صفحه 9 از 10 نخستنخست ... 5678910 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 81 تا 90 , از مجموع 95

موضوع: فيزيك جديد

  1. Top | #1
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    شماره عضویت
    7312
    نوشته ها
    307
    تشکر
    4,076
    تشکر شده 2,399 بار در 324 ارسال

          فيزيك جديد

    سلام خدمت همه ي دوستان عزيز خودم
    راستش اين تاپيك رو ايجاد كردم تا جايي باشه برا بحث در مورد فيزيك جديد...
    روند تاپيك: اول در مورد اين موضوع كه از كجا اومده توسط كي چرا وچطوري بحث ميكنيم!
    دوم اين كه كلا چي ميخواد بگه!
    وسوم:مباحث علمي ترش!اول از نسبيت شروع كنين لطفا.
    تو اين ميان يه عالمه فرمول عجيب غريب خواهيم ديد كه اون هارو هم تاحد امكان سعي كنين به بيان ساده واگه نشد با تشرح كامل بيان كنين.
    دوستان در نظر داشته باشين ما يه تاپيكي به اسم فيزيك _محض هم داريم.
    سؤالي بود درخدمتم


  2. Top | #81
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    137
    نوشته ها
    742
    تشکر
    1,958
    تشکر شده 5,538 بار در 611 ارسال

    بیایین از این جا شروع کنیم که یک ذره ی باردار داریم. و یک چارچوب سکونی که ذره در آن هست. در حالت چه میدانی میبینیم ؟یک میدان الکتریکی (میدان کولنی)و از میدان الکترو مغناطیس خبری نیست .چون ذره ساکن هست.
    حالا یک چارچوب دیگری رو در نظر بگیریم که در این چارچوب ذره با یک سرعتی مثل v حرکت میکنه...فرض کنیم برای سادگی , حرکت ما در راستای محور x باشه.( فقط برای سادگی )
    در این حالت دیگه فقط میدان الکتریکی نداریم , بلکه مغناطیسی هم داریم چون داریم ذره رو حرکت میدیم...
    اما میدان دیگه به اون صورتی که همیشه میخوندیم نیست یه خورده فرق داره
    در این جا داریم

    هست و میدان مغناطیسی هم با یک ظریب v/c به دست میاد.
    اما این چیزی که برای من جالب بود این زاویه تتا هست.تتا زاویه ی ببین خطوط میدان با محوری مثل x هست که ما داریم در اون راستا میریم
    یعنی چی؟ یعنی شدت میدان هم الکتریکی و هم مغناطیسی وابسته به زاویه هست.
    حالا چی میشه ؟
    بیایید زاویه رو صفر بزاریم , چی شد؟
    وبعد زاویه رو بزرگ کنیم مثلا بزاریم 90 درجه .حالا چی شد؟

    یعنی در صفحه ی عمود به سرعت و حرکت بیشترین مقدارو در جلو و عقب حرکت , کمترین مقدار.
    در واقع تصور من اینه که در حال سکون خطوط میدان در اطرافش کروی و متقارن هست و وقتی حرکت میکنه یک حجم بیضوی (تخم مرغی شکل به خودش میگیره)

    یعنی یه جورایی انقباض طول داریم...
    و طول هایی که امتدادشون عمود برراستای حرکت نسبی باشه دچار انقباض طول نمیشوند...

  3. 6 کاربر مقابل از narcissus flower عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  4. Top | #82
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    137
    نوشته ها
    742
    تشکر
    1,958
    تشکر شده 5,538 بار در 611 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط مداد رنگیهام نمایش پست ها
    یه چیزی بگم؟الکترون خودش میدان الکتریکی داره حالا وقتی حرکت کنه میدان مغناطیس هم پیدا میکنه و میشه شبیه نور...
    آیا داشتن این دو میدان در الکترون متحرک میتونه دلیل رفتار موجی الکترون باشه؟یا بهتر بگم آیا الکترون در حالت سکون باز هم خواص موجی رو نشون میده؟
    .......................
    نرگس جان ببخشید روند رو بهم زدم یه لحظه جرقه زد...
    خواهش میکنم خانم
    ولی مونا جان با این حرفت که چون میدان مغناطیسی داریم پس ذره فوتونی میشه خیلی موافق نیستم...البته سوال جالبیه
    ولی فقط میخوام ی موضوعی رو بگم
    برداشت من اینه که هر موجودی این شرایط رو در فضا ایجاد میکنه لزوما فوتون نیست.مثلا شما یک اهنربا فرض کن داری.خب میدان مغناطیسی که داره معلومه .حالا شروع کن به تکون دادنش ....چه طور میشه؟در فضای اطراف میدان الکتریکی هم ایجاد میشه...اصلا یک مدار بزار میبینی جریان درست میشه.
    یعنی الان موجودی داریم که هم میدان الکتریکی داره درست میکنه و مغناطیسی ...حالا با حرف شما این اهنربا رو من فوتون بگیرم؟؟

    بزار یه خورده فکر کنیم

  5. 7 کاربر مقابل از narcissus flower عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  6. Top | #83
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    شماره عضویت
    7476
    نوشته ها
    552
    تشکر
    6,383
    تشکر شده 4,689 بار در 597 ارسال

    حرف شما متین ولی بحث ، بحثِ ذره است
    خب بذار یه جور دیگه بپرسم موج الکترو مغناطیسی از دو میدان عمود بر هم الکتریکی و مغناطیسی ایجاد شده درسته الکترون هنگام حرکت دارای میدان الکتریکی و مغناطیسی میشه آیا میدان ها در الکترون مثل امواج عمود بر همه؟آیا الکترون در حالت سکون خاصیت موجی از خودش نشون میده؟
    اصلا آقا الکترون ساکن موجودیت داره؟یا مثل فتون در حال سکون جرم سکون براش مفهومی نداره؟
    امضای ایشان
    با احتیاط نا امید شوید معجزه خبر نمیکند

  7. 5 کاربر مقابل از مداد رنگیهام عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  8. Top | #84
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    137
    نوشته ها
    742
    تشکر
    1,958
    تشکر شده 5,538 بار در 611 ارسال

    افرین !نکته ی مهمی رو اشاره کردی...پس اول باید بگیم در چه مقیاسی این ادعا رو میخواهیم بکنیم...
    در مقیاس میکروسکوپی ...
    خب ما برای الکترون جرم سکون تعریف میکنیم ولی اینکه همین جوری یک الکترون رو توی بشقاب بگذاریم من جایی ندیدم...تو اتم که کاملا در حال حرکت هست و مغناطیس هم داره...
    چون در هر حالتی الکترون یک تکان هایی داره(نوسان و چرخش داره) پس یه موجود ثابت باشه رو من ندیدم...
    حتی در صفر کلوین هم ...

    از طرفی بیا از دید عدم قطعیت هایزنبرگ به قضیه نگاه کنیم...
    اگر الکترون ثابت سر جاش باشه پس محل و تکانه اش معلومه پس کل عدم قطعیت میرود زیر سوال چون به محض اینکه بخواهیم در یک ویژگی اش دقت کنیم باید فوتونی به سمتش برود و به محض اینکه فوتون بهش برخورد کنه همه ی سیستم تغییر میکنه و الکترون دیگه سرجاش نیست....

    در مورد موجی بودنش هم باز به نظر من اینکه ما اونو مثل یک فوتون بگیریم خیلی درست نیست چون ماهیت و ساختارش با نور فرق داره (بالاخره یک موجود مادی هست)...درسته که موج داریم ولی اینکه عین فوتون باشه من بعید میدانم...ولی فکر کنم میدان هاش بر هم عمود هستند...

    تو حتی در مورد فوتون هم نمیتونی بگی کاملا موجی هست بسته به شرایط میتونه کاملا ذره باشه (پدیده هایی وجود داره که اثبات کننده این موضوع هست)

    پس ابزار اندازه گیری و نحوه ی مشاهده و شرایط میتونه در پاسخ به این موضوع اثر گذار باشه

    این چیزایی که من بلد بودم اگر مطلب جدیدی یافتم عرض خواهم کرد...ولی عدم قطعیت فکر کنم توجیه قابل قبولی باشه

  9. 4 کاربر مقابل از narcissus flower عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  10. Top | #85
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    شماره عضویت
    7476
    نوشته ها
    552
    تشکر
    6,383
    تشکر شده 4,689 بار در 597 ارسال
    امضای ایشان
    با احتیاط نا امید شوید معجزه خبر نمیکند

  11. 7 کاربر مقابل از مداد رنگیهام عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  12. Top | #86
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2013
    شماره عضویت
    9965
    نوشته ها
    100
    تشکر
    341
    تشکر شده 376 بار در 94 ارسال

          سوال

    سلام
    آقا من یه چند تا سوال داشتم می پرسم:

    1- تو کتاب رزنیک درباره نسبیت اون اولش که میخواسته درباره مکانیک نیوتنی صحبت کنه و تبدیلات گالیله رو توضیح بده این جمله رو نوشته: " رویداد چیزی است که مستقل از چارچوب مرجعی که برای توصیف آن به کار میرود، اتفاق می افتد." کلا با این تعریف یکمی مشکل دارم!! یعنی چی؟ آیا حرکت یه رویداد حساب نمیشه؟؟

    2- فرض کنید یه ناظر ساکن توی مبدا داریم. یه ناظر دیگه داره با سرعت نور حرکت میکنه و در لحظه ی صفر رو مبدئه و بعد ازش دور میشه. آیا ناظر اول بعد از زمان صفر امکان ارتباط با ناظر دوم رو داره؟ یعنی فوتونی که در لحظه ی غیر صفر از مبدا خارج شده میتونه به ناظر دوم برسه؟؟ (با توضیحات لطفا!)

    3-از کجا میتونیم بفهمیم چارچوب ما لخته یا نه؟ طیق تعریف، به چارچوبی که در اون قانون اول نیوتن صادق باشه لخت میگویند. خب، از کجا می فهمیم که ما (چارچوبمون) شتاب نداریم؟ شاید به اون جسمی که به عنوان ذره آزاد در نظر گرفتیم، نیرو وارد میشه و ما هم شتاب داشته باشیم، در نتیجه قانون اول نیوتن فقط ظاهرا برقرار باشه.

    4-آیا شتاب هم یک چیز(!) نسبی است؟؟ اصل هم ارزی در این باره چی میگه؟ اگر نسبی هست، پس چرا ما چارچوبی که نسبت به ستارگان ثابت باشه رو لخت می گیریم؟ در واقع این فرضی بود که نیوتن انجام داد. انیشتین هم همین را میگوید؟؟

    5- تعریف نیرو چیه؟ قانون دوم نیوتن؟ اگه قانون دوم هست، این یعنی ما نیرو رو با استفاده از چارچوب لخت تعریف کردیم (که توش قانون دوم نیوتن صادقه) و از طرف دیگه ما چارچوب لخت رو هم با قانون اول نیوتن که در واقع یه حالت خاص از قانون دومه تعریف کردیم. مثل این میمونه که ما بگیم به هر جا که روش میخوابیم بگیم تخت. و خواب رو روی تخت بودن تعریف کنیم!!!! هنگ کردم اساسی!! کمک لطفا
    امضای ایشان
    بـبــار ای ابـر مِی اندود من مسـتـانه ام کن
    بسوز اندیشه را از بیخ و بن، دیـــوانه ام کن
    چـو رودی بر روانـم شو روان ای دولت شـب
    بکَـن تن را ز من، من را ز جـان جانانه ام کن

  13. 5 کاربر مقابل از fatemeh.zar عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  14. Top | #87
    مدیر ارشد

    عنوان کاربر
    مدير ارشد
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    شماره عضویت
    545
    نوشته ها
    1,564
    تشکر
    7,743
    تشکر شده 17,035 بار در 1,523 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط fatemeh.zar نمایش پست ها
    سلام
    آقا من یه چند تا سوال داشتم می پرسم:

    1- تو کتاب رزنیک درباره نسبیت اون اولش که میخواسته درباره مکانیک نیوتنی صحبت کنه و تبدیلات گالیله رو توضیح بده این جمله رو نوشته: " رویداد چیزی است که مستقل از چارچوب مرجعی که برای توصیف آن به کار میرود، اتفاق می افتد." کلا با این تعریف یکمی مشکل دارم!! یعنی چی؟ آیا حرکت یه رویداد حساب نمیشه؟؟
    حرکت به خودی خود رویداد حساب نمی‌شه، حضورِ ذره در یک نقطه رویداد محسوب می‌شه، مثلا اگر ذره از دیدِ ناظری در زمانِ 3 ثانیه در مبدا باشه این یک رویداد هستش با مختصاتِ (0,0,0,3s) و این یک رویداده، اما حرکت یک سلسله از رویدادهاست که کنارِ هم قرار گرفته‌اند، نه یک رویدادِ تنها
    2- فرض کنید یه ناظر ساکن توی مبدا داریم. یه ناظر دیگه داره با سرعت نور حرکت میکنه و در لحظه ی صفر رو مبدئه و بعد ازش دور میشه. آیا ناظر اول بعد از زمان صفر امکان ارتباط با ناظر دوم رو داره؟ یعنی فوتونی که در لحظه ی غیر صفر از مبدا خارج شده میتونه به ناظر دوم برسه؟؟ (با توضیحات لطفا!)
    چرا باید بتونه؟ هر سیگنالی که بفرسته با سرعتِ نور حرکت خواهد کرد پس از دیدِ ناظرِ ساکن سیگنال هیچ وقت بهش نمی‌رسه

    3-از کجا میتونیم بفهمیم چارچوب ما لخته یا نه؟ طبق تعریف، به چارچوبی که در اون قانون اول نیوتن صادق باشه لخت میگویند. خب، از کجا می فهمیم که ما (چارچوبمون) شتاب نداریم؟ شاید به اون جسمی که به عنوان ذره آزاد در نظر گرفتیم، نیرو وارد میشه و ما هم شتاب داشته باشیم، در نتیجه قانون اول نیوتن فقط ظاهرا برقرار باشه.
    این شتاب نسبت به چی سنجیده میشه؟ اگر در دنیایی باشید که فقط شما باشید و اون ذره این نگرانی نابجاست چون چیزی غیر از شما وجود نداره که شما نسبت به اون شتاب داشته باشید، اما در دنیای ما کلی جرم وجود داره که می‌شه با نگاه به اونها فهمید شتاب داریم یا ساکن هستیم. تبصره: گرانش از این قاعده مستثناست، یعنی اشخاصی که توی ایستگاه فضای احساسِ بی وزنی می‌کنند و مرجعِ لخت محسوب میشن ولی در واقع همگی با شتابِ 8 متر بر مجذورِ ثانیه در حالِ سقوط هستند! اما در این موردِ اصلِ هم ارزی اینشتین به ما می‌گه این افراد می‌تونن تمامی قوانینی رو که در مرجعِ لخت درسته برای خودشون درست بدونن (این یک اصله، واضحه که می‌شه زیرِ سوال بردش)


    4-آیا شتاب هم یک چیز(!) نسبی است؟؟ اصل هم ارزی در این باره چی میگه؟ اگر نسبی هست، پس چرا ما چارچوبی که نسبت به ستارگان ثابت باشه رو لخت می گیریم؟ در واقع این فرضی بود که نیوتن انجام داد. انیشتین هم همین را میگوید؟؟
    بله شتاب نسبی‌ست (بالا گفتم) و اصلِ هم ارزی هم دقیقا همین رو میگه

    5- تعریف نیرو چیه؟ قانون دوم نیوتن؟ اگه قانون دوم هست، این یعنی ما نیرو رو با استفاده از چارچوب لخت تعریف کردیم (که توش قانون دوم نیوتن صادقه) و از طرف دیگه ما چارچوب لخت رو هم با قانون اول نیوتن که در واقع یه حالت خاص از قانون دومه تعریف کردیم. مثل این میمونه که ما بگیم به هر جا که روش میخوابیم بگیم تخت. و خواب رو روی تخت بودن تعریف کنیم!!!! هنگ کردم اساسی!! کمک لطفا
    نه چاچوبِ لخت رو با قانونِ دوم نمی‌فهمیم با قانونِ اول می‌فهمیم، درسته قانونِ اول حالتِ خاص ِ قانونِ دومه ولی در واقع قانونِ اوله! یعنی بدونِ ارجاع به قانونِ دومِ نیوتون هم معتبره و استقلال داره به اصطلاح واسه خودش قانونیه! بنا بر این ما مرجعِ لخت رو با قانونِ اول می‌شناسیم. این پست رو هم نگاهی بندازید شاید ابهامتون کم شد:

    http://forum.avastarco.com/forum/sho...ll=1#post64611
    امضای ایشان
    یک سر به هوای کوچک در این دنیای بزرگ

  15. 9 کاربر مقابل از Ehsan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  16. Top | #88
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2013
    شماره عضویت
    9965
    نوشته ها
    100
    تشکر
    341
    تشکر شده 376 بار در 94 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط Ehsan نمایش پست ها
    حرکت به خودی خود رویداد حساب نمی‌شه، حضورِ ذره در یک نقطه رویداد محسوب می‌شه، مثلا اگر ذره از دیدِ ناظری در زمانِ 3 ثانیه در مبدا باشه این یک رویداد هستش با مختصاتِ (0,0,0,3s) و این یک رویداده، اما حرکت یک سلسله از رویدادهاست که کنارِ هم قرار گرفته‌اند، نه یک رویدادِ تنها
    خب وقتی رویدادها هر کدوم مستقل از دستگاه مختصات هستند، آیا مجموعه ای از اونها (حرکت) هم نباید مستقل باشه؟؟

    چرا باید بتونه؟ هر سیگنالی که بفرسته با سرعتِ نور حرکت خواهد کرد پس از دیدِ ناظرِ ساکن سیگنال هیچ وقت بهش نمی‌رسه
    از دید چارچوبی که با ناظر دوم حرکت میکنه، ناظر دوم ساکنه و نور هم با سرعت نور حرکت میکنه. این یعنی نور باید بتونه بهش برسه،نه؟

    یه چیز دیگه! اگه نیرو با قانون دوم نیوتن تعریف میشه پس جرم با چی تعریف میشه؟؟؟ مسلما یه معادله نمی تونه دو تا کمیت رو تعریف کنه!

    ایول! ممنون بقیشو فهمیدم فک کنم
    امضای ایشان
    بـبــار ای ابـر مِی اندود من مسـتـانه ام کن
    بسوز اندیشه را از بیخ و بن، دیـــوانه ام کن
    چـو رودی بر روانـم شو روان ای دولت شـب
    بکَـن تن را ز من، من را ز جـان جانانه ام کن

  17. 5 کاربر مقابل از fatemeh.zar عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  18. Top | #89
    مدیر ارشد

    عنوان کاربر
    مدير ارشد
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    شماره عضویت
    545
    نوشته ها
    1,564
    تشکر
    7,743
    تشکر شده 17,035 بار در 1,523 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط fatemeh.zar نمایش پست ها
    خب وقتی رویدادها هر کدوم مستقل از دستگاه مختصات هستند، آیا مجموعه ای از اونها (حرکت) هم نباید مستقل باشه؟؟
    حرکت مستقله اما نحوه‌ی نمایشِ حرکت در یک دستگاه مختصات به خودِ دستگاه مختصات بستگی داره

    از دید چارچوبی که با ناظر دوم حرکت میکنه، ناظر دوم ساکنه و نور هم با سرعت نور حرکت میکنه. این یعنی نور باید بتونه بهش برسه،نه؟
    شما تو این مسئله با یک حالت بسیار خاص مواجه هستید، ناظری که نسبت به یک دستگاه با سرعتِ نور حرکت بکنه نسبت به همه‌ی دستگاه‌های لختِ دیگر (تاکید می‌کنم، نسبت به «همه»ی دستگاه‌های لختِ دیگر) با سرعتِ نور حرکت خواهد کرد. نکته اینه که وقتی ناظری با سرعتِ نور حرکت می‌کنه همه‌ی زمانهای از منفی بینهایت تا مثبتِ بی‌نهایتِ ناظرِ ساکن، برای ناظرِ متحرک «یک لحظه» خواهد بود، این وضعیت خیلی عجیبه، یعنی هر میزانِ متناهی گذرِ زمان برای ناظرِ ساکن، از نظرِ ناظرِ متحرک صفره. بنا بر این شاید ناظرِ متحرک ببینه که سیگنال بعد از مدتی بهش برسه اما این زمانِ متنهای از نظرِ ناظرِ ساکن بی‌نهایته و هیچ وقت این سیگنال بهش نخواهد رسید.

    شاید بگید این نقضِ تقارنه، اما نیست، این حالت خیلی خاصه، هیچ ناظری تا الان دیده‌نشده که با سرعتِ نور حرکت بکنه.

    یه چیز دیگه! اگه نیرو با قانون دوم نیوتن تعریف میشه پس جرم با چی تعریف میشه؟؟؟ مسلما یه معادله نمی تونه دو تا کمیت رو تعریف کنه!
    این دور در قوانینِ نیوتون وجود داره، یعنی شما یا باید جرم رو بپذیرید و نیرو رو تعریف کنید یا باید نیرو رو بپذیرید و جرم رو از روی اون تعریف کنید (البته صحیح‌ترش به جای نیرو، تکانه هستش) تعریفِ جرم یکی از بزرگترین چالشهای فیزیکدانها بوده، گرچه نیوتون از این تعریف چشمپوشی کرد (در قبالِ اون به نتایجِ بسیار موفقیت‌آمیزی هم رسید) اما واقعا این دوری که گفتید تو قوانینِ نیوتون هست
    امضای ایشان
    یک سر به هوای کوچک در این دنیای بزرگ

  19. 5 کاربر مقابل از Ehsan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  20. Top | #90
    مدیر ارشد

    عنوان کاربر
    مدير ارشد
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    شماره عضویت
    545
    نوشته ها
    1,564
    تشکر
    7,743
    تشکر شده 17,035 بار در 1,523 ارسال

    فيزيك جديد         
    قرار بود به انقباضِ لورنتس بپردازیم، ایده‌ای که خانم قلمبر مطرح کردند رو پی می‌گیریم:

    یه بارِ نقطه‌ای تصور کنید، اگر این بار ساکن باشه میدانِ الکتریکی اطرافش به طورِ متقارن حولش پخش شده، اگر از اثرِ فاصله صرفِ نظر کنیم، بردارهای میدانِ الکتریکی یک کره تشکیل می‌دن:



    آما بیاید همین کار رو با میدانِ الکتریکی یک ذره ی متحرک انجام بدیم، یعنی نوک بردارهای میدان الکتریکی رو به هم وصل کنیم تا ببینیم چه شکلی به دست میاد، برای حرکت با یک دوم سرعتِ نور این شکل به دست میاد:


    می‌بینید؟ شکل فشرده تر شده! این یک ایده به ما میده که بفهمیم ممکنه در حین حرکت طولها منقبض بشن، مخصوصا این ایده وقتی معنا پیدا می‌کنه که بدونیم معادلاتِ ماکسول تحتِ حرکت ناوردا هستند، این یعنی چی؟

    بیاید ظریفتر به این ایده نگاه کنیم: باری که از دیدِ ما متحرکه، از دیدِ دستگاهِ خودش ساکنه، و در اون دستگاه یک میدانِ متقارن و کروی داره، اما گویا با حرکت میدانها در راستای حرکت ضعیفتر میشن، و کره هم در راستای حرکت فشرده تر. اما این هنوز هیچ چیزِ دقیقی راجع به میدانهای الکتریکی نمی‌گه چون ما هنوز راجع به ارتباطِ میدانهای الکتریکی و «طول» چیزی نمی‌دونیم بنا بر این نمی‌تونیم راجع به انقباضِ لورنتس هم قضاوتی داشته باشیم.

    ما به روشی مستقیمتر برای مشاهده‌ی این پدیده نیاز داریم، بعد از بیانِ این روشِ مستقیم برمی‌گردیم به تدقیقِ ایده‌ی خانم قلمبر که اتفاقا حرفهای بسیار جالبی برای گفتن داره
    امضای ایشان
    یک سر به هوای کوچک در این دنیای بزرگ

  21. 13 کاربر مقابل از Ehsan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


صفحه 9 از 10 نخستنخست ... 5678910 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. كانون نجوم و اخترفيزيك دانشگاه شيراز
    توسط محمد سروش در انجمن معرفی مراکز و گروه های نجومی
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: 05-13-2014, 05:29 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق برای آوا استار محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد