یه لحظه به این موضوع فکر کنید که توی یه دنیایی موازی با دنیای ما، آدمایی زندگی میکنن درست هم شکل و هم اسم ما و با همون علایق و افکار...
یه مقدار ترسناکه! اما بازم خیلی جالبه.
نمایش نسخه قابل چاپ
یه لحظه به این موضوع فکر کنید که توی یه دنیایی موازی با دنیای ما، آدمایی زندگی میکنن درست هم شکل و هم اسم ما و با همون علایق و افکار...
یه مقدار ترسناکه! اما بازم خیلی جالبه.
جواد ایکاش یک لینک از این اثبات میزاشتی...البته در حد اینکه بگه آره آقاجون این نظریه اثبات شده است و من طالب فرمولهاش نیستم.
اما ببین این حرف تو فرا تر از متناقض نماهایی که براش وجود داره یک اشکال عمده دیگر هم داره،ببین اون جا ذکر کردی که جسم مذکور با چشم غیر مسلح هم دیده میشه یعنی تو حوزه ی مکانیک نیوتونی قرار داره اما کمی پایین تر گفتی در یک لحظه هم حرکت کرده و هم ثابت بوده که در حوزه ی مکانیک کوانتومی قرار میگی...تا جایی که من میدونم اجسامی که بزرگتر از اتم هستند و در حوزه ی مکانیک کوآنتومی قرار نمیگیرند هیچ گاه توانایی چنین کاری رو ندارند.
سلام به همگی
ما توی این تاپیک قصد داریم بحث سف در زمان رو بررسی کنیم،البته فکر کنم قبلا چنین تاپیکی ایجاد شده بود ولی اینچا می خواهیم بیشتر و علمی تر و واقعی تر بررسی کنیم تا ببینیم که چرا این کارا امکان نداره و دلائل عملی شدن اون چیه؟؟؟؟؟؟
خوب الان زمان در حال گذشتن هست یعنی در همین لحظه که شما این تاپیکو می خونید آینده ها به حال و حال ها به گذشته تبدیل می شوند نشون به اون نشون که ما ها رشد می کنیم و بزرگتر می شیم و می میریم!!!!!!!
چندی پیش پس از اینکه انیشتین نظریه معروف نسبیت ها عام و خاص رو مطرح کرد این مسئله هم خود به خود بوجو اومد که می تونیم در زمان سفر کنیم!!!!
انیشتین این موضوع رو با یه مثال ساده مطرح کرد: بالفرض شما 10 دقیقه ای را در نظر بگیرید که در ماشین سرعتی خاص در حال حرکت به سمت محل کار یا محل تحصیل و...هستید. و 10 دقیقه ای را در نظر بگیرید که در محل کار یا تحصیل خود ساکن نشسته اید!!!! آن 10 دقیقه اول که در حال حرکت هستید زمان کند تر از 10 دقیقه دوم است که در حالت سکون هستید!!!!!!!
خوب مثلا همین سرعت کم را به سرعت نور میل دهیم زمان هر لحظه برای ما کندتر و کندتر خواهد گذشت و وقتی به سرعت نور برسیم گذر زمان را احساس نخواهیم کرد!!!!!!!!
و اگر با سرعتی بیش از سرعت نور حرکت کنیم زمان حرکتب منفی خواهد داشت!!!!
این ها نتیجه هایی از نظریه های انیشتین بود!!!!!!!!!!
اما فرضیه های من::
نمی دونم که این فرضیه ای رو که می گم قبل از من کسی گفته بود یا نه!!!!!:wut:
حدودا 6 یا 7 ماه پیش سر کلاس فیزیک پیشدانشگاهی بحث از انیشتین شد و بعد از کلی بحث به یه فکر عمیق فرو رفتم که دیگه تو کلاس نبودم!!
