سر در باغ ملی

پاسخ : سر در باغ ملی
عکاسی توی منطقه عکاسی ممنوع!!

پاسخ : سر در باغ ملی
تصویر بسیار زیبایی است اما چند نکته کوچک

1 - تصویری که ثبت کردید به علت معماری سوژه و نگاه سوبژکتیو شما کاملا متقارن هست و به همین منظور وجود المان اضافی درست در نزدیکی خط تقارن مرکزی که احتمالا میله تابلو عکاسی ممنوع است حس تقارن را به هم میزند و چشم به خاطر هدف مند نبودن این کار آنچه را که شما میخواهید نمیبیند و حس نمیکند اگر دست خود را بر روی قسمت میله بگذارید حس تصویر متفاوت خواهد شد . خب برای رفع این مهم میتوانید ا نرم افزار فتوشاپ استفاده کرده و المان را حذف کنید و اگر هم مثل خود من از این کار خوشتون نمیاد میتوانید با تغییر زاویه دید ، میدان دید ، فکوس و دیگر راه ها این مشکل های المانی را حل کنید و از همه چی نهایت استفاده رو ببرید .( همه چیز هر آنگونه که هست ارزش ثبت داره ) اما در بهترین جایگاه ممکن

و با توجه به نکته ای که دوست عزیز آقای شبستری فرمودند اگر عکاسی در منطقه عکاسی ممنوع انجام شده به نظر شخصی خودم : اگر زاویه نگاه رو نسبت به تصویر تخت و بی هیچ بزرگ نمایی نگه میداشتید و کمی از دور تر به تصویر نگاه می کردید به گونه ای که تابلو کامل در تصویر ثبت شود میشد تصویری شاید به تبع من زیبا تر رو ثبت می کردید .

2- وقتی از یک سردر عکاسی می کنید کاش در رو هم ثبت کنید چرا که سر در برای در و در برای سر در ساخته شده است البته این همیشگی نیست .

3 - کاش انقدر المان ها نصفه نبودند .
موفق باشید

پاسخ : سر در باغ ملی
آقای فرشاد من چنین تابلویی رو ندیدم!
اما قصـد دارم دوباره برم اون حوالی رو یه نگاهی بندازم

پاسخ : سر در باغ ملی
ممنونم آقای کوپرنیک.
ببخشید من متوجه " نگاه سوبژکتیو " نشدم. ینی چی؟
و اینکه اون المان اضافی یه تیر چراغ برق به درد نخور عکس خراب کن بیشتر نیست! که خلاف انتظار به دلیل نقش و نگار سردر آهنی نتونستم بپاکمش و آب از آب تکون نخوره :|
اگر تغییر زاویه میدادم تقارنش بهم میخورد... دوباره توی عکسایی که گرفتم یه نگاهی انداختم عکسها از زوایای دیگه هم موجود بود اما بازم این یکی رو بیشتر میپسندم
" کاش انقدر المان ها نصفه نبودند " برای این عبارت هم توضیحات بیشتری میخوام...
ممنونم بخاطر وقتی که گذاشتید و انتقادات حتما سازنده تون

پاسخ : سر در باغ ملی
بسار خوب که دقت میکنید

چون مطرح کردید توضیح میدم

ابتدا برای فهمیدن مفهوم حرفی که گفتم باید مفهوم دو کلمه سوبژه و آبژه رو توضیح بدم

به طور خلاصه سوبژه همان ذهن شما است و آنچیزی است که به آن فکر میکنید و آبژه آنچیزی است که به آن فکر کردید و تجلی ذهن شما است که دیده و در بعضی موارد حس و لمس می شود و به نوعی دیگر سوبژه شما هستید که فکر میکنید و آبژه اثر شما است که فکر میشود . ( خیلی خلاصه گفتم امید وارم گرفته باشید در واقع یک نگاه فلسفی است )

و نگاه سوبژکتیو که مطرح شد یعنی دید و ذهنی که فکر می کند و آبژه می آفریند .
سوبژکتیو و آبژه به نوعی درست در مقابل هم قرار می گیرند .

سوبژکتیو آن دید درونی شما از آبژه ی موجود است که در عکاسی و به کل در هنر باعث ایجاد آبژه ای جدید می شود .
همین امر باعث تفاوت تصاویر و مال خود کردن تصاویر میشود . ( برای مثال در عکاسی البته )


شاید برای شما پیش آمده باشد که بخواهید تصویری که جایی میبینید رو خودتون باز سازی کنید اما به همان نتیجه نخواهید رسید و نمیتوانید دقیقا همان تصویری که به فرض آقا یا خانم X می گیرند را بگیرید در واقع اینجا آن شرط اول عکاسی که دید است و همه جا مطرح می شود نقش دارد .

دید در عکاسی آنچیزی نیست که می بینید آنچیزی است که به آن فکر میکنید .

وقتی صحبت از دید می شودن منظور نگاه سوبژکتیو شما است .

برای مثال در عکاسی از یک میز یعنی یک آبژه واحد اگر از چند به فرض 3 عکاس بخواهیم به گونه ای خود می پسندند تصویر ثبت کنند ما در اینجا 1 آبژه اولیه داریم و 3 نگاه سوبژکتیو متفاوت پس سه آبژه ی نهایی متفاوت خواهیم داشت . چرا که دید هر یک از آبژه اولیه متفاوت است .

و شاید همین امر باعث میشود ما برخی تصاویر را میپسندیم و ارتباط با آنها برقرار می کنیم و برخی تصاویر برای ما گنگ هستند و نگاه آنها را درک نمی کنیم و شاید بگوییم نمی فهمم و برخی موارد تند رو می شویم و می گوییم عکس بدی است اما این به آن خاطر است که ما نگاه سوبژگتیو عکاس را درک نکرده ایم و نمی توانیم با آن ارتباط برقرار کنیم به تصویر ایرادی وارد نیست .

( البته همه تصاویر درست نیستند عکاس باید بکوشد تصاویر خود را به گونه ای ثبت کند که همه آنچه را که او دیدند ببینند و این رسالت عکاس است . گفتیم که نگاه ها متفاوت است چرا که ذهن ها یا همان سوبژه ها متفاوت هستند ولی ما در هنر سوبژه را به قاب یک آبژه میریزیم تا از آبژه ی جدید ما سوبژه ای دیگر (فردی دیگر ) پی به سوبژه ما ببرد و آنچه را که ما می خواهیم ببیند ) پس عکاس در رساندن منظور خود در تصاویرش مسئول است .

یک نکته اضافه کنم که اگر تصویری را ثبت کردید که دلیلی برای ثبت آن نداشتید و نمیتوانید از آن دفاع کنید آن را منتشر نکنید ( کلی گفتم )


حال از سوبژه و نگاه سوبژکتیو و آبژه که بگذریم میرسیم به این که چرا همه المان ها نصفه هستند :

به این مواردی که من اشاره میکنم کمی فکر کنید اگر دلیلی برای آنها داشتید من می شنوم اگر نه مشکل از سمت شما است
( ننشینید برای آنها فلسفه بیافرینید که جواب من رو بدهید منظورم از دلیل دقیقا موقع ثبت هست آیا اون لحظه که قصد ثبت این تصویر را داشتید به این ها فکر کردید و دلیلی برای آنها داشتید یا به قول معروف پیش اومده دیگه )

1 - ستون ها در بنای اصلی امتداد دارند و تا به زمین می رسند شما آنها را نصفه ثبت کردید چرا ؟
2 - درخت ها در تصویر به گونه ای نصفه ثبت شده اند که شاخسار آنها پیدا نیست و تنه ای برای خود ندارند چرا ؟
3 - دو کتیبه روی دیوار ها بخشی از آنها نمایان است و بخشی از آنها پنهان و معلوم نیست چی هستند چرا ؟
4 - کمی از نوار نقش سردر در سمت راست تصویر بریده شده است ولی از سمت چپ اتمام یافته و کمی هم از انتهای کادر فاصله دارد چرا ؟
5 - چرا میله بالا ی ساختمان به انتها کادر نچسبیده ؟
.
.
.
میبینید در تصویر شما حتی حوچک ترین چیز ها نقش دارند و بینند ه آنها را میبیند و این ها همه با هم هستند که کمپزیسیون تصویر شما را می سازند و در واقع تصویر شما را شکل میدهند . ( کل کمپوزیسون تصویر انهایی نست که من گفتم نور هست قرار گیری خود آبژه هست و در کل عناصر موجود در همه جای تصویر همه و همه نقش دارند )

من اینجا به 5 نمونه اشاره کردم اما خیلی بیشتر از این ها است از تک تک عناصر میتوان سوال کرد و شما برای آنها پاسخی باید داشته باشید
چرا که این حاصل فکر شما است و همان تجلی سوبژه شما در قاب یک آبژه است نمی توانید بگویید که به آنها فکر نکردم اگر به مواردی از این دست در تصویر فکر نکنید و شات بزنید تصویر دلنشین نمی شود .

و در رابطه با آن تیر چراغ برق عزیز
گفتم که از همه عناصر بهترین استفاده را بکنید و زیاد به حذف کردن آنها نیندیشید

یک نکته دیگر بگم : برای بهتر دیده شدن سوبژه هنرمند است که آبژه ی آن توسط فرد دیگری نقد میشود

شاد و سربلند باشید

پاسخ : سر در باغ ملی
آقای کوپــرنیک واقعا کمال تشکر دارم بابت اینهمه توضیحات و وقتی که گذاشتید...با کلامتون موافقم.