نوشته اصلی توسط
smhm
در تكميل فرمايش دوست عزيز ario1sh بايد بگويم خلقت به معناي ايجاد يك چيز از هيچ نيست. چون ايجاد هستي از نيستي عقلا محال است و فعل خداوند به امر محال تعلق نمي گيرد.
بلكه خلقت به معناي تغيير شكل از صورتي به صورتي ديگر است.
خداوند منبع فيض و وجود علي الاطلاق است و جهان هم گوشه اي از فيض اوست. چون خداوند هميشه بوده پس فيض او هم هميشه بايد بوده باشد. و اينگونه نيست كه تصور كنيم خدا يك جهان خالي مانند يك صفحه سفيد در دست گرفته و شروع به نوشتن در آن كرده باشد. (نعوذبالله).
اين مساله بيش از هزار سال است كه حكماي اسلامي به آن پرداخته و به راحتي جواب دادند اما ظاهرا فلسفه غرب هنوز بدرستي متوجه اين موضوع نشده و به دنبال زمان صفر مي گردد.! و فكر مي كند خداوند همه چيز را ابتدا از هيچ آفريده!!
همه اين مشكلات ناشي از درك ناصحيح نسبت به مساله توحيد است و خدا را جدا از جهان تصور مي كنند. در حاليكه خداي بدون فيض خدا نيست و جهان هم بدون فياض موجود نيست.