فرضیه اول:خوب فرض کنیم با سرعتی بیشتر از سرعت نور (مثلا 5/1 یا 2 برابر سرعت نور)سوار سفینه ای از زمین دور شویم و در پشت سفیه یک تلسکوپ با بزرگنمایی بسیار زیاد (حالا بر حسب فاصله کانونی و قطر آینه و اینا) قرار دهیم هنگام حرکت خودمون رو از بالا ببینیم و حتی می تونیم سفینه خودمون رو ببینیم!!!!!!!
بعد از کمی فکر کردم با صدای معلممون از فکرهام بیرون اومدم ولی بعد از چند دقیقه دوباره به فکر عمیق (تخیل) فرورفتم که فرضیه دوم رو تشکیل دادم.
فرضیه دوم:خوب اگر ما دوباره سوار سفینه ای با سرعت حدودا 5/1 یا 2 برابر سرعت نور حرکت کنیم . پس از گذشت یه مسافت یا یک زمان معین با 4 یا 5 برابر سرعت نور به طرف زمین برگردیم می تونیم به گذشته بریم!!!!!!
خوب البته از نظر من فرضیه اول نسبت به فرضیه دوم یه واقعیت شبیه تره!!!!!!
کاش معلممون می گذاشت بقیه تفکرات اولم رو ادامه می دادم!
نظر شما چیه؟؟؟؟به نظرتون کدوم فرضیه واقعی تره؟؟؟
خلاصه هر کی هر نظری داره بذاره دیگه!!!:thumbsup:
ممنون:cool:
نظریه ها و مطالب فوق در مورد سفر به گذشته بوده اما در مورد سفر به آینده چطور؟
تا به حال بهش فکر نکردم ولی حالا که فکر می کنم باید اصولا برعکس عوامل سفر به گذشته رو اعمال کنبم یعنی سرعتمون رو یه سفر میل بدهیم!!!
که البته به نظر من اصلا عملی نیست: چرا؟؟؟؟
چون:
اولا:ما نمی توانیم سرعتمون رو به صفر میل دهیم چون حرکت وضعی و انتقالی زمین به دور خورشید ،یا حرکت خورشید به دور مرکز کهکشان راه شیری،و حرکت کهکشان راه شیری به دور کهکشان آندرومدا،و حرکت این دو کهکشان به سمت خوشه کهکشانی رو نمی تونیم در نظر بگیریم حالا برعکس این هم هستحرکت صفحات قاره ها،حرکت خون در رگ،حرکت سلول ها، که روی هم نمی تونیم نادیده بگیریم!!!!
تازه دوما:سفر به گذشته با استفاده از سرعت نور و خود نور می تونیم امچامش بدیم ولی اگر حرکتمون رو ثابت یا حتی صفر نگه داشته باشیم نمی تونیم نور هایی رو که از آینده به ما می رسه رو ببینیم!!!!
حتی اگه ببینیم شاید 1 ثانیه یا حتی کمتر از اون رو می تونیم ببینیم!!!!!!!:wut:
انقلاب جدید در فیزیک
کشف شواهد وجود دنیاهای موازی با جهان ما
با کشف چهار الگوی دایرهای در تابش زمینه کیهانی دانشمندان حدس میزنند این الگوها مربوط به محل برخورد دیگر جهانهای موازی با دنیای ما باشد. تایید یا رد این فرضیه در گرو اطلاعات فضاپیمای پلانک است.
به گزارش «خبر آنلاین»، در اوایل قرن بیستم، دانشمندان توانستند با خیره شدن به دوردستهای عالم و مشاهده آنچه در حال وقوع است، نظریهای برای نحوه شکلگیری جهان ارائه دهند. طبق این نظریه، همه چیز با یک انفجار بزرگ آغاز شد، انفجاری که بلافاصله با یک دوره کوتاه از انبساط فوق سریع که تورم خوانده میشود، همراه شد. شاید این سرآغاز همه چیز باشد، اما اخیرا گروهی از دانشمندان این فرضیه را مطرح کردهاند که شاید چیزی قبل از آن وجود داشته که شرایط اولیه را برای تولد جهان ما فراهم کرده است.
به گزارش نیوساینتیست، گروهی از محققان به رهبری استفان فینی در بررسی موضوع پیش مهبانگ، چهار الگوی دایرهای را در تابش زمینه کیهانی کشف کردهاند که وجود آنها از نظر آماری بسیار بعید است. دانشمندان تصور میکنند که اینها نشانههایی از کوفتگی دنیای ما هستند که حاصل برخورد آن با دنیاهای دیگر است. اگر این حدس درست باشد، این یافته نخستین مدرکی است که وجود دنیاهای دیگری به غیر از دنیای ما (دنیاهای موازی) را ثابت میکند.
این ایده که دنیاهای دیگری در آن بیرون وجود دارد چیز تازهای نیست. دانشمندان قبلا این فرضیه را مطرح کردهاند که شاید ما در شرایطی چند دنیایی زندگی میکنیم که از بینهایت دنیا تشکیل شده است. مفهوم چنددنیایی ریشه در مفهوم تورم ابدی دارد. در این مفهوم، دوره تورمی که دنیای ما بلافاصله پس از مهبانگ آن را تجربه کرد، تنها یکی از بیشمار دورههای تورمی است که در قسمتهای مختلف فضا اتفاق میافتد و هنوز هم ادامه دارد. همزمان با توقف تورم در بخشی از فضا، بخش دیگری از آن شاهد تورم خواهد بود. در این حالت دنیاهای جدید به طور پیوسته در یک گستره وسیع و رو به رشد فضا-زمان به وجود میآیند؛ همانطور که یک حباب پس از تولید شدن به سرعت فضای اطراف خود را با خصوصیات فیزیکیاش پر میکند. تورم ابدی همانگونه که از نام آن نیز بر میآید، بینهایت بار اتفاق میافتد و بینهایت دنیا را به وجود میآورد که منجر به خلق چنددنیایی میشود.
این دنیاهای بینهایت گاهی اوقات دنیاهای حبابی نامیده میشوند، ولو اینکه شکل نامنظمی داشته باشند. دنیاهای حبابی میتوانند به اطراف حرکت کنند و گهگاه با سایر دنیاهای حبابی برخورد میکنند. اگر دنیای ما با یک دنیای حبابی دیگر برخورد کند، این تصادف انفجارهای عظیمی از انرژی به دنبال خواهد داشت. اگر این برخورد قبل از اتمام تورم دنیای ما رخ داده باشد، ممکن است از خود ردی به جای گذاشته باشد که تا امروز نیز قابل ردیابی باشد. این همان چیزی است که فینی و همکارانش کشف کردهاند.
موقعیت 4 الگوی دایره ای کشف شده در نقشه آسمان
آنطور که فینی و همکارانش در مقالهشان توضیح میدهند، چنین برخوردی دوام تورم را در ناحیه برخورد تغییر میدهد که باعث ایجاد ناهمسانیهایی در کیهانشناسی داخل حباب میشود که در تابش زمینه کیهانی خود را نشان میدهد. اگر تورم بیش از مقدار معمول طول بکشد، چگالی ماده در ناحیه برخورد کمتر از نواحی اطراف خواهد بود. این مساله خود را به شکل نقطهای سرد در تابش زمینه کیهانی نشان میدهد. به طور عکس، دوره کوتاهتری از تورم منجر به ایجاد یک نقطه گرم در این تابش میشود. این دانشمندان با استفاده از الگوریتمی که به دنبال برخوردهای حبابی با مشخصات خاصی در تابش زمینه کیهانی میگشت، توانستند چهار الگوی دایرهای را کشف کنند.
با این وجود، این محققان تایید میکنند که یافتن طیف وسیعی از مشخصات غیرمحتمل آماری در یک مجموعه داده بزرگ مانند تابش زمینه کیهانی کار سادهای است. در نتیجه برای تایید این ادعا، تحقیقات بیشتری لازم است. موضوعی که با استفاده از دادههای ماهواره پلانک که تفکیکپذیری آن سه برابر بهتر از ماهواره دبلیومپ ناسا -که نقشه فعلی تابش زمینه کیهانی توسط آن تهیه شده- است، در کوتاه مدت قابل دستیابی است. اگر دادههای آتی وجود یک برخورد حبابی را تایید کنند، باعث تقویت نظریههای دیگر مانند نظریه ریسمان میشود که مستلزم وجود تعداد بیشماری دنیا با مشخصات متفاوت هستند. چنین کشفی منجر به ایجاد یک بینش عمیق نه فقط نسبت به دنیای خودمان، بلکه نسبت به تمام دنیاهای چندگانه ماورای آن خواهد شد.
-----------------------
منبع فارسی خبر : khabaronline.ir
نقل قول : تابناک - آفتاب
بهتر بود لینک خود مطلب رو می ذاشتید ها : من این کار رو براتون می کنم
http://www.newscientist.com/article/...universes.html
البته من یه احتمال دیگه هم می دم در این مورد و اونم اینه که این برخورد ها اگر وجود داشته باشن باید بعضی چیزای دیگه رو هم تغییر بدن، مثل پلاریته ی فوتون های cmb تو اون ناحیه ! حالا اینکه اینو چطور می خوان اندازه گیری کنن نمی دونم واقعا ! احتمالا بشه از روی تغییرات میدان تورمی به شبیه سازی این برخورد ها دست زد !
من همیشه به این فکر میکنم اگه این نظریه که دنیای ما به مانند حبابی شناور در اقیانوسی از حبابها قرار داشته باشه فضایی که این حبابها در اون قرار گرفتند چه ماهیتی داره ایا اون هم میتونه حبابی بزرگتر حاوی حبابهای کوچک و شناور در اقیانوسی از حبابهای مانند خودش باشه؟
ایا این پازل تودر تو و عجیب بی نهایت ادامه داره؟این عظمت و بزرگی برای چیه؟
امیدوارم عمرم اینقدر کفاف بده که انسان بتونه حداقل کمی از این پازل رو حل کنه و ما اونو درک کنیم.
صد البته کیهانشناسی خیلی حرفا برا گرفتن و خیلی چیزا برا کشف کردن داره اما تو این مقاله هم گفته نشده که ما یه حباب از اقیانوسی از حباب ها هستیم، بحث چند تا و فقط چند تا دنیاست و فقط احتمال می دن که اگر دنیا های موازی دنیای ما وجود داشته باشن و سرعت تورم اونها بیشتر از سرعت دور شدنشون در خلا باشه اونوقت ممکنه به هم برخورد کنن و اثراتی رو هم داشته باشن ! در کل مدل استاندارد بیگ بنگ و بعدش مدل تورمی وجود دنیای دیگه ای رو پیش بینی نکرده و نمی کنه ! این فقط یه احتماله که ممنکنه خود این نظریه های رو زیر سوال ببره !
با سلام خدمت دوست عزیز.
من هم میدونم این یک نظریه است ولی شواهدی هم برای اثباتش نه چندان زیاد وجود داره.
ولی در هر صورت سالهاست که همین دنیا انسانها رو به شگفتی وا داشته.میخواد این دنیا حبابها باشه یا پوسته ها. دنیای هولو گرافیک باشه یا یک برنامه ی رایانه ای.
و تا اونجا که من تو این مقاله دیدم نوشته شده:ما در شرایط چند دنیایی زندگی میکنیم که از بینهایت دنیا تشکیل شده است.مفهوم چند دنیایی ریشه در تورم ابدی دارد.
در این اینجا نیز از بینهایت دنیا که هر یک در جایی به ناگهان متورم میشوند صحبت میشه وامکان داره بعضی از انها با هم برخورد کنند.
دقت کنید.