من این جمله رو خوب متوجه نشدم. در هوا یا در آب؟
نمایش نسخه قابل چاپ
شاید منظور هر دو باشه!!!
منظور از هوا اینه که مستقیم روی ترازو بذاریم و وزن کنیم ویا غوطه ور در آب کنیم و به وسیله استوانه مدرج جرم رو محاسبه کنیم یا بر روی ترازو این کار رو انجام بدیم.:)
در جمله بندی اشتباه به وجود آمده! مرسی تذکر دادید. به هر حال درستش همینه که گفتم.
خب در این مورد یکم تحقیق کردم. اون کسی که این متنو نوشته یه چیزایی میدونسته اما نه کامل. میشه گفت نصف نیمه گفته. حتماً میدونید که در زمین شناسی بجای چگالی از وزن مخصوص (چگالی نسبی) استفاده میکنن. چگالی نسبی یعنی نسبت چگالی یک ماده در دو محیط مختلف (در این مورد آب و هوا). روش کار بدین صورته که یکبار جسم رو در هوا وزن میکنند و بار دیگه زیر آب. سپس از رابطه زیر برای بدست آوردن چگالی نسبی استفاده میکنن:
<a href="http://upload.wikimedia.org/math/5/e/3/5e31762f13f49dd2adcbee1a5a2fc6bd.png" target="_blank">http://upload.wikimedia.org/math/5/e...1a5a2fc6bd.png
W<sub>air: وزن در هوا </sub>W<sub>water: وزن در آب</sub>
البته وزن زیر آب به این معنی نیست که جسمو بندازیم تو کاسه آب بذاریم رو ترازو بلکه این خود ترازوه که باید بره زیر آب! از اونجایی که بردن ترازو زیر آب کار عاقلانهای نیست یا حداقل پردردسره به همین خاطر از تکنیک دیگهای استفاده میشه. یکبار وزن جسم رو در هوا اندازه میگیرن، و بعد از اون وزن کاسهای لبریز از آب رو میسنجن، سپس جسم رو بداخل این کاسه لبریز میندازن و بازهم وزن رو اندازه میگیرن. اختلاف بین وزن کاسه لبریز و کاسه لبریزی که داخلش جسم قرار گرفته برابر با وزن آبیه که از ظرف بیرون ریخته. این همون مخرج کسره. :have%20a%20nice%20d
خب از دوستانی که دارن به خوبی مطالب و پیش میبرن متشکرم :گل خدا اجرتون بده من به شما نشان طلایه داران عرصه زمین رو اعطا میکنم :دی:دی
بقیه هم بیان و مشارکت کنن:help: به خدا این زمین شناسی دست کمی از نجوم نداره ها ... (به روزی فک کنین که تورهای زمین شناسی بزاریم تو آوا استار :banana::banana::banana:)
بحث روشهای شناخت کانی ها داره پیش میره. فقط میمونه دو سه مورد که بقیه دوستان کاملش میکنن. (مثل رنگ خاکه و روشهای مکمل)
حالا من یکی از مباحث شیرین و بسیار مهم شناخت کانی ها رو خدمتتون معرفی میکنم. البته نمیخوام بحثشو خیلی باز کنم. چون خیلی تخصصیس. فقط میخوام یه سری الگوی های شکل گیری کانی ها رو معرفی کنم که با کاغذ یا مقوا بتونین اونا رو بسازین.
بحث اصلی همچنان پیش خواهد رفت و در ادامه کانی های آذرین و رسوبی و دگرگونی رو دوستان محبت میکنن و پیش میبرن.
http://up.avastarco.com/images/zje7fjld5196x8rrrok.gif
بطور کلی تمام کانی ها بلوری، تاکید میکنم کانی هایی که فرصت رشد بلوری دارن و بلوری هستن (برخی کانی ها مثل ابسیدین بلوری نیست و آمورف یا بی شکل است. چون بلورهای آن فرصت رشد نداشته) در این هفت سیستم بلوری که در شکل بالا هم میبینید متبلور میشن.
از هر سیستم بلوری چند مثال کانی شناسی هم زده شده. جالب بدونین با روشهای میکروسکوپ الکترونی شبکه بلوری کانی رو شناسی و از این طریق کانی شناخته میشود.
من در آینده الگوهای ساخت کانی ها رو اینجا قرار میدم.
با سلام به دوستان گرامی
این اولین پست من توی این تاپیکه (و البته اولین پست بعد از مدت ها در آوا استار). خیلی دوست داشتم توی این تاپیک مطلب بنویسم ولی متاسفانه مشکلات زندگی اجازه نمیداد!! با اجازه از جناب ثابتی زاده بنده الگو های ساخت رو برای دوستان علاقه مند قرار میدم. شما میتونید با پرینت کردن این الگوها روی کاغذ یا مقوای نازک و برش آنها و تا زدن از روی خط چین ها این بلور ها رو به صورت سه بعدی بسازید. پیشنهاد میکنم برای کاردستی هم که شده یکی از این بلور ها رو برای خودتون بسازید و روی میزتون قرار بدین و ببینید چقدر طرفدار داره!:دی
http://up.avastarco.com/images/mevmmdhl6ird9c7a9xu1.jpg
نمای کلی از الگو ها
http://geologist.epage.ir/images/geo...08_hexocta.gif
یک نمونه سه بعدی بنام هگزا اکتاهدرال
الگو های ساخت فرم های بلور به همراه نام
شکل سه بعدی بلور ها در سیستم کوبیک
یک سوال داشتم که مربوط به ساختار درونی زمین میشه (البته ظاهرا اینجا بحث بیشتر به سمت سنگ شناسی جهتدار شده)
سوال اینه که چرا محور مغناطیسی زمین منطبق بر قطر زمین نیست و چیزی حدود 1200 کیلومتر از مرکز زمین فاصله داره؟!
اگر منشاء مغناطیس زمین دوران لایه های درونی زمین است این دوران طبیعتا باید در مرکز زمین و بر روی محور چرخشی زمین انجام بشه نه جایی دیگر.
سلام دوستان عزیز
یه کتاب مصور دیدم توی یه سایت در مورد سنگ ها و مواد معدنی، گفتم شاید مرتبط با این تاپیک باشه.
میتونید در اینجا توضیحات بیشتر رو ببینید و دانلود کنید.
باسلام به دوستان گرامی
الماس نام خود را از خاصيت سختي بالاي آن و از كلمه يوناني (adamas) به معني غير قابل تسخير (unconquerable) گرفته است هيچ چيز از نظر سختي نمي تواند با الماس رقابت كند سختي الماس (با درجه سختي10) 140 بار بيشتر از كرندم با درجه سختي 9 وگوهر هاي مربوط به اين خانواده يعني ياقوت قرمز(ruby) و ياقوت كبود(sapphire) مي باشد با وجود اينكه سختي الماس در جهت هاي مختلف كريستالي متفاوت است يك الماس را فقط مي توان با يك الماس ديگر يا پودر الماس برش داد.
در مقیاس موهو الماس سخت ترین و گرافیک نرم ترین است .حال آنکه اتمهای تشکیل دهنده هر دو کربن است.این تفاوت ناشی از آن است که در الماس اتمهای کربن در یک شبکه سه بعدی به یکدیگر متصل هستند در حالی که در گرافیک ورقه هایی هستند که با پیوند های سست به یکدیگر متصل اند.
برای به دست آوردن تنها 5 گرم الماس می باید به میزان 1000 کیلو گرم استخراج معدن داشته باشیدکه تنها 20 ذرصد آن کیفیت لازم جواهری را دارد و مابقی در صنعت مورد استفاده قرار می گیرد
منبع :اینترنت:39::16:
تاریخچه الماس :
http://up.avastarco.com/images/30r8knnhwc6x6jcrkkez.png
http://up.avastarco.com/images/o8p73lwyy8ts8wqtvv28.jpg
سلطان جواهرات امروزه ندرتاً در مجموعه جواهرات باستانی یافت شده است و این احتمال می رود که انواع اندازه های الماس در جهان به معنای کمیاب بوده است. آداماس در یکی از نشان های یهود وجود دارد ولی دلایلی وجود دارند که این نام به سنگی سست تر از الماس اشاره می کند: احتمالاً سافیر بی رنگ و یا توپاز بی رنگ بوده است . روی هر قطعه جواهر از این نشان یهودی نام یکی از قبایل بنی اسرائیل حکاکی شده است (12 قبیله)
کاهن بزرگ یهودی از آداماس برای رسیدن به تصمیم نهایی ، از قانون استفاده می کرد. اگر این سنگ کدر می شد حکم بر ضد آن مورد بود و اگر روشن می شد قضاوت به نفع آن مورد بود.
احتمالاً الماس برای اولین بار به عنوان وسیله تراش جواهر به کار می رفته است و سختی زیاد آن ، استفاده از آن را برای این هدف مؤثر کرده است . یونانیان باستان فکر می کردند که تنها راه شکستن الماس فرو کردن آن در خون بز است و بعد از آن به راحتی شکسته می شود . نزدیک کردن الماس به کانی لوداستون (مگنتیت دارای خاصیت مغناطیسی) اثر آنرا از بین می برد. این دو ویژگی توسط بسیاری از پژوهشگران رد شده اند. تا قرن 18 فکر می شد که الماس زهر دارد، خاصیتی که کسانی که صاحب الماس بودند از آن راضی بودند زیرا افسانه زهری بودن الماس یکی از راه های مهم سرقت الماس را منتفی می کرد . بلع الماس و دفع آن نیز بعد از چند روز شایع بود . در ضمن فکر می شد که پودر الماس دارای زهر مهلکی باشد اما احتمالاً به آن آرسنیک می افزودند و کشندگی آن به خاطر آرسنیک بود . یک حادثه واقعی در تاریخ الماس بزرگ و معروف سنسی اتفاق افتاده است که یک خدمتگزار مورد اعتماد الماس را حمل می کرده که مورد تاراج دزدان قرار می گیرد ولی دزدان نمی توانند الماس را پیدا کنند و او را می کشند و بعدها الماس از شکم او پیدا شد و به خزانه باز گردانده شد . الماس به شکل وسیعی برای حفاظت از بشر ، به عنوان طلسم تصور می شد و الماس درخشندگی و خیره کنندگی و با زتاب شدید نور داشت . همچنین در مبارزات طلسم شکست ناپذیری بود . در شرق گاهی به عنوان چشم سوم بت از آن استفاده می شد.