PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سیارات کوتوله



mohsen4465
08-27-2012, 07:22 PM
این تاپیک رو ایجاد کردم برای بحث پیرامون اجرامی که همیشه بر سر طبقه بندی اونها اختلاف نظرهای فراوونی وجود داشته؛ اجرامی که بتازگی در قلمرو جدیدی طبقه بندی شدن و تا حدودی در این مورد توافق نظر شده، اجرامی با نام «سیارات کوتوله». این اجرام که تا سال های زیادی نسبت به اونها بی توجهی میشد بتازگی در کانون توجه اکتشافات فضایی قرار گرفتن بطوریکه در حال حاضر دو فضاپیما با نام های «سپیده دم» و «افق های نو» در حال سفر به دو جرم مشهور از این طبقه یعنی «سرس» و «پلوتو» هستند. البته فضاپیمای «سپیده دم» مأموریتی 5 ماهه رو در مدار سیارک «وستا» به پایان رسونده و سرس در واقع دومین هدفشه که تا سال 2015 به اون میرسه.

اینجا جا داره قبل از وارد شده به موضوع اول بحثمون کمی در مورد طبقه بندی های جدید این اجرام و اجرام مشابه اونها صحبت کنیم. خب بحث رو طولانی نمیکنم؛ بجز سیارات و دنباله دارها در منظومه شمسی ما اجرام دیگری هم هستند که مستقیماً به دور خورشید در گردشند. این اجرام «خرده سیارات» (Minor Planets) نام دارن. خرده سیارات در واقع خانواده ای ریز و درشت از اجرام هستند شامل سیارات کوتوله، سیارک ها، تروجان ها (اجرام لاگرانژی - هم مدار با جرمی دیگر)، قنطورس ها (نیم سیارک و نیم دنباله دار)، اجرام کمربند کویپر و اجرام فرانپتونی. سیارات کوتوله در این میان از همه بزرگترند و شامل این اجرام هستند:

1. سرس
2. پلوتو
3. هائومیا
4. ماکی ماکی
5. اریس

البته چند جرم فرانپتونی دیگر هم بطور «غیر قطعی» در این لیست قرار دارند:

6. اورکوس
7. کوائور
8. 2007 او.آر10
9. سدنا

خب نمیتونیم همزمان روی همه اینها بحث کنیم و بنابراین بحثمون رو در مورد سیارات کوتوله موضوع بندی میکنم. برای موضوع اول من اولین عضو کشف شده این خانواده یعنی «سرس» رو انتخاب کردم که در اوایل 2015 توسط فضاپیمای «سپیده دم» ملاقات میشه. پس از پایان صحبت هامون در مورد سیاره کوتوله سرس موضوع دوم یعنی «سیاره کوتوله پلوتو» که اون هم در اواخر 2015 توسط فضاپیمای سریع السیر «افق های نو» ملاقات میشه رو شروع میکنیم. تو این بحث شاید برای ملاقات احتمالی سیارک «2 پالاس» توسط «سپیده دم» هم موضوع بذارم و در وقفه های بین این سفر های چندین ساله هم موضوعاتی کلی در مورد سایر سیارات کوتوله و اجرام فرانپتونی و ... رو قرار میدیم و بحث میکنیم. با اجازتون موضوع اول رو شروع میکنیم. :)

mohsen4465
08-27-2012, 09:46 PM
موضوع اول: سیاره کوتوله سرس


<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /><o:p></o:p>
حتماً میدونین که فضاپیمای داون (Dawn) یا «سپیده دم» پس از مأموریت پنج ماهه کوتاه خودش در مدار سیارک «وستا» در حال حاضر در حال اوج گرفتن در مدار وستا در مداری مارپیچه تا اینکه در نهایت طبق پیش بینی ها در حوالی 5 سپتامبر، یعنی اواخر هفته ی بعد، برای همیشه وستا رو ترک میکنه و به سمت هدف دوم و مهمتر خودش یعنی سیاره کوتوله «سرس» حرکت میکنه تا بتونه خودش رو در اوایل 2015 به این همسایه ی کوتوله ناآشنای ما برسونه. مطمئناً هیجانی که در اولین برخورد با یک دنیای ناشناخته در انسان القا میشه رو نمیشه با هیچ چیز دیگه ای جایگزین کرد؛ حداقل برای یک علاقه مند به نجوم اولین عکس ها که در طی چند روز مرحله به مرحله بزرگتر میشن و دنیایی ناشناخته رو به تصویر میکشن لحظه ای فوق العاده است.
<o:p></o:p>
از الان تا رسیدن سپیده دم به سیاره کوتوله سرس تقریباً 2 سال و چند ماهی وقت داریم. زمان زیادیه؛ اما لحظه ی برخورد میتونه خیلی هیجان انگیزتر بشه، اگه از الان در مورد چیزی که قراره ببینیم فکر کنیم. تصورش رو بکنین اولین عکس چقدر با اونچیزی که شما تصور میکردین شباهت داره و چقدر تفاوت. اینجا میتونه مکانی مناسب باشه برای ما نجومی ها یا بهتر بگیم ما آوااستاری ها که تصاویر ذهنی خودمون رو از این سیاره کوتوله دوست داشتنی روی هم بذاریم و با هیجانی بیشتر منتظر لحظه ی ملاقات باشیم. ایده پردازی علمی، تصورات رویایی و یا ترکیبی از هر دو میتونه بسیار جالب باشه. بجز هیجان، این بحث و تجزیه تحلیل علمی اون میتونه پایه ای بسیار قوی بشه برای مباحث سیاره شناسی ما.
<o:p></o:p>
دوست دارم هر چی در مورد این سیاره کوتوله در ذهن تصور میکنین رو اینجا بیان کنین. اینکه سطحش چه شکلی میتونه باشه؟ ترکیبات سطح اون چی میتونن باشن؟ مثل وستا سنگی و صخره اییه ای یا کاملاً متفاوت و سطحی یخی داره؟ اتمسفر اون چطور، آیا اتمسفر داره؟ از چی تشکیل شده؟ و حتی فراتر از اینها... آیا ممکنه مواد آلی و حتی حیات ابتدایی در سطح اون وجود داشته باشه؟
<o:p></o:p>
خیلی دوست دام نقاشی هایی اینجا با موضوع سیاره کوتوله سرس بذارین. از دوستانی که هنرمندن و یا استعداد نقاشی کشیدن دارن و حتی بقیه دوستان میخوام اگه تونستین حتماً چند نقاشی علمی از این سیاره کوتوله اون طور که خودتون تصور میکنین بکشین و اینجا قرار بدین. این بحث و نقاشی ها 2.5 سال دیگه واقعاً خوندن و تماشا کردن داره.



http://up.avastarco.com/images/atglnjra6tnc4af97fw7.jpg (http://up.avastarco.com/images/atglnjra6tnc4af97fw7.jpg)



پیشنهاد میکنم با توضیحات مختصری در مورد این سیاره کوتوله شروع کنیم. :)

پیمان اکبرنیا
08-28-2012, 10:28 AM
جوزپه پیازی در سال 1801 متوجه شد که جسمی نورانی در زمینه ستاره ها حرکت می کند که حرکت آن شبیه سیارات است. سرس اولین و بزرگترین سیارک کشف شده در منظومه شمسی بود که اوایل کشفش تصور میشد یک سیاره است اما بعدها دانشمندان متوجه شدند که جسمی است با قطر 950 کیلومتر و با توجه به اندازه اش نمیشه اون را سیاره محسوب کرد بنابر این سیارک نامیده شد. نکته دیگری که باعث شد سرس سیاره باقی نماند کشف هزاران سیارک دیگر البته با اندازه های کوچکتر از سرس بود که اکنون میدانیم کمربند سیارکها بین مدار مشتری و مریخ را تشکیل می دهند.

سرس تا چند سال پیش هم یک سیارک محسوب می شد، اما پس از ایجاد دسته بندی جدیدی به نام سیارات کوتوله، به دلیل شکل نسبتا کروی خودش(که حاصل از نیروی گرانش بوده) و اندازه بزرگش در این دسته جای گرفت.(سرس در بین اجرام کمربند سیارکها به قدری بزرگ است که به تنهایی یک سوم جرم کل آنها را تشکیل می دهد) سیاره کوتوله سرس تنها سیاره کوتوله در منظومه شمسی داخلی است و ترکیبی سنگی-یخی دارد. دانشمندان احتمال می دهند زیر سطح سرس اقیانوسی از آب وجود داشته باشد.

مسعود فرح بخش
08-28-2012, 12:19 PM
در تصویر زیر مدار سرس به همراه برخی از پارامترهای مداری این سیاره کوتوله مشخص می باشد.

[/URL]http://up.avastarco.com/images/jqt01xvid945rodhcval.png (http://up.avastarco.com/)

خروج از مرکز مدار : 080ر0
دوره تناوب مداری : 599ر4 سال
فاصله از خورشید : 983ر2 واحد نجومی
فاصله از زمین : 135ر2 واحد نجومی
انحراف مداری : 6ر10 درجه
نقطه حضیض : 544ر2 واحد نجومی
نقطه اوج : 987ر2 واحد نجومی

در تصویر زیر اندازه سرس با ماه مقایسه شده

http://up.avastarco.com/images/fo6hz5wt77vac1q7mq.jpg (http://up.avastarco.com/)

و در این تصویر اندازه ماه ، زمین و سرس باهم مقایسه شده

[URL="http://up.avastarco.com/images/v28p1ur0gdizgrcpv378.png"]http://up.avastarco.com/images/v28p1ur0gdizgrcpv378.png (http://up.avastarco.com/)

منبع : ویکیپدیا

Atila Poro
08-28-2012, 01:26 PM
ممنون به خاطر تاپیک مناسبی که ایجاد کردین. یکی از موضوعات جذاب در اختفاهای نجومی بررسی سیارات کوتوله فرانپتونی هست که در دنیا به TNOs معروف هستند. در این بررسی ها جو، اندازه و ... این سیارات کوتوله به روش اختفا بررسی میشوند.

farimah sh
08-28-2012, 01:49 PM
چند وقت پيش در مقاله اي خوندم كه سرس كه از نامزدها براي وجود منبع پانسپرمیا است.اگه اين فرضيه درست باشه پانسپرمياي موجود در سرس از نوع شبه پانسپرمياست يا نوع اساسي اون؟

mohsen4465
08-28-2012, 01:55 PM
جوزپه پیازی در سال 1801 متوجه شد که جسمی نورانی در زمینه ستاره ها حرکت می کند که حرکت آن شبیه سیارات است. سرس اولین و بزرگترین سیارک کشف شده در منظومه شمسی بود که اوایل کشفش تصور میشد یک سیاره است اما بعدها دانشمندان متوجه شدند که جسمی است با قطر 950 کیلومتر و با توجه به اندازه اش نمیشه اون را سیاره محسوب کرد بنابر این سیارک نامیده شد. نکته دیگری که باعث شد سرس سیاره باقی نماند کشف هزاران سیارک دیگر البته با اندازه های کوچکتر از سرس بود که اکنون میدانیم کمربند سیارکها بین مدار مشتری و مریخ را تشکیل می دهند.

سرس تا چند سال پیش هم یک سیارک محسوب می شد، اما پس از ایجاد دسته بندی جدیدی به نام سیارات کوتوله، به دلیل شکل نسبتا کروی خودش(که حاصل از نیروی گرانش بوده) و اندازه بزرگش در این دسته جای گرفت.(سرس در بین اجرام کمربند سیارکها به قدری بزرگ است که به تنهایی یک سوم جرم کل آنها را تشکیل می دهد) سیاره کوتوله سرس تنها سیاره کوتوله در منظومه شمسی داخلی است و ترکیبی سنگی-یخی دارد. دانشمندان احتمال می دهند زیر سطح سرس اقیانوسی از آب وجود داشته باشد.

گفتم شاید بهتر باشه در کنار توضیحات خوب آقای اکبرنیا دو تا عکس هم برای ایجاد تصور ذهنی بهتر از اندازه سرس نسبت به سایر سیارک ها قرار بدم.

اندازه ی سرس در بین 10 خرده سیاره اول. اعداد به ترتیب تقدم اکتشاف هستن که در نامگذاری خرده سیارات مرسومه. توضیح در مورد این اعداد اینکه این اعداد لزوماً نمیبایستی سلسه ای پیوسته باشن و بدلیل گم شدن بعضی از خرده سیارات (مخصوصاً در دوران قدیم) جای بعضی از این اعداد ممکنه خالی باشه.

http://up.avastarco.com/images/3wa8uuyotw29zb5liz6n.png (http://up.avastarco.com/images/3wa8uuyotw29zb5liz6n.png) http://up.avastarco.com/images/9jrygx4rwe35qgym2id.png (http://up.avastarco.com/images/9jrygx4rwe35qgym2id.png)

نمودار بالا هم نموداری بر حسب جرم سیارک هاست که همونطور که میبینین سرس تقریباً یک سوم جرم کل سیارک ها رو شامل میشه.

mohsen4465
08-29-2012, 02:34 PM
چند وقت پيش در مقاله اي خوندم كه سرس كه از نامزدها براي وجود منبع پانسپرمیا است.اگه اين فرضيه درست باشه پانسپرمياي موجود در سرس از نوع شبه پانسپرمياست يا نوع اساسي اون؟منظورتون رو از نوع اساسی و یا شبه پان اسپرمیا متوجه نشدم اما طی چند روز آینده تو بحث «زندگی در شرایط سخت» قصد دارم به معرفی نوعی از باکتری بپردازم که در غارهای زیرزمینی و در محیط بسیار اسیدی زندگی میکنن. این نوع از حیات بسیار مورد توجه محققان زیست فرازمینی قرار داره و این تصور رو ایجاد کرده که در داخل غارهای زیرسطحی مریخی ممکنه نوع مشابهی از حیات وجود داشته باشه. سطح مرده یک سیاره بهیچ وجه نمیتونه دلیلی بر مرده بودن اون سیاره باشه. چه بسا همین الان در زیر پاهای کیوراسیتی و درون غارهای گرم زیرسطحی حیات وجود داشته باشه. احتمال وجود حیات در سرس بسیار کمتر از مریخه اما احتمال کم دلیل بر غیرممکن بودن نیست و چه بسا حیات زیرسطحی در سرس یافت بشه و حتی گفته شده که ممکنه سرس اقیانوسی از آب همانند اروپا (قمر مشتری) در زیر سطح خودش داشته باشه.

البته بهتره قبل از وارد شدن به وجود حیات چه زنده، چه مرده یا غیرفعال برسطح سرس ابتدا خود سیاره کوتوله رو بررسی کنیم و بیشتر باهاش آشنا بشیم. هنوز چیزهای زیادی در مورد سرس هست. سعی میکنم امروز مطالبی در موردش قرار بدم.

مسعود فرح بخش
08-29-2012, 06:47 PM
ترکیبات موجود در سطح سرس تا حدودی شبیه به سیارک های گونه C می باشد ، اما مقداری تفاوت بین این دو وجود دارد.
طیف سنجی ها از سطح سیاره کوتوله سرس وجود مواد هیدراته را در سطح نشان می دهد که این داده ها مقادیری قابل توجه از آب را در سرس نشان می دهد!

سایر ترکیبات موجود در سطح سرس خاک رس غنی از آهن به همراه ترکیبات کربنات دار می باشد.مانند کانی های کربنات دار دولومیت (CaMg(CO3 و سیدریت FeCO3 .
برخی از داده های طیف سنجی از سطح سرس در سیارک های گونه C متداول نیست و از این رو در برخی طبقه بندی ها سرس جز گونه G سیارک ها جا می گیرد.

سطح سرس با توجه به فاصله اش نسبت به خورشید تقریبا گرم است به طوریکه بالا ترین دمایی که در روز در سرس ثبت شده 38- درجه سانتیگراد می باشد.
تا کنون فقط تعداد کمی از ویژگی های سطحی سرس به طور قطع تشخیص داده شده.در سال 1995 تصویری توسط تلسکوپ هابل از سرس گرفته شد. در این تصویر یک لکه سیاه رنگ بر روی سطح سرس مشخص بود که این لکه را به افتخار کاشف سرس "پیاتزی" نامگذاری کردند.
بعد ها تصویری که توسط تلسکوپ کک از سرس گرفته شد یکسری نقاط تیره و روشن را بر سطح این سیاره کوتوله نشان داد.

نقاط تیره ، شکلی دایره ای دارند و از این رو گمان می رود که دهانه های برخوردی باشند.یکی از این دهانه های برخوردی همان دهانه پیاتزی می باشد.
در سال های 2003 و 2004 بیشترین مشاهدات در طول موج مرئی از سرس توسط تلسکوپ فضایی هابل صورت گرفت.در این مشاهدات 11 عارضه که هنوز طبیعت آنها ناشناخته است را در سطح سرس مشخص شد که دهانه پیاتزی یکی از آنهاست.

اما تلسکوپ هابل در حد فاصل 2 ساعت و 20 دقیقه این 4 عکس را از سرس گرفت.
قسمت روشن در عکس زیر که به اندازه تگزاس می باشد به اندازه یک چهارم یک دور کامل چرخیده.یک روز در سرس به اندازه 9 ساعت طول می کشد.
طبیعت این نقطه روشن که هنوز با توجه به تابش خورشید منعکس کننده بخش کمی از نور خورشید و تاریک است ، ناشناخته می باشد.

[/URL][URL="http://up.avastarco.com/images/zlq0mjrcn4hdtuq38nya.jpg"]http://up.avastarco.com/images/zlq0mjrcn4hdtuq38nya.jpg (http://up.avastarco.com/images/zlq0mjrcn4hdtuq38nya.jpg)

ترجمه از ویکیپدیا

mohsen4465
08-29-2012, 11:35 PM
تاریخچه ی اکتشاف سرس:

ایده وجود سیاره ای بین مریخ و مشتری بسال 1772 توسط «یوهان البرت بُد» پایه ریزی شد. البته پیشتر بسال 1596 «یوهانس کپلر» نیز به این شکاف بین مریخ و مشتری اشاره کرده بود. بُد ایده خود را بر پایه قانون «تیتیوس-بُد» عنوان کرده بود، فرضیه ای که اولین بار بسال 1766 توسط «یوهان دانیل تیتیوس» بیان شده بود ولی امروزه از درجه اعتبار ساقط شده است، بر این اساس که وی مشاهده کرده بود که بین نیم قطر بزرگ بیضی مدار تمام سیارات به استثنای شکاف بین مریخ و مشتری، رابطه ی معنا داری وجود دارد. طبق این الگو پیش بینی شد که سیاره جدید میبایستی نیم قطر بزرگ مداری برابر با 2.8 واحد نجومی داشته باشد (سرس: 2.7654 واحد نجومی :slow:). کشف اورانوس توسط «ویلیام هرشل» بسال 1781 در نزدیکی فاصله پیش بینی شده برای جرم بعدی در ورای زحل، قانون تیتیوس و بُد را تقویت کرد تا جاییکه بسال 1800 میلادی آنها درخواستی برای بیست و چهار منجم باتجربه فرستادند و از آنها خواستند تا با روی هم قرار دادن تلاش هایشان جستجویی هدفمند را برای یافتن سیاره گمشده شروع کنند. «فرانس زاور ون زاخ» سرپرستی گروه را بر عهده گرفت. در حالی که سرس همچنان سیاره ای گمشده بود چندین سیارک کشف کردند. یکی از اعضای گروه که برای جستجو انتخاب شده بود «جوزپه پیاتزی» نام داشت. پیاتزی سرس را قبل از رسیدن دعوت نامه بدستش بتاریخ 1 ژانویه 1801 کشف کرده بود. او در حال پیدا کردن 87 اُمین ستاره از کاتالوگ ستارگان منطقه دایرة البروج « لا کایل» بود که متوجه وجود ستاره دیگری شد. در عوض یک ستاره، پیاتزی یک جرم شبیه به ستاره ای متحرک را پیدا کرده بود که در ابتدا تصور کرد که یک دنباله دار است. پیاتزی جرم مجهول را 24 بار رصد کرد که آخرین آنها در 11 فوریه 1801 انجام شد و این زمانی بود که بیماری مانع از ادامه رصدهایش شد. او کشفش را در 24 ژانویه 1801 طی نامه ای برای دو منجم ساده فرستاد، هموطنش «بارنابا اوریانی» در میلان و «بُد» در برلین. وی در گزارشش از جرم مجهول بعنوان دنباله دار یاد کرد اما اضافه کرد:

" از آنجایی که حرکتش آهسته و نسبتاً یکنواخت است، چندین بار به ذهنم خطور کرد که آن چیزی قابل توجه تر از یک دنباله دار است."

در ماه آوریل، پیاتزی نتایج کامل مشاهداتش را برای اوریانی، بُدی و «جرومی لالانده» در پاریس ارسال کرد و همچنین در سپتامبر 1801 منتشر شد. در این زمان سرس بیش از حد به خورشید نزدیک شده بود بطوریکه مشاهده آن را برای سایر منجمان غیر ممکن کرده بود. تا پایان سال سرس دوباره قابل مشاهده میشد اما مشکل اینجا بود که پس از گذشت این زمان نسبتاً طولانی پیدا کردن دوباره آن کاری سخت و دشوار بود. برای حل این مشکل «کارل فردریک گوس» که در آن زمان 24 ساله بود روشی موأثر برای تعیین مدار تهیه کرد. ون زاخ و «هندریش دابلیو. ام. اولبرس» سرس را در نزدیکی مکان پیش بینی شده دوباره پیدا کردند. منجمان گذشته نمیتوانستند اندازه سرس را با دقت خوبی محاسبه کنند. هرشل بسال 1802 اندازه سرس را با 260 کیلومتر کمتر از حد واقعی تخمین زد در حالی که در 1811 «یوهان هیرونیموس اسکروتر» اندازه ای معادل 2613 کیلومتر را برای آن بدست آورد. اندازه واقعی سرس در حال حاضر به طور متوسط 950 کیلومتر است و کوچکترین سیاره کوتوله به شمار میرود.



"ترجمه شده از ویکی پدیا"

NARUTO
09-01-2012, 01:16 AM
نظریه ای وجود دارد که میگوید سیاره کوتوله (http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=64519)سرس مقدار زیادی آب در سطح خود دارد. با تصور به وجود آب در این دنیای کوچک که در کمربند سیارک ها به دور خورشید در گردش است، امیدواری بر وجودحیات به وجود می آید.

شاید بگویید که بعد از این همه تلاش به جز زمین در هیچ گوشه از منظومه شمسی موجودات زنده یافت نشده. اما اگر در یک جای دیگر از منظومه شمسی نمونه حیات یا موجود زنده را پیدا کنیم، این کارمان در واقع یک کنجکاوی علمی شمرده می شود. خب حالا چرا از میان همه اعضای منظومه شمسی سیاره کوتوله سرس این قدر جالب است؟ اولا، به احتمال زیاددر آنجا آب وجود دارد. دوم این که ، این سیارک آنقدر کوچک است که نسبت به سیارات بزرگتر، توده های آن در اثر برخورد شهاب سنگ ها به فضا پرتاب شده است و آن را نامزد اولین بذر کننده حیات در روی زمین ساخته است.

همیشه یک خبر خوب از یک خبر بد مهمتر است! در سال 2006، وقتی اتحادیه بین المللی اخترشناسی اعلام کرد که پلوتو دیگر یک سیاره نیست (http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=68379)بلکه یک سیاره کوتوله است، شانس سرس بیشتر شد و از یک سیارک بزرگ به یک سیاره کوتوله تغییر نام داد. حالا وجود این دنیای کوچک برای ما اهمیت بیشتری پیدا کرده.


http://www.sunflowercosmos.org/astronomy/great_discoveries_images/1800_ceres.jpg

در سال 2007، ناسا سفینه فضایی طلوع را به فضا فرستاد که در سال 2015 به این دنیای اسرار آمیز میرسد. طلوع اولین مأموریت به این منطقه دور منظومه شمسی است و به خوبی در حال حرکت است ( مانور گرانشی از کنار مریخ را به تازگی پشت سر گذاشته است). از زمان کشف سرس در سال 1801 توسط جوزیپه پیازی، فقط چند تصویر آن در عصر ما توسط تلسکوپ فضایی هابل گرفته شده است.

با توجه به اندازه آن، دیدن سرس کاریست بس دشوار (در واقع کوچکترین سیاره کوتوله در آن منطقه است). شاید مسئله اصلی همین باشد، اما در حقیقت جرم کم و احتمال وجود آب که حمایتگر حیات است، پژوهشگران دانشگاه گیزن در آلمان را به تحقیق و مطالعه بیشتر سرس واداشته است. این پژوهشگر که جوب هوتکوپر نام دارد می گوید: هر چند هنوز معلوم نیست که سرس دارای آب مایع است یا نه، ولی من باور دارم که در صورت وجود آب، نمونه های حیات اولیه در اطراف دهانه های آتشفشانی اعماق دریاهای سرس وجود خواهد داشت. اما معلوم نیست که آیا این اقیانوس ها می توانند در حالت مایع باقی بمانند یا نه، زیرا فعالیت های زمین ساختی خاصی در آنجا صورت نمی گیرد (قابل ذکر است جرم سرس بسیار کم است و نمی تواند هسته داغی را به مدت طولانی فعال نگه دارد) و به دور یک جرم دارای نیروی جزر و مد قوی هم در گردش نیست (مانند قمر یخی اروپا که به دور مشتری در گردش است و نیروی جزر و مد مشتری اقیانوس های زیر سطح آن را در حالت گرم نگه داشته است). اما نظریه مربوطه به این که سرس در مقایسه با هر جرم سیاره ای دیگر دارای سرعت فرار ضعیفی است، نشان می دهد که میکروب ها (به شکل آویخته به قطعات سرس) نسبت به هر سیاره دیگر مانند مریخ، بطور منظم به فضا پرتاب شده اند.

هر چند هنوز معلوم نیست که سرس دارای آب مایع است یا نه، ولی من باور دارم که در صورت وجود آب، نمونه های اولیه حیات در اطراف دهانه های آتشفشانی اعماق دریاهای سرس وجود خواهد داشت.


[/URL]http://www.parssky.com/news/my_documents/pictures4/DZ8_print.jpg (http://www.parssky.com/news/my_documents/pictures4/DZ8_print.jpg)




همچنان به نظر می رسد که در زمان بمباران سنگین، سرس مدتی زیر بمباران بوده که این خود امکان حفظ آب در سطح را ایجاد نموده است. اگر قبل از آن عصر هر گونه حیاتی در زمین وجود داشته به احتمال زیاد با برخورد های خشن آن زمان نابود شده است. در این صورت احتمال دارد که حیات با پرتاب یک جرم سیاره ای دیگر به شکل یک شهاب (http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=63837) به زمین آمده باشد.


[URL="http://www.tarantulasworks.com/astronomy/images/Ceres-1.jpg"]http://www.tarantulasworks.com/astronomy/images/Ceres-1.jpg (http://www.tarantulasworks.com/astronomy/images/Ceres-1.jpg)



هر چند محاسبات نشان می دهد که سرس یکی از بهترین نامزد ها برای منبع پانسپرمیا (panspermia) که در نهایت به شکل گیری حیات در زمین منجر شد می باشد، اما قابل سکونت بودن خود سرس هم یک مسئله مبهم و نا معلوم است. حتی اگر سرس از زمان بدترین برخورد ها یا (بمباران سنگین اخیر) جان سالم بدر برده باشد، به نظر میرسد که بیشتر میزان آب خود را در نبود برخورد ها ابقا نموده و آنگاه تکه های سرس بصورت سیارک (http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=38795) به فضا پرتاب شده اند.
با اینکه این مسئله یکی از عرصه های جذاب پژوهشی است، ولی باید پنج سال صبر کنیم تا سفینه فضایی طلوع به آن منطقه دور و سرد منظومه شمسی برسد، بدور سرس بگردد و آنگاه می توانیم با قاطعیت به این مسئله پاسخ بدهیم.


منبع اطلاعات : http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=87887


تصویر گذاری توسط : NARUTO

پیمان اکبرنیا
10-04-2012, 06:11 PM
خب دوستان اگر مطلبی درباره سرس باقی نمانده بهتره بریم سراغ سیاره کوتوله بعدی یعنی پلوتو :)

چه اطلاعاتی درباره پلوتو داریم و چه خصوصیاتی از پلوتو هنوز ناشناخته هستند؟

پی نوشت: با صحبتی که با آقا محسن داشتیم قرار شد هنوز درباره سرس صحبت بشه پس بحث درباره سرس را ادامه میدیم. شما هم همکاری کنید :)

mohsen4465
10-04-2012, 08:26 PM
آقای اکبرنیا با اجازتون یه مقدار دیگه رو بحث سرس بمونیم. آخه هنوز در مورد ترکیبات سطحی، اتمسفر، وضعیت زمین شناسی و ساختارهای داخلی اون صحبت نکردیم. تو این ماه گذشته بخاطر کسالت برای ترجمه کردن منابع رمق نداشتم و یک مقدار تاپیک هایی که ایجاد کرده بودم خوابید. سعی میکنم فردا ادامه توضیحات در مورد سرس رو قرار بدم. :rambo:

mohsen4465
10-05-2012, 04:40 PM
خب پس از یک وقفه نسبتاً طولانی قصد دارم مطالب بیشتری در مورد سیاره کوتوله سرس قرار بدم. اولین مطلب رو در مورد تاریخچه اکتشاف سرس در پست شماره 10 قرار داده بودم که در ادامه به تاریخچه نام این سیاره کوتوله میپردازم. مطالب همگی ترجمه ای از صفحه سرس در دانشنامه آنلاین ویکیپدیاست. به امید اینکه در انتها بتونیم با کنار هم قرار دادن این مطالب ترجمه شده اطلاعات مفصلی برای صفحه سرس در ویکی نجوم خودمون داشته باشیم. :hope my fake smile

ضمناً فعلاً کسی نقاشی خودش رو از سطح این دنیای کوچیک قرار نداده ها. امیدوارم حداقل پس از اتمام پست های تکمیلی در مورد سرس اولین نقاشی ها رو از سرس اینجا ببینیم. من نقاشیم زیاد خوب نیست ولی شاید یدونه کشیدم. :grin:

نامگذاری:

پیاتزی در اصل نام سری فردیناندیا، Cerere Ferdinandea را برای کشف خودش انتخاب کرده بود که برگرفته از دو شخصیت یکی شخصیت اسطوره ای سرس (Ceres: رب النوع رومی کشاورزی؛ به زبان ایتالیایی Cerere) و دیگری پادشاه فردیناند سوم (حکمران قلمرو پادشاهی سیسل، ایتالیا) بود. فردیناندیا توسط سایر کشورها پذیرفته نشد و بدین ترتیب برداشته شد. همچنین سرس بمدت کوتاهی در آلمان با نام هرا، Hera، شناخته میشد. در یونان پس از معادل یونانی اش برای رب النوع رومی سرس، دیمتری، Demeter، نامیده میشد که البته پیشتر در انگلستان این نام برای سیارک 1108 دیمتری، استفاده شده بود. علامت نجومی سرس علامت داسی شکل http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/ca/Ceres_symbol.svg/20px-Ceres_symbol.svg.png (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/ca/Ceres_symbol.svg/20px-Ceres_symbol.svg.png)است که مشابه علامت نجومی سیاره زهره است با این تفاوت که بخش دایره ای آن دارای یک شکاف است.

عنصر سریم که بسال 1803 کشف شد نام خود را از سرس گرفته است. در همان سال برای عنصر دیگری نیز نامی مشتق از سرس انتخاب شد اما کاشف آن پس از با خبر شدن از نامیده شدن عنصر دیگری از همین ریشه نام آن را به پالادیم تغییر داد که ریشه در نام دومین سیارک کشف شده یعنی 2 پالاس دارد.


ادامه دارد...


منبع: دانشنامه آنلاین ویکیپدیا

mohsen4465
10-08-2012, 07:22 PM
وضعیت:


رده بندی سرس چندین بار تغییر کرده و سوژه ای برای بعضی اختلاف نظرها بوده. «یوهان البرت بُد» باور داشت که سرس همان سیاره گمشده ای است که وی بین مدار مریخ و مشتری در فاصله ای برابر با 419 میلیون کیلومتر از خورشید پیش بینی کرده بود. به سرس علامتی نجومی تخصیص داده شد و در کنار 2 پالاس، 3 جونو و 4 وستا تا حدوداً نیم قرن بعنوان یک سیاره در کتب و جداول علمی باقی ماند.<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /><o:p></o:p>
با کشف اجرامی دیگر در همان ناحیه از فضا مشخص شد که سرس در واقع اولین جرم از خانواده ای از اجرامی مشابه است. بسال 1802، والامقام «ویلیام هرشل» عبارت جدید Asteroid (شبیه به ستاره - معادل فارسی آن سیارک است که البته از ریشه متفاوتی ایجاد شده است)، را برای این اجرام بکار برد و اینگونه نوشت: "آنها آنقدر به ستارگانی کوچک شباهت دارند که به سختی میشود آنها را از هم تمیز داد، حتی با یک تلسکوپ بسیار خوب".
<o:p></o:p>
طی مذاکره 2006 در مورد پلوتو، تعریف جدید از سیاره، باعث شد تا سرس دوباره بتواند در طبقه بندی سیارات جای بگیرد. پیشنهاد قبل از تعریف «اتحادیه بین المللی نجوم» (IAU) در مورد تعریف یک سیاره عنوان میکرد که الف) جرم فضایی میبایست به مقدار کافی حاوی جرم باشه تا بتونه بر نیروهای مقاوم پیکره خودش غلبه کنه و شکلی نشان دهنده ایجاد تعادل هیدروستاتیک (تقریباً کروی) بخودش بگیره و ب) در مداری بدور یک ستاره باشه و همچنین نه یک ستاره باشه و نه قمر سیاره ای دیگر. با تصویب این پیشنهاد سرس تبدیل به پنجمین سیاره به ترتیب فاصله از خورشید میشد. اما پیشنهاد تصویب نشد و بتاریخ 24 آگوست 2006 بند دیگری به این پیشنهاد افزوده شد که شرط دیگری را برای یک سیاره مدنظر قرار داده بود و آن اینکه یک سیاره میبایست اطراف مدار خودش را از اجرام دیگر پاک کند. با این تعریف سرس یک سیاره نیست به این دلیل که بر اطراف مدار خودش حکمرانی نمیکند و در مداری مشترک با هزاران سیارک دیگر در کمربند سیارک ها سهیم است بطوری که فقط یک سوم جرم کل این مجموعه را شامل میشود. در عوض سرس امروزه بعنوان یک «سیاره کوتوله» طبقه بندی شده است.


گاهی اوقات تصور میشود که سرس بعنوان یک سیاره کوتوله شناخته شده است و دیگر در طبقه بندی سیارک ها جای ندارد. برای مثال Space.com در اخبار خود از پلاس بعنوان بزرگترین سیارک و از سرس بعنوان سیاره کوتوله ای که قبلاً سیارک شناخته میشد نام برده است در حالی که در ارسال های قسمت پرسش و پاسخ IAU اینطور عنوان کرده است که "سرس بزرگترین سیارک است، یا الان میتوانیم بگوییم بود"، اما سپس عنوان کرده است که سایر سیارک ها مدار سرس را قطع میکنند که اشاره میکند به این موضوع که سرس هنوز یک سیارک است. «کانون خرده سیارات» اشاره کرده است که چنین اجرامی ممکن است دو اسمی باشند. مذاکره 2006 IAU که سرس را بعنوان یک سیاره کوتوله طبقه بندی کرد هیچ کجا عنوان نکرده است که آیا سرس یک سیارک است یا خیر، و به واقع IAU اصلاً تعریفی مشخص برای واژه سیارک (Asteroid) عنوان نکرده است و در عوض تا سال 2006 از عبارت «خرده سیاره» استفاده کرده است و پس از سال 2006 عبارت های «اجرام کوچک منظومه شمسی» و «سیارات کوتوله» را بکار برده است. «لنگ» (2011) درج کرده است که "IAU عنوان جدیدی را بر سرس افزوده است، و آن را بعنوان یک سیاره کوتوله طبقه بندی کرده است... . با این تخصیص، اریس، هائومیا، ماکی ماکی و پلوتو به طبع بزرگترین سیارک، 1 سرس، سیاره کوتوله شناخته میشوند" و در جای دیگری عنوان کرده است "سیاره کوتوله-سیارک 1 سرس". ناسا همچنان سرس را بعنوان یک سیارک برمیشمرد و در آگهی تبلیغاتی 2011 خود عنوان میکند "داون بدور دو عدد از سیارک های بزرگ کمربند اصلی خواهد گشت" و همچنین در کتب آکادمیک گوناگونی نیز از این عنوان استفاده کرده است.



ادامه دارد...


منبع: دانشنامه آنلاین ویکیپدیا


ما که آخرش نفهمیدیم تکلیفمون چی شد. شاید بهتر باشه بگیم سیاره خیلی کوتوله! :grin:


http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/16/Ceres_Earth_Moon_Comparison.png/220px-Ceres_Earth_Moon_Comparison.png (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/16/Ceres_Earth_Moon_Comparison.png/220px-Ceres_Earth_Moon_Comparison.png)


<o:p></o:p>

mohsen4465
10-12-2012, 05:43 PM
مشخصات فیزیکی:
سرس بزرگترین جرم فضایی از اجرام کمربند سیارکها بین مریخ و مشتری است. جرم آن بوسیله تجزیه و تحلیل میزان اثر آن بر روی سایر سیارک های کوچکتر مشخص شده است. نتایج آن بمقدار کمی بین محققان متفاوت است. میانگین سه عدد از دقیق ترین این اندازه گیریها تا سال 2008 برابر با 10<sup>20</sup>×9.4 کیلوگرم است. با این جرم سرس یک سوم از کل 10<sup>21</sup>×0.2±3.0 کیلوگرم جرم تخمین زده شده برای کمربند سیارکها را دربرمیگیرد که برابر با 4 درصد از جرم ماه (قمر زمین) است. مساحت سطح آن حدوداً برابر با مساحت هندوستان و یا آرژانتین است. جرم سرس به اندازه کافی زیاد است تا بتواند تحت تأثیر تعادل هیدروستاتیکی به آن حالتی نسبتاً کروی بدهد. در مقابل، سایر سیارک های بزرگ مانند 2 پالاس، 3 جونوُ، و بویژه 10 هیجیا شکلی نسبتاً بی قاعده دارند.



ادامه دارد...

منبع: دانشنامه آنلاین ویکیپدیا

mohsen4465
10-13-2012, 08:21 PM
ساختار داخلی
شکل پهن قطبین سرس، با ساختار داخلی تفکیک نشده متناقض است، که این اشاره دارد بر اینکه سرس دارای هسته ای سنگی است که توسط جبه ای یخی پوشیده شده است. این جبه ی 100 کیلومتری (%28-%23 درصد وزنی از سرس؛ %50 از لحاظ حجمی) حاوی 200 میلیون کیلومتر مکعب آب است که این بیشتر از مقدار آب شیرین موجود بر روی زمین است. این نتیجه گیری توسط مشاهدات تلسکوپ «کِک» در 2002 و همچنین توسط مدلسازی تکاملی تأیید شده است. همچنین بعضی از ویژگی های سطحی و تاریخی آن (مانند فاصله ی آن از خورشید، که تشعشات خورشیدی را به اندازه کافی تضعیف کرد تا اجازه مشارکت ترکیباتی با نقطه ی انجماد پایین را در زمان تشکیل آن بدهد) دلالت بر وجود مواد فرار در لایه های داخلی سرس دارند.

از سوی دیگر شکل و ابعاد سرس میتواند توسط ساختار داخلی خلل و فرج دار و یا قسمتاً تفکیک شده و یا کاملاً تفکیک نشده توضیح داده شود. حضور لایه ای سنگی بر روی یخ از لحاظ گرانشی ناپایدار است. اگر قسمتی از لایه سنگی در داخل یخ تفکیک شده فرو برود، رسوب های نمکی میبایستی تشکیل شده باشند. چنین رسوبگذاری هایی آشکار نشده اند. بنابراین ممکن است که سرس لایه یخی بزرگی نداشته باشد. اما در عوض از سیارک های کم چگالی با ترکیبات آبدار تشکیل شده باشد. تجزیه ایزوتوپ های رادیواکتیو ممکن است بقدر کافی نباشد که بتواند باعث تفکیک شدن ساختار داخلی شود.


ادامه دارد...

منبع: دانشنامه آنلاین ویکیپدیا

mohsen4465
10-15-2012, 07:23 PM
سطح:
ترکیبات سطحی سرس بطور کلی مشابه سیارک های نوع C است. البته تفاوت هایی هم وجود دارند. خصوصیات طیفی مادون قرمز سرتاسری سرس مروبوط به کانی های آبدار است که نشان دهنده مقادیر قابل توجهی آب در ساختار داخلی است. سایر ترکیبات اصلی احتمالی سطح سرس شامل رُس غنی از آهن (کرونستدتایت: Cronstedtite) و کانی های کربناتی (دولومیت: Dolomite، سیدریت: Siderite) است که کانی های اصلی شهابسنگ های کوندریت کربناتی (Carbonaceous Chondrite) هستند. خصوصیات طیفی کربنات ها و خاک رس معمولاً در طیف سایر سیارک های نوع C یافت نمیشود. بدلیل وجود این تفاوت ها گاهی اوقات سرس بعنوان یک سیارک نوع G طبقه بندی میشود.

سطح سرس نسبتاً گرم است. حداکثر درجه حرارت برای زمانی که خورشید در بالای سر قرار دارد طبق اندازه گیری های 5 می 1991 برابر با 235 کلوین (°38- سلسیوس) تخمین زده شده است.

فقط تعداد معدودی از عوارض سطحی سرس بطور نامبهمی تشخیص داده شده اند. تصاویر ماواء بنفش رزولوشن بالای تلسکوپ فضایی هابل تهیه شده بسال 1995 یک لکه ی سیاه رنگ را بر روی سطح سرس نشان میدهد که به افتخار کاشف سرس «پیاتزی» نامیده شده است. تصور بر این است که این عارضه سطحی یک دهانه برخوردی است. تصاویر بعدی مادون قرمز نزدیک با رزولوشن بالاتر در مدت یک چرخش کامل توسط تلسکوپ کِک با استفاده از فناوری «اپتیک سازگار» چندین لکه تاریک و روشن را نشان داد که با چرخش سیاره کوتوله سرس جابجا میشدند. دو عدد از لکه های سیاه ظاهری دایره ای داشتند و احتمالاً دهانه برخودی هستند. یکی از آنها ناحیه درخشانی در مرکز داشت در حالی که دیگری بعنوان عارضه سطحی پیاتزی شناخته شده بود. تصاویر محدوده مرئی اخیر از چرخش کامل، گرفته شده بسال 2003 و 2004 توسط تلسکوپ فضایی هابل، 11 عارضه سطحی قابل تشخیص را نشان میدهد که طبیعت آنها ناشناخته است که یکی از آنها بنام عارضه «پیاتزی» قبلاً رصد و ثبت شده بود.

این مشاهدات آخر همچنین نشان داد که قطب شمال سرس بسمت نقطه ای در صورت فلکی اژدها با بعد ساعت 19 و 24 دقیقه (°291) و میل °59+ اشاره میکند. این بدان معنی است که انحراف محوری سرس بسیار کم است ــ حدود °3.



ادامه دارد...


منبع: دانشنامه آنلاین ویکیپدیا

mohsen4465
10-17-2012, 06:30 PM
اتمسفر
نشانه هایی وجود دارد مبنی بر اینکه سرس حاوی اتمسفری رقیق و شبنم یخ زده (Frost) بر روی سطحش است. آب منجمد سطحی در فاصله کمتر از 5 واحد نجومی از خورشید ناپایدار است، بنابراین انتظار میرود که این یخ تحت تأثیر تابش مستقیم خورشید تصعید شود. آب یخ زده میتواند از لایه های زیرین به سطح سرس مهاجرت کند اما در مدت زمان کوتاهی از دام جاذبه فرار خواهد کرد. در نتیجه آشکار کردن تبخیر آب کار مشکلی است. آب در حال خروج از نواحی قطبی سرس احتمالاً در دهه 1990 مشاهده شده است اما این بطور واضحی اثبات نشده است. آشکار ساختن آب در حال خروج از اطراف یک دهانه برخوردی تازه و یا ترک های لایه های سطحی زیرین شاید ممکن باشد. مشاهدات ماوراءبنفش توسط فضاپیمای IUE بطور آماری مقدار قابل توجهی یون هیدروکسید در نزدیکی قطب شمال سرسی را آشکار کرد که حاصل تجزیه بخار آب در اثر تابش فرابنفش خورشید است.

پتانسیل حیات فرازمینی
در حالی که همانند مریخ و اروپا در مورد پتانسیل وجود حیات فرازمینی بر روی سرس بحث نمیشود، اما پتانسیل بالای حضور آب منجمد در سرس این اندیشه را ایجاد کرده است که شاید حیات در آنجا حضور داشته باشد و گواه این مطلب میتواند در مواد پرتابی فرضی از سرس یافت شود که توانستند از سرس به زمین برسند.


ادامه دارد...
(مطالب رو در بخش های کوتاه قرار میدم تا خوندنشون احیاناً خارج از حوصله نباشه...:have a nice day:)


منبع: دانشنامه آنلاین ویکیپدیا

mohsen4465
10-18-2012, 06:55 PM
مدار:
سرس در مداری بین مریخ و مشتری، در داخل کمربند سیارکی، با دوره تناوبی معادل 4.6 سال زمینی حرکت میکند. مدار آن شیب متوسطی دارد (i=10.6° در مقایسه با °7 برای عطارد و °17 برای پلوتو) و به طور متوسطی نیز دارای خروج از مرکز است (e=0.08 در مقایسه با 0.09 برای مریخ).



http://up.avastarco.com/images/e5z5h085f15x0s9o42lj.png (http://up.avastarco.com/images/e5z5h085f15x0s9o42lj.png)


در نمای شماتیک بالا مدار سرس (آبی) و چندین سیاره (سفید و خاکستری) نشان داده شده است. نواحی ای از مدار که در پایین صفحه دایرة البروج قرار دارند با رنگ تیره تر مشخص شده اند و علامت بعلاوه نارنجی رنگ مکان خورشید است. نمای شماتیک بالا سمت چپ یک نمای قطبی است که مکان سرس را در فضای خالی بین مدار مریخ و مشتری نشان میدهد. بالا سمت راست یک نمای نزدیکتر است که مکان اوج (Q) و حضیض (q) مداری مریخ و سرس را نشان میدهد. نقطه حضیض مداری مریخ در نقطه مقابل حضیض سرس و همچنین بیشتر سیارک های بزرگ کمربند اصلی از جمله 2 پالاس و 10 هیجیا قرار دارد. نمای پایین، نمایی از پهلو است که شیب مداری سرس را در مقایسه با مدار مریخ و مشتری نشان میدهد.

در گذشته تصور بر این بود که سرس عضوی از «خانواده سیارک ها» است (خانواده سرس). خانواده سیارک ها در «عناصر طویل-مدت مداری» مشابهی مشترک هستند که نشان دهنده یک منشاء مشترک بواسطه یک برخورد سیارکی در گذشته میباشد. پس از آن مشخص شد که سرس مشخصات طیفی متفاوتی نسبت به سایر اعضای خانواده دارد و در نتیجه این گروه امروزه «خانواده جفیون» نامیده میشود، که پس از عضو بعدی دارای کوچکترین عدد، «1272 جفیون» به این نام نامیده شدند (برای مدتی نیز خانواده «مینروا» نامیده میشد که البته 93 مینروا نیز پس از طیف نگاری به سرنوشتی مشابه سرس دچار شد). به نظر سرس صرفاً میهمانی ناخوانده در خانواده خودش بحساب می آید که بطور تصادفی عناصر مداری مشترکی دارد اما نه منشاء مشترک.


http://up.avastarco.com/images/n1x5a3m41jmpaqs1cet0.png (http://up.avastarco.com/images/n1x5a3m41jmpaqs1cet0.png)
خانواده سیارکها ــ محور افقی فاصله از خورشید و محور عمودی شیب مداری را نشان میدهد. سرس همچون میهمان ناخوانده ای در میان خانواده جفیون (توده ای که اینجا با نام قدیمی سرس نشان داده شده است) حضور دارد.

دوره چرخش سرس (روز سرسی) معادل 9 ساعت و 4 دقیقه است. سرس با 2 پالاس تقریباً در حرکت متوسط «روزونانس مداری» 1:1 قرار دارد (تناوب مداری آنها %0.3 اختلاف دارد). بهرحال رزونانس مداری واقعی بین این دو جرم بدلیل جرم کم در مقایسه با جدایی زیاد، غیر محتمل است. چنین ارتباطاتی بین سیارک ها بسیار نادر است.


گذر سیارات از سرس
عطارد، زهره، زمین و مریخ همگی میتوانند از سرس در حال گذر از روی قرص خورشید دیده شوند. معمولترین آنها گذر عطارد است که در دوره های سالانه کوتاه مدت اتفاق میافتد، از جمله موارد اخیر آن در 2006 و 2010. تاریخ های متناظر برای زهره به سال های 1953 و 2051 برمیگردد، برای زمین 1814 و 2081 و برای مریخ 767 و 2684 میلادی است.



ادامه دارد...


منبع: دانشنامه آنلاین ویکیپدیا

mohsen4465
10-19-2012, 11:24 AM
<TABLE style="BORDER-BOTTOM: windowtext 1pt solid; BORDER-LEFT: windowtext 1pt solid; BORDER-TOP: windowtext 1pt solid; BORDER-RIGHT: windowtext 1pt solid; mso-cellspacing: 1.5pt; mso-yfti-tbllook: 1184; mso-border-insideh: 1.0pt solid windowtext; mso-border-insidev: 1.0pt solid windowtext" class=MsoNormalTable border=1 cellSpacing=3 cellPadding=0><TBODY><TR style="mso-yfti-irow: 0; mso-yfti-firstrow: yes"><TD style="BORDER-BOTTOM: windowtext 1pt solid; BORDER-LEFT: windowtext 1pt solid; PADDING-BOTTOM: 0.75pt; BACKGROUND-COLOR: transparent; PADDING-LEFT: 0.75pt; PADDING-RIGHT: 0.75pt; BORDER-TOP: windowtext 1pt solid; BORDER-RIGHT: windowtext 1pt solid; PADDING-TOP: 0.75pt" colSpan=5>
مقایسه عناصر طویل-مدت مداری* با عناصر کوتاه-مدت مداری** سرس
</TD></TR><TR style="mso-yfti-irow: 1"><TD style="BORDER-BOTTOM: windowtext 1pt solid; BORDER-LEFT: windowtext 1pt solid; PADDING-BOTTOM: 0.75pt; BACKGROUND-COLOR: transparent; PADDING-LEFT: 0.75pt; PADDING-RIGHT: 0.75pt; BORDER-TOP: windowtext 1pt solid; BORDER-RIGHT: windowtext 1pt solid; PADDING-TOP: 0.75pt">
نوع عنصر مداری
</TD><TD style="BORDER-BOTTOM: windowtext 1pt solid; BORDER-LEFT: windowtext 1pt solid; PADDING-BOTTOM: 0.75pt; BACKGROUND-COLOR: transparent; PADDING-LEFT: 0.75pt; PADDING-RIGHT: 0.75pt; BORDER-TOP: windowtext 1pt solid; BORDER-RIGHT: windowtext 1pt solid; PADDING-TOP: 0.75pt">
نیم قطر بزرگ

(برحسب واحد نجومی)

</TD><TD style="BORDER-BOTTOM: windowtext 1pt solid; BORDER-LEFT: windowtext 1pt solid; PADDING-BOTTOM: 0.75pt; BACKGROUND-COLOR: transparent; PADDING-LEFT: 0.75pt; PADDING-RIGHT: 0.75pt; BORDER-TOP: windowtext 1pt solid; BORDER-RIGHT: windowtext 1pt solid; PADDING-TOP: 0.75pt">
خروج از مرکز مدار
</TD><TD style="BORDER-BOTTOM: windowtext 1pt solid; BORDER-LEFT: windowtext 1pt solid; PADDING-BOTTOM: 0.75pt; BACKGROUND-COLOR: transparent; PADDING-LEFT: 0.75pt; PADDING-RIGHT: 0.75pt; BORDER-TOP: windowtext 1pt solid; BORDER-RIGHT: windowtext 1pt solid; PADDING-TOP: 0.75pt">
شیب مدار
</TD><TD style="BORDER-BOTTOM: windowtext 1pt solid; BORDER-LEFT: windowtext 1pt solid; PADDING-BOTTOM: 0.75pt; BACKGROUND-COLOR: transparent; PADDING-LEFT: 0.75pt; PADDING-RIGHT: 0.75pt; BORDER-TOP: windowtext 1pt solid; BORDER-RIGHT: windowtext 1pt solid; PADDING-TOP: 0.75pt">
دوره تناوب مدار

(برحسب روز زمینی)

</TD></TR><TR style="mso-yfti-irow: 2"><TD style="BORDER-BOTTOM: windowtext 1pt solid; BORDER-LEFT: windowtext 1pt solid; PADDING-BOTTOM: 0.75pt; BACKGROUND-COLOR: transparent; PADDING-LEFT: 0.75pt; PADDING-RIGHT: 0.75pt; BORDER-TOP: windowtext 1pt solid; BORDER-RIGHT: windowtext 1pt solid; PADDING-TOP: 0.75pt">
طویل-مدت
</TD><TD style="BORDER-BOTTOM: windowtext 1pt solid; BORDER-LEFT: windowtext 1pt solid; PADDING-BOTTOM: 0.75pt; BACKGROUND-COLOR: transparent; PADDING-LEFT: 0.75pt; PADDING-RIGHT: 0.75pt; BORDER-TOP: windowtext 1pt solid; BORDER-RIGHT: windowtext 1pt solid; PADDING-TOP: 0.75pt">
2.7671
</TD><TD style="BORDER-BOTTOM: windowtext 1pt solid; BORDER-LEFT: windowtext 1pt solid; PADDING-BOTTOM: 0.75pt; BACKGROUND-COLOR: transparent; PADDING-LEFT: 0.75pt; PADDING-RIGHT: 0.75pt; BORDER-TOP: windowtext 1pt solid; BORDER-RIGHT: windowtext 1pt solid; PADDING-TOP: 0.75pt">
0.116198
</TD><TD style="BORDER-BOTTOM: windowtext 1pt solid; BORDER-LEFT: windowtext 1pt solid; PADDING-BOTTOM: 0.75pt; BACKGROUND-COLOR: transparent; PADDING-LEFT: 0.75pt; PADDING-RIGHT: 0.75pt; BORDER-TOP: windowtext 1pt solid; BORDER-RIGHT: windowtext 1pt solid; PADDING-TOP: 0.75pt">
9.647435
</TD><TD style="BORDER-BOTTOM: windowtext 1pt solid; BORDER-LEFT: windowtext 1pt solid; PADDING-BOTTOM: 0.75pt; BACKGROUND-COLOR: transparent; PADDING-LEFT: 0.75pt; PADDING-RIGHT: 0.75pt; BORDER-TOP: windowtext 1pt solid; BORDER-RIGHT: windowtext 1pt solid; PADDING-TOP: 0.75pt">
1681.60
</TD></TR><TR style="mso-yfti-irow: 3"><TD style="BORDER-BOTTOM: windowtext 1pt solid; BORDER-LEFT: windowtext 1pt solid; PADDING-BOTTOM: 0.75pt; BACKGROUND-COLOR: transparent; PADDING-LEFT: 0.75pt; PADDING-RIGHT: 0.75pt; BORDER-TOP: windowtext 1pt solid; BORDER-RIGHT: windowtext 1pt solid; PADDING-TOP: 0.75pt">
کوتاه-مدت



(23 جولای 2010)


</TD><TD style="BORDER-BOTTOM: windowtext 1pt solid; BORDER-LEFT: windowtext 1pt solid; PADDING-BOTTOM: 0.75pt; BACKGROUND-COLOR: transparent; PADDING-LEFT: 0.75pt; PADDING-RIGHT: 0.75pt; BORDER-TOP: windowtext 1pt solid; BORDER-RIGHT: windowtext 1pt solid; PADDING-TOP: 0.75pt">

2.7653

</TD><TD style="BORDER-BOTTOM: windowtext 1pt solid; BORDER-LEFT: windowtext 1pt solid; PADDING-BOTTOM: 0.75pt; BACKGROUND-COLOR: transparent; PADDING-LEFT: 0.75pt; PADDING-RIGHT: 0.75pt; BORDER-TOP: windowtext 1pt solid; BORDER-RIGHT: windowtext 1pt solid; PADDING-TOP: 0.75pt">

0.079138

</TD><TD style="BORDER-BOTTOM: windowtext 1pt solid; BORDER-LEFT: windowtext 1pt solid; PADDING-BOTTOM: 0.75pt; BACKGROUND-COLOR: transparent; PADDING-LEFT: 0.75pt; PADDING-RIGHT: 0.75pt; BORDER-TOP: windowtext 1pt solid; BORDER-RIGHT: windowtext 1pt solid; PADDING-TOP: 0.75pt">

10.586821

</TD><TD style="BORDER-BOTTOM: windowtext 1pt solid; BORDER-LEFT: windowtext 1pt solid; PADDING-BOTTOM: 0.75pt; BACKGROUND-COLOR: transparent; PADDING-LEFT: 0.75pt; PADDING-RIGHT: 0.75pt; BORDER-TOP: windowtext 1pt solid; BORDER-RIGHT: windowtext 1pt solid; PADDING-TOP: 0.75pt">

1679.66

</TD></TR><TR style="mso-yfti-irow: 4; mso-yfti-lastrow: yes"><TD style="BORDER-BOTTOM: windowtext 1pt solid; BORDER-LEFT: windowtext 1pt solid; PADDING-BOTTOM: 0.75pt; BACKGROUND-COLOR: transparent; PADDING-LEFT: 0.75pt; PADDING-RIGHT: 0.75pt; BORDER-TOP: windowtext 1pt solid; BORDER-RIGHT: windowtext 1pt solid; PADDING-TOP: 0.75pt">

تفاوت

</TD><TD style="BORDER-BOTTOM: windowtext 1pt solid; BORDER-LEFT: windowtext 1pt solid; PADDING-BOTTOM: 0.75pt; BACKGROUND-COLOR: transparent; PADDING-LEFT: 0.75pt; PADDING-RIGHT: 0.75pt; BORDER-TOP: windowtext 1pt solid; BORDER-RIGHT: windowtext 1pt solid; PADDING-TOP: 0.75pt">

0.0018

</TD><TD style="BORDER-BOTTOM: windowtext 1pt solid; BORDER-LEFT: windowtext 1pt solid; PADDING-BOTTOM: 0.75pt; BACKGROUND-COLOR: transparent; PADDING-LEFT: 0.75pt; PADDING-RIGHT: 0.75pt; BORDER-TOP: windowtext 1pt solid; BORDER-RIGHT: windowtext 1pt solid; PADDING-TOP: 0.75pt">

0.03706

</TD><TD style="BORDER-BOTTOM: windowtext 1pt solid; BORDER-LEFT: windowtext 1pt solid; PADDING-BOTTOM: 0.75pt; BACKGROUND-COLOR: transparent; PADDING-LEFT: 0.75pt; PADDING-RIGHT: 0.75pt; BORDER-TOP: windowtext 1pt solid; BORDER-RIGHT: windowtext 1pt solid; PADDING-TOP: 0.75pt">

0.939386

</TD><TD style="BORDER-BOTTOM: windowtext 1pt solid; BORDER-LEFT: windowtext 1pt solid; PADDING-BOTTOM: 0.75pt; BACKGROUND-COLOR: transparent; PADDING-LEFT: 0.75pt; PADDING-RIGHT: 0.75pt; BORDER-TOP: windowtext 1pt solid; BORDER-RIGHT: windowtext 1pt solid; PADDING-TOP: 0.75pt">

1.94

</TD></TR></TBODY></TABLE>

* عناصر طویل-مدت مداری بیانگر نحوه حرکت و ویژگی های مداری جرم فضایی در مداری است که تا مدت زمانی بسیار طولانی (دست کم ده ها میلیون سال) دستخوش تغییر نشود.


** عناصر کوتاه-مدت مداری بیانگر نحوه حرکت و ویژگی های مداری جرم فضایی در یک دوره زمانی کوتاه مدت است (کمتر از هزاران سال) بطوریکه در این مدت تأثیرات سایر اجرام (غیر از جرم مرکزی) بر روی مدار جرم مورد نظر تأثیر چندانی نگذارد.


سرس مانند بیشتر خرده سیارات از جمله اجرامی است که تفاوت عناصر کوتاه-مدت و طویل مدت آن قابل توجه است. البته استثنائاتی نیز وجود دارد؛ برای مثال سیارکهایی که در شکاف «کیرکوود» قرار دارند در رزونانس مداری شدیدی با سیاره مشتری هستند و بنابراین تفاوت عناصر مداری کوتاه-مدت و طویل-مدت آنها ناچیز است.

milad77
10-19-2012, 06:04 PM
سِرِس یا ۱ سرس نام نخستین سیاره کوتوله ای (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D9%87_%DA%A9%D9%88%D8%AA% D9%88%D9%84%D9%87) است که کشف شد. این سیارک که نامش از نام الهه کشاورزی در روم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D9%85) قدیم گرفته شده در یکم ژانویه ۱۸۰۱ توسط جوزپه پیاتزی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AC%D9%88%D8%B2%D9%BE%D9%87_%D9 %BE%DB%8C%D8%A7%D8%AA%D8%B2%DB%8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) کشف شده است
با قطری حدود ۹۵۰ کیلومتر، سرس بزرگ‌ترین و پرجرم‌ترین جسم در کمربند سیارکی است. سرس تقریباً یک‌سوم کل جرم این کمربند را تشکیل می‌دهد.

milad77
10-19-2012, 06:07 PM
اطلاعاتی دیگر درباره سرس :
<table style="TEXT-ALIGN: right; WIDTH: 20em; FONT-SIZE: 80%" class="infobox vcard" cellspacing="2"><tbody><tr><th style="LINE-HEIGHT: 1.1em">کشف توسط</th><td style="LINE-HEIGHT: 1.2em">جوزپه پیاتزی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AC%D9%88%D8%B2%D9%BE%D9%87_%D9 %BE%DB%8C%D8%A7%D8%AA%D8%B2%DB%8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF)</td></tr><tr><th style="LINE-HEIGHT: 1.1em">تاریخ کشف</th><td style="LINE-HEIGHT: 1.2em">۱ ژانویه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1_%DA%98%D8%A7%D9%86%D9%88%DB%8C%D9%87) ۱۸۰۱ (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%DB%B1%DB%B8%DB%B0%DB%B1&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF)</td></tr><tr><th style="TEXT-ALIGN: center; PADDING-TOP: 0.75em" colspan="2">طبقه‌بندی
</th></tr><tr><th style="LINE-HEIGHT: 1.1em">نام‌های دیگر</th><td style="LINE-HEIGHT: 1.2em">A899 OF; 1943 XB</td></tr><tr><th style="LINE-HEIGHT: 1.1em">طبقه‌بندی
سیارات کوچک</th><td style="LINE-HEIGHT: 1.2em; VERTICAL-ALIGN: middle">سیاره کوتوله (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D9%87_%DA%A9%D9%88%D8%AA% D9%88%D9%84%D9%87), کمربند سیارک‌ها (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%85%D8%B1%D8%A8%D9%86%D8%AF_%D8%B3%DB%8C% D8%A7%D8%B1%DA%A9%E2%80%8C%D9%87%D8%A7)</td></tr><tr><th style="TEXT-ALIGN: center; PADDING-TOP: 0.75em" colspan="2">عناصر کپلری مدار (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D9%86%D8%A7%D8%B5%D8%B1_%D9%85%D8%AF%D8%A7% D8%B1%DB%8C)
</th></tr><tr><th style="LINE-HEIGHT: 1.1em">خروج از مرکز (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D8%B1%D9%88%D8%AC_%D8%A7%D8%B2_%D9%85%D8%B1 %DA%A9%D8%B2_%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C)</th><td style="LINE-HEIGHT: 1.2em">0.07934</td></tr><tr><th style="LINE-HEIGHT: 1.1em">آنومالی متوسط (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%86%D9%88%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C_%D9%85% D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7)</th><td style="LINE-HEIGHT: 1.2em">27.448° (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%AC%D9%87_(%D8%B2%D8%A7%D9%88%DB%8C %D9%87))</td></tr><tr><th style="LINE-HEIGHT: 1.1em">زاویه انحراف (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A7%D9%88%DB%8C%D9%87_%D8%A7%D9%86%D8%AD% D8%B1%D8%A7%D9%81)</th><td style="LINE-HEIGHT: 1.2em">10.585° (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%AC%D9%87_(%D8%B2%D8%A7%D9%88%DB%8C %D9%87))</td></tr><tr><th style="TEXT-ALIGN: center; PADDING-TOP: 0.75em" colspan="2">سایر مشخصات مداری (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1)
</th></tr><tr><th style="LINE-HEIGHT: 1.1em">اوج</th><td style="LINE-HEIGHT: 1.2em">446.669 گیگامتر (2.987 و.ن. (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D8%A7%D8%AD%D8%AF_%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85% DB%8C))</td></tr><tr><th style="LINE-HEIGHT: 1.1em">حضیض</th><td style="LINE-HEIGHT: 1.2em">380.612 گیگامتر (2.544 و.ن. (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D8%A7%D8%AD%D8%AF_%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85% DB%8C))</td></tr><tr><th style="LINE-HEIGHT: 1.1em">تناوب مداری (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%86%D8%A7%D9%88%D8%A8_%D9%85%D8%AF%D8%A7% D8%B1%DB%8C)</th><td style="LINE-HEIGHT: 1.2em">1680.5 روز (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D8%B2) (4.6 سال (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B3%D8%A7%D9%84_%DA%98%D9%88%D9 %84%DB%8C%D9%86_(%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87%E2 %80%8C%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C)&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF))</td></tr><tr><th style="TEXT-ALIGN: center; PADDING-TOP: 0.75em" colspan="2">مشخصات فیزیکی
</th></tr><tr><th style="LINE-HEIGHT: 1.1em">ابعاد</th><td style="LINE-HEIGHT: 1.2em">975×909 کیلومتر</td></tr><tr><th style="LINE-HEIGHT: 1.1em">مساحت سطح (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%B1%D9%87#.D9.85.D8.B3.D8.A7.D8.AD.D8.AA)</th><td style="LINE-HEIGHT: 1.2em">2,850,000 km<sup>2</sup> (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%DB%8C%D9%84%D9%88%D9%85%D8%AA%D8%B1_%D9%85% D8%B1%D8%A8%D8%B9)</td></tr><tr><th style="LINE-HEIGHT: 1.1em">جرم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%B1%D9%85)</th><td style="LINE-HEIGHT: 1.2em">9.43×10<sup>20</sup> کیلوگرم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%DB%8C%D9%84%D9%88%DA%AF%D8%B1%D9%85) </td></tr><tr><th style="LINE-HEIGHT: 1.1em">متوسط چگالی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%86%DA%AF%D8%A7%D9%84%DB%8C)</th><td style="LINE-HEIGHT: 1.2em">2.08 گرم/سانتیمتر مکعب (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%A7%D9%86%D8%AA%DB%8C%D9%85%D8%AA%D8%B1_% D9%85%DA%A9%D8%B9%D8%A8)</td></tr><tr><th style="LINE-HEIGHT: 1.1em">گرانش سطحی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B4_%D8%B3%D8%B7%D8%AD% DB%8C)</th><td style="LINE-HEIGHT: 1.2em; VERTICAL-ALIGN: middle">0.27 متر/ثانیه مربع</td></tr><tr><th style="LINE-HEIGHT: 1.1em">سرعت فرار (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D8%B9%D8%AA_%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B1)</th><td style="LINE-HEIGHT: 1.2em; VERTICAL-ALIGN: middle">0.51 کیلومتر/ثانیه</td></tr><tr><th style="LINE-HEIGHT: 1.1em">آلبدو (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%84%D8%A8%D8%AF%D9%88)</th><td style="LINE-HEIGHT: 1.2em">0.090±0.0033</td></tr><tr><th style="LINE-HEIGHT: 1.1em">نوع طیف</th><td style="LINE-HEIGHT: 1.2em">سیارک ردهٔ سی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DA%A9_%D8 %B1%D8%AF%D9%87_%D8%B3%DB%8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF)</td></tr><tr><th style="LINE-HEIGHT: 1.1em">قدر ظاهری (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D8%AF%D8%B1_%D8%B8%D8%A7%D9%87%D8%B1%DB%8C)</th><td style="LINE-HEIGHT: 1.2em; VERTICAL-ALIGN: middle">6.7 تا 9.32</td></tr><tr><th style="LINE-HEIGHT: 1.1em">قدر مطلق (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D8%AF%D8%B1_%D9%85%D8%B7%D9%84%D9%82_(%D8%A 7%D8%AE%D8%AA%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C) )</th><td style="LINE-HEIGHT: 1.2em; VERTICAL-ALIGN: middle">3.36 ± 0.02</td></tr></tbody></table>

عکسی از سرس در کنار ماه برای مقایسه این سیاره کوتوله.
4954

milad77
10-19-2012, 06:15 PM
و نیز این عکس برای مقایسه سرس، ماه و زمین.
این عکس درک خیلی خوبی از سیاره های کوتوله با ما میده(با توجه به این سرس بزرگ ترین سیاره کوتوله هستش.)

4955

mohsen4465
10-22-2012, 10:44 PM
منشاء و تکامل
سرس به احتمال زیاد یک «پیش سیاره» است که در 4.57 میلیارد سال قبل در کمربند سیارکی شکل گرفته است. در حالیکه اکثر پیش سیاره های داخلی منظومه شمسی (شامل تمام اجرام هم اندازه ماه تا مریخ) با دیگر پیش سیاره ها ادغام شدند و سیارات سنگی را بوجود آوردند و یا توسط مشتری به بیرون از منظومه شمسی پرتاب شدند، بنظر میرسد که سرس در این میان دست نخورده باقی ماند. نظریه دیگری بیان میکند که سرس در کمربند کویپر تشکیل شد و سپس به کمربند سیارکها مهاجرت کرد. پیش سیاره احتمالی دیگری بنام «وستا» با اندازه ای کمتر از نصف سرس، برخورد عظیمی را پس از سرد شدن تجربه کرده است و تقریباً 1 درصد از جرم خود را از دست داد. تکامل زمین شناسی سرس مربوط به منبع گرمای زمان تشکیل سرس و پس از آن است: اصطکاک ناشی از بهم پیوستن «پیش-سازهای سیاره ای» و تجزیه هسته های رادیواکتیو مختلف (احتمالاً ایزوتوپ های با عمر کوتاه نظیر آلومینیوم-26). تصور میشود که اینها برای لایه بندی شدن به هسته سنگی و جبه یخی در مدت کمی پس از تشکیل کافی باشند. این فرآیند ممکن است باعث ایجاد سطح بندی مجدد توسط آب-فشان ها و فرآیندهای زمین-ساختی (تکتونیک) شده باشد و بدین ترتیب عوارض سطحی قدیمی محو شده باشند. سرس بدلیل اندازه کوچکش، میبایستی در همان اوایل تشکیلش سرد شده باشد و بدین شکل تمام فرآیندهای سطح بندی مجدد آن متوقف شده باشد. تمام قسمت های یخی بر روی سطح بتدریج تصعید شده و در عوض کانی های آبداری همچون رُس و کربنات ها را باقی گذاشت.

امروزه سرس از نظر زمین شناسی بنظر جرم فضایی غیرفعالی محسوب میگردد و سطح آن توسط عوارض برخوردی منقوش شده است. حضور مقدار قابل توجهی از آب منجمد در داخل ترکیبات آن این امکان را مطرح کرده است که سرس در گذشته لایه ای از آب مایع را در درون خود داشته و یا دارد. این لایه فرضی اغلب اقیانوس نامیده میشود. اگر چنین لایه ای از آب مایع وجود داشته باشد تصور میشود که بین هسته سنگی و جبه یخی آن باشد، همانطوری که برای اقیانوس های اروپا استدلال شده است. احتمال وجود چنین اقیانوسی زمانی بیشتر میشود که موادی همچون نمک ها، آمونیاک، اسید سولفوریک و سایر ترکیبات ضد یخ در این آب حل شده باشند.


ادامه دارد...


منبع: دانشنامه آنلاین ویکیپدیا

mohsen4465
10-23-2012, 05:12 PM
رصـد
سرس در زمانی که در نزدیکی حضیض مداری در حالت مقابله با زمین قرار میگیرد، میتواند به قدر ظاهری 6.7+ برسد. بطور کلی این کمتر از آن است که با چشم غیر مسلح دیده شود، اما در شرایط استثنایی یک فرد تیز بین ممکن است بتواند این سیاره کوتوله را تشخیص دهد. بتاریخ 18 دسامبر 2012 سرس در بیشترین درخشندگی خود (قدر 6.73) خواهد بود. تنها سیارک هایی که میتوانند به چنین قدرهای درخشانی برسند 4 وستا، و تحت شرایط نادری در نقطه حضیض مداری، 2 پالاس و 7 ایریس هستند. در زمان مقارنه با خورشید سرس دارای قدر ظاهری معادل 9.3+ است که با کم نورترین اجرامی که با یک دوربین 50×10 قابل مشاهده اند برابری میکند. بنابراین در هر محدوده زمانی که سرس در بالای خط افق و در آسمانی کاملاً تاریک قرار داشته باشد میتوان آن را با یک دوربین دوچشمی مشاهده کرد.


نکات برجسته تاریخ رصدی سرس شامل موارد زیر است:

رصد اختفاء یک ستاره توسط سرس در مکزیک، فلوریدا و در امتداد دریای کارائیب بتاریخ 13 نوامبر 1984.
تصاویر ماوراءبنفش تلسکوپ فضایی هابل با رزولوشنی معادل 50 کیلومتر تهیه شده به تاریخ 25 جون 1995.
تصاویر مادون قرمز با رزولوشنی معادل 30 کیلومتر تهیه شده توسط تلسکوپ کِک بسال 2002 توسط فناوری اپتیک سازگار.
تصاویر نور مرئی با رزولوشنی معادل 30 کیلومتر (بهترین تا به امروز) تهیه شده توسط تلسکوپ فضایی هابل در سالهای 2003 و 2004.


ادامه دارد...



منبع: دانشنامه آنلاین ویکیپدیا

mohsen4465
10-24-2012, 06:19 PM
کاوش
تابحال هیچ کاوشگری سرس را ملاقات نکرده است. از سیگنال های رادیویی فضاپیماهای مدارگرد و سطح نورد مریخ جهت تعیین جرم سرس توسط میزان ایجاد آشفتگی آن بر روی مدار مریخ استفاده شده است. فضاپیمای «داون» (Dawn: آغاز) پرتاب شده توسط ناسا بسال 2007، از 15 جولای 2011 تا 5 سپتامبر 2012 در مدار سیارک وستا قرار گرفت و در حال ادامه دادن مأموریتش به سمت سرس است. طبق برنامه زمانی قرار است در 2015 و پنج ماه قبل از رسیدن فضاپیمای «نیوهوریزونز» (New Horizons: افق های جدید) به پلوتو، به سیاره کوتوله سرس برسد. بنابراین داون اولین مأموریت فضایی خواهد بود که به مطالعه یک سیاره کوتوله از فاصله ای نزدیک میپرازد.

طبق برنامه قرار است که داون در مداری 5900 کیلومتری به دور سرس قرار بگیرد. پس از پنج ماه بررسی مدارش را به 1300 کیلومتر کاهش میدهد و سپس پس از پنج ماه دیگر تا مدار 700 کیلومتر پایین میرود. ابزارهای علمی فضاپیما شامل یک دوربین فریم بالا، طیف نگار مرئی و مادون قرمز و یک آشکارساز پرتو گاما و نوترون است. از این ابزارها برای تعیین شکل و عناصر تشکیل دهنده سیاره کوتوله سرس استفاده خواهد شد.


منبع: دانشنامه آنلاین ویکیپدیا



در حال حاضر فضاپیمای داون در مسیری تقریباً موازی با سرس در حال پروازه و هر لحظه فاصله خودش رو با سرس کمتر میکنه. امیدواریم تا هر چه زودتر اولین عکس رو از سطح سرس ببینیم. :hope my fake smile



دقیق ترین تصاویر حال حاضر از سطح سرس. تصاویر مادون قرمز با رزولوشن 30 کیلومتر از رصدخانه کِک جزایر هاوایی (2002):




http://up.avastarco.com/images/r9ctj7t22mgfo61decfc.jpg (http://up.avastarco.com/images/r9ctj7t22mgfo61decfc.jpg)


http://up.avastarco.com/images/4ootsg3vfvrkzdmqc6rb.jpg (http://up.avastarco.com/images/4ootsg3vfvrkzdmqc6rb.jpg)



پایان.

nakhodaye aseman
11-04-2012, 09:48 PM
درود :)
با اجازه میریم سراغ پلوتو فعلا یه بحث رو کلی میذارم بعدش میریم سراغ جزئیات ;)

پلوتو ، سیاره کوتوله
پلوتو یک سیاره کوتوله است و در فاصله بسیار دوری از خورشید قرار دارد. این سیاره بخشی از مدار خود را که کمربند کوییپر (Kuiper) نام دارد، در اختیار مجموعه ای از اجرام یخی شبیه به خود گذاشته است. از زمان کشف این سیاره در سال 1930، مردم به شدت دوست دارند که آنرا سیاره نهم منظومه شمسی بنامند. با اینحال به دلیل ابعاد کوچک و مدار عجیبش، بسیاری از دانشمندان، همگروهی پلوتو با سیاراتی مانند زمین و مشتری را زیر سوال بردند.

در سال 2006، این مناظره، انجمن ستاره شناسی بین المللی (مرجع نامگذاری اجرام آسمانی) را بر آن داشت که رسما پلوتو را در گروه سیارات کوتوله معرفی کنند. این سیاره از زمین بدون تلسکوپ دیده نمی شود.

فاصله پلوتو از خورشید تقریبا 39 برابر فاصله زمین از خورشید است. میانگین فاصله آن از خورشید 5.869.660.000 کیلومتر می باشد. پلوتو در مداری بیضی شکل به دور خورشید در حرکت است. در قسمتهایی از این مدار فاصله پلوتو تا خورشید از فاصله نپتون تا خورشید کمتر است. این سیاره به مدت 20 سال زمینی در داخل مدار نپتون می ماند. این پدیده هر 248 سال زمینی یکبار روی می دهد. این زمان معادل یکسال پلوتویی است. آخرین باری که پلوتو به داخل مدار نپتون وارد شد، 23 ژانویه 1979 تا 11 فوریه 1999 بود. پلوتو علاوه بر گردش به دور خورشید، دور خودش نیز (حول محور عمودی فرضی) می چرخد. یکبار گردش سیاره به دور خود حدود 6 روز زمینی طول می کشد.

ستاره شناسان به دلیل دور بودن این سیاره از زمین، هنوز اطلاعات زیادی درباره آن به دست نیاورده اند. قطر آن 2300 کیلومتر یعنی کمتر از یک پنجم قطر کره زمین تخمین زده می شود. سطح این سیاره از سردترین مناطق موجود در منظومه شمسی و احتمالا حدود 225- درجه سانتیگراد است.

بیشتر پلوتو قهوه ایست. به نظر می رسد که این سیاره عمدتا ازمتان یخ زده تشکیل شده و جوی از متان دارد. به خاطر چگالی کم آن ستاره شناسان فکر می کنند که بیشتر پلوتو از یخ است. دانشمندان تردید دارند که نوعی از حیات در این سیاره وجود داشته باشد.

در سال 1905، پرسیوال لاول (Percival Lowell)، ستاره شناس آمریکایی نیروی گرانشی را کشف کرد که بر دو سیاره نپتون و اورانوس تاثیر می گذاشت. در سال 1915، او مکان سیاره پنهان را پیش بینی کرده و جستجوی خود برای یافتن آنرا در رصد خانه آریزونا آغاز نمود. او از یک تلسکوپ برای رصد قسمتهایی از آسمان که او وجود سیاره جدید را در آن نواحی پیش بینی کرده بود، سود برد. متاسفانه پرسیوال در سال 1916 و قبل از کشف سیاره فوت کرد. 13 سال بعد یعنی در سال 1929، کلاید تومبا (Clyde W. Tombaugh)، یکی از دستیاران لاول در رصدخانه، از پیش بینی های او استفاده کرده و با استفاده از تلسکوپ قدرتمندتری به مشاهده نواحی خاص در آسمان پرداخت. سرانجام در سال 1930، تومبا سه عکس از این سیاره تهیه کرد. سیاره ای جدید که به یاد خدای مرگ رومیان باستان، پلوتو نامیده شد. البته دو حرف اول پرسیوال لاول نیز به افتخار وی آغازگر نام سیاره پلوتو می باشند.

در سال 1978، ستاره شناسان رصدخانه نوال (Naval) در آریزونا موفق به کشف قمر پلوتو یعنی شارون (Charon) شدند. قطر این قمر 1210 کیلومتر است.

در سال 1969، ستاره شناسان نخستین تصاویر دقیق از سطح پلوتو را منتشر کردند. این تصاویر که توسط تلسکوپ فضایی هابل تهیه شده بود، 12 منطقه تیره و روشن را در سطح پلوتو نشان می داد. مناظق روشن، که شامل کلاهک ها قطبی هستند، احتمالا نیتروژن یخ زده می باشند. مناطق تیره نیز به طور حتم متان منجمد است که به دلیل پرتوهای فرابنفش خورشیدی دچار تغییرات شیمیایی شده است.

در سال 2005، یک گروه از ستاره شناسان که به بررسی تصاویر هابل می پرداختند، دو قمر ناشناخته پلوتو را کشف کردند. این اقمار که بعدها هایدرا (Hydra) و نیکس (Nix) نامیده شدند، قطری حدود 160کیلومتر دارند و در خارج از مدار شارون قرار گرفته اند.

در سال 2006، ناسا سفینه افقهای جدید (New Horizons) را با هدف رسیدن به پلوتو به فضا ارسال نمود.

منبع:

Spinrad, Hyron. "Pluto." World Book Online Reference Center. 2004. World Book, Inc.

gshahali
11-04-2012, 10:14 PM
سلام دوستان

قبل از هرچیز باید این نکته را برای اطلاع عزیزان عرض کنم که علیرغم تلفظ ploto، با توجه به متداول شدن پلوتون در زبان فارسی، فرهنگستان واژه «پلوتون» را برای این سیاره کوتوله برگزیده است. البته در اینجا شاید نیازی به رعایت این نکته نباشد.

مطلب زیر چگونگی کشف شارون، قمر پلوتون، را توضیح می‌دهد:

در دهۀ 1970، جِیمز کریستی (James Christy) در رصدخانۀ ناوال در واشینگتون، رصدهایی از سیاره‌ها به منظور تصحیح پارامترهای مداری آنها انجام می‌داد. او برخی تصاویر پلوتون را به دلیل آنکه کشیده به نظر می‌رسیدند حذف می‌کرد. این پدیده، بر اساس تجربۀ نویسنده، زمانی رخ می‌دهد که تلسکوپ به خوبی آسمان را دنبال نمی‌کند، درنتیجه تصاویر کشیده می‌شوند. ولی او متوجه شد که تصویر ستارگان عالی است، یعنی آنکه تلسکوپ درست کار می‌کند؛ همچنین ملاحظه کرد که کشیدگی پلوتون، با گذشت زمان، به دور آن گردش می‌کند. معلوم شد که کریستی در حال رصد حرکت یک قمر به دور پلوتون، که حالا شارون (Charon) نام دارد، بوده است، و کشف آن در 22 ژوئن 1978 اعلان شد. در سال 1990، تلسکوپ فضایی هابل توانست از دو قرص مجزای پلوتون و شارون تصویربرداری نماید. (شارون قایقرانی بود که مرده‌ها را در عرض رودخانۀ افسانه‌ای استیکس جابجا می‌کرد وبا پلوتو ارتباط نزدیکی داشت؛ لذا نامی ایده‌آل بود. ضمن آنکه حروف اول آن مشابه نام همسر کریستی، شارلِن بود!)

*پلوتو نام خدای رومی عالم اموات بود که می‌توانست خود را ناپدید کند.


منبع: کتاب درآمدی بر نجوم و کیهان‌شناسی صفحه 160

mohsen4465
11-06-2012, 11:11 PM
سلام دوستان

قبل از هرچیز باید این نکته را برای اطلاع عزیزان عرض کنم که علیرغم تلفظ ploto، با توجه به متداول شدن پلوتون در زبان فارسی، فرهنگستان واژه «پلوتون» را برای این سیاره کوتوله برگزیده است. البته در اینجا شاید نیازی به رعایت این نکته نباشد. تا اونجایی که من متوجه شدم پلوتون تلفظ یونانی رب النوع یونانی Pluto هست.
(Greek: Πλούτων (http://en.wiktionary.org/wiki/%CE%A0%CE%BB%CE%BF%CF%8D%CF%84%CF%89%CE%BD#Greek) (Plouton

تلفظ صحیح پلوتو یا پلوتون بدین صورته که واو اول او و واو دوم اُ تلفظ بشه.

nakhodaye aseman
11-07-2012, 09:38 PM
چرا پولوتو از بین سیارات منظومه ی شمسی حذف شد؟
پلوتو به این دلیل از لیست سیارات منظومه شمسی حذف شد كه نتوانست یكی از سه شرط وضع شده برای سیاره بودن را به دست آورد. در آخرین جلسه انجمن بین المللی نجوم تایید شد كه یك جرم فضایی به شرطی سیاره نامیده ‌شود که در درجه اول به دور ستاره‌ای در گردش باشد. دومین شرط می‌گوید باید به قدر كافی جرم داشته باشد تا به تعادل هیدرواستاتیكی دست یابد. مفهوم این شرط این است كه تنها اجرامی با شكل كروی می‌توانند انتظار سیاره بودن داشته باشند. اما شرط سوم تأكید دارد كه جرم مورد نظر نباید در کمربند سیارکها یا خرده‌سنگها قرار داشته باشد.

پلوتو دو شرط اول را داشت ولی چون عضور کمربند اجرام کویی‌پر بود نتوانست شرط سوم را احراز نماید و بنابراین از لیست سیارات منظومه شمسی حذف شد. انجمن بین‌المللی نجوم در این جلسه جنجالی تنها به تعیین مشخصه‌های یك سیاره بسنده نکرد و تعاریف جدیدی را نیز به منظور پرهیز از مشكلاتی در اینده ارائه نمود. در این جلسه اجرام غیر ستاره‌ای یك منظومه به سه دسته تقسیم شدند كه به شرح زیر می‌باشند:

۱- سیاره : جرمی که به دور ستاره‌ای می‌چرخد، به تعادل هیدرواستاتیكی رسیده است، در کمربند سیارکها قرار ندارد و دست آخر اینكه به عنوان قمر به دور سیاره‌ای در گردش نیست.

۲- سیاره‌های کوتوله : دسته ای از اجرام که در کمربند سیارکها قرار دارند، به تعادل هیدروستاتیکی رسیده‌اند، یعنی شکلی کروی دارند، و قمر سیاره‌ای محسوب نمی‌شوند را سیاره‌های كوتوله می‌نامند.

۳- اجرام دسته سوم : اعضاء این دسته همه ماه‌ها (قمرها)٬ خرده سیارک‌ها و سنگهای ریز و درشت موجود در فضای بین سیاره‌ای و در کل همه اجرام ریز یك سامانه ستاره‌ای را شامل می‌شود.

این قسمتی از یک مقاله ی مربوط به سال 85 از سایت آسمان پارسی بود
دوستان میتوانند برای خواندن کامل متن به اینجا (http://www.spacescience.ir/ShowPost.aspx?Category=200&SubCategory=&Post=0000039) مراجعه کنند.;)

nakhodaye aseman
11-10-2012, 09:29 PM
درود:گل
خب با اجازه میرم سراغ یکی از اقمار پلوتو که اسمش شارون هستش پس شروع میکنم
چگونگی کشف شارون، قمر پلوتون
http://up.avastarco.com/images/gucd5svf4f5yvau3ailz.jpg (http://up.avastarco.com/)
در دهۀ 1970، جِیمز کریستی (James Christy) در رصدخانۀ ناوال در واشینگتون، رصدهایی از سیاره‌ها به منظور تصحیح پارامترهای مداری آنها انجام می‌داد. او برخی تصاویر پلوتون را به دلیل آنکه کشیده به نظر می‌رسیدند حذف می‌کرد. این پدیده، بر اساس تجربۀ نویسنده، زمانی رخ می‌دهد که تلسکوپ به خوبی آسمان را دنبال نمی‌کند، درنتیجه تصاویر کشیده می‌شوند. ولی او متوجه شد که تصویر ستارگان عالی است، یعنی آنکه تلسکوپ درست کار می‌کند؛ همچنین ملاحظه کرد که کشیدگی پلوتون، با گذشت زمان، به دور آن گردش می‌کند. معلوم شد که کریستی در حال رصد حرکت یک قمر به دور پلوتون، که حالا شارون (Charon) نام دارد، بوده است، و کشف آن در 22 ژوئن 1978 اعلان شد. در سال 1990، تلسکوپ فضایی هابل توانست از دو قرص مجزای پلوتون و شارون تصویربرداری نماید. (شارون قایقرانی بود که مرده‌ها را در عرض رودخانۀ افسانه‌ای استیکس جابجا می‌کرد وبا پلوتو ارتباط نزدیکی داشت؛ لذا نامی ایده‌آل بود. ضمن آنکه حروف اول آن مشابه نام همسر کریستی، شارلِن بود!)

منبع :کتاب درآمدی بر نجوم و کیهان‌شناسی

ادامه دارد...............

nakhodaye aseman
11-14-2012, 09:57 PM
درود :)

احتمالاً منظومه ي قمرهاي پلوتون زماني به وجود آمده كه جسم سياره مانندي در بدو شكل گيري منظومه ي شمسي با پلوتون برخورد كرده است. جرمي كه از اين برخورد به بيرون پرتاب شده در ميدان گرانش پلوتون قرار گرفته و «كارِن»، بزرگ ترين قمر پلوتون به قطر 1043 كيلومتر، و «نيكس» و «هايدرا» را با قطر تقريبي 32 تا 113 كيلومتر پديد آورده است.
دانشمندان فكر مي كنند به علت برخورد ذراتِ ريزِ دنباله دار با قمرهاي پلوتون، مقداري جرم به اطراف پرتاب شده است كه مانند حلقه اي دور اين سياره ي كوتوله مي گردند اما حتي دوربين هاي تيزبين هابل نيز موفق به كشف اين حلقه نشده اند. اين اجرام ريز در صورت وجود ممكن است خطري براي فضاپيماي افق هاي نو، كه قرار است در سال 1394 پلوتون را كاوش كند، ايجاد كنند. دانشمندان مأموريت افق هاي نو در سالروز فرود نخستين انسان بر سطح ماه خبر اين كاوش را اعلام كردند. اين مأموريت براي مطالعه ي مرزهاي منظومه ي شمسي طراحي شده است و اين فضاپيما چهار سال ديگر به پلوتون خواهد رسيد.
http://up.avastarco.com/images/4ppz2yeiwnyzi4j0zy8i.jpg (http://up.avastarco.com/)
زماني كه دوربينِ ميدان باز تلسكوپ هابل براي پشتيباني از كاوش گر افق هاي نو از منطقه ي پلوتون تصويربرداري كرد، قمر چهارمي در اطراف اين سياره ي كوتوله آشكار شد.
تصوير نخست در روز 12 تير و تصوير دوم در روز 23 تير 1390 گرفته شده است. با نگاه به دو تصوير، جرم كوچكي در اطراف پلوتون مي بينيد كه با دايره اي سبزرنگ نشان داده شده است. اين جرم، P4، قمر تازه كشف شده ي پلوتون، است. همان طور كه مي بينيد مدار اين قمر بين مدارهاي نيكس و هايدرا قرار دارد و هر 31 روز يك بار به دور پلوتون مي گردد. دانشمندان احتمال مي دهند كه پي -4 در مداري دايره اي با فاصله ي 59000 كيلومتر از پلوتون قرار داشته باشد.
نيكس، هايدرا و P4 به قدري كوچك و كم نورند كه دانشمندان براي تصويربرداري از آن ها از نوردهي هاي كوتاه و بلند تركيبي استفاده كرده اند. زمينه ي لكه دار عكس به سبب نوردهي هاي طولاني ايجاد شده است و خطوطي كه به شكل ضربدر به نمايش درآمده اند در عكاسي اصطلاحاً به پراش نور معروف اند. جيمز كريسلي در سال 1357 كارن را،‌ كه با يخ هاي نيتروژن و متان پوشيده شده است، كشف كرد و در سال 1384 دروبين هاي هابل دو قمر نيكس و هايدرا را نخستين بار رصد كردند و طبق سنت نام گذاري اجرام منظومه شمسي، براي اين قمرها نام هايي از اساطير يونان باستان انتخاب شد. كارن در اساطير، زورق باني بود كه مردگان را از رود ستوكس مي گذراند و به دنياي مردگان مي برد. نيكس، مادر كارن و رب النوع شب بود و هايدرا هيولاي چندسري بود كه در مردابي نزديك به شهر باستاني لرنا مي زيست. اما هنوز نامي اسطوره اي براي قمر تازه كشف شده ي پلوتون انتخاب نشده است. البته شما مي توانيد با سرزدن به NasaWatch.com يا NewScientist.com براي چهارمين قمر پلوتون نام دلخواه خود را پيشنهاد بدهيد. رصد قمر كوچكي از فاصله ي حدود 6 ميليارد كيلومتري كشف فوق العاده اي است كه دانشمندان را براي مطالعه ي دقيق تر اين سرزمين يخي ترغيب مي كند. و پلوتون، اسرارآميزتر از هميشه، انتظار روزي را مي كشد كه افق هاي نو نخستين نگاه نزديك را به اين سياره ي كوتوله بيندازد.
فضاپيماي افق هاي نو در سال 1385 براي ملاقات با پلوتون به اعماق منظومه ي شمسي شليك شد. اين فضاپيما در سال 1386موفق شد به سياره ي مشتري نزديك شود و ابزارهاي خود را آزمايش كند و اكنون راه خود را به سوي پلوتون پيش گرفته است.
منبع : نشريه ي نجوم، شماره ي 209

تلسکوپ فضایی هابل قمر تازه ای که حول پلوتون می گردد را کشف کرده است.
حدس زده می شود که این قمر تازه، که در تصاویر هابل فقط به اندازه یک نقطه نور ظاهر می شود، دارای شکلی غیرمنظم و قطری از ۱۰ تا ۲۵ کیلومتر باشد.
منجمان از اینکه کره کوچکی مثل پلوتون می تواند دارای چنین مجموعه پیچیده ای از اقمار باشد شگفت زده شده اند.
این قمر – موسوم به پی ۵ – می تواند به روشن شدن چگونگی تشکیل سیستم پلوتون و تکامل آن کمک کند.
براساس یک نظر، همه این اقمار بازماندگان برخوردی میان پلوتون و یک شیء بزرگ دیگر یخی در میلیاردها سال قبل هستند.
مارک شوالتر از موسسه ستی در "مانتن ویو" در آمریکا که هدایت تیم کاشفان را به عهده داشت گفت: "این اقمار رشته ای از مدارهای به زیبایی اشغال شده، کمی شبیه به عروسک های روسی، را تشکیل می دهند."
http://www.bbc.co.uk/persian/science/2012/07/120711_u04_pluto_moon.shtml[/COLOR]

nakhodaye aseman
11-27-2012, 09:03 AM
بعد از 11 روز درود :گل
http://cph-theory.persiangig.com/1533-1.JPG
دو قمر كوچك پلوتون را كه تلسكوپ فضايى هابل كشف كرده بود رسماً هيدرا Hydra و نيكس Nix نامگذارى كردند. اين دو قمر را پيش از اين با نام هاى P1 و P2 مى شناختند. اتحاديه بين المللى اخترشناسى IUA اين نام ها را براى اين قمرها تصويب كرده است. اتحاديه بين المللى اخترشناسى مركز رسمى براى نامگذارى اجرام آسمانى است. هيدرا و نيكس (كه اولين بار هابل در مه ۲۰۰۵ از آنها عكسبردارى كرد) به تقريب پنج هزار بار كوچك تر از پلوتون هستند و فاصله شان از سياره مادر حدود دو تا سه برابر فاصله چارون بزرگترين قمر اين سياره است كه در سال ۱۹۷۸ كشف شده بود. هم اكنون قمر دورتر P1 را هيدرا و قمر نزديك تر P2 را نيكس مى نامند. اگرچه اعضاى گروه كاشف قمر مى خواهند قمر نزديك تر را NYX بنامند، اما اين نام بيش از اين به سيارك ۳۹۰۸ اختصاص يافت. به همين دليل IUA نام NYX را به NIX تغيير داد كه معادل مصرى همان نام است.در اسطوره هاى يونانى NYX الهه تاريكى و شب است و به همين خاطر نام مناسبى است براى پلوتون كه خداى عالم ارواح است. در عين حال نيكس NYX مادر چارون Charon نيز بود؛ پيرمرد عبوس قايقرانى كه مردگان را به سرزمين ارواح مى برد. بنابراين چنين نامى تلويحاً به آن نظريه اشاره مى كند كه مى گويد برخورد شديدى باعث به وجود آمدن قمرهاى پلوتون شده و چارون نيز از همان موادى تشكيل شده است كه نيكس.
در عين حال هيدرا كه اژدهايى نه سر بود به نوعى نشان دهنده اين حقيقت است كه هيدرا (قمرى كه به دور پلوتون مى گردد) نهمين قمر منظومه شمسى است. البته ارتباط هاى اينچنينى ديگرى نيز وجود دارد. نام پلوتون Pluto با حروف P و L آغاز مى شود كه يادآور نام پرسيوال لاول Percival Lowell است. در اثر فعاليت ها و تلاش هاى لاول بود كه اين سياره در سال ۱۹۳۰ كشف شد. نام هاى نيكس و هيدرا نيز كه با حروف N» و «H آغاز مى شود، يادآور ماموريت «افق هاى تازه» New Horizons است. فضاپيماى افق هاى تازه كه ژانويه پرتاب شده، اولين فضاپيمايى است كه از پلوتون و قمرهايش ديدار مى كند. اگر باز هم علاقه مند هستيد كه چيزهايى بيشتر بدانيد، در نظر داشته باشيد كه حروف اول هيدرا يادآور تلسكوپ فضايى هابل است.

nakhodaye aseman
12-10-2012, 09:12 PM
درود :)
ساختار درونی
رصدهای تلسکوپ فضایی هابل چگالی پلوتو را بین ۱٫۸ تا ۲٫۱ گرم بر سانتی متر مکعب تخمین زد. احتمالا ساختار درونی آن ۵۰ تا ۷۰ درصد از سنگ و ۳۰ تا ۵۰ درصد از یخ تشکیل شده‌است، قطر هسته آن ۱۷۰۰ کیلومتر (۷۰ درصد قطر کل سیاره) برآورد شده‌است که باعث گرمای سطوح بالایی سیاره و ایجاد اقیانوسی از آب مایع در ۱۰۰ تا ۱۸۰ کیلومتری بالای هسته می‌شود. جرم پلوتو برابر با ۰٫۲۴ درصد کره زمین و ابعاد بزرگترین قمر آن یعنی شارون ۷۰ درصد قطر پلوتو است.

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/6/6d/Pluto-cutaway.svg
۱. نیتروژن یخ‌زده
۲. یخاب
۳. سنگ
امتیاز تصویر:ویکی پدیا

nakhodaye aseman
12-12-2012, 04:03 PM
درود :گل
مدار پلوتو
مدار پلوتو و دایرةالبروج.
انحراف مدار پلوتو (قرمز) نسبت به صفحه مداری دیگر سیارات (دایرةالبروج) در این تصویر دیده می‌شود.
مدار پلوتو برخلاف مدار زمین و هفت سیاره دیگر دایره‌ای نیست بلکه بیضی است و گردش مداری آن ۲۴۸ سال زمینی طول می‌کشد.

کشیدگی مدار پلوتو بسیار زیاد و غیرعادی است به طوری که مدار آن با مدار نپتون، آخرین سیاره سامانه خورشیدی در دو نقطه تقاطع دارد. فاصله پلوتو از خورشید در اوج مداری خود ۴۹ واحد نجومی است یعنی حدود ۵۰ برابر بیشتر از فاصله زمین نسبت به خورشید است. پلوتو در حضیض خود تنها ۲۹ واحد نجومی از خورشید فاصله دارد.
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/2/2b/Pluto_Orbit.gif/220px-Pluto_Orbit.gif
مدار پلوتو با دایرةالبروج بیش از ۱۷ درجه زاویه انحراف دارد و این بدان معنی است که این سیاره کوتوله نیمی از مسیر خود را بالای صفحه گردش زمین به دور خورشید و نیمی دیگر را پایین این صفحه طی می‌کند.

یک سال پلوتویی به اندازه ۲۴۸ سال زمینی طول می‌کشد و پلوتو که به صورت طبیعی بعد از نپتون قرار دارد، در ۲۰ سال از این ۲۴۸ سال از مدار نپتون رد شده و به فاصله کمتری از خورشید نسبت به نپتون می‌رسد. آخرین باری که این اتفاق روی داد ۲۱ ژانویه ۱۹۷۹ بود که پلوتو مدار نپتون را قطع و وارد منطقه داخلی هشتمین سیاره سامانه خورشیدی شد و تا ۱۱ام فوریه ۱۹۹۹ که مجددا مدار نپتون را به قصد خارج قطع کرد در فاصله‌ای نزدیک‌تر به خورشید قرار داشت. بشر برای تجربه دوباره این رویداد باید تا سپتامبر ۲۲۲۶ صبر نماید.
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/0a/Plutoorbit1.5sideview.gif/220px-Plutoorbit1.5sideview.gif
با توجه به عادی نبودن گردش مداری پلوتو ممکن است انتظار برخورد این سیاره با نپتون برود اما زاویه میل و تناسب مداری ۳:۲ که بین این دو وجود دارد برخورد آن‌ها ناممکن است.
منبع ویکی پدیا
راستش توضیحات خوبی بهتر از این پیدا نکردم
اگه مطلبی در این مورد پیدا کردم این تیکه رو حتما تکمیل میکنم :)

nakhodaye aseman
01-01-2013, 04:51 PM
درود :گل
تغییرات فصلی در پلوتو
اخترشناسان بر روی اتمسفر پلوتون با ظاهر یخی و رنگ آهکی اش تغییرات جوی فصلی قابل توجهی را مشاهده کرده اند که نشان می دهد پلوتون تنها یک توپ یخی و سنگی بزرگ نیست بلکه جهانی فعال و پر تحرک است.
به گفته مایک براون از دانشگاه کلتک تنها اجرام منظومه خورشیدی که در سطح آنها می توان تغییرات عمده و شدیدی را مشاهده کرد مریخ و زمین هستند که در حال حاظر تغییرات مشاهده شده در پلوتون قابل توجه تر از هر جرم دیگری در این منظومه است. تصاویر هابل در عین حال نقشی کلیدی در هدایت و تعیین مسیر کاوشگر سیاره ای New Horizons که در سال 2006 پرتاب شده و در جولای 2015 به پلوتون خواهد رسید، به عهده دارد. این کاوشگر با چنان سرعتی از کنار پلوتون عبور خواهد کرد که تنها قادر به ثبت تصاویری از یکی از نیمکره ها و بخشهای محدودی از آن خواهد بود.
http://up.avastarco.com/images/qttlmsfn0mjd4o4z6v.jpg (http://up.avastarco.com/)

بیش از 350 تصویر توسط هابل در سالهای 2002 و 2003 به ثبت رسیده اند اما این تصاویر به اندازه ای دور هستند که تصویر پلوتون در میان آنها تنها از چند پیکسل وسعت برخوردار است به همین دلیل دانشمندان با استفاده از شبکه ای از رایانه های به هم پیوسته موفق به دستیابی به تصویری با وضوح بالا از پلوتون شدند.
پلوتون از مداری کاملا نامتعارف برخوردار است و هر سال آن برابر 248 سال زمینی است. این جرم در سال 1989 در نزدیکترین موقعیت خود از خورشید قرار گرفت و به اندازه ای گرم شد که یخهای نیتروژنی و مونوکسید کربنی آن ذوب شدن را آغاز کنند اما هنوز به اندازه ای منجمد است که حرارت آن از منفی 396 تا منفی 378 درجه فارنهایت ثابت باقی مانده است.
در مقایسه با تصاویری که در سال 1994 توسط هابل از این جرم به ثبت رسیده است، اتمسفر پلوتون دو برابر شده و فشار اتمسفری آن یک میلیونیوم اتمسفر زمین است. محققان همچنین نوار متحرکی از بخار منجمد نیتروژن را بر روی سطح پلوتون مشاهده کردند که از قطبی که در معرض نور خورشید قرار دارد به سوی قطب تاریک حرکت می کند.
بر اساس گزارش ان بی سی، پس از ثابت باقی ماندن وضعیت این جرم به مدت 50 سال، اخترشناسان همچنین مشاهده کردند رنگ سطح این جرم 20 تا 30 درصد قرمزتر شده است که به گفته اخترشناسان این تفاوت نمی تواند ناشی از خطاهای تلسکوپی باشد زیرا رنگ قمرهای پلوتون که در تصاویر دیده می شوند همچنان ثابت باقی مانده اند.
http://up.avastarco.com/images/s7hdyn5twyo9g4n9m68o.jpg (http://up.avastarco.com/)

این گزارش ها فکر کنم مربوط میشه به سال 2010 اگر مطلب تازه ای پیدا کردم حتما میذارم :)

mohsen4465
01-02-2013, 06:06 PM
در خصوص قرمزی سطح پلوتو که آقای ناخدای آسمان به اون اشاره کردن لازمه که اطلاعات دقیقتری کسب کنیم. در این مورد بایستی به سراغ شاخه ای از نجوم بریم که در بین منجمان آماتور محبوبیت بسیار کمی داره؛ منظورم شیمی-نجومه که علاقه خاصی بهش دارم. :rambo:

تولین (Tholin)
تولین پلیمری ناهمجنس است که از اثر پرتو فرابنفش خورشید بر روی ترکیبات آلی ساده ای همچون متان و اتان تشکیل میشود. امروزه تولین به طور طبیعی در زمین تشکیل نمیشود اما به مقدار زیادی بر روی سطح اجرام یخی موجود در منظومه شمسی خارجی یافت میشود. این ترکیبات عموماً رنگ قرمز-قهوه‌ای دارند.

"تولین تریتون" و "تولین تیتان" ترکیبات آلی غنی از نیتروژن هستند که در اثر تابش پرتوهای پرانرژی به مخلوط گازی نیتروژن و متان موجود در اتمسفر این اجرام تشکیل شدند. اتمسفر تریتون از %99.9 نیتروژن و %0.1 متان و اتمسفر تیتان از %98.4 نیتروژن و %1.6 از متان و مقادیر ناچیزی از سایر گازها تشکیل شده است.


http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/15/Formation_of_tholins_in_Titan%27s_upper_atmosphere .svg/260px-Formation_of_tholins_in_Titan%27s_upper_atmosphere .svg.png (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/15/Formation_of_tholins_in_Titan%27s_upper_atmosphere .svg/260px-Formation_of_tholins_in_Titan%27s_upper_atmosphere .svg.png)
تشکیل و رسوب تولین در اتمسفر تیتان از مولکول های کوچک متان و نیتروژن
Da (دالتون)= amu = یکای جرم اتمی



نوع دیگری از تولین ها بنام "تولین یخ" به روش متفاوتی تشکیل میشود. این نوع تولین ها در اثر تابش های پرانرژی بر روی "کلاترات‌های آب" تشکیل میشوند. کلاترات‌ها دسته ای از ترکیبات هستند که از مولکول هایی محصور شده در داخل شبکه های مولکولی سایر مواد شکل میگیرند. مشهورترین کلاترات‌ها، "کلاترات متان" یا "یخ سوزان" است. این ماده از مولکول‌های متان محصور شده در داخل شبکه کریستال آب منجمد شده تشکیل میشود. تصور میشود که این ماده در اجرام یخی نواحی خارجی منظومه شمسی یافت شود. "ایگزیون" (Ixion) از جمله اجرام فرانپتونی ست که مقدار فراوانی تولین قرمز رنگ بهمراه آب منجمد شده بر روی سطح خود دارد.



http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/0/03/Burning_hydrate_inlay_US_Office_Naval_Research.jpg (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/0/03/Burning_hydrate_inlay_US_Office_Naval_Research.jpg )
یخ سوزان
متان در شعله میسوزد و آب در پایین جاری میشود
دانشگاه گوتینگن، آلمان



سطح دنباله دارها، قنطوروس ها (Centaur: اجرام بینابین یک ستاره دنباله دار و یک سیارک) و بسیاری از اجرام واقع در منظومه شمسی خارجی پوشیده شده از تولین‌های تریتون، تیتان و تولین یخی هستند. بعضی از محققیان گمان میکنند که دنباله دارهای غنی از تولین با آوردن این ماده به سطح زمین باعث گسترش حیات در سطح زمین شدند. گونه های مختلفی از باکتری‌های خاک قادر به استفاده غذایی از تولین بعنوان منبع کربن خود هستند. بنابراین تصور میشود که تولین ها اولین منابع غذایی میکروبی برای میکرواورگانیسم های هتروتروف (میکروارگانیسم‌های وابسته به ترکیبات آلی برای رشد مانند جانوران) قبل از تکامل اتوتروف‌ها (تولیدکنندگان ترکیبات آلی غذایی مانند گیاهان) بودند.

mohsen4465
01-03-2013, 06:18 PM
نقشه های اولیه تهیه شده از سطح پلوتو در دهه 1980 میلادی، نقشه های شدت درخشدگی بودند که از رصد دقیق اختفاءهای پلوتو پشت بزرگترین قمر خود یعنی شارون تهیه شدند. این مشاهدات بر پایه بررسی میزان تغییرات درخشندگی میانگین سیستم پلوتو و چارون در طول اختفاء تهیه شده بودند. برای مثال، اختفاء یک ناحیه درخشان بر روی پلوتو نسبت به اختفاء یک ناحیه تاریک، افت درخشندگی میانگین بیشتری را برای سیستم پلوتو و چارون در بر دارد. آنالیز رایانه‌ای تعداد زیادی از این مشاهدات میتواند برای تهیه نقشه درخشندگی سطحی پلوتو به کار رود. این شیوه نقشه برداری سطحی همچنین برای خود چارون هم انجام شده است.

نقشه های جدید امروزی تهیه شده توسط تلسکوپ فضایی هابل بیشترین رزولوشن را دارند و جزئیات بیشتری را نشان میدهند. این نقشه ها عوارض سطحی را نشان میدهند که تا چند صد کیلومتر امتداد دارند؛ از جمله آنها میتوان نقاط درخشان و نواحی قطبی را نام برد. این نقشه‌ها توسط پردازش‌های رایانه‌ای پیچیده ای تهیه شده‌اند که بهترین نتیجه را از تصاویر چند پیکسلی هابل بیرون کشیدند. دو دوربین هابل که برای تهیه این نقشه‌ها استفاده شدند دیگر فعال نیستند، در نتیجه این تصاویر تا زمان رسیدن فضاپیمای سریع السیر نیوهورایزونز (افق‌های جدید) به پلوتو بعنوان بهترین تصاویر از سطح این سیاره کوتوله باقی خواهند ماند.


http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/a/a9/Pluto_animiert.gif (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/a/a9/Pluto_animiert.gif)
نمای شبیه-سازی شده رایانه‌ای از مجموعه تصاویر هابل از سیاره کوتوله پلوتو (2002 و 2003)
در نمای 180 درجه، ناحیه درخشانی در مرکز دیسک دیده میشود که غنی از شبنم-منجمد مونوکسیدکربن است. این تصویر که پلوتو در آن با رنگ طبیعی مشاهده میشود جزء بهترین تصاویر تهیه شده با برترین تکنولوژی‌های تصویربرداری امروزیست.



http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/0/05/PlutoColorMap_HST2002-2003.jpg (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/0/05/PlutoColorMap_HST2002-2003.jpg)
در این نقشه که از همان تصاویر 2002 و 2003 هابل تهیه شده ترکیبات سطح پلوتو مشخص شده اند.
نواحی قرمز رنگ حاوی یخ متان، نواحی تیره احتمالاً یخ آب با ناخالصی و نواحی روشن‌تر شبم-منجمد نیتروژن هستند. ناحیه درخشان در مرکز تصویر احتمالاً شبنم-منجمد مونواکسیدکربن است.
(رنگ ها غیر واقعی است)


پلوتو یکی از پرکنتراست‌ترین اجرام منظومه شمسی است و از این لحاظ مشابه قمر زحل، ایاپتوس است. رنگ آن از سیاه زغالی تا نارنجی تیره و سفید متغیر است. سطح پلوتو بین سال‌های 1994 تا 2002 تغییر کرد و نیم کره شمالی آن روشن‌تر و نیمکره جنوبی آن تیره شد. همچنین بین 2002 و 2003 نیز قرمزی پلوتو به طور کلی افزایش پیدا کرد. این تغییرات سریع احتمالاً مربوط به تصعید و ته‌نشینی اتمسفری است.


طیف نگاری از سطح پلوتو نشان داده است که %98 از سطح این سیاره کوتوله از یخ نیتروژن بهمراه مقادیر کمی از متان و مونوکسیدکربن تشکیل شده است. همچنین سمت رو به شارون پلوتو (که همیشه ثابت است) حاوی یخ متان بیشتری است در حالی که سمت مخالف عمدتاً حاوی یخ نیتروژن و مونوکسیدکربن است.

mohsen4465
01-12-2013, 07:02 PM
اتمسفر پلوتو متشکل از لایه نازکی از نیتروژن، متان و مونوکسیدکربن است که از یخ‌های همین مواد بر روی سطح پلوتو نشأت گرفته‌اند. فشار سطحی آن بین 6.5 تا 24 میکروبار متغییر است. پیش‌بینی شده است که مدار کشیده پلوتو تأثیر زیادی بر روی اتمسفر آن میگذارد. با دور شدن پلوتو از خورشید، اتمسفر آن میبایستی به تدریج منجمد و بر روی سطح آن ته نشین شود. وقتی پلوتو به خورشید نزدیکتر است، دمای سطح جامد آن افزایش می‌یابد که باعث تصعید یخ به گاز میشود. این موضوع یک اثر ضد-گلخانه‌ای ایجاد میکند. بهمان شکل که عرق با تبخیر شدن بدن را خنک میکند، این فرآیند تصعید یخ نیز سطح پلوتو را سرد میکند. اخیراً دانشمندان با استفاده از آرایه زیر-میلیمتری (SMA (http://en.wikipedia.org/wiki/Submillimeter_Array)، زیر-میلیمتری=محدوده طول موجی بین 0.1 تا 1 میلیمتر بین مادون‌قرمزدور و میکروویو) کشف کردند که دمای پلوتو چیزی حدود 43 کلوین است، 10 کلوین سردتر از چیزی که انتظار آن میرفت.

وجود متان، یک گاز گلخانه‌ای قوی در اتمسفر پلوتو، وارونگی دمایی معادل 36 کلوین (دمای بیشتر) در ارتفاع 10 کیلومتری از سطح پلوتو ایجاد کرده است. اتمسفر زیرین نسبت به اتمسفر فوقانی غلظت بیشتری از متان در خود دارد. اولین شواهد وجود اتمسفر در پلوتو توسط رصد اختفاء ستاره‌ای بوسیله N. Brosch و H. Mendelson در رصدخانه Wise در اسرائیل بسال 1985 بدست آمد و سپس بطور قطعی در رصدخانه Kuiper Airborne بسال 1988 مشاهده شد. وقتی یک جرم بدون اتمسفر از مقابل یک ستاره عبور میکند، ستاره بسرعت ناپدید میشود اما در مورد پلوتو ستاره به آرامی کم‌نور شد. با اندازه‌گیری سرعت کم‌نور شدن ستاره فشار اتمسفری پلوتو معادل 0.15 پاسکال بدست آمد، تقریباً 700،000/1 فشار اتمسفری زمین.

در 2002 اختفاء ستاره‌ای دیگری از پلوتو توسط رصدخانه پاریس به مدیریت Bruno Sicardy و Jam es L. Elliot از انیستیتو تکنولوژی ماساچوست و Jay Pasachoff از کالج ویلیام مشاهده و آنالیز شد. در کمال تعجب، فشار اتمسفری معادل 0.3 پاسکال اندازه‌گیری شد و این با وجود فاصله بیشتر پلوتو از خورشید نسبت به سال 1988 بود که میبایستی سردتر و اتمسفری کم تراکم‌تر داشته باشد. یک توضیح برای این اختلاف این است که در 1987 قطب جنوب پلوتو برای اولین بار بعد از 120 سال از سایه خارج شد که باعث تصعید نیتروژن بیشتری به اتمسفر از کلاهک قطبی گردید. چند دهه زمان لازم است تا این نیتروژن تصعید شده مجدداً متراکم شده و در کلاهک قطبی شمالی که در حال حاضر تمام وقت در تاریکی است ته نشین شود. وجود نواحی افت و خیز شدید در اطلاعات بدست آمده از همین مشاهدات شاید نشانه‌ای از اولین بادهای پلوتویی رصد شده باشد.

در 2006، Dale Cruikshank از مرکز تحقیقات Ames ناسا (کمک-محقق مأموریت نیوهوریزونز) و همکارانش اکتشاف اتان را در سطح پلوتو بروش طیف نگاری اعلام کردند. اتان توسط شکست نوری و یا رادیواکتیوی متان در سطح و یا اتمسفر پلوتو تشکیل گردیده است.



منبع:
دانشنامه آنلاین ویکی‌پدیا
ادامه دارد...

mohsen4465
01-12-2013, 11:01 PM
مشاهدات انجام شده توسط تلسکوپ فضایی هابل چگالی بین 1.8 لغایت 2.1 گرم بر سانتی‌متر مکعب را برای پلوتو آشکار ساخته است. بر این اساس ساختاری داخلی شامل 70-50 درصد وزنی سنگ و 50-30 درصد وزنی یخ برای آن پیشنهاد شده است. از آنجایی که تجزیه عناصر رادیواکتیو نهایتاً یخ‌های اطراف را به اندازه کافی گرم میکند تا از لابلای سنگ‌ها جدا شوند، بنابراین دانشمندان انتظار ساختار داخلی تفکیک شده‌ای (لایه‌بندی شده) را برای پلوتو دارند که در آن قطعات سنگی بشکل هسته سنگی درآمده‌اند که اطراف آن از جبّه‌ای یخی پوشیده شده است. قطر این هسته بایستی حدود 1700 کیلومتر باشد، این یعنی 70 درصد از قطر پلوتو. این امکان وجود دارد که این گرم شدن تا به امروز ادامه داشته باشد و اقیانوسی از آب مایع زیر سطحی به ضخامت 100 تا 180 کیلومتر در مرز بین هسته و جبّه وجود داشته باشد. انیستیتو تحقیقات سیاره‌ای DLR (http://en.wikipedia.org/wiki/German_Aerospace_Center) طی محاسباتی به این نتیجه رسیده است که نسبت چگالی به شعاع پلوتو بهمراه قمر بزرگ نپتون، تریتون، در محدوده گذر بین اقمار یخی مانند اقمار اندازه متوسط اورانوس و زحل و اقمار سنگی مانند اروپای مشتری قرار دارد.

http://up.avastarco.com/images/54k50hlwegjqmvqz4sm3.png (http://up.avastarco.com/images/54k50hlwegjqmvqz4sm3.png)

ساختار تئوری پلوتو (2006)
1) یخ نیتروژن 2) آب منجمد 3) سنگ


منبع دانشنامه آنلاین ویکی‌پدیا

mohsen4465
01-12-2013, 11:38 PM
خب...
تا بدینجای کار تا حدی که برای یک منجم آماتور لازمه با پلوتو آشنا شدیم. اما واقعاً پلوتو چه شکلیه؟ تصویر ذهنی که از اون در ذهنتون ساختید چه شکلیه و چقدر به واقعیت نزدیکه؟ مطمئناً تصور دنیایی سرد که فقط چند ده درجه از صفر مطلق گرمتره خیلی سخته. پلوتو واقعاً دنیایی متفاوته و با اجرامی که برامون آشنا هستن قابل مقایسه نیست. ای کاش یک جرم شبیه اون داشتیم که حداقل بتونیم تصورش کنیم. اما صبر کنید، یکی هست؛ یکی که نه تنها خیلی شبیه به پلوتوه بلکه واقعاً زمانی مثل پلوتو یکجایی در کمربند کویپری بوده. اون یکی از اقمار بزرگ منظومه شمسیه؛ تنها قمر بزرگ منظومه شمسی که در جهتی مخالف میگرده؛ جزء آخرین اجرامی که فضاپیمای وویجر 2 ازشون عکس گرفت؛ تریتون قمر ناتنی نپتون.


در ادامه دوست دارم تا گذری کوتاه به تریتون بزنیم؛ نه بعنوان یک سیاره کوتوله، بلکه بعنوان قمری که قبلاً یک سیاره کوتوله بوده. مثالی بسیار شبیه برای پلوتو. سطحی پوشیده از نیتروژن، متان و مونوکسیدکربن؛ اتمسفری از همین ترکیبات و چگالی مشابه. واقعاً این دوتا خیلی شبیه به هم هستن.



http://up.avastarco.com/images/s61nedt5weoyzc51jnq.jpg (http://up.avastarco.com/images/s61nedt5weoyzc51jnq.jpg)
تصویری مونتاژ شده از تریتون در کنار نپتون
تصویر از وویجر 2، آگوست 1989



یادآوری میکنم که از بحث پلوتو خارج نشدیم. بلکه این فقط یک مثال برای پلوتوه. :have%20a%20nice%20d

nakhodaye aseman
01-13-2013, 02:29 PM
درود:گل

با اجازه آقا محسن من کمی در مورد این قمر مطالبی میذارم :)

مطالب کمی ناقص هستند که در آینده مطالب بیشتری قرار میدیم ;)

تریتون
Triton
نام بزرگترین قمر نپتون که در سال ۱۸۴۶ توسط ویلیام راسل ۱۷ روز بعد از کشف سیاره نپتون کشف شده است.قطر آن ۲۷۰۶ کیلومتر ودر فاصله متوسط ۳۵۴۸۰۰ کیلومتر از سیاره بدور آن میچرخد. قدر این قمر ۱۳ است.این احتمال وجود دارد که سیارات اورانوس ونپتون حدود ۵/۴ میلیارد سال پیش هزاران جرم یخ بسته سرگردان مانند تریتون را به دام انداخته باشند.

جو آن از نیتروژن ومقدار کمتری متان تشکیل شده است.گمان بر این است که این جو اشی از فعالیتهای آتشفشانی که تحت تاثیر تغییرات فصلی است بوجود آمده باشد.این قمر و آیو وسیارات زمین و زهره تنها اجرام منظومه هستند که دارای فعالیت آتشفشانی هستند.این قمر یکی از سردترین اجرام منظومه با دمای ۲۵۳- بوده بطوریکه نیتروژن آن بصورت قطعات یخی سطح آن را پوشانده اند.
سطح تریتون توسط یخ‌های عجیب و خوش‌رنگی که مخلوطی از آب، نیتروژن و متان است، منجمد شده‌است.
با این وجود، چنین دنیای یخ‌زده‌ای به طرز شگفت‌آوری زنده‌است. چشمه‌های آب گرم هنگامی‌که نور خورشید رسوبات فرار نیتروژن را تبخیر می‌کند، در سطح این قمر فوران می‌کنند. در نتیجه اتمسفر رقیقی از نیتروژن شکل می‌گیرد که با ایجاد ابرهایی در آسمان این سیاره، الگویی شبیه تغیییرات فصلی را در تریتون شکل می‌دهد.
مانند اروپا و انسلادوس، تریتون نیز سطحی صاف با تعداد اندکی دهانه آتشفشانی دارد. چنین سیمای صافی نشان می‌دهد که این قمر بسیار جوان است و احتمالا در مقایسه با ماه پیر زمین با بیش از ۴ میلیارد سال سن، کمتر از ۱۰ میلیون سال عمر دارد. تصور می‌شود که چشمه‌های جوان سطح تریتون، در واقع آتشفشان‌هایی هستند که گدازه سردی از آب و آمونیاک مایع را به بیرون پرتاب می‌کند. در نتیجه انجماد این فوران‌ها، سطح قمر به طور پیوسته با یخ تازه پوشانده می‌شود که نشانه‌های گذر عمر را از سطح تریتون پاک می‌کند.

http://www.astroupload.com/uploads/13580744531.jpg (http://www.astroupload.com/)
امتیاز تصویر ویکی پدیا

عناصر کپلری مدار

خروج از مرکز 0.000 016[۱]
زاویه انحراف 129.812° (to the دایرةالبروج)
۱۵۶٫۸۸۵° (نسبت به استوای نپتون)[۲]
۱۲۹٫۶۰۸° (نسبت به مدار نپتون)
سایر مشخصات مداری
میانگین شعاع مداری 1353.4 ± 0.9 km[۳] (0.2122 Earths)
تناوب مداری −5.877 d
(رجوعی)
مشخصات فیزیکی
مساحت سطح 23 018 000 km²
حجم 10 384 000 000 km³
جرم ۲٫۱۴‎×۱۰۲۲ kg (0.003 59 Earths)
متوسط چگالی ۲٫۰۶۱ g/cm³[۳]
گرانش سطحی ۰٫۷۷۹ m/s²
سرعت فرار 1.455 km/s
چرخش چرخش همزمان
آلبدو ۰٫۷۶[۳]
دما 38 K
قدر ظاهری ۱۳٫۴۷[۴]
قدر مطلق −۱٫۲[۵]

mohsen4465
01-29-2013, 05:08 PM
تریتون، تنها قمر بزرگ منظومه شمسی است که در خلاف جهت گردش سیاره مرکزی، یعنی نپتون، بدور آن میگردد (حرکت رجوعی). با قطری معادل 2700 کیلومتر 7 امین قمر بزرگ منظومه شمسی است. بدلیل حرکت رجوعی و ترکیب مشابه پلوتو، گمان میرود که تریتون از کمربند کویپر گرفته شده است. تریتون سطحی عمدتاً از یخ نیتروژن، پوسته‌ای‌ عمدتاً از یخ آب، جبّه‌ای یخی و هسته‌ای اساساً از سنگ و فلز دارد که 3/2 از جرم آنرا تشکیل داده است. چگالی متوسط تریتون 2.061 گرم به ازای هر سانتیمتر مکعب است و تقریباً شامل 15 تا 35 درصد یخ آب است. تریتون حاوی اتمسفری رقیق عمدتاً متشکل از نیتروژن با فشاری معادل 70،000/1 فشار اتمسفر زمین است.

خب همونطور که میبینید این قمر تقریباً از همه لحاظ به پلوتو شباهت داره پس مطمئناً بهترین نمونه برای تصور سطح پلوتو قبل از رسیدن فضاپیمای نیوهورایزونز (افق‌های جدید) به پلوتوهه. پس بیاید از نزدیک نگاهی بهش بندازیم:

http://up.avastarco.com/images/zhzd8hd9us2sr0c2dnb.png (http://up.avastarco.com/images/zhzd8hd9us2sr0c2dnb.png)

مشخصات فیزیکی:
تریتون 7امین قمر بزرگ و 16امین جرم بزرگ منظومه شمسی است و نسبتاً از پلوتو و اریس بزرگتر است. این قمر بتنهایی در بردارنده 99.5 درصد از تمام جرمی است که بدور نپتون میگردد، از جمله حلقه نپتون و 12 قمر دیگر آن؛ و حتی پرجرمتر از مجموع تمام اقمار منظومه شمسی کوچکتر از آن. شعاع، چگالی، دما و ترکیبی مشابه پلوتو دارد.

همانند پلوتو 55 درصد از سطح آن از نیتروژن منجمد پوشیده شده است بهمراه 35-15 درصد یخ آب و یخ خشک (دی اکسید کربن منجمد) که مابقی 20-10 درصد آن را تشکیل داده است. ترکیبات دیگری هم بمقدار کم بر سطح آن هستند از جمله یخ متان (% 0.1) و یخ مونوکسیدکربن (% 0.05). همچنین احتمال میرود که آمونیاک هم بصورت دی.هیدرات بر روی سطح آن حضور داشته باشد. چگالی تریتون نشان میدهد که 45-30 درصد از جرم آن از یخ آب و مابقی از سنگ تشکیل شده است. سطح تریتون معادل % 4.5 از کل سطح زمین و یا % 15.5 از مجموع کل خشکی‌هاست. آلبدو (سپیدایی) تریتون نسبتاً بالاست و از 60 تا 95 درصد نوری که به آن میتابد را بازتاب میکند. در مقام مقایسه، ماه، قمر زمین، فقط %11 از نور خورشید را بازتاب میکند. رنگ طبیعی آن بدلیل وجود «تولین» صورتی است که در بعضی نواحی از برف و شبنم‌ منجمد سفید رنگ پوشیده شده است. گرمای تولید شده در اثر تجزیه مواد رادیو اکتیو در هسته تریتون به اندازه کافی بالا هست تا بتواند به جبه منتقل شده و اقیانوسی مایع را تشکیل دهد.


منبع:
ویکی‌پدیا


یه توضیح کوچولو در مورد رنگ‌ها در تصاویر تریتون:

http://up.avastarco.com/images/atssobmk86enp8o4u9cu.jpg (http://up.avastarco.com/images/atssobmk86enp8o4u9cu.jpg)

در مورد رنگ تریتون همونطور که در پست 38 عنوان شد، بدلیل وجود تولین سطح تریتون قرمز رنگه. البته بدلیل وجود شبنم و برف سفید (عمدتاً مربوط به نیتروژن) که دائماً تصعید و چگالش پیدا میکنن شدت رنگ اون کم و زیاد میشه و در کلاهک های قطبی سفید رنگه. بنابراین تصاویری که در اون تریتون با رنگ سبز و آبی و ... مشخصه شما رو نباید به اشتباه بندازه. نمونه‌ش عکس زیبا و پرجزئیات پست آقای ناخدای آسمان در بالاست که توسط فضاپیمای وویجر 2 و از پشت فیلترهای نارنجی، بنفش و فرابنفش تهیه شده، بنابراین رنگهاش غیر واقعیه. در اینجا عکس دیگری از تریتون از پشت فیلترهای سبز، شفاف و بنفش قرار دادم. با این فیلترها رنگ تریتون بطور اغراق آمیزی زیاد شده اما اگه حالت اغراق آمیز رنگهاش رو بذاریم کنار میشه گفت تریتون تقریباً به این رنگه (صورتی رو برای اون نواحی قرمز قهوه‌ای در نزدیکی استوا فرض کنین). در نمای بالا کلاهک بزرگ قطبی جنوبی هم دیده میشه که قسمت اعظم نمای تریتون رو از این زاویه پوشونده. :)

mohsen4465
01-30-2013, 06:38 PM
قبل از رسیدن وویجر2 (مسافردریا)، منجمان تصور میکردن که بر سطح تریتون دریاچه‌هایی از نیتروژن مایع وجود داره و با اتمسفری نیتروژنی با حداقل %30 غلظت اتمسفر زمین پوشیده شده. اما مانند بیش-تخمین‌های دیگری مانند بیش-تخمینی در چگالی اتمسفری مریخ، این مورد هم غلط از آب دراومد.

در دهه 1990، با مشاهدات مختلف زمینی از اختفاء ستاره‌ای، اتمسفری غلیظ‌تر از آن چیزی که از مشاهدات وویجر2 بدست آمده بود برای تریتون پیشنهاد شد.

اتمسفر تریتون:
اتمسفر تریتون از لایه نازکی از نیتروژن به همراه مقادیر کمی مونوکسیدکربن و مقدار ناچیزی متان نزدیک به سطح آن تشکیل شده است. تصور بر این است که همانند اتمسفر پلوتو، اتمسفر تریتون هم ناشی از تبخیر نیتروژن از سطح آن است. دمای سطحی حداقل میبایستی 35.6 کلوین باشد زیرا یخ نیتروژنی تریتون در وضعیت گرمتر بلور شش‌وجهی است و تغییر فاز(شکل) از یخ نیتروژن شش‌وجهی به مکعبی در این دما اتفاق میافتد. حداکثر دما بدلیل تعادل بین فشار تبخیر با گاز نیتروژن میبایست حداکثر به کمی بیشتر از 40 کلوین محدود شود. این محدوده حداقل و حداکثر دما در تریتون، سردتر از دمای تعادلی متوسط 44 کلوین در پلوتو است. فشار سطحی اتمسفر تریتون فقط 1.9-1.4 پاسکال است.

تلاطم هوا در سطح تریتون تراپوسفری را تشکیل داده است که تا 8 کیلومتر از سطح آن ادامه دارد. عوارض رگه‌ای در سطح تریتون باقیمانده از فوران‌ چشمه‌های جوشان، نشان‌دهنده این مطلب است که تراپوسفر تحت تأثیر بادهای فصلی قرار میگیرد که قادراند موادی با ابعاد حدود یک میکرومتر را جابجا کنند. برخلاف سایر اتمسفرها، اتمسفر تریتون فاقد استراتوسفر است و در عوض ترموسفری دارد که از 8 تا 950 کیلومتری گسترده شده است و همچنین یک اگزوسفر در بالا آن. درجه حرارت طبقات فوقانی اتمسفر تریتون، با دمای 5±95 کلوین، بیشتر از سطح آن است که این در نتیجه جذب حرارت تابشی از خورشید و همچنین حضور مگنتوسفر نپتون است. مه‌یی رقیق، بیشتر تروپوسفر تریتون را در برگرفته است که تصور میشود غالباً از هیدروکربن و نیتریل ناشی از اثر پرتو خورشید بر متان شکل گرفته باشد. همچنین اتمسفر تریتون حاوی ابرهایی از نیتروژن متراکم شده است که در ارتفاع 1 تا 3 کیلومتری از سطح آن قرار دارند.

در دهه 1990، مشاهداتی از اختفاء ستاره‌ای در لبه قرص تریتون بعمل آمد. این مشاهدات اتمسفری غلیظتر از آنچه که از داده‌های وویجر2 استنباط شده بود را نشان میداد. مشاهدات دیگر افزایش دمایی معادل %5 را بین سال‌های 1989 و 1998 مشخص کرد. این مشاهدات نشان داد که تریتون به فصل تابستانی گرمتر از معمول وارد شده است که فقط در هر چند صد سال یکبار روی میدهد.در بین تئوری‌ها، به تغییر در الگوی یخ و برف سطحی تریتون و تغییر در سپیدایی (آلبدو) یخ اشاره شده است، که باعث میشوند تا گرمای بیشتر از خورشید جذب شود. تئوری دیگری عنوان میکند که تغییر در درجه حرارت ناشی از رسوب مواد تیره و قرمز رنگ نشأت گرفته از فعالیت‌های زمین‌شناختی در سطح قمر است. از آنجایی که «آلبدو بوند» (میزان توان نورانی منعکس شده) مربوط به تریتون، در زمره بیشترین‌ها در بین اجرام منظومه شمسی است، در نتیجه تریتون نسبت به تغییرات کوچک در طیف آلبدویی بسیار حساس است.


منبع:
ویکی پدیا



<a href="http://up.avastarco.com/images/jwf68h8z0d3pxbtdikn4.jpg" target="_blank"><a href="http://up.avastarco.com/images/jwf68h8z0d3pxbtdikn4.jpg" target="_blank">http://up.avastarco.com/images/jwf68h8z0d3pxbtdikn4.jpg (http://up.avastarco.com/images/jwf68h8z0d3pxbtdikn4.jpg)
ابرهای نیتروژنی بر فراز تریتون

mohsen4465
01-31-2013, 11:14 PM
یـخـفشان:
تریتون از لحاظ زمین‌شناختی فعال است. سطح آن جوان است و عوارض برخوردی کمی دارد. هرچند که تریتون از انواع یخ تشکیل شده است اما فرآیندهای سطحی آن مشابه همان‌هایی است که بر روی زمین آتشفشانها و دشت‌های شکافته شده را بوجود می‌آورد، البته توسط گدازه‌ای از جنس آب و آمونیاک در عوض سنگ مذاب. سرتاسر سطح تریتون توسط دشت‌های تودرتو و رشته کوه‌ها، احتمالاً ناشی از جابجایی ورق‌های زمین ساختی و یخفشان‌ها، پوشیده شده است. قسمت اعظم عوارض سطحی تریتون اِندوژنیک هستند - نتیجه فعالیت زمین‌شناختی درونی در عوض فرآیندهای بیرونی، مانند عوارض برخوردی. همچنین این عوارض غالباً ماهیت یخفشانی دارند تا جابجایی زمین ساخت ورقی.

کاوشگر وویجر2 تعداد زیادی از فوران‌هایی شبیه آبفشان از گاز نامرئی نیتروژن و غبار زیرسطحی مخلوط شده در این فوران‌های 8 کیلومتری را مشاهده کرد. بنابراین تریتون در کنار زمین، آیو و انسلادوس جزء معدود اجرام منظومه شمسی قرار میگیرد که نوعی از فوران فعال در آن مشاهده شده است (همچنین زهره، مریخ، اروپا، تیتان و دایونی ممکن است از لحاظ آتشفشانی فعال باشند). بهترین نمونه‌های مشاهده شده "هیلی" و "ماهیلانی" نام گرفتند.

تمام فواره‌های مشاهده شده بین 50 تا 57 درجه جنوبی محل‌یابی شدند، قسمتی از سطح تریتون نزدیک به نقطه زیرخورشیدی. این دال بر این مطلب است که گرمایش خورشیدی، هرچند بسیار ضعیف در فاصله زیاد تریتون از خورشید، نقشی حیاتی ایفا میکند. تصور میشود که سطح تریتون احتمالاً از لایه نازکی از یخ شفاف نیتروژن پوشیده شده است که بر روی زیرلایه‌ای تیره‌تر قرار گرفته است که بنوعی یک اثر گلخانه‌ای جامد را خلق میکند. پرتو خورشید از یخ سطحی عبور میکند، به آرامی یخ نیتروژن را گرم و تبخیر میکند تا اینکه فشار کافی جهت فوران آن از میان پوسته ایجاد شود. افزایش دمایی فقط به میزان 4 کلوین بالاتر از دمای ثابت سطحی 37 کلوینی تریتون، میتواند فورانی را به این بلندی از سطح که مشاهده شده است ایجاد کند. هرچند معمولاً آنرا یخفشان مینامند اما این فعالیت فورانی نیتروژنی از فوران یخفشانی عظیم‌تر تریتون متمایز است؛ نظیر آتشفشانها در سایر اجرام، که از انرژی گرمایی درونی جرم نشأت میگیرند. تصور میشود ستون‌های فورانی مشابهی از گاز CO2 هربهار در کلاهک‌ قطبی جنوبی مریخ فعال میشوند.

هر فوران این فواره‌ها در تریتون ممکن است یکسال به طول بیانجامد که از تصعید 100 میلیون مترمکعب از یخ نیتروژن در طی این مدت نشأت میگیرد. غبار معلق ممکن است 150 کیلومتر دورتر و در طول رگه‌های مشخصی در جهت باد ته نشین شود و شاید دورتر برای رسوباتی که بیشتر پراکنده شده‌اند. تصاویر وویجر از نیمکره جنوبی تریتون رگه‌های تیره‌رنگ این چنینی زیادی را نشان میدهند. بین 1977 و گذرنزدیک وویجر در 1989، رنگ تریتون، همانند پلوتو، از متمایل به قرمز به سیمایی بسیار کمرنگتر گرایید که دلالت دارد بر اینکه در دهه مابین آن، برف نیتروژنی سفیدرنگ بر روی سطح قدیمی‌تر قرمز رنگ تریتون ته نشین شده است. فوران مواد فرار از استوای تریتون و ته نشینی آن در قطب‌ها ممکن است در طول 10،000 سال به اندازه کافی توزیع جرم انجام داده باشد تا باعث "سرگردانی قطبی" گردد (حرکت قطب شمال و جنوب جرم سماوی).


منبع:
ویکی پدیا



رسوبات رگه‌ای تیره‌رنگ در کلاهک قطبی جنوبی تریتون.
تصور میشود که این رسوبات جهت‌دار، غبارهای زیر سطحی ناشی از فوراه‌های نیتروژنی باشند:


http://up.avastarco.com/images/um4mwkwqsa7e8g2dr4vl.jpg (http://up.avastarco.com/images/um4mwkwqsa7e8g2dr4vl.jpg)

nakhodaye aseman
02-19-2013, 09:40 PM
درود :گل

آیا احتمال برخورد بین سياره نپتون و سياره كوتوله پلوتو وجود دارد؟
با توجه به اینکه مدار سياره كوتوله پلوتو بیضی کشیده‌ای است و در بعضی بازه‌های زمانی فاصله‌ی آن تا خورشید کمتر از فاصله نپتون تا خورشيد می‌شود ، این سوال مطرح می‌شود كه : «آيا احتمال برخورد نپتون با پلوتون وجود دارد؟» دانشمندان نشان داده‌اند که دوره‌ی مداری پلوتو با نپتون - بنا به دلایل گرانشی - دارای حالت رزونانس می‌باشد ، به طوری که در هر دو دور چرخیدن نپتون ، سیاره‌ی کوتوله پلوتو ۳ بار دور خورشید می‌چرخد؛ با اين حساب نپتون در هر جايی باشد ، پلوتو در فاصله‌ای دورتر و قابل محاسبه قرار می‌گیرد. محاسبات نشان می‌دهد كه فاصله‌ی اين دو جرم آسمانی هیچگاه کمتر از دو میلیارد کیلومتر نخواهد شد. علاوه بر این ، صفحه‌ی مداری پلوتو نیز با صفحه‌ی منظومه شمسی زاویه‌ی نسبتا زیادی می‌سازد و این پديده هم به عدم امکان برخورد دو جرم قوت بیشتری می‌بخشد.:79:

mohsen4465
03-07-2013, 09:33 PM
http://up.avastarco.com/images/65eqddrsemrufc4astt.jpg (http://up.avastarco.com/images/65eqddrsemrufc4astt.jpg)
کلاهک قطبی جنوبی تریتون در بالای سرزمین کانتالوپ.

کلاهک‌های قطبی، دشت‌ها و رشته‌کوه‌ها:
ناحیه قطبی جنوبی تریتون از کلاهک بازتابنده‌ای از یخ نیتروژن و متان حاوی عوارض برخوردی و دهانه‌های فواره‌های یخی پوشیده شده است. در مورد قطب شمال اطلاعات کمی موجود است زیرا در زمان عبور وویجر 2 در نیمه تاریک تریتون قرار داشت. بهرحال گمان میرود که تریتون همچنین کلاهک قطبی شمالی نیز دارد.

دشت‌های مرتفع موجود در نیمکره شرقی، از جمله سیپانگو پلانوم، روی عوارض قدیمی را پوشانده و آنها را محو کرده است که با قطعیت زیادی نتیجه روفت و روب مواد مذاب یخی یخفشان‌ها بر روی سطح قبلی است. این دشت توسط گودال‌هایی ظاهری لکه‌دار پیدا کرده است؛ از جمله لـِـویاتان پاته‌را، که احتمالاً مجراهایی هستند که مواد مذاب از آن خارج شده‌اند. ترکیب مواد مذاب یخی ناشناخته است. بهرحال گمان می‌رود مخلوطی از آب و آمونیاک باشند.

بطور کلی چهار دشت با دیواره دایره‌ای بر روی تریتون مشاهده شده‌اند. این‌ها مسطح‌ترین نواحی کشف شده هستند که تغییرات ارتفاع آن‌ها به کمتر از 200 متر میرسد. گمان می‌رود که این‌ها از فوران مواد مذاب یخی شکل گرفته‌اند. دشت نزدیک به لبه شرقی توسط نقاط سیاه رنگی لکه‌دار شده است؛ عارضه‌ای بنام مکیولا<SUP>1</SUP>. هر کدام از مکیولاها از لکه‌ تیره‌‌ای تشکیل شده است که اطراف آن را هاله‌ی سفید رنگی فرا گرفته است. همه آن‌ها قطری مشابه و از 20 تا 30 کیلومتر دارند. یکی از تصورات بر این است که مکیولاهای تریتون لایه‌های خارجی کلاهک قطبی حنوبی هستند که در تابستان عقب نشینی کرده‌اند.

الگوهای پیچیده‌ای از رشته‌ کوه‌ها و دشت‌های میان دره‌ای بر روی تریتون قرار دارد که احتمالاً نتیجه چرخه‌های ذوب و انجماد هستند. همچنین بسیاری هم بنظر طبیعتی زمین ساختی دارند و بسیاری هم نتیجه انبساط و لغزش گسل هستند. رشته کوه‌های طویل و دوقلو با کانال مرکزی که بسیار مشابه لاینی‌های<SUP>2</SUP> اروپا هستند (البته کمی بزرگتر) بر روی تریتون دیده می‌شوند، که ممکن است منشاء مشابهی داشته باشند و احتمالاً از تولید گرما در اثر لغزش در امتداد شکاف در اثر جزر و مد روزانه قبل از آنکه مدار تریتون بطور کامل دایره‌ای شود شکل گرفته‌اند. تصور می‌شود که این برآمدگی‌ها و شیارها، یا سولکوس<SUP>3</SUP>، در تاریخ زمین‌شناسی تریتون میان سال هستند و در بسیاری از موارد همزمان تشکیل شده‌اند. آن‌ها تمایل به تجمع پیدا کردن و دسته‌ای شدن داشته‌اند.

نمکره غربی تریتون حاوی عوارضی تو رفته و شکافته است که بنام سرزمین کانتولوپ شناخته می‌شود (سرزمین طالبی) زیرا شبیه به پوست طالبی است. هرچند که دهانه‌های برخوردی کمی دارد اما گفته می‌شود که قدیمی‌ترین ناحیه بر روی تریتون است و احتمالاً قسمت اعظمی از نیمکره غربی قمر را پوشانده است.

ناحیه کانتالوپ که اکثراً متشکل از یخ کثیف آب است فقط بر روی تریتون دیده شده است. این ناحیه حاوی فرورفتگی‌هایی به قطر 30 تا 40 کیلومتر است. این فرورفتگی‌ها احتمالاً دهانه‌های برخوردی نیستند زیرا همگی اندازه‌ای مشابه و همچنین قوس نرمی دارند. یکی از فرضیه‌ها شکل گیری آن‌ها را ناشی از بالا آمدن توده‌های با چگالی کمتر درون لایه‌های با چگالی بالا ذکر می‌کند. سایر حدسیات شکیل گیری در اثر فروریختن و یا در اثر طغیان‌های یخفشانی را مطرح می‌کنند.


منبع:
ویکی پدیا

http://up.avastarco.com/images/lq1whyb0mhfi9k6dhc6.jpg (http://up.avastarco.com/images/lq1whyb0mhfi9k6dhc6.jpg)
دشت کانتالوپ بهمراه دو امتداد لاینی ضربدری عبوری از داخل آن.
عکسبرداری شده توسط وویجر 2 از فاصله 130،000 کیلومتری.


پانویس:
-----------------------------------------------
1- در علوم سیاره‌شناسی مکیولا (Macula) به عوارض لکه‌ای سیاه رنگی گفته می‌شوند که بر روی سطح سیارات و یا اقمار آن‌ها دیده می‌شوند.

2- در علوم سیاره‌شناسی لاینی (Linea) به هر نوع عارضه طویل تیره و یا روشن گفته میشود که بر روی سطح سیارات و یا اقمار آن‌ها دیده می‌شوند.

3- در علوم سیاره‌شناسی سولکوس (Sulcus) به شیارهای موازی گفته میشود که بر روی سطح سیارات و یا اقمار آن‌ها دیده می‌شوند.

mohsen4465
03-08-2013, 02:43 PM
http://up.avastarco.com/images/kxmsw137u3ijql402jpb.jpg (http://up.avastarco.com/images/kxmsw137u3ijql402jpb.jpg)
تئونلا پلانیتا در چپ و رواچ پلانیتا در مرکز تصویر، دشت‌های دیواره‌دار یخفشانی در تریتون هستند.
تعداد کم دهانه‌های برخوردی نشانه فعالیت زیاد زمین‌شناختی در تریتون است.


دهانه‌های برخوردی:
بدلیل فعالیت‌های پاک کننده و بازسازی سطحی در تریتون، عوارض برخوردی در تریتون بسیار کم یاب است. در یک سرشماری از دهانه‌های برخوردی عکسبرداری شده توسط وویجر 2، فقط 179 مورد دهانه‌‌ با منشاء قطعاً برخوردی یافت شدند. در مقام مقایسه، بر روی قمر اورانوس، میراندا، 835 مورد سرشماری شد و این در حالیست که سطح میراندا فقط 3 درصد از مساحت سطح تریتون را در بر میگیرد. بزرگترین دهانه‌ بر روی تریتون که گمان میرود منشاء برخوردی داشته باشد یک عارضه 27 کیلومتری بنام مازومبا است.


تقریباً تمام دهانه‌های برخوردی کم تعداد تریتون در نیمکره پیشرو - نیمکره‌ای که در سمت حرکت مداری قرار دارد - قرار گرفته‌اند که اکثراً در مداری اطراف استوا و در طول جغرافیایی 30 تا 70 درجه قرار دارند و نتیجه برخورد مواد جاروب شده از مدار نپتون هستند. از آنجایی که همواره یک رخ از تریتون بسمت نپتون قرار دارد، دانشمندان تصور میکنند که در نیمکره پشتی تریتون دهانه‌های برخوردی کمتری یافت شود. بهرحال از آنجاییکه وویجر 2 فقط %40 از سطح تریتون را تصویربرداری کرده است، این فرضیه غیر قطعی باقی مانده است.



منبع:
ویکی پدیا


تو پست بعدی با هم یه پرواز دل انگیز بر فراز یکی از اجرام تسخیر شده کمربند کویپر (تریتون) رو تجربه میکنیم.:have a nice day:

mohsen4465
03-15-2013, 03:40 PM
پروازی دل انگیز بر فراز تریتون
جهت درک بهتر، برجستگی‌های سطحی 25 بار تشدید شده‌‎اند.
شبیه سازی شده بوسیله ترکیب اطلاعات تصویری و توپوگرافی توسط وویجر 2
این تقریباً همون چیزیه که New Horizons دو سال بعد مشاهده خواهد کرد.
ضمناً رنگ قرمز و سفید تریتون رو یادتون نره: :have a nice day:



<IFRAME height=360 src="http://www.aparat.com/video/video/embed/videohash/ZzsoN/vt/frame" width=640 mozallowfullscreen="true" webkitallowfullscreen="true" allowFullScreen="true"></IFRAME>


مشاهده و دنلود ویدئو از سایت آپارات (http://www.aparat.com/v/ZzsoN)

mohsen4465
03-15-2013, 04:04 PM
خب دیگه تقریباً همه چیز رو در مورد تریتون گفتیم. در آخر جا داره یکبار دیگه نگاهی به پلوتو بندازیم. سیاره کوتوله‌‌ی دوست داشتنی. فکر کنم الان دیگه بتونید این سطح مات و مبهم رو برای خودتون تا حدودی مجسم کنید. بله، یخفشان، فواره‌های نیتروژنی، ابرهای نیتروژنی، سطح قرمز پوشیده شده از برف نیتروژنی سفید رنگ و ... . :)


http://up.avastarco.com/images/y53aaj593ybykzuduoei.jpg
دو نما از سطح پلوتو توسط تلسکوپ فضایی هابل.
تصویر بالا در سال 1994 و تصویر پایین بین سال‌های 2002 تا 2003 تهیه شده اند.
به تغییر چهره پلوتو دقت کنید. قطب شمال روشن‌تر و قطب جنوب پلوتو تیره‌تر شده است.

mohsen4465
03-16-2013, 03:20 PM
خب بحثمون در مورد پلوتو هم بلاخره تموم شد. اگه در مورد پلوتو نکته یا سوالی ندارید با هم سفرمون رو به ورای منظومه شمسی ادامه بدیم. سفری به دنیاهای یخ بسته و اسرار آمیز که تا همین چند سال پیش ناشناخته بودند. قلمرویی دوردست از اجرام منظومه خورشیدی:



کمربند کویپر



خب در ادامه بحث جا داره قبل از توصیف سیارات کوتوله ورای پلوتو کمی در مورد کمربند کویپر و تاریخچه اون بحث کنیم. بعد از اون به سراغ اجرام بزرگ اون میریم و با این دنیاهای یخی بیشتز آشنا میشی. پس از اون بازهم پا رو فراتر میذاریم و تا مرزهای ابر اورت پیش میریم و دورترین اجرام رصد شده منظومه شمسی رو ملاقات میکنیم. :)

nakhodaye aseman
03-16-2013, 10:11 PM
درود :گل
با اجازه من شروع می کنم

نگاه اجمالی
کمربند کوییپر (کوییپر -اج ورث)
(Kuiper belt(edgeworth-kuiper
حلقه ای قرص مانند از اجرام که در ماورای مدار نپتون در فاصله ۳۰ تا۴۰ واحدنجومی وتقریبا در صفحه منظومه شمسی بدور خورشید می چرخند(توجه داشته باشید که منطقه ابر اورت منطقه ای کروی است).این اجرام از مواد یخی تشکیل شده و منشا اصلی دنباله دارها با دوره تناوب کوتاه(با دوره تناوب کمتر از ۲۰۰ سال) به شمار می رونددرحالیکه ابر اورت منشاءدنباله دارهای با دوره بلند است.تصور بر این است که گروهی از سیارکها با نام سیارکهای سنتور که مدار آنها بین مشتری ونپتون است نیزتحت تاثیر سیاره نپتون احتمالا به این منطقه آمده باشند.اگر این سیارکهای یخی به مناطق درونی منظومه شمسی نزدیک شوند میتوانند به دنباله دارهایی فوق العاده درخشان تبدیل شوند. حلقه های مشابه کوییپر تا به حال در اطراف ۹ ستاره تشخیص داده شده اند .وجود این حلقه ها ارتباط مستقیمی با تشکیل سیارات در یک منظومه ی ستاره ای دارد.وجود لبه های تیز بیرونی در یک کمربند باریک (مانند کمربند کوییپر) نشان دهنده ی وجود همدمی ستاره مانند برای ستاره ی اصلی است که به طور مداوم ، لبه ی بیرونی کمربند را تمیز می کند.درست مانند تاثیر اقمار بر لبه های حلقه های زحل و اورانوس.این اجرام یخی هر از چند مدتی تحت تاثیر گرانش سیارات بزرگ منظومه شمسی بویژه مشتری به مناطق درونی منظومه رانده شده وبخاطر نور وحرارت خورشید شروع به بخار شدن کرده و مانند دنباله دار در آسمان ظاهر می شوند.در سال ١٩٩٢ اخترشناسان نقطه سرخ رنگ کوچکی را در ٤٢ واحد نجومی خورشید تشخیص دادند؛ اولین جرم دیده شده در کمربند کوییپر. از آن سال تاکنون بیش از ١٠٠٠ جرم در این کمربند شناخته شده است. اجرام کمربند کوییپر بسیار دور هستند و به همین علت اندازه گیری ابعادآنها کاری دشوار است. اندازه ای که برای آنها تخمین زده می شود، به ارتباط میان میزان درخشندگی سطحی آنها و اندازه شان وابسته است. برای اندازه گیری اندازه بنابر میزان درخشندگی، دانشمندان درصد بازتاب نور خورشید را از سطح جرم اندازه می گیرند، به این عدد ضریب بازتاب سطحی (آلبدو) می گویند. با فرضِ اینکه ضریب بازتاب سطحی یک جرم متوسط کمربند کوییپر برابر دنباله دارهاست، حدود ٤ درصد، دانشمندان اندازه اجرام کمربند را حساب می کنند. یکی از راههای اندازه گیری ضریب بازتاب سطحی جرم، اندازه گیری مقدار گرمای ساطع شده از آن در طول موج فروسرخ است. در سال ٢٠٠٤ ، دانشمندان تعدادی از اجرام کوییپر را با تلسکوپ فضایی فروسرخ اسپیتزر رصد کردند و میانگین ضریب بازتاب را ١٢ درصد به دست آوردند؛ به این ترتیب اجرام کوییپر باید کوچکتر از آنچه در ابتدا تصور می شد، باشند. با این حال، رصدها و اکتشافات جدید ممکن است این نتیجه گیری را دگرگون کند.
معرفی چند عدد از اجرام واقع در کمربند کوییپر(توضیحات در پست های بعدی)
(Quaoar (2002 LM60
2005 FY9 یا ماکه ماکه (MAKEMAKE)
2003 EL61
سیدنا



منبع : هفت آسمان

mohsen4465
03-16-2013, 10:34 PM
معرفی چند عدد از اجرام واقع در کمربند کوییپر(توضیحات در پست های بعدی)
(Quaoar (2002 LM60
2005 FY9 یا ماکه ماکه (MAKEMAKE)
2003 EL61
سیدنا

ممنون از توضیحات خوب آقای ناخدای آسمان عزیز.
البته جا داره اشاره کنم که سدنا (Sedna) جزء اجرام کمربند کویپر نیست و به دیسک دیگری از ذرات ورای این کمربند بنام دیسک تفرقی (Scattered disc) و حتی شاید طبق بعضی اظهار نظرات به فراتر از اون تعلق داره که بعد از معرفی اجرام کمربند کویپر به سراغ این دیسک میریم و سدنا که دورترین جرم رصد شده منظومه شمسیه رو در آخرین پست‌های این تاپیک بررسی میکنیم. :)

nakhodaye aseman
03-19-2013, 05:15 PM
درود
تعریفی دیگر از کمر بند کوییپر

كمربند کوییپر چیست؟
كمربند کوییپر منطقه اي فراتر از نپتون و پلوتون است. در اين منطقه دست کم 70000 شيء يخي كوچك با سرعت کم مي گردند. اشيای اين كمربند شايد شش تا 30 مايل (ده تا 50 كيلومتر) قطر داشته باشند. اين كمربند از 30 AU تا بيش از 50 AU از خورشید فاصله دارد. (AU مخفف Astronomical Unit به معنی واحد ستاره شناسی است. واحد ستاره شناسی فاصله متوسط بین زمین و خورشید است. اين فاصله حدود 150 ميليون كيلومتر يا 93 ميليون مايل است.)
در کمربند کوییپر، مرحله ساخت سياره متوقف شده و فقط بقایایی از ديسك فشرده اوليه منظومه شمسی در 4.5 ميليارد سال قبل باقي مانده اند.


ستاره هاي دنباله داري كه از نزديكی خورشيد عبور مي كنند، از دو گروه ستاره دنباله دار منشأ می گیرند. يكی از كمربندی به شكل ديسك كه کمربند کوییپر نام دارد و شامل ستاره هاي دنباله داري است كه در مدتی كمتر از 200 سال به دور خورشيد مي گردند. كمربند كویيپر فراتر از مدار پلوتون قرار دارد. گروه ديگر از ابر اورت می آیند كه بسيار دورتر از مدار پلوتون است و ستاره هاي دنباله داري كه مدت طولاني تري طول مي كشد تا مدارشان را كامل كنند را شامل مي شود
كمربند كویيپر چگونه كشف شد؟

در سال 1950 ستاره شناس آلماني "جان اورت" اين نظر را مطرح كرد كه شهاب سنگ هاي مشخصي از يك پوسته جوي پهناور واقع در نزديكي لبه خارجي منظومه شمسي می آیند كه پر از اجسام يخي است. اين منطقه عظيم و پر ازدحام از اشياء حالا ابر اورت ناميده مي شود. عرض ابر اورت از فاصله 100 واحد نجومی از زمین شروع شده و تا یک صد هزار واحد نجومی ادامه دارد.

ابر اورت حاوی ميلياردها جسم يخي است. عبور اتفاقي ستارگان ممکن است آرامش يكي از اين اجسام را برهم بزند. اين باعث مي شود اين جسم به صورت ستاره دنباله داري با دوره گردش مداری طولانی به منظومه شمسي داخلي تر بيايد. ستاره های دنباله داري با دوره گردش طولانی، مدارهاي خيلي بزرگي دارند و فقط يك بار در منظومه شمسي ديده مي شوند.

ستاره هاي دنباله داري با دوره مداری كوتاه نيز وجود دارند كه در امتداد صفحه اي كه بيشتر سياره ها در آن مي گردند سفر مي كنند. ستاره هاي دنباله دار با دوره مداری كوتاه در زماني كمتر از 200 سال دور خورشيد مي گردند. ستاره هاي دنباله دار با دور كوتاه مداري مثل ستاره دنباله دار هالي از منطقه اي فراتر از نپتون مي آيند كه كمربند كویيپر نام دارد.
اين كمربند به نام "جرارد كویيپر" كه وجود چنين كمربندي را در سال 1951 پيش بيني كرده بود، نام گذاري شده است. كمربند كویيپر در فاصله 50 واحد ستاره شناسی از خورشيد گسترده شده و حاوی هزاران جسم يخي كوچك است.

در سال 1992 دانشمندان براي اولين بار يك شيء كمربند كویيپر را مشاهده كردند. تا همين اواخر همه اشيايي كه در كمربند كویيپر مشاهده می شدند كوچك تر از پلوتون بودند. ولي در سال 2005 يك جسم به بزرگي پلوتون و يا احتمالاً بزرگ تر از آن كشف شد. سطح اين جسم مثل پلوتون از يخ متان پوشيده شده. همان سال دانشمندان كشف كردند كه اين جسم ماه هم دارد كه به نظر مي رسد از يخ آب درست شده. همين كشف باعث شد دانشمندان درباره سياره بودن پلوتون شك كنند و احتمال بدهند كه پلوتون هم يكي از اشيای كمربند كویيپر است.
http://www.astroupload.com/uploads/13637006341.jpg (http://www.astroupload.com/)
http://www.astroupload.com/uploads/13637006811.jpg (http://www.astroupload.com/)
انشاالله در پست های بعدی به بررسی اجرام کمربند کوییپر می پردازیم :)

mohsen4465
03-20-2013, 08:46 PM
پیشنهاد میکنم فعلاً بحثمون رو روی کمربند کویپر نگه داریم. برای بررسی اجرام بزرگ این کمربند وقت زیاد هست. فعلاً فقط در مورد تاریخچه و شمای کلی کمربند کویپر اطلاعات بدست آوردیم. اما این کمربند بسیار پر رمز و رازتر از این حرف‌هاست.

برای اینکه با نظم و هماهنگی پیش بریم با اجازه دوستان قبل از وارد شدن به هر بحث یه پست مثل پست شماره 52 میزنم. مثلاً هر وقت توضیحات درباره کمربند کویپر تموم شد یه پست میزنم که به سراغ مثلاً هائومیا بریم و بعد از اینکه دوستان هم موافق بودن به سراغ اون موضوع بریم. این کار صرفاً برای هماهنگ بودنمونه. :)

ضمناً دوستان همکاریشون کمه‌ها. لطفاً پست بذارید. :15:

mohsen4465
03-20-2013, 11:25 PM
باور بر این است که کمربند کویپر باقی مانده‌ای متشکل از پیش‌سازهای ریز سیاره‌ای است؛ ذراتی از دیسک پیش‌سیاره‌ای در اطراف خورشید که موفق به تجمع بصورت سیاره نشدند، و در عوض اجرامی کوچکتر را تشکیل دادند که بزرگترین‌شان قطری کمتر از 3000 کیلومتر دارد.

در ابتدا کمربند کویپر بسیار متراکم‌تر و با لبه خارجی واقع در 30 واحد نجومی، به خورشید نزدیک‌تر بود. شبیه‌سازی‌های جدید نشان می‌دهد که این کمربند بشدت تحت تأثیر گرانش مشتری و نپتون قرار گرفته است، و همچنین این موضوع را پیشنهاد می‌کند که نپتون و اورانوس، هیچکدام، نمی‌توانند در مکان کنونی‌شان شکل گرفته باشند، زیرا در چنین فاصله‌ای تراکم ماده نخستین، بسیار کمتر از حدی بود که بتواند چنین اجرام غول پیکری را خلق کند. در عوض تصور می‌شود که این سیارات در مکانی نزدیکتر به مشتری شکل گرفته‌اند. پراکنده‌سازی خرده اجرام سیاره‌ای در گذشته منظومه خورشیدی منجر به مهاجرت سیارات غول پیکر شد. زحل، اورانوس و نپتون، به بیرون رانده شدند در حالی که مشتری به داخل کشیده شد. نهایتاً این جابجایی مداری به جایی رسید که منجر به ایجاد رزونانس مداری 2:1 بین مشتری و زحل شد؛ این یعنی، در ازای هر بار گردش زحل، مشتری دوبار بدور خورشید می‌گردد. پس آیند گرانشی چنین رزونانسی سرانجام مدارهای اورانوس و نپتون را از هم گسیخت و منجر به این شد تا مدار نپتون کشیده‌تر شده و به خارج، بسمت دیسک خرده اجرام سیاره‌ای حرکت کند. دیسک دچار هرج و مرج و آشفتگی‌ شد. با توسعه مدار نپتون، بسیاری از خرده اجرام سیاره‌ای برآشفته و پراکنده شدند (تفرق) و به مدارهای بلندتر و کشیده‌تری پرتاب شدند. بسیاری به درون متفرق شدند، غالباً دوباره متفرق شده و در بعضی موارد توسط مشتری به بیرون پرت شدند. گمان می‌رود این فرآیند جمعیت اولیه کمربند کویپر را 99% و حتی بیشتر کاهش، و توزیع اجرام بازمانده را به سمت خارج جابجا کرده باشد.

هرچند در حال حاضر این پرطرفدارترین مدل است، مدل نایس، در توجیه بعضی از مشخصات توزیع ناتوان است. این مدل میانگین خروج از مرکز مداری بیشتری را برای اجرام کلاسیک کمربند کویپر نسبت به آن چیزی که مشاهده می‌شود نشان می‌دهد (0.10 الی 0.13 در مقابل 0.07). فراوانی اجرام جفت شده که تعداد زیادی از آن‌ها بسیار دور از هم هستند و با نیروی کمی به هم متصل‌اند، از جمله دیگر مشکلات این مدل است.



منبع:
ویکی پدیا
ادامه دارد...



http://up.avastarco.com/images/s9bx79pwnhfr7z4omyon.png (http://up.avastarco.com/images/s9bx79pwnhfr7z4omyon.png)
شبیه‌سازی از سیارات خارجی و کمربند کویپر:
a) قبل از ایجاد رزونانس مدار 2:1 بین مشتری و زحل.
b) تفرق اجرام کمربند کویپر بدرون منظومه خورشیدی پس از جابجایی مداری نپتون.
c) پس از پرتاب اجرام کمربند کویپر توسط مشتری به بیرون.
سبز=مشتری، نارنجی=زحل، آبی روشن=اورانوس، آبی پررنگ=نپتون
نمای بزرگ (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/0/0f/Lhborbits.png)

mohsen4465
03-21-2013, 11:43 PM
حضور نپتون تأثیر ژرفی را بر روی کمربند کویپر گذاشته است. در طول زمانی قابل قیاس با طول عمر منظومه شمسی نپتون مدار هر جرمی را که در مکان‌های خاصی قرار داشته‌اند ناپایدار کرده است؛ یا آن‌ها را بدرون منظومه شمسی رانده، یا به بیرون، به دیسک تفرقی یا فضای بین ستاره‌ای پرتاب کرده است. این امر منجر به ایجاد شکاف‌هایی واضح در کمربند کویپر، مشابه شکاف کیرکوود در کمربند سیارکی شده است. نپتون به هیچ جرمی اجازه‌ی حضور در قلمروی 40 تا 42 واحد نجومی را نمی‌دهد.


اجرام رزونانسی
وقتی دوره گردش یک جرم نسبت دقیقی از دوره گردش نپتون باشد، میتواند در حرکتی هماهنگ شده با نپتون قفل شده و پس زده نشود، بشرط آنکه همراستایی آن با نپتون مناسب باشد. برای مثال اگر جرمی در چنان مداری باشد که در ازای هر 3 گردش نپتون بدور خورشید 2 بار مدار خود را طی کند و همچنین اگر این جرم وقتی به حضیض مداری می‌رسد، نپتون یک چهارم مدار با آن فاصله داشته باشد، در این صورت، هر وقت که این جرم به حضیض خورشیدی برمی‌گردد، نپتون در همان مکان نسبی خواهد بود که در شروع بوده است، زیرا نپتون در این مدت یک و نیم دور از مدارش را طی می‌کند. این بعنوان رزونانس 2:3 (یا 3:2) شناخته می‌شود که در این مورد برابر است با نیم قطر بزرگ مداری معادل 39.4 واحد نجومی. این منطقه‌ایست که توسط تقریباً 200 جرم شناخته شده اشغال شده است، از جمله پلوتو بهمراه اقمارش. بدلیل حضور پلوتو در این منطقه این اجرام خانواده «پلوتینو»ها نامیده می‌شوند. بسیاری از پلوتینوها، از جمله خود پلوتو، مداری دارند که مدار نپتون را قطع می‌کند، با این وجود رزونانس مداری آن‌ها بدین معنی است که با نپتون برخورد نخواهند کرد. پلوتینوها خروج از مرکز مداری زیادی دارند که این موضوع پیشنهاد می‌کند که آن‌ها بومی این منطقه نیستند و در عوض بطور اتفاقی با مهاجرت نپتون به این منطقه پرت شده‌اند. IAU (اتحادیه بین‌المللی نجوم) دیکته کرده است که تمام پلوتینوها می‌بایست مرتبط با خدایان دنیاهای زیر زمینی نامگذاری شوند (مانند پلوتو).

رزونانس 1:2 مرتبط با نیم قطر مداری بزرگی معادل 47.7~ واحد نجومی می‌باشد که بطور پراکنده‌ای اشغال شده است. اجرام ساکن این منطقه گاهاً «توتینو» نامیده می‌شوند. رزونانس‌های دیگر 3:4 , 3:5 , 4:7 و 2:5 هم وجود دارند.

نپتون همچنین گروهی از تروجان‌ها را هم با خود می‌کشد که نقاط لاگرانژی L4 و L5 را اشغال کرده‌اند. این تروجان‌ها که مدار بسیار پایداری دارند غالباً تحت اجرام با رزونانس 1:1 با نپتون شناخته می‌شوند.

در زیر نیم قطر بزرگی معادل 39 واحد نجومی تقریباً جرمی حضور ندارد و این موضوعی است که با رزونانس مداری قابل توجیه نیست. فرضیه قبول شده کنونی برای این پدیده می‌گوید که با مهاجرت نپتون به بیرون، رزونانس‌های مداری ناپایدار هم از این منطقه مهاجرت کرده و در نتیجه هر جرمی که در این منطقه بوده است جاروب شده است.


منبع:
ویکی پدیا
ادامه دارد...



رزونانس مداری و تقسیم بندی مداری اجرام کمربند کویپر:


http://up.avastarco.com/images/wib6j1kqibl6uxt9a0.png (http://up.avastarco.com/images/wib6j1kqibl6uxt9a0.png)






نحوه توزیع اجرام در کمربند کویپر:
محور افقی فاصله متوسط (نیم قطر بزرگ) بر حسب واحد نجومی از خورشید و محور عمودی شیب مداری می‌باشد.
در زیر محور افقی رزونانس مداری آن منطقه درج شده است. (اجرام قرمز رزونانسی می‌باشند)


http://up.avastarco.com/images/jlq3tfl1k6wa1gkuy8n.png (http://up.avastarco.com/images/jlq3tfl1k6wa1gkuy8n.png)




ضمناً Cubewano ها را در پست بعدی بررسی خواهیم کرد. :)

mohsen4465
03-23-2013, 05:49 PM
اجرام کلاسیک

به شکل پست قبل نگاه کنید؛ بین نواحی رزونانسی 2:3 و 1:2 با نپتون، و در فاصله‌ای تقریباً مابین 42 تا 48 واحد نجومی، اثر گرانشی نپتون ناچیز است و اجرام در این منطقه می‌توانند بدون مداخله نپتون در مدارهای خودشان حضور داشته باشند (توده اجرام آبی رنگ در شکل پست قبل). این ناحیه بنام کمربند کویپر کلاسیک شناخته می‌شود و اعضای آن نزدیک به دو سوم از اجرام کـمربند کویـپـر مشاهده شده را در بر می‌گیرند. از آنجا که اولین عضو جدید کشف شده کـمربند کویـپـر، QB<SUB>1</SUB>ـ1992<SUB>ـ</SUB>(15760)، بعنوان اولین عضو این گروه شناخته شد، لذا اجرام کلاسیک کمربند کویپر غالباً تحت نام "کیوبی‌وانو" شناخته می‌شوند (از هیجی QB<SUB>1</SUB>). اتحادیه بین المللی نجوم (iau) در نظامنامه خود خواستار آن شده است تا نام اجرام کلاسیک کمربند کویپر از نام اسطورهای مرتبط با آفرینش اقتباس شود.

بنظر می‌رسد که اجرام کلاسیک کمربند کویپر شامل دو جمعیت مجزا می‌باشند. جمعیت اول که با نام "سرد دینامیکی" شناخته می‌شوند، مدارهایی شبیه به سیارات دارند؛ تقریباً دایره‌ای و با خروج مرکز مداری کمتر از 0.1 و همچنین شیب مداری کم، حداکثر 10 درجه. دومین جمعیت، جمعیت "داغ دینامیکی"، با انحراف 30 درجه‌ای، مدارهایی بسیار پرشیب‌تری نسبت به دایرةالبروج دارند. این دو جمعیت نه بخاطر تفاوت درجه حرارت، اما بدلیل مقایسه‌‌شان با ذرات معلق در گاز که با افزایش حرارت سرعت نسبی‌شان افزایش می‌یابد، بدین صورت نامگذاری شده‌اند. این دو جمعیت نه تنها مدارهای متفاوتی دارند بلکه رنگ‌های متفاوتی را هم نشان می‌دهند. جمعیت سرد به طور قابل توجهی قرمزتر از جمعیت داغ هستند. اگر این ناشی از انعکاس از ترکیبات متفاوت باشد، این موضوع را مطرح خواهد کرد که آن‌ها در مناطق مختلفی شکل گرفته‌اند. گمان می‌رود جمعیت داغ در نزدیکی مشتری شکل گرفته باشند و در اثر حرکت غول‌های گازی به بیرون پرت شده‌اند. در طرف دیگر، در مورد جمعیت سرد تصور بر این است که کم و بیش در موقعیت کنونی خود شکل گرفته‌اند، همچنین ممکن است بعدها هنگام مهاجرت نپتون، به بیرون هل داده شده باشند بویژه اگر خروج از مرکز مداری نپتون موقتاً افزایش پیدا کرده باشد. مادامی که مدل نایس به نظر قادر است حداقل قسمتی از تفاوت چیدمان را توضیح دهد، در عین حال تفاوت رنگ را نیز بعنوان نتیجه‌ای از تفاوت در تکامل سطح مطرح می‌کند.



منبع:
ویکی پدیا
ادامه دارد...

MSFA
03-23-2013, 10:04 PM
باید در نظر داشته باشید ، که بر اساس قانون تیتوس بده در محلی مابین مریخ و مشتری ، سیاره ای وجو داشته باشه در حالی که ما کمربند سیارکی رو مشاهده می کنیم ، از این نکته باید این نتیجه رو گرفت که عمل مهمی مثل سیاره مشتی مانع از شکل گیری جرم متحدی در این منطقه شده ، بعضی افراد در واقع کمربند سیارکها و کمربند کوییپر زباله دان منظومه شمسی می دونند ، در حالی که این گفته کاملا نادرسته ، چرا که عواملی سبب شده تا این اجرام خرد به سیاره یا جرم متحدی تبدیل نشوند .

mohsen4465
03-30-2013, 04:55 PM
پرتگاه کویپر

بنظر می‌رسد رزونانس 1:2 مرزی باشد که در ورای آن اجرام کمی شناخته شده‌اند. بدرستی مشخص نیست که آیا اینجا پایان کمربند کلاسیک است یا شروع یک شکاف بزرگ. اجرامی کاملاً در خارج از کمربند کلاسیک و در رزونانس مداری 2:5، در فاصله حدود 55 واحد نجومی دیده شده‌اند؛ ولیکن پیش‌بینی‌های حاکی از وجود تعداد زیادی از اجرام بین این دو رزونانس تابحال بوسیله مشاهدات تأیید نشده‌اند.

مدل‌های اولیه از کمربند کویپر پیشنهاد می‌کنند که تعداد اجرام بزرگ در ورای 50 واحد نجومی با ضریب 2 افزایش می‌یابند، لذا این انقطاع شدید ناگهانی بنام «پرتگاه کویپر» کاملاً غیر منتظره بود و دلیل آن تا به امروز نامشخص است. در 2003، برنشتاین، تریلینگ و دیگران متوجه شدند که کاهش سریع اجرام با شعاع 100 کیلومتر یا بیشتر در ورای 50 واحد نجومی حقیقت دارد و ناشی از جانبداری از مشاهدات رصدی نیست. یکی از توضیحات احتمالی این است که ماده در این فاصله کمتر از آن یافت می‌شود یا پراکنده‌تر از آن است که بخواهد بشکل یک جرم بزرگ انباشته شود و یا فرآیند‌های بعدی آنهایی را که تشکیل شده بودند را از بین برده است. پاتریک لایکوکا از دانشگاه کوبه اظهار داشته است که ربایش گرانشی یک جرم سیاره‌ای بزرگ، احتمالاً به اندازه مریخ و یا زمین ممکن است عامل این موضوع باشد. حضور جرم بزرگی به اندازه مریخ در مداری دایره‌ای در فاصله 60 واحد نجومی با مشاهدات رصدی جمعیت اجرام فرانپتونی ناسازگار است. برای نمونه، حضور این جرم می‌تواند بشدت جمعیت پلوتینو‌ها را کاهش دهد. با این حال منجمان حضور جرمی به اندازه زمین را در مداری کشیده و پر شیب در فاصله 100 واحد نجومی را انکار نکرده‌اند. در حالی که بعضی ار منجمان این ادعا را محتاطانه تأیید می‌کنند، سایرین آنرا غیر واقعی می‌دانند. در 2012 رودنی گومز از رصدخانه ملی برزیل، مدار 92 عدد از اجرام کمربند کویپر را مدلسازی کرد و متوجه شد که 6 عدد از این مدارها کشیده‌تر از چیزی هستند که مدل پیش‌بینی می‌کند. او از این طریق استنباط کرد که ساده‌ترین توضیح ربایش گرانشی همدمی سیاره‌ای در فاصله‌ای دور است. سیاره‌ای هم اندازه نپتون و در فاصله 1500 واحد نجومی و یا سیاره‌ای به اندازه مریخ و در فاصله 53 واحد نجومی.




منبع:
ویکی پدیا

http://up.avastarco.com/images/lcjg7qbceibb5b83g13a.png (http://up.avastarco.com/images/lcjg7qbceibb5b83g13a.png)

نمودار جمعیت اجرام کمربند کویپر در فواصل مختلف از خورشید.
میله واقع در 39 واحد نجومی مربوط به پلوتینو‌ها و میله‌های 42 تا 47 واحد نجومی مربوط به اجرام کلاسیک می‌باشند. توتینوها در 48 واحد نجومی و اجرام با رزونانس 2:5 در 55 واحد نجومی قرار دارند.

mohsen4465
04-01-2013, 11:05 AM
توزیع جرم در کمربند کویپر

با وجود گستردگی زیاد، جرم کل توده اجرام کمربند کویپر نسبتاً کم است. حدس زده می‌شود که جرم کل چیزی مابین یک از 25 یا یک از 10 قسمت از جرم زمین باشد که بعضی از تخمین‌ها آنرا در یک از 13 قست از جرم زمین قرار می‌دهد. برعکس مدل‌های تشکیل منظومه شمسی توده جرمی معادل 30 برابر زمین را برای کمربند کویپر پیشنهاد می‌کنند. این %99 گمشده را بسختی می‌توان نادیده گرفت زیرا این میزان جرم برای تراکم اجرام با قطر بزرگتر از 100 کیلومتر در کمربند کویپر الزامی است. اگر کمربند کویپر همواره چگالی جرم کم امروزی خود را می‌داشت اجرام بزرگ نمی‌توانستند شکل بگیرند. علاوه بر این کشیدگی و شیب مداری این اجرام حکایت از گذشته‌ای از رویارویی‌های شدید داشته است که نتیجه‌ای تخریب کننده را بجای تراکم حاصل می‌کند. بنظر می‌رسد ساکنان فعلی کمربند کویپر یا در نزدیکی خورشید شکل گرفته باشند و یا عواملی سبب متفرق شدن تراکم توده جرم بیش بینی شده آن شده باشد. اثر کنونی نپتون ضعیفتر از آن است تا چنان تهی‌سازی عظیمی را در گذشته طی مدل نایس توضیح دهد. در حالی که این سوال همچنان بی پاسخ مانده است حدس و گمان‌ها از سناریو‌های عبور نزدیک یک ستاره تا خرد شدن اجرام کوچک طی برخورد تا حد غباری که نهایتاً توسط باید خورشیدی کنار زده شده‌اند متفاوت‌اند.




منبع:
ویکی پدیا



http://up.avastarco.com/images/p3q0i395txs3xpv5dbmy.png

رابطه بین تعداد و اندازه اجرام کمربند کویپر (قانون توان)
در ازای هر جرم با قطر 1000 کیلومتر، 1000 عدد جرم با قطر 100 کیلومتر وجود خواهد داشت.

mohsen4465
04-01-2013, 07:44 PM
پلوتوئیدها - کوتوله‌های یخی

پلوتوئید (با پلوتینو اشتباه نگیرید) یا کوتوله یخی به سیارات کوتوله فرانپتونی گفته می‌شود؛ اجرامی آنقدر بزرگ تا بتوانند ظاهری کروی بخود بگیرند. گمان می‌رود که هزاران پلوتوئید در منظومه شمسی وجود داشته باشد ولیکن فقط چهار عدد از آن‌ها توسط IAU (اتحادیه بین المللی نجوم) رسماً بعنوان سیاره کوتوله پذیرفته شده‌اند. پلوتو، هائومیا، ماکی‌ماکی و اریس تا به امروز تنها اجرامی هستند که توسط IAU زسماً بعنوان کوتوله یخی شناخته شده‌اند و این در حالی است که بنظر می‌رسد هفتاد جرم دیگر نیز از شرایط لازم برای شناخته شدن به عنوان یک سیاره کوتوله برخودار باشند و ممکن است در آینده رسماً لقب کوتوله یخی را به خود اختصاص دهند.

واژه پلوتوئید هنوز کاملاً توسط جامعه علمی پذیرفته نشده است و از جمله در خود IAU توسط گروه کاری "واژگان سیستم‌های سیاره‌ای" مردود اعلام شده است. در عوض واژه کوتوله یخی مقبول‌تر واقع شده است.


منبع:
ویکی پدیا




خب دیگه وقتشه بریم سراغ این کوتوله‌های یخمکی! :wink:
برای اینکه بحث قاطی نشه و از این شاخه به اون شاخه نپره در ادامه در پست‌هایی مشابه پست 52 نام سیاره کوتوله‌ای که میخوام بررسیش کنیم رو اعلام میکنم. طبق پیشنهاد IAU پیش میریم و در انتها یه نیم نگاه کلی هم به سایر کوتوله‌هایی که هنوز رسماً پذیرفته نشدن میندازیم. پس از اون هم به سراغ دیسک تفرقی و کوتوله اریس میریم.



با اولین کوتوله یخی کمربند کویپر شروع می‌کنیم:



>>> هائومیا <<<



منتظر پست‌های دوستان هستم.
دوستان لطفاً به روند تاپیک کمک کنید. قرار نیست که اینجا همش من پست بذارم که. :پی
اگه از ویکی پدیا انگلیسی ترجمه کنید عالی میشه. :)

mohsen4465
04-18-2013, 01:48 PM
این تاپیک بدجوری منجمد شده ها. دوستان نمیخواید تو ترجمه مطلب از ویکی پدیا کمک کنید؟ اینجوری بخوایم پیش بریم فکر کنم قبل از اینکه ما تو این تاپیک به اریس برسیم نیوهوریزونز به ابر اورت میرسه. مثل دانشجویان آمریکایی‌ فضاپیما که نمیتونیم بسازیم، پس بیاین تنبلی رو بذاریم کنار حداقل یه منبع فارسی خوب و معتبر تو همین فورام خودمون برای ویکی نجوم بنویسیم. از کسایی که با زبان انگلیسی تا حدودی آشنایی دارن تقاضا میکنم حتماً تو ترجمه از ویکی پدیا و قرار دادن اون در اینجا کمک کنن. :)

----------------------------------------------------------------------------------------------

هائومیا (Haumea)
هائومیا، با شناسه خرده سیاره‌ای «136108 هائومیا»، یک سیاره کوتوله است که در ورای مدار نپتون قرار دارد. با فقط یک سوم از جرم پلوتو، بسال 2004 میلادی توسط تیمی به سرگروهی مایک براون از کالتک (مؤسسه تکنولوژی کالیفرنیا) در رصدخانه پالومار ایالات متحده و در 2005 توسط تیمی به سرگروهی جی. ال. اورتز در رصدخانه سیئرا نوادا، در اسپانیا کشف شد هرچند که این ادعای اکتشاف آخر مورد بحث و مشاجره قرار گرفته و غیررسمی است. هائومیا در 17 سپتامبر 2008 توسط اتحادیه بین المللی نجوم (IAU) بعنوان یک سیاره کوتوله شناخته شد و پس از رب‌النوع هاوایایی زایش به این نام نامیده شد.

کشیدگی شدید هائومیا آن را در میان سیارات کوتوله شناخته شده متمایز کرده است. با وجود اینکه شکل آن تاکنون بطور مستقیم مشاهده نشده است، اما محاسبات منحنی نوری آن پیشنهاد می‌کند که جرمی بیضوی باشد که قطر بلند آن دوبرابر قطر کوچک آن است. بهرحال تصور می‌شود که جاذبه آن بحدی باشد تا آن را در تعادل هیدرواستاتیک قرار دهد و آن را در زمره‌ی سیارات کوتوله بگنجاند. این کشیدگی در کنار چرخش سریع غیرعادی، چگالی زیاد و سفیدایی (آلبدو) بالا (از سطحی پوشیده از کریستال‌های آب) بنظر نتیجه‌ای حاصل از یک برخورد شدید هستند که هائومیا را بعنوان بزرگترین عضو یک خانواده برخوردی باقی گذاشت که شامل چندین جرم بزرگ فرانپتونی و همینطور دو قمر آن می‌باشد.


منبع:
ویکی پدیا


<a href="http://up.avastarco.com/images/tcpzfcf48030w6xzclfa.jpg" target="_blank">http://up.avastarco.com/images/tcpzfcf48030w6xzclfa.jpg (http://up.avastarco.com/images/tcpzfcf48030w6xzclfa.jpg)
تصویر تلسکوپ کِک از هائومیا
دو قمر هایاکا در بالا و ناماکا در پایین هائومیا دیده می‌شوند.

aysa
04-18-2013, 09:27 PM
اگر کمربند کویپر همواره چگالی جرم کم امروزی خود را می‌داشت اجرام بزرگ نمی‌توانستند شکل بگیرند)
من ازاين جمله منظورتونو نفهميدم.ميشه توضيح بدين؟يعني اين كه اجرام بزرگ مثل مشتري ازاين ناحيه ساخته شدن؟

mohsen4465
04-19-2013, 07:49 AM
اگر کمربند کویپر همواره چگالی جرم کم امروزی خود را می‌داشت اجرام بزرگ نمی‌توانستند شکل بگیرند)
من ازاين جمله منظورتونو نفهميدم.ميشه توضيح بدين؟يعني اين كه اجرام بزرگ مثل مشتري ازاين ناحيه ساخته شدن؟منظور از این جمله اجرام بزرگ خود کمربند کویپره. مثل همین هائومیا که داریم بررسیش میکنیم. :)

mohsen4465
05-02-2013, 05:00 PM
کشمکش اکتشافی
دو تیم ادعای کشف هائومیا رو به خود نسبت دادند. «مایک براون» و تیمش در کالتک، هائومیا را در دسامبر 2004 در تصویری که در 6 می 2004 گرفته بودند کشف کردند. در 20 جولای 2005 آن‌ها یک خلاصه آنلاین از گزارش اکتشافی که قرار بود در کنفرانسی در سپتامبر 2005 اعلام شود منتشر کردند. در همین زمان، «جوزی لوئیس اورتز مورنو» و تیمش در انستیتو اخترفیزیک اَندَلوثیا رصدخانه سیئرا نوادا در اسپانیا، هائومیا را در تصویری ثبت شده در 10-7 مارس 2003 یافتند. اورتز به «مرکز خرده سیارات» (ام.پی.سی.) در شب 27 جولای 2005 ایمیلی حاوی اکتشاف تیمش را فرستاد.

براون در ابتدا ادعای اکتشاف را به اورتز واگذار کرد، اما بمحض اینکه متوجه شد گزارش رصدیش یک روز قبل از اعلان اکتشاف در دسترس رصدخانه اسپانیایی قرار گرفته است به نیرنگ زنی تیم اسپانیایی مظنون شد. این گزارش رصدی حاوی اطلاعات کافی بود تا به تیم اورتز اجازه دهد تا هائومیا را در عکسی که در 2003 تهیه کرده بودند بیابند، و مجدداً برای دومین بار دقیقاً قبل از برنامه زمانی تلسکوپ اورتز مورد دسترسی قرار گرفتند تا تصاویر تأیید کننده را برای دومین اعلان اورتز به ام.پی.سی. در جولای 29 بدست بیاورند. اورتز در انتها قبول کرد که به گزارش رصدی کالتک دسترسی پیدا کرده است اما هرگونه سوءاستفاده را انکار کرد، و توضیح داد که او صرفاً بررسی کرده است که آیا جرم جدیدی کشف کرده‌اند یا خیر.

موافقت نامه آی.اِی.یو. بیان می‌کند که امتیاز اکتشاف یک خرده سیاره متعلق به کسی است که اولین گزارش را بهمراه داده‌های موقعیتی کافی جهت تعیین مدار آن به ام.پی.سی فرستاده باشد و دارنده امتیاز کشف در انتخاب نام حق تقدم دارد. بهرحال آی.اِی.یو در 17 سپتامبر 2008 اعلام کرد که هائومیا بعنوان یک سیاره کوتوله پذیرفته شده است بدون اینکه نامی از کاشف آن ببرد. رصدخانه سیئرا نودا تیم اسپانیایی بعنوان مکان اکتشاف در لیست درج شد، اما نام انتخاب شده، هائومیا، پیشنهاد کالتک بود. تیم اورتز نام آتائیسینا را پیشنهاد داده بودند که پس از رب النوع باستانی ایبریایی بهار انتخاب شده بود.


منبع:
ویکی پدیا

mohsen4465
05-13-2013, 07:59 PM
نــــامگذاری<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /><o:p></o:p>


تا زمانی که بر روی هائومیا نامی دائمی گذاشته شود، تیم اکتشافی کالتک از لقب «سانتا» (بابانوئل) بین خودشان استفاده می‌کردند، زیرا که آن را در 28 دسامبر 2004 درست پس از کریسمس کشف کرده بودند. تیم اسپانیایی ادعای اکتشاف مجزایی را به مرکز خرده سیارات (MPC) در جولای 2005 ارائه کرد. در 29 جولای 2005، هائومیا اولین برچسب رسمی را دریافت کرد، مشخصه موقتی 2003EL<sub>61</sub>، که "2003" آن بر پایه تاریخ تصویر اکتشافی گروه اسپانیایی بود. در 7 سپتامبر 2006 هائومیا شماره‌گذاری شد و با عنوان (136108) 2003EL<sub>61</sub> وارد کاتالوگ رسمی خرده سیارات شد.


به تبعیت از رهنمودهای وضع شده توسط IAU در خصوص نامگذاری اجرام کلاسیک کمربند کویپر از مخلوقات اسطوره‌ای مرتبط با آفرینش، تیم کالتک در سپتامبر 2006 اسامی رسمی برگرفته از اساطیر هاوایایی را هم برای (136108) 2003EL<sub>61</sub> و هم قمرهایش به پاس "گرامیداشت مکانی که قمرها در آنجا کشف شدند‌" به IAU فرستادند. اسامی توسط «دیوید رابینویتز» از تیم کالتک پیشنهاد شدند. هائومیا الهه کدبانوی جزیره هاوایی است، جایی که رصدخانه موناکی قرار دارد. بعلاوه، او با عنوان «پاپا» نیز شناخته می‌شود، الهه زمین و همسر «واکی» (آسمان) که به این دلیل انتخاب شد زیرا که تصور می‌شود 2003EL<sub>61</sub> تماماً از سنگ تشکیل شده باشد، بدون جبه یخی ضخیم بر روی هسته سنگی کوچک که برای سایر اجرام شناخته شده کمربند کویپر مرسوم است. و در آخر آنکه، هائومیا الهه باروری و زایش است با کودکان زیادی که از جای جای بدن وی بیرون زده‌اند. این مشابه است با گروهی از اجرام یخی که تصور می‌شود از خرد شدن سیاره کوتوله در برخوردی قدیمی شکل گرفته‌اند. باور بر این است که دو قمر شناخته شده نیز از همین طریق شکل گرفته باشند، لذا بعد از دو دختر هائومیا، هایاکا و ناماکا نامیده شدند.


منبع:<o:p></o:p>
ویکی پدیا<o:p></o:p>

mohsen4465
06-08-2013, 07:59 PM
طبقه‌بندی
<!--?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /--><o:p></o:p>
هائومیا یک پلوتوئید است، یک سیاره کوتوله ساکن در ورای مدار نپتون. طبقه‌بندی آن بعنوان یک سیاره‌کوتوله نشانگر مفروض بودن جرمی کافی برای آن است تا توسط جاذبه خود کروی شود اما قلمرو اطراف خود را از اجرام مشابه پاک نکرده باشد. هرچند هائومیا در ظاهر بسیار متفاوت‌تر از یک کره است، اما شکل بیضوی آن نه بدلیل فقدان جاذبه کافی، برای غلبه بر مقاومت فشاری موادش، بلکه بنظر ناشی از چرخش بسیار سریع آن است؛ بسیار مشابه به همان حالتی که یک بادکنک پر از آب در زمان چرخش کشیده می‌شود. هائومیا در ابتدا در 2006 توسط مرکز خرده سیارات بعنوان یک جرم کلاسیک کمربند کویپر (KBO کلاسیک) فهرست‌بندی شد، اما دیگر در این طبقه‌بندی قرار ندارد. خط سیر فرضی آن پیشنهاد می‌کند که هائومیا در رزونانس مداری مرتبه پنجم* 7:12 با نپتون قرار دارد زیرا که حضیض خورشیدی 35 واحد نجومی آن در نزدیکی «حد پایداری» با نپتون قرار دارد. تصاویر پیش-اکتشافی از هائومیا وجود دارند که به 22 مارس 1955 از پیمایش دیجتالی شده آسمان کوهستان پالومار برمیگردند (کد رصدی 261#). مشاهدات بیشتری لازم خواهد بود تا صحت و سقم وضعیت دینامیکی هائومیا را مشخص کند.


منبع:
ویکی پدیا


نوسان مفروض برای هائومیا در یک دستگاه مرجع چرخان با حالت ایستا برای نپتون.
(برای یک نمونه غیر نوسانی 2 پالاس (http://up.avastarco.com/images/dehcleojoa7dyc6pfw73.gif) را ببینید)


http://up.avastarco.com/images/ymh19puk48oi4wfhvqv.gif (http://up.avastarco.com/images/ymh19puk48oi4wfhvqv.gif)


-------------------------------------------------------
* بین قدرت رزونانس با قدرمطلق اختلاف بین صورت و مخرج رزونانس تناسب وجود داره. میزان این اختلاف بعنوان مرتبه رزونانس شناخته میشه که هرچقدر کمتر باشه رزونانس قویتره. برای هائومیا 5=7-12 یعنی روزنانس از مرتبه پنجم وجود داره که بسیار ضعیفه.

yperseusy
06-08-2013, 10:59 PM
سیارک کوچک 2013 LR6 در تاریخ 7 ژوئن در 09:42 PDT / هشت ژوئن در 12:42 صبح به وقت شرق آمریکا / 8 ژوئن در فاصله حدود 65،000 مایل (105،000 کیلومتر) بالاتر از سطح زمین عبور می کند.

http://up.avastarco.com/images/dt89y874khahg0fd3co.jpg

mohsen4465
06-09-2013, 08:29 PM
مدار و گردش وضعی


هائومیا با تناوب مداری 283 سال زمینی، حضیض خورشیدی در 35 واحد نجومی، و شیب مداری 28 درجه، بعنوان یک جرم کلاسیک کمربند کویپر، مداری عادی دارد. در اوایل 1992 از اوج خورشیدی عبور کرد و در حال حاضر در بیش از 50 واحد نجومی از خورشید قرار دارد.

مدار هائومیا کشیدگی بیشتری نسبت به سایر اعضای خانواده برخوردی خود دارد. گمان می‌رود این موضوع در نتیجه رزونانس مداری مرتبه پنجم ضعیف 12:7 هائومیا با نپتون باشد که بتدریج مدار اولیه آنرا در بازه زمانی میلیاردها سال، طی «مکانیسم کوزای»*، تغییر می‌دهد، مکانیسمی که اجازه معاوضه شیب مداری را در ازای کشیده شدن بیشتر مدار ایجاد می‌کند.

با قدرظاهری 17.3 هائومیا پس از پلوتو و ماکی‌ماکی، سومین جرم درخشان در کمربند کویپر است و با تلسکوپ‌های بزرگ آماتوری براحتی دیده می‌شود. بهرحال از آنجائیکه سیارات و بیشتر اجرام کوچک منظومه شمسی در «آرایش مداری متعارف» ناشی از زمان تشکیل‌شان در دیسک اولیه، شریک هستند، لذا بیشتر پیمایشات اولیه برای اجرام دورافتاده بر روی نقشه‌ای از این صفحه متعارف در آسمان، معروف به دایرة‌البروج، متمرکز شدند. پس از اینکه مناطق آسمان در نزدیکی دایرة‌البروج بخوبی کاوش شدند، پیمایشات بعدی شروع به جستجو برای اجرامی کردند که بواسطه عوامل دینامیکی به مدارهایی با شیب بیشتر پراکنده شده‌اند و همینطور اجرامی در فواصل دورتر که حرکت متوسط آهسته‌تری در آسمان دارند. این پیمایشات نهایتاً موقعیت هائومیا را با شیب مداری زیاد و مکان فعلی دور از دایرة‌البروج آن را تحت پوشش قرار دادند.

هائومیا نوسانات زیادی را در درخشندگی در دورهای زمانی 3.9 ساعته از خود نشان می‌دهد، که می‌تواند صرفاً توسط دوره چرخش این جرم طویل توجیه شود. این سریعتر از تمام اجرام شناخته شده در منظومه شمسی است، و در واقع سریعتر از تمام اجرام شناخته شده با قطر بیشتر از 100 کیلومتر. تصور می‌شود این چرخش سریع در نتیجه برخوردی باشد که اقمار و خانواده برخوردی آن را ساخته است.


منبع:
ویکی پدیا


مدار و وضعیت پلوتو (قرمز) و هائومیا (زرد) نسبت به نپتون (خاکستری) در می 2009.
مدارها در بالای دایرةالبروج روشنتر و در پایین تاریکتر ترسیم شده‌اند.
نیم قطر بلند مدارها رسم شده است که حضیض (q) و اوج خورشیدی (Q) را بهمراه تاریخ گذر نشان می‌دهند.
ابعاد نسبی اجرام رعایت شده است (با اندازه مدارها تناسب ندارد) و رنگ و سفیدایی لحاظ گشته است.
زاویه دید تقریباً در 10 درجه‌ای بالای دایرة‌البروج است.


<a href="http://up.avastarco.com/images/3x455yiiwzzig613pj4r.png" target="_blank"><a href="http://up.avastarco.com/images/3x455yiiwzzig613pj4r.png" target="_blank"><a href="http://up.avastarco.com/images/3x455yiiwzzig613pj4r.png" target="_blank">http://up.avastarco.com/images/3x455yiiwzzig613pj4r.png (http://up.avastarco.com/images/3x455yiiwzzig613pj4r.png)


-------------------------------------------------------------------------
* مکانیسم کوزای به مدار قمری اشاره میکند که در اثر جرم دیگری که در فاصله دورتری میگردد دچار آشفتگی و انحراف می‌شود. در اثر این آشفتگی مدار قمر دچار نوسان در پارامتر حضیضی می‌شود (تصویر پست 69). در اثر این نوسان مدار قمر معاوضه‌های پی در پی بین شیب مدار و کشیدگی مدار را تجربه خواهد کرد. برای نمونه این انیمیشن را ببینید (http://www.astroupload.com/uploads/1370797439351.gif).

mohsen4465
12-06-2013, 02:18 PM
از آنجائیکه هائومیا دارای اقماری به گرد خود است، جرم سیستم از روی مدار آن‌ها و با استفاده از قانون سوم کپلر قابل محاسبه می‌باشد. نتیجه 10<SUP>21</SUP>×4.2 کیلوگرم، معادل %28 جرم سیستم پلوتونی و %6 جرم قمر زمین است. تقریباً تمام این جرم در هائومیا است.<?xml:namespace prefix = "o" ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /><o:p></o:p>
<o:p></o:p>
<o:p></o:p>
اندازه، شکل، و ترکیب<o:p></o:p>
<o:p></o:p>
اندازه یک جرم از منظومه خورشیدی از روی قدر نوری، فاصله آن، و سپیدایی آن قابل استنباط است. اجرام هم بدلیل بزرگ بودن و هم بدلیل قدرت انعکاس بالا برای ناظران زمینی درخشان دیده می‌شوند. اگر قابلیت انعکاس آن‌ها (سپیدایی) را بتوان مشخص کرد، آنگاه یک تخمین تقریبی از اندازه آن‌ها را می‌توان ترتیب داد. برای اکثر اجرام دور، سپیدایی نامشخص است، اما هائومیا به اندازه کافی بزرگ و درخشان است تا بتوان نشر حرارتی آن را اندازه‌گیری کرد، که مقداری تقریبی از سپیدایی و در نتیجه اندازه آن را بدست می‌دهد. با وجود این، محاسبه ابعاد آن بواسطه چرخش سریع آن بغرنج می‌گردد. فیزیک چرخش اجرام شکل‌پذیر پیش‌بینی می‌کند که در مدتی به کوتاهی صد روز، جرمی که بسرعت هائومیا می‌گردد به وضعیت تعادلی یک حجم بیضوی با اضلاع نابرابر تغییر شکل خواهد داد. تصور می‌شود اکثر نوسانات در درخشندگی هائومیا نه بواسطه تفاوت منطقه‌ای در سپیدایی بلکه بخاطر تغییر متناوب در نمای جانبی و نمای انتهایی از دید زمین باشد.


چرخش و دامنه منحنی نوری هائومیا محدودیت‌هایی را برای ترکیبات آن ایجاد می‌کند. اگر هائومیا همچون پلوتو چگالی کمی، با یک جبّه ضخیم یخی در بالای یک هسته سنگی کوچک می‌داشت، سرعت چرخش زیاد آن، آن را به اندازه بیشتری نسبت به آنچه که نوسانات درخشندگی آن ارائه می‌دهند طویل می‌کرد. چنین ملاحظاتی چگالی هائومیا را به مقدار 3.3-2.6 گرم بر سانتی‌متر مکعب محدود می‌کنند. این محدوده مقادیر کانی‌های سیلیکاتی همچون اولیوین و پیروکسن را تحت پوشش قرار می‌دهد که اکثر اجرام سنگی منظومه خورشیدی را ساخته‌اند. این موضوع پیشنهاد می‌کند که پیکره اصلی هائومیا از سنگ است که با لایه نسبتاً نازکی از یخ پوشیده شده است. جبّه یخی ضخیمی که در میان اجرام کمربند کویپر شایع‌تر است، احتمالاً در زمان تصادمی که خانواده برخوردی هائومیا را تشکیل داد به بیرون پرتاب شده است.


در تعادل هیدرواستاتیکی، برای یک دوره چرخشی خاص، با چگالتر شدن، جرم می‌بایست کروی‌تر باشد، که این محدودیت‌هایی را برای ابعاد ممکن هائومیا ایجاد می‌کند. با کنار هم گذاشتن جرم دقیقاً مشخص آن، چرخش آن و چگالی استنتاج شده آن در یک حجم بیضوی متعادل پیش‌بینی می‌شود که هائومیا در طول محور بلند خود تقریباً قطر پلوتو را دارد و در قطبین خود تقریباً نصف این مقدار است. از آنجائیکه تا کنون هیچ مشاهداتی از اختفاء ستارگان با هائومیا یا اختفاء سیاره کوتوله با اقمارش صورت نگرفته است، اندازه‌گیری‌های مستقیم دقیق ابعاد آن، همانند آن‌هایی که در خصوص پلوتو انجام شده است، هنوز در دست نیست.


چندین محاسبه نمونه-بیضوی از ابعاد هائومیا صورت گرفته است. اولین نمونه که بعد از کشف هائومیا تهیه شد از روی مشاهدات زمینی منحنی نوری هائومیا در طول موج مرئی محاسبه شد: این نمونه مجموع طولی معادل 1960 تا 2500 کیلومتر و سپیدائی مرئی (p<SUB>v</SUB>) بیشتر از 0.6 را بدست داد. محتمل‌ترین شکل یک حجم بیضوی سه محوری با ابعاد 1000×1500×2000 کیلومتر با سپیدائی 0.71 است. مشاهدات انجام شده توسط تلسکوپ فضایی اسپیتزر قطری برابر با (100-|250+)1150 کیلومتر و سپیدایی معادل (0.2-|0.1+)0.84 را حاصل از نورسنجی در طول موج مادون قرمز 70 میکرومتر بدست داد. تجزیه و تحلیل‌های بعدی منحنی نوری قطر معادل دایره‌ای 1450 کیلومتر را پیشنهاد کرد. در 2010 تجزیه و تحلیل اندازه‌گیری‌های انجام شده توسط تلسکوپ فضایی هرشل بهمراه اندازه‌گیری‌های قدیمی‌تر تلسکوپ اسپیتزر تخمین جدیدی از قطر معادل هائومیا را بدست داد ــ تقریباً 1300 کیلومتر. در یک میانگین هندسی، این تخمین‌های ابعادی مستقل، در قطری تقریباً برابر با 1400 کیلومتر بر روی هم منطبق شدند. این هائومیا را به یکی از بزرگترین اجرام فرا-نپتونی کشف شده تبدیل کرد؛ کوچکتر از اریس، پلوتو، احتمالاً ماکی‌ماکی و شاید 2007OR<SUB>10</SUB>، و بزرگتر از سدنا، کوائور و اورکوس.



ترجمه شده از:
ویکی پدیا



http://up.avastarco.com/images/5bbvuvhmuk7ckwltq0v.png (http://up.avastarco.com/images/5bbvuvhmuk7ckwltq0v.png)


شکل بیضوی محاسبه شده هائومیا.
996×1518×1960 کیلومتر (با فرض سپیدائی 0.73).

mohsen4465
01-17-2014, 04:49 PM
سطح

در 2005، تلسکوپ‌های جمینی و کِک طیفی از هائومیا را تهیه کردند که همانند سطح قمر پلوتو، کَروُن، خصوصیات برجسته‌ای از یخ کریستالی آب را نشان می‌داد. این عجیب بود، زیرا یخ کریستالی در دمای بالای 110 کلوین تشکیل می‌شود در حالی که دمای سطحی هائومیا زیر 50 کلوین است، دمایی که در آن یخ بی‌شکل تشکیل می‌شود. بعلاوه، ساختار یخ کریستالی در زیر بارش مداوم پرتوهای کیهانی و ذرات پرانرژی حاصل از خورشید که بر اجرام فرا-نپتونی می‌تابد ناپایدار است. مقیاس زمانی برای بازگشت یخ کریستالی به یخ بی‌شکل در زیر این بمباران‌ها از مرتبه 10 میلیون سال است، در حالی که اجرام فرانپتونی برای مقیاس زمانی هزاران میلیون سال در مکان سرد کنونی خود بوده‌اند. همچنین تخریب پرتویی می‌بایست سطح اجرام فرا-نپتونی یعنی جایی که مواد معمول سطحی متشکل از یخ ترکیبات آلی و شبه تولینی حضور دارند را، همانند وضعیت پلوتو، قرمز و تیره کند. از اینرو، طیف و رنگ گواه این مطلبند که هائومیا و اعضای خانواده آن اخیراً تحت بازسازی مجدد سطحی قرارگرفته‌اند که یخ تازه تولید کرده است. هر چند که هیچ مکانیسم بازسازی سطحی قابل قبولی پیشنهاد نشده است.

هائومیا با سپیدایی 0.6 تا 0.8، سازگار با یخ کریستالی، به روشنی برف است. فرا-نپتونی‌های بزرگ دیگری همچون اریس بنظر سپیدایی به همین بزرگی یا بیشتر دارند. سازگارترین مدلسازی‌ها با طیف سطحی، پیشنهاد می‌کنند که %66 تا %80 سطح هائومیا بنظر یخ کریستالی آب خالص هستند بهمراه یک عامل مشترک دیگر در میزان سپیدایی بالا که احتمالاً سیانید هیدروژن یا رُس سیلیکات ورقه‌ای است. همچنین ممکن است نمک‌های غیرآلی سیانید از جمله سیانید مس پتاسیم نیز حضور داشته باشند.

بهرحال، مطالعات بیشتر در طیف مرئی و مادون قرمز-نزدیک، سطحی هوموموفوس (هم شکل [مترجم]) با مخلوط پیشنهادی 1:1 از یخ بی‌شکل و کریستالی با کمتر از %8 مواد آلی پیشنهاد کرده‌اند. غیاب هیدرات آمونیاک فعالیت یخفشانی را منتفی کرده و مشاهدات، در توافق با مطالعات دینامیکی، تأیید کرده‌اند که رویداد برخوردی می‌بایستی در بیش از 100 میلیون سال پیش رخ داده باشد. غیاب متان قابل اندازه‌گیری در طیف هائومیا با تاریخچه برخوردی گرم سازگار است که موجب حذف چنین ترکیبات فراری، در مقایسه با ماکی‌ماکی شده‌اند.

علاوه بر نوسانات زیاد در منحنی نوری هائومیا ناشی از شکل آن، که در تمامی رنگ‌ها به یک میزان تأثیر می‌گذارد، اختلافات مستقل کوچک رنگی در هر دو طول موج مرئی و مادون قرمز دیده می‌شوند که ناحیه‌ای را بر روی سطح نشان می‌دهند که هم از لحاظ رنگ و هم از لحاظ سپیدائی متفاوت است. بطور دقیقتر، یک ناحیه بزرگ قرمز تیره بر روی سطح سفید روشن هائومیا در سپتامبر 2009 دیده شد، احتمالا یک عارضه برخوردی، که مشخص کننده ناحیه‌ای غنی از کانی‌ها و ترکیبات آلی (غنی از کربن)، و یا شاید نسبت بیشتری از یخ کریستالی باشد. بنابراین هائومیا ممکن است سطحی رنگارنگ یادآور پلوتو داشته باشد، گرچه نه به آن شدت.


ترجمه شده از:
ویکی پدیا

mohsen4465
01-19-2014, 10:04 PM
اقمار

دو قمر کوچک کشف شده‌اند که بدور هائومیا می‌گردند، (136108) هائومیا i هیاک و (136108) هائومیا ii ناماکا. تیم براون هر دو را در 2005 در زمان رصد هائومیا توسط رصدخانه دابلیو.اِم. کِک کشف کردند.

هیاکا که در 26 ژانویه 2005 کشف شد، در ابتدا توسط تیم کالتک لقب "رودولف" گرفت. این قمر، قمر خارجی‌تر و با قطر تقریباً 310 کیلومتر، قمر بزرگتر و درخشانتر در این بین است، و هائومیا را در مسیری نزدیک به دایره هز 49 روز دور می‌زند. خطوط جذبی قوی در 1.5 و 2 میکرومتر در طیف مادون قرمز با یخ کریستالی آب همخوانی دارد که بیشتر سطح آن را پوشانده است. طیف غیرمعمول، در کنار خطوط جذبی مشابه بر روی هائومیا، باعث شد تا براون و همکارانش به این نتیجه برسند که تسخیر، مدلی دور از انتظار برای تشکیل چنین سیستمی است و در عوض گویای این مطلب است که اقمار هائومیا می‌بایست تکه‌هایی از خود هائومیا باشند.

ناماکا، قمر کوچکتر داخلی‌ هائومیا در 30 جون 2005 کشف شد و لقب "بلیتزن" را گرفت. این قمر یک دهم جرم هیاکا را دارد و در مداری غیرکپلری و بسیار کشیده، هائومیا را در 18 روز دور می‌زند و از سال 2008، از قمر بزرگتری که مدار آن را آشفته می‌کند °13 تمایل دارد. خروج از مرکز نسبتاً زیاد بهمراه شیب دوطرفه مدار این اقمار، دور از انتظار بودند زیرا که می‌بایستی تحت تأثیر اثرات کشندی این خصوصیات از بین رفته باشند. گذر نسبتاً جدیدی با رزونانس (3:1) ممکن است وضعیت برانگیخته کنونی مدار اقمار هائومیا را توجیه کند.

در حال حاضر مدار اقمار هائومیا از روی زمین بطور تقریباً دقیقی از لبه دیده می‌شود، که همراه با اختفاءهای دوره‌ای هائومیا توسط ناماکا است. رصد چنین گذرهایی، به همان شکلی که در اواخر دهه 1980 در مورد پلوتو و کَروُن رخ داد، اطلاعات دقیقی در مورد اندازه و شکل هائومیا و اقمارش فراهم می‌کند. آشکارسازی تغییرات کوچک در روشنایی سیستم در طول این اختفاء‌ها حداقل به تلسکوپی حرفه‌ای با دهانه متوسط احتیاج دارد. هیاکا برای آخرین بار در 1999، چند سال قبل از اکتشاف، هائومیا را مخفی کرد و تا حدوداً 130 سال دیگر این کار را تکرار نخواهد کرد. بهرحال مدار ناماکا در وضعیتی متمایز از اقمار عادی، بشدت توسط هیاکا منحرف می‌شود که موجب حفظ زاویه دید گذرهای ناماکا -هائومیا برای چندین سال دیگر می‌شود.


ترجمه شده از:
ویکی پدیا

mohsen4465
01-20-2014, 06:49 PM
خانواده برخوردی


هائومیا بزرگترین عضو خانواده برخوردی خویش است، گروهی از اجرام نجومی با خصوصیات فیزیکی و مداری مشابه که تصور می‌شود در زمانی که یک جرم اولیه بزرگتر در یک برخورد متلاشی شد شکل گرفته باشند. این خانواده اولین نمونه مشخص شده در بین TNOهاست* و شامل – بعلاوه هائومیا و اقمارش – (55636) 2002 TX<SUB>300</SUB> (کیلومتر 346≈)، (24835) 1995 SM<SUB>55</SUB> (کیلومتر 174≈)، (19308) 1996 TO<SUB>66</SUB> (کیلومتر 200≈)، (120178) 2003 OP<SUB>32</SUB> (کیلومتر 230≈)، و (145453) 2005 RR<SUB>43</SUB> (کیلومتر 252≈) می‌باشد. براون و همکارانش پیشنهاد کردند این خانواده نتیجه مستقیم برخوردی است که جبّه یخی هائومیا را جدا کرد، اما پیشنهاد دوم منشأ پیچیده‌تری را بیان می‌کند: و آن اینکه مواد پرتابی در تصادم اولیه بصورت قمری بزرگ برای هائومیا با هم ترکیب شدند، که بعدها در اثر تصادم دوم خرده‌های خود را به بیرون پراکنده کرد. بنظر می‌رسد که این سناریو دوم برای تکه‌های جدا شده گستره سرعت‌هایی را ایجاد می‌کند که با دقت بیشتری با گستره سرعت‌های اندازه‌گیری شده اعضای خانواده همخوانی دارد.


وجود خانواده برخوردی می‌تواند دال بر این مطلب باشد که هائومیا و زاده‌هایش شاید در دیسک تفرقی ایجاد شده باشند. در کمربند کم تراکم کنونی کویپر، شانس وقوع چنین تصادمی در طول عمر منظومه شمسی کمتر از 0.1 درصد است. این خانواده نمی‌توانست در کمربند کویپر متراکم‌تری تشکیل شده باشد زیرا چنین گروه بهم پوسته‌‌ی نزدیکی تحت تأثیر مهاجرت نپتون بدرون کمربند می‌بایستی آشفته می‎‌گشت - باوری که موجب چگالی کم کنونی کمربند است. در نتیجه این واقع بینانه‌تر بنظر می‌رسد که ناحیه پویای دیسک تفرقی، جایی که احتمال چنین برخوردهایی بسیار بالاتر است، مکان تشکیل اجرامی باشد که هائومیا و اقوامش را بوجود آورده‌اند.


از آنجایی که حداقل میلیاردها سال زمان لازم است تا گروه به فاصله‌ای که اکنون دارند متفرق شوند، لذا باور بر این است که برخوردی که خانواده هائومیا را تشکیل داده است در اوایل تاریخچه منظومه شمسی رخ داده باشد.


ترجمه شده از:
ویکی پدیا


* tno: اجرام فرانپتونی.

yperseusy
12-30-2015, 10:57 PM
تصویر منتشر شده از پلوتو که توسط فضا پیمای افق های نو گرفته شد...

http://www.nasa.gov/sites/default/files/thumbnails/image/nh-pluto-in-false-color.jpg