نور از عدسي ميكروسكوپ ها عبور ميكنه بازتاب نميشه. داخل ميكروسكوپ ها عدسي به كاررفته است نه آينه.
ميكروسكوپهاي مختلف داراي بزرگنمائي هاي متفاوتي ميباشند كه عموماً با وجود عدسيهاي گوناگون، تصوير نمونه مورد نظر چند برابر ميشود . اصول كلي در تمامي انواع ميكروسكوپها براساس عبور نور با طول موجهاي متفاوت از چندين عــدسي محدب ميباشد كه هرچقدر طول موج نور بكار رفته در ميكروسكوپ مزبور كوتاهتر باشد قدرت تفكيك و يا جــداكنندگي آن ميكروسكوپ بيشتر است . براي مثال قدرت تفكيك چشم انسان 1/0 ميليمتر ميباشد و ميكروسكوپ نوري معمولي 24/0 ميكرون . بيشتر ميکروسکوپ هايي که تاکنون ابداع شده اند، ميکروسکوپ نوري بودند. ميکروسکوپ هاي نوري ميکروسکوپ هايي هستند که براي بررسي يک جسم، از پرتوهاي نور استفاده مي کنند و نور را به جسم موردنظر مي تابانند. با اين همه ميکروسکوپ نوري يک ضعف عمده دارد که محدوديت قدرت تفکيک آن است. به دليل ماهيت موجي نور، موج هاي مختلف موجود در يک پرتو نور، با يکديگر تداخل مي کنند. به همين دليل، وقتي با استفاده از عدسي يک پرتو نور را متمرکز مي کنيم، بسته به طول موج نور و زاويه يي که عدسي مي تواند نور را جمع کند، يک نقطه نوراني به پهناي 200 نانومتر در جهت هاي x و y و عمق 500 نانومتر در راستاي z تشکيل مي شود.در دهه 1930 انواع ميکروسکوپ هاي الکتروني ابداع شد. هر چند اين ميکروسکوپ ها همچنان گران است، اما استفاده از آنها متداول شد. با ابداع ميکروسکوپ هاي الکتروني (که از پرتوهاي الکترون به جاي پرتو نور استفاده مي کند) قدرت تفکيک به شدت افزايش يافت، زيرا طول موج پرتوهاي الکترون کمتر از طول موج فوتون است. فوتون «ذره» تشکيل دهنده نور است.
البته اين رو هم بگم كه ميكروسكوپ هاي پيشرفته اي هم ساخته شدن كه عدسي داخلشون به كار نميره ميكروسكوپ STM و ميكروسكوپ پرتو X .
يك نوع ميكروسكوپ هم وجود دارد به نام
میکروسکوپ های پلاریزان
در بسیاری از مطالعات میکروسکوپی مثل مطالعه سنگها ، مواد شیمیایی کریستالی و بسیاری از ترکیبات آلی مثل ساختمان کراتین ، عضلات ، کلاژنها نیاز به استفاده از میکروسکوپهای پلاریزان میباشد. جز اینها در مطالعات میکروسکوپی پلاریزان نور پلاریزه میباشد.
نور پلاریزه
نور معمولی متشکل از فوتونها هستند دارای بردارهای الکتریکی و مغناطیسی عمود بر هم میباشند. این دو میدان بطور سینوسی در حال نوسان میباشند و در ضمن در جهت عمود بر صفحه دو میدان و یا صفحه ارتعاشات این دو منتشر میشوند. ارتعاشات میدان الکتریکی نور غیر پلاریزه در یک نقطه در همه جهات میباشد. اکثر مواد شیشهای و بسیاری از مواد دارای این ویژگی هستند که وقتی یک دسته پرتو نوری به آنها وارد شود در آن صورت سرعت انتشار و نحوه انتشار نور در جهات مختلف در آنها مشابه و یکسان میباشد و تنها تغییری که در نحوه حرکت دسته پرتو ضمن عبور از این مواد حاصل میشود آن است که بر اساس قوانین اسنل مسیر و جهت آنها نسبت به قبل از ورودشان به آن ماده تغییر میکند. اینگونه مواد را مواد ایزوتروپیک (isotropic) مینامند. مواد ایزوتروپیک در همه جهات دارای ضریب شکست مشابه هستند.
بعضی مواد شفاف و نیمه شفاف دارای دو ضریب شکست میباشند، یعنی نحوه انتشار نور در داخل این مواد در جهات مختلف متفاوت است. وقتی که یک دسته پرتو نوری به داخل این گونه مواد وارد میشود اگر نور غیر پلاریزه باشد در آنصورت به دو دسته پرتو تقسیم میشود. این دو دسته پرتو در جهات عمود بر هم حرکت میکنند و ارتعاشات میدان الکتریکی آْنها کاملا بر هم عمود میباشد. هر دسته پرتو بنام نور پلاریزه شده و صفحه ارتعاش آنها را صفحه پلاریزاسیون مینامند. موادی که دارای این چنین خاصیتی هستند بنام مواد غیر ایزوتوپ مینامند. بعضی مواقع نیز اینگونه مواد را مواد با ضریب شکست دو گانه مینامند. در بررسیهای پلاریزاسیون لازم است که ما نور پلاریزه داشته باشیم این عمل را بوسیله یک صفحه پلاریزور میتوان انجام داد. نور خارج شده از صفحه پلاریزور یک نور پلاریز است. میدان الکتریکی این فوتونها تنها در امتداد محور پلاریزاسیون صفحه پلاریزور ارتعاش مینماید.
قسمت دوم و سوم سئوالتون
چگونگی تشکیل و مشاهده تصویر
نور به صورت موج سینوسی پیوسته انتشار نمییابد و لیکن میتوان تصور کرد که یک فوتون همچون یک بار ولی با سرعت 300000 کیلومتر در ثانیه حرکت میکند. و چون این ذرات بطور پیدرپی در حال تعقیب یکدیگرند، لذا در عمل راهی جز نمایش آنها به صورت یک موج پیوسته نیست. فوتونهای نوری میتوانند دارای طول موجهای متفاوتی باشند، رنگ نور بوسیله طول موج آن تعیین میشود. مخلوط نورهای مختلف موجب تحریک شبکیه چشم میشود که انسان احساس رنگ سفید مینماید.
اکثرا اشیایی که توسط میکروسکوپ مشاهده میشوند نسبت به نور شفاف میباشند و اجزای آنها تنها وقتی قابل مشاهده میباشند که این اجزا نسبت به زمینه دارای کنتراست (کنتراست در شدت و یا رنگ) باشند. وقتی که نور سفید به یک جسم قرمز بتابد، تمامی طول موجهای موجود در نور سفید بجز نور قرمز در آن جذب میشود. بنابراین یک جسم با ناحیه قرمز را در یک زمینه سفید بخاطر آنکه دارای کنتراست رنگی میباشد میتوان دید.