ویرایش توسط پیمان اکبرنیا : 01-28-2013 در ساعت 03:22 PM
در خرابات مغان نور خـــــــــــــدا میبینم
این عجب بیـــــن که چه نوری ز کــــــجا میبینم
Follow Me On YouPic
...!, af.skylover, Amir Shayan Nejati, Arian Soltani, Astronomy, Atila Poro, Esmaeilpour, Fery.JWST, Flare star, gandom, geologist, gissoo, Hesaby, Hima, Hojjat Zafarkhah, javadstar76, kh.maroufi, Mahdieh. GH, masi, melika bidabadi, mohsen4465, Mojtaba.M, moonlight13, nakhodaye aseman, neda vardast, reza3000, rezash, Sadrieh fatoorchi, Saeed Jafari, SAEED560, sama.ara, sasan20oo20, Soroush Samadi, space, stargazer, stubby8766, Taha Nagahi, Tahereh Ramezani, tasnim, Uranus.sun, مهدی ناصری, محمدرضا صادقیان, مسعود فرح بخش, هانیه امیری, پیمان اکبرنیا, yperseusy, |Alireza|, آسمون, حسین زارعی, ریحانه نوروزی, رخساره روشنی, رضا طامهری, شعری
«دنباله دار سزار» یا «دنبالهدار بزرگ 44 قبل از میلاد»، شاید مشهورترین دنبالهدار عهد عتیق باشد. نمایش هفت روزهی آن در میان رومیان بعنوان نشانهای از عظمت مرگ دیکتاتور بزرگ، ژولیوس سزار شناخته شد. این دنبالهدار، یکی از تنها پنج دنبالهدار شناخته شده طول تاریخ بشر است که به قدر مطلق منفی رسید و احتمالاً درخشانترین دنبالهدار مشخص در روشنایی روز، در طول تاریخ است. در نوشتههای قدیمی از دنبالهدار سزار با عنوان «ستاره ژولیان» یا «ستاره سزار» نامبرده شده است. این دنبالهدار درخشنده روزانه، بطور ناگهانی و در فستیوالی بنام «لودی» (Ludi) دیده شد.
این دنبالهدار تبدیل به آنچنان سمبل سیاسی قدرتمندی شد که منجر به آغاز حکمرانی خواهر زاده (و همچنین پسر خوانده) ژولیوس سزار، آگوستوس شد. پرستشگاه عبادت سزار بسال 42 قبل از میلاد ساخته شد و در 29 قبل از میلاد توسط آگوستوس وقف آئین دنبالهدار پرستی شد. در پشت پرستشگاه تصویری عظیم از سزار افراشته شد و بقول اووید (شاعر رومی)، نقشی از دنبالهداری آتشین بر پیشانی اون حک شده بود.
در سال 1997، دو دانش پژوه از دانشگاه ایلینویز شیکاگو، با نامهای جان تی. رمزی (باستان شناس) و اِی. لوئیس لیچت (فیزیکدان)، کتابی منتشر کردند که در آن به مقایسه شواهد نجومی روم و چین باستان پرداختند. تجزیه التحلیل آنها بر پایه مشاهدات بصری تاریخی، ثبتهای نجومی چینیها، ادبیات نجومی و هستههای یخی از یخچالهای طبیعی گرینلند، منجر به مشخص شدن محدوده مداری فرضی برای این دنبالهدار شد. آنها مداری با فاصله 0.224 واحد نجومی را بگونهای تعیین کردند که در آخر می از امپراطوری چین بشکل دنبالهدار و در آخر جولای در روم بشکل یک جرم ستارهای دیده شود.
منبع:
ویکی پدیا
پرستشگاه سزار:
بقایای پرستشگاه از نمای پشتی:
سکه ضرب شده توسط آگوستوس (19 الی 18 قبل از میلاد):
ویرایش توسط mohsen4465 : 04-13-2013 در ساعت 11:05 PM
“Most people die at 25 and aren’t buried until they’re 75.”Benjamin Franklin
C/1680 V1، همچنین مشهور به دنبالهدار بزرگ 1680، دنبالهدار کیرچ و دنبالهدار نیوتن اولین دنبالهداری بود که با کمک تلسکوپ کشف شد. کشف شده بتاریخ 14 نوامبر 1680 توسط گاتفرید کریچ، یکی از درخشانترین دنبالهدارهای قرن هفدهم بود که با قدری حدود منفی 10 حتی در روز نیز دیده میشد. شهرت این دنبالهدار بیشتر بخاطر دنباله تماشایی و بلندش است که تا 90 درجه میرسید. پس از عبور از فاصله 0.42 واحد نجومی در 30 نوامبر از کنار زمین، در شیرجهای عمیق بسمت خورشید رفت و در تاریخ 18 دسامبر 1680 از حضیض خورشیدی باور نکردنی 930،000 کیلومتر (230،000 کیلومتری از سطح خورشید) عبور کرد و در 29 دسامبر به بیشترین درخشندگی خود رسید. دنبالهدار کیرچ برای آخرین بار در 19 مارس 1681 مشاهده شد.
تاریخچه:
در 14 نوامبر 1680، گاتفرید کریچ دنبالهداری جدید را با کمک تلسکوپ کشف کرد. در آن روز او نه تنها اولین کسی بود که این دنبالهدار را میدید بلکه اولین کسی بود که یک دنبالهدار را به کمک یک ابزار اپتیکی کشف کرده بود. منجمان سراسر اورپا مسیر این دنبالهدار را برای ماهها دنبال کردند؛ در مسیری که سرانجام این دنبالهدار را به درخشان ترین دنبالهدار قرن هفدهم میلادی تبدیل کرد.
اواخر پائیز 1680، مردم منهتن با دیدن منظره این دنبالهدار در آسمان وحشت زده شدند. دنبالهداری عظیم، و شاید باشکوهترین آنها ناگهان ظاهر شد. در ابتدا کم نور و بدون دنباله دیده شد اما تا انتهای هفته دنباله خود را نشان داد. در هفته دوم دنباله آن به 30 درجه رسید و در هفته سوم دنباله خود را در 70 درجه از پهنه آسمان گسترش داد و این در حالی بود که روز به روز درخشانتر میشد. پس از پنج هفته، به نظر درون تابش خیره کننده خورشید آمیخته شد. اما پس از چهار روز مجدداً همانند خورشید درخشان دیگری ظاهر شد که در اثر تلاطم و آشفتگی زیاد آنچنان دنبالهی عظیمی پیدا کرده بود که از خورشید تا مدار زمین ادامه داشت.
دنباله دار بزرگ 1680 دو روز پس از حضیض خورشیدی و در 20 دسامبر، برای اولین بار در انگلستان دیده شد. چرخش آن بدور خورشید چنان سریع بود که تصور شد که آنها دو دنبالهدار مجزا هستند؛ اما دنبالهدار اواخر 1680 و اوایل 1681 در واقع یک دنبالهدار بودند و این وضعیتی بود که عملاً مسیر یک دنبالهدار را بدور خورشید به دانشمندانی مانند ایزاک نیوتن نشان داد تا قوانین کپلر را به عینه ببیند. ایزاک نیوتن و دورفل جورج ساموئل بطور مستقل به این نتیجه رسیدند که دنبالهدارها در مداری سهموی بدور خورشید میگردند.
ایزاک نیوتن مسیر سهموی دنبالهدار بزرگ 1680 را محاسبه کرد.
دنبالهدار بزرگ 1680 بر فراز روتردام
نقاشی توسط هنرمند هلندی Lieve Verschuier
“Most people die at 25 and aren’t buried until they’re 75.”Benjamin Franklin
منشاء دنباله دار ها هنوز نامشخص است اما زمانی تصور می شد که آنها خارج از منظومه شمسی نشات گرفته اند، اما بیشتر نظریه های اخیر نشان می دهد که در طول شکل گیری منظومه شمسی تشکیل شده اند و اعضای دائم آن هستند.
ابر اورت:
با توجه به فرضیه ذخیره سازی ابر اورت jh ، یک پوسته کروی است که بیش از 100 میلیارد ستاره ی دنباله دار و اشیا ی یخی در آن وجود دارند و در اطراف منظومه شمسی در فاصله 75،000-150،000 واحد نجومی (1 واحد نجومی یا au، فاصله متوسط از زمین به خورشید) میباشد و احتمالاً ۵۰٬۰۰۰ تا ۱۰۰٬۰۰۰ واحد نجومی (۱٫۸۷ سال نوری) مساحت دارد.
دنبالهدارهایی که توسط تعاملات گرانشی سیارات بیرونی منظومه شمسی وارد این سامانه
میشوند، از ابر اورت سرچشمه گرفتهاند.
در حالی که ستاره های دنباله دار حرکت بسیار آرامی در این ابر ذخیره سازی بزرگ دارند، یک ستاره در حال عبور ممکن است مدار خود را با نیرویی کافی به بخش درونی منظومه شمسی را تغییر دهد اما به طور کلی اشیای ابر اورت بسیار آرام حرکت میکنند و میتوانند به ندرت اختلالها و رویدادهایی مانند اثرات گرانشی یک ستاهٔ گذرا و جزر و مد کهکشانی ایجاد کنند.
مکانیسم ایجاد ابر اورت، با این حال معلوم است، و پیشنهاد شده است که ابر اورت دارای مقدار قابل توجهی از مواد اولیه ای که خارج از منظومه شمسی سرچشمه گرفته اند میباشد و به خاطر گرانش خورشید جمع آوری شده اند
دنباله دارهای بلند مانند هیل باب از ابر اورت سر چشمه گرفته اند بنابراین ابر اورت سر چشمه ایست برای دنباله دار های بلند
منبع: ترجمه از این جا و ویکی پدیا
حتی در انتهای بن بست نیز، راه آسمان باز است... !
پس پرواز را بیاموز!
چند وقتی است که اجرام واقع در ابر اورت یا همان دنباله دارهای معروف توجه من رو خیلی جلب کرده و سوالاتی رو هم ایجاد کرده است.
طبق منابعی که دنبال کردم این اجرام تحت تاثیر جاذبه خورشید و دیگر ستاره های نزدیک به سمت ما روانه میشوند.
حرکت این اجرام به سمت زمین هم پروسه ای عجیب رو طی میکنه و اغلب این دنباله دارها با نظم خاصی به سمت خورشید می آیند.حالا با مداری بسته یا باز و...
طبق برخی تحقیقات و فرضیات نیز در برخی زمانها به ناگهان این عزیمت اجرام به سمت قسمت داخلی منظومه شمسی بسیار بیشتر بوده است.
مثلا در هنگام انقراض دایناسورها بر طبق بعضی فرضیات چند دنباله دار در فاصله زمانی کوتاه با زمین برخورد کرده اند که معروف ترین آنها در منطقه (اگر درست بگم - چیک شلوپ)برخورد کرده است.
اینکه این اجرام فقط به دلیل جاذبه ستارگان اطراف یا خورشید یا سیارات بزرگ منظومه شمسی به این سمت حرکت کنند به نظر کافی نیست.
من فکر میکنم باید جرمی ناپیدا این اجرام را به این سمت پرتاب کند.سیاره ای بزرگ در مداری نا منظم و یا همدمی کوتوله برای خورشید و یا اجرامی بزرگ در آن محدوده که باعث بی نظمی و پرتاب اجرام کوچک به سمت مرکز منظومه شمسی میشوند.
به هر حال حرکت این اجرام با نیروئی به مراتب نزدیک تر به ابر اورت و قوی تر باید رخ دهد؟!
مثلا سیارات گازی منظومه شمسی بیشتر از اینکه بخواهند به ابر اورت تاثیر بگذارند باید به کمربند کوئیپر و کمربند سیارکها تاثیر داشته باشند.
البته فرضیات مختلفی است که هر کدوم میتونه درست باشه و یا نباشه.ولی میخوام مهم ترین و قوی ترین فرضیات رو بدونم.
از دوستانی که در این زمینه میتونن منبع یا مطلبی معرفی کنند ممنون میشم.
وقتی آرامش را در خود نیابید, جستجوی آن در جای دیگر, کار بیهوده ای است.
“Most people die at 25 and aren’t buried until they’re 75.”Benjamin Franklin
منشأ دنباله دارها چیست؟
این روز ها زیاد صحبت از حضور دنباله دارهای جدید در آسمان است. مثل دنباله دار تاتل یا هولمز که به ملاقات زمین و خوشید آمده بود. راستی دنباله دارها چیستند و از کجا می آیند؟ در این مقاله به دور دست های منظومه شمسی و سری به محل تولد دنباله دارها میزنیم با ما همراه شوید...
هیاکوتاکه
شاید کلمه ستاره دنباله دار را بارها شنیده اید!!! اما این کلمه کاملاً غلط است چون دنباله دار ستاره نیست! دنباله دارها کره های گازی و غباری اند. هنگامی که این کره ی منجمد به خورشید نزدیک می شود، با بخار شدن گازها و غبارها، هاله ای مه آلود آن را احاطه می کند و دمی بلند در اطرافش ایجاد می شود، هر بار که دنباله دار به خورشید نزدیک می شود، مقداری از جرمش را به صورت گاز و غبارِ بخار شده از دست می دهد. می دانیم که دنباله دار ها روزی خواهند مرد، در مورد چگونگی مرگ آنها نیز اطلاعات زیادی داریم. اما در مورد بوجود آمدنشان چه اطلاعاتی داریم؟
مکان و نحوه شکل گیری دنباله دارها ده ها سال همانند معمایی حل نشده باقی مانده بود. در چند سال اخیر، کشفیات ارزشمندی با کمک تلسکوپ فضایی هابل صورت گرفت که می تواند تا حد زیادی معمای چگونگی و مکان شکل گیری دنباله دارها را حل کند.
کمربند کویی پر
چهار اخترشناس تاکنون 30 جسم کوچک و کم نور را یافته اند که می تواند بهترین مدرک برای وجود کمربند کویی پر باشد.
«کمربند کویی پر» قرصی است مملو از اجرام دنباله دار مانند، که در ورای مدار نپتون به دور خورشید می گردند. وجود آن را اخترشناسی به نام کویی پر پیش بینی کرده بود و دانشمندها مدت ها در جستجوی یافتن اجرامی از آن بودند. اعتقاد بر این است که کمربند کویی پر منبع 140 دنباله دار کوتاه دوره است که در مدتی کمتر از 20 سال به دور خورشید می گردند. از وقتی که گروه کاوشگران تلسکوپ فضایی هابل 30 عضو از گویهای یخی کمربند کویی پر را در بخش کوچکی از فضا کشف کردند، محاسبه شده است که حداقل 200 میلیون (و شاید بسیار بیشتر) از این اجرام، در آن ناحیه سرد وجود دارند. این ها هسته دنباله دارها هستند. و زمانی که به سوی خورشید رانده می شوند بر اثر گرمای آن، دُمی از غبار و بخار در خلاف جهت خورشید ایجاد می کنند.
کمربند کویی پر
یافتن مدارکی مبنی بر وجود کمربند کویی پر بسیار مهم است. از زمان کشف سیارک ها در حدود 200 سال پیش، این اجرام نخستین جمعیت مستقل در منظومه شمسی را تشکیل می دهند که تاکنون یافته ایم. در اطراف برخی از ستاره های نزدیک به ما، از جمله بتا-سه پایه و نسر واقع، قرص هایی غباری کشف شده است. از آنجایی که کمربند کویی پر ظاهراً شبیه این قرص ها است، می توان نتیجه گرفت که نحوه شکل گیری سیاره ها در ستاره های مختلف هم تقریباً یکسان است.
این فرضیه که کمربندی از مواد در آن سوی مدار نپتون به دور خورشید می گردد. قدمتی بیش از نیم قرن دارد. در سال 1328/1949 اخترشناسی بریتانیایی به نام اجوورت دریافت که منظومه شمسی نمی تواند در مدار نپتون خاتمه یابد. دو سال بعد، اخترشناسی هلندی به نام جرارد کویی پر این نظریه را چنین تکمیل کرد: " تعداد زیادی جسم بسیار کوچک (که در آن زمان با هیچ تلسکوپی قابل مشاهده نبود.) در مداری فراتر از مدار نپتون به دور خورشید می گردد. محدوده این اجرام ناشناخته را "کمربند کویی پر ( The Kuiper Belt )" نامیدند.
کویی پر به دنبال یافتن سرچشمه دنباله دارها نبود، بلکه توزیع مواد را در منظومه شمسی بررسی می کرد. اخترشناس هلندی دیگری به نام یان اوورت، این نظریه را ارائه کرد که کره ای شامل تعداد زیادی دنباله دار منظومه شمسی را احاطه کرده است که سرچشمه اصلی دنباله دارها است. این منطقه را ابر اوورت می نامند. کمربند کویی پر در فاصله 35 تا چند صد واحد نجومی از خورشید قرار گرفته است. در حالی که ابر اوورت بسیار دورتر از آن است و در فاصله ای بین 20000 تا 100000 واحد نجومی قرار دارد. (یک واحد نجومی به فاصله بین زمین و خورشید می گویند که برابر 149598000000 متر است .)
برای مقایسه باید گفت که نپتون تقریبا 30 واحد نجومی و پلوتو تقریبا 39 واحد نجومی از خورشید فاصله دارند.
استدلال اوورت جنین بود: دنباله دارهایی که دوره تناوب مدارشان 20 سال یا بیشتر است از تمام جهات به سوی خورشید می آیند، بنابراین منبع شان می باید کره ای پیرامون خورشید باشد، و از آنجایی که مدار این دنباله دارها بسیار کشیده است، می توان نتیجه گرفت که این کره می باید بسیار دور باشد.
ابر اورت در مقایسه با کمربند کویی پر
در سال 1350/1980 یک ستاره شناس اروگوئه ای به نام خولیو فرناندز پیشنهاد مشابهی را برای دنباله دارهای با دوره تناوب کمتر از 20 سال ارائه داد. او دریافت که این دنباله دارها، برخلاف نوعشان در ابر اوورت، در صفحه منظومه شمسی حرکت می کنند. این موضوع نشان می دهد که منبع آن ها نمی تواند ابری کروی باشد، بلکه قرصی سوراخی در مرکزش دارد که تمام منظومه شمسی تا مدار نپتون را در خود جای داده است. به این ترتیب فرناندز متوجه شد که منبع دنباله دارهای کوتاه دوره همان کمربندی است که پیش از این اجوورت و کویی پر با مدارکی متفاوت پی به وجودش برده بودند.
هال لویسون از اعضای تیم تلسکوپ فضایی هابل می گوید: "کامپیوتری که در سال 1350/1980 از آن استفاده می کردند بسیار ابتدایی بود به همین علت فرناندز نتوانست مدل قرص کویی پر را به خوبی بازسازی کند. " در سال 1367/1988 اسکات ترمین از دانشگاه تورنتو و همکارانش مارتین دانکان و تامس کویین توانستند مدل کامپیوتری کارآمدی بسازند. این مدل نشان می داد که اغلب دنباله دارهای کوتاه دوره از قرص یا کمربند کویی پر سرچشمه می گیرند. اما هنوز هیچ عضوی از این کمربند مشاهده نشده بود تا اخترشناسان متقاعد شوند چنین چیزی وجود دارد.
خانم جین لو از دانشگاه هاروارد با کمک سیاره شناسی به نام دیوید جیویت از دانشگاه هاوایی نخستین کسانی بودند که به جستجو برای یافتن اعضا کمربند کویی پر پرداختند. لو می گوید: "ما کارمان را از سال 1366/1987 آغاز کردیم، هدف اصلی ما این بود که ببینیم آیا فضای آن سوی سیاره ها خالی است یا نه، و چرا؟ من تمام مقاله های کویی پر و دیگران را خواندم، و به نظر می رسید جسمی در آن سوی نپتون نباشد. ما کاوشمان را چندین سال به طور متناوب ادامه دادیم، زیرا نمی توانستیم تمام وقت تلسکوپ را بگیریم. هیچکس بجز ما واقعاً به وجود این اجرام معتقد نبود!."
دنباله دار مک نات
در تابستان سال 1372/1992، لو و جیوت پنج شب آسمان را با تلسکوپ 2/2 متری دانشگاه هاوایی رصد کردند. در شب دوم، هنگامی که تصویر بارکه ای از آسمان را با تصویر شب اول آن مقایسه می کردند، نقطه ای نورانی یافتند که در تصویر شب دوم کمی جا به جا شده بود. در تصاویری که شب های بعدی که از این منطقه ی آسمان گرفتند، این نقطه به اندازه تار مویی تغییر مکان می داد. لو می گوید:" ما بسیار محتاط بودیم، بنابراین سه شب دیگر هم به جستجوی آن پرداختیم."
لو و جیویت فاصله این جسم تازه را در حدود 44 واحد نجومی (فراتر از مدار نپتون) محاسبه کردند. قطر آن در حدود 200 کیلومتر و مدارش تقریباً دایره ای بود. این اولین عضو کمربند کویی پر بود که کشف شد و نام آن را 1992QB1 گذاشتند. چند ماه بعد، لویی و جیویت جسم دیگری را تقریباً با همان اندازه در این ناحیه یافتند و 1993FW نامیده شد. از آن پس حدود 20 عضو دیگر از این مجموعه یافتند که اگر یافته های دیگر گروه ها را به آن ها اضافه کنیم تهدادش به 28 می رسد. لو تخمین می زند احتمالا" در حدود 35000 جسم با این اندازه در نواحی بیرونی منظومه شمسی وجود دارد.
کمرند کویی پر
بنقل از:
http://www.persianstar.com
تاره دنباله دار چیست؟
بیشتر مردم ستاره دنباله دار را تكه ای غبار الود در اسمان تصور میكنند. ابتدا ستاره دنباله دار به صورت جسم تار و مه الودی در اسمان میشود و به ارامی در میان ستارگان حركت میكند و درخشانتر میگردد, سپس دوباره كم نور میشود و ناپدید میگردد.
از تكه غبار الود به تدریج "دنباله " ای خارج میشود كه در جهت مخالف راستای خورشید كشیده شده است. همچنان كه ستاره دنباله دار درخشانتر میشود د مان نیز درازتر میشود به طوری كه گاهی تا دوردستهای اسمان امتداد مییابد.سپس دنباله كوتاه و ناپدید میشود.
"دنباله " فقط یكی از ویژگیهای متعدد ستاره دنباله دار است. مردم در قدیم تصور میكرده اند كهستاره دنباله دار سر زنی است كه موهای بلند او به عقب كشیده شده است. و در واقع نام ستاره دنباله دار از واژه ای یونانی به معنای "مو " گرفته شده است.
منبع : http://danestanihayerooz.blogfa.com
این نشانه ی کم ارزش و دون بودن اندیشه ی یک انسان است که سعی در همفکری با اکثریت دارد. تنها از این جهت که اکثریت است .
اما حقیقت تغییر نمی کند...چه اکثریت مردم آن را باور داشته باشند چه باور نداشته باشند.
"جوردانو برونو"
دانشمندان متوجه شدند که مدار بیشتر دنباله دارها بیضی بسیار کشیده است. یعنی از 625 دنباله داری که در میانه دهه 1970 شناخته شده بود در حدود 250 عدد از آنها مدارهای بیضی کشیده ای داشتند، که معروف ترین آنها دنباله دار هالی است. در قرن هفدهم، با کارهای اساسی «کپلر»، «نیوتون» و «هالی» مشخص شد که حرکت های عجیب دنباله دارها از همان قوانین حرکت سیارات پیروی می کنند. ادموند هالی (1665-1742) ستاره دنباله دار 1682 را توانست تعیین کند و نخستین کسی بود که دنباله دار 1682 را همان دنباله داری دانست که 76 و 151 سال قبل مشاهده شده بود، او پیش بینی کرد این دنباله دار در اوایل سال 1759 خواهد آمد، اما پیش از فرا رسیدن موعد، وی فوت کرد؛ اما ستاره ی دنباله دار در آوریل 1759 پدیدار شد و تاکنون سه دیدار بعدی را به موقع انجام داده است. این ستاره ی دنباله دار بار دیگر در سال 2062 خواهد آمد.
مدار سایر ستاره های دنباله دار دیگر به صورت قطعی معین نشده است. ممکن است این ها نیز در مدار های بیضی شکل کشیده ای حرکت کنند؛ ولی محتمل تر آن است که منحنی مسیر آنها سهموی و یا هذلولی باشد که دنباله دارهای غیرمتناوب محسوب می شوند. ، وقتی دنبالهدار به خورشید نزدیک است انحنای سه مدار تقریبا یکی است،این سه مدار مسیری است که یک دنباله میتواند اختیار کند و تمیز بین آنها مشکل است، در فواصل زیاد از خورشید که مدارها از یکدیگر جدا میشوند. تعیین مدار بسیاری از دنبالهدارها غیر ممکن است . روشنی اندک مانع رصد کردن ستارههای دنبالهدار میشوند.
شکل زیر سه منحنی را نشان میدهد که مسیر یک ستاره ی دنباله دار می تواند اختیار کند. حصول اطمینان از نوع مسیری که یک ستاره ی دنباله دار میپیماید بسیار مهم است. دنبالعه دار هایی که بر مدار های بیضی شکل حرکت میکننند کرارا به حضیض خورشیدی خود باز میگردند. دنباله دار هایی که بر یکی از دو مدار دیگر حرکت میکنند فقط یک بار به چشم ناظر زمینی پدیدار میشوند؛ پس از یک گردش 180 درجه به دور خورشید، منظومه ی شمسی را برای همیشه ترک میکنند.
متاسفانه تعیین مدار بسیاری از دنباله دار ها غیر ممکن است. وقتی که ستاره ی دنباله دار به خورشید نزدیک است، انحنای سه مدار تقریبا یکی است ( سه قوس در شکل مشاهده میشود) و تمییز میان آنها تقریبا غیر ممکن است. در فاصله ی زیاد از خورشید که مدار ها از یکدیگر جدا میشوند، روشنی اندک مانع رصد کردن ستاره های دنباله دار میشود.
گاهی از اوقات ممکن است مدار دنباله دار ها به دلیل نزدیک شدن به یکی از سیارات بزرگ و در اثر گرانش سیارات بزرگی مثل «مشتری» تغییر کند. در نتیجه دوره ی تناوب بعضی کوتاه تر و از آن بعضی دیگر و بلند تر می شود، مدار دنباله دار های دیگری هم از بیضی به سهمی یا هذولی تبدیل میشود.
به همین سبب دنباله دار بروکس در سال 1886 از 88،000 کیلومتری مشتری گذشت و دوره ی تناوبش از بیست و نه سال به اندکی بیش از هفت سال تغییر کرد.
همچنین دنباله دار «بلنددوره» به یک دنباله دار «کوتاه دوره» و با خروج از مرکز کمتر تبدیل شود و یا گرانش شدید موجب تکه تکه شدن دنباله دار شود .
مدار 250 دنباله داری را که میدانیم بیضوی شکل هستند و کاملا در داخل منظومه شمسی قرار دارند – اوج خورشیدی ( دورترین نقطه از خورشید) بیش از نیمی از آنها نزدیک مشتری میباشند. این ها را «خانواده ی دنباله دارهای مشتری » می خوانند. دنباله دارهای دیگری که اوج هایشان نزدیک زحل، اورانوس و نپتون است به خانواده های سیارات گفته شده مرسوم اند. در واقع اگر زاویه ی میل مداری در نظر گرفته شود، این دنباله دار های متعلق به زحل، اورانوس و نپتون، نزدیک تر به مشتری میگذرند تا به هر یک از سه سیاره ی دیگر.
حتی در انتهای بن بست نیز، راه آسمان باز است... !
پس پرواز را بیاموز!
بعضی از دانشمند ها معتقدن که حیات روی زمین از طریق برخورد یک دنباله دار به وجود اومده .
کسی در این مورد اطلاعات بیشتری داره ؟
بله امروزه با انجام سری تحقیقاتی با استفاده از شبیه سازی شرایط موجود در اعماق فضا به این موضوع رسیدند که ساختارهای پیچیده سازنده حیات می توانسته اند در غبار های یخی محیط میان سیاره ای و هسته های دنباله دارها شکل گرفته و به زمین منتقل شده باشند و موجب یک جهش برای زندگی بر روی زمین شده باشند!
شیمی دان های دانشگاه های کالیفرنیا در برکلی و دانشگاه هاوایی نشان داده اند شرایط موجود در فضا برای تولید دیپپتاید (dipeptide) های پیچیده (جفت آمینو اسیدهای به هم متصل که با از دست دادن یک مولکول آّب تشکیل میشوند) که یکی از پاراگراف های اصلی سازنده حیات و مشترک در میان همه ی انواع حیات است مناسب است. این کشف که مقاله مربوط به آن در۱۰ مارس ( فک کنم بشه 21 اسفند 91 ) در مجله استروفیزیکال ژورنال منتشر شد، احتمال این فرضیه را که این مولکول ها از فضا و با کمک یک دنباله دار، یا شهاب سنگ ها به زمین منتقل شده و باعث سرعت بخشیدن به شکل گیری پروتیین ها (پولی پپتید ها)، آنزیم ها و حتی مولکول های پیچیده تری مانند انواع قندها که برای شکل گیری حیات ضروری هستند شده باشد را تقویت کرد.
جالب اینجاس که بیشتر واحد های پایه ای بیوشیمیایی سازنده ی حیات زمین منشاء شون در خارج از زمین است.
دانشمندان پیشتر نشانه هایی از وجود برخی مولکول های ساده سازنده حیات را در برخی از شهابسنگ ها پیدا کرده بودند اما در پیدا کردن ساختارهای پیچیده تر مولکول هایی که پیش نیاز شکل گیری حیات باشند در بین شهاب سنگ ها به چیزی دست نیافتند. به همین دلیل همیشه این فرض را در نظر داشتند که ساختارهای شیمیایی پیچیده تر زندگی باید ریشه در اعماق اقیانوس های باستانی زمین بوده باشد.
در این آزمایش، سول کیم (Seol Kim) و رالف کایزر (Ralf Kaiser) از دانشگاه هاوایی درون یک محفظه خلا در برودت منفی 263، یعنی تا ۱۰ درجه بالای صفر مطلق (۱۰ کلوین) که خنک شده بود، شرایط یک گوله یخی فضایی را با کمک ترکیبی از دی اکسید کربن، آمونیاک و هیدروکربن های مختلفی چون متان، اتان و پروپان شبیه سازی کردند. زمانی که این گوله یخی، با الکترون های انرژی بالا که نقش پرتوهای کیهانی در فضا را ایفا می کردند، مورد بمباران قرار داده شد، مشاهده کردند واکنش هایی در این مواد شیمیایی آغاز شد که در طی آن ساختارهای اساسی مورد نیاز حیات و به خصوص دیپپتاید ها شکل گرفتند و برای تشکیل عناصر آلی پیچیده تری به خصوص دیپید ها واکنش دادند.
در دانشگاه برکلی ، ریچارد ماتئز (Richard Mathies) و آماندا استکتون (Amanda Stockton) این مواد را با کمک ابزاری ( تحلیل گر مواد آلی مریخ) که پیش تر ماتئز برای تشخیص دقیق و شناسایی مولکول ها کوچک حیاتی در منظومه شمسی طراحی کرده بود مورد بررسی قرار دادند. تحلیل داده ها نشان داد که در این مواد شکل گرفته در شرایط مشابه محیط میان سیاره ای ۹ آمینو اسید مختلف و حداقل دو نوع دیپپتاید وجود دارند. موادی که می تونند نقش محرک و تسریع کننده تکامل زیستی را در زمین بازی کرده باشند.
در نتیجه احتمال خیلی بالایی وجود داره که این دنباله دار ها بودن که حیات رو به زمین ینی جای مناسب رشد آن آورده اند یا حداقل در به وجود آوردن حیات بر روی زمین نقش موثری داشته اند، البته ممکنه یه روزی هم همین دنباله دار ها از بین برنده ی حیات از روی زمین بشنا!
اینجاهم بخونین، گفت و گو با دکتر جیمی السیلا درباره ی کشف عوامل حیات بر روی دنباله دار هاست
برای جزئیات بیشتر گزارش دانشگاه برکلی از یافته هاش رو هم میتونین در اینجا مطالعه کنید
حتی در انتهای بن بست نیز، راه آسمان باز است... !
پس پرواز را بیاموز!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)