پیر مرد...

پاسخ : پیر مرد...
حجت جان این بنده خدا که پیر نیست

ترکیب عکس را دوست دارم. نقد هم نکنم بهتره چون واقعا بلد نیستم چی بگم

پاسخ : پیر مرد...
چند روز پیش یه نقد نوشتم به نام رنج غربت الان این عکس رو دیدم یاد اون افتادم ....

این عکس خیلی با سطح و کیفیت بالاتری گرفته شده حجت جان تبریک میگم ...

یه چند نکته به نظرم میرسه که میگم ...

1- ماشین به صورت رد افتاده توی عکس های اجتماعی این حالت به ندرت مشاهده میشه که عکاس روی تکنیک زوم کنه و بخواد یه کار خاصی رو توی عکسش به رخ بکشه معمولا با کادر بندی و خطوط شما رو دوباره به سمت موضوع اصلی میکشونه که اینجا خبری از این داستان نیست ولی میتونه نقطه عطف خوبی باشه به قول دوستان سنت شکنی بد هم نیست

2- گوشه کادر کمی خالی است از این ور هم کادر بسه است میتونست سهم بیشتری داشته باشه ( البته درک اینکه شما حدود 1 ثانیه فرصت برای تصمیم گیری کادر بندی داشته این در ما هست ) ولی خب عکاس اجتماهی همین است عزیز ....

3- یه تیکه کاغذ هست روی زمین کنار پای سوژه اصلی که خیلی جالبه فک کنم پول باشه گردش چشم جالبی میده به عکس ... یه بارم اشاره کردم میتونست جوری باشه که بازم به سمت سوژه اصلی ما رو هدایت کنه همه ی المان ها ولی اینطور نیست ...

راستی من فرد رو دیدم حتی میدونم کجا این عکس رو گرفتی

پاسخ : پیر مرد...
راستی شرمنده برای کمی تاخیر در نقد ها سرم خیلی شلوغه از عکس های دوستان هم نمیتونم به راحتی بگذرم و یه چیزی الکی بنویسم ....

پاسخ : پیر مرد...
درود بر مدیر عزیز....
آقا پیرمده ها....فقط یکم بیبی فیسه
ممنون ازتون...

...............................
ممنون ساسان...
راستش اینکه گفتی ماشین ردی افتاده رو من بیشتر خوشم اومد....حتی چند تا عکاس مستند که این رو نقد کردن روی این تاکید داشتن که "عین حرکت در ثابت بودن فردِ منتظر"
و در مورد کادر هم قطعا کاستی هایی هست چون تازه اول راهم....!

در کل ممنون بخاطر نقد خوووبت....

پاسخ : پیر مرد...
بله این هم تعبیر جالبی میتونه باشه میتونستین با انتخاب یه عنوان خوب برای عکستون این حس رو الغا کنین نه یه عنوان ساده ....

با تشکر

پاسخ : پیر مرد...
اون تعبیر من نبود...تعبیر یک منتقد بود...هرچند اونجا هم عکس رو با این عنوان نشون دادم...

شاید تغییر عنوان حس های مختلفی به بیننده بده...!