مهم نيس شب يلدا باشه...خاطره خاطرس ...مثلا همين پيامكا...دنيايي هستا...
كاربر آسترونومر منتظرتون هستيم...بياين
--------------------
گويا خسته شدين نه؟؟؟؟كسي چيزي نمي گه...؟؟؟خاطره ... پيشنهاد جناب افلاطون...چه مهموناي ساكتي؟؟؟!!!!
نمایش نسخه قابل چاپ
مهم نيس شب يلدا باشه...خاطره خاطرس ...مثلا همين پيامكا...دنيايي هستا...
كاربر آسترونومر منتظرتون هستيم...بياين
--------------------
گويا خسته شدين نه؟؟؟؟كسي چيزي نمي گه...؟؟؟خاطره ... پيشنهاد جناب افلاطون...چه مهموناي ساكتي؟؟؟!!!!
http://21mehr.files.wordpress.com/20...onbskt7sbs.jpg
http://khabar31.com/UserFiles/image/...lon_flower.jpg
http://pix2pix.org/my_unzip/11980911...80362_L600.jpg
http://lh4.ggpht.com/farshadplus/RYk...+HendooneH.jpg
http://www.irinn.ir/Files/1/pomegran..._up%5B1%5D.jpg
بخورید اخر سر با آقای امام حساب میکنم!
بله همه رفتند کسی باقی نمونده ....:tastey:
بیخیال ما که هستیم...:wink:
یه چیزی تلویزیون برنامه نداشت امشب؟! پارسال فکر کنم بود که برنامه جالی گذاشتند و بزرگان نجومی هم بودند!
یه چیزی زمانی که میگن انقلاب زمستانی میشه که امشب ساعت 3 و خورده ای یعنی خورشید میاد در نقطه انقلاب! خب اگه بیاد بعد از اون میره بالا! فکر میکنم طولانی ترین شب سال بین زمان های نزدیک به انقلاب تا زمان های بعد از نقطه انقلاب است!
چرا میوه های شب یلدا پر دانه و سرخ اند
ایرانیان باستان با اشراف برعلم نجوم ، نیك می دانستند كه شب یلدا در نیم كره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و از همین روی از آن شب به بعد طول روز بیشتر و طول شب كوتاهتر میشود . . .
در بسیاری از آیینها و رسوم كهن ایرانی رمز و رازها ، پندها و كلیدهایی نهفته است كه درصورت شناخت و درك آنها می توانیم تجربیات تاریخی مثبت نیاكانمان را برای ایرانیان آینده به یادگار بگذاریم .
و شایسته و بایسته است ، خانواده های ایرانی در هنگام برگزاری این آیین ها ، پیرامون تاریخچه و فلسفه وجودی آن نیز با هم به گفتگو بنشینند .
شب یلدا یا شب چله ؛ یكی از یادگارهای بر جای مانده نیاكانی است كه ایرانیان با خاطره ها و هیجانهای آن ، كودكی را سپری كرده و به استقبال پیری می روند .
شب شبها
شب یلدا یا شب چِله ، واپسین شب آذرماه، شب پیش از نخستین روز زمستان و درازترین شب سال است.
ایرانیان باستان با علاقه ای كه به علم ستاره شناسی داشتند نیك می دانستند كه این شب در نیم كره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن شب به بعد روزها طولانی تر و شب ها كوتاهتر میشود.
نیاكان باستانی ما با این باور كه فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر و تابش نور ایزدی فزونی مییابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا خورشید میخواندند و برای آن جشن بزرگی بر پا میكردند.
آنها شادی و نشاط را از موهبت های ایزدی و غم و اندوه و تیره دلی را از بارزه های اهریمنی می پنداشتند.
مراسم نوروز، جشن مهرگان، جشن سده، چهارشنبه سوری و شب یلدا و سنت های دیگر در واقع بیانگر این حقیقت است كه ایرانیان به یمن پیروزی نیكی بر بدی و روشنایی بر تاریكی جشن بر پا می كردند.
شب یلدا نیز یكی از نمادهای پیروزی نور بر تاریكی است . در دوران كهن، شب نماد تاریكی و تباهی و وحشت بوده و اغلب سعی می كردند كه شب هنگام با افروختن آتش و افزودن نور، خانه روشن باشد تا پلیدی و تباهی در آن راه نیابد. (شاید اصطلاح خانه ات روشن نیز از آن زمان برای ما به یادگار مانده است )
شب یلدا شب شبها است . یعنی تسلط تاریكی بر زمین از تسلط نور خورشید و روشنایی می كاهد. و چون فردای این شب روشنایی بر ظلمت غالب و روز طولانی می شود، ایرانیان تولد دوباره خورشید را كه مظهر روشنایی است جشن می گیرند.
پیشینه یلدا
ابوریحان بیرونی از یلدا به عنوان جشن نود روز یاد كرده است . جشنهایی كه در این شب برگزار میشود، یك آیین باستانی است
پاسداشت شب چله میراث قوم كاسپیان است. كاسپها از نخستین اقوام آریایی هستند كه وارد ایران شدند.آنها مردمانی با چشمهای كبودرنگ و موهای بور بودند كه ابتدا در گیلان امروزی سكنی گزیدند و پس از چندی به نقاط دیگر ایران مهاجرت كردند.
میزد
ایرانیان شب یلدا را جشن می گرفتند و شادمانه پایكوبی میكردند. آن گاه خوانی الوان میگستردند و «میزد» نثار میكردند.
«میزد» نذری یا ولیمه ای بود غیر نوشیدنی، مانند گوشت و نان و شیرینی و حلوا، و در آیین های ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی میگستردند .
انتظار پیروزی نور بر دامنه های البرز پیر
ایرانیان گاه شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنه كوههای البرز به انتظار باز زاییدهشدن خورشید مینشستند. برخی در نیایشگاهها به نیایش مشغول میشدند تا پیروزی مهر و شكست اهریمن را از خداوند طلب كنند و شباهنگام دعایی به نام «نی ید» را میخوانند كه دعای شكرانه نعمت بودهاست.
روز پس از شب یلدا (یكم دی ماه) را خورروز (روز خورشید) و دی گان؛ میخواندند و به استراحت میپرداختند و تعطیل عمومی بود (خرمدینان , این روز را خرم روز یا خره روز مینامیدند).
چیستی واژه یلدا
واژه «یلدا» واژه ایست برگرفته از زبان سریانی (كه از لهجه های متداول زبان «آرامی» است) به معنای تولد.
زبان «آرامی» یكی از زبان های رایج در منطقه خاورمیانه و زبان اصلی نگارش كتب عهد جدید مسیحیان بوده است.
(برخی بر این عقیده اند كه این واژه در زمان ساسانیان كه خطوط الفبا از راست به چپ نوشته می شده , وارد زبان پارسی شده است).
یلدای باستانی و رسوم گوناگون ایرانیانی
در گذشته های دور و در آیین كهن پارسی ، بنابر یك سنت دیرینه ، شاهان ایرانی در روز اول دیماه تاج و تخت شاهی را بر زمین میگذاشتند و با جامهای سپید به صحرا میرفتند و بر فرشی سپید مینشستند. دربانها و نگهبانان كاخ شاهی و همه بردهها و خدمتكاران در سطح شهر آزاد شده و بهسان دیگران زندگی میكردند.
متل گویی ، شعرخوانی و داستان خوانی از آیینهای شب چله هستند است ، خانوادهها در این شب گردهم میآمدند و پیرترها برای خانواده ، داستانهای كهن را بازگویی میكردند.
یلدای امروز
آیین شب یلدا یا شب چله با خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوههای گوناگون همراه است كه همه جنبه نمادی دارند و نشانه بركت، تندرستی، فراوانی و شادكامی هستند .
این میوهها كه بیشتر كثیر الدانه هستند نوعی جادوی سرایتی محسوب میشوند كه انسانها با توسل به بركت خیزی و پر دانه بودن آنها ، خودشان را نیز مانند آنها بركت خیز میكنند و نیروی باروی را در خویش افزایش میدهند و همچنین انار و هندوانه با رنگ سرخشان نمایندگانی از خورشیدند در تاریكی شب.
فال یلدا
در این شب فال گرفتن از كتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شكستن گردو از روی پوكی و یا پری آن به عنوان سرگرمی آینده گویی میكنند.
شب چله در شهرهای مختلف ایران زمین
• در آذربایجان و شهرهای شمالی ایران : رسم بر این است كه در این شب خوانچهای تزیین شده را به خانه تازهعروس یا تازه داماد بفرستند.
مردم آذربایجان در سینی خود هندوانهها را تزئین میكنند و شالهای قرمزی را اطرافش میگذارند درحالی كه مردم شمال یك ماهی بزرگ را تزئین میكنند و به خانه عروس میبرند.
• در شیراز : سفره ردم شیراز مثل سفره نوروز رنگین است. مركبات و هندوانه برای سرد مزاجها و خرما و رنگینك برای گرم مزاجها موجود است. حافظخوانی جزو جدانشدنی مراسم این شب برای شیرازیهاست.
البته خواندن حافظ در این شب نه تنها در شیراز مرسوم است، بلكه رسم كلی چلهنشینان شده است.
• در همدان : همدانیها فالی میگیرند با نام فال سوزن. همه دور تا دور اتاق مینشینند و پیرزنی به طور پیاپی شعر میخواند. دختر بچهای پس از اتمام هر شعر بر یك پارچه نبریده و آب ندیده سوزن میزند و مهمانها بنا به ترتیبی كه نشستهاند شعرهای پیرزن را فال خود میدانند. همچنین در مناطق دیگر همدان تنقلاتی كه مناسب با آب و هوای آن منطقهاست در این شب خورده میشود. د
• در تویسركان و ملایر , گردو و كشمش و مِیز نیز خورده میشود كه از معمولترین خوراكیهای موجود در ابن استان هاست.
در خراسان : در شهرهای خراسان خواندن شاهنامه فردوسی در این شب مرسوم است.
• در اردبیل رسم است كه مردم، چله بزرگ را قسم میدهند كه زیاد سخت نگیرد و معمولاً گندم برشته (قورقا) و هندوانه و سبزه و مغز گردو و نخودچی و كشمش میخورند.
• در گیلان هندوانه را حتما فراهم میكنند و معتقدند كه هر كس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمیكند و در زمستان سرما را حس نخواهد كرد. «آوكونوس» یكی دیگر از میوههایی است كه در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه میشود.
در فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره میریزند، خمره را پر از آب میكنند و كمی نمك هم به آن میافزایند و در خم را میبندند و در گوشهای خارج از هوای گرم اطاق میگذارند.
ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه میشود. آوكونوس ازگیل در اغلب خانههای گیلان تا بهار آینده یافت میشود و هر وقت هوس كنند ازگیل تر و تازه و پخته و رسیده و خوشمزه را از خم بیرون میآورند و آن را با گلپر و نمك در سینه كش آفتاب میخورند.
یلدا و مسیحیان ایرانی
• مسیحیان ایرانی نیز مانند دیگر هموطنان خود در شب یلدا آجیل مشكل گشا میخورند و تا پاسی از شب بیدار می مانند و شب نشینی و شادكامی می كنند و در برخی مانند آشوریان فال از دیوان حافظ نیز رواج دارد.
منبع : http://alef.ir/1388/content/view/89971/
وقتي ميشيني با يه عده كه هيچي از نجوم نميدونن صحبت ميكني و با شور و اشتياق ازت سؤال ميپرسن خيلي حال ميده كه ترويج نجوم كني ولي اگر با ادبيات خودمون صحبت كنيم يارو نجوم زده ميشه نه نجوم دوست!!! من هم يه ادبيات تقريبا دوستانه انتخاب كردم ولي بعد كه ميرم ميخونم خودم از جاهاييش خندم ميگيره!!! البته بامزه نيست هاااا... . يه نمونه از سؤال ها رو ببينيد: باز هم چندتا ميارم!
اگر امکان داره در مورد نمیدونم چطور سوال کنم !! مثلا سال نوری : بر چه مبنایی سال نوری محاسبه میشه؟ تبدیلش به سال ما چطوری صورت میگیره؟
اصلا هر سال نوری چند سال زمینیه؟
بعد يه سؤال ديگه هم پرسيد.
خوب اول پاسخ سؤال اول:
سال نوري برعكس ظاهر اسمش اصلا ربطي به زمان نداره و واحد زمان نيست! بلكه واحد طول هست و فاصله هاي زياد نجومي رو با اون اندازه گيري ميكنن.
حالا چي هست؟
ببينيد سريعترين چيزي كه تو عالم وجود داره (بنا به فرض انيشتين) نور هست و هيچ چيزي از اون سريعتر نيست. سرعتش برابر 300,000,000 متر بر ثانيه هست كه اگه بخواي با سرعت اتومبيل ها مقايسه كني ميشه 1,080,000,000 كيلومتر بر ساعت!!!
حالا بنظرت اين نور با اين سرعت تو يك سال چقدر حركت ميكنه؟ به اين مسافت ميگن سال نوري حالا بيا با هم محاسبه كنيم چند متر يا كيلومتر ميشه؟
يه سال 365.25 روز داره هر روز 24 ساعت داره حالا اگر اين زمان را در سرعت نور ضرب كنيم مقدار مسافت بدست مياد يعني: 1,080,000,000*365,25*24 خوب بنظرت چقدر ميشه؟
9,467,280,000,000 كيلومتر واقعا ميتوني اين عدد رو درك كني؟http://forum.avastarco.com/forum/images/smilies/eek.gif تا حالا بيشترين فاصله اي كه رفتي چقدر بوده؟ حالا فاصله نزديكترين ستاره بعد از خورشيد به ما بنظرت چقدره؟ 3.46 سال نوري. حالا بشين حساب كن يه سال نوري چند برابر چه چيزايي هست؟ مثلا تهران- مشهد يا محيط زمين يا فاصله ماه-زمين يا زمين-خورشيد يا... كلا اگه شاخ درآوردي يه عكس بنداز بزار تو قسمت عكس علمي!!!http://forum.avastarco.com/forum/ima...s/laughing.gif
سؤال بعدت هم باشه بعد از اين كه تونستي بفهمي اين عدد چفدر بزرگه!!!
خب دوستان كم كم ساعت داره 2 ميشه و 1ساعت و 8دقيقه ديگه زمستان سال 89 آغاز ميشه ...
من پيشنهاد مي كنم اين بامداد رو با يه چندتا دعا فعلا علي الحساب تمام كنيم و اگه موافق باشين امشب توي يه ساعت بهتر به بحث و برنامه هامون برسيم ... خودم هم پيشنهادم برا يه شب بعد از يلدا بود ولي امشب هم خوب شد لااقل يه دلي از حافظ گفتن دوستان ...
از همتون هم ممنون ... مخصوصا اين آخري مدير آسترونومر169(آقاي رايگان) كمك كردن در امر پذيرايي... وتشكر از همتون كه شركت كردين... :grin:
من دعام برا بارش بارونه...خدايا! به حق همين شباي عزيز فقط سوز سرمارو بهمون نده...
بعدي ...
ببخشيد يه سوال
اگه ماه رو تو 29 رمضون نبينن . اونوقت احتمالا تو 30 رمضون مي بينن ، درسته .
اگه اينطوري باشه يه روز به ماه رمضون اضافه مي شه و در نتيجه 1 روز به سال اضافه مي شه در اون صورت تاريخ ها جابه جا نمي شه ؟
سيستم سال و ماه قمري با شمسي تفاوت داره و براي هماهنگ شدن اين دو سال اينطور قرارداد شده كه سال قمري 355 روز باشه يعني 10 تا 11 روز كمتر از سال شمسي! پس فقط در 5ماه قمري كه بايد با رصد مشخص بشه ماه 29 روزست و در بقيه 7ماه 30روزه خواهد بود. خوب تقاويم با محاسبه سعي ميكنن احتمال رصد ماه در ماه هاي قمري را مشخص كنند و به ترتيب احتمال ميگن كه كدوم 5 ماه 29روزند! اما اگر اشتباه در بياد تا حداكثر يكي دو ماه درست ميشه يعني ماه بعد يا دو ماه بعد كه 29روزه فرض شده بودند 30 روزه ميشن!
اگر ماه 29 روز نباشه حتما 30 روزست!
خوشا شیراز و وضع بی مثالش ...خداوندا نگهدار از زوالش
این خاطره مربوط میشود به 6-7 سال پیش.
یک روز در نقشه ایران داشتم همینطوری نگاه میکردم که ناگهان چشمم افتاد به بنای پاسارگاد.
مثل اینکه مرا برق گرفته باشد احساس کردم باید این محل را از نزدیک ببینم.
برای دو روز بعد بلیط شیراز گرفتم و پس از رسیدن به شیراز با ماشین های آباده به طرف پاسارگاد به راه افتادم.
قبل از ظهر به پاسارگاد رسیدم.غیر قابل توصیف است .
فقط بیننده باید شخصا" تجربه کند.
بعد از آن به سمت شیراز حرکت کردم و به تخت جمشید رسیدم .
خاطرات جشنهای 2500 ساله سال 1350 در ذهنم تداعی شد.
بعد از آن به نقش رستم رفتم و از آنمحل بازدید کردم.
سپس به شیراز برگشته و دروازه قرآن پیاده شدم.
آرامگاه خواجوی کرمانی و دروازه قرآن و موزه شهدا را زیارت نمودم.
سپس پیاده به طرف باغ ارم براه افتادم و تا آرامگاه حافظ پیاده رفتم.
سپس به شاه چراغ رفتم و زیارت نمودم سپس به سعدیه رفتم مختصری زیارت نمودم و به ترمینال
برگشتم .نزدیک غروب بود. سوار اتوبوس شدم و به اهواز برگشتم.
همه گشت و گزار کمتر از 12 ساعت طول کشید.
همت اگر سلسله جنبان شود ...مور تواند که سلیمان شود
بارش شهابي برساووشي
در جمعه 22مرداد 89 مصادف با 13 آگوست 2010 در ساعت 04:00 بامداد اوج بارش شهابي برساووشي خواهد بود.
حال ميخواهيم بدانيم: 1)بارش شهابي چيست؟ 2) كلمه برساووشي يعني چه؟
ج.1) شما براتون پيش اومده كه در شب به آسمون نگاه كنيد و ردي نوراني كه سريع از بين مي رود را ديده باشيد. به اين رد نور ميگويند شهاب. به جسمي كه اين رد را باقي مي گذارد و به زمين ميرسد شهاب سنگ گويند. حال اگر تعداد زيادي از شهاب ها در يك شب ظاهر شوند به طوري كه شبيه بارش شوند مي گويند بارش شهابي. اما چطور مي شود پيش بيني كرد كه در چه شبي اين اتفاق روي مي دهد؟ مسير دنباله دار ها مشخص مي باشد و ميدانيم كه يك دنباله دار در حين عبور از جايي گرد و غباري را باقي خواهد گذارد. اين گرد و غبار بسيار ريزند و وقتي زمين در حين گشتن بدور خورشيد از ميان اين گرد وغبار رد ميشود، اين اجسام در جو زمين ميسوزند و شهاب رؤيت مي شود اما اينقدر ريزند كه هيچگاه به زمين نمي رسند و شهاب سنگ نمي شوند.
2) وقتي تعداد زيادي شهاب ديده مي شود ميتوان ديد كه اين شهاب ها با هم در ارتباط اند. يعني وقتي رد نور آنها را ميبينيم احساس ميكنيم از يك نقطه آسمان مي آيند. مثل شني كه بالاي تپه شني ميريزيم! هر دانه شن از طرفي از تپه به زمين مي رسند ولي وقتي خلاف مسير حركت آنها حركت كنيد به بالاي تپه خواهيد رسيد كه يك نقطه هست. اين نقطه در آسمان قابل تعيين است. برساووش نام صورت فلكي هست كه اين نقطه در آن مي افتد. براي راحتي كار آسمان را به 88 قسمت تقسيم كرده اند كه به صورت هاي فلكي معروفند و هركدام از قديم تا جديد نامي دارند.
ممنون از آقای علی جانلو و استاد علی و خانم ستاره کوچولو بابت همراهی:thumbsup:
وقت هنوز هست ولی من دقیقا سره نقطه دعا میکنم تا بهتر جواب بده!:grin: