PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : قدر سنجی



پیام بهرام پور
08-20-2010, 03:22 PM
حدود 2000 سال قبل از ميلاد مسيح، «هیپارخوس» يا ابرخس، دانشمند یونانی، ستارگان را برحسب روشنايي - با چشم غير مسلح - دسته‌بندي كرد. او ستارگان را به 6 دسته‌ي «قدر» تقسيم كرد، به‌طوری که پر نورترین ستارگان را قدر 1 و کم نور‌ترین آنها را قدر 6 نامید. بعد از این کار مهم هپارخوس، ستاره شناسان در حدود 200 سال قبل، سیستم قدر را کامل کردند و با توجه به این که تلسکوپ‌ها هم به کمک آنها آمده بودند، محدوده‌ي قدرها وسیع‌تر شد، به‌طوری که قدر خورشید را 26/8- ، ماه کامل را 13-، سياره‌ي زهره در پرنورترین موقعيت 4-، ستاره‌ي «نسرواقع» صفر و ستاره‌ي قطبی 2+ تعيين شد و کم‌نور‌ترین ستاره‌اي که مي‌توان با چشم غیر‌مسلح در بهترين شرايط رصدي دید با قدر 6/8 دیده می‌شود.
حال آسمان و رصد اجرام بستگی به شرایط دارد
یعنی هر آسمان بستگی به شرایطی همچون آلودگی نوری غبار آسمان و... ممکن است حد قدر متفاوتی داشته باشد یعنی کمنورترین ستارگانی که در آن دیده می شوند متفاوت هستند. به عنوان مثال ستارگانی با قدر 6 در تهران دیده نخواهند شد.
پیدا کردن حد قدر آسمان (limiting lagnitude) به معنی این است که کمنور ترین ستاره ای که قابل مشاهده است، از چه قدری دیده می شود.
محاسبه ی حدقدر روش های مختلفی دارد که در این پست از دوستان دعوت به عمل می آید به این موضوع بپردازند

پیام بهرام پور
08-20-2010, 03:38 PM
ستاره شناسان حرفه ای دنیا، برای سهولت در کار قدر سنجی آسمان اقدام به تقسیم بندی آسمان به 30 بخش کوچک کرده اند و منجمان با شمارش تعداد ستارگان قابل مشاهده در آن محدوده می توان به حد قدر آسمان پی برد.
این سی بخش را برایتان آپلود می کنم و بعضی از این نواحی را بررسی خواهیم کرد

http://mpsky.ir/pic/limiting%20magnitude.gif

پیام بهرام پور
08-20-2010, 03:43 PM
این ناحیه بخشی از صورت فلکی برساوش است که تصویر با کیفیت و بزرگتر آن را می بینید:

http://mpsky.ir/pic/Lm%20persi.jpeg
تعداد
ستارگان حدقدر
آسمان
2 2.9
3 3.1
4 3.9
6 5.0
7 5.1
8 5.4
10 5.6
11 5.7
12 5.8
6 5.0
13 6.0
14 6.1
15 6.2
17 6.3
20 6.4
23 6.6
26 6.7
27 6.8
29 6.9
31 7.0
35 7.1
42 7.2
44 7.3
54 7.4
59 7.5

mottaghi
08-20-2010, 03:49 PM
daste golet dard nakone mer30;)

Panahandeh
08-20-2010, 03:52 PM
بنده ها از آقای بهرام پور بخاطر این پست خوب، کامل و جامعشون تشکر می کنم و از بقیه ی دوستان خواهش می کنم در این بخش حظور فعالی داشته باشند.

پیام بهرام پور
08-20-2010, 03:59 PM
سومین ناحیه ای که برای قدر سنجی مورد استفاده قرار می گیرد بخش از صورت فلکی دب اکبر است که در شکل زیر آن را مشاهده می کنید:

http://mpsky.ir/pic/big%20major.jpg
حدقدر تعداد ستارگان
1 2.4
2 3.3
3 3.7
4 3.9
5 4.5
6 4.6
7 4.8
8 5.2
9 5.4
11 5.7
13 5.8
14 6.0
15 6.1
16 6.2
17 6.3
18 6.4
19 6.5
20 6.6
23 6.7
25 6.8
27 6.9
29 7.0
33 7.1
37 7.2
44 7.3
49 7.4
54 7.5

Edwin
08-20-2010, 04:05 PM
سلام آقاي بهرامپور عزيز و ممنون به خاطر زحماتتون تو اين سايت خوب

اولآ من تازه واردم و ميخوام من رو در جمع خوبتون بپذيريد

بعدش يك سوال داشتم .

آيا ميشه براي قدر سنجي ، يك محوطه مشخص و دقيق رو هم بين صورت هاي فلكي مشخص كنيد ؟

مثلآ داخل ذوزنقه دب اكبر يا مربع فرس اعظم . چون فكر كنم اونجوري بهتر بشه قدر سنجي كرد !

از زحمات شما بي نهايت ممنونم :)

پیام بهرام پور
08-20-2010, 04:08 PM
edwin عزیز، خیلی خوش آمدی به جمع ما و حضور شما را گرامی می داریم
به خدمت شما باید عرض کنیم که این تقسیم بندی دست بنده نیست و این کاری از بیش از 1000 منجم از سراسر جهان بوده و این تقسیم بندی ها در انجمن بین المللی نجوم پذیرفته شده است و کاری از من بی نمی آیند البته من می توانم نقشه های بهتری را در اختیار شما قرار بدهم که در اسرع وقت این کار را انجام می دهم.

پیام بهرام پور
08-20-2010, 04:17 PM
این هم برای edwin عزیز که فرموده بودن از مربع فرس اعظم در قدر سنجی استفاده کنیم که بنده نیمی از تقاضای ایشان را برآورده کردم و از نصف مربع فرس اعظم برای قدر سنجی استفاده می کنم

http://mpsky.ir/pic/pegasus.png
حد قدر تعداد ستارگان
1 2.1
2 2.6
3 2.9
4 4.7
5 5.2
6 5.4
7 5.7
8 5.9
9 6.2
12 6.3
14 6.4
17 6.5
20 6.6
25 6.7
29 6.8
30 6.9
33 7.0
35 7.1
40 7.2
43 7.3
46 7.4
49 7.5

بی ستاره
08-20-2010, 04:20 PM
من که نفهمیدم قدر سنجی اصلاً به چه دردی می خوره و چرا باید بشینیم ستاره های آسمون رو بشمریم؟

Panahandeh
08-20-2010, 04:49 PM
به کمک قدر سنجی می توان؛ وضعیت آسمان را سنجید،
مقدار پور نور بودن شهاب ها را بررسی کرد و zhr گرفت،
وضعیت نور ستاره ها نسبت به فاصله ی آن ها را سنجید و ...
به طور کلی در ثبت رصد های جدی، حتماً باید آسمان قدر سنجی شود.

اطلاعات اضافه در پست های بعد داده می شود.

Edwin
08-20-2010, 05:10 PM
من که نفهمیدم قدر سنجی اصلاً به چه دردی می خوره و چرا باید بشینیم ستاره های آسمون رو بشمریم؟



جناب بي ستاره من يك سوال از شما دارم !

شما واقعآ به نجوم علاقمنديد يا همينجوري اومديد اينجا ؟؟؟

من امروز ديدم تو هر تاپيكي كه رفتيد هي ميپرسيد اين به چه درد ميخوره ، اون به چه درد ميخوره ! ؟

بی ستاره
08-20-2010, 05:17 PM
آقای ادوین عزیز من از نگاه کردن به آسمان لذت می برم و کمی هم با دوستان نجومی در ارتباط هستم.
این پرسش های بنده قرقر کردن نیست، بلکه واقعاً سوال هست!
من وقتی کاربرد اینها رو می دونم به دانشم زیاد می شه و بازهم لذت می برم
البته شاید لحن صحبت من خیلی مناسب نیست که حس قرقر به شما القا شده در هر صورت بنده به آسمان علاقه مندم
موفق باشد

شايان سليم شهشهانى
08-21-2010, 02:38 AM
راستش يك خواهش از اقا پيام داشتم ، ميشه هر روز يدونه از اين صور فلكي رو بزاريد،؟؟! اخه اگه همينجور ادامه بدي، ٤-٥ روز ديگه كلشو گفتي تموم شده ، ما حالا حالا ها اينجا كار داريم 

پیام بهرام پور
08-21-2010, 10:17 AM
چشم آقا شایان ما هر روز یدونه می ذاریم از این به بعد:thumbsup:
در صورت فلکی اژدها نیز شمارش ستارگان برای قدر سنجی انجام می شود:

http://mpsky.ir/pic/draco.jpg
حدقدر تعداد
ستارگان
2 3.2
3 3.7
4 3.9
5 4.2
6 4.9
8 5.0
9 5.2
10 5.3
11 6.0
12 6.1
15 6.3
16 6.4
17 6.5
18 6.6
20 6.7
23 6.8
28 6.9
34 7.0
41 7.1
46 7.2
55 7.3
60 7.4
73 7.5

شايان سليم شهشهانى
08-22-2010, 12:40 AM
با تشكر از اقا پيام
خيلي بحث خوبي شد اين تاپيك قدر سنجي
با تشكر

پریسا باجلان
08-22-2010, 12:53 PM
سلام.اول تشکر می کنم از آقای بهرام پور خیلی عالی بود.
بی ستاره محترم در ادامه ی صحبت های آقای پناهنده راجع به اهمیت قدر سنجی می خواستم بگم اگه حتی 0.1 هم قدر رو بالاتر یا پایین تر تشخیص بدی مقدار zhrکه حساب کردی کلی تغییر می کنه.و همچنین در عکاسی با حد قدری منطقه ی رصدیت می تونی با دقت بیشتری زمان لازم برای عکاسی رو تخمین بزنی

NiNi
08-22-2010, 01:34 PM
سلام.اول تشکر می کنم از آقای بهرام پور خیلی عالی بود.
بی ستاره محترم در ادامه ی صحبت های آقای پناهنده راجع به اهمیت قدر سنجی می خواستم بگم اگه حتی 0.1 هم قدر رو بالاتر یا پایین تر تشخیص بدی مقدار zhrکه حساب کردی کلی تغییر می کنه.و همچنین در عکاسی با حد قدری منطقه ی رصدیت می تونی با دقت بیشتری زمان لازم برای عکاسی رو تخمین بزنی

من کار نجومی اندازه ی خودم کردم اما یه سوال :
شما که برای اثبات مهم بودن قدر سنجی به zhr اشاره می کنید خب خود zhr به چه دردی می خوره؟
منظورم این نیست که بخوام الکی به قضیه جو بدم اما می خوام اگه میشه مهم بودن قدر سنجی رو بدون استفاده از تعریف چیزای دیگه بگید:Psmiley:

پیام بهرام پور
08-22-2010, 03:35 PM
نی نی عزیز سلام ، به خانواده ی آوااستار خوش اومدی:grin:
خدمت شما باید عرض کنم که ZHR مخفف عبارت Zenital Hourly Rate است و درواقع به معنی تعداد شهاب های مشاهده شده در یک ساعت است(در بهترین حالت) سعی می کنم تا یکی دو روز آینده یک تاپیک در مورد ZHR و کلاً بارش های شهابی ایجاد کنم و مطالب جالبی رو مورد بحث بذارم
پس منتظر باش

پیام بهرام پور
08-26-2010, 12:35 PM
با عرض پوزش از تاخیری که به وجود آمد
ناحیه ی سوم برای قدر سنجی صورت فلکی دب اکبر است


http://mpsky.ir/pic/ursa%20major.png
حدقدر تعداد ستاره
1 2.4
2 3.3
3 3.7
4 3.9
5 4.5
6 4.6
7 4.8
8 5.2
9 5.4
11 5.7
13 5.8
14 6.0
15 6.1
16 6.2
17 6.3
18 6.4
19 6.5
20 6.6
23 6.7
25 6.8
27 6.9
29 7.0
33 7.1
37 7.2
44 7.3
49 7.4
54 7.5

Panahandeh
08-26-2010, 01:47 PM
من کار نجومی اندازه ی خودم کردم اما یه سوال :
شما که برای اثبات مهم بودن قدر سنجی به zhr اشاره می کنید خب خود zhr به چه دردی می خوره؟
منظورم این نیست که بخوام الکی به قضیه جو بدم اما می خوام اگه میشه مهم بودن قدر سنجی رو بدون استفاده از تعریف چیزای دیگه بگید:Psmiley:

NiNi عزیز از سوال جالبت تشکر می کنم. مهمترین فایده ی گرفتن ZHR در به دست آوردن تعداد شهاب های دیده شده است. این پارامتر مسائل بسیار مهمی مانند موقعیت زمین در ابر به جا مانده از دنباله دار، وضعیت بقایای دنباله دار، وضعیت مکان رصدی و ... اشاره کرد.

از سوی دیگر خود بدست آوردن ZHR بهترین راه برای تمرین ثبت رصد های بسیار جدی محسوب می شود و یکی از مفیدترین کارهایی که یک منجم آماتور در یک رصد می تواند انجام دهد، همین بدست آوردن ZHR است.

No.1
08-29-2010, 06:35 PM
البته دوستان باید به یک موضوع مهم نیز توجه کنند
اگر شمارش ستارگان را در چند صورت فلکی در یک شب و یک مکان انجام دهند احتمالاً با اختلاف قدری در حدود یک مواجه خواهند شد!
دلیل این موضوع هم این است که این نوع قدر سنجی موضعی بوده و شما با شمارش ستارگان هر صورت فلکی تنها حد قدر ان ناحیه را محاسبه نمودید!
برای محاسبه ی حد قدر آسمان باید صورت فلکی مورد بررسی در بالای سر باشد وگرنه اگر نزدیک افق باشد نورهای اضافی و غبارهای جو مزاحم می شوند.

پیام بهرام پور
09-06-2010, 04:07 PM
این ناحیه هم برای قدر سنجی حوالی ستاره ی قطبی خوبه
http://www.forexrainbow.com/download.php?file=becbi4whigfisx7f8jfo.jpg
stars LM
1 2.6
2 3.3
stars LM
3 4.0
4 4.5
5 4.6
7 4.9
stars LM
8 5.2
10 5.4
12 5.5
13 5.9
stars LM
14 6.0
15 6.1
17 6.2
18 6.3
20 6.4
22 6.5
23 6.8
26 6.9
stars LM
33 7.0
41 7.1
48 7.2
49 7.3
57 7.4
65 7.5

پیام بهرام پور
09-06-2010, 04:14 PM
هشتمین ناحیه در صورت فلکی ثور یا همان گاو قرار دارد
http://www.forexrainbow.com/download.php?file=c9o0ezxdjyd3tk0pkx3c.jpg
stars LM
1 1.1
2 1.8
stars LM
3 3.0
stars LM
4 4.7
5 4.8
stars LM
7 5.1
8 5.3
9 5.5
10 5.9
stars LM
11 6.0
12 6.1
15 6.2
16 6.3
17 6.4
20 6.5
21 6.6
23 6.7
26 6.8
28 6.9
stars LM
29 7.0
31 7.4
32 7.5
:wink:

alireza
09-06-2010, 06:52 PM
سلام
میشه نقشه آسمان رو برای من از اول توضیح بدید که چه جوری میتونم ستاره ها و سیارات رو تقسیم بندی کنم؟

پیام بهرام پور
09-06-2010, 07:48 PM
سلام
میشه نقشه آسمان رو برای من از اول توضیح بدید که چه جوری میتونم ستاره ها و سیارات رو تقسیم بندی کنم؟

به روی چشم علیرضای گل
علیرضا جان مردم قدیم (یعنی چند هزار سال قبل) می اومدن از اونجایی که خیلی بی کار بودن ستاره ها رو به همدیگه با خط های فرضی وصل می کردن و یه شکل هایی می ساختن مثل عقرب، شکارچی، خرس و گاو و... که خیلی از اونها هم از اصلاً شبیه به شکلی که گفته می شوند مثلاً دب اکبر یعنی خرس بزرگ اما بیشتر شبیه به یک ملاقه هست تا یه خرس اون هم بزرگ!
اما امروزه هم ما صورت های فلکی استفاده می کنیم اما نه به خاطر این که بیکاریم! صورت های فلکی کمک های زیادی به ما می کند مثل:
1. یاد گرفتن جای ستارگان
2. نامگذاری ستارگان
3. تقسیم بندی اسمان
4. پیدا کردن اجرام عمقی آسمان
و...
حالا چیزی که برای شما اهمیت داره پیدا کردن شکل این اجرام در آسمان است!
یعنی شما باید بتونی با استفاده از یک نقشه جای ستاره ها رو پیدا کنی که در پست بعدی بهت راهنمایی های لازم رو می گم
:wink:
خوش باشی و موفق

پیام بهرام پور
09-06-2010, 08:14 PM
علیرضا جان ببخشید یکم طول کشید من نقشه رو درست کنم
توی این نقشه که مشاهده می کنی؛ آسمان همین روزها رو می بینی که درست بالای سر تو قرار دارد.
یعنی اگر در اول شب مثلاً فردا بعد از این که هوا تاریک شد به اسمان بالای سرت (درست بالای سرت) نگاه کنی این تصویر رو می بینی:
http://www.forexrainbow.com/download.php?file=f6cijgdtrpgpxawnnlr6.jpeg
در این درست در بالای سر سه ستاره ی بسیار پرنور نسر واقع، نسر طایر و دنب (یا همان رِدف) قرار دارند که تشکیل یک مثلث می دهند. به این مثلث، مثلث تابستانی گفته می شود.
جهتی که با N نشان داده شده جهت شمال است.
سه صورت فلکی بسیار مهم و زیبا در آسمان دارای این سه ستاره ی پرنور هستند.
اگر نمی دونی این ستاره هایی رو که پیدا کردی درست هستن یا نه با توجه به فاصله هایی که الان واست توضیح می دم امتحان کن که درست پیدا کردی یا نه
اگر دست خود را کاملاً از طرف آرنج صاف کنی و بکشی، فاصله ی بین ستاره های دنب و نسر واقع حدود دو تا کف است هست (یکم بیشتر از یک وجب)
و فاصله ی ستاره های دنب و نسر طایر هم حدود دو وجب است.
اگر وجب گرفتن کار سختی هست یه راه دقیق تر هم بهت پیشنهاد می کنم:
یه خطکش رو در فاصله ی 57 سانتی متری چشم قرار بده و اون وقت فاصله ی ستاره های زیر از همدیگر به سانتیمتر برابر خواهد بود با:
دنب - نسر طایر: 37 سانتی متر
دنب نسر واقع:23 سانتی متر
نسر طایر - نسر واقع: 34 سانتی متر
حالا وقتی این ستاره ها رو پیدا کردی ستاره های دیگر رو که کم نورتر هستند رو با توجه به جهت ها و نقشه پیدا کن
امیدوارم رصد اسمون بهت خوش بگذره
هروقت این صورت های فلکی رو یاد گرفتی بهم بگو که بقیه ی صورت های فلکی آسان و مهم رو بهت یاد بدم

قاطع
09-06-2010, 08:27 PM
آقا درود بر شما خیلی صبر و حوصله دارین و معلومه که سعی دارین نجوم رو به بهترین نحو به همه اموزش بدین بدون هیچ چشم داشتی
فقط لطف کنید این رو در قسمت اموزش نجوم به کودکان هم بذارین خیلی خوب می شه

satorahs
09-07-2010, 05:11 PM
آقا من نگرفتم یعنی ما میاییم داخل این محدوده ها رو ستاره هاشو می شماریم و الی آخر ..؟

No.1
09-07-2010, 05:34 PM
به خدمت شما عرض کنم که برای قدر سنجی کافی است که ستارگان محدوده ی مشخص شده رو بشمارید و بعد از جدول نگاه کنید ببیند که حد قدر این محدوده چقدر است.
:thumbsup:

Astronomer
09-15-2010, 08:12 AM
خوب با عرض سلام!
يك سؤال: چرا براي شمارش قدرهاي بالاتر از 6تا 6.5 رو آورديد؟ در حالي كه چشم انسان نميتونه قدر هاي بالاتر از 6تا 6.5 رو رصد كنه!
يك توصيه هم به دوستان: سعي نكنيد با آسمان درگير شويد و بگيد به چه دردي ميخوره! بلكه از اون لذت ببريد و تمام اين كارها رو در ابتدا يك تفريح بدونيد! جاهاي ديگري هست براي ژرف شدن در نجوم مثل المپياد! اونجا هرچقدر خواستيد ميتونيد فلسفي و علمي به نجوم نگاه كنيد و كاربرد هاي نجوم رو هم بشناسيد!

Mostafa
09-15-2010, 09:37 AM
خوب با عرض سلام!
يك سؤال: چرا براي شمارش قدرهاي بالاتر از 6تا 6.5 رو آورديد؟ در حالي كه چشم انسان نميتونه قدر هاي بالاتر از 6تا 6.5 رو رصد كنه!
.


سلام

جناب Astronomer ورودتون رو به سايت خوش آمد ميگم .

اما درباره سوالتون :

ببينيد ، درسته كه در بيشتر مكان ها ستاره هايي با قدر بالاي 6 ديده نميشوند ، بنابر اين به سادگي شمرده هم نخواهند شد و حد قدر آسمان كمتر از 6 به دست مي آيد .

منظور دوستان از طرح اين مطالب اين است كه اگر مثلآ در جايي آسمان نزديك به ايده آل باشد و حد قدر بالاتر از 6 باشد ، طبيعتآ در آن صورت ستاره هاي بالا تر از قدر 6 هم شمرده خواهند شد و در محاسبات قدر لحاظ ميشود .

موفق باشيد

Astronomer
09-15-2010, 09:47 AM
خوب اگر حد قدر آسمون بيشتر از 6باشه يعني چي؟ يعني ميتونيم ستاره هاي بالاتر از قدر6 رو ببينيم؟ درحالي كه چشم انسان نميتونه بالاتر از 6 رو ببينه مگر اينكه با ابزار مشاهده كنه كه اين كار كمي عجيب است و حتي فراتر از قدر 7و8 هم بايد در نظر گرفت! يعني تا جايي كه شدت نور زمينه آسمان با شدت نور يك ستاره يكي شود و آن ستاره ديگر ديده نشود و جزئي از آسمان شود! نظرتون چيه؟
يعني تعريف حد قدر آسمون بنظرتون كدومه؟ ديده شدن ستاره با چشم؟ يا هم شدت شدن نور با زمينه؟
اما فكر كنم منظور اين نقشه ها يعني اينكه طبق فراواني تجمعي ستاره هاي با قدر مثلا 7 در اين محدوده اينقدره! و بنظرم تعريف حدقدر همون تعريف اول هست. نظر دوستان چيست؟

Mostafa
09-15-2010, 10:16 AM
خب جناب Astronomer مورد سوء تفاهم رو پيدا كردم .

در بهترين نقاط رصدي كه هيچ آلودگي وجود نداشته باشد ، چشم انسان توانايي رويت اجرام تا قدر 6.7 را دارد .

حتي در برخي گزارشات توسط منجمان آماتور شناخته شده ، در سراسر جهان ، گزارشاتي مبني بر رويت اجرامي با قدر 7 با چشم غير مسلح نيز ارائه شده است .

در خود ايران هم مناطقي با حد قدر 6.4 يا 6.5 وجود دارد

نكته ديگر : حد قدر آسمان يعني قدر كم نور ترين ستاره اي كه با چشم غير مسلح قابل رويت باشد .

مثلآ حد قدر آسمان تهران در بعضي شب ها 3 است !

يعني كم نور ترين ستاره اي كه در تهران ديده ميشود ، از قدر 3 است و ستارگان كم نئر تر از قدر 3 ديگر با چشم مشاهده نمي شوند .( طبيعتآ به خاطر آلودگي )


موفق باشيد

پیام بهرام پور
09-15-2010, 12:03 PM
این هم از ناحیه ی 9 که در صورت فلکی اسد است:

http://www.forexrainbow.com/download.php?file=90137h1d8h3096km2z53.jpg
stars LM
1 1.3
2 2.2
4 2.6
stars LM
5 3.4
6 3.8
stars LM
7 4.4
stars LM
8 5.0
11 5.6
13 5.7
stars LM
15 6.0
18 6.1
20 6.3
21 6.4
24 6.6
25 6.7
29 6.9
stars LM
32 7.0
34 7.1
38 7.2
40 7.3
44 7.4
45 7.5

پیام بهرام پور
09-15-2010, 12:24 PM
ناحیه 10 که این روزها خوب دیده نمی شه اما خب بعداً ببینید:grin:

http://www.forexrainbow.com/download.php?file=jl0oub2erylg1eyrfy5x.jpg

stars LM
1 1.2
2 2.9
stars LM
3 3.4
4 4.5
stars LM
5 5.8
7 5.9
stars LM
8 6.0
11 6.1
12 6.4
15 6.5
16 6.7
17 6.8
stars LM
19 7.0
22 7.1
23 7.2
25 7.3
26 7.4
31 7.5

smhm
07-23-2011, 09:57 AM
بنده دو تا سؤال دارم:
1- ما می تونیم تو آسمون بگردیم و کم نورترین ستاره ای که بشه با چشم دید را پیدا کنیم بعد با مراجعه به اطلس آسمان قدر آن ستاره را بدست آوریم. در این صورت دیگر چه نیازی به شمارش ستارگان است؟
2- ما وقتی می گوییم آسمان شهرمون از قدر 4 است یعنی اینکه روشنایی زمینه آسمون از قدر 4 است و طبیعتا ستارگان قدر 4 و بشتر بعلت اینکه روشنایی شون کمتر از آسمونه محو می شوند و دیده نمی شوند. درست مثل اینکه نور ستارگان در روز محو می شود و یا مثل پدیده لکه های خورشیدی. چون لکه های خورشیدی هم بعلت اینکه روشنایی شون کمتر از بقیه سطح خورشید است سیاه به نظر می آیند و به عبارتی دیده نمی شوند. آیا این مطلب به نظر شما درسته؟ یعنی علت اینکه ستاره قدر 5 در آسمون قدر 4 دیده نمی شود بخاطر محو شدن نور ستاره در زمینه آسمان است؟

پیام بهرام پور
08-25-2011, 08:13 PM
دوستان عزیز یک توضیح!
اوایل دوران فعالیت فروم، عکس های این قسمت را بر روی آپلود سنتری آپلود کردیم و بعد از مدتی آن فیلتر شد!
لذا عکس های این قسمت پاک شده است.
به همین جهت من یک سری عکس به درد بخور خدمت دوستان که خودم درست کردم با استاری نایت دوباره آپلود می کنم.
موفق باشید.

پیام بهرام پور
08-25-2011, 08:16 PM
بنده دو تا سؤال دارم:
1- ما می تونیم تو آسمون بگردیم و کم نورترین ستاره ای که بشه با چشم دید را پیدا کنیم بعد با مراجعه به اطلس آسمان قدر آن ستاره را بدست آوریم. در این صورت دیگر چه نیازی به شمارش ستارگان است؟
2- ما وقتی می گوییم آسمان شهرمون از قدر 4 است یعنی اینکه روشنایی زمینه آسمون از قدر 4 است و طبیعتا ستارگان قدر 4 و بشتر بعلت اینکه روشنایی شون کمتر از آسمونه محو می شوند و دیده نمی شوند. درست مثل اینکه نور ستارگان در روز محو می شود و یا مثل پدیده لکه های خورشیدی. چون لکه های خورشیدی هم بعلت اینکه روشنایی شون کمتر از بقیه سطح خورشید است سیاه به نظر می آیند و به عبارتی دیده نمی شوند. آیا این مطلب به نظر شما درسته؟ یعنی علت اینکه ستاره قدر 5 در آسمون قدر 4 دیده نمی شود بخاطر محو شدن نور ستاره در زمینه آسمان است؟
دوست عزیزم سلام
ببخشید که جواب شما رو دیر دادم!
در جواب سوال اول باید عرض کنم که این کار اولاً دقت بسیار خوبی دارد و این این که پیدا کردن کم نور ترین ستاره واقعاً کار سختی هست نسبت به شمارش ستارگان. (اگر این کار را انجام داده باشید متوجه می شوید.
در پاسخ سوال دوم هم باید عرض کنم که بله!

پیام بهرام پور
08-25-2011, 08:32 PM
دوستان عزیز یک توضیح!
اوایل دوران فعالیت فروم، عکس های این قسمت را بر روی آپلود سنتری آپلود کردیم و بعد از مدتی آن فیلتر شد!
لذا عکس های این قسمت پاک شده است.
به همین جهت من یک سری عکس به درد بخور خدمت دوستان که خودم درست کردم با استاری نایت دوباره آپلود می کنم.
موفق باشید.
این ناحیه دوم مربوط به صورت فلکی برساوش است.

پیام بهرام پور
08-25-2011, 08:35 PM
ناحیه ی سوم برای شمارش ستارگان نیز مربوط است به دب اکبر.
برای دیدن مشخصات فایل ضمیمه را دانلود کنید.

پیام بهرام پور
08-25-2011, 08:42 PM
ناحیه چهارم مربوط است به صورت فلکی جوزا
برای دیدن صفحه مربوط فایل ضمیمه را دانلود کنید.

پیام بهرام پور
08-25-2011, 08:45 PM
فرس اعظم یا همان اسب بالدار، یکی دیگر از محدوده های سی گانه ی آسمان شب است که برای قدر سنجی به کار می رود.
برای مشاهده فایل ضمیمه را دانلود کنید.

پیام بهرام پور
08-25-2011, 08:47 PM
ناحیه ای بسیار مناسب برای سنجیدن حدقدر بالای سر در تابستان
برای مشاهده فایل ضمیمه را باز کنید.

پیام بهرام پور
08-25-2011, 08:50 PM
اخرین ناحیه ای که به این صورت خدمت شما دوستان معرفی میکنم، صورت فلکی عقرب است که برای محاسبه ی حد قدر افق جنوبی بسیار مناسب است.
برای مشاهده فایل ضمیمه را دانلود کنید.

asemanekavir
03-23-2012, 12:07 PM
با سلام و درود.
منم تازه واردم، هم توی نجوم هم توی کلوب
ی سوال دشتم ممنون میشم کمک کنید.
اینکه گفتید: پیدا کردن حد قدر آسمان (limiting lagnitude) به معنی این است که کمنور ترین ستاره ای که قابل مشاهده است، از چه قدری دیده می شود.
یعنی:قدر کمنورترین ستاره نسبت به کمنورترین قدری که برای صورت فلکی ها تعیین شده؟باید حد قدر اینی که گفتم رو مشخص کنیم؟

Setare KOchOlO
03-23-2012, 10:38 PM
با سلام و درود.
منم تازه واردم، هم توی نجوم هم توی کلوب
ی سوال دشتم ممنون میشم کمک کنید.
اینکه گفتید: پیدا کردن حد قدر آسمان (limiting lagnitude) به معنی این است که کمنور ترین ستاره ای که قابل مشاهده است، از چه قدری دیده می شود.
یعنی:قدر کمنورترین ستاره نسبت به کمنورترین قدری که برای صورت فلکی ها تعیین شده؟باید حد قدر اینی که گفتم رو مشخص کنیم؟

و باسلام و درود فراوان هم به شما ... خوش اومدين به فروم آوا استار


اينكه گفتيد: كمنورترين ستاره اي كه قابل مشاهده است ازچه قدري ديده ميشه

بله درسته !!! اما اين يك روشي هستش ... كه يه مقدار تقريبي هم بهتون ميده ... در كل 4 روش براي تعيين قدرسنجي داريم:
روش دب اصغري ، معيار بورتل ، روش رصد گران بارش شهابي و همين روش پيدا كردن كم نورترين ستاره اي كه در آسمان رصدگاه ميتونين ببينين.

asemanekavir
03-26-2012, 10:27 AM
سلام و درود
ممنون از توضیحتون ولی ی سوال:
شما گفتید: در كل 4 روش براي تعيين قدرسنجي داريم:
روش دب اصغري ، معيار بورتل ، روش رصد گران بارش شهابي و همين روش پيدا كردن كم نورترين ستاره اي كه در آسمان رصدگاه ميتونين ببينين.
میشه این 4 روش رو توضیح بدید به چه شکل باید انجام بدیم؟

Setare KOchOlO
03-26-2012, 08:08 PM
میشه این 4 روش رو توضیح بدید به چه شکل باید انجام بدیم؟

براي دب اصغري :

در نيمكره شمالي صورت فلكي دور قطبي هستش ... و اگه ستاره قطبي رو پيدا كنين ارتفاعش تا افق عرض جغرافيايي رو مشخص ميكنه ... يعني ميشه گفت به افق نزديك هست و بخاطر قدر بالاي ستاره هاش (ازنورانيت كمي برخوردارن) ميشه برا تعيين تاريكي آسمان استفاده كرد ... يعني اگه شما بتونين 7 ستاره ي اين صورت رو در رصد گاه مورد نظرتون پيدا كنين ميتونين طبق قدر اون ستاره بگين كه تاريكي آسمونتون چقدر هست.

معيار بورتل :

يك منجم آماتور بنام بورتل اومده آسمونو به 9 رده طبقه بندي كرده.
آسمان درجه يك : باچشم غير مسلح اجرامي مثل كهكشانهاي مثلث و آندرومدا رو ببينين و حتي نور دايرةالبروجي .يعني دقت رصد در حدود قدر 7.5 هست.

آسمان بسيار تاريك : با دقت ميتونين كهكشان مثلث رو پيدا كنين ... و ستارگاني در حد قدر 7.5 رو ببينين.

آسمان روستایی : در افق كمي آلودگي نور وجوداره پیداست. و کهکشان مثلث رو با نگاه چپ چپ قابل دیدن هستش ...نور منطقطه البروجی به شکل ضعیفی قابل تشخیصه .حد قدر برای چشم غیر مسلح 6/6 تا 7.

آسمان نیمه روستایی :راه کهکشان جلوه باشکوهی بر فراز افق داره ... كهكشان مثلث هم با نگاه چپ چپ به سختی ميشه پيدا كرد (البته در ارتفاع بالا تر از 50 درجه)... حد قدر برای چشم غیر مسلح 6.1 تا 6.5

آسمان حومه شهر : در شب های بهاري و پاییزي ميشه نشانه اي از نور منطقه البروجی رو پيدا كرد. کهکشان راه شیری در نزدیکی افق بسیار کم سو و گاهی غیر قابل دیدنه... حد قدر برای چشم غیر مسلح 5.6 تا 6 است.

آسمان روشن حومه شهر: نشانه های کم سویی از راه کهکشان ، آن هم فقط در سمت الراس پیداست ... آسمان تا ارتفاع 35 درجه ای بالای افق به رنگ سفید مایل به خاکستری می درخشه... حد قدر برای چشم غیر مسلح 5.5

از حومه شهر تا شهر: راه کهکشان کاملا محو شده ...حد قدر برای چشم غیر مسلح 5

آسمان شهر: آسمان با نور خاکستری مایل به سفیدی و یا نارنجی می درخشه ... در این نور به خوبی میشه عناوين درشت روزنامه رو خوند...در بهترین شرایط با چشم غیر مسلح تا قدر 4.5 قابل مشاهدس.

آسمان وسط شهر: آسمان حتی در سمت الرأس هم کاملا روشنه... بسیاری از ستاره های صورت های فلکی آشنا هم ناپیداس ... تنها اجرام پر نور آسمان ماه و سیارات قابل مشاهدن...حد قدر برای چشم غیر مسلح در چنین آسمانی 4 یا کمتر است

روش رصد گران بارش شهابي :

همين روش شمارش ستارگان در 30 منطقه از آسمان هست كه داخل مثلث و مربعاتي هستن و هرچه بيشتر ستاره بشمارين نشان دهنده ي تاريك بودن آسمانه ... همين عكسايي كه جناب بهرام پور گذاشتن.

پيدا كردن كم نور ترين ستاره آسمان :

هم بايد شما به دنبال كم فروغ ترين ستاره باشين و بااستفاده از نرم افزاراي رصدي قدر اونو پيدا كنين.

mohsen4465
07-22-2012, 02:26 PM
بنده دو تا سؤال دارم:
1- ما می تونیم تو آسمون بگردیم و کم نورترین ستاره ای که بشه با چشم دید را پیدا کنیم بعد با مراجعه به اطلس آسمان قدر آن ستاره را بدست آوریم. در این صورت دیگر چه نیازی به شمارش ستارگان است؟

حدود یک سالی از زمان ارسال این سوال میگذره اما سوال جالبی بود و علاوه بر اینکه قصد دارم جواب بدم از طرف دیگه برای خودم هم سوالی ایجاد کرده!
این روش در ظاهر شاید درست باشه اما باید بدونید که در آسمان تعداد زیادی ستاره متغییر وجود داره که قدر اونها در دوره های چند دقیقه تا چندین سال تغییر میکنه. حدوداً 10 درصد ستارگان آسمان از نوع متغیرند و بنابراین این روشی که شما گفتید چندان جالب نیست مگر اینکه توسط زمانگیری و یا استفاده از نرم افزارهای آسمان نما بدونین که دقیقاً در اون لحظه قدر ستاره چقدر بوده.

و اما سوال خودم که بی ربط به جواب خودم نیست و اون اینکه موقع شمردن ستارگان این ستارگان متغییر میتونن باعث ایجاد خطا بشن. بنظر شما اینطور نیست؟

Setare KOchOlO
07-24-2012, 07:15 PM
....
و اما سوال خودم که بی ربط به جواب خودم نیست و اون اینکه موقع شمردن ستارگان این ستارگان متغییر میتونن باعث ایجاد خطا بشن. بنظر شما اینطور نیست؟

خير خطايي باعث نميشن ... چون شما هر ستاره اي رو ميبينيد ميشمريد و ميريد سراغ ستاره ي بعدي ... يعني هر ستاره اي ميبينيد ميشمريد . بدون توجه به اينكه چه نوع ستاره اي هس .

mohsen4465
07-25-2012, 02:33 PM
خير خطايي باعث نميشن ... چون شما هر ستاره اي رو ميبينيد ميشمريد و ميريد سراغ ستاره ي بعدي ... يعني هر ستاره اي ميبينيد ميشمريد . بدون توجه به اينكه چه نوع ستاره اي هس .

نه شما منظور منو متوجه نشدید. گفتم ستارگان متغییر! مثلاً ستاره R-اسد (R Leonis) یکی از ستارگان متغییره که طی دوره 313 روز قدرش از 4.31 تا 11.65 تغییر میکنه. یعنی در اوج روشنایی براحتی با چشم دیده میشه اما در زمان کم فروغیش به یک تلسکوپ حداقل 7 سانتیمتری برای دیدنش احتیاجه. به نظر من این ستارگان میتونن باعث ایجاد خطا بشن بنابراین در قدرسنجی باید اونها رو مد نظر قرار داد.

m.aryayi
08-11-2012, 09:36 AM
ببخشيد كسي عكسي نداره كه اين 30 منطقه باهم روش مشخص شده باشه ؟ يا حداقل كسي اطلسي نداره كه تو يك صفحه باشه (شبيه اوني كه تو آخر نجوم به زبان ساده است ولي با جزئيات بيشتر) كه خودم 30 منطقه رو روش مشخص كنم
اين عكس رو پيدا كردم البته كه كيفيتش خوب نيست
http://obs.nineplanets.org/lm/bigmap.html

امیر حسن زاده
08-11-2012, 11:01 AM
و اما سوال خودم که بی ربط به جواب خودم نیست و اون اینکه موقع شمردن ستارگان این ستارگان متغییر میتونن باعث ایجاد خطا بشن. بنظر شما اینطور نیست؟
اون مناطق 30 گانه که به کمک روش شمارش ستارگان حد قدر تعیین میشه یکی روش استاندارد برای اینکار است. در پاسخ این سوال، اتفاق اون مناطق به گونه ای انتخاب شده اند که ستاره متغیر پرنور و قابل رویت با چشم غیرمسلح را در بر نگریند

Setare KOchOlO
08-12-2012, 02:24 PM
ببخشيد كسي عكسي نداره كه اين 30 منطقه باهم روش مشخص شده باشه ؟ يا حداقل كسي اطلسي نداره كه تو يك صفحه باشه (شبيه اوني كه تو آخر نجوم به زبان ساده است ولي با جزئيات بيشتر) كه خودم 30 منطقه رو روش مشخص كنم
اين عكس رو پيدا كردم البته كه كيفيتش خوب نيست
http://obs.nineplanets.org/lm/bigmap.html

ازاين عكس بهتر نيس ... شما ميتونين يك اطلس آسمان شب بردارين مثل اطلس فشرده يا اطلس 2000.0 و خودتون در هر نقشه ستاره ها رو هم كه دارين مشخص كنين بعد كنار هم بچنين و براخودتون اطلس درست كنين.



http://up.avastarco.com/images/5ai0hc3om54zvfuf429.gif (http://up.avastarco.com/)

rezash
01-14-2013, 12:39 AM
در سفر رصدی که به استان قم داشتم به قدر سنجی از آسمان این ناحیه پرداختم(جاده قم به گرمسار)

نسبت به مسافتی که از تهران دور بودیم(حدود100 کیلومتر) قدر آسمان نا امید کننده بود.البته گزارشی کامل از قدر سنجی و رصد در این نقطه خواهید دید.

من سه صورت فلکی را برای قدر سنجی انتخاب کردم.

برساووش

http://up.avastarco.com/images/ugmdk3mmi6oy5x57hmp.jpg

در این قسمت به زور میشد 5 ستاره دید که طبق جدول الحاقی قدر آسمان را کمتر از 4/9 تخمین زدم.

فرس اعظم یا اسب بالدار

http://up.avastarco.com/images/3qgofw2t0tlbfbxjtya6.jpg

4 ستاره مشخص بود که طبق جدول مربوط قدر آسمان 4/6 میباشد.

جوزا

http://up.avastarco.com/images/67ximt5ktb5ypw70g8x.jpg

جوزا به دلیل اینکه حدودا نیمه شب به نصف النهار میرسید امیدواری بیشتری ایجاد کرد و با تشخیص 5 ستاره قدر آسمان را در حدود 5 تخمین زدم.

به هر حال باید دقت کرد برای اینکه تخمین دقیقی از قدر آسمان بدست آورد باید چند ناحیه را قدرسنجی کرد و ساعت قدر سنجی نیز تاثیر گذار میباشد.

توضیحات بیشتر در مورد قدر سنجی آسمان این منطقه را بزودی قرار خواهم داد.

tasnim
01-15-2013, 12:20 AM
سلام؛ ناحیه4 {دوپیکر} رو برای حدقدر آسمان جم بررسی کردم:
مکان: پشت بام منازل مسکونی شهرک نفت.
عرض ج: 49 27.
طول ج: 19 52.
کم نورترین ستاره(البته از دید من): {تو: باقدر4.4}

rezash
01-16-2013, 12:23 AM
سلام؛ ناحیه4 {دوپیکر} رو برای حدقدر آسمان جم بررسی کردم:
مکان: پشت بام منازل مسکونی شهرک نفت.
عرض ج: 49 27.
طول ج: 19 52.
کم نورترین ستاره(البته از دید من): {تو: باقدر4.4}

ضمن خوش آمدگوئی خدمت شما

اگر چند صورت فلکی را بررسی کنید نتیجه دقیق تری خواهید گرفت.

به این دلیل که بعضی از حوزه های مشخص شده برای قدر سنجی,با توجه به تعداد ستارگان و حد قدر با محدودیت روبرو میشوند و بعضی قدرهای درخشندگی رو در بر نمیگیرند.

اگر لطف کنید و در چند حوزه قدر سنجی کنید ممنون میشم.

tasnim
01-17-2013, 01:01 AM
ممنون از راهنمایی شما:have%20a%20nice%20d
در مورد جبار:
تونستم پسی اون رو با قدر 85/4 ببینم:(
و اما ممسک العنان:
سیگماش رو با قدر 5 رؤیت نمودم:sSig_woohoo2:

cosmologist
01-17-2013, 10:06 PM
سلام
از مطالبی که دوستان گذاشتند بسیار استفاده کردم.
یه سوال داشتم: چرا هیپارخوس ستارگان را به 6 دسته تقسیم کرده بود؟ مبناش برای این تقسیم بندی چی بوده؟

پیمان اکبرنیا
01-18-2013, 12:04 AM
سلام
از مطالبی که دوستان گذاشتند بسیار استفاده کردم.
یه سوال داشتم: چرا هیپارخوس ستارگان را به 6 دسته تقسیم کرده بود؟ مبناش برای این تقسیم بندی چی بوده؟

گویا مبنای دقیقی نداشته صرفا رصد کرده و حس کرده که میتونه ستارگانی که در آسمان میبینه را در 6 دسته نورانیت جای بده :) حالا باز اگر نکته تاریخی داره دوستان بگویند. من اگر بودم یک عدد رُندتر انتخاب می کردم مثلا 5! :)

cosmologist
01-23-2013, 08:59 PM
و یه سوال دیگه
اول فهمیدن چشم به صورت لوگاریتمی عمل میکنه و بعد فواصل بین قدر ها را برحسب اعداد لوگاریتمی تعیین کردند، یا اینکه اول گفتن حالا که هیپارخوس 6 دستشون کرده بیایم 6امی را 100 برابر اولی قرار بدیم و فاصله بین قدر ها را از این طریق مشخص کنیم بعد دیدن چشم هم همینجوریه؟!؟
:blink:

mohsen4465
01-24-2013, 07:13 PM
و یه سوال دیگه
اول فهمیدن چشم به صورت لوگاریتمی عمل میکنه و بعد فواصل بین قدر ها را برحسب اعداد لوگاریتمی تعیین کردند، یا اینکه اول گفتن حالا که هیپارخوس 6 دستشون کرده بیایم 6امی را 100 برابر اولی قرار بدیم و فاصله بین قدر ها را از این طریق مشخص کنیم بعد دیدن چشم هم همینجوریه؟!؟
:blink: دومی صحیحه البته این مقیاس هیچ مبنای بیولوژیکی خاصی نداره و کاملاً تجربیه. همونطور که گفتید هیپارخوس ستارگان رو از لحاظ روشنایی به 6 رتبه تقسیم کرد (1 تا 6) که هر رتبه نصف روشنایی رتبه قبلی خودش رو داره. یعنی هپارخوس اومد و فرض کرد که ستاره‌ای از قدر 1 دوبرابر درخشانتر از ستاره‌ای از قدر 2ه (افزایش لگاریتمی) و بهمین ترتیب تا جایی که چشمش میدید رفت جلو و نهایتاً رسید به قدر 6.

بسال 1856 میلای، نورمن رابرت پاگسون، با فرض گرفتن اینکه ستاره‌ای از قدر 1 صدبار پرنورتر از ستاره‌ای از قدر 6ه اومد و مقیاس هیپارخوس رو فرمول بندی کرد. در نتیجه این فرض، ستاره‌ای از قدر یک، 2.512 بار درخشانتر از ستاره‌ای از قدر 2 میشه. ریشه پنجم 100 (رادیکال 100 با فرجه 5) بعنوان نسبت پاگسون شناخته میشه. مقیاس پاگسون با فرض قدر 2 برای ستاره قطبی درجه بندی شد. اما بعدها منجمان متوجه شدند که ستاره قطبی به مقدار کمی متغییره و در نتیجه در ابتدا ستاره نسرواقع (Vega) و سپس نقاط صفر جدولی شارهای اندازه‌گیری شده رو بعنوان شاخص استاندارد انتخاب کردند.

cosmologist
02-05-2013, 12:50 PM
و یه سوال دیگه. قدر اجرام غیر نقطه ای را چه طور محاسبه میکنن؟ میدونم از مجموع قدره ولی این یعنی چی؟

+ اگر منبعی در مورد قدر سنجی بهم معرفی کنید خیلی خوبه. (کتاب یا ترجیحا سایت)

rezash
02-06-2013, 01:31 AM
منبع جامعی رو نمیتونم بهتون معرفی کنم و اغلب پراکنده هستند.

ولی پس از افتتاح سایت آسمان تاریک میتونید مطالب زیادی در مورد قدر سنجی ببینید.


البته ستارگان و اغلب اجرام آسمانی قدر ظاهریشان تعیین و در منابع مختلفی ثبت شده است ولی در مورد اجرامی همچون دنباله دارها سیستم خاصی وجود دارد که در آینده در مورد آن بیشتر خواهیم گفت.(تایپیک رصد دنباله دارها که چند روز دیگر ایجاد میشود)

جواب سوالتون در این تایپیک هست:


http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?999-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%B1%D9%81%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D A%A9-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D8%AF%DB%8C

پیمان اکبرنیا
02-06-2013, 08:20 PM
و یه سوال دیگه. قدر اجرام غیر نقطه ای را چه طور محاسبه میکنن؟ میدونم از مجموع قدره ولی این یعنی چی؟

+ اگر منبعی در مورد قدر سنجی بهم معرفی کنید خیلی خوبه. (کتاب یا ترجیحا سایت)

با تشکر از rezash عزیز بابت توضیحاتشون. همون طور که گفتند منبع دقیق در مورد روشهای قدرسنجی و وسایلی که برای قدر سنجی استفاده میشود در اینترنت زیاد نیست و پراکنده است و باید در کتابها به دنبالش بگردید.

در مورد محاسبه و فرمولهای قدر اجرام غیر نقطه ای هم میتونم اینطور بگم:

اول بگم قدر اجرام نقطه ای را چطور حساب می‌کنند؟ باید روشنایی (brightness) اونها را حساب کنیم(یعنی مقدار انرژی رسیده از جسم بر واحد سطح بر واحد زمان که بر حسب وات بر متر مربع به دست میاد) و بعد از فرمول قدر- روشنایی، با مقایسه با یک ستاره استاندارد که قدر و روشناییش را میدونیم قدرشون حساب میشه. لینک زیر را ببینید. اولین فرمولی که نوشته فرمول رابطه بین روشنایی و قدر هست که به صورت لگاریتمیه:

http://en.wikipedia.org/wiki/Apparent_magnitude

در مورد اجرام غیر نقطه ای هم شبیه به همینه. تنها فرقش اینه که باید روشنایی رسیده از کل جسم را حساب کنیم و با اون روشنایی قدر را به دست آوریم :)

البته یک مبحث هم داریم به نام روشنایی سطحی که مقدار قدر بر واحد ثانیه مربع آسمان را به ما میده. در این باره در لینک زیر بیشتر بخوانید:

http://en.wikipedia.org/wiki/Surface_brightness

rezash
04-24-2013, 10:26 PM
از آنجا که چندین بار در مورد چگونگی محاسبه قدر مجموع خوشه ها و سحابیها و همینطور دنباله دارها سوال شده,تصمیم گرفتم در این پست نکاتی را در این باره ذکر کنم.

البته در مورد قدر ظاهری اجرام سخت قابل پیش بینی همچون دنباله دارها به تفصیل در تایپیک جویندگان دنباله دار بحث خواهیم کرد ولی در مورد دیگر اجرام در همین تایپیک ادامه خواهیم داد.

از آنجا که سنجش قدر ظاهری اجرام آسمانی تاثیر مستقیم از دید انسان دارد ممکن است تفاوتهائی در قدر سنجیها پیش بیاید واینکه میبینید در سایتهای مختلف مثلا قدر ظاهری دنباله دار پان استارز متفاوت ذکر شده به همین دلیل است.

البته همانطور که گفتم مقوله دنباله دارها را در تایپیک مختص به آن ادامه خواهیم داد.به خصوص اینکه این اجرام ساختار متفاوتی با دیگر اجرام گسترده دارند.

در سنجش قدر مجموع اجرام گسترده ای همچون سحابیها درخشندگی سطحیشان اهمیت دارد و همانطور که در بالا هم آقای اکبرنیا گفتند میزان نوری که از واحد جرم به چشم ما میرسد مهم است.

درخشندگی سطحی اجرام گسترده بر حسب قدر بر یک دقیقه قوس مربع سنجیده میشود.

یک سحابی ممکن است در همه قسمتهای خود به یک میزان درخشان نباشد و باید به این روش قدر مجموع را محاسبه کرد.

البته در نظر داشته باشید که عوامل و پارامترهای زیادی در سنجش اینگونه اجرام و همینطور خوشه های ستاره ای کروی تاثیر گذار هستند.

شما در اقلیمهای مختلف آسمان را با قدرهای متفاوتی میبینید.شرایط محیطی و تطابق چشم با محیط مورد سنجش تاثیرگذار هستند.

توان تفکیک چشم نیز در افراد با اینکه نزدیک بهم ولی متفاوت است.و این موضوع در مورد اجرامی که به ابزار اپتیکی نیاز دارد مهم تر نیز میشود به خصوص تفاوت در کیفیت ابزار رصدی نیز برای این امر مهم است.

رنگ اجرام و تابندگی خود جرم نیز موثر است و در هنگام تلفیق با عوامل محیطی و انسانی تاثیر گذار تر میشوند.

در خوشه ها, ستارگان متغیر نسبت به تعدادشان تاثیر گذار هستند و در قدر مجموع تفاوت ایجاد میکنند.

البته شاید همه این موارد در کل تاثیر بسیاری ایجاد نکنند ولی مورد توجه هستند.

در کل برای تشخیص بهتر آسمان بسیار تاریک و مناسب مهم است تیزبینی رصد گر مهم تر.

توجه به این نکته نیز مهم است که تجربه رصدگر در بسیاری موارد بسیار مهم تر است و در تشخیص و سنجش اجرام نقش دارد.

برای مثال افرادی فقط هسته درخشان کهکشان را تشخیص میدهند و برخی هاله اطراف-بازوها و غبار تاریک را تشخیص داده اند.

به پست آقای اکبرنیا در بالا و نشانیهای ذکر شده نیز توجه کنید.

پ ن :

در این رابطه میتوانید به تایپیک زیر نیز مراجعه کنید.

http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1217-%D8%AF%D8%B1%D8%B3-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%85-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%AC%DB%8C

smhm
04-25-2013, 08:46 AM
<!--[if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:PunctuationKerning/> <w:ValidateAgainstSchemas/> <w:SaveIfXMLInvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:IgnoreMixedContent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:AlwaysShowPlaceholderText>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:Compatibility> <w:BreakWrappedTables/> <w:SnapToGridInCell/> <w:WrapTextWithPunct/> <w:UseAsianBreakRules/> <w:DontGrowAutofit/> </w:Compatibility> <w:BrowserLevel>MicrosoftInternetExplorer4</w:BrowserLevel> </w:WordDocument> </xml><![endif]--> معمولا قدر اجرام غیر نقطه ای مانند ستارگان چندتایی، خوشه ها، سحابیها و کهکشانها را به روش قدر مجموع محاسبه می کنند. یعنی با این فرض که اگر همه روشنایی سطح جرم را در یک نقطه جمع کنیم، آن نقطه با چه قدری می درخشد؟
اما این روش به نظر من اشکال دارد. نه این که نادرست باشد، درست هست اما کامل نیست. من فکر می کنم به یک فرمول تکمیلی دیگر نیاز دارد.


برای اینکه واضح تر نظر خودم را بیان کنم یک مثال می زنم:
فرض کنید یک جرم نقطه ای با قدر صفر در آسمان مشاهده می کنید. حال تصور کنید این منبع نقطه ای بدون اینکه درخشندگی حقیقی آن تغییر یابد، شروع به انبساط کند و در صفحه آسمان پخش شود. حال سوال اینجاست که آیا قدر ظاهری این جسم پس از پخش شدن تغییر می کند یا خیر؟ واگر تغییر می کند رابطه میزان تغییرقدر با میزان مساحت آن چیست؟


از لحاظ محاسبه با روش قدر مجموع باید گفت این جسم هیچ تغییری در روشنایی ندارد چون انرژی ثابت است و هر چقدر هم که جسم پخش شود باز قدر مجموع آن ثابت است.
اما عملا وقتی شما این جسم را در آسمان می بینید افت روشنایی آن را بخوبی احساس می کنید.


یک مثال دیگر قدر دنباله دار هاست.
وقتی گفته می شود قدر فلان دنباله دار مثلا 4 است این گفته با این فرض است که اگر همه روشنایی دنباله دار را در یک نقطه جمع کنیم مانند یک ستاره از قدر 4 می درخشد. در حالیکه عملا دنباله دار چون یک جسم غیرنقطه ای و پخش شده است روشنایی آن برای یک ناظر بسیار کمتر از قدر 4 است.


این مسئله برای ماه و خورشید نیز صادق است چون این دو جرم نیز از اجرام غیرنقطه ای هستند.
یک مثال دیگر:
اگر بخواهیم تمام روشنایی کمان راه شیری در آسمان را در یک نقطه جمع کنیم نقطه ای بسیار نورانی بدست می آید که بیانگر قدر مجموع راه شیری است. این نقطه که شاید از سیاره زهره نیز پرنور تر هست در آلودگی نوری شهر براحتی پیداست. اما عملا راه شیری در آسمان یک جسم پخش شده است و برای مشاهده آن حداقل آسمانی از قدر 5 به بالا نیاز داریم.


بنابراین کاملا واضح است که پخش شدن جسم موجب افت روشنایی آن می شود.


حالا رابطه این افت روشنایی با میزان مساحت جسم، چه رابطه ای است؟ بنده هر چه در کتابها و سایتهای نجومی جستجو کردم فرمولی برای آن نیافتم. دو سال پیش هم فکر میکنم توی همین فروم از دوستان سوال کردم ولی جواب نگرفتم.


یکی دیگه از اجرام غیرنقطه ای (که من بخاطر اون دنبال این فرمول میگشتم) خود صفحه آسمان است.
شما اگر یک نگاهی به آسمان بالای سرتون بیاندازید ممکنه آن را مثلا در حد قدر 4 ببینید (یک آسمان روشن شهری) اما اگر همین آسمان را از پشت تلسکوپ مشاهده کنید تاریک تر به نظر میرسد. این مسئله بخاطر بزرگنمایی تلسکوپ هست که همون قضیه پخش شدگی را بوجود می آورد و در نتیجه آسمون از پشت تلسکوپ کم نورتر می شود. یه جورایی چگالی نور کم می شود (البته اگر چنین اصطلاحی درست باشد)
خیلی جالبه درست بالعکس یک جرم نقطه ای. شما یک ستاره را از پشت تلسکوپ پرنورتر می بینید اما زمینه آسمون را تاریک تر!


حالا اینکه آسمون از پشت تلسکوپ چقدر تاریک تر می شود؟ سوالی است که بدنبال جواب آن هستم...

rezash
04-25-2013, 03:43 PM
سیستمهای قدر برای عنوانهای ذکر شده

در فرمول زیر

برای سحابیهای سیاره نما و سحابیهای پراکنده نشری
v=V-1

برای خوشه های ستاره ای باز و سحابیهای بازتابی
v=V

به جای علامت تقریب از مساوی استفاده کردم.=تقریب

V= این قدر در سیستم UBV متناظر با حساسیت طیفی چشم با دید مستقیم بوده و پارامتر مناسبی برای ستارگان درخشان است.

v= قدر دیدگانی ,مطابق با حساسیت طیفی چشم با دید غیر مستقیم در شب بوده و پارامتر مناسبی برای اجرام غیر ستاره ای است.

اینها سیستمهای قدر برای اجرام نامبرده شده هستند.ولی به نظر من هم نمیتوان برای یک رصد گر اینگونه و به دقت مشخصات یک جرم سحابی گونه را تعیین کرد.

در اطلسهای آسمان شب نیز قدر دقیق اجرام غیر نقطه ای درج نمیشود و با علامت تقریب نشان داده میشود.

مثلا شما یک سحابی که شکل نامتقارنی دارد را در نظر بگیرید.این سحابی قدر و روشنائی یکنواختی ندارد و نسبت به دید ما و شرایط آب و هوائی و تاریکی آسمان تغییر میکند.

هر چقدر شما اپتیک قوی تری داشته باشید قسمتهای بیشتری از یک سحابی را رویت میکنید و قدر مجموع افزایش پیدا میکند.

بنابراین در رصد سحابیها و اجرام اینچنینی بیش از اینکه قدر مجموع اهمیت داشته باشد درخشندگی سطحی آن اهمیت دارد.

امکان دارد یک سحابی قدر مجموع کمی داشته باشد که دلیلش فقط بزرگی آن باشد.ولی در هنگام رصد به نظر درخشنده تر باشد.

حتی درخشندگی زمینه آسمان نیز که به دلیل آلودگی نوری یا وجود ماه بوجود آمده در درخشندگی این اجرام تاثیر دارد.

فیلتر سحابی مهمترین کاری که میکند درخشندگی زمینه آسمان را کم میکند تا درخشندگی سحابی مشخص شود.

در اطلسهای آسمان شب نیز قدر مجموع جدا از درخشندگی نشان داده میشود.

در رصد این اجرام قدر مجموع مهم نیست درخشندگی مهم است ودر اطلسهای آسمان شب این دو جدا از هم ذکر میشوند.

همانگونه هم که در بالا گفتم درخشندگی سطحی بر حسب قدر بر دقیقه قوس مربع به دست می آید.و اغلب اطلسهای راهنمای آسمان هر دو ذکر میشود.

mohsen4465
04-25-2013, 09:33 PM
شما اگر یک نگاهی به آسمان بالای سرتون بیاندازید ممکنه آن را مثلا در حد قدر 4 ببینید (یک آسمان روشن شهری) اما اگر همین آسمان را از پشت تلسکوپ مشاهده کنید تاریک تر به نظر میرسد. این مسئله بخاطر بزرگنمایی تلسکوپ هست که همون قضیه پخش شدگی را بوجود می آورد و در نتیجه آسمون از پشت تلسکوپ کم نورتر می شود. یه جورایی چگالی نور کم می شود (البته اگر چنین اصطلاحی درست باشد)
خیلی جالبه درست بالعکس یک جرم نقطه ای. شما یک ستاره را از پشت تلسکوپ پرنورتر می بینید اما زمینه آسمون را تاریک تر!
این قضیه بدلیل بزرگنمایی تلسکوپ نیست. بذارید با یک مثال ریاضی توضیح بدم. دو عدد 4 و 5 رو در نظر بگیرید. اختلاف این دو 1 واحده. حالا این دو عدد رو در 2 ضرب کنید. میشن 8 و 10. همونطور که میبیندی اینبار اختلاف به اندازه 2 واحده. اعداد رو در 3 ضرب کنید؛ میشن 12 و 15. اینبار هم اختلاف 3 واحده. نتیجه اینه که تلسکوپ با چندین برابر کردن میزان نور اختلاف رو افزایش میده. در واقع با این کار کنتراست رو افزایش میده. این یعنی اون ستاره نسبت به زمینه آسمون بیشتر پرنور میشه. توانایی تلسکوپ در انجام این کار به میزان گشودگی دهانه اون بستگی داره نه بزرگنمایی. برای مثال تلسکوپی که 2500 برابر چشم انسان توانایی جمع آوری نور رو داره (یه تلسکوپ 12 اینچی) کنتراست رو 2500 برابر افزایش میده.

smhm
04-27-2013, 08:20 AM
نتیجه اینه که تلسکوپ با چندین برابر کردن میزان نور اختلاف رو افزایش میده. در واقع با این کار کنتراست رو افزایش میده. این یعنی اون ستاره نسبت به زمینه آسمون بیشتر پرنور میشه.
یعنی شما میگید تلسکوپ هم ستاره را پرنورتر میکنه و هم آسمون را اما چون اختلاف قدر ستاره و آسمان بیشتر میشه به نظر میرسه که آسمون تاریک تر شده!!
اما من اینطوری فکر نمی کنم.
اگر حرف شما درست باشه باید گفت ستاره ای که قدر آن دقیقا برابر با قدر آسمون (روشنایی زمینه آسمون) هست هرگز با تلسکوپ حتی با بزرگترین تلسکوپ های دنیا هم نمی توان مشاهده کرد چون اختلاف قدر صفر است و تلسکوپ هرچقدر هم بزرگ باشد باز اختلاف قدر صفر باقی می ماند و نور ستاره در نور آسمون محو می شود. در حالیکه عملا چنین اتفاقی نمی افتد.

mohsen4465
04-27-2013, 02:14 PM
یعنی شما میگید تلسکوپ هم ستاره را پرنورتر میکنه و هم آسمون را اما چون اختلاف قدر ستاره و آسمان بیشتر میشه به نظر میرسه که آسمون تاریک تر شده!!
اما من اینطوری فکر نمی کنم.
اگر حرف شما درست باشه باید گفت ستاره ای که قدر آن دقیقا برابر با قدر آسمون (روشنایی زمینه آسمون) هست هرگز با تلسکوپ حتی با بزرگترین تلسکوپ های دنیا هم نمی توان مشاهده کرد چون اختلاف قدر صفر است و تلسکوپ هرچقدر هم بزرگ باشد باز اختلاف قدر صفر باقی می ماند و نور ستاره در نور آسمون محو می شود. در حالیکه عملا چنین اتفاقی نمی افتد. شما هیچ وقت نمیتونید یک ستاره رو در آسمونی که هم قدر اون ستاره هست ببینید. :) برای مثال شما با غول پیکرترین تلسکوپ ها هم هیچ وقت نمیتونید یک ستاره هر چند پرنور رو در روشنایی روز ببینید (ستاره ای با قدری معادل قدر آسمان روز). چون آسمون و اون ستاره با هم و به یک میزان پرنور میشن. اما اینکه با تلسکوپ میتونید ستاره های بیشتری رو ببیند دلیلش به اختلاف هر چند جزئی قدر اون ستاره با آسمون بر میگرده. این اختلاف قدر جزئی توسط چشمان انسان درک نمیشه اما تلسکوپ با افزایش دادن کنتراست میتونه اونو قابل درک کنه.

مثال قابل لمس‌ترش همین عکس هایی هستند که با نوردهی طولانی مدت ثبت میشن. مطمئناً در نوردهی طولانی مدت جزئیات و ستارگانی ثبت میشن که با چشم دیده نمیشن. اگه میزان نور آسمون و اون ستاره یکسان بود دوربین هیچ وقت نمیتونست اون ستاره رو از آسمون تمیز بده؛ پس نور اون ستاره ضعیف که با چشم دیده نمیشد براستی از نور آسمون بیشتره (هرچند خیلی جزئی). شاید چشم ما هم بتونه اون ستاره رو ببینه اما به آسمونی تاریکتر و با کنتراست بیشتر لازمه یا اینکه اگه میخوایم تو همون آسمون ببینیمش از یک تلسکوپ استفاده کنیم تا کنتراست نور ستاره نسبت به آسمون رو افزایش بده. :)

پ.ن: میتونید اینطور تصور کنید که تلسکوپ برای چشمان ما همون کار مدت زمان نوردهی رو برای دوربین عکاسی انجام میده. (به مفهوم تلسکوپ های سریع و کند دقت کنید.)

smhm
04-27-2013, 05:02 PM
شما هیچ وقت نمیتونید یک ستاره رو در آسمونی که هم قدر اون ستاره هست ببینید.
شما با تلسکوپ میتونید یک ستاره قدر 10 را حتی در آلودگی نوری آسمان شهر مشاهده کنید. یعنی شما میگید قدر این آسمون بالاتر از 10 هست؟!


شما با غول پیکرترین تلسکوپ ها هم هیچ وقت نمیتونید یک ستاره هر چند پرنور رو در روشنایی روز ببینید
مطمئنید؟
اگر قرار باشه هر نقطه از آسمان روز به اندازه یک ستاره روشنایی داشته باشه می دونید در کل این آسمون چقدر تابناک و نورانی خواهد شد؟

mohsen4465
04-27-2013, 05:33 PM
شما با تلسکوپ میتونید یک ستاره قدر 10 را حتی در آلودگی نوری آسمان شهر مشاهده کنید. یعنی شما میگید قدر این آسمون بالاتر از 10 هست؟!
اینکه مثلاً میگن قدر آسمون فلان جا 5ه دلیل بر این نیست که زمینه آسمونش قدر 5 داشته باشه. بلکه این صرفاً یک معیار نسبیه که میگه ضعیفترین ستاره ای که تو این آسمون با چشم غیر مسلح میشه دید قدرش 5ه. اگه زمینه آسمون هم قدرش 5 بود اونوقت اون ستاره قدر 5 دیگه دیده نمیشد.


مطمئنید؟
اگر قرار باشه هر نقطه از آسمان روز به اندازه یک ستاره روشنایی داشته باشه می دونید در کل این آسمون چقدر تابناک و نورانی خواهد شد؟
پس با تلسکوپی که دهانه بسیار بسیار بزرگی داشته باشه باید بشه ستاره ها رو در روز هم مشاهده کرد. بله در خصوص روشنایی روز و ستاره مثال اشتباهی زدم ولی در کل فرضیه من پا برجاست. :دی

Ehsan
04-27-2013, 06:12 PM
قدر ِ زمینه چی تعریف میشه؟
ــــــــــــــــ
علی الحساب این جمله رو از ویکی داشته باشید:


The French mathematician and astronomer Jean-Baptiste Morin observed Arcturus in the daytime with a telescope (a first for any star other than the sun) in 1635, and has been seen at or just before sunset with the naked eye

smhm
04-28-2013, 06:31 AM
اینکه مثلاً میگن قدر آسمون فلان جا 5ه دلیل بر این نیست که زمینه آسمونش قدر 5 داشته باشه. بلکه این صرفاً یک معیار نسبیه که میگه ضعیفترین ستاره ای که تو این آسمون با چشم غیر مسلح میشه دید قدرش 5ه. اگه زمینه آسمون هم قدرش 5 بود اونوقت اون ستاره قدر 5 دیگه دیده نمیشد.
خوب تا اینجا معلوم شد که وقتی میگن قدر آسمون فلان جا 5 هست به این معنی نیست که قدر زمینه آسمون واقعا 5 باشد.
حالا سوال اینجاست که پس قدر زمینه آسمون واقعا چنده؟
دو حالت وجود داره:
1- قدر واقعی آسمون یک مقدار ثابتی است مثلا 11 (بطوریکه فقط ستارگان تا قدر 11 را می توان با تلسکوپ دید و بالاتر از قدر 11 را حتی با بزرگترین تلسکوپها هم نمی توان مشاهده کرد.)

2- قدر واقعی آسمون یک مقدار متغیری است بسته به نوع ابزار (به عبارتی دیگر اگر آسمون را با چشم غیر مسلح مشاهده کنیم آن را در قدر 5 می بینیم و اگر همین آسمون را از پشت تلسکوپ مشاهده کنیم قدر آن بیشتر می شود مثلا 9 و همین طور هر چه تلسکوپ ما قوی تر باشه قدر زمینه آسمون هم بیشتر میشه و این بخاطر اثر بزرگنمایی و پخش شدگی آسمون در میدان دید تلسکوپ است که قبلا توضیح دادم)

من فکر می کنم حالت دوم درسته.

Ehsan
04-28-2013, 09:49 PM
میشه دو جور به قضیه نگاه کرد:

1. قدر بر واحد ِ سطحی رو به آسمون نسبت داد، بگیم آسمان ِ ما در هر درجه قدرش مثلا 6 هستش
2.روشنایی ِ زمینه رو به ابزار ِ رصدی (چه چشم باشه و چه ccd ) نسبت بدیم. ( اصولا چشم ِ ما یک روشنایی ِ زمینه داره، شبا که می خوابید امتحان کنید، یکی از تفریحات ِ دردناک ِ بچگیم این بود که چشمام رو ببند و بعد فشار بدم، بعد می دیدم که چشمام کم کم دارن روشن میشن بدون ِ این که نوری باشه :دی نویز ِ زمینه ی سی سی دی ها هم که دیگه داستانش معروفه)

در هر دو حالت باز دو جور میشه به روشنایی ِ زمینه نگاه کرد، اگر یک روشنایی ِ یکنواخت داشته باشیم، ستاره هر چه قدر هم که کمنور باشه، با روشنایی ِ زمینه جمع میشه و با افزایش ِ کنتراست میشه بالاخره یه جوری رصدش کرد (چه با کامپیوتر چه با افزایش ِ روشنایی به کمک ِ تلسکوپ، در مورد ِ دوم، چون تلسکوپ آسمان رو بزرگ می کنه، در بزرگنمایی های ِ بالا روشنایی بر واحد ِ سطح ِ زمینه ی ِ آسمان رو به شدت پایین میاره و این طوری میشه اجرام ِ نقطه ای ( و نه گسترده) رو رصد کرد) تقریبا در این حالت شکل ِ پایین رخ میده:

در شکل ِ اول ما دو ستاره رو می بینیم بدون ِ روشنایی زمینه:


http://up.avastarco.com/images/4j0q0f14okvy5ua49twb.png

در این شکل همان دو ستاره با روشنایی زمینه ای جمع شدند که به مراتب روشنتر از خود ِ ستاره هاست:


http://up.avastarco.com/images/389x91xdpjq5c54ytk1f.png

می بینید که ستاره ها نسبت به روشنایی ِ زمینه کم نور هستند اما کلا به خاطر ِ نسبت ِ تغییرات، میشه تشخیصشون داد (مخصوصا با روش های نرمافزاری)

اما در حالت ِ دومی، نویز ِ زمینه می تونه خیلی نایکنواخت و تصادفی باشه، نویز ِ سی سی دی ها و نویز ِ چشم ِ ما و نویز ِ آسمان ِ شهرها عموما از این جنس هستش، این طوری چون خود ِ آسمون روشنایش نوسان داره، روشنایی ِ ستاره های ِ کم نور اگر تقریبا هم مرتبه ی نوسان ِ زمینه باشه، اون موقع ستاره دیده نمیشه، من ستاره های ِ شکل ِ قبل رو با یک نویز ِ تصادفی جمع کردم و شکل ِ پایین حاصل شده:


http://up.avastarco.com/images/fuo2hny6vf7wbc2uehfg.png


می بینید که یکی از ستاره ها کاملا از بین رفته! و دیگری هم به زور دیده میشه.

پس بسته به این که نویز ِ ما از چه جنسی هستش، میشه با روش های ِ مختلف رفعش کرد یا اصلا قابل ِ رفع نباشه.

از این گذشته بعضی از محدودیت ها مربوط به ابزار ِ ماست:

چشم ِ ما برای ِ دیدن ِ یک جسم نیاز داره تعداد ِ مشخصی فوتون بهش برسه اگر از این میزان کمتر باشه اصولا سلول ِ عصبی ِ چشم ِ ما فعال نمیشه که پیامی بفرسته. در مورد ِ سی سی دی ها هم البته این قضیه خیلی شدید نیست اما سی سی دی هم محدودیت ِ خودش رو در تشخیص داره، عمده محدودیت ِ سی سی دی ها نویز ِ ذاتی ِ خودش هستش که به شدت تصادفیه ولی خوشبختانه با کاهش ِ دما کم میشه.

یا ابزار ِ رصدی عموما باعث ِ پخش شدن ِ نور ِ ستاره میشه که این یعنی در حالت ِ نور ِ زمینه ی یکنواخت، نور ِ خود ِ ستاره هم با نورِ زمینه کم میشه چون ستاره دیگه نقطه ای نیست و....

پس قضیه هم به چشم، هم به ابزار و هم به آسمان ربط داره. نسبت دادن ِ یک قدر ِ سطحی کار ِ جالبی نیست اما حرف زدن راجع به حد ِ قدر ِ قابل تشخیص، هم عملیاتی هستش (یعنی قابل ِ اجراست) و هم به درد بخور.

mohsen4465
04-28-2013, 11:15 PM
مثه همیشه آقا احسان پست آخرو زدن و قضیه رو فیصله دادن.:grin:

من فقط خواستم یه توضیح کوچولو اضافه کنم. امروز که در خصوص این قضیه قدر آسمون و اینها داشتم یکم فکر میکردم متوجه شدم که هم استنباط آقای smhm درسته هم استنباط خودم. در واقع این دوتا استنباط یکی هستن اما از دو راه مختلف نتیجه شدن. هم بزرگنمایی و هم افزایش دهانه تلسکوپ هر دو سبب افزایش کنتراست میشن اما از دو جهت عکس. بزرگنمایی با ضریب منفی سبب کاهش نور تصویر میشه. برعکس اون افزایش دهانه تلسکوپ با ضریب مثبت سبب افزایش نور تصویر میشه. در هر دو حالت نور تصویر به طور ضریبی تغییر میکنه. از اونجایی که نور زمینه آسمون به این تغییرات حساستره بنابراین کنتراست افزایش پیدا میکنه. میگین چرا؟

خب چون فوتون های نور ستاره تقریباً در یک نقطه متمرکز هستن و با افزایش ضریبی میزان نور تصویر، میزان روشنایی اونها با شدت بیشتری افزایش پیدا میکنه. مثلاً اگه نور ورودی 3 برابر بشه کل این افزایش در همون یک نقطه روی هم انباشته میشه. اما فوتون های آسمون در زمینه آسمون پخش هستن و تغییر جمعیت اونها روی مساحت وسیعی پخش میشه. بنابراین با افزایش نور تصویر (افزایش دهانه تلسکوپ) و یا کاهش نور تصویر (افزایش بزرگنمایی) کنتراست بین ستارگان و آسمان تغییر میکنه.

درست گفتم؟ :)

rezash
04-29-2013, 12:08 AM
پس قضیه هم به چشم، هم به ابزار و هم به آسمان ربط داره. نسبت دادن ِ یک قدر ِ سطحی کار ِ جالبی نیست اما حرف زدن راجع به حد ِ قدر ِ قابل تشخیص، هم عملیاتی هستش (یعنی قابل ِ اجراست) و هم به درد بخور.


در بعضی منابع رصدی, به غیر از عوامل بالا که توسط شما به خوبی توضیح داده شد دقت و تجربه رصدگر را نیز لحاظ میکنند.

من موندم چطور این رو میشه لحاظ کرد؟!

چون واقعا معیاری برای سنجش این موضوع نیست.

حتی مواردی رو که شما عنوان کردید نیز نمیتوان به عنوان پارامتری خیلی دقیق لحاظ کرد و همیشه میشه انتظار داشت خروجی متغیر باشه.

شرایط اقلیمی و آب و هوائی- آسمان مناسب و تاریک و کوچکترین آلا ینده ها-شرایط جسمی و روحی رصدگر-ابزارهای مختلف و حتی مشابه ولی با برندهای متفاوت و دیگر عوامل موثر میتواند تغییر در نتیجه ایجاد کند.

به نظر من هم باید از واژه حد قدر قابل تشخیص استفاده کرد.

از توضیحاتتون ممنون.

smhm
04-29-2013, 12:06 PM
با تشکر از آقا احسان بابت توضیح خوبشون. اما چند سوال همچنان برای من باقی مونده:



1. قدر بر واحد ِ سطحی رو به آسمون نسبت داد، بگیم آسمان ِ ما در هر درجه قدرش مثلا 6 هستش
این قدر بر واحد سطح را چطوری می تونیم محاسبه کنیم؟ به زبان ساده وقتی میگیم حد قدر قابل تشخیص آسمون 5 هست در اینصورت چطوری قدر بر واحد سطح را می تونیم تعیین کنیم؟ (با این فرض که روشنایی زمینه آسمون یکنواخت و بدون نویز است).

اگر فرمولی (هرچند تقریبی) باشه که بتونیم این قدر واحد سطح را محاسبه کنیم، فکر میکنم مسئله تا حدودی حل میشه. یعنی اگر نسبت مساحت یک درجه با مساحت میدان دید تلسکوپ را n بنامیم میشه آن را بعنوان نسبت درخشندگی در نظر گرفت و نتیجه گرفت که قدر آسمون داخل تلسکوپ به مقدار log n * 2.5 افزایش پیدا میکنه.


اگر یک روشنایی ِ یکنواخت داشته باشیم، ستاره هر چه قدر هم که کمنور باشه، با روشنایی ِ زمینه جمع میشه و با افزایش ِ کنتراست میشه بالاخره یه جوری رصدش کرد
حرف شما کاملا درسته اما اگر بخواهیم از دید ریاضی به قضیه نگاه کنیم، نور ستاره با کدوم روشنایی زمینه جمع میشه؟ روشنایی در واحد سطح یک درجه؟ سطح نیم درجه؟ یک دقیقه؟ یک ثانیه؟...؟


ابزار ِ رصدی عموما باعث ِ پخش شدن ِ نور ِ ستاره میشه که این یعنی در حالت ِ نور ِ زمینه ی یکنواخت، نور ِ خود ِ ستاره هم با نورِ زمینه کم میشه چون ستاره دیگه نقطه ای نیست و....
درسته که بزرگنمایی موجب بزرگتر شدن ستاره هم میشه اما به نظر من تا وقتی که این بزرگنمایی کمتر از توان تفکیک چشم انسان هست ستاره همچنان بعنوان یک جرم نقطه ای محسوب میشه.
بنابراین داخل یک تلسکوپ (با دهانه ثابت) هر چقدر بزرگنمایی را هم تغییر دهیم، قدر ستاره ثابت است و تغییر نمی کند. چون اثر پخش شدگی نور ستاره قابل تشخیص نیست.

مگر اینکه همراه با افزایش بزرگنمایی، میزان جمع آوری نور تلسکوپ کاهش یابد (که معمولا در تلسکوپها این اتفاق می افتد چون مقداری از نور ورودی دهانه به درون چشمی راه نمی یابد و هدر میرود) که در اینصورت ستاره و آسمون هر دو باهم دچار افت روشنایی می شوند.


نسبت دادن ِ یک قدر ِ سطحی کار ِ جالبی نیست اما حرف زدن راجع به حد ِ قدر ِ قابل تشخیص، هم عملیاتی هستش (یعنی قابل ِ اجراست) و هم به درد بخور.
اهمیت قضیه در اینجاست که گاهی وقتها (بخصوص در رصدهای استهلال) می خواهیم جرمی را در زمینه روشن آسمان رصد کنیم. در اینجا رابطه قدر زمینه و قدر جرم به نظرم مهم و تعیین کننده می تونه باشه.

پیمان اکبرنیا
04-29-2013, 11:01 PM
دوستان قبلا قرار بود کتابی در رابطه با فوتومتری ترجمه کنم که متاسفانه میسر نشد. حال قسمتی از ترجمه این کتاب را که به بحث شما ربط داره اینجا قرار میدم. امیدوارم به درد بخوره:

هر کس که صحنه‌ی پدیدار شدن ستاره‌ها را هنگام تاریک شدن آسمان در شفق شامگاهی دیده باشد، می‌داند که هرچه آسمان تاریک‌تر باشد می‌توان ستاره‌های کم فروغتری را دید. چرا چنین است؟ آنچه در نگاه اول به نظر می‌رسد این است که نوری که از آسمان روشن تابش می‌شود، نور ستارگان را سد می‌کند، همانند ابرها که می‌توانند جلوی نور ستارگان را بگیرند. اما این‌طور نیست، بلکه به دلیل خواص ذاتی فوتون‌ها، نور تابش شده از آسمان ایجاد اختلال یا نویز(noise) می‌کند و این نویز باعث می‌شود دریافت سیگنال‌های نوری ستاره سخت‌تر شود. سیگنال نوری ستاره باید بتواند با نویز آسمان رقابت کند تا ستاره آشکار شود. هرچه آسمان روشن‌تر باشد، نویز در آسمان بیش‌تر خواهد بود و هرچه نویز بیش‌تر باشد، تشخیص یک سیگنال مشخص نیز سخت‌تر خواهد بود. بسیاری از مسائل رصدی مثل این که کم‌نورترین ستاره‌ای که با چشم غیر مسلح قابل رویت است، چه قدری دارد؟ یا با یک تلسکوپ مشخص از چه ستارگانی می‌توان عکاسی کرد و چقدر باید نوردهی کرد؟ تنها به مقدار سیگنال نوری که از ستاره به ما می‌رسد بستگی ندارد بلکه مهم، نسبت سیگنال به نویز موجود است. نسبت سیگنال به نویز را به صورت S/N می‌نویسند. هرچه نسبت سیگنال به نویز بیش‌تر باشد، تشخیص ستاره و رصد آن آسان‌تر خواهد بود.

حال با به خاطر سپردن مسئله‌ی سیگنال به نویز، می‌توان به سادگی دید که با 2 روش می‌توان ستاره‌های کم‌نورتر را آشکار کرد: افزایش سیگنال ستاره و یا کاهش نویز آسمان. این مسئله در مقالات تخصصی به صورت معادلاتی که سیگنال و نویز را به هم مربوط می‌کند، شرح داده شده است(تابستان و پاییز سال 1994 ، مجله CCD ASTRONOMY). اگر بخواهید ستاره‌ی کم‌نورتری را آشکار کنید، به سرعت به فکر استفاده از یک تلسکوپ بزرگتر می‌افتید. با تلسکوپی بزرگتر، می‌توان ستاره‌های کم‌نورتر را دید زیرا سطح جمع‌کننده نور بیشتر می‌شود و سیگنال دریافتی افزایش پیدا می‌کند. (البته با بزرگ‌تر شدن دهانه تلسکوپ، نویز آسمان نیز افزایش می‌یابد اما میزان افزایش سیگنال بیشتر از افزایش نویز است. در نتیجه نسبت سیگنال به نویز افزایش می‌یابد.) روش دیگر برای دیدن ستاره‌های کم‌نورتر، کاهش نویز آسمان است که چگونگی آن چندان بدیهی به نظر نمی‌رسد. نمود بیرونی این روش، همان پدیدار شدن ستاره‌ها هنگام تاریک شدن آسمان است. وقتی آسمان در حال تاریک شدن است، با ثابت ماندن سیگنال ستاره‌ها، نویز آسمان کم‌ می‌شود، نسبت سیگنال به نویز افزایش می‌یابد و در نتیجه ستاره‌ها به تدریج پدیدار می‌شوند. برای دیده شدن یک ستاره، باید میزان سیگنال به نویز آن به حد مشخصی برسد تا چسم بتواند آن را تشخیص دهد.

نویز آسمان، تنها منبع نویز در عکاسی نجومی نیست اما اصلی‌ترین نویز به حساب می‌آید. وقتی اهمیت نسبت سیگنال به نویز را درک کنیم، آنگاه متوجه می‌شویم که روشنایی آسمان و نویز آن، چه نقش مهمی را در تخمین این که با یک تلسکوپ مشخص، از ستارگان تا چه قدری می‌توان عکس‌برداری کرد، ایفا می‌کند. در این بخش، روش سریعی را به شما می‌گویم که بتوانید با استفاده از تصویر CCD از یک ستاره با قدر مشخص، روشنایی آسمان را در محل رصدی خود به دست آورید.


امیدوارم که مفید بوده باشه :)

<!--[if gte mso 9]><xml> <w:LatentStyles DefLockedState="false" DefUnhideWhenUsed="true" DefSemiHidden="true" DefQFormat="false" DefPriority="99" LatentStyleCount="267"> <w:LsdException Locked="false" Priority="0" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Normal"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="heading 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 7"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 8"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 9"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 7"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 8"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 9"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="35" QFormat="true" Name="caption"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="10" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Title"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="1" Name="Default Paragraph Font"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="11" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtitle"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="22" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Strong"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="20" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="59" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Table Grid"/> <w:LsdException Locked="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Placeholder Text"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="1" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="No Spacing"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Revision"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="34" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="List Paragraph"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="29" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Quote"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="30" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Quote"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="19" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtle Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="21" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="31" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtle Reference"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="32" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Reference"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="33" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Book Title"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="37" Name="Bibliography"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" QFormat="true" Name="TOC Heading"/> </w:LatentStyles> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 10]> <style> /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin-top:0in; mso-para-margin-right:0in; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0in; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:9.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi; color:black; mso-themecolor:text1; font-weight:bold;} </style> <![endif]-->

smhm
04-30-2013, 07:16 AM
جناب اکبرنیا توضیح شما کاملا مفید و ارزنده بود. امیدوارم هر چه زودتر این کتاب را ترجمه کنید و در اختیار علاقمندان قرار دهید.

rezash
05-01-2013, 04:44 AM
در مورد سنجش قدر آسمان بسیار صحبت شده است و منابعی نیز در این رابطه موجود میباشد.

اما در نجوم اماتوری ساده ترین و کاربردی ترین و هوشمندانه ترین نوع تخمین قدر آسمان, که مواردی همچون شرایط اقلیمی و آب و هوائی و همینطور تجربه رصدگر را هم دربرمی گیرد همان "مقیاس بورتل" است.

همانطور که در صفحات دیگر این تایپیک نیز عنوان شده است میتوان با شمارش ستارگان قابل رویت قسمت متمایزی از صور فلکی معرفی شده,قدر آسمان را تا حد بسیار مطمئنی تخمین زد.

برای مطالعه جزئیات بیشتر در این باره(چگونگی قدرسنجی) به نشانی سایت"آسمان تاریک ایران" مراجعه کنید:

آسمان تاریک ایران - صفحه نخست (http://www.astromap.ir/)

http://www.astromap.ir/Article/1/%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%AD%D8%AF-%D9%82%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D8%AA%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D8%B2%D9%86%DB%8C%D9%85%D8%9F

m.norouzi
09-21-2014, 11:46 AM
با سلام
هر گاه بخواهیم یکی از کمیت های فیزیکی دو شی یا دو جرم را بررسی کنیم باید به ان عدد نسبت دهیم مانند طول,وزن وهمینطور شدت نور حال به این کمیت قدر گفته میشود.
یکی از کمیت های فیزیکی شدت نوری است که از یک جسم به ما میرسد وبرای تعیین این کمیت ها نیاز به عدد است و نمی توان بااستفاده از عباراتی چون بزگتر وکوچکتر استفاده کرد .
برای تعیین این شدت نور از عبارتی به نام قدر استفاده میشود