صفحه 9 از 15 نخستنخست ... 5678910111213 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 81 تا 90 , از مجموع 141

موضوع: گشت رصدی آوااستار 22 و 23 فروردین

  1. Top | #1
    کاربر جدید

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز آوا استار
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    شماره عضویت
    1
    نوشته ها
    2,772
    تشکر
    17,041
    تشکر شده 43,792 بار در 2,956 ارسال

    smile گشت رصدی آوااستار 22 و 23 فروردین


    گشت رصدي آوا استار - 22 و 23 فروردين

    قصر بهرام


    سلام به همه اعضا گرامي

    مركز نجوم آوااستار در نظر دارد در تاريخ پنجشنبه و جمعه 22 و 23 فروردین ماه گشت رصدي برگزار كند







    پس از مدت ها که به دلایل مختلف ، گشت های رصدی برگزار نمی شد ، تصمیم گرفتيم در سال جدید برنامه های عمومی (گشت های رصدی و کارگاه های آموزشی ) را افزایش دهیم

    به همین جهت به عنوان اولین برنامه در سال 92 ، این گشت رصدی برگزار می گردد

    زمان حرکت : پنجشنبه 22 فروردین ساعت 12

    زمان برگشت : عصر جمعه 23 فروردین

    مکان : کاروانسرای قصر بهرام

    خدمات : اتوبوس توریستی ، شام ، صبحانه ، بیمه، ابزار رصدی

    ( این گشت با همکاری شرکت خدمات مسافرتی بسطام گشت برگزار می گردد )

    هزینه گشت :

    اعضای جدید و افراد غیر عضو: 80 هزار تومان

    اعضای فعال : ( با احتساب 20 درصد تخفیف ) : 64 هزار تومان

    اعضای ممتاز : ( با احتساب 30 درصد تخفیف ) : 56 هزار تومان


    نکته بسیار مهم :

    باتوجه به اینکه مجوز ورود به منطقه پارک ملی فقط برای 30 نفر صادر شده است ، اولویت با نفراتی است که زودتر ثبت نام کنند

    و متآسفانه بعد از ثبت نام 30 نفر ، به هیچ وجه امکان اضافه شدن نفرات دیگر وجود ندارد


    ضمنآ با توجه به اینکه سایت آوااستار فعلا غیر فعال است و امکان تکمیل فرم وجود ندارد ، علاقمندان می توانند جهت ثبت نام در این برنامه در ساعات اداری

    با شماره های 7-88540024 و 4- 88540082 تماس حاصل فرمایند



  2. Top | #81
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    May 2012
    شماره عضویت
    4379
    نوشته ها
    144
    تشکر
    5,461
    تشکر شده 2,609 بار در 166 ارسال

    اوا استار دوست دار محیط زیست!!!: دی

    اقای فروغی عزیز...




    Ehsan !!!



    اخر اتوبوس بازی می کردیم همه اینجا بودن جا نبود!!! : ))



    عملیات فوق سری اقای اکبرنیا و جناب امام!: دی



    سوت زدن اقای C&P (واااای معرکه بود! )این جا فکرکنم اهنگ متن پدرخوانده رو می زدن!



    علی احمدی تو حس!!!: دی


    و ...
    امیر شایان نجاتی!!!: دی



    ادامه دارد....

    امضای ایشان
    اسمان بار امانت نتوانست کشید

    قرعه کار به نام من دیوانه زدند


  3. Top | #82
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    شماره عضویت
    6310
    نوشته ها
    40
    تشکر
    98
    تشکر شده 388 بار در 44 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mostafa نمایش پست ها
    سوالتون اينه كه اون بادكنكه چيه ؟؟؟؟؟؟

    اون بادكنكه .....، دقيقآ بادكنكه

    خيالتون راحت باشه
    هه مرسی بابت رفع ابهامات
    الان خیالم به کلی راحت شد
    اره دیگه دقیقا بادکنکه

  4. 15 کاربر مقابل از Viola عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  5. Top | #83
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2012
    شماره عضویت
    3678
    نوشته ها
    28
    تشکر
    89
    تشکر شده 275 بار در 26 ارسال

    چند عکس ... البته با گوشی دوربین!
    عکسهای نجومی رو پس از آماده شدن قرار میدم.


    یک 180درجه از بام قصربهرام


    دوستان در تلاش برای عکاسی از طلوع





    طلوع خورشید در پس هادی سلیمانی


    بام تا بام... در قصر بهرام
    امضای ایشان
    نجوم عبادت است؛ نجوم یک سلیقه است.
    منجمان با این سلیقه عبادت می کنند.



  6. Top | #84
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Oct 2011
    شماره عضویت
    1625
    نوشته ها
    58
    تشکر
    97
    تشکر شده 274 بار در 52 ارسال

    smile بیشتر خاطره تا گزارش

    دوباره سلام به دوستان گل آوایی منم دیدم تا وقت هست گزارش که نمیشه گفت یه چیزی بنویسیم

    والا من که شانس ندارم نشستم دو صفحه نوشتم همش پاک شده الان دارم سعی می کنم خودم رو راضی کنم از اول بنویسم

    قضیه از یکشنبه شب شروع شد که فهمیدم آره چنین گشتی هست و چون دیر وقت بود تصمیم گرفتم فردا با بچه ها راجع بهش صحبت

    کنم صبح که آمدم با مهداد قضیه رو در میان گذاشتم از اون جایی که با آقای اکبرنیا کلاس داشتیم مهداد پیشنهاد داد بپرسیم ببینیم اصلا

    جا هست که آقای اکبرنیا گفتند فکر میکنند پرشده و جا نیست حالا ما یه زنگ بزنیم شاید جا بود خلاصه این که پاک نا امید شدیم زنگ

    تفریح بیکار بودیم که کفتم یه زنگ بزنم آوااستار شاید جا بود که بالاخره برای ما 6 جا رزرو کردند و ما هم خوشحال رفتیم سراغ

    اقای ایرجی که تایید رو ازشون بگیریم ایشون اول صلاح ندیدن ولی بعد که اسرار کردیم قبول کردند البته قرار شد پنجشنبه 2 زنگ اول و

    شنبه 6 زنگ کلاس پابرجا باشه (آخه فکرش رو بکن سعت 6 اومدی با هزار زوق و شوق این همه بنویسی در عرض 5 ثانیه پاک شه )

    خلاصه ما هم خیلی خوشحال شدیم و از اینجا تا صبح پنج شنبه رو اسکیپ می کنیم ( باید ببخشید اگه ایرادات تایپی داشت شما هم

    سا عت 11:30 متنتون پاک شه بخواین سریع از اول بنویسینش بهتر از این نمیشه)صبح از خواب بیدار شدم با یک خودکار رفتم مدرسه دو

    زنگ با آقای موسوی کلاس مفیدی داشتیم که اتفاقا سلام رسوندن اما ما اینقدر جذب آسمونو دوستان شدیم که یادمون رفت بگیم بعد

    از کلاس بعضی از بچه ها یکراست اومدن آوااستا اما من رفتم خونه وسایلم رو جع کردم بعد راهی شدم هنوز چند قدم تا رسیدنم مونده

    بود که فهمیدم هیچگونه لباس گرم و گاپشن با خودم نیاوردم در اون لحظه بود که مرگ رو جلوی چشمام دیدم چون قبلا قصر بهرام رفته

    بودم می دونستم دم صبح چقدر سرده اولین فکری که به ذهنم رسید پتوی دوستم زارع بو البته قبل از این که بگه یه کاپشن اضافی داره

    خیالم راحت شد اما گفتم محض اطمینان هم که شده یه زنگ بزنم درسته که ساعت از 12 گذشته اما رسیدن و برام یه کاپشن آوردن

    خلاصه د این هنگام دوباره آقای امام رو دیدم بعد سلامگفتن که وسایل رو اون گوشه بار بزنیم بعد سوار شیم صنوق رو که باز کردند تقریبا

    پر بود تا وقتی که در اون سر اوتوبوس وسایل رو جا کردم ماشین عقب جلو کرد و غیره ساعت نزدیک 12:30 شده بود رفتم بالای اتوبوس

    آب بخورم که در اونجا بود که شایان و مهداد منو به پرهام سعیدی معرفی کردند .(منو پرهام نمی شه گفت با هم دشمنی داشتیم اما از

    بعد اون بحث قبل از مرحله 1 می شه گفت دل خوشی هم از هم نداشتیم.اما امیدوارم بتونیم دوستان خوبی برای هم باشیم و از همین

    جا برایش آرزوی موفقیت در مرحله 2 رو می کنم در ضمن من تا اومدم وسایلم رو جمع کنم دیدم که همه رفتن و فرصت نشد با دوستان

    خدافطی کنم که این کار رو در این پست انجام می دم پرهام جان خداحافظ) از ماشین موقعی داشتن حضور و غیابو جمع آوری

    رضایت نامه رو می کردن پیاده شدم (بهتر از شما چه پنهون رضایت نامه هم نداشتم) بعد از چند دقیقه خوشبختانه با تاخیرات تا لباس

    ها اومد راه افتادیم وقتی رفتم لباس ها رو بگیرم دیدم یه هندونه اونجاست گفتم بیارمش می چسبه (محمد یکی از دوستام منو اغفال

    کرد که بیارمش البته ته دل خودمم بود ها )که خودش هم داستانی در ساعت 4 صبح داره خلاصه سرتون رو درد نیارم تقریبا نزدیک یک

    راه افتادیم وقتی از تهران خارج شدیم بهم دیگه معرفی شدیم و همدیگر رو شناختیم بعد اون پانتومیم بازی کردیم که از نظر من

    مافیایی که بعدش به راه بود چیز دیگری بو و یکی از چیز هایی که من در اون لحظه فهمیدم این بود که بازی علی احمدی(ای بابا از اونم

    خدافظی نکردیم باشه حالا خداحافظ) خیلی خوب بود و دوم این اصلا گذر زمان رو نفهمیدیم و تا چشم باز کردیم دیدیم بار هامون رو

    داریم از راهپله قصر بهرام بالا می کشیم بعد از یه استقرار نسبی بازم یک جلسه معارفه داشتیم و بعدشم که رفتیم سراغ هلال ماه که

    البته چند دقیقه بعد از روئیت توسط دوستان با چسم هم دیده می شد بعد به اتفاق دو نفر از دوستام رفتیم پای تلسکوپ خودم که البته

    هخطی اش زیاد طول کشید که اینرو مدیون مهدادم بگذریم بعد از این که کارمو تموم شد و درست تنظیمش کردیم شروع به جرم گیری یا

    بهتره بگم جرم بینی کردیم البته صحبت های آقای اکبرنیا همه رو به دنبال خودش می کشوند چه افرادی که جرم بینی و جرم گیری می

    کردند و چه آنها که ایستاده و گوش می دادند بهمین منوال میگذشت هر از چند گاهی هم اجرام تکراریرو برای بعضی ازدوستان می

    گرفتیم در همین حین بود که با آقای ابراهیمیان آشنا شدم(آشنا که بودم اما از نزدیک ندیده بودمشون راستی از ایشون خدافظی

    کردما)دنبال یه چشمی بین 10 تا 25 میلی متر می گشتن که آخرم نفهمیدم چرا خلاصه ما ساعت 15 دقیقه به 3 بود که رفتیم یه چرتی

    بزنیم هنوز 5 دقیقه نگزشته بود که داخل چهادر 2 نفره 4نفر خوابیده بودند منم که شرایط رو دیدم بی خیال شدم رفتم یه دوری زدم یه

    آبی خوردم اومدم دو باره به جرم بینی ادامه بدم که متوجه نبودن هندوانه ام شدم بدتر از اون هم لحظه ای بود که دیدم هندونه ام

    شکسته شده (لحظه اول نهههههه لحظه دوم لحظه سوم لحظه چهارم و لحظه پنجم هم شروع به بریدن و خو ردنو

    قسمت کردن کردم )بعد از این که به اندازه کافی خوردم شروع به قسمت کردن هندوانه کردم و به تمام بچه ها در اون اطراف تعارف کردم

    که بعضی ها بادیدن هندوانه در اون سرما پا به فرار گذاشتند جاتون خالی هندونه شیرینی بود بعد اون قضیه منو مهداد یه عکس دیپ

    اسکای از سحابی رینگ گرفتیم که قراره پس فردا استکش کنم ظاهرا چیز خیلی خوبی از آب در نیومد اما به عنوان اولین تجربه بد نبود

    این سری یه عکس بهتر می گیریم مهداد با این که قبلا دیپ اسکای گرفته بود تا حالا اینقدر عمیق کار نکرده بود بار اولمون بود اگه بد شد

    مسخره مون نکنید ها پس فردا می گذارمش (احتمالا) ساعت حدود 5:30 بود دیگه بچه ها خیلی خوابشون می اومد از جمله منو مهداد

    قابل توجه یکی از دوستانمون که اون موقع از خواب بیدار شد! یه چرتی زدم و در حین طلوع آفتاب بیدار شدم و طلوع آفتاب رو از دست

    ندادم از عکس آقای امام هم که نمیشه گذشت عکس هنری زیبایی بود.در همون هنگام برنامه رو از آقای امام پرسیدیم و بعد از صرف

    صبحانه و فیلمبرداری که نکته انحرافی اش هم ساری اسکای بود به زور صحبت های جالب کردن و بخصوص عطر خوش چایی که به

    المپیاد هم زیاد مربوطه و غیره که دوستانی که ناظر بودند منظور منو می فهمند (کلا شوخی میکنما اما بازدید سارس اسکای از روزی

    650 نفر پایین تر بیاد روی ip اش ddos می اندازم که دیگه بالا نیاد (شوخی کردم))اما بعد اون که با آقای کیانوش رفتیم مقداری در کویر

    قدم زدیم و از اطلاعات زمین شناختی اشون استفاده کردیم و به جمع آوری فسیل پرداختیم که البته به نظر من در طبیعت نباید دست برد

    و بهتر بود که این کار رو نمی کردیم برگشتیم تجربه عالی ای از کویر نوردی داشتم چون هوا ابری بود دوستام جریان رو می دونن اما اصلا

    به زیبایی های کویر دقت نکرده بودم دی اون یک ساعت فرصت این کار رو داشتم بازگشتمون هم با خواب و آشنایی بدون خداحافظی

    خلاصه می شد اما من و بقیه بچه های علامه به شدت منتظر بقیه برنامه های آوا استار و دیدار دوباره دوستان آوایی هستیم در اخر هم

    جا داره که از عوامل محترم که در اجرای این برنامه دخالت داشتند :آقای امام آقای اکبرنیا آقای فروغی خانم حدادی زاده و ... کمال تشکر

    رو داشته باشم و از دوستانی تجربه آشنایی با انها رو داشتم نیز تشکر و خدا حافظی کنم :آقای ناصری و دوستشون SSgumS آقای

    Mojtaba.M آقای |Alireza| آقای C&P که از سوت های هنریشون نمیشه گذشت آقای Kianoosh.S آقای alitavafi آقای hadi soleimani

    خانم روشنی خانم شهرایینی خانم ویولا خانم رمضانی خانم گیسو و بقیه دوستان به امید دیدار

    پ.ن:اونی که پاک شد از این بزرگتر بود همون بهتر. از کسانی هم که تا آخر خوندند متشکرم مثلا بحث جن گری بدون خبر ما رو نگفتم که

    دیگه نیازی به توضیح نیس اما یکی از دوستای ما رفت دسشویی صدای خنده تو راه شنید بنده خدا بر گشت فکر کنم کار اونایی بوده که

    ما رو بی خبر گذاشتن آها راستی به وبلاگ ما هم سر بزنید بزودی قراره سایت بشه (وبسایت بچه های گروه نجوم علامه طباطبایی) باتشکر
    ویرایش توسط Moris75 : 04-14-2013 در ساعت 07:27 PM
    امضای ایشان


  7. Top | #85
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Dec 2012
    شماره عضویت
    6374
    نوشته ها
    464
    تشکر
    5,131
    تشکر شده 6,841 بار در 590 ارسال

    سلاممممممممم دوستان عزیز آوایی

    واقعا رصد فوق العاده ای بود خیلی خوب بود همه چی.


    این اولین رصدم با آوا استار بود.


    اولین بار هم بود که به قصر بهرام میرفتم.


    جای همه ی آوایی های عزیزی که نتونستن بیان خالی.


    یه تشکر ویژه هم از آقای امام آقای اکبرنیا خانم حدادی زاده برای این رصد به موقع و خوب و همچنین آقای فروغی که بسیار برای پذیرایی زحمت کشیدن.


    بسیار سپاسگذارم


    گزارش من هم به صورت تصویریه.


    و بیشترش هم از قصر بهرامه

    ====================================

    این تصویر نشون میده که ما چقدر به موقع رسیدیم.خیلی ممنون



    سوژه شناسایی شد.همون بادکنکه
    Astronomy.mojtaba.m rokhsare Roshani.شادی شهرایینی AliAhmadi



    جغد آوا در حال بالا رفتن!




    آقای فروغی عزیز




    AliAhmadi عزیز


    karimiss gisso hasti Ehsan

    [
    URL=http://up.avastarco.com/][/URL]
    Astronomy صدا بردار افتخاری آوا:به سایت باشگاه نجوم ساری سر بزنید sarisky.ir




    امضای ایشان







  8. Top | #86
    کاربر ممتاز
    مدیر ارشد

    عنوان کاربر
    مدير ارشد
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    شماره عضویت
    6114
    نوشته ها
    276
    تشکر
    2,535
    تشکر شده 2,560 بار در 294 ارسال

    روایایی از جنس واقعیت

    علی احمدی مافیا ست . اره هست می دونی چرا ، برای اینکه به مرضیه گفت یه نفر مونده که بشناسیم اونم طاهاست . تا الان اصلا حرف نزده بود چی شد که یکدفعه شروع کرده به تهمت زدن . حالا کی موافقه که رای گیری کنیم .... خدا (اقای اکبر نیا) رای بگیر . همه ساکت . ساکت ، رای میگیریم . 1.2.3..4........... 11 خب علی احمدی مافیاست .
    صدای هورای بچه ها تمام اتوبوس رو پر کرد . پلیسا اول شدن و همه مافیا رو شناسایی کردن . دیگه کم کم داشتیم میرسیدیم از دور نمای نیمه ای از قصر بهرام معلوم بود . مشغول نگاه کردن به قصر بهرام بودیم که متوجه گیر کردن ماشین پژو 206 سفید رنگی شدیم که از تهران همراه ما بود و برای فیلمبرداری اومده بود . در هر صو.رت اقای کیانوش و اقای قبادی به همراه راننده کمکی پیداده شدند و برای کمک به ماشین رفتند.
    حالا دیگه به قصر بهرام رسیده بودیم بچه ا هر کدوم وسایلشون و برداشتند و به مسیری که اقای امام از پشت بام قصر فریاد می زد رفتیم . قسمت جنوبی رو کلا به تسخیر خودمون دراوردیم . شروع به نصب وسایل کردیم .
    وقتی وسایل نصب شد با هماهنگی که اقای امام بچه ها به معرفی خودشون پرداختند . من saeed560 هستم و خوشحالم که امشب رو با شما ها صبح می کنم و در زیر این اسمون با شما هستم . نفر بعدی اقایC&P و خواهرشون بودند که در همسایگی من به سر میبردند.
    بیایید اینم حلال ماه نو . اره حلال رویت شد با دوربین دوچشمی که اونجا بود . با تاریک شدن اسمون زیبا تر میشد. محوتماشای اسمون بودم که اقای اکبر نیا کلاس اموزشی برای شناخت صور فلکی رو شروع کردند . دیگه وقت شام شده بود و کلاس هم رو به اتمام بود . با شکمی گشنه و حالی خراب خودم و رسوندم به قسمت پخش غذا . گشنم بود و غذا رو کرفتم و به همراه احسان و دیگر بچه ا نشستیم پای سفره ایی که جنسش از سنگ فرش بود .
    وای چقدر زیباست . اره واقعا زیبا بود اون راه شیری بود انقدر زیبا بود که نمی تونستی ازش چشم برداری . با دوربین دوچشمی شیرچه رفتم سمتش . انقدر ستاره بود که چشم ادمو می زد چند دقیقه ایی رو با اون سر کردم و نا خدا گاه کشیده شدم به سمت صدای بچه ا که توی اتاقی جمع شده بودند منم رفتم اونجا و با یحثی که شروع کرده بودند کلی ترسیدم چون در مورد جن بود و از همه بیشتر اون سوسکی روی سر بچه ها در حال راه رفتن بود منظورم روی سقفه .
    دوربین ها اماه شوده بود برای عکاسی از خورشید . هر کدوم از ماها برای اینکه لحظه به یاد موندیو ثبت کنیم روی گنبدها پهن شه بودیم . نور زرد بیستر و بیشتر میشد تا جایی که نمی شد بهش زیاد نگاه کرد . من چشما مو ریز کردم که بهتر ببینم که با صدای بوق یه ماشین از خواب بیدار شدم .
    باورم نیمشد که همش خواب بود
    ای بابا همش خواب بود.
    امضای ایشان
    اهل ابادی عشقم ز همین ویرانم
    همه رفتند ولی با دل خود میمانم
    همسفر باشم اگر با تپش شب بوها
    دست اخر به گلستان تو سرگردانم
    هر چه کردم که نگویم دل ما هم تنگ است
    خیره شد یاد تو بر ما که خودم میدانم



  9. Top | #87
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Nov 2011
    شماره عضویت
    2166
    نوشته ها
    632
    تشکر
    8,638
    تشکر شده 7,688 بار در 659 ارسال

          سری دوم عکس ها

    پاسگاه مبارکیه


    آقای امام و CPC عزیز



    قسمت معرفی


    مدیر ...برادر پیمان


    غروب قصر بهرام



  10. Top | #88
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Nov 2011
    شماره عضویت
    2166
    نوشته ها
    632
    تشکر
    8,638
    تشکر شده 7,688 بار در 659 ارسال

          سری سوم

    دارم سعی میکنم همه عکسارو بزارم برم پی زندگیم ببخشید که پشت سر هم پست میزارم

    هلال رویت شد


    بعد از صرف شام همه دیگه سخت درگیر عکاسی و رصد بودن
    بعد رفتن سراغ جن گیری
    که کفش جناب |علیرضا| افتاد پایین


    من خودم روحم


    منتظران طلوع


    بعد ازصبحانه بخش فیلم برداری و مستند
    پشت صحنه


    جلوی صحنه ( با تشکر از صدابردار محترم ، اسپانسر باشگاه نجوم ساری )


    تقریبا تموم شد بخش آخر تا لحظاتی دیگر ....


  11. Top | #89
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Nov 2011
    شماره عضویت
    2166
    نوشته ها
    632
    تشکر
    8,638
    تشکر شده 7,688 بار در 659 ارسال

          سری سوم

    همه داشتن فیلم میدیدن


    که آقای فروغی اومدن این سنگ رو بلند کردن ببریم تهران سوغاتی که نشد


    در همون لحظات بود که آقای اکبرنیا و taha nagahi خواب بودن




    پایان ( البته هم چنان کلی عکس هست ولی اکه بخوام بزارم فکر کنم دو صفحه دیگه لازم باشه )

    خیلی رصد خوبی بود
    به امید دیدار در برنامه های بعدی
    پ.ن : یادم رفت بگم از دوستان خداحافظی نکردم خیلی بد شد ؛من داخل اون یکی ماشین بودم و تا ما رسیدیم بقیه رفته بودن (!)
    ویرایش توسط رخساره روشنی : 04-14-2013 در ساعت 07:01 AM


  12. Top | #90
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    شماره عضویت
    842
    نوشته ها
    475
    تشکر
    2,126
    تشکر شده 5,392 بار در 472 ارسال

    گشت رصدی آوااستار   22 و 23 فروردین         
    سلام بر دوستان عزیز آوایی

    خیلی ها آماده بودند و تجدید دیدار مایه خرسندی شد و خیلی ها نیامده بودند که تنها می توان گفت حیف . دومین رصدم با جمع آوا استاری ها شاید از اولی بهتر نبود ولی کم از آن هم نداشت . دردسرهایی که برای آمدن کشیده بودیم لذت رصد را بیشتر کرده بود . به امید دیدار دوباره دوستان در برنامه های آینده

    پ.ن: لطفا انقدر ننویسید که چیزی برای بقیه نمونه (مخاطب خاص)


صفحه 9 از 15 نخستنخست ... 5678910111213 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. معرفي كمپاني سلسترون
    توسط Zalim Koylakayev در انجمن تلسکوپ ها و دوربین های دوچشمی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: 01-20-2013, 08:34 PM
  2. اسطوره های فلکی آوا استاری
    توسط celestial boy در انجمن مباحث عمومی نجوم رصدی
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: 01-16-2013, 11:15 PM
  3. گشت رصدی ، قصر بهرام - 28 و 29 مهر
    توسط Mostafa در انجمن گشت های رصدی و عکاسی آوااستار
    پاسخ ها: 180
    آخرين نوشته: 10-30-2011, 12:24 AM
  4. اولین نمايشگاه گروهي عكس آوااستار (تابستان90)
    توسط Mostafa در انجمن گپ های آوااستاری
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: 08-16-2011, 03:32 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق برای آوا استار محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد