صفحه 9 از 18 نخستنخست ... 5678910111213 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 81 تا 90 , از مجموع 174

موضوع: دوست دارید کجا وچگونه زندگی کنید؟

  1. Top | #1
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    شماره عضویت
    1459
    نوشته ها
    267
    تشکر
    3,748
    تشکر شده 2,315 بار در 256 ارسال

    Question دوست دارید کجا وچگونه زندگی کنید؟

    سلام به تمامی منجمان عزیز وآوااستاری.
    حتما شما هم ممکن توی رصداتون وقتی به سیارات نگاه میکند این فکر که اگه من توی این سیاره زندگی میکردم......!(البته بدون در نظر گرفتن اینکه دربعضی از سیارات زندگی امکان پذیر نیست.)

    بنابراین میخواهم توی این تاپیک به این موضوع بپردازیم وکمی در تخیل خود سیر کنیم وفکر کنیم اگر جایی غیر از این مکانی که در ان زندگی میکنیم زندگی میکردیم (هرجایی روی این کره ی خاکی ویا حتی خارج از منظومه شمسی وراه شیری و...

    فکر میکنیددلیل انتخابتون برای زندگی در اون مکان چیه>؟ ویا شرایط جوی ویا محیطی( مثلا فکر کنید در مریخ ویا یک سیاره فرازمینی زندگی میکنید اون محیط از نظر شما چه شکلی؟)

    واز همهمهم ترایا باز هم دنبال نجوم ونگاه کردن به اسمان بالای سرتان بودید؟ حتی اگه تنها یک منجم در اونجا وجود داشت واونم شما بودید؟

    ممنون میشم اگه من را در پرسش به این سوالات در این تاپیک یاری کنید.

    -------------------

    روند جدید تاپیک، لطفا این لینک را مطالعه بفرمایید


    زندگی در زهره: 1......2

    زندگی در مریخ : 1...2...3...4...5...6

    زندگی در6... 5... 4...
    Gliese 581g: 1...2...3...

    زندگی در تیتان:1...2...3...4...5...6...7...8 ...9...10...11



    ویرایش توسط آسمون : 12-30-2013 در ساعت 11:48 PM
    امضای ایشان


    Somewhere
    Something
    Incredible
    Is waiting
    To be known


    'Carl Sagan'




  2. Top | #81
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    104
    نوشته ها
    1,626
    تشکر
    25,887
    تشکر شده 13,425 بار در 1,655 ارسال

    دینگ دینگ

    فقط 15 روز دیگر تا پایان مهلت ارسال آثارتان فرصت باقیست

    بشابید.........بشتابید

    ای خلاقان فروم بشتابید





    امضای ایشان
    کمی ستاره روی صورتم بپاش
    سعی میکنم شبیه کهکشان شوم



  3. Top | #82
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    شماره عضویت
    7476
    نوشته ها
    552
    تشکر
    6,383
    تشکر شده 4,689 بار در 597 ارسال

    آقا بدوییییییییین!داره وقت مریخ تموم میشه ها!دیگه بر نمیگردیم سراغ مریخ...!حیف نباشه واسه مریخ داستان ندین؟بعدها افسوس میخورین که یه همچین موضوع خوبیو از دست دادین اون موقعست که دیگه پشیمونی فایده ای نداره!
    آقا بدویین بدوییییییین!
    ...................................
    سیاره بعدی چیه؟
    امضای ایشان
    با احتیاط نا امید شوید معجزه خبر نمیکند

  4. 11 کاربر مقابل از مداد رنگیهام عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  5. Top | #83
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    شماره عضویت
    7312
    نوشته ها
    307
    تشکر
    4,076
    تشکر شده 2,399 بار در 324 ارسال

    حالا بيخيال سياره ي ديگه.مريخ هنوز تو بورسه
    شرح حال من در مريخ:
    الان4روزه اينجام.باور كنين 4روز اين لباس هاي مزخرف فضا نوردي رو ازتنم بيرون نياوردم.آخه اينم شد سياره؟!بابا به من چه كه اينجا چندين هزار سال پيش موجود زنده بود.كنجكاوي رو فرستادن واسه چي؟من بايد روش تحقيق كنم؟؟؟
    دوروز اول خوب بود .حالا بگذريم از روزايه سخت سفر به اينجا.ولي خسته شدم ديگه از خوردن كرم.غذاها درست عين كرم دست و صورت ميمونن.خميرين.اينا ديگه چين آخه.خودشم فقط سه تا طعم داره!
    اولين روز كه اومدم بهم اجبار كرده بودن(از زمين)كه برم يه از اين ور و 10كيلومتر اون ورتر خاك بردارم برا نمونه برداري .اون روز خيلي تو شوق بودم ولي خب بعد 10كيلومتر راه رفتن تو زميني كه نيروي جاذبه ي آدم حسابي هم نداره مثل جسد افتادم زمين مريخ.روز دوم قرار بود برم بازديد بزرگترين قله ي آتش فشاني منظومه ي شمسي.رفتيم جلوش.هزار ساله فوران نكرده ها ولي اونروز ازش بخار ميومد بيرون.
    درست عين جن زده ها با اين لباس ها يه فراري كردم كه نميدونين.سكته كردما! ديروز (يعني روز3ام)ارتباط با زمين قطع شد.ازصبح تا شب مريخي در حال تلاش بودم بلكه وصل شه كه آخرشم هم هيچي به هيچي!
    امروز هم گه كلا افسرده شدم نيشستم اونم چجور نيشستني.اگه تا 10 روز ديگه ارتباطم با زمين وصل نشه من ديگه كلا پريدم.چون اينجا نميشه كه زنده موند.امكاناتم فقط واسه 10روزه.
    البته يه شانس ديگه هم دارم.اين كه كنجكاوي رو پيدا كنم يه كم با اين ور اونور كردنش بلكه يه ارتباطي به دست آورديم!
    تقصير خودمه.وقتي بچه بودم فقط ميگفتم ميخوام فضانورد شم.از بس گفته بودم كه اونروز برام يه پيشنهاد اومد كه بيا برو مريخ.گفتم نه بابا اون بچگيم بود.الان ميخوام ستاره شناس شم.قبول نكردن.
    نه اينكه طرفدارم زياد دارم همه گفتن برو چن روز از شرت راحت شيم.واينم آخر عاقبت ما.اينا رو نوشتم تا آدم هاي زميني كه در آينده ميان اينجا بفهمن چه اتفاقي واسم افتاده.اي زمين دلتنگتيم
    اين درس قيافه ي منه وقتي دوروبرم رو نگي ميكنم:

  6. 12 کاربر مقابل از aysa عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  7. Top | #84
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Nov 2011
    شماره عضویت
    2166
    نوشته ها
    632
    تشکر
    8,638
    تشکر شده 7,688 بار در 659 ارسال

    دلم واسه زمین تنگ شده ... واسه آسمون آبی ای که داشت از دست این همه رنگ قرمز و نارنجی خسته شدم
    کاش یکم بیشتر به فکر زمین زیر پامون بودیم ... هی به خواهرم گفتم مگه بیرون سطل زباله است اشغالاتو نریز بیرون گوش نکرد مجبور شدیم بیایم اینجا
    رو زمین که بودیم زندگی برا همه عادی شده بود دیگه هیچ کس به این فکر نمی کرد که ماکی هستیم .... از کجا اومدیم ... همه چی فراموش شده بود
    یکی میگفت دلار گرون شده ... یکی به فکر درسش بود یکی دبنال پیدا کردن کار خلاصه همه به کار های روز مره مشغول بودن
    اما اینجا انگار تازه اول آفرینش بشره ... همه بیشتر دارن به این فکر میکنند که چطوری به این زودی به یک سیاره دیگه اومدن سیاره ای که با تمام اطلاعاتی که ازش دارن باز هم براشون ناشناخته است .
    امروز یک گروه دیگه از زمین اومدن اینجا همشون مات و مبهوت به ما نگاه میکردن کم کم داره به تعداد دهکده های فضایی اینجا اضافه میشه
    همه با خودشون میگن " نکنه با زمثل زمین بشه .. نکنه باز آلوده بشه "
    اینجا انگار قراره همه چی از اول شروع بشه یاد دموکریت می افتم که سال ها پیش از 4 عنصر اصلی حیات حرف زد
    اون موقع همه گفتن مگه میشه تمام این دنیا که میبینیم فقط از "آب " ، " خاک " ، " هوا " و آتش " باشه
    اما الان همه خیلی خوب میدونن مخصوصا ما مهاجران مریخ
    دلم واسه آب تنگ شده .... چقدر حیف ساعت ها طول میکشه تا بتونیم کمی آب داشته باشیم
    همیشه فکر میکردم که چقدر این جور موقعیت ها میتونه هیجان انگیز باشه
    فکر میکردم اگه مجبور باشی کل روز و تواین لباسای سنگین و خشک مشغول راه رفتن روی زمین قرمز باشی خیلی بهت خوش میگذره .... !
    بشر همیشه تنها رمانی ارزش چیزی رو میدونه که از دستش بده
    امیدوارم حداقل این مریخ رو هم از دست ندیم
    ویرایش توسط رخساره روشنی : 06-30-2013 در ساعت 12:40 PM

  8. 19 کاربر مقابل از رخساره روشنی عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  9. Top | #85
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2012
    شماره عضویت
    3948
    نوشته ها
    90
    تشکر
    696
    تشکر شده 1,128 بار در 87 ارسال

    سفر متفاوت (قسمت اول)

    سال 2058 میلادی، ایالت کالیفرنیا، آمریکا

    بعد از مدتها امروز تصمیم گرفتم یه کم کتاب بخونم، خیلی وقت بود که بخاطر شماره بالای چشمم کتاب خوندن رو گذاشته بودم کنار؛ در حالیکه کتابهای داخل قفسه رو برانداز می کردم، چشمم به یک رمان قدیمی افتاد، رمان که نه، یه داستان علمی-تخیلی به نام Martian Chronicles*. این کتاب شامل داستانهایی بود درمورد زندگی در مریخ، مسلما در سال 1950 که این کتاب نوشته شده، تماما تخیل بوده، اما حالا... بعد ازگذشت بیش از صد سال از نگارش این کتاب، دیگه نمیشه اسمش رو گذاشت علمی تخیلی! بیشتر شبیه سفرنامه ها شده!

    They had a house of crystal pillars on the planet Mars by the edge of an empty sea, and every morning you could see Mrs. K eating the golden fruits that grew from the crystal walls …

    به محض اینکه جمله اول کتاب رو خوندم، ناگهان در اتاق باز شد و "آرمین" مثل موشک دوید داخل اتاق! با عجله اومد سمت من و گفت:
    - مادربزرگ چشماتو ببند.
    - چی شده آرمین جان؟
    - چشماتو ببند تا بهت بگم دیگه.
    - بیا ، حالا بگو.
    - هپی برث دی تووووو یوووو.
    و یه پاکت داد به دستم.
    - اینم هدیه تولد
    - واااای... مرسی عزیزم، اصلا یادم نبود، حالا چی هست این پاکت؟
    - پشتش نوشته
    پاکت رو برگردوندم:

    Amazing trip to the MARS…


    از پنج سال پیش که سازمان فضایی، خطوط فضایی بین زمین و مریخ و راه اندازی کرد و ماهی یکبار مردم مشتاق رو به مریخ می برد، دوست داشتم به عنوان آخرین تجربه هیجان انگیز زندگیم به این سفر برم. اما هزینه بسیار بالا باعث شده بود این فکر رو از ذهنم بیرون کنم! و حالا... کوچکترین نوه ام به مناسبت تولدم این آخرین آرزوی من رو برآورده کرد.

    - سازمان فضایی امسال برای اونایی که متولد ماه مارس هستن تخفیف 50درصدی بلیط مریخ رو هدیه می داد. تولدت مبارک مادربزرگ، من باید برم، مدرسه ام دیرمیشه، مریخ خوش بگذرههههههه...

    از دریافت این هدیه اونم در تولد 70 سالگی ام بدجوری ذوق زده شده بودم. باورم نمی شد یه روز برم به مریخ، یاد سال 2012 افتادم، همون زمانی که ناسا برای پیدا کردن اثری از حیات یه مریخ نورد رو فرستاد به این سیاره والان بعد از گذشت 46 سال، "انسان" می فرسته به مریخ، اونم به صورت دسته جمعی و برای تفریح!
    و من هم همین هفته آینده قراره برم به سیاره سرخ، حس عجیبی دارم، خیلی عجیب...
    --------------------------------------------------------------------------------------------------------
    * حکایتهای مریخ - این کتاب در سال 91 به فارسی ترجمه شده است.



    سفر متفاوت (قسمت دوم)

    پاکت رو باز کردم، داخل پاکت یک بلیط بود و یک بروشور الکترونیکی، بروشور شامل نکاتی درباره سفر بود. صفحه بروشور رو که روشن کردم ابتدا پیام خوش آمد روی اون ظاهر شد و بعد هم جمله زیر:

    MARS is our next planet, please take care of it…

    دلم برای مریخ سوخت! ما به سیاره اولمون هم رحم نکردیم. بعد از اون لینکی بر صفحه بروشور اومد، رویش کلیک کردم و وارد سایت ناسا شدم. در این لینک نکاتی درمورد وضعیت سلامت مسافران و لباس و مواد غذایی و ... نوشته بود، تمام مسافران باید آزمایشهایی رو مبنی بر وضعیت سلامت کامل به دفتر سازمان فضایی ارسال کنند. اصلا دوست نداشتم لباسهایی رو که در حال دیدن عکسهاش هستم، بپوشم. البته این لباسها برای تنظیم فشار و دما و ... بدن با مریخ ضروری است.

    پیش تر، خبرهای خنده داری درباره مریخ شنیده بودم! مثلا اینکه یک خانم 35 ساله ی ایتالیایی شدیدا اصرار به تولد فرزندش در مریخ داشته و با توجه به شرایط ویژه اش، مسئولین ناسا اجازه این کار رو به او ندادند!!! تصمیمات بعضی ها واقعا عجیبه...
    یک هفته وقت داشتم که خودم رو برای این سفر عجیب آماده کنم. رفتن به جایی که قرن هاست فقط یک نقطه قرمز در آسمون بوده، عجیب ترین اتفاق زندگیم بود. درست یک هفته دیگه اول فروردین هم بود، یعنی روزی که از سالیان دور اون رو جشن می گرفتیم. و بعد از این همه سال چنین روزی رو در مریخ ام! به مفهوم نوروز که فکر کردم، به نظرم خنده دار اومد، در مریخ این روز رو جشن بگیریم. نوروز، روز نوی زمینه نه مریخ...
    صدای زن آمریکایی از بلندگوی ایستگاه من رو به سختی از جام بلند کرد. پوشیدن لباسهای عجیب و غریبی که در کابین های ایستگاه قرار داده بودند، سخت تر از بلند شدن بود. از همه چیز جالب تر تکنولوژی های جدید عکاسی بود که مردم رو به گرفتن عکس یادگاری جذب می کرد. این سفر تکرار نشدنی زمانی آرزوی دست نیافتنی خیلی ها بود.

    تقریبا چهار ساعتی تا زمان مندرج در بلیط برای اعزام سفینه به سوی مریخ مونده بود. چقدر دلم می خواست یک آشنا می دیدم. حتی تنهایی رفتن به مریخ رو هم دوست ندارم!
    نگاهم به نگاه خانمی که در نزدیکی من نشسته بود افتاد، لبخند مهربانی به من زد. با خودم گفتم: اینم آشنا... جلو رفتم، باهاش دست دادم و خودم رو معرفی کردم. اون هم خودش رو معرفی کرد. باورم نمی شد... یه ایرانی! یه آشنای واقعی...

    آخرین بار که مریم رو دیده بودم سال 2004 بود، بعد از اون هرگز ندیدمش.حتی در هیچ شبکه اجتماعی یا سایتی هم نتونستم پیداش کنم، مریم صمیمی ترین دوست من بود که اون سالها ناگهان غیبش زدو دیگه هیچ خبری ازش نداشتم. باور کردنی نبود که حالا بعد از حدود 50 سال اون رو در ایستگاه فضایی ناسا می بینم و قراره باهاش در سفر به مریخ همراه باشم.

    واقعا زمین ما خیلی کوچیکه، خییییلی ...
    ویرایش توسط آسمون : 07-07-2013 در ساعت 10:52 PM دلیل: ترکیب پست ها
    امضای ایشان
    من نمی خندم اگر بادکنک می ترکد

    و نمی خندم اگر فلسفه ای، ماه را نصف کند...


  10. Top | #86
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    104
    نوشته ها
    1,626
    تشکر
    25,887
    تشکر شده 13,425 بار در 1,655 ارسال

    خوب مهلت ارسال آثار هم به پایان رسید.

    با تشکر از تمامی دوستان برای ارسال آثار خوبشون...

    انشالله به زودی برنده اعلام خواهد شد، البته تمام آثار برنده هستند.




    ویرایش توسط آسمون : 07-11-2013 در ساعت 03:31 PM

  11. 16 کاربر مقابل از آسمون عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  12. Top | #87
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    104
    نوشته ها
    1,626
    تشکر
    25,887
    تشکر شده 13,425 بار در 1,655 ارسال

    با سلام به تمام دوستان عزیز
    پس از جویا شدن نظر چند تن از مدیران، نظرات متفاوت بود.
    اینکه داستان ها هنوز جای کار زیادی دارند و انتظار می رفت از نکات ظریف علمی بهتری استفاده کنند و داستان ها چارچوب مشخص تری داشته باشند.دوستان عزیز توجه داشته باشید هدف تاپیک صرفا نوشتن داستان نیست، بلکه نوشتن داستانی علمیست که شرایط محیطی و جوی و... اون سیاره رو توصیف کنه.
    و یا چرا همش از زندگی توی مریخ ناراحت بودین، خوب کمی هم خوشحال باشین

    به همین دلایلی که گفته شد و به تشخیص خودم تصمیم گرفتم این ماه برنده ای اعلام نکنم که انشالله در موضوع بعدی دوستان خلاقیت و نکات علمی رو بیشتر به کار ببرند.

    با تشکر بسیار ویژه از دوستان عزیزم:


    مداد رنگیهام
    aysa
    رخساره روشنی
    elahe rafiei
    skynight
    المپیاد نجوم

    موضوع بعدی به زودی اعلام می شود.


  13. Top | #88
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    104
    نوشته ها
    1,626
    تشکر
    25,887
    تشکر شده 13,425 بار در 1,655 ارسال

          زندگی من در... 3

    نوبت به اعلام موضوع بعدی "زندگی من در..." رسیده.

    در موضوع قبلی که خانوما از آقایون پیشی گرفتن و تمام داستان ها از خانوما بود به افتخارشون

    در یک حرکت انتحاری این دفعه تصمیم گرفته شد که پا را فراتر از منظومه شمسی بگذاریم، میریم سراغ یکی از سیارات فراخورشیدی:


    Gliese 581g


    منتظر آثار ارسالی شما با دقت به نکات علمی بیش از پیش هستیم.

    دوستان می توانید آثار خود را تا تاریخ 25 مرداد ماه در همین تاپیک قرار بدهید.

    امضای ایشان
    کمی ستاره روی صورتم بپاش
    سعی میکنم شبیه کهکشان شوم


  14. 13 کاربر مقابل از آسمون عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  15. Top | #89
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    شماره عضویت
    7476
    نوشته ها
    552
    تشکر
    6,383
    تشکر شده 4,689 بار در 597 ارسال

    ممنون از آسمون جون!
    آقا من نمیتونم با اسم این سیاره هه ارتباط برقرار کنم!میشه ما تو خونه یه چیز دیگه صداش کنیم؟!
    امضای ایشان
    با احتیاط نا امید شوید معجزه خبر نمیکند

  16. 7 کاربر مقابل از مداد رنگیهام عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  17. Top | #90
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    104
    نوشته ها
    1,626
    تشکر
    25,887
    تشکر شده 13,425 بار در 1,655 ارسال

    دوست دارید کجا وچگونه زندگی کنید؟         
    نقل قول نوشته اصلی توسط مداد رنگیهام نمایش پست ها
    ممنون از آسمون جون!
    آقا من نمیتونم با اسم این سیاره هه ارتباط برقرار کنم!میشه ما تو خونه یه چیز دیگه صداش کنیم؟!
    خواهش میکنم
    شما اصن ننه بلقیس صداش کن
    امضای ایشان
    کمی ستاره روی صورتم بپاش
    سعی میکنم شبیه کهکشان شوم


  18. 7 کاربر مقابل از آسمون عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


صفحه 9 از 18 نخستنخست ... 5678910111213 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 3 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 3 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تاثیر تکنولوژی فضایی در زندگی انسان
    توسط پیمان اکبرنیا در انجمن تکنولوژی‌ها و یافته‌های علم فضا
    پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: 08-08-2012, 10:11 AM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق برای آوا استار محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد