بعید میدونم کسی از بین ما صرفاً به قصد اکتشاف پدیده های نو و جدید به رصد آسمون بپردازه. البته همه دوست داریم یه روزی کاشف هم بشیم ولی این دلیل رصد ما نیست. تلسکوپ های بسیار قدرتمندتری از تلسکوپ های ما وجود دارد و کاوشگرهایی که حتی روی سطح اجرام فضایی فرود اومدن. دلیل این که ما از درون چشمی هامون به آسمون نگاه میکنیم چیز مهمتری از یک اکتشافه. شاید مهم بودنش رو کسی نفهمه و بارها این جمله ها رو شنیده باشیم که مثلاً میگن: رصد میکنی که چی بشه؟ یا مثلاً عجب حس و حالی داری نصف شب تو سرما میری رصد!
لازم نیست دلیلش رو بگم، همه ی ما رصدگریم و دلیلشو میدونیم. یادش بخیر بچه بودم چه تفکراتی داشتم. یواش یواش که بزرگ شدم اول فهمیدم دنیا فقط شهر کوچیکی که توش زندگی میکنیم نیست، بعد فهمیدم دنیا فقط کشوری که توش زندگی میکنیم نیست، بعد فهمیدم دنیا فقط کره ی زمین نیست. روزی که اولین بار با تلسکوپم مریخ و عوارض زیبای سطحش رو دیدم و همزمان صدای بوق و رد شدن اتومبیل ها رو میشنیدم برای یه لحظه چشمم رو از پشت چشمی برداشتم. یه نگاه به اون نقطه ی کوچیکی که داشتم بهش نگاه میکردم انداختم؛ یه نگاه هم به ماشین های توی خیابون که تند تند داشتن رد میشدن. با خودم گفتم دنیا چقدر بزرگه و ما چقدر کوچیکیم. کوچیک به اندازه "یه نقطه ی آبی مبهم":
همه ی ما و همه ی تاریخ ما تو همین نقطه ی کوچیک خلاصه میشه. رصد میکنم چون میخوام با قرض گرفتن موقتی چشمان یک غول خودم رو همش یکم بزرگتر کنم. هیچوقت نمیتونم همشو ببینم ولی مطمئناً یکم دورتر رو میشه دید. :shy: