مریخ نورد جدید ناسا اینجا فرود خواهد آمد
دانشمندان، این دهانه آتشفشانی را برای فرود آزمایشگاه علمی متحرک کیوریاسیتی در مریخ، پیشنهاد میکنند.
دهانه آتشفشانی گیل، ناحیهای به پهنای 150 کیلومتر است که به نام یک بانکدار و منجم آماتور استرالیایی نام نهاده شده و به نظر میرسد که مناسبترین مقصد برای فرود فضاپیمای بعدی باشد که قرار است بر روی مریخ فرود بیاید. این محل فرود پیشنهادی شامل قلهای به ارتفاع 5 کیلومتر از رسوبات باستانی است که شاید روزگاری در آب غرق بود.
http://img.upnload.com/images/4e52jl0xosz2xjseh0a.jpg
به گزارش نیچر، این محل در ماه گذشته و بعد از رتبهبندی محرمانهای از 4 محل پیشنهادی برای فرود که توسط محققین همکار پروژه آزمایشگاه علمی مریخ در ناسا انجام شد، در صدر این فهرست قرار گرفت. این یک آزمایشگاه متحرک 900 کیلوگرمی که کیوریاسیتی (به معنی کنجکاوی) نامیده شده، قرار است در اواخر پاییز امسال به فضا پرتاب شود.
تایید دهانه گیل از سوی دانشمندان به این معنی نیست که این دهانه حتما توسط ناسا انتخاب خواهد شد. منطقه دیگری که دهانه ابرزوالده نام دارد، شامل دلتای یک رود مریخی است و (شاید) شواهد مدفونشدهای از مواد آلی در رسوبات بستر دریاچهای که رود به آن میریخته، پیدا شود. این منطقه با اختلاف آرای اندکی در مقام دوم قرار گرفت. از دو منطقه دیگر، یکی ماورث والیس است که اطلاعات معدنی پیچیدهای را از طولانیترین و قدیمیترین مجموعه سنگها در بین این چهار منطقه در خود جای داده و دیگری دهانه هولدن است که در بستر دریاچه قدیمی قرار دارد.
قرار بود مدیران ناسا، تصمیم نهایی را در هفته گذشته و طی بیانیهای رسمی اعلام کنند؛ اما چنین اتفاقی نیفتاد و تصمیمی که میتوالند نقطه پایانی بر پیچیدهترین فرایند انتخاب محل فرود یک مریخنورد تاکنون باشد، هنوز اخذ نشده است. این چهار نقطه از بین دهها محل احتمالی فرود برگزیده شدند؛ آنهم در پنجمین و آخرین مرحله انتخاب سایت که در ماه گذشته انجام شد و مهندسان به دانشمندان گفتند که میتوانند مریخنورد کیوریاسیتی را در هر یک از این چهار نقطه، بدون دردسر فرود بیاورند.
مهندسین ناسا برای اولین بار از فناوری جرثقیل فضایی استفاده میکنند که در آن، یک سکوی شناور با پیشرانه جت، به آرامیمریخنورد را پایین میآورد تا به ناحیهای هموار و بدون سنگ و صخره در داخل یک بیضی 20 در 25 کیلومتری برسد. این اطمینان بخشی از سوی مهندسین به این معنی است که انتخاب جای نهایی فرود فقط بر اساس اولویتهای علمی خواهد بود. بعد از کارگاه، یکی از دانشمندان پروژه به نام جان گراتزینگر از دانشگاه صنعتی کالیفرنیا در پاسادنا، بیش از 50 نفر از مسئولین و محققین پروژه را گرد هم اورد تا رتبهبندی محرمانهای از این چهار ناحیه را انجام دهد. به گفته یکی از دانشمندان حاضر در جمع، «این فرایندی کاملا عادلانه بود».
شماره شانس؟
اگر این عملیات با موفقیت به پایان برسد، کیوریاسیتی هفتمین فضاپیمایی خواهد بود که بر روی مریخ فرود میآید. هزینه 2.5 میلیارد دلاری ساخت این مریخنورد، ریسک این ماموریت را خیلی بیشتر از گذشته کرده است. هدف اصلی ماموریت که تحقیق در مورد امکان زیستپذیر بودن مریخ در گذشته است، به نسبت مریخنوردهای قبلی، وابستگی خیلی بیشتری به انتخاب مکان درست برای فرود دارد. در فرودهای پیشین، مانند ماموریت وایکینگ در دهه 1970 / 1359، هدف اصلی کشف ناشناختهها بود و هرچه پیدا میشد، تفاوتی حاصل نمیشد. در دهه گذشته و در جریان ماموریت مریخنورد اکتشافی، دو گروه از دانشمندان با تعیین دو ناحیه کاملا متفاوت برای فرود مریخنوردهای دوقلو، راضی شدند. اسپیریت به دهانه گوسف رفت که جغرافیدانهای علاقهمند به سنگهای رسوبی و چینهشناسی از آن استقبال کردند؛ از سوی دیگر، آپورتونیتی به فلات مریدیانی رفت، که حسگرهای راه دور نشان از غلظت بالای سنگ آهن در آن میداد و به معنی وجود نشانههای آب در مریخ بود.
این بار اما، سه تا از چهار محل پیشنهادی، دهانههای آتشفشانی هستند و هر سه هم مورد علاقه متخصصین سنگهای رسوبی هستند، در حالی که سایت چهارم، ماورث والیس، مورد علاقه معدنشناسان است. ولی مشکل اینجاست که تنها یک مریخنورد داریم. حذف ماورث والیس برای برخی از معدنشناسان مایوسکننده بود، با وجود اینکه پیش از این هم میدانستند که نبود چشمانداز زیبا (که در جلب توجه عموم به یک ماموریت اهمیت بالایی دارد)، میتواند مانع بزرگی در انتخاب این ناحیه باشد.
راس ایروین، ژئومورفولوژیستی که در موسسه علوم سیارهای توسکان آریزونا کار میکند، میگوید که اختلاف بین معدنشناسان و رسوبشناسان، نشاندهنده دودستگی بین دانشمندان مریخ نیست، بلکه ناشی از دو نوع فعالیت جغرافیایی در مریخ است: یکی با مکانیزمهایی که لایههای سنگ را میسازد و میفرساید؛ و دیگری با مکانیزمهای ژئوشیمیایی جذاب. ایروین که به دهانه هولدن رای داده بود، میگوید: «این دو دستگی فقط بیانگر مسائلی در مورد خود ما نیست؛ بلکه نشان دهنده وضعیت مریخ هم هست».
این انتخاب، همچنین یادبود مجددی برای والتر فردریک گیل هم هست؛ بانکدار استرالیایی که یک منجم آماتور و کاشف دنبالهدارها در قرن بیستم هم بود. دهانه آتشفشانی که به یاد وی نامگذاری شده، با تپه لایه لایه رسوبیاش، یکی از مکانهایی هم بود که برای ماموریت مریخ نوردهای دوقلو در نظر گرفته شده بود.
منبع :
خبرآنلاین
چشمان گایا: دوربین میلیارد پیکسلی برای نقشه برداری از راه شیری
http://www.bis.gov.uk/assets/bispart...aia-ai-esa.jpg
بزرگترین دوربین دیجیتالی که تاکنون در یک ماموریت فضایی بکاربرده شده است هم اکنون با استفاده از ۱۰۶ ارایه الکترونیکی در حال اتمام عملیات ساخت است. نتیجه تلاشهای انجام شده" آرایه ای یک میلیارد پیکسلی" است که به عنوان چشمان فوق حساس برای ماموریت نقشه برداری از کهکشان راه شیری مورد استفاده قرارگرفته خواهد شد. این ماوریت آژانس فضایی اروپا، اسا، که به نام گایا(مادر زمین در یونان باستان) می باشد در سال ۲۰۱۳ اغاز خواهد شد.
در حالی که چشم برهنه میتواند هزاران ستاره را در اسمانی تاریک و صاف رصد کند، گایا میلیاردها ستاره کهکشان راه شیری و کهکشانهای همسایه را در طی ماموریت ۵ ساله خود نقشه برداری خواهد نمود و اطلاعات را بصورت میزان درخشندگی(قدر) ، مشخصات طیف نگاری، موقعیت جرم سماوی در دستگاه سه بعدی و همچنین نحوه حرکت در فضا ارائه خواهدنمود.
http://images.sciencedaily.com/2011/...4653-large.jpg
برای کشف ستارگان دور دست و رصد اجرام سماوی حدود یک میلیون برابر قدرتمندتر از چشمان انسان، گایا مجهز به ۱۰۶ CCD می باشد که با بالاترین کیفیت ممکن درون چشمانش تعبیه شده اند.
برای ساخت دوربین گایا از تکنولوژی چلمزفورد انگلستان بهره گرفته شده است. هرکدام از ccdهای مستطیلی این دوربین کمی کوچکتر از کارتهای اعتباری هستند و هرکدام در ابعاد ۴.۶*۶ سانتی متر میباشند اما ضخامت انها از تار مو هم کمتر است.
تکنسین ها ماه مه را کلا برای مونتاژ این چشم موزاییکی صرف کرده اند. CCDهای تنها یک میلیمتر با هم فاصله دارند. کار مونتاژ بصورت دو شیفت در اتاقی کاملا قرنطینه و عاری از الودگی محیطی انجام شده است؛ تکنیسن ها با سرعت ۴ CCD در روز، در طی یک ماه کار، در یکم ژوئن عملیات نصب را به اتمام رسانده اند.
آرایه موزاییکی چشم گایا در ۷ ردیف CCD ساخته شده است. در کل ۱۰۲ اشکارساز برای ثبت ستارگان بکار برده شده اند و ۴ اشکارساز باقیمانده برای چک کردن کیفیت عکسها و همچنین ثابت نگه داشتن زاویه ۱۰۶.۵ درجه ای بین دو تلسکوپ فضاپیما، برای ثبت تصاویری با دید استریو واعجاز اور، مورد استفاده قرار خواهند گرفت. برای بالا بردن حساسیت اشکارسازها، فضاپیما دمای داخلی را 110- درجه سلسیوس نگه خواهد داشت.
بجز ثبت ستارگان راه شیری، گایا باید تعداد زیادی از اجرام سماوی از اجرام کوچک منظومه شمسی تا اجرام غول پیکر دوردست همچون کوازارها و کهکشانهای لبه مرئی عالم را نیز رصد و ثبت کند
منبع sciencedaily.com
زمان چرخش نپتون به طور دقیق اندازه گیری شد
اِریخ کارکوشکا (Erich Karkoschka)، محقق دانشگاه آریزونا نخستین اندازهگیری دقیق را انجام داد و به این نتیجه رسید که یک روز در نپتون برابر است با: 15 ساعت و 57 دقیقه و 59 ثانیه.
از زمان گالیله که برای نخستین بار لکهی سرخ مشتری را رصد کرد تا امروز این اندازهگیری یکی از بزرگترین پیشرفتها در اندازهگیری دورهی چرخش یک سیاره گازی محسوب میشود.
برخلاف سیارههای سنگی که به نظر میرسد مانند توپهایی صلب به شیوهای ساده حول میچرخند سیارههای گازی بیشتر شبیه به حبابهای عظیمی از مایع رفتار میکنند. دانشمندان بر این باورند که سیارههای گازی عمدتاً از یخ و گاز در اطراف هستهی کوچک جامدی تشکیل شدهاند و به همین علت چرخش آنها با پیچیدگیهایی همراه است. این پیچیدگیها اندازهگیری دقیق دورهی چرخش را برای منجمان سخت میکند.
در دههی 1950 میلادی هنگامی که نخستین رادیو تلسکوپ حرفهای ساخته شد منجمان متوجه شدند که مشتری امواج رادیویی از خود ساطع میکند. این امواج از میدان مغناطیسی حاصل از چرخش هستهی داخلی سیاره ساطع میشدند. اما هیچ نشانهای از گسیل این امواج از سیارههای گازی دیگر بدست نیامد زیرا بادهای خورشیدی این امواج را از بین میبرند و آنها هرگز به زمین نمیرسند.
http://www.nojum.ir/files/photo/1107...3ac451b5cf.jpg
برای اندازهگیری امواج رادیویی لازم بود فضاپیماهایی به این سیارهها فرستاده شود . هنگامی که ویجر 1 و 2 از کنار زحل میگذشتند امواج رادیویی این سیاره را ثبت کردند. همینطور توانستند از اورانوس و نپتون نیز امواجی دریافت کنند. دانشمندان با توجه به این موضوع گمان کردند که دورهی چرخش این سیارهها را به درستی تخمین زدهاند. اما 15 سال بعد هنگامی که کاسینی به زحل رسید امواج رادیویی که ثبت میکرد نسبت به گذشته 1 درصد تفاوت داشت. برای سیارهای با جرم زحل عیرممکن بود که این یک درصد در این فاصله زمانی کوتاه ایجاد شود. زیرا سیارههای گازی عظیم به اندازهی کافی اندازهحرکت زاویهای دارند تا برای میلیاردها سال دورهی چرخش ثابتی داشته باشند.
نکتهی عجیبتر این بود که کاسینی نشان داد که قطب شمال و جنوب زحل با سرعتهای متفاوتی میچرخند. و این زمانی بود که دانشمندان متوجه شدند میدان مغناطیسی مِلاک مناسبی برای سنجش دورهی چرخش نیست.
به جای استفاده از فضاپیمایی چند میلیارد دلاری، کارکوشکا تصویرهای قدیمی تلسکوپ فضایی هابل را، از 20 سال پیش تا به حال، بررسی کرد. با صبر و ارادهای قوی در بیش از 500 تصویر عارضههای متمایز و مهم را دنبال و جزئیات را ثبت کرد. دانشمندان بسیاری پیش از او این تصویرها را تحلیل کرده بودند اما هیچکدام 500 تصویر را دنبال نکرده بودند.
کارکوشکا پس از بررسی متوجه شد که چرخش نپتون سریعتر از آن مقداری است که از اطلاعات ویجر بدست آمده و دو عارضهی سطحی آن بسیار یکنواخت و پیوسته در حال چرخشاند. چرخش منظم این دو نشاندهندهی ارتباط آنها با سطح داخلی نپتون بود اگرچه علت و چگونگی این ارتباط هنوز مشخص نیست.
پس از این نتیجهها کارکوشکا تصویرهای ویجر را که در سال 1989/1368 از نپتون گرفته شده بود را بررسی کرد زیرا این تصویرها از کیفیت بهتری نسبت به تصویرهای هابل برخوردار بودند. او به دنبال عارضههای دیگری بود که نزدیک به این دو عارضهی اصلی بودند. شش عارضهی دیگر نیز یافت شد که همه با سرعتی مشابه با موارد قبلی میچرخیدند و بر اساس سرعت همین عارضهها او توانست دورهی چرخش نپتون را اندازه بگیرد.
مشخصات دقیق نخستین سیاهچاله کشفشده به دست آمد
نخستین سیاهچاله کشفشده در سال ۱۹۷۲، یعنی سیاهچاله دجاجه ایکس-۱، به تازگی فاصلهاش از زمین و در نتیجه جرمش را آشکار کرده است. به علاوه یافتههای جدید حاکی از آن هستند که این سیاهچاله در حال چرخش به دنیا آمده است.
سیاهچاله دجاجه ایکس -۱ (Cygnus X-۱) در سال ۱۹۷۲ میلادی به عنوان یک سیاهچاله احتمالی مطرح شد ولی تخمین فاصله این جرم کیهانی تا زمین همواره بسیار دشوار بوده است. این امر به نوبه خود باعث مشکل بودن تعیین ویژگیهای اساسی این سیاهچاله مانند جرم و سرعت چرخشش بود.
http://www.nojum.ir/files/photo/1107...e9e68faa24.jpg
اخیرا یک تیم از پژوهشگران مرکز اخترفیزیک هاروارد-اسمیتسونی در آمریکا با استفاده از آرایهٔ بزرگی از رادیوتلسکوپها به مطالعه این سیاهچاله و اندازهگیری اختلاف منظر آن پرداختند. با توجه به میزان اختلاف منظر به دست آمده یا همان تغییرات اندک موقعیت ظاهری اجرام کیهانی در نتیجه حرکت زمین به دور خورشید، سیاهچاله دجاجه ایکس-۱ تقریبا در فاصله ۶۰۰۰ سال نوری از زمین واقع است.
نتایج این پژوهش به همراه اطلاعات دیگر به دست آمده همچنین نشان میدهند که این سیاهچاله جرمی حدودا ۱۴/۸ برابر خورشید دارد و با سرعت زیادی به دور خود میچرخد.