونی از این دست میباشد سوال پیش میاد.

اگر همان کلمه مثلا "خورشید ایست"را کامل را تلفظ کنند خیلی بهتر است.هر چند این تلفظ نیز منوط به ثبت در فرهنگ لغات دارد.همان مرجعی که یارانه و رایانه و ... را تعریف کرده.

م.ح.اربابی فر
10-27-2012, 09:12 PM
کلمه خور که فکر می کنم کلمه رایجی هست و اگر اشتباه نکنم در کتاب ادبیاتمان هم این کلمه را داشتیم. حتی اگر اشتباه نکنم همین «خراسان» هم به خور ربط دارد. من سوالم سر کل عبارت «خورنیام» بود که آیا واژه مورد قبولی است و رایج است یا کلمه ایست که خود مترجم برگزیده است؟

rezash
10-27-2012, 09:24 PM
در نت وقتی این کلمه را سرچ کنید به سایتهای زیادی برخورد میکنید که همگی به اتفاق این جمله را ذکر کرده اند.

این مرز، به اصطلاح "خورنیام" (Heliosheath) نامیده میشود.

در واژه نامه نجوم به زبان ساده نیز به این الفاظ برخوردم:خور لرزه شناسی-خورطیف نگار-خور طیف نگاشت .

به این نتیجه رسیدم که خور را در ازای واژه " helio" قرار داده اند.

مسعود فرح بخش
10-27-2012, 09:26 PM
وقتی شما می خواهید یک متن را ترجمه کنید در برخی مواقع به کلماتی برمی خورید که معادلی در زبان فارسی برایشان نداریم. برخی مواقع این مشکل با بیان آن کلمه در یک عبارت توصیفی برطرف می شود و برخی مواقع با جایگزین کردن دو یا سه کلمه مشکل حل می شود. اما قضیه وقتی پیچیده می شود که شما به صورت خودجوش کلمه ای می سازید و جایگزین آن کلمه مورد نظر اول می کنید که مخاطب تازه باید بگردد دنبال معنی معادل فارسی آن.
الان این «خورنیام» و «خورایست» سرمنشاشان از کجا بوده است و کلا این دو واژه به چه معنی هستند؟ (منظورم خود کلمه هستا نه معنی علمیشون)

http://canot.ir/wp-content/uploads/2012/09/Solar-System-Boundary-small.jpg

منبع عکس:
canot.ir (http://canot.ir/%d9%88%db%8c%d8%ac%d8%b1%db%b1-%d9%ac-%d9%84%d8%a8-%d9%85%d8%b1%d8%b2/)

این تصویر اصلی هستش

http://up.avastarco.com/images/6p7biaju2r5pxyf30j.jpg (http://up.avastarco.com/)

اینم از تعریف خورنیام !!! (http://en.wikipedia.org/wiki/Heliosphere)

sara shahabi
10-27-2012, 09:26 PM
من هم یادم هست که به این دو کلمه برخورد کرده بودم (فکر کنم در مجله نجوم بود) و گفته شده بود که این کلمه ها ابداعی هستش و یک همچین کلمه ای در فرهنگ لغت وجود نداره!
اما در مورد معنیش احتمالا خور ایست رو به این علت به کار برده که در اون ناحیه بادهای خورشید دیگه نمیتونن پیش روی کنند و به اصطلاحی می ایستند و هم چنین خورنیام که مثل غلاف خورشید هست :دی
اما واقعا ترجمه بعضی لغات چون معادل فارسیشون وجود نداره، خیلی سخت هست و دیگه مترجم بنا به سلیقه خودش یه لغت در میاره که ممکنه اصلا مصطلح نباشه و بعد روتین بشه ...
---------------
کلا همزمان شد :دی

gshahali
10-27-2012, 10:16 PM
سلام دوستان

واژه‌های زیر مصوب فرهنگستان است:

خورسنج= heliometers
خوربین= helioscope
خورپا= heliostat
خورتصویرنگار= photoheliograph
خورطیف‌نگاشت= spectroheliogram
خورطیف‌نگار= spectroheliograph
خورمرز= heliopause
خورسپهر = heliosphere
باد خورگرد= heliotropic wind

امیدوارم مفید باشه.
---
دوستان میتوانند در آدرس زیر که مربوط به فرهنگستان زبان و ادب فارسی است، واژه‌های مصوب را دانلود کنند:
http://www.persianacademy.ir/fa/wordspdf.aspx

mohsen4465
10-28-2012, 03:19 PM
سلام دوستان

واژه‌های زیر مصوب فرهنگستان است:

خورسنج= heliometers
خوربین= helioscope
خورپا= heliostat
خورتصویرنگار= photoheliograph
خورطیف‌نگاشت= spectroheliogram
خورطیف‌نگار= spectroheliograph
خورمرز= heliopause
خورسپهر = heliosphere
باد خورگرد= heliotropic wind

امیدوارم مفید باشه.
---
دوستان میتوانند در آدرس زیر که مربوط به فرهنگستان زبان و ادب فارسی است، واژه‌های مصوب را دانلود کنند:
http://www.persianacademy.ir/fa/wordspdf.aspx
فکر کنم این فرهنگستان عنصر Helium را جا گذاشتند؟!!!!
با این وضع باید تمام عناصر جدول تناوبی رو معنی کنیم و معادل فارسی براشون بذاریم، اسم تمام کشورها رو معنی کنیم و براشون معادل فارسی بذاریم و خیلی چیزهای دیگه. بنظر من ما حق چنین کاری رو نداریم. ما حق نداریم اسمی رو که کاشف یا مخترع روی کشف یا اختراع خودش میذاره رو عوض کنیم. مثلاً حق نداریم اسم سیاره اورانوس رو عوض کنیم و فارسی بذاریم، همینطور اسم نپتون و پلوتو و ... رو. اگه دقت کنید خود من هم در تاپیک اخبار مریخ نورد کیوراسیتی همیشه از تلفظ انگلیسی اون (کیوراسیتی) بجای معنی اون (کنجکاوی) استفاده کردم. این کار به نظر من بسیار زشت و ناپسندیده است که بیایم و برای اکتشافات دیگران اسمی رو به سلیقه خودمون انتخاب کنیم. با این وضع بخوایم پیش بریم حتی باید برای اسامی خاص افراد مثل دیوید، رابرت، ماریا و ... هم معادل فارسی پیدا کنیم. واقعاً کار ناپسندیده و زشتیه. پیشنهاد میکنم دوستان از نامی که مخترعان و کاشفان بر روی اکتشافات و اختراعات خودشون قرار میدم استفاده کنن.

gshahali
10-28-2012, 05:13 PM
فکر کنم این فرهنگستان عنصر Helium را جا گذاشتند؟!!!!
با این وضع باید تمام عناصر جدول تناوبی رو معنی کنیم و معادل فارسی براشون بذاریم، اسم تمام کشورها رو معنی کنیم و براشون معادل فارسی بذاریم و خیلی چیزهای دیگه. بنظر من ما حق چنین کاری رو نداریم. ما حق نداریم اسمی رو که کاشف یا مخترع روی کشف یا اختراع خودش میذاره رو عوض کنیم. مثلاً حق نداریم اسم سیاره اورانوس رو عوض کنیم و فارسی بذاریم، همینطور اسم نپتون و پلوتو و ... رو. اگه دقت کنید خود من هم در تاپیک اخبار مریخ نورد کیوراسیتی همیشه از تلفظ انگلیسی اون (کیوراسیتی) بجای معنی اون (کنجکاوی) استفاده کردم. این کار به نظر من بسیار زشت و ناپسندیده است که بیایم و برای اکتشافات دیگران اسمی رو به سلیقه خودمون انتخاب کنیم. با این وضع بخوایم پیش بریم حتی باید برای اسامی خاص افراد مثل دیوید، رابرت، ماریا و ... هم معادل فارسی پیدا کنیم. واقعاً کار ناپسندیده و زشتیه. پیشنهاد میکنم دوستان از نامی که مخترعان و کاشفان بر روی اکتشافات و اختراعات خودشون قرار میدم استفاده کنن.

سلام دوست عزیز
ضمن احترام به نظر شما، فکر کنم توضیح زیر مفید باشد:

بله، اسم خاص را نباید ترجمه کرد، و به همین دلیل شما به درستی کیوراسیتی را ترجمه نکردید.
اما این مورد درباره اسامی عام کارایی ندارد. واژه‌های زیادی وجود دارد که پس از انتقال به یک زبان دیگر، ترجمه می‌شوند. البته وظیفه فرهنگستان این است که در تعیین یک واژه معادل، سلیس بودن آنرا نیز در نظر بگیرد. ولی آیا همین کلمات انگلیسی بالا را اگر از یک فرد انگلیسی زبان بپرسیم، معنی آنها را می‌داند؟ اینها کلماتی هستند که در یک حوزه اختصاصی وضع شده‌اند. طبیعی است که برای ما نیز نامأنوس است. مانند بسیاری واژه‌های دیگر که همین اواخر رایج شده است، مانند: رایانه به جای کامپیوتر، یارانه به جای سوبسید، و نظایر اینها.
نکته دیگر این است که برخی اسامی خاص، در فرهنگ مردم دیگر نیز از قبل وجود داشته و برای آن واژه‌ای مخصوص دارند. برای نمونه، Sun، Earth و بسیاری لغات از این دست.

البته من تنها برداشت و نظر خودم را گفتم و تخصصی در حوزه زبان‌شناسی ندارم.
امیدوارم دوستانی که در این رابطه اطلاعات جامع‌تری دارند توضیح بیشتری بدهند. (هرچند شاید جای این بحث در یک عنوان دیگر که به موضوع ترجمه می‌پردازد باشد)

mohsen4465
10-28-2012, 11:18 PM
سلام دوست عزیز
ضمن احترام به نظر شما، فکر کنم توضیح زیر مفید باشد:

بله، اسم خاص را نباید ترجمه کرد، و به همین دلیل شما به درستی کیوراسیتی را ترجمه نکردید.
اما این مورد درباره اسامی عام کارایی ندارد. واژه‌های زیادی وجود دارد که پس از انتقال به یک زبان دیگر، ترجمه می‌شوند. البته وظیفه فرهنگستان این است که در تعیین یک واژه معادل، سلیس بودن آنرا نیز در نظر بگیرد. ولی آیا همین کلمات انگلیسی بالا را اگر از یک فرد انگلیسی زبان بپرسیم، معنی آنها را می‌داند؟ اینها کلماتی هستند که در یک حوزه اختصاصی وضع شده‌اند. طبیعی است که برای ما نیز نامأنوس است. مانند بسیاری واژه‌های دیگر که همین اواخر رایج شده است، مانند: رایانه به جای کامپیوتر، یارانه به جای سوبسید، و نظایر اینها.
نکته دیگر این است که برخی اسامی خاص، در فرهنگ مردم دیگر نیز از قبل وجود داشته و برای آن واژه‌ای مخصوص دارند. برای نمونه، Sun، Earth و بسیاری لغات از این دست.

البته من تنها برداشت و نظر خودم را گفتم و تخصصی در حوزه زبان‌شناسی ندارم.
امیدوارم دوستانی که در این رابطه اطلاعات جامع‌تری دارند توضیح بیشتری بدهند. (هرچند شاید جای این بحث در یک عنوان دیگر که به موضوع ترجمه می‌پردازد باشد)
ممنون بابت توضیح خوبتون. حق با شماست؛ میتونیم برای اسامی عام معادل تعریف کنیم اما همونطور که اشاره کردین برای اسامی خاص این کار صحیح نیست. مثلاً بجای Dwarf Planet که واژه جدیدیه میتونیم بگیم سیاره کوتوله اما بجای Ceres نمیتونیم چیز دیگه ای غیر از سرس بگیم. :have a nice day::thumbsup:

نتیجه اینکه میتونیم لغات بالا داخل اون عکس رو ترجمه کنیم اما قبول کنید که معادل‌های غیر قابل هضمی براشون انتخاب کردن. من که ترجیه میدم از همون واژه های انگلیسیش استفاده کنم.

Behnaz sasani
10-30-2012, 10:52 AM
باز هم سلام دوستان
راستش رو بخوايد من داخل يك سايتي خوندم كه اقوام مايا هر چيزي رو كه پيش بيني مي كردن درست از آب در ميومده و تقويمشون هم 12 دسامبر 2012 به پايان مي رسه و پيش بيني هم كردن كه دنيا در اين تاريخ تموم ميشه. بعضي ها هم ميگن كه دوره ي جديدي قراره اتفاق بيفته. جالب اينجاست كه تو سايت نوشته بود علت گرم شدن كره ي زمين و قاطي شدن فصل ها گاز هاي گلخانه اي نيست بلكه نزديك شدن ستاره اي سرخ رنگ (نيبيرو) به منظومه ي ما هست حتي تعدادي دانشمند با دليل و منطق و يك سري آزمايش اين پديده ( گرم شدن كره زمين) رو گازهاي گلخانه اي ندانستند!!! كه به زبان اصلي با طرح يك سري مسئله و فرمول اين موضوع رو باز كرده بودن!! گفتن اين ستاره هر چند هزار سال يك بار به دور خورشيد ما مي گرده و جالب اينجاست كه ناسا از وجود اين ستاره كاملا اطلاع داره و اين موضوع رو آشكار نميكنه تا باعث وحشت عموم بشه!!! تو سايت نوشته شده بود با نزديك شدن ستاره سرخ كه در واقع كوتوله ي قهوه اي هست و نيروي گرانشي زيادي داره بلاياي طبيعي روي زمين به اوج خودش ميرسه و زماني كه با زمين و خورشيد در يك راستا قرار بگيره اثرات مخربي رو روي زمين ايجاد مي كنه!!! 1. قطب ها تغيير مي كنن كه عصر يخبندان به وجود مياد!! 2. چرخش زمين تغيير ميكنه!! و .... يك سري از افراد ميگن خورشيد ما قراره با مركز كهكشان هم راستا بشه. يك سري ديگه ميگن فعاليت هاي خورشيدي بين سال هاي 2012 تا 2014 به اوج خودش مي رسه و تنها اثري كه داره ماهواره ها رو از كار ميندازه و شايد هم وسايل الكتريكي روي زمين از كار بيفتن و به قول ناسا مردم 3 شبانه روز رو در تاريكي به سر مي برن. حالا اين وسط كي درست ميگه!!!!!!!!

پیمان اکبرنیا
10-30-2012, 11:30 AM
باز هم سلام دوستان
راستش رو بخوايد من داخل يك سايتي خوندم كه اقوام مايا هر چيزي رو كه پيش بيني مي كردن درست از آب در ميومده و تقويمشون هم 12 دسامبر 2012 به پايان مي رسه و پيش بيني هم كردن كه دنيا در اين تاريخ تموم ميشه. بعضي ها هم ميگن كه دوره ي جديدي قراره اتفاق بيفته. جالب اينجاست كه تو سايت نوشته بود علت گرم شدن كره ي زمين و قاطي شدن فصل ها گاز هاي گلخانه اي نيست بلكه نزديك شدن ستاره اي سرخ رنگ (نيبيرو) به منظومه ي ما هست حتي تعدادي دانشمند با دليل و منطق و يك سري آزمايش اين پديده ( گرم شدن كره زمين) رو گازهاي گلخانه اي ندانستند!!! كه به زبان اصلي با طرح يك سري مسئله و فرمول اين موضوع رو باز كرده بودن!! گفتن اين ستاره هر چند هزار سال يك بار به دور خورشيد ما مي گرده و جالب اينجاست كه ناسا از وجود اين ستاره كاملا اطلاع داره و اين موضوع رو آشكار نميكنه تا باعث وحشت عموم بشه!!! تو سايت نوشته شده بود با نزديك شدن ستاره سرخ كه در واقع كوتوله ي قهوه اي هست و نيروي گرانشي زيادي داره بلاياي طبيعي روي زمين به اوج خودش ميرسه و زماني كه با زمين و خورشيد در يك راستا قرار بگيره اثرات مخربي رو روي زمين ايجاد مي كنه!!! 1. قطب ها تغيير مي كنن كه عصر يخبندان به وجود مياد!! 2. چرخش زمين تغيير ميكنه!! و .... يك سري از افراد ميگن خورشيد ما قراره با مركز كهكشان هم راستا بشه. يك سري ديگه ميگن فعاليت هاي خورشيدي بين سال هاي 2012 تا 2014 به اوج خودش مي رسه و تنها اثري كه داره ماهواره ها رو از كار ميندازه و شايد هم وسايل الكتريكي روي زمين از كار بيفتن و به قول ناسا مردم 3 شبانه روز رو در تاريكي به سر مي برن. حالا اين وسط كي درست ميگه!!!!!!!!

سلام به شما

اصلا نگران نباشید این شایعات همه اش مربوط میشه به ایمیلهای غیر معتبر که بین افراد رد و بدل میشه و یک سری وبلاگ یا سایت گمنام زرد! همون هایی این حرفها را می زنند که می گفتند قراره لوگوی پپسی بیوفته روی ماه و می گفتند قراره یک شهابسنگ با زمین برخورد کنه یا مثلاا در روز خاصی از سال در آسمان 2 ماه دیده میشه!

خلاصه این که به جز خبرگزاری های رسمی و علمی به سایر اخبار توجه نکنید :)

Behnaz sasani
10-30-2012, 11:41 AM
يك سوال ديگه اي هم برام پيش اومده
در رابطه با بشقاب پرنده ها هست. من داخل كليپي كه به طور محرمانه از ارتش روسيه گرفته شده بود ديدم دارن بشقاب پرنده هايي رو كه ساختن از مكاني به مكان ديگه ميبرن! اگر واقعا بشقاب پرنده ها ساخته ي دست بشر هستن چرا علنيش نمي كنن!!!!!!!!!! اگر آدم فضاييها اين ها رو ساخته باشن چرا بايد دور و بر زمين ما پيداشون بشه!! اين همه جا! دنيا به اين بزرگي چرا بيان روي زمين و مردم رو بترسونن!!!!
من قبول دارم دنيا خيلي بزرگه و ما تنها نيستيم ولي مطمئنم اين بشقاب پرنده ها ساخته ي دست بشر هست.

stargazer
10-30-2012, 11:59 AM
يك سوال ديگه اي هم برام پيش اومده
در رابطه با بشقاب پرنده ها هست. من داخل كليپي كه به طور محرمانه از ارتش روسيه گرفته شده بود ديدم دارن بشقاب پرنده هايي رو كه ساختن از مكاني به مكان ديگه ميبرن! اگر واقعا بشقاب پرنده ها ساخته ي دست بشر هستن چرا علنيش نمي كنن!!!!!!!!!! اگر آدم فضاييها اين ها رو ساخته باشن چرا بايد دور و بر زمين ما پيداشون بشه!! اين همه جا! دنيا به اين بزرگي چرا بيان روي زمين و مردم رو بترسونن!!!!
من قبول دارم دنيا خيلي بزرگه و ما تنها نيستيم ولي مطمئنم اين بشقاب پرنده ها ساخته ي دست بشر هست.

سلام بهناز خانم عزیز

شاید با مطالعه تاپیکهای این بخش بتونی به جواب سوالت برسی:

حیات فرازمینی (http://forum.avastarco.com/forum/forumdisplay.php?68-%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C)

Behnaz sasani
10-30-2012, 05:56 PM
سلام
عذر خواهي مي كنم راستش من يه مستندي رو در رابطه با مصر باستان حدود چند سال پيش از تلويزيون ديدم كه در رابطه با علم پزشكي و جراحي اون زمان ميگفت. چيزي كه داخل اين مستند ميگفت با عكسي كه شما از مصريان در تاپيك يوفو گذاشتيد كاملا تطابق داره. همان طور كه مصريان قديم در موميايي كردن مهارت خاصي داشتن در جراحي نيز بسيار خبره بودن.مصريان قديم و فراعنه براي اين كه خود را هوشمند و متفكر جلوه دهند با جراحي هاي آن زمان جمجمه ي خود را به حالت كشيده در مياوردن و عقيده داشتن هر كس جمجمه ي كشيده داشته باشه از هوش سرشاري برخورداره. اين رو از خودم در نميارم هم ديدم و هم شنيدم و كاملا صحت داره.
ــــــــــــ
باز هم يك سوال ديگه پيش مياد
مصريان قديم لابد با آدم فضايي ها رابطه ي صميمانه اي داشتن چون وقتي هوش سرشار اون ها رو ميديدن همچين بلايي رو سر جمجمه هاي خودشون مي آوردن!!! ميخواستن مثل اونا بشن!!!;):have%20a%20nice%20d

marsgirl8
10-31-2012, 01:59 AM
سلام
عذر خواهي مي كنم راستش من يه مستندي رو در رابطه با مصر باستان حدود چند سال پيش از تلويزيون ديدم كه در رابطه با علم پزشكي و جراحي اون زمان ميگفت. چيزي كه داخل اين مستند ميگفت با عكسي كه شما از مصريان در تاپيك يوفو گذاشتيد كاملا تطابق داره. همان طور كه مصريان قديم در موميايي كردن مهارت خاصي داشتن در جراحي نيز بسيار خبره بودن.مصريان قديم و فراعنه براي اين كه خود را هوشمند و متفكر جلوه دهند با جراحي هاي آن زمان جمجمه ي خود را به حالت كشيده در مياوردن و عقيده داشتن هر كس جمجمه ي كشيده داشته باشه از هوش سرشاري برخورداره. اين رو از خودم در نميارم هم ديدم و هم شنيدم و كاملا صحت داره.
ــــــــــــ
باز هم يك سوال ديگه پيش مياد
مصريان قديم لابد با آدم فضايي ها رابطه ي صميمانه اي داشتن چون وقتي هوش سرشار اون ها رو ميديدن همچين بلايي رو سر جمجمه هاي خودشون مي آوردن!!! ميخواستن مثل اونا بشن!!!;):have%20a%20nice%20d

درسته.منم راجب ابن موضوع شنیده بودم.در برنامه مربوط به راز های اهرام مصر اینگونه نشان میداد که فضاییها در امر مهندسی این اهرام به مصریان کمک کرده اند چرا تا جاییکه قدرت مصریان ان زمان با وسیله های آن زمانی برای طراحی و خلق اثاری که باور کردنش سخت است بعید است.مگر با کمک موجودات پیشرفته.

حالا بقیشو ادامه نمیدم چون میخوام تو حیات فرازمینی راجبش صحبت کنم.

Behnaz sasani
10-31-2012, 10:13 AM
باز هم سلام دوستان عزيز
در رابطه با سايت هايي كه يك سري كليپ در رابطه با يوفوها ميذارن چقدر اطلاع داريد؟
مي خواستم بدونم آيا ميشه به اين تصاوير اعتماد كرد؟!
چند تا كليپ رو داخل اين سايت ديدم مخصوصا تصوير 2 يوفو در بوشهر كه بعضيا ميگن مال هايتي هست. داخل تصوير اگه دقت كنيد تنها اين دو يوفو نيستن! 6 يوفوي ديگه در فاصله هاي دورتري هم جهت با اين دو يوفو در حال پروازن! فقط نور آنها مشخص هست. لطفا ببينيد و نظر بديد.:hope my fake smile
http://www.aparat.com/v/28bJ9

arashgmn
10-31-2012, 12:58 PM
بحث یوفو ها چه سریع داغ شد! این جا مخصوص پرسش و پاسخ نجومیه . اما الان بیشتر داره راجع به یوفو ها میشه . البته اینها هم به نجوم ربط دارن ولی بهتره همون طوری که خانوم stargazer گفتن توی بخش حیات فرازمینی (http://forum.avastarco.com/forum/forumdisplay.php?68-%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C) این موضوع دنبال بشه .


تبدیل واقعی ریسمان به مار نه تنها نیاز به تغییر ساختار شیمیایی ریسمان بلکه ...
همون اول گفتم که این مثال من صرفا از لحاظ بیان یه برهه تاریخی بوده و اصلا جنبه ی مذهبیش منظورم نبوده .

بچه ها لطف كنيد علم و دين رو با هم قاطي نكنيد.
چه مسلمون باشيد چه غير مسلمون ...
چنین مباحثه هایی بد نیست که پی گیری بشه اما نه این جا که توی بخش مباحثه (http://forum.avastarco.com/forum/forumdisplay.php?27-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%AD%D8%AB%D9%87)! هر چند که منم موافقم که اصولا علم رو با دین نباید قاطی کرد . نه به این منظور که بر ضد همنا! نه ! به این خاطر که زمینه ی هر کدوم متفاوته ... ! مثلا علم ، باید حتما از طریق آزمایش و مشاهده ی یک پدیده یا نتیجه ی اون پدیده ، حرفشو بیان کنه . دین هم مطمئنا به گونه ای دیگر کارشو دنبال می کنه . ( که چون من چیزی در این مورد نمی دونم ،چیزی نمی گم .) و قطعا هر جفتشون سعی در شناخت بیشتر جهان(ها) دارن و علی الاصول باید به پدیده ها و موضوعات یکسانی هم برسن .

ممنون :)

mohsen4465
11-05-2012, 07:09 PM
با سلام.
ستاره های خوشه ی پروین به تنهایی ستاره های کم فروغی هستند.ستاره های بسیاری در اسمان کویر موجودند که پر نور تر از یک ستاره ی خوشه ی پروین اند اما در تهران دیده نمی شوند،در حالی که در همین تهران ستاره های این خوشه به راحتی قابل تفکیک و تشخیصند.چرا؟
با تشکر بعد از دو هفته تفکر در مورد این سوال بسیار جالب بلاخره جواب اونو کشف کردم. واقعاً سوال بسیار جالبی مطرح کردین آقای C&P که از همون ابتدا منو به این فکر فرو برد که چرا این اتفاق میافته؟ بله اگه در موقع رصد بخوبی به این نکات ریز رصدی دقت کنین متوجه وجود چنین پدیده عجیبی میشین. اول فکر کردم که شاید چون ستارگان M45 در داخل سحابی ضعیفی قرار دارن چنین اتفاقی میافته. هر چند که نور این سحابی خیلی ضعیفه ولی گفتم شاید در مقابل درخشندگی ستارگان M45 دیده نمیشه و در عمل حضور داره و به دیده شدن ستارگان کمک میکنه. اما این منو قانع نکرد تا اینکه امروز یک دلیل خیلی قانع کننده تری به ذهنم رسید و اون نه به درخشندگی بیشتر این ستاره ها بلکه به سرعت تشخیص این خوشه در زمینه آسمان توسط چشم و مغز ما برمیگرده. چشم ما برای دیدن اشیاء مخصوصاً اشیاء کوچک باید اول بتونه بخوبی روی اونها فوکوس کنه. وقتی شما در آسمان خالی تهران به آسمون نگاه میکنید چشم شما دقیقاً نمیدونه که باید به چی فوکوس کنه و بنابراین طبق عادت به نزدیک فوکوس میکنه و اجسام دور رو تار و بلور شده میبینه. در این وضعیت بهیچ وجه نمیشه انتظار داشت که ستاره کوچکی که در لبه ی مرز بینایی در آسمان تهران قرار داره دیده بشه. در واقع ستاره در جلوی چشمان شماست اما شما اون رو نمیتونید ببینید! دلیل این موضوع فوکوس نبودن چشمان شماست. چشمان شما هیچ مرجع بزرگی ندارن تا بتونن خودشون رو با اون فوکوس کنن. اما ستارگان خوشه پروین با وجود اینکه از لحاظ قدر در مرز مشابهی قرار دارن اما بسرعت دیده میشن. در واقع این خوشه چون تعداد ستارگان زیادتری داره وقتی با فوکوس بلور (Blur) و تار دیده میشه بشکل لکه ی کوچکی خودنمایی میکنه. تاری و پخش شدن نور ستارگان مجاور روی هم میافته و یک لکه نورانی رو تشکیل میده که مغز ما میتونه اونو شناسایی کنه و به ماهیچه های عدسی و کره چشم دستور فوکوس صحیح رو بده. بنابراین هر دو ستاره ها هم تکی و هم بصورت خوشه رو میشه دید اما ستارگانی که در خوشه قرار دارن سریعتر دیده میشن. بله واقعیت سریعتر دیده شدنه نه دیده نشدن!

من بشخصه این نتیجه گیری رو از رصدهای زهره و هلال نازک ماه در روز بدست آوردم. در حالی که میدونستم زهره یا هلال ماه کجاست اما نمیتونستم اونها رو ببینم. دلیلش هم این بوده که جرمی که من میخواستم ببینم در یک آسمان خالی قرار داشت و بنابراین چشمان من نمیتونستن تشخیص بدن که باید به کجا فوکوس کنن. زمانی اوضاع بدتر میشه که یک تکه ابر یا یک درخت در میدان دیدتون باشه که باعث میشه ناخودآگاه چشمتون روی اون فوکوس کنه و شما تلاش مداومی باید انجام بدین تا فوکوس چشمتون رو تغییر بدین. در رصدهایی که داشتم بلاخره بعد از تلاش طولانی میتونستم زهره یا هلال نازک ماه رو ببینم اما کافی بود تا یک لحظه از روش چشم بردارم تا مجبور بشم دوباره دنبالش بگردم در حالی که میدونستم کجاست. این اتفاق بار دیگه بطرز عجیبی در جوینده تلسکوپ هم برای من تکرار شد. در رصد روزانه سیاره زهره چشم من بجای فوکوس کردن روی آسمون بطرز غیر اردای و عجیبی روی علامت + جوینده فوکوس میکرد و باعث نتونم هیچ چیزی ببینم. در حالی که زهره در میدان دیدم قرار داشت من اینهو یک آدم کور دنبالش میگشتم. تا اینکه برای لحظاتی فوکوس چشمم خودبخود تغییر کرد و زهره رو در آسمون دیدم. اما بازهم پایدار نبود و هر بار چشمم رو برمیداشتم و دوباره پشت چشمی جوینده میذاشتم علامت + رو میدیدم و باید تلاش میکردم تا فوکوس چشمم رو تغییر بدم. سرآخر همین موضوع باعث شد تا جوینده تلسکوپم رو باز کنم و اون دوتا سیم مزاحم رو قطع کنم. الان بدون اون علامت + خیلی سریعتر روی اجرام و ستاره ها فوکوس میکنم. همین عامل فوکوس نبودن چشمه که گاهی اوقات در رصد های هلال ماه باعث میشه یکی هلال رو ببینه اما اون یکی با همون تلسکوپ هیچی نبینه در حالی که هلال جلوی چشماشه! :wink:

paya
11-21-2012, 08:59 AM
درود
بازتاب از دید میکروسکوپی چه جوریه؟؟
یعنی که نور آیا جذب میشه بعد تابش میشه یا نه؟طول موجش تغییر میکنه؟
جریان اینکه ما هر جسمی رو یه رنگی میبینیم چیه؟تو بازتاب به نور از دید ذره ای نگاه میشه یا موجی؟
سپاس

Behnaz sasani
11-21-2012, 11:36 AM
درود
بازتاب از دید میکروسکوپی چه جوریه؟؟
يعني كه نور آيا جذب ميشه بعد تابش ميشه يا نه؟ طول موجش تغيير ميكنه؟
جريان اين كه ما هر جسمي رو يه رنگي ميبينيم چيه؟ تو بازتاب نور از ديد ذره اي نگاه ميشه يا موجي؟

نور از عدسي ميكروسكوپ ها عبور ميكنه بازتاب نميشه. داخل ميكروسكوپ ها عدسي به كاررفته است نه آينه.
ميكروسكوپهاي مختلف داراي بزرگنمائي هاي متفاوتي ميباشند كه عموماً با وجود عدسيهاي گوناگون، تصوير نمونه مورد نظر چند برابر ميشود . اصول كلي در تمامي انواع ميكروسكوپها براساس عبور نور با طول موجهاي متفاوت از چندين عــدسي محدب ميباشد كه هرچقدر طول موج نور بكار رفته در ميكروسكوپ مزبور كوتاهتر باشد قدرت تفكيك و يا جــداكنندگي آن ميكروسكوپ بيشتر است . براي مثال قدرت تفكيك چشم انسان 1/0 ميليمتر ميباشد و ميكروسكوپ نوري معمولي 24/0 ميكرون . بيشتر ميکروسکوپ هايي که تاکنون ابداع شده اند، ميکروسکوپ نوري بودند. ميکروسکوپ هاي نوري ميکروسکوپ هايي هستند که براي بررسي يک جسم، از پرتوهاي نور استفاده مي کنند و نور را به جسم موردنظر مي تابانند. با اين همه ميکروسکوپ نوري يک ضعف عمده دارد که محدوديت قدرت تفکيک آن است. به دليل ماهيت موجي نور، موج هاي مختلف موجود در يک پرتو نور، با يکديگر تداخل مي کنند. به همين دليل، وقتي با استفاده از عدسي يک پرتو نور را متمرکز مي کنيم، بسته به طول موج نور و زاويه يي که عدسي مي تواند نور را جمع کند، يک نقطه نوراني به پهناي 200 نانومتر در جهت هاي x و y و عمق 500 نانومتر در راستاي z تشکيل مي شود.در دهه 1930 انواع ميکروسکوپ هاي الکتروني ابداع شد. هر چند اين ميکروسکوپ ها همچنان گران است، اما استفاده از آنها متداول شد. با ابداع ميکروسکوپ هاي الکتروني (که از پرتوهاي الکترون به جاي پرتو نور استفاده مي کند) قدرت تفکيک به شدت افزايش يافت، زيرا طول موج پرتوهاي الکترون کمتر از طول موج فوتون است. فوتون «ذره» تشکيل دهنده نور است.
البته اين رو هم بگم كه ميكروسكوپ هاي پيشرفته اي هم ساخته شدن كه عدسي داخلشون به كار نميره ميكروسكوپ STM و ميكروسكوپ پرتو X .
يك نوع ميكروسكوپ هم وجود دارد به نام

میکروسکوپ های پلاریزان
در بسیاری از مطالعات میکروسکوپی مثل مطالعه سنگها ، مواد شیمیایی کریستالی و بسیاری از ترکیبات آلی مثل ساختمان کراتین ، عضلات ، کلاژنها نیاز به استفاده از میکروسکوپهای پلاریزان می‌باشد. جز اینها در مطالعات میکروسکوپی پلاریزان نور پلاریزه می‌باشد.
نور پلاریزه
نور معمولی متشکل از فوتونها هستند دارای بردارهای الکتریکی و مغناطیسی عمود بر هم می‌باشند. این دو میدان بطور سینوسی در حال نوسان می‌باشند و در ضمن در جهت عمود بر صفحه دو میدان و یا صفحه ارتعاشات این دو منتشر می‌شوند. ارتعاشات میدان الکتریکی نور غیر پلاریزه در یک نقطه در همه جهات می‌باشد. اکثر مواد شیشه‌ای و بسیاری از مواد دارای این ویژگی هستند که وقتی یک دسته پرتو نوری به آنها وارد شود در آن صورت سرعت انتشار و نحوه انتشار نور در جهات مختلف در آنها مشابه و یکسان می‌باشد و تنها تغییری که در نحوه حرکت دسته پرتو ضمن عبور از این مواد حاصل می‌شود آن است که بر اساس قوانین اسنل مسیر و جهت آنها نسبت به قبل از ورودشان به آن ماده تغییر می‌کند. اینگونه مواد را مواد ایزوتروپیک (isotropic) می‌نامند. مواد ایزوتروپیک در همه جهات دارای ضریب شکست مشابه هستند.
بعضی مواد شفاف و نیمه شفاف دارای دو ضریب شکست می‌باشند، یعنی نحوه انتشار نور در داخل این مواد در جهات مختلف متفاوت است. وقتی که یک دسته پرتو نوری به داخل این گونه مواد وارد می‌شود اگر نور غیر پلاریزه باشد در آنصورت به دو دسته پرتو تقسیم می‌شود. این دو دسته پرتو در جهات عمود بر هم حرکت می‌کنند و ارتعاشات میدان الکتریکی آْنها کاملا بر هم عمود می‌باشد. هر دسته پرتو بنام نور پلاریزه شده و صفحه ارتعاش آنها را صفحه پلاریزاسیون می‌نامند. موادی که دارای این چنین خاصیتی هستند بنام مواد غیر ایزوتوپ می‌نامند. بعضی مواقع نیز اینگونه مواد را مواد با ضریب شکست دو گانه می‌نامند. در بررسیهای پلاریزاسیون لازم است که ما نور پلاریزه داشته باشیم این عمل را بوسیله یک صفحه پلاریزور می‌توان انجام داد. نور خارج شده از صفحه پلاریزور یک نور پلاریز است. میدان الکتریکی این فوتونها تنها در امتداد محور پلاریزاسیون صفحه پلاریزور ارتعاش می‌نماید.

قسمت دوم و سوم سئوالتون
چگونگی تشکیل و مشاهده تصویر

نور به صورت موج سینوسی پیوسته انتشار نمی‌یابد و لیکن می‌توان تصور کرد که یک فوتون (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D9%81%D9%88%D8%AA%D9%88%D9%86) همچون یک بار ولی با سرعت 300000 کیلومتر در ثانیه حرکت می‌کند. و چون این ذرات بطور پی‌در‌پی در حال تعقیب یکدیگرند، لذا در عمل راهی جز نمایش آنها به صورت یک موج پیوسته نیست. فوتونهای نوری می‌توانند دارای طول موجهای متفاوتی باشند، رنگ نور بوسیله طول موج آن تعیین می‌شود. مخلوط نورهای مختلف موجب تحریک شبکیه چشم می‌شود که انسان احساس رنگ سفید می‌نماید.

اکثرا اشیایی که توسط میکروسکوپ مشاهده می‌شوند نسبت به نور شفاف می‌باشند و اجزای آنها تنها وقتی قابل مشاهده می‌باشند که این اجزا نسبت به زمینه دارای کنتراست (کنتراست در شدت و یا رنگ) باشند. وقتی که نور سفید به یک جسم قرمز بتابد، تمامی طول موجهای موجود در نور سفید بجز نور قرمز در آن جذب می‌شود. بنابراین یک جسم با ناحیه قرمز را در یک زمینه سفید بخاطر آنکه دارای کنتراست رنگی می‌باشد می‌توان دید.

Behnaz sasani
11-21-2012, 12:20 PM
چيزي كه فراموش شد بگم و خيلي مهم بود
نور
<table align="left"> <tbody> <tr> <td>
</td></tr></tbody></table> ماهیت ذر‌ه‌ای

اسحاق نیوتن (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%A7%D8%B3%D8%AD%D8%A7%D9%82+%D9% 86%DB%8C%D9%88%D8%AA%D9%86) (Isaac Newton) در کتاب خود در رساله‌ای درباره نور نوشت پرتوهای نور ذرات کوچکی هستند که از یک جسم نورانی نشر می‌شوند. احتمالاً اسحاق نیوتن نور را به این دلیل بصورت ذره در نظر گرفت که در محیطهای همگن به نظر می‌رسد در امتداد خط مستقیم منتشر می‌شوند که این امر را قانون می‌نامند و یکی از مثالهای خوب برای توضیح آن بوجود آمدن سایه (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D9%87+%D9%88+%D9 %86%DB%8C%D9%85+%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D9%87) است.

[/URL]http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/img/daneshnameh_up/8/85/newton-exps.jpg (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/img/daneshnameh_up/8/85/newton-exps.jpg)


همزمان با نیوتن، ماهیت موجی

کریسیتان هویگنس (Christiaan Huygens) (1695-1629) طرفدار توضیح دیگری بود که در آن حرکت نور به صورت موجی است و از چشمه‌های نوری به تمام جهات پخش می‌شود به خاطر داشته باشید که هویگنس با بکار بردن امواج اصلی و موجکهای ثانوی قوانین بازتاب و شکست را تشریح کرد. حقایق دیگری که با تصور موجی بودن نور توجیه می‌شوند پدیده‌های تداخلی (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%AA%D8%AF%D8%A7%D8%AE%D9%84) هستند مانند به وجود آمدن فریزهای روشن و تاریک در اثر بازتاب نور از لایه‌های نازک و یا پراش نور (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D9%BE%D8%B1%D8%A7%D8%B4+%D9%86%D9% 88%D8%B1) در اطراف مانع.
ماهیت الکترومغناطیس

بیشتر به خاطر نبوغ جیمز کلارک ماکسول (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D9%85%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D9%88%D9%8 4) (James Clerk Maxwell) (1879-1831) است که ما امروزه می‌دانیم نور نوعی انرژی الکترومغناطیسی است که معمولاً به عنوان امواج الکترومغناطیسی (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%AC+%D8% A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%85%D8%BA%D9%86 %D8%A7%D8%B7%DB%8C%D8%B3%DB%8C) توصیف می‌شود. گسترده کامل امواج الکترومغناطیسی شامل: موج رادیویی ، تابش فرو سرخ ، نور مرئی از قرمز تا بنفش ، تابش فرابنفش (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%A7%D8%B4%D8%B9%D9%87+%D9%81%D8% B1%D8%A7%D8%A8%D9%86%D9%81%D8%B4) ، اشعه ایکس (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%A7%D8%B4%D8%B9%D9%87+%D8%A7%DB% 8C%DA%A9%D8%B3) و اشعه گاما (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%A7%D8%B4%D8%B9%D9%87+%DA%AF%D8% A7%D9%85%D8%A7) می‌باشد.



<table align="left"> <tbody> <tr> <td>
</td></tr></tbody></table> ماهیت کوانتومی نور

طبق نظریه مکانیک کوانتومی (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D9%85%DA%A9%D8%A7%D9%86%DB%8C%DA%A 9+%DA%A9%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%88%D9%85%DB%8C ) نور، که در دو دهه اول قرن بیستم بوسیله پلانک (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D9%BE%D9%84%D8%A7%D9%86%DA%A9) و آلبرت انیشتین (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%A2%D9%84%D8%A8%D8%B1%D8%AA+%D8% A7%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%AA%DB%8C%D9%86) و بور (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%A8%D9%88%D8%B1) برای اولین بار پیشنهاد شد، انرژی الکترومغناطیسی کوانتیده است، یعنی جذب یا نشر انرژی میدان الکترومغناطیسی به مقادیر گسسته‌ای به نام "فوتون (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D9%81%D9%88%D8%AA%D9%88%D9%86)" انجام می‌گیرد.

[URL="http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/img/daneshnameh_up/c/c6/photoelectriceffect.gif"]http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/img/daneshnameh_up/c/c6/photoelectriceffect.gif (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/img/daneshnameh_up/c/c6/photoelectriceffect.gif)

نظریه مکملی

نظریه جدید نور شامل اصولی از تعاریف نیوتون و هویگنس است. بنابراین گفته می‌شود که نور خاصیت دو گانه‌ای دارد، برخی از پدیده‌ها مثل تداخل و پراش (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D9%BE%D8%B1%D8%A7%D8%B4+%D9%86%D9% 88%D8%B1) خاصیت موجی آنرا نشان می‌دهد و برخی دیگر مانند پدیده فوتوالکتریک (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D9%BE%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D9%87+%D9% 81%D9%88%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1 %DB%8C%DA%A9) ، پدیده کامپتون (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%A7%D8%AB%D8%B1+%DA%A9%D8%A7%D9% 85%D9%BE%D8%AA%D9%88%D9%86) و ... با خاصیت ذره‌ای نور قابل توضیح هستند.
تعریف واقعی نور چیست؟

تعریف دقیقی برای نور نداریم، جسم شناخته شده یا مدل مشخص که شبیه آن باشد وجود ندارد. ولی لازم نیست فهم هر چیز بر شباهت مبتنی باشد. نظریه الکترومغناطیسی (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%8 8%D9%85%D8%BA%D9%86%D8%A7%D8%B7%DB%8C%D8%B3) و نظریه کوانتومی (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%DA%A9%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%8 8%D9%85+%D8%A8%D9%87+%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86+%D8% B3%D8%A7%D8%AF%D9%87) باهم ایجاد یک نظریه نامتناقض و بدون ابهام می‌کنند که تمام پدیده‌های نوری را می‌کنند. نظریه ماکسول درباره انتشار نور (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B 1+%D9%86%D9%88%D8%B1) و بحث می‌کند در حالی که نظریه کوانتومی برهمکنش نور و ماده یا جذب و نشر آن را شرح می‌دهد ازآمیختن این دو نظریه ، نظریه جامعی که کوانتوم الکترودینامیک (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%8 8%D8%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%DB%8C%DA%A9+%DA%A9 %D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%88%D9%85%DB%8C) نام دارد، شکل می‌گیرد. چون نظریه‌های الکترومغناطیسی و کوانتومی علاوه بر پدیده‌های مربوط به تابش بسیاری از پدیده‌های دیگر را نیز تشریح می‌کنند منصفانه می‌توان فرض کرد که مشاهدات تجربی امروز را لااقل در قالب ریاضی جوابگو است. طبیعت نور کاملا شناخته شده است، اما باز هم این پرسش هست که واقعیت نور چیست؟

<table align="left"> <tbody> <tr> <td>
</td></tr></tbody></table>
<hr style="margin-bottom:5px;margin-top:5px" color="#E8E8E8" size="1"> <hr style="margin-bottom:3px;margin-top:3px" color="#E8E8E8" size="1">

mohsen4465
11-21-2012, 02:51 PM
درود
بازتاب از دید میکروسکوپی چه جوریه؟؟
یعنی که نور آیا جذب میشه بعد تابش میشه یا نه؟طول موجش تغییر میکنه؟
جریان اینکه ما هر جسمی رو یه رنگی میبینیم چیه؟تو بازتاب به نور از دید ذره ای نگاه میشه یا موجی؟
سپاس در مورد سوال شما قبلاً من و آقا احسان، مدیر محترم، در موردش یه بحث کوتاهی اینجا (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1113-طیف&p=40893&viewfull=1#post40893)داشتیم.

moonlight13
01-25-2013, 09:50 AM
وقتی میگن "خاصیت پیزوالکتریک دارد"یعنی چی؟(لطفا خیل تخصصی توضیح ندید تا بفهمم!)

Ehsan
01-25-2013, 12:30 PM
وقتی میگن "خاصیت پیزوالکتریک دارد"یعنی چی؟(لطفا خیل تخصصی توضیح ندید تا بفهمم!)

بعضی مواد بلوری هستند که با فشار دادن الکتریسیته تولید می کنند، یا برعکس ، با اعمال الکتریسیته، حرکت تولید می کنند. به این خاصیت مواد می گن پیزوالکتریسیته


http://bme240.eng.uci.edu/students/06s/yuhsianh/images/Piezoelectric%20effect.jpg

برای مثال در ساعت ها از این مواد استفاده میشه تا عقربه رو حرکت بده. یا بعضی سنسور های ِ فشاری با همین خاصیت کار می کنند و می شه با محکم یا آروم فشار دادن ِ دکمه ای میزان ِ جریان ِ کم یا زیاد ایجاد کرد.

(با تشکر از جناب ثابتی که الان کنار ِ بنده این اطلاعات رو دادند :) )

moonlight13
01-25-2013, 02:25 PM
"اعتدال بهاری"یعنی چی؟
ــــــــــ
پالزار چیست؟
ـــــــــ
شفق قطبی چگونه و به چه دلیل رخ می دهد؟: دیگه دارم از این سوالای مسخره ای که می پرسم خجالت می کشم...you seem to be seri

هانیه امیری
01-25-2013, 03:28 PM
ـــــــــ
شفق قطبی چگونه و به چه دلیل رخ می دهد؟:دیگه دارم از این سوالای مسخره ای که می پرسم خجالت می کشم...you seem to be seri

در جواب این سوال، شما می توانید به مقاله شفق قطبی در ویکی نجوم (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B4%D9%81%D9%82_%D9%82%D8%B7%D8 %A8%DB%8C) مراجعه بفرمایید.

همچنین می توانید تاپیک شفق قطبی در فروم (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?429-%D8%B4%D9%81%D9%82-%D9%82%D8%B7%D8%A8%DB%8C)را مطالعه بفرمایید. :)

SSgumS
01-25-2013, 04:03 PM
"اعتدال بهاری"یعنی چی؟
احتمالا باید این رو بدونید که توی زمستون خورشید به ما نیم کره شمالی ها مایل میتابه و در تابستان تقریبا عمود (به 23.5 درجه شمالی عود میتابه) و موضع تابش خورشید در پاییز و بهار برابر است.
اعتدال بهاری نقطه ای است که خورشید از نظر ناظر زمینی از صفحه استوای سماوی میگذرد و حرکتش را به شمال آغاز میکند. (داره به سمت بالا حرکت میکنه تا به 23.5 درجه شمالی عمود شه)(نقطه شروع بهار)
حالا به این عکس ها نگاه کن:
http://proxima.persiangig.com/image/Madar.JPG

http://up.avastarco.com/images/9xujajftj9suzr1653vj.png

دایره البروج: مدار ظاهری حرکت خوشید در آسمان طی یک سال. البته این حرکت به خاطر حرکت انتقالی زمین است.
در اصل از این عکس ها متوجه میشویم که نقاط اعتدالین همان نقاطی اند که خورشید بر استوا عمود میتابد و در کل دوتا اعتدال داریم اعتدال پاییزی و بهاری.
نکته: اگر داخل عکس دقت کنید میفهمید که اختلاف درجه ای که بین صفحه دایره البروج و صفحه استوای سماوی وجود داره همان 23.5 درجه انحراف محور زمینه.

همچنین میتونید به http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%AF%D8%A7%D9% 84_%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%B1%DB%8C مراجعه کنید.


پالزار چیست؟
فکر کنم منظورتون از پالزار، بلازار باشه که میتونید درباره این مطلب در این صفحه ویکی نجوم (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8% B1) مطالعه کنید.

ببخشید یکی از مهم ترین عکس ها چیلتر بود و من حواسم نبود. الان دوباره تو آپلودسنتر آپلود کردم امید وارم این اشتباه من رو بپذیرید.

SAEED560
01-25-2013, 06:54 PM
"اعتدال بهاری"یعنی چی؟
ــــــــــ
پالزار چیست؟
ـــــــــ
شفق قطبی چگونه و به چه دلیل رخ می دهد؟: دیگه دارم از این سوالای مسخره ای که می پرسم خجالت می کشم...you seem to be seri
[QUOTE=moonlight13;52726]"اعتدال بهاری"یعنی چی؟
ــــــــــ


سلام
یه کمی ساده ساده توضیح میدم
وقتی که زمستون میره و بهار میشه اعتدال بهاری به وجود میاد تا به همه بگه که هوا دیگه سرد نیست و باید به فکر نوروز باشیم .
ولی وقتی که خورشید از دید ناظر زمینی از صفحه استوای سماوی میگذره اعتدال بهاری یا روز زمین رو به وجود میاره که در نیمکره جنوبی اعتدال پاییزیه است .

حالا وقتی باد های خورشیدی به طرف جو سیارات مثل زمین ما روانه میشن و در زمان برخورد اگر جو سیارات توانایی پس بازدن این ذرات را داشته باشن نمی گذارند که این ذرات زیان بار از جو عبور کرده و به زمین برسن ولی در زمان برخورد به دلیل اینکه تحرکات خاصی بین ملکول های اکسیژن و نیتروژن به وجود میارن باعت رنگ های زیبایی در افق های شمالی و جنوبی میشه . البته این اتفاق در عرض های بالای 60 شمالی و جنوبی رخ میده .
بعدشم هیچ سوالی برای یاد گرفتن مسخره نیست هر چند خیلی ساده .

gshahali
02-06-2013, 08:32 PM
"اعتدال بهاری"یعنی چی؟
ــــــــــ
پالزار چیست؟
ـــــــــ
شفق قطبی چگونه و به چه دلیل رخ می دهد؟: دیگه دارم از این سوالای مسخره ای که می پرسم خجالت می کشم...you seem to be seri

سلام دوست عزیز
فکر کنم منظور شما از پالزار، پالسار (pulsar) باشد که در فارسی به تپنده یا تپ اختر ترجمه شده است.
برای اطلاع، می توانید به آدرس زیر در ویکی نجوم مراجعه کنید:
http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%AA%D9%BE_%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8 %B1

موفق باشید

gshahali
02-06-2013, 09:43 PM
وقتی میگن "خاصیت پیزوالکتریک دارد"یعنی چی؟(لطفا خیل تخصصی توضیح ندید تا بفهمم!)

سلام دوست عزیز
نمیدانم ارتباط این سؤال با نجوم در کجا است، اما برای پاسخ میتوانید با جستجو در اینترنت مطالب زیادی را بیابید.
به طور ساده، پیزو الکتریک یعنی «الکتریسیته ناشی از فشار». برخی اجسام این خاصیت را دارند که اگر تحت فشار قرار گیرند، تولید جریان الکتریکی میکنند. و بر عکس، اگر از آنها جریان الکتریکی بگذرد، در آنها تنش ایجاد میشود.
یکی از موارد استفاده که احتمالاً با آن آشنا هستید، در برخی جرقه‌زن‌هایی است که برای روشن کردن اجاق گاز استفاده میشود.
نوعی از میکروفنها نیز از این روش برای تبدیل صوت به الکتریسیته استفاده میکنند.
در بازرها با روشی معکوس میکروفن، با اعمال جریان الکتریکی، صوت ایجاد میشود.

موفق باشید

مهدی صابری
02-08-2013, 04:26 PM
ببخشید
یه سوالی که شاید مربوط نباشه

آیا واقعا چیزی به نام بشقاب پرنده وجود داره یا یک چیز کلا خیالی؟

mohsen4465
02-08-2013, 05:24 PM
ببخشید
یه سوالی که شاید مربوط نباشه

آیا واقعا چیزی به نام بشقاب پرنده وجود داره یا یک چیز کلا خیالی؟ بشقاب پرنده‌ و کلاً تمامی انواع ufoها همگی اجسامی آشنا هستند که در موقعیت و وضعیتی قرار گرفتن که از دید ناظر جسمی جدید و متفاوت دیده میشن. در این میان خیال بافی بعضی افراد شایعاتی رو در مورد ماهیت بیگانه اونها در بین عوام ایجاد کرده. موارد مشاهده بشقاب پرنده‌ها در گذشته (مخصوصاً دوران مسابقه فضایی) خیلی زیادتر از امروز بود. در اون زمان رسانه‌ها فراگیری کمتری داشتند و اخبار به کندی در جهان منتشر میشد. از طرف دیگه تکنولوژی هوا فضا که بخاطر رقابت آمریکا و شوروی روز به روز در حال پیشرفت بود بصورت محرمانه و سری باقی میماند. همه اینها باعث میشد که پرواز یک هواپیما، راکت، ماهواره و ... برفراز یک کشور جهان سومی شایعاتی در مورد بشقاب پرنده‌ها رو بین مردم پخش کنه. حتی علم کم مردم باعث شده بود که سیارات پرنوری همچون مشتری و زهره در زمره اشیاء ناشناخته قرار بگیرن. با پیشرفت تکنولوژی ارتباطی و رسانه‌ای این قضیه امروز خیلی کمرنگ شده.

بجز هواپیماها و راکت ها خیلی وقت ها پدیده‌های جوی اتمسفر زمین و اشیاء معلق در آسمان هم سهم بزرگی در بین ufoها دارن.

nightsky593
02-11-2013, 03:46 PM
سلام دوست عزيز

من علاقه شديدي به نجوم دارم ولي نمي دونم از كجا شروع كنم. به راهنمايي احتياج دارم

من كرج زندگي ميكنم مي خواستم بدونم تو كرج جايي هست كه آموزشگاه هاي نجومي داشته باشه؟؟؟؟

Kian SHams
02-25-2013, 07:45 PM
این ستاره ها به دور چی می چر خند............................................ ...!!

ایا سیاره ها جو دار می تونن به صورت ازادانه در خلع حرکت کنن به طوری که جو و جازبه ان ها به هم نخورد؟

در خلع درجهی هوا به چند می رسد ؟

سينا منجم
02-25-2013, 09:56 PM
كيان جان.در سامانه هاي ستاره اي دويا چند ستاره دور يك ستارهي بزرگ ميچرخند.و همهي ستارگان دور مركز كهكشان خودشون ميچرخند.
درمورد سياره هاي جو دار.اونها نميتونن توي خلع با حفظ جو خودشون حركت كنند اگه حيات بر روي آنها باشه منقرض ميشه.و اگه جاذبه ي سياره كم باشه به مرور زمان جو اون در فضا پخش ميشه.

دایره البروج به كمربندي گفته ميشود كه ما زمينيا از اون براي تشخيص ماههاي سال از اون استفاده ميكينم.

shazde
03-13-2013, 08:37 PM
سوال:
1. مگه قدرت نور آبی بیشتر نیست که آسمون آبیه؟؟؟؟
2. آیا میتونیم بگیم هر سحابی ، یه کهکشان هم هست؟ یا بگیم یه منظومه است؟

SSgumS
03-13-2013, 11:13 PM
سوال:
1. مگه قدرت نور آبی بیشتر نیست که آسمون آبیه؟؟؟؟
2. آیا میتونیم بگیم هر سحابی ، یه کهکشان هم هست؟ یا بگیم یه منظومه است؟
سلام
هرچه طول موج ما بلندتر باشه پراکندگیش هم کمتر میشه. و هرچه طول موج ما کوتاه تر باشه پراکندگی بیشتره. وقتی نور خورشید وارد جو میشه میشکنه و توی فضا پراکنده میشه. حالا چون نور آبی توی جو بیشتر پراکنده میشه (در اصل نور آبی در همه جهات توی جو پخش میشه) باعث میشه که ما جو رو آبی ببینیم و نور آبی داخل جو بیشتر به چشم بیاد. (برای اینکه بهتر بفهمی به عکسا حتما نیگا کن)
حالا به نظرت چرا زمان غروب خورشید طرف غرب آسمون قرمز میشه؟ (همین اتفاق واسه شرق آسمون هنگام طلوع هم میفته)
چون لایه های جوی توی افق بیشترن و این غلظت زیاد جو باعث میشه که توی آبی انقدر پراکنده بشه که دیگه اصلا به چشم نیاد و در اطراف خورشید ما رنگ قرمز و نارنجی رو میبینیم که خیلی کم پراکنده شدن و صاف از طرف خورشید به چشم ما میرسن.
5444
5445
برای بزرگ شدن عکس ها، روشون کلیک کنید.

درمورد سوال دوم هم من فکر نمی کنم یه سحابی ربطی به یک کهکشان یا منظومه داشته باشه و کلا اینا یه سری چیزای جدا هستند. اساتید در رابطه با این سوالتون فکر کنم بهتر بتونن جواب بدن!

mohsen4465
03-14-2013, 02:53 AM
2. آیا میتونیم بگیم هر سحابی ، یه کهکشان هم هست؟ یا بگیم یه منظومه است؟ سحابی‌ها با کهکشان فرق دارن. سحابی‌ها در داخل کهکشان‌ها هستن و از لحاظ ابعاد و اندازه بسیار کوچکتر از کهکشان‌هان. منظومه هم به مجموعه‌ اجرامی میگن که یک نظم و نظام خاصی دارن مثل منظومه شمسی، منظومه اقماری مشتری و ... . سحابی‌ها مجموعه‌ای از گاز و خرده ذرات معلقی هستن که تحت شرایطی خاص میتونن فشرده بشن و ستاه‌زایی انجام بدن. خود ستارگان هم پس از مرگ گاز و موادشون رو به فضا پرتاب میکنن و سحابی تولید میکنن. کهکشان‌ در این بین از همه بزرگتره و تمام ستارگان و سحابی‌ها و منظومه‌های ستاره‌ای و سیاره‌ای در داخل اون قرار دارن.

ضمناً در گذشته واژه سحابی برای همه انواع اجرام غبار آلودی که داخل چشمی تلسکوپ دیده میشد بکار میرفت. اما امروز ما میدونیم که بعضی از این اجرام بسیار بسیار بزرگتر هستند و در ورای تمامی ستارگان آسمان قرار دارن. در واقع اینها مجموعه عظیمی از ستاره هستند که بدلیل فاصله زیاد غبار آلود دیده میشن. از اینجا به بعد اسم اینها رو گذاشتن کهکشان. :)

Mehrnoosh
04-16-2013, 04:16 PM
سایت یا مطلبی در مورد عجایب نجوم کسی سراغ داره؟

karimisss
04-16-2013, 04:52 PM
میشه بیشتر در مورد عجایبی که مد نظرتونه توضیح بدید؟

Mehrnoosh
04-16-2013, 05:44 PM
مثلا الان ساختمان های زیادی ساخته میشه اما فقط 7تا جز عجایب جهان هستند
مواردی که(اعم از ساختمان های نجومی رویداد ها) برای عموم مردم و حتی منجم ها عجیب و جالب باشه و پیش نیاز نجومی خیلی لازم نداشته باشه
امیدوارم منظورم رو درست منتقل کرده باشم :)

Sky_Enthusiast
04-18-2013, 10:01 PM
سلام دوستان عزیز
میخواستم بدونم وضعیت رصدخانه ملی که چند سال قبل بحث مکان یابی و تاسیسش مطرح بود به کجا رسید؟محل نهایی اش کجا انتخاب شد؟
چی شد اصلا؟در حال ساخته یا منتفی شد؟خبری ازش نیست

پیمان اکبرنیا
04-20-2013, 11:26 PM
سلام دوستان عزیز
میخواستم بدونم وضعیت رصدخانه ملی که چند سال قبل بحث مکان یابی و تاسیسش مطرح بود به کجا رسید؟محل نهایی اش کجا انتخاب شد؟
چی شد اصلا؟در حال ساخته یا منتفی شد؟خبری ازش نیست

سلام دوست عزیز

محل رصدخانه انتخاب شده (قله گرگش در نزدیکی روستای کامو که نزدیک قمصر کاشانه). جاده دسترسی به قله و تاسیساتی هم ساخته شده و تجهیزاتی هم بالای قله نصب شده برای اندازه گیری پارامترهای محیطی و نجومی. مثل اینکه آینه تلسکوپ هم ساخته شده در یک کشور خارجی ولی به دلیل مشکلاتی مثل کاهش بودجه طرح در سال گذشته، هنوز آینه به ایران نیومده. همه منتظر ساخت رصدخانه ملی هستیم ولی من با توجه به مشکلات اقتصادی کشور، راه ساخت این رصدخانه را دشوار حس می کنم.

aysa
04-21-2013, 07:04 PM
سلام
منم يه سؤال داشتم.يكي دوسال پيش ميگفتن كه قراره اواخر2012وياكلادر2013 هابلو بذارن كناروجيمزوب جايگزين بشه.ولي انگار(البته مطمئن نيستم)گفتن تاسال 2023تمديد شده.ميخواستم بدونم جريان چيه كه يهو10 سال
روش ميادوكلا هيچ خبري ازش نميشه؟ساختش تاكجاپيش رفته .كي جايگزين ميشه؟
(ببخشيد اگه سؤالم بيجابود چون هرجارفتم خبري ازش نشده...

gshahali
04-21-2013, 10:15 PM
سلام
منم يه سؤال داشتم.يكي دوسال پيش ميگفتن كه قراره اواخر2012وياكلادر2013 هابلو بذارن كناروجيمزوب جايگزين بشه.ولي انگار(البته مطمئن نيستم)گفتن تاسال 2023تمديد شده.ميخواستم بدونم جريان چيه كه يهو10 سال
روش ميادوكلا هيچ خبري ازش نميشه؟ساختش تاكجاپيش رفته .كي جايگزين ميشه؟
(ببخشيد اگه سؤالم بيجابود چون هرجارفتم خبري ازش نشده...

سلام دوست عزیز
تا آنجا که من میدانم، سال 2018 برای پرتاب این تلسکوپ فضایی پیش بینی شده است، و نه 2023.
عمده مشکل در مقابل چنین طرحهایی، تأمین بودجه آن است.
بودجه پیش بینی شده برای این تلسکوپ، رقم کلان 8 میلیارد دلار می باشد.

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/47/James_Webb_Space_Telescope_2009_top.jpg/400px-James_Webb_Space_Telescope_2009_top.jpg

اطلاعات بیشتر را در سایتهای مربوطه، مانند سایت زیر به دست آورید:
http://www.jwst.nasa.gov/faq_scientists.html#cost

موفق باشید

yalda sohrabi
04-21-2013, 10:20 PM
با سلام

چندتا کتاب نجومی میشه به بنده معرفی کنید ؟

mohsen4465
04-21-2013, 10:27 PM
سایت یا مطلبی در مورد عجایب نجوم کسی سراغ داره؟


مثلا الان ساختمان های زیادی ساخته میشه اما فقط 7تا جز عجایب جهان هستند
مواردی که(اعم از ساختمان های نجومی رویداد ها) برای عموم مردم و حتی منجم ها عجیب و جالب باشه و پیش نیاز نجومی خیلی لازم نداشته باشه
امیدوارم منظورم رو درست منتقل کرده باشم :)
قسمت اول از فصل پنجم مجموعه The Universe رو تماشا کنید، با این عنوان: عجایب هفتگانه منظومه شمسی.

karimisss
04-21-2013, 10:46 PM
با سلام

چندتا کتاب نجومی میشه به بنده معرفی کنید ؟

کتاب نجومی که بسیار هست، اما اگه تخصصی تر منظورتون باشه بهتره بگید تا راحت تر راهنمایی کنیم.
اگر برای شروع می خواهید

شناخت مبانی نجوم
آشنایی با ستارگان و کهکشان ها
نجوم به زبان ساده
نجوم دینامیکی
نجوم کروی
و ...
هستند
البته لازم به ذکره که برای آشنایی با هر کدام از شاخه های نجوم و یاد گرفتن اونها می تونید از آکادمی نجوم آوا استار (http://forum.avastarco.com/forum/forumdisplay.php?91-%D8%A2%D9%83%D8%A7%D8%AF%D9%85%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85-%D8%A2%D9%88%D8%A7%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1) م استفاده کنید.

yalda sohrabi
04-21-2013, 10:54 PM
کتاب نجومی که بسیار هست، اما اگه تخصصی تر منظورتون باشه بهتره بگید تا راحت تر راهنمایی کنیم.
اگر برای شروع می خواهید

شناخت مبانی نجوم
آشنایی با ستارگان و کهکشان ها
نجوم به زبان ساده
نجوم دینامیکی
نجوم کروی
و ...
هستند
البته لازم به ذکره که برای آشنایی با هر کدام از شاخه های نجوم و یاد گرفتن اونها می تونید از آکادمی نجوم آوا استار (http://forum.avastarco.com/forum/forumdisplay.php?91-%D8%A2%D9%83%D8%A7%D8%AF%D9%85%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85-%D8%A2%D9%88%D8%A7%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1) م استفاده کنید.

ممنون دوست عزیز

بله منظورم شروع بود

فعلا در حد چندتا مستند نجومی اطلاعات دارم

بصورت ebook هم هست این چندتا که معرفی کردید؟

roset
04-22-2013, 11:15 AM
من یکم گشتم ،ولی نسخه فارسی از کتاب های بالا پیدا نکردم . البته با این لینک (کتابخانه مجازی ایران) میتونید کتابچه هایی رو به فارسی دانلود کنید که برای شروع بد نیست:
http://www.irpdf.com/category-37.html
.و اگه با خوندن کتاب های انگلیسی مشکلی ندارید به اینجا میتونید سر بزنید:
http://www.noojum.com/top-news/80-top-news/5896-space-astronomy-books.html

roset
04-22-2013, 11:22 AM
اگه یه میله رو روی کره ی زمین از مرکز جرمش به یک تکیه گاه وصل کنیم ویه ضربه به یک سمت میله وارد کنیم میله به نوسان در میاد ومیشه پارامتر های نوسان رو محاسبه کرد.حالا اگه همین کار رو خارج از کره ی زمین( مثلا در فضای بین سیارات ) انجام بدیم چه اتفاقی میافته؟ آیا نوسانی در کاره؟ اگه هست پارامتر هاش رو چطور باید محاسبه کرد؟

solh
04-22-2013, 12:15 PM
اگه یه میله رو روی کره ی زمین از مرکز جرمش به یک تکیه گاه وصل کنیم ویه ضربه به یک سمت میله وارد کنیم میله به نوسان در میاد ومیشه پارامتر های نوسان رو محاسبه کرد.حالا اگه همین کار رو خارج از کره ی زمین( مثلا در فضای بین سیارات ) انجام بدیم چه اتفاقی میافته؟ آیا نوسانی در کاره؟ اگه هست پارامتر هاش رو چطور باید محاسبه کرد؟

دور خودش میچرخه احتمالا . برای بازگشت باید یه گشتاور دیگه ای هم بهش وارد بشه .

aysa
04-22-2013, 04:49 PM
دوستان ميشه گشتاورزاويه اي رو تعريف كنين؟درموردش هيچي نميدونم.خودگشتاوروميدونم چيه .فقطاينونميدونم.

Ehsan
04-22-2013, 05:55 PM
اگه یه میله رو روی کره ی زمین از مرکز جرمش به یک تکیه گاه وصل کنیم ویه ضربه به یک سمت میله وارد کنیم میله به نوسان در میاد ومیشه پارامتر های نوسان رو محاسبه کرد.حالا اگه همین کار رو خارج از کره ی زمین( مثلا در فضای بین سیارات ) انجام بدیم چه اتفاقی میافته؟ آیا نوسانی در کاره؟ اگه هست پارامتر هاش رو چطور باید محاسبه کرد؟

البته اگر میله در روی ِ زمین از مرکز جرمش به یک تکیه گاه وصل بشه، نوسان نمی کنه، بلکه دور ِ خودش می چرخه، اگر منظورتون یک میله باشه که از انتها آویخته شده باشه، اون موقع جواب ِ دوستومن solh درسته :)



دوستان ميشه گشتاورزاويه اي رو تعريف كنين؟درموردش هيچي نميدونم.خودگشتاوروميدونم چيه .فقطاينونميدونم.

همون گشتاور هستش، گاهی بعضی کتابها گشتاور رو به این نام (گشتاور زاویه ای) می نوسیند. (در ضمن یه کمی بیشتر از دکمه ی فاصله استفاده کنید :دی )

solh
04-22-2013, 07:21 PM
البته اگر میله در روی ِ زمین از مرکز جرمش به یک تکیه گاه وصل بشه، نوسان نمی کنه، بلکه دور ِ خودش می چرخه، اگر منظورتون یک میله باشه که از انتها آویخته شده باشه، اون موقع جواب ِ دوستومن solh درسته
گرانش مگه برش نمیگردونه؟ اصطکاک هوا هم هست ( در صورتی که میله در حات تعادل افقی باشه فکر کنم همین عامل باعث بشه نتونه دور خودش بچرخه).

فکر کردم یه نوسانگر میرا رو خواهیم داشت تا در نهایت میله در راستای عمود متوقف بشه .

roset
04-22-2013, 07:44 PM
[QUOTE=Ehsan;58724]البته اگر میله در روی ِ زمین از مرکز جرمش به یک تکیه گاه وصل بشه، نوسان نمی کنه، بلکه دور ِ خودش می چرخه، اگر منظورتون یک میله باشه که از انتها آویخته شده باشه، اون موقع جواب ِ دوستومن solh درسته :)

شاید من درست منظورم رو منتقل نکردم .الان مثلا یه الا کلنگ یه میله است که از مرکز جرمش به تکیه گاه وصله ؟ نیست؟ خوب مگه وقتی به یه سمت الاکلنگ نیرو وارد کنیم نوسان نمیکنه ؟؟؟؟ من گیج شدم !!!

Ehsan
04-22-2013, 08:59 PM
گرانش مگه برش نمیگردونه؟ اصطکاک هوا هم هست ( در صورتی که میله در حات تعادل افقی باشه فکر کنم همین عامل باعث بشه نتونه دور خودش بچرخه).

فکر کردم یه نوسانگر میرا رو خواهیم داشت تا در نهایت میله در راستای عمود متوقف بشه .

نه، اگر محور از مرکز جرم عبور بکنه گشتاور ِ خالصی که از سمت ِ گرانش وارد میشه، همیشه و در همه حال صفره. اصطکاک هوا یا لولا میتونه گشتاور ِ خالصی ایجاد کنه و اون رو نگه داره (البته بعد از کمی چرخش) ولی نوسانی در کار نیست چون سیستم در حال ِ تعادل ِ خنثی هستش (نوسان در تعادل ِ پایدار معنی داره)



شاید من درست منظورم رو منتقل نکردم .الان مثلا یه الا کلنگ یه میله است که از مرکز جرمش به تکیه گاه وصله ؟ نیست؟ خوب مگه وقتی به یه سمت الاکلنگ نیرو وارد کنیم نوسان نمیکنه ؟؟؟؟ من گیج شدم !!!

نه! نوسان نمی کنه، الاکلنگ به خاطر ِ ضربه ی پای ِ بچه هاست که نوسان میکنه و مربوط به ذات ِ سیستم نیست.

پیمان اکبرنیا
04-22-2013, 09:14 PM
نوسان زمانی شکل میگیره که مرکز جرم پایین تر از محور دوران قرار داشته باشه :) مثل انواع آونگهایی که یک وزنه از یک سیم آویزان هست ;) در این حالت سیستم با انحراف زاویه کوچک از حالت اولیه شروع به نوسان میکنه. چون حول راستای عمودی، تعادل پایدار داره با دور شدن از نقطه تعادل، دوباره به اون نقطه برمیگرده.

اگر مرکز جرم بالاتر از محور دوران باشه (مثلا آونگی که بر عکس هست)، تعادل ناپایدار و اگر کمی سیستم را از حالت عمودی جابه جا کنیم سقوط میکنه.

اگر مرکز جرم روی محور دوران باشه تعادل خنثی هست مثل الاکلنگی که تعادل داشته باشه(بدون در نظر گرفتن اصطکاک) :) در این حالت با تغییر وضعیت سیستم (چرخاندن حول محور)، تعادل باقی میمونه و نوسانی هم نخواهیم داشت.

roset
04-22-2013, 09:29 PM
از دوستان ممنون .متوجه اشتباهم شدم . خوب حالا همون میله که از مرکز جرمش به تکیه گاه وصله و جناب Ehsan گفتن روی سطح زمین به دور خودش میچرخه اگه در فضای بین سیاره ای قرار بگیره چه اتفاقی براش میافته؟؟؟؟

aysa
04-22-2013, 09:38 PM
من يه بار آزمايش مركزجرم رو انجام دادم.ولي وقتي دو تا چنگال كه عينه هم بودن علاوه برچرخش نوسانم ميكردن.آزمايش من غير كنترل شده بود كه همچين اتفاقي افتاد؟منظورم يه عاملي باعث نوسانش شده بود؟
چون من اونوروي سطح صاف گذاشته بودم!!!

Ehsan
04-22-2013, 09:48 PM
از دوستان ممنون .متوجه اشتباهم شدم . خوب حالا همون میله که از مرکز جرمش به تکیه گاه وصله و جناب Ehsan گفتن روی سطح زمین به دور خودش میچرخه اگه در فضای بین سیاره ای قرار بگیره چه اتفاقی براش میافته؟؟؟؟

توی ِ فضا هم باز دور ِ خودش می چرخه، کلا بود و نبود ِ گرانش تفاوتی نمی کنه.


من يه بار آزمايش مركزجرم رو انجام دادم.ولي وقتي دو تا چنگال كه عينه هم بودن علاوه برچرخش نوسانم ميكردن.آزمايش من غير كنترل شده بود كه همچين اتفاقي افتاد؟منظورم يه عاملي باعث نوسانش شده بود؟
چون من اونوروي سطح صاف گذاشته بودم!!!

برای ِ انجام ِ درست ِ آزمایش، باید اون رو روی ِ یک لولا گذاشت یا روی ِ سطحی گذاشت که فقط یک خط از اون با تکیه گاه در تماس باشه، در سطح ِ صاف به جای ِ یک خط، یک سطح با جسم در تماس هستش، در این حالت هم نوسان رخ میده چون یه برخود به سطح تکانه رو برگشت میده و جسم برمیگرده و از اون ور یک برخورد ِ دیگه برمیگردونه و .... نوسان ادامه پیدا می کنه.

aysa
04-22-2013, 10:03 PM
برای ِ انجام ِ درست ِ آزمایش، باید اون رو روی ِ یک لولا گذاشت یا روی ِ سطحی گذاشت که فقط یک خط از اون با تکیه گاه در تماس باشه، در سطح ِ صاف به جای ِ یک خط، یک سطح با جسم در تماس هستش، در این حالت هم نوسان رخ میده چون یه برخود به سطح تکانه رو برگشت میده و جسم برمیگرده و از اون ور یک برخورد ِ دیگه برمیگردونه و .... نوسان ادامه پیدا می کنه.[/quote]
ايني كه گفتين يه كم سخت شد.چه طوري ميتونم اونو طوري قرار بدم كه رويه يه خط وايسته؟ مگه اينكه تو فضا باشيم.اصلا آزمايششو به طوردقيق چه طور انجام ميدن؟

tabasom
04-30-2013, 12:15 PM
سوال:
سلام دوستان
من دارم از مطالب آکادمی استفاده میکنم. امروز درس دوم رو میخوندم. متوجه تعریفِ افق و همینطور تعریفِ ارتفاع نشدم. لطفا راهنماییم کنید.ممنون

al-psp
04-30-2013, 01:00 PM
عمر سیاه چاله ها به پایان می رسد؟

solh
04-30-2013, 05:07 PM
سوال:
سلام دوستان
من دارم از مطالب آکادمی استفاده میکنم. امروز درس دوم رو میخوندم. متوجه تعریفِ افق و همینطور تعریفِ ارتفاع نشدم. لطفا راهنماییم کنید.ممنون

جای صاف و همواری رو در نظر بگیرید ، حالا سعی کنید تصور کنید این سطح تا بینهایت میره یعنی بی نهایت بزرگه ، اونوقت متوجه میشید که انگار سطح اطرافتون یه دایره شده دور شما چون نمیتونین گوشه ای ازش رو تشخیص بدین ، به این دایره میگن افق .

اگر جسمی رو در آسمان در نظر بگیرید فاصلش تا این صفحه بر حسب زاویه میشه ارتفاع . اما در مورد اینکه چطور ارتفاع رو بسنجین از این طریق عمل کردن دشواره چون سخته بخایم با این روش افق رو پیدا کنیم .

بعضی برای پیدا کردن افق میان دستهاشون رو جلوی چشمششون میگیرن و اون رو همراستا با زمین از چشمشون دور میکنن و نقطه ی برخورد با اسمان رو افق میگیرن . تا حدودی درسته ولی با هم خطای خاص خودش رو داره .

اگر متوجه تعریف سر سو شده باشید میتونید بگید افق میشه مجموعه نقاطی که از سر سو 90 درجه فاصله دارند و اون وقت پیدا کردن ارتفاع راحت میشه ، شما کافیه فاصله هر نقطه در آسمان رو تا سر سو حساب کنی و منهای 90 کنی(یه منفی هم درش ضرب کنی !).


عمر سیاه چاله ها به پایان می رسد؟

بله احتمالا ، اونها از خودوشن تابش دارند و کم کم تبخیر میشن ولی این روند اینقدر کنده که اینطور که من شنیدم حتی سیاهچاله های اولیه عالم هم که در ابعاد اتمی هنوز به طور کامل تبخیر نشدن !

شاید این تاپیک (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1389-سیاه-چاله-ها/page5) مربوط به سیاهچاله ها بتونه کمک کنه .

al-psp
05-01-2013, 04:32 PM
من کلا زیاد سوال می پرسم.

چرا توی منظومه شمسی تقریبا هرچی دور می شیم تعداد قمر ها بیشتر می شه؟

Ehsan
05-01-2013, 07:59 PM
من کلا زیاد سوال می پرسم.

چرا توی منظومه شمسی تقریبا هرچی دور می شیم تعداد قمر ها بیشتر می شه؟

دو تا علت ِ داره که تقریبا این دوتا رو همدیگر رو تقویت می کنند:

یکی اینه که هر چی دورتر میشیم، به محدوده ی ِ اجرام ِ سرگردان و کوچک نزدیکتر میشیم، و این باعث ِ میشه شانس ِ این که جسمی کوچک گرفتار ِ یکی از سیارات بشه خیلی بالا بره، به عبارتی اجسام ِ مستعد ِ قمر شدن تعدادشون بیشتره :)

دومیش اینه که غیر از مریخ، چهار سیاره ی خارجی ِ دیگه، همگی غولهای گازی بسیار پرجرمی هستند که گرانش ِ بسیار بالایی دارند و این باعث میشه به راحتی اجرام رو گیر بندازند و قمر ِ خودشون بکنند.

mohsen4465
05-01-2013, 08:59 PM
من کلا زیاد سوال می پرسم.

چرا توی منظومه شمسی تقریبا هرچی دور می شیم تعداد قمر ها بیشتر می شه؟ بجز مواردی که آقا احسان گفتن عامل دیگری هم وجود داره که نقش اصلی رو در این مورد ایفا میکنه. تابحال به این موضوع دقت کردید که چرا خود اقمار سیارات قمر ندارن؟ سیارات نزدیک به خورشید نیروی گرانش بسیار شدیدتری رو از جانب خورشید دریافت میکنن و برای خنثی کردنش مجبورن سریعتر بگردن. در چنین وضعیتی یک سیستم دوتایی یا بیشتر نمیتونه پایداری خودش رو حفظ کنه و جرم کوچکتر به بیرون پرت میشه. اما در فاصله دورتر از خورشید تداخلات گرانشی کمتری وجود داره تا جاییکه کوتوله‌ای مثل پلوتو میتونه برای خودش منظومه‌ای کوچک از چندین قمر تشکیل بده. سیارات مانند اقماری برای خورشید هستن و برای اینکه یکی از اقمار خورشید (سیاره) بتونه جرم دیگری رو بعنوان قمر خودش در مدار قرار بده بایستی فاصله مناسبی از جرم بزرگ مرکزی (یعنی خورشید) داشته باشه. :)

Mojtaba.M
05-11-2013, 09:12 PM
سلام بر دوستان گرامی :)


Gyr مخفف شده چه کلمه ای است ؟واصولا یعنی چی؟ تو اینجا (http://en.wikipedia.org/wiki/Gigayear#Symbol) در موردش خوندم ولی متاسفانه هیچی نفهمیدم :دی

gshahali
05-11-2013, 10:05 PM
سلام بر دوستان گرامی :)


Gyr مخفف شده چه کلمه ای است ؟واصولا یعنی چی؟ تو اینجا (http://en.wikipedia.org/wiki/Gigayear#Symbol) در موردش خوندم ولی متاسفانه هیچی نفهمیدم :دی

سلام دوست عزیز

Gyr یک واحد زمان به معنی گیگا سال است که البته در فارسی از این ترکیب کمتر استفاده میشود و از عبارت میلیارد سال به جای آن استفاده میکنند.

موفق باشید

سينا منجم
05-12-2013, 12:56 PM
كهكشانهايي كه با كهكشان ديگه اي برخورد ميكنند چه نام دارد؟بعد از برخورد چه اتفاقي ميوفته؟ممنون ميشم جواب بديدد:7::grin:

Sky_Watcher
05-12-2013, 11:01 PM
سلام
با چه استقرارایی میشه ماهواره ها رو به خوبی دنبال کرد و چه تلسکوپایی برای دیدن اونا نیازه؟(اصلا تلسکوپی هست؟)
با این تلسکوپ ها ماهواره هایی تا چه اندازه رو میشه دید؟

rezash
05-13-2013, 12:06 AM
سلام
با چه استقرارایی میشه ماهواره ها رو به خوبی دنبال کرد و چه تلسکوپایی برای دیدن اونا نیازه؟(اصلا تلسکوپی هست؟)
با این تلسکوپ ها ماهواره هایی تا چه اندازه رو میشه دید؟

من خودم شخصا تلسکوپ و مقری که بتونه همزمان ماهواره رو تعقیب کنه ندیدم.

اگر هم باشه باید نرم افزار مخصوص به این کارو نصب کرد.ولی موتور تلسکوپ هم باید بتونه قدرت تعقیب رو داشته باشه.

شخصا با تلسکوپ دابسونی خیلی راحت ایستگاه بین المللی رو رصد میکنم.ولی مقری که به صورت خودکار اینکارو بکنه ندیدم.

stargazer
05-13-2013, 12:15 AM
كهكشانهايي كه با كهكشان ديگه اي برخورد ميكنند چه نام دارد؟بعد از برخورد چه اتفاقي ميوفته؟ممنون ميشم جواب بديدد:7::grin:

کهکشان برخوردی (collision galaxy)

هیچی ادغام میشن :) (منظورتون از اینکه چه اتفاقی میفته چیه دقیقا؟)

سينا منجم
05-13-2013, 05:39 PM
کهکشان برخوردی (collision galaxy)

هیچی ادغام میشن :) (منظورتون از اینکه چه اتفاقی میفته چیه دقیقا؟)
اينه كه 2 سياهچاله اي كه معمولا وسطشونه چي ميشه.

berjis93
05-13-2013, 09:00 PM
هیچ اتفاق خاصی نمیفته صرفا دو غول گرانشی باهم برخورد میکنن و ستاره ها با هم هیچ برخوردی ندارن و فقط تاثیر گرانشی رو هم دارن البته بعضیاشون

محمد سروش
05-13-2013, 10:36 PM
سلام
با چه استقرارایی میشه ماهواره ها رو به خوبی دنبال کرد و چه تلسکوپایی برای دیدن اونا نیازه؟(اصلا تلسکوپی هست؟)
با این تلسکوپ ها ماهواره هایی تا چه اندازه رو میشه دید؟

یه عکاس نجومی فرانسوی به نام تری لگالت هست که عکس های جالبی از ماهواره ها میگیره
تلسکوپ هاش 10 ، 12 و 14 اینچ ترکیبی (سلسترون و مید) هست و مقرش هم تاکاهاشی هست . اگه اشتباه نکنم مقرش رو برای ردیابی یکم دستکاری کرده

عکس هایی که گرفته رو توی وبسایتش (http://legault.perso.sfr.fr/) میتونید ببینید

COLDFIRE
05-14-2013, 12:25 AM
یک سوال، از چه طریقی فرق بین یک لنز گرانشی و پدیده های دیگه رو میفهمن؟؟
مخصوصا اون موقعی که حلقه ی انشتین باشه؟

al-psp
05-14-2013, 10:24 AM
اينه كه 2 سياهچاله اي كه معمولا وسطشونه چي ميشه.

ادغام می شن و یه سیاهچاله بزرگ تر می سازند.

مداد رنگیهام
05-14-2013, 10:45 AM
اينه كه 2 سياهچاله اي كه معمولا وسطشونه چي ميشه.
یه نگاهی به این مطلب داشته باشید:)

http://www.hupaa.com/20000000000003333/%D8%A7%D8%AF%D8%BA%D8%A7%D9%85-%DA%A9%D9%87%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%86-%D9%88-%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D8%B4%D8%AF%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%DA%86%D8%A7%D9%84%D9%87-%D9%87%D8%A7

مداد رنگیهام
06-20-2013, 07:44 PM
ما به چی میگیم کهکشان؟:دی
یعنی منظورم اینه که یه مجموعه ستاره ای چه ویژگی هایی باید داشته باشه تا کهکشان نامیده بشه؟
آخه امروز خوندم که کوچکترین کهکشان در لبه کهکشان راه شیری قرار داره!یعنی یه کهکشان رو لبه کهکشان دیگه هست؟!!:)

Soroush Samadi
06-20-2013, 07:56 PM
ما به چی میگیم کهکشان؟:دی
یعنی منظورم اینه که یه مجموعه ستاره ای چه ویژگی هایی باید داشته باشه تا کهکشان نامیده بشه؟
آخه امروز خوندم که کوچکترین کهکشان در لبه کهکشان راه شیری قرار داره!یعنی یه کهکشان رو لبه کهکشان دیگه هست؟!!:)
سلام
فکر کنم این لینک (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%DA%A9%D9%87%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9% 86) از ویکی نجوم بتونه به شما کمک کنه.

مداد رنگیهام
06-20-2013, 08:06 PM
خیلی ممنون:)
ولی من هنوز نمی دونم به چی میگیم کهکشان...:9:
.................................
یاد باکتری افتادم کهکشان میله ای بیضی کروی مارپیچی...!:))
نمیدونین چقدر درس شیرینیه این باکتری!!!!:banghead:

mohsen4465
06-20-2013, 08:25 PM
خیلی ممنون:)
ولی من هنوز نمی دونم به چی میگیم کهکشان...:9:
.................................
یاد باکتری افتادم کهکشان میله ای بیضی کروی مارپیچی...!:))
نمیدونین چقدر درس شیرینیه این باکتری!!!!:banghead:
راستش برای کمیت های پیوسته نمیشه بخوبی مرز و سرحد مشخصی تعریف کرد. فقط میشه گفت کهکشان غول پیکر، کهکشان کوتوله و ... . حالا اینکه دقیقاً اینها چقدری هستن واسه خودش جای کلی بحثه. اینهو همین بحث سیارات که هنوز که هنوز تکلیفش بدرستی مشخص نشده کدوم سیاره هست کدوم نیست. آخرش اومدن گفتن بعضی هاشون سیاره کوتوله ان. حالا باز هم معلوم نیست دقیقاً یک سیاره کوتوله اندازش چقدره. بهرحال کهکشان‌ها از کوتوله هایی با 10<sup>7</sup> ستاره تا غول‌هایی تا 10<sup>14</sup> ستاره میتونن متغییر باشن. [منبع خط آخر: ویکی‌پدیا]

مداد رنگیهام
06-20-2013, 08:34 PM
بهرحال کهکشان‌ها از کوتوله هایی با 10<sup>7</sup> ستاره تا غول‌هایی تا 10<sup>14</sup> ستاره میتونن متغییر باشن. [منبع خط آخر: ویکی‌پدیا]
ممنون:)
آخه کهکشانی که میگم( کهکشان کوتوله "segue 2") فقط 1000 ستاره داره.برام جالب بود که بدونم بر چه اساسی این هزار ستاره در لبه کهکشان راه شیریو از بقیه کهکشان جدا کردن بهشون گفتن کهکشان؟

http://www.hupaa.com/20130616051857003/%DA%A9%D9%88%DA%86%DA%A9%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%DA%A9%D9%87%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%B4%D9%81-%D8%B4%D8%AF%D9%87%D8%8C-%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%B7%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%DA%A9

پیمان اکبرنیا
06-20-2013, 11:31 PM
ممنون:)
آخه کهکشانی که میگم( کهکشان کوتوله "segue 2") فقط 1000 ستاره داره.برام جالب بود که بدونم بر چه اساسی این هزار ستاره در لبه کهکشان راه شیریو از بقیه کهکشان جدا کردن بهشون گفتن کهکشان؟

http://www.hupaa.com/20130616051857003/%DA%A9%D9%88%DA%86%DA%A9%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%DA%A9%D9%87%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%B4%D9%81-%D8%B4%D8%AF%D9%87%D8%8C-%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%B7%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%DA%A9

واقعا سوال خوبی مطرح کردید که من را هم به فکر فرو برد در حدی که مجبور شدم برم جستجو کنم :دی

رفتم یک منبع انگلیسی برای این خبر پیدا کردم:

http://newswatch.nationalgeographic.com/2013/06/11/smallest-galaxy-ever-discovered-bolsters-dark-matter-theory (http://newswatch.nationalgeographic.com/2013/06/11/smallest-galaxy-ever-discovered-bolsters-dark-matter-theory/)/ (http://newswatch.nationalgeographic.com/2013/06/11/smallest-galaxy-ever-discovered-bolsters-dark-matter-theory/)

طبق نوشته متن، دلیل اینکه این مجموعه ستاره‌ای را کهکشانی مستقل در نظر می گیرند اینه که ستاره ها در یک هاله ای از ماده تاریک قرار دارند که این ماده تاریک و جاذبه اش باعث شده این ستاره ها کنار هم پایدار بمانند :) در خوشه‌های ستاره ای از این هاله ماده تاریک خبری نیست و فرق خوشه ستاره ای و کهکشان علاوه بر تعداد ستاره، این هم هست گویا :)

از متن

A halo of surrounding dark matter (http://science.nationalgeographic.com/science/space/dark-matter/)- the invisible material detectible only by the effects of its gravitational pull that scientists think makes up more than 80 percent of the mass in the universe – is what keeps Segue 2 together and qualifies it as a bonafide galaxy and not just a humdrum star cluster.

berjis93
06-20-2013, 11:35 PM
ببینید قاعدتا باید تو لبه کهکشانهای مارپیچ خوشه های کروی قرارداشته باشند که تعداد ستاره هاشون از چند صدتا تا چند ده هزار ستاره متغیر هستش و این تعداد در مواردی پا رو از این هم فراتر گذاشته. ولی اون چیزی که شما خوندی فکر می کنم یکی از همین خوشه های کروی بوده که حالا یه اشتباه لپی شده نوشت کهکشان:دی

مداد رنگیهام
06-21-2013, 07:33 PM
ببینید قاعدتا باید تو لبه کهکشانهای مارپیچ خوشه های کروی قرارداشته باشند که تعداد ستاره هاشون از چند صدتا تا چند ده هزار ستاره متغیر هستش و این تعداد در مواردی پا رو از این هم فراتر گذاشته. ولی اون چیزی که شما خوندی فکر می کنم یکی از همین خوشه های کروی بوده که حالا یه اشتباه لپی شده نوشت کهکشان:دی
با تشکر از آقای اکبرنیا.:)
فک نکنم اشتباه لپی بوده باشه!:دی
میشه یکم بیشتر در مورد این خوشه های کروی و علت ایجادشون تو لبه کهکشانهای مارپبچ توضیح بدید؟اینا همون ستاره های پیر اطراف کهکشان هستن که به صورت متقارن وجود دارن؟

berjis93
06-21-2013, 08:45 PM
نه نه نه ببخشید اشتباه لپی از خود من بود.اون لحظه ای که سوال شمارو خوندم واقعا فکر کردم که همین خوشه های کرویی هستند که دور کهکشان های مارپیچ یه کره رو تشکیل میدن.اما الان میدونم که اشتباه کردم.:15:
در باره کهکشانه باید بگم اره واقعا کهکشانه.اما ظاهرش اینطور نشون نمیده و ادمو به اشتباه میندازه.
اما این که چرا ما اونو تو دستهی کهکشان ها قرار دادیم؟کهکشان ها برای این که کهکشان باشند باید چند تا ویزگی داشته باشن.یکی این که غبار میان ستاره ای تو مجموعشون باشه و دوم این که ستاره هاشون با هم تعامل گرانشی داشته باشن(مستقلا)وقتی این کهکشان روش تحقیق شد دانشمندا متوجه شدن که ستاره های این مجموعه به طور مستقل از گرانش کهکشان ما راه شیری با هم تعامل گرانشی دارن یعنی گرانششون هیچ ربطی به برایند گرانش ستاره های کهکشان راه شیری نداره و خودشون باهم تعامل دارن. این یکی از دلایل مهمش بود که یه کهکشان نام گرفت.دلیل بعدی این بود که جرمی که این مجموعه داشت تو محاسبات با اطلاعات رصدی همخونی نداشت یعنی جرمی که براش در محاسبات به دست اومده بود خیلی کمتر از جرم واقعیش بود .این بود که فهمیدن یه ماده تاریک زیادی دور این مجموعه ستاره ای باید وجود داشته باشه به همین دلایل جزو کهکشاه ها قرار گرفت.
بازم به خاطر اشتباهم عذرمیخوام:wink:

سعید رشیدی سیف
06-25-2013, 10:58 AM
سلام

ببخشید من تازه اینجا عضو شدم و از طریق یکی از دوستام با نجوم و این جا آشنا شدم ، میخواستم یک سوال بپرسم .:)

سیاره با سیارک چه تفاوتی داره ؟ (غیر از اندازه شون )

*artemis
06-25-2013, 11:37 AM
فرق سیاره وسیارک
سیاره به معنی متحرک به اجرام آسمانی گفته میشود که در مداری به دور یک ستاره در گردش هستند وهر شب در اسمان جای انها تغییر می کند به همین دلیل یونانیان به انها سیاره میگفتند. اما سیارک ها در منطقه ای بین مریخ ومشتری وجود دارد که در ان پر از سنگ ها و صخره هایی است که از سیاره کوچکتر هستند و به انها سیارک گفته میشود . اولین سیارکی که کشف شده است تنها سیارکی است که شکلی متقارن دارد .بقیه ی سیارک ها شکلی نا متقارن و سیب زمینی شکل هستند.
و این هم یک تعریف علمی تر از سیاره و سیارک :
سیاره به جسمی فضایی با جرم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%B1%D9%85_(%D9%81%DB%8C%D8%B2%DB%8C%DA%A9 )) بسیار زیاد گفته می‌شود که گرد یک ستاره (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87) در گردش باشد و خود نیز ستاره نباشدو سیارک ها اجرامی صخره ای با شکل کروی یا نامنظم ،با اندازه کوچکتر از سیاره و بدون جو که بیشتر در مدارهایی بیضوی بین مدار مریخ (http://www.haftaseman.ir/webdb/article.asp?id=851) و مشتری (http://www.haftaseman.ir/webdb/article.asp?id=846) وعموما"خارج از صفحه منظومه شمسی (http://haftaseman.ir/webdb/article.asp?id=225) بدور خورشید (http://www.haftaseman.ir/webdb/article.asp?id=825) می چرخند.
منبع : دانشنامه رشد و ویکی پدیا

berjis93
06-25-2013, 11:42 AM
سلام تبریک میگیم بهتون بابت عضو شدن در فروم.خیلی خیلی خوش اومدید. سیارک ها با سیاره ها چند تفاوت کلی دارن.یکی این که سیارک ها در مدار سیارکی بین مدار مریخ و مشتری در حال گردش به دور خورشیدن.دوم این که انقدر گرانش ندارن که بتونن مدارشونو از اجرام اضافی پاکسازی کنن.سیارک ها به صورت گروهی دور خورشید میگردنند اما سیارات تو مدارهاشون تنهان.سیارات کاملا کروی شکل هستند ولی سیارک ها غالبا اشکالی شبیه سیب زمینی دارند

Kianoosh.S
06-25-2013, 06:33 PM
ضمن خوش آمد گویی و همچنین تشکر از پاسخ دوستان به آقا سعید توصیه میکنم حتما به این تاپیک (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1322-%D8%AF%D9%86%D8%A8%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DA%A9-%D9%87%D8%A7)هم سر بزنید تا بیشتر با سیارک ها و جزئیات اون آشنا شوید.

مداد رنگیهام
06-27-2013, 08:12 PM
آقا اگه یکی از زیر صفر بخواد نجومو جدی بخونه از کجا شروع کنه بهتره؟:)

aysa
06-27-2013, 08:35 PM
آقا اگه یکی از زیر صفر بخواد نجومو جدی بخونه از کجا شروع کنه بهتره؟:)
راه هاي زيادي هست.يكي اينكه برين كلاس هاش.ولي اگه بخواين خودتون ياد بيگيرين بهتره از كتاب هاي ساده ي نجومي هر چي كه دم دستتون مياد بخونين. وتوي تلويزيون هر برنامه ي نجومي رو دنبال كنين.
يه ماهنامه ي نجومي بخرين وبخونين.وماشالله اين روز ها اينترنت هم هست.برين سراغ سايت هاي معتبر
تموم راه هايي كه گفتم به جز كلاس برا خودم بوده وواقعا نتيجه هم گرفتم:)

مداد رنگیهام
06-28-2013, 02:51 PM
زمان لازم برای گذر از تولد به بلوغ با جرم ستاره رابطه عکس داره ستاره با جرم بزرگتر زودتر متحول می شود و شاید بعد از چند صد سال به بلوغ برسد در صورتی که در ستاره های کم جرم زمان درازتر است و طبیعی است که ستاره پر جرم تر در نقاطی بالاتر از ستارگان کم جرم به خط رشته اصلی میپیوندند چون پور نور تراند .

چرا؟! :دی باتشکر :)

Mojtaba.M
06-28-2013, 03:13 PM
زمان لازم برای گذر از تولد به بلوغ با جرم ستاره رابطه عکس داره ستاره با جرم بزرگتر زودتر متحول می شود و شاید بعد از چند صد سال به بلوغ برسد در صورتی که در ستاره های کم جرم زمان درازتر است و طبیعی است که ستاره پر جرم تر در نقاطی بالاتر از ستارگان کم جرم به خط رشته اصلی میپیوندند چون پور نور تراند .

چرا؟! :دی باتشکر :)


سلام

من نفهمیدم، منظور سوال شما این بود که چرا ستارگان جرمدار تر و بزرگتر زود تر به بلوغ میرسن ؟ با فرض این پرسش من جواب میدم .

خوب برای این که ستاره زندگی خودش رو حفظ کنه ، نیاز داره که سوخت خودش رو بسوزونه ، حالا هر چه قدر این ستاره بزرگتر باشه ، برای نگهداشتن گرانش خودش مجبوره سوخت مصرف کنه و در نتیجه طی سال های اندکی این سوخت به مرحله آخر میرسه ، دقت کنید هر ستاره ای در ابتدای عمر خودش جرمی داره که این جرم نشون دهنده عمر ستاره است ، یعنی هر چه جرم ستاره بیشتر باشه پس فعالیت سوزاندن سوخت ستاره هم بیشتر میشه ، در نهایت زود تر به پایان عمر خودش نزدیک میشه ;)

موفق باشید :)

mohsen4465
06-28-2013, 07:22 PM
سلام

من نفهمیدم، منظور سوال شما این بود که چرا ستارگان جرمدار تر و بزرگتر زود تر به بلوغ میرسن ؟ با فرض این پرسش من جواب میدم .

خوب برای این که ستاره زندگی خودش رو حفظ کنه ، نیاز داره که سوخت خودش رو بسوزونه ، حالا هر چه قدر این ستاره بزرگتر باشه ، برای نگهداشتن گرانش خودش مجبوره سوخت مصرف کنه و در نتیجه طی سال های اندکی این سوخت به مرحله آخر میرسه ، دقت کنید هر ستاره ای در ابتدای عمر خودش جرمی داره که این جرم نشون دهنده عمر ستاره است ، یعنی هر چه جرم ستاره بیشتر باشه پس فعالیت سوزاندن سوخت ستاره هم بیشتر میشه ، در نهایت زود تر به پایان عمر خودش نزدیک میشه ;)

موفق باشید :)


نه آقا مجتبی. بنظر من اینطور نیست. هرچقدر که جرم ستاره بیشتر میشه به همون میزان میزان سوختی هم که در دسترس داره بیشتر میشه. تا اونجایی که من میدونم این موضوع از میزان جریان‌های همرفتی در داخل ستاره نشأت میگیره. کوتوله‌های قرمز جریان های همرفتی سرتاسری دارن که این مانع از تجمع هلیم در داخل هسته کوتوله قرمز میشه. اما ستارگان بزرگتر جریان همرفتیشون نمیتونه بطور کامل هلیم و هیدروژن رو جابجا کنه در نتیجه ستارگان بزرگ پس از تجمع هلیم در داخل هسته واکنش هسته ایششون متوقف میشه. متراکمتر میشن و بعد لایه بعدی شروع به همجوشی میکنه و ... ولی هیچ وقت نمیتونن تمام هیدروژنشون رو بطور کامل مصرف کنن و فقط کسر کوچکی از اونو مصرف میکنن. اما کوتوله‌های قرمز جریان همرفتیشون تمام پیکرشون رو دربر میگیره که این مانع از تجمع هلیم در هسته ستاره میشه و بنابراین تقریباً تمام محتوای هیدروژنشون رو میسوزونن. به عبارتی میشه گفت کوتوله‌های قرمز تا آخرین قطره باک بنزینشون رو مصرف میکنن اما ستارگان بزرگ بخاطر تجمع ضایعات خفه میشن (این خفه میشن اصلاح خاصی نیست ها عامیانه بود و از خودم گفتم:دی). اینطوریه که تا بحال هیچ کوتوله قرمز مرده ای تو کائنات پیدا نشده. عمر این کوتوله‌ها از عمر کائنات بیشتره و بنابراین به زمان بیشتری احتیاجه تا بتونیم اولین کوتوله آبی (حاصل مرگ یه کوتوله قرمز) رو مشاهده کنیم. ‌:67:

aysa
06-28-2013, 07:54 PM
نه آقا مجتبی. بنظر من اینطور نیست. هرچقدر که جرم ستاره بیشتر میشه به همون میزان میزان سوختی هم که در دسترس داره بیشتر میشه. تا اونجایی که من میدونم این موضوع از میزان جریان‌های همرفتی در داخل ستاره نشأت میگیره. کوتوله‌های قرمز جریان های همرفتی سرتاسری دارن که این مانع از تجمع هلیم در داخل هسته کوتوله قرمز میشه. اما ستارگان بزرگتر جریان همرفتیشون نمیتونه بطور کامل هلیم و هیدروژن رو جابجا کنه در نتیجه ستارگان بزرگ پس از تجمع هلیم در داخل هسته واکنش هسته ایششون متوقف میشه. متراکمتر میشن و بعد لایه بعدی شروع به همجوشی میکنه و ... ولی هیچ وقت نمیتونن تمام هیدروژنشون رو بطور کامل مصرف کنن و فقط کسر کوچکی از اونو مصرف میکنن. اما کوتوله‌های قرمز جریان همرفتیشون تمام پیکرشون رو دربر میگیره که این مانع از تجمع هلیم در هسته ستاره میشه و بنابراین تقریباً تمام محتوای هیدروژنشون رو میسوزونن. به عبارتی میشه گفت کوتوله‌های قرمز تا آخرین قطره باک بنزینشون رو مصرف میکنن اما ستارگان بزرگ بخاطر تجمع ضایعات خفه میشن (این خفه میشن اصلاح خاصی نیست ها عامیانه بود و از خودم گفتم:دی). اینطوریه که تا بحال هیچ کوتوله قرمز مرده ای تو کائنات پیدا نشده. عمر این کوتوله‌ها از عمر کائنات بیشتره و بنابراین به زمان بیشتری احتیاجه تا بتونیم اولین کوتوله آبی (حاصل مرگ یه کوتوله قرمز) رو مشاهده کنیم. ‌:67:

آقا محسن اينو شما از كجا شنيدين؟:)
توضيحاتMojtaba.Mكاملا درست اند.حتي تو كتاب ساختار ستارگان وكهكشان ها هم درست مثل اين توضيح ارائه داده شده.
البته يه قسمت از حرف هايي كه گفتين درسته.فقط دليل اصلي سؤالي كه پرسيده شده اين نيست!
دقت كنيد ستاره ها لايه لايه سوختشون رو ميسوزونن.اگه كل انرژي اون طور كه شما ميگين يكجا ظاهر بشه اين انرژي بر گرانش غلبه كرده و باعث نابود شدن ستاره ميشه!
مگه اينكه منظور شما چيز ديگه اي باشه:)

mohsen4465
06-28-2013, 08:16 PM
آقا محسن اينو شما از كجا شنيدين؟:)
توضيحاتMojtaba.Mكاملا درست اند.حتي تو كتاب ساختار ستارگان وكهكشان ها هم درست مثل اين توضيح ارائه داده شده.
البته يه قسمت از حرف هايي كه گفتين درسته.فقط دليل اصلي سؤالي كه پرسيده شده اين نيست!
دقت كنيد ستاره ها لايه لايه سوختشون رو ميسوزونن.اگه كل انرژي اون طور كه شما ميگين يكجا ظاهر بشه اين انرژي بر گرانش غلبه كرده و باعث نابود شدن ستاره ميشه!
مگه اينكه منظور شما چيز ديگه اي باشه:)
خب من هم گفتم که لایه لایه میسوزونن. :) اما هیچ وقت نمیتونن هیدروژنی که تو لایه‌های فوقانی هست رو بجوشونن و سرانجام مقدار زیادی از هیدروژن جوش نخورده رو در زمان گذر از غول سرخ به فضا پرتاب میکنن. در این خصوص میتونین به اینجا مراجعه کنید:

http://en.wikipedia.org/wiki/Red_dwarf#Description_and_characteristics

این هم تصویری شماتیک از جریانهای همرفتی داخل ستاره های با اندازه متفاوت:

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/b/bb/Estrellatipos.png/525px-Estrellatipos.png

Ehsan
06-28-2013, 08:25 PM
خب من هم گفتم که لایه لایه میسوزونن. :) اما هیچ وقت نمیتونن هیدروژنی که تو لایه‌های فوقانی هست رو بجوشونن و سرانجام مقدار زیادی از هیدروژن جوش نخورده رو در زمان گذر از غول سرخ به فضا پرتاب میکنن. در این خصوص میتونین به اینجا مراجعه کنید:

http://en.wikipedia.org/wiki/Red_dwarf#Description_and_characteristics

این هم تصویری شماتیک از جریانهای همرفتی داخل ستاره های با اندازه متفاوت:

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/b/bb/Estrellatipos.png/525px-Estrellatipos.png

فرمایش خانم aysa و آقای mojtaba.M کاملا متین و صحیحه، در ستاره های سبک جریان ِ همرفتی در بهترین حالت می‌تونه مواد ِ پوسته ی «سوخته» رو از کف به سطح بیاره و نمی تونه به پوسته ی در حال ِ سوختن، سوخت برسونه، در ستارگان ِ سنگین هم کلا همرفت نقش ِ بوق رو داره!!

قضیه ی عمر و جرم هم این طوری هستش که فرایند ِ همجوشی ِ هسته ای در مرکز تابع ِ بسیار صعودی از فشاره و فشار هم تابع ِ صعودی از جرم هستش، از طرفی سوخت و جرم تناسب ِ خطی دارند بنا بر این با افزایش ِ جرم سوخت به صورت ِ خطی زیاد میشه اما نرخ ِ مصرف ِ سوخت خیلی شدیدتر زیاد میشه به طوری که به افزایش ِ جرم می‌چربه و عمر ِ ستاره رو کوتاه می کنه به طرزی که عمر ِ ستاره با جرم رابطه ی تقریبا عکس ِ مجذوری داره، با چهار برابر شدن ِ جرم، عمر 32 برابر کوتاه میشه!!

mohsen4465
06-28-2013, 09:07 PM
فرمایش خانم aysa و آقای mojtaba.M کاملا متین و صحیحه، در ستاره های سبک جریان ِ همرفتی در بهترین حالت می‌تونه مواد ِ پوسته ی «سوخته» رو از کف به سطح بیاره و نمی تونه به پوسته ی در حال ِ سوختن، سوخت برسونه، در ستارگان ِ سنگین هم کلا همرفت نقش ِ بوق رو داره!! البته برعکس گفتید که فکر کنم اشتباهاً جابجا نوشتید :) چون سوخت از سطح به کف (همون هسته) میره و اونجا میسوزه و دوباره با جریان همرفت ضایعات بیرون میرن و دوباره سوخت تازه به هسته میره.

ولی من در این خصوص مطمئنم آقا احسان. فکر نمیکنم افزایش دما و فشار تأثیر زیادی در سرعت واکنش زنجیره‌ای پروتون-پروتون داشته باشه. مرحله اول این واکنش زنجیره‌ای خیلی آهسته هست. دلیلش هم نادر بودن تجزیه دی‌پروتون به دوتریومه و تجزیه به دوتا پروتون غالبه:



This first step is extremely slow, because the beta-plus decay of the diproton to deuterium is extremely rare (the vast majority of the time, it decays back into hydrogen-1 through proton emission).


بنابراین عامل اصلی عمر کوتاه افزایش سرعت واکنش در اثر گرما و فشار بالا نیست بلکه افزایش سرعت در اثر افزایش احتمال برخورد دوتا پروتونه. این افزایش احتمال برخورد هم (افزایش غلظت پروتون) در اثر جریان های همرفتی فراگیرتر در کوتوله‌های قرمز ایجاد میشه. در ستارگان بزرگتر هلیم در هسته انباشه میشه و با کم کردن غلظت هیدروژن احتمال تشکیل دی‌پروتون رو کاهش میده. بنابراین در حالی که در لایه‌های فوقانی هنوز هیدروژن زیادی وجود داره اما ستاره شروع به رمبش میکنه و فشار بازهم افزایش پیدا میکنه. این رمبش نهایتاً به جایی میرسه که هلیم طاق تحملش رو در هسته از دست میده و باقی ماجرا که نهایتاً منجر به واپاشی ستاره بهمراه مقدار زیادی هیدروژه جوش نخورده میشه. و این درحالیه که اون کوتولهه فسقلی هنوز داخل هستش هیدروژن کافی برای تولید کردن دی‌پروتون در اختیار داره. :15::دی

Ehsan
06-29-2013, 05:20 AM
البته برعکس گفتید که فکر کنم اشتباهاً جابجا نوشتید :) چون سوخت از سطح به کف (همون هسته) میره و اونجا میسوزه و دوباره با جریان همرفت ضایعات بیرون میرن و دوباره سوخت تازه به هسته میره.


نه اشتباهی در کار نیست، نگفتم سوخت رو از کف به سطح برسونه گفتم پوسته ی سوخته رو از کف به سطح برسونه، گاها در بعضی ستاره های خیلی کمجرم که آخر ِ عمرشون هستند و همرفت تا خود ِ هسته ادامه داره، پیش میاد که مواد و عناصر ِ تولیدی در هسته به سطح ِ ستاره ها میان، در برخی موارد این ماده کربن هستش که باعث میشه سطح ِ ستاره تاریک تر بشه. تا جایی که خاطرم هست این اثر دیده شده و دسته ای از متغیر ها رو به وجود میاره که خیلی منظم نیستند و فقط گه گاهی نورشون به خاطر ِ کربن ِ سطحی به شدت افت می کنه.




ولی من در این خصوص مطمئنم آقا احسان. فکر نمیکنم افزایش دما و فشار تأثیر زیادی در سرعت واکنش زنجیره‌ای پروتون-پروتون داشته باشه. مرحله اول این واکنش زنجیره‌ای خیلی آهسته هست. دلیلش هم نادر بودن تجزیه دی‌پروتون به دوتریومه و تجزیه به دوتا پروتون غالبه:





بنابراین عامل اصلی عمر کوتاه افزایش سرعت واکنش در اثر گرما و فشار بالا نیست بلکه افزایش سرعت در اثر افزایش احتمال برخورد دوتا پروتونه. این افزایش احتمال برخورد هم (افزایش غلظت پروتون) در اثر جریان های همرفتی فراگیرتر در کوتوله‌های قرمز ایجاد میشه. در ستارگان بزرگتر هلیم در هسته انباشه میشه و با کم کردن غلظت هیدروژن احتمال تشکیل دی‌پروتون رو کاهش میده. بنابراین در حالی که در لایه‌های فوقانی هنوز هیدروژن زیادی وجود داره اما ستاره شروع به رمبش میکنه و فشار بازهم افزایش پیدا میکنه. این رمبش نهایتاً به جایی میرسه که هلیم طاق تحملش رو در هسته از دست میده و باقی ماجرا که نهایتاً منجر به واپاشی ستاره بهمراه مقدار زیادی هیدروژه جوش نخورده میشه. و این درحالیه که اون کوتولهه فسقلی هنوز داخل هستش هیدروژن کافی برای تولید کردن دی‌پروتون در اختیار داره. :15::دی

این که فرایند نادره دقیقا چه ربطی به این داره که : «عامل اصلی عمر کوتاه افزایش سرعت واکنش در اثر گرما و فشار بالا نیست بلکه افزایش سرعت در اثر افزایش احتمال برخورد دوتا پروتونه»؟

ببینید، برای ستاره های از حدی بزرگتر، همرفت هرگز به هسته نمیرسه، پس برای ستاره هایی که جرمشون از اون حد بیشتر باشه (همرفت به کف نرسه)، با افزایش ِ جرم، نمودار ِ عمر-جرم باید دچار ِ شکستگی بشه ( و حتی شیبش برعکس بشه) که نمیشه! این نمودار ِ مذکور هستش از دانشگاه روچستر


http://astronomy.nmsu.edu/tharriso/ast110/starlife.gif

پس دلیل ِ شما غلطه! (از طرفی با دلیل ِ شما برای افزایش عمر نمیشه اون معادله ی تر و تمیز ِ تناسب عمر و جرم با توان منفی دو نیم رو توجیه کرد در حالی که با مدل ِ گفته شده میشه این کار رو کرد)

از طرفی اگر می گید: «فکر نمیکنم افزایش دما و فشار تأثیر زیادی در سرعت واکنش زنجیره‌ای پروتون-پروتون داشته باشه» پس:

همه می دونند که دمای زیاد یعنی انرژی زیاد ِ ذره ها که با توجه به بار ِ مثبت ِ هسته ها و نیروی دافعه ی اونها، انرژی ِ زیاد احتمال ِ برخورد رو بالا می بره و فشار ِ زیاد (البته به طور دقیقتر چگالی زیاد) هم یعنی این که ذره های بیشتری در واحد حجم وجود داره که واکنش بده. اگر دمای مرکز ِ ستاره کمی افزایش پیدا بکنه، در اثر ِ این افزایش ِ دما و فشار سرعت ِ واکنشها رو بالا میره و انرژیی که در اثر ِ این سرعت ِ زیاد ِ واکنش آزاد میشه دما و فشار رو بیش از پیش بالا میبره و باعث ِ افزایش ِ بیشتر ِ نرخ ِ تولید ِ انرژی میشه و این فرایند به صورت ِ چرخه ای تا جایی ادامه پیدا می کنه که ستاره به تعادل برسه. به خاطر ِ همین فرایند ِ بازخوردی هستش که نرخ ِ تولید ِ انرژی شدیدا وابسته به فشار و دماست.

این هم نمودار بستگی انرژی تولیدی در هسته به دما (از مرکز تحقیقاتی CSIRO استرالیا) :


http://outreach.atnf.csiro.au/education/senior/astrophysics/images/stellarevolution/ppcnoenergy.gif

(برای چرخه ی کربن این بستگی خیلی شدیدتر هم میشه)

این هم لینک ِ همون صفحه اگر بخواهید مطالعه ی بیشتری داشته باشید:
http://outreach.atnf.csiro.au/education/senior/astrophysics/stellarevolution_mainsequence.html

berjis93
06-29-2013, 12:33 PM
ببینید دوستان به یه بیان خیلی ساده اگه بخوایم قضیرو توضیح بدیم و زیاد بحثو فورمولیزش نکنیم باید ستاره ها رو دقیقا مثل کوره در نظر بگیریم .دو تا کوره داریم یه کوره خیلی بزرگ و یه کوره کوچیک تو جفت کوره هامون نسبتای مختلف و محدودی جرم داریم ینی مثلا تو کوره کوچیکه یک تن و تو بزرگه هزار تن... .حالا کدوم یکی از کوره هامون بیشتر سوختشونو مصرف میکنن؟کوره بزرگه.کدوم سوختشونو زود تر تموم میکنن؟بازم کوره بزرگه چون با افزایش نسبت ظرفیت سوختش مصرف سوختشم به همون نسبت بالا میره.
حالا میتونیم خیلی راحت بگیم که تو ستاره های بزرگ چون سوخت خیلی بیشتری مصرف میکنن هیدروزنشون زود تموم میشه و به مرحله بعدی بلوغ ینی هلیوم سوزی میرسن و کما فی السابق سیر تکاملیشونو طی میکنن.اما ستاره کوچیکا نه این طور نیستن چون سوخت کمی میسوزونن مدت زیادی تو مرحله هیدروزن سوزی باقی میمونن و به همین دلیل( مثل پدر بزرگ:دی )من عمرشون خلی طولانیه

mohsen4465
06-29-2013, 04:07 PM
این که فرایند نادره دقیقا چه ربطی به این داره که : «عامل اصلی عمر کوتاه افزایش سرعت واکنش در اثر گرما و فشار بالا نیست بلکه افزایش سرعت در اثر افزایش احتمال برخورد دوتا پروتونه»؟


از طرفی اگر می گید: «فکر نمیکنم افزایش دما و فشار تأثیر زیادی در سرعت واکنش زنجیره‌ای پروتون-پروتون داشته باشه» پس:

همه می دونند که دمای زیاد یعنی انرژی زیاد ِ ذره ها که با توجه به بار ِ مثبت ِ هسته ها و نیروی دافعه ی اونها، انرژی ِ زیاد احتمال ِ برخورد رو بالا می بره و فشار ِ زیاد (البته به طور دقیقتر چگالی زیاد) هم یعنی این که ذره های بیشتری در واحد حجم وجود داره که واکنش بده. اگر دمای مرکز ِ ستاره کمی افزایش پیدا بکنه، در اثر ِ این افزایش ِ دما و فشار سرعت ِ واکنشها رو بالا میره و انرژیی که در اثر ِ این سرعت ِ زیاد ِ واکنش آزاد میشه دما و فشار رو بیش از پیش بالا میبره و باعث ِ افزایش ِ بیشتر ِ نرخ ِ تولید ِ انرژی میشه و این فرایند به صورت ِ چرخه ای تا جایی ادامه پیدا می کنه که ستاره به تعادل برسه. به خاطر ِ همین فرایند ِ بازخوردی هستش که نرخ ِ تولید ِ انرژی شدیدا وابسته به فشار و دماست.

این هم نمودار بستگی انرژی تولیدی در هسته به دما (از مرکز تحقیقاتی CSIRO استرالیا) :


http://outreach.atnf.csiro.au/education/senior/astrophysics/images/stellarevolution/ppcnoenergy.gif (http://outreach.atnf.csiro.au/education/senior/astrophysics/images/stellarevolution/ppcnoenergy.gif)

دنبال همچین نموداری میگشتم. :) خب من فکر میکردم شروع واکنش آستانه ای واسه خودش داره و بعد انرژی آزاد شده اونو تا رسیدن به تعادل خاصی داغ میکنه. از طرف دیگه تصورم این بود که چون با افزایش دما سرعت واکنش برگشت (تجزیه سریع دی‌پروتون) هم زیاد میشه بنابراین فکر میکردم سرعت واکنش p-p در کوتوله‌های سرخ تفاوت چندانی با ستاره‌های بزرگتر نداره. طبق این نمودار این مورد در خصوص خورشید با ستاره های غول پیکرتر انگاری صحیحه و شیب نمودار در اون قسمت خیلی کم شده اما در خصوص کوتوله‌های قرمز که در سرازیری شدیدتر انتهای نمودار جای میگیرن صحیح نیست. جالبه که اینو تو همون صفحه ویکی هم که خودم لینک کردم نوشته بود ولی من خودم نخونده بودمش: :دی



Red dwarfs are very-low-mass stars. Consequently they have relatively low temperatures in their cores and energy is generated at a slow rate through nuclear fusion of hydrogen into helium by the proton–proton (PP) chain mechanism. Hence these stars emit little light, sometimes as little as <SUP>1</SUP>⁄<SUB>10,000</SUB> that of the Sun.


این نسبت 1 به 10،000 در داخل نمودار هم مشخصه. بنابراین سرعت مصرف سوخت در ستارگان بزرگ بخاطر دما و فشار بیشتر تقریباً 10،000 بار بیشتره. اما این نرخ افزایش سرعت همچنان نمیتونه پاسخگوی عمر بسیار کوتاه یک ستاره غول پیکر باشه: :دی



the lifetime of a hypergiant is very short in astronomical timescales: only a few million years


این ستارگان غول پیکر با نرخی بسیار بسیار شدیدتر از اون 10،000 باری که بالا گفتیم به انتهای عمرشون نزدیک میشن. یک کوتوله سرخ 10 تریلیارد سال عمر میکنه و این یعنی دست کم عمری 1 میلیون بار طولانی تر از یک ستاره غول پیکر. بنابراین بجز سرعت واکنش عامل دیگری هم باید دخیل باشه. :)


نتیجه گیری کلی من تا بدینجای کار اینه:


ستارگان بزرگتر در ابتدای کار با سرعت بیشتری سوختشون رو مصرف میکنن. اما بعد بدلیل تجمع هلیم در هسته قبل از پایان یافتن سوخت هیدروژنیشون وارد فاز رمبش جدیدی میشن. بسته به اندازه ستاره سرنوشت متفاوته اما نهایتاً در همه اونها لایه هیدروژن بالایی به فضا پرتاب میشه.


اما در ستارگان کوچکتر روند سوختن آهسته هیدروژن بدلیل وجود جریان های همرفت که مانع از تجمع هلیم میشه باعث میشه تا مرحله جوش p-p تا تریلیاردها سال (بیشتر از عمر کنونی کائنات) ادامه پیدا کنه.


نتیجه اینکه در ستارگان کوچک دوعامل توأماً سبب افزایش طول عمر ستاره میشه:
1-سرعت کم واکنش پروتون-پروتون.
2-وجود جریان همرفت سرتاسری که مانع از توقف مرحله جوش پروتون-پروتون قبل از اتمام کامل هیدروژن میشه.


:15:

Ehsan
06-29-2013, 09:37 PM
توی لینک ِ اون مرکز ِ تحقیقاتی که گذاشتم جدولی هست که درخشندگی و عمر رو برای ستاره های مختلف زده:

نسبت درخشندگی ِ بیشترین جرم به کمترین جرم از مرتبه ی صد میلیون هستش
نسبت عمر کمترین جرم به بیشترین جرم تقریبا از مرتبه ی یک میلیون هستش
نسبت بیشترین جرم به کمتر جرم از مرتبه ی صد هستش

این اعداد به ما میگن بدون ِ دخالت ِ عامل ِ اضافی ما می‌تونیم با تقریب ِ خوبی عمر رو ناشی از تغییرات ِ نرخ ِ انرژِی (که خودش رو در درخشندگی نشون می‌ده) بدونیم. چرا که نسبت ِ درخشندگی به نسبت ِ جرم ، باید نسبت ِ عمر رو به ما بده که میده (اعداد با نظریه توافق دارند). این عدم ِ توافقی که ذکر کردید ناشی از یک اشتباه در خوانش بعضی چیزهاست:

1. اون نرخ تولید ِ انرژی بر واحد تعداد ِ ذره هستش نه نرخ ِ تولید ِ کل (پس باید اندازه ی هسته و چگالیش رو برای فهم ِ نرخ ِ تولید ِ کل وارد ِ داستان بکنید که نکردید)
2. برای خواندن نرخ ِ تولید ِ انرژی هسته از روی اون نمودار شما نیاز به دمای هسته دارید که این کمیت در دست نیست، پس چه طور نتیجه گرفتید که هسته به اندازه ی کافی انرژی تولید نمی کنه که بعدش متوسل به همرفت بشید؟

mohsen4465
06-29-2013, 11:01 PM
توی لینک ِ اون مرکز ِ تحقیقاتی که گذاشتم جدولی هست که درخشندگی و عمر رو برای ستاره های مختلف زده:

نسبت درخشندگی ِ بیشترین جرم به کمترین جرم از مرتبه ی صد میلیون هستش
نسبت عمر کمترین جرم به بیشترین جرم تقریبا از مرتبه ی یک میلیون هستش
نسبت بیشترین جرم به کمتر جرم از مرتبه ی صد هستش

این اعداد به ما میگن بدون ِ دخالت ِ عامل ِ اضافی ما می‌تونیم با تقریب ِ خوبی عمر رو ناشی از تغییرات ِ نرخ ِ انرژِی (که خودش رو در درخشندگی نشون می‌ده) بدونیم. چرا که نسبت ِ درخشندگی به نسبت ِ جرم ، باید نسبت ِ عمر رو به ما بده که میده (اعداد با نظریه توافق دارند). این عدم ِ توافقی که ذکر کردید ناشی از یک اشتباه در خوانش بعضی چیزهاست:

1. اون نرخ تولید ِ انرژی بر واحد تعداد ِ ذره هستش نه نرخ ِ تولید ِ کل (پس باید اندازه ی هسته و چگالیش رو برای فهم ِ نرخ ِ تولید ِ کل وارد ِ داستان بکنید که نکردید)
2. برای خواندن نرخ ِ تولید ِ انرژی هسته از روی اون نمودار شما نیاز به دمای هسته دارید که این کمیت در دست نیست، پس چه طور نتیجه گرفتید که هسته به اندازه ی کافی انرژی تولید نمی کنه که بعدش متوسل به همرفت بشید؟ ولی آقا احسان اینی که گفتید که همش توافق با تحلیل‌های من بود تا عدم توافق! :دی اون 1000،000 که گفتید رو من هم در پست قبل خودم بدست آوردم و بعد از روی اون به این نتیجه رسیدم که افزایش سرعت واکنش نمیتونه 1000،000 مرتبه عمر رو کوتاه تر کنه. نهایتاً 10،000 مرتبه کوتاه تر میکنه و مابقیش باید دلیل دیگه‌ای داشته باشه. اون دوتا مورد شماره دار هم که گفتید در داخل اون متون انگلیسی از ویکی پدیا که داخل پستم گذاشتم موجود هست. هم از روی نموداری که شما گذاشتید و هم از روی ویکی پدیا به نسبت 10،000 رسیدم. مورد 2 رو هم نفهمیدم؛ خب محور افقی نمودار دمای هسته هستش دیگه، مگه نیستش؟ :دی


حالا یه سوال:
آیا همین دلیل که ستارگان بزرگ قسمت اعظمی از هیدروژن خودشون رو بصورت نسوخته به فضا پرتاب میکنن دلیلی بر وجود عامل دیگری برای مرگ زودرس (قبل از مصرف کامل هیدروژن) ستاره بزرگ نیست؟
چه عاملی باعث میشه که یک ستاره بزرگ قبل از اینکه تمام محتوای هیدروژن خودش رو بسوزونه وارد فاز تحول جدیدی بشه؟

با قبول تأثیر افزایش نرخ مصرف سوخت هسته‌ای در کوتاه شدن عمر ستارگان بزرگ من همچنان عاملی رو هم که خودم عنوان کردم، یعنی همرفت، رو هم مؤثر میدونم. عدم وجود همرفت مناسب باعث میشه ستاره به اصطلاح عامیانه خودم خفه بشه. یعنی با وجود اینکه هنوز تو باک بنزینش سوخت هیدروژن داره اما موتورش خاموش میشه. :67: آقا اصن تقصیر من چیه تو ویکی اینطوری نوشته بود که همرفت باعثش میشه. :grin:

Ehsan
06-30-2013, 04:00 AM
ولی آقا احسان اینی که گفتید که همش توافق با تحلیل‌های من بود تا عدم توافق! :دی اون 1000،000 که گفتید رو من هم در پست قبل خودم بدست آوردم و بعد از روی اون به این نتیجه رسیدم که افزایش سرعت واکنش نمیتونه 1000،000 مرتبه عمر رو کوتاه تر کنه. نهایتاً 10،000 مرتبه کوتاه تر میکنه و مابقیش باید دلیل دیگه‌ای داشته باشه. اون دوتا مورد شماره دار هم که گفتید در داخل اون متون انگلیسی از ویکی پدیا که داخل پستم گذاشتم موجود هست. هم از روی نموداری که شما گذاشتید و هم از روی ویکی پدیا به نسبت 10،000 رسیدم. مورد 2 رو هم نفهمیدم؛ خب محور افقی نمودار دمای هسته هستش دیگه، مگه نیستش؟ :دی

نه خیر! منظور ِ من این بود که شما که فرمودید:

این ستارگان غول پیکر با نرخی بسیار بسیار شدیدتر از اون 10،000 باری که بالا گفتیم به انتهای عمرشون نزدیک میشن. یک کوتوله سرخ 10 تریلیارد سال عمر میکنه و این یعنی دست کم عمری 1 میلیون بار طولانی تر از یک ستاره غول پیکر. بنابراین بجز سرعت واکنش عامل دیگری هم باید دخیل باشه.
این نتیجه گیری اشتباهه چون نظریه ای که شرح دادیم می‌تونه این عامل یک میلیون رو توضیح بده و اصلا چیز ِ عجیبی نیست.

محور افقی در نمودار ِ دوم دماست، اما شما دمای هسته رو می‌دونید؟



حالا یه سوال:
آیا همین دلیل که ستارگان بزرگ قسمت اعظمی از هیدروژن خودشون رو بصورت نسوخته به فضا پرتاب میکنن دلیلی بر وجود عامل دیگری برای مرگ زودرس (قبل از مصرف کامل هیدروژن) ستاره بزرگ نیست؟
چه عاملی باعث میشه که یک ستاره بزرگ قبل از اینکه تمام محتوای هیدروژن خودش رو بسوزونه وارد فاز تحول جدیدی بشه؟

با قبول تأثیر افزایش نرخ مصرف سوخت هسته‌ای در کوتاه شدن عمر ستارگان بزرگ من همچنان عاملی رو هم که خودم عنوان کردم، یعنی همرفت، رو هم مؤثر میدونم. عدم وجود همرفت مناسب باعث میشه ستاره به اصطلاح عامیانه خودم خفه بشه. یعنی با وجود اینکه هنوز تو باک بنزینش سوخت هیدروژن داره اما موتورش خاموش میشه. :67: آقا اصن تقصیر من چیه تو ویکی اینطوری نوشته بود که همرفت باعثش میشه. :grin:



اولا سوخت ِ موجود در هسته مسئله ی اصلی هستش نه سوخت ِ کل، بنزینهای توی پمپ بنزین برای ما سودی ندارند. ثانیا ما راجع به مرگ حرف نمی‌زنیم، بحث ِ ما بر سر حضور در رشته ی اصلی هستش (تعریف ِ عمر همینه)

ثالثا بگذارید من از شما چند سوال می‌پرسم تا منظورتون رو واضحتر درک کنم:

دقیقا عمر ِ کوتوله های قهوه ای چه قدر بیشتر از مورد ِ انتظار ِ ماست؟ (یعنی تنها با در نظر گرفتن نرخ ِ انرژی، چه قدر باید باشه و الان چه قدره) و البته میتونید حساب کنید که همرفت با چه ضریبی می‌تونه عمر رو افزایش بده؟ (مرتبه ی بزرگی برای من کافیه)

در ضمن، میشه لطفا اون لینک ِ ویکیپدیا رو بدید؟ چون توی صفحه ی stellar evolution هیچ حرفی راجع به چیزی که شما می‌گید ندیدم!

mohsen4465
06-30-2013, 03:07 PM
نه خیر! منظور ِ من این بود که شما که فرمودید:

این نتیجه گیری اشتباهه چون نظریه ای که شرح دادیم می‌تونه این عامل یک میلیون رو توضیح بده و اصلا چیز ِ عجیبی نیست.
الان منظورتون رو متوجه شدم. فکر کنم من هم بایستی اون چرخه CNO رو هم تو نمودار حساب میکردم که با این شرایط من هم به مرتبه 100،000،000 میرسم. :دی ولی با این حال فکر میکنم یه جای کارمون موقع محاسبه ایراد داره. چون این نتیجه اصلاً منطقی نیست. :40:

ستاره ای که با بازده نزدیک به 100 درصد سوختش رو مصرف میکنه (کوتوله سرخ) با ستاره ای که یهو وسط کار وارد فاز تحول جدیدی میشه و مابقی هیدروزنش رو به فضا پرتاب میکنه (ستارگان بزرگ) بایستی با هم فرق داشته باشن. اگه "سرعت واکنش" تعیین کننده اول و آخر این ماجرا باشه بایستی ستاره بزرگتر وقتی سوختش رو تا آخر سوزوند به اون اختلاف 1 میلیون برابری عمر کوتاهتر برسه. ولی این اتفاق نمی افته. ستاره بزرگ قبل از اینکه تمام هیدروژنش رو بسوزونه به اون اختلاف 1 میلیون برابر عمر کوتاهتر رسیده. عجیبه!!!


محور افقی در نمودار ِ دوم دماست، اما شما دمای هسته رو می‌دونید؟ متوجه نمیشم. خب میدونیم دیگه. کوتوله‌های قرمز سردترن سمت چپن ستارگان غول پیکر هم انتهای سمت راست. مگه اینطوری نیست؟:دی


ثالثا بگذارید من از شما چند سوال می‌پرسم تا منظورتون رو واضحتر درک کنم:

دقیقا عمر ِ کوتوله های قهوه ای چه قدر بیشتر از مورد ِ انتظار ِ ماست؟ (یعنی تنها با در نظر گرفتن نرخ ِ انرژی، چه قدر باید باشه و الان چه قدره) و البته میتونید حساب کنید که همرفت با چه ضریبی می‌تونه عمر رو افزایش بده؟ (مرتبه ی بزرگی برای من کافیه) خیلی سوال خوبیه. اگه بهش جواب بدیم حتماً این قضیه برامون روشن میشه. خب با فرض اینکه کوتوله‌ قرمز هم بجای اینکه هیدروژنش رو بطور کامل مصرف کنه بیاد و فقط قسمتی از اونو مصرف کنه و بقیشو پرتاب کنه به فضا اونوقت بدون هیچگونه محاسبه‌ای میتونیم بگیم عمرش کمتر میشه. (همون خارج شدن از شاخه اصلی)


در ضمن، میشه لطفا اون لینک ِ ویکیپدیا رو بدید؟ چون توی صفحه ی stellar evolution هیچ حرفی راجع به چیزی که شما می‌گید ندیدم!

توی صفحه Red Dwarf توضیح داده. کلاً اون تیکه از متنشو براتون میذارم:



As late-type red dwarfs are fully convective, helium does not accumulate at the core and, compared to larger stars such as the Sun, they can burn a larger proportion of their hydrogen before leaving the main sequence. As a result, red dwarfs have estimated lifespans far longer than the present age of the universe, and stars with less than 0.8 solar masses have not had time to leave the main sequence. The lower the mass of a red dwarf, the longer the lifespan. It is believed that the lifespan of these stars exceeds the expected 10 billion year lifespan of our Sun by the third or fourth power of the ratio of the solar mass to their masses; thus a red dwarf with 0.1 solar mass may continue burning for 10 trillion years.<SUP id=cite_ref-richmond_4-1 class=reference>[4] (http://en.wikipedia.org/wiki/Red_dwarf#cite_note-richmond-4)</SUP><SUP id=cite_ref-9 class=reference>[9] (http://en.wikipedia.org/wiki/Red_dwarf#cite_note-9)</SUP> As the proportion of hydrogen in a red dwarf is consumed, the rate of fusion declines and the core starts to contract. The gravitational energy generated by this size reduction is converted into heat, which is carried throughout the star by convection.<SUP id=cite_ref-10 class=reference></SUP>


من باید کمی فکر کنم. :40: (:دی)

Negin_GH
06-30-2013, 03:49 PM
سلام :)
"اثر زیمن"چیه و چه جوری میتونن با استفاده از اون قطب شمال و جنوب رو تشخیص بدن؟

aysa
06-30-2013, 05:16 PM
سلام :)
"اثر زیمن"چیه و چه جوری میتونن با استفاده از اون قطب شمال و جنوب رو تشخیص بدن؟

توي بخش طيف شناسي فيزيك كه از ميدان هاي مغناطيسي هم از اون استفاده ميشه يه چيزي به اسم اثر زيمان يا زيمن هست كه ميگه كه تو خطوط طيفي اتم ها با وجود ميدان مغناطيسي شكافتگي هايي وجود داره .به اين ميگن اثر زيمن.به اين شكل كه حتي الكترون هاي يك اتم كه انرژي برابر دارند با قرار گرفتن تو اين موقغيت(ميدان مغناطيسي)همه چيشون به هم ميخوره.يعني داراي انرژي هاي متفاوت ميشند.!
چون زمين هم ميدان مغناطيسي داره اين موقعيت رو بهش مي تونن نسبت بدن.
اين يه توضيح خيلي خلاصه از اين موضوعه.اميدوارم دوستان ديگه اطلاعات بيشتري داشته باشن!
اينم يه جزوه هست كه در مورد آزمايش هاش توضيح داده.البته در سطح پيشرفته.
اميدوارم به درد بخوره:)http://physics.sharif.edu/~advancelab/4.pdf

Mehrnoosh
07-02-2013, 12:30 AM
در مبحث اختلاف سمت هلال ماه از خورشید ؛ چرا با افزایش اختلاف سمت، ارتفاع کاهش پیدا میکند و برعکس؟

smhm
07-02-2013, 07:20 AM
در مبحث اختلاف سمت هلال ماه از خورشید ؛ چرا با افزایش اختلاف سمت، ارتفاع کاهش پیدا میکند و برعکس؟
شما یک مثلث قائم الزوایه را تصور کنید که وتر آن ثابت است در اینصورت با افزایش یکی از ضلعها، ضلع دیگر باید کاهش یابد.
جدایی زاویه ای ماه و خورشید در حکم وتر این مثلث است که در مورد هلال اول ماه تا یک حدی بیشتر نیست. بنابراین حد دار بودن این پارامتر باعث میشه که اختلاف سمت و اختلاف ارتفاع (که به منزله ضلع های دیگر مثلث هستند) به نسبت وتر محدود شوند.

مداد رنگیهام
07-03-2013, 12:13 PM
با توجه به اینکه در صد بالایی از سیارات منظومه شمسی(مشتری و همه سیاراتی که بعد از مشتری قرار دارند) هیدروژن و هلیوم تشکیل داده چرا همون اول که منظومه شمسی در حال شکل گیری بود این حجم گاز هیدروژن و هلیوم جزیی از خورشید نشد و سیارات گازیو ایجاد کرد؟
.................................................. ................................
برای اینکه یه حجم گازی تبدیل به ستاره بشه حجم گاز مهمه؟الان اگر مشتری تا دمای چند ده هزار درجه دماش افزایش پیدا کنه میتونه ستاره بشه؟

با تشکر:)

berjis93
07-03-2013, 01:23 PM
با توجه به اینکه در صد بالایی از سیارات منظومه شمسی(مشتری و همه سیاراتی که بعد از مشتری قرار دارند) هیدروژن و هلیوم تشکیل داده چرا همون اول که منظومه شمسی در حال شکل گیری بود این حجم گاز هیدروژن و هلیوم جزیی از خورشید نشد و سیارات گازیو ایجاد کرد؟
.................................................. ................................
برای اینکه یه حجم گازی تبدیل به ستاره بشه حجم گاز مهمه؟الان اگر مشتری تا دمای چند ده هزار درجه دماش افزایش پیدا کنه میتونه ستاره بشه؟

با تشکر:)

راجب سوال اولتون میشه گفت که درزمان تشکیل منظومه شمسی اون حجم از هیدروژن و هلیومی که تو سیاراته انقد به کانون گرانش ستاره درحال تشکیل بود نزدیک نبود که بتونه همهگاز های ابر ستاره ای رو ببلعه.ودر نتیجه یه حجم محدودی از گاز H-Heدر قسمت دورتر منظومه شمسی باقی موند و سیارات رو تشکیل دادن.
راجب سوال دومتون فکر میکنم اگه انقدر گرم یشه وتا بتونه واکنش همجوشی داشته باشه میتونه بشه ستاره.بازم نظر شخصی منه شاید اشتباه باشه.دوستان لطفا راهنمای کنید تا خودمونم بیشتر روشن شیم.گیج شدم

پیمان اکبرنیا
07-04-2013, 10:25 PM
با توجه به اینکه در صد بالایی از سیارات منظومه شمسی(مشتری و همه سیاراتی که بعد از مشتری قرار دارند) هیدروژن و هلیوم تشکیل داده چرا همون اول که منظومه شمسی در حال شکل گیری بود این حجم گاز هیدروژن و هلیوم جزیی از خورشید نشد و سیارات گازیو ایجاد کرد؟
.................................................. ................................
برای اینکه یه حجم گازی تبدیل به ستاره بشه حجم گاز مهمه؟الان اگر مشتری تا دمای چند ده هزار درجه دماش افزایش پیدا کنه میتونه ستاره بشه؟

با تشکر:)

همیشه درصدی از گاز و غبار در دیسکی اطراف ستاره باقی می مونه که در اون معمولا عناصر سنگین تر در نزدیکی مرکز باقی می مانند و عناصر سبکتر در قسمتهای بیرونی تر که سیارات گازی را شکل می دهند. ولی درصد این مواد باقی مانده خیلی کمه مثلا در منظومه شمسی جرم کل سیارات و سیارکها و گاز و غبار و ... همه باهم نزدیک 0.2 درصد جرم خورشیده :)

برای تشکیل ستاره جرم اولیه مهمه :) کم جرم ترین ستاره ها حدود 0.1 جرم خورشید جرم دارند و از این کمتر دیگه بهشون میگیم کوتوله قهوه ای که نوعی ستاره ی نارس هستند. مشتری جرمش خیلی کمه. تا جایی که یادمه اگر جرم مشتری حدود 100 برابر میشد میتونست یک ستاره کوچک باشه.

al-psp
07-05-2013, 01:33 PM
من جایی خواندم(که البته خیلی هم معتبر نبود و تو کتاب چندتا سوتی پیدا کردم) دلیل کندی چرخش عطارد به دور خود نزدیک بودن به خورشیده.نزدیک بودن به خورشید چرا همچنین چیزی رو به وجود میاره؟

مداد رنگیهام
07-05-2013, 07:29 PM
من جایی خواندم(که البته خیلی هم معتبر نبود و تو کتاب چندتا سوتی پیدا کردم) دلیل کندی چرخش عطارد به دور خود نزدیک بودن به خورشیده.نزدیک بودن به خورشید چرا همچنین چیزی رو به وجود میاره؟
من خوندم که"نزدیکی زیاد عطارد به خورشید باعث شده که به شدت تحت تاثیر جزر و مدهای خورشیدی قرار بگیرد و این جزر و مدها باعث کندی حرکت چرخشی سیاره عطارد به دور خودش می‌شود.
(چرا؟:) )
طول یک روز در سیاره تیر در حدود 1/2-58 طول روز در زمین است. اما گردش عطارد به دور خورشید سریع است و در طول 88 روز زمینی ( تقریبا معادل سه ماه)، عطارد یک دور به دور خورشید می‌چرخد."

اینکه عطارد بیشتر از 70 درصدش آهنه با توجه به میدان مغناطیسی خورشید میتونه روی حرکتش تاثیر بذاره؟آهنی بودن عطارد چه ویژگی خاصی رو بهش میده؟

Ehsan
07-05-2013, 07:52 PM
من خوندم که"نزدیکی زیاد عطارد به خورشید باعث شده که به شدت تحت تاثیر جزر و مدهای خورشیدی قرار بگیرد و این جزر و مدها باعث کندی حرکت چرخشی سیاره عطارد به دور خودش می‌شود.
(چرا؟:) )
طول یک روز در سیاره تیر در حدود 1/2-58 طول روز در زمین است. اما گردش عطارد به دور خورشید سریع است و در طول 88 روز زمینی ( تقریبا معادل سه ماه)، عطارد یک دور به دور خورشید می‌چرخد."

اینکه عطارد بیشتر از 70 درصدش آهنه با توجه به میدان مغناطیسی خورشید میتونه روی حرکتش تاثیر بذاره؟آهنی بودن عطارد چه ویژگی خاصی رو بهش میده؟

جذر و مد یک نیروی اتلافی به سیاره وارد می کنه. منقبض و منبسط شدن در راستاهای مختلف برای یک سیاره موجب ِ اصطکاک در سطوح مختلفش میشه و این اصطکاک انرژی چرخشی سیاره رو تلف می‌کنه و نهایتا سیاره بعد از مدت طولانی به حالت قفل مداری می رسه.

دقت کنید قفل مداری با عدم چرخش فرق داره، قفل مداری یعنی سیاره طوری می‌چرخه که اختلاف سرعت ِ چرخش به دور خودش با سرعت چرخش به دور سیاره کمترین باشه (در مدارهای دایره ای: صفر باشه! همون طور که تقریبا در ماه هست و همیشه یک سمت ماه به زمینه)

ــــــــــــــــــــ
آزمایش ساده: یک جسم ِ گردی که ساختار متخلخل درونی داره و می‌تونه کمی فشرده بشه (مثل ِ انار! یا پرتقال! یا هر چیزی شبیه ِ این) بردارید و کمی با دو تا دستتون فشارش بدید تا از حالت گرد بودن خارج بشه، و بعد سعی کنید دستتون رو موازی هم طوری تکون بدید که جسم با همون حالت فشرده بچرخه، طوری که هر بار راستای تازه ای از جسم فشرده باشه. این طوری میبینید که ساییدگی ساختار داخلی جسم کمی چرخوندن رو مشکل خواهد کرد.

mohsen4465
07-05-2013, 11:28 PM
با توجه به اینکه در صد بالایی از سیارات منظومه شمسی(مشتری و همه سیاراتی که بعد از مشتری قرار دارند) هیدروژن و هلیوم تشکیل داده چرا همون اول که منظومه شمسی در حال شکل گیری بود این حجم گاز هیدروژن و هلیوم جزیی از خورشید نشد و سیارات گازیو ایجاد کرد؟
یکی از اصلیترین عوامل تعیین کننده در سقوط کردن یک جسم بسمت خورشید یا سقوط نکردنش، سرعت مداری اونه. سقوط بسمت خورشید افزایش سرعت مداری رو در پی داره. اگه در سرعتی خاص مدار جسم بدور خورشید بسته بشه، اونوقت اون جسم دیگه بروی خورشید سقوط نمیکنه. ابر اولیه تشکیل دهنده منظومه شمسی هم اگر سرعت چرخش اولیه زیادتری داشت مسلماً خورشید کوچکتر و سیارات بزرگتری خلق میکرد.

berjis93
07-05-2013, 11:36 PM
جزرومد خورشید وعطارد چه طوریه؟ایا مثل ماه شکل عطارد تغییر میکنه بر اثر گرانش؟یا مثل ایو ساییدگی لایه های مختلف کره روش اتفاق میفته؟

skynight
07-06-2013, 08:12 AM
جزرومد خورشید وعطارد چه طوریه؟ایا مثل ماه شکل عطارد تغییر میکنه بر اثر گرانش؟یا مثل ایو ساییدگی لایه های مختلف کره روش اتفاق میفته؟

سلام دوست عزیز
عذر میخوام میشه منظورتون رو توضیح بدین!
ممنون

ثور
07-06-2013, 05:11 PM
سلام من می خواستم بدونم آیا ماراتن مسیه و رقابت صوفی دیگه برگزار نمیشه ؟

yperseusy
07-06-2013, 09:42 PM
سلام من می خواستم بدونم آیا ماراتن مسیه و رقابت صوفی دیگه برگزار نمیشه ؟

سلام دوست عزیز بعد از انحلال شاخه مسابقات رصدی از این دست رو به زوال رفتند و هر از چندی مسابقاتی انجام شد که میتوان به ماراتن مجله نجوم اشاره کرد که چند ماه پیش در قصر بهرام برگزار شد. اما ماراتن هایی نیز به خاطر برخی مسائل به برگزاری نرسید مثل ماراتن منطقه ای سه قلعه که با مشکل مواجه شد و لغو شد.
فعلا هم خبری از برگزاری ماراتن نیست مگر گروه های نجومی خودشون دست به کار بشند .

berjis93
07-07-2013, 12:24 AM
سلام دوست عزیز
عذر میخوام میشه منظورتون رو توضیح بدین!
ممنون

سلام.سوالم اینه.ببینید بر اثر جزرومد زمی روی ماه فرمت کلی ماه از شکل کروی درمیاد و یه جورایی بیضی میشه.و همین اثر در ایو قمر مشتری به این صورته که لایه های مختلف قمر ایو در زیر پوسته سعی در حرکت به سمت مشتریو دارن و این منتج به بالا رفتن اصطحکاک در لایه های مختلف این قمر داره.
حالا جر و مد روی عطارد چه تاثیری میذاره؟ایا مثل ماه تغییر شکل میده یا مثل ایو لایه هاش حرکت میکنن و اصطحکاکو بالا میبرن؟

mohsen4465
07-07-2013, 03:57 PM
سلام.سوالم اینه.ببینید بر اثر جزرومد زمی روی ماه فرمت کلی ماه از شکل کروی درمیاد و یه جورایی بیضی میشه.و همین اثر در ایو قمر مشتری به این صورته که لایه های مختلف قمر ایو در زیر پوسته سعی در حرکت به سمت مشتریو دارن و این منتج به بالا رفتن اصطحکاک در لایه های مختلف این قمر داره.
حالا جر و مد روی عطارد چه تاثیری میذاره؟ایا مثل ماه تغییر شکل میده یا مثل ایو لایه هاش حرکت میکنن و اصطحکاکو بالا میبرن؟ در آیو هم مثل بقیه اجرام حرکت لایه‌ها منجر به برآمدگی سطح قمر میشه تا جاییکه اختلاف بین برآمدگی مدی در حضیض و اوج آیو حدود 100 متر میشه! در خصوص عطارد هم این برآمدگی مطمئناً بوجود میاد. مد‌های خورشیدی روی عطارد هم 17 بار قدرتمندتر از مدهای ناشی از ماه بر روی زمین هستن.

Kian SHams
07-07-2013, 07:49 PM
سلام
یه سوال داشتم که اگر یک وزنه بردار به وزن 60 کیلوگرم وزنه ای که 3 برابر وزن خوش هست که میشه 180 k رو نتونه بلند کنه ایا در ماه که جازبه کمتره میتونه بلند کنه ؟

مداد رنگیهام
07-07-2013, 08:11 PM
سلام
یه سوال داشتم که اگر یک وزنه بردار به وزن 60 کیلوگرم وزنه ای که 3 برابر وزن خوش هست که میشه 180 k رو نتونه بلند کنه ایا در ماه که جازبه کمتره میتونه بلند کنه ؟
نظر شخصی!!!
بستگی داره که فرد 60 کیلویی توانایی بلند کردن چند کیلو رو داشته باشه...توانایی عضلات من(ماکسیموم نیرویی که میتونه تحمل کنه یعنی حد اکثر میزان انقباض و حد اکثر میزان کشیدگی تارهای عضلانی) با رفتن من به یک کره دیگه نباید فرق چندانی بکنه.با کاهش جاذبه میزان انرژی لازم برای جابه جا کردن اجسام هم در خلاف جهت جاذبه کمتر میشه یعنی عضلات با کار کمتر میتونن اجسامی با جرم بیشتر رو جابجا کنن بنابر این احتمالا من بتونم روی کرات دیگه با جاذبه کمتر اجسامی که روی زمین قادر به جابجاییشون نیستم رو جابجا کنم.
................................
دوستان اگر اشتباه گفتم تصحیح بفرمایید:)

gshahali
07-08-2013, 03:30 PM
سلام
یه سوال داشتم که اگر یک وزنه بردار به وزن 60 کیلوگرم وزنه ای که 3 برابر وزن خوش هست که میشه 180 k رو نتونه بلند کنه ایا در ماه که جازبه کمتره میتونه بلند کنه ؟

سلام دوست عزیز
پاسخ روشن است، بدون آنکه نیازی به رفتن به ماه و تجربه در آنجا باشد.
فضانوردان قبل از رفتن به فضا، بارها در داخل استخر آب به تمرین بی‌وزنی (یا کم وزنی) میپردازند. حتی مأموریت فضایی خود را درون آب تمرین میکنند. این تجربه را قطعاً خود شما نیز در هنگام شنا داشته اید.
درون آب، وزنه های سنگین یا تخته سنگهای بزرگ را بسیار راحت تر از بیرون آب میتوان حرکت داد.

مداد رنگیهام
07-23-2013, 11:13 AM
<!--[if gte mso 9]><xml> <o:OfficeDocumentSettings> <o:RelyOnVML/> <o:AllowPNG/> </o:OfficeDocumentSettings> </xml><![endif]--> سلام:) متن زیر رو بخونید لطفا...میخواستم بپرسم چه عاملی باعث شده قلب این سحابی انقدر سرد باشه؟


"سردترین جای شناخته شده دنیا، قلب سحابی بومرنگ است که در منظومه قنطورس قرار گرفته و پنج‌هزار سال نوری با ما فاصله دارد. دانشمندان در سال 1997/ 1376 گزارش کردند که گازهای به جا مانده از یک ستاره مرکزی در حال مرگ، با سرعت خبره‌کننده‌ای جارو می‌شوند و آن ناحیه از فضا تا دمای یک درجه کلوین سرد شده است، یعنی تنها یک درجه گرم‌تر از دمای صفر مطلق. معمولا آثار به جا مانده از تشعشعات حاصل از انفجار بزرگ، یا همان تابش ریزموج زمینه کیهانی، ابرهای گازی موجود در فضا را تا 2.7 کلوین گرم می کند. اما انبساط سحابی بومرنگ نوعی یخچال کیهانی پدید آورده که باعث می‌شود گازها سرمای غیرعادی خود را همچنان حفظ کنند و گرم‌تر از این نشوند."
<!--[if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:TrackMoves/> <w:TrackFormatting/> <w:PunctuationKerning/> <w:ValidateAgainstSchemas/> <w:SaveIfXMLInvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:IgnoreMixedContent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:AlwaysShowPlaceholderText>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:DoNotPromoteQF/> <w:LidThemeOther>EN-US</w:LidThemeOther> <w:LidThemeAsian>X-NONE</w:LidThemeAsian> <w:LidThemeComplexScript>AR-SA</w:LidThemeComplexScript> <w:Compatibility> <w:BreakWrappedTables/> <w:SnapToGridInCell/> <w:WrapTextWithPunct/> <w:UseAsianBreakRules/> <w:DontGrowAutofit/> <w:SplitPgBreakAndParaMark/> <w:EnableOpenTypeKerning/> <w:DontFlipMirrorIndents/> <w:OverrideTableStyleHps/> </w:Compatibility> <m:mathPr> <m:mathFont m:val="Cambria Math"/> <m:brkBin m:val="before"/> <m:brkBinSub m:val="&#45;-"/> <m:smallFrac m:val="off"/> <m:dispDef/> <m:lMargin m:val="0"/> <m:rMargin m:val="0"/> <m:defJc m:val="centerGroup"/> <m:wrapIndent m:val="1440"/> <m:intLim m:val="subSup"/> <m:naryLim m:val="undOvr"/> </m:mathPr></w:WordDocument> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 9]><xml> <w:LatentStyles DefLockedState="false" DefUnhideWhenUsed="true" DefSemiHidden="true" DefQFormat="false" DefPriority="99" LatentStyleCount="267"> <w:LsdException Locked="false" Priority="0" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Normal"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="heading 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 7"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 8"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 9"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 7"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 8"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 9"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="35" QFormat="true" Name="caption"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="10" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Title"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="1" Name="Default Paragraph Font"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="11" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtitle"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="22" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Strong"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="20" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="59" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Table Grid"/> <w:LsdException Locked="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Placeholder Text"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="1" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="No Spacing"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Revision"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="34" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="List Paragraph"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="29" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Quote"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="30" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Quote"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="19" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtle Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="21" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="31" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtle Reference"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="32" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Reference"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="33" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Book Title"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="37" Name="Bibliography"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" QFormat="true" Name="TOC Heading"/> </w:LatentStyles> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 10]> <style> /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin-top:0in; mso-para-margin-right:0in; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0in; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;} </style> <![endif]-->

Parnia Shokri
07-23-2013, 01:03 PM
<!--[if gte mso 9]><xml> <o:OfficeDocumentSettings> <o:RelyOnVML/> <o:AllowPNG/> </o:OfficeDocumentSettings> </xml><![endif]--> سلام:) متن زیر رو بخونید لطفا...میخواستم بپرسم چه عاملی باعث شده قلب این سحابی انقدر سرد باشه؟


"سردترین جای شناخته شده دنیا، قلب سحابی بومرنگ است که در منظومه قنطورس قرار گرفته و پنج‌هزار سال نوری با ما فاصله دارد. دانشمندان در سال 1997/ 1376 گزارش کردند که گازهای به جا مانده از یک ستاره مرکزی در حال مرگ، با سرعت خبره‌کننده‌ای جارو می‌شوند و آن ناحیه از فضا تا دمای یک درجه کلوین سرد شده است، یعنی تنها یک درجه گرم‌تر از دمای صفر مطلق. معمولا آثار به جا مانده از تشعشعات حاصل از انفجار بزرگ، یا همان تابش ریزموج زمینه کیهانی، ابرهای گازی موجود در فضا را تا 2.7 کلوین گرم می کند. اما انبساط سحابی بومرنگ نوعی یخچال کیهانی پدید آورده که باعث می‌شود گازها سرمای غیرعادی خود را همچنان حفظ کنند و گرم‌تر از این نشوند."
<!--[if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:TrackMoves/> <w:TrackFormatting/> <w:PunctuationKerning/> <w:ValidateAgainstSchemas/> <w:SaveIfXMLInvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:IgnoreMixedContent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:AlwaysShowPlaceholderText>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:DoNotPromoteQF/> <w:LidThemeOther>EN-US</w:LidThemeOther> <w:LidThemeAsian>X-NONE</w:LidThemeAsian> <w:LidThemeComplexScript>AR-SA</w:LidThemeComplexScript> <w:Compatibility> <w:BreakWrappedTables/> <w:SnapToGridInCell/> <w:WrapTextWithPunct/> <w:UseAsianBreakRules/> <w:DontGrowAutofit/> <w:SplitPgBreakAndParaMark/> <w:EnableOpenTypeKerning/> <w:DontFlipMirrorIndents/> <w:OverrideTableStyleHps/> </w:Compatibility> <m:mathPr> <m:mathFont m:val="Cambria Math"/> <m:brkBin m:val="before"/> <m:brkBinSub m:val="&#45;-"/> <m:smallFrac m:val="off"/> <m:dispDef/> <m:lMargin m:val="0"/> <m:rMargin m:val="0"/> <m:defJc m:val="centerGroup"/> <m:wrapIndent m:val="1440"/> <m:intLim m:val="subSup"/> <m:naryLim m:val="undOvr"/> </m:mathPr></w:WordDocument> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 9]><xml> <w:LatentStyles DefLockedState="false" DefUnhideWhenUsed="true" DefSemiHidden="true" DefQFormat="false" DefPriority="99" LatentStyleCount="267"> <w:LsdException Locked="false" Priority="0" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Normal"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="heading 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 7"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 8"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 9"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 7"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 8"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 9"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="35" QFormat="true" Name="caption"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="10" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Title"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="1" Name="Default Paragraph Font"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="11" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtitle"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="22" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Strong"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="20" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="59" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Table Grid"/> <w:LsdException Locked="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Placeholder Text"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="1" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="No Spacing"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Revision"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="34" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="List Paragraph"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="29" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Quote"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="30" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Quote"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="19" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtle Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="21" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="31" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtle Reference"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="32" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Reference"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="33" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Book Title"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="37" Name="Bibliography"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" QFormat="true" Name="TOC Heading"/> </w:LatentStyles> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 10]> <style> /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin-top:0in; mso-para-margin-right:0in; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0in; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;} </style> <![endif]-->

در این لینک (http://www.outerspaceuniverse.org/the-boomerang-nebula-coldest-place-in-the-universe.html) پاراگراف 2 گفته که فوران گازها باعث انبساط سریعشون شده و این انبساط سریع گاز دمای مولکول ها رو پایین آورده. فکر میکنم مثل یه فرایند بی در رو باشه که با افزایش سریع حجم فشار کم شده و در نتیجه دما هم کم میشه.
نمیدونم اینی که گفتم درسته یا نه ولی اگه درست باشه با توجه به این که این مکان سردترین جای شناخته شده ی دنیاست* و این انبساط بوده که منجر به افت دما شده آیا میشه گفت در اینجا ما سریع ترین انبساط گاز (البته شناخته شده) رو داشتیم؟

*البته در آزمایشگاه ها به دمای پایین تر از اینم رسیدن

A.mousavi
07-23-2013, 01:20 PM
علت پایین بودن دما، سرعت بالای انبساط این سحابیه ( حدود 164 کیلومتر بر ساعت)
ولی علت اینکه که چطور این دما از دمای cmb کمتره اینه که گاز دچار انقباض بوز-انیشتین شده که این نوع انقباض موجب پدید اومدن حالت جدیدی از ماده می شه که دمای آن فقط 1 درجه از صفر کلوین بیشتره. البته این روند به این سادگیا هم نیست :)

gshahali
07-23-2013, 01:42 PM
سلام دوست عزیز
البته سزاوار بود منبع متن خود درباره سحابی بومرنگ را ذکر میکردید.
تا آنجا که من میدانم این خودِ سحابی است که سردترین نقطه در جهان است و نه قلب آن. علت این سرد شدن نیز انبساط سریع گاز است که همانطور که در متن آمده است نوعی یخچال را میسازد (فرایندی مشابه در یخچال باعث سرد شدن درون آن میشود). ظاهراً گازهای اطراف سحابی، به ویژه کربن منو اکسید، مانند یک سپر حرارتی عمل کرده، از نفوذ فوتونهای گرمتر تابش زمینه کیهانی به عمق سحابی جلوگیری میکنند.

mohsen4465
07-23-2013, 02:42 PM
<!--[if gte mso 9]><xml> <o:OfficeDocumentSettings> <o:RelyOnVML/> <o:AllowPNG/> </o:OfficeDocumentSettings> </xml><![endif]--> سلام:) متن زیر رو بخونید لطفا...میخواستم بپرسم چه عاملی باعث شده قلب این سحابی انقدر سرد باشه؟


"سردترین جای شناخته شده دنیا، قلب سحابی بومرنگ است که در منظومه قنطورس قرار گرفته و پنج‌هزار سال نوری با ما فاصله دارد. دانشمندان در سال 1997/ 1376 گزارش کردند که گازهای به جا مانده از یک ستاره مرکزی در حال مرگ، با سرعت خبره‌کننده‌ای جارو می‌شوند و آن ناحیه از فضا تا دمای یک درجه کلوین سرد شده است، یعنی تنها یک درجه گرم‌تر از دمای صفر مطلق. معمولا آثار به جا مانده از تشعشعات حاصل از انفجار بزرگ، یا همان تابش ریزموج زمینه کیهانی، ابرهای گازی موجود در فضا را تا 2.7 کلوین گرم می کند. اما انبساط سحابی بومرنگ نوعی یخچال کیهانی پدید آورده که باعث می‌شود گازها سرمای غیرعادی خود را همچنان حفظ کنند و گرم‌تر از این نشوند."
<!--[if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:TrackMoves/> <w:TrackFormatting/> <w:PunctuationKerning/> <w:ValidateAgainstSchemas/> <w:SaveIfXMLInvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:IgnoreMixedContent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:AlwaysShowPlaceholderText>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:DoNotPromoteQF/> <w:LidThemeOther>EN-US</w:LidThemeOther> <w:LidThemeAsian>X-NONE</w:LidThemeAsian> <w:LidThemeComplexScript>AR-SA</w:LidThemeComplexScript> <w:Compatibility> <w:BreakWrappedTables/> <w:SnapToGridInCell/> <w:WrapTextWithPunct/> <w:UseAsianBreakRules/> <w:DontGrowAutofit/> <w:SplitPgBreakAndParaMark/> <w:EnableOpenTypeKerning/> <w:DontFlipMirrorIndents/> <w:OverrideTableStyleHps/> </w:Compatibility> <m:mathPr> <m:mathFont m:val="Cambria Math"/> <m:brkBin m:val="before"/> <m:brkBinSub m:val="&#45;-"/> <m:smallFrac m:val="off"/> <m:dispDef/> <m:lMargin m:val="0"/> <m:rMargin m:val="0"/> <m:defJc m:val="centerGroup"/> <m:wrapIndent m:val="1440"/> <m:intLim m:val="subSup"/> <m:naryLim m:val="undOvr"/> </m:mathPr></w:WordDocument> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 9]><xml> <w:LatentStyles DefLockedState="false" DefUnhideWhenUsed="true" DefSemiHidden="true" DefQFormat="false" DefPriority="99" LatentStyleCount="267"> <w:LsdException Locked="false" Priority="0" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Normal"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="heading 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 7"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 8"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 9"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 7"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 8"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 9"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="35" QFormat="true" Name="caption"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="10" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Title"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="1" Name="Default Paragraph Font"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="11" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtitle"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="22" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Strong"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="20" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="59" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Table Grid"/> <w:LsdException Locked="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Placeholder Text"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="1" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="No Spacing"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Revision"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="34" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="List Paragraph"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="29" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Quote"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="30" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Quote"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="19" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtle Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="21" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="31" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtle Reference"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="32" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Reference"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="33" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Book Title"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="37" Name="Bibliography"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" QFormat="true" Name="TOC Heading"/> </w:LatentStyles> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 10]> <style> /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin-top:0in; mso-para-margin-right:0in; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0in; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;} </style> <![endif]--> وقتی شما پیستون یک سرنگ حاوی گاز رو به بالا میکشید فشار گاز کم میشه و دماش پایین میاد. دلیلش هم اینه که مولکولهای گاز در این وضعیت و با این فواصل قابلیت این رو دارن که انرژی بیشتری رو داشته باشن اما ندارن. در نتیجه بیشتر از اونکه تابش کنن، تابش محیط رو جذب میکنن. بنابراین دماشون کمتره. یعنی اگه دستتون رو به بدنه سرنگ بچسبونین گاز داخل سرنگ گرمای دستتون رو میگیره و در داخل خودش ذخیره میکنه و شما که گرمای دستتون از دست رفته احساس سرما میکنید. دقیقاً همین اتفاق برای اون سحابی افتاده و سطح انرژیش پایینتر از فشاریه که داره.

مداد رنگیهام
07-23-2013, 02:51 PM
ممنون از دوستان.
این لینکیه که توش خوندم این مطلبو:)

http://www.hupaa.com/20000000000004264/%D8%AF%D8%B1-%D8%B5%D9%81%D8%B1-%D9%85%D8%B7%D9%84%D9%82-%DA%86%D9%87-%D8%A7%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%82%DB%8C-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%A7%D9%81%D8%AA%D8%AF

نقش سپر عایقی که این سحابی داره هم حایز اهمیت هست...:)
مسئله ای که ذهنمو درگیر کرده اینه که مگه همه سحابی ها انبساط ندارن؟چرا همشون به این دما نمیرسن؟آیا انبساط این سحابی سرعت زیاد یا ویژگی دیگه ای داره که باعث تمایزش شده؟چه عاملی این انبساط عجیب رو ایجاد میکنه؟آیا انبساط این سحابی هم مانند بقیه سحابی هاست و وجود سپر عایقی مانع از تبادل گرما میشه و دما رو انقدر پایین میاره؟:)
با تشکر.

mohammadrezaazad
07-23-2013, 06:46 PM
با سلام میخواستم ببینم کسی تقویم تخصصی که توش وضعیت کواکب رو نسبت به هم داشته باشه مربوط به سال 1435 سراغ داره ممنون

rezash
07-23-2013, 10:19 PM
با سلام میخواستم ببینم کسی تقویم تخصصی که توش وضعیت کواکب رو نسبت به هم داشته باشه مربوط به سال 1435 سراغ داره ممنون

شما باید از طریق نرم افزارهای نجومی اقدام به تهیه تقویم کنید یا موقعیت ظاهری کواکب در آسمان را ببینید.

میتوانید از طریق نرم افزارهای نجومی موجود و به عنوان مثال استاری نایت,از موقعیت سیارات از هزاران سال پیش تا هزاران سال بعد مطلع شوید.

gshahali
07-24-2013, 04:33 AM
ممنون از دوستان.
این لینکیه که توش خوندم این مطلبو:)

http://www.hupaa.com/20000000000004264/%D8%AF%D8%B1-%D8%B5%D9%81%D8%B1-%D9%85%D8%B7%D9%84%D9%82-%DA%86%D9%87-%D8%A7%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%82%DB%8C-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%A7%D9%81%D8%AA%D8%AF

نقش سپر عایقی که این سحابی داره هم حایز اهمیت هست...:)
مسئله ای که ذهنمو درگیر کرده اینه که مگه همه سحابی ها انبساط ندارن؟چرا همشون به این دما نمیرسن؟آیا انبساط این سحابی سرعت زیاد یا ویژگی دیگه ای داره که باعث تمایزش شده؟چه عاملی این انبساط عجیب رو ایجاد میکنه؟آیا انبساط این سحابی هم مانند بقیه سحابی هاست و وجود سپر عایقی مانع از تبادل گرما میشه و دما رو انقدر پایین میاره؟:)
با تشکر.

سلام دوست عزیز
همانطور که خودتان متذکر شدید، سرعت بالای انبساط در این سحابی باعث ایجاد این دمای پایین در آن شده است. ستاره مرکزی در این سحابی با سرعتی 100 برابر دیگر ستاره های مشابه که در حال مرگ هستند جرم از دست میدهد. (100 میلیارد برابر سرعت از دست دادن جرم توسط خورشید خودمان).
توجه کنید که هستۀ ستاره مرکزی در حال رمبش به درون و تبدیل شدن به یک کوتوله سفید است.

مداد رنگیهام
07-26-2013, 02:51 PM
من تصورم این بود که دمای سیارات یتیم چون ستاره ای ندارن که به سطحشون بتابه باید کم باشه ولی امروز این مطلبو خوندم:"این سیاره منزوی(CFBDSIR2149 ) که از زمان شکل‌گیری بصورت منزوی در فضا سرگردان است، بین 50 تا 120 میلیون سال عمر داشته و دمای آن 400 درجه سانتیگراد و جرم آن چهار تا هفت برابر مشتری تخمین زده می شود."

دماش خیلی زیاده نیست؟!این دما از کجا تامین میشه با توجه به جرمشم نمیتونیم جزء کتوله های قهوه ای دسته بندیش کنیم...

اینم لینکی که خوندم
http://isna.ir/fa/news/91082616313/%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%86%D8%AE%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DB%8C%D8%AA%DB%8C%D9%85-%D8%A8%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%85%D8%A7%D9%86

Parnia Shokri
07-26-2013, 07:40 PM
من تصورم این بود که دمای سیارات یتیم چون ستاره ای ندارن که به سطحشون بتابه باید کم باشه ولی امروز این مطلبو خوندم:"این سیاره منزوی(CFBDSIR2149 ) که از زمان شکل‌گیری بصورت منزوی در فضا سرگردان است، بین 50 تا 120 میلیون سال عمر داشته و دمای آن 400 درجه سانتیگراد و جرم آن چهار تا هفت برابر مشتری تخمین زده می شود."

دماش خیلی زیاده نیست؟!این دما از کجا تامین میشه با توجه به جرمشم نمیتونیم جزء کتوله های قهوه ای دسته بندیش کنیم...

اینم لینکی که خوندم
http://isna.ir/fa/news/91082616313/%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%86%D8%AE%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DB%8C%D8%AA%DB%8C%D9%85-%D8%A8%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%85%D8%A7%D9%86

در اینجا (http://www.space.com/18461-rogue-alien-planet-discovery.html) خوندم که این سیاره یتیم درمیان یک گروه از ستارگان جوان به نام AB Doradus Moving Group قرار داره. به نظر من شاید این عامل دمای سیاره رو تامین کرده. البته حتما مداری به دور اون ستاره ها نداره وگرنه دیگه یتیم نبود که!
راستی طبق نوشته های همون لینک, هنوز احتمال بسیار کمی وجود داره که CFBDSIR2149 یه کوتوله ی قهوه ای باشه.

gshahali
07-27-2013, 05:12 AM
من تصورم این بود که دمای سیارات یتیم چون ستاره ای ندارن که به سطحشون بتابه باید کم باشه ولی امروز این مطلبو خوندم:"این سیاره منزوی(CFBDSIR2149 ) که از زمان شکل‌گیری بصورت منزوی در فضا سرگردان است، بین 50 تا 120 میلیون سال عمر داشته و دمای آن 400 درجه سانتیگراد و جرم آن چهار تا هفت برابر مشتری تخمین زده می شود."

دماش خیلی زیاده نیست؟!این دما از کجا تامین میشه با توجه به جرمشم نمیتونیم جزء کتوله های قهوه ای دسته بندیش کنیم...

اینم لینکی که خوندم
http://isna.ir/fa/news/91082616313/%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%86%D8%AE%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DB%8C%D8%AA%DB%8C%D9%85-%D8%A8%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%85%D8%A7%D9%86

سلام دوست عزیز
این دما ناشی از گرمایی است که از زمان تشکیل شدن آن، حدود 70 میلیون سال قبل، همچنان در آن باقی مانده است. عملاً و با توجه به سن کم آن، چندین میلیارد سال طول میکشد تا این جسم به دمای مشتری برسد.
موفق باشید

رضا طامهری
07-27-2013, 11:38 AM
من تصورم این بود که دمای سیارات یتیم چون ستاره ای ندارن که به سطحشون بتابه باید کم باشه ولی امروز این مطلبو خوندم:"این سیاره منزوی(CFBDSIR2149 ) که از زمان شکل‌گیری بصورت منزوی در فضا سرگردان است، بین 50 تا 120 میلیون سال عمر داشته و دمای آن 400 درجه سانتیگراد و جرم آن چهار تا هفت برابر مشتری تخمین زده می شود."

دماش خیلی زیاده نیست؟!این دما از کجا تامین میشه با توجه به جرمشم نمیتونیم جزء کتوله های قهوه ای دسته بندیش کنیم...

اینم لینکی که خوندم
http://isna.ir/fa/news/91082616313/%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%86%D8%AE%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DB%8C%D8%AA%DB%8C%D9%85-%D8%A8%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%85%D8%A7%D9%86

سلام دوست عزیز

دلیل اصلی این گرمای زیاد در سیارات مشتری گون وجود عناصر با نیمه عمر بالاست! عناصر رادیواکتیوی که تا میلیاردها سال قلب ستاره را گرم نگه میدارند

خود سیاره مشتری هم بیش از انرژی که از خورشید دریافت میکند را بازتاب میکند(فکر کنم 1.3 برابر) و این خود نشانه وجود چشمه گرما در قبل سیاره است
البته سیاره ای که شما ذکر کردید جرم بسیار بالایی دارند و نباید از دمای ناشی ز فشار بالا هم چشم پوشی کرد به هرحال سیاره موردنظر یک کوتوله قهوه ای است و کوتوله های قهوه ای هم کاملا سرد نیستند

A.mousavi
07-27-2013, 12:11 PM
دلیل این گرما انقباض گرانشیه

mohsen4465
07-27-2013, 02:49 PM
من تصورم این بود که دمای سیارات یتیم چون ستاره ای ندارن که به سطحشون بتابه باید کم باشه ولی امروز این مطلبو خوندم:"این سیاره منزوی(CFBDSIR2149 ) که از زمان شکل‌گیری بصورت منزوی در فضا سرگردان است، بین 50 تا 120 میلیون سال عمر داشته و دمای آن 400 درجه سانتیگراد و جرم آن چهار تا هفت برابر مشتری تخمین زده می شود."

دماش خیلی زیاده نیست؟!این دما از کجا تامین میشه با توجه به جرمشم نمیتونیم جزء کتوله های قهوه ای دسته بندیش کنیم...

اینم لینکی که خوندم
http://isna.ir/fa/news/91082616313/%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%86%D8%AE%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DB%8C%D8%AA%DB%8C%D9%85-%D8%A8%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%85%D8%A7%D9%86


دلیل این گرما انقباض گرانشیه

بله تا اونجایی که من هم میدونم دلیل این گرمای زیاد به احتمال قوی ناشی از انقباض گرانشیه. این جرمی که معرفی کردید در رده Sub-brown dwarf طبقه بندی میشه. متمایز کردن یک Sub-brown dwarf با یک سیاره هم کار بسیار مشکلیه و اینها در مشاهدات رصدی خیلی بهم شبیهن. بهرحال جرم تخمینی این جرم کمتر از حداقل جرم مورد نیاز برای شروع واکنش جوش هسته اییه (13 برابر جرم مشتری) و این گرمای زیاد به احتمال خیلی زیاد به سن کم این جرم مربوط میشه. در واقع این جرم هنوز فرصت کافی برای سرد شدن نداشته و به همین دلیل هنوز گرمای ناشی از انقباض گاز رو در خودش حفظ کرده. اما به مرور سردتر و متراکمتر میشه. سیاره مشتری هم در اوایل شکل گیریش بسیار داغتر از امروز بود و تقریباً 2 برابر قطر امروزی خودش رو داشت ولی به مرور سردتر و کوچکتر شد. این فرآیند هنوز هم بصورت ضعیفی وجود داره و مشتری هر سال 2 سانتی متر کوچکتر میشه. برای اطلاعات بیشتر میتونید به مکانیسم کلوین هلمهولتز مراجعه کنید (Kelvin–Helmholtz mechanism).

مداد رنگیهام
07-27-2013, 04:14 PM
سلام دوست عزیز

دلیل اصلی این گرمای زیاد در سیارات مشتری گون وجود عناصر با نیمه عمر بالاست! عناصر رادیواکتیوی که تا میلیاردها سال قلب ستاره را گرم نگه میدارند

خود سیاره مشتری هم بیش از انرژی که از خورشید دریافت میکند را بازتاب میکند(فکر کنم 1.3 برابر) و این خود نشانه وجود چشمه گرما در قبل سیاره است
البته سیاره ای که شما ذکر کردید جرم بسیار بالایی دارند و نباید از دمای ناشی ز فشار بالا هم چشم پوشی کرد به هرحال سیاره موردنظر یک کوتوله قهوه ای است و کوتوله های قهوه ای هم کاملا سرد نیستند

سلام آقای طامهری:)
تو ویکی نجوم خوندم:
"مرز جرمی (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%AC%D8%B1%D9%85) کوتوله های قهوه ای بین 16 تا حدود 75 برابر جرم (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%AC%D8%B1%D9%85) سیاره مشتری (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%85%D8%B4%D8%AA%D8%B1%DB%8C) است. اگر جرم (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%AC%D8%B1%D9%85) جسم کمتر از 16 برابر مشتری (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%85%D8%B4%D8%AA%D8%B1%DB%8C) باشد نام آن کوتوله قهوه ای نخواهد بود و در محدوده جرمی سیارات قرار دارد و اگر جرم (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%AC%D8%B1%D9%85) آن بیش از 75 برابر مشتری باشد، ستاره (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87) خواهد شد."
الان با توجه به این مطلب میشه این جرمو کوتوله قهوه ای حساب کنیم؟به جز جرم مبنای دیگه ای هم وجود داره؟
ممنون.

رضا طامهری
07-27-2013, 05:18 PM
سلام آقای طامهری:)
تو ویکی نجوم خوندم:
"مرز جرمی (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%AC%D8%B1%D9%85) کوتوله های قهوه ای بین 16 تا حدود 75 برابر جرم (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%AC%D8%B1%D9%85) سیاره مشتری (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%85%D8%B4%D8%AA%D8%B1%DB%8C) است. اگر جرم (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%AC%D8%B1%D9%85) جسم کمتر از 16 برابر مشتری (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%85%D8%B4%D8%AA%D8%B1%DB%8C) باشد نام آن کوتوله قهوه ای نخواهد بود و در محدوده جرمی سیارات قرار دارد و اگر جرم (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%AC%D8%B1%D9%85) آن بیش از 75 برابر مشتری باشد، ستاره (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87) خواهد شد."
الان با توجه به این مطلب میشه این جرمو کوتوله قهوه ای حساب کنیم؟به جز جرم مبنای دیگه ای هم وجود داره؟
ممنون.

بله من هم الان چک کردم حرف شما صحیح است و مشتری و سیاره ذکر شده کوتوله قهوه ای نیست

اما بازهم دو منبعی که ذکر کردم برای وجود چشمه گرمایی در سیارات این چنینی درجای خود ثابت است :)

mohsen4465
07-27-2013, 07:37 PM
البته 700 کلوین، خیلی بیشتر از اون چیزیه که فعالیت های هسته ای داخل این جرم بتونن اونو ایجاد کنن. این دما تقریباً با دمای آتش چوب برابری میکنه! واقعاً داغه. ضمناً غول های گازی، هسته‌ی خیلی کوچکی دارن (همش چند برابر زمین) و برخلاف هیکلشون اونقدرها هم ماده رادیو اکتیو داخلشون نیست. حتی اگه هسته خیلی بزرگی هم داشته باشن باز هم داخلش نسبت ایزوتوپ رادیواکتیو اونقدر زیاد نیست که بخواد سطح اونو انقدر داغ کنه (مگه اینکه بخوایم هسته‌ای از پلوتونیوم خالص داخلش تصور کنیم! :پی). نقش اصلی رو بنظر من همون گاز موجود در اتمسفر این سیارات ایجاد میکنه که داره منقبض میشه. :)

newastronomer
07-30-2013, 09:01 PM
یه سوال:
فضای بین ستاره ها چه دمایی داره یعنی سرده یا گرمه؟
استدلال خودم اینه که چون منبع انرژی بهش نزدیک نیست باید سرد باشه ولی جواب بهتری براش می خوام ممنون میشم جواب بدید

gshahali
07-30-2013, 10:31 PM
یه سوال:
فضای بین ستاره ها چه دمایی داره یعنی سرده یا گرمه؟
استدلال خودم اینه که چون منبع انرژی بهش نزدیک نیست باید سرد باشه ولی جواب بهتری براش می خوام ممنون میشم جواب بدید

سلام دوست عزیز

در لینک زیر از همین فروم میتوانید پاسخ خود را بیابید:
http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1256-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4-%D9%88-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE-%DA%A9%DB%8C%D9%87%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D 8%B3%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%B1-%D9%81%DB%8C%D8%B2%DB%8C%DA%A9&p=47683&viewfull=1#post47683