صفحه 5 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 77

موضوع: گشت رصدی ، قصر بهرام -21 و 22 بهمن

  1. Top | #1
    کاربر جدید

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز آوا استار
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    شماره عضویت
    1
    نوشته ها
    2,772
    تشکر
    17,041
    تشکر شده 43,792 بار در 2,956 ارسال

          گشت رصدی ، قصر بهرام -21 و 22 بهمن

    سلام به همه اعضا گرامي

    مركز نجوم آوااستار در نظر دارد در تاريخ پنجشنبه و جمعه 21 و 22 بهمن گشت رصدي برگزار كند

    مكان : كاروانسراي قصر بهرام

    اطلاعات بيشتر در بخش اصلي سايت موجود است .

    http://www.avastarco.com/tours.asp

    اين تاپيك جهت اطلاع رسانی و اعلام پيشنهادات براي برگزاري بهتر برنامه ايجاد شده است .


    * ضمنآ اعضای فعال فروم آوا استار از 20% تخفیف برخوردار خواهند شد .
    ویرایش توسط yperseusy : 06-24-2015 در ساعت 12:19 PM


  2. Top | #41
    کاربر ممتاز
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    166
    نوشته ها
    216
    تشکر
    352
    تشکر شده 1,131 بار در 150 ارسال

    خسته نباشيد اينجا برف ميباره چشم چشمو نميبينه اون وقت اونجا رصد و ستاره و آسمون صاف و به به
    تفاوت رو احساس كنيد
    امضای ایشان
    ديرزماني است كه حرفي برايم تكرار مي شود
    حرفي كه هر روز از ذهن آشفته ام ميگذرد
    اما در لحظه بيان همه به آن مي خندند
    ولي ديگر مي خواهم فرياد بزنم
    " من گم شده ام"

  3. 12 کاربر مقابل از shiva عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  4. Top | #42
    کاربر ممتاز
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    شماره عضویت
    439
    نوشته ها
    201
    تشکر
    791
    تشکر شده 608 بار در 73 ارسال

    ما منتظر خوندن گزارشاتون هستیم همچنان...
    امضای ایشان
    " هرتجربه، برگي به كتاب تجربه ها مي افزايد، خردمند كسي است كه اين كتاب را بخواند و برگي به آن نيافزايد."

  5. 9 کاربر مقابل از vega عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  6. Top | #43
    کاربر جدید

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز آوا استار
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    شماره عضویت
    1
    نوشته ها
    2,772
    تشکر
    17,041
    تشکر شده 43,792 بار در 2,956 ارسال

    سلام

    این هم تعدادی از عکسهایی که بچه ها زحمتش رو کشیدند .










  7. Top | #44
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    كاربر ممتاز آوااستار
    مدال نقره كشوري المپياد نجوم
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    251
    نوشته ها
    640
    تشکر
    8,088
    تشکر شده 5,531 بار در 622 ارسال

    آب و هوا

    سلام به همگي!!!

    من در اين پست فقط گزارشي از اوضاع آب و هوا ميدهم!!! بقيه موارد با دوستان ديگر و يا بعدا!

    خوب در طول سفر به سمت قصر بهرام هوا نيمه ابري تا تمام ابري بود كه ميتونيد در عكس هاي موجود غروب رو ببينيد!!!

    قبل از گذر از ايست مشترك محيط باني و سپاه تقريبا آسمون به طور كامل بسته شد!

    با رسيدن به جلوي درب قصربهرام و پياده شدن از وسيله هوا كاملا صاف، يكدست، تاريك ولي ابري بود!!!

    خوب كمي طول كشيد تا درب باز بشه و به داخل قصر بريم! اما با ورود و شروع به پياده كردن وسايل نم نم باران شروع شد! و همينطور تا صبح با انقطاع باران نم نم مي باريد!!!

    خوب رفتيم بدون اميد شام خورديم و بعد از شام كمي صحبت كرديم كه آقاي امام با نقل داستاني درمورد رصد هاي قبلي خود در اين مكان و باز شدن به يكباره آسمون به دوستان دلداري و اميد مي دادند!!!

    خوب شام تموم شد و رفتيم كه يه عكس دسته جمعي بگيريم در جلوي شاه نشين قصر! كه اين عكس چندين بار با آزمايش و خطا بالاخره گرفته شد!!!

    آخرين عكس كه گرفته شد! جبار ديده شد و چند صورت فلكي ديگه كه با اين رخ داد همگي ابزار و وسايل خود را به پشت بام بردند و سريع مي خواستند آنها را براه كنند! اما با برپا شدن ابزارها (كه به نظرم تعدادشون قابل مقايسه با افراد حاضر بود!) آسمون بسته شد و هيچ!!!

    اما ابزار ها براه بود و آماده تا آسمان باز شود! كمي كه گذشت آسمان باز شد و توانستيم زحل را از پشت ابزار با آن حلقه هاي زيبا مشاهده كنيم!
    دوستان سعي كردند اجرام ديگه اي رو هدف بروند كه نمي دونم تا چقدر موفق بودند؟؟
    باز هم هوا بسته شد و اين بار لايه ضخيم تر و بلندتري بود!!!

    دوستان پشت بام نشستند و به خواندن آواز پرداختند!!! صحبت هايي هم شد و داستان هايي و... و اميد و دلداري آقاي امام كه باران بياد حله و اينا! دور هم بوديم كه آرام آرام افرادي براي خواب تشريف بردند و آقاي امام هم گفتند كه شايد باران بگيرد و ابزار ها را ببريم درون اتاقك و خودمان هم رفتيم و شروع به صحبت كرديم كه اين صحبت ها تا به كجا رفت!!!) البته باز هم آقاي امام دلداري و اميد مي دادند با داستان هاشون!!!

    ديگه وسط بحث بوديم كه از دريچه اتاقك ديديم حوالي زحل باز هم باز شده و رفتيم كمي ديگر هم سعي كرديم!!!

    ديگه با بسته شدن دوباره تعداد باز هم كم شد و ابزارها جز يكي دوتا دوچشمي به اتاقك رفت! اين تعداد كم يه بازه چند دقيقه اي هم به جاي ابرهاي صاف و يكدست، ابرهاي تكه تكه هم ديد كه از بين اون ابرها در تلاش جرم گيري بودند!!! كه باز نمي دونم چقدر موفق شدند!!!

    تعداد باز هم كمتر شد و باز به درون اتاقك و صحبت و خوردن تنقلاتي كه دوستان آورده بودند گذشت! اين اتفاق تا حوالي صبح به طول انجاميد و آسمان ديگر باز نشد!!!
    حوالي 2ساعت به طلوع شاهد بارش برف هم بوديم كه زياد به طول نيانجاميد!!! همون گروه اندك تا طلوع بيدار بود و ما 3نفر شروع به عكاسي كرديم(محمدرضا صادقيان، orion، Astronomer)!! و طلوع هم با ابري بودن هوا به پايان رسيد و صبح هوا نيمه ابري شد و آسمان نسبتا خوب!!!

    اتفاقات مربوط به ديگر بخش هاي رصد بر عهده دوستان!!! يا بعدا بنده!

    در آخر بايد بگويم با پست دوست عزيزم Ehsan به شدت موافقم!!! و نمي دونم اين سايت هواشناسي چه ... است!!!

  8. 18 کاربر مقابل از Astronomer عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  9. Top | #45
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    131
    نوشته ها
    506
    تشکر
    11,118
    تشکر شده 5,043 بار در 474 ارسال

    قسمت اول گزارش سفر

    سلام به خوبانِ من...
    اینم از گزارش تصویری من با توضیحاتش...

    ------------------------
    نقل قول نوشته اصلی توسط محمدرضا صادقیان نمایش پست ها
    سلام به دوستان خوب ِ خودم.
    ----------------
    من امروز 21 بهمن ، ساعت 5.30 به تهران رسیدم.
    تا حدود 6.30 ترمینال آرژانتین بودم و الانم مزاحم آقای امام هستم.
    جای همه دوستان خالی ه.
    اما انشاالله توی رصدهای بعدی در خدمت شما باشیم.
    تا الان آقای
    orion اومدن.
    آقای
    Astronomer و دوستشون آقای Ehsan در راه هستن.
    انشاالله کم کم گزارش هامو براتون میزارم.
    موفق و سربلند باشین. ساعت :12/00



    خوب این قسمتی از گزارش اولم بود.که خانم شادی حدادی زاده زحمت معرفی رو کشیدند. و اما ادامه داستان...
    --------------------------
    برای ساعت 13.30 بود که راه افتادیم.با امیدهای بسیار...!
    وقتی راه افتادیم تعدادی از دوستان (از جمله خودم) دچار قاروقور معده شدند و تصمیم بر این شد که برای خریدن ناهار در مکانی توقف کنیم و ناهار بخوریم.
    از اونجایی که توی راهرو مینی بوس پر بود از وسایل من مجبور شدم از پنجره ، برای خرید ناهار بیرون بروم و در حال برگشتن به داخل مینی بوس، دوستان به بنده لطف داشتن و عکسی از من گرفتن :



    ( خودمون ها ، غریبه بینمون نیست ، اما چه بدن انعطاف پذیری دارم ها... )( راستی نگین تبلیغ دلستر بوده ها... )

    اما خوبه که اینم بگم هممون گرسنه نبودیم و تعدادی از دوستان مشغول عکاسی شدن و اینم اسنادش که موجوده :( عکس ها از : kaveh_k_ee )








    بعد از راه افتادن قرار بر این شد تا بعد از ایست و بازرسی محیط بانی و سپاه منطقه نایستیم تا برای غروب به مکان خوبی برسیم . اما دوستان بیکار نشستن و عکسهایی گرفتن :










    ( دوستان با شرمندگی بسیار / امشب ادامه گزارشم رو کامل میکنم. ببخشین . فعلا...)
    امضای ایشان
    همیشه مراقب اشتباه دوم باش!
    اشتباه اول حق توست...!

  10. 22 کاربر مقابل از محمدرضا صادقیان عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  11. Top | #46
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    شماره عضویت
    53
    نوشته ها
    847
    تشکر
    12,984
    تشکر شده 8,834 بار در 819 ارسال

          قصربهرام1

    سلام به همه

    چند تا نکته عرض کنم :
    1:عذر می خوام که نتونستم زودتر از این پست بذارم،آخه اتوبوس برگشت به خوی ساعت 9حرکت کرد و ساعت 2توی برف و بوران گیر کرد و تا ساعت 7 امروز صبح توی یه مسجد نمی دونم کجا اقامت کردیم و چون برف می بارید من نخوابیدم و رفتم بیرون تا زیر برف قدم بزنم که سرما خوردم ناجور!!!!!و از ساعت 7 حرکت کردیم و ساعت 3 رسیدم خوی که یکم استراحت و اینا شد که الان خدمت دوستان رسیدم!!!!!
    2)سفر قصر بهرام خیلی خوش گذشت با اینکه هوا ابری بود ولی 2تا چیز خوب دیدیم که به ابری بودن هوا می ارزید.....که اون دوتا یکیش زحل بود از دید تلسکوپ آقای امام و یکیش طلوع آفتاب بود که فقط 3نفری(محمدرضا صادقیان،astronomer و من) ازش عکس گرفتیم و 2،3 نفر هم داشتم همینجوری می دیدن!!!!
    سوای این دوتا، سفر کردن همراه آقایونی مثل astronomer /Ehsan /astronomer169 /fariborz /مهدی توابی(که من و آقای نوابی 2تا زبان مشترک با هم پیدا کردیم!!!!) /ابراهیم حجاریان /محمدرضا صادقیان /کاوه کشاورزیمصطفی امام /برادر خانوم sunrise /و دو نفر هم بودن که اسم اونا یادم رفت / و به ویژه پیام فروغی
    و خانومایی مثل sunrise /hasti و یکی هم بود که اسمش یادم رفت!!!!!
    خودش یه حس و حال خوبی داره!!!!!

    خلاصه، یکم از تور براتون بگم:
    صبح که رسیدم تهران زنگ زدم به محمدرضا و آدرس دقیق گرفتم و رفتم به دفتر موسسه، اونجا محمدرضا همچنان در حال اطلاع رسانی به بچه ها از طریق های مختلف:تلفن،sms(پیامک،پیام کوتاه)،و اینترنت و.... یکمی بودیم و با خانوم شادی حدادی آزاد هم کلی حرف زدیم و خلاصه بعد یکی دو ساعت همه بچه ها اومدن و حاضر رفتن بودیم چون هیشکی ناهار نخورده بودن یه جایی نگه داشتن که یه چیزی بخوریم و محمدرضا با یه حرکت عجیب و خارق العاده از اتوبوس رفت بیرون كه عكسشم خودش گذاشته و ناهار خریدن و خوردیم!!!!

    بعد دمه غروب رفتيم براي عكاسي از غروب!!!!!


    بعد از کلی حرف زدن رسیدیم به مرز قصر بهرام اما نمیذاشتن بریم توکه آقای امام کلی با فوتبالیست های حافظ منطقه صحبت کردن و بعداز اینکه محیط بانان اومدن اجازه رفتن به داخل گرفته شد!!!!!
    که از اون موقع به بعد بازی پانتومیم شروع شد که آقای امام و آقای کشاورزی خیلی قوی بودن که فکر کنم باختیم،نه؟؟؟؟؟؟؟

    وقتي رسيديم به دمه در قصر بهرام بسته بود كه بچه رفتن از قصر شهرام آدم آوردن براي باز كردن در !!!!!



    اينم قصر شهرامه





    خلاصه رفتيم تو و يكمي كه وسايل ها آماده شدن وخستگي در كرديم، رفتيم براي عكاسي دسته جمعي كه عكس رو آقاي امام گذاشتن!!!!!


    بعد رفتيم بالا پشت بوم كه هوا نيمه ابري بود و يه كوچولو رصد كرديم(همون رصدزحلي كه گفتم!!) بعد كه هوا بازم ابري شد آقاي امام چند تا خاطره گفتن براي ايجاد روحيه و هدفشون هم اين بود كه اميدواري بدن كه هوا صاف ميشه!!!
    بعد آقاي مهدي نوابي و علي رضايي يه دهن خوندن كه حسابي حال كرديم!!!!

    بعد ديگه هوا ابري شد و فكر كنم بارون هم نم نم باريد و رفتيم تو يكي از اتاق هاي پشت بوم قصر بهرام كه آقاي امام هم هي بحث رو عوض مي كردن (و تو يكي از بحث ها اكثر بچه ها ترسيده بودن) بعد ديگه همه گرفتن خوابيدن و فقط منو 169 و astronomer و Ehsan و hasti مونديم و كمي صحبت و رصد و خوردن و گوش دادن به سكوت كوير (پارگي حنجره از عمق سكوت) پرداختيم!!!!!!!!

    تا حدود ساعت 4:30 يا 5 بود كه رفتيم به طرف مي ني بوس كه گرم شيم ولي اونقد حرف زديم بيرونمون كردن!!!!!
    باز منو محمد رضا و علي رضايي و hasti مونديم تا طلوع!!!!(لازم به ذكره كه 169 و Ehsan خوابيدن)


    طلوع شد و سه نفري عكس گرفتيم (هنوز طلوع شروع نشده بود كه خانوم sunriseبيدار شدن كه خودشونو ببينن)!!!!

    ویرایش توسط محمدرضا صادقیان : 02-13-2011 در ساعت 02:41 PM دلیل: مرتب سازی
    امضای ایشان
    عاشق دستپخت مادرمم
    اگرم سرد باشه مشکلی نیس
    در عوض یه ادویه ای می زنه که بکره
    تو هیچ رستورانی نیست و اسمش عشقه


    orion سابق!!!

  12. 17 کاربر مقابل از Hojjat Zafarkhah عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  13. Top | #47
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    شماره عضویت
    53
    نوشته ها
    847
    تشکر
    12,984
    تشکر شده 8,834 بار در 819 ارسال

          قصر بهرام2

    خلاصه كلي عكس گرفتيم محمدرضا تنهايي منو علي هم با 2تا دوربين(كه يكيش ماله من بود دست علي و يكيش ماله محمدرضا بود دست من)شروع كرديم به عكاسي!!!!!!









    بعد تموم شد و رفتيم براي سو‍ه گيري خواب بچه ها كه چند تا عكس هم گرفتيم!!!!!


    بعد ديگه تموم شدو اومديم بيرون،و محمدرضا و امام شروع كردن به دويدن!!!!!!!كه يكمي بعد وايستان و چند تا جونور(اسمشونو نمي دونم چيه ولي عكسش رو حتما دوستان ميذارن) ديديم كه مهدي نوابي و علي دويدن دنباله اونا كه بگيرنشون!!!!!!كه مسلما نتونستن!!!
    بالاخره ديگه فكر كنم راه افتاديم و رسيديم تهران،نه؟؟؟؟؟؟؟؟



    البته آخر سر هم آقاي امام به همراه آقاي كاوه كشاورزي منو رسوندن خونه يكي از فاميلامون كه جاي بسي تشكر داره اين در حالي بود كه هر دو شون با يكي ديگه قرار داشتن!!!!!


    اگه جاييشو نگفتم بچه هايي كه بودن اضافه كنن!!!!!






    ممنون
    ویرایش توسط محمدرضا صادقیان : 02-13-2011 در ساعت 02:43 PM دلیل: مرتب سازی
    امضای ایشان
    عاشق دستپخت مادرمم
    اگرم سرد باشه مشکلی نیس
    در عوض یه ادویه ای می زنه که بکره
    تو هیچ رستورانی نیست و اسمش عشقه


    orion سابق!!!

  14. 16 کاربر مقابل از Hojjat Zafarkhah عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  15. Top | #48
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    شماره عضویت
    53
    نوشته ها
    847
    تشکر
    12,984
    تشکر شده 8,834 بار در 819 ارسال

    اين سه تا عكس رو هم سو‍‍ژه محمدرضا بود كه پيشنهاد ميكنم تو كامپيوترتونsave كنيد و پشت سر هم ببينيد!!!!!









    اينم عكس دسته جمعي صبح بود كه تو پست بالايي جا نشد بذارم!!!!








    پيشنهاد ميكنم بريد تو آلبوم عكس من اوجا عكس هاي خوبي هستن ببينيد!!!!
    http://forum.avastarco.com/forum/members/53-albums66.html
    ویرایش توسط محمدرضا صادقیان : 02-13-2011 در ساعت 02:44 PM دلیل: مرتب سازی
    امضای ایشان
    عاشق دستپخت مادرمم
    اگرم سرد باشه مشکلی نیس
    در عوض یه ادویه ای می زنه که بکره
    تو هیچ رستورانی نیست و اسمش عشقه


    orion سابق!!!

  16. 17 کاربر مقابل از Hojjat Zafarkhah عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  17. Top | #49
    کاربر ممتاز
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    شماره عضویت
    350
    نوشته ها
    166
    تشکر
    1,053
    تشکر شده 465 بار در 63 ارسال

    azslam va khaste nabashid b dustan
    bara inke felan fonte farsi nadaram kholase minivisam.
    hameye aziza khaste nabashan babate gozareshe khube rasad kheili kheili mamnun.va ye khaste nabashide makhsusu bara orion jan k baade rasad ham tu rah munde bud , va motmaenam salame mano resundan be aziza.
    omidvaram k tu rasadaye baadi betunam khedmatetun berasam.

    ----------------------------
    سلام و خسته نباشید به دوستان
    برا اینکه فعلا فونت فارسی ندارم خلاصه مینویسم.
    همهٔ عزیزا خسته نباشن بابت گزارش خوب رصد خیلی‌ خیلی‌ ممنون.و یه خسته نباشید مخصوص برا اوریون جان که بعد رصد هم توی راه مونده بود ، و مطمئنم سلام منو رسوندن به عزیزا.
    امیدوارم که توی رصدای بعدی بتونم خدمتتون برسم
    ویرایش توسط na3r : 02-12-2011 در ساعت 08:38 PM دلیل: تبدیل فینگیلیش به نوشتار فارسی
    امضای ایشان
    بگذارید و بگذرید
    کسانی که باعث رنجش شما شده اند را فراموش کنید .
    اجازه ندهید روی شما تاثیر بگذارند .
    اما هرگز درسی را که به شما آموختند را از یاد نبرید .
    انتخابهایی که می کنید و کشمکشهایی که روبرو می شوید , شما را برای زندگی آماده می کند ...

  18. 10 کاربر مقابل از Hamid (@_@) Reza عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  19. Top | #50
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    283
    نوشته ها
    901
    تشکر
    3,162
    تشکر شده 6,306 بار در 874 ارسال

    گشت رصدی ، قصر بهرام -21 و 22 بهمن         
    نقل قول نوشته اصلی توسط orion نمایش پست ها
    سلام به همه

    چند تا نکته عرض کنم :
    1:عذر می خوام که نتونستم زودتر از این پست بذارم،آخه اتوبوس برگشت به خوی ساعت 9حرکت کرد و ساعت 2توی برف و بوران گیر کرد و تا ساعت 7 امروز صبح توی یه مسجد نمی دونم کجا اقامت کردیم و چون برف می بارید من نخوابیدم و رفتم بیرون تا زیر برف قدم بزنم که سرما خوردم ناجور!!!!!و از ساعت 7 حرکت کردیم و ساعت 3 رسیدم خوی که یکم استراحت و اینا شد که الان خدمت دوستان رسیدم!!!!!
    2)سفر قصر بهرام خیلی خوش گذشت با اینکه هوا ابری بود ولی 2تا چیز خوب دیدیم که به ابری بودن هوا می ارزید.....که اون دوتا یکیش زحل بود از دید تلسکوپ آقای امام و یکیش طلوع آفتاب بود که فقط 3نفری(محمدرضا صادقیان،astronomer و من) ازش عکس گرفتیم و 2،3 نفر هم داشتم همینجوری می دیدن!!!!
    سوای این دوتا، سفر کردن همراه آقایونی مثل astronomer /Ehsan /astronomer169 /fariborz /مهدی توابی(که من و آقای نوابی 2تا زبان مشترک با هم پیدا کردیم!!!!) /ابراهیم حجاریان /محمدرضا صادقیان /کاوه کشاورزیمصطفی امام /برادر خانوم sunrise /و دو نفر هم بودن که اسم اونا یادم رفت / و به ویژه پیام فروغی
    و خانومایی مثل sunrise /hasti و یکی هم بود که اسمش یادم رفت!!!!!
    خودش یه حس و حال خوبی داره!!!!!

    تا حدود ساعت 4:30 يا 5 بود كه رفتيم به طرف مي ني بوس كه گرم شيم ولي اونقد حرف زديم بيرونمون كردن!!!!!
    باز منو محمد رضا و علي رضايي و hasti مونديم تا طلوع!!!!(لازم به ذكره كه 169 و Ehsan خوابيدن)


    طلوع شد و سه نفري عكس گرفتيم (هنوز طلوع شروع نشده بود كه خانوم sunriseبيدار شدن كه خودشونو ببينن)!!!!
    تکذیب میکنم!
    بعد از این که شماها رفتید آقای راننده دیگه نتونستن بخوابن از بس حرف زدید!من و احسان آقا و آقای فروغی و آقای راننده بودیم توی ماشین که آقا احسان بعد از گرم شدن رفتند خوابیدن! ما سه نفر هم یه مدت یک ساعتی بیدار بودیم و آقای فروغی و راننده هم درگیر درست کردن چایی بودند!! بعد آقای راننده رفتن بیرون(نمیدونم کجا) و آقای فروغی هم از عرض مینی بوس خوابیدن!منم تمام سعیمو میکردم که گرم بشم و بعد از یه نیم ساعتی خوابم بردش! اونم زیاد نبود یه ربع تا نیم ساعت!(ناحق گفتی باید میگفتم!) البته یه عکس هم ناجوانمردانه در لحظه ی کوتاه که خوابیدم از من گرفتند!!!(محمدرضا گرفت ولی اگه بزاره منم یه فایل صوتی میزارم!)
    امضای ایشان
    .

  20. 14 کاربر مقابل از 169 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


صفحه 5 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق برای آوا استار محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد