نوشته اصلی توسط
آسمون
اتفاقا من سوالم در مورد ابعاد جهانه،من نمی فهمم 24 بعد یعنی چی؟؟؟؟!!!
می دونم که در ابعاد کوانتومی،بعد های ما زیاد میشن،ولی......!!!!!!!!!!!!!!!!!
24 بعد به معنای دقیقِ ریاضیش یعنی شما بیست و چهار نوع عددِ مستقل از هم دارید (مستقل از هم یعنی اگه یکی از اعدادتون رو تغییر بدید بقیه لزوما تغییر نکنند) که یک ذره به طورِ کامل با این بیست و چهار عدد توصیف می شه! در نظر گرفتن ابعادِ اضافی بیشتر یک کارِ ریاضیه تا تبیینِ یک واقعیتِ فیزیکی و فیزیک دان ها بیشتر به عنوانِ مدلِ ریاضی به اون نگاه می کنند تا واقعیتِ فیزیکی اگه بخوام بیشتر توضیح بدم یعنی این پرسش که جهان چند بعد داره بی معنیه (البته در نظرِ فیزیکدان ها) ولی این پرسش که کدام مدل (سه بعدی چهار بعدی یا 24 بعدی) بهتر جواب میده خیلی بهتره! البته من زیاد از این دیدگاه راضی نیستم!
اما ادامه ی بحثِ اومگا برابرِ یک:
قبل از این که وارد بحثِ جوابِ فیزیک دانها به این مشکل که چرا اومگای اولیه ی جهان با این دقتِ باور نکردنی نزدیکِ یک بوده بشم بهتره یه سری جوابهای احتمالی رو بررسی کنیم! اولین جوابی که شاید خیلی زود به ذهن بیاد اینه که "این از بخت و اقبالِ بلندِ ما بوده" ولی در واقع این یکی مسخره ترین جوابها هستش چون امگای اولیه به حدی دقیق نزدیکِ یک هستش که از منظر احتمالاتی، احتمالش صفر است درست مثلِ اینه که بگیم این بخت و اقبال هست که سیارات طوری حرکت می کنند تا ما فکر کنیم قوانینِ کپلر درسته ولی در واقع قانونی وجود نداره و سیاره می تونه هر جور دلش بخواد حرکت کنه!!
جوابِ بعدی که بیشتر به مذاقِ زیست شناسانی خوش میاد که دوست دارند همه چیز رو با عینکِ تکامل ببینند از این قراره: " تعدادِ بسیار زیادی «جهان» به صورت موازی با انفجارِ بزرگ تشکیل شدند که هر کدوم اومگا های اولیه ی متفاوتی داشتند و ما در کیهانی هستیم که اومگای اولیه اش نزدیکِ یک بوده" این جواب هم (البته خیلی کمتر از جوابِ قبلی) مسخره است چرا که "تنظیمِ ظریف" به قدری دقیق بوده که برای رخ دادنِ چنین حالتی باید بی نهایت جهان به وجود بیاد تا ضرب در احتمالِ صفرِ این پدیده، برابرِ چیزِ معقولی بشه البته از نظر ریاضی این احتمال (اومگا=1 ) به قدری کمه که هیچ بی نهایتِ گسسته ای نمی تونه ناصفرش کنه! یعنی این پدیده به معنای واقعیه کلمه غیر ممکنه!
یک جوابِ دیگر هم که بیشتر به مذاقِ متالهانِ (الهی دانان) مسیحی و متاسفانه بعضا مسلمان خوش میاد اینه که " خداوند زمانی که جهان رو آفرید این پارامتر رو برابرِ یک قرار داد تا ما بتونیم به وجود بیاییم!" این جواب شاید بشه گفت خیلی مسخره تر از هر جوابِ دیگری است و نه مبنای علمی دارد و نه مبنای عقلی. زیاد به این جواب نمی پردازم چون بحثِ ردش بیش از این که علمی باشه، فلسفیه و جاش اینجا نیست. فقط در همین حد بگم که فیزیک دانان اصلا از این دست جوابها خوششون نمیاد و اصلا دوست ندارند که دستِ مشیتِ الهی داخلِ فیزیک بشه همون طور که فلاسفه ی یونانِ باستان زیاد دوست نداشتند اولهیت داخلِ جهان بشه! (نا گفته نماند که من هم با فیزیک دانها موافقم البته شاید از لحنِ گفتارم مشخص باشه!!)
انشاالله در پست بعد میگم که فیزیک دانها چه جوری مشکلِ تخت بودنِ عالم رو حل می کنند!