*این مقاله به سفارش مرکز نجوم آوا استار نگارش یافته و هرگونه کپی مطالب فقط با ذکر نام سایت و نگارنده بلامانع است *
.................................................... .................................................. ...........به نام آن که جان را فکرت آموخت
پیشگزارش رصد کسوف جزئی 14 دیماه 1389
رقص ابر و ماه و خورشید در طلوع خورشید گرفته در کسوف جزئی 31 تیر 1388- روستای کوهک در مرز ایران و پاکستان- عکس از علی ابراهیمی سراجی
مقدمه:
بازی نور و سایه و بروز یک شب مینیاتوری که به یکباره روز به شبی ظلمانی تبدیل می شود. تعجب نکیند. این رویا نیست بلکه واقعیتی است که در دستگاه آفرینش می توانیم به راحتی ان را در همین زمین خودمان لمس کنیم. آری، صفحه ای کدر بر روی خورشید قرار می گیرد و خرمن زیبای خورشید بر گرد این صفحة تاریک که همان قرص تاریک ماه است همگی حکایت از بروز رویدادی بسیار بزرگ دارد که حتی بارها در قرآن کریم به یکی از نشانه های قیامت تشبیه شده است! آیا می توان از این پدیدة زیبا به این راحتی دست برداشت؟ جالب است بدانیدگرفتهاي ماه و خورشيد از بدو تمدن بشري هميشه زيبا و جذاب نبوده اند و چون مردم آن روزگار همواره با ماه و خورشید سر و کار داشته است لذا بروز کسوف و خسوف با اوضاع طبيعي اين دو جرم مهم آسمان زمين منافات داشته و لذا آن را شوم ميپنداشتند. بروز کسوف کلی باعث ایجاد جنگ و یا حتی قطع جنگ و صلح مانند آن چه که در جنگ معروف مادها و لیدیها در کسوف 28 می 584 پیش از میلاد رخ داد. کسوف ها حتی به آیات، روایات، ما بسیار راه یافته است. حتماً آن داستان معروف مرگ ابراهیم فرزند پیامبر اسلام (ص) را شنیده اید که با وقوع یک کسوف همراه بود و مردم می پنداشتند که وقوع این پدیده به خاطر مگر فرزند رسول رخ داده است. کسوف و خسوف حتی به داستان ها و اشعار نویسندگان و شاعران به نام دنیا نیز راه یافته است که همگی نشان از توجه انسان به این پدیده ی زیبای طبیعی دارد. روزگاری مردم دنیا از جهل وارد بر این پدیده ی طبیعی لاجرم به پیش بینی این پدیده روی آوردند. به طوری که بابلیان موفق شدند برای اولین بار به چرخه ی پیش بینی کسوف دست یابند. اكنون نگاه دنیا به این پدیده ی زیبا و شگرف تغییر کرده است. هزاران نفر در سراسر دنیا برای شکار سایه رنج سفرهایی بس طولانی را تحمل می کنند تا ثانیه هایی این شب زیبای مینیاتوری را تجربه کنند و برای لحظاتی به بررسی خورشید عالمتاب بپردازند.
هدف از نوشتن این مطالب آشنایی شما دوستان با بحث زیبای رویداد کسوف است که به بهانة وقوع کسوف جزئی 14 دیماه 1389 تقدیم می گردد تا با برنامه ریزی مناسب برای رصد این پدیده ی زیبا که آخرین کسوف دهة 80 شمسی در ایران محسوب می شود، اقدام نمائید.
كسوف و خسوف چگونه رخ ميدهد؟
همانطور كه ميدانيد اجسام اطراف ما دو حالت دارند.يا منير هستنيد و از خود نور ساطح ميكنند و يا غيرمنير هستند و نور اجسام منير اطراف خود را منعكس ميكنند و از طريق نور آنها سايه توليد ميكنند. در فضاي منظومة شمسي، خورشيد پرتو افشاني ميكند و اجسام كدري مانند ماه و زمين نور آن را باز تابش ميكنند و در خلاف جهت تابش آن سايه نيز توليد ميكنند. زمين در مداري بيضي شكل به دور خورشيد ميگردد كه از ديد ناظرين بر روي سطح آن به نظر خورشيد در حال چرخش است؛ اين مدار در اصطلاح دايرةالبروج (دايره انقلاب خورشيدي) نام دارد. ماه نيز در مداري بيضي شكل به دور زمين ميگردد.حال در اين صورت اگر ماه از فضاي بين خورشيد و زمين عبور كند سايه ماه بر زمين ميافتد و كسوف روي ميدهد و اگر زمين در بين ماه و خورشيد قرار گيرد سايه زمين بر ماه ميافتد و شاهد يك خسوف خواهيم بود. اما فاصلة زمين از خورشيد آنقدر كم است كه ما خورشید را نقطه ای نمی بینم بلکه ابعاد خورشيد را ميتوانيم تشخيص دهيم. لذا علاوه بر سايه، نيمسايه نيز در اطراف ماه و زمين بهوجود ميآيد.
چرا در هر ماه شاهد گرفت نيستيم؟
صفحة مداري ماه و زمين منطبق بر هم نيستند و به اندازهي 2/5 درجه با يكديگر فاصله دارند. پس اين دو صفحه در دو نقطه همديگر را قطع ميكنند كه در اصطلاح به گرههاي صعودي (زماني كه ماه در حال رفتن از جنوب دايرةالبروج به شمال آن است) و نزولي (زماني كه ماه در حال رفتن از شمال دايرةالبروج به جنوب آن است) مشهورند. در واقع اگر يكي از گرهها در ميان زمين و خورشيد و ماه نيز همزمان در پايان ماه قمري باشد، شاهد يك كسوف خواهيم بود. و همزمان اگر ماه در حالت بدر باشد در گرة مقابل شاهد يك خسوف خواهيم بود. قطر زاويهاي ماه و خورشيد در آسمان 5/0 درجه قوسي است و حال اگر صفحة مداري ماه بر صفحة مداري زمين منطبق بود يا زاويهاي كمتر از نيمدرجه داشت، آنگاه ما هر ماه شاهد يك خسوف در وسط و يك كسوف در پايان ماه قمري بوديم.
ولي اين گرهها به دليل حركت زمين به دور خورشيد جاي ثابتي در آسمان ندارند. در واقع ماه زمانيكه در مدت 21222/27 (ماه گرهاي) يك دور كامل به گرد مدار خود ميچرخد، در اين مدت خورشيد در آسمان زمين تقريباً به اندازهي 30 درجه جابهجا شده است و ماه ناچار است كه دو روز ديگر وقت صرف كند تا به خورشيد برسد كه اين مدت به طور متوسط برابر 53056/29 (ماه هلالي) است. با توجه به اين مسأله، گرههاي ماه از ديد ناظرين بر روي زمين حركت قهقرايي (پسرونده) پيدا ميكنند و اين گرهها هر ماه حدود 30 درجه در آسمان به سمت غرب حركت ميكنند. به وضوح مشخص است كه در عرض گذشت شش ماه گرهها دوباره در امتداد زمين و خورشيد قرار ميگيرند و تنها كافي است كه ماه در نزديگي يكي از گرهها باشد تا حداقل يك كسوف و يك خسوف را شاهد باشيم.
نظم در رخ دادن گرفتگي باعث به وجودآمدن دورههاي منظمي در تكرار گرفتها ميشود. اين دورهها ممكن است كوتاه و يا طولاني باشد. دورههاي كوتاه مدت عبارتند از 1- دورة رشتهاي و 2- دورة 47 ماه قمري و ... و دورههاي بلند مدت عبارتند از: 1- دورة ساروس (Saros) و 2- دورة اينكس (Inex) و ... اين دورهها از نظم كوتاه و طولاني حاصل از حركت گرهها ايجاد ميشود که بهتر است كه با تعدادي از اين دورهها آشنا شويم.
دورهي كوتاه مدت رشتهاي
اين دوره را در واقع زير مجموعة دروههاي ساروس و اينكس مينامند. اين مجموعه نظمي جالب دارد كه هر شش ماه قمري تكرار مي شود. در واقع اين مجموعه كوتاهترين دوره را براي تكرار گرفتگي بيان ميكند. (5 Inex-8 Saros=6) که عدد 6 همان فاصلة شش ماه قمری در مهیا شدن شرایط برای رویداد دوبارة کسوف و خسوف است.
روز 8794365/176=5/6×212221/27
روز 183534/177=6×530589/29
روز 304/0= 8794365/176- 183534/177
درجه 022/4=212/27÷360×304/0
براي مثال در خورشيدگرفتگي هر رشتهي اين مجموعه با يك كسوف جزئي در يكي از قطبين زمين آغاز ميشود و كسوف بعدي در گرة مخالف و در سوي ديگر قطبين زمين كار را ادامه ميدهد و هر يك از اين دو گره رفته رفته به استوا نزديكتر شده و پس از عبور از استوا در سوي مخالف قطبين زمين به پايان ميرسد. چون در هر گرفت، گره به مقدار 022/4 درجه به سمت شرق حركت ميكند پس ديري نميپايد كه با حدود 8 تا 9 گرفت، رشته به سرعت تمام ميشود و چون حركت گره جلورونده است پس نزديك به اتمام يا بعد از اتمام رشته، دورة بعدي يك ماه زودتر آغاز ميشود كه در تقويم قمري به طور واضح مشهود است. (برای مثال اکنون کسوف در انتهای ماه محرم رخ می دهد و در انتهای سال بعد خواهید دید که در انتهای ماه ذیحجه رخ خواهد داد) در اين جابهجايي رشته، ممكن است كه در عرض يك ماه دو گرفت داشته باشيم و در واقع چون جايهجايي شش ماه بعد در گره مخالف رخ ميدهد پس ممكن است در يك سال قمري چهار كسوف يا خسوف رخ دهد. در هر رشته، معمولاَ ابتدا با چند كسوف غير مركزي (جزئي و نيمسايهاي) آغاز ميشود و سپس رشته به طرف كسوفهاي مركزي (كلي و حلقوي) پيش ميرود و سپس رشته با چند كسوف غير مركزي پايان مييابد. حتي اگر در آغاز و پايان رشته شاهد كسوف مركزي باشيم آن كسوف در قطبين زمين رخ ميدهد.
در جدول زير حركت رشتهاي را در دورههاي ساروسي مشاهده ميكنيد. ساروسهاي پير در بالا، ساروسهاي ميانسال در وسط و ساروسهاي جوان در پايين جدول قرار دارند. جالباست بدانيد كه با گذشت 5 رشته يك دورة ساروس تكرار ميشود.
دروهي بلندمدت ساروس:
در دورهي ساروس بعد از سپري شدن 223 ماه قمري و 242 ماه گرهاي، گرهي صعودي و نزولي تقريباً در مكان سابق خود در فضا قرار ميگيرند.
روز 357/6585=242×212221/27
روز 321/6585=223×530589/29
روز 036/0= 322/6585- 357/6585
درجه 478/0=212/27÷360×035/0
در واقع در يك دورهي ساروسي كه 03/18 سال شمسي (تقريباً 18 سال و 10 (4 کبیسه روی دهد) يا 11 روز (5 کبیسه روی دهد) و 8 ساعت) طول ميكشد، خط گره به دليل پيشي گرفتن ماه گرهاي از ماه هلالي با اختلاف 478/0 درجه به سمت شرق جابهجا ميشود و با اختلاف 8 ساعت، باعث جابهجايي مسير گرفت به میزان 120 درجهاي به سمت غرب بر روي زمين ميشود. در يك دورهي ساروسي مربوط به كسوف، اگر ماه در گرهي صعودي باشد كسوف از قطب جنوب زمين با چند كسوف جزئي كار خود را آغاز ميكند و بعد از گذشت 69 تا 83 گرفت در قطب شمال زمين كار خود را به پايان ميرساند و متعاقباً در گرهي نزولي برعكس اين حالت رخ ميدهد و با اين حساب هر دوره ساروسي تقريباً عمري بين 1200 تا 1500 سال دارد. براي نمونه در تصوير زير دورهي ساروس 139 (كسوف 09 فروردين 1385 از اين چرخه است) را مشاهد ميكنيد كه گرفتهاي مركزي آن، چگونه طي 1262سال كرهي خاكي ما را در مينوردد.
دورهي بلندمدت اينكس:
اين دوره در قبال دورهي ساروس از شهرت بسيار پايين اما از دقت بيشتري برخوردار است و توسط «ون دنبرگ» كشف شده است و برتري آن اين است كه هر دو گرهي صعودي و نزولي را پوشش ميدهد. اين دوره بعد از سپري شدن 358 ماه قمري و 5/388 ماه گرهاي يكي در ميان در دو گرهي متفاوت روي ميدهد.
روز 948/10571=5/388×212221/27
روز 951/10571=358×530589/29
روز 003/0= 948/10571- 951/10571
درجه 040/0=212/27÷360×003/0
در واقع بر عكس دورهي ساروس هر كسوف در اين رشته به اندازهي 040/0 به سمت شرق جابهجا ميشود (حالت پيشرونده). اين مقدار برابر 945/28 سال شمسي (28 سال و 344 روز و تقريباً 23 ساعت) است. در يك دورهي اينكس كسوفها دقيقاً يكي در ميان در دو قطب مخالف زمين تكرار ميشوند. در واقع اين مجموعه از ابتدا از قطبين زمين با حدود 140 كسوف جزئي آغاز ميشود و پس از حركت به سمت استوا و مركزي شدن كسوف، در حدود 250 كسوف به سمت استوا روي ميدهد و پس از آن، مجموعه با 250 كسوف مركزي ديگر دوباره به سمت قطبين بر ميگردد و سپس دوباره به سمت استوا تغيير مسير داده و با 140 كسوف جزئي به پايان ميرسد. به دليل حركت بسيار آهستة گرههاي اين چرخه (040/0 درجه) در هر دوره، تناوب فوق به قدري وسيع است كه ميتواند بسياري از دورههاي ساروسي را در خود جاي دهد. در مجموع دورهي اينكس ميتواند حاوي 780 كسوف باشد كه عمري بالغ بر 23 هزار سال خواهد داشت! در جدول زير كه توسط «ون دنبرگ» تهيه شده در ستونهاي عمودي دورههاي ساروس و در ستونهاي افقي دورههاي اينكس قرار دارد. با دو خط وصل شده نيز ميتوانيد دورة رشتهاي را در اين جدول بيابيد.
چند نوع كسوف روي ميدهد؟
گرفت در ساير سيارات منظومة شمسي كه اقماري در اختيار دارند همواره رخ ميدهد. ولي يا آنقدر قرص قمر از خورشيد كوچكتر است كه نميتواند آن را بپوشاند و يا آنقدر بزرگ است كه علاوه بر خورشيد، جو آن را نيز بپوشانند. اما بر روي زمين همه چيز از يك تصادف جالب و نادر آغاز ميشود. خورشيد در حدود 400 برابر از ماه بزرگتر است و در عين حال 400 برابر از ماه به زمين دورتر. پس از ديد ناظرين زميني قطر ظاهري ماه و خورشيد در آسمان هم اندازه بهنظر ميرسد.
اما اين پايان كار نيست. چون ماه و زمين در مداري بيضي شكل به گرد خورشيد ميگردند و تغيير اين فواصل باعث افزايش و كاهش قطر ظاهري ماه و خورشيد در آسمان زمين ميگردند. به جدول زير دقت كنيد.
همانطور كه ملاحظه ميكنيد در فواصل مختلفي كه ماه از زمين و زمين از خورشيد دارد، حالات متفاوتي روي ميدهد. اگر قطر ماه و خورشيد با يكديگر برابر يا قطر ماه بزرگتر باشد در اين صورت كسوف كلي رخ ميدهد. همانطور كه در جدول بالا ميبينيد بهترين زمان براي ديدن كسوف كلي زماني است كه ماه و زمين هر دودر حضيض فاصلهي خود قرار داشته باشند. آنگاه كافي است تا كسوف از ناحيه استوا عبور كند تا شاهد 7 دقيقه و 31 ثانيه كسوف كلي باشيم. در كسوف كلي محيط پيرامون ما تاريك ميشود و گويي شب فرا رسيده است. خورشيد فروزان كاملاً تاريك شده و تاج خورشيد كه همان جو سوزان ان محسوب و در نور مرئي خورشيد ديده نميشود بر گرد آن پديدار ميگردد. ثانيههايي قبل و بعد از كسوف نيز دانههاي بيلي كه حاصل تابش خورشيد از پشت دهانهها و كوههاي ناهموار ماه است پديدار ميگردند و منظرهاي به يادماندني به جا ميگذارند.
اگر قرص ماه از خورشيد كوچكتر باشد ديگر نميتواند آن را بپوشاند و ناچار است سطح خورشيد را طي طريق (ترانزيت) كند كه در بهترين حالت حلقهاي از خورشيد بر گرد ماه ميماند. به اين شكل از كسوف، حلقوي گويند. اگر زمين در حضيض (کمترین فاصله با خورشید) و ماه در اوج مداري (دورترین فاصله تا زمین) خود باشند، آنگاه حلقهي بسيار قطوری از خورشيد تشكيل ميشود. در اين صورت كسوف حلقوي با بيشينهاي معادل 12 دقيقه و 30 ثانيه اتفاق ميافتد. در كسوف حلقوي بروز هلال نادر خورشيد از زيباييهاي آن محسوب ميشود.
حال اگر قطر ماه و خورشيد خيلي نزديك به هم باشد آنگاه اين انحناي زمين است كه با دورشدن و نزديك شدن سايه ماه به زمين باعث ايجاد يك كسوف مخلوط كلي- حلقوي ميشود. در اين حالت در ابتدا و انتهاي مسير، ماه نميتواند قرص خورشيد را بپوشاند و شاهد كسوف حلقوي خواهيم بود. ولي در وسط مسير قطر ماه كمي بزرگتر شده و ثانيههايي خورشيد را در پس خود پنهان ميكند. در مسير حلقوي، به دليل هماندازه بودن سطح ماه و خورشيد دانههاي بيلي به وفور ديده ميشود. در مسير كلي نيز به دليل كوچك بودن مخروط سايه، هوا بسيار روشنتر از كسوفهاي كلي ديگر است و ممكن است به دليل هم اندازه بودن سطح ماه و خورشيد شاهد پديدهي نادر دو حلقهي الماس باشيم.
در واقع كسوف كلي حلقوي در يك چرخهي ساروسي باعث تغيير نوع كسوف در ادامهي دوره ميشود كه بسته به نوع چرخه كه فاصلة ماه از زمين در حال كاهش باشد و يا افزايش، از حلقوي به كلي و از كلي به حلقوي تغيير مييابد.
نوع چهارم كسوفها جزئي است. كسوف جزئي در حالتي رخ ميدهد كه مخروط سايه در فضا قرار دارد و تنها نيمسايه است كه به زمين ميرسد. در اين حالت تمام مناطق واقع در مسير كسوف شاهد يك كسوف جزئي هستند و هر چه زمين به مخروط سايه معلق در فضا نزديكتر باشند، درصد پوشيدگي بيشتري از ماه (كه در قطبين زمين قرار دارد) را شاهد خواهيم بود. البته نيمسايه ماه در هر سه كسوف قبلي كه توضيح داده شد نيز وجود دارد و باعث كسوف جزئي ميشود و مناطقي كه در مخروط سايه قرار ندارند كسوف را به صورت جزئي خواهند ديد.
بررسي كسوف جزئي 14 دیماه 1389
با آن که سایه زمین رصدگران مختلف دنیا را هر ساله به گوشه و کنار دنیا می کشد، ولی در این بین هر چند سال یک بار وقوع چند کسوف جزئی به نوعی استراحت لازم را برای تجدید قوا به شکارچیان سایه می دهد. بعد از کسوف کلی 20 تیرماه سال جاری وقت آن رسیده تا رشتة قبلی از گرفت های خورشیدی جای خود را به رشتة جدید بدهد. پس در این حین شاهد چند 4 کسوف جزئی خواهیم بود تا بلاخره در 31 اردیبهشت ماه 1392 با رویداد کسوف حلقوی در شرق آسیا، غرب آمریکای شمالی و اقیانوس آرام، فصل جدیدی از شکار سایه در دنیا آغاز شود.
اکنون در روزهای پایانی دهة هشتاد از قرن چهاردهم هجری شمسی و بار دیگر بازی نور و سایه با خاطره ای زیبا از یک کسوف جزئی به پایان خواهد رسید. دهه ای که در آن شاهد هفت کسوف جزئی در ایران بوده ایم و اکنون هشتمین کسوفدر آسمان سرد زمستان مهمان خانه های گرممان خواهد بود. کسوف جزئی گرچه به پای کسوف کلی و آن تاج زیبا و تاریکی مینیاتوری نمی رسد، ولی تعدد رویداد کسوف در ایران طی یک دهة گذشته بسیار نادر و بی نظیر بوده به طوری که سهم ایران از کسوف های دهة آینده در ایران فقط 3 کسوف جزئی است! کسوف جزئی قبلی که در ایران قابل مشاهده بود مقارن با طلوع خورشید در 28 اسفندماه 1385 صورت گرفت و پس از این گرفت جزئی 14 دیماه 1389، کسوف جزئی بعدی که از خاک ایران قابل مشاهده باشد در تاریخ دوشنبه 3 مهرماه 1401 به وقوع می پیوندد.
آن چه که از بعدی دیگر رصد این کسوف جزئی را در ایران زیباتر می سازد، قراگیری ایران در مناطق پایین تری از عرض های میانی زمین است که وقوع یک کسوف جزئی عمیق در کشورمان را بسیار نادر می سازد. اهمیت دیگر این کسوف جزئی آن است که درصد بسیار زیادی از مسیر نیمسایه از خشکی و کشورهای پرجمعیت دنیا در قاره اروپا، شمال آفریقا و خاورمیانه عبور می کند و لذا می تواند این کسوف جزئی به ظاهر بی اهمیت را به پربیینده ترین کسوف جزئی دهه ی اخیر در دنیا نماید.
کسوف فوق از ساروس جوان 151 به دیدارمان می آید. همانطور که می دانید ساروس واژه ای بابلی و به معنای تکرار چرخه دوره های گرفتگی به میزان 18 سال و 10 یا 11 روز و 8 ساعت است. این ساروس که کسوف فوق چهاردهمین عضو آن محسوب می شود در 14 آگوست 1776 میلادی اولین کسوف خود را تجربه کرده است و در نوزدهمین کسوف این چرخه در 28 فوریه 2101 میلادی شاهد اولین گرفت حلقوی از آن در سیبری خواهیم بود. این دوره ی ساروسی در سال 2209 با یک کسوف مخلوط کلی- حلقوی به ساروسی با گرفت های کلی مبدل خواهد شد و فقط در 17 ژوئن 2281 میلادی (27 خرداد 1660 هجری خورشیدی) مناطق غربی ایران میزبان گرفت کلی از این دورة ساروسی خواهند بود.
Saros 151TD of
Calendar Greatest Luna Ecl. Ecl. Sun Path Central
Date Eclipse ΔT Num. Type Gamma Mag. Lat Long Alt Width Dur.
s ° ° ° km
1776 Aug 14 0556 17 -2763 Pb 1.5357 0.0435 70.6N 123.5W 0
1794 Aug 25 12:08:56 15 -2540 P 1.4616 0.1709 71.3N 121.9E 0
1812 Sep 05 19:04:10 12 -2317 P 1.3939 0.2874 71.8N 4.5E 0
1830 Sep 17 02:08:12 7 -2094 P 1.3325 0.3930 72.1N 115.6W 0
1848 Sep 27 09:21:19 7 -1871 P 1.2774 0.4875 72.2N 121.9E 0
1866 Oct 08 1622 4 -1648 P 1.2296 0.5693 71.9N 3.0W 0
1884 Oct 19 0042 -6 -1425 P 1.1892 0.6385 71.5N 130.2W 0
1902 Oct 31 08:00:18 1 -1202 P 1.1556 0.6960 70.8N 100.8E 0
1920 Nov 10 1515 22 -979 P 1.1287 0.7420 69.9N 29.8W 0
1938 Nov 21 2325 24 -756 P 1.1077 0.7781 68.9N 162.0W 0
1956 Dec 02 08:00:35 32 -533 P 1.0923 0.8047 67.9N 64.6E 0
1974 Dec 13 1613 45 -310 P 1.0797 0.8266 66.8N 69.4W 0
1992 Dec 24 0041 59 -87 P 1.0711 0.8422 65.7N 155.7E 0
2011 Jan 04 0842 67 136 P 1.0627 0.8576 64.7N 20.8E 0
2029 Jan 14 1748 77 359 P 1.0553 0.8714 63.7N 114.2W 0
2047 Jan 26 0118 90 582 P 1.0450 0.8907 62.9N 111.7E 0
2065 Feb 05 0926 124 805 P 1.0336 0.9123 62.2N 21.9W 0
2083 Feb 16 18:06:36 164 1028 P 1.0170 0.9433 61.6N 154.1W 0
2101 Feb 28 0226 205 1251 An 0.9964 0.9609 60.5N 80.0E 3 - 02m44s
2119 Mar 11 1019 249 1474 A 0.9693 0.9694 56.7N 29.2W 14 451 02m13s
2137 Mar 21 1838 294 1697 A 0.9369 0.9769 55.6N 144.8W 20 233 01m40s
2155 Apr 02 02:06:34 339 1920 A 0.8975 0.9844 55.6N 101.3E 26 123 01m07s
2173 Apr 12 0940 379 2143 A 0.8515 0.9919 56.2N 10.3W 31 53 00m35s
2191 Apr 23 1706 420 2366 A 0.7991 0.9993 57.0N 119.2W 37 4 00m03s
2209 May 05 0053 464 2589 H 0.7413 1.0065 57.7N 134.4E 42 34 00m28s
2227 May 16 08:21:31 510 2812 T 0.6774 1.0135 57.7N 30.8E 47 63 00m59s
2245 May 26 1504 558 3035 T 0.6089 1.0201 56.7N 71.4W 52 86 01m30s
2263 Jun 06 2257 608 3258 T 0.5366 1.0261 54.4N 173.1W 57 105 02m01s
2281 Jun 17 0641 660 3481 T 0.4621 1.0316 50.8N 84.2E 62 121 02m32s
2299 Jun 28 1343 714 3704 T 0.3846 1.0365 46.0N 19.5W 67 133 03m03s
2317 Jul 09 2040 770 3927 T 0.3078 1.0406 40.4N 125.3W 72 143 03m32s
2335 Jul 21 0349 829 4150 T 0.2306 1.0440 34.0N 127.4E 76 151 03m58s
2353 Jul 31 1106 889 4373 T 0.1559 1.0467 27.2N 17.8E 81 158 04m20s
2371 Aug 11 1804 951 4596 T 0.0821 1.0487 19.9N 93.0W 85 162 04m36s
2389 Aug 22 02:05:53 1016 4819 T 0.0133 1.0500 12.5N 153.9E 89 166 04m45s
2407 Sep 02 0925 1082 5042 T -0.0517 1.0506 5.1N 39.2E 87 168 04m48s
2425 Sep 12 1707 1151 5265 Tm -0.1113 1.0507 2.3S 77.5W 84 169 04m47s
2443 Sep 24 01:04:47 1222 5488 T -0.1656 1.0502 9.6S 164.1E 80 169 04m39s
2461 Oct 04 09:00:22 1295 5711 T -0.2131 1.0495 16.5S 43.7E 78 168 04m30s
2479 Oct 15 17:04:11 1369 5934 T -0.2538 1.0484 23.0S 78.3W 75 166 04m18s
2497 Oct 26 0123 1446 6157 T -0.2889 1.0472 29.1S 158.5E 73 164 04m06s
2515 Nov 07 0934 1525 6380 T -0.3169 1.0459 34.4S 33.9E 71 161 03m53s
2533 Nov 17 18:03:10 1606 6603 T -0.3394 1.0448 38.9S 91.5W 70 159 03m43s
2551 Nov 29 0219 1690 6826 T -0.3559 1.0438 42.3S 142.3E 69 157 03m34s
2569 Dec 09 1132 1775 7049 T -0.3687 1.0431 44.7S 15.8E 68 155 03m27s
2587 Dec 20 20:04:49 1862 7272 T -0.3767 1.0428 45.6S 111.5W 68 154 03m22s
2606 Jan 01 04:53:56 1951 7495 T -0.3828 1.0428 45.3S 120.5E 67 155 03m20s
2624 Jan 12 1309 2043 7718 T -0.3874 1.0433 43.8S 8.4W 67 157 03m21s
2642 Jan 22 2233 2136 7941 T -0.3923 1.0443 41.4S 138.1W 67 160 03m24s
2660 Feb 03 0731 2232 8164 T -0.3977 1.0457 38.2S 91.5E 66 165 03m30s
2678 Feb 13 1659 2330 8387 T -0.4062 1.0475 34.8S 38.7W 66 172 03m38s
2696 Feb 25 0048 2429 8610 T -0.4179 1.0496 31.1S 168.7W 65 180 03m48s
2714 Mar 08 0913 2531 8833 T -0.4342 1.0520 27.6S 62.3E 64 189 04m01s
2732 Mar 18 18:10:35 2635 9056 T -0.4552 1.0544 24.4S 65.8W 63 200 04m15s
2750 Mar 30 0225 2741 9279 T -0.4832 1.0570 21.8S 168.1E 61 212 04m31s
2768 Apr 09 1027 2849 9502 T -0.5162 1.0595 19.9S 43.4E 59 225 04m48s
2786 Apr 20 19:04:46 2959 9725 T -0.5565 1.0617 18.9S 79.1W 56 240 05m05s
2804 May 01 03:09:24 3071 9948 T -0.6018 1.0636 19.0S 159.6E 53 257 05m21s
2822 May 12 11:04:34 3185 10171 T -0.6549 1.0650 20.4S 40.6E 49 278 05m34s
2840 May 22 1822 3302 10394 T -0.7118 1.0657 23.1S 77.7W 44 303 05m41s
2858 Jun 03 0258 3420 10617 T -0.7750 1.0656 27.6S 165.7E 39 338 05m38s
2876 Jun 13 1045 3541 10840 T -0.8414 1.0645 33.8S 49.4E 32 391 05m25s
2894 Jun 24 1714 3663 11063 T -0.9127 1.0620 42.9S 66.3W 24 502 04m55s
2912 Jul 06 0107 3788 11286 Ts -0.9849 1.0568 58.5S 176.0E 9 - 03m59s
2930 Jul 17 0832 3914 11509 P -1.0593 0.9063 68.5S 53.0E 0
2948 Jul 27 1608 4043 11732 P -1.1339 0.7620 69.5S 69.8W 0
2966 Aug 07 2332 4174 11955 P -1.2079 0.6193 70.3S 166.9E 0
2984 Aug 18 07:08:25 4307 12178 P -1.2800 0.4810 71.1S 42.6E 0
3002 Aug 30 1431 4442 12401 P -1.3497 0.3480 71.6S 82.8W 0
3020 Sep 09 22:11:39 4579 12624 P -1.4162 0.2224 72.0S 150.7E 0
3038 Sep 21 0543 4718 12847 P -1.4781 0.1069 72.2S 22.7E 0
3056 Oct 01 1309 4859 13070 Pe -1.5349 0.0021 72.1S 106.6W 0
کسوف جزئی از ساعت 10:10:11 (به زمان رسمی ایران) سه شنبه 14 دیماه از کشور الجزایر جایی در شمال شهر «عین صلاح» مقارن با طلوع خورشید آغاز می شود. مسیر نیمسایه به سمت اروپا و شمال آفریقا گسترده می شود تا در ساعت 11:04 از مرزهای شمال غربی کشور و روستای «قلعه رش» در استان آذربایجان غربی وارد ایران شود. سپس به سرعت به سمت شرق ایران گسترش می یابد تا جایی که روستای مرزی «ریش پیش» در استان سیستان و بلوچستان در ساعت 12:11 آخرین نقطه از خاک میهنمان است که کسوف جزئی را تجربه می کند. بهترین نقطة رصد در روستای مرزی «بورآلان» در استان آذربایجان غربی در ساعت 1247 زمان رسمی ایران به میزان 7/62 درصد است. این در حالی است که بهترین نقطة رصد کسوف جزئی در ساعت 12:10:34 در شمال کشور سوئد به میزان 7/85 درصد است که که اختلاف ناچیز 23 درصد قدر گرفت این منطقه با بهترین نقطة رصد در ایران اهمیت رصد این کسوف جزئی در کشورمان را افزایش می دهد. در واقع علت این پدیده قرارگیری زمین در انقلاب زمستانی است که خط شبانه روز تا مناطق مدار شمالگان پیشروی کرده است و لذا می توانیم شاهد کسوف جزئی نسبتاً عمیق در ایران باشیم.
انحراف مداری زمین که تقریباً 5/23 درجه است تنها بر روی فصول تأثیرگذار نیست و باعث می شود که خورشیدگرفتگی در فصول مختلف بر مناطق خاصی از زمین قابل مشاهده باشد. برای مثال در قطبین شمال و جنوب زمین تنها در زمانی که خورشید در آسمان باشد می توانیم شاهد رویداد کسوف باشیم. پس نمی توان انتظار داشت که در حوالی انقلاب زمستانی درون مدار قطبی شمالگان شاهد کسوف باشیم. در کسوف جزئی فقط قسمتی از نیمسایه به زمین می رسد. و سایه در خارج زمین به صورت معلق در فضا و نزدیک به یکی از قطبین شمال یا جنوب است. پس وقتی در مناطق قطبی شاهد کسوف جزئی باشیم لاجرم نیمسایه مجبور است عرض های شمالی را پوشش دهد و لذا عرض های پایین تر از مشاهده ی یک کسوف جزئی محروم می مانند. ولی در انقلاب زمستانی چون مناطق کمتری از نیکره ی شمالی در روز قرار می گیرند، لذا ناخودآگاه بهترین نقطه ی رصد کسوف جزئی به عرض های پایین تری منتقل می شوند. لذا ممکن است کسوف جزئی با قدر بالا تا استوا هم گسترش یابد و این مناطق نیز بتوانند شاهد خورشیدگرفتگی جزئی باشند.
مسیر نیمسایه در ساعت 14:00 به زمان رسمی ایران از روستای «پسابندر» در جنوبی ترین نقطه ی ایران و استان سیستان و بلوچستان رخت بر می بندد تا با سرعتی بالا در ساعت 14:22 از پاسگاه مرزی «جهانبانی» در شمال شرقی ایران واقع در استان خراسان رضوی خارج شود و دقایقی بعد در ساعت 1452 به زمان رسمی ایران در شرق قزاقستان از سطح زمین جدا شود.
با توجه به شرایط خاص جوی در این زمان از سال وضعیت جوی در مسیر نیمسایه به صورتی است که کشورهای آفریقایی مابین 20 درصد در مرکز و 60 درصد در شمال این قاره امکان ابری بودن هوا را دارند. این در حالی است که در قاره ی اروپا این امکان مابین 60 تا 85 درصد و در خاورمیانه مابین 30 تا 60 درصد خواهد بود. کشور ایران در منطقه ی نسبتاً مناسبی برای رصد این کسوف جزئی است. به طوری که در مناطق جنوبی امکان ابری بودن هوا به 40 درصد و در مناطق شمالی به 65 درصد می رسد.
کسوف جزئی بعدی در ایران در عصر شنبه 12 آبان 1392 رخ می دهد که اندکی پیش از غروب خورشید در مرکز و نیمه ی غربی ایران دیده می شود.
نحوه رصد کسوف جزئی
در زمان کسوف جزئی با آن که قسمتی از خورشید توسط ماه پوشیده شده است، ولی کماکان پرتوهای مضر خورشید در امواج غیر مرعی فرابنفش و فروسرخ به ما می رسد. این امواج مضر باعث بروز آسیب های جبران ناپذیر به چشم انسان خواهد شد و لذا نگاه مستقیم با چشم غیرمسلح به خورشید به مرور زمان باعث پیرچشمی، آب مروارید و سایر مشکلات بینایی خواهد شد. لذا اگر علاقه مندید تا کسوف را به صورت مستقیم تماشا کنید توصیه می شود برای رصد کسوف جزئی حتماً از عینک و فیلترهای استاندارد مانند مایلار استفاده کنید که خورشید را به رنگ سفید به شما نشان می دهد. اگر به هر دلیل چنین فیلترهایی در دسترس شما نیست، 2 فیلتر جوشکاری شمارة 9 را بر روی یکدیگر قرار دهید تا به صورت ایمن تری شاهد کسوف جزئی باشید. در این نوع فیلتر خورشید به رنگ سبز در خواهد آمد.
کسوف جزئی 11 مهر 1384، ایوان غرب - عکس از معین الدین خدامی با فیلتر مابلار
راه حل مفید و ایمن در رصد کسوف مشاهدة غیرمستقیم این پدیده است. ساخت یک اتاقک تاریک که روزنه ای بسیار کوچک در سر آن ایجاد شده باشد می تواند رصدی زیبا، ایمن و بدون خطر را فراهم کند. حتی اگر یک تک چشمی بسیار کوچک در اختیار داشته باشد می توانید با قرار دادن به جای روزنه شاهد خورشید بزرگتری باشید
نوعی اتاقک تاریک که در بالای ان یک تک چشمی استفاده شده است و بر روی بدنه ان برای آشنایی سایرین با پدیده کسوف طرح هایی وجود دارد
با ابزارهای تلسکوپی که اندود (کتینگ) نداشته باشند و همچنین عدسی چشمی از جنس پلاستیک نباشد، می توانید کسوف را به صورت غیرمستقیم دنبال کنید. مزیت این روش آن است که در صورت وجود لکه بر روی سطح خورشید می توانید آن را بر روی کاغذ ثبت کنید و حتی طرح بسیار زیبایی از کسوف به صورت نقاشی تهیه کنید که حتی می تواند پروژ های جالبی را نیز با این نقاشی های انجام دهید.
روش بعدی مشاهدة مستقیم خورشید از پشت تلسکوپ با استفاده از فیلترهای مناسب است. از معروفترین آنها می توان به فیلتر مایلار و اچ- آلفا اشاره کرد. در استفاده از فیلتر مایلار برای صرفه جویی در هزینه کافی است تا 4 سانتیمتر از این فیلتر را بر درپوش تلسکوپ یا دیافراگمی مقوایی نصب کنید و از رصد کسوف جزئی لذت ببرید.
عکاسی و فیلم برداری از کسوف جزئی
عکاسی از کسوف به دو روش آنالوگ و دیجیتال صورت می پذیرد و شما در 3 بخش هنری، موضوعی و علمی می توانید از این پدیده عکاسی کنید. در دوربین های آنالوگ و دیجیتال می توانید با روش های مختلف عکاسی اعم از لنز تله فیکس یا زوم، دوربین با اتصال به تلسکوپ (آدابتور) و آفوکال که معمولاً در دوربین های که لنز آنها از بدنه جدا نمی شود، کسوف جزئی را ثبت کنید.
در دوربین های آنالوگ بایستی بدانید که در رصد کسوف جزئی باید از سرعتی های بالا و دیافراگم بسیار بسته استفاده نمایید. مخصوصاً اگر سرعت دوربین شما بسیار پایین باشد. معمولاً در دوربین های آنالوگ تا سرعت یک هزارم بیشتر موجود نیست و لذا بایستی از فیلم های حساسیت پایین مانند 100 استفاده کنید. اگر ذوق و سلیقه ی شما بیشتر باشد می توانید از فیلم های اسلاید نیز استفاده کنید تا پس از ظهور با رنگ واقعی آن بر روی پرده ی نمایش استفاده کنید. البته اگر از فیلترهای خوش رنگی همچون فلاپی دیسک استفاده می کنید، با کمتر شدن سرعت شاتر رنگ خورشید به رنگ نارنجی و زرد متمایل خواهد شد.
و اما مسألة مهم در دوربین های آنالوگ نوع لنزی است که برای رصد کسوف استفاده می کنید. نوع لنز میزان بزرگی و کوچکی خورشید را در عکس برای شما بیشتر مشخص خواهد کرد.
نوع لنز به کار رفته و قرص خورشید که بر روی فیلم عکاسی ثبت خواهد شد.
در دوربین های دیجیتال انتخاب نوع منوهای عکاسی بسیار مهم است. در واقع دست شما بازتر است، ولی دقت کنید که از حساسیت پایین استفاده شود تا «نویز»، عکس زیبای شما را خراب نکند. میزان تنظیم حرارت دریافتی از اجرام که با منوی آفتاب، سایه و ... مشخص شده می تواند در بهتر جلوه دادن عکس شما موثرتر باشد. فوکوس تصویر در دوربین های دیجیتال سخت تر است و لذا تلاش برای فوکوس دقیق می تواند عکس شما را بسیار زیبا جلوه دهد.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)