ممنون از glasswall عزيز بابت توضيحات خوبشون
خب ... امشب تا جايي كه فرصت بشه بحث رو جلو ميبرم
.........
يكي از دوستان ميگفت ، من واقعآ براي خودم عكس مي گيرم كه فقط خودم ببينم .
بله البته گاهي هم بعضي از افراد عكسهايي ميگيرند كه فقط مخاطبش خودشان هستند ( پس باز هم براي مخاطب گرفته مي شود ! )
اما طبيعتآ چنين عكس هايي درصد بسيار كمي از عكسهاي گرفته شده در سراسر دنيا را تشكيل ميدهند .
بگذريم ....
خوب ، اگر بپذيريم كه عكس ميگيريم تا عكسمان ديده شود ( چه مخاطب عام ، چه خاص ) پس در درجه اول بايد براي مخاطبمان ارزش قائل شويم
يعني بايد چيزي را به او نشان دهيم تا برايش جالب باشد ( بحث اينكه چه چيزي براي مخاطب جالب است بماند براي بعد )
اما طبيعتآ خود ما به عنوان مخاطب دوست داريم چيزي را ببينيم كه جذابيتي داشته باشد
اين جذابيت ميتواند شامل :
يك خاطره قديمي
يك فضاي زيبا
يك چيز جديد
يك تفكر خاص
يا هر چيزي كه شما را جذب كند . .... آنقدر جذب كند كه ارزش داشته باشد چند دقيقه اي چشمانتان را به آن بدوزيد
اما فرض كنيد كسي يك عكس معمولي از دستگيره درِ اتاقتان به شما نشان بدهد ! چه حسي خواهيد داشت ؟؟
طبيعتآ هيچ جذابيتي ندارد ...... چون نه چيز جديدي است ، نه معني خاصي دارد ،و نه خاطره يا حس يا تفكري را در شما زنده مي كند !
بايد قبل از گرفتن عكس به اين فكر كنيم كه اين عكس كجاي مخاطب را قرار است نشانه برود ؟ حسش ؟ تفكرش ؟ خاطراتش ؟ چه چيزي ؟؟
اگر هيچ كدام اينها نبود .... بهتر است آن عكس گرفته نشود !
( ادامه دارد ... )