مباحث مختلف جوانی و نوجوانی

صفحه 3 از 23 نخستنخست 123456713 ... آخرینآخرین
  1. poorya pvp
    poorya pvp
    پدر و مادر تا 1 سنی حق گیر دادن به بچه رو دارن چون اگه بعد از اون سن،حی به بچه گیر بدن،بچه توی زندگیش تمایلی به سر زدن به خونه نداره(بالای 20 سال)
    این داستان رو به عینه دیدم
    بنابراین ممکنه دوست ناباب پیدا کنه ( ) و ........................ خودتون میدونین دیگه
  2. 169
    169
    دعوت کردن دوستان و نمیشه بیام و چیزی نگیم :d
    خیالتون راحت باشه که هیچ کسی توی این دوران بدون مشکل نیست! مشکل سره کم و زیاد بودنشه! کسانی که درست فکر کنن راه درست رو میرن فرقی نمیکنه از چه سنی مهم درست فکر کردنه!
    و اینکه از نظر من یکی درست فکر کردن مهمه! یکی هم واسه دله خودمون زندگی کردن! این دوتارو شدیدن قبول دارم و تلاشمو می کنم که تا جایی که میتونم اینطوری باشم!
    سال نو مبارک و پا برجا باشید
  3. Mojtaba.M
    Mojtaba.M
    به به جناب رایگان خوش امدید
    خوب من هم با حرف های ایشون کاملا موافقم
    به نظرم در بعضی از مواقع ما باید انعطاف نشون بدیم و بعضی اوقات والدین یعنی این امر دو طرفه باشه
    ولی متاسفانه این طور نیست و در بیشتر اوقات یکی میخواد حرف دیگری رو نادیده بگیره و بره سراغ کار خودش
    ولی مهم درست رفتن اگر درست استفاده کنی و درست طی کنی مشکلات کم تر خواهد شد ولی برای هر کسی مشکل وجود داره و این قابل انکار نیست
    حالا اگر بیشتر باشه میشه گفت که اون شخص از این دوره لذت نمیبره
  4. marzieh
    marzieh
    موافقم با آقای رایگان
    درسته
    (من حرفایی که زدم کلی بود ، چیزی که به نظر هست ) دوستان برداشت بدی نکنن.... خواهشا
    در کل نوجوونا با مشکلاتشون میسازن ولی خوب مهم اینه که چطور میسازن و چی خاطرشون میشه


    -----------------------------
    آقا یا خانم صلح: البته اینو در نظر داشته باشین که بچه های روستا مشکلات کمتی دارن و بهترن از لحاظ
  5. poorya pvp
    poorya pvp
    حرفی که شما میزنید درسته....... ادم باید درست فکر کنه.................ولی هرکسی،1 تعریفی داره برای درست بودن
    این چیزی که من گفتم کلیه.......یعنی این واقعیت هست ( نه برای همه... برای اکثریت) ........... همه که درست فکر نمیکنن..........
    حرف هایی که شما میزنید مربوط به 1 ادم کاملا ایده آله............ ولی هیچ کس ایده آل نمیتونه باشه...........حتی خود شما هم حداقل 1 بار اتفاق افتاده براتون که
    مامان یا بابا بهتون گیر دادن و شما هم عصبی شدین.......
    همیشه نمیشه انعطاف نشون داد
    شما هم پا بر جا باشید
  6. آسمون
    آسمون
    خوب انگاری بحث اینجا حسابی داغه
    منم که حکم مامان شما رو دارم
    دیدم که بعضی از بچه ها از دست مامان باباها شاکی بودن که بهشون گیر میدن و اینا....ببینید بچه های گلم دو حالت وجود داره که هر دو حالت هم پیش میاد
    1.گاهی پدر و مادرا واقعا الکی گیر میدن
    2.گاهی درست گیر میدن
    در صورت اولی خوب به نظر من تقصیر خود آدمه که نتونسته توانایی های خودشو نشون بده و همچنین پدر و مادر هنوز نپذیرفتن که بچشون بزرگ شده.
    راه حل:چیزی که به ذهنم میرسه اینه که یا بشینید منطقی با پدر و مادرتون صحبت کنید و متقاعدشون کنید(گاها دیده شده که به دلیل اخلاقیات مخصوص همین سنین فرزند شروع به داد و بیداد میکنه که این خودش یه نشونه واسه پدر و مادراست که شما هنوز بچه اید پس داد و بیداد نکنید که بفهمن بزرگ شدید)
    راه حل دیگه هم اینه که میتونید با مشاور مدرستون مشورت داشته باشید.
    ادامه دارد....
  7. آسمون
    آسمون
    حالا میریم سراغ حالت دوم
    ببینید بچه ها من خودم نوجوون بودم....میدونم چه حس و حالیه....من خودم اینقد حرص میخوردم....اصلا که دوران عجیب و غریبه....میفهممتون
    خوب حالا میخوایم مقداری پدر و مادر شویم
    شما دخترای گل...شما آقا پسرا
    بیاین چند دقیقه تصور کنین که مادر یا پدرین(حتی نتونین تصور کنین حداقل میتونین تصور کنین که واسه 1روز سرپرستی یه بچه رو به عهده دارین)

    مطمئنا میدونید که هر چی آدم عمرش میره بالاتر تجربه های بیشتری کسب میکنه....ممکنه شما با اون بچه کوچولو اختلاف سنی زیادی نداشته باشین اما خودتون رو در مقابل اون مسئول میدونین و مواظبین که خدای نکرده بلایی سرش نیاد و دائما بهش امر و نهی میکنین(این از تجربه های خودم در مقابل برادر زادمه) خوب اینا به خاطر خود اون بچست دیگه امااااااااااااااااااااااا اا
    اینجا یه امای مهم هست و اون اینه که پدر و مادرا باید نحوه رفتار با نوجوونا رو یاد بگیرن
    کاش لااقل مدارس راهنمایی جلسه اجباری مشاوره پدر و مادرا میذاشت تا بگن با این سن چطوری رفتار کنن.
  8. آسمون
    آسمون
    اها یه چیزی یادم اومد....اینکه گفتم رفتارتون بزرگونه بشه منظورم این نیست که شیطنت نکنین هاااااااااااا....نمیدونم متوجه منظورم میشین یا نه؟؟؟؟مثلا خود من توی کار خیلی جدی ولی با برادر زاده هام بازی میکنیم و کلی شیطنت.....البته بین دوستان هم به شیطون بودم شهره هستم
    البته من که کودکم
  9. poorya pvp
    poorya pvp
    خیلی نکات خوبی رو مطرح کردن.......به به.... خیلی خوب
    ولی بحث من سر واقعیت ها بود که پدر و مادر تا یه سنی میتونن گیر بدن و باید گیر بدن و بعد از اون اگر گبر یدن،1 سری بازتاب ها وجود خواهد داشت
  10. آسمون
    آسمون
    شما هنو مادر نشدی آقا پوریا بذار خودت مادر بشی اونوقت میفهمی که بچه ها 50سالشون بشه هنوزم واسه مامان و بابا بچن..ااا ببخشید شما بابا میشید
    چرا به چشم گیر دادن بهش نگاه میکنید.....قبول دارم که بعضی از پدر و مادرا دیگه شورشو در میارن و اینقدر بچه رو لوس بار میارن که تا همون 50سالگی هم غذا میذارن دهنش
    اما یه پدر و مادر معقول همیشه نگرانی دارند بابت بچشون....وقتی میره مدرسه...دانشگاه....مخصوصا با این اوضاع جامعه که آدما اینقدر گرگ شدن....نه اینکه به بچشون بی اعتماد باشن ها..به دیگران اعتماد ندارن که تا حد بسیار زیادی هم حق دارند.شما به دید گیر دادن بهش نگاه نکنید.میدونم چی میشه :پدر و مادر نگرانن...شما به خودتون اطمینان دارید..پدر و مادر میان باهاتون صحبت کنن که مواظب باشین و اینا.شما چون جوونین زود قاطی میکنید و فکر میکنید دارن گیر میدن..شما اینجوری فکر نکنین که گیر میدن..شما اینگونه به قضیه نگاه کنید که دلسوزند و شما میتونید با صحبت کردن منطقی اونها رو قانع کنید.

نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 222
صفحه 3 از 23 نخستنخست 123456713 ... آخرینآخرین
© تمامی حقوق برای آوا استار محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد