صفحه 10 از 24 نخستنخست ... 6789101112131420 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 91 تا 100 , از مجموع 232

موضوع: ریاضی محض!

  1. Top | #1
    مدیر ارشد

    عنوان کاربر
    مدير ارشد
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    شماره عضویت
    545
    نوشته ها
    1,564
    تشکر
    7,743
    تشکر شده 17,035 بار در 1,523 ارسال

    Post ریاضی محض!

    اصولا تقارن در طبیعت زیاد رخ میده!
    به همین دلیل تصمیم گرفتم همزاد ِ فیزیک ِ محض رو ایجاد کنم: ریاضی محض!
    اگر مبحث ِ ریاضی خاصی دارید که هیچ ربطی به نجوم و فیزیک نداره اون رو اینجا قرار بدید!
    امضای ایشان
    یک سر به هوای کوچک در این دنیای بزرگ


  2. Top | #91
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    شماره عضویت
    1003
    نوشته ها
    505
    تشکر
    137
    تشکر شده 3,297 بار در 484 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط sina asadi نمایش پست ها
    مغلطه یعنی غلط آشکار و مغالطه یعنی یک غلط ذاتی که در ظاهر درست به نظر می رسه.
    مغلطه غلط آشکار نیست و غلط ذاتی و غیرذاتی هم نداریم.
    غلط دو نوع است: غلط آشکار و غلط پنهان.
    در «مغالطه» دو نوع غلط وجود دارد یک غلط پنهان که درون مسأله است و معمولا خواننده به آن توجه ندارد و یک غلط آشکار در پایان و نتیجه گیری مساله است. به اینکار مغالطه یا سفسطه گفته می شود یعنی آمیختن چند غلط در کلام به منظور به غلط انداختن مخاطب. (مانند همان کاری که سوفسطی ها انجام می دادند مثلا با دلیل به یک شخص ثابت می کردند که تو گاو هستی نه انسان!!) مغالطه در علم منطق شامل 13 نوع است.
    اما «مغلطه» کلامی است که یک غلط پنهان در خود دارد و تا آخر نیز این غلط آشکار نمی شود بطوریکه خواننده ممکن است واقعا مطلب را باور کند.
    معمولا فرقه ها و مذاهب ضاله برای تبلیغ اندیشه خودشان بسیار از مغلطه استفاده می کنند.

    بنابرین مغالطه، آمیختن چند غلط است ولی مغلطه یک غلط است.

  3. کاربر مقابل از smhm عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  4. Top | #92
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    شماره عضویت
    1003
    نوشته ها
    505
    تشکر
    137
    تشکر شده 3,297 بار در 484 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mostafa نمایش پست ها
    دوستان گرامی

    لطفآ بحث ها رو به حاشیه نبرید

    به نظرم اگر اجازه بدید بحث بر سر مسائل جدی تری پیش برود بهتر است

    در همه این موارد که مثلآ اثبات تناقضات در ریاضیات است ، اشتباهات ظریفی صورت می گیرد که باید به آنها دقت کنید

    لذا لطفآ این بحث را خاتمه داده و اجازه دهید موضوعات بهتری در این تاپیک مطرح گردد .

    با تشکر از توجه شما
    از اینکه بحث یه مقدار حاشیه ای شد بنده معذرت میخوام.
    اما خواهش میکنم صورت مساله را پاک نکنید.
    یکبار دیگه مساله را مطرح می کنم:
    x^2+x+1=0 => x+1=-x^2
    x(x+1)+1=0
    x(-x^2)+1=0
    x^3=1
    x=1
    اشکال کجاست؟

  5. Top | #93
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Oct 2011
    شماره عضویت
    1909
    نوشته ها
    147
    تشکر
    1,005
    تشکر شده 635 بار در 132 ارسال

    الان شما میگی (x+1= - (x^2
    آخر سر هم ایکس رو یک بدست آوردید که عددی مثبته. خب میگه میشه عدد مثبتی به اضافه ی 1 بشه و آخر سر جوابش منفی مجذور عدد در بیاد!!!!!!!!!!!!!!!!

    خب این نشون میده که اثباتتون مشکل داره.
    امضای ایشان
    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    LIVE the way you LOVE ... OR ... LOVE the way you LIVE
    That's The way you feel HAPPY

  6. کاربر مقابل از Sky_Watcher عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  7. Top | #94
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    شماره عضویت
    1003
    نوشته ها
    505
    تشکر
    137
    تشکر شده 3,297 بار در 484 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط Sky_Watcher نمایش پست ها
    الان شما میگی (x+1= - (x^2
    آخر سر هم ایکس رو یک بدست آوردید که عددی مثبته. خب میگه میشه عدد مثبتی به اضافه ی 1 بشه و آخر سر جوابش منفی مجذور عدد در بیاد!!!!!!!!!!!!!!!!

    خب این نشون میده که اثباتتون مشکل داره.
    بله اثبات مشکل داره و سوال هم این است که کجای اثبات مشکل داره؟

  8. Top | #95
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Oct 2011
    شماره عضویت
    1909
    نوشته ها
    147
    تشکر
    1,005
    تشکر شده 635 بار در 132 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط smhm نمایش پست ها
    بله اثبات مشکل داره و سوال هم این است که کجای اثبات مشکل داره؟
    شما باید همون اول بگید
    اگر x مثبت باشد : آنگاه ......

    و اگر x منفی باشد : آنگاه .......
    الان شما میگید( x+1= -(x^2 خب این برای عدد های کوچکتر از 1- درسته و برای بقیه ی عدد ها غلط ، خب اثباتی که اینطوری باشه اصلا درست نیست.

    یعنی باید واسه حالت های مختلف x اثبات مختلف وجود داشته باشه.
    میشه از برهان خلف هم استفاده کرد و وجود جواب حقیقی این فرمول رو نقض کرد.
    امضای ایشان
    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    LIVE the way you LOVE ... OR ... LOVE the way you LIVE
    That's The way you feel HAPPY

  9. کاربر مقابل از Sky_Watcher عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  10. Top | #96
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    165
    نوشته ها
    84
    تشکر
    367
    تشکر شده 1,410 بار در 89 ارسال

    گاليله می گويد: "فيزيک و نجوم هم کتاب خدا هستند اما به زبان رياضی".
    مایاها یک تقویم پیچیده ای داشته اند که تنها یک روز در هر 6000 سال کم می آورده است. پیش بینی آنها از کسوف و خسوف به طور اعجاب آوری دقیق بوده است. شاید شنیده باشید که این قوم روز پایان جهان را پیش بینی کرده اند. این روز در تقویم امروزی میلادی، 23 دسامبر 2012 خواهد بود. اگر ترجمه آنچه در تقویم مایا آمده صحیح باشد، به گفته آنها دنیا در حدود چند ماه دیگر ناگهان به پایان خواهد رسید.

    مایاها این عدد را بر پایه و اساس خاصی محاسبه کرده اند. این تاریخ زمانی را در چره تقدیمی زمین مشخص میکند که ما از عصر حوت خارج شده و به عصر دلو وارد میشویم.

    اما حرکت تقدیمی چیست؟ همه میدانیم که زمین در حالی که به دور خورشید میگردد، بر روی محور خود نیز میچرخد و همانطور که از درس علوم دبستان به خاطر دارید، این محور کاملا عمودی نیست بلکه دارای زاویه ای در حدود 23.5 درجه است. اما این محور همواره چنین نیست، بلکه به آهستگی از زاویه 24.5 درجه به 22.1 درجه میرسد و هر 41000 سال یک دور کامل میزند.

    درحالی که زمین چنین حرکتی دارد، به خاطر تغییر در نیروهای گرانشی، محور زمین در یک دایره در جهت عقربه های ساعت میجنبد. فقط تصور کنید که محور از بالا به سمت پایین شروع به چرخش کند. به این ترتیب زاویه زمین در حد 3 درجه اختلاف، ثابت میماند، اما جهتی که به آن اشاره میکند، تغییر میابد. برای مثال در حال حاضر ستاره شمالی ما ستاره پولاریس یا جدی است. اما حدود 13 هزار سال قبل، قطب شمال به سمت ستاره وگا یا نسر واقع اشاره داشته است و دوباره در حدود 13 هزار سال بعد به سمت آن باز خواهد گشت. این چرخش تقدیمی در حدود 25,776 سال دیگر کامل خواهد شد.

    در حال حاضر ما در عصر حوت هستیم،به این معنا که خورشید هنگام طلوع در روز اعتدال بهاری، از محلی که صورت فلکی حوت در آنجا قرار دارد، برمیاید. اما بنا بر حرکت تقدیمی، هر 2160 سال یک بار در روز اعتدال بهاری، خورشید از یک صورت فلکی جدید بر می آید.همانطور که قبلا ذکر شد ما در اواخر سال 2012 از عصر حوت وارد عصر دلو خواهیم شد
    امضای ایشان
    ساقی به دست باش که این مست می پرست. چون خم ز پا نشست و هنوزش خمار توست

  11. 5 کاربر مقابل از shadi.porooshani عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  12. Top | #97
    مدیر ارشد

    عنوان کاربر
    مدير ارشد
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    شماره عضویت
    545
    نوشته ها
    1,564
    تشکر
    7,743
    تشکر شده 17,035 بار در 1,523 ارسال

    یک پارادکس ِ بسیار جالب که البته در کتاب ِ آمار و احتمالمون دیدم اما جوابش رو اونجا ننوشته بود! خودمم نمی دونم! اما پارادکس اینه:

    فرض کنید در ساعت ِ 23:59 یک ظرف داریم که خالی هستش ولی به هر میزانی تیله توش جا می گیره و ما قراره با تیله پرش کنیم.

    ما این جوری عمل می کنیم که تیله ها رو به ترتیب ِ قرار دادن شماره گذاری می کنیم و بعد شروع می کنیم به قرار دادن ِ تیله ها به این نحو: در نصف ِ دقیقه مونده به نیمه شب ده تا تیله می گذاریم و تیله ی ِ شماره ی ِ 10 رو بر میداریم! در یک چهارم ِ دقیقه مونده به نیمه شب ، 10 تا تیله ی ِ دیگه قرار می دیم و تیله ی ِ شماره ی ِ 20 رو بر می داریم و ....

    واضحه که در 12 نیمه شب ظرف پر از تیله است.

    حالا بیایید نحوه ی ِ برداشتن ِ تیله ها رو عوض کنیم: بعد از اینکه در 0.5 دقیقه مونده ، 10 تا تیله رو گذاشتیم تیله ی ِ شماره ی ِ یک رو برداریم! ده تای ِ بعدی رو که در یک چهارم ِ دقیقه مونده به نیمه شب گذاشتیم تیله ی ِ شماره ی ِ دو رو برداریم و ....

    میشه نشون داد که در این حالت در ساعت 12 ظرف خالیه! چون شما هر کدوم از تیله ها رو که در نظر بگیرید لحظه ای وجود داره که شما اون تیله رو برداشتید! در نتیجه تیله ای تو ظرف وجود نداره!!!!

    چرا من وقتی فقط نحوه ی ِ برداشتن ِ تیله ها رو عوض کردم نتیجه این قدر تغییر کرد؟؟؟
    امضای ایشان
    یک سر به هوای کوچک در این دنیای بزرگ

  13. 7 کاربر مقابل از Ehsan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  14. Top | #98
    مدیر ارشد

    عنوان کاربر
    مدير ارشد
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    شماره عضویت
    545
    نوشته ها
    1,564
    تشکر
    7,743
    تشکر شده 17,035 بار در 1,523 ارسال

          random walk

    مسئلهٌ یا شیخ! اگر شخصی در جهتی کاملا تصادفی شروع به قدم برداشتن کند، بعد از n قدم کجاست؟ اگر در هر قدم به اندازه ی ِ l حرکت کند!

    شیخ:

    بله! این مسئله جواب ِ کاملا درست و یکتا ندارد! چه این که شخص ِ معلوم الحال تصادفی می رود و معلوم نیست کجا باشد، و چه این که حتی ممکن است بعد از هزار قدم به مرکز برگردد! اما می توان فهمید اگر چندین بار این کار را انجام دهد میانگین ِ فاصله ای که از مبدا می گیرد چه قدر است!

    فقط کافی است بفهمیم که بعد از n بار قدم برداشتن، احتمال ِ حضورش در هر بازه ای از فاصله چه قدر است! دقت کنید احتمال ِ حضور در یک نقطه ی ِ مشخص صفر است درست همان طور ِ که جرم ِ یک نقطه از یک ماده صفر است! اما درست به همان شیوه که ما به هر نقطه از ماده یک چگالی ِ جرم نسبت می دهیم ، این جا هم می توان به هر نقطه یک چگالی ِ احتمال نسبت داد!

    فرض کنید شخص یک قدم بردارد! اگر بخواهیم مسئله را دو بعدی بررسی کنیم، به مکان ِ شخص باید زوج ِ x,y نسبت دهیم، اگر تعداد ِ زیادی این آزمایش (فقط قدم ِ اول) را تکرار کنیم و هر بار زوج ِ مختصه ی ِ x1,y1 را مکان ِ شخص بعد از یک قدم برداشتن بدانیم، میانگین ِ تمام ِ این x1,y1 ها صفر می شود!!!!! طبیعی است. چون سمت ِ منفی و مثبت ِ هر مختصه متقارن است و فرقی ندارد، به همان اندازه که در منفی ها یافت می شود، در مثبت ها هم یافت می شود!

    این اتفاق ِ خوبی نیست! ما می دانیم دست ِ کم به اندازه ی ِ l از مبدا دور شده! پس میانگین ِ مجذور ِ مختصه ها را پیدا می کنیم! چون برای ِ هر زوج ِ x1,y1 می دانیم که جمع ِ مجذور ِ هر زوج برابر است با l^2 و x,y هم فرقی با هم ندارند و متقارن هستند پس سهم ِ هر مختصه نصف ِ l^2 است یعنی میانگین ِ x1,y1 ها هر کدام l^2/2 است.

    طلبه: یا شیخ! بعد از 1000 قدم چه؟

    شیخ: صبر کن! الله مع الصابرین!

    بعد از n بار قدم برداشتن ، که n هم بسیار بزرگ است، مسئله قدری پیچیده می شود! اگر فاصله ی ِ شخص از مبدا را با r نشان دهیم، میانگین ِ تمام ِ r ها را می شود محاسبه کرد! اما کمی سخت! توزیع ِ x را بعد از هزار بار قدم برداشتن می توان توزیع ِ نرمال در نظر گرفت!

    چون جمع ِ n بار عمل مختلف است می توان اثبات کرد توزیع ِ نرمال حاصل خواهد شد! میانگین ِ این توزیع قطعا صفر است (به همان دلیلی که میانگین ِ توزیع ِ x بعد از یک قدم صفر می شد). اما میماند واریانس که آن هم n ضرب در واریانس ِ یک بار قدم برداشتن خواهد بود! پس همه چیز مشخص است! میماند یک جمع زنی روی ِ r ها و با استفاده از چگالی ِ احتمال میانگین ِ r ها به دست می آید:

    mean(r)=sqrt(n*pi/4)*l

    طلبه: یا شیخ! این ها که برای ِ دو بعد بود! برای ِ سه بعد چه؟

    شیخ:
    برای ِ سه بعد این رابطه می شود
    mean(r)=sqrt(8n/3pi)*l

    حالا سوال ِ اصلی اینجاست:

    اینا چه ربطی به نجوم داشت؟؟؟


    طلبه: وقتی یک فوتون در مرکز ِ خورشید متولد می شود، بعد از طی ِ یک مسافت ِ کوتاه، به یک اتم ِ دیگر برخورد و جذب می شود! سپس دوباره در جهتی تصادفی گسیل می شود، شبیه ِ فرایند ِ قدم زدن ِ تصادفی، می خواستم بدانم بعد از چه مدت این فوتون به بیرون ِ خورشید می رسد!

    به صورت ِ میانگین فوتون از هر ده آنگستروم، یک بار جذب می شود! یعنی طول ِ قدمها ده آنگستروم است. حالا فاصله ی ِ میانگین باید برابر ِ شعاع ِ خورشید شود که به طور ِ متوسط به دست می دهد حدود ِ 2.5 ضرب در ده به توان ِ 34 بار جذب و گسیل باید اتفاق بی افتد تا فوتون بیرون برود!!!!!

    حالا این تعداد اگر ضرب در مدت زمان ِ یک قدم بشود: مدت زمان ِ یک قدم برابر است با طول ِ یک قدم تقسیم بر سرعت ِ نور که می شود حدود ده به توان ِ منفی ِ 20 ثانیه که ضرب در تعداد ِ به دست آمده می شود از مرتبه ی ِ ده به توان ِ 14 ثانیه که می شود از مرتبه ی ِ 10 میلیون سال!

    یعنی فوتونی که از سطح ساطع می شود و در عرض ِ 8 دقیقه به ما میرسد، به طور ِ میانگین ده میلیون سال طول کشیده تا از مرکز ِ خورشید به سطح بیاید!

    شیخ: احسنت! احسنت! تبارک....!

    (اثرات ِ امتحان ِ آمار و احتمال!!!!)
    امضای ایشان
    یک سر به هوای کوچک در این دنیای بزرگ

  15. 15 کاربر مقابل از Ehsan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  16. Top | #99
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    كاربر ممتاز آوااستار
    مدال طلای كشوری المپياد نجوم
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    شماره عضویت
    1120
    نوشته ها
    2,424
    تشکر
    12,335
    تشکر شده 28,319 بار در 2,458 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط Ehsan نمایش پست ها
    مسئلهٌ یا شیخ! اگر شخصی در جهتی کاملا تصادفی شروع به قدم برداشتن کند، بعد از n قدم کجاست؟ اگر در هر قدم به اندازه ی ِ l حرکت کند!

    شیخ:

    بله! این مسئله جواب ِ کاملا درست و یکتا ندارد! چه این که شخص ِ معلوم الحال تصادفی می رود و معلوم نیست کجا باشد، و چه این که حتی ممکن است بعد از هزار قدم به مرکز برگردد! اما می توان فهمید اگر چندین بار این کار را انجام دهد میانگین ِ فاصله ای که از مبدا می گیرد چه قدر است!

    فقط کافی است بفهمیم که بعد از n بار قدم برداشتن، احتمال ِ حضورش در هر بازه ای از فاصله چه قدر است! دقت کنید احتمال ِ حضور در یک نقطه ی ِ مشخص صفر است درست همان طور ِ که جرم ِ یک نقطه از یک ماده صفر است! اما درست به همان شیوه که ما به هر نقطه از ماده یک چگالی ِ جرم نسبت می دهیم ، این جا هم می توان به هر نقطه یک چگالی ِ احتمال نسبت داد!

    فرض کنید شخص یک قدم بردارد! اگر بخواهیم مسئله را دو بعدی بررسی کنیم، به مکان ِ شخص باید زوج ِ x,y نسبت دهیم، اگر تعداد ِ زیادی این آزمایش (فقط قدم ِ اول) را تکرار کنیم و هر بار زوج ِ مختصه ی ِ x1,y1 را مکان ِ شخص بعد از یک قدم برداشتن بدانیم، میانگین ِ تمام ِ این x1,y1 ها صفر می شود!!!!! طبیعی است. چون سمت ِ منفی و مثبت ِ هر مختصه متقارن است و فرقی ندارد، به همان اندازه که در منفی ها یافت می شود، در مثبت ها هم یافت می شود!

    این اتفاق ِ خوبی نیست! ما می دانیم دست ِ کم به اندازه ی ِ l از مبدا دور شده! پس میانگین ِ مجذور ِ مختصه ها را پیدا می کنیم! چون برای ِ هر زوج ِ x1,y1 می دانیم که جمع ِ مجذور ِ هر زوج برابر است با l^2 و x,y هم فرقی با هم ندارند و متقارن هستند پس سهم ِ هر مختصه نصف ِ l^2 است یعنی میانگین ِ x1,y1 ها هر کدام l^2/2 است.

    طلبه: یا شیخ! بعد از 1000 قدم چه؟

    شیخ: صبر کن! الله مع الصابرین!

    بعد از n بار قدم برداشتن ، که n هم بسیار بزرگ است، مسئله قدری پیچیده می شود! اگر فاصله ی ِ شخص از مبدا را با r نشان دهیم، میانگین ِ تمام ِ r ها را می شود محاسبه کرد! اما کمی سخت! توزیع ِ x را بعد از هزار بار قدم برداشتن می توان توزیع ِ نرمال در نظر گرفت!

    چون جمع ِ n بار عمل مختلف است می توان اثبات کرد توزیع ِ نرمال حاصل خواهد شد! میانگین ِ این توزیع قطعا صفر است (به همان دلیلی که میانگین ِ توزیع ِ x بعد از یک قدم صفر می شد). اما میماند واریانس که آن هم n ضرب در واریانس ِ یک بار قدم برداشتن خواهد بود! پس همه چیز مشخص است! میماند یک جمع زنی روی ِ r ها و با استفاده از چگالی ِ احتمال میانگین ِ r ها به دست می آید:

    mean(r)=sqrt(n*pi/4)*l

    طلبه: یا شیخ! این ها که برای ِ دو بعد بود! برای ِ سه بعد چه؟

    شیخ:
    برای ِ سه بعد این رابطه می شود
    mean(r)=sqrt(8n/3pi)*l

    حالا سوال ِ اصلی اینجاست:

    اینا چه ربطی به نجوم داشت؟؟؟


    طلبه: وقتی یک فوتون در مرکز ِ خورشید متولد می شود، بعد از طی ِ یک مسافت ِ کوتاه، به یک اتم ِ دیگر برخورد و جذب می شود! سپس دوباره در جهتی تصادفی گسیل می شود، شبیه ِ فرایند ِ قدم زدن ِ تصادفی، می خواستم بدانم بعد از چه مدت این فوتون به بیرون ِ خورشید می رسد!

    به صورت ِ میانگین فوتون از هر ده آنگستروم، یک بار جذب می شود! یعنی طول ِ قدمها ده آنگستروم است. حالا فاصله ی ِ میانگین باید برابر ِ شعاع ِ خورشید شود که به طور ِ متوسط به دست می دهد حدود ِ 2.5 ضرب در ده به توان ِ 34 بار جذب و گسیل باید اتفاق بی افتد تا فوتون بیرون برود!!!!!

    حالا این تعداد اگر ضرب در مدت زمان ِ یک قدم بشود: مدت زمان ِ یک قدم برابر است با طول ِ یک قدم تقسیم بر سرعت ِ نور که می شود حدود ده به توان ِ منفی ِ 20 ثانیه که ضرب در تعداد ِ به دست آمده می شود از مرتبه ی ِ ده به توان ِ 14 ثانیه که می شود از مرتبه ی ِ 10 میلیون سال!

    یعنی فوتونی که از سطح ساطع می شود و در عرض ِ 8 دقیقه به ما میرسد، به طور ِ میانگین ده میلیون سال طول کشیده تا از مرکز ِ خورشید به سطح بیاید!

    شیخ: احسنت! احسنت! تبارک....!

    (اثرات ِ امتحان ِ آمار و احتمال!!!!)
    یا شیخ از سخنانت گریبان چاک دادیم و سر به بیابان گذاشتیم!

    فقط یک سوال: اون میانگین طول پویش آزاد که عددش را ده آنگستروم فرض کردیم برای کل خورشیده؟

  17. 8 کاربر مقابل از پیمان اکبرنیا عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  18. Top | #100
    مدیر ارشد

    عنوان کاربر
    مدير ارشد
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    شماره عضویت
    545
    نوشته ها
    1,564
    تشکر
    7,743
    تشکر شده 17,035 بار در 1,523 ارسال

    ریاضی محض!         
    نقل قول نوشته اصلی توسط پیمان اکبرنیا نمایش پست ها
    یا شیخ از سخنانت گریبان چاک دادیم و سر به بیابان گذاشتیم!

    فقط یک سوال: اون میانگین طول پویش آزاد که عددش را ده آنگستروم فرض کردیم برای کل خورشیده؟


    اینجا میانگین فرض کردم! بستگی به چگالی ِ خورشید داره! مثلا توی ِ هسته خیلی از این مقدار کمتره! اما توی ِ سطح خیلی از این مقدار بیشتره! ولی من چگالی متوسط گرفتم! برای ِ کل ِخورشید ثابت!

    اخترفیزیکه دیگه از این تقریبها زیاد داره!
    امضای ایشان
    یک سر به هوای کوچک در این دنیای بزرگ

  19. 6 کاربر مقابل از Ehsan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


صفحه 10 از 24 نخستنخست ... 6789101112131420 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. فیزیک ِ محض!
    توسط Ehsan در انجمن فیزیک
    پاسخ ها: 529
    آخرين نوشته: 01-22-2017, 12:30 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق برای آوا استار محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد