نجوم، عشق، موتور ردیاب! (اندرباب عاشقان نجوم)

[پیام بهرام پور]

به نام خالق آسمان پرستاره
آتش به تنهایی نمی تواند ستاره شناسی که برای دیدن آسمان رویایی خود در سرد ترین روزهای سال به کوهستان سفر کرده را گرم نگه دارد. بدون شک چیزی فراتر از آتش تحمل سرما و مشقات سفر را بر ستاره شناسان آسان می کند. چیزی که حتی اگر از خود آنها نیز بپرسید در بسیاری از موارد جوابی درخور و قانع کننده نخواهی یافت....
پیشرفت های کوچک و بزرگ و آلوده شدن آسمان به آلودگی نوری باعث شد که دیگر آسمان در شهرهای بزرگ و کوچک فروغ همیشگی خود را نداشته باشد و آسمان کم کم در بین بسیاری از مردم فراموش شود. اما شاید زیبایی و عظمت آسمان و بالاتر از همه ی آنها حس کنجکاوی باعث می شود که این علم طبیعی فراموش نشود و علاقه مندان به این علم فراگیر پس از مدتی نسبتاً طولانی روز به روز افزایش بیابد...
نجوم آماتوری، یعنی نجومی که شخص از روی علاقه ی خود آن را انتخاب کرده و تمایل دارد در رابطه با آن اطلاعاتی را کسب نماید. به همین جهت ضرورتی وجود ندارد که منجمان آماتوری اطلاعاتی در سطح دانشگاه داشته باشند. از جهتی دیگر فعالیت هایی که برای یک منجم آماتور تعریف شده با کسی که در دانشگاه رشته ای مرتبط به نجوم می خواند کاملاً متفاوت است و فقط در برخی از موارد جزئی می توانند کمک حال یکدیگر باشند.
امروزه در ایران منجمان آماتور زیادی وجود دارد – که البته تعداد آنها نسبت به جمعیت بازهم کم است – اما ستاره شناسی حرفه ای که در این زمینه فعالیت های جدی داشته باشد انگشت شمار هستند. احتمالاً چنین پیشرفتی در علم نجوم طی چند دهه ی اخیر ارتباط مستقیمی با رویداد های نجومی مهمی که از کشور ما قابل مشاهده بود داشت؛
خورشید گرفتگی کلی سال 1374 و در سال 1378 آخرین خورشید گرفتگی کلی در قرن بیستم که از ایران به خوبی رؤیت می شد و بسیاری از منجمان سراسر دنیا را به ایران آورد. سال 1382 گذر زهره از مقابل خورشید بود که پدیده ای همچون این پدیده ی نادر تا اواسط قرن بعدی قابل مشاهد نخواهد بود و در آخر مقابله ی بزرگ مریخ که مریخ را در نزدیک ترین فاصله ی ممکن از ما قرار داد.
هرکدام از رویدادهای دو ده ی اخیر کافی بودند تا عده ی بسیار زیادی را به نجوم و ستاره شناسی علاقه مند کنند. همچنین مجلاتی همچون نجوم و برنامه ها و مستندها ی نجومی که از رسانه های صوتی و تصویری پخش می شد در انتشار اخبار و سوق دادن مردم به این علم نقش شایانی ایفا کردند.
امروزه منابع نجومی بسیار بیشتر از گذشته است، عکاسان آسمان شب تصاویر خود را در سایت های معتبری همچون تصویر روز ناسا قرار می دهند، دانش آموزان در المپیاد های جهانی نجوم مدال های رنگین را برای کشورشان به ارمغان می آورند، جایزه ی برنامه های ترویج نجوم در بین عموم مردم به ایران و ایرانیان اهدا می شود و...
به امید این که آسمان هر منجم پر ستاره باشد و پیشرفتی درخور شأن ایرانی و ایرانیان شاهد باشیم.

[Panahandeh]

خیلی جالب بیان شده و عنوان آن هم قشنگه!
سپاسگزارم
از بقیه ی دوستان هم ت=دعوت می کنم ما رو در این تاپیک همراهی کنند.

[بی ستاره]

اینهمه پدیده روی داده و بسیاری از مردم حتی دلیل و تلفظ برخی از انها را نمی دانند پس نمی توان گفت که این علوم پیشرفت خوبی داشته است.
درواقع نجوم فقط در امریکا خوب پیشرفت داشته زیرا من دوستان بسیاری در المان دارم و وقتی به انها می گم رصدخانه متوجه نمی شوند و وقتی انگلیسی آن observatory را می گویم، می گویند که در المان داریم اما من نمی دانم کجا قرار دارد

[شايان سليم شهشهانى]

نميره تا اواسط قرن بعد.
گذر زهره سال ٢٠١٢ هم رخ ميده ، بعد ميره تا حدود ١٠٠ سال ديگه

[شايان سليم شهشهانى]

در هر صورت متن خيلي قشنگيه
تيترشم خيلي باحاله

[Tahereh Ramezani]

متن بسیار خوبی بود ، به امید آنکه جامعه نجومی به وسعت کشورمان شود .

[مهدی نوابی]

سال 74 با عینک مخصوص رصد خورشید گرفتگی رو رصد کردم.....بعد یه کتاب خریدم به اسم نجوم به زبان ساده ....هیچی ازش نفهمیدم اون موقع (البته الانم همچین نمی فهمم) و رفتم رصد خونه ی دزاشیب . و همینطور ادامه دادم تا به 78 رسیدم. دوم راهنمایی.....اون سال با یه دوستی آشنا شدم که حالا 11 ساله میشناسمش....مصطفی امام...این بود داستان افتادن ما در دام نجوم....
داستان دوستان چیه؟

[بهزاد]

سال 74 با عینک مخصوص رصد خورشید گرفتگی رو رصد کردم.....بعد یه کتاب خریدم به اسم نجوم به زبان ساده ....هیچی ازش نفهمیدم اون موقع (البته الانم همچین نمی فهمم) و رفتم رصد خونه ی دزاشیب . و همینطور ادامه دادم تا به 78 رسیدم. دوم راهنمایی.....اون سال با یه دوستی آشنا شدم که حالا 11 ساله میشناسمش....مصطفی امام...این بود داستان افتادن ما در دام نجوم....
داستان دوستان چیه؟

آقا مهدی خدا بگم مصطفی را چی کار نکنه که ما رو هم ایشون به این دام گرفتار کرد. :wink::wink:

[پیام بهرام پور]

بنده از نه سال قبل وارد نجوم شدم و عاشق نجوم گشتم! که عاشق گشتن ما هم مربوط به خرید یک تلسکوپ اسباب بازی برای تولدمان بود!
اما از شش سال قبل که با آقا مصطفی آشنا شدم دیوانه ی نجوم شدم!

بنده از دوستانی که به وسیله ی آقای امام به نجوم علاقه مند شدند تقاضا دارم که یک شکایت نامه تنظیم کنیم و بعد از این که به امضای همه رسید از ایشان رسماً شکایت کنیم که ما رو سر به هوا کرد!

[مهدی نوابی]

من با پیام جان موافقم......بابا اگه این آقا مصطفی نبود ما الان داشتیم راحت زندگی می کردیم

[شايان سليم شهشهانى]

من با پیام جان موافقم......بابا اگه این آقا مصطفی نبود ما الان داشتیم راحت زندگی می کردیم
:))))
من هم موافقم ، چون اولين معلم نجومم اقا مصطفي بود!
بقول پيام سر به هوامون كرد!
من حاضرم زير شكايت نامه را امضا كنم... ، البته همچين از دست اقاي نوابي هم دل خوشي ندارم ، هر چي سؤال مي پرسيديم جواب ميداد، تو اردوگاه شهيد باهنر ،
يادش بخير...

[Mostafa]

با اينكه من اينجا يك شخص حقوقي هستم نه حقيقي ولي بد نيست به يك موضوع جالب اشاره كنم .

( البته از لطف همه دوستان ممنونم و اگر واقعآ نقش كوچكي در علاقمندسازي دوستان داشته باشم به خودم مي بالم )

اما موضوع اصلي و جالب اينه :

شايد اينجا نقطه تلاقي چند نسل از نجوم آماتوري باشه ! :hope my fake smile

مدير اصلي مجموعه يكي از نخستين معلمان نجوم بنده هستند و امروز با كمك ايشان اين مجموعه پا گرفته است و دوستاني از نسل بعد از من ( پيام و شايان و ... ) فعالترين افراد اين فروم و البته نجوم آماتوري ايران هستند .

جذابيت اين ماجرا براي من تلاقي سه نسل از علاقمندان به نجوم است .

* پ ن : واقعآ اين شكلك ها نچسب هستند ؛ به زودي عوضشون ميكنيم :omg:

[ستاره بنیادی]

آقای امام!

گمونم یه شاکی در حال اضافه شدن به شاکی ها تونه !

البته از اونجایی که من دفعتا و بلاگون از آسمون چغازنبیل به خاطر هنر عکاسی تون، نازل ،نه! خراب شدم رو سرتون به پس لرزه! ادامه میدم و همین جا رسما از شما شکایت می کنم! با تقدیم احترام.

[پیام بهرام پور]

ستاره بنیادی شما هم از این که این شکایت نامه رو امضا کردی خیلی محبت کردی
ان شاا.. با کمک نیروی انتظامی به زودی فرد مذکور بازداشت خواهد شد!

[MPsky.ir]

به طور کلی علاقه مند شدن منجمان به آسمان نیز درست مانند خودشان عجیب و غریب است.
حالا یک سوال:
قبول دارید که منجمان آدم های خاصی هستند؟ (حداقل از دید دیگران) صرف نظر از خوب و بد بودن این خاص بودن!

[ستاره بنیادی]

به طور کلی علاقه مند شدن منجمان به آسمان نیز درست مانند خودشان عجیب و غریب است.
حالا یک سوال:
قبول دارید که منجمان آدم های خاصی هستند؟ (حداقل از دید دیگران) صرف نظر از خوب و بد بودن این خاص بودن!

اگه بین کسایی که صرفا به نجوم اظهار علاقه می کنن و کسایی که واقعا می شه بهشون گفت منجم تفکیک قائل بشیم کاملا با حرفتون موافقم ! آدم های خاصی هستند.

[شايان سليم شهشهانى]

نظر من چيز ديگريست ...
منجما اصلا هم ادماي خاص و عجيبي نيستن... ما ها معمولي ايم

بقيه خاصّن...!

[spourasgari]

من رو سیاوش به نجوم علاقمند کرد!
همون سیاوش خودمون ، داداش فواد

"شب بود

و خورشید به روشنی می درخشید پیرمردی

جوان یكه و تنها با خانواده اش در سكوت

گوش خراش خیابان قدم زنان ایستاده بود "
البته این قطعه ای از شاهکار ادبی یه نفر(اصطلاحا غضنفر)ـه!:wink:

ولی واقعا شب بود ، مامانینام خواب بودن ، خواهرام هم رفته بودن عروسی دوستشون منم خونه بیکار بودم که نشستم پای تلویزیون ، زدم شبکه چهار ، یادمه یه پشتی(که شبیه بالش بود) رو خم کردم تا بالاتر بیاد و گذاشتم زیر سرم و جلوی تلویزیون دراز کشیدم ، آسمان شب داشت تصاویری از کهکشانها و همچنین تصویری که الان فکر میکنم ستونهای آفرینش هابل (البته به صورت 3بعدی و انیمیشنی) رو همراه با اون آهنگهای حماسی و قشنگ پخش میکرد و من در واقع مسحور این رنگها و عظمت شدم:OSMILEY:
یادمه اون شب یه تلسکوپ پشت سر مجری بود و سوال مسابقه هم این بود که با یک اتوموبیل معمولی چقدر طول میکشه تا به ماه بریم؟ البته خیلی گشتم ولی اون موقع نه محاسبه بلد بودم و نه فاصله ماه رو میدونستم!

ولی خیلی خوب بود
یادش بخیر اون سالها یکشنبه و سشنبه ها پخش میشد و من و خواهرم 3شنبه ها برای دیدن سریال پرستاران و آسمان شب دعوا میکردیم!:whut:

[شايان سليم شهشهانى]

من رو سیاوش به نجوم علاقمند کرد!
همون سیاوش خودمون ، داداش فواد

"شب بود

و خورشید به روشنی می درخشید پیرمردی

جوان یكه و تنها با خانواده اش در سكوت

گوش خراش خیابان قدم زنان ایستاده بود "
البته این قطعه ای از شاهکار ادبی یه نفر(اصطلاحا غضنفر)ـه!:wink:

ولی واقعا شب بود ، مامانینام خواب بودن ، خواهرام هم رفته بودن عروسی دوستشون منم خونه بیکار بودم که نشستم پای تلویزیون ، زدم شبکه چهار ، یادمه یه پشتی(که شبیه بالش بود) رو خم کردم تا بالاتر بیاد و گذاشتم زیر سرم و جلوی تلویزیون دراز کشیدم ، آسمان شب داشت تصاویری از کهکشانها و همچنین تصویری که الان فکر میکنم ستونهای آفرینش هابل (البته به صورت 3بعدی و انیمیشنی) رو همراه با اون آهنگهای حماسی و قشنگ پخش میکرد و من در واقع مسحور این رنگها و عظمت شدم:osmiley:
یادمه اون شب یه تلسکوپ پشت سر مجری بود و سوال مسابقه هم این بود که با یک اتوموبیل معمولی چقدر طول میکشه تا به ماه بریم؟ البته خیلی گشتم ولی اون موقع نه محاسبه بلد بودم و نه فاصله ماه رو میدونستم!

ولی خیلی خوب بود
یادش بخیر اون سالها یکشنبه و سشنبه ها پخش میشد و من و خواهرم 3شنبه ها برای دیدن سریال پرستاران و آسمان شب دعوا میکردیم!:whut:

متاسفانه من همین الان هم برای دیدن اسمان شب با مادر سر جنگ(!) داریم ...
وقتی اشپرباشی پخش می شد که مامانم باید اونو می دید ، الانم که سریال های ماه رمضان
بعدشم صدا و سیما بیکار نمیشینه! :((
با اینکه همیشه دوست داشتم اسمان شب را ببینم ، اما هیچوقت نمیشد :(
من از وقتی اسمان شب را دیدم که شنبه و 2شنبه ها پخش می کرد...
الان که 2شنبه ها هم به زور پخش می کنه ، یا تکراری یا بزور...

[بی ستاره]

نظر من چيز ديگريست ...
منجما اصلا هم ادماي خاص و عجيبي نيستن... ما ها معمولي ايم

بقيه خاصّن...!

شایان جان این حرف من رو به شوخی بگیری!
به یه دیوونه می گن چی شد که دیوونه شده؟
می گه من به همه می گفتم دیوونه و همه هم به من می گفتن دیوونه از اونجایی که رای با اکثریت هست من دیوونه شناخته شدم!
:hope my fake smile

[پیام بهرام پور]

به نام خالق آسمان پرستاره
آتش به تنهایی نمی تواند ستاره شناسی که برای دیدن آسمان رویایی خود در سرد ترین روزهای سال به کوهستان سفر کرده را گرم نگه دارد. بدون شک چیزی فراتر از آتش تحمل سرما و مشقات سفر را بر ستاره شناسان آسان می کند. چیزی که حتی اگر از خود آنها نیز بپرسید در بسیاری از موارد جوابی درخور و قانع کننده نخواهی یافت....
پیشرفت های کوچک و بزرگ و آلوده شدن آسمان به آلودگی نوری باعث شد که دیگر آسمان در شهرهای بزرگ و کوچک فروغ همیشگی خود را نداشته باشد و آسمان کم کم در بین بسیاری از مردم فراموش شود. اما شاید زیبایی و عظمت آسمان و بالاتر از همه ی آنها حس کنجکاوی باعث می شود که این علم طبیعی فراموش نشود و علاقه مندان به این علم فراگیر پس از مدتی نسبتاً طولانی روز به روز افزایش بیابد...
نجوم آماتوری، یعنی نجومی که شخص از روی علاقه ی خود آن را انتخاب کرده و تمایل دارد در رابطه با آن اطلاعاتی را کسب نماید. به همین جهت ضرورتی وجود ندارد که منجمان آماتوری اطلاعاتی در سطح دانشگاه داشته باشند. از جهتی دیگر فعالیت هایی که برای یک منجم آماتور تعریف شده با کسی که در دانشگاه رشته ای مرتبط به نجوم می خواند کاملاً متفاوت است و فقط در برخی از موارد جزئی می توانند کمک حال یکدیگر باشند.
امروزه در ایران منجمان آماتور زیادی وجود دارد – که البته تعداد آنها نسبت به جمعیت بازهم کم است – اما ستاره شناسی حرفه ای که در این زمینه فعالیت های جدی داشته باشد انگشت شمار هستند. احتمالاً چنین پیشرفتی در علم نجوم طی چند دهه ی اخیر ارتباط مستقیمی با رویداد های نجومی مهمی که از کشور ما قابل مشاهده بود داشت؛
خورشید گرفتگی کلی سال 1374 و در سال 1378 آخرین خورشید گرفتگی کلی در قرن بیستم که از ایران به خوبی رؤیت می شد و بسیاری از منجمان سراسر دنیا را به ایران آورد. سال 1382 گذر زهره از مقابل خورشید بود که پدیده ای همچون این پدیده ی نادر تا اواسط قرن بعدی قابل مشاهد نخواهد بود و در آخر مقابله ی بزرگ مریخ که مریخ را در نزدیک ترین فاصله ی ممکن از ما قرار داد.
هرکدام از رویدادهای دو ده ی اخیر کافی بودند تا عده ی بسیار زیادی را به نجوم و ستاره شناسی علاقه مند کنند. همچنین مجلاتی همچون نجوم و برنامه ها و مستندها ی نجومی که از رسانه های صوتی و تصویری پخش می شد در انتشار اخبار و سوق دادن مردم به این علم نقش شایانی ایفا کردند.
امروزه منابع نجومی بسیار بیشتر از گذشته است، عکاسان آسمان شب تصاویر خود را در سایت های معتبری همچون تصویر روز ناسا قرار می دهند، دانش آموزان در المپیاد های جهانی نجوم مدال های رنگین را برای کشورشان به ارمغان می آورند، جایزه ی برنامه های ترویج نجوم در بین عموم مردم به ایران و ایرانیان اهدا می شود و...
به امید این که آسمان هر منجم پر ستاره باشد و پیشرفتی درخور شأن ایرانی و ایرانیان شاهد باشیم.

دوستان لطفاً فراموش نکنن که داستان عاشق شدنشان به نجوم رو بفرمایند.:grin:

[محمدرضا صادقیان]

من رو سیاوش به نجوم علاقمند کرد!
همون سیاوش خودمون ، داداش فواد

"شب بود

و خورشید به روشنی می درخشید پیرمردی

جوان یكه و تنها با خانواده اش در سكوت

گوش خراش خیابان قدم زنان ایستاده بود "
البته این قطعه ای از شاهکار ادبی یه نفر(اصطلاحا غضنفر)ـه!:wink:

ولی واقعا شب بود ، مامانینام خواب بودن ، خواهرام هم رفته بودن عروسی دوستشون منم خونه بیکار بودم که نشستم پای تلویزیون ، زدم شبکه چهار ، یادمه یه پشتی(که شبیه بالش بود) رو خم کردم تا بالاتر بیاد و گذاشتم زیر سرم و جلوی تلویزیون دراز کشیدم ، آسمان شب داشت تصاویری از کهکشانها و همچنین تصویری که الان فکر میکنم ستونهای آفرینش هابل (البته به صورت 3بعدی و انیمیشنی) رو همراه با اون آهنگهای حماسی و قشنگ پخش میکرد و من در واقع مسحور این رنگها و عظمت شدم:osmiley:
یادمه اون شب یه تلسکوپ پشت سر مجری بود و سوال مسابقه هم این بود که با یک اتوموبیل معمولی چقدر طول میکشه تا به ماه بریم؟ البته خیلی گشتم ولی اون موقع نه محاسبه بلد بودم و نه فاصله ماه رو میدونستم!

ولی خیلی خوب بود
یادش بخیر اون سالها یکشنبه و سشنبه ها پخش میشد و من و خواهرم 3شنبه ها برای دیدن سریال پرستاران و آسمان شب دعوا میکردیم!:whut:


[b]آفرین........
خیلی ازت ممنونم منو بردی به خاطرات بچگیم....
وای خدای من تمام اون برنامه هارو صداشونو ضبط شده دارم...
چه دورانی بود...
اما ما (یعنی من و خواهرم)یه تفاوت عمده داشتیم...
جفتمون عاشق نجوم بودیم و دعوایی در کار نبود....
خیلی ازت ممنونم....
مرسی.........:wink: :have a nice day:

[محمدرضا صادقیان]

شایان جان این حرف من رو به شوخی بگیری!
به یه دیوونه می گن چی شد که دیوونه شده؟
می گه من به همه می گفتم دیوونه و همه هم به من می گفتن دیوونه از اونجایی که رای با اکثریت هست من دیوونه شناخته شدم!
:hope my fake smile

مرسی....
دارم واست.....:patapon:
ای بابا....
منظور از خاص بودن چیز دیگه ایست....
الان هم سن های شما چیکار میکنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شما چکار می کنید؟؟؟
یا زمانی که باید شیطنت های خاص همون دوران رو انجام می دادید چه کار کردید؟؟؟
دیدید که چرا خاص هستید؟
خوشحالم که بین شما دوستان خاص خودم هستم...

[محمدرضا صادقیان]

آره ما....
من و خواهرم....
با یه کتاب از برادرم... کتاب آسمان شب.... شناخت خیلی ساده صورت های فلکی...
آشنایی خیلی ساده و در عین حال آینده ساز و سرنوشت ساز...
یاد باد....

[ستاره بنیادی]

آره ما....
من و خواهرم....
با یه کتاب از برادرم... کتاب آسمان شب.... شناخت خیلی ساده صورت های فلکی...
آشنایی خیلی ساده و در عین حال آینده ساز و سرنوشت ساز...
یاد باد....

خیلی قشنگه که شما خواهر برادری عاشق نجومیدhttp://www.freesmileys.org/smileys/smiley-fc/goodone.gif (http://www.freesmileys.org/smileys.php)

گمونم توی موفقیت تون خیلی تاثیر داشته

در کل خیلی قشنگه

واسه هر دو تون آرزوی شادی و موفقیت می کنمhttp://www.freesmileys.org/smileys/smiley-fc/wiggle.gif (http://www.freesmileys.org/smileys.php):have a nice day:

[sara sadeghian]

[b]آفرین........
خیلی ازت ممنونم منو بردی به خاطرات بچگیم....
وای خدای من تمام اون برنامه هارو صداشونو ضبط شده دارم...
چه دورانی بود...
اما ما (یعنی من و خواهرم)یه تفاوت عمده داشتیم...
جفتمون عاشق نجوم بودیم و دعوایی در کار نبود....
خیلی ازت ممنونم....
مرسی.........:wink: :have a nice day:
آرررررررررررررره!!!!!!! چه دورانی بود. ضبط میکردیم و هیچ کس نباید حرف میزد. حکومت مطلقه میشد تو خونه. من وظیفم این بود که بنویسمشون و محمد چک کنه. ازم بیگاری میکشید. :sad:مگه نه محمد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟
جالبه احوالپرسی های اول مجری با مهمون رو هم مینوشتم:thumbsup:
جوگیر بودم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بی نقطه...

[sara sadeghian]

آره ما....
من و خواهرم....
با یه کتاب از برادرم... کتاب آسمان شب.... شناخت خیلی ساده صورت های فلکی...
آشنایی خیلی ساده و در عین حال آینده ساز و سرنوشت ساز...
یاد باد....
آررررررررره!!!!!!!!!!!!!! آسمان شب آسیموف بود. آینده ما باخوندن این کتاب دگرگون شد (چی گفتم!!!!!!!!!!!!) خوشحالم که اینجام. بین شماها. خیلی گلید همتون:brigade.baka-wolf.c
بی نقطه...

[پیام بهرام پور]

بنده خودم این تاپیک رو باز کردم، بعد خودم یادم رفت بگم چی شد که به نجوم علاقه مند شدم!
راستش حکایت من و نجوم، حکایت اینه:
http://www.smileyvault.com/albums/userpics/11863/rain_cloud.gif (http://www.smileyvault.com/)
فقط معلوم نیست که کدوممون ابره کدوممون اون یکی!:thumbsup:
بعضی موقع ها من بی خیالش می شدم و اون یه کاری می کرد که برم دنبالش، بعضی وقت ها هم اون بی خیال من می شد و من می رفتم دنبالش!
خلاصه بعد از کلی دنبال بازی به هم رسیدیم و هم نجوم به من یه حال اساسی دارد و هم من به نجوم (المپیاد) حال اساسی دادم!
بنده کلاس سوم دبستان که بودم، یک تلسکوپ از خواهر عزیزم هدیه گرفتم و از اونجایی که نمی دونستم که این چطوری کار می کنه کلی کتاب خوندم و کلاس رفتم تا الان خدمت شما هستم!
راستش هنوز هم کار با اون تلسکوپ رو یاد نگرفتم، چون اصلاً اون کار نمی کرد!:cool:

[محمدرضا صادقیان]

سلا به دوستان منجم خودم... :wink:
توی این تاپیک که با توجه به پست های قبلی می تونین متوجه بشین ، قراره داستان عاشق شدنتون به نجوم رو بفرمایید.... :in love: :whut: :pacman:
پس منتظرم...

(ابتدا مدیران عزیز بیان و بگن ... ممنون )

[ستاره بنیادی]

بنده از دوستانی که به وسیله ی آقای امام به نجوم علاقه مند شدند تقاضا دارم که یک شکایت نامه تنظیم کنیم و بعد از این که به امضای همه رسید از ایشان رسماً شکایت کنیم که ما رو سر به هوا کرد!

در آستانه ی جشن تولد آوااستار دوستانی که امضا نکردن بیان امضا کنن

آقای امام عزیز به خاطر همه چیز ازتون ممنونیم

و بدین وسیله شکایت خودمون رو اعلام می کنیم

شما هی بیشتر و بیشتر حواس ما رو از زمین و زمینی ها پرت می کنین!

با احترام

شاگرد ( و شاکی ) کوچک شما

ستاره بنیادی

دوستان لطفا هر کی یه جمله به آقای امام بگه من می خوام یه طومار درست کنم ببرم واسه آقای امام

جمله تون رو از طرف خودتون توی طومار ذکر می کنم!!

بدویید بدویید....

[Setare KOchOlO]

آقای امام :
زندگیتون پر از قله های موفقیت ... که هر بار فتح کردین بیان فرودگاه استقبالتون و براتون رو دیوار خونتون پلاک کارد بزنن

قسمت من یادتون نره ...پست پیشتاز 3روزه میرسه دستم ...منتظرم:hope my fake smile

دیگه برم درس بخونم...

موفق باشین...

[169]

آقای امام عزیز:
مطمئنم در اینده نزدیک یک مرکز نجومی بزرگ با اهداف مختلف و پایان ناپذیر توسط خودتون در کشور پیاده و یک مسیر مناسب و درست برای نجوم کشور درست می کنید.
با ارزوی موفقیت در این راه پرفراز و نشیب و سخت

[tahoo]

[/color]

[/b]دوستان لطفا هر کی یه جمله به آقای امام بگه من می خوام یه طومار درست کنم ببرم واسه آقای امام

جمله تون رو از طرف خودتون توی طومار ذکر می کنم!!

بدویید بدویید....

یه سوال برام پیش اومد این طومارو بدین چی میشه؟؟؟؟:faill:

[ستاره بنیادی]

جواب :


ستاره بنیادی شما هم از این که این شکایت نامه رو امضا کردی خیلی محبت کردی
ان شاا.. با کمک نیروی انتظامی به زودی فرد مذکور بازداشت خواهد شد!

:rambo:

نه ولی می خوایم یه یادگاری دسته جمعی درست کنیم:rotflol:

[ستاره بنیادی]

خودم هم بگم:

آقا مدیر:

امیدوارم چکاوک چکامه سرای زندگی تون هماره و همیشه چلچله بهاری سر بده ....


چه جمله ی پر از چه اییی!!

[پیام بهرام پور]

یه سوال برام پیش اومد این طومارو بدین چی میشه؟؟؟؟:faill:

هیچی دیگه! مثل دفتر خاطراتمون وقتی که به اخر رسید می اندازیمش دور! :advise:
(شوخی کردم دوست خوبم، از مسبب این کار (خانم ستاره بنیادی) بپرسید.) :fight:

[tahoo]

هیچی دیگه! مثل دفتر خاطراتمون وقتی که به اخر رسید می اندازیمش دور! :advise:
(شوخی کردم دوست خوبم، از مسبب این کار (خانم ستاره بنیادی) بپرسید.) :fight:


جواب :



:rambo:

نه ولی می خوایم یه یادگاری دسته جمعی درست کنیم:rotflol:

واقعا... اگه قراره بعد از گفتن این جمله ها ازشون پولی ، تلسکوپی چیزی بگیرین:yarr: بگین منم از این نامه های حماسی فدایت شوم :innocent::th_cry:براشون بنویسم:stupido:
تازه (کمکتون میکنم یه چیزی بنویسیم به سان رستم و سهراب:grin:)

[ستاره بنیادی]

واقعا... اگه قراره بعد از گفتن این جمله ها ازشون پولی ، تلسکوپی چیزی بگیرین:yarr: بگین منم از این نامه های حماسی فدایت شوم :innocent::th_cry:براشون بنویسم:stupido:
تازه (کمکتون میکنم یه چیزی بنویسیم به سان رستم و سهراب:grin:)

شما از طریق پیام خصوصی با من در ارتباط باش عمه جوووون:secret laugh::secret laugh::secret laugh:

[tahoo]

ای مصطفی عزیز که جانم فدای تو.....
قربان منجمی و فایندر ، پو ینتر تو
(تهو-دیوان خود شیرینی)

لغت معنی
پوینتر: منظور شاعر همان laser pointer است

[ستاره بنیادی]

ای مصطفی عزیز که جانم فدای تو.....
قربان منجمی و فایندر ، پو ینتر تو
(تهو-دیوان خود شیرینی)

لغت معنی
پوینتر: منظور شاعر همان laser pointer است

بابا شاعررررررررررر


خیلی عالی سروده شده بود اصلا شبیهش رو تا حالا نشنیدیم :pacman:



به خاطره این سروده ی زیبا:
شما کاندیدای اهدای سهم کیک ستاره بنیادی شدید


:sSig_woohoo2::sSig_woohoo2::sSig_woohoo2:

[Sunrise]

در آستانه ی جشن تولد آوااستار دوستانی که امضا نکردن بیان امضا کنن

دوستان لطفا هر کی یه جمله به آقای امام بگه من می خوام یه طومار درست کنم ببرم واسه آقای امام

جمله تون رو از طرف خودتون توی طومار ذکر می کنم!!



سلام خانم بنیادی
:wink:
اینجا (http://forum.avastarco.com/forum/showpost.php?p=6700&postcount=115)رو ببینید!!!
حالا ما هم بنویسیم یا نه؟!؟!؟:help:

[ستاره بنیادی]

اگه اینجا بنویسین اینجا هم یادگاری می مونه

اگه هم ننویسین تو شرکت یادگاری می مونه

[Tahereh Ramezani]

من هم امیدوارم که آوااستار بتواند در نجوم ایران تحولی عمیق و کاربردی ایجاد نماید ، پس به امید آن روز همه با هم پیش به سوی موفقیت می رویم ...

[someone]

فکر کنم سال 78 یا 79 بود و من چهار پنج ساله بودم .موقعی که شب به بیرون می رفیتم همش سرم به هوا بود مات اسمون می شدم و همش زمین می خوردم (البته با اینکه اون موقع هم اسمون تبریز زیاد شفاف نبود )مادرم ازین وضعیت خیلی شاکی بود تا این که رفتم دبستان و تو دوم اولین کنفرانسمو در مورد اون دادم ولی ازون موقع ولش کردم تا حالا که یه بچه دبیرستانیم و 15 سالمه و به قول یکی از بچه ها
و دیگر هیچ...