-
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
na3r
astronomer169 عزیز..!
به خاطر وقتی که برای نوشتن گزارش گذاشتی تشکر..!
... این ملاقت برای منم تا همیشه به یاد موندنی خواهد بود.
یکی از مسئولین آسایشگاه که ناظر ملاقات ما بود ، دفترچه ای رو بهمون داد و ازمون درخواست کرد که طبق روال ملاقاتهایی که در گذشته با بانو صورت گرفته ، متنی رو به یادگار توی اون بنویسیم.
فکر می کنم که همه ی دوستان حاضر این کار رو کردن ، و به شحصه خیلی خوشحال شدم که چنین اقدامی برای ملاقات ها صورت می گیره.
---------------------------------------------------------------
اصلاحیه گزارش جناب astronomer169 :
...بنده برای جلب رضایت مسئول آسایشگاه جناب دکتر حسینی جهت کسب اجازه ی گرفتن عکس یادگاری اعضای فروم با خانم دکتر طریان، به دفتر ایشون در طبقه همکف ساختمان رفتم و با وجود اسرار من و درک متقابل ایشون ، مجاب شدم که ایشون به لحاظ حقوقی اجازه ی چنین اقدامی رو نمی تونن به ما بدن. و تنها درخواست من که مورد قبول واقع شد ، حضور ایشون در جمع دوستان آواستاری و ضبط چند ثانیه ایه صدای بانو و دوستان حاضر در جلسه بود که گمان می کردم شاید بتونه ایشون رو تحت تاثیر قرار بده که خوشبختانه مفید واقع شد.
خواهش میکنم آقای دکتر :grin: خیل خیلی ممنون که این نکته رو اشاره کردید همون دفترچه یادگاری ... نمدونم چرا اصلا یادم بود!!!!:TT TT:
دوستان من یه معذرت خواهی بدهکارم بابت اشتباهی نوشتن و شدن آقای حسینی با آقای سعیدی!!! آقای حسینی مسئول آسایگاه بودند ولی آقای سعیدی وکیلشون هستند. همون طور که آقای نیرومندی گفتند آقای حسینی اونجا بودند.
-
پیام دکتر طریان برای آوااستاری ها!
-
مرسی ستاره جان... حال و هوای اونروز برام زنده شد..:have a nice day:
منتظر بقیه عکسا هم هستیم..:playingsmiley::wink:
-
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ستاره بنیادی
هر چند در جلسه حضوری گفته شد که از زدن تاپیک های تشکر و قدردانی بی مورد اجنتاب کنیم
اما به نظرم این پست اینقدر ارزش داشت که به یک تشکر خشک و خالی اکتفا نکنم و در پستی جداگانه از آن قدردانی کنم.
این مکالمه کوتاه ، بسیار به جا و فوق العاده بود
ممنون خانم طریان
متشکرم خانم بنیادی
-
1 فایل پیوست
-
درد دل نجومی.....
یه دل میگه بگم بگم .....یه دلم میگه نگم نگم
طاقت نداره دلم دلم.....ای نازنینم تنها ترینم
از دست عزیزان چه بگویم گله ای نیست .........گر هم گله ای هست دگر حوصله ای نیست
با سلام خدمت دوستان ( شکارچی ) خودم.
شکارچیانی که حتی کوچکترین اجرام سماوی ( شهاب سنگ) از چشم تیز بین آنها مخفی نمیماند.
خیلی خوشحالم که این دوستان ساعت ها از وقت ارزشمند خویش را صرف روئیت شهابسنگهای آسمان کرده و
ساعتها از وقت خود را صرف جستجو در بیابانها برای یافتن شهاب سنگهای( سوخته) وسقوت کرده بر روی زمین
میکنند.
جالبتر از آن اینکه برای سنگهای یافته شده ارزش گزاری و نمایشگاه نیز ترتیب میدهند.
فکر کنم عزیزان تا حالا متوجه شده باشند موضوع از چه قرار است!!!!!!!!!!!
البته من برای علم و دانش و کسانی که در راه علم قدم برمیدارند ارزش فوق العاده ای قائل هستم.
ولی تعجب من برای اینست کسانی که برای یک تکه سنگ ارزش قائل شده اند چرا برای ( انسان ) این
(اشرف مخلوقات )ارزشی قایل نیستند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!! !!!!!
به نظر شما خواننده محترم یک نفر انسان به اندازه یک تکه شهاب سنگ ارزش ندارد؟
منجمان عزیز توجه داشته باشند هر کدام از ما تا کنون چند ساعت از وقت خود را صرف ( رصد نجومی )
و برنامه های شب مانی جهت رویت هلال ماه و سایر مسایل نجومی کرده ایم ؟
انصافا" چند ساعت از اوقات بیکاری خود را صرف بررسی در حال اشرف مخلوقات کرده ایم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تا کنون چقدر وقت صرف یافتن انسانهایی که عمر خود را در راه خدمت به جامعه بشری نموده اند کرده ایم ؟؟؟؟؟
در این سایت حدود 400 نفر عضو ثبت نام شده اند.از این تعداد حدود 100 نفر عضو فعال ( ؟ ) در زمینه های مختلف
در سایت فعالیت میکنند.
از این 100 نفر حدود 70 نفر ساکن شهر تهران میباشند.
نزدیک به 7 روز پیاپی اولین تاپیک سایت ((( برنامه ملاقات با بانو طریان ))) بود.
یعنی بیشتر اعضاء سایت در جریان برنامه ملاقات با ( بانو طریان ) قرار گرفته بودند.!!!!!!!!!!!!!!!!!
پس از برنامه ریزیهای بعمل آمده فقط 1 نفر از شهر تهران برای ملاقاط با ایشان آمده بود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
1 نفر از کرج 1 نفر از قزوین 2 نفر از بروجرد و نفر آخر هم از اهواز خودش را به برنامه رساند.!!!!!!!!!
در رابطه با معرفی ( بانو طریان ) به اندازه کافی در سایت قلم فرسایی شده است!!!
دیگر لازم نمیبینم که ایشان را برای اعضاء سایت معرفی کنم.
سوالی که مطرح میشود اینست که :
کسی که سالهای زیادی از عمر خویش را در راه خدمت به جامعه ( نجوم ) کشور صرف کرده است و در این راه متحمل
زحمات و مشقات فراوانی نیز شده است و عمر خویش را وقف تربیت و تعلیم دانشمندان ( سرشناس ) کشور
کرده است و....به اندازه یک تکه شهاب سنگ بی ارزش 1000 دلاری نمیارزد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد ......وانچه خود داشت زبیگانه تمنی میکرد
ما دنبال اشیاء با ارزش در آسمان میگردیم ولی غافل از اینکه با ارزشترین مخلوق هستی در روی زمین
( شهر تهران ) قرار دارد و لی ما از وجود آن بی خبریم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ای قوم به حج رفته کجایید کجایید.........مقصود همین جاست بیایید بیایید
کافی بود یک برنامه (بارش شهابی) در جایی بر گزار شود .دوست دارم ببینم که چند تا مینی بوس از ستاره شناسها
برای رویت این برنامه عازم دشت و بیابان میشدند؟
آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم.......یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم
من توقع ندارم که همه مردم کار وزندگی خود را رها کرده و به ملاقات بانو طریان بروند.
ولی حد اقل کاری که میشود کرد فرستادن یک پیام ( خشک و خالی ) تشکر و ابراز لطف به (بانو )میباشد.
میشد گفت ( من توانایی شرکت در این برنامه را بنا به دلایل شخصی ندارم ) ولی شرکت کنندگان محترم
لطف کنید از طرف ما به بانو سلام برسانید!!!!!!!!!!!!!!!
و الله خرجی برای هیچ کس نداشت!!!!!!!!!!
افسوس از یک تشکر ساده!!!!!!!!!!!!!!!
ما زاصل خویشتن بیگانه ایم ........لاجرم دردی کش میخانه ایم
تو خود حدیث ناگفته بخوان از این مجمل.............
ادامه دارد......
-
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
افسانه مهاجري
آقاي افلاطون به نظرم شما ديگر داريد زيادي قضيه را شور ميكنيد
من مطالب را خواندم و خوشحال شدم كه شما و سايرين به ديدار ايشان رفتيد
ولي شما در هر تاپيك با ربط و بي ربطي هي گير داديد به بانو طريان !
اين تاپيك مربوط به پيدا كردن شهاب سنگ است و لطفآ مطالب رو با هم قاطي نكنيد
حالا آدم هاي زيادي در اين مملكت خدمات علمي كرده اند ، من ماندم كه شما گير داديد به اين خانم !
خانم طريان وظيفه خودشان در قبال علم اين مملكت را انجام دادند . شما و ما هم بهتر است به جاي حلوا حلوا كردن برويم و كار علمي انجام دهيم .
از مديران عزيز خواهش ميكنم اين مطلب را به دليل اينكه ربطي به موضوع تاپيك ندارد حذف كنند .
سلام به خانم مهاجر عزیز...
به فروم خوشامدین...
من و کسایی که اون روز اومدیم به دیدار بانو حق رو به آقای علیجانلو میدیم...
خود شما واسه کسی که اون علم رو براتون تولید کردن چقدر احترام قائل هستید؟؟؟
اونجور که برنامه ریزی شده بود ( همین جا از خانم بنیادی واقعا ممنونم ) قرار بود در دوروز به دیدار بانو بریم.. اما انقدر استقبال شد که توی یه روز سروته قضیه به هم اومد...
من گزارشی درباره دیدار با بانو نگذاشتم و از دیگر دوستان خواستم این کارو کنن می دونین چرا؟؟؟
چون منم همین قصد رو داشتم که به همه گلگی کنم...
من نیت کردم دو هفته یکبار به دیدن بانو بیام ... این هفته حتما با خواهرم میام. و دفعات دیگه تنها...
چون واسه تولید کننده علم هم احترام قائل هستم مخصوصا اینکه اون شخص توی خانه سالمندان باشه و با این فکر زندگی کنه که " یک هفته هست که اومده بیمارستان و قراره بره خونه و از ما خواهش کرد وقتی رفت خونه بریم پیششون... :sad::TT TT:
این حرف دکتر منو بدجوری عذاب داد و بغض گلومو فشار داد...
واقعا واسه کسایی که خودشون رو منجم میدونن متاسفم...
-
بنده همونطور كه در جلسه حضوري گفته بودم، برنامه ملاقات با كلاس درسي انطباق داشت كه هر جلسه نمره جداگانه دارد و نمي تونستم اون رو بپيچونم و بيام! اما آقاي صادقيان هروقت خواستيد به خدمت بانو برويد با بنده هم هماهنگ كنيد تا كلاس هام رو بپيچونم و بيام!!!
از اين كه ميبينم در جواب آقاي افلاطون اينگونه جوابي نوشته شده واقعا متأسفم!!!
-
من می خواستم برای ملاقات با خانم طریان در روز سه شنبه برم ولی از آنجایی که فقط من و خانم بنیادی بودیم کنسل شد .
-
من هم خیلی دوست داشتم به ملاقات ایشون برم اما دو روز این برنامه با کلاس هام تداخل داشت .اگر دوباره قراری گذاشته بشه و غیر از دو و سه شنبه باشه من حتما شرکت می کنم.و به سهم خودم از همه ی دوستانی که رفتن تشکر می کنم.