PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : زیست فرازمینی



nakhodaye aseman
07-29-2012, 06:16 PM
با سلام به همه ي آوايي ها
باتوجه به اينكه در برخي از پست ها و تاپيك ها بحث از مسير اصليش فاصله ميگرفت
بنده با اجازه از خانوم آسمون اين تاپيك رو ايجاد كردم تا در مورد وجود ارتباط بين نجوم و زيست شناسي بيشتر بحث كنيم
در مورد اين تاپيك بگم كه اين بحث مكمل دو تاپيك هستش يكي حيات فرازميني و موجودات فضايي چه شكلي هستن؟
لطفا در اين تاپيك از بحثي كه شروع ميكنيم سعي كنيم بهترين نتيجه گيري رو بگيريم
اگه اجازه بدين اولين بحث ما در مورد تكامل باشه و يعني اول در مورد زمين باشه و بعد از اون اگه موجودات فضايي وجود دارند چطوري تكامل پيدا كردن آيا تكامل اونا به عقب بوده يا تكاملشون پيش رونده بوده؟

-----------------------------
پس از ویرایش:
با توجه به روند تاپیک و هدف بعدی تاپیک که زیست فرازمینی هست بر آن شدیم که با لطف مدیران محترم خانوم آسمون و آقای اکبرنیا اسم تاپیک رو به زیست فرا زمینی تغییر دهیم.
فقط یک خواهش از دوستانی که در این تاپیک شرکت میکنن دارم لطفا بحث رو تا پایان رسوندن دوره های زمین شناسی ادامه بدیم چون در زیست فرازمینی میخوایم این دوره هارو به دوره های مورد بحث ربط بدیم امید وارم که بحثمون خوب جلو بره و همه دوستان علاقه مند در این تاپیک شرکت کنند .

شبنم مختاری
07-29-2012, 09:15 PM
سلام به همه ی هم آوایی های عزیز و ممنون از جناب ناخدای آسمان بابت ایجاد این تاپیک

به نظرم بهتره اول یه تعریف کلی از تکامل داشته باشیم

تکامل در بیولوژی به پروسه ای اطلاق میشه که بر اساس آن جمعیت گونه ها با ویژگی های برتر وراثتی افزایش
می یابند و از نسلی به نسل بعدی منتقل میشوند.
در طول زمان این ویژگی ها به گونه جانوری کمک می کنند که به تعداد بیشتری نسبت به گونه های رقیب تکثیر بیابند و در جمعیت بر آنها تسلط یابند.
اتفاق افتادن این پروسه در مدت های طولانی میتواند پدید آمدن موجودات جدید را توضیح دهد .
بر اساس تئوری تکامل موجودات جدید تر همگی اجداد مشترکی دارند.

BigBang
07-30-2012, 01:21 PM
با سلام به همه ي آوايي ها
باتوجه به اينكه در برخي از پست ها و تاپيك ها بحث از مسير اصليش فاصله ميگرفت
بنده با اجازه از خانوم آسمون اين تاپيك رو ايجاد كردم تا در مورد وجود ارتباط بين نجوم و زيست شناسي بيشتر بحث كنيم
در مورد اين تاپيك بگم كه اين بحث مكمل دو تاپيك هستش يكي حيات فرازميني و موجودات فضايي چه شكلي هستن؟
لطفا در اين تاپيك از بحثي كه شروع ميكنيم سعي كنيم بهترين نتيجه گيري رو بگيريم
اگه اجازه بدين اولين بحث ما در مورد تكامل باشه و يعني اول در مورد زمين باشه و بعد از اون اگه موجودات فضايي وجود دارند چطوري تكامل پيدا كردن آيا تكامل اونا به عقب بوده يا تكاملشون پيش رونده بوده؟

یه سوال:منظورتون از تکامل به عقب چیه؟!
اگه یه چیزی مثه پس رفت و کاهش سازگاری منظورتونه؛دیگه بهش نمیگن تکامل که!:دی
چون تکامل ینی کامل تر شدن!
اگه هم منظورتون این نیست لطفا یکم واضح سازی کنید چون متاسفانه من اینطوری برداشت کردم!:)

solh
07-30-2012, 03:41 PM
خوب با توجه به این که رشته ی biocosmology در دانشگاه های دنیا تدریس میشه ، من خودم خیلی علاقه مند شدم که بدونم دقیقا حوزه ی کاریشون توی چه گستره ای هست ، اگه کسی در این موضوع چیزی میدونه دریغ نکنه !

شاید سوال مسخره ای باشه ،ولی چرا نزاشتن زیست اختر شناسی !

با پوزش ازروند تاپیک !

mohsen4465
07-30-2012, 04:02 PM
خوب با توجه به این که رشته ی biocosmology در دانشگاه های دنیا تدریس میشه ، من خودم خیلی علاقه مند شدم که بدونم دقیقا حوزه ی کاریشون توی چه گستره ای هست ، اگه کسی در این موضوع چیزی میدونه دریغ نکنه !

شاید سوال مسخره ای باشه ،ولی چرا نزاشتن زیست اختر شناسی !

با پوزش ازروند تاپیک !

اخترشناسی یعنی ستاره شناسی که ترکیب کردنش با زیست شناسی بی معنی و مفهومه. درست تر همونه که بگیم بیوکوسمولوژی یا زیست شناسی کیهانی.

Astro_M111
07-30-2012, 11:02 PM
با سلام
برای شروع این که تکامل در سیارات دیگر چگونه است و چگونه خواهد بود اول باید به ماهیت تکامل در زمین پی ببریم (تکامل چیست؟ منشا ان از کجا است؟ ایا اصلا نظریه تکامل درست میباشد یا خیر؟
و....)
برای شروع مطلب زیر از ویکی پدیا:

ایده داروین: تکامل توسط انتخاب طبیعی

چارلز داروین این ایده را داشت که نحوه کلی پرورش موجودات زنده از اجدادشان به گونه یکسانی و مستقل از نوع گونه می‌باشد. در سال ۱۲۱۷ هجری شمسی (۱۸۳۸ میلادی) او فرایندی که اسمش را «انتخاب طبیعی» گذاشت را پیشنهاد کرد و توضیحاتی درباره عملکرد فرایند داد. داروین نظریه اش را بر پایه پنج مشاهده زیر قرار داد
1)اگر تمامی افراد در یک گونه از موجود ات بصورت موفقیت آمیزی تولید مثل کنند، جمعیت آن گونه بصورت غیر قابل کنترلی افزایش می‌یابد.
2)جمعیت‌ها گرایش دارند که تقریباً از یک سال تا سال بعد ثابت بمانند.
3)منابع طبیعی محدود هستند
4)هیچ دو فردی از یک گونه دقیقاً یکسان نیستند.
5)میزان زیادی از این تغییر پذیری در یک جمعیت می‌تواند به فرزندها برسد
داروین از اینکه سیستم‌های حیاتی بیش از آنچه که امکان حمایت و نگاهداری از آن را داشته باشند، فرزند تولید می‌کنند این نتیجه را گرفت که حتماً باید رقابت برای زنده ماندن وجود داشته باشد - فقط تعداد کمی از هر نسل زنده خواهند ماند. داروین متوجه شد که شانس به تنهایی زنده ماندن موجودات را تعیین نمی‌کند. در واقع، زنده ماندن بستگی به ویژگی‌های هر شخص دارد و این ویژگی‌ها یا به زنده ماندن و تولید مثل کمک کرده، و یا دست و پاگیر می‌شوند. محتمل‌تر است که آن موجوداتی که بهتر خود را وفق می‌دهند فرزندهای بیشتری نسبت به رقبایشان باقی بگذارند.

اما منشا این ایده ها چیست؟
منبع الهام داروین کتاب یک ازمایش در زمینه جمعیت بود که توسط یک اقتصاد دان انگلیسی به نام توماس مالتوس نوشته شد (مالتوس افزایش سریع جمعیت را در صورت مداخله نکردن پیش بینی کرده بود) به نظر او مصیبتهایی مثل جنگ و بیماری دلایل اصلی کنترل جمعیت هستندبنا به این ادعا برای زندگی کردن بعضی انسان ها دیگرمردم باید میمردند یا به عبارت دیگر موجودیت به معنای جنگ همیشگی بود
به طور مثال اروپاییان قرن 19 برای حل مشکل افزایش جمعیت این راه حل را پیشنهاد دادند:
چرا باید به فقرا تمیز زندگی کردن را یاد بدهیم ما برای کنترل جمعیت باید ضد انها رااموزش دهیم
در نتیجه این مجادله قوی تر ها بر ضعیفتر ها پیروز میشدند (یکی از مبانی داروینیسم)
وبه این ترتیب مشکل افزایش جمعیت حل شد(اصل 1 انتخاب طبیعی)
به این ترتیب داروین نظریه زد و خورد را در تمام طبیعت اجرا کرد ودر این جنگ حیاتی طرف قویتر (طرفی که خودرا بهتر با شرایط وفق داده بود) را برنده اعلام کرد
علاوه بر این داروین مجادله حبات را به عنوان یک قانون مشروع و تغییر ناپذیر طبیعت معرفی کرد وافرینش را هم انکار کرد

اما اصل مطلب این که با این وجود(ودلایل دیگر) چرا باید نظریات داروین را قبول کنیم؟

پیمان اکبرنیا
07-30-2012, 11:24 PM
یکی از دلایلی که نظریات داروین مورد قبول واقع شده، شواهد بسیاری است که از فسیلها و بررسی اونها به دست آمده. اما این تمام قضیه نیست، زیست شناسی مولکولی و علم ژنتیک بسیار به دانشمندان کمک کردند که نظریه تکامل یا فرگشت را پیش ببرند. امروزه به جز نظریه تکامل، نظریه دیگه ای نداریم که بتونه جهان موجودات زنده را بهتر و دقیقتر توصیف کنه. هر چند تکامل مشکلات و سوالاتی داره که هنوز حل نشده اما خب جایگزینی هم براش نیست. یعنی نظریه ای با پایه های تجربی و علمی قوی تر نداریم.

Astro_M111
07-30-2012, 11:53 PM
با سلام

یکی از دلایلی که نظریات داروین مورد قبول واقع شده، شواهد بسیاری است که از فسیلها و بررسی اونها به دست آمده. اما این تمام قضیه نیست، زیست شناسی مولکولی و علم ژنتیک بسیار به دانشمندان کمک کردند که نظریه تکامل یا فرگشت را پیش ببرند. امروزه به جز نظریه تکامل، نظریه دیگه ای نداریم که بتونه جهان موجودات زنده را بهتر و دقیقتر توصیف کنه. هر چند تکامل مشکلات و سوالاتی داره که هنوز حل نشده اما خب جایگزینی هم براش نیست. یعنی نظریه ای با پایه های تجربی و علمی قوی تر نداریم.

درست ولی این رو هم میتونیم قبول کنیم که اگر دانشمندان تا حد زیادی به این نظریه اعتماد نداشتند به سراغ نظریه های دیگری میرفتند و برروی نظریه های دیگری کار میکردند و نهایتا نظریه واحد وکاملتری ارایه مدادند
و مورد بعدی این که علم ژنتیک و زیست شناسی به پیشرفت نظریه تکامل کمک کرده نه به اثبات ان
والبته در مورد فسیل ها کاملا با شما مخالف هستم به علت این که بعضی (دانشمندان) معتقدند فسیل هایی که برای اثبات نظریه داروین موجود هست ساختگی و دستکاری شده است
ممنون

پیمان اکبرنیا
07-31-2012, 12:12 AM
با سلام


درست ولی این رو هم میتونیم قبول کنیم که اگر دانشمندان تا حد زیادی به این نظریه اعتماد نداشتند به سراغ نظریه های دیگری میرفتند و برروی نظریه های دیگری کار میکردند و نهایتا نظریه واحد وکاملتری ارایه مدادند
و مورد بعدی این که علم ژنتیک و زیست شناسی به پیشرفت نظریه تکامل کمک کرده نه به اثبات ان
والبته در مورد فسیل ها کاملا با شما مخالف هستم به علت این که بعضی (دانشمندان) معتقدند فسیل هایی که برای اثبات نظریه داروین موجود هست ساختگی و دستکاری شده است
ممنون

سلام دوباره خدمت شما :)

اتفاقا بسیاری از دانشمندان در طول تاریخ با این نظریه مخالف بودند و به دنبال نظریات دیگر رفتند. این نظریه خیلی چالش برانگیز داشت و شاید تعداد مخالفین در ابتدا چندین برابر موافقینش بود. بعد به مرور زمان تعداد موافقین زیاد شد (با افزایش شواهد علمی) و تعداد مخالفین کم شد (چون نمی تونستند نظریه بهتر و جامع تری ارائه بدهند) و این شد که امروزه این نظریه به نقطه کنونی رسیده. هنوز هم در برخی موارد بحث و جدلهایی وجود داره و در برخی از نقاط دنیا مخالفین این نظریه خیلی سرسخت هستند اما خب حجم مخالفتها کمتر شده.

این قضیه دستکاری فسیلها را من نشنیده بودم منبع موثقی هم دارید در رابطه باهاش؟ آخه مساله یکی دو تا فسیل نیست فکر کنم تعدادش زیاد باشه.

در هر صورت دوست داریم نظریات مخالفین و موافقین را بشنویم و دو طرف به کمک منابعی که به هم معرفی می کنند و مطالعه می کنند به نتیجه خوبی دست پیدا کنند.

ممنون

mohsen4465
07-31-2012, 12:22 AM
من پیشنهاد میکنم زیاد در مورد نظریه تکامل داروین بحث نشه. چون همونطور که کتاب داروین به آتش کشیده شد ممکنه اینجا هم مشکل ساز بشه.

Astro_M111
07-31-2012, 01:27 AM
سلام دوباره خدمت شما :)

اتفاقا بسیاری از دانشمندان در طول تاریخ با این نظریه مخالف بودند و به دنبال نظریات دیگر رفتند. این نظریه خیلی چالش برانگیز داشت و شاید تعداد مخالفین در ابتدا چندین برابر موافقینش بود. بعد به مرور زمان تعداد موافقین زیاد شد (با افزایش شواهد علمی) و تعداد مخالفین کم شد (چون نمی تونستند نظریه بهتر و جامع تری ارائه بدهند) و این شد که امروزه این نظریه به نقطه کنونی رسیده. هنوز هم در برخی موارد بحث و جدلهایی وجود داره و در برخی از نقاط دنیا مخالفین این نظریه خیلی سرسخت هستند اما خب حجم مخالفتها کمتر شده.

این قضیه دستکاری فسیلها را من نشنیده بودم منبع موثقی هم دارید در رابطه باهاش؟ آخه مساله یکی دو تا فسیل نیست فکر کنم تعدادش زیاد باشه.

در هر صورت دوست داریم نظریات مخالفین و موافقین را بشنویم و دو طرف به کمک منابعی که به هم معرفی می کنند و مطالعه می کنند به نتیجه خوبی دست پیدا کنند.

ممنون

وبازهم سلام و تشکر بابت توجهتون

خب من در مورد ثبت فسیلی نوشته زیر که از خود داروین هست را میارم:
ثبت و تاریخچه فسیلی نمی تواند از منظر تکوین مورد بررسی قرار بگیرد. "چر اگر انواع، از سایر انواع و به وسیله ویژگی های توارثی برتر ریشه می گیرند، ما همه جا شاهد گونه های بی شمار تغییر یافته و دگردیسی شده نیستیم؟چرا انواع که ما آنها را به خوبی سامان یافته می بینیم، در تعارض و گسیختگی نیستند؟ گونه های دگرگون شده بی شمار باید وجود می داشتند، اما چرا ما آنها را در مقیاس های بی پایان و بی شمار، جاسازی شده در پوسته زمین نمی یابیم؟... پس چرا هرگونه زمین شناختی، یک قشر سلولی پر از چنین پیوندهای مداخله گری نیست؟ زمین شناسی مطمئناً این حلقه برتری وراثتی ژنتیکی را نشان نمی دهد؛ و این مطمئناً جدی ترین و روشن ترین مخالفتی است که می تواند با فرضیه من انجام شود." (چارلز داروین، منشا انواع؛ صفحات 172تا280)
ودرادامه توسط هارون یحیی: سال پیش، داروین این سؤال را مطرح می کند که چرا نمونه های دگرگون شده یافت نمی شوند، و داروینیست ها امروز همچنان در پی پاسخ این سؤال هستند. در نتیجه، پاسخ روشن خواهد بود. این نمونه ها یافت نمی شوند چرا که اصلاً وجود ندارند. بیش از 100 میلیون فسیل تا به امروز کشف شده است، اما هرگز ثابت نشده که حتی یکی از آنها هم از دیگری ریشه گرفته و در یک توالی ژنتیکی، نزول کرده و به عبارت دیگر، نمو و تکوین یافته است. تاریخچه و ساختارشناسی فسیل ها نشان می دهد که موجودات زنده به ناگهان ظاهر شده، و به عبارت دیگر خلق شده اند و تا ده ها میلیون سال، بدون تغییر باقی مانده اند. یعنی اصلاً هرگز مراحل تکوین و تکامل را پشت سر نگذاشته اند.


همون جور که متوجه شدید منبع من کتاب نیرنگ تکامل هارون یحیی و دانشمندان دیگه وسخن های پراکنده عده دیگر و همین طور منطق خودم هست.

ادامه متن بالا هم رو میتونید اینجا مشاهده کنید: http://anti-darwinism.blogfa.com/

ممنون

mohsen4465
07-31-2012, 02:43 PM
وبازهم سلام و تشکر بابت توجهتون

خب من در مورد ثبت فسیلی نوشته زیر که از خود داروین هست را میارم:
ثبت و تاریخچه فسیلی نمی تواند از منظر تکوین مورد بررسی قرار بگیرد. "چر اگر انواع، از سایر انواع و به وسیله ویژگی های توارثی برتر ریشه می گیرند، ما همه جا شاهد گونه های بی شمار تغییر یافته و دگردیسی شده نیستیم؟چرا انواع که ما آنها را به خوبی سامان یافته می بینیم، در تعارض و گسیختگی نیستند؟ گونه های دگرگون شده بی شمار باید وجود می داشتند، اما چرا ما آنها را در مقیاس های بی پایان و بی شمار، جاسازی شده در پوسته زمین نمی یابیم؟... پس چرا هرگونه زمین شناختی، یک قشر سلولی پر از چنین پیوندهای مداخله گری نیست؟ زمین شناسی مطمئناً این حلقه برتری وراثتی ژنتیکی را نشان نمی دهد؛ و این مطمئناً جدی ترین و روشن ترین مخالفتی است که می تواند با فرضیه من انجام شود." (چارلز داروین، منشا انواع؛ صفحات 172تا280)
ودرادامه توسط هارون یحیی: سال پیش، داروین این سؤال را مطرح می کند که چرا نمونه های دگرگون شده یافت نمی شوند، و داروینیست ها امروز همچنان در پی پاسخ این سؤال هستند. در نتیجه، پاسخ روشن خواهد بود. این نمونه ها یافت نمی شوند چرا که اصلاً وجود ندارند. بیش از 100 میلیون فسیل تا به امروز کشف شده است، اما هرگز ثابت نشده که حتی یکی از آنها هم از دیگری ریشه گرفته و در یک توالی ژنتیکی، نزول کرده و به عبارت دیگر، نمو و تکوین یافته است. تاریخچه و ساختارشناسی فسیل ها نشان می دهد که موجودات زنده به ناگهان ظاهر شده، و به عبارت دیگر خلق شده اند و تا ده ها میلیون سال، بدون تغییر باقی مانده اند. یعنی اصلاً هرگز مراحل تکوین و تکامل را پشت سر نگذاشته اند.


همون جور که متوجه شدید منبع من کتاب نیرنگ تکامل هارون یحیی و دانشمندان دیگه وسخن های پراکنده عده دیگر و همین طور منطق خودم هست.

ادامه متن بالا هم رو میتونید اینجا مشاهده کنید: http://anti-darwinism.blogfa.com/

ممنون

آقای داروین اگر هم در کتابشون چنین حرفی زدن مربوط به زمانی میشه که هنوز خیلی مسائل از جمله علم ژنتیک بصورت ناشناخته باقی مونده بود و صرفاً از روی شباهت های ظاهری قصد طبقه بندی و شناخت گونه ها رو داشتن و حتی گونه های زنده هم هنوز بطور کامل شناخته نشده بودن چه برسد به فسیل ها. در مورد فسیل های میانه و نمونه های دگرگون شده باید بگم که احتیاجی به فسیل نیست و در طبیعت زنده همه مدارک بوفور هست. جانداری مانند پلاتیپوس در عین حال که مانند پرندگان منقار داره و تخم گذاری میکنه در عین حال مثل یک پستاندار به بچه اش شیر میده. در بین فسیل ها هم موجودات میانه و دگرگونی زیادی کشف شده و مهمترینشون آرکئوپتریکسه که نه فقط یک نمونه بلکه چندین فسیل از این جانور کشف شده (البته به قول ضد داروینی ها واسش پر کشیدن!). بجز آرکئوپتریکس حدود 33 گونه دایناسور پردار کشف شده. نباید انتظار داشته باشید پـر یا موی دایناسوری که میلیون ها سال پیش منقرض شده بخوبی در سنگ ها مشخص باشه. حتی اگر یک مرغ رو هم بکشید و چال کنید بعد از چند سال بجز استخوان چیز دیگری ازش نمیمونه. دلیلش هم اینه که پـَـر از جنس پروتئینه در حالی که قسمت زیادی از استخوان از ماده معدنی فسفات کلسیم تشکیل شده. از لحاظ علم ژنتیک هم اگه بررسی کنید همه چیز اثبات کننده نظریه داروینه.



خب از مدیران و اعضای سایت میخوام جهت بحث رو عوض کنن و بجای مشاجره کردن سر قضیه تکامل به سراغ همون بیوکسمولوژی که ابتدای کار بحث شد بریم. پیشنهاد میکنم از احتمال وجود حیات در منظومه شمسی بحث کنیم. حالا چه توسط نظریه تکامل خلق شده باشن چه توسط خداوند مهم نیست. مهم اینه که بررسی کنیم ببینیم کجاها امکان داره حیات زنده بمونه.

Astro_M111
07-31-2012, 03:57 PM
آقای داروین اگر هم در کتابشون چنین حرفی زدن مربوط به زمانی میشه که هنوز خیلی مسائل از جمله علم ژنتیک بصورت ناشناخته باقی مونده بود و صرفاً از روی شباهت های ظاهری قصد طبقه بندی و شناخت گونه ها رو داشتن و حتی گونه های زنده هم هنوز بطور کامل شناخته نشده بودن چه برسد به فسیل ها. در مورد فسیل های میانه و نمونه های دگرگون شده باید بگم که احتیاجی به فسیل نیست و در طبیعت زنده همه مدارک بوفور هست. جانداری مانند پلاتیپوس در عین حال که مانند پرندگان منقار داره و تخم گذاری میکنه در عین حال مثل یک پستاندار به بچه اش شیر میده. در بین فسیل ها هم موجودات میانه و دگرگونی زیادی کشف شده و مهمترینشون آرکئوپتریکسه که نه فقط یک نمونه بلکه چندین فسیل از این جانور کشف شده (البته به قول ضد داروینی ها واسش پر کشیدن!). بجز آرکئوپتریکس حدود 33 گونه دایناسور پردار کشف شده. نباید انتظار داشته باشید پـر یا موی دایناسوری که میلیون ها سال پیش منقرض شده بخوبی در سنگ ها مشخص باشه. حتی اگر یک مرغ رو هم بکشید و چال کنید بعد از چند سال بجز استخوان چیز دیگری ازش نمیمونه. دلیلش هم اینه که پـَـر از جنس پروتئینه در حالی که قسمت زیادی از استخوان از ماده معدنی فسفات کلسیم تشکیل شده. از لحاظ علم ژنتیک هم اگه بررسی کنید همه چیز اثبات کننده نظریه داروینه.




خب از مدیران و اعضای سایت میخوام جهت بحث رو عوض کنن و بجای مشاجره کردن سر قضیه تکامل به سراغ همون بیوکسمولوژی که ابتدای کار بحث شد بریم. پیشنهاد میکنم از احتمال وجود حیات در منظومه شمسی بحث کنیم. حالا چه توسط نظریه تکامل خلق شده باشن چه توسط خداوند مهم نیست. مهم اینه که بررسی کنیم ببینیم کجاها امکان داره حیات زنده بمونه.

باسلام
در مورد فسیل ارچئوپتریکس وپرهاش باید بدونید که ضد داروینی ها با همین دلیل(پرها) و دلایل دیگر کاملا تکامل دایناسور به پرنده (به قول داروینی ها) را مردود اعلام کردند واین که ارچئوپتریکس یک فرم گذر میانی بوده کاملا اشتباه است وفقط یک پرنده متفاوت با پرندگان امروزبوده که اکنون منقرض شده به همراه دلایلی مثل:خونسرد بودن-استخوان سینه و...) منبع: کتاب نیرنگ تکامل
به هر حال به نظر من هدف این تاپیک این بود که مقدمه زندگی موجودات فضایی مورد بحث قرار بگیره واین امر میسر نمیشد تا زمانی که بتونیم زندگی انسان را مورد مطالعه قرار بدهیم و اون را برای سیارات دیگه شبیه سازی کنیم و با توجه به این نکته که بزرگترین نظریه موجود در باره خلقت تکامل هست به بررسی این نظریه پرداختیم

اما این که این بحث به مشاجره تبدیل شده من متوجه نشدم و برای همین شخصا عذر خواهی میکنم ودرمورد ادامه این موضوع مدیران لطف کنند نظرشون را اعلام کنند
ممنون

آسمون
07-31-2012, 04:23 PM
با توجه به بحث هایی که تا الان صورت گرفته و نظرات مختلفی که در مورد تکامل مطرح شده فکر میکنم بحث این قضیه خیلی طولانی باشه و همچنان هم طرفین نتوانند همدیگر رو قانع کنند پس فکر میکنم بهتر باشه تاثیر تکامل بر شکل گیری حیات و یا کلا در مورد دلایل زیستی شکل گیری حیات به نحوی که مکمل بحث های "حیات فرازمینی هوشمند (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1119-%D8%AD%D9%8A%D8%A7%D8%AA-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B2%D9%85%D9%8A%D9%86%D9%8A-%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF&p=40413#post40413) " و "موجودات فضایی چه شکلی هستند؟ (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1009-%D9%85%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%AF%D8%A7%D8%AA-%D9%81%D8%B6%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%86%D9%87-%D8%B4%DA%A9%D9%84%DB%8C-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF%D8%9F-%28%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%AD%D8%AB%D9%87%29)"،باشند بپردازیم.

------
البته فکر میکنم زیست شناسی سطوح مشترک و قابل بحث زیادی با نجوم داشته باشه که میتونند در ادامه مطرح بشن:)

mohsen4465
07-31-2012, 05:46 PM
باسلام
در مورد فسیل ارچئوپتریکس وپرهاش باید بدونید که ضد داروینی ها با همین دلیل(پرها) و دلایل دیگر کاملا تکامل دایناسور به پرنده (به قول داروینی ها) را مردود اعلام کردند واین که ارچئوپتریکس یک فرم گذر میانی بوده کاملا اشتباه است وفقط یک پرنده متفاوت با پرندگان امروزبوده که اکنون منقرض شده به همراه دلایلی مثل:خونسرد بودن-استخوان سینه و...) منبع: کتاب نیرنگ تکامل
به هر حال به نظر من هدف این تاپیک این بود که مقدمه زندگی موجودات فضایی مورد بحث قرار بگیره واین امر میسر نمیشد تا زمانی که بتونیم زندگی انسان را مورد مطالعه قرار بدهیم و اون را برای سیارات دیگه شبیه سازی کنیم و با توجه به این نکته که بزرگترین نظریه موجود در باره خلقت تکامل هست به بررسی این نظریه پرداختیم

اما این که این بحث به مشاجره تبدیل شده من متوجه نشدم و برای همین شخصا عذر خواهی میکنم ودرمورد ادامه این موضوع مدیران لطف کنند نظرشون را اعلام کنند
ممنون

آقای داروین اگر هم در کتابشون چنین حرفی زدن مربوط به زمانی میشه که هنوز خیلی مسائل از جمله علم ژنتیک بصورت ناشناخته باقی مونده بود و صرفاً از روی شباهت های ظاهری قصد طبقه بندی و شناخت گونه ها رو داشتن و حتی گونه های زنده هم هنوز بطور کامل شناخته نشده بودن چه برسد به فسیل ها. در مورد فسیل های میانه و نمونه های دگرگون شده باید بگم که احتیاجی به فسیل نیست و در طبیعت زنده همه مدارک بوفور هست. جانداری مانند پلاتیپوس در عین حال که مانند پرندگان منقار داره و تخم گذاری میکنه در عین حال مثل یک پستاندار به بچه اش شیر میده. در بین فسیل ها هم موجودات میانه و دگرگونی زیادی کشف شده و مهمترینشون آرکئوپتریکسه که نه فقط یک نمونه بلکه چندین فسیل از این جانور کشف شده (البته به قول ضد داروینی ها واسش پر کشیدن!). بجز آرکئوپتریکس حدود 33 گونه دایناسور پردار کشف شده. نباید انتظار داشته باشید پـر یا موی دایناسوری که میلیون ها سال پیش منقرض شده بخوبی در سنگ ها مشخص باشه. حتی اگر یک مرغ رو هم بکشید و چال کنید بعد از چند سال بجز استخوان چیز دیگری ازش نمیمونه. دلیلش هم اینه که پـَـر از جنس پروتئینه در حالی که قسمت زیادی از استخوان از ماده معدنی فسفات کلسیم تشکیل شده. از لحاظ علم ژنتیک هم اگه بررسی کنید همه چیز اثبات کننده نظریه داروینه.

سینوسوروپتریکس (آثار پـَـر):
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/c/c5/Sinosauropteryxfossil.jpg (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/c/c5/Sinosauropteryxfossil.jpg)

کائودیپتریکس (آثار پـَـر):
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/de/Sinornithosaurus_IVPP_V12811.jpg/800px-Sinornithosaurus_IVPP_V12811.jpg (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/de/Sinornithosaurus_IVPP_V12811.jpg/800px-Sinornithosaurus_IVPP_V12811.jpg)

میکرورپتور ژائویانوس (آثار پـَـر):
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/af/Microraptor_gui_holotype.png/800px-Microraptor_gui_holotype.png (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/af/Microraptor_gui_holotype.png/800px-Microraptor_gui_holotype.png)

NGMC 91 (هنوز نامگذاری نشده - آثار پـَـر):
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/c1/Sinornithosaurus_Dave_NGMC91.jpg/324px-Sinornithosaurus_Dave_NGMC91.jpg (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/c1/Sinornithosaurus_Dave_NGMC91.jpg/324px-Sinornithosaurus_Dave_NGMC91.jpg)

جینفنگوپتریکش الگانس (آثار پـَـر):
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/b/b7/Jinfengopteryx_elegans_2.JPG (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/b/b7/Jinfengopteryx_elegans_2.JPG)

آمبولوستوس (فسیل میانی تکامل نهنگ های امروزی از جاندار چهارپا):
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/85/Ambulocetus_natans.jpg/800px-Ambulocetus_natans.jpg (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/85/Ambulocetus_natans.jpg/800px-Ambulocetus_natans.jpg)

تیک تالیک (فسیل میانی تکامل جاندار چهارپا از ماهی)
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/f1/Tiktaalik_belgium_II.jpg/800px-Tiktaalik_belgium_II.jpg (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/f1/Tiktaalik_belgium_II.jpg/800px-Tiktaalik_belgium_II.jpg)


تکامل جاندار چهارپا از ماهی:
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/42/Fishapods.png/800px-Fishapods.png (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/42/Fishapods.png/800px-Fishapods.png)


امیدوارم عکس های بالا برای دوستان مفید باشه. البته عکس های خیلی بیشتری از موجودات بیشتری هست نمیشد همه رو اینجا قرار بدم. ضمناً یک توضیح هم در مورد کمیاب بودن فسیل های میانی بدم و اون اینکه تعداد گونه های کشف شده توسط فسیل ها فقط 5 درصد گونه های زنده در حال حاضره و این بیانگر این مطلبه که تعداد گونه های کشف شده در فسیل ها بسیار کمتر از 1 درصد تمام گونه هاییه که بر روی زمین زندگی کردند.

اینهمه فسیل از موجودات باستانی و تعداد بسیار زیادی که هنوز کشف نشده و شاید هرگز کشف نشن؛ در تعجبم چطور تمام این ها رو وقتی با تاریخسنجی رادیویی تعیین سن میکنن همواره فسیل های ساده تر در ابتدا و فسیل های پیشرفته تر در انتهای محور زمان قرار میگیرن؟ آیا این غیر از تکامل داروینه؟!!!

لطفاً بجای تصمیم گیری از روی تعصبات مذهبی کمی علمی تر با قضیه برخورد کنید. مطمئناً هیچ مذهبی کامل تر از علم نیست. من که معجزه ای از مذهب ندیدم ولی هر روز معجزات رو در آسمان و روی زمین توسط علم میبینم.

پیمان اکبرنیا
07-31-2012, 08:37 PM
اصلا بحث اینجا مذهبی نیست و نخواهد بود. بحث کاملا بر پایه شواهد علمیه.

عالمان دینی در مورد تکامل نظرات متفاوتی دارند. برخی معتقدند که از نظر قرآن این نظریه اشتباه است و برخی می گویند که از قرآن نمیشه به صراحت برداشت کرد که تکامل درست نیست. بسیاری از داستانهای قرآن حالت تمثیل دارند و اصولا قرآن کتابی است برای هدایت انسان و نه بیان نظریات علمی.

بنابراین تکامل لزوما نظریه ضد مذهبی نیست (این که ما به دلیل برداشتمون از دین اون را ضد مذهبی بدونیم با واقعیت فرق داره). پس اینطور با صراحت این دو را در مقابل هم قرار ندهید. دین همیشه انسان را به عقلانیت دعوت کرده است و ما نیز داریم کاملا عقلی در حال بررسی یک نظریه هستیم.

nakhodaye aseman
07-31-2012, 08:53 PM
سینوسوروپتریکس:
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/c/c5/Sinosauropteryxfossil.jpg (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/c/c5/Sinosauropteryxfossil.jpg)

کائودیپتریکس:
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/de/Sinornithosaurus_IVPP_V12811.jpg/800px-Sinornithosaurus_IVPP_V12811.jpg (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/de/Sinornithosaurus_IVPP_V12811.jpg/800px-Sinornithosaurus_IVPP_V12811.jpg)

میکرورپتور ژائویانوس:
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/af/Microraptor_gui_holotype.png/800px-Microraptor_gui_holotype.png (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/af/Microraptor_gui_holotype.png/800px-Microraptor_gui_holotype.png)

NGMC 91 (هنوز نامگذاری نشده):
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/c1/Sinornithosaurus_Dave_NGMC91.jpg/324px-Sinornithosaurus_Dave_NGMC91.jpg (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/c1/Sinornithosaurus_Dave_NGMC91.jpg/324px-Sinornithosaurus_Dave_NGMC91.jpg)

جینفنگوپتریکش الگانس:
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/b/b7/Jinfengopteryx_elegans_2.JPG (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/b/b7/Jinfengopteryx_elegans_2.JPG)

آمبولوستوس (فسیل میانی تکامل نهنگ های امروزی):
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/85/Ambulocetus_natans.jpg/800px-Ambulocetus_natans.jpg (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/85/Ambulocetus_natans.jpg/800px-Ambulocetus_natans.jpg)

تیک تالیک (فسیل میانی تکامل جاندار چهارپا از ماهی)
http://en.wikipedia.org/wiki/File:Tiktaalik_belgium_II.jpg (http://en.wikipedia.org/wiki/File:Tiktaalik_belgium_II.jpg)


تکامل جاندار چهارپا از ماهی:
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/42/Fishapods.png/800px-Fishapods.png (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/42/Fishapods.png/800px-Fishapods.png)


امیدوارم عکس های بالا برای دوستان مفید باشه. البته عکس های خیلی بیشتری از موجودات بیشتری هست نمیشد همه رو اینجا قرار بدم. ضمناً یک توضیح هم در مورد کمیاب بودن فسیل های میانی بدم و اون اینکه تعداد گونه های کشف شده توسط فسیل ها فقط 5 درصد گونه های زنده در حال حاضره و این بیانگر این مطلبه که تعداد گونه های کشف شده در فسیل ها بسیار کمتر از 1 درصد تمام گونه هاییه که بر روی زمین زندگی کردند.

اینهمه فسیل از موجودات باستانی و تعداد بسیار زیادی که هنوز کشف نشده و شاید هرگز کشف نشن؛ در تعجبم چطور تمام این ها رو وقتی با تاریخسنجی رادیویی تعیین سن میکنن همواره فسیل های ساده تر در ابتدا و فسیل های پیشرفته تر در انتهای محور زمان قرار میگیرن؟ آیا این غیر از تکامل داروینه؟!!!

لطفاً بجای تصمیم گیری از روی تعصبات مذهبی کمی علمی تر با قضیه برخورد کنید. مطمئناً هیچ مذهبی کامل تر از علم نیست. من که معجزه ای از مذهب ندیدم ولی هر روز معجزات رو در آسمان و روی زمین توسط علم میبینم.
من هم با نظر شما در مورد تکامل موافقم ولی در مورد تکامل این رو هم باید بدونیم همیشه تکامل به جلو نیست امکان تکامل به عقب وجود داره و هم است چون تکامل در پاسخ به شرایط محیطی اتفاق می افته اگه شرایط روزی بخواد به عقب برگرده پس تکامل پس رفت میکنه
اما در مورد دین (با اجازه از آقای اکبرنیا) دین معجزه ی خودش رو نشون داده حالا ما باید درکش کنیم فقط همین

پیمان اکبرنیا
07-31-2012, 09:02 PM
من هم با نظر شما در مورد تکامل موافقم ولی در مورد تکامل این رو هم باید بدونیم همیشه تکامل به جلو نیست امکان تکامل به عقب وجود داره و هم است چون تکامل در پاسخ به شرایط محیطی اتفاق می افته اگه شرایط روزی بخواد به عقب برگرده پس تکامل پس رفت میکنه
اما در مورد دین (با اجازه از آقای اکبرنیا) دین معجزه ی خودش رو نشون داده حالا ما باید درکش کنیم فقط همین

ناخدای آسمان گرامی تکامل همیشه از بین یک سری موجود، اونهایی که توانایی تطابق بیشتری با محیط دارند و قوی تر هستند را انتخاب میکنه. بنابر این پسرفت زیاد معنی نمیده. یک جورهایی همواره پیشرفت صورت میگیره حالا سرعتش این پیشرفت میتونه سریع یا کند باشه یا موجب پیدایش گونه های جدیدی بشه.

nakhodaye aseman
07-31-2012, 09:08 PM
با اجازه ی همی دوستان اگه اجازه بدین ما از بحث انسان و تکاملش بیایم بیرون و در مورد موجودات فضایی و شبیه سازی تکامل برای اونا بحث کنیم

mojtaba
07-31-2012, 09:17 PM
با سلام
نکاتی درباره تکامل:1تکامل به معنای کسب صفات وویژگیهای مورفولوژیک وفیزیولوژیک پیچیده تر نیست بلکه کسب ویژگیهای جدید است.
2-تکامل در یک یا چند نسل محدود اتفاق نمی افتد.3-در تکامل هر دو عامل وراثت ومحیط نقش دارند.4-وراثت (جهشها - نوترکیبی ژنی وگامتی) موتور محرکه ومحیط جهت دهنده تکامل هستند.
5-در محیط فاقد تغییرات تکامل به واسطه وراثت به کندی ویا صفر می شود.6-تغییرات در گونه ها به واسطه تغییرات محیطی رخ می دهد.7-منظور از محیط تمام عوامل زنده وغیر زنده اطراف هستند.
8-وضعیت زمین در طول عمرش هیچگاه ثابت نبوده وتغییرات ژنتیکی نیز دائما رخ می دهند.9-جهشهای و نوترکیبیهای مفید آنهایی اند که توانایی های موجود زنده را در برابر تغییرات محیطی افزایش می دهند.
10-بنابر این تکامل وجود داشته ودارد وخواهد داشت .

در ادامه مطلب مربوط به تکامل موجودات فضائی چون همه قوانین فیزیکی وشیمیائی عالم در همه جا یکسان هستند پس اگر بذرهای اولیه حیات در هر سیاره ای شکل گرفت همین قوانین بر آنها نیز اعمال خواهد شد.
البته لزوما نه به همان روندی که در زمین رخ داده. ممکن است حتی ماده سیال و حلال مربوط به حیات وشکل گیری آن مثلا آب نباشد. یا دمای بهینه آنجا با زمین فرق داشته باشد .مهمترین مسئله روند شارش انرژی در بدن آن موجودات زنده است که باید از یک الگوی منظم وکنترل شده پیروی کند.مثلا آمونیاک که یک ملکول شیمیائی با ویژگیهای نزدیک آب است می تواند به عنوان محیط زمینه حیات در سیاره ای که دمای سطحی آن کمتر از دمای جوش آمونیاک است(35-) شکل گیرد .البته نظر شخصی من است ومنتظر انتقادات شما عزیزان هستم.

Siegfried
07-31-2012, 10:54 PM
لزومی نیست که سیر تکامل در سیارات دیگر درست مانند زمین پیش بره ، طبق شرایط بوجود آمده توی سیارهٔ ما،زمین، پستانداران تونستن بهترین سازگاری رو با محیط کسب کنند ، اینکه چرا پستانداران پیچیده‌ترین مغز رو کسب کردن چیزیه که شرایط محیطی‌ آن رو ایجاد کردن ، یعنی‌ هیچ بعید نیست که ما در سیارات دیگه مثلا ماهی‌‌هایی‌ رو ببینیم که مغزی به پیچیدیگی انسان پیدا کردن و شهر‌هایی‌ توی آب برا خودشون شهر‌هایی‌ درست کردن، به نظر من تنها چیزی که باعث برتری ما توی زمین شده مغزو دستمون و نرخ متابولیستمونه ، هر شاخه‌ای از جانداران که این شرایطو دارا باشه بی‌ شک فرمانروای کرهٔ خودش می‌شه

روز بخیر

mohsen4465
07-31-2012, 11:16 PM
لزومی نیست که سیر تکامل در سیارات دیگر درست مانند زمین پیش بره ، طبق شرایط بوجود آمده توی سیارهٔ ما،زمین، پستانداران تونستن بهترین سازگاری رو با محیط کسب کنند ، اینکه چرا پستانداران پیچیده‌ترین مغز رو کسب کردن چیزیه که شرایط محیطی‌ آن رو ایجاد کردن ، یعنی‌ هیچ بعید نیست که ما در سیارات دیگه مثلا ماهی‌‌هایی‌ رو ببینیم که مغزی به پیچیدیگی انسان پیدا کردن و شهر‌هایی‌ توی آب برا خودشون شهر‌هایی‌ درست کردن، به نظر من تنها چیزی که باعث برتری ما توی زمین شده مغزو دستمون و نرخ متابولیستمونه ، هر شاخه‌ای از جانداران که این شرایطو دارا باشه بی‌ شک فرمانروای کرهٔ خودش می‌شه

روز بخیر

نظر بسیار جالبی دادید که من هم روی اون زیاد فکر کردم. بنظر من هم لزوماً موجودات هوشمند نباید از خانواده پستانداران باشن. ممکنه سیاره ای وجود داشته باشه که تماماً اقیانوسی باشه (بدون قاره). در این صورت حیات صرفاً در اقیانوس میتونه تکامل پیدا کنه و در نتیجه موجوداتی هوشمند بوجود بیان که شبیه به پریان دریایی هستند. و یا در سیاره ای دیگه موجودات هوشمند از خانواده پرندگان باشند و مثل فرشتگان پرواز کنند. واقعیت همیشه عجیب تر از تخیل است. مطمئناً اگر روزی فضاپیمای بین ستاره ای ساخته شود بشر از عظمت خلقت بهت زده خواهد شد. چرا همیشه موجودات فضایی رو زشت تر از خودمون تصور میکنیم، چه بسا اونها بسیار زیباتر از ما باشند.

Astro_M111
07-31-2012, 11:43 PM
سینوسوروپتریکس:
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/c/c5/Sinosauropteryxfossil.jpg (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/c/c5/Sinosauropteryxfossil.jpg)

کائودیپتریکس:
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/de/Sinornithosaurus_IVPP_V12811.jpg/800px-Sinornithosaurus_IVPP_V12811.jpg (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/de/Sinornithosaurus_IVPP_V12811.jpg/800px-Sinornithosaurus_IVPP_V12811.jpg)

میکرورپتور ژائویانوس:
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/af/Microraptor_gui_holotype.png/800px-Microraptor_gui_holotype.png (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/af/Microraptor_gui_holotype.png/800px-Microraptor_gui_holotype.png)

NGMC 91 (هنوز نامگذاری نشده):
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/c1/Sinornithosaurus_Dave_NGMC91.jpg/324px-Sinornithosaurus_Dave_NGMC91.jpg (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/c1/Sinornithosaurus_Dave_NGMC91.jpg/324px-Sinornithosaurus_Dave_NGMC91.jpg)

جینفنگوپتریکش الگانس:
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/b/b7/Jinfengopteryx_elegans_2.JPG (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/b/b7/Jinfengopteryx_elegans_2.JPG)

آمبولوستوس (فسیل میانی تکامل نهنگ های امروزی):
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/85/Ambulocetus_natans.jpg/800px-Ambulocetus_natans.jpg (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/85/Ambulocetus_natans.jpg/800px-Ambulocetus_natans.jpg)

تیک تالیک (فسیل میانی تکامل جاندار چهارپا از ماهی)
http://en.wikipedia.org/wiki/File:Tiktaalik_belgium_II.jpg (http://en.wikipedia.org/wiki/File:Tiktaalik_belgium_II.jpg)


تکامل جاندار چهارپا از ماهی:
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/42/Fishapods.png/800px-Fishapods.png (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/42/Fishapods.png/800px-Fishapods.png)


امیدوارم عکس های بالا برای دوستان مفید باشه. البته عکس های خیلی بیشتری از موجودات بیشتری هست نمیشد همه رو اینجا قرار بدم. ضمناً یک توضیح هم در مورد کمیاب بودن فسیل های میانی بدم و اون اینکه تعداد گونه های کشف شده توسط فسیل ها فقط 5 درصد گونه های زنده در حال حاضره و این بیانگر این مطلبه که تعداد گونه های کشف شده در فسیل ها بسیار کمتر از 1 درصد تمام گونه هاییه که بر روی زمین زندگی کردند.

اینهمه فسیل از موجودات باستانی و تعداد بسیار زیادی که هنوز کشف نشده و شاید هرگز کشف نشن؛ در تعجبم چطور تمام این ها رو وقتی با تاریخسنجی رادیویی تعیین سن میکنن همواره فسیل های ساده تر در ابتدا و فسیل های پیشرفته تر در انتهای محور زمان قرار میگیرن؟ آیا این غیر از تکامل داروینه؟!!!

[SIZE=3]لطفاً بجای تصمیم گیری از روی تعصبات مذهبی کمی علمی تر با قضیه برخورد کنید. مطمئناً هیچ مذهبی کامل تر از علم نیست. من که معجزه ای از مذهب ندیدم ولی هر روز معجزات رو در آسمان و روی زمین توسط علم میبینم.SIZE]]



سلام
درجواب شمامبنی بر تصمیم گیری از روی تعصبات مذهبی اگر میخواستم وارد مذهب بشم با پرسیدن یه سوال جواب تمام داروینیسم ها را میدادم: به روح اعتقاد دارید؟

اما در مورد عکس ها لازم نبود این تصاویر رو بیارید با نشون دادن یه خفاش هم میشد گفت که پرندگان هم پنجه دارند;)
http://nature.harferooz.com/photos/images/455BAT4.gif

حالا شما میتونید بین این همه فسیل بگویید چرا میان حیواناتی که فسیل‌ها گواه بر وجود آنها هستند، و حیوانات همنوعشان در عصر ما، هیچ فسیلِ میانی وجود ندارد؟

البته با توجه به این که بعضی کاربران مدعی مشاجره به جای بحث علمی در این زمینه شدند بهتر است بیشتر به سمت ارتباط بین نجوم وزیست شناسی برویم.
ممنون

smhm
08-01-2012, 10:27 AM
<!--[if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:PunctuationKerning/> <w:ValidateAgainstSchemas/> <w:SaveIfXMLInvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:IgnoreMixedContent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:AlwaysShowPlaceholderText>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:Compatibility> <w:BreakWrappedTables/> <w:SnapToGridInCell/> <w:WrapTextWithPunct/> <w:UseAsianBreakRules/> <w:DontGrowAutofit/> </w:Compatibility> <w:BrowserLevel>MicrosoftInternetExplorer4</w:BrowserLevel> </w:WordDocument> </xml><![endif]--> البته بنده نظریه تکامل را در تقابل با مذهب و اعتقاد به خلقت خداوند نمی دانم.
خود تکامل نوعی خلقت خداوند است. اصولا ماده ذاتاً هر لحظه در حال خلقت و تغییر و تحول است (حرکت جوهری). و هیچ حرکت و تغییری در عالم رخ نمی دهد مگر به اراده خداوند و اگر ما بتوانیم برای این حرکت و تغییر، نظم و قانونی بیابیم هیچ منافاتی با خلقت خداوند ندارد چون هم اوست که نظم را در جهان مقرر ساخته.
من تعجب می کنم که بعضی اصرار دارند نظم را به طبیعت نسبت دهند و بی نظمی را به خداوند!! مگر خداوند نعوذ بالله صفتی به نام بی نظمی دارد و کارش مداخله در نظام هستی است؟؟!

اما در مورد نظریه تکامل از منظر علمی و جدای از بحث مذهبی چند سوال دارم (البته باید بگویم من زیست شناسی بلد نیستم فقط سوالاتی است که در ذهنم می آید.)

1. طبق اصل انتخاب طبیعی در هر نسل می بایست افراد ضعیفتر از بین بروند و فقط افراد قوی تر و کامل تر باقی بمانند. یعنی نسل بجا مانده پس از میلیونها سال فقط باید شامل افراد برتر باشد و نباید افراد اولیه در آن وجود داشته باشند. مثلا اگر فرض کنیم اجداد انسانها حیواناتی شبیه میمون بوده باشند الان نباید آنها وجود داشته باشند.
حال سوالی که مطرح می شود این است که در هر نسل چند درصد افراد به برتری می رسند؟ مطمئنا این افراد کمتر از 50 درصد هستند چرا که اغلب افراد تغییر چندانی ندارند و افرادی هم که تغییر می یابند اغلب دچار تغییر مخرب و نابودگر می شوند و تنها درصد کمی به تغییر مثبت و سازنده دست می یابند. بنابراین یک مشکل اینجا پیش می آید و آن این که: در یک نسل افراد بسیاری کشته می شوند و فقط قشر مرفه و توانمند باقی می مانند با این وجود باید جمعیت نسل به مرور زمان کاهش یابد نه افزایش. در حالی که ما همواره شاهد افزایش نسل هستیم نه کاهش.

2. تکامل در مورد پیدایش اولین سلول زنده چه توجیهی دارد؟
اگر تکامل فقط مربوط به بعد از پیدایش موجود زنده هست و برای قبل از آن حرفی ندارد. در اینصورت مهمترین معمای حیات هنوز لاینحل باقی می ماند و یک حلقه مفقوده در زنجیزه تکامل بوجود می آید که آن را دچار گسست می کند.
تا قبل از پاستور دیدگاه عموم مردم که از زمان ارسطو رواج داشت عقیده به تولد خلق الساعه موجودات بود. یعنی یک موجود زنده می تواند بدون سابقه قبلی و بدون پدر و مادر، یکدفعه از دل طبیعت متولد شود (زیست زایی). اما پاستور آمد و با چندین آزمایش این فرضیه را رد کرد و نشان داد که یک موجود جاندار نمی تواند از موجودات بی جان بوجود آید.
او با این آزمایش فکر کرد مسئله را حل کرده اما در حقیقت وارد یک مشکل بزرگتری شد. پس از رد تولد خلق الساعه سوال اصلی این بود که اگر موجودات زنده از موجودات بی جان بوجود نمی آیند پس از کجا آمده اند؟
پاستور در پاسخ این سوال ماند نمی توانست بپذیرد که اولین موجود زنده از مواد بی جان خلق شده باشد بنابراین تنها جواب او این بود که حیات ازلی است یعنی همیشه بوده است!!
اما پس از او داروین بار دیگر فرضیه خلق الساعه را به گونه ای دیگر مطرح کرد. به عقیده داروین خلق الساعه هم اکنون در لابلای لجن زار ها و در کف اقیانوسها مرتب در حال وقوع است اما قبل از آنکه به بلوغ برسد توسط موجودات دیگر از بین می رود.
یعنی امکان این هست که در یک محیط آرام و امن موجودی از دل طبیعت خلق شود و رشد کند بدون آنکه در نتیجه تکامل موجودی قبل از خود باشد. بنابراین داروین خود نظریه خود را بدینگونه مخدوش می کند.

3. چرا انسان از همه حیوانات باهوش تر و متکامل تر است. در حالیکه سن انسان از بقیه حیوانات کمتر است و فرصت کمتری برای تکامل نسبت به آنها داشته. (فکر کنم انسان قدمتی 3 میلیون ساله داره در حالیکه حیوانات بیش از 100 میلیون سال پیش نیز بوده اند و یا ماهیها که سن بیشتری از حیوانات دارند.)

4. تکامل یعنی چه؟
آیا تکامل مربوط به پیشرفت قوای جسمی است یا پیشرفت نیروی فکر و تکامل مغز؟ آیا یک حشره کوچک مثل زنبور عسل که دست به مهندسی خارق العاده ای در ساخت کندو می زند متکامل تر است یا یک دایناسور غول پیکر که فقط هنر بلعیدن دارد؟
اگر بپذیریم که سیر تکامل به سمت هوشمندی جانواران است. پس چه لزومی دارد که افراد ضعیف توسط افراد قوی از بین بروند؟ هوشمندی موجب پیدایش تمدن و زندگی اجتماعی می شود به گونه ای که هم افراد ضعیف و هم افراد قوی در کنار هم زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند. به عبارتی انتخاب طبیعی دیگر معنا ندارد.

...

mohsen4465
08-01-2012, 01:38 PM
خب من تقریباً همه توضیحات خودم رو بطور خیلی خلاصه دادم و بیشتر از اون بحث تکراری و بی نتیجه ست. تکامل داروین همه چیز رو از سوپ بنیادین تا انسان بخوبی توجیه میکنه و علم بیوشیمی هم همواره تأیید کننده این نظریه هست و خواهد بود. فقط با یک مثال همینقدر میگم که در حال حاضر در بعضی از آزمایشگاه های اصلاح نباتات (از جمله ایران) نهال گیاهان رو در معرض تابش اشعه ی ایکس قرار میدن تا گیاهان دچار جهش ژنتیکی بشن. در مرحله ی بعد از بین گیاهان جهش یافته گیاهی رو که جهش ژنتیک مطلوب درش ایجاد شده رو جدا میکنن و بقیه که عمدتاً دچار جهش های مضر و بیمارگونه میشن رو از بین میبرن. بدین ترتیب نسل هایی از گیاهان بوجود میاد که صفات منحصر بفردی دارن. این در واقع نوعی تکامل مصنوعی بحساب میاد.

به روح هم اعتقاد دارم اما نه اون طور که دیگران اعتقاد دارن. به نظر من برای داشتن درک صحیح از واقعیت باید خودمون رو از بعضی از محدودیت ها آزاد کنیم. با زمینه ی فکری ثابت و تغییر ناپذیر قبلی هرگز نمیتونیم واقعیت جهان رو پیدا کنیم.

ترجیح میدم بحث تکامل موجودات فضایی رو که در بالا بود ادامه بدم.

mohsen4465
08-01-2012, 02:13 PM
با سلام
نکاتی درباره تکامل:1تکامل به معنای کسب صفات وویژگیهای مورفولوژیک وفیزیولوژیک پیچیده تر نیست بلکه کسب ویژگیهای جدید است.
2-تکامل در یک یا چند نسل محدود اتفاق نمی افتد.3-در تکامل هر دو عامل وراثت ومحیط نقش دارند.4-وراثت (جهشها - نوترکیبی ژنی وگامتی) موتور محرکه ومحیط جهت دهنده تکامل هستند.
5-در محیط فاقد تغییرات تکامل به واسطه وراثت به کندی ویا صفر می شود.6-تغییرات در گونه ها به واسطه تغییرات محیطی رخ می دهد.7-منظور از محیط تمام عوامل زنده وغیر زنده اطراف هستند.
8-وضعیت زمین در طول عمرش هیچگاه ثابت نبوده وتغییرات ژنتیکی نیز دائما رخ می دهند.9-جهشهای و نوترکیبیهای مفید آنهایی اند که توانایی های موجود زنده را در برابر تغییرات محیطی افزایش می دهند.
10-بنابر این تکامل وجود داشته ودارد وخواهد داشت .

در ادامه مطلب مربوط به تکامل موجودات فضائی چون همه قوانین فیزیکی وشیمیائی عالم در همه جا یکسان هستند پس اگر بذرهای اولیه حیات در هر سیاره ای شکل گرفت همین قوانین بر آنها نیز اعمال خواهد شد.
البته لزوما نه به همان روندی که در زمین رخ داده. ممکن است حتی ماده سیال و حلال مربوط به حیات وشکل گیری آن مثلا آب نباشد. یا دمای بهینه آنجا با زمین فرق داشته باشد .مهمترین مسئله روند شارش انرژی در بدن آن موجودات زنده است که باید از یک الگوی منظم وکنترل شده پیروی کند.مثلا آمونیاک که یک ملکول شیمیائی با ویژگیهای نزدیک آب است می تواند به عنوان محیط زمینه حیات در سیاره ای که دمای سطحی آن کمتر از دمای جوش آمونیاک است(35-) شکل گیرد .البته نظر شخصی من است ومنتظر انتقادات شما عزیزان هستم.

در مورد حیات بر پایه آمونیاک بنظر من امکان پذیر نیست. آمونیاک خصلت قلیایی بسیار زیادی داره که باعث تداخل کردن اون با واکنش ها و ساختارهای بیوشیمیایی از جمله پروتئین ها میشه. آمونیاک با پروتون دار شدن، کاتیون پایدار آمونیوم رو تشکیل میده که تمایل به تشکیل دادن نمک رو داره و همچنین براحتی نمیشه پروتون رو ازش پس گرفت. برای وجود حیات ما به محیطی خنثی احتیاج داریم تا واکنش ها در مسیر درست و بدون تداخل مایع زمینه انجام بشه؛ از این لحاظ آب حرف اول رو میزنه چون با داشتن ساختاری بسیار پایدار در حالی که سایر مولکول ها رو در بطن خودش در موقعیت مناسب برای واکنش قرار میده خودش بندرت در واکنشی شرکت میکنه مگر با استفاده از کاتالیزور و آنزیم. بنظر من آب تنها مایعه که میتونه منشاء حیات باشه ولی با این حال شاید بشه حیات رو در مایعاتی نظیر متانول هم جستجو کرد که از لحاظ شیمیایی از مشتقات آلی آب بشمار میاد.

nakhodaye aseman
08-01-2012, 02:15 PM
<!--[if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:PunctuationKerning/> <w:ValidateAgainstSchemas/> <w:SaveIfXMLInvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:IgnoreMixedContent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:AlwaysShowPlaceholderText>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:Compatibility> <w:BreakWrappedTables/> <w:SnapToGridInCell/> <w:WrapTextWithPunct/> <w:UseAsianBreakRules/> <w:DontGrowAutofit/> </w:Compatibility> <w:BrowserLevel>MicrosoftInternetExplorer4</w:BrowserLevel> </w:WordDocument> </xml><![endif]--> البته بنده نظریه تکامل را در تقابل با مذهب و اعتقاد به خلقت خداوند نمی دانم.
خود تکامل نوعی خلقت خداوند است. اصولا ماده ذاتاً هر لحظه در حال خلقت و تغییر و تحول است (حرکت جوهری). و هیچ حرکت و تغییری در عالم رخ نمی دهد مگر به اراده خداوند و اگر ما بتوانیم برای این حرکت و تغییر، نظم و قانونی بیابیم هیچ منافاتی با خلقت خداوند ندارد چون هم اوست که نظم را در جهان مقرر ساخته.
من تعجب می کنم که بعضی اصرار دارند نظم را به طبیعت نسبت دهند و بی نظمی را به خداوند!! مگر خداوند نعوذ بالله صفتی به نام بی نظمی دارد و کارش مداخله در نظام هستی است؟؟!

اما در مورد نظریه تکامل از منظر علمی و جدای از بحث مذهبی چند سوال دارم (البته باید بگویم من زیست شناسی بلد نیستم فقط سوالاتی است که در ذهنم می آید.)

1. طبق اصل انتخاب طبیعی در هر نسل می بایست افراد ضعیفتر از بین بروند و فقط افراد قوی تر و کامل تر باقی بمانند. یعنی نسل بجا مانده پس از میلیونها سال فقط باید شامل افراد برتر باشد و نباید افراد اولیه در آن وجود داشته باشند. مثلا اگر فرض کنیم اجداد انسانها حیواناتی شبیه میمون بوده باشند الان نباید آنها وجود داشته باشند.
حال سوالی که مطرح می شود این است که در هر نسل چند درصد افراد به برتری می رسند؟ مطمئنا این افراد کمتر از 50 درصد هستند چرا که اغلب افراد تغییر چندانی ندارند و افرادی هم که تغییر می یابند اغلب دچار تغییر مخرب و نابودگر می شوند و تنها درصد کمی به تغییر مثبت و سازنده دست می یابند. بنابراین یک مشکل اینجا پیش می آید و آن این که: در یک نسل افراد بسیاری کشته می شوند و فقط قشر مرفه و توانمند باقی می مانند با این وجود باید جمعیت نسل به مرور زمان کاهش یابد نه افزایش. در حالی که ما همواره شاهد افزایش نسل هستیم نه کاهش.

2. تکامل در مورد پیدایش اولین سلول زنده چه توجیهی دارد؟
اگر تکامل فقط مربوط به بعد از پیدایش موجود زنده هست و برای قبل از آن حرفی ندارد. در اینصورت مهمترین معمای حیات هنوز لاینحل باقی می ماند و یک حلقه مفقوده در زنجیزه تکامل بوجود می آید که آن را دچار گسست می کند.
تا قبل از پاستور دیدگاه عموم مردم که از زمان ارسطو رواج داشت عقیده به تولد خلق الساعه موجودات بود. یعنی یک موجود زنده می تواند بدون سابقه قبلی و بدون پدر و مادر، یکدفعه از دل طبیعت متولد شود (زیست زایی). اما پاستور آمد و با چندین آزمایش این فرضیه را رد کرد و نشان داد که یک موجود جاندار نمی تواند از موجودات بی جان بوجود آید.
او با این آزمایش فکر کرد مسئله را حل کرده اما در حقیقت وارد یک مشکل بزرگتری شد. پس از رد تولد خلق الساعه سوال اصلی این بود که اگر موجودات زنده از موجودات بی جان بوجود نمی آیند پس از کجا آمده اند؟
پاستور در پاسخ این سوال ماند نمی توانست بپذیرد که اولین موجود زنده از مواد بی جان خلق شده باشد بنابراین تنها جواب او این بود که حیات ازلی است یعنی همیشه بوده است!!
اما پس از او داروین بار دیگر فرضیه خلق الساعه را به گونه ای دیگر مطرح کرد. به عقیده داروین خلق الساعه هم اکنون در لابلای لجن زار ها و در کف اقیانوسها مرتب در حال وقوع است اما قبل از آنکه به بلوغ برسد توسط موجودات دیگر از بین می رود.
یعنی امکان این هست که در یک محیط آرام و امن موجودی از دل طبیعت خلق شود و رشد کند بدون آنکه در نتیجه تکامل موجودی قبل از خود باشد. بنابراین داروین خود نظریه خود را بدینگونه مخدوش می کند.

3. چرا انسان از همه حیوانات باهوش تر و متکامل تر است. در حالیکه سن انسان از بقیه حیوانات کمتر است و فرصت کمتری برای تکامل نسبت به آنها داشته. (فکر کنم انسان قدمتی 3 میلیون ساله داره در حالیکه حیوانات بیش از 100 میلیون سال پیش نیز بوده اند و یا ماهیها که سن بیشتری از حیوانات دارند.)

4. تکامل یعنی چه؟
آیا تکامل مربوط به پیشرفت قوای جسمی است یا پیشرفت نیروی فکر و تکامل مغز؟ آیا یک حشره کوچک مثل زنبور عسل که دست به مهندسی خارق العاده ای در ساخت کندو می زند متکامل تر است یا یک دایناسور غول پیکر که فقط هنر بلعیدن دارد؟
اگر بپذیریم که سیر تکامل به سمت هوشمندی جانواران است. پس چه لزومی دارد که افراد ضعیف توسط افراد قوی از بین بروند؟ هوشمندی موجب پیدایش تمدن و زندگی اجتماعی می شود به گونه ای که هم افراد ضعیف و هم افراد قوی در کنار هم زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند. به عبارتی انتخاب طبیعی دیگر معنا ندارد.

...



سلام
ببینید بحث تکامل در همه صادق هستش و ما نمیتونیم که بگیم مثلا یه حیوون چون ضعیف هستش پس شایسته ی زندگی نیست شاید صفاتی که اون حیوون از خودش بروز میده مغلوب باشه و نهفته اما میتونه تا چندین سال زندگی کنه مثلا شما پستانداران کوچیک رو در نظر بگیرید که در دوره ی کرتاسه زندگی میکرده حالا اون پستاندار کوچیک و ضعیف اومده از دایناسوری که چنیدن برابر اونه سازگاری پیدا کرده
اما در مورد اولین سلول زنده مراجعه کنید به حیات فرازمینی هوشمند تا جوابتون رو از نوشته ی آقای اکبر نیا بگیرید

BigBang
08-01-2012, 02:26 PM
سلام
یه چندتا نکته و سوالو اینا درمورد روند تاپیک:
1-سرعت خیلی زیاده و پستا اکثرا خیلی طولانین!:bouaaaaah:
2-خیلی همه چی پراکندس!
3-اینجا دقیقا هدف چیه؟مثه اون دوتا تاپیک قبلی باز معلوم نیست چی به چیه!!!:sad:

درمورد صحبتایی که تا الان شد:

خفاش جزو پرندگان نیست، پستانداره!:advise:

همون طور که آقای اکبرنیا گفتن تکامل به عقب معنی نداره!اگه شرایط تغییر کنه و بشه مثه شرایط محیطی شونصد سال پیش، موجودات شروع میکنن به سازگار شدن با شرایط جدید که بازم انگار دارن تکامل پیدا میکنن در جهت سازگاری با این شرایط!
و این دلیل نمیشه چون ویژگی هایی که مثلا یه موجودی قبلا داشته و این موجود جدید دوباره پیدا کرده بگیم تکامل به عقب داره!اتفاقا به این تکامل اگه درست یادم باشه میگن تکامل همگرا!(هر وقت تونستم میرم چک میکنم که اشتباه نگفته باشم!:yarr: )

در مورد پیچیدگی و تکامل هم باید بگم این دوتا باهم فرق میکنن!(قبلا هم گفتم تکراریه:Psmiley:)
شاید ما از یه مثلا موریانه پیچیده تر باشیم ولی تکامل جفتمون در یه حده!
تکامل با سازگاری هم فرق داره:
من و یه دلفین به یه اندازه تکامل یافتیم ولی سازگاری دلفین تو آب خیلی بیشتر از منه!!!(سازگاری بر اساس محیط تعریف میشه!)

و آخرین چیزی که میخوام بگم:الانم کلی گونه ی جدید به وجود میاد و کلی هم منقرض میشه!اگه شما نمیبینین دلیل نمیشه حرفای داروین غلط باشه!!!:cool:

فعلا همینا در مورد حرفایی که زده شده بود یادم مونده!البته یه چندتا هم درمورد داروین و مذهب و ... هم بود که قرار شده درموردش حرف نزنیم دیگه:دی

nakhodaye aseman
08-01-2012, 07:56 PM
زیست فرازمینی شکل‌های زیست در جاهای غیر از کره زمین است.

این مسئله که آیا زیست آلی در جای دیگری از جهان وجود دارد و اینکه آیا ممکن است تمدن ماوراء زمینی وجود داشته باشد، موضوع مهمی برای دانشمندان و عموم مردم بوده‌است. با وجود چنین واقعیتی که هیچ موجود زنده‌ای در خارج از سیاره ما کشف نشده، علوم طبیعی جدید به قدری پیشرفت نموده‌اند که اکنون می‌توان این مسئله را بر مبنای علمی استواری بنیان نهاد. پژوهش‌هایی در این مورد به وسیله دانشمندانی که در بسیاری از زمینه‌ها فعالیت دارند، در دست اجرا است.
علل امکان وجود زندگی فرازمینی

ابتدا به نظر می‌آید که اطلاعات علمی موجود، امکان پخش گسترده حیات هوشمند در جهان را کاملاً تصدیق می‌نماید. اولا اگر موجودات زنده به طور طبیعی ضمن تکامل سیاره ما در زمین به وجود آمده‌اند، چنین تصوری منطقی است که تکامل مشابهی می‌تواند در اجسام فضایی دیگر از نوع زمین صورت گیرد. نکته دوم نیز این است که کربن که اساس شیمیایی ماده زنده است، یکی از فراوان‌ترین عناصر در جهان است. نکته سوم بدین شرح است که به وسیله روش اخترشناسی مولکولی ثابت گردیده سنتز مولکولهای آلی پیچیده که از آن حیات آلی می‌تواند به وجود آید، در توده‌های گاز و گرد و غباری که فضای بین ستاره‌ای را اشغال نموده‌اند، انجام می‌گیرد. ولی تمام این مطالب در قلمرو استدلال نظری هستند، بگونه‌ای که واقعیت این مسئله بسیار پیچیده‌تر است.
منبع ویکی پدیا
راستش اینا قسمتی از یک مقاله بود که گذاشتم تا ما خودمون با یه تحقیق و بررسی کاملش کنیم
و در مورد حیات فرازمینی هم صحبت هایی کنیم راستی این مقاله در مورد زیست حیات فرازمینی هستش

nakhodaye aseman
08-02-2012, 10:03 AM
سلام
!
3-اینجا دقیقا هدف چیه؟مثه اون دوتا تاپیک قبلی باز معلوم نیست چی به چیه!!!:sad:


اینجا هدف از بحث اول در مورد تکامل زمین و زمینی بوده تا مقدمه ای بشه برای تکامل در سیارات دیگه ولی مثل اینکه به دور باطل وارد شدیم
اما از این به بعد روی یک مبحث تمرکز میکنیم و از پراکنده گویی می پرهیزینم

smhm
08-02-2012, 12:42 PM
ما نمیتونیم که بگیم مثلا یه حیوون چون ضعیف هستش پس شایسته ی زندگی نیست
اما در نظریه تکامل دقیقا همین حرف زده میشه. یعنی افراد ضعیف هر نسل باید از بین بروند تا جا برای ازدیاد نسل قوی باز بشه. اصل انتخاب طبیعی هم بر همین مبنا هست.
در اینجا ساده ترین تناقضی که به ذهن میرسه اینه که اگر افراد ضعیف که تعدادشون هم زیادتر از افراد قوی است قرار باشه از بین بروند در اینصورت نسل به تدریج دچار انقراض خواهد شد نه تکامل.
البته شاید در یک مدت مقطعی تکامل و پیشرفت حاصل شود اما به سرعت به انقراض منجر خواهد شد.


الانم کلی گونه ی جدید به وجود میاد و کلی هم منقرض میشه!اگه شما نمیبینین دلیل نمیشه حرفای داروین غلط باشه!!!
این گونه های جدید چطوری بوجود میان؟ اگر ادامه موجودات قبلی نباشه که نظریه داروین زیر سوال میره.
همین طور اگر یک گونه ای منقرض بشه و بعد دوباره بوجود بیاد باز هم نظریه داروین دچار اشکال میشه چون تکامل باید پیوسته باشه نمی تونه جایی دچار گسست بشه.

BigBang
08-02-2012, 12:57 PM
...
این گونه های جدید چطوری بوجود میان؟ اگر ادامه موجودات قبلی نباشه که نظریه داروین زیر سوال میره.
همین طور اگر یک گونه ای منقرض بشه و بعد دوباره بوجود بیاد باز هم نظریه داروین دچار اشکال میشه چون تکامل باید پیوسته باشه نمی تونه جایی دچار گسست بشه.

مثلا میتونه دو تا موجود از دوتا گونه مختلف یه بچه ی زیستا و زایا داشته باشن!اینطوری نسل بعدی از همون بچه ی زیستا و زایا، میشه یه گونه ی جدید!
البته این حالت خیلی خیلی نادره ها!شایدم تا حالا اتفاق نیفتاده باشه ولی خب احتمالش هست!

یا مثلا یه جهشی رخ بده تویه گونه و باعث بروز ویژگی های جدیدی شه که موجود جدید دیگه جزو همون گونه نباشه و یه گونه ی جدید محسوب بشه !
این حالتم درصورتی پیش میاد که صفاتی که اون جهش باعثشون شده کُشنده نباشن و قابلیت به ارث رسیدن رو داشته باشن!

نه چرا دچار گسست بشه؟!
شاید من بد منظورمو رسوندم!:shy:منظورم این نبود که یه دفه ای یه موجود جدید به وجود بیاد که مثل یه موجوده که قبلنا وجود داشته و منقرض شده!
این اتفاق آروم آروم رخ میده و خیلی سال طول میکشه تا یه همچین اتفاقی بیفته!تازه اگه بیفته!:دی(کلی شرط دیگه هم داره!!!)

اگه بازم خوب توضیح ندادم بگید تا مدل بیانمو عوض کنم شاید یکم بهتر بشه:have a nice day:

nakhodaye aseman
08-02-2012, 07:46 PM
این گونه های جدید چطوری بوجود میان؟ اگر ادامه موجودات قبلی نباشه که نظریه داروین زیر سوال میره.
همین طور اگر یک گونه ای منقرض بشه و بعد دوباره بوجود بیاد باز هم نظریه داروین دچار اشکال میشه چون تکامل باید پیوسته باشه نمی تونه جایی دچار گسست بشه.
ببینید در مورد به وجود اومدن اولین موجودات شما باید دوتا الگو برا به وجود اومدن مواد آلی رو بدونین که یکیش الگوی میلر هستش و دیگری الگوی سوپ بنیادین حالا اگه این نظریه ها رو بدونیم و قبول کنیم تکامل شروع میشه و رفته رفته اولین پروکاریوت ها به وجود میان و بعدش اولین یوکاریوت ها و..........
حالا اگه گونه ای در یک زمان از بین بره و دوباره به وجود بیاد باید اینو بدونیم که شرایط باز داره به اون زمان برمیگرده یا برگشته به همین خاطره که از یک موجود دوباره همون موجود قبلی به وجود میاد و اینجاست که بحث نیای مشترک و درخت تبار زایشی به وسط میاد

nakhodaye aseman
08-02-2012, 07:47 PM
فک کنم بحث داره 180درجه تغییر میکنه اگه میشه بحث رو برگردونیم به تکامل موجودات فضایی
راستی اگه کسی در مورد کوسومولژی مطلبی داره بذاره تا در مورد اون یه بحث هایی کنیم

mojtaba
08-03-2012, 05:16 AM
در مورد حیات بر پایه آمونیاک بنظر من امکان پذیر نیست. آمونیاک خصلت قلیایی بسیار زیادی داره که باعث تداخل کردن اون با واکنش ها و ساختارهای بیوشیمیایی از جمله پروتئین ها میشه. آمونیاک با پروتون دار شدن، کاتیون پایدار آمونیوم رو تشکیل میده که تمایل به تشکیل دادن نمک رو داره و همچنین براحتی نمیشه پروتون رو ازش پس گرفت. برای وجود حیات ما به محیطی خنثی احتیاج داریم تا واکنش ها در مسیر درست و بدون تداخل مایع زمینه انجام بشه؛ از این لحاظ آب حرف اول رو میزنه چون با داشتن ساختاری بسیار پایدار در حالی که سایر مولکول ها رو در بطن خودش در موقعیت مناسب برای واکنش قرار میده خودش بندرت در واکنشی شرکت میکنه مگر با استفاده از کاتالیزور و آنزیم. بنظر من آب تنها مایعه که میتونه منشاء حیات باشه ولی با این حال شاید بشه حیات رو در مایعاتی نظیر متانول هم جستجو کرد که از لحاظ شیمیایی از مشتقات آلی آب بشمار میاد.
تشکر از نقد شما
البته ملکول الکل متیلیک واتیلیک نیز گزینه های مناسبی اند ولی صحبت من در مورد آمونیاک در حالت تقریبا خالص ومایع است که فکر کنم پائینتر از 35-سانتیگراد است.وآمونیاک وهرملکول شیمیائی دیگری که مابه آنها خصلت بازی یا اسیدی می دهیم در حالت انحلال باآب مصداق پیدا می کند وگرنه همینطور که میدانیم ملکولهائی مثل hcl -nh3در دمای معمولی گازی اند واگر مایع وخالص شوند هیچ خصلتی از خود نشان نمی دهند.
آمونیک را از آن جهت گفتم که همانند آب قطبی ودارای پیوندهای هیدروژنی است و فرض بر این است که در سیاره فرضی ما آب وجود ندارد .و....

mojtaba
08-03-2012, 06:12 AM
<!--[if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:PunctuationKerning/> <w:ValidateAgainstSchemas/> <w:SaveIfXMLInvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:IgnoreMixedContent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:AlwaysShowPlaceholderText>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:Compatibility> <w:BreakWrappedTables/> <w:SnapToGridInCell/> <w:WrapTextWithPunct/> <w:UseAsianBreakRules/> <w:DontGrowAutofit/> </w:Compatibility> <w:BrowserLevel>MicrosoftInternetExplorer4</w:BrowserLevel> </w:WordDocument> </xml><![endif]--> البته بنده نظریه تکامل را در تقابل با مذهب و اعتقاد به خلقت خداوند نمی دانم.
خود تکامل نوعی خلقت خداوند است. اصولا ماده ذاتاً هر لحظه در حال خلقت و تغییر و تحول است (حرکت جوهری). و هیچ حرکت و تغییری در عالم رخ نمی دهد مگر به اراده خداوند و اگر ما بتوانیم برای این حرکت و تغییر، نظم و قانونی بیابیم هیچ منافاتی با خلقت خداوند ندارد چون هم اوست که نظم را در جهان مقرر ساخته.
من تعجب می کنم که بعضی اصرار دارند نظم را به طبیعت نسبت دهند و بی نظمی را به خداوند!! مگر خداوند نعوذ بالله صفتی به نام بی نظمی دارد و کارش مداخله در نظام هستی است؟؟!

اما در مورد نظریه تکامل از منظر علمی و جدای از بحث مذهبی چند سوال دارم (البته باید بگویم من زیست شناسی بلد نیستم فقط سوالاتی است که در ذهنم می آید.)

1. طبق اصل انتخاب طبیعی در هر نسل می بایست افراد ضعیفتر از بین بروند و فقط افراد قوی تر و کامل تر باقی بمانند. یعنی نسل بجا مانده پس از میلیونها سال فقط باید شامل افراد برتر باشد و نباید افراد اولیه در آن وجود داشته باشند. مثلا اگر فرض کنیم اجداد انسانها حیواناتی شبیه میمون بوده باشند الان نباید آنها وجود داشته باشند.
حال سوالی که مطرح می شود این است که در هر نسل چند درصد افراد به برتری می رسند؟ مطمئنا این افراد کمتر از 50 درصد هستند چرا که اغلب افراد تغییر چندانی ندارند و افرادی هم که تغییر می یابند اغلب دچار تغییر مخرب و نابودگر می شوند و تنها درصد کمی به تغییر مثبت و سازنده دست می یابند. بنابراین یک مشکل اینجا پیش می آید و آن این که: در یک نسل افراد بسیاری کشته می شوند و فقط قشر مرفه و توانمند باقی می مانند با این وجود باید جمعیت نسل به مرور زمان کاهش یابد نه افزایش. در حالی که ما همواره شاهد افزایش نسل هستیم نه کاهش.

2. تکامل در مورد پیدایش اولین سلول زنده چه توجیهی دارد؟
اگر تکامل فقط مربوط به بعد از پیدایش موجود زنده هست و برای قبل از آن حرفی ندارد. در اینصورت مهمترین معمای حیات هنوز لاینحل باقی می ماند و یک حلقه مفقوده در زنجیزه تکامل بوجود می آید که آن را دچار گسست می کند.
تا قبل از پاستور دیدگاه عموم مردم که از زمان ارسطو رواج داشت عقیده به تولد خلق الساعه موجودات بود. یعنی یک موجود زنده می تواند بدون سابقه قبلی و بدون پدر و مادر، یکدفعه از دل طبیعت متولد شود (زیست زایی). اما پاستور آمد و با چندین آزمایش این فرضیه را رد کرد و نشان داد که یک موجود جاندار نمی تواند از موجودات بی جان بوجود آید.
او با این آزمایش فکر کرد مسئله را حل کرده اما در حقیقت وارد یک مشکل بزرگتری شد. پس از رد تولد خلق الساعه سوال اصلی این بود که اگر موجودات زنده از موجودات بی جان بوجود نمی آیند پس از کجا آمده اند؟
پاستور در پاسخ این سوال ماند نمی توانست بپذیرد که اولین موجود زنده از مواد بی جان خلق شده باشد بنابراین تنها جواب او این بود که حیات ازلی است یعنی همیشه بوده است!!
اما پس از او داروین بار دیگر فرضیه خلق الساعه را به گونه ای دیگر مطرح کرد. به عقیده داروین خلق الساعه هم اکنون در لابلای لجن زار ها و در کف اقیانوسها مرتب در حال وقوع است اما قبل از آنکه به بلوغ برسد توسط موجودات دیگر از بین می رود.
یعنی امکان این هست که در یک محیط آرام و امن موجودی از دل طبیعت خلق شود و رشد کند بدون آنکه در نتیجه تکامل موجودی قبل از خود باشد. بنابراین داروین خود نظریه خود را بدینگونه مخدوش می کند.

3. چرا انسان از همه حیوانات باهوش تر و متکامل تر است. در حالیکه سن انسان از بقیه حیوانات کمتر است و فرصت کمتری برای تکامل نسبت به آنها داشته. (فکر کنم انسان قدمتی 3 میلیون ساله داره در حالیکه حیوانات بیش از 100 میلیون سال پیش نیز بوده اند و یا ماهیها که سن بیشتری از حیوانات دارند.)

4. تکامل یعنی چه؟
آیا تکامل مربوط به پیشرفت قوای جسمی است یا پیشرفت نیروی فکر و تکامل مغز؟ آیا یک حشره کوچک مثل زنبور عسل که دست به مهندسی خارق العاده ای در ساخت کندو می زند متکامل تر است یا یک دایناسور غول پیکر که فقط هنر بلعیدن دارد؟
اگر بپذیریم که سیر تکامل به سمت هوشمندی جانواران است. پس چه لزومی دارد که افراد ضعیف توسط افراد قوی از بین بروند؟ هوشمندی موجب پیدایش تمدن و زندگی اجتماعی می شود به گونه ای که هم افراد ضعیف و هم افراد قوی در کنار هم زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند. به عبارتی انتخاب طبیعی دیگر معنا ندارد.

...



1-ضعیف یا قوی بودن افراد یک گونه را طبیعت تعیین می کند نه افراد دیگر هر چند طبیعت شامل تمام عوامل زنده وغیر زنده است ولی با رقابت یا شکار شدن افراد ضعیف کم می شوند ولی حذف نمی شوند.2-دلیل این موضوع به خزانه ژنی بر می گردد که ژنهای ناسازگار نیز در مجموعه ژنی افراد قوی به صورت نهفته وجود دارند وبه طور متناوب درصدی از متولدین جدید صفت ضعیف را نیزنشان میدهند.
3-در مورد انسان نیز این مسئله صادق است وگذشته از صفات مادی ما که بسیار شبیه دیگر موجودات زنده است صفات انسانی نیز تحت تاثیر مجموعه ژنی ما قرار دارد.البته صفات پایه انسان بودن چون مثلا فرق بسیار است بین دو دوقلوی همسان که یکی اصلا بشر دیگری راندیده باشد ودیگری در جامعه بزرگ شده باشد.
4-بله حرکت جوهری شامل مواد بیجان نیز می شود واوج تکامل ماده را در ساختار موجودات زنده می بینیم.
5-تکامل انسان از منظر مادی وآناتومی آن همان روند وادامه تکامل موجودات زنده قدیمی تر خود است این با عدل خداوند نیز سازگارتر است.پس بشر وشکل آناتومیک آن بر خلاف تصور خیلیها به یکباره در زمین به وجود نیامده چون ویژگی جهان مادی این طور نیست وحرکت تدریجی است.پس موجودات قدیمی تر زیر بنای تکامل موجدات جدیدند.
6-ودر پایان قریب به یقین انسان از موقعی انسان شد که تکامل مادی آن به حدی رسید که طبق سنت الهی برای متکامل تر شدن به روح قدسی احتیاج داشت یعنی کالبد آن ظرفیت پذیرش یک قدرت ما ورای طبیعی ازسوی آفریننده اش را پیدا کرد که از پی آن صفات ما ورای طبیعی همانند نوعدوستی عشق خداپرستی وخلاقیت و....دراومتجلی شد والبته مکلف به بعضی فعلها در زمین که این روند هنوز نیز ادامه دارد همانطور که بالاخره حکومت زمین طبق وعده الهی به دست صالحان می افتد.


نظر بسیار جالبی دادید که من هم روی اون زیاد فکر کردم. بنظر من هم لزوماً موجودات هوشمند نباید از خانواده پستانداران باشن. ممکنه سیاره ای وجود داشته باشه که تماماً اقیانوسی باشه (بدون قاره). در این صورت حیات صرفاً در اقیانوس میتونه تکامل پیدا کنه و در نتیجه موجوداتی هوشمند بوجود بیان که شبیه به پریان دریایی هستند. و یا در سیاره ای دیگه موجودات هوشمند از خانواده پرندگان باشند و مثل فرشتگان پرواز کنند. واقعیت همیشه عجیب تر از تخیل است. مطمئناً اگر روزی فضاپیمای بین ستاره ای ساخته شود بشر از عظمت خلقت بهت زده خواهد شد. چرا همیشه موجودات فضایی رو زشت تر از خودمون تصور میکنیم، چه بسا اونها بسیار زیباتر از ما باشند.

البته گفتار جالبی است.ولی کی گفته که ما موجودات زیبائی هستیم خوب به انسانها نگاه کنیم میبینیم برای یک موجود فضائی چقدر می تونیم وحشتناک باشیم مخصوصا اگر از اون فرشته های پرنده یا پریان دریایی باشه!!! شما تصور کنید یک گوریل بدون مو که فقط چند تار مو روی سرش باشد رابا یک گوریل معمولی.!!منتها ما شمایل انسان را با لباس می شناسیم!!!!!!!!!!!

smhm
08-04-2012, 01:04 PM
ببینید در مورد به وجود اومدن اولین موجودات شما باید دوتا الگو برا به وجود اومدن مواد آلی رو بدونین که یکیش الگوی میلر هستش و دیگری الگوی سوپ بنیادین حالا اگه این نظریه ها رو بدونیم و قبول کنیم تکامل شروع میشه و رفته رفته اولین پروکاریوت ها به وجود میان و بعدش اولین یوکاریوت ها و..........
اگر این مدل های میلر و سوپ بنیادین را قبول کنیم در اینصورت باید بپذیریم که امکان دارد هر لحظه یکسری جانوران بطور خودبخودی در زمین پدیدار شوند بدون آنکه نتیجه تکامل موجوداتی قبل از خود باشند.
بنابراین نظریه تکامل بطور عام نقض خواهد شد. لااقل باید بگوییم تکامل دارای استثنائاتی هم هست.

mohsen4465
08-04-2012, 01:39 PM
:focus:
دوستان داروینی بیاید بجای اینهمه بحث متفرقه که هیچ نتیجه ای هم نداره (نه شما ضد داروینی میشین نه ضد داروینی ها داروینی!) بریم سراغ اصل موضوع یعنی بیوکوسمولوژی. خود بحث بیوکسمولوژی هم تا به اینجا خیلی پراکنده بوده و از این شاخه به اون شاخه پریده. به نظر من باید یکم به این بحث نظم و ترتیب داد. پیشنهاد میکنم که هر ماه به بحث پیرامون موضوعی خاص از بیوکسمولوژی بپردازیم. اولین موضوع پیشنهادی من «حیات در مریخه». اینکه آیا حیات اصلاً بر روی مریخ تکامل پیدا کرده؟ تا چه مرحله ای پیشرفت کرده؟ و چطور نابود شده؟

من یکم سرم شلوغه اگه یکی از دوستان بحث رو با مطالب جالب در این موضوع و یافته های مریخ نوردان روباتیک ناسا برای بحث داغتر کنن خیلی ممنون میشیم. :have a nice day:

پیمان اکبرنیا
08-04-2012, 01:40 PM
اگر این مدل های میلر و سوپ بنیادین را قبول کنیم در اینصورت باید بپذیریم که امکان دارد هر لحظه یکسری جانوران بطور خودبخودی در زمین پدیدار شوند بدون آنکه نتیجه تکامل موجوداتی قبل از خود باشند.
بنابراین نظریه تکامل بطور عام نقض خواهد شد. لااقل باید بگوییم تکامل دارای استثنائاتی هم هست.

خب ممکنه گونه های جدیدی هم پدید آیند. این به نظرم عجیب نیست. شناخت ما از دنیای جانوران خیلی محدوده و از بسیاری از گونه ها خبر نداریم. شاید در شرایط فعلی هم گونه های تک سلولی جدیدی به وجود بیایند و از بین بروند، همانگونه که موجودات بسیاری منقرض می شوند و ما خبر نداریم.

mohsen4465
08-04-2012, 01:48 PM
خب ممکنه گونه های جدیدی هم پدید آیند. این به نظرم عجیب نیست. شناخت ما از دنیای جانوران خیلی محدوده و از بسیاری از گونه ها خبر نداریم. شاید در شرایط فعلی هم گونه های تک سلولی جدیدی به وجود بیایند و از بین بروند، همانگونه که موجودات بسیاری منقرض می شوند و ما خبر نداریم.

نه آقای اکبرنیا اشتباه نکین! :brigade.baka-wolf.c
حیات تک سلولی برای آفریده شدن از اسیدهای آمینه به میلیون ها وچه بسا میلیاردها سال زمان احتیاج داره. از طرف دیگه ساختارها و موجودات ضعیف و اولیه ای که از در کنار هم قرار گرفتن خودبخود اسیدهای آمینه و سایر بیومولکولها بوجود میان بسرعت توسط باکتری ها و سلول های تکامل یافته امروزی جذب و هضم میشن. بنابراین چنین اقسامی از تکامل در حد موتاسیون (انتقال ژن، امواج الکترومغناطیسی پر انرژی و ...) و مواردی شبیه اون خلاصه میشن. :)

nakhodaye aseman
08-04-2012, 06:05 PM
با اجازه از دوستان میخوایم دیگه وارد بحث بشیم
به همین خاطر از خبر آنلاین یه مطلب مذارم و روش متمرکز میشیم و بحثامون رو پیرامون اون انجام میدیم و حرف آقای mohsen4465کاملا درسته

:focus:
(نه شما ضد داروینی میشین نه ضد داروینی ها داروینی!)


پژوهشگران با بررسی مجدد شهاب‌سنگ آلن‌هیلز و کشف 2 فسیل مریخی دیگر، به نشانه‌های مشابه و قطعی از وجود حیات در سال‌های نخستین تشکیل سیاره مریخ دست یافته‌اند. نتایج قطعی این پژوهش امسال اعلام می‌شود.
فاطمه محمدی‌نژاد: گروهی تحقیقاتی که شواهدی از حیات ابتدایی را در یک شهاب‌سنگ مریخی فرود آمده در قطب جنوب بدست آورده بود، اعلام کرد با استفاده از ابزارهای پیشرفته، 3 شهاب‌سنگ مریخی دیگر را در سال 2010 بررسی خواهد کرد تا به قطع، اعلام کند که آیا شواهد بدست آمده واقعا فسیل موجودات فضایی ساکن سیاره سرخ هستند یا خیر. این اطلاعات جدید، یافته‌های ناسا را مبنی بر وجود باکتری‌های مغناطیسی در مریخ را که در نوامبر2009 / آبان 1388 اعلام شد تایید می‌کند.

به گزارش اسپیس فلایت ناو، دیوید مک‌کی، رئیس بخش زیست‌فضاشناسی مرکز فضایی جانسون ناسا می‌گوید: «ما هنوز باور نداریم که به اثبات وجود حیات بر مریخ رسیده‌ایم؛ اما فکر می‌کنیم به اثبات این‌که حیات در این سیاره وجود داشته است، بسیار نزدیک شده‌ایم.»

مایکل مه‌یر، محقق ارشد ناسا در زمینه تحقیقات مریخ در نشست اتحادیه ژئوفیزیک آمریکا در سن‌فرانسیسکو اعلام کرد: « احتمال وجود حیات در مریخ تبدیل به یک مسئله علمی و سوال عمومی شده است.»

مجله معتبر اکونومیست نیز در یکی از سرمقاله‌های خود در سال گذشته نوشت: «با در نظر گرفتن حساسیت‌های علمی و عمومی در رابطه با حیات در مریخ، این مسئله آن‌قدر برای بشر هیجان‌انگیز و جالب است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت.»

آغاز داستان با شهاب‌سنگ آلن‌هیلز
هنگامی که در اواسط دهه 1990 / 1370، یک گروه تحقیقاتی متوجه شد که اجسامی درون یک شها‌ب‌سنگ فروافتاده از مریخ شبیه فسیل هستند، این نمونه تنها مورد در دست بشر از فسیل‌های احتمالی مریخی بر روی شهاب‌سنگ‌ها بود. با این حال گروه با پیدا کردن دو شهاب‌سنگ فسیل مانند دیگر، اکنون 3نمونه در دست دارد و با توجه به خود شهاب‌سنگ قطب جنوب، اطلاعات بیشتری در اختیار دارد.

محققان هوستون بر این باورند که با مدارک بدست آمده، داده‌های آن‌ها، گذشته مریخ را از 3.6 میلیارد تا 1.4 میلیارد سال پیش پوشش می‌دهد. بنابراین مشخص است که شبکه‌ای از میکراورگانیسم‌ها حدود 3.6 میلیارد سال پیش یعنی یک میلیارد سال پس از شکل گرفتن این سیاره در منظومه شمسی در زیر سطح مریخ به‌وجود آمده‌اند. مریخ در آن زمان بسیار گرم‌تر و مرطوب‌تر بوده و جو ضخیم‌تری نیز داشته است.

دانشمندان با اندازه‌گیری ترکیب گازهای به‌دام افتاده درون صخره‌ها تشخیص داده‌اند که شهاب‌سنگ‌ها از مریخ آمده‌اند. گازهایی که برای تشخیص ریشه مریخی اجسام مورد تحلیل قرار می‌گیرند، عبارتند از: هلیوم، نئون، آرگون، کریپتون، زنون و رادون. همه شهاب‌سنگ‌ها ترکیباتی داخلی از گازهایی داشتند که توسط دو فضاپیمای وایکینگ مشخص شده بود و به‌طور مشخص به این نسبت روی زمین وجود ندارند.

اورت گیبسون، همکار مک‌کی و کتی توماس کپرتا از تیم تحقیقاتی حیات بر مریخ اعلام کردند: «نمونه‌های مشابه یافت شده بر هر سه شهاب‌سنگ و همچنین شباهت آن‌ها با ارگانیسم‌های اولیه زمین، مدارک ما را دال بر وجود حیات بر مریخ محکم‌تر کرده‌اند.»

گروه مریخ در جدید‌ترین اطلاعاتشان در ماه نوامبر/ آبان اعلام کردند که پس از کشف این شهاب‌سنگ در سال 1996 / 1375، منتقدان وجود حیات در سیارات دیگر معتقد بودند که این شکل‌های فسیل مانند ممکن است در لحظه گرمایش یا انفجاری رخ داده باشد که این شهاب‌سنگ‌ها را از سیاره جدا کرده است. اما تحقیقات جدید صورت گرفته توسط توماس کپرتا از گروه تحقیقاتی هوستون ثابت کرد که نظریه انفجار نامعتبر است.

مک‌کی و اورت گیبسون، جزئیات بیشتری از دو زمینه جدید مورد مطالعه را که پیش از این در دسترس نبودند، در اختیار سایت Spaceflight Now قرار داده‌اند. این زمینه‌های جدید عبارتند از:

• ابزار‌های پیشرفته‌تر و تحلیل‌گرهای‌ قدرتمندی که در تحقیقات دهه 90 بر روی شهاب‌سنگ‌های مریخی در دسترس نبودند؛ مانند میکروسکوپ‌های الکترونی با دقت بسیار بالا و یک سیستم ریزکاوشگر جدید یونی که دقت دید بسیار بالاتری از میکروسکوپ‌های الکترونی را برای گروه تحقیقاتی فراهم کند.

• سه برابر شدن نمونه‌های شهاب‌سنگی که مدارک بیشتری از میکروفسیل‌ها و حیات مریخی در اختیار تیم تحقیقاتی قرار داد. گروه معتقد است که فسیل آلن‌هیلز کشف شده در سال 1996، از شهاب‌سنگی به قدمت 4میلیارد سال تشکیل شده که فسیلی 3.6 میلیارد ساله را با خود حمل می‌کند.
این نمونه همچنین شواهدی از وجود آب در مریخ را در نخستین سال‌های تشکیل سیاره را نشان می‌دهد و ثابت می‌کند اورگانیسم‌هایی در یک میلیارد سال پس از تشکیل سیاره در روی آن به‌وجود آمده‌اند.

nakhodaye aseman
08-04-2012, 06:05 PM
شواهد جدید
پس از اعلام نشانه‌های فسیل مریخی در شهاب‌سنگ آلن‌هیلز، پژوهشگران دست به کار شدند تا دیگر شهاب‌سنگ‌های مریخی را در جستجوی نشانه‌های حیات بکاوند.

یکی از مهم‌ترین نشانه‌های حیات بر مریخ، درون شهاب‌سنگی نخلا است که در سال 1911 / 1290 در نخلای مصر سقوط کرد و بخش‌هایی از آن امروز در موزه تاریخ طبیعی لندن قرار گرفته است.



این نمونه که بزرگ‌ترین آنها نیز هست، 1.4 میلیارد سال عمر دارد و پس از سقوط به چندین تکه تقسیم شده بود. یک کشاورز محلی مدعی شد که یکی از تکه‌ها به یک سگ برخورد کرده و او را کشته است. اما محققان معتقد بودند این تنها داستانی برای بالا بردن قیمت زمین در جستجوی شهاب‌سنگ‌ها بوده است.

سپس در سال 2000، یک تیم تحقیقاتی ژاپنی شهاب‌سنگ دیگری در قطب‌جنوب کشف کرد. این شهاب‌سنگ که یاماتو593 نام گرفته، 1.4 میلیارد سال عمر دارد و حاوی فسیل‌هایی است که بر روی شهاب‌سنگ آلن‌هیل و نخلا نیز کشف شده بود.

به گفته مک‌کی، مدارک جدید حیات بر مریخ با کشف این فسیل مریخی بیشتر شد. وجود حیات حتی به صورت ارگانیسم‌های تک سلولی، همواره سوال بزرگی در علم نوین بوده است. اگر به‌زودی پاسخ این سوال مشخص شود، نقش بسیار بزرگی در تصمیم‌گیری ناسا و کاخ سفید برای ماموریت‌های فضایی و سیاست تحقیقاتی خواهد داشت. برخی از این سیاست‌ها از این قرار است.

• تمرکز بیشتر بر استراتژی حیات بر مریخ: استراتژی اصلی ناسا تاکنون، جستجوی آب بر روی مریخ بود که پس از آن به جستجوی کربن تغییر یافت. به گفته مه‌یر این روند یک بار دیگر تغییر یافته و به جستجو برای شواهدی مبنی بر حیات تبدیل شده است.

• انتخاب هدف جدید برای مریخ‌نوردها: مریخ‌نورد آزمایشگاه علوم مریخ، ام.اس.ال قرار است در سپتامبر 2011 /شهریور 1390 به‌سوی سیاره سرخ پرتاب شود. ماموریت این مریخ‌نورد، جستجوی حیات بر روی مریخ و هم‌چنین یافتن مناطق قابل سکونت برای میکروارگانیسم‌های احتمالی این سیاره خواهد بود. ام.اس.ال احتمالا نخستین فضاپیمای اختصاصی ناسا برای زیست‌اخترشناسی پس از دو فضاپیمای وایکینگ در سال 1976 / 1355خواهد بود.

• نقش حیات در منظومه شمسی: اگر ثابت شود اجسام موجود بر روی شهاب‌سنگ‌ها واقعا فسیل هستند، این داده‌ها نقش بسیار بزرگی در دست‌یابی به حیات در مکان‌های مختلف منظومه شمسی خواهد داشت، بخصوص در هدف هایی مانند اروپا، قمر یخ‌زده سیاره مشتری.

• نقش حیات در کهکشان راه شیری: اثبات وجود حیات از طریق سه شهاب‌سنگ کشف شده می‌تواند نقش به‌سزایی در کشف حیات در دیگر سیارات زمین‌مانند در کهکشان راه شیری که توسط تلسکوپ کپلر مشاهده می‌شوند، داشته باشد.

• مطالعات وسیع‌تر در زمینه کربنات: مک‌کی معتقد است هر 3 شهاب‌سنگ حاوی مقادیری کربنات در محل قرارگیری فسیل‌ها هستند. تاکنون هیچ‌یک از مریخ‌نوردهای ناسا نتوانسته‌اند سنگی کربناتی را آزمایش کنند؛ اما اگر مریخ‌نورد آپورتونیتی بتواند یک سال دیگر نیز دوام بیاورد، به حفره اندیور خواهد رسید، جایی‌که می‌تواند انبوهی از این صخره‌های کربناتی را بررسی کند. گیبسون نیز می‌گوید: «با وجود این‌که فکر نمی‌کنیم شهاب‌سنگ‌ها از این حفره‌های کربنات‌دار آمده‌ باشند، هرگونه اطلاعات می‌تواند برای ما مفید و قابل استفاده باشد.»

حیات زیرسطحی، آب سطحی؟
تحلیل شهاب‌سنگ‌های آلن‌هیلز، نخلا و یاماتو593 نشان داد که این سنگ‌ها از اعماق سیاره جدا شده‌اند، یکی از عمق 800 متری و دیگری از عمق 6.4 کیلومتری که مستقیما، عمق آب‌های زیرزمینی مریخ را تداعی می‌کند.

ماریا زوبر، مدیر بخش علوم زمین، فضا و سیاره‌ای در ام.آی.تی گفت: «مشاهدات اخیر مریخ که از سوی فضاپیماهای مدارگرد و مریخ‌نشین ارسال شده، درک ما را از مقدار و توزیع آب در سطح یا زیر سطح مریخ تغییر داد. شواهد محکمی دال بر وجود آب در گذشته مشاهده می‌شود. و چرخه آب نیز در این مرحله کاملا روشن است.»

مک‌کی نیز گفت:« عکس‌های نخلا و یاماتو593 را به هر دانشمندی که نشان دادم، مطمئن بود که این اشکال، آثار میکروب‌ها یا فسیل هستند. همه این نمونه‌ها شباهت بسیاری به فسیل‌های زمینی دارند که در سنگ‌های منطقه کلمبیاریور در ایالت واشنگتن کشف شده بود. واحد‌های زیستی در دو نمونه کشف شده آخر تقریبا یکسان هستند و نظریه ما را مبنی بر شکل‌گیری در مریخ تایید می‌کنند. همچنین ما میزان قابل توجهی کربن در نخلا مشاهده می‌کنیم که مطالعات، نشان داده‌اند که 70 درصد آنها از زمین نیست، بلکه منشا آن مریخ است».

دانشمندان معتقدند تنها جایی که حیات در مریخ می‌تواند دوام آورد، زیر سطح این سیاره است؛ جایی که از تشعشعات خورشیدی در امان بوده و منابع احتمالی آب را نیز در اختیار داشته باشند. با توجه به نتایج تازه بدست آمده می‌توان گفت این موضوع که مریخ مقصد نهایی است، اکنون کاملا روشن و واضح است؛ اما زمان به سرانجام رسیدن تحقیقات هنوز یک سوال بزرگ باقی مانده است.


متن رو تقریبا بدون هیچ کم و کاستی گذاشتم تا در موردش بحث کنیم حالا دیگه از این به بعد بحث ما در مورد حیات در مریخ هستش

nakhodaye aseman
08-07-2012, 11:37 AM
از اینجا شروع میشه


تکامل در بیولوژی به پروسه ای اطلاق میشه که بر اساس آن جمعیت گونه ها با ویژگی های برتر وراثتی افزایش
می یابند و از نسلی به نسل بعدی منتقل میشوند.
در طول زمان این ویژگی ها به گونه جانوری کمک می کنند که به تعداد بیشتری نسبت به گونه های رقیب تکثیر بیابند و در جمعیت بر آنها تسلط یابند.
بعدش چندتا سوال پرسیده شد
منظورتون از تکامل به عقب چیه؟!

خوب با توجه به این که رشته ی biocosmology در دانشگاه های دنیا تدریس میشه ، من خودم خیلی علاقه مند شدم که بدونم دقیقا حوزه ی کاریشون توی چه گستره ای هست
بعدش پای آقای داروین به تاپیک باز شد

چارلز داروین این ایده را داشت که نحوه کلی پرورش موجودات زنده از اجدادشان به گونه یکسانی و مستقل از نوع گونه می‌باشد. در سال ۱۲۱۷ هجری شمسی (۱۸۳۸ میلادی) او فرایندی که اسمش را «انتخاب طبیعی» گذاشت را پیشنهاد کرد و توضیحاتی درباره عملکرد فرایند داد. داروین نظریه اش را بر پایه پنج مشاهده زیر قرار داد
اما منشا این ایده ها چیست؟
منبع الهام داروین کتاب یک ازمایش در زمینه جمعیت بود که توسط یک اقتصاد دان انگلیسی به نام توماس مالتوس نوشته شد (مالتوس افزایش سریع جمعیت را در صورت مداخله نکردن پیش بینی کرده بود) به نظر او مصیبتهایی مثل جنگ و بیماری دلایل اصلی کنترل جمعیت هستندبنا به این ادعا برای زندگی کردن بعضی انسان ها دیگرمردم باید میمردند یا به عبارت دیگر موجودیت به معنای جنگ همیشگی بود
آقای اکبرنیا جواب میدهند
یکی از دلایلی که نظریات داروین مورد قبول واقع شده، شواهد بسیاری است که از فسیلها و بررسی اونها به دست آمده. اما این تمام قضیه نیست، زیست شناسی مولکولی و علم ژنتیک بسیار به دانشمندان کمک کردند که نظریه تکامل یا فرگشت را پیش ببرند. امروزه به جز نظریه تکامل، نظریه دیگه ای نداریم که بتونه جهان موجودات زنده را بهتر و دقیقتر توصیف کنه. هر چند تکامل مشکلات و سوالاتی داره که هنوز حل نشده اما خب جایگزینی هم براش نیست. یعنی نظریه ای با پایه های تجربی و علمی قوی تر نداریم.
بعدش
درست ولی این رو هم میتونیم قبول کنیم که اگر دانشمندان تا حد زیادی به این نظریه اعتماد نداشتند به سراغ نظریه های دیگری میرفتند و برروی نظریه های دیگری کار میکردند و نهایتا نظریه واحد وکاملتری ارایه مدادند
و بازهم آقای اکبرنیا :دی

اتفاقا بسیاری از دانشمندان در طول تاریخ با این نظریه مخالف بودند و به دنبال نظریات دیگر رفتند. این نظریه خیلی چالش برانگیز داشت و شاید تعداد مخالفین در ابتدا چندین برابر موافقینش بود. بعد به مرور زمان تعداد موافقین زیاد شد (با افزایش شواهد علمی) و تعداد مخالفین کم شد (چون نمی تونستند نظریه بهتر و جامع تری ارائه بدهند) و این شد که امروزه این نظریه به نقطه کنونی رسیده. هنوز هم در برخی موارد بحث و جدلهایی وجود داره و در برخی از نقاط دنیا مخالفین این نظریه خیلی سرسخت هستند اما خب حجم مخالفتها کمتر شده.
پیشنهادی از
من پیشنهاد میکنم زیاد در مورد نظریه تکامل داروین بحث نشه. چون همونطور که کتاب داروین به آتش کشیده شد ممکنه اینجا هم مشکل ساز بشه.
و در ادامه
ثبت و تاریخچه فسیلی نمی تواند از منظر تکوین مورد بررسی قرار بگیرد. "چر اگر انواع، از سایر انواع و به وسیله ویژگی های توارثی برتر ریشه می گیرند، ما همه جا شاهد گونه های بی شمار تغییر یافته و دگردیسی شده نیستیم؟چرا انواع که ما آنها را به خوبی سامان یافته می بینیم، در تعارض و گسیختگی نیستند؟ گونه های دگرگون شده بی شمار باید وجود می داشتند، اما چرا ما آنها را در مقیاس های بی پایان و بی شمار، جاسازی شده در پوسته زمین نمی یابیم؟... پس چرا هرگونه زمین شناختی، یک قشر سلولی پر از چنین پیوندهای مداخله گری نیست؟ زمین شناسی مطمئناً این حلقه برتری وراثتی ژنتیکی را نشان نمی دهد؛ و این مطمئناً جدی ترین و روشن ترین مخالفتی است که می تواند با فرضیه من انجام شود." (چارلز داروین، منشا انواع؛ صفحات 172تا280)
و

آقای داروین اگر هم در کتابشون چنین حرفی زدن مربوط به زمانی میشه که هنوز خیلی مسائل از جمله علم ژنتیک بصورت ناشناخته باقی مونده بود و صرفاً از روی شباهت های ظاهری قصد طبقه بندی و شناخت گونه ها رو داشتن و حتی گونه های زنده هم هنوز بطور کامل شناخته نشده بودن چه برسد به فسیل ها. در مورد فسیل های میانه و نمونه های دگرگون شده باید بگم که احتیاجی به فسیل نیست و در طبیعت زنده همه مدارک بوفور هست. جانداری مانند پلاتیپوس در عین حال که مانند پرندگان منقار داره و تخم گذاری میکنه در عین حال مثل یک پستاندار به بچه اش شیر میده.


[COLOR=navy]در مورد فسیل ارچئوپتریکس وپرهاش باید بدونید که ضد داروینی ها با همین دلیل(پرها) و دلایل دیگر کاملا تکامل دایناسور به پرنده (به قول داروینی ها) را مردود اعلام کردند واین که ارچئوپتریکس یک فرم گذر میانی بوده کاملا اشتباه است وفقط یک پرنده متفاوت با پرندگان امروزبوده که اکنون منقرض شده به همراه دلایلی مثل:خونسرد بودن-استخوان سینه و...) منبع: کتاب نیرنگ تکامل
خانوم آسمون راهنمایی میکنن

با توجه به بحث هایی که تا الان صورت گرفته و نظرات مختلفی که در مورد تکامل مطرح شده فکر میکنم بحث این قضیه خیلی طولانی باشه و همچنان هم طرفین نتوانند همدیگر رو قانع کنند پس فکر میکنم بهتر باشه تاثیر تکامل بر شکل گیری حیات و یا کلا در مورد دلایل زیستی شکل گیری حیات به نحوی که مکمل بحث های "حیات فرازمینی هوشمند (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1119-%D8%AD%D9%8A%D8%A7%D8%AA-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B2%D9%85%D9%8A%D9%86%D9%8A-%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF&p=40413#post40413) " و "موجودات فضایی چه شکلی هستند؟ (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1009-%D9%85%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%AF%D8%A7%D8%AA-%D9%81%D8%B6%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%86%D9%87-%D8%B4%DA%A9%D9%84%DB%8C-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF%D8%9F-%28%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%AD%D8%AB%D9%87%29)"،باشند بپردازیم.

------
البته فکر میکنم زیست شناسی سطوح مشترک و قابل بحث زیادی با نجوم داشته باشه که میتونند در ادامه مطرح بشن:)
در ادامه آقای mohsen4465 چندتا عکس از تکامل برامون گذاشتن
و

اصلا بحث اینجا مذهبی نیست و نخواهد بود. بحث کاملا بر پایه شواهد علمیه.

عالمان دینی در مورد تکامل نظرات متفاوتی دارند. برخی معتقدند که از نظر قرآن این نظریه اشتباه است و برخی می گویند که از قرآن نمیشه به صراحت برداشت کرد که تکامل درست نیست. بسیاری از داستانهای قرآن حالت تمثیل دارند و اصولا قرآن کتابی است برای هدایت انسان و نه بیان نظریات علمی.

بی زحمت تا اینجا رو داشته باشین بعدا حتما بقیش رو میذارم
اما در آخر این خلاصه نویسی ها حتما باید یه نتیجه ای بگیریم و بعدش بریم سراغ biocosmology

BigBang
08-09-2012, 08:44 PM
سلام
با اجازه ی آقای ناخدای آسمان میخوام یه مطلبی رو بگم!البته فقط یه جور پیشنهاده که خود ایشون باید تایید یا رد کنن!:)
خب...
اگه اشتباه نکنم هدف این تاپیک این بود که اینجا محلی باشه برای پیدا کردن جواب برای سوالایی که تو دو تاپیک موجودات فضایی و حیات فرازمینی ایجاد میشد ولی اونجا جای مناسب برا پرسیدنشون نبود یا بحثایی که اونجا پیش میومد ولی اونجا نمیشد مطرحشون کرد!
ولی همون طور که حتما شمام متوجهش شدین پستایی که گذاشته میشن خیلی مشابه پستای اول تاپیک مجودات فضاییه و این تاپیک برخلاف هدفش مکمل اون نشده و تقریبا همونه!:brigade.baka-wolf.c
و اینکه پستا واقعا طولانین و ازین شاخه به اون شاخه پریدن!:دی

حالا من یه پیشنهاد دارم و اون اینه که هرکسی که پیشنهادی داره برای روند این تاپیک بده تا یه مسیر خوب برای بحث بچینیم و توی اون مسیر حرکت کنیم!
اینطوری هم اینجا منظم میشه،هم خوندن و پیگیری پستا راحت تر میشه و هم به هدف این تاپیک میشه رسید!:yarr:

ببخشید اگه لحن پیشنهادم درست نیست!:shy:
امیدوارم که به جاهای خوب برسیم!:have a nice day:

nakhodaye aseman
08-10-2012, 05:48 PM
سلام
مرسی بابت پیشنهادتون BigBang واقعا برای سر و سامان دادن این تاپیک به کمک همه ی دوستان نیاز داشتیم
که شما بهترین پیشنهاد رو دادین
لطفا همه پیشنهاد بدن تا بتونیم یه کاری بکنیم
ممنون میشم از همتون

mohsen4465
08-11-2012, 10:29 PM
خب اینطوری پراکنده و پریدن از این شاخه به اون شاخه نمیشه بحث خوبی داشت. باید برای تاپیک یک روند ثابت و منظم ایجاد کرد. همونطور که قبلاً گفتم باید بحث بیوکسمولوژی رو هر دفعه روی موضوع خاصی متمرکز کنیم. پیشنهاد خودم این بود که با موضوع «مریخ» بحث رو شروع کنیم. خب برای بررسی احتمال وجود حیات در مریخ در گذشته یا حال حاضر سیاره باید ابتدا خصوصیات خود سیاره رو مطرح کنیم که چه ویژگی ها و چه چه شرایطی داره؛ بعد از اون باید کمی در مورد تاریخچه شکل گیری مریخ و سرگذشت اون مطالبی بذاریم و اینکه آیا احتمال شکوفا شدن ساختارهای حیاتی در این سیاره وجود داشته یا نه. و در انتها به احتمال وجود حیات در حال حاضر در سطح یا زیر سطح اون بحث کنیم.

دوستان اگه قبول دارن لطفاً روند تاپیک رو رعایت کنن و بذارین مرحله به مرحله بریم جلو. اگه نه هم ایرادی نداره خودم واسه خودم پست میذارم میرم جلو. :پی

ترتیب بحث:
-آشنایی با سیاره سرخ
-سرگذشت و آب هوای مریخ در دوران های گذشته
-احتمال شکوفایی حیات در دوران های اولیه شکل گیری سیاره مریخ
-شیوه تکامل و توان سازگاری موجودات اولیه خلق شده در سطح سیاره در حال مردن
-احتمال وجود انواع خاصی از حیات میکروسکوپی در حال حاضر در مریخ
-جمع بندی و نتیجه گیری کلی

من یکم سرم شلوغه و به تنهایی فکر نکنم سرعت زیادی تو پست مطالب داشته باشم. اگه دوستان همکاری کنن فکر کنم بحث جالبی بشه. بعد از مریخ هم میتونیم به جاهای دیگه منظومه شمسی سفر کنیم و اونها رو بررسی کنیم.

ضمناً این تاپیک یه تاپیک داروینیه. دوستانی که با نظریه تکامل داروین مخالفن با پست مخالف گذاشتن جز خراب کردن بحث کار دیگه ای نمیکنن (شما یه بحث ضد داروینی ایجاد کنین ما بپریم وسط هی خرابش کنیم خوبه! نه خوبه! :پی). بنابراین خواهشاً برای بحث های ضد داروینی یه تاپیک دیگه رو انتخاب کنین.



آشنایی با سیاره سرخ

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/2/2a/Mars_Earth_Comparison.png/220px-Mars_Earth_Comparison.png (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/2/2a/Mars_Earth_Comparison.png/220px-Mars_Earth_Comparison.png)

مریخ چهارمین سیاره در منظومه خورشیدی با چهره ای سرخ رنگ یک سیاره خاکی با اتمسفری رقیق است که نقوش سطحی آن همزمان هم یادآور دهانه های برخوردی ماه است و هم یادآور آتش فشان ها، دشت ها، صحراها و کلاهک های قطبی زمین. دوره چرخش وضعی سیاره و همچنین چرخه فصول سیاره بدلیل زاویه انحراف نسبتاً مشابه، بسیار شبیه به زمین است. مریخ سرزمین کوه المپوس، مرتفع ترین کوه منظومه خورشیدی و همچنین والس مارینریس یکی از بزرگترین دره ها است. حوضچه بوریالیس در نیمکره شمالی 40 درصد از سطح سیاره را پوشانده است و احتمال میرود که یک عارضه برخوردی باشد. مریخ دارای دو قمر کوچک و بی شکل به نام های فوبوس و دیموس است که به احتمال زیاد جزء خرده سیارات بدام افتاده هستند.

خصوصیات فیزیکی:

مریخ تقریباً قطری معادل نصف قطر زمین دارد. چگالی آن کمتر از زمین است؛ 15 درصد از حجم و فقط 11 درصد از جرم زمین را دارد. مساحت سطح آن کمی کمتر از مجموع مساحت مناطق خشک زمین است. در حالی که از عطارد بزرگتر است، چگالی عطارد بیشتر است بصورتی که دو سیاره در سطح جاذبه ی نسبتاً یکسانی دارند (جاذبه مریخ حدود 1 درصد بیشتر است). رنگ قرمز-نارنجی سطح سیاره ناشی از اکسید آهن III (زنگ آهن یا هماتیت) است.

زمین شناسی:

مریخ سیاره ای خاکی است و از کانی هایی شامل سیلیکون، اکسیژن، فلزات و سایر عناصر تشکیل دهنده سنگ ها تشکیل شده است. سطح مریخ عمدتاً از بازالت تئولیتیک (با آهن بالا) تشکیل شده، همچنین بعضی مناطق حاوی مقادیر بیشتری سیلیکات نسبت به بازالت های عادی هستند و از این لحاظ مشابه اَندسیت یا شیشه سیلیکا روی زمین هستند. مناطق با بازتاب کم حاوی مقادیر بالایی از فلدسپار پلاژیوکلاز (NaAlSi<SUB>3</SUB>O<SUB>8</SUB> – CaAl<SUB>2</SUB>Si<SUB>2</SUB>O<SUB>8</SUB>) هستند که در مناطق شمالی مقادیر سیلیکاتهای ورقه ای و شیشه های سیلیکاتی بیشتر است (به فرضیه برخوردی بودن حوضچه بوریالیس و این تفاوت ساختار ژئوشیمیایی در شمال و جنوب سیاره دقت کنین). بخش هایی از سرزمین های مرتفع جنوبی مقادیر بالایی از پیروکسن ( XY(Si,Al)<SUB>2</SUB>O<SUB>6 </SUB>) با غلظت بالای کلسیم را نشان میدهند. همچنین تجمعاتی از کانی های هماتیت (زنگ آهن) و اولیوین ( Mg,Fe)<SUB>2</SUB>SiO<SUB>4</SUB>) ) نیز یافت میشوند. بیشتر سطح مریخ توسط پودر دانه ریزی از اکسید آهن III پوشیده شده است.

هسته مریخ بقطر 65±1794 کیلومتر ترکیبی از آهن و نیکل بهمراه 16 تا 17 درصد گوگرد است. این هسته ی سولفید آهنی بطور جزئی مایع است و دو برابر غلظت عناصر سبکتر موجود در هسته زمین را دارد. هسته توسط جبّه ای سیلیکاتی احاطه شده است که عوارض تکتونیکی و آتش فشانی زیادی را در سطح سیاره ایجاد کرده است ولیکن امروزه راکد است. در کنار سیلیکون و اکسیژن، فراوان ترین عنصر موجود در پوسته سیاره آهن، منیزیم، آلومینیم، کلسیم و پتاسیم است. ضخامت متوسط پوسته سیاره 50 کیلومتر است؛ و حداکثر ضخامتی معادل 125 کیلومتر. پوسته زمین با ضخامت متوسط 40 کیلومتر به نسبت اندازه سیارات فقط یک سوم ضخامت پوسته مریخ را دارد.

در حالی که سیاره سرخ در حال حاضر فاقد میدان مغناطیسی است، مشاهدات نشان داده است که برخی از سنگ های پوسته مریخ مغناطیسی شده انده و جابجایی قطبین مغناطیسیی نیز در گذشته رخ داده است. این مغناطیس باستانی در سنگ های مستعد خواصی دارند که بسیار مشابه نوارهای مغناطیسی یک در میان کف اقیانوس های زمین است. بر پایه یک تئوری بسال 1999 که در 2005 دوباره آزمایش شد این نوارها وجود پلی تکتونیک (جابجایی قاره ها) را در 4 میلیارد سال قبل در مریخ قبل از ایستادن دینام سیاره ای و از بین رفتن میدان مغناطیسی را اثبات میکند. مریخ حاوی تمایزات شیمیایی ویژه ای است که ناشی از موقعیت خاص آن در منظومه شمسی است. عناصری با نقطه جوش نسبتاً پایین مانند کلر، فسفر و گوگرد بر روی مریخ بسیار متداولتر از زمین هستند. این عناصر به احتمال زیاد از مناطق نزدیک به خورشید جوان توسط باد خورشیدی رانده شدند. پس از تشکیل سیارات همه آنها در خطر دوره ای بنام آخرین بمباران سنگین قرار گرفتن. حدود 60 درصد از سطح مریخ عوارضی از آن دوران را نشان میدهد در حالی که مابقی آثار نیز توسط حوضچه برخوردی عظیمی مربوط به همان دوران پوشانده شده اند که ابعادی برابر با 10600 کیلومتر در 8500 کیلومتر دارد؛ بزرگترین حوضچه ی برخوردی که تا بحال کشف شده است. این تئوری عنوان میکند مریخ توسط جرمی به اندازه سیاره کوتوله پلوتو در 4 میلیارد سال قبل مورد اصابت قرار گرفته است که باعث ایجاد دوگانگی نیم کره مریخی شده است بطوری که ضخامت متوسط پوسته در نیمکره شمالی 32 کیلومتر و در نیمکره جنوبی 58 کیلومتر است.


http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/f3/MarsTopoMap-PIA02031_modest.jpg/500px-MarsTopoMap-PIA02031_modest.jpg (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/f3/MarsTopoMap-PIA02031_modest.jpg/500px-MarsTopoMap-PIA02031_modest.jpg)
حوضچه ی عظیم بوریالیس

دوره های زمین شناسی مریخ را میتوان به تعداد زیادی دوره تقسیم کرد اما سه دوره زیر دوره های اصلی زمین شناسی مریخ محسوب میشوند:


دوره نوچیان: تشکیل قدیمیترین عوارض کنونی سطح مریخ، 4.5 تا 3.5 میلیارد سال قبل. سطوح این دوره توسط دهانه های برخوردی عظیمی منقوش شده است. تصور میشود که فلات آتش فشانی تارسیس (حاوی سه قله مشهور مریخ) در این دوره شکل گرفته است؛ بهمراه حجم عظیمی از سیل آب از آب مایع در اواخر دوره.

<A href="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/e/e9/Tharsis-valles-s1.jpg/360px-Tharsis-valles-s1.jpg" target=_blank><A href="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/e/e9/Tharsis-valles-s1.jpg/360px-Tharsis-valles-s1.jpg" target=_blank><A href="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/e/e9/Tharsis-valles-s1.jpg/360px-Tharsis-valles-s1.jpg" target=_blank><A href="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/e/e9/Tharsis-valles-s1.jpg/360px-Tharsis-valles-s1.jpg" target=_blank><A href="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/e/e9/Tharsis-valles-s1.jpg/360px-Tharsis-valles-s1.jpg" target=_blank><A href="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/e/e9/Tharsis-valles-s1.jpg/360px-Tharsis-valles-s1.jpg" target=_blank><A href="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/e/e9/Tharsis-valles-s1.jpg/360px-Tharsis-valles-s1.jpg" target=_blank>http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/e/e9/Tharsis-valles-s1.jpg/360px-Tharsis-valles-s1.jpg (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/e/e9/Tharsis-valles-s1.jpg/360px-Tharsis-valles-s1.jpg)
فلات تارسیس


دوره هسپرین: 3.5 میلیارد تا بین 3.3 الی 2.9 میلیارد سال قبل. این دوره بعنوان دوره تشکیل صفحات ماگمایی متمایز میشود.
دوره آمازونیّن: از بین 3.3 الی 2.9 میلیارد سال قبل تا به امروز. دوره آمازونیـّن حاوی دهانه های برخوردی کمی است اما در عوض بگونه ی دیگری متفاوت است. کوه عظیم المپوس در این دوره تشکیل شده است و همینطور جریان گدازه در جای جای سیاره.

ادامه ندارد! (:burnt:)

BigBang
08-12-2012, 02:06 PM
سلام

خیلی خوبه که باز یه حرکتی صورت گرفت تو این تاپیک ولی خب پست آقای محسن 4465 به نظرم یه ایرادایی داره!
البته این نظر شخصیه منه ولی خب فک کردم شاید بد نباشه مطرحش کنم!

من فک میکنم بهتره اول صبر کنیم تا با همفکری یه راهی بچینیم بعد شروع کنیم به پست گذاشتن و بحث کردن!
شما نوشتید اگه دوستان قبول دارن ... اگه هم قبول ندارن خودم پست میذارم جلو میرم!
خب این اصلا خوب نیست؛ پس همکاری چی میشه؟! اگه هرکسی بخواد ساز خودشو بزنه که دیگه اینجارو نمیشه تحمل کرد و هیچ اتفاق خوبو مفیدی نمیفته!!!!
هرکسی پست میذاره وقت صرف میکنه و اگه بخواد اون وقت بخاطر ساز مخالف زدن از دست بره خیلی بده! کار گروهی و وقت،هردو تباه میشن!
به نظرم بهتره باهم هماهنگ باشیم!;)

در مورد حرف زدن در مورد مریخ هم:فک میکنم بهتره از یه سری چیزای پایه ای شروع کنیم و بعد اگه قراره در مورد موضوعی که شما گفتین بحث بشه،پست بذاریم!

در ضمن پستاتون خیلی طولانین!منکه تا طول پست میبینم از ادامه منصرف میشم!
خواهش میکنم یا پستاتونو تقسیم کنید یا بخونیدو بعد خلاصه ی مطلبو بذارید!:)

امیدوارم از دست من ناراحت نشده باشین!این حرفا کاملا دوستانه و فقط برای بهتر شدن بودن!;)

nakhodaye aseman
08-12-2012, 06:29 PM
خب اینطوری پراکنده و پریدن از این شاخه به اون شاخه نمیشه بحث خوبی داشت. باید برای تاپیک یک روند ثابت و منظم ایجاد کرد. همونطور که قبلاً گفتم باید بحث بیوکسمولوژی رو هر دفعه روی موضوع خاصی متمرکز کنیم. پیشنهاد خودم این بود که با موضوع «مریخ» بحث رو شروع کنیم. خب برای بررسی احتمال وجود حیات در مریخ در گذشته یا حال حاضر سیاره باید ابتدا خصوصیات خود سیاره رو مطرح کنیم که چه ویژگی ها و چه چه شرایطی داره؛ بعد از اون باید کمی در مورد تاریخچه شکل گیری مریخ و سرگذشت اون مطالبی بذاریم و اینکه آیا احتمال شکوفا شدن ساختارهای حیاتی در این سیاره وجود داشته یا نه. و در انتها به احتمال وجود حیات در حال حاضر در سطح یا زیر سطح اون بحث کنیم.

دوستان اگه قبول دارن لطفاً روند تاپیک رو رعایت کنن و بذارین مرحله به مرحله بریم جلو. اگه نه هم ایرادی نداره خودم واسه خودم پست میذارم میرم جلو. :پی
ترتیب بحث:
-آشنایی با سیاره سرخ
-سرگذشت و آب هوای مریخ در دوران های گذشته
-احتمال شکوفایی حیات در دوران های اولیه شکل گیری سیاره مریخ
-شیوه تکامل و توان سازگاری موجودات اولیه خلق شده در سطح سیاره در حال مردن
-احتمال وجود انواع خاصی از حیات میکروسکوپی در حال حاضر در مریخ
-جمع بندی و نتیجه گیری کلی

من یکم سرم شلوغه و به تنهایی فکر نکنم سرعت زیادی تو پست مطالب داشته باشم. اگه دوستان همکاری کنن فکر کنم بحث جالبی بشه. بعد از مریخ هم میتونیم به جاهای دیگه منظومه شمسی سفر کنیم و اونها رو بررسی کنیم.

ضمناً این تاپیک یه تاپیک داروینیه. دوستانی که با نظریه تکامل داروین مخالفن با پست مخالف گذاشتن جز خراب کردن بحث کار دیگه ای نمیکنن (شما یه بحث ضد داروینی ایجاد کنین ما بپریم وسط هی خرابش کنیم خوبه! نه خوبه! :پی). بنابراین خواهشاً برای بحث های ضد داروینی یه تاپیک دیگه رو انتخاب کنین.

[/LIST]
ادامه ندارد! (:burnt:)

سلام
محسن جان مرسی ، با اینکه سرت شلوغه به ولی روند تاپیک کمک می کنین و منم با شما موافقم که نباید بحث رو این شاخه اون شاخه کنیم ولی دیگه همه ی زحمت هارو خودتون نکشید بیاین با همکاری هم این تاپیک رو جلو ببریم
راستی قصد جسارت ندارم ولی از همه ی اونایی که اطلاعاتی دارن که به این بحث مربوطه رو بذارن خواهش میکنم
و آقا محسن چرا ادامه نداره؟ ناراحت شدین؟

mohsen4465
08-12-2012, 07:28 PM
سلام
محسن جان مرسی ، با اینکه سرت شلوغه به ولی روند تاپیک کمک می کنین و منم با شما موافقم که نباید بحث رو این شاخه اون شاخه کنیم ولی دیگه همه ی زحمت هارو خودتون نکشید بیاین با همکاری هم این تاپیک رو جلو ببریم
راستی قصد جسارت ندارم ولی از همه ی اونایی که اطلاعاتی دارن که به این بحث مربوطه رو بذارن خواهش میکنم
و آقا محسن چرا ادامه نداره؟ ناراحت شدین؟

فعلاً ادامه بحث مریخ رو موکول کردم به بعد تا ببینیم نتیجه نهایی در مورد روند بحث چی میشه.
شایدم یه تاپیک مخصوص براش ایجاد کردم.

nakhodaye aseman
08-12-2012, 09:48 PM
دوره های زمین شناسی مریخ را میتوان به تعداد زیادی دوره تقسیم کرد اما سه دوره زیر دوره های اصلی زمین شناسی مریخ محسوب میشوند:


[SIZE=2]دوره نوچیان: تشکیل قدیمیترین عوارض کنونی سطح مریخ، 4.5 تا 3.5 میلیارد سال قبل. سطوح این دوره توسط دهانه های برخوردی عظیمی منقوش شده است. تصور میشود که فلات آتش فشانی تارسیس (حاوی سه قله مشهور مریخ) در این دوره شکل گرفته است؛ بهمراه حجم عظیمی از سیل آب از آب مایع در اواخر دوره.

<A href="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/e/e9/Tharsis-valles-s1.jpg/360px-Tharsis-valles-s1.jpg" target=_blank><A href="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/e/e9/Tharsis-valles-s1.jpg/360px-Tharsis-valles-s1.jpg" target=_blank><A href="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/e/e9/Tharsis-valles-s1.jpg/360px-Tharsis-valles-s1.jpg" target=_blank><A href="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/e/e9/Tharsis-valles-s1.jpg/360px-Tharsis-valles-s1.jpg" target=_blank><A href="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/e/e9/Tharsis-valles-s1.jpg/360px-Tharsis-valles-s1.jpg" target=_blank><A href="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/e/e9/Tharsis-valles-s1.jpg/360px-Tharsis-valles-s1.jpg" target=_blank><A href="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/e/e9/Tharsis-valles-s1.jpg/360px-Tharsis-valles-s1.jpg" target=_blank>http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/e/e9/Tharsis-valles-s1.jpg/360px-Tharsis-valles-s1.jpg (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/e/e9/Tharsis-valles-s1.jpg/360px-Tharsis-valles-s1.jpg)
فلات تارسیس


دوره هسپرین: 3.5 میلیارد تا بین 3.3 الی 2.9 میلیارد سال قبل. این دوره بعنوان دوره تشکیل صفحات ماگمایی متمایز میشود.
دوره آمازونیّن: از بین 3.3 الی 2.9 میلیارد سال قبل تا به امروز. دوره آمازونیـّن حاوی دهانه های برخوردی کمی است اما در عوض بگونه ی دیگری متفاوت است. کوه عظیم المپوس در این دوره تشکیل شده است و همینطور جریان گدازه در جای جای سیاره.

ادامه ندارد! (:burnt:)
سلام ببخشید
دوره های زمین شناسی مریخ میتونن ارتباطی با دوره های زمین شناسی زمین داشته باشن؟
منظورم اینه که مثلا ممکنه دوران پر کامبرین زمین با دوران نوچیان مریخ باهم ارتباط داشته باشن و به هم تاثیر بذارن؟

آسمون
08-12-2012, 10:58 PM
سلام

خیلی خوبه که باز یه حرکتی صورت گرفت تو این تاپیک ولی خب پست آقای محسن 4465 به نظرم یه ایرادایی داره!
البته این نظر شخصیه منه ولی خب فک کردم شاید بد نباشه مطرحش کنم!

من فک میکنم بهتره اول صبر کنیم تا با همفکری یه راهی بچینیم بعد شروع کنیم به پست گذاشتن و بحث کردن!
شما نوشتید اگه دوستان قبول دارن ... اگه هم قبول ندارن خودم پست میذارم جلو میرم!
خب این اصلا خوب نیست؛ پس همکاری چی میشه؟! اگه هرکسی بخواد ساز خودشو بزنه که دیگه اینجارو نمیشه تحمل کرد و هیچ اتفاق خوبو مفیدی نمیفته!!!!
هرکسی پست میذاره وقت صرف میکنه و اگه بخواد اون وقت بخاطر ساز مخالف زدن از دست بره خیلی بده! کار گروهی و وقت،هردو تباه میشن!
به نظرم بهتره باهم هماهنگ باشیم!;)

در مورد حرف زدن در مورد مریخ هم:فک میکنم بهتره از یه سری چیزای پایه ای شروع کنیم و بعد اگه قراره در مورد موضوعی که شما گفتین بحث بشه،پست بذاریم!

در ضمن پستاتون خیلی طولانین!منکه تا طول پست میبینم از ادامه منصرف میشم!
خواهش میکنم یا پستاتونو تقسیم کنید یا بخونیدو بعد خلاصه ی مطلبو بذارید!:)

امیدوارم از دست من ناراحت نشده باشین!این حرفا کاملا دوستانه و فقط برای بهتر شدن بودن!;)

خوب بیگ بنگ جان اگر میشه این چیزهای پایه ای رو مطرح کن تا بقیه هم اگر موافق بودند از اونها شروع کنید و اگر هم موافق نبودند که با همون حیات در مریخ ادامه بدن:)

از ایجاد کننده تاپیک و کسانی که در این تاپیک مشارکت بیشتری دارند خواهش میکنم حداقل اونها تا مشخص شدن روند تاپیک پست های پراکنده قرار ندهند.

ممنون از توجه همگی عزیزان:)

mohsen4465
08-12-2012, 11:40 PM
سلام ببخشید
دوره های زمین شناسی مریخ میتونن ارتباطی با دوره های زمین شناسی زمین داشته باشن؟
منظورم اینه که مثلا ممکنه دوران پر کامبرین زمین با دوران نوچیان مریخ باهم ارتباط داشته باشن و به هم تاثیر بذارن؟

دقیقاً نفهمیدم منظورتون چیه. این دوران ها نشون دهنده دوره های تکاملی هر سیاره ست که مختص خودشه و از لحاظ نامگذاری و زمان شروع و پایان هم متفاوتن (رویدادها و تغییرات مهم تعیین کننده زمان شروع و پایان هر دوران است). البته فکر میکنم واژه زمین شناسی شما رو به غلط انداخته باشه. در مورد مریخ میشه مجازاً گفت مریخ شناسی! :دی

BigBang
08-14-2012, 06:32 PM
خوب بیگ بنگ جان اگر میشه این چیزهای پایه ای رو مطرح کن تا بقیه هم اگر موافق بودند از اونها شروع کنید و اگر هم موافق نبودند که با همون حیات در مریخ ادامه بدن:)

از ایجاد کننده تاپیک و کسانی که در این تاپیک مشارکت بیشتری دارند خواهش میکنم حداقل اونها تا مشخص شدن روند تاپیک پست های پراکنده قرار ندهند.

ممنون از توجه همگی عزیزان:)



آسمون جون فک میکنم اگه صبر کنیم تا اول تکلیف مشخص شه و بعد باتوجه به اون شروع کنیم بهتر باشه!
اینطوری هم مشارکت وجود داره تو تصمیم گیری؛هم پراکندگی به وجود نمیاد یا اگه بیاد خیلی کمتره!

بعدشم من تنهایی پست نمیذارما!;)

خب آقای ناخدای آسمان من(و احتمالا بقیه!)منتظرمیم!!!
پیشنهاد بدین تا تایید یا رد یا تکمیلتون کنیم!:دی

راسی آسمون جون کسایی که ازشون تشکر کردین ، ازتون تشکر میکنن!!!:yarr:

nakhodaye aseman
08-15-2012, 02:07 PM
سلام
من هم میخوام یه پیشنهادی بدم
به نظر بنده بهتره که ما اول از دوران های زمین شناسی شروع کنیم و اول تکامل موجودات زمینی رو مورد بحث قرار بدیم بعدا وقتی در این زمینه نتیجه گیری کردیم شروع میکنیم پیشنهاد آقای mohsen4465 رو توی تاپیک پیاده میکنیم این نظر من بود نظر شما چیه؟

nakhodaye aseman
08-15-2012, 07:18 PM
سلام با اجازه دیگه میخوام شروع کنم اول با دو عکس شروع میکنم و بعدا در مورد هر دوران و دوره به توضیح کامل می پردازیم (با کمکم دوستان) :
http://serc.carleton.edu/images/research_education/nativelands/nezperce/geo_time_chart_700.jpg
http://up.avastarco.com/images/0twfiy8sj6bbldutamw.jpg (http://up.avastarco.com/)

nakhodaye aseman
08-15-2012, 07:28 PM
پرکامبرین
زمان قبل از ائون فانروزوئیک را پرکامبرین(precambrian) نامیده اند.پرکامبرين نخستين ائون زمين‎شناسى است و از نظر تاريخ کره زمين، پيش از دوره کامبرين قرار دارد. جداى از پرکامبرين، واژه‎هاى حيات اوليه(Protozoic)، بى حيات(Azoic) ، آغاز حيات(Eozoic) ، قديمي‎ترين حيات(Archeozoic)، حيات ناشناخته(Angustozoic) ، حيات پنهان(Crypotozoic) نام‎هاى ديگرى است که به اين ائون داده‎اند که از ميان آنها آرکئوزوييک براى بخش قديمى و پروتروزوييک براى بخش جديدتر قابل قبول‎تر است.
دلایل ناشناخته ماندن پرکامبرین
پرکامبرین شامل رخدادهای پراکنده‌ای می‌باشد، که این رخدادها به دلیل گذشت زمان دارای جزئیات و آثار کمی می‌باشند. دلیلی که بر این حقیقت وجود دارد، این است که سپرها و دیگر بیرون زدگی‌های پرکامبرین از سنگ‌های دگرگون شده و پیچیده‌ای تشکیل شده است که در بسیاری موارد توسط توده‌های بزرگ آذرین قطع شده اند. برخی از این سنگ‌ها چندین بار چین خورده ، گسل یافته و بارها مورد نفوذ توده‌های آذرین قرار گرفته و دگرگون شده‌اند. عامل دیگری که مطالعه تاریخ پرکامبرین را پیچیده می‌سازد، کمبود فسیل‌ها و سنگواره‌ها می‌باشد. شواهد سنگواره‌ای و فسیلی فراوانی تا قبل از دوران پالئوزوئیک در تاریخچه زمین شناسی ثبت نشده است. در زمان پرکامبرین حیات وجود داشته است، اما اشکال حیاتی ، ساده و از نظر بدنی نرم و قابل انعطاف بوده‌اند. به همین دلیل تاریخچه فسیلی پرکامبرین ناقص می‌باشد.
................... ادامه دارد .....................
http://www.neboola.blogfa.com/cat-6.aspx

yasiii
08-16-2012, 12:02 PM
<TABLE style="WIDTH: 468px; HEIGHT: 600px" dir=rtl border=1 cellSpacing=0 cellPadding=0 width=468 align=center><TBODY><TR><TD vAlign=top width=93>ائون



</TD><TD vAlign=top width=66>دوران



</TD><TD vAlign=top width=236 colSpan=2>دوره



</TD><TD vAlign=top width=331>سن(ملیون سال قبل)



</TD></TR><TR><TD vAlign=top width=93>کریپتوزوئیک



</TD><TD vAlign=top width=302 colSpan=3>پــــــــــــــرکامبرین



</TD><TD vAlign=top width=331>از حدود 6/4 ملیارد سال قبل تا 570 ملیون سال پیش



</TD></TR><TR><TD rowSpan=16 width=93>فانـــروزوئیک



</TD><TD rowSpan=7 width=66>پالئوزوئیک



</TD><TD vAlign=top width=236 colSpan=2>کامبرین



</TD><TD vAlign=top width=331>از حدود 570 ملیون سال قبل تا 505 ملیون سال پیش



</TD></TR><TR><TD vAlign=top width=236 colSpan=2>اردوویسین



</TD><TD vAlign=top width=331>از حدود 505 ملیون سال قبل تا 438 ملیون سال پیش



</TD></TR><TR><TD vAlign=top width=236 colSpan=2>سیلورین



</TD><TD vAlign=top width=331>از حدود 438 ملیون سال قبل تا 408 ملیون سال پیش



</TD></TR><TR><TD vAlign=top width=236 colSpan=2>دونین



</TD><TD vAlign=top width=331>از حدود 408 ملیون سال قبل تا 360 ملیون سال پیش



</TD></TR><TR><TD rowSpan=2 width=94>کربونیفر



</TD><TD vAlign=top width=142>می سی سی پین



</TD><TD vAlign=top width=331>از حدود 360 ملیون سال قبل تا 320 ملیون سال پیش



</TD></TR><TR><TD vAlign=top width=142>پنسیلوانین



</TD><TD vAlign=top width=331>از حدود 320 ملیون سال قبل تا 286 ملیون سال پیش



</TD></TR><TR><TD vAlign=top width=236 colSpan=2>پرمین



</TD><TD vAlign=top width=331>از حدود 286 ملیون سال قبل تا 245 ملیون سال پیش



</TD></TR><TR><TD rowSpan=3 width=66>مزوزوئیک



</TD><TD vAlign=top width=236 colSpan=2>تریاس



</TD><TD vAlign=top width=331>از حدود 245 ملیون سال قبل تا 208 ملیون سال پیش



</TD></TR><TR><TD vAlign=top width=236 colSpan=2>ژوراسیک



</TD><TD vAlign=top width=331>از حدود 208 ملیون سال قبل تا 144 ملیون سال پیش



</TD></TR><TR><TD vAlign=top width=236 colSpan=2>تریاس



</TD><TD vAlign=top width=331>از حدود 144 ملیون سال قبل تا 65 ملیون سال پیش



</TD></TR><TR><TD rowSpan=6 width=66>سنوزوئیک



</TD><TD vAlign=top width=236 colSpan=2>پالئوسن



</TD><TD vAlign=top width=331>از حدود 65 ملیون سال قبل تا 8/57 ملیون سال پیش



</TD></TR><TR><TD vAlign=top width=236 colSpan=2>ائوسن



</TD><TD vAlign=top width=331>ازحدود 8/57 ملیون سال قبل تا6/36 ملیون سال پیش



</TD></TR><TR><TD vAlign=top width=236 colSpan=2>الیگوسن



</TD><TD vAlign=top width=331>ازحدود 6/36 ملیون سال قبل تا7/23 ملیون سال پیش



</TD></TR><TR><TD vAlign=top width=236 colSpan=2>میوسن



</TD><TD vAlign=top width=331>ازحدود 7/23 ملیون سال قبل تا3/5 ملیون سال پیش



</TD></TR><TR><TD vAlign=top width=236 colSpan=2>پلیوسن



</TD><TD vAlign=top width=331>ازحدود 3/5 ملیون سال قبل تا 6/1 ملیون سال پیش



</TD></TR><TR><TD vAlign=top width=236 colSpan=2>عهد حاضر



</TD><TD vAlign=top width=331>ازحدود 6/1 ملیون سال قبل تازمان حاضر



</TD></TR></TBODY></TABLE>

--------------------------------------------------------------------

اگه این جدول هم با جدول های بالا ادغام بشه فکر کنم مفید تر باشه.

yasiii
08-16-2012, 12:07 PM
فسیل مربوط به پرکامبرین بسیار نایاب است ؛ زیرا بیشتر جانوران این دوران فاقد قسمت های سخت مانند استخوان و صدف در بدن بوده اند و همچنین قدمت زیاد سنگ ها و و تحمل تغییرات فراوان و مکرر ، باعث از بین رفتن فسیل های آن زمان شده است .
پرکامبرین دوران پیدایش آغازیان و بی مهره های سادهاست.
بسیاری از فسیل های متعلق به پر کامبرین که آثاری مربوط به کرم ها ، عروس های دریایی و جانداران تک سلولی هستند ، در استرالیا یافت شده اند.
از جمله فسیل های معدود پرکامبرین می توان به استروماتولیت (مشابه تشکیلات مرجانی ) اشاره کرد که محصول عمل باکتری ها و جلبک ها هستند.

nakhodaye aseman
08-16-2012, 12:42 PM
از جمله فسیل های معدود پرکامبرین می توان به استروماتولیت (مشابه تشکیلات مرجانی ) اشاره کرد که محصول عمل باکتری ها و جلبک ها هستند.
با اجازه یکم در مورد استروماتولیت بدونیم
اصطلاح استروماتولیت به ساختمان‌های رسوبی- حیاتی اطلاق می‌گردد كه شامل توالی لایه‌های نازك به تعداد زیاد است .این لایه ها اغلب آهكی هستند ولی ممكن است در اثر جانشینی بطور محلی سیلیسی یا تبدیل به كانی دیگر می‌گردند.
از نظر لغوی استروماتولیت از كلمه استروماتوس یونانی به معنی فرش و پوشش گرفته شده است، چون خصوصاً این جلبك‌ها در پركامبرین پسین پوشش‌های وسیعی را در حوضه‌های رسوبی تشكیل می‌داده‌اند.
جلبك‌های آبی در پركامبرین رسوبی (اینفرا كامبرین ) گسترش وسیعی داشته ودر اغلب رخساره‌های این زمان استروماتولیت‌ها مشاهده می‌شوند. این جلبك‌ها در سه میلیارد و دویست میلیون سال پیش در اتمسفر بدون اكسیژن آزاد كه نخستین محیط زیستی غیر هوازی بود، ظهور نموده‌اند.
استروماتولیت‌های پركامبرین مخصوصاً آنهائی كه از نظر مورفولوژی مانند ستون‌های بزرگ (به طول چند متر تا چند ده متر) به‌صورت مستقیم و منفرد و گاهی به حالت دو شاخه‌ای وجود دارند ساختمان‌های بیوهرم و یا بیوستروم را ایجاد نموده‌اند.
http://up.avastarco.com/images/zysqlp3nfiwsbyh37qy5.jpg (http://up.avastarco.com/)

nakhodaye aseman
08-16-2012, 12:59 PM
و در آخر پرکامبرین
آب و هواي پرکامبرين:
دگرگون شدن سنگهاي تشکيل دهنده اين دوران و نبود اطلاعات کافي راجع به مغناطيس زمين در اين دوران و همچنين کميابي سنگواره هاي مشخص باعث شده که نتوانيم آب و هواي اين دوران را بطور کاملا دقيق مشخص نماييم. معذالک با تحقيقاتي که تا کنون به عمل آمده عقيده بر اين است که آب و هوا در دوران پري کامبرين به تناوب داراي فصول گرم (تشکيلات قرمز رنگ) و سرد (تشکيلات يخچالي) بوده است.
تقسيم بندي دوران پرکامبرين:
همانطور که قبلا گفته شد قسمت اعظم تاريخ زمين متعلق به اين دوران مي باشد که خود بر حسب نوع سنگها به دو زير بخش تقسيم مي شوند:
آرکئن: که بيشتر شامل سنگهاي دگرگوني است و درآن آثاري از فسيل موجودات زنده ديده نشده است. مدت زمان اين دوره از 4000 تا 2500 ميليون سال قبل بوده است.
پروتروزوييک ( الگونکين ): که شامل طبقاتي است که بلافاصله زير سنگهاي پالئوزوييک قرار دارند. سنگهاي آن کمتر دگرگوني حاصل کرده و اغلب از ماسه سنگ، کنگلومرا، شيست و کوراتزيت تشکيل شده است.در سنگهاي اين قسمت ندرتا آثاري از جانوران تک سلولي، اسفنجها و مرجانها ديده مي شود. مدت زمان آن از 2500 تا 542 ميليون سال قبل بوده است.

تقریبا اینجا دیگه آشنایی با دوران پر کامبرین پایان رسید و بعد از پرسشهامون در مورد این بحث میریم به دوران های دیگر

nakhodaye aseman
08-17-2012, 01:40 PM
دوران پالئوزوئیک
دوران پالئوزوئیک یا دیرینه زیستی که از حدود ۵۹۰ میلیون سال پیش شروع و پایان آن ۲۲۵ میلیون سال پیش بوده است، به هفت دوره تقسیم می شود. در ابتدای این دوران بخش وسیعی از کره زمین را اقیانوس فرا گرفته ولی در اواخر آن قاره بزرگ پانگه آ تشکیل شد و مناطقی از زمین بالا آمده، رشته کوه هایی تشکیل شدند. یکی از دلایل عمده تحولات جانوران و زیادی بی مهرگان آبزی و صدف دار وجود دریای کم عمق و گرم در اولین دوره دوران پالئوزوئیک یعنی کامبرین (Cambrian) بوده است که بیشتر سطح زمین را می پوشاند. از مهمترین جانداران این دوره تریلوبیت ها از گروه بندپایان بوده که شبیه به خرچنگ های نعل اسبی امروزی بودند.
تقسم زمانی دوران پالئوزوئیک :
زمین شناسان این دوران را به شش دوره تقسیم کرده اند که عبارتند از :
۱. کامبرین
۲. اردویسین
۳. سیلورین
۴. دونین
۵. کربونیفر
۷. پرمین


عکس تریلوبیت

http://up.avastarco.com/images/5vogy0emr400jql2jg4.jpg
در پست قبلی به بررسی یکی از دوره ها پرداخته شده بود که حذف شد و به جای آن از پست درست استفاده شد با عرض معذرت از دوستان پیگیر

NARUTO
08-17-2012, 02:06 PM
بیرونی در فصل ۴۷ کتاب تحقیق ماللهند (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%AD%D9%82%DB%8C%D9%82_%D9%85%D8%A7%D9%84% D9%84%D9%87%D9%86%D8%AF) تلاش می‌کند که از دید یک طبیعی دان به توضیح این که چرا نزاع‌های مهاباراتا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%87%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA%D 8%A7) «باید رخ میداد» بپردازد. او در آن کتاب به توضیح روندهای طبیعی و از جمله نظرات زیست شناختی مربوط به تکامل (فرگشت (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%DA%AF%D8%B4%D8%AA)) می‌پردازد. برخی از اندیشمندان نظرات بیرونی را با داروینیسم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%86%DB%8C%D8%B3%D 9%85) و انتخاب طبیعی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8_%D8%B7%D8%A8% DB%8C%D8%B9%DB%8C) قابل قیاس می‌دانند. یکی از این نظرات مشابه با نظریه بنیادین مالتوس (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D8%A7%D9%84%D8%AA%D9%88%D8% B3&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) درباره عدم تناسب میان نسبت تولید مثل و نیازهای ابتدایی حیات است. بیرونی می‌گوید:


«حیات جهان بستگی به دانه افشانی و زاد و ولد دارد. با گذشت زمان هر دوی این فرایندها افزایش می‌یابند. این افزایش نامحدود است حال آنکه جهان محدود است».

او سپس به این اصل موجودات زنده اشاره می‌کند.


«هنگامی که گروهی از گیاهان یا جانوران دیگر تغییری در ساختمانشان رخ ندهد و گونه ویژه نامیرایی را بوجود آورند، اگر یکایک اعضای این گونه‌ها به جای آنکه تنها به دنیا بیایند و از بین بروند، به زاد و ولد بپردازند و چندین بار، چندین موجود همانند خود را به وجود آورند، به زودی تمام دنیا از همان یک گونه گیاهی یا جانوری پر خواهد گشت و آنها هر قلمرویی که بیابند تسخیر خواهند کرد».

بیرونی سپس به تشریح انتخاب مصنوعی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8% A8_%D9%85%D8%B5%D9%86%D9%88%D8%B9%DB%8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) می‌پردازد:


«کشاورز زرع خود را بر می‌گزیند و تا جایی که می‌خواهد به کشت و زرع آن می‌پردازد و آنچه را که نمی‌خواهد ریشه کن می‌کند. جنگل دار شاخه‌هایی که به نظرش برگزیده هستند را نگه می‌دارد و سایر شاخه‌ها را می‌برد. زنبورها افرادی از گروه را که تنها می‌خورند ولی کاری برای کندویشان نمی‌کنند، می‌کشند».

وی سپس نظر خود را در باره طبیعت اعلام می‌کند. با کمی توجه می‌توان دلمشغولی‌های داروین در باره انتخاب طبیعی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8_%D8%B7%D8%A8% DB%8C%D8%B9%DB%8C) را در این عبارات باز یافت:


«طبیعت به شیوه‌ای مشابه عمل می‌کند، ولی در تمامی شرایط رویکردش در مورد همه یکسان است. او اجازه نابودی برگ و میوه را می‌دهد و بدین طریق جلوی آنها را برای تولید آنچه هدف نهاییشان است می‌گیرد. طبیعت آنها را نابود می‌کند تا جایی برای دیگران باز نماید».

منبع : دانشنامه آزاد ویکی پدیا

nakhodaye aseman
08-17-2012, 09:38 PM
با اجازه ی دوستان میخوام یه سوال مطرح کنم که اگه بتونیم بهش جواب خیلی از مسائل ما در مورد تکامل حل میشه و بررسی دوره ها در مورد حیوانات خیلی راحت میشه
راستی خانوم yasiii اینجاست که جدولتون به کمک میاد
متن سوال اینه :
انفجارِ کامبرین: در ابتدایِ دوره‌یِ کامبرین، چه چیزی سبب شد که گونه‌هایِ بسیار متفاوتی از چندسلولی‌ها، به سرعت و در یک دوره‌یِ زمانیِ کوتاه، پدید بیایند؟
حالا اگه ما بتونیم به این سوالا جواب بدیم میتونیم حیات در سیارات دیگه رو بهتر و راحت تر بررسی کنیم
یه خواهش کوچولو اگه میشه فقط رو این مسئله متمرکز بشیم و حلش کنیم بعد بریم رو بحث های دیگه
تشکر

nakhodaye aseman
08-19-2012, 12:50 PM
مشخصات دوره اردویسین
طول این دوره از 515 تا 438 میلیون سال قبل است. در پایان دوره کامبرین عده‌ای از موجودات زنده از جمله تریلوبیتها منقرض شوند. تریلوبیتها در دوره کامبرین تنوع و گسترش داشتند، ولی در اثر انقراض تعدادی از جنسها و گونه‌های آنها در پایان این دوره از بین رفته و از تعداد آنها در دوره بعدی کاسته شد. یکی از خصوصیات این دوره آن است که آب و هوا از کامبرین گرمتر بوده بطوری که رسوبات آهکی و دولومیتی بیشتری ته نشین شده‌اند. وجود نفت در رسوبات اردویسین نشان دهنده فراوانی و توسعه موجودات ریز شناور در آب دریاهای آن زمان می‌باشد.
به عقیده مولفین انگلیسی ، بطور کلی قاعده سیلورین با زون گراپتولیتی به نام گلیپترگراپتوس (Glyptograptns) مشخص است. ضمنا تقسیم بندی اردویسین در مقاطع تیپ مشکل به نظر می رسد، چون این مقاطع از نظر جغرافیایی از یکدیگر جدا بوده و رخساره‌های آنها نیز مختلف است. ضمنا حد بین اشکوبهای اردیسین معمولا با فسیل گراپتولیتها مشخص شده است.
ناگفته نماند مقیاس چینه شناسی که برای اردیسین انگلستان بکار می‌رود عملا در محلهای دیگر به آسانی قابل استفاده نیست. مثلا در اروپای مرکزی ، جنوبی و آفریقای شمالی (نواحی مدیترانه) مجموعه موجودات جانوری اردویسین از موجودات جانوری اروپای شمالی متمایز و یا با آنها تفاوت دارد و به همین دلیل زوناسیون فسیلهای کنودونت می‌تواند کمبود گراپتولیت را در نواحی مدیترانه جبران نماید.
فسیلهای شاخص در اردویسین
سه گروه از جانوران در کامبرین ظاهر شده‌اند، اما تنوع آنها مربوط به دوره اردویسین است. این جانوران عبارتند از: بازوپایان لولادار ، گراپتولیتها و کنودونتها. این سه گروه از مهمترین فسیلهای شاخص اردویسین به شمار می‌روند.
http://golshn12.blogfa.com/post-3457.aspx

دوتا عکس از فسیل های دوره اردویسین

http://up.avastarco.com/images/a3l69tbr8bljralq9gd.jpg


http://up.avastarco.com/images/tf1tm73mgpo0s6ldv2xs.jpg
در مورد این دوره اگه مطلبی بود بی زحمت دوستان اضافه کنند
فعلا با اجازه دوره ها رو بررسی میکنیم اما در پایان حتما به سوالی که در پست 63 مطرح شده رو با کمک هم امیدوارم بتونیم پاسخ بدیم

شبنم مختاری
08-19-2012, 03:09 PM
فسیل زنده


http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/2/2a/Nautilus.jpg/250px-Nautilus.jpg

در دوره ی اردوویسین اقیانوس ها آکنده از ناتیلید ها بوده است ولی پس از آن شمار آنها کاهش یافت و بیشتر این جانوران منقرض شدند
ناتیلوس از خانواده ی ناتیلیده , جانوری دریایی از رده ی سرپایان است . 6 گونه دارد و به 2 جنس تقسیم میشود.
این جانوران طی میلیون ها سال هیچ تغییری نکرده اند و اغلب به آنها فسیل زنده می گویند .
غذای ناتیلوس ها میگو , ماهیان ریز و سخت پوستان هستند.
منبع: ویکی پدیا

nakhodaye aseman
08-20-2012, 10:59 AM
سیلورین
سیلورين کوتاهترین دوره از دوران پالئوزوئیک است که سن آن را ۲۸ میلیون سال (از ۴۳۸ تا ۴۱۰ میلیون سال قبل) تعیین نموده‌اند. پیدایش و تنوع نخستین گیاهان آوند دار و ظهور ماهیهای حقیقی و همچنین گسترش ماهیهای زره دار نیز متعلق به این دوره بوده است. نخستین جانوران خشکی هم در سیلورین دیده شده‌اند.بیشتر خشکیها در محل فعلی خود قرار نداشته‌اند، بلکه خشکیهایی که امروزه نزدیک به قطب جنوب و شمال قرار دارند در سیلورین به استوا نزدیک بوده‌اند. فعالیتهای آتشفشانی اگر چه در اردویسین نیز وجود داشته‌اند، اما در سیلورین گسترش زیادتری داشته‌اند.
گذر زیرین این دوره با فسیل گراتپولیتی به نام گلیپتوگراتپوس مشخص شده است. زیرا در بیشتر ممالک اروپایی بین اردویسین و سیلورین رخداد مهم تکتونیکی ملاحظه نشده است. گذر فوقانی این دوره نیز با زون گراتپولیتی به نام منوگراتیوس یونیفورمیس (Monograptus uniformis) که معرف قاعده دونین بوده و در مقطع چینه شناسی آن در ناحیه کلوک در چکسلواکی قرار دارد مشخص شده است.
فسیلهای دوره سیلورین
گرتپولیتها از فسیلهای شاخص دوره‌های اردویسین و سیلورین بوده‌اند. علاوه بر گراتپولیت ، براکیوپودها ، مرجانها و کنودونتها نیز در این دوره گسترش و توسعه فراوان داشته‌‌‌‌اند. تعدادی از تریلوبیتها نیز در این دوره می‌زیسته‌اند. نخستین جانوران خشکی هم در سیلورین دیده شده‌اند.

عکس یک فسیل مربوط به دوره سیلورین

http://up.avastarco.com/images/2jl91h7uf08amxlqxvt.jpg



ادامه دارد ..............

mohsen4465
08-20-2012, 02:13 PM
با اجازه ی دوستان میخوام یه سوال مطرح کنم که اگه بتونیم بهش جواب خیلی از مسائل ما در مورد تکامل حل میشه و بررسی دوره ها در مورد حیوانات خیلی راحت میشه
راستی خانوم yasiii اینجاست که جدولتون به کمک میاد
متن سوال اینه :
انفجارِ کامبرین: در ابتدایِ دوره‌یِ کامبرین، چه چیزی سبب شد که گونه‌هایِ بسیار متفاوتی از چندسلولی‌ها، به سرعت و در یک دوره‌یِ زمانیِ کوتاه، پدید بیایند؟
حالا اگه ما بتونیم به این سوالا جواب بدیم میتونیم حیات در سیارات دیگه رو بهتر و راحت تر بررسی کنیم
یه خواهش کوچولو اگه میشه فقط رو این مسئله متمرکز بشیم و حلش کنیم بعد بریم رو بحث های دیگه
تشکر

آقای ناخدای آسمان این سوالی که مطرح کردین فوق العاده جالب و بحث برانگیزه. به نظر من قبل از ادامه بحث روی این سوال و انفجار کامبرین بیشتر بحث کنیم بهتره. اگه بشه یخورده مطلب و اطلاعات بیشتر در مورد این انفجار و موجودات ایجاد شده طی اون بذارین خیلی ممنون میشیم. اینکه مثلاً شرایط آب و هوایی در لحظه ی انفجار کامبرین چطور بوده و این موجودات چه ویژگی هایی داشتن و ...) فهمیدن دلیل این انفجار مسلماً به فهم بهتر حیات و احتمال وجود اون در سایر کرات خیلی کمک میکنه.

nakhodaye aseman
08-20-2012, 02:38 PM
آقای ناخدای آسمان این سوالی که مطرح کردین فوق العاده جالب و بحث برانگیزه. به نظر من قبل از ادامه بحث روی این سوال و انفجار کامبرین بیشتر بحث کنیم بهتره. اگه بشه یخورده مطلب و اطلاعات بیشتر در مورد این انفجار و موجودات ایجاد شده طی اون بذارین خیلی ممنون میشیم. اینکه مثلاً شرایط آب و هوایی در لحظه ی انفجار کامبرین چطور بوده و این موجودات چه ویژگی هایی داشتن و ...) فهمیدن دلیل این انفجار مسلماً به فهم بهتر حیات و احتمال وجود اون در سایر کرات خیلی کمک میکنه.
پس با اجازه مطلب رو میذارم ولی کاملشو نه تا همه بتونن بخونن بعدش ادامه میدم ...............
انفجار کامبرین
رشد شگفت‌انگیز تنوع گونه‌های زنده زمین، در حدود ۵۴۰ میلیون سال پیش و در اوایل دوران کامبرین آغاز شد. در جریان این رشد ناگهانی که به انفجار کامبرین معروف شد، تمامی گونه‌های عمده جانوری امروز، به سرعت صورت خارجی به خود گرفتند و طرح تنوع فعلی حیات زمینی را پی ریختند. قرن‌ها بود که دانشمندان راجع به علل این شکوفایی شگفت‌انگیز حیات مردد مانده بودند، اما پژوهشگران هم‌اکنون مدارکی به دست آورده‌اند که نشان می‌دهد گونه‌های مختلف جانوری در واقع چند ده میلیون‌سال قبل از این شکوفایی ظاهری وجود داشته‌‌اند و همین تنوع اولیه بوده که جرقه انفجار کامبرین را پدید آورده است.
محققین با هدف پی بردن به زمان دقیق شعبه‌بندی ویژگی‌های مربوط به گونه‌های مختلف جانوری، دست به تجزیه و تحلیل نمونه‌های فسیلی و همچنین ژن‌های آن دسته از جانوران فعلی‌ای زدند که به گونه‌های کامبرین ارتباط پیدا می‌کنند. نتایج حکایت از این می‌کند که بسیاری از جانداران کهن، طرح ژنتیکی بدن‌شان را طی دوران کرایوژنین ، که از ۸۵۰ تا ۶۳۵ میلیون سال پیش به طول انجامیده است ریخته‌اند و قدمت کهن‌ترین جد مشترک کلیه جانداران زنده فعلی، به حدود ۸۰۰ میلیون سال پیش می‌رسد. این جانداران نخستین، از آن پس در نواحی مساعد زمین- که در آن‌ها اکسیژن به‌وفور دیده می‌شد- به رشد و نمو پرداخته و به اندازه کافی فسیلی که تاکنون سالم مانده باشد را در پس خود به جای نهادنده‌اند.
http://up.avastarco.com/images/514qpoqbpydhog8srle.jpg (http://up.avastarco.com/)
فعلا فک کنم بحث های قبلی یعد از این مبحث بحث بشه پس متمرکز میشیم تو این بحث.......

nakhodaye aseman
08-20-2012, 03:13 PM
تکمیل مباحث

"ما تأخیر طولانی‌ای را مابین زمان تکامل پیش‌نیازهای زیستی لازم برای رشد بدن، و گونه‌زایی انفجارگونه‌ای که در فسیل‌ها به چشم‌ می‌خورد مشاهده کردیم." این را داگلاس اروین ، سرپرست بخش بی‌مهرگان دوران پالئوزوئیک موزه ملی علوم طبیعی اسمیتسونین ایالات متحده می‌گوید. بر اساس این پژوهش‌ها، سیاره ما در جریان دوران کرایوژنین، به گلوله‌ای برفی تبدیل می‌شود و سرتاسرش را لایه‌های یخی که قدمت‌شان به دست‌کم چندین‌میلیون سال می‌رسیده است، می‌پوشاند. محققین معتقدند که این سرمای سنگین، با سرازیری موجی از مواد مغذی به اقیانوس‌ها، تکامل جانوران کنونی را کلید زده است. به‌گفته اروین، "ریشه بسیاری از شعبات جانوران کنونی به دوران کرایوژنتین می‌رسد".

انفجار دیگر در جمعیت‌گونه‌ها که بعدتر در عصر کامبرین به‌وقوع پیوست، می‌توانست ناشی از نحوه تکوین ویژگی‌های جانوری و نوع تعامل‌شان در جریان عصر یخ‌بندان زمین باشد. مثلاً ظهور درندگان چندسلولی، به رشد رقابت مابین شکارچی و طعمه دامن زده است و اسفنج‌ها و کرم‌های زیرزمینی آن دوران نیز خشکی را به‌گونه‌ای دگرگون کردند که به محیط مساعدی برای شکوفایی دیگرگونه‌های حیاتی بدل شد؛ همانگونه که کرم‌های خاکی امروزی هم این کار را با جابه‌جا‌سازی خاک انجام می‌دهند.

اروین می‌گوید: "دلیل اتفاقاتی که در عصر کامبرین به‌وقوع پیوسته، در روش‌هایی که موجودات زنده دست به اصطلاح محیطشان زده‌اند، نهفته است." این دانشمندان، نتایج پژوهش‌های‌شان را در شماره ۲۵ نوامبر نشریه علمی
Science
انتشار داده‌اند.
این بحث ها مربوط بودن به آذر 90

nakhodaye aseman
08-21-2012, 07:08 PM
این سایت ها چند تا مقاله و خبر در مورد انفجار کامبرین دارند که امید وارم به دردتون بخوره و در رسیدن به پاخ کمک حالمون باشه
http://www.rasekhoon.net/article/show-20126.aspx
http://www.khabaronline.ir/detail/118258/

nakhodaye aseman
08-22-2012, 02:03 PM
دوره دونین (Devonian)
این دوره 408 تا 360 میلیون سال قبل طول کشیده است. از 416 تا 359.2 ميليون سال قبل را شامل مي شود و از دور هاي زير تشکيل شده است:
1) Early زمان(416 – 397.5 ميليون سال قبل) شامل سه اشکوب زير است:
الف-Lochkovian زمان(416 – 411.2 ميليون سال قبل)
ب- PRAGHIANزمان(411.2 – 407 ميليون سال قبل)
ج- Emsian زمان(407 – 397.5 ميليون سال قبل)
2) Middle زمان(397.5 – 385.3 ميليون سال قبل) شامل دو اشکوب زير است:
الف-Eifelian زمان(397.5 – 391.8 ميليون سال قبل)
ب- Givetian زمان(391.8 – 385.3 ميليون سال قبل)
3) Late زمان(385.3 – 359.2 ميليون سال قبل) شامل دو اشکوب زير است:
الف- Frasnian زمان(385.3 – 374.5 ميليون سال قبل)
ب-Famennian زمان(374.5 – 359.2 ميليون سال قبل)
رسوبات این دوره در دونشایر (Devonshire) انگلستان نامگذاری شده است. دوره دونین در بین دو دوره کوهنرایی کالدونین و هرسی نین قرار دارد. حد زیرین دونین شامل ماسه سنگ قرمز قدیمی (Old Redsandstone) است. با انقراض نوعی فیل ، گراپتولیتی مشخص می‌شود. این حد را با پیدایش سرپایان نیز مشخص می‌کنند.پیشروی دریا در این دوره باعث افزایش مرجانها شده بود. این مرجانها در محیطی نسبتا آرام و دور از محیط باتلاق تجمع و تشکیل شده بودند. دوره دونین به دوره ماهیها مشهور است. ماهیهای این دوره فاقد دندان و آرواه بودند و اولین حشره در دونین ظاهر شد. گیاهان خشکی از جمله نهانزادان آوندی در دونین توسعه یافتند. گستزش رسوبات آهکی و تبخیری حاکی از آب و هوای گرم در این دوره است.
فسیلهای دوره دونین :در این دوره بی‌مهرگان از جمله بازوپایان و دوکفه‌ایها فراوان بوده‌اند. از براکیویودها اسپریفریده ، رینیوکونلیده و استرونومنیده تنوع زیاد داشته‌اند. در اوایل این دوره آمونوئیدها که نرم تنان با صدف پیچیده بودند، به جای ناتیلوئیدها که صدف مستقیم داشتند، فراوان شدند. آمونوئیدها به علت تنوع سریع و کوتاهی دوره عمر جز فسیلهای شاخص دونین تا آخر دوران مزوزوئیک هستند. گرچه دونین به نام دوره ماهیها مشهور شده است، ولی تعداد گونه‌ها در این دوره بیشتر از دوره‌ای بعد نبوده است.از مهمترین ماهیهای این دوره می‌توان اوسترا کودرم (Ostracoserm) را نام برد که در محیطهای آب شیرین زندگی می‌کرده است. این ماهیها که فاقد دندان و آرواره بودند، دهان باسپری استخوانی پوشیده می‌شده است که در ماهیهای امروزی دیده نمی‌شود. اولین حشره در دونین ظهور می‌یابد. گرایتولیتها از بین رفتند و تری لوبیتها رو به کاهش نهادند. گیاهان خشکی از جمله نهانزادان آوندی در دونین توسعه یافتند.
جغرافیای دیرینه دونین :در این دوره آب دریاها بالا آمد و دریاها در روی خشکیها پیشروی داشتند. عامل این پیشروی را ذوب شدن یخهای قطبی که در اردویسین تشکیل یافته بودند، می‌دانند. گسترش رسوبات آهکی و تبخیری حاکی از آب و هوای گرم در این دوره است. رسوبات تبخیری در سیلورین به فاصله 30 درجه از استوا تجمع یافتند، ولی رسوبات تبخیری دونین گسترش بیشتری به طرف شمال و جنوب داشته‌‌اند. ماسه سنگهای قرمز که از مهمترین رخساره‌های دونین است، در انگلستان مطالعه شده است. شواهد مغناطیسی بیانگر آن است که قاره‌های شمالی و جنوبی در دونین و کربنیفر بهم نزدیک شده‌اند.حدود 80 درصد موجودات زنده در کناره‌های قاره‌ها مشابهند. در اوایل دونین کوهها شکل گرفته و رسوبات ماسه سنگی قرمز سبب اتصال بعضی قسمتها شدند که از جنوب تا آمریکای شمالی گسترش داشتند و بعدها با پیشروی دریاها موجودات دریایی توسعه یافتند. در زیردوره دونین پسین قسمت اعظم ایران از دریا پوشیده بوده است. رسوبات فسیل‌وار این زیردوره از شمال بندر عباس تا ایران مرکزی و کوههای البرز گسترش دارند. شواهد پالینولوژیکی حاکی از آن است که در دوره دونین ایران ، استرالیا و عربستان بخشی از قاره آفریقا را تشکیل می‌داده‌اند.
http://geoaria.blogfa.com/post-521.aspx
لطفا اگه مطلب یا عکسی در مورد این دوره هست دوستان زحمتشو بکشن:help:

nakhodaye aseman
08-22-2012, 09:06 PM
کربونیفر
مشخصات دوره کربنیفر
طول عمر این دوره از 365 تا 290 میلیون سال قبل است. رسوبات مربوط به این زمان در آمریکا به نام دوره‌های می‌سی‌سی‌پین و پنسیلوانین نامگذاری شده است. وجود لایه‌های زغال‌دار بیانگر آن است که آب و هوای این دوره گرم و مرطوب بوده است. در نتیجه آب و هوای مناسب جنگلهای انبوه بوجود آمد. بر اثر بارش فراوان و جاری شدن سیلابهای عظیم قطعات خرد شده درختان بوسیله جریان آب در مناطق مختلف تجمع پیدا کرده و سپس به صورت زغال در آمده است. چون گیاهان کربنیفر در آمریکای شمالی ، سپری ، اروپا و آسیا کاملا شبیه می‌باشند، لذا می‌توان نتیجه گرفت که اختلاف آب و هوایی در تمام سطح زمین وجود نداشته است.
در پنجمین دوره یعنی کربونیفر (carboniferous) انواع گیاهان خشکی زی گسترش یافتند ، گرمی هوا موجب توسعه جنگلهای انبوه نهانزادان آوندی شد که بخش وسیعی از نیمکره شمالی را فرا گرفته بود در دریاهای دوره کربونیفر گروهی ازبی مهرگان به نام بازوپایان زندگی می کردند که دارای دو صدف بالایی و پایینی بودند از مهمترین بازوپایان اسپی ریفر را می توان نام برد .
دراین دوره اولین خزنده شبیه سوسمارها ظاهر شدند ، این خزنده ها بر خلاف دوزیستان قادر به تخم گذاری در خشکی بودند ، در ششمین دوره یعنی پرمین (Permian) خزنده ها زیاد شدند و برخی از انواع جانداران گذشته منقرض شدند
فسیلهای دوره کربنیفر
همانطور که اشاره شد رشد و توسعه گیاهان در دوره کربنیفر به حداکثر رسید. گیاهان بازدارنده و نهانزادان آوندی در رسوبات زغال سنگی کربنیفر بر جای مانده است. مهمترین گروههای نهانزادان آوندی عبارتند از:

پکوتپه ریس که از سرخسهای حقیقی هستند. در این گیاهان رگبرگ وسط به خوبی نمایان و رگبرگهای اطراف ساده بوده و یا دسته‌های سه تایی را تشکیل می‌دهند. نوروپتریس قد آن بزرگ و برگهای آن نیز ممکن است به چندین متر برسند. برگچه‌ها شبیه به قلب و رگبرگهای طرفین دو شاخه هستند. اسفنوپتریس ، برگهای آن مضرس و گل آذین نیز دارای کیسه‌های گرده است. لیپید و داندرونها و سی ژیلاریا از گیاهان تنومند دیگری هستند که در کربنیفر ظاهر شدند. کوردائیتها ، از بازدانگانی هستند که در کربنیفر شناخته شده‌اند، ارتفاع این درخت تا 40 متر می‌رسیده است.
علاوه بر فسیلهای گیاهی ، براکیوپودها ، کرینوئیدها و بریوزوئرها نیز از فسیلهای مهم این دوره به شمار می‌روند. فوزولینها یکی از میکروفسیلهای شاخص این دوره هستند. بعضی از موجودات از جمله مرجانهای تابولاتا و استرماتوپوروئیدها که در دوره‌های قبلی قسمت مهمی از ریفهای مرجانی را تشکیل می‌داده‌اند در کربنیفر ناپدید شدند. از تعداد تریلوبیتها نیز در این دوره کاسته شده است.
http://www.garmabi.com/spTrees/default.aspx?page=Document&app=Documents&docId=11675&docParId=11534
http://www.neboola.blogfa.com/cat-15.aspx

nakhodaye aseman
08-22-2012, 09:12 PM
سلام
با اجازه ی دوستان برای اینکه زود تر وارد بحث زیست فرا زمینی بشویم سه دوره ی خیلی ضروری از دوران های زمین شناسی رو بررسی میکنیم که شامل:
ژوراسیک
تریاس
پلیوسن
می باشد .
و بعد از این کلا وارد مبحث فرازمینی ها میشویم و تکامل را در آنها بررسی می کنیم اینجاست که از نوشته های دوستان به خصوص آقای mohsen4465 بهره میبریم

nakhodaye aseman
08-22-2012, 09:18 PM
دوره ژوراسیک
ژوراسیک اولین بار در سال 1795 توسط آ. دو هومبولت (A. de Humboldt) تحت عنوان زمینهای ژورا در حد پرمین و ماسه سنگهای تریاس مشخص گردیده ، ولی بعدا یک زمین شناس فرانسوی به نام آ. بوئه (A. Boue) سیستم ژوراسیک را تعریف نمود
کلیات
سیستم ژوراسیک از زمین شناسی تاریخی مهمی داشته ، مطالعات با ارزش از نظر چینه شناسی و بخصوص بیوسترایتگرافی در این دوره انجام گرفته است. و. اسمیت(W. Smith) از سال 1759 تا 1839 از زمینهای ژوراسیک تقسیمات چینه شناسی فسیلهای شاخص را ثابت کرده است. دو بوش (Lide Buch) از سال 1774 تا 1854 و پونشترت (Puenestedt) از سال 1809 تا 1899 دوره ژوراسیک را به ترتیب به دو قسمت ژوراسیک سیاه و ژوراسیک سفید هر یک را با حروف یونانی به بخشهای کوچکتری تقسیم کردهاند که این تقسمات هنوز در آلمان بکار برده می‌شود. طول دوره ژوراسیک 60 میلیون سال است.
فسیل شناسی ژوراسیک
در ژوراسیک پرندگان ظهور مینمایند و بهترین مثال آن پرنده معروف آرکئوپتریکس (Archeopteryx) است که حد واسط پرنده و خزنده بوده ، در اشکوب پرتلاندین در ناحیه سلمن هوفمن واقع در باواریای آلمان کشف شده است. بدین ترتیب تمام گروههای جانوری در مهره داران در ژوراسیک وجود داشته است. از نظر فسیل شناسی مهمترین گروههای فسیلی عبارتند از:
· آمونیت: از مارکوفسیلهای مهم ژوراسیک به شمار میرود.
· رادیومرها و روزنه داران: از فسیلهای تک یاختگان رادیولرها و روزنه داران در این دوره مشاهده شده است. بعضی از رسوبات سیلیسی ژوراسیک ایتالیا که از اسکلت سیلیسی رادیومرها تشکیل گردیدهاند و به نام رادیولاریت نامیده می‌· شود،· در ایران در کرتاسه بالایی گسترش می‌· یابد. از روزنه داران شاخص دوره لیاس جنس اربی توپسلا (orbitopsclla) است که در سازند لیاس جنوب ایران مشاهده شده است.
پالئو ژئوگرافی ژوراسیک
در مقیاس جهانی ، پالئو ژئوگرافی ژوراسیک فرق چندانی با دوره تریاس ندارد. خشکی گندوانا شامل آمریکای جنوبی پرفریقات در حالیکه آتلانتیک جنوبی هنوز وجود ندارد، ولی ماداسگار ، هند و استرالیا از هم جدا است. قاره شمال آتلانتیک و خشکی آنگارا یکی می‌باشد. پیشرویهای کنار قارهای دریاها بخصوص در اروپا توسعه دارد که کم و بیش باعث جدا شدن آنگارا در ژوراسیک بالایی میگردد. استنشاق قارهها که از اواخر تریاس شروع شده ، از ژوراسیک نیز ادامه پیدا کرده و منجر به تقسیم شدن خشکی گندوانا شده است.
در این دوره عمق اقیانوسها فزونی یافته و با ایجاد ریفتها (به علت فاز کششی) گدازههای عظیم ایولیتی گسترش پیدا کرده است. در مقایسه با وضع پالئو گرافی تریاس ، در ژوراسیک خشکی هند بیش از پیش رو به شمال حرکت نموده و باعث عریض شدن اقیانوس هند می‌گردد. کانال موزامبیک در دوره لیاس باز می‌شود. اقیانوس اطلس شمالی نیز اندکی شروع به ظاهر شدن می‌نماید. اقیانوس اطلس جنوبی به صورت دریای باریکی (ریفت) بین خشکی آفریقای جنوبی و آمریکای جنوبی قرار دارد. سرانجام استرالیا هنوز از خشکی آنتاراکتیک جدا نشده است
http://www.neboola.blogfa.com/cat-10.aspx

nakhodaye aseman
08-22-2012, 09:24 PM
دوره تریاس :
نام تریاس اولین بار توسط فون آلبرتی در سال 1834 در ناحیه لرن (Luraien) آلمان بکار برده شد. چون رسوبات این دوره از سه قسمت کاملا مشخص تشکیل گردیده است نام آن را تریاس نهاده‌اند
مشخصات دوره تریاس
از میان سه دوره مربوط به مزودوئیک ، دوره تریاس با مدت زمان 40 میلیون سال کوتاهترین دوره از دوران است. سنگهای این دوره از سه نوع رخساره به ترتیب زیر تشکیل گردیده است:
· کوپر: قسمت فوقانی است که شامل مارنهای گچ و نمکدار رنگین میباشد.
· موشل کالک: بخش میانی که از آهک فسیلدار تشکیل شده است.
· بونت ساندشتین: بخش زیرین است که متشکل از ماسه سنگ قرمز و در راس آن 70 متر ماسه سنگ گلی رنگ با فسیل گیاهی ولتزیا می‌· باشد.
فسیلهای گیاهی تریاس
جلبکهای سبز که خصوصا در دریاهای گرم و کم عمق مانند دریای مزوژه فراوان بودهاند. از انواع این جلبکها میتوان دیپلوپورا و ژیروپورلا را نام برد که دارای تال (Thalle) آغشته به آهک بودهاند. از درختان بزرگ که امروزه تند سیلیسی شده آنها در نواحی هند و آفریقای جنوبی پیدا شده میتوان آروکاریاس را نام برد، که در برش عرضی دارای دوایر متحدالمرکز نشانه مراحل رشد می‌باشد.
فسیلهای جانوری
· فرامینفرها به علت تغییرات شرایط محیط دریایی دو خانواده مهم از فرامنیزهای پالئوزوئیک چون فوزولینیده و آندوتیروتیریده در تریاس از بین رفته و منحصرا خانواده لاژنیده ظاهر و اهمیت پیدا میکند.
· کنودونتها: کنودونتها بیش از فرامننفرها در تریاس اهمیت چینه شناسی داشته و از میکرو فسیلهای شاخص این دوره به شمار میروند،· به عنوان مثال جنس Gondolella در مرشل کالک اروپا از کنودونتهای شاخص است.
· مرجانهای شش تیغه: با از بین رفتن مرجانهای چهار تیغهای و بسیاری از تابولاتا در پرمین بالایی ،· مرجانهای شش تیغهای تریاس میانی فراوان شده و تشکیل ریفهای دولومیتی را میدهند.
· دوکفهایها و شکم پایان: برخی از آنها از بهترین فسیلهای شاخص تریاس به شمار می‌· روند. مثل جنس Myophora که در موشل کالک معروف است.
· پابرسران: شامل آمونیتها با خط درزهای متشکل از فرو رفتگی و برجستگی سینوسی شکل در رخسارههای آلپی است.
· بازوپایان: در محیطهای لیتورال نسبتا فراوان بوده و گروههای رنکونلید و ترابراتولید معروفند.
آب و هوای تریاس
تغییرات آب و هوایی در تریاس معلول حرکت و مهاجرت قطبین و در نتیجه جابجایی خط استوا بطرف جنوب است که موجب تشکیل مقدار متنابهی رخسارههای تخریبی میگردد. در اروپای میانی ، آب و هوای استوایی کربنیفر در پرمو - تریاس تبدیل به یک آب و هوای گرم با فصول متناوب می‌گردد. چنین آب و هوایی موجب تخریب گرانیت (وگنیسهای هرسینین گردیده و تودههای عظیمی از کنگلومرا ماسه سنگ و سیاتستون در پای کوهها تشکیل میشود که با رنگ قرمز جلب نظر مینمایند. درجه حرارت دریاهای آن زمان از نسبت ایزوتوپهای 16O به 1 محاسبه شده ، در حدود 25 درجه بوده است؛ یعنی شرایط مطلوبی که برای رشد جلبکهای آهکی و مرجانها می‌توان در دریاهای نواحی آلپ در نظر گرفت.
جغرافیای دیرینه تریاس
بطور خلاصه آغاز تقسیمات خشکی گندوانا به همراه ولکانیسم شدید ، بحران و تغییرات آب و هوایی ، مهاجرت قطبین به طرف جنوب ، گرم شدن عمومی هوا و وسعت زون تبخیری از پدیدههای پالئوژئوگرافی تریاس به شمار می‌روند.
انتشار خشکیها و دریاها در تریاس
خشکی بزرگ پانگهآور تریاس به خشکیهای لوراسیا و گندوانا تقسیم گردیده است و در بخشهای میانی آن دریای مزوژه و دریاهایی چون دریای استرالیا و دریای گندوانایی وجود داشته است.
http://www.neboola.blogfa.com/cat-10.aspx

yeganeh miraftab
08-23-2012, 11:47 AM
خوب با توجه به این که رشته ی biocosmology در دانشگاه های دنیا تدریس میشه ، من خودم خیلی علاقه مند شدم که بدونم دقیقا حوزه ی کاریشون توی چه گستره ای هست ، اگه کسی در این موضوع چیزی میدونه دریغ نکنه !

شاید سوال مسخره ای باشه ،ولی چرا نزاشتن زیست اختر شناسی !

با پوزش ازروند تاپیک !

من فکر نکنم رشته ای به نام biocosmology داشته باشیم شاید با رشته ای به نام asrtobiology یا زیست شناسی فضایی یا اسم دیگه ی اون اخترزیست اشتباه گرفتید!اگر هم باشه حتما این دو رشته بسیار نزدیک اند. این رشته را اولین بار 14 یا 15 سال پیش NASA وارد دانشگاه ها کرد مرز بین علوم زیستی_زیست شناسی و علوم فضایی_نجوم در این رشته بهم نزدیک اند.یکی از موضوعات مهمی که در این رشته به آن پرداخته میشود جستجوی حیات در کرات دیگر است که احتمال میرود این موضوع به یکی از موضوعات بسیار مهم و شیرین در آینده تبدیل شود.متاسفانه این رشته در حال حاضر در دانشگاه های کشور ما وجود ندارد و در حال حاضر در دنیا هم دانشگاه های زیادی این رشته را ندارند ولی من یک دانشگاه خوب در این زمینه میشناسم که بسیار هم پیشرفته میباشد و آن دانشگاه lund است:
www.lunduniversity.lu.se این رشته تقریبا همه ی علوم را در خود فرا میگیرد شما درسها و واحدهایی را در زمینه علومی مانند:فیزیک.شیمی.پزشکی.زمین شناسی.میکروب شناسی(میکروبیولوژی).نجوم و دیگر علوم فضایی و...میگذرانید.در حال حاضر در کشور ما هم مراکز محدودی هستند که به تدریس اخترزیست می پردازند اگر خواستید میتونم بهتون معرفی کنم. این هم معرفی یک سایت مرجع در این باب:astrobiology.nasa.gov

yeganeh miraftab
08-23-2012, 12:29 PM
اخترشناسی یعنی ستاره شناسی که ترکیب کردنش با زیست شناسی بی معنی و مفهومه. درست تر همونه که بگیم بیوکوسمولوژی یا زیست شناسی کیهانی.

اینکه شما میگید ترکیب کردن این دو بی مفهومه!!!؟ من واقعا نمیفهمم چون که ما بسیاری از علوم را داریم که ترکیب کردن این دو باهم تونسته خدمات زیادی رو به بشر بکنه که مثلا یکی از همونا بیوشیمی هستش.

NARUTO
08-23-2012, 02:12 PM
دوره دونین (Devonian)
این دوره 408 تا 360 میلیون سال قبل طول کشیده است. از 416 تا 359.2 ميليون سال قبل را شامل مي شود و از دور هاي زير تشکيل شده است:
1) Early زمان(416 – 397.5 ميليون سال قبل) شامل سه اشکوب زير است:
الف-Lochkovian زمان(416 – 411.2 ميليون سال قبل)
ب- PRAGHIANزمان(411.2 – 407 ميليون سال قبل)
ج- Emsian زمان(407 – 397.5 ميليون سال قبل)
2) Middle زمان(397.5 – 385.3 ميليون سال قبل) شامل دو اشکوب زير است:
الف-Eifelian زمان(397.5 – 391.8 ميليون سال قبل)
ب- Givetian زمان(391.8 – 385.3 ميليون سال قبل)
3) Late زمان(385.3 – 359.2 ميليون سال قبل) شامل دو اشکوب زير است:
الف- Frasnian زمان(385.3 – 374.5 ميليون سال قبل)
ب-Famennian زمان(374.5 – 359.2 ميليون سال قبل)
رسوبات این دوره در دونشایر (Devonshire) انگلستان نامگذاری شده است. دوره دونین در بین دو دوره کوهنرایی کالدونین و هرسی نین قرار دارد. حد زیرین دونین شامل ماسه سنگ قرمز قدیمی (Old Redsandstone) است. با انقراض نوعی فیل ، گراپتولیتی مشخص می‌شود. این حد را با پیدایش سرپایان نیز مشخص می‌کنند.پیشروی دریا در این دوره باعث افزایش مرجانها شده بود. این مرجانها در محیطی نسبتا آرام و دور از محیط باتلاق تجمع و تشکیل شده بودند. دوره دونین به دوره ماهیها مشهور است. ماهیهای این دوره فاقد دندان و آرواه بودند و اولین حشره در دونین ظاهر شد. گیاهان خشکی از جمله نهانزادان آوندی در دونین توسعه یافتند. گستزش رسوبات آهکی و تبخیری حاکی از آب و هوای گرم در این دوره است.
فسیلهای دوره دونین :در این دوره بی‌مهرگان از جمله بازوپایان و دوکفه‌ایها فراوان بوده‌اند. از براکیویودها اسپریفریده ، رینیوکونلیده و استرونومنیده تنوع زیاد داشته‌اند. در اوایل این دوره آمونوئیدها که نرم تنان با صدف پیچیده بودند، به جای ناتیلوئیدها که صدف مستقیم داشتند، فراوان شدند. آمونوئیدها به علت تنوع سریع و کوتاهی دوره عمر جز فسیلهای شاخص دونین تا آخر دوران مزوزوئیک هستند. گرچه دونین به نام دوره ماهیها مشهور شده است، ولی تعداد گونه‌ها در این دوره بیشتر از دوره‌ای بعد نبوده است.از مهمترین ماهیهای این دوره می‌توان اوسترا کودرم (Ostracoserm) را نام برد که در محیطهای آب شیرین زندگی می‌کرده است. این ماهیها که فاقد دندان و آرواره بودند، دهان باسپری استخوانی پوشیده می‌شده است که در ماهیهای امروزی دیده نمی‌شود. اولین حشره در دونین ظهور می‌یابد. گرایتولیتها از بین رفتند و تری لوبیتها رو به کاهش نهادند. گیاهان خشکی از جمله نهانزادان آوندی در دونین توسعه یافتند.
جغرافیای دیرینه دونین :در این دوره آب دریاها بالا آمد و دریاها در روی خشکیها پیشروی داشتند. عامل این پیشروی را ذوب شدن یخهای قطبی که در اردویسین تشکیل یافته بودند، می‌دانند. گسترش رسوبات آهکی و تبخیری حاکی از آب و هوای گرم در این دوره است. رسوبات تبخیری در سیلورین به فاصله 30 درجه از استوا تجمع یافتند، ولی رسوبات تبخیری دونین گسترش بیشتری به طرف شمال و جنوب داشته‌‌اند. ماسه سنگهای قرمز که از مهمترین رخساره‌های دونین است، در انگلستان مطالعه شده است. شواهد مغناطیسی بیانگر آن است که قاره‌های شمالی و جنوبی در دونین و کربنیفر بهم نزدیک شده‌اند.حدود 80 درصد موجودات زنده در کناره‌های قاره‌ها مشابهند. در اوایل دونین کوهها شکل گرفته و رسوبات ماسه سنگی قرمز سبب اتصال بعضی قسمتها شدند که از جنوب تا آمریکای شمالی گسترش داشتند و بعدها با پیشروی دریاها موجودات دریایی توسعه یافتند. در زیردوره دونین پسین قسمت اعظم ایران از دریا پوشیده بوده است. رسوبات فسیل‌وار این زیردوره از شمال بندر عباس تا ایران مرکزی و کوههای البرز گسترش دارند. شواهد پالینولوژیکی حاکی از آن است که در دوره دونین ایران ، استرالیا و عربستان بخشی از قاره آفریقا را تشکیل می‌داده‌اند.
http://geoaria.blogfa.com/post-521.aspx
لطفا اگه مطلب یا عکسی در مورد این دوره هست دوستان زحمتشو بکشن:help:
منبع : http://abzitabiatvatamadon.persianblog.ir/page/tarikhfishs
و http://danesh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87+%D8%AF%D9% 88%D9%86%DB%8C%D9%86&SSOReturnPage=Check&Rand=0
[/URL]http://www.humboldt.edu/natmus/lifeThroughTime/Devonian.web/DevScn.jpg (http://www.humboldt.edu/natmus/lifeThroughTime/Devonian.web/DevScn.jpg)[URL="http://danesh.roshd.ir/mavara/img/daneshnameh_up/c/cb/devonian1.JPG"]http://danesh.roshd.ir/mavara/img/daneshnameh_up/c/cb/devonian1.JPG (http://danesh.roshd.ir/mavara/img/daneshnameh_up/c/cb/devonian1.JPG)

NARUTO
08-24-2012, 08:43 PM
سلام.
میخاستم بدونم که دوره کرتاسه چه نوع دوره ایست ؟ چه موجوداتی زیست میکردند ؟ جایگاه این دوره در مقابل دونین و تریاس و ژوراسیک کجاست ؟
( البته اگر در حوصله شماست ) ممنون:دی

Amin-Mehraji
08-24-2012, 10:07 PM
سلام.
میخاستم بدونم که دوره کرتاسه چه نوع دوره ایست ؟ چه موجوداتی زیست میکردند ؟ جایگاه این دوره در مقابل دونین و تریاس و ژوراسیک کجاست ؟
( البته اگر در حوصله شماست ) ممنون:دی

نام کرتاسه که اولین بار توسط امالیوس دالوا (Omalius Dhalloy) در سال ۱۸۲۲ بکار رفته و از رسوبات کربناته گل سفید (Craie=Chalk) اروپای شمالی گرفته شده است. کرتاسه با 70 میلیون سال طول عمرطولانیترین سیستم دوران نروزوئیک به شمار می‌رود.



تقسیمات کرتاسه :

دوره کرتاسه دارای دو زیر سیستم کرتاسه زیرین و کرتاسه بالایی است که هر کدام از این زیر سیستمها نیز به بخشهای کوچکتری تقسیم می‌شوند. که در زیر به شرح مشخصات آنها می‌پردازیم.

کرتاسه زیرین:

اشکوبهای کرتاسه زیرین به ترتیب از قدیم به جدید شامل والانژینین ، هوتریون ، بارمین ، آپسین و آلبین می‌باشد که مجموع اشکوبهای والانژینین و هوتریون را نئوکومین می‌نامند.

اشکوب والانژینین (Valanginian): اولین بار در سال ۱۸۵۲ توسط دزور (Desor) به سری طبقات ناحیه نوشاتل در سوئیس اطلاق گردیده است. رسوبات این اشکوب بیشتر آهک و آهک مارنی می‌باشد.

اشکوب هوتریون (Hauterivian): که توسط رنوبه در سال ۱۸۷۳ در سوئیس به آهکهای زرد رنگ در ناحیه نوشاتل و مارنهای هوتریو نسبت داده شده است.

اشکوب بارمین (Barremian): کوکاند (Coquand) در سال ۱۸۸۲ این اشکوب را در کوههای آلپ نامگذاری نمود. رسوبات این اشکوب اغلب آهکی است.

اشکوب آپسین (Aptian): این اشکوب در سال ۱۸۴۰ توسط دربینی (Dorbigny) در ناحیه آپت (Apt) در فرانسه نامگذاری شده و بیشتر آهک و مارن است.

اشکوب آلبین (Albian): در سال ۱۸۴۲ توسط دربینی در ناحیه اوب یا آلبا (Alba) در فرانسه نامگذاری شده است. بیشتر رسوبات این اشکوب در مقطع اصلی آن مارنهای گوناگون ، ماسه‌های گلوکونی دارد و ماسه سنگهای سبز رنگ می‌باشد.



کرتاسه بالایی :

اشکوبهای کرتاسه بالایی به ترتیب از قدیم به جدید عبارتند از سنومانین ، تورونین ، ستونین می‌باشد. یکی از مهمترین اشکوبهای کرتاسه بالایی سنومین می‌باشد. این اشکوب اولین بار توسط دربینی در سال ۱۸۴۰ مطالعه شده است. اشکوب سنونین بعدا توسط زمین شناسان تقسیم بندیهای کوچکتری پیدا کرده و زونهای مشخصی در آن ایجاد گردیده است.

اشکوب سنومانین (cenomanaian): این اشکوب در ناحیه مان یا سنومانوم و سارت فرانسه توسط دربینی نامگذاری شده است که شامل ماسه‌های سبز رنگ حاوی اربیتولینا کنکاوا (Orbitolina concave) می‌باشد.

اشکوب تورونین (Turonian): نامش از ناحیه تورن در حوضه پاریس شرقی گرفته شده و توسط دربینی در سال ۱۸۴۲ مطالعه شده است. مقطع اصلی آن شامل گل سفیدهای تونی ، گلوکونی و کلریت‌دار و گل سفیدهای بریوزوآدار می‌باشد.

اشکوب سنونیم: نام آن که از ناحیه سنونه واقع در جنوب پاریس شامل رسوبات کربناته گل سفید می‌باشد. رسوبات گل سفید مربوط به رسوبات دریای شمال بوده ، در دریای مزوژه اشکوبهای کیناسین ، سانتونین و کامپانین با دارا بودن رخساره‌های مخصوص به خود می‌باشد. اشکوب ماستریشتین در ماستریشت هلند توسط دومون نامگذاری شده است که متشکل از رسوبات گل سفید گلوکونی و ماسه‌دار می‌باشد.



فسیل شناسی کرتاسه :

گیاهان آنژیوسپرم در کرتاسه زیرین ظاهر می‌گردد (این گیاهان در گروئنلنر و پرتغال بخوبی شناخته شده است) بنابراین تمام گروههای گیاهی از این دوره به بعد وجود دارد. از مهره داران ، خزندگان بزرگ در اشکوب ماستریشتین از بین می‌رود. از بی‌مهرگان آنونیتها در اشکوب دانین (اشکوبی که بعضی از زمین شناسان متعلق به کرتاسه بالایی می‌دانند و پس از ماستریشتین قرار دارد) و رویستها در اواخر اشکوب ماستروشتین ناپدید می‌گردد. بالاخره مهمترین میکرو فسیلهایی که در اواخر ماستریشتین از بین می‌روند، گلوبوترونکاناها و اربیدتوئیدس است. اربی تولیناها بیشتر متعلق به کرتاسه زیرین بوده ، از اشکوب آپسین تا اشکوب سنومانین از کرتاسه بالایی دیده می‌شود. گروههای مهم جانوری که در کرتاسه وجود داشته است شامل موارد زیر می‌باشند:

آمونیتها: آمونیتها که معرف رونهای مختلف در چینه شناسی کرتاسه بوده تکامل آنها در این دوره قابل اهمیت می‌باشد.

بلمنیتها: بلمنیتها خصوصا از کرتاسه بالایی رل مهمی در بیوتراتیگرافی اشکوب سنونین دارد.

رودلیتها: رودلیتها که در محیطهای ساب ریفی مشاهده می‌گردد. بطور کلی به دو دسته تقسیم می‌شوند. رودلیت‌های کرتاسه بالایی که از یک کپه مسطح و یک کپه مستقیم است، مثل هیپوریتید و رودلیتهای کرتاسه زیرین که از یک کپه مسطح و یک کپه پیچیده تشکیل شده است، مثل توکازیا.

خارداران: مخصوصا انواع غیر منظم در کرتاسه وجود داشته و شامل توگزاستر در کرتاسه زیرین و میکراستر در کرتاسه بالایی می‌باشد.

میکروفسیلها: از میکروفسیلهای شاخص کرتاسه می‌توان به کالیپونلاها ، اربی تولینها ، پرآلوئولین ، گلوبوترونکائیدها و اربی توئیدس نام برد.



پالئوژنوگرافی کرتاسه :

بطور کلی در تمامی طول مدت کرتاسه در خشکیهای کره زمین دو قسمت قابل تمییز است؛ بخش خشکیهای شمالی و مجموعه خشکیهای جنوبی. خشکی یکپارچه شمالی در نیمکره شمالی قرار داشته و از خشکیهای نیمکره جنوبی بواسطه اقیانوس اطلس اولیه و دریای تتیس جدا می‌شده است. در کرتاسه زیرین اقیانوس اطلس جنوبی کاملا باز شده ولی اقیانوس اطلس شمالی نهایتا از کرتاسه بالایی کامل می‌گردد . خشکی هند به حرکت خود به سمت شمال ادامه می‌دهد و در این دوره با خروج گدازه‌های وسیع بازالتی در ناحیه دکن مشخص است. حرکت خشکی عند تامیوسن ادامه یافته و به آسیای جنوبی می‌چسبد. کانال موزامبیک که در لیاس کمی باز شده بوده است، تا اواخر ژوراسیک باریک باقی ماند، ولی در کرتاسه عریضتر می‌شود. در اواخر کرتاسه ، استرالیا که هنوز با تاسمانی و زلاندنو یکی بوده از ۸۰ میلیون سال قبل به این طرف از خشکی جنوبی آنتراکتیک جدا می‌شود. دو کمربند کوه زایی در کرتاسه وجود داشته که یکی کمربند کنار اقیانوس آرام و دیگری کمربند مزوژه است. کمربند کناره اقیانوس آرام مربوط به حرکات کوهزایی اواخر ژوارلیک است در صورتی که کمربند مزوژه در اثر حرکات کوهزایی اواخر کرتاسه زیرین (فاز اولترین) و اوخر کرتاسه بالایی (فاز لارامید) بوجود آمده است .


مأخذ (http://geoscience.blogfa.com/post-86.aspx)


سطح زمین در دوره ( عکس ها از موزه ملی استرالیا)

[/URL]http://up.vatandownload.com/images/9hetnfynt8w59slfdd.jpg (http://up.vatandownload.com/images/9hetnfynt8w59slfdd.jpg)http://up.vatandownload.com/images/89p4nw6yoxgceg4nq2y.jpg (http://up.vatandownload.com/images/89p4nw6yoxgceg4nq2y.jpg)


از دایناسورها و حیوانات این دوره

http://up.vatandownload.com/images/yuy00rr41rammj9ozj4h.jpg (http://up.vatandownload.com/images/yuy00rr41rammj9ozj4h.jpg)http://up.vatandownload.com/images/kkp5l4kzdtzdhjy6hn.jpg (http://up.vatandownload.com/images/kkp5l4kzdtzdhjy6hn.jpg)http://up.vatandownload.com/images/o2mg07ifak3pveka3sc.jpg (http://up.vatandownload.com/images/o2mg07ifak3pveka3sc.jpg)





صفحات کره ی زمین در این دوره

[URL="http://up.vatandownload.com/images/gaee2q1djslp6mq5d1x.jpg"]http://up.vatandownload.com/images/gaee2q1djslp6mq5d1x.jpg (http://up.vatandownload.com/images/gaee2q1djslp6mq5d1x.jpg)


*********************

میگنسیمرغ همون پرنده ی افسانه ای هم در همین دوره می زیسته

NARUTO
08-24-2012, 11:17 PM
سلام .
خیلی ممنون از توضیحات بسیار خوب شما ( Amin-Mehraji).
پس یعنی دوره کرتاسه از زمان دایناسورها تا به امروز ادامه دارد و ما هم در دوران کرتاسه قرار داریم که طولانی ترین دوران نروزوئیک است ؟

Amin-Mehraji
08-24-2012, 11:30 PM
سلام .
خیلی ممنون از توضیحات بسیار خوب شما ( Amin-Mehraji).
پس یعنی دوره کرتاسه از زمان دایناسورها تا به امروز ادامه دارد و ما هم در دوران کرتاسه قرار داریم که طولانی ترین دوران نروزوئیک است ؟

تا اون جایی که من اطلاع دارم دوره ی کرتاسه حدود65-145 میلیون سال پیش پایان یافته. همون دوره ای در اواخرش یک بخش بزرگ و وسیعی از جانداران گیاهی و جانوری ( از دایناسورها ، پستانداران، ماهی های استخونی ، جانورای ریز و درشت و ........ هر چی که تو دریا و خشکی بوده ) نابود شدن.

NARUTO
08-25-2012, 12:21 AM
تا اون جایی که من اطلاع دارم دوره ی کرتاسه حدود65-145 میلیون سال پیش پایان یافته. همون دوره ای در اواخرش یک بخش بزرگ و وسیعی از جانداران گیاهی و جانوری ( از دایناسورها ، پستانداران، ماهی های استخونی ، جانورای ریز و درشت و ........ هر چی که تو دریا و خشکی بوده ) نابود شدن.

پس دوره پستانداران یعنی دوره بعد از کرتاسه تا به امروز رو چه دوره ای مینامند ؟ آیا فقط یک دوره است یا بنا بر موجوداتی که بعد از دایناسورها پا به عرصه گیتی گذاشتند به دوره های مختلف تقسبم میشه ؟ امروزه ما در چه دوره ای هستیم ؟ خیلی ممنون:blank:

Amin-Mehraji
08-25-2012, 12:42 AM
پس دوره پستانداران یعنی دوره بعد از کرتاسه تا به امروز رو چه دوره ای مینامند ؟ آیا فقط یک دوره است یا بنا بر موجوداتی که بعد از دایناسورها پا به عرصه گیتی گذاشتند به دوره های مختلف تقسبم میشه ؟ امروزه ما در چه دوره ای هستیم ؟ خیلی ممنون:blank:

به این دوره نوزیستی یا سنوزوئیک میگن که از آخر کرتاسه تا الان رو شامل میشه. که به 3 بخش تقسیم بندی میشه :
1- نئوژن ( 65-66 میلیون سال پیش شروع شده)
2- پالئوژن ( 23 میلیون سال پیش شروع شده)
3- کوارترنری ( 2میلیون سال پیش شروع شده و تا همین الان هم ادامه داره)

دوره ی کوارترنری دوره ی پستانداران و گیاهان و جانوران امروزی بود و اولین انسان ها بوجود آمدند.
----------
یک خواهش : لطفا درباره ی این قسمت آخرش بحث نفرمایید که نخیر انسان از خاک آفریده شده، مگه تو قرآن رو قبول نداری؟ چرا قبول دارم خیلی هم قبول دارم.مخلصیم! ( کلی عرض کردم، منظورم شخص خاصی نبود)

NARUTO
08-25-2012, 01:28 AM
کوارترنری ( 2میلیون سال پیش شروع شده و تا همین الان هم ادامه داره)

دوره ی کوارترنری دوره ی پستانداران و گیاهان و جانوران امروزی بود و اولین انسان ها بوجود آمدند.
----------


اتفاقا هدف من از سوالات همین بود که بحث بیاد به اینجا یعنی دوره سوم. اگه میشه در رابطه با دو میلیون سال پیش که پستانداران و گیاهان و جانوران امروزی بخصوص انسانها بوجود آمدند رو توضیح بدید:tastey:
زیرا فلسفه وجود انسان در زمین بسیار پیچیده و اسرار آمیز است و بر طبق گفته های دانشمندان برزگ انسان یک دوره 4 میلیارد ساله رو گذرونده تا به شکل امروزی در اومده ؟ و دو میلیون سال پیش مثل اینکه اوج تکاملش بوده و بعد از اون به تکامل اشرف مخلوقات رسیده ( البته این گفته از لحاظ دینی بود و غیر علمی یعنی هنوز ثابت نشده که انسان هوشمند ترین موجود گیتی است):indifferent :

با توجه به بعضی از جانوران از عصر پستانداران تا به امروز که هوشمند تر شده اند شاید بتوان این رو ثابت کرد که روزی همین نهنگ یا نمیدون انواع میمون و شامپانزه و غیره در میلیونها سال دیگه مثل ما تبدیل به موجوداتی هوشمند بشن:ninja: همچنین در چرخه ای که داروین یا داربین اسمش درست یادم نیست ( خوب میدونم که از لحاظ دینی شاید کفر حساب بشه ) انسان رو از موجودی تک سلولی تا رسیدن به رفتارهای شبه حیوان اما بسیار هوشمند تر و تا رسیدن به انسان کنونی خوب بیان کرده و نمیشه گفت که حرفاش بی اعتبار هست:you're kidding, rig آیا شما میتونید منو روشنتر بکنید:help:

آسمون
08-25-2012, 11:42 AM
با سلام به همه اعضای عزیز
احساس میکنم باز بحث داره به سمت تکامل و ... کشیده میشه، دوستان عزیز لطفا به پست اول تاپیک پس از ویرایش توجه کنید.

ممنون و موفق باشید:)

Amin-Mehraji
08-25-2012, 11:57 AM
این دوره بر خلاف دیگر دوره‌های زمین شناسی بسیار کوتاه و بیش از یک و نیم میلیون سال از عمر آن نمی‌گذرد. چون کوهزایی دوره کواترنری دنباله کوهزایی آلپ در پلیوسن است، بعضی از زمین شناسان آن را به نام پلیوکواترنر می‌نامند. از طرفی نظر به اینکه یخچالها در این دوره توسعه زیادی داشته‌اند، آن را دوره توسعه یخچالها نیز نامیده‌اند. در این دوره است که کوههای اروپای شمالی کانادا قسمت مهمی از آمریکای شمالی از یخ پوشیده بوده است.


تقسیمات دوره کواترنری

دوره کواترنری را اغلب به دو زیر دوره تقسیم می‌کنند:

1- پلیتوسن: که مطابق با دوره‌های قبل از یخبندان و دوره‌های یخبندان است.
2- هولوسن: که شامل دوره‌های بعد از یخبندان و از چند هزار سال تجاوز نمی‌کند.


حیات در کواترنری

در نواحی خارج از محیطهای یخچالی دوره کواترنری در دریاها دو گروه از موجودات تشخیص داده است. یکی موجودات مربوط به محیطهای گرم مانند گاستروپودها و دیگری موجوداتی که مربوط به محیطهای سرد هستند، مانند بعضی از لاملی برانکیاها. در این دوره یک دسته از موجودات به طرف شمال و دسته دیگر در دوره یخچالی به طرف جنوب کره زمین مهاجرت کرده‌اند. از جانوران خشکی مخصوص نواحی گرم می‌توان: فیلها ، رینوسرسها و ماستودونها را نام برد.

مهمترین موجودات اولین دوره بین یخچالی عبارتند از: الفاس‌انتی‌کاس و رینوسراس مرکی و بالاخره از موجودات خشکی نواحی سرد می‌توان فیل ماموت را نام برد. بطور کلی گیاهان کواترنر شبیه به گیاهان دوره نئوپن و گیاهان امروزه بودند. در موقعی که یخچالها توسعه یافته‌اند، گیاهان مشخص نواحی سرد مانند بید علفی توسعه یافته‌اند. بر عکس در مواقع سردی یخچالها گیاهان نواحی گرم مانند ماگنولیا در آمریکا دیده شده‌اند گیاهانی مانند شمشماد ، سرو خمره‌ای و مو در دوره بین یخچالی دیده شده‌اند.


حرکات کوهزایی در کواترنری

کوهزایی در دوره نئون به بیشینه توسعه خود رسیده است. لذا در دوره کواترنری حرکات کوهزایی چندان اهمیت نداشته و چین خوردگی مهمی به وقوع نپیوسته است. مع هذا از این دوره جنبشهای خفیفی در کنار دریاها به موازات چین خوردگیهای دوره نئون مشاهده شده است.


پدیده‌های آتشفشانی کواترنری

با اینکه برخی از زمین شناسان عقیده دارند که پدیده‌های آتشفشانی در دوره کواترنری اهمیت چندانی ندارند، ولی در این دوره ، آتشفشانها فعالیتهای زیادی داشته و گدازه های فراوان از آنها باقی مانده است. یکی از مهمترین مراکز آتشفشانی دوره کواترنری آتشفشان ایسلند است که گدازه‌های بازالتی از آن به بیرون رانده شده است. پدیده‌های آتشفشانی در ناحیه شرقی بن در فرانسه نیز دیده شده است.

در اروپای مرکزی و جنوبی چندین آتشفشان متعلق به این دوره شناخته شده است، ولی هم اکنون کاملا خاموش هستند. در آمریکا فعالیتهای آتشفشانی دوره کواترنری در نواحی سیرا (Seerra) کوههای اورگان واشنگتن (آمریکای شمالی) دیده می‌شود. در ایران نیز فعالیتهای آتشفشانی کواترنری از جمله سهند و سبلان و تفتان گزارش شده‌اند.


جغرافیای دیرینه کواترنری

بطور کلی باید خاطر نشان کرد که گسترش و پیشروی یخچالها و تشکیلات مربوط به آنها با پیشروری و پسروی دریاها نسبت معکوس داشته است. یعنی هر وقت دریاها پیشروی داشته‌اند از وسعت یخچالها کاسته شده و هر گاه دریاها پسروی نموده‌اند پیشروی یخچالها و تشکیلات مربوط به آنها توسعه یافته‌اند.

تغییرات شدید و وسیع دبی آبهای حاصل از ذوب یخچالها موجب ایجاد پادگانه‌ای رودخانه شده و نوسان سطح آب دریا یعنی پیشروی و پسرویهای مقدار دریا نیز پادگانه‌های ساحلی را بوجود آورده است. تعداد پادگانه‌های دریایی کواترنری در مناطق مختلف متغیر بوده و بیشتر در شمال اروپا و یا نواحی مدیترانه شناسایی شده‌اند و سن مطلق آنها نیز محاسبه شده است.


پیدایش و تکامل انسان در کواترنری

یکی از بارزترین مشخصات دوره کواترنری پیدایش و ظهور انسان است. طبق مطالعات فسیل شناسی و مقایسه انواع فسیلهای بدست آمده از تکامل پستانداران به نظر می‌رسد که احتمالا انسانها از تکامل برخی پریمات‌ها (Primates) اشتقاق یافته‌اند. پریمات‌ها انواعی از فسیلها هستند که ظاهری تقریبا شبیه بشر داشته و دارای دست و پاهای دراز بوده و پنجه‌های دست آنها و مجهز به ناخن گردیده است و در طول زمان این موجودات تغییر کرده و تبدیل به انسانهای اولیه شده‌اند.

فسیلهای بسیار کمی از پریمات‌ها آن هم به صورت اسکلت کامل یافت شده است. این جانوران در جنگلها و روی درختان زندگی می‌کرده‌اند و اسکلت آنها پس از مرگ در اثر عوامل جوی و تاثیر باکتریهای مختلف تجزیه گردیده‌اند و به همین خاطر در شرایط مناسب فسیل نشده‌اند. پریمات‌ها پس از حشره خواران و کمی قبل از گوشتخواران در اواسط پالئوسن ظاهر شده‌اند. در حال حاضر میمونهای بزرگ را اجداد انسانهای اولیه ندانسته و بر خلاف نظریه داروین که میمونها را اجداد انسان به شمار می‌آورد باید گفت که طول استخوانهای انگشت و کف پا در میمونها و انسان تفاوت بسیار زیادی دارد.

علاوه بر این تفاوت ، تفاوتهای زیادی دیگری نیز از سایر استخوانها مثل ساق پاها ، استخوان دست و وضع کلی صورت و دندان و ... در این دو گروه از موجودات قابل مشاهده است. با مطالعات انجام شده و تعیین سن به روش پتاسیم - آرگون قدیمیترین انسان واقعی متعلق به دو میلیون سال قبل با نام هوموها بی لیس (Homohabilis) است که ایستاده راه می‌رفته است ولی دستهای آنها از دستهای انسانهای امروزی ناقص تر بود.

مأخد (http://www.hamkelasi25.blogfa.com/post-81.aspx)

Amin-Mehraji
08-25-2012, 09:15 PM
میگنسیمرغ همون پرنده ی افسانه ای هم در همین دوره می زیسته


بعضی از دوستان پرسیدند که : مگه سیمرغ پرنده ی افسانه ای و خیالی نیست؟ این حرف رو از چه منبعی میگی؟

از اینجا (http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1380521)

NARUTO
08-25-2012, 10:02 PM
این دوره بر خلاف دیگر دوره‌های زمین شناسی بسیار کوتاه و بیش از یک و نیم میلیون سال از عمر آن نمی‌گذرد. چون کوهزایی دوره کواترنری دنباله کوهزایی آلپ در پلیوسن است، بعضی از زمین شناسان آن را به نام پلیوکواترنر می‌نامند. از طرفی نظر به اینکه یخچالها در این دوره توسعه زیادی داشته‌اند، آن را دوره توسعه یخچالها نیز نامیده‌اند. در این دوره است که کوههای اروپای شمالی کانادا قسمت مهمی از آمریکای شمالی از یخ پوشیده بوده است.


تقسیمات دوره کواترنری

دوره کواترنری را اغلب به دو زیر دوره تقسیم می‌کنند:

1- پلیتوسن: که مطابق با دوره‌های قبل از یخبندان و دوره‌های یخبندان است.
2- هولوسن: که شامل دوره‌های بعد از یخبندان و از چند هزار سال تجاوز نمی‌کند.


حیات در کواترنری

در نواحی خارج از محیطهای یخچالی دوره کواترنری در دریاها دو گروه از موجودات تشخیص داده است. یکی موجودات مربوط به محیطهای گرم مانند گاستروپودها و دیگری موجوداتی که مربوط به محیطهای سرد هستند، مانند بعضی از لاملی برانکیاها. در این دوره یک دسته از موجودات به طرف شمال و دسته دیگر در دوره یخچالی به طرف جنوب کره زمین مهاجرت کرده‌اند. از جانوران خشکی مخصوص نواحی گرم می‌توان: فیلها ، رینوسرسها و ماستودونها را نام برد.

مهمترین موجودات اولین دوره بین یخچالی عبارتند از: الفاس‌انتی‌کاس و رینوسراس مرکی و بالاخره از موجودات خشکی نواحی سرد می‌توان فیل ماموت را نام برد. بطور کلی گیاهان کواترنر شبیه به گیاهان دوره نئوپن و گیاهان امروزه بودند. در موقعی که یخچالها توسعه یافته‌اند، گیاهان مشخص نواحی سرد مانند بید علفی توسعه یافته‌اند. بر عکس در مواقع سردی یخچالها گیاهان نواحی گرم مانند ماگنولیا در آمریکا دیده شده‌اند گیاهانی مانند شمشماد ، سرو خمره‌ای و مو در دوره بین یخچالی دیده شده‌اند.


حرکات کوهزایی در کواترنری

کوهزایی در دوره نئون به بیشینه توسعه خود رسیده است. لذا در دوره کواترنری حرکات کوهزایی چندان اهمیت نداشته و چین خوردگی مهمی به وقوع نپیوسته است. مع هذا از این دوره جنبشهای خفیفی در کنار دریاها به موازات چین خوردگیهای دوره نئون مشاهده شده است.


پدیده‌های آتشفشانی کواترنری

با اینکه برخی از زمین شناسان عقیده دارند که پدیده‌های آتشفشانی در دوره کواترنری اهمیت چندانی ندارند، ولی در این دوره ، آتشفشانها فعالیتهای زیادی داشته و گدازه های فراوان از آنها باقی مانده است. یکی از مهمترین مراکز آتشفشانی دوره کواترنری آتشفشان ایسلند است که گدازه‌های بازالتی از آن به بیرون رانده شده است. پدیده‌های آتشفشانی در ناحیه شرقی بن در فرانسه نیز دیده شده است.

در اروپای مرکزی و جنوبی چندین آتشفشان متعلق به این دوره شناخته شده است، ولی هم اکنون کاملا خاموش هستند. در آمریکا فعالیتهای آتشفشانی دوره کواترنری در نواحی سیرا (Seerra) کوههای اورگان واشنگتن (آمریکای شمالی) دیده می‌شود. در ایران نیز فعالیتهای آتشفشانی کواترنری از جمله سهند و سبلان و تفتان گزارش شده‌اند.


جغرافیای دیرینه کواترنری

بطور کلی باید خاطر نشان کرد که گسترش و پیشروی یخچالها و تشکیلات مربوط به آنها با پیشروری و پسروی دریاها نسبت معکوس داشته است. یعنی هر وقت دریاها پیشروی داشته‌اند از وسعت یخچالها کاسته شده و هر گاه دریاها پسروی نموده‌اند پیشروی یخچالها و تشکیلات مربوط به آنها توسعه یافته‌اند.

تغییرات شدید و وسیع دبی آبهای حاصل از ذوب یخچالها موجب ایجاد پادگانه‌ای رودخانه شده و نوسان سطح آب دریا یعنی پیشروی و پسرویهای مقدار دریا نیز پادگانه‌های ساحلی را بوجود آورده است. تعداد پادگانه‌های دریایی کواترنری در مناطق مختلف متغیر بوده و بیشتر در شمال اروپا و یا نواحی مدیترانه شناسایی شده‌اند و سن مطلق آنها نیز محاسبه شده است.


پیدایش و تکامل انسان در کواترنری

یکی از بارزترین مشخصات دوره کواترنری پیدایش و ظهور انسان است. طبق مطالعات فسیل شناسی و مقایسه انواع فسیلهای بدست آمده از تکامل پستانداران به نظر می‌رسد که احتمالا انسانها از تکامل برخی پریمات‌ها (Primates) اشتقاق یافته‌اند. پریمات‌ها انواعی از فسیلها هستند که ظاهری تقریبا شبیه بشر داشته و دارای دست و پاهای دراز بوده و پنجه‌های دست آنها و مجهز به ناخن گردیده است و در طول زمان این موجودات تغییر کرده و تبدیل به انسانهای اولیه شده‌اند.

فسیلهای بسیار کمی از پریمات‌ها آن هم به صورت اسکلت کامل یافت شده است. این جانوران در جنگلها و روی درختان زندگی می‌کرده‌اند و اسکلت آنها پس از مرگ در اثر عوامل جوی و تاثیر باکتریهای مختلف تجزیه گردیده‌اند و به همین خاطر در شرایط مناسب فسیل نشده‌اند. پریمات‌ها پس از حشره خواران و کمی قبل از گوشتخواران در اواسط پالئوسن ظاهر شده‌اند. در حال حاضر میمونهای بزرگ را اجداد انسانهای اولیه ندانسته و بر خلاف نظریه داروین که میمونها را اجداد انسان به شمار می‌آورد باید گفت که طول استخوانهای انگشت و کف پا در میمونها و انسان تفاوت بسیار زیادی دارد.

علاوه بر این تفاوت ، تفاوتهای زیادی دیگری نیز از سایر استخوانها مثل ساق پاها ، استخوان دست و وضع کلی صورت و دندان و ... در این دو گروه از موجودات قابل مشاهده است. با مطالعات انجام شده و تعیین سن به روش پتاسیم - آرگون قدیمیترین انسان واقعی متعلق به دو میلیون سال قبل با نام هوموها بی لیس (Homohabilis) است که ایستاده راه می‌رفته است ولی دستهای آنها از دستهای انسانهای امروزی ناقص تر بود.

مأخد (http://www.hamkelasi25.blogfa.com/post-81.aspx)

سلام بر شما دوست عزیز و گرامی:* از شما متشکرم که تا به اینجا جواب تمام سوالهایم رو دادید:* آخی امروزه آدم پر حوصله کم پیدا میشه :O_O: اما در این سایت همه پر حوصله و پر جنبو جوش هستند و همه دنبال علم واقعی هستند ;) بنده جوابهامو فقط در این تاپیک نگرفتم بلکه سوالهای دیگه ای داشتم که همه دوستان چه کاربران فعال و چه ممتاز و حتی مدیران محترم جوابم رو در حد توانشون دادن و من هم در بسیاری از موارد قانع شده ام :yaeh am not durnk: البته شاید جای این پست اینجا نباشه اما بهترین سایتی که در اون عضو شدم و هیچ سایتی رو تا به حال به مانند این سایت ندیدم که انقدر در اون جوش علم و دانش زده بشه:* بسیار بسیار بسیار ممنون:blank:

nakhodaye aseman
08-26-2012, 10:40 AM
با اجازه از دوستان وارد مبحث زیست فرا زمینی میشیم که با
اجازه من چند تا مطلب کوچیک از چند تا مقاله میذارم تا شروعی باشه برای بحث ها :yarr:
علل امکان وجود زندگی فرازمینی :whisper:
ابتدا به نظر می‌آید که اطلاعات علمی موجود، امکان پخش گسترده حیات هوشمند در جهان را کاملاً تصدیق می‌نماید. اولا اگر موجودات زنده به طور طبیعی ضمن تکامل سیاره ما در زمین به وجود آمده‌اند، چنین تصوری منطقی است که تکامل مشابهی می‌تواند در اجسام فضایی دیگر از نوع زمین صورت گیرد. نکته دوم نیز این است که کربن که اساس شیمیایی ماده زنده است، یکی از فراوان‌ترین عناصر در جهان است. نکته سوم بدین شرح است که به وسیله روش اخترشناسی مولکولی ثابت گردیده سنتز مولکولهای آلی پیچیده که از آن حیات آلی می‌تواند به وجود آید، در توده‌های گاز و گرد و غباری که فضای بین ستاره‌ای را اشغال نموده‌اند، انجام می‌گیرد. ولی تمام این مطالب در قلمرو استدلال نظری هستند، بگونه‌ای که واقعیت این مسئله بسیار پیچیده‌تر است.
شرط وجود زیست فرازمینی
آشکار است هنگامی که سیارات از گاز و گرد و غبار ایجاد می‌شوند، مولکول‌های آلی موجود در این ماده نابود می‌شوند. یعنی آنکه برای ظاهر شدن موجودات زنده در یک سیاره لازمست که ابتدا، ترکیبات پیش‌زیستی در همان کره به وجود آید. به نظر می‌آید که حتی پخش گسترده مولکول‌های آلی در فضای میان‌ستاره‌ای نمی‌تواند پیدایش زیست آلی را در سیاراتی مانند زمین تضمین نماید، حتی پیشگویی در این باره که حیات بتواند در اجسام فضایی دیگر ظاهر گردد، مشکل است. زیرا علم هنوز نمی‌تواند توضیح دهد که چگونه فرآیند حیرت‌انگیز تشکیل و سازمان‌یافتگی خود به خود ماده، صورت می‌گیرد.
آيا‌ حیات زمینی منشاء کیهانی دارد؟:meditate:
دانشمندان دست به كار شدند و آزمایشی طراحی كردند تا متوجه شوند كه آیا بیست آمینواسیدی كه سنگ بنای حیات زمینی هستند، تصادفی انتخاب شده‌اند یا طبق اصولی خاص و بر اساس معیارهای مشخصی دستچین گشته‌اند. همچنین دانشمندان بی‌صبرانه منتظرند تا نتایج آزمایش‌ها به آنها بگوید كه آیا این دارودسته بیست‌تایی آمینواسیدی تنها گزینه‌های موجود بودند كه می‌توانستند این نقش را برعهده گیرند؟ به مفهومی دیگر آیا می‌توان حیات از نوعی دیگر را در جایی دیگر یافت؟ بگذارید بی پرده برویم سراغ پرسش اصلی: آیا حیات مختص‌ سیاره زمین است؟
اسید‌های آمینه همراه شهاب سنگ‌ها به زمین آمده‌اند:blink:
امروزه مشاهدات و اكتشافات انجام شده در سایر اجرام سماوی جای هیچ شكی باقی نگذاشته است كه آمینواسیدها در جاهای دیگری از منظومه شمسی غیر از زمین نیز بوفور یافت می‌شوند. اولین نشانه‌ها از شهاب سنگ‌هایی به دست آمد كه گرفتار میدان گرانشی زمین شده و بر سطح این سیاره سقوط كرده‌اند. ابتدا گمان بر این بود كه شاید یافته‌های فوق ناشی از رسوخ آمینواسیدهای زمینی به دل این سنگ‌های آسمانی بوده است.

شرمنده یکم زیاد شد ولی چون از چندتا مقاله بود این شد :rambo:
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%DB%8C%D8%B3%D8%AA_%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B2% D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C#.D8.B9.D9.84.D9.84_.D8.A7. D9.85.DA.A9.D8.A7.D9.86_.D9.88.D8.AC.D9.88.D8.AF_. D8.B2.D9.86.D8.AF.DA.AF.DB.8C_.D9.81.D8.B1.D8.A7.D 8.B2.D9.85.DB.8C.D9.86.DB.8C
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%B1%D8%B2%DB%8C%D8%B3%D8%AA_% D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C
http://www.spacescience.ir/ShowPost.aspx?Post=0000182

mahnejad
08-27-2012, 12:38 AM
سلام دوست عزیز. پیشنهادی که من میتونم واستون بدم اینه که اگه ممکنه هر کی هر فیلم ،مستند یا ..... در مورد حیات فرا زمینی دیده معرفی کنه تا بقیه هم بتونن راحتتر در این مورد اطلاعات کسب کنن.ممنون.

nakhodaye aseman
08-27-2012, 04:56 PM
سلام ببخشید یه سوال :blink:
اگه ما سنگ های رو که در زهره یا مریخ وجود داره رو با زمین مقایسه کنیم و اثری از حیات پیدا نکنیم اما فرم ساختاری سنگ طوری باشه که شبیه به یه دوره از دوره های زمینی باشه اونوقت ما میتونیم بگیم که حیاتی وجود داره؟
و در ادامش اگه وجود داشته چرا تکامل پیدا نکرده؟ آیا تکاملش به زمین اومده(انفجار کامبرین)؟

mohsen4465
08-27-2012, 05:41 PM
سلام ببخشید یه سوال :blink:
اگه ما سنگ های رو که در زهره یا مریخ وجود داره رو با زمین مقایسه کنیم و اثری از حیات پیدا نکنیم اما فرم ساختاری سنگ طوری باشه که شبیه به یه دوره از دوره های زمینی باشه اونوقت ما میتونیم بگیم که حیاتی وجود داره؟
و در ادامش اگه وجود داشته چرا تکامل پیدا نکرده؟ آیا تکاملش به زمین اومده(انفجار کامبرین)؟دوره زمانی تشکیل سنگ رو از روی ساختار سنگ تشخیص نمیدن بلکه از روی تاریخنگاری رادیویی عناصر رادیواکتیو داخل سنگ سن و دوره زمین شناسی اونو تشخیص میدن. سنگ ها و یخ های همه دوره ها تقریباً در همه جای منظومه شمسی یافت میشه و حتی بعضی از اونها از سنگ های زمینی هم قدیمیترن اما سن سنگ ملاک بر وجود حیات نیست بلکه فقط وجود آثار فسیلی میتونه وجود حیات رو در گذشته یک جرم فضایی اثبات کنه.

البته از لحاظ ساختاری دو مورد وجود داره که میتونه بطور نسبی سن سنگ رو به ما بگه: یکی ساختار لایه لایه و دیگری سنگ های دگرگونی هست. بعضی از انواع سنگ های دگرگونی مدت زمان خاصی برای تشکیل نیاز دارن و در مورد ساختار لایه لایه هم، لایه های زیرین تقریباً همیشه قدیمیترن. در مورد عدم تکامل هم دلایل زیادی میتونه وجود داشته باشه. برای مثال احتمال زیادی وجود داره که اصلاً سوپ بنیادی تشکیل نشده باشه و یا شاید هم حیات بوجود اومده اما دوباره بدلایل دیگه ای از بین رفته (مثل مردن سیاره و غیر قابل سکونت شدن سطح اون مانند مریخ). در مورد انفجار کامبرین هم به نظر من هیچ احتیاجی به انتقال حیات از فضا نیست و این انفجار میتونه ناشی از عدم وجود شکارچی در ابتدای امر باشه که باعث بقای هر موجود ضعیفی میشده و متعاقب اون تکامل اولین شکارچیان که با حذف کردن گونه های ضعیف منابع غذایی و فرصت تکامل رو در اختیار گونه های قوی گذاشتن.

nakhodaye aseman
08-28-2012, 01:33 PM
این انفجار میتونه ناشی از عدم وجود شکارچی در ابتدای امر باشه که باعث بقای هر موجود ضعیفی میشده و متعاقب اون تکامل اولین شکارچیان که با حذف کردن گونه های ضعیف منابع غذایی و فرصت تکامل رو در اختیار گونه های قوی گذاشتن.
بازم ببخشید:want !:
آخه اون موقع به یک باره موجوداتی که ساده بودن متوقف شدن و موجودات پیشرفته به وجود اومدن چطور میشه که یک تکامل چندین میلیون ساله در عرض چنصد سال اتفاق بیفته؟:banghead:

mohsen4465
08-28-2012, 02:27 PM
بازم ببخشید:want !:
آخه اون موقع به یک باره موجوداتی که ساده بودن متوقف شدن و موجودات پیشرفته به وجود اومدن چطور میشه که یک تکامل چندین میلیون ساله در عرض چنصد سال اتفاق بیفته؟:banghead: در عرض چند صد سال؟!!!!!!!! احیاناً میلیونی، هزاری، چیزی این وسط جا ننداختی؟!:bouaaaaah::slow::blink:

تو چند صد سال اگه بود که دیگه بطور قطعی و 100 درصد باید میگفتیم منشاء حیات زمین از فضاست. اما این دوره بهیچ وجه انقدر کوتاه نبوده و این انفجار مدت زمانی حدود 70 میلیون سال رو شامل میشده. حتی 1 میلیون سال هم به نوبه خودش زمانی بسیار بسیار طول و درازه چه برسه به 70 میلیون سال. تصورش رو بکن انسان در هر 20 تا 30 سال نسل جدید تولید میکنه. بنابراین بعد از گذشت 30 نسل تازه میشه 1000 سال؛ بعد از گذشت 300 نسل تازه میشه 10000 سال؛ بعد از 3000 نسل پشت هم تازه میشه 100000 سال؛ بنابراین در 1 میلیون سال انسان چیزی حدود 30 هزار نسل عوض کرده. تازه این فقط 1 میلیون ساله و ضمناً من دوره زاد و ولد انسان رو خیلی بالا در نظر گرفتم (فرزند دار شدن در 30 سالگی) که در گذشته بسیار کوتاه تر بوده. حالا تصورش رو بکن که حشره یا موجود کوچکی که شاید طول عمرش به 1 ماه هم نرسه در این مدت چند نسل عوض میکنه، با چند جهش ژنی و فرزند ناقص الخلقه مواجه میشه. فقط کافیه که 1 دونه از این جهش ها جهشی مطلوب باشه تا گونه ای جدید بوجود بیاره. ضمناً این رو هم در نظر بگیر که یک حشره در هر بار زاد و ولد ممکنه چندصدهزار تخم بگذاره.

مطمئناً حیات منشاءیی زمینی داره و در همینجا تکامل پیدا کرده. اینکه از این دوره با عنوان انفجار کامبرین یاد میشه صرفاً بدلیل سرعت تکامل بیشتر نسبت به سایر دوره هاست نه اینکه روند تکامل غیر عادی شده باشه.

nakhodaye aseman
09-01-2012, 08:22 PM
http://up.avastarco.com/images/p7bzlj4wruye3rzp4sx2.jpg (http://up.avastarco.com/)
نگاره الکترونی از میکرو فسیل هایی از باکتریهای موجود در شهاب سنگ مریخی ALH84001، احتمال می رود اولین ترکیبات آلی حیات توسط شهاب سنگها وارد زمین شده باشند.
این عکس رو تو ویکی پدیا دیدم و به فکرم رسید که امکان داره بشه ازش یه بحث جالب به را انداخت :wink::violin:
با دیدن این عکس برا خودم چندتا سوال پیش اومد
1. اگه حیات از این میکرو فسیل ها باشه پس اون نظریه های میلر و سوپ بنیادین چی میشه؟
2. تا حالا قدیمی ترین فسیلی که پیدا شده تو استرالیا بوده و اونم به 3.5 میلیارد سال پیش بر میگرده پس با این حساب این فسیل هایی که پیدا شدن چی هستن؟
3.چرا حیات در اونجا ادامه پیدا نکرده حتی تا تکامل اولیه و چرا آثاری از موجودات زنده وجود نداره یا حتی فعلا وجود نداره؟

فعلا اینها یادم اومد زیاد هستن سوالا اما کم کم

mohsen4465
09-03-2012, 10:00 PM
این عکس خیلی مشهوریه که البته در مورد منشاء حیاتی اون شک و شبهه های زیادی وجود داره. بنظر خود من هم این ساختار فسیل نیست. بجز دلیل های علمیش یه دلیل خودم اینه که چرا فقط دوتا باکتری در اینجا دیده میشن؟ نمیگم ممکن نیست اما همین مطلب که فقط دو عدد باکتری تو این فسیل دیده میشن خودش شک برانگیزه. باکتری ها معمولاً بصورت توده های بزرگ یافت میشن پس فسیلی قابل اعتماده که تعداد بیشتری از این ساختارها رو کنار هم داشته باشه. از لحاظ علمی گفته شده که کربنات موجود در این سنگ در دمای 18 درجه سانتیگراد رسوب گذاری شده و همچنین ترکیباتی آلی نظیر آمینو اسیدها از داخل سنگ بدست اومدن اما هنوز مشخص نیست که منبع اونها خود سنگه یا اینکه در اثر مجاورت با ترکیبات آلی زمین این مواد بداخلش نفوذ کردن. بهرحال تابحال کسی نتونسته دلیلی بر رد و یا تأیید اون بیاره. بنظر من بیشتر شبیه ساختاری از خود سنگن؛ مثل اون تصویر چهره بر روی سطح مریخ که اتفاقی به اون شکل معنی دار دراومده.

nakhodaye aseman
09-06-2012, 10:05 PM
با اجازه از این به بعد بحث رو به اثبات وجود زیست فرازمینی و دلایل وجود و عدم وجود موجودات فضایی ادامه میدم امیدوارم که بحث بتونه به یه جای خوب برسه و همچنین از دوستانی که در این مورد تحقیقاتی میکنن خواهش میشه که نظریاتشون رو بگن تا هم به پیشرفت تاپیک منجر بشه:grin: و هم بتونه یه کمکی به وجود یا عدم وجود زیست فرازمینی بشه :help:
ممنون:)

nakhodaye aseman
09-07-2012, 02:21 PM
با اجازه اولین سوال مربوط به زیست فرازمینی رو میپرسم :)
امیدوارم که با جواب دادن به این سوال بتونیم قدمی در مورد اثبات حیات فرازمینی برداریم;)
آیا بین اشکال مختلف حیات موجودات بیگانه و فضایی و جانداران زنده زمینی به لحاظ ژنتیکی شباهتها و نقاط مشترکی وجود دارد؟

nakhodaye aseman
09-08-2012, 03:03 PM
قسمتی از خبر اول
تحقیقات حاکی است تمام اشکال زندگی زمینی در 20 نوع اسید آمینه یکسان هستند.

متخصصان بیوشیمی آزمایشاتی را ترتیب داده‌اند که بتوانند 10 نمونه از این اسید آمینه‌ها را در شرایط آزمایشگاهی به طور مصنوعی بسازند که قابلیت شبیه سازی فضاهای پریبیوتیک بی‌جان را دارند.

اسید آمینه‌ها همچنین در درون شهاب سنگ‌هایی یافت می‌شوند که قبل از تولد زمین شکل گرفته‌اند.

پژوهشگران دانشگاه مک مستر در کانادا در مقاله‌ای خاطر نشان کردند که تمام این آزمایش‌ها یک زیر مجموعه از اسیدهای آمینه مشابه را تولید کرده‌اند و همچنین محاسبه کرده‌اند که این 10 اسید آمینه به حداقل انرژی برای شکل گرفتن احتیاج دارند.

محققان معتقدند این خصوصیات و شواهد آزمایشگاهی نشان دهنده آن است که اگر موجود بیگانه زنده ای وجود داشته باشد احتمالا در هسته سلولی خود دارای 10 اسید آمینه یکسان و مشابه با موجودات زمینی خواهند بود.

این پژوهشگران آشکار کردند که چطور 10 اسید آمینه دیگر به مرور زمان و با پیچیده‌تر شدن حیات در زمین به 10 اسید آمینه ابتدایی و مشترک افزوده شده‌اند.

قسمت هایی از خبر دوم
جوسلين بل برنل، متخصص فيزيك نجومي در دانشگاه آكسفورد گفت : يافتن حيات در سيارات صخره‌يي داراي دي‌اكسيد كربن و لايه ازن در جو آن‌ها محتمل است و البته در صورت يافتن علائم حيات بيگانه، برقراري ارتباط با آن‌ها از زمين و از طريق راديو يا ليزر دهه‌ها به طول خواهد انجاميد.
همچنین وی گفت : هيچ چيز سريع‌تر از نور حركت نمي‌كند بنابراين مي‌توان به عنوان يك شيوه‌ از مكالماتي سخن به ميان آورد كه 50 يا 100 سال زمان خواهند برد.
لرد مارتين ريز منجم و استاد كيهان‌شناسي و فيزيك نجومي در دانشگاه كمبريج معتقد است كه وجود حيات فرازميني شايد فراتر از درك انسان است.

به گفته وي، شايد موجودات فضايي با ما روبرو شوند و ما حتي آن‌‌ها را نشناسيم زيرا انسان در جستجوي موجوداتي شبيه به خود است.
فرانك دارك موسس انستيتو علمي SETI معتقد است كه تلويزيون‌هاي ماهواره‌يي و انقلاب ديجيتالي با برش مخابره سيگنال‌هاي تلويزيوني و راديويي به درون فضا انسان را براي موجودات فضايي نامرئي كرده‌اند. زمين هم‌اكنون توسط پوسته اي با عرض 50 سال نوري متشكل از تشعشع مخابرات تلويزيوني، راديويي و راداري محاصره شده است و اين سيگنال‌هاي تلويزيوني براي موجودات فضايي نظاره‌گر همچون صداي سفيد به نظر مي‌رسند.

ميلان سيركوويچ از رصدخانه ستاره‌شناسي بلگراد نيز اشاره مي‌كند كه عمر متوسط سيارت فرازميني در كهكشان راه شيري حدود 1.8 گيگاسال (يك ميليارد سال) بوده كه اين رقم بزرگ‌تر از عمر زمين و منظومه شمسي است.


http://isna.ir/fa/news/8801-10942/%D8%A2%D9%8A%D8%A7-%DA%98%D9%86%D8%AA%D9%8A%D9%83-%D9%85%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%AF%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%D9%8A%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%81%D8%B6%D8%A7%D9%8A%D9%8A-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7http://isna.ir/fa/news/91042716448/%D8%AF%D9%8A%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%AF%D8%A7%D8%AA-%D9%81%D8%B6%D8%A7%D9%8A%D9%8A-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D9%86-%D8%AD%D8%A7%D8%B6%D8%B1

این مطالب قسمت هایی از اخبار ها و یافته هاست همون طور که میبینیم هر دانشمند و محققی نظری در مورد زیست فرازمینی دارند :rambo:
البته خاطر نشان کنم که تقریبا همگی به این اتفاق نظر دارند که موجودات بیگانه وجود دارد .
حال باید ما هم در این تاپیک باهم به تبادل نظر بپردازیم که آیا خبر هایی بالا که در مورد ژنتیک و وجود زیست فرازمینی درست هستند ؟ چرا ؟ اگر هم نیستند ؟ چرا؟
امید وارم که دوستان هم مشارکت کنند:)

mohsen4465
09-08-2012, 03:33 PM
لرد مارتين ريز منجم و استاد كيهان‌شناسي و فيزيك نجومي در دانشگاه كمبريج معتقد است كه وجود حيات فرازميني شايد فراتر از درك انسان است.
به گفته وي، شايد موجودات فضايي با ما روبرو شوند و ما حتي آن‌‌ها را نشناسيم زيرا انسان در جستجوي موجوداتي شبيه به خود است.
[/SIZE][/FONT]
خبر بسیار جالبی بود اما با گفته ی آقای لرد مارتین مخالفم. چطور ممکنه انسان یک موجود هوشمند رو ببینه و حتی نتونه اون رو بشناسه. عدم درک بدلیل فراتر بودن اون موجود از درک انسان به نظر من بی معنیه. اصول فیزیک، شیمی و ریاضی در همه جای جهان یکسانه. همه جای جهان 2+2=4 میشه. این منطق ریاضیه و هرگز نمیشه موجودی رو تصور کرد که بخواد پا رو فراتر از این منطق بذاره. اگه اون 10 اسید آمینه از لحاظ سطح انرژی پایدارترن و راحتتر تشکیل میشن دلیلش به علم ریاضیات مشخص و واحد برمیگرده که اون 10 اسید آمینه رو بعنوان جواب یک معادله ریاضی پیچیده بیرون میده. جواب این معادله در همه جای جهان یکسانه مگر اینکه معادله رو عوض کنیم (عناصر شیمیایی) که این هم غیرممکنه.

nakhodaye aseman
09-10-2012, 06:27 PM
خبر بسیار جالبی بود اما با گفته ی آقای لرد مارتین مخالفم. چطور ممکنه انسان یک موجود هوشمند رو ببینه و حتی نتونه اون رو بشناسه. عدم درک بدلیل فراتر بودن اون موجود از درک انسان به نظر من بی معنیه. اصول فیزیک، شیمی و ریاضی در همه جای جهان یکسانه. همه جای جهان 2+2=4 میشه. این منطق ریاضیه و هرگز نمیشه موجودی رو تصور کرد که بخواد پا رو فراتر از این منطق بذاره. اگه اون 10 اسید آمینه از لحاظ سطح انرژی پایدارترن و راحتتر تشکیل میشن دلیلش به علم ریاضیات مشخص و واحد برمیگرده که اون 10 اسید آمینه رو بعنوان جواب یک معادله ریاضی پیچیده بیرون میده. جواب این معادله در همه جای جهان یکسانه مگر اینکه معادله رو عوض کنیم (عناصر شیمیایی) که این هم غیرممکنه.
آقا محسن خب شما هم که دارین حرف لرد مارتین رو عملیش میکنین که شما دارین یه موجود رو تصور میکنین که شبیه به زمینی هاست
یه سوال چرا عوض کردن جواب این معادله غیر ممکنه؟

mohsen4465
09-10-2012, 08:30 PM
آقا محسن خب شما هم که دارین حرف لرد مارتین رو عملیش میکنین که شما دارین یه موجود رو تصور میکنین که شبیه به زمینی هاست
یه سوال چرا عوض کردن جواب این معادله غیر ممکنه؟ عناصر شیمیایی در همه جای جهان یکسان عمل میکنن. آب تشکیل میدن، آمونیاک تشکیل میدن، متان تشکیل میدن، سیانید هیدروژن تشکیل میدن و ... . از واکنش بین این ها در هر کجای جهان همیشه ترکیبات یکسانی بوجود میاد (همون 10 اسید آمینه). حیات نتیجه ی یک واکنش شیمیاییه. جواب معادله صرفاً زمانی عوض میشه که عناصر متفاوتی از عناصر جدول تناوبی مندلیف خلق بشن و حیات بر پایه اون عناصر تشکیل بشه.

smhm
09-11-2012, 11:15 AM
دیراک در سال 1928 اولین بار وجود ذراتی بنام ضد ماده یا پاد ماده را پیش بینی کرد. او معتقد بود ذرات نامرئی در محیط اطراف ما وجود دارند که به راحتی از درون ماده عبور می کنند اما واکنش نمی دهند. آشکار سازی آنها هم بسیار مشکل است. این ذرات بر خلاف ماده معمولی از الکترون های با بار مثبت و پروتون های با بار منفی ساخته شده اند و دارای جرم و انرژی منفی هستند. دیراک معتقد بود که این ذرات در اثر اجتماع می توانند مولکولها و همچنین اشیائی از جنس ضدماده را بوجود آورند حتی ممکن است درختان و جانوارانی و حتی دنیایی از جنس ضد ماده در اطراف ما وجود داشته باشد ولی ما قادر به احساس آنها نیستیم.
مدتها این اظهارات دیراک مورد تمسخر فیزیکدانان بود و او را دیوانه قلمداد می کردند تا اینکه در سال 1933 پوزیترون (ضد الکترون) کشف شد. و انقلاب دیگری بعد از انیشتن در عرصه فیزیک بوجود آمد.

الان وجود ضدماده برای ما کاملا معلوم است اما در مورد اون حرف دیراک که می گفت جانوارانی از ضدماده وجود دارند که ما قادر به آشکارسازی اونا نیستیم فکر می کنم دیگه حرفی از اون جایی زده نشده. شما چی فکر می کنید؟!

پیمان اکبرنیا
09-11-2012, 12:04 PM
دیراک در سال 1928 اولین بار وجود ذراتی بنام ضد ماده یا پاد ماده را پیش بینی کرد. او معتقد بود ذرات نامرئی در محیط اطراف ما وجود دارند که به راحتی از درون ماده عبور می کنند اما واکنش نمی دهند. آشکار سازی آنها هم بسیار مشکل است. این ذرات بر خلاف ماده معمولی از الکترون های با بار مثبت و پروتون های با بار منفی ساخته شده اند و دارای جرم و انرژی منفی هستند. دیراک معتقد بود که این ذرات در اثر اجتماع می توانند مولکولها و همچنین اشیائی از جنس ضدماده را بوجود آورند حتی ممکن است درختان و جانوارانی و حتی دنیایی از جنس ضد ماده در اطراف ما وجود داشته باشد ولی ما قادر به احساس آنها نیستیم.
مدتها این اظهارات دیراک مورد تمسخر فیزیکدانان بود و او را دیوانه قلمداد می کردند تا اینکه در سال 1933 پوزیترون (ضد الکترون) کشف شد. و انقلاب دیگری بعد از انیشتن در عرصه فیزیک بوجود آمد.

الان وجود ضدماده برای ما کاملا معلوم است اما در مورد اون حرف دیراک که می گفت جانوارانی از ضدماده وجود دارند که ما قادر به آشکارسازی اونا نیستیم فکر می کنم دیگه حرفی از اون جایی زده نشده. شما چی فکر می کنید؟!

سلام به شما

بله ضدماده مدتهاست که کشف شده اما یک مشکلی که در مورد ضد ماده وجود داره اینه که به محض برخورد با ماده نابود میشه و به انرژی تبدیل میشه. پس در جهان مادی که توش ماده بسیار زیاده، ضد ماده بسیار ناپایداره و امکان تشکیل ساختارهایی از ضد ماده وجود نداره.

اما اگر فرض کنیم که جهانی وجود داره که توش ضد ماده هست و ماده وجود نداره. امکان وجود حیات از ضد ماده هم هست (یعنی کل اون جهان از ضد ماده هست از جمله حیات).

اما در جهان خودمون که میشه گفت فقط ماده توش هست، ضدماده زیادی وجود نداره و بنابر این نمیشه انتظار داشت در این جهان حیات ضد مادی بیابیم :)

mohsen4465
09-11-2012, 01:35 PM
در مورد ضد ماده و احتمال وجود موجوداتی بر پایه ضد ماده نمیشه احتمال وجود اونو قبول نداشت مگه اینکه دنیا و وجود خودمون رو باور نداشته باشیم! اما مشکل اینجاست که خود ضد ماده معمایی در دنیای فیزیک بوجود آورده. این کاملاً اثبات شده است که برای خلق یک اتم مادی همزاد اون یعنی یک اتم ضد ماده نیز باید خلق بشه اما پس این دنیای ضد مادی کجاست؟ این یکی از بزرگترین معماهای علم فیزیکه. البته از این لحاظ که وجود دنیای ضد مادی تأیید کننده حرف های آقای لرد مارتینه باید بگم که خیر؛ به هیچ وجه اینطور نیست. دنیای ضد مادی دقیقاً از همون قوانینی پیروی میکنه که دنیای ما پیروی میکنه. جدول تناوبی یکسانی وجود داره، اتم هایی با خواص یکسانی وجود داره و در نتیجه موجوداتی هوشمند که اونها هم از قوانین تکامل داروینی پیروی میکنن. اگه همون مثال معادله ریاضی خودم رو بخوام مثال بزنم باید بگم که فقط یک علامت منفی کنار معادله اضافه شده و بس و خود معادله جواب های متناظر یکسانی میده.

به نظر من دنیای ضد مادی وجود داره. اما کجاست هیچکس نمیدونه. هرکجا باشه بسیار دورتر از مرز دنیای مرئی ما باید قرار داشته باشه.

smhm
09-11-2012, 06:34 PM
سلام به شما

بله ضدماده مدتهاست که کشف شده اما یک مشکلی که در مورد ضد ماده وجود داره اینه که به محض برخورد با ماده نابود میشه و به انرژی تبدیل میشه. پس در جهان مادی که توش ماده بسیار زیاده، ضد ماده بسیار ناپایداره و امکان تشکیل ساختارهایی از ضد ماده وجود نداره.
اما من شنیده بودم که ضد ماده میتونه بدون اینکه با ماده برخورد داشته باشه در کنار ماده حضور داشته باشه. در واقع ماده و ضدماده بطور عادی با هم برخورد و واکنش ندارند فقط تحت شرایط خاص آزمایشگاهی میشه اونا را بهم برخورد داد. بخاطر همین عدم تمایل هست که آشکارسازی اونا هم خیلی مشکله.
اگه اشتباه نکنم آقای هاوکینگ هم در کتاب تاریخچه زمان فضا را مملو از ضد ماده می داند و معتقد است در اثر ورود ضدماده به درون سیاهچاله ها جرم سیاه چال کاهش می یابد و نظریه تبخیر سیاه چاله ها را به این طریق ارائه می دهد.

mohsen4465
09-11-2012, 07:43 PM
اما من شنیده بودم که ضد ماده میتونه بدون اینکه با ماده برخورد داشته باشه در کنار ماده حضور داشته باشه. در واقع ماده و ضدماده بطور عادی با هم برخورد و واکنش ندارند فقط تحت شرایط خاص آزمایشگاهی میشه اونا را بهم برخورد داد. بخاطر همین عدم تمایل هست که آشکارسازی اونا هم خیلی مشکله.
اگه اشتباه نکنم آقای هاوکینگ هم در کتاب تاریخچه زمان فضا را مملو از ضد ماده می داند و معتقد است در اثر ورود ضدماده به درون سیاهچاله ها جرم سیاه چال کاهش می یابد و نظریه تبخیر سیاه چاله ها را به این طریق ارائه می دهد.این موضوع که گفتید خیلی جالب و در عین حال عجیبه. بهرحال به نظر من این امر غیرممکنه. امکان نداره یک جسم ضد مادی روی جسم مادی قرار بگیره بدون اینکه نابودی یا تباهی (Annihilation) اتفاق بیافته. ابرهای الکترونی این دو جسم برخلاف دو جسم مادی که بدون برخورد اتم ها روی هم قرار میگیرن همدیگر رو جذب میکنن. در مورد سیاه چاله ها هم بعید میدونم اینطور باشه. پس از ورود ضد ماده بدرون سیاه چاله در اثر واکنش اون با ماده انرژی آزاد میشه و همونطور هم که میدونین حتی این انرژی (امواج الکترومغناطیس) هم قادر به خروج از سیاه چاله نیست. امواج الکترومغناطیس مثل همین نور اگه انرژی کافی داشته باشن میتونن به ماده و ضد ماده تبدیل بشن. بنابراین حتی بدون اضافه کردن ضدماده به درون سیاه چاله هم در داخل اون ضدماده میتونه در اثر «جفت-زایی» تشکیل بشه.

اگه اون قسمت از کتاب رو که این موضوع رو نوشته برامون اسکن کنین ممنون میشم. یا اگه منبع اینترنتی دارین برامون آدرسشو بدین. حالا شایدم من اشتباه میکنم. :dizzy:

smhm
09-13-2012, 09:15 AM
<!--[if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:PunctuationKerning/> <w:ValidateAgainstSchemas/> <w:SaveIfXMLInvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:IgnoreMixedContent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:AlwaysShowPlaceholderText>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:Compatibility> <w:BreakWrappedTables/> <w:SnapToGridInCell/> <w:WrapTextWithPunct/> <w:UseAsianBreakRules/> <w:DontGrowAutofit/> </w:Compatibility> <w:BrowserLevel>MicrosoftInternetExplorer4</w:BrowserLevel> </w:WordDocument> </xml><![endif]--> ضدماده یا ذرات بنیادین خلأ

در واقع آنچه که ما بعنوان خلا می شناسیم از ذرات ضد ماده تشکیل شده است. نیروی دافعه خلأ (انرژی سیاه یا ضد جاذبه) نیز زیر سر همین ضد ماده هست. خلا همانطور که در فضا وجود دارد در لابلای ذرات مادی نیز وجود دارد بنابراین ضد ماده در محیطی مادی نیز می تواند حضور داشته باشد. شاید بتوان گفت در یک محیط هر چه غلظت مادی کمتر باشد امکان حضور ضد ماده بیشتر است.
در مورد رابطه خلأ و ضدماده و خواص ضد ماده می توانید این مقاله را مطاله کنید.
http://www.hupaa.com/20000000000002752/%D8%B0%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D9%84%D8%A7-%D9%88-%D8%B6%D8%AF-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%AF

اما اینکه چرا ماده و ضدماده در حالت عادی با هم برخورد ندارند شاید بخاطر این هست که اصلا ذرات ماده و ضد ماده نیروی کششی برهم ایجاد نمی کنند یعنی تمایلی برای برخورد باهم ندارند در دنیای کوانتم تا تمایل وجود نداشته باشد تصادم معنا پیدا نمی کند. فقط در دستگاه های شتابدهنده هست که این ذرات بالاجبار برخورد داده می شوند. در حالیکه در محیط عادی و طبیعی این برخوردها جز در مواردی نادر اتفاق نمی افتد. شاید علت عدم مشاهده ضدماده در جهان نیز بخاطر همین موضوع باشد.

ببینید پس از بیگ بنگ زمانی که ماده بوجود آمد مطمئنا ضد ماده نیز به همان مقدار بوجود آمده. نابود هم نشده چون ضدماده همراه با ماده نابود می شود و اگر قرار باشه ضدماده نابود بشه ماده هم باید همراه آن نابود شده باشه در حالیکه چنین اتفاقی نیافتاده پس نتیجه می گیریم که ضدماده هنوز هم وجود دارد. فقط میماند این مسئله که چرا ضد ماده را نمی بینیم؟
این مسئله به نظر من به چند عامل بر میگرده:
1. ضدماده دارای طیف الکترومغناطیسی معمولی نیست بنابراین قابل مشاهده برای ما نیست.
2. عدم توزیع یکنواخت ضد ماده در جهان.
یعنی همانطور که ماده به تدریج در طول میلیاردها سال تبدیل به ستارگان و کهکشانها شده است و فضای بسیار زیادی که بین آنهاست تقریبا خالی است. ضدماده هم ممکن است تا کنون تبدیل به ستارگان و کهکشانهایی از جنس ضدماده که البته نامرئی هستند شده باشد و بنابراین آشکارسازهای ما در مکان مناسبی قرار نگرفته. بلکه در مناطقی از خلا ضدماده قرار گرفته و همین جهت فقط حضور اندکی از آنها را می توانیم بیابیم.
3. اگر این امکان وجود داشته باشد که موجوداتی هوشمند نظیر انسان از ضدماده ایجاد شده باشند کار آشکارسازی حتی سخت تر خواهد شد. چون این موجودات از اینکه جان و مالشان در آشکاسازهای ما در معرض تخریب قرار گیرد جلوگیری می نمایند و منابع ضدماده را از دسترس انسان دور خواهند کرد.
4. فکر می کنم حداقل در فضای بین سیاره ای بعلت حضور باد خورشیدی مقدار اندکی از ضدماده را بتوان یافت. در حالیکه پایین تر از مغناطکره و در اطراف نزدیک سطح زمین امکان حضور ضدماده وجود دارد ولی بازهم آشکارسازی آن مشکل است.
این هم یک خبری که می تونه جالب باشه.

کشف کمربند ضدماده در اطراف زمین.
http://www.hupaa.com/20000000000004984/%DA%A9%D8%B4%D9%81-%DA%A9%D9%85%D8%B1%D8%A8%D9%86%D8%AF-%D8%B6%D8%AF%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D9%81-%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86

اگر مورد اشتباهی به نظرتان میرسه حتما تذکر دهید. فکر می کنم این موضوع و نتایج آن می تونه خیلی مهم باشه.
<!--[if gte mso 9]><xml> <w:LatentStyles DefLockedState="false" LatentStyleCount="156"> </w:LatentStyles> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 10]> <style> /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#0400; mso-fareast-language:#0400; mso-bidi-language:#0400;} </style> <![endif]-->

mohsen4465
09-13-2012, 04:12 PM
مطلب جالبی بود آقای smhm. الان یخورده هنگ کردم. :dizzy: سر فرصت در موردش تحقیق میکنم.

nakhodaye aseman
12-04-2012, 10:04 AM
درود
امروز داشتم تو نت دنبال مطلبی در مورد پاد ماده میگشتم که این دوتا مقاله رو پیدا کردم امید وارمکه مفید باشن :)
این (http://www.astroupload.com/do.php?filename=13546025991.pdf)
و این (http://www.astroupload.com/do.php?filename=13546025992.pdf)

nakhodaye aseman
12-28-2012, 10:54 AM
درود :گل
توضیحی کلی در مورد سوپ بنیادین و نظریه ی حباب



● مــــــــدل سوپ بنیادین: در دهه ۱۹۲۰ دانشمندان اظهار داشتند كه در اقیانوس های اولیه

زمین یكباره مقدار زیادی مواد آلی پدید آمدند و این نظریه به مدل سوپ بنیادین مشهور است

.تصور دانشمندان بر این است كه درآن هنگام اقیانوس های زمین مملو از ملكولهای آلی مختلف

بودند.این دانشمندان فرض كرده بودند كه این ملكولها در اثر انرژی حاصل از تابش خورشید د

انفجارهای آتشفشانی و رعد و برق پدید آمده بودند.پس از آن گروهی از دانشمندان اعلام كردند

كه در جو اولیه زمین اكسیژن وجود نداشته است و در عوض غنی از نیتروژن،هیدروژن و گازهای

دارای هیدروژن مانند بخار آب و آمونیاك و متان بوده است .در آن زمان انرژی خورشید یا انرژی

الكتریكی حاصل از رعد و برق این ملكولها را به سطوح انرژی بالاتر ( ملكولهای برانگیخته ) انتفال

داده اند.

استانلی میلر در نیمه های قرن بیستم مدل سوپ بنیادین را آزمایش كرد . وی گازهای متان و

بخار آب ، آمونیاك و هیدروژن را درون دستگاهی قرار داد و منظور شبیه سازی رعدو برق از یك

جرقه الكتریكی استفاده كرد ، بعد از چند روز وی در آن دستگاه تركیبات متعددی پیدا كرد كه این

تركیبات شامل برخی از عناصر تشكیل دهنده حیات از جمله آمینو اسیدها ، اسیدهای چرب و

كربوهیدراتها بودند.این نتایج نشان میدهد كه برخی از مواد شیمیایی پایه ای حیات در شرایطی

مشابه شرایط آزمایشگاهی میلر پدید آمدند.

دلیل مردود بودن آزمایشات میلر را از نظر سایر دانشمندان:

تحقیقاتی درباره مدل سوپ بنیادین:

اکتشافات جدیدی که بعد از نظریه سوپ بنیادین به دست آمد باعث ارزیابی مجدد مدل سوپ

بنیادین شد . در زمان آزمایش میلر زیست شناسان تصور می کردند که پیدایش حیات در حدود یک

میلیارد سال پیش روی داده است . اما اندازه گیری سن زمین و کشف سنگواره هایی که ۵/۳

میلیارد سال سن داشتند نشان داد که حیات در واقع بسیار پیشتر از آن تشکیل شده است .ما

اکنون می دانیم که مخلوطی از گازهای مورد استفاده در آزمایش میلر هنگام پیدایش حیات وجود

نداشته است.

در آن زمان زمین فاقد لایه حفاظتی اوزون بوده است و پرتوهای ماورای بنفش بدون اوزون همه

آمونیاک ها و متانهای موجود در اتمسفر را از بین می برند .از سوی دیگر در صورتی که گازهای

آمونیاک و متان در آزمایش میلر وجود نداشته باشند .بعد از مردود شناختن نظریه میلر

دانشمندان مدلی دیگر به نام مدل حباب را پیشنهاد کردند.


● مدل حباب: چندی بعد دانشمندان اعلام کردند که فرآیندهای کلیدی که مواد شیمیایی مورد نیاز

برای حیات را به وجود آوردند درون حباب های سطح اقیانوس ها انجام شده است.

این مدل شامل پنج مرحله اصلی است، مونیاک , متان و دیگر گازهای حاصل از انفجار های

آتشفشانی زیر دریایی در حباب های زیر دریا محبوس می شدند.متان و آمونیاک های مورد نیاز

برای تشکیل آمینو اسید ها درون حباب ها در مقابل صدمات حاصل از اشعه ماورای بنفش

محفوظ می ماندند.

حباب ها به سطح اقیانوس ها می آمدند و و پس از ترکیدن د ملکول های آلی ساده آزاد می

کردند.ملکول های آلی ساده ضمن انتقال توسط باد و حرکت به سمت بالا در معرض اشعه

ماورای بنفش نور خورشید و رعد و برق قرار می گرفته اند و در نتیجه نیروی لازم برای واکنش

های بعدی برایشان فراهم می شد.باران بسیاری از این ملکول های آلی را که به تازگی تشکیل

شده بودند به درون اقیانوس می برد و چرخه دیگری را شروع می کردند

منبع : زیست شناسی پیش دانشگاهی

ببخشید یکمی طولانی شد :)

al-psp
05-02-2013, 11:58 AM
به نظر من نباید روی اینکه چقدر یه سیاره ای به گذشته زمینه خیلی امیدوار بود.
بعضی از سیارات شبیه به زمین اند اما حیات ندارند

Neptune
05-02-2013, 01:32 PM
متاسفانه فاصله بین ستاره ای اونقدر زیاده که حتی حیات قطعی هم پیدا بشه با سرعت نور هم نمیشه باهاشون ارتباطی برقرار کرد و در عمر انسان جوابش رو ببینیم ولی اگه همون حیات میکروسکوپی در سیستم خورشیدی خودمون پیدا بشه مطمئن میشیم کیهان انفجاری از حیات هست

پیمان اکبرنیا
05-02-2013, 09:16 PM
به نظر من نباید روی اینکه چقدر یه سیاره ای به گذشته زمینه خیلی امیدوار بود.
بعضی از سیارات شبیه به زمین اند اما حیات ندارند

بله ولی خب شبیه به زمین بودن و در کمربند حیات بودن احتمال پیدایش حیات را افزایش میده. بحث بیشتر سر احتمالات هست مگر اینکه روزی حیات فرازمینی واقعا کشف بشه :)


متاسفانه فاصله بین ستاره ای اونقدر زیاده که حتی حیات قطعی هم پیدا بشه با سرعت نور هم نمیشه باهاشون ارتباطی برقرار کرد و در عمر انسان جوابش رو ببینیم ولی اگه همون حیات میکروسکوپی در سیستم خورشیدی خودمون پیدا بشه مطمئن میشیم کیهان انفجاری از حیات هست

بله در جستجوی حیات هوشمند به دنبال ارتباط با اونها نیستیم بلکه دنبال این سوال هستیم که آیا در جهان تنها هستیم یا نه؟ سوالی که جوابش میتونه نگرشمون رو نسبت به جهان عوض کنه ;)

مداد رنگیهام
05-02-2013, 09:38 PM
متاسفانه فاصله بین ستاره ای اونقدر زیاده که حتی حیات قطعی هم پیدا بشه با سرعت نور هم نمیشه باهاشون ارتباطی برقرار کرد و در عمر انسان جوابش رو ببینیم ولی اگه همون حیات میکروسکوپی در سیستم خورشیدی خودمون پیدا بشه مطمئن میشیم کیهان انفجاری از حیات هست
هیچی نشد نداره:)
شاید اونا انقدر پیشرفته باشن که بتونن از به هم ریختگی های فضا_زمان مثلا سیاهچاله ها و سفید چاله ها استفاده کنن و ما رو پیدا کنن شایدم یه روزی ما اونا رو پیدا کردیم...

مداد رنگیهام
05-07-2013, 08:35 PM
یه نگاه به این مقاله داشته باشید...:)
http://www.noojum.com/article/124-all/5953-et.html

مداد رنگیهام
07-21-2013, 06:10 PM
چرا من هیچ جا رو پیدا نکردم واسه این موضوع؟:7:
کدوم موضوع؟الان بهتون میگم!:)
یه سوال داشتم که دوس دارم نظر اعضا رو در مورد جوابش بدونم...
سوال اینه:
اگر خورشید (در فرض محال) سرد بشه و خاموش بشه در همون مکانی که هست,به نظرتون حیات بر روی زمین تا چه مدتی میتونه ادامه پیدا کنه؟

(حالا واقعا این فرض محاله؟ منتظر جواباتونم...:) )

Ehsan
07-21-2013, 09:15 PM
چرا من هیچ جا رو پیدا نکردم واسه این موضوع؟:7:
کدوم موضوع؟الان بهتون میگم!:)
یه سوال داشتم که دوس دارم نظر اعضا رو در مورد جوابش بدونم...
سوال اینه:
اگر خورشید (در فرض محال) سرد بشه و خاموش بشه در همون مکانی که هست,به نظرتون حیات بر روی زمین تا چه مدتی میتونه ادامه پیدا کنه؟

(حالا واقعا این فرض محاله؟ منتظر جواباتونم...:) )

والا اینو باید شمایی که زیست می‌خونید جواب بدید! :دی

در مرحله ی اول حیات گیاهی و حیات آغازیانی که متکی به خورشید هستند از بین میرن....

بعد همین طوری زنجیره غذایی دونه دونه سَقَط میشه تا این که کار به راس زنجیره ی غذایی میرسه و بعدش دیگه موجود زنده ای باقی نمی مونه، حالا این که این پروسه تا تهش چه قدر طول میکشه بستگی به مقاومت هر گونه ی این زنجیره در برابر قحطی، تنوع جانوری ( تعداد زنجیر) و طول بیشترین مسیر از ته تا سر زنجیره (حداکثر مدتی که راس زنجیره می تونه غذا داشته باشه) بستگی داره (فعلا اینا به ذهنم میرسه، چون اطلاعاتی در زیست شناسی ندارم نمی دونم شاید عوامل دیگری هم تاثیر گذار باشه، اما یک رهیاتف نیمه فیزیکی نتیجه میگه که به چنین عواملی بستگی داره)

البته یک عامل فیزیکی این روند رو به شدت تسریع خواهد کرد، دمای زمین کم کم اون قدری کم میشه که کسی زنده نمی مونه، اگر فرض کنیم دمای اولیه زمین 27 درجه باشه (تمام کره ی زمین) و سطح زمین یک کیلومتر آب باشه (آب به مراتب ظرفیت گرمایی بالایی داره و این خوبه)، با این حساب نمودار دما بر حسب زمان میشه این:

http://up.avastarco.com/images/96xxxb0xozcuresssp14.png

می بینید که در سه چهار روز اول دما به زیر صفر میرسه و بعد ده روز دما تا سی درجه زیر صفر میاد پایین و بعد از یک ماه دما به هشتاد درجه زیر صفر میرسه، در این دما تقریبا کسی زنده نمی مونه!

پس میشه گفت بیشتر از یک ماه کسی دوام نمیاره.

ــــــــــــــــــــــ
البته یه چیزی یادم رفت، گرمای هسته ی زمین تا مدت خوبی اجازه نمیده دمای زمین از حد معینی کمتر بشه، اما این حد معین قطعا زیر صفره.

مداد رنگیهام
07-22-2013, 09:47 AM
والا اینو باید شمایی که زیست می‌خونید جواب بدید! :دی
در سه چهار روز اول دما به زیر صفر میرسه و بعد ده روز دما تا سی درجه زیر صفر میاد پایین و بعد از یک ماه دما به هشتاد درجه زیر صفر میرسه، در این دما تقریبا کسی زنده نمی مونه!

پس میشه گفت بیشتر از یک ماه کسی دوام نمیاره.


ممنون بابت مشارکتتون:)
چشم منم نظرمو میگم ولی بعد از دوستان...

همش یک ماه؟کم نیست...؟حیاتو دست کم نگیرین!:)

mohsen4465
07-22-2013, 02:01 PM
ممنون بابت مشارکتتون:)
چشم منم نظرمو میگم ولی بعد از دوستان...

همش یک ماه؟کم نیست...؟حیاتو دست کم نگیرین!:) منهای 80 درجه دمایی نیست که حیات نتونه اونو تحمل کنه. حتی جانوران بزرگی مثل فوک ها و پنگوئن ها چنین دمایی رو میتونن هر چند برای مدت کوتاهی و بسختی تحمل کنن. اما در زیر سطح یخ بسته اقیانوس ها حیات میتونه برای ماه‌ها و حتی سال ها ادامه داشته باشه. در کنار دودکش های آتشفشانی حیات عمری بسیار طولانی تر خواهد داشت. البته حساب کردنش یکم سخته. باید حساب کنیم ببینیم چقدر طول میکشه هسته زمین سرد بشه. اصلاً سرد میشه؟ شاید گرمای حاصل از شکافت هسته ای در داخل زمین بتونه تعادلی جدیدی رو طوری ایجاد کنه که حداقل یک اکوسیستم باکتریایی کوچک در کف گودال های عمیق اقیانوسی باقی بمونه. ضمناً خود حیات هم با سردتر شدن هسته زمین میتونه بیشتر بسمت هسته اون پیش بره. از اونجایی که من تصور میکنم هسته زمین در اثر فعالیت های رادیو اکتیوی تا میلیاردها سال گرم باقی میمونه (هر چند قسمت خیلی کوچک از اون) بنابراین اعتقاد من اینه که حیات زمین با غوطه ور شدن در ظلمت ابدی از بین نمیره. حتی پس از منجمد شدن هسته زمین هم حیات از بین نمیره و بشکل یک پتانسیل در داخل کالبد یخ بسته زمین باقی میمونه. تا حدی که با گرم شدن مجدد نه تنها باکتری ها فعالیت خودشون رو از سر میگیرن بلکه حتی تخم گیاهان مجدداً رشد میکنه. حتی بسیاری از جانوران یخ بسته مجدداً زنده میشن. کلاً با انجماد چیزی استریل نمیشه! :)

مداد رنگیهام
07-22-2013, 02:33 PM
حتی جانوران بزرگی مثل فوک ها و پنگوئن ها چنین دمایی رو میتونن هر چند برای مدت کوتاهی و بسختی تحمل کنن.
اعتقاد من اینه که حیات زمین با غوطه ور شدن در ظلمت ابدی از بین نمیره. حتی پس از منجمد شدن هسته زمین هم حیات از بین نمیره و بشکل یک پتانسیل در داخل کالبد یخ بسته زمین باقی میمونه. تا حدی که با گرم شدن مجدد نه تنها باکتری ها فعالیت خودشون رو از سر میگیرن بلکه حتی تخم گیاهان مجدداً رشد میکنه. حتی بسیاری از جانوران یخ بسته مجدداً زنده میشن. کلاً با انجماد چیزی استریل نمیشه! :)
ممنون:)
واقعا فوک ها و پنگوئن ها میتونن این دما رو تحمل کنن؟
منظورم بیشتر حیات پویاست...درسته ممکنه دانه ها یا هاگ باکتری ها(اسپور) بتونه داخل یخ دووم بیارن ولی اگر بخوایم فرض کنیم که حیات کلا با سرد شدن از بین نره سوالای زیر پیش میاد: با سرد شدن کامل زمین دمای زمین به چند درجه میرسه؟ نزدیک به صفر کلوین؟آیا با سرد شدن بیش از حد به Dna آسیب میرسه یا اینکه با سالم موندن Dna امکان بازگشت حیات وجود خواهد داشت؟اصلا سرمای بیش از حد این امکانو میده که باکتری ها یا دانه ها به شکل قبلی باقی بمونن یا با سرد شدن بیش از حد شکسته میشن و از بین میرن؟:)

aysa
07-23-2013, 12:35 AM
ممنون:)
واقعا فوک ها و پنگوئن ها میتونن این دما رو تحمل کنن؟
منظورم بیشتر حیات پویاست...درسته ممکنه دانه ها یا هاگ باکتری ها(اسپور) بتونه داخل یخ دووم بیارن ولی اگر بخوایم فرض کنیم که حیات کلا با سرد شدن از بین نره سوالای زیر پیش میاد: با سرد شدن کامل زمین دمای زمین به چند درجه میرسه؟ نزدیک به صفر کلوین؟آیا با سرد شدن بیش از حد به Dna آسیب میرسه یا اینکه با سالم موندن Dna امکان بازگشت حیات وجود خواهد داشت؟اصلا سرمای بیش از حد این امکانو میده که باکتری ها یا دانه ها به شکل قبلی باقی بمونن یا با سرد شدن بیش از حد شکسته میشن و از بین میرن؟:)
آقا من تو اين مورد ها سررشته ندارم چيز زيادي هم نميگم.:دی فقط در مورد زمين بدون مادر مي تونم اينو بگم.توي فضا ما سياراتي رو داريم كه حالا به دلايلي كه خارج از بحثه فقط سياره تشكيل شده وستاره ي مادري وجود نداره.تو اين مورد ها پيش بيني ميكنن كه دماي اونها تقريبا برابر با دماي فضاي اطرافشون.چون مثل يه سنگ ولگرد توي فضا ميمونن.:)
اگه بگيم زمين هم اين طوري بشه خب اصولا در دماي فضا حتي اكسيژن هم به شكل مايع بايد باشه.و اينم كه خودتون ميدونين يعني چي؟.اينم بگم كه دماي فضا تقريبا صفر مطلقه.من وي بيشتر مطالبي كه ديده بودم نوشته بودن تقريبا270درجه ي .البته اگه خورشيد به طور كامل نابود بشه و زمين هيچ گرشي به دورش نداشته باشه.در غير اين صورت جريان فرق ميكنه!
حالا من اين اسپورو اينارو نميدونم يعني چي :دی ولي يه جايي دقيقا نميدونم كجا خونده بودم كه هيچ موجود زنده اي كمتر از دماي 200درجه نميتونه زندگي كنه.

مداد رنگیهام
07-23-2013, 10:03 AM
آقا من تو اين مورد ها سررشته ندارم چيز زيادي هم نميگم.:دی فقط در مورد زمين بدون مادر مي تونم اينو بگم.توي فضا ما سياراتي رو داريم كه حالا به دلايلي كه خارج از بحثه فقط سياره تشكيل شده وستاره ي مادري وجود نداره.تو اين مورد ها پيش بيني ميكنن كه دماي اونها تقريبا برابر با دماي فضاي اطرافشون.چون مثل يه سنگ ولگرد توي فضا ميمونن.:)
اگه بگيم زمين هم اين طوري بشه خب اصولا در دماي فضا حتي اكسيژن هم به شكل مايع بايد باشه.و اينم كه خودتون ميدونين يعني چي؟.اينم بگم كه دماي فضا تقريبا صفر مطلقه.من وي بيشتر مطالبي كه ديده بودم نوشته بودن تقريبا270درجه ي كلوين.البته اگه خورشيد به طور كامل نابود بشه و زمين هيچ گرشي به دورش نداشته باشه.در غير اين صورت جريان فرق ميكنه!
حالا من اين اسپورو اينارو نميدونم يعني چي :دی ولي يه جايي دقيقا نميدونم كجا خونده بودم كه هيچ موجود زنده اي كمتر از دماي 200درجه كلوين نميتونه زندگي كنه.
یعنی با سرد شدن خورشید زمین کم کم دماشو از دست میده تا با محیطش هم دما بشه که دمای محیطم نزدیکای صفر کلوینه.تا اینجاشو فهمیدم اون 270 درجه کلوین یا به عبارتی -3 در جه سانتی گراد خودمونو میشه برام توضیح بدی دوباره ؟

.................................................. .......................................
(آندوسپور:وقتی باکتری تحت شرایطی قرار بگیره که نتونه به حیاتش ادامه بده همه Dna و مقداری سیتوپلاسم رو در یک نقطه جمع میکنه و دورش یه دیواره خیلی محکم میکشه و فعلا زندگی کردنو تعطیل میکنه تا شرایط دوباره بهبود پیدا کنه و دوباره به زندگی ادامه بده!اون جسم آبیه تو شکل...

[/URL][URL="http://up.avastarco.com/images/ec417aapk4gytwqkh18w.jpg"]http://up.avastarco.com/images/ec417aapk4gytwqkh18w.jpg (http://up.avastarco.com/images/ec417aapk4gytwqkh18w.jpg))

mohsen4465
07-23-2013, 02:24 PM
ممنون:)
واقعا فوک ها و پنگوئن ها میتونن این دما رو تحمل کنن؟
منظورم بیشتر حیات پویاست...درسته ممکنه دانه ها یا هاگ باکتری ها(اسپور) بتونه داخل یخ دووم بیارن ولی اگر بخوایم فرض کنیم که حیات کلا با سرد شدن از بین نره سوالای زیر پیش میاد: با سرد شدن کامل زمین دمای زمین به چند درجه میرسه؟ نزدیک به صفر کلوین؟آیا با سرد شدن بیش از حد به Dna آسیب میرسه یا اینکه با سالم موندن Dna امکان بازگشت حیات وجود خواهد داشت؟اصلا سرمای بیش از حد این امکانو میده که باکتری ها یا دانه ها به شکل قبلی باقی بمونن یا با سرد شدن بیش از حد شکسته میشن و از بین میرن؟:) پنگوئن های امپراطور برخلاف سایر حیوانات قطبی شش ماه شب قطب رو بجای اینکه بسمت شمال مهاجرت کنن بسمت جنوب مهاجرت میکنن و اینجا جاییه که سردترین شب های زمین بهمراه بادهایی بسیار تند رو بدون هیچ جیره غذایی باید تحمل کنن. سردترین دمای ثبت شده در قطب جنوب در پایگاه وستوک قطب جنوب و دمای 89.2 درجه سانتیگراد زیر صفر بوده. تقریباً 11 درجه سردتر از دمای تصعید یخ خشک! البته پنگوئن ها کمی دورتر هستن ولی طبق مستند Life In the Freezer دمایی که این پنگوئن ها اونو تحمل میکنن میتونه به مرز 70 درجه زیر سفر برسه؛ اونهم نه در هوای راکد بلکه در هوایی با بادهایی شدید! ضمناً با سرد شدن هیچ مولکولی شکسته نمیشه بلکه کاملاً برعکس بیشتر پایدار میشه. ترکیبات ناپایدار شیمیایی رو معمولاً در دماهای پایین سنتز میکنن.

مداد رنگیهام
08-23-2013, 12:07 PM
(http://khabaronline.ir/Advertise/33)
(http://khabaronline.ir/Advertise/128)
(http://khabaronline.ir/Advertise/24)

http://images.khabaronline.ir/images/2013/7/position50/13-7-18-174034sun.jpg
اگر روزی خورشید خاموش شود، حیات چقدر روی زمین دوام خواهد آورد؟

اگر روزی خورشید ناگهان خاموش شود (البته از نظر فیزیکی غیرممکن است) ما انسان‌ها و سایر شکل‌های حیات تا کی می‌توانیم به زندگی خود روی این سیاره بدون خورشید ادامه دهیم؟
محمود حاج‌زمان: همان‌طور که اگر یک لیوان چای داغ را داخل یخچال بگذارید، فورا سرد نخواهد شد؛ در صورتی‌که روزی خورشید خیلی ساده خاموش شود (اتفاقی که البته از نظر فیزیکی غیرممکن است)، زمین نیز برای چند میلیون سال (حداقل در مقایسه با فضای پیرامون خود) گرم باقی خواهد ماند. اما ما که ساکنان سطح زمین هستیم، این سرما را بسیار زودتر از چنین زمانی حس خواهیم کرد.
تنها طی یک هفته دمای سطح زمین به زیر صفر درجه سلسیوس افت خواهد کرد و ظرف مدت یک سال، دمای سطحی زمین به 100- درجه سلسیوس خواهد رسید. لایه‌های سطحی اقیانوس‌ها یخ خواهد زد، اما در کنایه‌ای ظریف؛ همین یخ سطحی همانند عایقی برای آب‌های عمیق عمل می‌کند و برای مدت صدها هزار سال مانع از یخ بستن کل اقیانوس می‌شود. میلیون‌ها سال پس از آن، سیاره ما به وضعیتی پایدار با دمای 240- سلسیوس خواهد رسید. به گفته دیوید استیونسن، استاد علوم سیاره‌ای موسسه فناوری کالیفرنیا (کلتک)، در این دما تابش حرارتی هسته زمین با حرارتی که توسط زمین به درون فضا تابانده می‌شود برابر می‌شود.
اگرچه برخی از میکروارگانیزم‌هایی که در پوسته زمین زندگی می‌کنند به حیات خود ادامه خواهند داد، اما بخش اعظم حیات تنها چند صباحی پس از خاموشی خورشید زنده خواهند ماند. فوتوسنتز بی‌درنگ متوقف خواهد شد، و اغلب گیاهان تنها ظرف چند هفته خواهند مرد. با این وجود، درختان بزرگ‌تر به لطف متابولیسم کند و ذخیره شکر قابل توجه‌شان، می‌توانند تا چند دهه به حیات خود ادامه دهند. اگرچه با از بین رفتن قاعده هرم غذایی، اکثر حیوانات به سرعت از بین خواهند رفت؛ اما لاشه‌خواران حداقل تا زمانی که سرما آنها را از پای در نیاورده است، می‌توانند با تغذیه از بقایای مردگان به زندگی خود ادامه دهند.
انسان‌ها می‌توانند با زندگی درون زیردریایی‌ها در عمیق‌ترین و گرم‌ترین بخش‌های اقیانوس به حیات خود ادامه دهند؛ اما گزینه جذاب‌تر می‌تواند اقامت در سکونت‌گاه‌هایی باشد که از حرارت زمین یا انرژی هسته‌ای نیرو می‌گیرند. یکی از مکان های مناسب برای زندگی در آن روزگار ایسلند خواهد بود. مردم این جزیره در حال حاضر نیز حرارت 87 درصد از خانه‌های خود را با استفاده از انرژی زمین‌گرمایی تامین می‌کنند. به گفته اریک بلاکمن، استاد اخترشناسی دانشگاه روچستر، انسان می‌تواند برای صدها سال به بهره‌برداری از گرمای آتشفشانی ادامه دهد.
البته خورشید نه تنها به زمین گرما می‌بخشد، بلکه وجود این ستاره همچنین باعث می‌شود تا زمین در مدار خود باقی بماند. اگر جرم خورشید به ناگهان ناپدید شود (اتفاقی که باز هم کاملا غیرممکن است)، زمین نیز در فضا رها خواهد شد؛ همانند توپی که به ریسمانی بسته است و ناگهان ریسمان رها می‌شود.


http://khabaronline.ir/detail/304159/science/astronomy

مداد رنگیهام
08-23-2013, 12:15 PM
جان سخت ترین موجود زنده


http://www.1doost.com/Files/Posts/Thumbs/77/12065.jpg (http://www.1doost.com/Files/Posts/Thumbs/77/12065.jpg) افسانه نیست، واقعیت دارد؛ موجودی که می تواند در سخت ترین شرایط آب و هوایی زمین و حتی در شرایط خلأ در فضا زنده بماند، دمای صفر مطلق تا 300 درجه فارنهایت را تحمل کرده و سال ها بدون آب زندگی کند، براحتی در برابر حرارت و تابش شدید مقاومت کرده و حتی از پرتوهای کشنده گاما و ایکس هم جان سالم به در ببرد. اینها همه بخشی از ساده ترین شرح حالی است که می توان برای جانوری به نام تنبل اشاره کرد.

این جانداران که به خرس آبی نیز مشهور هستند، نخستین بار دو قرن پیش سال 1773 توسط یوهان آگوس ابریم هوزه - یک جانورشناس آلمانی - کشف شدند، به گفته دانشمندان این جانوران بسیار عجیب و دارای ساختار استثنایی و مورفولوژی متفاوتی هستند که بسیار به یک خرس مینیاتوری کوچک شباهت دارند. چند سال بعد یک جانور شناس ایتالیایی به نام «لازارو پالانزانی» حرکات لاک پشتی آنها را توصیف و نام آنها را کندرو گذاشت.
http://1doost.com/Files/Pictures/1391/12/22/1363068029.jpg (http://1doost.com/Files/Pictures/1391/12/22/1363068029.jpg)
به گفته محققان، این جانداران بسیار کوچک بوده و اندازه آنها کمتر از یک میلی متر محاسبه شده است. از دیدگاه تکاملی این نرم تنان با حشرات و سخت پوستان شباهت هایی دارند.
آنها موجوداتی آبزی و دارای زندگی دریایی هستند و در عین حال می توانند در زیستگاه های زمینی مانند خاک یا خزه زندگی کنند. ​
به گفته دانشمندان، آنها قادر به خشک شدن و از دست دادن 97 درصد از آب بدن خود هستند و می توانند در این شرایط برای چند سال به خواب بروند و دوباره زندگی خود را شروع کنند.
این مکانیسم بیولوژیکی توانسته این جاندار را رکورددار ماندن در شرایط سخت و طاقت فرسا کند. کندروها، نخستین جانداران شناخته شده ای هستند که در فضا زنده مانده اند.
برخی بر این باورند شاید احتمال آمدن این جانداران از فضا یا سیارات دیگر قابل بررسی باشد اما برخی دیگر از دانشمندان این را یک داستان خیالی می دانند و نمی خواهند راجع به داستان آمدن آنها از جایی خارج از کره زمین بیندیشند، در واقع آنها این جانداران را با منشأ دریایی جایی که بسیاری از گونه های دیگر از این جانداران زندگی می کنند، می شناسند.
تحقیقات روی این جاندار توانسته دیدگاه جدید و جذابی را در بحث چگونگی روند از دست دادن آب مولکول های بدن به دانشمندان ارائه کند.
محققان بر این باورند شناسایی این فرآیند می تواند برای حفاظت از مواد غذایی، تولید واکسن و انتقال DNA مورد استفاده قرار گیرد. بر اساس این تحقیقات علمی در حقیقت این جاندار با اهدای زندگی خود می تواند برای نجات انسان ها، توسعه و حفظ بهداشت جهانی موجی موثر و شگفت انگیز را به جریان بیندازد.

http://www.1doost.com/Post-12065.htm

حالا یک بار دیگه به این سوال فکر کنید که اگر خورشید خاموش شود حیات تا چه مدت در زمین ادامه میابد؟!:whoow:

Naruto Sh
08-10-2014, 12:44 PM
در سال 2013 ستاره‌ شناسان ماموریت کپلر گزارش دادند، سیاره‌ای همانند زمین موجود است که قابل سکونت می‌باشد. دانشمندان می گویند این سیاره که به اسم کپلر سی 69 نامیده شده است همانند سیاره‌های سامانه خورشیدی در مداری ویژه پیرامون ستاره‌ای می‌چرخد. این سیاره فرا خورشیدی احتمالاً نخستین سیاره‌ای است که در آن زندگی خارج از زمین وجود دارد .

http://multimedia.mehrnews.com/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA%20%D8%B4%D8%A 8%DB%8C%D9%87%20%D8%A8%D9%87%20%D8%B2%D9%85%DB%8C% D9%86%20%283%29.jpg (http://multimedia.mehrnews.com/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA%20%D8%B4%D8%A 8%DB%8C%D9%87%20%D8%A8%D9%87%20%D8%B2%D9%85%DB%8C% D9%86%20%283%29.jpg)
با اینکه هنوز مدارک عینی اثبات این موضوع وجود ندارد اما جواب این سوال هم آنقدرها سخت نیست:اینطور به نظر می رسد. - می دانیم که نور با سرعتی در حدود ۳۰۰هزار کیلومتر بر ثانیه (دقیقاً ۲۹۹ ۷۹۲ ۴۵۸ M / S) در کیهان در حال حرکت می باشند. حال با چند ضرب ساده به نتایج جالبی می رسیم. به این اعداد دقت کنید. نور در ۱ دقیقه مسافتی معادل با ۱۸ میلیون کیلومتر را می پیماید. در یک ساعت مسافتی در حدود 1 میلیارد و ۸۰ میلیون کیلومتر را می پیماید. در یک روز مسافتی در حدود ۲۵ میلیارد و ۹۲۰ میلیون کیلومتر را می پیماید. عدد بدست آمده را در ۳۶۵ ضرب نمایید. این فاصله عجیب و غریب مسافتی است که نور در یک سال می پیماید! در واقع این همان "یک سال نوری" است.
اما نکته اینجاست. بر اساس آخرین یافته ها، خوشه کهکشانی در فاصله ۱۲٫۹۱ میلیارد سال نوری دورتر از زمین شناسایی شده است. آیا می توانید وسعت کیهان را تصور کنید؟ یعنی اگر روزگاری انسان به تکنولوژی فوق پیشرفته ای دست یابد که بواسطه آن بتواند با سرعت نور (یعنی حد نهایی سرعت در کیهان) حرکت نماید، باز هم زمانی نزدیک به 13 میلیارد سال طول خواهد کشید تا به این کهکشان برسیم. آیا براستی فکر می کنید که در کیهانی با این عظمت، زمین تنها نقطه حیات است؟!
http://multimedia.mehrnews.com/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA%20%D8%B4%D8%A 8%DB%8C%D9%87%20%D8%A8%D9%87%20%D8%B2%D9%85%DB%8C% D9%86%20%282%29.jpg (http://multimedia.mehrnews.com/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA%20%D8%B4%D8%A 8%DB%8C%D9%87%20%D8%A8%D9%87%20%D8%B2%D9%85%DB%8C% D9%86%20%282%29.jpg)

منبع : http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%DB%8C%D8%B3%D8%AA_%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B2% D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C
البته در این منبع عکس وجود ندارد . عکسهای این پست رو در جستجوی تصویری گوگل پیدا کردم .