صفحه 4 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 54

موضوع: دیکشنری اصطلاحات نجومی (Astronomical Idioms Dictionary)

  1. Top | #1
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    شماره عضویت
    436
    نوشته ها
    700
    تشکر
    5,849
    تشکر شده 6,249 بار در 703 ارسال

    Post دیکشنری اصطلاحات نجومی (Astronomical Idioms Dictionary)



    یک لغت نامه نجومی لازمه یک منجم است!...خیلی وقت ها که به یک متن تخصصی نجومی برخورد می کنیم دیکشنری های عمومی زبان انگلیسی جواب گوی ما نیستند و اگرهم کلمه مورد نظر ما رو داشته باشن می بینیم که معنی موجود با متن همخوانی نداره...!....پس چاره چیه؟!
    این یک تاپیکی خواهد بود که نیازمند همکاری شما است تا تکمیل بشه...تعجب نکنید که چرا به فارسی نوشتم....برای اینکه بتونیم فروممون رو به دنیا نشون بدیم باید اول خودمون رو تا یه سطحی برسونیم و بعد بتونیم خودمون رو مطرح کنیم

    این تاپیک یک تاپیک دوزبانه خواهد بود...پس متنی که وارد می کنید در انتها به صورت انگلیسیشم وارد کنید.
    در هر پست هم فقط یک کلمه رو وارد نکنید،بلکه حداقل ده کلمه باشه که کار رو جلو ببرید.
    در نهایت اگر که پستی نیازمند تکمیل بود پست خودتون رو بذارید...در نهایت یک مرتب سازی کلی انجام میشه که ترتیب حفظ بشه.
    هنگامی که می خواید معنی یک لغت نجومی رو به فارسی وارد کنید،تنها ترجمه لفظی رو وارد کنید و اگر دیدید که خیلی لغت تخصصی هستش یه لینک بدید که اگر کسی نمی دونست حداقل یه مقاله راجع بهش بخونه.


    .................................................. .............


    an astronomical dictionary is the necessity of an astronomer....most of the time we read a professional text and then we encounter an unknown word. in this time the general dictionaries are not useful! Or if there were a meaning for our puzzle, there won’t be a good answer to our purpose.
    So what’s the solution? ….this is a topic which need your help to be complete…. Don’t wonder if it’s in Persian !....if we want to show ourselves to the astronomical world, we should improve ourselves first and then we can show our forum to this vast and virtual world.

    -This topic is a bilingual topic. So first write your text in Persian and then translate it to English language.

    -
    please try to enter at least 10 words in each post!

    -
    finally if you see that the last post is needed to be edited, continue the topic without care!

    - whenever you want to enter such a professional word or idiom which need an external source, just write down the source without any paraphrase .


    Good luck!
    ویرایش توسط *sh : 10-27-2012 در ساعت 11:52 PM دلیل: وسط چین عکس و ادبی
    امضای ایشان


  2. Top | #31
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    May 2012
    شماره عضویت
    4153
    نوشته ها
    2,186
    تشکر
    8,902
    تشکر شده 18,241 بار در 2,271 ارسال

    من روی این قضیه خیلی فکر کردم. از اونجایی که extinction یک اسمه بنابراین باید اونو بشکل یک اسم معنی کنیم. از طرف دیگه باید واژه ای انتخاب کنیم که در همه حالات کاربری extinction در جمله انگلیسی بعنوان معادل فارسی اون قابل استفاده باشه. همچنین باید معادلی متمایز صرفاً برای extinction باشه. مثلاً جذب میان ستاره ای مناسب نیست چون ممکنه میان ستاره ای نباشه مثل: Atmospheric extinction. از طرف دیگه extinction میان ستاره ای طبق این جمله فقط یک نوعی از extinction هست:

    ...Interstellar extinction—also called Galactic extinction

    اگر هم بخوایم واژه میان ستاره ایش رو حذف کنیم واژه جذب میمونه که بیشتر معادلی مناسب برای absorption هست مثل مثلاً Atmospheric absorption. بنابراین از لحاظ علمی مناسب نیست چون extinction علاوه بر جذب ناشی از تفرق هم هست.

    خاموشی این وسط بنظر من معادل خیلی بهتریه.
    امضای ایشان
    “Most people die at 25 and aren’t buried until they’re 75.”
    Benjamin Franklin

  3. 10 کاربر مقابل از mohsen4465 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  4. Top | #32
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    شماره عضویت
    436
    نوشته ها
    700
    تشکر
    5,849
    تشکر شده 6,249 بار در 703 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohsen4465 نمایش پست ها
    من روی این قضیه خیلی فکر کردم. از اونجایی که extinction یک اسمه بنابراین باید اونو بشکل یک اسم معنی کنیم. از طرف دیگه باید واژه ای انتخاب کنیم که در همه حالات کاربری extinction در جمله انگلیسی بعنوان معادل فارسی اون قابل استفاده باشه. همچنین باید معادلی متمایز صرفاً برای extinction باشه. مثلاً جذب میان ستاره ای مناسب نیست چون ممکنه میان ستاره ای نباشه مثل: Atmospheric extinction. از طرف دیگه extinction میان ستاره ای طبق این جمله فقط یک نوعی از extinction هست:

    ...Interstellar extinction—also called Galactic extinction

    اگر هم بخوایم واژه میان ستاره ایش رو حذف کنیم واژه جذب میمونه که بیشتر معادلی مناسب برای absorption هست مثل مثلاً Atmospheric absorption. بنابراین از لحاظ علمی مناسب نیست چون extinction علاوه بر جذب ناشی از تفرق هم هست.

    خاموشی این وسط بنظر من معادل خیلی بهتریه.
    من رو معنی فارسیه خود خاموشی فکر کردم...درسته که از نظر نظری absorption با extinction کوچولو فرق داره ولی خب زبان فارسیم بین دو کلمه که از نظر علمی با هم فرق دارن و باید براش یه اسم خاص انتخاب بشه یه جور محدود کننده است و مثلاً برای 5 تا کلمه که کاربرداشون فرق داره یه معنیو میده :| چون معنی این کلمه مربوط به نور میشه اگر که خاموشی ترجمه کنیم یعنی دیگه نوری از اون جرم دریافت نمیشه که حالا قدرش کم شده باشه یا اصلاً تو طیف مرئی بشه راجع بهش صحبت کرد... ...جذب هم اگر انتخاب کنیم دوباره به محدودیت زبان فارسی اشاره کردیم...ولی خب نزدیک ترین معنی که میشه با توجه به همون متون انگلیسی پیدا کرد همون جذب هستش چون ما با همه طیف های الکترومغناطیسی سروکار داریم نه فقط طیف مرئی به نظر من خاموشی زیاد از نظر علمی درست نباشه....اگر که باز کلمه بهتری هست دوستان حتماً بگن

    In physics, the "extinction coefficient" is the imaginary part of the complex index of refraction, which also relates to light absorption
    البته این فقط فیزیکی شه به نظرم دوستان این صفحه رو کامل مطالعه کنین
    http://en.wikipedia.org/wiki/Extinction_(astronomy)
    امضای ایشان

  5. 11 کاربر مقابل از gandom عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  6. Top | #33
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    May 2012
    شماره عضویت
    4153
    نوشته ها
    2,186
    تشکر
    8,902
    تشکر شده 18,241 بار در 2,271 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط gandom نمایش پست ها
    من رو معنی فارسیه خود خاموشی فکر کردم...درسته که از نظر نظری absorption با extinction کوچولو فرق داره ولی خب زبان فارسیم بین دو کلمه که از نظر علمی با هم فرق دارن و باید براش یه اسم خاص انتخاب بشه یه جور محدود کننده است و مثلاً برای 5 تا کلمه که کاربرداشون فرق داره یه معنیو میده :| چون معنی این کلمه مربوط به نور میشه اگر که خاموشی ترجمه کنیم یعنی دیگه نوری از اون جرم دریافت نمیشه که حالا قدرش کم شده باشه یا اصلاً تو طیف مرئی بشه راجع بهش صحبت کرد... ...جذب هم اگر انتخاب کنیم دوباره به محدودیت زبان فارسی اشاره کردیم...ولی خب نزدیک ترین معنی که میشه با توجه به همون متون انگلیسی پیدا کرد همون جذب هستش چون ما با همه طیف های الکترومغناطیسی سروکار داریم نه فقط طیف مرئی به نظر من خاموشی زیاد از نظر علمی درست نباشه....اگر که باز کلمه بهتری هست دوستان حتماً بگن

    In physics, the "extinction coefficient" is the imaginary part of the complex index of refraction, which also relates to light absorption
    البته این فقط فیزیکی شه به نظرم دوستان این صفحه رو کامل مطالعه کنین
    http://en.wikipedia.org/wiki/Extinction_(astronomy)
    بله خود من هم ابتدای کار با خاموشی مخالف بودم چون این تفکر رو در ابتدا بوجود میاره که جرم نورانی کاملاً خاموش شده. این رو حتی تا حد تایپ کردن هم پیش بردم ولی قبل از ارسال دوباره یکم که بیشتر فکر کردم نظرم عوض شد. در مورد واژه جذب درسته که یکجورایی اونو توصیف میکنه اما کامل نیست و فقط یک قسمتی از extinction رو در بر میگیره. extinction میتونه به روش های مختلفی روی یک منبع نور ایجاد بشه نه فقط جذب. تو اون جمله ای هم که مثال زدید درسته که نوشته میزان جذب نور با میزان extinction رابطه داره اما نگفته سایر موارد رابطه ندارن. بسته به موقعیت عواملی که روی extinction تأثیر میذارن مختلفه.

    بجز جذب من به معادل دیگه‌ای هم که گستره بیشتری از معنای extinction رو بپوشونه فکر کردم و اون واژه حذف بود. بدین صورت که مثلاً بگیم "حذف میان ستاره ای" یا "حذف اتمسفری". ولی خب حذف میتونه معناهای زیادی داشته باشه و اگه کسی ندونه در مورد چی صحبت میکنیم نمیفهمه که چی بوده که حالا حذف شده!

    پس از اون بود که دوباره به معادلی که خانم دشمن فنا عنوان کردن فکر کردم. extinction یه جورایی یعنی حذف کردن، نیست کردن و کلاً از این مفاهیم میاد. حالا اگه حذف نور رو بخوایم بشکل یک کلمه واحد در بیاریم تنها کلمه ای که میتونیم پیدا کنیم خاموشیه. درسته که در ابتدا این تصور رو بوجود میاره که منبع نور بلکل خاموش شده اما اگه دقیقتر نگاه کنیم این تصور میتونه در زمان استفاده از واژه های جذب و حذف هم بوجود بیاد. حالا بیاین و این خاموشی رو بشکل چند مثال ببینیم:

    extinction coefficient = ضریب خاموشی
    extinction curve = منحنی خاموشی
    Atmospheric extinction = خاموشی اتمسفری

    البته اگه میبینید هنوز یجوریه بخاطر اینه که در اصل حذف نور رو باید خاموش سازی معنی کنیم. مثلاً اینجوری:

    Atmospheric extinction = خاموش سازی اتمسفری

    ضمناً من یه کلمه پیدا کردم (واقعیتش از خودم اختراع کردم! ) که دقیقاً معنی extinction رو به فارسی بیان میکنه. البته یکم خنده داره و تا حالا نشنیدینش ولی خب صرفاً جهت درک معنای واقعی extinction (اونطور که من درکش کردم) میخوام عنوانش کنم و اون این کلمه است:

    خاموشایی!!! (قرار شدن نخندین دیگه )

    این خاموشایی هم بر وزن رسانایی، تراوایی، سپیدایی و از این قبیل هستش.

    اگه یخورده عمیق به این کلمه عجیبی که گفتم فکر کنید می‌بینید که معناش بی عیب و نقصه مثل مثلاً ضریب خاموشایی یا خاموشایی اتمسفری. فقط حیف که خیلی ضایع است!
    امضای ایشان
    “Most people die at 25 and aren’t buried until they’re 75.”
    Benjamin Franklin

  7. 10 کاربر مقابل از mohsen4465 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  8. Top | #34
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    شماره عضویت
    436
    نوشته ها
    700
    تشکر
    5,849
    تشکر شده 6,249 بار در 703 ارسال

    واقعاً نتونستم!
    میگم بیایم و یه حرکتی در حق زبان پارسی بزنیم...بیایمو پیج انقراض ویکی پیدا رو از منقرض شدن در بیاریم!...واقعاً چه وضعشه؟؟... پیج انگلیسیشو ترجمه کنیم و نهایت ترجمه ها رو یکی کنیم و هم پیج ویکی پدیا رو ویرایش کنیم هم ویکی خودمونو...حس می کنم دایره لغوی مون خیلی پایین اومده راجع به این کلمه!....از کسایی که دایره لغوی شون وسیع تره درخواست کمک داریم!کجایید ویراستار ادبی آوا؟؟ این جا کلمه ای دارد میدهد جان! sh*
    الان می دونم پست خودم هیچ کلمه غیر پارسی ای نداره!
    امضای ایشان

  9. 7 کاربر مقابل از gandom عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  10. Top | #35
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    شماره عضویت
    6275
    نوشته ها
    323
    تشکر
    4,307
    تشکر شده 3,346 بار در 359 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط فائزه معتضدیان نمایش پست ها
    سلام دوستان
    درست کردن یه دیکشنری مخصوص نجوم خیلی خیلی مفیده
    ولی پیدا کردنه کلمه ی مورده نظرمون خیلی خیلی سخته!
    نمیشه درنهایت دیکشنری رو به صورت نرم افزار در بیارید؟
    اگه اینکارو انجام بدید خیلی خوب میشه!
    یا اگه یه همچین چیزی وجود داره میشه لینک دانلودش رو بدید؟
    نقل قول نوشته اصلی توسط هانیه امیری نمایش پست ها

    سلام بر شما

    بعد از تکمیل لغات، مرتب سازی انجام خواهد گرفت تا یافتن کلمات آسانتر شود.

    دیکشنری نجومی به صورت نرم افزار (طوری که کامل باشه) وجود نداره ، ولی میتونید از کتاب ها استفاده کنید که منبع این لغات نیز از این کتاب هاست.

    منابع

    1. واژه نامه اخترشناسی (فارسی - انگلیسی ) / مهرداد سرمدی

    2. واژه نامه نجوم و احکام نجوم (فارسی - انگلیسی / انگلیسی - فارسی ) / محمد طباطبایی

    موفق باشید
    منم یک دیکشنری ژئو فیزیک، نجوم و اختر فیزیک انگلیسی به انگلیسی سراغ دارم، که میتونید از این لینک دانلودش کنید که ترتیب کلمات هم داخلش رعایت شده
    پسورد فایل PDF ش هم www.noojum.com
    امضای ایشان
    حتی در انتهای بن بست نیز، راه آسمان باز است... !
    پس پرواز را بیاموز!

  11. 7 کاربر مقابل از Mahdieh. GH عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  12. Top | #36
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Oct 2012
    شماره عضویت
    5953
    نوشته ها
    48
    تشکر
    1,319
    تشکر شده 339 بار در 59 ارسال

    ادامه ی لغات:حرفB

    background noise==>نوفه ی زمینه
    background radiation==>تابش زمینه
    Baily's beads==>دانه های بَیلی
    Balance-->Libra
    (Libra==>میزان؛ترازو)
    Bamberga==>بامبرگا
    barium star==>ستاره ی باریمی
    Barnard's loop==>حاقه ی بارنرد
    Barnard's Star==>ستاره ی بارنرد
    barred spiral galaxy==>کهکشان مارپیچی میله دار
    Barringer Crater==>دهانه ی بارینجر
    barycentre==>مرکز جرم
    barycentric coordinates==>مختصات مرکز جرمی
    barycentric Dynamical Time(TDB)==>زمان دینامیکی مرکز جرمی
    barycentric element==>جزء مرکز جرمی
    baryon star==>ستاره ی باریونی
    baryon-to-photon ratio==>نسبت باریون-فوتون
    basin==>حوض
    Bautz-Morgan classification==>رده بندی باوتس-مورگن
    Bayer letters==>حروف بایر
    Bayer names==>نام های بایر
    Bayer's constellations==>صورت های فلکی بایری
    BD catalogue==>فهرست نامه ی بی دی
    Becklin-Neugebauer object(BN object)==>جسم بکلین-نویگه بائر
    Becrux-->Mimosa
    (Mimosa==>مُمحِظه؛بتا چلیپا)
    Beehive Cluster-->Praespe
    (Praespe==>معلف؛خوشه ی آخور)
    Belinda==>بلیندا
    Bellatrix;Gamma Orionis==>ناجِذ؛مِرزَم؛گاما جبّار
    Beppo-SAX==>بپوساکس
    Berenice's Hair-->Coma Berenices
    (Coma Berenices==>گیسو؛مُظلَم)
    Besselian elements==>اجزای بسلی
    Besselian epoch==>دورِ بسلی
    Besselian star numbers==>اعداد ستاره ای بسلی
    beta==>بتا
    Beta Andromedae-->Mirach
    (Mirach==>جنب المسلسله؛بتا امراۀ المسلسله)
    Beta Aquilae-->Alshain
    (Alshain==>شاهین)
    Beta Arietis==>Sheratans
    (Sheratans==>شرطین؛بتا حمل)
    Beta Aurigae-->Menkalinan
    (Menkalinan==>منکب ذی العنان؛بتا ارابه ران)
    Beta Canis Majoris-->Mirzam
    (Mirzam==>مرزم؛بتا کلب اکبر)
    Beta Cassiopeia-->Caph
    (Caph==>کفّ الخضیب؛کفّ الثّریّا؛بتا ذات الکرسی)
    Beta Centauri-->Agena
    (Agena==>حصار؛حضار؛بتا قنطورس)
    Beta cephei stars==>ستاره های بتا قیفاووسی
    Beta Ceti-->Diphda
    (Dophda==>ذنب القیطس جنوبی؛بتا قیطس)
    Beta Crucis-->Mimosa
    (Mimosa==>مُمحِظه؛بتا چلیپا)
    Beta Cygni-->Albireo
    (Albireo==>منقار دجاجه؛بتا دجاجه)
    beta decay==>واپاشی بتایی
    Beta Geminorum-->Pollux
    (Pollux==>راس التّوام الموخّر؛سر پیکر پسین؛بتا جوزا)

  13. 10 کاربر مقابل از فائزه معتضدیان عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  14. Top | #37
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Oct 2012
    شماره عضویت
    5953
    نوشته ها
    48
    تشکر
    1,319
    تشکر شده 339 بار در 59 ارسال

    ادامه ی لغات حرفB
    Beta Leonis;Denebola==>دنب الاسد؛بتا اسد
    Beta Librae;Kiffa Borealis==>کفه ی شمالی؛زبانیِ شمالی؛بتا میزان
    Beta Lyrae;Shelyak==>شلیاق؛بتا شلیاق
    Beta Lyrae star==>ستاره ی بتا شلیاقی
    Beta Orionis;Rigel==>رجل الجبّار؛بتا جبّار
    beta particle==>ذره ی بتا
    Beta Pegasi;Scheat==>منکب الفرس؛بتا اسب بالدار
    Beta Persei;Algol==>راس الغول؛بتا برساووش
    Beta Persei star==>ستاره ی بتا برساووشی
    Beta Regio==>ناحیه ی بتا(در مریخ)
    Beta Tauri;El Nath==>قرن الثور؛بتا ثور
    Beta Taurid meteors==>شهاب های بتا ثوری
    Beta Ursae Majoris;Merak==>مراق؛بتا دبّ اکبر
    Betelgeuse;Alpha Orionis==>ابط الجوزا؛آلفا جبّار
    Bianchi cosmology==>کیهان شناسی بیانکی
    Biela==>بیلا(دنباله دار)
    big bang theory==>نظریه ی مهبانگ؛نظریه ی انفجار بزرگ
    big crunch==>خرد شدن بزرگ
    Big Dipper;Ursae Major==>دبّ اکبر؛خرس بزرگ
    Big Four==>چار بزرگ
    binary Pulsar==>تپ اختر دوتایی
    binary star==>ستاره ی دوتایی
    Binoculars==>دوچشمی؛دوربین شکاری دوچشمی
    bipolar group==>گروه دوقطبه
    bipolar nebula==>سحابی دوقطبه
    Bird of Paradise;Apus==>مرغ بهشتی؛طایر الفردوس
    Birefringent filter==>صافی دوشکستی
    Blaauw mechanism==>سازوکار بِلو

  15. 7 کاربر مقابل از فائزه معتضدیان عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  16. Top | #38
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Oct 2012
    شماره عضویت
    5953
    نوشته ها
    48
    تشکر
    1,319
    تشکر شده 339 بار در 59 ارسال

    ادامه ی لغات حرف B
    Black Eye Galaxy==>کهکشان سیه چشم
    black body==>جسم سیاه
    black body radiation==>تابش جسم سیاه
    black drop==>چکه ی سیاه
    black dwarf==>کوتوله ی سیاه
    black hole==>سیاه چاله
    Blaze Star;T Coronae Borealis==>تی اکلیل شمالی
    blink comparator==>تطبیق گر چشمک زن
    Blinking Planetary==>سیاره ایِ چشمک زن
    blink microscope ==>میکروسکوپ چشمک زن
    BL Lacertae objects;Lacertid==>اجسام بی اِل سوسماری؛سوسماری ها
    blue band==>نوار آبی؛نوار نیلی
    blue edge==>لبه ی آبی؛لبه ی نیلی
    blue giant==>غول آبی
    blue haze==>مهِ آبی
    blue Moon==>ماهِ آبی
    Blue Planetary==>سیاره ایِ آبی
    blueshift==>انتقال به آبی
    blue star==>ستاره ی آبی
    blue stragglers==>آوارگانِ آبی
    B magnitude==>قدرِ B
    BN object;Becklin-Neugebauer object==>جسم بکلین-نویگه بائر
    Bode's Law==>قانون بُده
    bolometer==>تابش سنج
    bolometric correction==>تصحیح تابش سنجی
    bolometric magnitude==>قدر تابش سنجی

  17. 8 کاربر مقابل از فائزه معتضدیان عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  18. Top | #39
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Oct 2012
    شماره عضویت
    5953
    نوشته ها
    48
    تشکر
    1,319
    تشکر شده 339 بار در 59 ارسال

    قسمت آخر حرفB
    Boltzmann constant==>ثابت بولتزمن
    Bond albedo ;spherical albedo==>بازتاب نسبی باند؛بازتاب نسبی کروی
    Bootes; Herdsman; gen:Bootis; abbr:Boo==>گاوران؛عَوّا؛صَنّاج؛بقّ ر:حارس الشّمال
    boundary layer==>لایه ی مرزی
    bowl crater==>دهانه ی جامی
    bright rim structures==>ساختار های درخشان لبه
    bright star catalog==>فهرست نامه ی ستارگان درخشان
    Brooks 1911==>بروکس 1911
    brown dwarf==>کوتوله ی قهوه ای
    B star==>ستاره ی B
    B-type star==>ستاره ی گونه ی بی
    Bull;Taurus==>ثور؛گاو
    Burin;Caelum==>اسکنه؛قلم النّحات
    Butterfly Cluster==>خوشه ی پروانه
    Butterfly diagram==>نمودار پروانه ای
    Butterfly Nebula==>سحابی پروانه
    حرف Bاز کتاب واژه نامه اخترشناسی(مهرداد سرمدی)تموم شد

  19. 3 کاربر مقابل از فائزه معتضدیان عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  20. Top | #40
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    شماره عضویت
    6310
    نوشته ها
    40
    تشکر
    98
    تشکر شده 388 بار در 44 ارسال

    دیکشنری اصطلاحات نجومی (Astronomical Idioms Dictionary)         
    نقل قول نوشته اصلی توسط Hadise نمایش پست ها
    Acceleration==> شتاب
    Acoustic Waves==> امواج صوتی
    Albedo==> ضریب بازگشت
    Alpha centauri==> آلفاقنطورس
    Angular momentum==> اندازه تکانه زاویه ای
    Artificial satellites==> اقمار مصنوعی
    Asteroid belt==> کمربند سیارکی
    Asteroids==> سیارک ها
    Astronomical Unit==> واحد نجومی
    Atmosphere==> جو
    Atmospheric refraction==> انکسار جوی
    Atomic mass==> جرم تمی
    Atomic number==> عدد اتمی
    Aurorae==> شفق قطبی
    acceleration همیشه همه جا معنی شتاب میده؟
    تو دیکشنری معنی سرعت رو هم نوشته براش!

  21. کاربر مقابل از Viola عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


صفحه 4 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. Astronomical Clips
    توسط Astronomy در انجمن Astronomical discussions
    پاسخ ها: 49
    آخرين نوشته: 06-13-2014, 01:43 PM
  2. Astronomical News
    توسط محمدرضا صادقیان در انجمن Astronomical discussions
    پاسخ ها: 177
    آخرين نوشته: 05-28-2014, 07:18 AM
  3. Astronomical Jokes
    توسط planetstruck در انجمن Astronomical discussions
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: 05-09-2013, 10:28 AM
  4. Astronomical sketching
    توسط sara shahabi در انجمن Astronomical discussions
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: 10-02-2012, 05:40 PM
  5. Astronomical Softwares
    توسط planetstruck در انجمن Astronomical discussions
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: 09-24-2011, 02:52 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق برای آوا استار محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد