حدود 2000 سال قبل از ميلاد مسيح، «هیپارخوس» يا ابرخس، دانشمند یونانی، ستارگان را برحسب روشنايي - با چشم غير مسلح - دستهبندي كرد. او ستارگان را به 6 دستهي «قدر» تقسيم كرد، بهطوری که پر نورترین ستارگان را قدر 1 و کم نورترین آنها را قدر 6 نامید. بعد از این کار مهم هپارخوس، ستاره شناسان در حدود 200 سال قبل، سیستم قدر را کامل کردند و با توجه به این که تلسکوپها هم به کمک آنها آمده بودند، محدودهي قدرها وسیعتر شد، بهطوری که قدر خورشید را 26/8- ، ماه کامل را 13-، سيارهي زهره در پرنورترین موقعيت 4-، ستارهي «نسرواقع» صفر و ستارهي قطبی 2+ تعيين شد و کمنورترین ستارهاي که ميتوان با چشم غیرمسلح در بهترين شرايط رصدي دید با قدر 6/8 دیده میشود.
حال آسمان و رصد اجرام بستگی به شرایط دارد
یعنی هر آسمان بستگی به شرایطی همچون آلودگی نوری غبار آسمان و... ممکن است حد قدر متفاوتی داشته باشد یعنی کمنورترین ستارگانی که در آن دیده می شوند متفاوت هستند. به عنوان مثال ستارگانی با قدر 6 در تهران دیده نخواهند شد.
پیدا کردن حد قدر آسمان (limiting lagnitude) به معنی این است که کمنور ترین ستاره ای که قابل مشاهده است، از چه قدری دیده می شود.
محاسبه ی حدقدر روش های مختلفی دارد که در این پست از دوستان دعوت به عمل می آید به این موضوع بپردازند