صفحه 8 از 12 نخستنخست ... 456789101112 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 71 تا 80 , از مجموع 116

موضوع: مباحثي پیرامون شناخت نور

  1. Top | #1
    کاربر ممتاز
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    شماره عضویت
    334
    نوشته ها
    288
    تشکر
    479
    تشکر شده 1,431 بار در 143 ارسال

    Post مباحثي پیرامون شناخت نور

    سلام
    هدف از ایجاد این تاپیک بحث پیرامون تمامی موضوعات مرتبط با نور و امواج الکترومغناطیس می باشد. سوالات و آموخته های خود در مورد نور را در این تاپیک مطرح نمایید.
    با تشکر و سپاس فراوان.

    طبق معمول اولین سوال رو خودم می پرسم. وقتی نور از شیشه رد میشه اصطلاحا شکسته میشه. و این به دلیل تغییر در سرعتش به و جود میاد. چون به دلیل غلظت محیط، سرعتش کم میشه. حالا من می خوام سوال کنم چه عاملی باعث میشه که نور بعد از خروج از شیشه دوباره به همون سرعت قبلی برسه؟


  2. Top | #71
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز آوا استار
    مدال طلای كشوری المپياد نجوم
    مدال طلای جهانی المپياد نجوم
    تاریخ عضویت
    Mar 2012
    شماره عضویت
    3538
    نوشته ها
    521
    تشکر
    3,297
    تشکر شده 4,710 بار در 536 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط smhm نمایش پست ها
    يك توجيه ديگه:
    شايد اينطوري باشه كه وقتي يك فوتون نور به محيط غليظ ميرسه توسط ذرات آن محيط جذب ميشه و آن ذرات تحريك ميشن و يك فوتون جديد از خود گسيل مي كنند دوباره اون فوتون ها به ذرات مجاور خود برخورد مي كنند و جذب مي شوند و همين طور فوتون هاي جديدي دوباره گسيل مي شوند اين روند همينطور ادامه پيدا ميكنه تا آخرين ذرات محيط.
    و بنابراين نوري كه از محيط خارج ميشه همان فوتوني نيست كه ابتدا وارد شده بلكه فوتوني است كه آخرين ذره آنرا گسيل نموده.
    حالا مي تونيم بگيم سرعت گسيل فوتونها هميشه ثابته اما فرايند جذب و گسيل درون محيط باعث مي شه كه زمان بيشتري طول بكشه.
    فرایند جذب نور توسط اتم ها و بازگسیل فوتون ها رو نمی دونم بشه ربط به شکست داد یا نه اما یه نکته ای توی نوشته ی بالا هست که نمی ذاره روندی که شما در بالا توضیح دادید ، اتفاق بیفته . معروفه که وقتی اتم هیدروژنی فوتونی رو دریافت کرده و برانگیخته شده ، در حدود 10 به توان منفی 8 ثانیه در حال برانگیختگی می مونه و بعدش یه فوتون گسیل می کنه و به حالت پایه بر می گرده . دو تا مطلب از این عبارت می خوام بگم :
    اول : نمی دونم که این زمان برای اتم های عناصر دیگه چه تغییری می کنه اما می دونم که در حالت حدی می شه به برخی اتم ها اشاره کرد که توشون این زمان بی نهایته ! مثل فلزات! چون الکترونه که تحریک شده عملا دیگه از هسته ی اتم فرار می کنه ... پس اگه نور رو به سطحی بتابونیم که اکترون آزاد داشته باشه و در عین حال شفاف هم باشه ، روند فوق متوقف می شه . یعنی نور عملا عبور نمی کنه ! ( شاید این دقیقا نشون دهنده ی این باشه که فرضمون توی داشتن الکترون آزاد و در عین حال شفاف بودن غلطه... ! پس به نتیجه ای نمی رسیم ...!مهم نیست ... مطلب دوم خیلی قوی تره و ابهامشم کمتره.)
    دوم :وقتی الکترون می خواد فوتون گسیل کنه و به حالت پایه برگرده ، چون هیچ جهت مرجحی وجود نداره ، بنابراین جهت گسیل نور کاملا تصادفیه ! پس اگه قرار باشه این فوتون دوباره به الکترونی دیگر برخورد کنه و این روند تکرار شه ف نهایتا باید رفتاری شبیه به Random Walk از نور انتظار داشته باشیم . به بیانی ساده تر وقتی نور به محیطی مثل شیشه برخورد میکنه ، چون جهت گسیل فوتون ها شانسیه پس نمی تونیم بگیم نور کجا میره و از کجا بیرون میاد . در صورتی که در واقعیت مشاهده میشه که نور فقط کمی شکسته میشه و در انتها هم موازی با حالت اولش بیرون میاد و فقط کمی منتقل شده.
    ربط دادن ماهیت ضریب شکست به جذب ، شاید (چون نمی دونم می گم شاید ...) درست باشه اما رویداد بالا در مورد شکست نور قطعا اتفاق نخواهد افتاد .
    امضای ایشان
    عجیب ترین چیزی که تا به حال تو نجوم دیدم نه ابعاد و ارقام ماه و ستاره و فاصله و جرم اجرام کیهانیه و نه اسرار سر به مهر درون سیاهچاله ها !
    اینه که یک علاقه مشترک چه جوری می تونه این همه آدمو با هم آشنا کنه !



  3. 7 کاربر مقابل از arashgmn عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  4. Top | #72
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز آوا استار
    مدال طلای كشوری المپياد نجوم
    مدال طلای جهانی المپياد نجوم
    تاریخ عضویت
    Mar 2012
    شماره عضویت
    3538
    نوشته ها
    521
    تشکر
    3,297
    تشکر شده 4,710 بار در 536 ارسال

    چند روز پیش از یکی از بچه های تیم المپیاد فیزیک راجع این موضوع سر ناهار سوال کردم . جوابش برام خیلی جالب بود . به صورت مکالمه می نویسم که جذاب تر باشه .(اسمشو اون بنده خدا رو نمی نویسم شاید راضی نباشه...)
    [سالن غذا خوری باشگاه دانش پژوهان جوان ، در همهمه ی صدای بچه ها و صدای بقاشق و چنگال]
    من :چه چیزایی توی ضریب شکست یه ماده ی شفاف نقش دارن ؟
    او : جنس اون ماده .
    من : نه جنس ماده خیلی کلیه...! منظورم کمیتاییه مثل چگالی ، کدری و ... .
    او : نمی دونم ، باید آزمایش کنم تا بگم بهت.
    من : فرض کن یه ماده داریم . من دو برابر چگال ش می کنم . ضریب شکستش چی میشه ؟
    او :نمی دونم ، باید آزمایش کنم ...
    [بعد از چند دقیقه صحبت] ( تو این چند دقیقه بحث به سرعت نور توی محیط شفاف کشید.)
    او : سرعت نور توی یه ماده به میو و اپسیلون اون ماده ربط داره . باید ببینیم که معادلات اکترومغناطیس ماکسول با تغییر ویژگی های جسم ، چه تغییری رو اپسیلون و میو ی اون ماده پیش بینی می کنن. باید آزمایش کنم که دقیق بگم چی میشه ...
    ...
    [غذایمان تمام می شود و سالن را ترک می کنیم!]
    چند نکته برای من خیلی پر اهمیت بود که از صحبت های "او" فهمیدم . یکی تاکید عجیبش روی انجام آزمایش بود ! عملا برای پیش بینی رفتار یه سامانه ، فیزیکی ها تشنه ی آزمایشن ! شاید المپیاد فیزیک ذهنشونو این قدر آزمایش گرا کرده. کاری که المپیاد نجوم رو ذهن ما نکرد ... به هر حال همون جا بود که این که فیزیک علمی است تجربی ایمان آوردم...
    اما دیگری : وقتی گفت معادلات ماکسول دیگه نتونستم چیزی بگم چون بلد نبودم . اما یک نکته ای رو فهمیدم که به نظرم می تونه جواب سوالمونو بده (البته اگه سوادمون رو تا همین حد محدود کنیم!):
    وقتی نظریه ای بنیادین وارد فیزیک میشه و مورد تایید قرار می گیره (مثل الکترو مغناطیس ، نسبیت و ...) باید تمامی پدیده هایی رو که قبلا بدون اون نظریه هم توجیه می شده ، توجیه کنه . مثلا نسبیت هم باید بتونه معادله ی حرکت سقوط آزادی که تو دبیرستان خوندیم یا معادله ی مستقل از زمان مبحث سینماتیک رو توجیه کنه وگرنه باید ریختش دور . در مورد نسبیت می دونم که حتی یه مبحثی هست به نام نورشناسی نسبیتی که میاد پدیده های نورشناختی رو با نسبیت توجیه می کنه (با این که مبحث نور خیلی ساده اس و با هندسه ی ساده می شه همشو یاد گرفت).
    قطعا در مورد نظریات ماکسول هم چنین توجیهاتی انجام شدن . توجیهاتی که شاید برخی ابهامات نور رو برطرف کردن ... . حس می کنم این موضوع یکی از مواردیه که اگه بخوایم اونو دقیق بررسی کنیم ، باید به معادلات ماکسول متوسل بشیم . پس به نظرم بدیهیه که با سواد فیزیک کلاسیک (شاید) نشه این موضوع رو توصیف کرد . تاکیدم روی کلاسیک خیلی زیاده چون که در پست های قبلی ، وارد شدن نیرو به نور پیشنهاد شد (گویا جسمی کلاسیک است ) یا در قدمی فراتر که به مرز فیزیک کلاسیک و نوین اشاره داشت ، به جذب "فوتون"های نور (که عنصری است زاده ی فیزیک نوین) توسط الکترون ها اشاره شد. کلا خیلی خوب جلو رفتیم . تبریک به خودمون !

    اما در انتها برای حسن ختام باید گفت : این که چه فرایندی یاعث می شه که نور موقع خارج شدن از یه محیط غلیظ سرعتش دوباره زیاد شه ، باید توسط معادلات ماکسول بررسی شه .

    پ.ن : در پست های قبلی نظرم ناگهان عوض شد و پرسشم رو یه مرحله عقب تر بردم . پرسیدم که سرعت نور اصلا چرا هنگام ورود به محیط غلیظ کم میشه . دلیل این تغییر فاز ناگهانی (!) این بود که در حین فکر روی این موضوع بدین نتیجه رسیدم : هر چیزی که سرعت نور رو هنگام ورود به محیط غلیظ کم می کنه ، هنگام خارج شدن از اون هم زیاد می کنه . بنابراین به نظرم اومد که اگه کم شدن سرعت نور به دلیل ضریب شکست ، برامون بدیهی باشه ، قطعا زیاد شدنش هم باید برامون بدیهی باشه... ! همین موضوع باعث شد که پایه ی موضوع رو زیر سوال ببرم که : اصلا چرا وقتی نور محیطش عوض میشه ، سرعتش تغییر می کنه ... .
    امضای ایشان
    عجیب ترین چیزی که تا به حال تو نجوم دیدم نه ابعاد و ارقام ماه و ستاره و فاصله و جرم اجرام کیهانیه و نه اسرار سر به مهر درون سیاهچاله ها !
    اینه که یک علاقه مشترک چه جوری می تونه این همه آدمو با هم آشنا کنه !



  5. 13 کاربر مقابل از arashgmn عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  6. Top | #73
    مدیر ارشد

    عنوان کاربر
    مدير ارشد
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    شماره عضویت
    545
    نوشته ها
    1,564
    تشکر
    7,743
    تشکر شده 17,035 بار در 1,523 ارسال

    آخه یه بدبختی ِ دیگه هم اینه که ما دو تا نظریه ی ِ جدا برای ِ نور داریم (موجی-که از قوانین ِ الکترومغناطیس ِ ماکسول بیرون میاد- و ذره ای-که از قوانین کوانتم بیرون میاد) و بدبختانه یا خوشبختانه هر دو نظریه در توجیه ِ پدیده ی ِ شکست موفق هستند و نتایج ِ یکسانی رو در بر دارند.

    حالا نکته اینه که شما بخواهید با کدوم توجیه رو انجام بدید. (به نظر ِ من البته هر دو توجیه قشنگ و زیبا هستند!)
    امضای ایشان
    یک سر به هوای کوچک در این دنیای بزرگ

  7. 11 کاربر مقابل از Ehsan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  8. Top | #74
    کاربر جدید

    عنوان کاربر
    کاربر جدید
    تاریخ عضویت
    Jun 2012
    شماره عضویت
    4801
    نوشته ها
    15
    تشکر
    32
    تشکر شده 147 بار در 17 ارسال

    اصولا علم از جايي شروع ميشود كه انسان به دنبال دليلي مي گردد براي توجيه پديده هايي كه با آنها مواجه مي شود .
    در تمام طول تاريخ هم پيشرفت هاي علمي به سبب تلاش براي توضيح پديده هاي مادي بوده است .
    اما در اين بين فلسفه تلاش مي كند تا وراي حواس و ادراكات و استنتاج ها ، موضوع را از بعد بالا تري مورد بررسي قرار دهد و به همين سبب هم هست كه فلسفه علم هميشه يك گام از علم و دانايي جلوتر است .
    مهمترين تفاوت علم و فلسفه هم در اين است كه معمولا علم پايبند زمان خود است اما فلسفه مي تواند خاكريز هاي زمان را در بنوردد .
    در خصوص ماهيت نور هم كه عزيزان اشاره كردند دقيقا به همين صورت است .
    علم ما ( تا امروز ) هم بر موجي بودن ماهيت نور و هم بر ذره اي بودن آن صحه مي گذارد و حال آنكه نور چيز واحدي است كه نمي تواند در عين حال از دو قاعده متفاوت تبعيت كند .
    به همين سبب فلسفه علم به ما مي گويد كه علم تا به امروز قطعا در تشخيص ماهيت نور به خطا رفته است .
    ممكن است عزيزان سوال كنند كه اين فلسفه چرا نمي تواند ماهيت نور را تعيين كند
    به نظر من مي توانيم علم را به كارگري تشبيه كنيم كه در تونلي تاريك در پي كندن مسيري معين است و فلسفه ، روشنايي نور كلاه اين كارگر است .
    نور كلاه كارگر هرگز نمي تواند در كندن مسير كمكي كند اما مي تواند مسير درست را نشان دهد .
    در مورد ماهيت نور هم فلسفه مي تواند به علم بگويد كه دارد به خطا مي رود و اصرار بر ماهيت دوگانه نور ناشي از همين خطايي است كه جايي در مسير صورت گرفته است .

    پايدار باشيد

  9. 15 کاربر مقابل از Abar Ensan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  10. Top | #75
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    كاربر ممتاز آوااستار
    مدال طلای كشوری المپياد نجوم
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    شماره عضویت
    1120
    نوشته ها
    2,424
    تشکر
    12,335
    تشکر شده 28,319 بار در 2,458 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط Abar Ensan نمایش پست ها
    اصولا علم از جايي شروع ميشود كه انسان به دنبال دليلي مي گردد براي توجيه پديده هايي كه با آنها مواجه مي شود .
    در تمام طول تاريخ هم پيشرفت هاي علمي به سبب تلاش براي توضيح پديده هاي مادي بوده است .
    اما در اين بين فلسفه تلاش مي كند تا وراي حواس و ادراكات و استنتاج ها ، موضوع را از بعد بالا تري مورد بررسي قرار دهد و به همين سبب هم هست كه فلسفه علم هميشه يك گام از علم و دانايي جلوتر است .
    مهمترين تفاوت علم و فلسفه هم در اين است كه معمولا علم پايبند زمان خود است اما فلسفه مي تواند خاكريز هاي زمان را در بنوردد .
    در خصوص ماهيت نور هم كه عزيزان اشاره كردند دقيقا به همين صورت است .
    علم ما ( تا امروز ) هم بر موجي بودن ماهيت نور و هم بر ذره اي بودن آن صحه مي گذارد و حال آنكه نور چيز واحدي است كه نمي تواند در عين حال از دو قاعده متفاوت تبعيت كند .
    به همين سبب فلسفه علم به ما مي گويد كه علم تا به امروز قطعا در تشخيص ماهيت نور به خطا رفته است .
    ممكن است عزيزان سوال كنند كه اين فلسفه چرا نمي تواند ماهيت نور را تعيين كند
    به نظر من مي توانيم علم را به كارگري تشبيه كنيم كه در تونلي تاريك در پي كندن مسيري معين است و فلسفه ، روشنايي نور كلاه اين كارگر است .
    نور كلاه كارگر هرگز نمي تواند در كندن مسير كمكي كند اما مي تواند مسير درست را نشان دهد .
    در مورد ماهيت نور هم فلسفه مي تواند به علم بگويد كه دارد به خطا مي رود و اصرار بر ماهيت دوگانه نور ناشي از همين خطايي است كه جايي در مسير صورت گرفته است .

    پايدار باشيد
    با تشکر از پاسخ زیبای شما

    اما سوال من این است که ما بر مبنای چه چیز می گوییم نور نمی تواند هم ماهیت ذره ای و هم خاصیت موجی داشته باشد؟ آیا این فرض که هر چیز فقط باید یک خاصیت داشته باشد قانون علمی است یا ساخته ذهن ماست؟ شاید ماهیت دوگانه برای نور فقط از نظر ادراک برای ما سخت باشد و در واقع وجود داشته باشد.

  11. 12 کاربر مقابل از پیمان اکبرنیا عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  12. Top | #76
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    شماره عضویت
    1003
    نوشته ها
    505
    تشکر
    137
    تشکر شده 3,297 بار در 484 ارسال

    یه سوال دیگه:
    تصور کنید وقتی نور به سطح آیینه برخورد می کنه الف) چرا جهت حرکت آن تغییر می کنه؟ ب) آیا در لحظه برخورد سرعت نور به صفر می رسد؟

  13. 8 کاربر مقابل از smhm عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  14. Top | #77
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    شماره عضویت
    1003
    نوشته ها
    505
    تشکر
    137
    تشکر شده 3,297 بار در 484 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط پیمان اکبرنیا نمایش پست ها
    اما سوال من این است که ما بر مبنای چه چیز می گوییم نور نمی تواند هم ماهیت ذره ای و هم خاصیت موجی داشته باشد؟ آیا این فرض که هر چیز فقط باید یک خاصیت داشته باشد قانون علمی است یا ساخته ذهن ماست؟
    از نظر عقلی یک چیز می تواند دارای خواص و صفات متعددی باشد.
    با این حساب باید گفت نور یک ماهیت واحدی است که دارای صفات ذره و موج است.
    بنابراین عبارت «ماهیت ذره ای» به نظر درست نیست. باید گفت ماده بودن یک صفت است نه ماهیت. و همین طور موج بودن هم یک صفت است.
    همه این صفات به یک ماهیت ناشناخته متصف شده است.!!

  15. 6 کاربر مقابل از smhm عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  16. Top | #78
    مدیر ارشد

    عنوان کاربر
    مدير ارشد
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    شماره عضویت
    545
    نوشته ها
    1,564
    تشکر
    7,743
    تشکر شده 17,035 بار در 1,523 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط smhm نمایش پست ها
    یه سوال دیگه:
    الف) چرا جهت حرکت آن تغییر می کنه؟ ب) آیا در لحظه برخورد سرعت نور به صفر می رسد؟
    سوال ِ الف یه ذره یه جوریه!!!! از جواب ِ این «چرا» چه انتظاری دارید؟؟ جوابش چه از دیدگاه ِ موجی چه ذره ای یه کمی ریاضیاتی هستش و خیلی نمی شه شهودی راجع بهش بحث کرد.

    سوال ِ دوم هم باز از دو لحاظ می شه راجع بهش نگاه کرد، از دیدگاه ِ ذره ای پرسش کاملا معقول هست چون ذره می تونه بایسته، و جواب هم داره: خیر! علتش اینه که بنا به نسبیت ِ خاص فوتون جز ِ ذراتی حساب می شه که جرم ِ سکون ِ صفر داره و ایستادنش به معنی ِ از بین رفتن هستش یعنی نمی تونه بایسته اما می تونه جذب بشه.

    اما از دیدگاه ِ موجی هم سوال ِ دوم جوابش خیر هست!! چون موج در حرکت معنی پیدا می کنه و سکونش به معنی ِ عدم هست!

    اما در کل سوالات ِ جالبی بود.

    ولی همچنان تاکید دارم بهتره به همون شکست بپردازیم.
    امضای ایشان
    یک سر به هوای کوچک در این دنیای بزرگ

  17. 15 کاربر مقابل از Ehsan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  18. Top | #79
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2011
    شماره عضویت
    2148
    نوشته ها
    49
    تشکر
    67
    تشکر شده 206 بار در 41 ارسال

    ببخشيد دوستان
    كسي مي دونه قطبش نور يا نور قطبيده شده دقيقا چيه ؟
    آيا همه نور ها قطبيده هستند يا فرق دارند
    پيشاپيش از جوابتون ممنونم

  19. 4 کاربر مقابل از albertini عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  20. Top | #80
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    شماره عضویت
    6139
    نوشته ها
    36
    تشکر
    1,613
    تشکر شده 321 بار در 34 ارسال

    مباحثي پیرامون شناخت نور         
    قطبش نور در ویکی نجوم:
    http://wiki.avastarco.com/index.php?...86.D9.88.D8.B1


  21. 2 کاربر مقابل از Negin_GH عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


صفحه 8 از 12 نخستنخست ... 456789101112 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق برای آوا استار محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد