صفحه 5 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 63

موضوع: مشاهير نجوم ايران

  1. Top | #1
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    شماره عضویت
    54
    نوشته ها
    883
    تشکر
    3,289
    تشکر شده 8,442 بار در 878 ارسال

    smile مشاهير نجوم ايران

    ویرایش توسط آسمون : 10-04-2013 در ساعت 06:54 PM


  2. Top | #41
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    شماره عضویت
    1003
    نوشته ها
    505
    تشکر
    137
    تشکر شده 3,297 بار در 484 ارسال

    زندگی علامه ذوالفنون حسن حسن زاده آملی

    مشاهير نجوم ايران-avatar_9-jpg

    حکیم عارف و فقیه عالم آیة اللّه حسن زاده آملی از نوابغ و نوادر روزگار و گوهر گرانبهای علم و فضل و کمال به شمار می‏روند. این دانشور گرانمایه در علومی چون قرآن و تفسیر، نهج البلاغه و حدیث، کلام اسلامی، فقه و اصول، حکمت و عرفان، رجال، ریاضیات، نگارش و خوش نویسی، ادبیات و شعر، نجوم، هیأت و علوم غریبه تبحر داشته، تدریس نموده، در بسیاری از این رشته‏ها صاحب نظر بوده و در برخی از این معارف صاحب سبک و نوآوری می‏باشد.

    علامه حسن‌زاده آملی، با بيش از 190 اثر علمی و عميق در زمينه‌های گوناگون فلسفه، عرفان، نجوم، كلام، فقه، تفسير، حديث، رجال، رياضيات، هيئت، نجوم طب، ادبيات، و ... بی‌شك از فرزانگان و انديشمندان و محققان طراز اول است.

    در اواخر سال 1307 هجری شمسی در روستای ايرای لاريجان آمل متولد و در حجر کفالت و تحت مراقبت پدر و مادری الهی، بزرگوار و اهل يقين، تربيت يافتند. شش ساله که بودند، به مکتبخانه خدمت يک معلم روحانی شرفياب شدند و پيش او خواندن و نوشتن ياد گرفتند و تعدادی از جزوات متداول در مکتبخانه های آن زمان را خواندند، تا اينکه در خردسالی تمام قرآن را به خوبی ياد گرفتند.

    پس از آن در سال 1323 هجری شمسی وارد دوره ابتدايي شدند.
    در حالی تحصيلات کتب ابتدائيه را که در ميان طلّاب علوم دينيّه معمول و متداول است از نصاب الصبيان و رساله عمليه فارسی آيه الله سيد ابوالحسن اصفهانی (چون ايشان مرجع علی الاطلاق در آن زمان بودند) و کليات سعدی، گلستان سعدی و جامع المقدمات و شرح الفيه سيوطی و حاشيه ملا عبدالله بر تهذيب منطق و شرح جامی بر کافيه نحو و شمسيه در منطق و شرح نظام در صرف، مطوّل در معانی و بيان و بديع و معالم در اصول، تبصره در فقه و قوانين در اصول تا مبحث عام و خاص را در آمل که همواره از قديم الدهر واجد رجال علم بوده، از محضر مبارک روحانيين آن شهر آيات عظام و حجج اسلام: محمد آقا غروی و آقا عزيزالله طبرسی و آقا شيخ احمد اعتمادی و آقا عبدالله اشراقی و آقا ابوالقاسم رجائی و غيرهم که همگی از اين نشأه رخت بربسته اند و به رياض قدس در جوار رحمت ربّ العالمين آرميده اند، فرا گرفتند و نيز از حضرت آيه الله عزيزالله طبرسی تعليم خط می گرفتند تا اينکه خود حضرتش در آمل چند کتاب مقدماتی را تدريس می کردند.

    مهاجرت به تهران

    پس از آن در شهريور 1329 هجری شمسی به تهران آمدند و چند سالی در مدرسه مبارک حاج ابوالفتح (رحمه الله عليه) به سر بردند و باقی کتب شرح لمعه از عام و خاص قوانين تا آخر جلدين آنرا در محضر شريف مرحوم آيه الله آقا سيد احمد لواسانی (رضوان الله تعالی عليه) درس خواندند.

    و بعد از آن چندين سال در مدرسه مبارک مروی به سر بردند. و به ارشاد جناب آيه الله حاج شيخ محمد تقی آملی (قدس سره) به محضر مبارک علامه حاج ميرزا ابوالحسن شعرانی طهرانی (اعلی الله مقامه) رسيدند و آن بزرگوار چون پدری مهربان، ساليانی دراز در کنف عنايتش، همّ خويش را به تربيت و تعليم ايشان مصروف داشت – به مدت 13 سال – و از فنونی چند دری بروی ايشان گشود.

    از منقول تمام مکاسب و رسائل شيخ انصاری (قدس سره) و جلدين کفايه آخوند خراسانی (قدس سره) و پس از آن کتاب طهارت و کتابهای صلوه و خمس و زکات و حج و ارث جواهر را به صورت درس فقه خارج استدلالی محققانه، تا اينکه مطمئن شد و باور نمود که بر استنباط فروع از اصول تواناست. آنگاه حضرتش را به تصديق مُنّه استنباط و قوه اجتهاد مشرف ساخت.

    از معقول اکثر شرح خواجه طوسی (قدس سره) بر اشارات ابن سينا (قدس سره) و اکثر اسفار ملاصدرا (قدس سره) و کتاب نفس و حيوان و نبات و تشريح شفای شيخ الرئيس که از کتاب نفس تا آخر طبيعيات شفاء است. از تفسير تمام دوره تفسير مجمع البيان طبرسی از بدو تا ختم آن.

    از کتب قرائت و تجويد:

    شرح شاطبيه به نام «شراج المبتدی و تذکار المقری المنتهی» که شرح علامه شيخ علی بن قاصح عذری بر قصيده لاميه منظومه علامه شيخ قاسم بن فيره رعينی شاطبی در علم قرائات است. اين قصيده 1375 بيت دارد که قافيه همه ابيات فقط «لام» است.
    شرح شاطبيه (در علم قرائات و معرفت قاريان) از کتابهای درسی بود که در مراکز علمی خوانده می شد و استاد علامه شعرانی (قدس سره) آنرا پيش پدرش خوانده بود.

    از کتب رياضی و نجوم:

    1. رساله فارسی ملاعلی قوشچی در علم هيئت

    2. شرح قاضی زاده رومی بر «الملخّص الهيه» از مؤلفات محمّد بن محمود خوارزمی چغمينی معروف به «شرح چغمينی».

    3. استدراک بر تشريح الافلاک شيخ بهايي تأليف علامه شعرانی

    4. کتاب «الاصول» مشهور به اصول اقليدس صوری به تحرير خواجه طوسی که حاوی پانزده مقاله در حساب و هندسه است که همه مسائلش به براهين رياضی مبرهن است.

    5. اُکَرمالاناوس به تحرير خواجه طوسی

    6. اُکَر ثاوذوسيوس در مثلثات و اشکال کروی به تحريرخواجه طوسی

    7. شرح علامه خفری بر «تذکره فی الهيه» محقق طوسی در علم هيئت که شرحی استدلالی است بر مسائل هيئت. بعد از تعلّم شرح خفری بر تذکره به زيج بهادری که اتمّ و ادقّ و اجدّ زيجات است، پرداختند.

    8. تعليم کتاب کبيرمجسطی تأليف بطليموس قلوذی به تحرير طوسی در علم هيئت است و شريفترين مصنف در اين علم است و نيز مقصد اسنی و مطلب اعلی و نهايه النهايات در درس هيئت استدلالی می باشد، همانگونه که شرح خفری ياد شده و اُکَر ثاوذسيوس و اُکَر مالاناوؤس و کتاب «الکره المتحرکه» تأليف اوطوقوس به تحرير خواجه طوسی و رساله قسطابن لوقا در عمل به کره ذات الکرسی و نظاير اين کتاب از متوسطات و اصول اقليدس و کتابهای پايين تر از آن در حساب و هندسه و هيئت از بدايات در اين رشته طبق مراتب درجاتی که نزد اهل هيئت معمول است می باشند.

    9. استخراج تقويم نجومی که چهار سال تعليم آن در محضر علامه شعرانی طول کشيد حضرت استاد علامه حسن زاده (مدّ ظله العالی) به غوص در مسايل آن تا آنجا متبحر شدند که بر استخراج آن متمهّر گشتند و آنرا به طور کامل شرح کردند که هنوز چاپ نگشته است. از اين زيج نه سال استخراج تقويم کردند که چاپ و منتشر شد.

    در عمل به آلات رصدی:

    اسطرلاب و ربع مجيّب به نحو کمال و معرفت آلاتی که در کتابهای ياد شده مذکور است.



    از کتب طبّ:

    1. قانونچه محمد بن محمود چغمينی

    2. شرح الاسباب نفيس بن عوض بن حکيم طبيب

    3. تشريح کليات قانون شيخ الرئيس

    در علم درايه و رجال:

    دوره کامل رساله استاد علامه شعرانی که تاکنون چاپ نگشته است و دوره کامل «جامع الرواه اردبيلی» عليه الرحمه

    در حديث و روايت:

    جامع وافی فيض کاشانی (رضوان الله تعالی عليه)

    پس از خواندن جامع وافی به انخراط در سلک روات دين و انسلاک درسلسله حمله احاديث صادره از اهل بيت عصمت و وحی مشرف گشته است که دستخط شريف علامه شعرانی در کتاب «درآسمان معرفت» حضرت مولی آمده است.

    در محضر علامه رفيعی قزوينی

    در آن سنوات استاد آيه الله حاج ميرزا ابوالحسن رفيعی قزوينی (قدس سره) از قزوين به تهران تشريف فرما شدند و اقامت فرمودند که به هدايت جناب استاد شعرانی به حضور شريفش تشرّف يافتند و چند سالی (5 سال) در محضر مبارکش نيز به تحصيل علوم عقلی و نقلی و عرفانی از اسفار صدر اعظم فلاسفه و شرح علامه محمد بن حمزه مشهور به ابن فناری بر مصباح الانس صدر الدين قونوی و خارج فقه (طهارت و صلوه و اجاره از روی متن عروه الوثقی فقيه آقا سيد محمد کاظم يزدی) و خارج اصول (از متن کفايه الاصول آخوند خراسانی) مشتغل بودند و به «فاضل آملی» از زبان مبارک ايشان وصف می شدند.



    در محضر درس آيه الله حکيم الهی قمشه ای (رضوان الله تعالی عليه):

    تمام حکمت منظومه متأله سبزواری و مبحث نفس اسفار و حدود نصف شرح خواجه بر اشارات شيخ رئيس را تلمذ نمودند. و نيز در مجلس تفسير قرآن آن جناب خوشه چين بودند که همه درسها بيش از ده سال در بيت شريف حکيم متأله الهی قمشه ای (رضوان الله تعالی عليه) بعد از نماز مغرب و عشاء برگزار می شد.

    و نيز مدتی مديد در تهران در درس خارج فروع فقهيه و اصول علامه جناب آيه الله آشيخ محمد تقی آملی شرکت فرمودند.

    و همچنين از اعاظمی که در تهران به ادراک محضرشان بهره مند بودند، جناب حکيم الهی و عارف صمدانی استاد محمد حسين فاضل تونی (رحمه الله تعالی عليه) است که قسمتی از طبيعيات شفا و شرح علامه قيصری بر فصوص شيخ اکبر محی الدين عربی را نزد ايشان تلمذ نمودند.

    و قسمتی از طبيعيات شفا را در محضر مبارک جناب آيه الله حاج ميرزا احمد آشتيانی (قدس سره) خوانده اند. و يکی از آن بزرگواران شيخ جليل مفضال و خدوم علم و کمال و بارع در علوم عقليه و نقليه حاج شيخ علی محمد جولستانی (رحمه الله تعالی عليه) بود که در فراگيری لئالی منتظمه در منطق تصنيف متأله سبزواری پيش ايشان شاگردی نمودند.



    تدريس همراه تحصيل

    در مدت اقامت حضرتش در تهران در طی سيزده سال يا بيشتر همراه با اشتغال به تحصيل علوم از آن محاضر عاليه طبق روش معهود و سيره جاريه بين علمای روحانی به تعليم و تدريس در مدارس (حوزه علميه) روحانی نيز اشتغال داشتند و کتابهای ذيل را تدريس فرمودند:

    1. معالم الاصول

    2. مطوّل تفتازانی, « حضرت مولی شش دوره به تدريس مطوّل توفيق داشت » و معانی مطوّل از اول تا آخر و قسمت زيادی از بيان بديع آنرا تحشيه فرمودند که بسيار گرانقدر و شريف است.

    3. کشف المراد فی شرح تجريد الاعتقاد در علم کلام که اينک با تصحيح و تعليقات حضرتش به طبع رسيد.

    4. قوانين در اصول

    5. شرح محقق طوسی بر اشارات شيخ رئيس در حکمت مشائيّه

    6. شرح لمعه در فقه

    7. ارث جواهر در فقه

    8. لئالی منتظمه

    9. جوهر نضيد

    10. حاشيه ملاعبدالله

    11. شرح شمسيه

    اين چهار کتاب اخير در علم منطق است.

    12. هيئت فارسی در قوشچی

    13. شرح چغمينی

    14. تشريح الافلاک شيخ بهايي

    15. اصول اقليدس

    16. زيج بهادری

    اين پنج کتاب در رياضيات: هيئت و حساب و هندسه است و همچنين موفق به يادگيری زبان فرانسه گرديدند.



    مهاجرت از دارالعلم تهران به شهر مقدّس قم

    در دوشنبه 25 جمادی الاول/ سال 1383 هجری قمری برابر با 22 مهر 1342 هجری شمسی به قصد اقامت در قم، تهران را ترک گفته اند.

    بعد از ورود به قم، تدريس معارف حقّه الهی و تعليم فنون رياضی را شروع کردند.

    برخی از دروسی که حضرت استاد (حفظه الله تعالی) تدريس فرمودند، از شرح دفتر دل باب يازدهم جلد 2 شارح حضرت استاد صمدی آملی (حفظه الله تعالی) به شرح ذيل می باشد:

    1. تدريس چهار دوره اشارات با شرح خواجه که در هر دوره ای با تصحيح دقيق و تعليقات وشرحی محققانه همراه بوده است.(صفحه 253)

    2. تدريس مصباح الانس به مدت هشت سال در حوزه علميه قم برای چندين نفر از عزيزان به خصوص جناب عارف واصل حضرت حجه الاسلام سمندری نجف آبادی و جناب عارف واصل حضرت آقای دکتر امامی نجف آبادی و دوره دوم تدريس آن نيز در تاريخ 24/7/1370 برابر هفتم ربيع الثانی 1412 قمری آغاز شد که تا صفحه 49 اين کتاب به طبع انتشارات فجر در طی 184 جلسه ادامه يافت و در تاريخ 26/11/71 با کسالت حضرت مولی تعطيل شد. (صفحه 255)

    3. تدريس شرح فصوص الحکم قيصری چهار دوره که برای شاگردان املاء می فرمود و آنان مينوشتند. (صفحه 255)

    4. تدريس يک دوره کامل شفا شيخ رئيس که در ضمن تدريس از روی چندين نسخه تصحيح شده و تعليقات و حواشی نمودند. (صفحه 254)

    5. تدريس چهار دوره تمهيد القواعد در حوزه علميه قم که هر دوره اش حدود چهار سال به طول انجاميد. (صفحه 254)

    6. تدريس « اُکَر مانالاؤس » که مدت سه سال در حوزه علميه قم بطول انجاميد. (صفحه 256)

    7. تدريس دو کتاب « اُکَر ثاوذوسيوس و مساکن » به تحرير خوجه طوسی. (صفحه 257)

    8. تدريس اصول اقليدس. (صفحه 257)

    9. تدريس دروس هيئت و ديگر رشته های رياضی. (صفحه 263)

    و ..............



    ادراک محضر علامه طباطبائی (رحمه الله عليه)

    حضرت استاد علامه، يگانه عصر به مدت 17 سال از محضر قدسی علامه طباطبائی (ره) بهره بردند. در خدمت ايشان کتابهای زير را خواندند:

    1. کتاب «تمهيد القواعد» صائن الدين علی بن ترکه، که شرحی است شريف بر « قواعد التوحيد » ابن حامد ترکه و تدرّس آن شب جمعه 12 شعبان المعظم سنه 1383 هجری قمری به اتمام رسيد.

    2. کتاب برهان منطق شفاء شيخ رئيس. تاريخ شروع آن شعبان المعظم 1386 هجری قمری مطابق با آذر ماه 1347 هجری شمسی بوده است.

    3. جلد نهم اسفار صدرالمتألهين به چاپ جديد که از اول باب هشتم کتاب نفس تا آخر آن می باشد و درس آن در روز يکشنبه 23 شعبان المعظم مطابق با پنجم آذر ماه 1346 هجری شمسی بطور کامل پايان پذيرفت.

    4. کتاب توحيد بحار مجلسی. تاريخ شروع آن: شب پنجشنبه 14 شوال المکرم 1394 هجری قمری بوده است.

    5. جلد سوم بحار که در مورد معاد و مطالب ديگر آن است و آنرا به تمامی خواندند.



    از جمله چيزهايي که از محضر قدسی او استفاده کردند، تحقيق در مورد شعب علم، بحث از واجب تعالی و صفات او، تفسير آيات قرآنی و تنقيب در عقايد حقّه جعفری بوده است.

    حضرتش سوگند ياد کرده و می فرمايند: « به جانم سوگند مهمترين چيزی که در محضر شريف او جوهر عاقل را مبتهج می کرد، اصول علميّه و امهّات عقليه ای بود که القاء می فرمود و هر يک از آنها دری بود که درهای ديگری از آن گشوده می شد. به خداوند سوگند از محضر روحانی او علم و عمل فيضان می کرد؛ حتی سکوتش نطقی بود که هيمانی ملکوتی را حکايت می کرد. »



    در محضر علامه محمد حسن الهی طباطبائی (ره)

    از جمله کسانی که در عتبه عليای او اعتکاف داشتند، زبده علمای عامل و عمده عرفای شامخ، عروج کرده به مطالع يقين، حکيم متفقه، فقيه متأله، استاد علامه مکاشف و بحر معارف مولای حضرتش حاج سيد محمد حسن الهی طباطبائی تبريزی – برادر علامه استاد حاج سيد محمد حسين طباطبائی تبريزی – بود که در فنون علوم غريبه اوفاق، جفر، رمل علم حروف، علم عدد و زُبُر و بيّنات و ديگر شعب ارثماطيقی از محضرشان بهره مند گرديدند.



    در محضر حاج سيد مهدی قاضی تبريزی (ره)

    حضرت آقا به مدت چهار سال يا بيشتر جهت تعلم علوم ارثماطيقی در محضر گرانقدر عالم وفیّ زکیّ تقیّ، صاحب خط ممتاز، دوحه شجره قرآن و عرفان و برهان، فرزند صاحب کمالات و خوارق عادات، عالم کامل، مکمّل مکاشف، حضرت آيه الله العظمی حاج سيد علی قاضی تبريزی مصداق « اَلوَلَدُ سِرُّ اَبيه» اعنی الحجه سيد مهدی قاضی مشرف بوده اند. به فرمايش حضرت آقا: «ايشان در تعليم من بذل جهد فرمود و او را بر من حقی است عظيم.»

    به خداوند سوگند قلم و زبان به ادای شکر محشار نيکی هايي که اين مشايخ عظام در حقّ ما نموده اند وافی نيست؛ اگر چه عله العلل و مفيض علی الاطلاق، الله ربّ العالمين است.


    منبع: azha.blogfa.com

  3. 7 کاربر مقابل از smhm عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  4. Top | #42
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    شماره عضویت
    54
    نوشته ها
    883
    تشکر
    3,289
    تشکر شده 8,442 بار در 878 ارسال

    دوست عزیز ممنون از اینکه زندگی نامه ی آیت الله حسن زاده رو قرار دادین ولی اونقدر مفصل بود که بخش نجومش گم شد.

    به نظرم بهتر بود کتاب های ایشون در هیئت و نجوم و همینطور سابقه ی تدریسشون رو می آوردین یا لااقل برجسته می کردین (بولد و رنگی!)

    ایشون و شاگردشون آیت الله صمدی آملی از پیشگامان برجسته ی نجوم اسلامی هستند.

    من یادمه آقای صمدی توی مسجد قلهک درس هیئت و نجوم اسلامی داشتن با اینکه درسشون جمعه ها صبح زود ولی کلی آدم از این وو اونور تهران و بعضا از شهرهای اطراف می اومدن پای کلاس نجوم ایشون!
    امضای ایشان
    گاهی ستاره هدیه کن به مشت پوچ شب ها ...

  5. 4 کاربر مقابل از ستاره بنیادی عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  6. Top | #43
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    شماره عضویت
    1569
    نوشته ها
    160
    تشکر
    1,336
    تشکر شده 1,033 بار در 152 ارسال
    زندگینامه ابوریحان بیرونی

    بیرونی در ۱۴ شهریور۳۵۲ خورشیدی (۲۹ ذیقعده۳۶۲ قمری برابر ۵ سپتامبر۹۷۳ میلادی) در خوارزم که در قلمرو سامانیان بود به دنیا آمد، و زادگاه او که در آن زمان روستای کوچکی بود، «بیرون» نام داشت. مرگش در غزنه در اوان انقلاب سلجوقیان و پادشاهی مسعود بن محمود غزنوی بوده‌است و برخی درگذشت او را در ۲۲ آذر۴۲۷ خورشیدی (۲۷ جمادی‌الثانی۴۴۰ قمری برابر ۱۳ دسامبر۱۰۴۸ میلادی) می‌دانند.
    تألیفات بیرونی به زبان عربی، یعنی زبان علمی و همه‌کس‌فهم عالم اسلام بوده‌است، مگر التفهیم که آن را به فارسی کرد مر ریحانه دختر حسین خوارزمی را که خواهندهٔ کتابی در نجوم بود. بیرونی خود التفهیم را به عربی ترجمه کرد.
    دانشنامه علوم چاپ مسکو، ابوریحان را دانشمند همه قرون و اعصار خوانده‌است. در بسیاری از کشورها نام بیرونی را بر دانشگاه‌ها، دانشکده‌ها و تالار کتابخانه‌ها نهاده و لقب «استاد جاوید» به او داده‌اند.
    نوشته‌هایی از بیرونی در دست است که به وضوح در آن‌ها از گردش ِ زمین به دور ِ خودش نام برده می‌شود. در کتاب ِ «استیعاب الوجوه الممکنة فی صنعة الاسطرلاب» ابوریحان می‌گوید: «از ابو سعید سجزی، اُسطرلابی از نوع واحد و بسط دیدم که از شمالی و جنوبی مرکّب نبود و آن را اسطرلاب زورقی می‌نامید و او را به جهت اختراع آن اسطرلاب تحسین کردم چه اختراع آن متکی بر اصلی است قائم به ذات خود و مبنی بر عقیدهٔ مردمی است که زمین را متحرّک دانسته و حرکت یومی را به زمین نسبت می‌دهند و نه به کرهٔ سماوی. بدون شک این شبهه‌ای است که تحلیلش در نهایت ِ دشواری. و قولی است که رقع و ابطالش در کمال صعوبت است. مهندسان و علمای هیئت که اعتماد و استناد ایشان بر خطوط مساحیه(= مدارات و نصف النهارات و استوای فلکی و دایرةالبروج) است؛ در نقض ِ این شبهه و رد آن عقیدت بسی ناچیز و تهی دست باشند و هرگز دفع آن شبهه را اقامت برهان و تقریر دلیلی نتوانند نمود. زیرا چه حرکت یومی را از زمین بدانند و چه آن را به کرهٔ سماوی نسبت دهند در هر دو حالت به صناعت آنان زیانی نمی‌رسد و اگر نقض این اعتقاد و تحلیل این شبهه امکان پذیر باشد موکول به رای فلاسفهٔ طبیعی دان است.»
    ضمنا بیرونی در کتاب «الاسطرلاب» روشی برای محاسبهٔ شعاع زمین ارائه می‌کند (بوسیلهٔ افت ِ افق وقتی از ارتفاعات به افق نگاه می‌کنیم). بعدها در کتاب ِ «قانون مسعودی» ابوریحان عملی کردن این روش توسط خود را گزارش می‌دهد. اندازه گیری ِاو یک درجهٔ سطح زمین را ۵۸ میل بدست آورده‌است که با توجه به اینکه هر میل عربی ۱۹۷۳٫۳ متر است، شعاع ِ زمین ۶۵۶۰ کیلومتر (بر حسب ِ واحدهای ِ امروزی) به دست می‌آید که تا حد ِ خوبی به مقدار ِ صحیح ِ آن نزدیک است.
    خورشیدگرفتگیهشتم آوریل سال ۱۰۱۹ میلادی را در کوههای لغمان (افغانستان کنونی) رصد و بررسی کرد و ماه‌گرفتگی سپتامبر همین سال را در غزنه به زیر مطالعه برد.
    اپیکتوگرام یعنی چگال سنج آلت برای سنجش وزن مخصوص در فیزیک را اختراع نمود که با آن وزن مخصوص چیزها تعین می‌شود از اختراعات اوست

    کتاب‌ها و کارها

    یک طراحی از کتاب فارسی بیرونی. در این نمایه، شماری از گام‌های ماه به تصویر کشیده شده‌است.


    بیرونی که بر زبان‌های یونانی، هندی و عربی هم چیره بود، کتب و رسالات بسیار که شمار آنها را بیش از ۱۴۶ گزارش کرده‌اند نوشت که جمع سطور آنها بالغ بر ۱۳ هزار است. مهم‌ترین آثار او التفهیم در ریاضیات و نجوم، آثار الباقیه در تاریخ و جغرافیا، قانون مسعودی که نوعی دانشنامه‌است و کتاب تحقیق ماللهند درباره اوضاع این سرزمین از تاریخ و جغرافیا تا عادات و رسوم و طبقات اجتماعی آن. بیرونی کتاب دانشنامه خود را به نام سلطان مسعود غزنوی حاکم وقت کرد، ولی هدیه او را که سه بار شتر سکه نقره بود نپذیرفت و به او نوشت که که کتاب را به خاطر خدمت به دانش و گسترش آن نوشته‌است، نه پول.
    بیرونی، هم‌دورهٔ بوعلی سینا بود که در اصفهان می‌نشست و با هم مکاتبه و تبادل نظر فکری داشتند.
    بیرونی در جریان لشکرکشی‌های محمود غزنوی به هند (پاکستان امروز بخشی از آن است) امکان یافت که به این سرزمین برود، زبان هندی فراگیرد و در باره اوضاع هند پژوهش کند که فراوردهٔ این پژوهش، کتاب «هندشناسی» اوست.
    از دیگر آثار وی می‌توان به کتاب الصیدنه فی الطب اشاره کرد که کتابی است در باره گیاهان دارویی و با تصحیح دکتر عباس زریاب خویی منتشر شده‌است.
    آثار بیرونی

    تحقیق ماللهند: موضوع این کتاب مذهب و عادات و رسوم هندوان و نیز گزارشی از سفر به هند است.
    قانون مسعودی: کتابی است در نجوم و تقویم شامل یازده بخش. در این کتاب بخشهایی مربوط به مثلثات کروی و نیز زمین و ابعاد آن و خورشید و ماه و سیارات موجود است.
    التفهیم لاوایل صناعة التنجیم: این کتاب نیز در نجوم و به فارسی نوشته شده‌است و برای مدت چند قرن متن کتاب درسی برای تعلیم ریاضیات و نجوم بوده‌است.
    الجماهر فی معرفة الجواهر: بیرونی این کتاب را به نام ابوالفتح مودود بن مسعود تألیف کرد و موضوع کتاب معرفی مواد معدنی و مخصوصاً جواهرات مختلف است. ابوریحان در این کتاب فلزات را بررسی کرده و نوشته‌است. او نظریّات و گفته‌های دانشمندانی مانند ارسطو اسحاق الکندی را درباره حدود سیصد نوع ماده معدنی ذکر کرده‌است.
    وی در این کتاب به شرح فلزها و جواهرهای قاره‌های آسیا، اروپا و آفریقا می‌پردازد و ویژگی‌های فیزیکی ماند بو، رنگ، نرمی و زبری حدود ۳۰۰ نوع کانی و مواد دیگر را شرح می‌دهد و نظریه‌ها و گفتارهای دانشمندان یونانی و اسلامی را دربارهٔ آن‌ها بیان می‌کند.
    الصیدنة فی الطب: این کتاب دربارهٔ داروهای گیاهی و خواص و طرز تهیه آن‌ها نوشته شده‌است.
    الآثار الباقیة عن القرون الخالیة (اثرهای مانده از قرن‌های گذشته): ابوریحان در این کتاب مبدأ تاریخ‌ها و گاه‌شماری اقوام مختلف را مورد بحث و بررسی قرار داده‌است. از جمله این اقوام - ایرانی‌ها - یونانی‌ها - یهودی‌ها - مسیحی‌ها عرب‌های زمان جاهلیت و عرب‌های مسلمان نام برده و درباره اعیاد هر یک به تفصیل سخن گفته‌است. این کتاب را می‌توان نوعی تاریخ ادیان دانست.
    استیعاب الوجوه الممکنة فی صنعة الاصطرلاب: در باب ارائهٔ روش‌های مختلف ساخت انواع اسطرلاب است
    ترجمه‌ها

    بیرونی بر اثر سفرهای بسیار به هند به زبان‌های هندی و همچنین سانسکریت چیره بود و کتاب‌های مختلفی را از هندی به عربی ترجمه کرد که عبارتند از: سیدهانتا، الموالید الصغیر، کلب‌یاره.
    او همچنین داستان‌هایی را از پارسی به عربی ترجمه کرده‌است. از جمله این داستان‌ها می‌توان شادبهر(حدیث قسیم السرور)، عین الحیات، داستان اورمزدیار و مهریار و همچنین داستان سرخ‌بت و خنگ‌بت(حدیث صنمی البامیان) را نام برد.
    اکتشافات، اختراعات و تحقیقات




    از جملهٔ آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
    • استخراج جیب یک درجه
    • قاعدهٔ تسطیح کره و ترسیم نقشه‌های جغرافیایی
    • چاه آرتزین؛ این کشف به موسیوزله منسوی کرده‌اند اما در واقع از اکتشافت ابوریحان بوده و سالها پیش در کتاب آثارالباقیه امده بود.
    • ترازوی ابوریحان، که یکی از دقیق ترین ترازوهای تاریخ علم جهان است.
    • قاعده نجومی تسویه البیوت
    • قاعده نجومی مطرح شعاع
    • تیسیرات کواکب
    • سیر نور و صوت
    • مساحت، محیط وقطر کره زمین
    • طول و عرض جغرافیایی و سمت قبله بلاد
    • رصد میل کلی و میل اعظم در نجوم
    • حرکت زمین
    • حرکت خاصه وسطی خورشید
    • حرکت اوج خورشید
    • خاصیت فیزیک الماس و زمرد
    • جزر و مد رودها و نهرها
    • چشمه‌های متناوب
    • اشکال هندسی گلها و شکوفه‌ها
    • امکان خلأ
    • کیفیت و چگونگی ساختن عسل توسط زنبور عسل
    • رصد خسوف و کسوف
    • مقدار حرکت دوری ثوابت
    • تحقیق در تأسیس دولت ساسانیان
    • اطلاعات دقیق و کشف سلسله هخامنشیان
    • تصاعیف خانه‌های شطرنج
    • ساختن کره جغرافیایی
    • ساختن آلات و افزارهای رصدی همانند سه میله، شاقول...
    • طرح نظریاتی دربارهٔ وجود قاره آمریکا
    • قاعدهٔ یافتن سمت قبله و ساختن محراب مساجد
    دوستان ببخشید اگه طولانی بود من سعی کردم بیشتر کارهای مرتبط با نجوم بیرونی را ذکر کنم.
    منبع : ویکی پدیا
    امضای ایشان
    زیباترین قول تو این است که هرگز باز نخواهی آمد ...

    احمدرضا احمدی

  7. 5 کاربر مقابل از *artemis عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  8. Top | #44
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    شماره عضویت
    1003
    نوشته ها
    505
    تشکر
    137
    تشکر شده 3,297 بار در 484 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط ستاره بنیادی نمایش پست ها
    دوست عزیز ممنون از اینکه زندگی نامه ی آیت الله حسن زاده رو قرار دادین ولی اونقدر مفصل بود که بخش نجومش گم شد.

    به نظرم بهتر بود کتاب های ایشون در هیئت و نجوم و همینطور سابقه ی تدریسشون رو می آوردین یا لااقل برجسته می کردین (بولد و رنگی!)

    ایشون و شاگردشون آیت الله صمدی آملی از پیشگامان برجسته ی نجوم اسلامی هستند.

    من یادمه آقای صمدی توی مسجد قلهک درس هیئت و نجوم اسلامی داشتن با اینکه درسشون جمعه ها صبح زود ولی کلی آدم از این وو اونور تهران و بعضا از شهرهای اطراف می اومدن پای کلاس نجوم ایشون!
    بله زندگی علامه مفصله من هم فقط خواستم نقل قول کرده باشم.
    اما بعنوان یک پیشنهاد و در صورت موافقت مدیران خوبه یه برنامه دیدار با علامه حسن زاده با حضور اعضا در شهر قم برنامه ریزی بشه و دقایقی را در محضر ایشان و از صحبتهای گرمشون استفاده کنیم.
    البته قبل از دیدار به نظرم لازمه که نگاهی به آثار و تألیفات نجومی ایشون بیاندازیم.

  9. 3 کاربر مقابل از smhm عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  10. Top | #45
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    شماره عضویت
    1139
    نوشته ها
    263
    تشکر
    897
    تشکر شده 1,972 بار در 268 ارسال

    الغ‌بیگ





    مجسمه الغ‌بیگ (با استفاده از کارشناسی در امور پزشکی بازسازی شده)-



    تمبر یادبود الغ‌بیگ - انتشار در سال ۱۹۹۴ - ازبکستان


    تمبر یادبود الغ‌بیگ و رصدخانه وی- انتشار در سال ۱۹۸۳ - ترکیه



    رصدخانه الغ‌بیگ در سمرقند در زمان اُلُغ‌بیگ دیوارهای مجاور با سنگ مرمر سیقلی شده سنگ فرش شده بودند


    اُلُغ‌بیگ (۷۹۵ تا ۸۵۳ هجری قمری / ۷۷۲ تا ۸۲۸ هجری خورشیدی / ۱۳۹۳ تا ۱۴۴۹ میلادی) فرزند شاهرخ و نوه تیمور از پادشاهان تیموری ایران بود. او پادشاهی ستاره‌شناس، ریاضی‌دان و اهل علم و ادب بود. او از کودکی به آموختن خوشنویسی پرداخت اما همچون برادرانش در این هنر نام آور نشد.
    الغ‌بیگ در سلطانیه در شمال غربی ایران بدنیا آمد. مادرش گوهرشاد آغا از شاهزادگان ایرانی بود که بناهایی چون مسجد گوهرشاد را در مشهد ساخت و پدرش شاهرخ، در تحکیم حکومت تیموری و رشد هنر در آن دوران و شکل گرفتن مکتب هرات بسیار موثر بود.
    شاهرخ در ۸۱۱ به ماوراءالنهر لشکر کشید، خدایداد حاکم آنجا را کشت و خلیل سلطان پسر میرانشاه و نوه تیمور را پس از رهایی به ری فرستاد و حکومت سمرقند را به اُلُغ‌بیگ داد. الغ بیگ، بیشتر اوقات در سمرقند بود و به عنوان مهمان به دربار پدر دعوت می‌شد و در امور سلطنت دخالتی نداشت.
    الغ‌بیگ در سمرقند رصدخانه عظیم و مجهزی به نام رصدخانه الغ‌بیگ را برپا کرد و همراه با دانشمندان بزرگ آن زمان مانند غیاث‌الدین جمشید کاشانی مشغول رصد و تحقیقات علمی شد و با همکاری آنها زیجی را که شامل دقیق‌ترین جداول ستاره‌شناختی و مثلثاتی آن عصر بود پدید آورد که به زیج سلطانی معروف است. مدرسه‌ای نیز برای آموزش علوم و فنون تأسیس کرد و بهترین استادان را در آن جا به‌کار تدریس گمارد. یادداشت‌ها و نامه‌هایی که کاشانی برای پدرش در کاشان می‌فرستاد از سطح بالای فهم و دانش الغ بیگ حکایت می‌کند.
    او در سمرقند با برادرانش: بایسنقر در هرات و ابراهیم در شیراز، که جملگی هنرمند بودند، دربارهٔ شعر فارسی مکاتبه می‏کرد. او اشعار نظامی گنجوی را بر اشعار امیر خسرو دهلوی که بایسنقر می‏پسندید، ترجیح می‏داد.
    الغ بیگ، پس از دو سال درگیری با پسرش عبداللطیف، عاقبت در ۸۲۸ خورشیدی (۱۴۴۹ میلادی) به دست او کشته شد.






    منبع:ویکی بدیا
    ویرایش توسط آسمون : 02-18-2012 در ساعت 12:40 AM دلیل: آشکار سازی تصاویر
    امضای ایشان
    نه به مسجد بردم شیخ و نه در دیر کشیش

    مژده ای عشق که کافر شده ام در همه کیش

  11. 6 کاربر مقابل از Tara عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  12. Top | #46
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    شماره عضویت
    1139
    نوشته ها
    263
    تشکر
    897
    تشکر شده 1,972 بار در 268 ارسال

    حبیب‌الله ذوالفنون



    حبیب‌الله سلطان آبادی عراقی
    زادروز۱۲۴۰(خورشیدی)، ۱۲۷۸(قمری)، ۱۸۶۱(میلادی)
    اراک
    درگذشت۳ دی ۱۳۲۶ (خورشیدی)
    نام‌های دیگرحبیب‌الله ذوالفنون
    پیشهستاره‌شناس، تقویم‌نگار، ریاضی‌دان، مفسر قرآن و ادیب
    مذهباسلام

    حبیب‌الله سلطان آبادی عراقی زاده ۱۲۳۹(خورشیدی) و درگذشته ۳ دی ۱۳۲۶(خورشیدی)، معروف به شیخ حبیب‌الله ذوالفنون دانشمند ستار‌ه‌شناس و تقویم‌نگار بود که در زمینه‌های ادبیات، ریاضیات و تفسیر قرآن نیز فعالیت داشت. وی پس از فرا گرفتن دروس مقدماتی به تحصیل و مطالعه در علم نجوم و ستاره شناسی و علوم نزدیک به آن علاقه‌مندی نشان داد و پس از سال‌ها مطالعه، در دانش ستاره‌شناسی پیشرفت قابل توجهی پیدا کرد و در ردیف دانشمندان زمان خود قرار گرفت. او درباره حرکت ماه به کشفیاتی جدید دست یافت و بر همین پایه جدول نجومی پیشرفته‌ای ترسیم کرد که حاصل بیش از چهل سال مطالعه و بررسی علمی و فکری او درعلم نجوم بود.
    شیخ حبیب‌الله ذوالفنون از بزرگترین تقویم‌نویسان دوره خود بوده و مستخرجات او در عرصه تقویم از سوی بسیاری از تهیه‌کنندگان تقویم مورد بهره برداری قرار می‌گرفت. شیخ حبیب‌الله ذوالفنون که علاوه بر نجوم در رشته ریاضیات و هندسه هم چرب‌دستی قابل توجهی پیدا کرده بود، در زمینه تناسب مکعبات هم به نظریات نوینی دست یافت. دیدگاه‌های او در این‌باره مدت‌ها مورد توجه اساتید دانش ریاضی و مهندسی بود.
    از شیخ حبیب‌الله ذوالفنون در زمینه تفسیر قرآن اثری هم به زبان فارسی چاپ و منتشر شده‌است. شیخ حبیب‌الله ذوالفنون مدت‌ها در دارالمعلمین مرکزی مثلثات کروی و نیز مدرسه عالی سپهسالار علم نجوم و هیأت تدریس می‌کرد. ذوالفنون در دانشسرای عالی و دانشکده الهیات دانشگاه تهران هم این علوم را تدریس می‌کرد. حبیب‌الله ذوالفنون به همراه استاد عبدالعظیم قریب، میرزا غلامحسین رهنما، فاضل تونی و عباس اقبال آشتیانی که از اساتید سرآمد آن روزگار به شمار می‌رفتند، اولین مدرسان و اساتید دارالمعلمین مرکزی بودند.

    منبع:ویکی بدیا
    امضای ایشان
    نه به مسجد بردم شیخ و نه در دیر کشیش

    مژده ای عشق که کافر شده ام در همه کیش

  13. 4 کاربر مقابل از Tara عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  14. Top | #47
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    شماره عضویت
    1139
    نوشته ها
    263
    تشکر
    897
    تشکر شده 1,972 بار در 268 ارسال

    غلام‌حسین رهنما


    غلامحسین رهنما
    زادروز۱۲۵۹
    شیراز، ایران
    درگذشت۱۳۲۵
    تهران، ایران
    والدینحاج میرزا علی‌محمد
    غلامحسین رهنما استاد ریاضی و نجوم ایرانی بود.
    زندگی

    او فرزند حاج میرزا علی محمد ملاباشی بود و در سال ۱۲۵۹ در شیراز بدنیا آمد. در دارالفنون تحصیل کرد و مدتها نزد استاد عبدالغفار خان نجم‏الدوله به تکمیل معلومات خود پرداخت. در سال ۱۳۰۵ ش مجمع نجومی آکادمی علوم فرانسه او را به عضویت دائمی پذیرفت. رهنما حدود چهل و پنج سال در مدارس عالی و دانشگاه تهران به تدریس علوم ریاضی و هیات اشتغال داشت. وی در سال ۱۳۱۳ ش موفق به اخذ درجه‏ی دکترا از شورای عالی دانشگاه تهران گردید. رهنما در مشاغل استادی دانشگاه، ریاست دانشکده‏ی فنی، معاونت و وزارت فرهنگ خدمت کرد. وی در تهران وفات یافت و در جوار حضرت عبدالعظیم در باغ جیران دفن شد. از آثار او: «هیئت»؛ «هندسه‏ی مجسمات»؛ «هندسه‏ی فضایی چشم‏نمای هندسی»؛ «فیزیک»؛ «هندسه‏ی مسطحه» و رساله‏ی دکترایی در موضوع: «نسبت محیط به قطر دایره‏ی عدایی».[۱] از فضلا و دانشمندان و ریاضی‏دانان معروف معاصر است. وی در ۱۲۹۹ ه.ق در شیراز متولد شد. پدرش میرزا علی‏محمد از فقها و دانشمندان عصر خود بود. تحصیلات ابتدائی و مقدماتی را در شیراز فراگرفت و به مدرسه دارالفنون تهران وارد شد و پس از آنکه دارالفنون را به اتمام رسانید، مدتها نزد مرحوم حاج نجم‏الدوله معلومات خود را در رشته‏ی ریاضی و نجوم تکمیل کرد و به معلمی ریاضیات در دارالمعلمین برگزیده شد و سالیان دراز در آنجا تدریس می‏کرد. بیشتر کتب ریاضیات و فیزیک و شیمی در آن تاریخ تالیف اوست و در مدرسه‏ی عالی حقوق و دارالمعلمین هم درس می‏داد. در ۱۳۰۷ از طرف اعتمادالدوله قره‏گوزلو به معاونت وزارت فرهنگ برگزیده شد و چند سالی سمت معاونت وزیر را داشت. در سال ۱۳۱۳ به هنگام تاسیس دانشگاه به استادی و ریاست دانشکده‏ی فنی انتخاب شد و دانشکده مزبور را به وجود آورد. پس از استقلال دانشگاه، معاونت آنجا هم ضمیمه کارش شد. در ۱۳۲۴ در سه کابینه متوالی، وزارت فرهنگ بر عهده او قرار گرفت تا اینکه در اردیبهشت ۱۳۲۵ در ۶۶ سالگی درگذشت و در شهر ری در ایوان مقبره ناصرالدین شاه به خاک سپرده شد. غلامحسین رهنما گذشته از تبحر در علوم ریاضی، به زبان و ادبیات فارس و عربی تسلط داشت و از زبان فرانسه هم بهره‏ی کافی برده بود. تالیفات او در رشته‏ی ریاضی از پنجاه جلد متجاوز است. بیشتر رجال و معاریف عصر مشروطیت از شاگردان او بوده‏اند. رهنما از اعضای پیوسته‏ی فرهنگستان هم بود و از سال ۱۳۱۸ تا حین‏الفوت ریاست هیئت نظار بانک ملی را برعهده داشت. وی در سال ۱۳۲۵ از دنیا رفت. او برادر عبدالرحیم رهنما است.



    منبع:ویکی بدیا
    امضای ایشان
    نه به مسجد بردم شیخ و نه در دیر کشیش

    مژده ای عشق که کافر شده ام در همه کیش

  15. 6 کاربر مقابل از Tara عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  16. Top | #48
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    شماره عضویت
    1139
    نوشته ها
    263
    تشکر
    897
    تشکر شده 1,972 بار در 268 ارسال

    خیام

    غیاث‌الدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خیام نیشابوری (زادهٔ ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ خورشیدی در نیشابور - درگذشته ۱۲ آذر ۵۱۰ خورشیدی در نیشابور)که خیامی و خیام نیشابوری و خیامی النیسابوری

    هم نامیده شده‌است، فیلسوف، ریاضی‌دان، ستاره‌شناس و رباعی سرایایرانی در دورهٔ سلجوقی است. گرچه پایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی او است و لقبش «حجةالحق» بوده‌است؛ولی آوازهٔ وی بیشتر به واسطهٔ نگارش رباعیاتش است که شهرت جهانی دارد. افزون بر آن‌که رباعیات خیام را به اغلب زبان‌های زنده ترجمه نموده‌اند، ادوارد فیتزجرالدرباعیات او را به زبان انگلیسی ترجمه کرده‌است که مایهٔ شهرت بیشتر وی در مغرب‌زمین گردیده‌است.
    یکی از برجسته‌ترین کارهای وی را می‌توان اصلاح گاهشماری ایران در زمان وزارت خواجه نظام‌الملک، که در دورهٔ سلطنت ملک‌شاه سلجوقی (۴۲۶ - ۴۹۰ هجری قمری) بود، دانست. وی در ریاضیات، علوم ادبی، دینی و تاریخی استاد بود. نقش خیام در حل معادلات درجه سوم و مطالعات‌اش دربارهٔ اصل پنجم اقلیدس نام او را به عنوان ریاضی‌دانی برجسته در تاریخ علم ثبت کرده‌است.ابداع نظریه‌ای دربارهٔ نسبت‌های هم‌ارز با نظریهٔ اقلیدس نیز از مهم‌ترین کارهای اوست.
    شماری از تذکره‌نویسان، خیام را شاگرد ابن سینا و شماری نیز وی را شاگرد امام موفق نیشابوری خوانده‌اند.صحت این فرضیه که خیام شاگرد ابن سینا بوده‌است، بسیار بعید می‌نماید، زیرا از لحاظ زمانی با هم تفاوت زیادی داشته‌اند. خیام در جایی ابن سینا را استاد خود می‌داند اما این استادی ابن سینا، جنبهٔ معنوی دارد.
    زندگی


    نقاشی خیالی از عمر خیام.



    آرامگاه خیام که در محله کهن شادیاخ در نیشابور است.


    عمر خیام در سده پنجم هجری در نیشابور زاده شد. فقه را در میانسالی در محضر امام موفق نیشابوری آموخت؛ حدیث، تفسیر، فلسفه، حکمت و ستاره‌شناسی را فراگرفت. برخی نوشته‌اند که او فلسفه را مستقیماً از زبان یونانی فرا گرفته بود.
    در حدود ۴۴۹ تحت حمایت و سرپرستی ابوطاهر، قاضی‌القضات سمرقند، کتابی دربارهٔ معادله‌های درجهٔ سوم به زبان عربی نوشت تحت نام رساله فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابلهو از آن‌جاکه با نظام‌الملک طوسی رابطه‌ای نیکو داشت، این کتاب را پس از نگارش به خواجه تقدیم کرد. پس از این دوران خیام به دعوت سلطان جلال‌الدین ملک‌شاه سلجوقی و وزیرش نظام الملک به اصفهان می‌رود تا سرپرستی رصدخانهٔ اصفهان را به‌عهده گیرد. او هجده سال در آن‌جا مقیم می‌شود. به مدیریت او زیج ملکشاهی تهیه می‌شود و در همین سال‌ها (حدود ۴۵۸) طرح اصلاح تقویم را تنظیم می‌کند. تقویم جلالی را تدوین کرد که به نام جلال‌الدین ملک‌شاه شهره‌است، اما پس از مرگ ملک‌شاه کاربستی نیافت. در این دوران خیام به‌عنوان اختربین در دربار خدمت می‌کرد هرچند به اختربینی اعتقادی نداشت.در همین سال‌ها (۴۵۶) مهم‌ترین و تأثیرگذارترین اثر ریاضی خود را با نام رساله فی شرح مااشکل من مصادرات اقلیدسرا می‌نویسد و در آن خطوط موازی و نظریهٔ نسبت‌ها را شرح می‌دهد. همچنین گفته می‌شود که خیام هنگامی که سلطان سنجر، پسر ملک‌شاه در کودکی به آبله گرفتار بوده وی را درمان ‌نموده‌است.پس از درگذشت ملک‌شاه و کشته شدن نظام‌الملک، خیام مورد بی‌مهری قرار گرفت و کمک مالی به رصدخانه قطع شد بعد از سال ۴۷۹ اصفهان را به قصد اقامت در مروکه به عنوان پایتخت جدید سلجوقیان انتخاب شده بود، ترک کرد. احتمالاً در آن‌جا میزان الحکم و قسطاس المستقیم را نوشت. رسالهٔ مشکلات الحساب (مسائلی در حساب) احتمالاً در همین سال‌ها نوشته شده‌است.غلامحسین مراقبی گفته‌است که خیام در زندگی زن نگرفت و همسر برنگزید.

    باغی که آرامگاه خیام در آن قرار دارد، تصویر از کنار آرامگاه امامزاده محروق گرفته شده‌است و در ورودی قدیمی این باغ در تصویر دیده می‌شود.


    مرگ خیام را میان سال‌های ۵۱۷-۵۲۰ هجری می‌دانند که در نیشابور اتفاق افتاد. گروهی از تذکره‌نویسان نیز وفات او را ۵۱۶ نوشته‌اند، اما پس از بررسیهای لازم مشخص گردیده که تاریخ وفات وی سال ۵۱۷ بوده‌است .مقبرهٔ وی هم اکنون در شهر نیشابور، در باغی که آرامگاه امامزاده محروق در آن واقع می‌باشد، قرار گرفته‌است.


    منبع:ویکی بدیا
    ویرایش توسط آسمون : 02-20-2012 در ساعت 07:32 PM
    امضای ایشان
    نه به مسجد بردم شیخ و نه در دیر کشیش

    مژده ای عشق که کافر شده ام در همه کیش

  17. 3 کاربر مقابل از Tara عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  18. Top | #49
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    شماره عضویت
    1139
    نوشته ها
    263
    تشکر
    897
    تشکر شده 1,972 بار در 268 ارسال

    ستاره‌شناسی

    یکی از برجسته‌ترین کارهای وی را می‌توان اصلاح گاهشماری ایران در زمان وزارت خواجه نظام‌الملک، که در دورهٔ سلطنت ملک‌شاه سلجوقی (۴۲۶-۵۹۰ هجری قمری) بود، دانست. وی بدین منظور مدار گردش کره زمین به دور خورشید را تا ۱۶ رقم اعشار محاسبه نمود.
    خیام در مقام ریاضی‌دان و ستاره شناس تحقیقات و تالیفات مهمی دارد. از جمله آنها رسالة فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله است که در آن از جبر عمدتاً هندسی خود برای حل معادلات درجه سوم استفاده می‌کند. او معادلات درجه دوم را از روش‌های هندسی اصول اقلیدس حل می‌کند و سپس نشان می‌دهد که معادلات درجه سوم با قطع دادن مقاطع مخروطی با هم قابل حل هستند.برگن معتقد است که «هر کس که ترجمهٔ انگلیسی [جبر خیام] به توسط کثیر را بخواند استدلالات خیام را بس روشن خواهد یافت و، نیز، از نکات متعدد جالب توجهی در تاریخ انواع مختلف معادلات مطلع خواهد شد.»مسلم است که خیام در رساله‌هایش از وجود جواب‌های منفی و موهومی در معادلات آگاهی نداشته‌است و جواب صفر را نیز در نظر نمی‌گرفته است.


    چهره جهانی خیام



    تندیس خیام در بخارست، پایتخت رومانی


    در جهان خیام به عنوان یک شاعر، ریاضیدان و اخترشناس شناخته شده‌است. هرچند که اوج شناخت جهان از خیام را می‌توان پس از ترجمه شعرهای وی به وسیله ادوارد فیتزجرالد دانست. این در حالی است که بسیاری از پژوهشگران شماری از شعرهای ترجمه‌شده به وسیله فیتزجرالد را سروده خیام نمی‌دانند و این خود سبب تفاوت‌هایی در شناخت خیام در نگاه ایرانی‌ها و غربی‌ها شده‌است. تأثیرات خیام بر ادبیات غرب از مارک تواین تا تی. اس الیوت او را به نماد فلسفه شرق و شاعر محبوب روشنفکران جهان تبدیل کرده‌است.
    در سال ۱۸۷۵«گارسن دوتاسی» خاورشناس معروف فرانسوی تعداد ۱۰ رباعی از خیام را به فرانسه برده بود ولی ۱۰ سال بعد کنسول فرانسه که زبان فارسی را خوب می‌دانست ولی به فلسفه و اندیشه و اعتقاد خیام آگاهی نداشت خیام را یک «صوفی» معرفی کرد و تعداد زیادی از رباعیات خیام و منسوب بدو را به فرانسه برد. همین بی خبری از فکر خیام موجب شد که تئوفیل گوتیه او را شاعری رند حساب کند. نظر گوتیه نسبت به خیام و شرح و تفصیل اشعارش موجب شد که فرانسویان نسبت به این شاعر ایرانی علاقهٔ زیادی نشان دهند.
    ولادیمیر پوتین، مارتین لوتر کینگ و آبراهام لینکن همیشه قبل از خواب رباعیات خیام می‌خواندند یا می‌خوانند
    نامگذاری به نام خیام


    افلاک نمای خیام در نیشابور.


    • یکی از حفره‌های ماه به افتخار خیام «عمر خیام» نامیده شده‌است.
    • سیارکی در سال ۱۹۸۰ به نام وی نامگذاری شد.(سیارک ۳۰۹۵)
    • در تونس هتلی به نام خیام ساخته شده‌است.
    • در فرانسه و مصر شراب‌هایی به نام خیام تولید می‌شود.
    • نام یکی از ایستگاه‌های قطار که فاجعه قطار نیشابور در آن‌جا رخ داد نامش خیام بود.
    • خیابان خیام در شهر تهران واقع در منطقه ۱۲ شهرداری تهران به نام عمر خیام نام‌گذاری شده‌است.
    • در سال ۱۸۹۲ م. «انجمن عمر خیام» در لندن توسط گروهی از دانشمندان و ادیبان و روزنامه‌داران بنیانگذاری شد. این انجمن تا سال ۱۸۹۳ م. سه مراسم بزرگداشت برای خیّام برگزار کرد. در این انجمن‌ها اشعار زیادی در مدح خیام خوانده شد که که اعضای انجمن سروده بودند. همچنین دو عدد بوته گل سرخ بر مزار ادوارد فیتزجرالد مترجم رباعیات عمرخیام قرارداده شد که بر سرلوحه آن این طور نوشته شده بود: این بوته گل سرخ در باغ کیو پرورده شده و تخم آن را سیمپسن از مزار عمرخیام در نیشابور آورده و بدست چندین تن از هواداران ادوارد فیتزجرالد ازجانب انجمن عمرخیام غرس شده.
    • مارتین لوتر کینگ در سخنرانی خود از خیام گفته‌ای را می‌آورد.
    در نیشابور

    • میدان خیام یکی از میدان‌های شهری در نیشابور به نام خیام نامگذاری شده.در میان این میدان بنای آرامگاه اولیه عمر خیام قرار داده شده‌است.
    • خیابان خیام یکی از خیابان‌های شهر نیشابور واقع در شهرک فرهنگیان است که به نام عمر خیام نام‌گذاری شده‌است.
    • شهرک صنعتی خیام در نزدیکی نیشابور به نام خیام نامگذاری شده‌است.
    • دبیرستان خیام یکی از مدرسه‌های قدیمی نیشابور خیام نامگذاری شده .
    • افلاک نمای خیام و پژوهشکده ستاره شناسی نیشابور
    • خانه ریاضیات نیشابور (برگرفته از تخصص ریاضی خیام) در نیشابور به نام وی است
    امضای ایشان
    نه به مسجد بردم شیخ و نه در دیر کشیش

    مژده ای عشق که کافر شده ام در همه کیش

  19. 2 کاربر مقابل از Tara عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  20. Top | #50
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    شماره عضویت
    1433
    نوشته ها
    91
    تشکر
    1,143
    تشکر شده 838 بار در 92 ارسال

          !

    مشاهير نجوم ايران         
    در حال گشت زدن در سایت skyscript.co.uk بودم که در بخش بیوگرافی این سایت نام ابوریحان بیرونی چشمم را گرفت!
    مطلبی با این مقدمه:



    Medieval Arabic astrology represents a vital missing link in the history of the western tradition. With the collapse of the Roman Empire in AD 476, Europe entered its 'dark ages' when knowledge of classical science and philosophy was lost to the west for several centuries. The Christian church eventually established the monastic system as a means of promoting learning, but even then the philosophers of Pagan times were viewed with suspicion by the church fathers. Astrology, having been denounced by Saint Augustine, was regarded as the work of the Devil. Yet amongst the Muslim enemies of Christendom - the Saracens, Moors and Turks - the philosophers of the ancient world were revered as wise men from a golden age of enlightenment and learning. At its most exalted level, astrology was seen as a precious remnant from a time when people had lived in conscious harmony with their celestial origins.

    و جالب است که در بین عربها و ترک ها و مور ها نامی از ایرانی ها نبرده است!!!!!


    برای مطالعه ی کامل مطلب مذکور می توانید به لینک زیر مراجه کنید.
    http://http://www.skyscript.co.uk/albiruni.html

    امضای ایشان
    ...

  21. 6 کاربر مقابل از Night* عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


صفحه 5 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق برای آوا استار محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد