صفحه 3 از 16 نخستنخست 123456713 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 151

موضوع: انفجار بزرگ

  1. Top | #1
    مدیر ارشد

    عنوان کاربر
    مدير ارشد
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    شماره عضویت
    545
    نوشته ها
    1,564
    تشکر
    7,743
    تشکر شده 17,035 بار در 1,523 ارسال

    Post انفجار بزرگ

    آغاز ِ کیهان ِ مادی همواره سوال بسیاری از دانشمندان در تمام ِ دوران بوده است.

    شواهد بسیار محکم و غیر قابل انکاری وجود دارند که بیان می کنند جهان ِ ما گذشته ای بسیار فشرده و داغ داشته و بعد از این گذشته ی ِ داغ، با رویدادی شبیه به یک انفجار، محتویات جهان بیرون جهیده و جهان ِ بزرگ و منبسط شونده ی ِ امروزی را پدید آورده است.



    نظریه ای که این انفجار را توصیف می کند و جزئیات ِ تحول ِ کیهان از آن روزهای ِ داغ تا کنون را شرح می دهد نظریه ی ِ انفجار بزرگ می نامند. نفس ِ این انفجار و گذشته ی ِ داغ تقریبا برای ِ همه پذیرفته شده است و آنچه در آن اختلاف وجود دارد جزئیات ِ این نظریه و نحوه ی ِ بیان ِ فیزیکی ِ این رویداد است.



    هدف از ایجاد این تاپیک، بررسی ِ این پدیده ی ِ اسرار آمیز و اتفاقات مربوط به آن است



    اما ابتدا با سوالی تاپیک را آغاز می کنیم، لطفا به پست بعد و بعد تر توجه کنید!
    ـــــــــــــــ

    و طبق معمول از زدن ِ پستهای ِ کپی پیست شده و طولانی به شدت خودداری کنید! لطفا


  2. Top | #21
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    شماره عضویت
    7476
    نوشته ها
    552
    تشکر
    6,383
    تشکر شده 4,689 بار در 597 ارسال

    انرژی تاریک
    معادله اینشتین مدل جهان را هم توجیه می‌کند. حلی که مدل جهان را با استفاده از معادله اینشتین بیان می‌کند، حل فریدمن - رابرتسون – واکر می‌گویند که انبساط جهان را توجیه می‌کند. نسبیت عام خیلی چیزها را در مورد مدل انبساط جهان و انفجار بزرگ توانسته بود به خوبی بیان کند.
    مدل این‌طور بود: «جهان حدود 14 میلیارد سال پیش با یک انفجار بزرگ اولیه آغاز شده‌بود. در آن زمان تمام محتویات عالم در یک نقطه بی‌نهایت کوچک و بی‌نهایت چگال متمرکز بود. این تراکم فضا-زمان را چنان خمیده بود که تمام آن در همان نقطه متمرکز بود. سپس انفجار بزرگ روی داد و محتویات عالم همراه خود فضا-زمان از هم جدا شدند.
    در ابتدا فقط تابش بود سپس ذرات شکل گرفتند و درحدود 300 هزار سال پس از انفجار بزرگ، اتم‌ها شکل گرفتند و به قول فیزیک‌دانان جهان شفاف شد. هرچه زمان گذشت جهان سردتر شد و ساختارهای بزرگ‌تری مثل ستاره‌ها و کهکشان‌ها شکل گرفتند. جاذبه گرانشی بین اجرام آنها را در کنار هم نگه‌داشت.»
    جهان هنوز هم به انبساط و سرد شدن ادامه می‌دهد. الان دمای متوسط جهان 7/2 کلوین یعنی برابر همان تابشی است که پنزیاس و ویلسون کشف کرده‌بودند. با توجه به نیروی گرانش بین اجرام، برای آینده جهان سه حالت قابل توجه بود:
    1 - جاذبه باعث می‌شود که سرانجام روند انبساط جهان متوقف شده و یک انقباض آغاز شود و دوباره همه محتویات عالم در ‌هم ‌بریزند و عین انفجار بزرگ، ماده دوباره در یک نقطه متمرکز شود.
    2 - مقدار ماده موجود در جهان آن‌قدر باشد که جاذبه برای متوقف‌کردن انبساط عالم کافی نباشد و انبساط جهان تا ابد ادامه پیدا کند اما این انبساط کند شونده باشد.
    3 - مقدار ماده به حدی باشد که سرعت انبساط در زمان بی‌نهایت دقیقاً برابر صفر شود.
    اما در اواخر قرن بیستم بود که کیهان‌شناسان با واقعه‌ای حیرت‌آور روبه‌رو شدند.
    اندازه‌گیری‌ها نشان داد که جهان به هیچ‌کدام از این راه‌ها نمی‌رود و راه چهارمی را برگزیده است، «انبساط تند‌شونده»!
    این حالت تنها زمانی پیش می‌آید که نیرویی بیشتر از جاذبه و در خلاف جهت آن در جهان وجود داشته باشد. اما منشا این نیروی اسرارآمیز چیست؟ هنوز هیچ‌کس نمی‌داند. برای همین به آن «انرژی تاریک» می‌گویند.
    انرژی تاریک یک چیزی حدود 75 درصد محتویات عالم را تشکیل داده و ماده تاریک هم حدوداً 20 درصد عالم را و آن قسمت از ماده و انرژی را که بشر شناخته و در «مدل استاندارد ذرات بنیادی» آن را توضیح‌داده، همه‌اش 5 درصد عالم است. ماهیت ماده تاریک و انرژی تاریک هنوزدو راز بزرگ و فاش نشده فیزیک هستند.

    میشه در مورد خمیدگی فضا و زمان و انرژی تاریک توضیح بدین؟فک کنم کمکون کنه...
    امضای ایشان
    با احتیاط نا امید شوید معجزه خبر نمیکند

  3. 16 کاربر مقابل از مداد رنگیهام عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  4. Top | #22
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    شماره عضویت
    7476
    نوشته ها
    552
    تشکر
    6,383
    تشکر شده 4,689 بار در 597 ارسال

    فک کنم بد نیست از این منظر نگاه کنیم:1:چه نیروهایی روی شتاب انبساط کیهان موثر هستن؟2برهم کنش این نیروها بر هم چه گونه ست ؟رفتار ماده و انرژی در برابر افزایش این شتاب یا کاهشش چیه؟منظورم اینه که یه انفجاری رخ داده و کیهان در حال انبساطه و نیروهایی هستن که روی شتاب این انبساط موثرن حالا اگه نیروهایی که روی این شتاب اثر کاهنده یا افزاینده دارنو بشناسیم و عواملی که باعث تقویت یا تضعیفشون میشه بدونیم و رفتار ماده و انرژی در مقابل این تغییرات درک کنیم میتونیم نتیجه بگیریم سرانجام کیهان در کدوم نظریه میگنجه.
    امضای ایشان
    با احتیاط نا امید شوید معجزه خبر نمیکند

  5. 10 کاربر مقابل از مداد رنگیهام عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  6. Top | #23
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    شماره عضویت
    7476
    نوشته ها
    552
    تشکر
    6,383
    تشکر شده 4,689 بار در 597 ارسال

    چرا اینجوری بهش نگاه نکنیم ماده, ماده تاریک, انرژی و انرژی تاریک در تلفیق باهم در یک نقطه فوق العاده کوچک در تعادل بودن تا اینکه عاملی باعث میشه این تعادل بهم بخوره و اجزا از هم جدا بشن و به سرعت شروع به انبساط کنن و همراه با انبساطشون زمان و مکان برای جهان گسترش پیدا کنه در این صورت در ابتدای پیدایش,کیهان فقط همون یک نقطه بوده و با گسترشش مرزهای این جهان گسترده شده و در حال گسترشه...بذارین با مثال منظورمو توضیح بدم:یه فندق تو سینی در نظر بگیرین!:d حالا فقط یه فندق در نظر بگیرین...تصور اکثر افراد از جهان,دیدگاه اوله یعنی فکر میکنن که جهان فندقه وداره تو فضایی مثله سینی که هنوز ناشناختس منبسط میشه ولی اگر جهانو مثه فندق-تنها در نظر بگیریم که میتونه بزرگ بشه و مرزهاش(محیط فندق )گسترش پیدا کنه یا برعکس با کوچک شدنش مرزهاش محدود بشه شاید درک هستی آسون بشه چون در این صورت مرکز یا لبه برای کیهان معنایی نداره و این خود کیهان بوده که در نقطه آغازی به شکل دیگه ای وجود داشته نه اینکه انفجار بزرگ باعث ایجادش شده باشه بلکه باعث جداسازی اجزا وگسترشش شده یعنی فندقه از اول بوده فقط با تغییری در,درکنار هم قرار گرفتن اجزاش در حال بزرگ شدنه...
    امضای ایشان
    با احتیاط نا امید شوید معجزه خبر نمیکند

  7. 10 کاربر مقابل از مداد رنگیهام عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  8. Top | #24
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    137
    نوشته ها
    742
    تشکر
    1,958
    تشکر شده 5,538 بار در 611 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط مداد رنگیهام نمایش پست ها
    انرژی تاریک

    «انبساط تند‌شونده»!
    این حالت تنها زمانی پیش می‌آید که نیرویی بیشتر از جاذبه و در خلاف جهت آن در جهان وجود داشته باشد. اما منشا این نیروی اسرارآمیز چیست؟ هنوز هیچ‌کس نمی‌داند. برای همین به آن «انرژی تاریک» می‌گویند.
    انرژی تاریک یک چیزی حدود 75 درصد محتویات عالم را تشکیل داده و ماده تاریک هم حدوداً 20 درصد عالم را و آن قسمت از ماده و انرژی را که بشر شناخته و در «مدل استاندارد ذرات بنیادی» آن را توضیح‌داده، همه‌اش 5 درصد عالم است. ماهیت ماده تاریک و انرژی تاریک هنوزدو راز بزرگ و فاش نشده فیزیک هستند.

    میشه در مورد خمیدگی فضا و زمان و انرژی تاریک توضیح بدین؟فک کنم کمکون کنه...
    انرژی تاریک رو که خوتون تاحدودی گفتید اما خمیدگی فضا زمان

    برای اینکه جواب سوالتون بهتر و ملموس تر باشه :
    شما توی محاسبات تون وقتی میخواهید موقعیت یک نقطه ای رو بیان کنید باید سه مشخصه ی (x,y,z) رو پیدا کنید یعنی یک فضای سه بعدی ولی این همیشه کافی نیست وباید یک دستگاه مختصات چهار محوری در نظر بگیری که یکیش زمان هست .در واقع حقیقت این هست که اگر مثلا شما در موقعیت معلوم یک بازه ی زمانی, ثابت بایستید در نظر این دستگاه شما همواره داره موقعیتت عوض میشه چون زمان داره میگذره پس یکی از اون چهار پارامتر داره عوض میشه.
    این مقدمه بود حالا برای اینکه بهتر قضیه خیمدگی رو حس کنید
    یک رومیزی رو در نظر بگیرید که چهار طرفش رو گرفتید و کشیدید!!این رو فضا زمان در نظر بگیرید
    یک توپ بسکتبال روش قرار بدید.چه اتفاقی میاقته ؟سفره کشیده و دچار خمیدگی میشه. چرا؟
    چون توپ جرم داره و همین جرم باعث شده که فضا زمان شما دچار خمیدگی بشه.و این انحراف فضا زمان میتونه برای عوامل اطرف و اجرام و اشیایی که از اطرافش عبور میکنند اثر بزاره.... این تاثیرات رو گرانش میگویند.




    برای اطلاعات بیشتر به ویکی مراجعه کنید.

  9. 16 کاربر مقابل از narcissus flower عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  10. Top | #25
    مدیر ارشد

    عنوان کاربر
    مدير ارشد
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    شماره عضویت
    545
    نوشته ها
    1,564
    تشکر
    7,743
    تشکر شده 17,035 بار در 1,523 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط مداد رنگیهام نمایش پست ها
    چرا اینجوری بهش نگاه نکنیم ماده, ماده تاریک, انرژی و انرژی تاریک در تلفیق باهم در یک نقطه فوق العاده کوچک در تعادل بودن تا اینکه عاملی باعث میشه این تعادل بهم بخوره و اجزا از هم جدا بشن و به سرعت شروع به انبساط کنن و همراه با انبساطشون زمان و مکان برای جهان گسترش پیدا کنه در این صورت در ابتدای پیدایش,کیهان فقط همون یک نقطه بوده و با گسترشش مرزهای این جهان گسترده شده و در حال گسترشه...بذارین با مثال منظورمو توضیح بدم:یه فندق تو سینی در نظر بگیرین!:d حالا فقط یه فندق در نظر بگیرین...تصور اکثر افراد از جهان,دیدگاه اوله یعنی فکر میکنن که جهان فندقه وداره تو فضایی مثله سینی که هنوز ناشناختس منبسط میشه ولی اگر جهانو مثه فندق-تنها در نظر بگیریم که میتونه بزرگ بشه و مرزهاش(محیط فندق )گسترش پیدا کنه یا برعکس با کوچک شدنش مرزهاش محدود بشه شاید درک هستی آسون بشه چون در این صورت مرکز یا لبه برای کیهان معنایی نداره و این خود کیهان بوده که در نقطه آغازی به شکل دیگه ای وجود داشته نه اینکه انفجار بزرگ باعث ایجادش شده باشه بلکه باعث جداسازی اجزا وگسترشش شده یعنی فندقه از اول بوده فقط با تغییری در,درکنار هم قرار گرفتن اجزاش در حال بزرگ شدنه...


    بالاخره در این فندق جایی وجود داره که یک سمت کیهان هستش و سمت ِ دیگر هیچ! یعنی از این نقطه به بعد دیگه چیزی به اسم کیهان وجود نداره (نمی گم بعد از این نقطه یک فضای ِ خالی هست تنها می گم که کیهان نیست!) من اسم ِ اینجا رو می گذارم مرز


    منظورم نقطه قرمز هستش، ظاهرا چنین نقطه ای وجود داره و مرز هستش! از این نقطه اونور تر نمی شه رفت.

    وسط ِ این مرز می شه نقطه ی ِ مرکز ِ انبساط، حالا چه طور مرکزش رو پیداش کنیم؟
    امضای ایشان
    یک سر به هوای کوچک در این دنیای بزرگ

  11. 15 کاربر مقابل از Ehsan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  12. Top | #26
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    May 2012
    شماره عضویت
    4153
    نوشته ها
    2,186
    تشکر
    8,902
    تشکر شده 18,241 بار در 2,271 ارسال

    برای خیلی از ما این سوال پیش میاد که هیچ رو چطور تصور کنیم (اونطرف مرز جهان)؟ اگه واسش ابعاد متصور بشیم که دیگه هیچ نیست و یکجور فضا بحساب میاد. حالا بیاید اونو نه بصورت یک فضای خالی بلکه بصورت یک تهی واقعی که حتی ابعاد هم نداره تصور کنیم. چی شد به تضاد برخوردین؟ آره وقتی ابعاد رو از پوچی میگیریم این تضاد بوجود میاد که پس جهان رو در چه فضایی تصور کنیم در حالی که از قبل همه چیز حتی فضا رو هم سعی کردیم از بین ببریم؟!!!!!

    مشکل میدونین چیه. مشکل اینه که من وقتی کمیت ابعاد و تعریف فضا رو از پوچی میگیرم باز هم در ذهنم یک فضای سیاه باقی میمونه که میشه درش ابعاد رو اندازه گرفت. بنظرتون پوچی واقعاً چیه؟


    زیاد بهش فکر نکنین قاطی میکنین. بیاین همونطور که آقا احسان گفتند بریم سراغ مرکز جهان. خب درسته مرز نداریم. واقعاً پیدا کردن مرکز جهان بدون دونستن مرز جهان کار سختیه. اما بازم شاید بشه یه کارایی کرد. بیاین دنیا رو مثل یه کیک کیشمیشی تصور کنیم. اولین مشکل اینه که کیکو چقدری در نظر بگیریم. خب مشکل اینه که ما نمیدونیم کیک چقدریه پس اونو فعلاً بی نهایت تصور کنین. موقع پخته شدنکه میدونین کیک پف میکنه و حجیم میشه و کیشمیش هاش از هم فاصله میگیرن. حالا بیاین این پف کردن کیک رو برعکس تصور کنیم. کیشمیش ها در این حالت هر لحظه به هم نزدیکتر و نزدیکتر میشن. انگار بسمت یک مرکزی حرکت میکنن. بیاین بگردیم ببینیم اون مرکز کجاست. همه کیشمیش ها در حال نزدیک شدن به همدیگه ان. همشون هم یک فاصله دارن و همشون هم در هر مرحله به یک میزان فاصلشون از هم کم میشه.

    Loading.....

    خب من با موفقیت تونستم تو ذهنم همه حجم کیکو حذف کنم. الان دارم کلی کیشیمش جلو چشمم می‌بینم. فکر نمیکنم هیچوقت بتونم بفهمم مرکزش کجاست. میدونین چرا؟

    آخه من نمیدونم الان دقیقاً چندتا کیشمیش داریم؟!

    امضای ایشان
    “Most people die at 25 and aren’t buried until they’re 75.”
    Benjamin Franklin

  13. 12 کاربر مقابل از mohsen4465 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  14. Top | #27
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    شماره عضویت
    7476
    نوشته ها
    552
    تشکر
    6,383
    تشکر شده 4,689 بار در 597 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط ehsan نمایش پست ها
    بالاخره در این فندق جایی وجود داره که یک سمت کیهان هستش و سمت ِ دیگر هیچ! یعنی از این نقطه به بعد دیگه چیزی به اسم کیهان وجود نداره (نمی گم بعد از این نقطه یک فضای ِ خالی هست تنها می گم که کیهان نیست!) من اسم ِ اینجا رو می گذارم مرز


    منظورم نقطه قرمز هستش، ظاهرا چنین نقطه ای وجود داره و مرز هستش! از این نقطه اونور تر نمی شه رفت.

    وسط ِ این مرز می شه نقطه ی ِ مرکز ِ انبساط، حالا چه طور مرکزش رو پیداش کنیم؟
    دوباره رفتین تو کار سینی که...:d
    خودتون میگین هیچ...منظورم اینه که اصلا سینی وجود نداره یعنی هیچ وجود نداره ما نمیتونیم برای هیچ فضا قایل بشیم تصور شما از هیچ زمانی معنا داره که ما دو فضا داشته باشیم : هیچ که بزرگتره و کیهانو در خودش جای داده و کیهان, در این صورت ما باید بتونیم از مرز بگذریم و وارد فضای بزرگتر(هیچ) بشیم که امکان پذیر نیست...
    فعلا از فندق و سینی و کیک و کشمش صرف نظر کنیم بجای اینکه به هیچ فک کنیم بیاین تمرکزمونو بذاریم روی خود کیهان...دوباره سوالامو مطرح میکنم:1:چه نیروهایی روی شتاب انبساط کیهان موثر هستن؟2برهم کنش این نیروها بر هم چه گونه ست ؟رفتار ماده و انرژی در برابر افزایش این شتاب یا کاهشش چیه؟سرنوشت کیهان در کدوم فرضیه میگنجه؟
    امضای ایشان
    با احتیاط نا امید شوید معجزه خبر نمیکند

  15. 9 کاربر مقابل از مداد رنگیهام عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  16. Top | #28
    مدیر ارشد

    عنوان کاربر
    مدير ارشد
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    شماره عضویت
    545
    نوشته ها
    1,564
    تشکر
    7,743
    تشکر شده 17,035 بار در 1,523 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط مداد رنگیهام نمایش پست ها
    دوباره رفتین تو کار سینی که...:d
    خودتون میگین هیچ...منظورم اینه که اصلا سینی وجود نداره یعنی هیچ وجود نداره ما نمیتونیم برای هیچ فضا قایل بشیم تصور شما از هیچ زمانی معنا داره که ما دو فضا داشته باشیم : هیچ که بزرگتره و کیهانو در خودش جای داده و کیهان, در این صورت ما باید بتونیم از مرز بگذریم و وارد فضای بزرگتر(هیچ) بشیم که امکان پذیر نیست...
    فعلا از فندق و سینی و کیک و کشمش صرف نظر کنیم بجای اینکه به هیچ فک کنیم بیاین تمرکزمونو بذاریم روی خود کیهان...دوباره سوالامو مطرح میکنم:1:چه نیروهایی روی شتاب انبساط کیهان موثر هستن؟2برهم کنش این نیروها بر هم چه گونه ست ؟رفتار ماده و انرژی در برابر افزایش این شتاب یا کاهشش چیه؟سرنوشت کیهان در کدوم فرضیه میگنجه؟
    اصلا هیچ و اینها رو ول کنید! ما روی ِ اون نقطه ی ِ قرمز هستیم! چی می بینیم؟
    امضای ایشان
    یک سر به هوای کوچک در این دنیای بزرگ

  17. 11 کاربر مقابل از Ehsan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  18. Top | #29
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    137
    نوشته ها
    742
    تشکر
    1,958
    تشکر شده 5,538 بار در 611 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط مداد رنگیهام نمایش پست ها
    دوباره رفتین تو کار سینی که...:d
    خودتون میگین هیچ...منظورم اینه که اصلا سینی وجود نداره یعنی هیچ وجود نداره ما نمیتونیم برای هیچ فضا قایل بشیم تصور شما از هیچ زمانی معنا داره که ما دو فضا داشته باشیم : هیچ که بزرگتره و کیهانو در خودش جای داده و کیهان, در این صورت ما باید بتونیم از مرز بگذریم و وارد فضای بزرگتر(هیچ) بشیم که امکان پذیر نیست...
    عجب آجیلی دارید درست میکنید فندق و کشمش و ....!دم عید مثال هاهم آجیلی شده
    ببینید برای هیچ , هیچ چیزی قائل نشید .منظور از هیچ یعنی نبود هر چیزی...اگر شما هیچ رو یک فضایی تعریف کنید , انوقت شاید این سوال پیش بیاد که شاید فندق های دیگری هم درون سینیه هیچ وجود داشته باشد(در واقع جهان های دیگه) که قضیه رو بغرنج میکنه ...در حالیکه بهتره مثل توضیحات قبلی فرض کنیم همین فندق ما هم جهان هست و هم اون سینی یه شما....
    در ثانی ما هنوز اندر خم همین مرز فندق هستیم!!
    چون شرایط جهان هم داره کمی ما رو محدود میکنه.بعد از انفجار بزرگ جهان دستخوش یک سری تغییرات و شرایط شده که نمیزاره ما راحت زندگیمونو بکنیم

  19. 12 کاربر مقابل از narcissus flower عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  20. Top | #30
    مدیر ارشد

    عنوان کاربر
    مدير ارشد
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    شماره عضویت
    545
    نوشته ها
    1,564
    تشکر
    7,743
    تشکر شده 17,035 بار در 1,523 ارسال

    انفجار بزرگ         
    مرکز ِ انسباط کجاست؟

    انبساط ِ عالم درست مثل ِ تجانس هندسی می مونه، یا درست مثل ِ نقشه های ِ جغرافیا که یک مقیاس کنار ِ نقشه می نویسن، یعنی کل ِ جهان در یک ضریب، ضرب میشه و بزرگ میشه:



    انبساط ِ عالم از چپ به راست

    این نحوه ی ِ انسباط باعث میشه که اگر مثلا کهکشان ِ 1 از ما فاصله ی ِ 10 مگاپارسک داشته باشه و کهکشان ِ دو هم 30 مگاپارسک از ما فاصله داشته باشه و بنا بر این نسبت ِ فاصله ی ِ کهکشان ِ دو به کهکشان ِیک ، 3 باشه، این نسبت با انبساط ِ عالم حفظ بشه و همیشه 3 باقی بمونه، یعنی اگر در اثر انبساط ِ عالم، فاصله ی ِ کهکشان ِ 1 از ما شد 100 مگاپارسک، فاصله ی ِ کهکشان ی 2 از ما هم خواهد شد 300مگا پارسک! (فاصله ی ِ هر دو کهکشان 10 برابر شده)

    با این اوصاف مثل ِ این که ما واقعا مرکز ِ انبساط هستیم اما واقعیت غیر از اینه! چون با این تعبیر از انبساط (یعنی تجانس، یعنی این که فاصله ی ِ همه چیز از ما در ضریب ِ ثابتی ضرب بشه) ما هر کجای ِ عالم بنشینیم خواهیم دید که همه چیز با چنین ساز و کاری از ما دور میشه، شکلهای ِ پایین رو ببینید:

    الان ما کهکشان ِ مرکز ِ تصویر هستیم، مرکز ِ مختصات رو قرار می دیم روی ِ کهکشان ِ خودمون و انبساط رو تماشا می کنیم:


    حالا میریم کمی اونطرف تر و دستگاه ِ مختصات رو روی ِ یک کهکشان ِ دیگه قرار میدیم و انبساط رو تماشا می کنیم:


    حالا میریم گوشه ی ِ کیهان و این انبساط رو تماشا می کنیم :


    می بینید که هر کجا بشینیم ما مرکز ِ انبساط هستیم! چون هر کجا باشیم، عالم به صورت ِ تجانسی بزرگ میشه، انگار همه چی یه هو دو برابر میشه و کهکشانی که ما قبلا روش بودیم هیچ تفاوتی با بقیه ی ِ کهکشان ها نداره!

    پس به یک معنا همه جا مرکز ِ انبساط حساب میشه، و به این معنا انفجار ِ بزرگ همه جا رخ داده!!! اما هنوز مشکل ِ مرز باقی هستش! یعنی اون کهکشان ِ گوشه در هر صورت باز هم در سمت ِ چپ-پایین ِ خودش چیزی نمی بینه!


    (الان می تونید جواب رو داد بزنید )


    ـــــــــــ
    پ.ن: اگر این قضیه حل بشه اصول ِ کیهان شناسی که همانا همگنی و همسانگردی باشه رو شرح خواهیم داد انشاالله
    امضای ایشان
    یک سر به هوای کوچک در این دنیای بزرگ


صفحه 3 از 16 نخستنخست 123456713 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق برای آوا استار محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد