قرن بیستم با ظهور نظریه هایی هم چون نسبیت عام مکانیک کوانتومی آغاز شد نظریاتی که آمدند تا نقص های دیدگاه نیوتنی را برطرف کنند اما نتوانستندآن را از میدان به در کنند.
با پایان جنگ های جهانی و پیشرفت در ابزارهای رصد دیگاه منجمان به عالم بسیار ژرف تر شده بود.
حالا اختر شناسان می دانستند بعضی از سحابی ها در واقع کهکشانهایی بزرگ هستند شامل بر هزاران میلیون ستاره که تحت تاثیرگرانش نیوتنی همان ستاره ها پایدارند.
به مدد طیف نگارهای دقیق می شد سرعت شعاعی ستاره ها را در کهکشانهای همسایه محاسبه کرد و با بررسی این حرکت پی به وجود جرمی برد که نیروی گرانش آن باعث این حرکت شده است.
بررسی حرکت ستاره ها در درون خوشه های کروی و کهکشانها شاخه ای از نجوم است که به آن دینامیک ستاره ای می گویند.در اغلب منظومه های ستاره ای هم چون خوشه های کروی یا کهکشانها بر خلاف منظومه ی شمسی جرمی مرکزی چون خورشید نداریم.هر ستاره بخشی از نیروی گرانش کهکشان را تامین می کند و خودش هم در اثر برآیند نیروهای بقیه ی ستاره ها در حرکت است.بر آیند نیروهای گرانش در یک کهکشان حاصل ترکیب گرانش چند صد میلیارد ستاره است ستاره هایی که خودشان در حال حرکت هستندو از این رو برآیند نیروهایشان مدام در تغییراست.با این حساب ستاره های یک کهکشان باید حرکتی پیچیده داشته باشند.حتی به نظر نمی رسد ستاره ها برای مدت زیادی در درون کهکشان بمانند بلکه باید حرکات نا منظم آنها باید به سرعت شکل کهکشان را به هم بریزد و آن را متلاشی کند.
منبع:مجله نجوم