نجوم، عشق، موتور ردیاب! (اندرباب عاشقان نجوم)
به نام خالق آسمان پرستاره
آتش به تنهایی نمی تواند ستاره شناسی که برای دیدن آسمان رویایی خود در سرد ترین روزهای سال به کوهستان سفر کرده را گرم نگه دارد. بدون شک چیزی فراتر از آتش تحمل سرما و مشقات سفر را بر ستاره شناسان آسان می کند. چیزی که حتی اگر از خود آنها نیز بپرسید در بسیاری از موارد جوابی درخور و قانع کننده نخواهی یافت....
پیشرفت های کوچک و بزرگ و آلوده شدن آسمان به آلودگی نوری باعث شد که دیگر آسمان در شهرهای بزرگ و کوچک فروغ همیشگی خود را نداشته باشد و آسمان کم کم در بین بسیاری از مردم فراموش شود. اما شاید زیبایی و عظمت آسمان و بالاتر از همه ی آنها حس کنجکاوی باعث می شود که این علم طبیعی فراموش نشود و علاقه مندان به این علم فراگیر پس از مدتی نسبتاً طولانی روز به روز افزایش بیابد...
نجوم آماتوری، یعنی نجومی که شخص از روی علاقه ی خود آن را انتخاب کرده و تمایل دارد در رابطه با آن اطلاعاتی را کسب نماید. به همین جهت ضرورتی وجود ندارد که منجمان آماتوری اطلاعاتی در سطح دانشگاه داشته باشند. از جهتی دیگر فعالیت هایی که برای یک منجم آماتور تعریف شده با کسی که در دانشگاه رشته ای مرتبط به نجوم می خواند کاملاً متفاوت است و فقط در برخی از موارد جزئی می توانند کمک حال یکدیگر باشند.
امروزه در ایران منجمان آماتور زیادی وجود دارد – که البته تعداد آنها نسبت به جمعیت بازهم کم است – اما ستاره شناسی حرفه ای که در این زمینه فعالیت های جدی داشته باشد انگشت شمار هستند. احتمالاً چنین پیشرفتی در علم نجوم طی چند دهه ی اخیر ارتباط مستقیمی با رویداد های نجومی مهمی که از کشور ما قابل مشاهده بود داشت؛
خورشید گرفتگی کلی سال 1374 و در سال 1378 آخرین خورشید گرفتگی کلی در قرن بیستم که از ایران به خوبی رؤیت می شد و بسیاری از منجمان سراسر دنیا را به ایران آورد. سال 1382 گذر زهره از مقابل خورشید بود که پدیده ای همچون این پدیده ی نادر تا اواسط قرن بعدی قابل مشاهد نخواهد بود و در آخر مقابله ی بزرگ مریخ که مریخ را در نزدیک ترین فاصله ی ممکن از ما قرار داد.
هرکدام از رویدادهای دو ده ی اخیر کافی بودند تا عده ی بسیار زیادی را به نجوم و ستاره شناسی علاقه مند کنند. همچنین مجلاتی همچون نجوم و برنامه ها و مستندها ی نجومی که از رسانه های صوتی و تصویری پخش می شد در انتشار اخبار و سوق دادن مردم به این علم نقش شایانی ایفا کردند.
امروزه منابع نجومی بسیار بیشتر از گذشته است، عکاسان آسمان شب تصاویر خود را در سایت های معتبری همچون تصویر روز ناسا قرار می دهند، دانش آموزان در المپیاد های جهانی نجوم مدال های رنگین را برای کشورشان به ارمغان می آورند، جایزه ی برنامه های ترویج نجوم در بین عموم مردم به ایران و ایرانیان اهدا می شود و...
به امید این که آسمان هر منجم پر ستاره باشد و پیشرفتی درخور شأن ایرانی و ایرانیان شاهد باشیم.
نقطه تلاقي سه نسل از نجوم ايران ...
با اينكه من اينجا يك شخص حقوقي هستم نه حقيقي ولي بد نيست به يك موضوع جالب اشاره كنم .
( البته از لطف همه دوستان ممنونم و اگر واقعآ نقش كوچكي در علاقمندسازي دوستان داشته باشم به خودم مي بالم )
اما موضوع اصلي و جالب اينه :
شايد اينجا نقطه تلاقي چند نسل از نجوم آماتوري باشه ! :hope my fake smile
مدير اصلي مجموعه يكي از نخستين معلمان نجوم بنده هستند و امروز با كمك ايشان اين مجموعه پا گرفته است و دوستاني از نسل بعد از من ( پيام و شايان و ... ) فعالترين افراد اين فروم و البته نجوم آماتوري ايران هستند .
جذابيت اين ماجرا براي من تلاقي سه نسل از علاقمندان به نجوم است .
* پ ن : واقعآ اين شكلك ها نچسب هستند ؛ به زودي عوضشون ميكنيم :omg:
:((((((((((((((((((((((((((
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
spourasgari
من رو سیاوش به نجوم علاقمند کرد!
همون سیاوش خودمون ، داداش فواد
"شب بود
و خورشید به روشنی می درخشید پیرمردی
جوان یكه و تنها با خانواده اش در سكوت
گوش خراش خیابان قدم زنان ایستاده بود "
البته این قطعه ای از شاهکار ادبی یه نفر(اصطلاحا غضنفر)ـه!:wink:
ولی واقعا شب بود ، مامانینام خواب بودن ، خواهرام هم رفته بودن عروسی دوستشون منم خونه بیکار بودم که نشستم پای تلویزیون ، زدم شبکه چهار ، یادمه یه پشتی(که شبیه بالش بود) رو خم کردم تا بالاتر بیاد و گذاشتم زیر سرم و جلوی تلویزیون دراز کشیدم ، آسمان شب داشت تصاویری از کهکشانها و همچنین تصویری که الان فکر میکنم ستونهای آفرینش هابل (البته به صورت 3بعدی و انیمیشنی) رو همراه با اون آهنگهای حماسی و قشنگ پخش میکرد و من در واقع مسحور این رنگها و عظمت شدم:osmiley:
یادمه اون شب یه تلسکوپ پشت سر مجری بود و سوال مسابقه هم این بود که با یک اتوموبیل معمولی چقدر طول میکشه تا به ماه بریم؟ البته خیلی گشتم ولی اون موقع نه محاسبه بلد بودم و نه فاصله ماه رو میدونستم!
ولی خیلی خوب بود
یادش بخیر اون سالها یکشنبه و سشنبه ها پخش میشد و من و خواهرم 3شنبه ها برای دیدن سریال پرستاران و آسمان شب دعوا میکردیم!:whut:
متاسفانه من همین الان هم برای دیدن اسمان شب با مادر سر جنگ(!) داریم ...
وقتی اشپرباشی پخش می شد که مامانم باید اونو می دید ، الانم که سریال های ماه رمضان
بعدشم صدا و سیما بیکار نمیشینه! :((
با اینکه همیشه دوست داشتم اسمان شب را ببینم ، اما هیچوقت نمیشد :(
من از وقتی اسمان شب را دیدم که شنبه و 2شنبه ها پخش می کرد...
الان که 2شنبه ها هم به زور پخش می کنه ، یا تکراری یا بزور...