صفحه 3 از 15 نخستنخست 123456713 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 150

موضوع: نجوم فلسفی - فلسفه نجوم

  1. Top | #1
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    124
    نوشته ها
    164
    تشکر
    1,361
    تشکر شده 1,517 بار در 165 ارسال

    Post نجوم فلسفی - فلسفه نجوم

    در این تایپک قصد بررسیِ :

    چیستی ها ،و چرایی های متافیزیکی علم نجوم و پاسخ به پرسشهایی ماورائی آن را داریم.

    همچنین به دلایل ذهنی و مجردات عقلی بوجود آورنده این علم ، و پیشبرنده آن می پردازیم.




    ----------------------------------------------------------------
    خواهشمندم :
    گفتگو های فلسفی و اعتقادی خود را که ممکن است در تایپکهای دیگر ، بی ارتباط با موضوع آنها شکل گرفته باشد به این تایپک منتقل کنید.

    ----------------------------------------------------------------
    تذکر !
    این تایپک منحصرا به گفتوی های فلسفی با گرایش نجومی (و بر عکس : نجومی با گرایش فلسفی)، تعلق دارد.
    پس لطفا از بحث هایی که نجوم را منفّک از فلسفه (و فلسفه را منفّک از نجوم) بررسی می کند بپرهیزید.
    ----------------------------------------------------------------

    ویرایش توسط na3r : 03-03-2011 در ساعت 02:16 PM دلیل: تصحیح لینک تصویر
    امضای ایشان
    قراره بترکونم ..!


  2. Top | #21
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    شماره عضویت
    54
    نوشته ها
    883
    تشکر
    3,289
    تشکر شده 8,442 بار در 878 ارسال
    چگونه نظريه ي نسبيت را ابداع كردم ؟!


    (متن سخنراني اينشتين در 14 دسامبر 1922 در دانشگاه كيوتو )



    (توضیح عکس: آخرین نوشته های اینشتین قبل از مرگش روی تخته سیاه)

    صحبت از اینکه چگونه به اندیشهٔ نظریهٔ نسبیت دست یافتم، آسان نیست؛ پیچیدگی‌های پنهان بسیار فکر مرا بر می‌انگیخت؛ وتاثیر هر فکر در مراحل مختلف رشد این اندیشه متفاوت بود. در اینجا نه به ذکر آن‌ها خواهم پرداخت و نه مقالاتی را بر خواهم شمرد که در این موضوع نوشته‌ام. بلکه به اختصار تحول فکر خود را که مستقیما به این مساله مربوط می‌شود شرح خواهم داد.

    بیش از ۱۸ سال پیش، فکر بسط نظریهٔ نسبیت برای نخستین بار در من پیدا شد. گر چه دقیقا نمی‌توانم بگویم که این فکر از کجا به ذهنم راه یافت؛ اما یقین دارم که بهمساله نور‌شناختی اجسام متحرک مربوط می‌شد. نور در دریای اتر منتشر می‌شود که که زمین نیز در آن حرکت می‌کند. به بیان دیگر، اتر نسبت به زمین حرکت می‌کند. به عبث کوشیدک که قرینه ی آزمایشی روشنی برای سیلان اتر در نوشته‌های فیزیک بیابم. آنگاه خواستم که خود سیلان اتر نسبت به زمین یا به عبارت دیگر حرکت زمین را ثابت کنم. وقتی که سخت در اندیشه ی این مساله بودم، هیچ شکی نسبت به وجود اتر یا حرکت زمین از میان آن نداشتم.
    به آزمایش زیر که در آن دو ترموکوپل به کار می‌رود فکر کردم: آینه‌هایی را چنان قرار دهید که نور یک چشمهٔ تن‌ها، در ۲ امتداد متفاوت از آن‌ها منعکس شود، یکی موازی حرکت زمین و دیگری مواز ی و مختلف الجهت با آن. اگر فرض شود که دو تابهٔ منعکس شده اختلاف انرژی وجود دارد، این اختلاف انرژی را می‌توان با استفاده از دو ترموکوپل به کمک گرمای ایجاد شده اندازه گرفت. اگر چه فکر اصلی این آزمایش خیلی شبیه آزمایش مایکلسن است، من لین آزمایش را به بوتهٔ آزمایش ننهادم.

    در‌‌ همان سال‌های دانشجویی که به این مساله می‌اندیشیدم، از نتیجهٔ حیرت آور ازمایش مایکلسن مطلع شدم. دیری نگذشت که به این نتیجه رسیدم: اگر نتیجهٔ پوچ آزمایش مایکلسن را واقعیتی بشماریم ف تصوری که از حرکت زمین نسبت به اتر داریم، نادرست خواهد بود. این نخستین راهی بود که مرا به نظریهٔ نسبیت خاص رهنمون شد. از ان پس معتقد شده‌ام که گرچه زمین به دور خورشید می‌گردد، ولی حرکت آن را با هیچ آزمایش نور‌شناختی نمی‌توان ردیابی کرد.

    فرصتی یافتم که رسالهٔ ۱۸۹۵ لورنتس را بخوانم. او در مسالهٔ الکترودینامیک بحث کرده بود و ان را به طور کامل تا تقریب مرتبه ی اول، یعنی با چشم پوشیدن از v/c)v تقسیم بر c) حل کرده بود. در اینجا v سرعت حرکت متحرک و c سرعت نور است. آنگاه کوشییدم که ازمایش فیزو را بر اساس این فرض که معادلات لورنتس برای الکترون، باید هم در چارچوب مرجع جسم متحرک و هم در چارچوب مرجع خلا (که بدوا توسط لورنتس بررسی شده بود برقرار باشد، بررسی کنم. در آن زمان عقیدهٔ راسخ داشتم که معادلات الکترودینامیک ماکسول و لورنتس درستند. به علاوه این فرض که معادلات الکترودینامیک باید در چارچوب مرجع جسم متحرک صدق کندبه مفهوم ناوردا بودن سرعت نور می‌انجامد که ناقض قاعدهٔ جمع سرعت‌ها درمکانیک است.
    چرا این دو مفهوم ناقض یکدیگرند؟ بر من آشکار شد که حل این دو مشکل براستی دشوار است. تقریبا یکسال را به عبث صرف جرح و تعدیل اندیشهٔ لورنتس کردم به این امید که این مساله را بگشایم.
    بر حسب تصادف، یکی از دوستانم در برن (می‌شل بسو) مرا یاری کرد. روزی که با این مساله در ذهن نزد او رفتم، روز زیبایی بود. صحبت را چنین آغاز کردم: این اواخر به مسالهٔ دشواریمشغول بوده‌ام. امروز آمده‌ام تا با هم به جنگ آن برویم. در جنبه‌های مختلف مساله بحث کردیم. ناگهان در یافتم که مفتاح مساله درکجاست. روز بعد نزد او بازگشتمو بی‌آنکه حتی سلام کنم، گفتم: «متشکرم، من مساله را به طور کامل حل کرده‌ام.» راه حل من تحلیل مفهوم زمان بود. زمان را نمی‌توان به صورت مطلق تعریف کرد، و میان زمان و سرعت علامت رابطه‌ای ناگسستنی وجود دارد. به یاری این مفهوم توانستم برای نخستین بار همهٔ مشکلات را به طور کامل حل کنم.

    پنج هفتهٔ بعد نظریهٔ نسبیت خاص کامل شده بود. در این شکی نداشتم که نظریهٔ جدید از دیدگاه فلسفی معقول است. پی بردم که نظریهٔ جدید با نظر ماخ توافق دارد. بر خلاف نظریهٔ نسبیت عام که که نظر ماخ را شامل می‌شود، تحلیل ملخ فقط پیامدهایی نامستقیم در نظریهٔ نسبیت خاص داشت.
    بدین طریق بود که نظریه ینسبیت خاص آفریده شد.

    فکر نظریهٔ نسبیت عام نخستین بار دو سال بعد در سال ۱۹۰۷ در ذهنم پیدا شد. این فکر ناگهان به ذهنم خطور کرد. از نظریهٔ نسبیت خاص راضی نبودم، زیرا این نظریه به چارچوبهای مرجعی مربوط می‌شد که با سرعت ثابت نسبت به یکدیگر حرکت می‌کردن، آن‌ها را نمی‌شد در مورد حرکت عام یک دستگاه مرجع به کاربست. کوشیدم تا این محدودیت را بر طرف سازم و می‌خواستم تا مساله را برای حالت کلی تدوین کنم.
    در ۱۹۰۷ یوهانس اشتراک از من خواست تا مقاله‌ای دربارهٔ نظریهٔ نسیبت خاصبرای سالنامهٔ یاربوخ در رادیو آکتیوتت بنویسم. در ضمن نوشتن مقاله متوجه شدم که همهٔ قوانین طبیعی را، جز قانون گرانش می‌توان در چارچوب نظریهٔ نسبیت خاص مورد بحث قرار داد. می‌خواستم به دلیل این امر پی ببرم ولی نتوانستم به راحتی به این هدف دست یابم.
    نکتهٔ زیر از همه نامقبول‌تر بود: گرچه از نظریهٔ نسبیت خاص رابطهٔ میان ماند و انرژی صریحا بدست می‌آمد ولی در این نظریه رابطهٔ میان ماند و وزن یا انرژی میدان گرانشی بروشنی توضیح داده نمی‌شد. احساس می‌کردم که حل این مساله در چارچوب نظریه نسبیت خاص می‌سر نیست.

    گشایش کار را روزی به ناگهان دریافتم. پشت میز خود در اداره یثبت علائم و اختراعات در برن نشسته بودم. ناگهان فکری به ذهنم گذشت: اگر کسی آزادانه سقوط کند، وزن خود را حس نمی‌کند. یکه خورده بودم. این آزمایش ذهنی ساده اثری عمیق بر من نهاد و مرا به نظریهٔ گرانش رهنمون شد. دنبالهٔ این فکر را گرفتم. کسی که سقوط می‌کند دارای شتاب است.

    پس آنچه حس می‌کند و درباره‌اش فکر می‌کند در چارچوب مرجع شتابدار واقع می‌شود. بر آن شدم تا نظریهٔ نسبیت را در چارچوب مرجع شتابدار بسط دهم. حس کردم که با این کار می‌توانم در عین حال مسالهٔ گرانش رانیز حل کنم.. کسی که در حال سقوط است وزن خود را حس نمی‌کند، زیرا در چارچوب مرجع او میدان گرانشی جدیدی وجود دارد که میدان گرانشی زمین را خنثی می‌کند. در چارچوب مرجع شتابدار به میدان گرانشی جدیدی نیاز است.

    در آن زمان نتوانستم مساله را به طور کامل حل کنم. هشت سال طول کشید تا سرانجام توانستم به جواب مساله دست پیدا کنم. در این سال‌ها جوابهای ناقصی برای این مساله بدست آوردم.

    ارنست ماخ بر این اندیشه اصرار می‌ورزید کع دستگاه‌هایی که نسبت به یکدیگر شتاب دارند باهم معادلند. این اندیشه با هندسهٔ اقلیدسی در تضاد است. زیرا در چارچوب مرجع شتابدار ، هندسهٔ اقلیدسی را نمی‌توان به کار برد. توصیف قوانین فیزیکی بدون ارجاع به هندسه مانند بیان افکار بدون استفاده از کلمات است. برای بیان منظور خود به لغات احتیاج داریم!

    تا سال ۱۹۱۲ حل نشده ماند؛ آنگاه این فکر به ذهنم خطور کرد که ممکن است نظریهٔ سطوح کارل فردریش گاوس مفتاح معما باشد. دریافتم که مختصات سطحی گاوس برای فهم این مساله بسیار با معنی است. تا آن زمان نمی‌دانستم که برنهارد ریمان ۰ که شاگرد گاوس بود)
    شالودهٔ هندسه را عمیقا بررسی کرده است. دست بر قضا، درس هندسهٔ کارل فردریش گایزر را در سالهای دانشجویی {در زوریخ} به یاد داشتم که در آن نظریهٔ گاوس بحث شده بود. پی بردم که در این مساله شالوده‌های هندسه معنی فیزیکی عمیقی دارند.

    وقتی که از پراگ به زوریخ برگشتم دوست ریاضی دانم مارسل گروسمان منتظرم بود. او قبلا، زمانی که در ادارهٔ ثبت اختراعات برن کار می‌کردم و تهیهٔ مقاله‌های ریاضی برایم دشوار بود، در فراهم کردن نوشته‌های ریاضی به من کمک کرده بود. نخست کارهای کورباستر و گرگوریو ریچی و سپس کار ریمان را به من یاد داد. این مطلب را با او در میان نهادم که آیا می‌توان این مساله را با استفاده از نظریهٔ ریمان، یا به عبارت دیگر با استفاده از مفهوم ناوردایی جزء خط حل کرد. در سال ۱۹۱۲ با هم در این موضوع مقاله‌ای نوشتیم ولی نتوانستیم معادلات صحیحگرانش را به دست آوریم. معادلات ریمان را بیشتر مطالعه کردم تا ببینم چرا نتایج مطلوب از این راه بدست نمی‌آید.

    پس از دو سال تلاش پی بردم که در محاسباتم دچار اشتباهاتی شده‌ام. به معادلهٔ اصلی که در آن از نظریهٔ ناوردایی استفاده شده بود بازگشتم و کوشیدم که معادلات درست را بنویسم. پس از دو هفته این معادلات درست در برابر دیدگان من بودند.
    در موذد کار‌هایم پس از ۱۹۱۵ می‌خواهم فقط به مسالهٔ کیهان‌شناسی اشاره کنم. این مساله به هندسهٔ جهان و به زمان مربوط می‌شود. شالودهٔ این مساله از نظریهٔ کرانه ای نظریهٔ نسبیت عام و بحث مساله یماند توسط ماخ نشات می‌گیرد. اگر چه اندیشهٔ ماخ دربارهٔ ماند را به درستی نمی‌فهمیدم، تاثیر او بر افکار من عظیم بود.
    مسالهٔ کیهان‌شناسی رابا اعمال ناوردایی بر شرایط کرانه‌ای معادلات گرانش حل کردم.
    سرانجام، جهان را دستگاهی بسته شمردم و کرانه را حذف کردم. حاصل آنکه ماند به صورت خاصیتی از مادهٔ در حال کنش متقابل آشکار می‌شود. و اگر مادهٔ دیگری وجود نداشته باشد که با آن به کنش متقابل بپردازد، ماند صفر می‌شود. به گمان من با این نتیجه، نظریهٔ نسبیت عام را می‌توان از نظر معرفت‌شناختی به وجهی رضایتبخش فهمید.
    این گزارش تاریخی کوتاهی از افکاری است که من در ابداع نظریهٔ نسبیت داشته‌ام.

    ( با استفاده از كتاب فيزيك و واقعيت ترجمه ي استاد محمد رضا خواجه پور)
    ویرایش توسط Sunrise : 03-06-2011 در ساعت 07:23 PM دلیل: تصحیح و مرتب سازی
    امضای ایشان
    گاهی ستاره هدیه کن به مشت پوچ شب ها ...

  3. 12 کاربر مقابل از ستاره بنیادی عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  4. Top | #22
    کاربر ممتاز
    کاربر جدید

    عنوان کاربر
    کاربر جدید
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    شماره عضویت
    737
    نوشته ها
    699
    تشکر
    3,631
    تشکر شده 3,855 بار در 697 ارسال

    من تعجب می کنم که چرا این موضوع با استقبال کمی مواجه شده و مطالب اندکی هم که در آن نوشته میشود به عقیده من آن نیست که بتواند پاسخ گوی پرسش آغازین ما شود .

    میخواهم بگویم که اگر بخواهیم که فلسفه نجوم را بررسی کنیم وبه چیستی آن پاسخ دهیم همانند نجوم نیاز به ریاضیات و فیزیک داریم و من خواهش میکنم که در صورت مطرح کردن جواب ها یا سوال های خود از کمک گرفتن از مادران و پدران این علم پرهیز نکنید چرا که این مطلب را بیهوده باید بپنداریم اگر بنیادش از ریاضیات باشد ،که به احتمال زیاد هست .

  5. 6 کاربر مقابل از solh عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  6. Top | #23
    کاربر ممتاز
    کاربر جدید

    عنوان کاربر
    کاربر جدید
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    شماره عضویت
    737
    نوشته ها
    699
    تشکر
    3,631
    تشکر شده 3,855 بار در 697 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط na3r نمایش پست ها
    در این تایپک قصد بررسیِ :

    چیستی ها ،و چرایی های متافیزیکی علم نجوم و پاسخ به پرسشهایی ماورائی آن را داریم.

    همچنین به دلایل ذهنی و مجردات عقلی بوجود آورنده این علم ، و پیشبرنده آن می پردازیم.




    ----------------------------------------------------------------
    خواهشمندم :
    گفتگو های فلسفی و اعتقادی خود را که ممکن است در تایپکهای دیگر ، بی ارتباط با موضوع آنها شکل گرفته باشد به این تایپک منتقل کنید.

    ----------------------------------------------------------------
    تذکر !
    این تایپک منحصرا به گفتوی های فلسفی با گرایش نجومی (و بر عکس : نجومی با گرایش فلسفی)، تعلق دارد.
    پس لطفا از بحث هایی که نجوم را منفّک از فلسفه (و فلسفه را منفّک از نجوم) بررسی می کند بپرهیزید.
    ----------------------------------------------------------------

    به نظر من در خواست شما یه جورایی غیر منطقی هست ، به هر حال من فکر نمیکنم که بتوان مسائلی چون تکینگی را در این جا مطرح کرد که فلسفه آن نیز از مباحث مهم است و یا مسائل دیگر

  7. کاربر مقابل از solh عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  8. Top | #24
    مدیر ارشد

    عنوان کاربر
    مدير ارشد
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    شماره عضویت
    545
    نوشته ها
    1,564
    تشکر
    7,743
    تشکر شده 17,035 بار در 1,523 ارسال

    یک سوال ِ جالب!
    فرض کنید موجودی وجود داره که هیچ گونه واکنشی با ما نداره! (مثل ِ ماده ی تاریک ولی همون کنش ِ گرانشیش رو هم نداره!) ولی وجود داره !(مدلی از فیزیک پیش بینی می کنه که چنین چیزی می تونه باشه)
    نظر ِ شما در قبال ِ چنین چیزی چیه؟
    چی می تونیم راجع بهش بگیم؟
    امضای ایشان
    یک سر به هوای کوچک در این دنیای بزرگ

  9. 6 کاربر مقابل از Ehsan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  10. Top | #25
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    شماره عضویت
    451
    نوشته ها
    1,196
    تشکر
    10,956
    تشکر شده 11,082 بار در 1,135 ارسال

    وقتی هیچ تاثیری روی ما نداره پس روی دنیا اطرافمون هم نداره پس توی جهان نیست وقتی روش تاثیری نمی زاره.پس باید روی دنیا یه تاثیری بزاره دیگه و ما شاید اون تاثیرو پیدا کنیم و اونوقت می تونیم بشناسیمش.
    شاید اینجوری!
    امضای ایشان
    زندگیت رو روی یک قاعده بنا کن
    نه یک استثناء


  11. 7 کاربر مقابل از karimisss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  12. Top | #26
    کاربر ممتاز
    کاربر جدید

    عنوان کاربر
    کاربر جدید
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    شماره عضویت
    737
    نوشته ها
    699
    تشکر
    3,631
    تشکر شده 3,855 بار در 697 ارسال

    راستش مي خوام يه سوال مطرح كنم كه در باره ي علم هست (به طور جامع ) سوالي اساسي كه در همه ي كتب فلسفي با آن دانشمندان را به بحث مي كشانند و آن سوال اين است كه : آيا علوم فيزيكي ماهيتي في نفسه مستقل رو دارند يا ساخته ي ذهن بشريتند؟

    البته نظر خودم اين است كه فيزيك مستقل است ولي خيلي علاقه دارم برهان هاي دوستان رو در مورد نظرشون رو بدونم . (البته اميد وارم فكر نكنيد كه اين موضوع زياد به نجوم ربط نداره )
    امضای ایشان
    مستقبل این مجلس جز قصه ماضی نیست
    تا صبحدم محشر دی خفته به فرداها

  13. 8 کاربر مقابل از solh عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  14. Top | #27
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    شماره عضویت
    1003
    نوشته ها
    505
    تشکر
    137
    تشکر شده 3,297 بار در 484 ارسال

    مشکل خیلی از آدمها اینه که خدا را در مجهولاتشون جستجو می کنند. مثلا خدا را در بیگ بنگ می خواهند پیدا کنند یا یک پدیده ناشناخته یا یک حادثه غیر مترقبه که علتشو نمی فهمند به یاد خدا می افتند.
    در حالیکه خدا در همین نزدیکی است.
    در همین پدیده های به ظاهر ساده که فکر می کنیم علتش را می دانیم خدا هست. به نظر من این خیلی احمقانه است که تا قبل از کشف نیروی جاذبه حرکت افلاک را به خدا نسبت دهیم اما وقتی نیروی جاذبه کشف شد خدا را کنار بزنیم و بگوییم بله کار کار نیروی جاذبه است نه خدا !!
    همه این طرز فکرها ناشی از بی معرفتی و شناخت ناصحیحی است که به خداوند و مسئله توحید و کیهانشناسی توحیدی وجود دارد.

  15. 10 کاربر مقابل از smhm عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  16. Top | #28
    کاربر ممتاز
    کاربر جدید

    عنوان کاربر
    کاربر جدید
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    شماره عضویت
    737
    نوشته ها
    699
    تشکر
    3,631
    تشکر شده 3,855 بار در 697 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط smhm نمایش پست ها
    مشکل خیلی از آدمها اینه که خدا را در مجهولاتشون جستجو می کنند. مثلا خدا را در بیگ بنگ می خواهند پیدا کنند یا یک پدیده ناشناخته یا یک حادثه غیر مترقبه که علتشو نمی فهمند به یاد خدا می افتند.
    در حالیکه خدا در همین نزدیکی است.
    در همین پدیده های به ظاهر ساده که فکر می کنیم علتش را می دانیم خدا هست. به نظر من این خیلی احمقانه است که تا قبل از کشف نیروی جاذبه حرکت افلاک را به خدا نسبت دهیم اما وقتی نیروی جاذبه کشف شد خدا را کنار بزنیم و بگوییم بله کار کار نیروی جاذبه است نه خدا !!
    همه این طرز فکرها ناشی از بی معرفتی و شناخت ناصحیحی است که به خداوند و مسئله توحید و کیهانشناسی توحیدی وجود دارد.
    من با شما موافقم و در ادامه بايد بگويم كه در علم بايد خدا را كنار گذاشت و من به شخصه حاضر نيستم با كسي كه تفكرات مذهبي خود را در گفتگو كنار نگذارد بحث كنم . در ضمن به موضوع خدا هم بايد بگم من به طور كامل به اين اعتقاد دارم چيزي است اثبات نشدني كه نمي توانيم در طبيعت به دنبال آن بگرديم . در اغاز هم دليل موفقيت انسان در علم كساني بودند كه جدا از تفكرات مذهبي در مورد علم و فلسفه انديشيده اند .
    امضای ایشان
    مستقبل این مجلس جز قصه ماضی نیست
    تا صبحدم محشر دی خفته به فرداها

  17. 5 کاربر مقابل از solh عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  18. Top | #29
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    شماره عضویت
    1003
    نوشته ها
    505
    تشکر
    137
    تشکر شده 3,297 بار در 484 ارسال

    منظورم این بود که افراد موحد هر چه علوم پیشرفت می کنه خدا را بیشتر می شناسند ولی افراد مادی هرچقدر علوم پیشرفت می کنه خدا را کمتر می شناسند.
    و به نظر من اعتفاد به خدا هیچ منافاتی با علم نداره بلکه پیوند علم و دین یک چیز لازم و واقعی است.
    شما اگر دقت کنید بزرگترین دانشمندان دنیا نظیر انیشتن، نیوتن و غیره که منشا تحول در علوم شده اند افراد مذهبی و معتقد بوده اند تا چه رسد به دانشمندان شرقی و اسلامی که پیشرفتهای علمی جهان غرب مدیون تلاش و زحمت آنهاست.
    اما اینکه در مباحث علمی باید خدا و مذهب را کنار گذاشت یک تفکر غربی است که البته با توجه به شرایط دینی اون ها درست است.
    امیدوارم متوجه حرفام شده باشید.
    ویرایش توسط Sunrise : 07-16-2011 در ساعت 04:22 PM دلیل: حذف مطالب درباره دین

  19. 3 کاربر مقابل از smhm عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  20. Top | #30
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    شماره عضویت
    989
    نوشته ها
    58
    تشکر
    126
    تشکر شده 291 بار در 56 ارسال

    نجوم فلسفی - فلسفه نجوم         
    سلام.
    دوستان من خیلی منتظر مونم که یه نفر در مورد اون عکس پایین تاپیک یه نظر بده ولی همه به جاده خاکی زدند!!!
    اون عکسیکه اون پایینه یه عالم حرف برا گفتن داره شاید از هاوکینگ هم بیشتر!!!
    من بازم منتظر میمونم تا بگید لطفا سریع تر. هرچقدر میدونید بگید راهنمایی میکنم.
    خدافظ!!!
    امضای ایشان
    فقر ، همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفته یک کتابفروشی می نشیند ...
    فقر ، تیغه های برنده ماشین بازیافت است ،‌ که روزنامه های برگشتی را خرد میکند ...
    فقر ، کتیبه سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند ...
    فقر ، شب را "بی غذا" سر کردن نیست ...
    فقر ، روز را "بی اندیشه" سر کردن است ...

    دکتر شریعتی

  21. 2 کاربر مقابل از galaxy 1996 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


صفحه 3 از 15 نخستنخست 123456713 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق برای آوا استار محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد