شب يلداي آنلاين آوااستار

[Setare KOchOlO]

بر سر آنم که گر ز دست برآید/دست به کاری زنم که غصه سر آید
خلوت دل نیست جای صحبت اضداد/دیو چو بیرون رود فرشته درآید
صحبت حکام ظلمت شب یلداست/نور ز خورشید جوی بو که برآید
بر در ارباب بی​مروت دنیا/چند نشینی که خواجه کی به درآید
ترک گدایی مکن که گنج بیابی/ از نظر ره روی که در گذر آید
صالح و طالح متاع خویش نمودند/تا که قبول افتد و که در نظر آید
بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر/باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست/هر که به میخانه رفت بی​خبر آید

[Night*]

میگن یه رسمی بوده که شب یلدا بزرگترا برای بقیه داستان و افسانه تعریف می کردن
حالا ما از بزرگترا و البته کوچیکترای(!) سایت می خوایم که بیان برامون از اسطوره های نجومی و داستان هاشون برامون بگن...
مثل داستان برساووش و اندرومدا

[Hadise]

بازم سلام
ممنون اقای امام

نوش جان دوستان هم اوا

[sara shahabi]

اینم از تفال ما:

گلبرگ را ز سنبل مشکین نقاب کن / یعنی که رخ بپوش و جهانی خراب کن

بفشان عرق ز چهره و اطراف باغ را / چون شیشه های دیده ما پر گلاب کن

ایام گل چو عمر برفتن شتــــــاب کرد / ساقی بدور باده ی گلگون شتاب کن

بگشا به شیوه نرگس پرخواب مست را / وز رشک چشم نرگس رعنا به خواب کن

بوی بنفشه بشنو و زلف نگار گیر / بنگر برنگ لاله و عزم شــــــــــــــراب کن

زانجا که رسم و عادت عاشق کشی تست / با دشمنان قدح کش و با ما عتاب کن

همچون حباب دیده به روی قدح گشای / وین خانه را قیاس اساس از حباب کن

حافظ وصال می طلبد از ره دعــــــــا / یا رب دعــــــای خسته دلان مستجاب کن

در حلقه گل و مل خوش خواند دوش بلبل

هات الصبوح هبّوا يا ايّها الّسکارا

...

آن تلخ وش که صوفی امّ الخبائثش خواند

اشهی لنا و احلی من قبله العذارا
...

اگر كسي از دوستان تونست اون دو تا بيتي رو كه مشخص كردم به درستي تفسير كنه ، يك جايزه پيش من داره

من با این عربی ناقصی که بلدم این رو دریافت می کنم که اولی می گه بلبل در شب (و دوران ناامیدی) در جمع گل گفت که: صبح و زمان شادی داره فرا میرسه و به ما بخشیده شده، ای مستان! (کلاً نوید روزهای خوب)
و دومی هم میگه اون شخصی که صوفی اون رو سرچشمه ی خبائث و بدی ها دونست (که احتمالا منظور معشوقش هست)، برای من شیرین تر و بهتر از عذرایی هست که صوفی می پسنده!
من در این حد می فهمم

این رو هم بخونید جالبه: http://1pezeshk.com/archives/2012/12...#axzz2FcU1sgCp

و دیگه اینکه هر کسی رو که من دیدم تفال زده بود، همه حاکی از اومدن روزهای خوب و بهتری بود! جالبه! باید به فال نیک گرفت! یلداتون مبارک

[Mostafa]

من با این عربی ناقصی که بلدم این رو دریافت می کنم که اولی می گه بلبل در شب (و دوران ناامیدی) در جمع گل گفت که: صبح و زمان شادی داره فرا میرسه و به ما بخشیده شده، ای مستان! (کلاً نوید روزهای خوب)
و دومی هم میگه اون شخصی که صوفی اون رو سرچشمه ی خبائث و بدی ها دونست (که احتمالا منظور معشوقش هست)، برای من شیرین تر و بهتر از عذرایی هست که صوفی می پسنده!

ممنون تلاش خوبي بود

اما من به تفسير دقيق تر جايزه ميدم

مخصوصآ در مورد بيت دوم استعاره هاش يك چيز هاي ديگه است

( من به خاطر عربيش نگفتم ، بلكه به خاطر معاني لطيفي كه اين ابيات داند )

همچنان منتظريم ...

[Hadise]

رفته پاییز و کنون توی نقاهت هستم

عاشق «جوجه»، گریزان ز سیاست هستم

*

*

«جوجه‌»جان غصه نخور، با همه سختی‌ها

چشم اگر وا بکنی بنده کنارت هستم

*

می‌شمارم همه جمع شما را زیرا

هم فضولم و کمی اهل خجالت هستم!

*

*

«جوجه»جان یکسره «جیک»ت به هوا رفت، چرا؟

جان تو عاشقت از روی صداقت هستم!

*

*

«جوجه» را هر که به هر جا بکِشَد چون بر نیش

بنده با حسرت و آهی به نظارت هستم

*

گر چه یارانه کم و قیمت کالا بالاست

در عوض هر شب و هر روزه به یادت هستم

*

*

خانه ما فقرا نیز، سری گر بزنی

خود ببینی ز غمت من به چه حالت هستم

*

روی ماه تو اگر بنده نبینم امسال

مثل هر ساله گرفتار کسالت هستم

*

*

دست من گر نرسد تا بخورم بالت را

سال دیگر به یقین، بنده وبالت هستم!

*

«جوجه» را آخر پاییز، به سرما شمرند

لابد آن لحظه گرفتار کسالت هستم

[shariatzadeh]

پاییزی را دوست دارم که بارانش فقط برای شستن غمهایتان باشد .
پاییز تمام شد ...
از ته دل سپیدی و زیبایی و آرامش برف زمستان را آرزو دارم تا با گرمای قلب پاکتان ، برایتان دلنشین باشد .
عمرتان بلند ...
آرزوهایتان دست یافتنی ...
لبتان خندان ...
دلتان شاد...
یلدایتان مبارک

[رخساره روشنی]

درود بر همه دوستان آواستاری
من هم به عنوان یه عضو کوچیک فروماز طرف خودم و پدرم شب یلدا رو بهتون تبریک میگم
امیدوارم هر کجا که هستید خوب و خوش باشید !
من شنیدم که زمان های قدیم یکی از مراسم شب یلدا که به خرم روز هم معروفه بوده که فردای شب یلدا روی بام ها میرفتن و نظاره گر طلوع خورشید میشدن
در واقع زایش مهر ( خورشید ) رو جشن می گرفتن
پیروز باشید

[mr mohamadreza]

یه سلام به اندازه ی گرونی هندونه
بالاخره با کمک خانم شادی شهرایینی تونستم بیام
منم تبریک می گم یلدارو به همه ی برو بچه های آوا

تو این شب یه دعای خیری هم بکنیم برای تمام هموطن های گل آذری

پ.ن:امروز یه هندونه خریدم 27تومن یعنی واقها نوبره هندونه کیلویی سه پونصد

[هانیه امیری]

و این هم تفال من به حافظ...

زبان خامه ندارد سر بیان فراق

وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق

دریغ مدت عمرم که بر امید وصال

به سر رسید و نیامد به سر زمان فراق


سری که بر سر گردون به فخر می‌سودم

به راستان که نهادم بر آستان فراق


چگونه باز کنم بال در هوای وصال

که ریخت مرغ دلم پر در آشیان فراق


کنون چه چاره که در بحر غم به گردابی

فتاد زورق صبرم ز بادبان فراق


بسی نماند که کشتی عمر غرقه شود

ز موج شوق تو در بحر بی‌کران فراق


اگر به دست من افتد فراق را بکشم

که روز هجر سیه باد و خان و مان فراق


رفیق خیل خیالیم و همنشین شکیب

قرین آتش هجران و هم قران فراق


چگونه دعوی وصلت کنم به جان که شده‌ست

تنم وکیل قضا و دلم ضمان فراق


ز سوز شوق دلم شد کباب دور از یار

مدام خون جگر می‌خورم ز خوان فراق


فلک چو دید سرم را اسیر چنبر عشق

ببست گردن صبرم به ریسمان فراق


به پای شوق گر این ره به سر شدی حافظ

به دست هجر ندادی کسی عنان فراق

[شادي شهراييني]

خدایا! همه از تو می خواهند ** بدهی**
اما...
من از تو می خواهم **بگیری**
خستگیِ,دلتنگی و غصه ها را از لحظه لحظه روزگار همه ی ان هایی که دوستشان دارم...:x
یلــــــــــــدا مبـــــــــــــارک!